کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



اصطلاح «گفتمان» معانی مشترک رویدادها در روابط فردی، الگوی روابط در طول زمان و ایجاد معانی مشترک در سطوح مختلف را شامل می شود. با این وجود مفاهیم مشترک هنگمیکه افراد به دلیل تغییر همسر یا تغییر کشور (یا هر دو) برای معنادار کردن زندگی خود معانی جدیدی را می‌پذیرند ممکن است به ضرورت یا به اختیار تغییر کند. معانی قدیم و جدید ممکن است درون یا میان نسلها تنش شدیدی ایجاد کند و توافق بر سر معانی مشترک همیشه ممکن نیست. ‌بنابرین‏ برای بسیاری از بزرگسالان و کودکانی که موقعیت و زمینه زندگی آن ها به طور چشمگیری تغییر کرده بسیار مهم است که به مفهوم «زندگی موازی» توجه شود.

گفتمان‌های اجتماعی، یعنی توصیفات مشترک دیگران از ما که جنبه هایی از هویت ما را نیز می‌سازد مثل «تک والد»، «شخص عبوس»، «مادرخوانده» یا «طبقه پایین» نیز مفاهیمی هستند که می‌توانند تأثیر منفی زیادی در درمان داشته باشند. با در نظر گرفتن گفتمان‌های اجتماعی وسیعتر و تأثیرا خاص آن ها بر افراد و افکار آن ها درباره خودشان، هر خانواده می‌تواند درک روشنتری نسبت به عوامل مؤثر بر زندگی روزمره خویش داشته باشد.

دیدگاه روانپوشی عمدتاًً مبتنی بر الگوی روانکاوری است، اساساً نظریه ای سایق نگر به شمار می‌آید، و بر تعامل و تأثیر متقابل نیروهای متضاد درونی فرد توجه دارد. با اینکه درمان مبتنی بر این الگو ظاهراًً فقط به شخصیت فرد بیمار توجه دارد، لیکن تأثیر بافت خانوادگی در تکوین شخصیت عنصر مهمی در این نظریه تلقی می شود.

یکی از طلایه داران خانواده درمانی به نام ناتان آکرمن سعی کرد نظریه روانکاری (با گرایش درون روانی) را به نظریه سیستم ها (با تأکید بر روابط بین فردی) پیوند دهد. او بدهکاری خانواده را ناشی از نارسایی در مکمل بودن نقش ها میان اعضای خانواده و تعارضات ناگشوده دائمی (درون و مابین اعضای خانواده) و همچنین بلاگردانی پیشداورانه می‌دانست. اقدامهای درمانی او با هدف جداسازی و گرشودن همین ‌آسیب‌های در هم تنیده، صورت می گرفت.

امروزه، موضع روانپوش عمدتاًً مبتنی بر نظریه نیروگدازی فردی است. در این نظریه، برخلاف نظریه درون روانی و سایق نگر فروید، بر نیاز اولیه کودکان برای دلبستگی به فرد مراقب، و تحلیل آن دسته از بازنماییهای روانی- یا (افراد)- درونی شده ای تأکید می شود که هنوز هم به دنبال کسب خشنودی از طریق روابط دوران بزرگسالی هستند.

فریمو، اسکینر، و شارف سه نمونه از رویکردهای درمانی مبتنی بر نیروگذاری فردی را ارائه کرده‌اند. فریمو معتقد است تعارضهای درون روانی نا گشوده ای که از خانواده مبدأ نشأت می گیرند، به شکل فرافکنیهایی که بر روی افراد صمیمی کنونی مثل همسران یا فرزندان می‌شوند، به حیات خود ادامه می‌دهند. علاقه او به حل و فصل و نهایتاًً رفع همین درون فکنده هاست؛ فریمو در خلال این فرایند، ابتدا فقط با زوجین کار می‌کند، بعد، با گروه زوجین مشغول به کار می شود و سپس جلسات مجزایی را با هر همسر و اعضای خانواده مبدأ وی برگزار می کند.

رابین اسکینر مدعی است بزرگسالانی که مشکل ارتباطی دارند، از دیگران انتظارات غیر واقع بینانه ای دارند که به صورت نظامهای فرافکنی است و با ‌کاستی‌های دوران کودکی ارتباط دارد. زوجین که غالباً نظامهای فرافکنی ناهمسانی دارند، سعی می‌کنند موقعیتی را در رابطه زناشویی خویش ایجاد کنند که بتوان تجربه گمشده (گذشته) را با بهره گرفتن از آن احیا کرد، و طرف مقابل کاستی مذبور را جبران کند. زوجین که در اثر این وضعیت ناکام می مانند، ممکن است فرافکنی های مذبور را به سوی یک فرزند هدایت یا به وی منتقل کنند، و لذا کودک بیمار خواهد شد. اقدامات درمانی اسکنیر، به ویژه در نوع گسترش یافته آن، معطوف به تسهیل افتراق و تفکیک میان زوجین است، به نحوی که هر کدام بتواند فردیت و استقلال بیشتری بیابد.

شارف و شارف از رویکردی استفاده می‌کنند که شدیداًً روانکاوی است، مطالب ناهشیار را فرا می‌خواند، دست به تفسیر می زند، بینش ایجاد می‌کند، و برای کمک به خانواده جهت یادگیری نحوه دخالت افراد درونی شده در روابط کنونی خانوادگی، از انتقال و انتقال متقابل استفاده می‌کند. یک هدف اصلی آن است که اعضای خانواده تأیید کننده نیازهای دلبستگی، فردیت، و رشد و کمال شخصی باشند.

