شناختیاعتماداعتماد بین شخصیحاضرم به آنها پول قرض بدهم؟ ۲- حاضرم از نظر مالی آنها را ضمانت نمایم ۳- آنها روی قول وقرارشان هستند ۴- به نظر شما به چه میزان مردم روستا قابل اعتماد هستند؟اعتماد تعمیم یافته۵- اگر در محیط روستا کیف پولتان مفقود شد چقدر احتمال میدهید که آن را به شما برگردانند؟ ۶- اگر در محیط روستا نیمه شب در حال تردد باشید چقدر احساس امنیت می کنید؟ ۷- به نظر شما اخبار شبکه های رادیو و تلویزیون کشور ما به چه میزان واقعی و بی طرفانه است ؟اعتماد به نهادها۸- اگر زمانی کارتان به پاسگاه انتظامی بیفتند فکر میکنید تا چه حد بر طبق قانون و عدالت عمل میکنند؟ ۹- چقدر احتمال می دهید به بخش داری مراجعه کنید کار شما را به موقع انجام می دهندمشارکت اجتماعیمشارکت مدنی۱- گروه های مذهبی (هیات ها، جلسات قرآن، انجمن های اسلامی و …) ۲- سازمانهای خیریه ( کمک به نیازمندان، صندوق قرض الحسنه و …) ۳- بسیج ( بسیج محله، بسیج محل کار و …) ۴- انجن اولیا و معلمانمشارکت غیر رسمی۱- ایجاد یا اداره کارهای یک هیات عزاداری ۲- شرکت در جلسات جشن و مولودی ۳- حضور در مراسم ازدواج یا ترحیم ۴- راه اندازی یک صندوق قرض الحسنه فامیلی با آنهامشارکت در انتخابات۱- آخرین انتخابات رئیس جمهوری ۲- آخرین انتخابات نمایندگی مجلس شورای اسلامی ۳- آخرین انتخابات شورای اسلامی روستا ۴- آخرین انتخابات مجلس خبرگان

۳-۷-۱-۶- متغیر احساس محرومیت نسبی

به نظر تد رابرت گر “محرومیت نسبی” برداشت کنشگران از وجود اختلاف میان انتظارات ارزشی و توانایی ارزشی آنها است (رابت گر[۵۰]، ۱۳۷۷ :۵۴) پس « احساس محرومیت نسبی به صورت احساس کنشگران بر وجود داشتن اختلاف میان انتظارات ارزشی خودو توانایی ارزشی محیط مشخص می شود » (رابرت گر، ۱۹۶۷: ۲۵۲). در این جا انتظارات ارزشی را باید مجموعه ای از کالاها و شرایط زندگی دانست که مردم خود را مستحق کسب آن ها می دانند. توانایی ارزشی کالا ها و شرایطی هستند که مردم بر این باورند که در صورت در اختیار داشتن ابزار جمعی قادر خواهد بود، آن ها را نیز به دست آورده و حفظ کنند (رابرت گر، ۱۳۷۷: ۳۴).
با توجه به نکات فوق، باید گفت که محرومیت نسبی اساسا یک احساس است، بنا بر این، ما در این تحقیق واژه احساس محرومیت نسبی را به کار می بریم. به نظر می رسد یکی از نمودهای احساس محرومیت نسبی احساس تبعیض است زیرا تاکید رابرت گر بر احساس محرومیت نسبی، تاکید بر احساس تبعیض نیز هست (مارکوسکی[۵۱] ۱۹۹۵). ویلامز می گوید: احساس محرومیت نسبی ناشی از «دریافت کمتر از توقع فرداست» به نظر «رانسی من » نیز احساس محرومیت نسبی زمانی پدید می آید که انسان : ۱- یک وسیله ارضاء نیاز راببیند و ادراک کند. ۲- ببیند که افراد دیگر آن وسیله را در اختیار دارند. ۳- او نیز میل به داشتن آن کند. اما امکان به دست آوردن آن را نداشته باشد (رفیع پور، ۱۳۷۰). در واقع، احساس محرومیت نسبی ( سطح سنجش فاصلهای) با بهره گرفتن از پرسش های مطرح شده و مولفه های فوق و موارد دیگر نیزمورد سنجش قرار گرفته است. با توجه به اینکه در تجزیه و تحلیل داده ها کمترین نمره مربوط به احساس محرومیت نسبی۱۷ و بیشترین نمره ۴۸ میباشد و از انجا که سطح سنجش آن فاصله ای بوده بنابراین، در داخل ویژوال بین به چهار دسته پایین، متوسط به پایین، متوسط به بالا، و بالا تقسیم میشود.
تعریف عملیاتی متغیر احساس محرومیت نسبی

