کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



N: نرمالیته اسید کلریدریک
W: جرم نمونه برحسب گرم است.

۳-۳-۳- عدد پراکسید

این آزمون به روش AOCS(1996) انجام شد. به ۵ گرم از نمونه روغن، مقدار ۳۰ میلی‌لیتر محلول اسید استیک-کلروفرم (نسبت حجمی-حجمی ۳ به ۲) و مقدار ۵/۰ میلی‌لیتر محلول آبی یدید پتاسیم اشباع افزوده شد. پس از هم زدن مخلوط، به‌مدت یک دقیقه در تاریکی قرار داده شد. در این مدت، گاه‌گاهی ظرف حاوی نمونه به هم زده شد. سپس به آن ۳۰ میلی‌لیتر آب مقطر و ۵/۰ میلی‌لیتر معرف چسب نشاسته اضافه گردید. سپس با محلول تیوسولفات سدیم ۰۱/۰ نرمال تا از بین رفتن رنگ آبی تیتر شد. آزمایش شاهد (بدون نمونه) نیز انجام گردید. مقدار پراکسید برحسب میلی‌اکی‌والان در کیلوگرم با بهره گرفتن از معادله ۳-۳ محاسبه شد:
(معادله ۳-۳)
که در آن،
PV: مقدار پراکسید برحسب میلی‌اکی‌والان در کیلوگرم
S: میلی‌لیتر تیوسولفات سدیم مصرفی برای آزمون نمونه برحسب میلی‌لیتر
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
B: میلی لیتر تیوسولفات سدیم مصرفی برای آزمون شاهد برحسب میلی‌لیتر
N: نرمالیته تیوسولفات سدیم
W: جرم نمونه برحسب گرم است.

۳-۳-۴- عدد یدی

آزمون عدد یدی طبق روشAOCS (1996) انجام شد. پس از توزین ۵/۰ گرم نمونه در یک ارلن مایر، مقدار ۱۰ میلی‌لیتر کلروفرم به آن افزوده شد و روغن در آن حل گردید. سپس ۲۵ میلی‌لیتر محلول هانوس به آرامی به آن اضافه شد و محلول ۳۰ دقیقه در تاریکی قرار داده شد.
پس از این مدت، ۱۰ میلی‌لیتر محلول یدورپتاسیم ۱۵% به آن اضافه و ارلن کاملاً تکان داده شد. سپس درب و جدار ارلن با ۱۰۰ میلی‌لیتر آب مقطر تازه جوشیده سرد شده شسته شد. محلول حاصل با تیوسولفات سدیم ۱/۰ نرمال که به صورت قطره قطره اضافه می‌گردید و با تکان دادن یکنواخت ارلن، عیارسنجی گردید تا محلول زردرنگ تقریباً بی‌رنگ شد. سپس چند قطره شناساگر نشاسته به آن افزوده و عیارسنجی ادامه پیدا کرد تا رنگ آبی کاملاً از بین برود. در خاتمه عمل، درب ارلن را گذاشته و به شدت تکان داده شد تا هرگونه ید باقیمانده به صورت محلول درکلروفرم جذب محلول یدورپتاسیم شود.
آزمایش شاهد نیز دقیقاً با همان شرایط و بدون وجود نمونه روغن انجام شد و عدد یدی (IV) با بهره گرفتن از معادله ۴-۴ محاسبه گردید:
(معادله ۳-۴)
که در آن:
V1: حجم محلول تیوسولفات سدیم مصرفی برای شاهد
V2: حجم محلول تیوسولفات سدیم مصرفی برای نمونه
N: نرمالیته محلول تیوسولفات سدیم
W: وزن نمونه برحسب گرم