ایوان بوزورمنی –نِگی و همکارانش به ضوابط اخلاقی خانوادگی و میراثهای بین نسلی توجه دارند و نیز این مطلب که عوامل اثر گذار گذشته چه تأثیری بر کارکرد امروزین تمامی اعضای خانواده بر جای می‌گذارد. در این دیدگاه، خانواده حاوی وفاداریهای نامشهود-یا تعهداتی- است که ریشه در نسل‌های گذشته دارد و همچنین حقوق پرداخت نشده ای دارد که باید پرداخت شوند. در رویکرد درمانی بافتِ نگر بوزورمنی- نِگی سعی می شود رفتار مسئولیت پذیر و قابل اعتماد مجدداً تولید شود و حقوق تمامی اشخاص به حساب آید. هلم اشتیرلین نیز در رویکردی مشابه، ‌به این موضوع توجه دارد که خانواده بیماران اسکیزوفرنیایی و همچنین بیماران مبتلا به بی اشتهایی روانی چگونه این حسابهای نامشهود را حفظ می‌کنند، و بیمارِ آشکار را مأمور حل و فصل این مشکلات زیربنایی می‌سازند.

خانواده درمانگرهای تجربه نگر/ انسان گرا از رویارویی درمان صریح با اعضای خانواده برای کمک به تسریع سایق طبیعی خانواده جهت رشد و شکوفایی توان بالقوه یکایک اعضا استفاده می‌کنند. این رویکرد که اساساً غیر نظری و غیر تاریخچه نگر است، بر بینش و تفسیر تأکید دارد. این امر، در وهله اول از طریق تعاملهای خانواده و درمانگر که تجربه ای رشد افزا فراهم می آورد، صورت می‌گیرد.

کارل ویتاکر و والتر کمپلر دست اندرکاران اصلی رویکرد تجربه نگر هستند. ویتاکر که تقریباً از ۳۰ سال پیش نشانه های بیماران اسکیزوفرنیایی را علایمی دال بر وقفه در رشد و کمال می‌دانست، کماکان به کار خود با خانواده ادامه می‌دهد و بر موانع درون روانی و بین فردی برای رشد و پختگی تأکید می ورزد. رویکرد خانواده درمانی وی که غالباً شامل یک یار درمانگر نیز می شود، به قصد تأکید بر تجارب واقعی و همچنین نمادینی که منبعث از فرایند درمان هستند، طراحی شده است و می کوشد تا به روشنگری خانواده بپردازد. ویتاکر گاه این ادعا را دارد که مداخلات وی عمدتاًً تحت مهار ضمیر ناهشیار او قرار دارند و گاهی اوقات، نوعی «رواندرمانی مهملات» را که به منظور یکه خوردن، گیج شدن، و سرانجام به فعالیت درآمدن نظام خانواگی متوقف یا مختل طراحی شده است، اجرا می‌کند. در طی این فرایند، او در پی تجربه رشدافزا برای خویش نیز هست، و اعتقاد دارد درمانگری که به لحاظ درمانی از این رویارویی نفع شخصی نبرده باشد، چیز چندانی به خانواده ارزانی نخواهد کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-28] [ 04:09:00 ب.ظ ]




۵-۲-۳- بررسی فلسفه معافیت قصاص پدر از قتل فرزند در فقه امامیه وعامه ‌و کاربرد آن درحقوق ایران

‌بر اساس نظریه صحیح و درست که فقها و دانشمندان شیعه بدان معتقدند، احکام خداوند ‌بر اساس مصالح و مفاسد است، یعنی اگر انجام عملی دارای منفعت مهم و حیاتی است، آن عمل واجب خواهد بود یا اگر منفعت آن حیاتی نباشد آن عمل مستحب است؛ واگر انجام عملی، دارای ضرر خطرناک و مهلک باشد، انجام آن حرام؛ و اگر ضرر آن خطرناک و مهلک نبوده، مکروه است؛ و در صورتی که منفعت یا ضرر آن غالب نباشد و مساوی الطرفین باشد آن عمل مباح است؛ البته منظور از منفعت و ضرر صرف منفعت و ضرر مادی نیست بلکه به معنای عام و گسترده است که به جامعیت و گستردگی ابعاد وجودی انسان می‌باشد. هرچند کلیت این قاعده که احکام الهی ‌بر اساس مصالح و مفاسد است، قطعی و یقینی است، ولی کشف مصالح ‌و مفاسد در جزئیات و مصادیق، بسیار مشکل است چون:

اولاً: نیازمند داشتن امکانات وسیع، در ابعاد مختلف علمی است.

ثانیاًً: بشر هر قدر از نظر علم و صنعت پیشرفت کند باز معلومات او در برابر مجهولاتش قطره ای است در برابر دریا و شاید علت عدم بیان علت و فلسفه تمام احکام، از سوی اولیاء الهی دین، یکی این بوده که بیان تمام اسرار احکام برای انسان هایی که بسیاری از حقایق علمی هنوز برایشان کشف نشده، مانند گفتن معما است، که چه بسا موجب تنفر شنوندگان گردد. علاوه این که هدف از دین ‌و شریعت آراستگی انسان ها به خوبی های علمی و عملی و اجتناب از زشتی های فکری و عملی است و این هدف با عمل به شریعت به دست می‌آید ولو این که افراد فلسفه و علت احکام را ندانند نظیر این که: مریض با انجام دادن دستورات پزشک، بهبودی را به دست می آورد ولو فایده و فلسفه، دارو و دستورات پزشکی را نداند.

