• برنامهریزان شهری از روشها و ابزارهای تخصصی گوناگونی در تحلیل و استنتاج استفاده میکنند.
  • نتایج اغلب فعالیتهای برنامه ریزی شهری پس از ۵ تا ۲۰سال بعد مشخص میشود و بنابراین بازنگری و اصلاح در فعالیتها دشوار است.

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

یکی از خصلتهای مهم برنامه ریزی شهری و منطقهای، آمیختگی آن با دو مقولهی فضایی و غیرفضایی است. از یک طرف، برنامه ریزی شهری، با نیازها، خواستها، ارزشها و سلیقههای مردم سروکار دارد، و از طرف دیگر، باید این خواستها را به صورت فضایی تعیین کند و راه های تأمین آنها را در فضا نشان میدهد. با توجه به پیچیدگی مفهوم فضا و تقسیم آن به انواع فضاهای کالبدی، ادارکی، اجتماعی و نمادین، میتوان دریافت که برنامه ریزی شهری بسیار دشوارتر و پیچیدهتر از سایر عرصه های برنامه ریزی است. درواقع برنامه ریزی شهری، به دلیل ابعاد کالبدی، اجتماعی و مدیریتی ضرورتاً چند بعدی و چند منظوره است. (مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۶۳)
۶-۱-۲-۲ موانع و مشکلات مدیریت شهری
به نظر پیتر هال مشکلات برنامه ریزی شهری به دو منشأ اصلی زیر برمیگردد: اولاً اطلاعات مورد نیاز در برنامه ریزی شهری و تخصصهای مورد نیاز آن بیشتر از سایر فعالیتهای برنامه ریزی است و تقریباً عرصه تمام تجارب انسانی را در بر میگیرد. ثانیاً موضوع مشکلتر در برنامه ریزی شهری، تعیین اهداف و انتخاب گزینه مناسب در میان انبوه گزینهای مختلف است که با تنوع نظرات و تمایلات گروه های متعدد، ارتباط و درگیری دارد. (مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۶۳)
با توجه به این ویژگیها، میتوان دریافت که «برنامه ریزی شهری» یک رشته علمی در معنای متعارف «علم» (Science) نیست، بلکه یک دانش میان رشتهای (Interdisciplinary Knowledge)است که به جای قوانین قطعی و ثابت با گرایشها و متغیرهای اجتماعی و احتمال پذیر سروکار دارد. توجه به این حقیقت مهم نشان میدهد که نحوه کاربرد برنامه ریزی شهری با نحوهی کاربرد علوم مهندسی یا علوم طبیعی تفاوت اساسی دارد، چرا که در این رشته از دانش، از انواع نظریهای علمی مربوط به علوم طبیعی، علوم اجتماعی و علوم مهندسی استفاده میشود، از این جهت نظریهپردازی در برنامه ریزی شهری و استفاده از نظریههای مربوط به آن با محدودیتها و ویژگیهایی روبرو است که عدم توجه به ماهیت و نقش آنها به ناکامی برنامه ریزی میانجامد.
این وضعیت نشان میدهد که استفاده درست از دانش برنامه ریزی شهری، در عمل بسیار پیچیده و دشوار است و به نوعی جامعنگری، نسبیتگرایی و نگرش میان رشتهای (به عنوان یک تخصص ویژه و فرا رشتهای) نیاز دارد. از طرف دیگر، برنامه ریزی شهری، به دلایل دخالت مستقیم در منافع و مصالح گروه های مختلف اجتماعی و اقتصادی، به شدت با نیروهای اقتصادی، به شدت با نیروهای اقتصادی و سیاسی درگیر است و از این نظر تحت تأثیر گرایشهای سیاسی و اقتصادی و نهادهای وابسته به آنها قراردارد و در عمل نمیتواند نقشی بیطرف صرفاً علمی ایفا کند. (همان، ص ۶۴)
۷-۱-۲-۲ ناکارآمدی رویکردهای سنتی برنامه ریزی
کاستیهای مشاهده شده در برنامه ریزیهای مرسوم را، چه به وسیلهی ناظران بر رهیافتهای سنتی و چه ناظران بر رهیافتهای تکامل یافتهی برنامه ریزی، میتوان به صورت فشرده این گونه بیان کرد:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

    1. درک برنامهریزان از فرایند توسعه و تغییر شهری از نظر سیاسی، ساده انگارانه است.
    2. راهحلهای فنی موجود در برنامهها، بازتاب دیدگاه های محافظه کارانهی مدیران به شهر است.
    3. کوشش برنامهریزان درجهت ترویج منافع عمومی بیشتر درجهت برآوردن نیازهای نخبگان سیاسی و اقتصادی بوده است.