۳-۳-۵- پروفایل اسیدهای چرب

آماده سازی متیل استر اسیدهای چرب مطابق روشAOCS (1996) و آنالیز آنها با بهره گرفتن از دستگاه گازکروماتوگراف PERKIN – ELMER مدل ۸۴۲۰ انجام گرفت.
مقدار ۳۵/۰ گرم نمونه روغن و ۶ میلی‌لیتر سود متانولی ۵/۰ نرمال در یک ارلن ۵۰ میلی‌لیتری ریخته شد. یک مبرد به آن وصل شد و به‌مدت ۱۰ دقیقه روی هیتر حرارت داده شد پس ۷ میلی‌لیتر محلولBF3 متانولی (۱۲۵ گرمBF3 در یک لیتر متانول) (تری فلوئورید برم) از بالای مبرد اضافه گردید و به‌مدت ۲ دقیقه دیگر عمل حرارت‌دهی انجام شد. سپس، ۵ میلی‌لیتر هپتان نرمال از بالای مبرد ریخته شد و حرارت‌دهی یک دقیقه دیگر ادامه یافت.
بعد از این مرحله، حرارت‌دهی قطع گردید. ارلن از مبرد جدا شده و به آن حدود ۱۵ میلی‌لیتر آب نمک اشباع اضافه شد و به‌مدت ۱۵ ثانیه شدیداً به هم زده شد. سپس مقدار لازم آب نمک اشباع اضافه شده تا فاز آلی به‌خوبی جدا شود. یک میلی‌لیتر از لایه آلی برداشته شد، مقدار کمی سولفات سدیم به آن اضافه گردید و پس از هم زدن با کاغذ صافی (واتمن شماره ۴) صاف شد.
یک میلی‌لیتر هپتان نرمال به محلول صاف شده اضافه شد و پس از همزدن، یک میکرولیتر از آن به تزریق‌گاه کروماتوگرافی گاز-مایع تزریق گردید.
دستگاه، مجهز به آشکارکننده شعله ای ( FID[52]) با دمای ۲۲۰ درجه سانتیگراد. با ستون موئین به طول ۶۰متر, گاز حامل هلیوم با فشار ۲۰ پاسکال (خلوص۹۹/۹%) ، دمای تزریقگاه و آشکار ساز ۲۲۰درجه سانتی گراد و دمای آون ۱۸۰ درجه سانتی گرادو مقدار تزریق نمونه ۱ میکرولیتر بود بود .

۳-۳-۶- پایداری

دوره اکسیداسیون کند[۵۳] (IP) با بهره گرفتن از رنسیمت (Metrohm 734, Switzerland) طبق روشAOCS (1996) در دمای ۱۱۰ درجه سانتی‌گراد، با بهره گرفتن از ۵/۲ گرم نمونه و دبی هوای ۵/۲ میلی‌لیتر در دقیقه تعیین شد. بررسی تأثیر ترانس‌استریفیکاسیون بر پایداری، انجام شد.

۳-۳-۷- نقطه ذوب لغزشی

نقطه ذوب لغزشی به روش لوله موئین باز طبق روشAOCS (1996) اندازه‌گیری شد. نمونه‌ها در ۱۰ درجه سانتی‌گراد بالاتر از نقطه ذوب‌شان حرارت داده شدند تا کاملاً ذوب گردند. در مورد هر نمونه، سه لوله موئینه در روغن فرو برده شد تا روغن به ارتفاع یک سانتی‌متر از آن بالا رود. لوله‌ها با پنبه تمیز شده و سریعاً به یک حمام آب یخ انتقال داده شدند تا جامد شوند. سپس لوله‌ها به‌مدت ۱۶ ساعت در یخچال (دمای ۱۶ درجه سانتیگراد) قرار داده شدند.
پس از سپری شدن زمان مورد نظر، لوله‌ها به کمک بند لاستیکی به دماسنج متصل شده و داخل یک بشر ۶۰۰ میلی‌لیتری حاوی آب (با دمای ۱۰-۸ درجه سانتی‌گراد کمتر از نقطه ذوب لغزشی احتمالی نمونه) قرار داده شدند و سپس با سرعت یک درجه سانتی‌گراد به ازای هر دقیقه حرارت دهی شد. سرعت حرارت دهی با نزدیک شدن به نقطه ذوب لغزشی به ۵/۰ درجه سانتی‌گراد به ازای هر دقیقه کاهش
یافت. دمایی که در آن نمونه شروع به بالا رفتن در لوله موئین کرد، به‌عنوان نقطه ذوب لغزشی گزارش شد.