مضافاً این که مومنین چون اطمینان و یقین دارند ‌به این که دستورات دینی از کسانی صادر می شود که علم و آگاهی آنان خطا ناپذیراست پس یقین به اثر بخشی ومفید بودن این دستورات دارند.هرچند فهم علت و فلسفه احکام مشکل است ولی پیدا نمودن ضوابط کلی احکام امر ممکنی است، البته کلیت در مسایل حقوقی مثل کلیت در مسایل فلسفی نیست که استثناء ناپذیر باشد بلکه کلیت در مسایل حقوقی و اجتماعی به معنای اکثری است و لذا قابل استثنا است. گرچه علت اصلی این حکم در منابع حدیثی ما بیان نشده است و برای ما روشن نیست، اما می توان برخی از حکمت های عدم قصاص پدری که فرزند خود را به قتل رسانده است را در نکات زیر دانست:

۱- یکی از اهداف قصاص دور کردن جامعه از تکرار چنین اعمالی است، اما در فرض قتل فرزند توسط پدر، چنین جنایتی کمتر قابل تکرار است زیرا پدر منشأ پیدایش فرزند و نیز مسئول و متکفل رشد و پرورش او است و با زحمات طاقت فرسا و تحمل سختی­های فراوان، نهال وجودی خود را که ثمر عمرش
‌می‌باشد آبیاری می‌کند، و این عوامل باعث می‌گردد که چنین حادثه ای به ندرت اتفاق بیفتد و تکرار گردد، به همین جهت و به دلیل مراعات حق پدری از قصاص او صرف نظر شده است. البته این تخفیف چیزی از زشتی کار او نمی کاهد.

۲- اقدام به قتل فرزند تنها در شرایط خاص و بسیار حادی اتفاق می ­افتد و مصیبت بزرگی برای خانواده است و اثرات جبران ناپذیری در روحیه پدر و خانواده دارد. و دیر یا زود موجب پشیمانی پدر می‌گردد. در حالی که با قصاص کردن پدر، این خانواده در غم از دست دادن عزیز دیگری داغدار خواهد شد و مصیبت مضاعفی بر خانواده تحمیل خواهد شد و بر مشکلات آنان خواهد افزود. خداوند به خاطر رعایت حال خانواده قصاص را از او بر داشته است.

۳- قصاص مجازات قتل عمد است و چنین قتلی معمولا در شرایط بسیار استثنایی، احساسی و غیر عادی اتفاق می افتد. اما قتل عمدی فرزند، بسیار نادر و در شرایط کاملاً غیر عادی و تحت فشارهای روحی و روانی شدید که بیشتر شبیه به عدم عمد و اختیار است اتفاق می ­افتد؛ زیرا پدر نزدیک ترین فرد به فرزند و فرزند عزیزترین فرد برای پدر است و هیچ پدری هر چند دارای قساوت قلب باشد حاضر نیست پاره تن و عزیز خود را به قتل برساند مگر در یک حالت غیر طبیعی و تقریباً غیر اختیاری.

۴- از طرف دیگر کسی که از این جنایت بیشترین آسیب را می بیند در درجه اول خود او و سپس خانواده او است چرا که او ضربه شدید و مهلکی به خود و خانواده خود وارد آورده است و انصاف نیست که به خاطر این عمل در چنین شرایطی قصاص شود زیرا تقاضای قصاص او نیز یک امر احساسی و غیر عقلانی است. پس اسلام قصاص او را ممنوع ‌کرده‌است، اما در این شرایط، دیه بر او ثابت است و باید آن را به سایر وارثین بپردازد.

۵-۲-۴- بررسی ارتکاب فرزند کشی با فعل غیر مادی در فقه امامیه با فقه عامه

در مواردی که فعل غیر مادی صلاحیت ایجاد جنایت را داشته باشد و بتوان وقوع تلف و صدمه را به سبب آن افعال دانست، ‌والدین، جانی محسوب شده و محکوم به مجازات می‌گردند. موارد مختلفی در فقه اسلامی از مصادیق وقوع قتل با اعمال غیر مادی به چشم می‌خورد. از قبیل « فریاد زدن بر دیگری و وقوع موت بلافاصله بعد از آن، کشیدن سلاح بدون به کارگیری آن به روی دیگری که به خاطر هراس از آن منجر به مرگ گردد، ‌قتلی که به سبب سحر و علوم غریبه ایجاد شود.» در بررسی این مصادیق آنچه مورد توجه فقها است، ‌احراز صلاحیت افعال غیر مادی در ایجاد قتل است. برخی ضمن تردید در استناد قتل به عوامل مذکور، بنا بر فرض انتساب، مرتکب را ضامن شمرده اند.(نجفی، ج۴۱، ص۲۷ )

فقهای چهار گانه مذاهب عامه متفقاً قبول دارند که قتل با وسایل معنوی و غیر مادی نیز حاصل می شود. همانند اینکه شخصی شمشیر بر روی دیگری بکشد و بدین گونه مجنی علیه به خاطر شدت ترس جان ببازد و یا اینکه از روی غفلت بر سر کسی فریاد بکشد و مجنی علیه به خاطر شدت فریاد و ترس قالب تهی کند و یا اینکه ماری را به روی انسانی بیاندازند و شخص براثر ترس فوت کند.