عکس مرتبط با اقتصاد

  1. هماهنگی جامع و دموکراتیک ادعا شدهی برنامهریزان از نظر سازمانی و سیاسی ناممکن است.
  2. باوجود سالها تجربه در برنامه ریزی و باوحود دستاوردهای مثبت، از یکسو، “کاربست برنامه ریزی” (حتی در کشورهی بشتر توسعهیافته) به تهیهی” برنامههای شهری” محدود شدهاست و از سوی دیگر با کوشش در پرهیز از جدالهای سیاسی، همواره میل به سمت امور عادی اداری و تدوین مقررات محافظه کارانه و غیرمنعطف وجود داشته است.
  3. پیچیدگی فرایند برنامه ریزی در چند هدفه بودن و وجود سازمانهایی با ربط دوسویه است که درجهت خلاف مدیریت هماهنگ سیستم و دستیابی کامل به همراهی عمل میکند.
  4. تغییر نقش برنامهریز، از “از تولید کنندهی برنامهها” به ” مدیر تغییرات”. چنین شرطی به معنای به کارگیری اصول و فرآیندهای پایهی مدیریت در برنامه ریزی شهری، و یا به بیان دیگر پیمودن مراحل زیر در فرایند تصمیمگیری، است:
  • برنامه ریزی: بنیان نهادن اهداف کلان و خرد تصمیمگیری در مورد راه های دستیابی به این اهداف.
  • سازماندهی: تأمین منابع (انسانی و جز آن) مورد نیاز برای دستیابی به اهداف برنامه.
  • تصمیمات راهبردی: تعیین کنندهی رابطه بین پدیدهی مورد برنامه ریزی و محیط آن.
  • تصمیمات سازمانی: تعیین کننده ساختار سازمانی، حقوقی و جز آن، که برای مدیریت تغییر لازم است.
  • تصمیمات عملیاتی: تعیین کنندهی راهحلهای دقیق و قطعی اجرای برنامه.
  • قائل شدن تفاوت بین تصمیمات عملیاتی در درون چارچوب سلسله مراتبی تصمیمگیری.