۳-۳-۸- میزان چربی جامد (SFC)

میزان چربی جامد طبق روش پی‌درپی و مستقیم (AOCS,1996) در دماهای ۰، ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۴۰ و ۵۰ درجه سانتی‌گراد با بهره گرفتن از یک دستگاه رزونانس مغناطیس هسته‌ای متناوب (pNMR)
(Broker, minispec mq 20, Germany) اندازه‌گیری شد. نمونه‌ها به روش زیر آماده‌سازی و اندازه‌گیری شدند:
ابتدا نمونه‌ها در دمای ۱۰۰ درجه سانتی‌گراد در گرمخانه حرارت‌دهی شدند تا کاملاً ذوب شوند. سپس به ارتفاع ۴ سانتی‌متر در لوله‌ها پر شدند. بعد از آن به‌مدت ۱۰ دقیقه در دمای ۱۰۰ درجه سانتی‌گراد، ۳۰ دقیقه در دمای ۷۰ درجه سانتی‌گراد، یک ساعت در دمای صفر درجه سانتی‌گراد نگهداری شد. در دمای صفر درجه سانتی‌گراد میزان چربی جامد نمونه‌ها اندازه‌گیری شد. بعد از آن هر یک از نمونه‌ها به طور مجزا به‌مدت ۴۵ دقیقه در دمای ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۴۰ و ۵۰ درجه سانتی‌گراد نگهداری شدند و سپس اندازه‌گیری میزان چربی جامد بر روی هر کدام از نمونه‌ها در دماهای مورد نظر انجام شد.

۳-۳-۹- آنالیز آماری

کلیه داده‌های بدست آمده از آزمایشات در این تحقیق با بهره گرفتن از نرم افزار آماری SPSS جهت آنالیز واریانس و مقایسه میانگین‌ها بررسی شدند.
برای مدل سازی درصد SFC به عنوان تابعی از دما، درصد SFC به عنوان متغیر وابسته و دما به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد.
برای مدل سازی درصد SFC به عنوان تابعی از اسید چرب، درصد SFC به عنوان متغیر وابسته و اسید چرب به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد.
برای مدل سازی درصد SFC به عنوان تابعی از ترکیب اسید چرب و دما، درصد SFC به عنوان متغیر وابسته و اسیدهای چرب و دما به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد.
برای مدل سازی نقطه ذوب به عنوان تابعی از ترکیب اسید چرب، نقطه ذوب به عنوان متغیر وابسته و اسیدهای چرب به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد.
موارد ذکر شده با بهره گرفتن از تابع سیگموئیدی (S شکل) مانند گمپرتز و از طریق نسخه ۱۲ نرم‌افزار Sigmaplot (Systat, USA) مدل سازی شدند. میزان انطباق مدل‌ها شامل ضریب همبستگی نتایج تجربی و پیش بینی شده و میانگین خطای مطلق پیش بینی با بهره گرفتن از نسخه شماره ۱۰ نرم افزار Statistica (Stat, USA) مورد ارزیابی قرار گرفت.

فصل چهارم: نتایج و بحث

همان‌طور که در فصل سوم ذکر گردید، ۱۰ مخلوط دوتایی از روغن مایع سویا و پالم اولئین کاملاً هیدروژنه با نسبت‌های مختلف تهیه شد. مخلوط‌ها به روش شیمیایی ترانس‌استریفیه شدند و تغییرات ایجاد شده در آنها از لحاظ ویژگی‌های شیمیایی و فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 04:44:00 ق.ظ ]




 