مالکیه معتقد است در اینگونه موارد اگر جانی در فعل خود تعمد داشته باشد و فعل بر وجه دشمنی بوده و قصد سوء داشته باشد، ‌در این صورت قتل عمد محسوب می­ شود؛ ولی اگر قصد جانی، بازی و مزاح بوده است، ‌در این­صورت قتل خطائی محسوب می شود.

شافعیه نیز در اینگونه موارد بین کسی که اهل تمیز است و یا اهل تمیز نیست، تفصیل قائل شده است و معتقدند در صورتی که مجنی علیه اهل تمیز باشد، قتل شبه عمد و اگر اهل تمیز نباشد، ‌قتل عمد محسوب می شود، زیرا وسیله در موردی که شخص ممیز باشد کشنده نیست؛‌در حالی که اگر شخصی ممیز نباشد غالباً کشنده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:09:00 ب.ظ ]




سازنده وب‌سایت آنچه که مدیر می‌داند را اجرا می‌کند و در اینجا شکاف طراحی وجود ندارد؛ و

مشتری نیازش را دریافت می‌کند، و در اینجا شکاف اجرا وجود ندارد[۶۸].

۷٫۷٫۵٫۲٫ وب کوال TM

وب کوال TM سنجه‌ای برای کیفیت وب سایت با ۱۲ بعد است. لویاکونو، واتسن و گودهو (۲۰۰۰) وب کوال TM را به وجود آوردند. لویاکونو و همکارانش در پی استفاده از مدل «تئوری عمل عقلایی» بودند و از آن جهت به کارگیری فناوری اطلاعات در «مدل پذیرش فناوری» استفاده کردند[۶۹].

شکل ۹: . وب کوال TM

۱۲ زمینه‌ای که به وسیله لویاکونو و همکارانش شناسایی شده‌اند عبارتند از:

جدول ۷ : ابعاد مدل وب کوال TM[69]

ابعاد مدل

شرح ابعاد

تناسب اطلاعات باوظیفه

حدی که وب سایت اطلاعاتی صحیح، بِروز، و متناسب با نیازهای کاربر ارائه دهد.

تعامل­پذیری

توانایی کاربر در تعامل با وب سایت در دریافت اطلاعات، خدمات ، یا شخصی شدن

اعتماد

توجه به امنیت یا حریم شخصی اطلاعات

‌پاسخ‌گویی‌

مدت زمان لازم برای دانلود یا اتصال به سایت

طراحی

زیبایی­شناسی وبسایت علاوه بر سیستم حرکت در وبسایت

قابلیت درک مستقیم

سهولت به کارگیری/تعامل با وبسایت

جاذبه بصری

جاذبه بصری وبسایت

نوآورانه بودن

منحصر به فرد بودن و فضای خلاقیت در وبسایت

جاذبه احساسی

اثر احساسی وبسایت بر مصرف کنندگان

ارتباطات منسجم

روابطی که وبسایت با سایر اَشکال رسانه‌ای دارد

جایگزینی متداوم

وجود وبسایت به ‌عنوان یک ابزار جایگزین برای تعامل با شرکت

۸٫۷٫۵٫۲٫ مدل اثر نامتقارن عملکرد

کریستی چنگ و متیو لی (۲۰۰۵) مطالعه‌ای تجربی با عنوان «اثر نامتقارن عملکرد خاص وب‌سایت بر رضایت از وب» انجام دادند. این مبحث می‌گوید که عملکرد منفی اثر بیشتری بر رضایت کلی دارد تا عملکرد مثبت. این مطلب می‌تواند روشن کند که چرا بهبود در عملکرد «عوامل کلیدی» افزایش در رضایت کلی را به دنبال ندارد. این مطالعه از اولین تلاش‌ها برای آزمون کردن این اصل است که می‌گوید: در پژوهش در زمینه رضایت آنی، بد، بسیار قوی‌تر از خوب است[۷۰].