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

متغیر گویه ها
احساس محرومیت نسبی ۱– اگر بخواهید خودتان را از نظر رفاهی بادیگران مقایسه کنید ،چقدر از سطح فعلی زندگی خود راضی هستید ؟ ۲- فکر می کنید که به لحاظ مادی در مقایسه با دیگران تا چه حد به آنچه که حق شما بوده ر سیده اید ؟ ۳- فکر می کنید تا چه اندازه سطح زندگی فعلی شما با سطح زندگی مورد علاقه شما فاصله دارد ؟ ۴- مسکنی که الان درآن سکونت دارید چقدر با مسکن دلخواه شما تفاوت دارد؟ ۵- تا چه حد به این موضوع فکر کرده اید که به شهر مهاجرت و در آنجا زندگی کنید؟ ۶- تا به حال چقد برایتان پیش آمده که کالایی را در جایی ببینید و آن را بپسندید ولی قدرت خریدش را نداشته باشید؟ چقدر از این موضوع ناراحت شده اید؟ ۷- تا به حال چقدر برایتان پیش آمده که بخواهید چیزی را داشته باشید، ولی این احساس را هم داشته باشید که هیچ وقت نمی توانید آن را داشته باشید؟ ۸- چقدر برایتان پیش آمده که نسبت به سطح زندگی مادی دیگران حسرت بخورید؟ ۹- در مجموع در مقایسه با سایر خانواده های روستا تا چه حد از موقعیت اجتماعی تان راضی هستید؟ ۱۰- چقدر امید دارید که در اینده بتوانید فاصله آنچه که دارید و آنچه که دوست دارید داشته باشید را کمتر کنید؟ ۱۱- در مجموع ؛ درآمدتان( یا درآمد خانواده تان) تا چه حد کفاف زندگی شما را می دهد؟ ۱۲- چقدر در زندگی احساس خوشبختی می کنید؟

۳-۷-۲- متغیر وابسته :

 

۳-۷-۲-۱- کیفیت زندگیh3>
بنا به تعریف، کیفیت زندگی یک مفهوم ذهنی و چند بعدی است و آن را می توان ادراک افراد از موقعیت خود در زندگی در زمینه نظام فرهنگی و ارزشی ای که در آن زندگی می کنند و در ارتباط با اهداف، انتظارات و استاندارد های آنها دانست (نیلسون[۵۲] و همکاران ۲۰۰۶ ). کیفیت زندگی ممکن است دو جنبه عینی و ذهنی پیدا کند که در جنبه عینی، شاخص هایی مانند تولید اقتصادی، نرخ با سوادی، انتظاراز زندگی، با دیگر داده ها بدون ارزشیابی ذهنی افراد را می توان سنجید، اما جنبه ذهنی عبارت است از کیفیت زندگی متکی بر ابزار پیمایش و مصاحبه برای به دست آوردن ارزیابی پاسخگویان از تجارب زندگی در قالب گزارش شخصی از رضایت مندی، شادی، رفاه، یا چیزهای شبیه به آن (کاستانزا[۵۳] و همکاران ۲۰۰۶). ابعاد عینی و ذهنی کیفیت زندگی ( سطح سنجش فاصلهای) نیز در قالب ۱۵ پرسش با طیف اصلا، کم، تا حدودی، زیاد، و کاملا زیاد مورد سنجش قرار گرفته اند. با توجه به اینکه در تجزیه و تحلیل داده ها کمترین نمره مربوط به کیفیت زندگی کل ۱۸ و بیشترین نمره ۵۸ میباشد و از انجا که سطح سنجش آن فاصله ای بوده بنابراین، در داخل ویژوال بین به چهار دسته کیفیت زندگی پایین، متوسط به پایین، متوسط به بالا، و بالا تقسیم می شود.
تعریف عملیاتی متغیر احساس کیفیت زندگی

عکس مرتبط با اقتصاد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...