دفتر مدیریت پروژه در هر سطحی می‌تواند فعالیت‌های هر سطح را برای رسیدگی به نیازهای سازمان مربوطه دنبال کند. بنابراین تعیین سطح تقریبی از شایستگی (صلاحیت) دفتر مدیریت پروژه که سازمان ذی‌ربط نیازمند آن است، بسیار ضروری است. الزاما تمامی سازمان‌ها نیازمند به داشتن یک دفتر مدیریت پروژه سطح ۵ نیستند و در حقیقت برای بیشتر سازمان‌ها، حتی سطح سوم یعنی سطح توسعه و پشتیبانی فرایندها نیز احتماًلاً فراتر از نیازهای موجود آن‌ ها خواهد بود.
پایان نامه
۲-۲-۶-۱- سطح ۱ (سطح کنترل پروژه)
دفتر مدیریت پروژه در سطح ۱ بلوغ، واحد پایه نظارت بر پروژه در محیط مدیریت پروژه می‌باشد. دفتر مدیریت پروژه، در این سطح به عنوان حوزه فعالیت مدیر پروژه که معمولاً مسئول انجام موفقیت‌آمیز یک پروژه می‌باشد، ایجاد می‌شود. دفتر مدیریت پروژه در سطح ۱ بلوغ، زمینه‌های مورد نیاز برای حصول اطمینان از حرفه‌ای‌گرایی و رسیدن به سرآمدی در به‌کارگیری اصول و نمونه‌های موفق مدیریت پروژه در تمامی فعالیت‌های مرتبط با پروژه‌ها را فراهم می کند. گاهی ممکن است بیش از یک دفتر مدیریت پروژه در سطح ۱ بلوغ، در یک سازمان وجود داشته باشد. وقتی که این مسأله رخ می‌دهد، یک چالش آشکار در پیروی از یک رویکرد واحد به مدیریت پروژه ایجاد می‌گردد؛ اما در حالت مطلوب اعضای ارشد تیم مدیریت پروژه در طراحی و ‌پیاده‌سازی قابلیت‌های دفتر مدیریت پروژه مشارکت خواهند کرد. یک راه حل دیگر این است که یک سطح بالاتر از دفتر مدیریت پروژه را برای راهنمایی و پشتیبانی فعالیت‌های دفتر مدیریت پروژه در سطح ۱ بلوغ، ایجاد نمود.
اگر چه دفتر مدیریت پروژه در سطح ۱ بلوغ، از اختیار لازم در سطح طرح برخوردار نبوده و ارتباط مستقیم با کسب و کار استراتژیک ندارد و حتی یک نقش متعارف و سنتی از دفتر مدیریت پروژه را هم انجام نمی‌دهد. اما به هر حال، این سطح از دفتر مدیریت پروژه «قواعدی عملکرد پروژه» را در سطح تیم پروژه پیاده‌سازی کرده و نظارت می‌کند.
دفتر مدیریت پروژه در سطح ۱ بلوغ، طیف وسیعی از فعالیت‌های اساسی مدیریت پروژه را که شامل موارد زیر است انجام می‌دهد:
به‌کارگیری اصول و روش‌های نوین مدیریت پروژه به واسطه مهارت و دانش مدیر پروژه برای کسب اطمینان از این‌که پروژه به کارایی مورد نظر دست یافته است. دفتر مدیریت پروژه در این سطح، بر روی ایجاد اقلام قابل تحویل مرتبط با اهداف پروژه تمرکز نموده و مشخصه‌ های حیاتی هر فعالیت پروژه یعنی هزینه، زمان‌بندی و به‌کارگیری منابع را مدیریت می‌کند. مدیریت این جزئیات همواره توانایی سنجش عملکرد پروژه را افزایش می‌دهد و اعمال اقدامات اصلاحی برای هر مشکل تشخیص داده شده را تسهیل می‌کند؛
خدمت‌رسانی به عنوان واسط مستقیم برای مدیریت عملکرد تیم پروژه؛ زیرا بسیاری از تیم‌های پروژه احتماًلاً بیشتر بر روی عملکرد فنی تمرکز می‌نمایند تا عملکرد مدیریتی. دفتر مدیریت پروژه در سطح ۱ بلوغ می‌تواند عناصر مدیریت پروژه مورد نیاز را ارائه نماید. به همین دلیل این دفتر، تمایز بین روش‌های فنی که برای ایجاد یک محصول فنی برتر پیشنهاد می‌گردند و روش‌های مدیریت پروژه که برای موفقیت پروژه و سازمان تشریح می‌شوند را فراهم می‌آورد؛