۹٫۷٫۵٫۲٫ مدل ای کوال

ای کوال بر ادراکات کاربر از کیفیت که به وسیله اهمیت آن سنجیده می‌شود مبتنی است. در ای کوال پنج عامل قابلیت استفاده، طراحی، اطلاعات، اعتماد و همدلی مؤثر هستند که در سه عامل «قابلیت استفاده، کیفیت اطلاعات و تعامل خدمات» ادغام شده‌اند. قابلیت استفاده شامل: «قابلیت استفاده و طراحی»، کیفیت اطلاعات شامل: «اطلاعات»، و تعامل خدمات شامل: «اعتماد و همدلی» می‌باشند. روش ای کوال برای ارزیابی کیفیت وب سایت، به وسیله بارنز و یجن (۲۰۰۰) ایجاد و در بسیاری زمینه‌ها همچون کتابفروشی‌های آنی، سایت‌های جراحی، شراکت دانش و دولت الکترونیک آزمون شده است. ای کوال مبتنی بر سیستم استقرار کارکرد کیفیت[۴۴]، می‌باشد که ابزاری برای شناسایی و رساندن صدای مشتری در هر مرحله از توسعه و به کارگیری محصول و یا خدمت است. کاربردهای QFD با محوریت «صدای مشتری» (مشخص کردن الزامات کیفیت با به کارگیری واژه هایی که برای مشتری پرمفهومند)، آغاز می‌شود. سپس این کیفیت‌ها به مشتری بازخورد داده می‌شوند. در بستر ای کوال، از کاربران خواسته می‌شود تا سایت‌های موردنظر را با بهره گرفتن از یکسری کیفیت‌ها درجه‌بندی کرده، و هریک از کیفیت‌ها را نیز از لحاظ اهمیت رتبه‌بندی نمایند. ای کوال ابزار پیمایشی متشکل از ۲۳ مورد را جهت تشخیص ادراکات ذهنی کاربران به کار می‌برد. ای کوال از سال ۱۹۹۸ در حال توسعه بوده و بازخوانی‌های زیادی داشته است[۶۸].

۱۰٫۷٫۵٫۲٫ مدل کیفیت خدمات الکترونیکی

مفهوم خدمات الکترونیک به گونه ای فزاینده توسط محققان و متخصصان، به عنوان یکی از عوامل کلیدی در موفقیت تجارت الکترونیک معرفی می‌گردد .بر اساس مدل کیفیت خدمات الکترونیکی، کیفیت خدمات یکی از عوامل حیاتی در تعییین موفقیت یا شکست تجارت الکترونیک می‌باشد. خدمات الکترونیک را می توان نقش خدمات در فضای سایبر[۴۵] تعریف نمود. وان ریل[۴۶] و همکاران او پنج جزء خدمات الکترونیک را به شرح زیر شناسایی نموده اند: خدمات اساسی؛ تسهیل خدمات؛ پشتیبانی خدمات؛ خدمات مکمل و وسیله ارتباط با استفاده کننده که از طریق آن مشتری به خدمات دسترسی می‌یابد. کیفیت خدمات الکترونیکی را می توان به عنوان ارزیابی و قضاوت کلی مصرف کنندگان (مشتریان) در خصوص برتری و کیفیت خدمات ارائه شده در بازار مجازی تعریف نمود. برخلاف ارائه خدمات به شکل سنتی، در خدمات الکترونیک ارزیابی مشتری از کیفیت خدمات، بر اساس ارزیابی دقیق همه خرده فرایندها نیست، بلکه احتمالاً او تنها بر پایه مشاهده یک سایت و یا یک نتیجه کلی قضاوت می کند[۷۱].

شکل شماره ۱۰: مدل کیفیت خدمات الکترونیکی سانتوس

۱۱٫۷٫۵٫۲٫ سایت کوال

وب[۴۷] (۲۰۰۱) یک مدل مفهومی درباره عوامل اثرگذار بر ادراکات مصرف‌کننده از وب‌سایت‌های B2C به وجود آوردند. فرضیه زیربنایی این مدل را دو ساختار اصلی کیفیت تشکیل می‌دهند، که یکی با تمرکز بر اطلاعات (کیفیت دستیابی، کیفیت محتوایی، کیفیت نماینده بودن، کیفیت ذاتی) و دیگری با تمرکز بر فرایندها (پایایی، ‌پاسخ‌گویی‌، اطمینان، همدلی، محسوسات) کیفیت‌ها را تعیین می‌کنند[۷۲].

۱۲٫۷٫۵٫۲٫ مدل مبتنی بر فن آوری اطلاعات

در مدل مبتنی بر فن آوری اطلاعات ترجیح خدمات مبتنی بر IT نسبت به خدمات سنتی بر اساس نیاز به توجه فردی و میزان سن افراد متفاوت ‌می‌باشد. نیاز به توجه فردی بیان کننده نگرش مشتریان نسبت به تعامل با کارکنان خدماتی است .افرادی که تمایل به توجه فردی و تعامل اجتماعی دارند، حمایت کمتری از خدمات مبتنی بر ITاز خود نشان می‌دهند. انتظار می رود که سن افراد بر انتظارات و رضایت مشتریان نسبت به خدمات مبتنی بر ITتأثیرگذار باشد .بررسی می‌دانی اخیر ‌در مورد مشتریان بانکی نشان داد که ترجیح کانال خدمات رسانی به طور معناداری میان ‌گروه‌های سنی مختلف متغیراست. مشتریان جوان تر علاقه مند به انجام امور بانکی خود از طریق اینترنت و سلف سرویس هایی مانند خودپردازها دارند، در حالی که افراد مسن تر شدیداًً خواهان مراجعه به شعب بانک ها به طور سنتی می‌باشند[۷۳].

شکل ۱۱: مدل مبتنی بر فن آوری اطلاعات

۶٫۲٫ خدمات الکترونیک

اخیراً، خدمات الکترونیک از طریق گسترش اینترنت در دنیا رواج یافته است، اما، تئوری و عمل خدمات الکترونیک هنوز در طفولیت خود به سر می‌برد و یک توافق بر روی مفهوم خدمات الکترونیکی وجود ندارد.