(دانشپور، ۱۳۸۲، ص ۱۷)
۸-۱-۲-۲ مدیریت شهری امروز در جهان
در نیمه دوم قرن بیستم، به دنبال تغییرات عمیق سیاسی و اجتماعی و فکری که در غرب به وقوع پیوسته است مبانی دانش برنامه ریزی و مدیریت اجتماعی، به کلی دستخوش تحویل شده است، به ویژه برنامه ریزی و طراحی شهری، هم از جهت عملی با دیدگاه ها و گرایشهای نوینی روبهرو شده که بدون شناخت آنها نمیتوان جایگاه و نقش برنامه ریزی شهری را در حال و آینده به درستی دریافت.
شاید مهمترین مشخصه قرن بیستم، توسعه سریع شهرنشینی و پیدایش انواع و اشکال سکونتگاه های شهری مثل «شهرک»، «کلان شهر»، «مجموعه شهری» و «منظومه شهری» است که نه تنها سیمای شهر و حتی سیمای کره زمین را تغییر داده، بلکه تغییرات عمیقی در شیوه زندگی و در افکار و عواطف انسان معاصر ایجاد کرده است. از دیدگاه جامعهشناختی، شهری شدن در قرن بیستم یک فرایند جهانی است که نه تنها جهان صنعتی، بلکه جهان سوم نیز، به گونهای فزاینده به آن کشانده میشود. (مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۴)
اما از دیدگاه بررسی و ارزیابی تحولات شهرسازی در قرن بیستم، میتوان گفت که میان نیمهاول قرن بیستم (تا حدود دهه ۱۹۶۰) و نیمه دوم آن، تفاوتهای بنیادی و بارزی وجود دارد که بدون توجه به آنها نمیتوان به علل و محتوای تحول الگوهای برنامه ریزی و طراحی شهری دست یافت. اگر در نیمه اول قرن بیستم، شهرنشینی و شهرسازی در زیر سایه دو جنگ جهان سوز، کشمکش جهان دوقطبی، و اقتدارگرایی و رقابت جویی دولتهای بزرگ رو به توسعه نهاد. در نیمه دوم این قرن با شرایط و گرایشهای نوین مثل توسعه پایدار، همکاری بین المللی، جامعه مدنی، دولت حداقل مانند اینها رو به رو شده و اینک در آغاز قرن بیستویکم به الگوها و روشهایی تازه روی آورده است. الگوها و روشهایی که اساس برنامه ریزی و مدیریت اجتماعی را در سراسر جهان به چالش و اصلاح فراخوانده است. (همان، ص ۵)
امروزه، مدیریت شهری در جهان تحول اساسی یافته است. شهرها برای آن مدیریت می شوند که بتوانند رفاه و آسایش ساکنان خود را تأمین سازند. مدیریت شهری امروز جهان دارای تشکیلات وسیعی شده و مهمترین نقش را در موفقیت انواع برنامه ها و طرح های توسعه شهری و همچنین رفع نیاز جمعیت، جریان عبور و مرور در شهر، رفاه عمومی، مسکن، کاربری زمین، تفریح، فرهنگ، اقتصاد، تأسیسات زیربنایی و امثال آن ها بر عهده دارد. مدیریت شهری در سایه پیشرفت علم مدیریت، بکّلی متحول گردیده است. شوراهای شهری مدافع برقراری اعتدال در شرایط زیست شهری هستند. (شیعه، ۱۳۸۲، ص۲)
استراتژی جدید بانک جهانی در حوزه شهری در هماهنگی با تجارت شهری، پنج مولفه محوری را در شهرها و دولت های محلی در خلال دهه پیش رو شامل می شود:
۱- تمرکز بر اجزای اصلی نظام شهر: مدیریت شهر، سرمایه گذاری و حکمروایی
۲- اولویت تدوین سیاست هایی برای حمایت از اقشار ضعیف: کاهش فقر در شهر ارتقاء محلات پایین دست
۳- حمایت از اقتصاد شهر: شهرها و رشد اقتصادی
۴- حمایت و تشویق از پیشبرد بازار زمین و مسکن در شهر: زمین شهری، مسکن و برنامه ریزی
۵- ترویج یک محیط مطلوب و امن شهری: محیط زیست شهری، تغییرات آب و هوایی و کنترل بیماری ها (WORLD BANK)
مدیران شهری با دو چالش اساسی روبرو هستند: نخست تأمین خدمات که ارتباط مستقیمی با دستیابی و اداره یک اقتصاد عمومی بهرهور دارد و کیفیت زندگی مناسب برای همه شهروندان و دوم مدیریت ثبات درآمدها از مسیر ایجاد درآمد عادلانه که اجازه خواهد داد سرمایه گذاری مطلوب در تأمین خدمات و سرمایه گذاری در زیر ساخت ها به نحو احسن انجام شود. (WORLD BANK, P30)
امروزه رشد مبتنی بر دانش از عوامل کلیدی رشد و برنامه ریزی به شمار می آید. عواملی چون:

عکس مرتبط با محیط زیست

  • نحوه حکمروایی محلی، ایالتی یا فدرال
  • شرکت های بزرگ
  • شرکت های کوچک و نوپا
  • کیفیت دانشگاه ها
  • مشارکت اجتماعی
  • کیفیت زندگی و سکونت

در رشد مبتنی بر دانش شهرها موثر می باشند. (Yigitcanlar, 2009, p227)
شهرداری ها باید در حوزه های مربوط به خود و با بهره گرفتن از نیروهای متخصص، جریان امور شهرها را در بهترین وضعیت به پیش برند. حفظ ارزش های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی و هویت شهری، آینده نگری برای شهر و اعتدال بخشی به سکونت تمام اقشار جامعه درچارچوب برنامه های توسعه ای شهر از جمله وظایف شهرداری هاست. (شیعه، ۱۳۸۲، ص۲)
مدیریت شهری امروز، علاوه بر آشنایی با فنون مدیریت، باید به گونه ای اعمال شود که با توجه به مسایل اجتماعی و اقتصادی، برمبنای الگوی مشخصی به اعمال نقش پردازد. اگر چه برنامه های توسعه شهری، ساختار آینده شهرها را ترسیم می کند، ولی به جریان انداختن روال مناسب زندگی در شهرها بر عهده مدیریت شهری است. (شیعه، ۱۳۸۲، ص۲)

۲-۲-۲ مدیریت استراتژیک شهری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...