ارائه راهنمایی‌های سازمانی در قالب سیاست‌ها، استانداردها، تصمیمات اجرایی و غیره برای هر یک از فعالیت‌های پروژه؛ دفتر مدیریت پروژه در این سطح، همچنین به عنوان عامل پیشرو در نظارت بر پیاده‌سازی و یکپارچه‌سازی فرایند کسب و کار در محیط مدیریت پروژه عمل می کند؛
ایفای نقش به عنوان اولین سطح نظارت پروژه و اغلب اوقات به عنوان بالاترین سطح نظارت فنی؛ هنگامی که دفاتر مدیریت پروژه سطح بالاتر، روش‌های فنی و رویه‌هایی را تعیین و الزام نمایند، این دفتر، قادر است که آن‌ ها را در محیط مدیریت پروژه پیاده‌سازی کند. در حقیقت در این سطح تأیید کمتری بر مسائل تجاری وجود دارد مگر اینکه مدیر پروژه نقش دوگانه‌ای در زمینه مدیریت طرح را نیز بر عهده داشته باشد.
نقش دفتر مدیریت پروژه در سطح ۱ بلوغ، مجری[۸۱] یعنی اعمال‌کننده اکثر کارکردهای مدیریت پروژه است. یعنی سیاست‌ها، اقدامات و راهنمایی‌های معین شده به وسیله مراجع بالاتر را در محیط مدیریت پروژه برای پیاده‌سازی تیم پروژه وارد می‌کند.
۲-۲-۶-۲- سطح ۲ (سطح کنترل فرایندها)
دفتر مدیریت پروژه در سطح ۲ بلوغ، اولین سطح دفتر مدیریت پروژه است که با نظارت و کنترل چندین پروژه و یا یک طرح در ارتباط می‌باشد. این دفتر قابلیت‌های لازم برای نظارت تجمعی و کنترل چندین پروژه را داراست. امکان دارد که بیشتر از یک دفتر مدیریت پروژه در سطح ۲ بلوغ، در سازمان وجود داشته باشد یعنی به ازای هر طرح یکی موجود باشد.
دفتر مدیریت پروژه در سطح ۲ بلوغ، احتماًلاً دارای حداقل پرسنل خواهد بود و حداقل باید به یک پرسنل تمام‌وقت و چند پرسنل پشتیبانی پاره‌وقت دسترسی داشته باشد. این سازماندهی پرسنل برای دستیابی به کارایی تعریف شده برای دفتر مدیریت پروژه در سطح ۲ بلوغ، ضروری می‌باشد. این سطح از دفتر مدیریت پروژه، با تأکید بر استقرار سیستم کنترل در محیط مدیریت پروژه، مجموعه‌ای از فعالیت‌های متمرکز مدیریت پروژه را به شرح زیر انجام می‌دهد:
دارا بودن مسئولیت اصلی برای استقرار یک رویکرد استاندارد در خصوص چگونگی انجام مدیریت پروژه در سازمان‌های ذی‌ربط؛ این مسئولیت شامل ارائه ابزارهای عمومی، فرایندهای قابل تکرار و تجربیات عملی ممتاز و در حالت ایده‌آل ناشی از پیاده‌سازی یک متدلوژی جامع مدیریت پروژه می‌باشد؛
فراهم آوردن ابزارهای لازم برای جمع‌ آوری نتایج و تحلیل وضعیت و پیشرفت پروژه‌ها به عنوان مبنایی برای تشخیص و انجام اقدامات مورد نیاز (پاسخ‌دهی) در مقابل تغییرات پروژه‌ها، ارزیابی پروژه و عملکرد مدیر پروژه و حصول اطمینان از دستیابی به اهداف مشخص شده برای پروژه می‌باشد؛
معرفی مدیریت پروژه به عنوان یک حرفه تخصصی در سازمان‌های ذی‌ربط با بهره گرفتن از تدوین استانداردهای قابل اجرا، به کار گرفتن مدیران پروژه شایسته و با صلاحیت، آموزش و تقویت تیم‌های پروژه و تعیین نقش‌ها و مسئولیت‌های ذی‌نفعان در محیط مدیریت پروژه.