زیتمال و همکاران[۴۸] اظهار داشتند که خدمات الکترونیک، خدمات وب است که از طریق اینترنت تحویل می‌گردد. تعاملات مشتری یا ارتباطات با فراهم کنندگان خدمات از طریق تکنولوژی، همچون وب سایت آن‌هاست. مشتریان باید نسبت به تکنولوژی اطلاعات در مواجهه با خدمات الکترونیک اعتماد کامل داشته باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:09:00 ب.ظ ]




بخش اول: مبانی نظری و جهات اعمال کیفیات مخففه

در این بخش در دو گفتار جداگانه مبانی نظری کیفیات مخففه و جهات اعمال آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

گفتار اول: مبانی نظری کیفیات مخففه

در این گفتار تلاش می‌کنیم تا اکثر مبنا های کیفیات مخففه را بررسی کنیم:

۱٫ مبنای عقلی

از نظر منطقی و عقلی مبنای تخفیف کیفر در درجه ی اول یک مبنای طبیعی است چرا که بر اساس نظریه ی مدافعین قانون طبیعی، بهترین قانون همانا آن است که با رعایت مصالح طبیعی وضع شود. در این صورت می‌تواند با حفظ دوام و پویایی خود، نیازهای بشری را به بهترین نحو تامین نمایند. از ان جایی که واضعین قوانین برای حفظ نظم و ترتیب جامعه مقرراتی را وضع می نمایند، این مقررات می بایست ضمن عایت عدالت، به طبیعت انسان نیز توجه نمایند تا علاوه بر این که در مرحله ی اجرای با سهولت اجرا شوند، در عین حال به شیوه ای مطلوب سلامت جامعه را حفظ نمایند. بدین لحاظ چون افراد انسانی از نظر شرایط محیط، درک و فهم و طرز تفکر و غیره یکسان نیستند واضح است که اعمال و رفتار آن ها نیز به یک شکل نباشد. ‌بنابرین‏ مجازات آن ها نیز از نظر خفت و شدت می بایست تفاوت داشته باشد و این شیوه به عدالت نزدیکتر است و از این روی ایجاب می‌کند که همه ی افراد با یک چشم دیده نشوند و مجازات برخی با برخی دیگر متفاوت و متمایز باشد. و لذاست که ؛« منطق عرفی و عقل بشری نمی پذیرد که افرادی را با شخصیت های گوناگون غرایز، تمایلات و آرزو های مختلف و انگیزه های متفاوت در صورت ارتکاب عمل یا ترک عملی که بر چسب مجرمیت بر آن ها خورده است (صرف نظر از علت شناسی این جرایم که در قلمرو و علوم جرم شناختی باید مورد بحث قرار گیرد ) به فرض حتی تشابه جرایم به یک میزان کیفر داد.»(نوربها، ۱۳۸۳، ۲۸۳)

‌بنابرین‏، در نظر گرفتن کیفیات مخففه در اعمال مجازات از نظر منطقی و عقلی یک امر کاملاً بدیهی و طبیعی به نظر می‌رسد که بدون در نظر گرفتن آن ‌ها ممکن است برخی آزادی های فردی فدای عدم انعطاف قوانین یکسان و سنگین خواهد شد. تطبیق مجازات با شخصیت متهم علاوه بر این که دادرس را قادر می‌سازد سوابق گذشته و روحیات او را مورد توجه قرار دهد، با تمسک به کیفیات مخففه می‌تواند عدالت را آن طوری که وجدان عمومی خواستار آن است بدون اقدام و دخالت قوه مقننه در مسیر تحول و ترقی قرار دهد.( علی آبادی، ۱۳۸۵، ۲۴۳)

در نتیجه قانون گذاران هر جامعه که غالباً از میان عقلای جامعه تعیین می‌شوند، با دخالت اندیشه‌های خود در سیر قانون گذاری، تمامی منافع جامعه و افراد آن را در نظر گرفته و سعی می نمایند در تدوین قوانین نیز به آن توجه نمایند.

۲٫ مبنای قانونی

ازآن جایی که قانون تجسمی از نیازها و خواسته های یک جامعه است و قانون گذاران نیز جلوه ای بارز از توجه ‌به این نیاز، با وجود مصونیت قانون‌گذار از هر نوع لغزش و اشتباده به ویژه در مقام توجه به آزادی های مهم و اوضاع و شرایط خاص فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مردم جهت تدوین قوانینی در خور شأن آن هادر راستای ایفای این نقش مهم و حیاتی، واضعین قانون می بایست با حداکثر سعی و دقت، هر نوع تسلط را بر سایر افراد جامعه بر سایرین بسته و با عدم غفلت از وظیفه ی مهم خویش، از رواج شیوه های استبدادی جلوگیری نمایند. از همین منظر است که قانون گذاران هر جامعه برای حمایت از اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها، سعی دارند در راستای دستیابی ‌به این هدف و با محدود کردن اختیارات قاضی از آزادی های وی کاسته ولی در عین حال قانون‌گذار خود بر این نکته وقوف دارد که امکان لحاظ نمودن همه ی مسائل و جوانب که رد راستای وظیفه ی قانون گذاری بر عهده ی وی نهاده شده، در مجموعه های قوانین وجود ندارد و بدین جهت با دادن حدودی از اختیارات به قاضی از شدت قانون در موارد لزوم کاسته و آن را تا حد امکان تعدیل می کند.

در همین زمینه خود قانون‌گذار نیز با طرح موادی عملاً از شدت مجازات ها به سوی تعدیل آن هامیل می کند و گاهی اوقات نیز در موضعی کاملاً مخالف از خفت آن ها کاسته و بر شدت مجازات ها می افزاید و در هر حال این قانون‌گذار است که گاهی راساً کیفیاتی را در متون قانونی درج می‌کند و در زمینه ی تخفیف و یا تشدید مجازات، قاضی را مکلف به اجرای آن می کند و یا این که به قاضی اختیارات لازم را می‌دهد.

۳٫ مبنای قضایی

بالاخره باید بپذیریم که قاضی نیز خود فردی است از افراد اجتماع، با خصوصیات روحی و فکری خاص، که از برخی اوضاع تاثیر می پذیرد و به عبارت بهتر او انسانی است که در مواردی بنا به تشخیص خود مرتکب را شایسته تخفیف می‌داند و این درست بر خلاف موقعی است که قانون گذاران بدون توجه به شخصیت مجرم و به طور یکسان به وضع قانون برای همه افراد جامعه اقدام می نمایند.

قاضی یک ماشین خودکار نیست که بدون داشتن اختیارات و به فرمان دیگری عمل کند بلکه باید دست او برای تعیین مجازات مناسب در مواقع مقتضی باز باشد و تخفیف، وسیله ای برای این مهم است.(زراعت، ۱۳۸۲، ۲۰۱)

‌بنابرین‏ شایسته نیست که یک قاضی عاقل ، دقیق، مومن برای همه ی افرادی که مبادرت به ارتکاب جرمی نموده اند، به یک نحو اعمال مجازات نماید. بر این مبنا، کیفیات مخففه به قاضی اجازه می‌دهد تا با توجه به روحیات و سوابق و هم چنین انگیزه مجرم در ارتکاب جرم، در خصوص متناسب نمودن تصمیم خود با اوضاع فعلی وی اقدام نماید. این مسأله به ویژه در مواردی که کیفری های ثابت مانند اعدام، قاضی را در تعیین میزان مجازات با دشواری مواجه می‌سازد، ابزاری فراهم می آورد تا با توجه و مدد آن وی بتواند مقصود خویش را بدون این که از حدود قانونی تجاوز کند، عملی نماید.

۴٫ مبنای اجتماعی

جرم در اجتماع واقع می شود و اولین اثر منفی آن بر جامعه و اعضای آن است که به شیوه های مختلف، از جمله واکنش های نفرت آمیز، آثار حاصله را بروز می‌دهد، بنا بر این در اجرای مجازات، توجه به اقناع افکار عمومی امری بدیهی به نظر می‌رسد و غفلت از این موضوع همانا بسان پا گذاشتن احساسات و خواسته های انسانی جامعه بشری است و از سوی دیگر همان گونه که افکار عمومی از حدوث برخی از وقایع تلخ و ناگوار به شدت به خشم می‌آید و خواهان واکنش و مجازات های بی چون و چراست، نسبت به برخی دیگر از این وقایع برخورد توأم با ملایمت و نرمی را مقتضی عدالت می‌داند. از این رو قاضی با بهره گیری به موقع از کیفیات مخففه می‌تواند در جهت تأمین عدالت به نحو مطلوب و مطابق با خواست افکار عمومی اقدام نموده، امنیت و آرامش را مبتنی بر مصلحت اجتماع به جامعه باز گرداند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:09:00 ب.ظ ]




۳-۱-۱- مبنای جرم بغی

جرم بغی اصطلاح فقهی بوده و ریشه فقهی دارد که در ماده ۲۸۶ سال ۱۳۹۲ در قانون مجازات اسلامی آمده است که به شرح ذیل مبنای این جرم را بیان می داریم :

۳-۱-۱-۱- قرآن کریم

خداوند متعال در سوره حجرات می‌فرماید: «هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پرداختند، در میان آن ها صلح برقرار سازید؛ و اگر یکى از آن ها بر دیگرى تجاوز کند، با طایفه ظالم پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد. هرگاه در میان آن دو بر طبق عدالت صلح برقرار سازید، و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت‌پیشگان را دوست‌ دارد.» (حجرات: ۹ )

حکم این آیه، عام است، وحکم قتال، به صفت بغی تعلق گرفته است؛ بدون اینکه فرد خاصی را مقید کرده باشد. در تفسیر این آیه آمده است: آیه درصدد بیان احکام مترتب بر باغیان است؛ فرقی نمی‌کند که از جانب دولتی بر دولت دیگر، یا از جانب گروهی ‌بر گروه دیگر باشد.

پس به طور کلى، در آیه شریفه که اساس حکم «بغى» است، اسمى از امام نیست؛ ولی هر جنگ و نزاعى در خارج بر وجود امام یا فرمانده‌اى متوقف است که جنگجویان را رهبرى کند و کار و سخن آنان را سر و سامان دهد. قهراً وجود امام، شرط «وجود» است، نه وجوب؛ ‌به این معنا که بدون امام، امکان دفع طغیان وجود ندارد؛ پس انتخاب و تحصیل امام، واجب است؛ نه اینکه وجود امام شرط وجوب باشد؛ به گونه‌ای که تا او نباشد، حکم وجوب دفع طغیان هم نباشد .( منتظرى، ۱۴۰۹ق : ۴۸۰ )

اما بر دلالت این آیه برای مشروعیت جرم بغی، بین مفسران اختلاف است. گروهی از مفسران، این آیه را دال بر بغات نمی‌دانند.