دفتر مدیریت پروژه در سطح ۲ بلوغ، دارای مسئولیت توانمندسازی دفتر مدیریت پروژه در تمامی حیطه‌های کاری آن است. در هر صورت، بیشتر این توانمندی‌ها اساسی بوده و بر استقرار بستری مناسب و قابل تداوم برای محیط مدیریت پروژه متمرکز می‌باشند، در نتیجه دفتر مدیریت پروژه در این سطح، در حال گام گذاشتن در محدوده‌های جدیدی از سازمان ذی‌ربط است. توسعه توانایی‌های اجرایی ممکن است در ابتدا، در حالی‌که واحدهای تجاری به وجود دفتر مدیریت پروژه عادت می‌نمایند و انتقال برخی از مسئولیت‌ها به آن و اتکای بیشتر به توانایی‌های مدیریتی دفتر مدیریت پروژه برای دستیابی به منافع تجاری مرتبط با نظارت و کنترل پروژه را خواهند پذیرفت، عمل نماید. در مقابل دفتر مدیریت پروژه در سطح ۲ بلوغ، باید انطباق کامل خود با سازمان ذیربط و مؤثر بودن حرفه مدیریت پروژه را ثابت نماید. این امر مستلزم آن است که دفتر مدیریت پروژه، در برنامه‌ریزی مسئولیت‌های خود، رویکرد فعالانه داشته و برای دفاع از جایگاه کاری خود آماده باشد.
۲-۲-۶-۳- سطح ۳ (سطح توسعه و پشتیبانی فرایندها)
دفتر مدیریت پروژه در سطح ۳ بلوغ، در سیر تکاملی توانایی‌های دفتر مدیریت پروژه بسیار اساسی بوده و معرف توانایی کامل و جامع دفتر مدیریت پروژه می‌باشد. در همان حال که این دفتر، کنترل و نظارت بر مدیریت پروژه را پیگیری می‌کند، یک تمرکز جدید در پشتیبانی و اقداماتی که افراد و کارایی پروژه در محیط مدیریت پروژه را بهینه می‌سازد، ارائه می‌کند.
محدوده اجرایی این دفتر از مدیریت پروژه‌های چندگانه و مدیران چندین پروژه گرفته تا نظارت یا همسان‌سازی یک یا چند مدیر طرح را در برمی‌گیرد.
دفتر مدیریت پروژه در سطح ۳ بلوغ، می‌تواند از تلاش‌های قبلی صورت گرفته برای استقرار یک دفتر مدیریت پروژه در سطح ۲ بلوغ حاصل شود و همچنین می‌توان آن را از ابتدا و به وسیله تلاش‌های لازم برای ایجاد نظارت، کنترل و پشتیبانی مرکزی در محیط مدیریت پروژه طراحی و پیاده‌سازی نمود.
توانایی‌های دفتر مدیریت پروژه در سطح ۳ بلوغ، برای سازمان‌هایی که به دنبال پیاده‌سازی مدیریت پروژه به عنوان یک مزیت رقابتی بوده و یا سازمان‌هایی که قصد ارتقای توانایی مدیریت پروژه و افزایش سطح بلوغ مدیریت پروژه را دارند، مناسب می‌باشد.
حداقل کارکنان لازم برای دفتر مدیریت پروژه در این سطح، حداقل یک مدیر دفتر مدیریت پروژه تمام‌وقت و حداقل دو کارشناس متخصص تمام‌وقت و پاره‌وقت که دارای صلاحیت لازم برای تسهیل طراحی و پیاده‌سازی قابلیت‌های دفتر مدیریت پروژه می‌باشند، تعیین شده است.