قائلان به عدم حکم این آیه بر بغات در این‌ باره می‌گویند: «و اما آنکه بعضى فقها استدلال کرده‌اند ‌به این آیه بر وجوب قتال با اهل بغى، به‌معنای جماعتى که خروج کنند بر امام عادل، ضعیف است؛ زیرا که افراد مذکور در آیه، مسلمان هستند، اما باغیان، افراد کافری هستند.» (حسینی جرجانى، ۱۴۰۴ق :۸۰ )

در پاسخ به استدلال این گروه می‌توان گفت، وقتی خداوند متعال برای افراد باغی مسلمان چنین حکمی را در نظر می‌گیرد، ‌به طریق اولی برای کافران باغی در برابر امام معصوم یا مسلمانان، حکمی شدیدتر اعمال می‌کند. آیاتی که درباره جهاد با کفار آمده است، احکامی شدیدتر از این احکام دارد. افزون بر این آیه، آیات دیگری هم هست که مفسران برای مشروعیت جرم بغی، به آن استناد می‌کنند: «توبه:۷۳ ، بقره:۱۷۳، نساء: ۵۹» البته تنها آیه‌ا‌ی که به طور کامل احکام بغات را بیان کرده، همین آیه است و بسیاری از فقها، احکام مترتب بر بغات را از همین آیه استنباط کرده‌اند. پس آنچنان‌که این گروه استدلال می‌کنند دلیلی ندارد که گفته شود باغیان، از حکم این آیه مستثنایند.

همچنین، استدلال این گروه، با پاسخ حضرت علی(ع) در ارتباط به پرسشی درباره کافر بودن باغیان، منافات دارد‌؛ زیرا حضرت، کافر بودن بغات را رد می‌کند؛ از امیرالمومنین(ع) پرسیده شد: «آیا کشته‌شدگان در جنگ جمل مشرک‌اند؟ فرمود: نه؛ بلکه از شرک، فرار کردند. عرض کردند: پس منافق بودند؟ فرمود: نه؛ منافقان، خدا را یاد نمى‌کنند، مگر اندکى. گفته شد: پس آنان چه کسانى هستند؟ فرمود: برادران ما بودند که بر ما شوریدند و ما با سرکوبى شورش آنان، بر ایشان پیروز شدیم. » (نوری طبرسی، ۱۴۰۸ق : ۶۸ )

صاحب جواهر می‌گوید: « با توجه به نصوص، فهمیده می‌شود که احکام مسلمانان بر بغات اجرا می‌شود؛ از قبیل نکاح با زنان آنان، خرید ذبیحه آنان….» ( نجفی‌، ۱۴۰۴ق : ۳۳۷) در پایان باید یادآور شد که مسلمان بودن، با باغی بودن منافاتی ندارد و خارج‌ کردن هر کسی که تجاوز کند از دایره اسلام، مخالف نص صریح است؛ زیرا خداوند در این آیه، حکم را به مسلمانان نسبت داده است.

قائلان به وجود حکم این آیه بر بغات ، در تفسیر این آیه می‌گوید: «اخبارى داریم راجع به اهل بصره، اصحاب عایشه و طلحه و زبیر، که امیرالمؤمنین حجت را بر آن ها تمام کرد و اشکالاتى که داشتند، جواب کافى داد که مقاتله نکنند و بین آن ها اصلاح کنند، و چون اهل بصره نپذیرفتند و بغى نمودند، با آن ها مقاتله فرمود. پس از آنکه مغلوب شدند و دست از جنگ کشیدند، به قسط با آن ها رفتار نمود. مکرر گفته‌ایم که اخبار، بیان مصداق مى کنند و آیه عام، است.» (طیب، ۱۳۷۸: ۲۲۷ )

صاحب تفسیر قمی، در کتاب خود به روایاتی که در شأن نزول این آیه وارد شده‌اند، استناد می‌کند که این روایات به صراحت، بر شأن نزول این آیه بر گروه بغات دلالت می‌کنند: (قمى، ۱۳۶۷، ج۲، ص۳۲۰) و اما شمشیرى که باید غلاف شود، شمشیر بر علیه اهل بغى و تأویل است. خداوند عزوجل مى‌فرماید: « وَإِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا»، هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، در میان آنان صلح برقرار سازید….(حر عاملى ، ۱۴۰۹ق: ۲۶-۲۷ )

گروهی دیگر از مفسران نیز در تفاسیر خود در ذیل این آیه، به همین روایت استناد می‌کنند.

مفسران، احکامی از قبیل مشروعیت جنگ با بغات، لزوم ارشاد بغات قبل از جنگ، عام بودن حکم آیه… و دیگر احکام مترتب بر بغات را از این آیه استنباط می‌کنند که در غالب احکام، با هم وحدت نظر دارند.(طبرى، ۱۴۰۵ق: ۳۸۲ )

افزون بر مفسران، بسیاری از فقها نیز احکام مترتب بر بغات را از این آیه استنباط می‌کنند:

الف ) مسلمان بغات در این آیه، به نحو مجازی است و مسلمان بودن آنان، مخالف با مذهب امامیه است. که برای قول خود، به آیه ۵ و ۶ سوره انفال استناد می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:09:00 ب.ظ ]