با توجه به حجم عملکرد و میزان کارایی دفتر مدیریت پروژه، امکان دارد نیاز به تعدادی کارشناس پاره‌وقت دیگر یا احتماًلا مشارکت سایر بخش‌های فعال در محیط مدیریت پروژه و همچنین مشارکت بالقوه واحدهای تجاری سازمان‌های ذی‌ربط را ایجاب کند؛ اما هنگامی که کارکردهای این دفتر اجرا شد، احتماًلاً به کارمندان تمام‌وقت بیشتری برای تخصیص در مشاغل ویژه و تخصصی احتیاج است و زمانی که این دفتر رشد یافت، پرسنل پشتیبانی اجرایی تمام‌وقت و پاره‌وقت نیز مورد نیاز خواهد بود.
دفتر مدیریت پروژه در سطح ۳ بلوغ، فعالیت‌های نظارتی و کنترلی متمرکز و جامع مدیریت پروژه را با تمرکز بیشتر بر ارائه پشتیبانی فرایندها و اقدامات در محیط مدیریت پروژه انجام می‌دهد. که این فعالیت‌ها عبارتند از:
ارائه خدمات به عنوان بخش مرکزی پشتیبانی مدیریت پروژه در سازمان‌های ذی‌ربط؛
یک مرجع مدیریت پروژه برای واحدهای کاری، یک تسهیل‌کننده تخصصی اقدامات و راهکارها برای مدیران پروژه و اعضای تیم پروژه و یک هماهنگ‌کننده و همکار برای فعالیت‌های ذی‌نفعان پروژه (مدیران منابع، مشتریان و تأمین‌کنندگان)؛
انجام وظیفه به عنوان یک رابط بین محیط تجاری و محیط مدیریت پروژه؛ دفتر مدیریت پروژه در سطح ۳ بلوغ، در زمان مقتضی سیاست‌ها و راهنمایی‌ها و دستورالعمل‌های کلان اجرایی را برای عملکرد پروژه تفسیر نموده و اقدامات و فعالیت‌های مرتبط با اهداف تجاری در محیط مدیریت پروژه را پیاده‌سازی می کند؛
انجام وظیفه به عنوان تسهیل‌کننده طراحی فرایند محیط مدیریت پروژه و تعالی مدیریت پروژه؛ این وظیفه می‌تواند از پرداختن به متدلوژی مدیریت پروژه و اقدامات اجرایی مورد استفاده برای تضمین موفقیت پروژه آغاز شده و تا ایجاد ابزارهای گزارش‌دهی پروژه و تکنیک‌های هماهنگی، ارائه فرایندهای پشتیبانی اجرایی در زمینه‌هایی چون حکم‌رانی پروژه، مدیریت سبد پروژه و عملکرد تجاری گسترش یابد؛
ایفای نقش به عنوان نماینده محیط مدیریت پروژه سازمان در مقابل مدیریت ارشد سازمان مربوطه و همچنین برای شرکای تجاری و سازمان‌های حرفه‌ای؛
انجام وظیفه به عنوان یک واحد سازمانی متمایز که با تعیین صلاحیت، آموزش، تخصیص و ارتقاء منابع انسانی به طور مستقیم یا غیرمستقیم، مشارکت منابع در پروژه‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
۲-۲-۶-۴- سطح ۴ (سطح امور تجاری)
دفتر مدیریت پروژه در سطح ۴ بلوغ، براساس قابلیت‌های کامل دفتر مدیریت پروژه ایجاد می‌گردد و در نتیجه حالت توسعه‌یافته و پیشرفته‌تر دفتر مدیریت پروژه سطح قبلی می‌باشد. تمرکز آن بیشتر بر روی یکپارچه‌سازی اهداف و نیازهای تجاری در محیط مدیریت پروژه است و این امر در برگیرنده ایجاد رویه‌های کاری و ارائه راهکارهای مشترک برای اعمال بر روی فرایندهای مدیریت پروژه و فرایندهای کسب و کار می‌باشد.
دفتر مدیریت پروژه در سطح ۴ بلوغ، به ایجاد یک محیط تجاری پروژه‌ای کمک می‌کند، این سطح از دفتر مدیریت پروژه، تعداد کارکنان بیشتری را طلب می‌کند. همچنین در این سطح اقتدار و اختیارات مدیر دفتر مدیریت پروژه به منظور نظارت بر منافع سازمانی و تجاری در محیط مدیریت پروژه افزایش می‌یابد. دفتر مدیریت پروژه در این سطح، فعالیت‌های جامع و متمرکز نظارت، کنترل و پشتیبانی مدیریت پروژه را با کارایی بالا که نشان‌دهنده یک سازمان پروژه‌محور با سطح بالای بلوغ مدیریت پروژه می‌باشد، به انجام می‌رساند. این فعالیت‌ها شامل موارد زیر می‌باشد:
ایفای نقش و حضور هر چه بیشتر به صورت یک واحد سازمانی مستقل و مجزا؛ در صورتی که بودجه دفتر مدیریت پروژه در مراحل اولیه در نظر گرفته نشده باشد، دفتر مدیریت پروژه در سطح ۴ بلوغ، بودجه خود را به منظور توسعه و پیاده‌سازی اقدامات پیشرفته مدیریت پروژه و فعالیت‌های یکپارچه‌سازی تجاری، فراهم و مدیریت می کند؛
همکاری با واحدهای کاری سازمان و مشارکت در توسعه و انطباق راهکارها و فرایندهایی که به صورت مشترک هم در محیط تجاری و هم در محیط مدیریت پروژه متداول هستند؛
ارائه تخصص‌های متمایز در جدیدترین و پیشرفته‌ترین راهکارها و رویه‌های مدیریت پروژه.
کارکنان ارشد به صورت تمام‌وقت تخصیص یافته‌اند و معرف افرادی حرفه‌ای با دانش و توانایی‌های بالا هستند که هوش کاری، مفاهیم پیشرفته تجاری و مدیریت پروژه را در راه ‌حل ‌ها و ابزارهای پیاده‌سازی شده در محیط مدیریت پروژه به کار می‌گیرند. این افراد در انجام برخی کارکردها مثل خدمات مشاوره، ممیزی پروژه و خدمات بازیابی و جبران صدمات پروژه‌ها مشارکت می‌کنند. همچنین آن‌ ها نتایج پروژه را از دیدگاه تجاری، مدیریت و نظارت می‌نمایند. کارکنان دفتر مدیریت پروژه در سطح ۴ بلوغ، همچنین می‌توانند شامل تحلیل‌گران سازمانی و متخصصینی در زمینه‌های مختلف از قبیل امور حقوقی، واحد قراردادها و مدیریت تدارکات، خدمات مشتری و غیره به صورت تمام‌وقت و یا پاره‌وقت برای دستیابی به کارایی بیشتر برای دفتر مدیریت پروژه باشد.
۲-۲-۶-۵- سطح ۵ (سطح استراتژی)
دفتر مدیریت پروژه در سطح ۵ بلوغ، یک واحد کاری مستقل درون سازمان می‌باشد؛ که مسئولیت عملیات و کارکرد مدیریت پروژه را در سرتاسر سازمان بر عهده دارد. اگر چه ممکن است سطوح پایین‌تر دفتر مدیریت پروژه نیز در انجام این امور مشارکت کنند اما این موضوع در سطوح بالایی دفتر مدیریت پروژه بسیار متمایز و بارزتر است. همچنین ممکن است سطوح پایین‌تر دفتر مدیریت پروژه با دفتر مدیریت پروژه در سطح ۵ بلوغ، مشارکت تجاری یا روابط گزارش‌دهی داشته باشند. به طور مشخص این سطح از دفتر مدیریت پروژه، بر اهداف و منافع استراتژیک سازمانی متمرکز است.
معمولاً یکی از معاونین سازمان، مسئول دفتر مدیریت پروژه در این سطح می‌باشد و وی باید به مدیر عامل سازمان به طور مستقیم دسترسی داشته و گزارش دهد.
اگر چه دفتر مدیریت پروژه در سطح ۵ بلوغ، در رأس سیر تکاملی قابلیت‌های دفتر مدیریت پروژه ظاهر می‌شود، لیکن دارای یک موجودیت منحصر به فرد می‌باشد بدین معنی که لزوماً تمامی وظایف تعیین شده برای سطوح پایین‌تر را انجام نمی‌دهد. دو دیدگاه درباره چگونگی پیدایش و استقرار یک دفتر مدیریت پروژه در سطح ۵ بلوغ، وجود دارد:
اول اینکه در نتیجه رشد و توسعه یک دفتر مدیریت پروژه از سطح پایین‌تر ایجاد شود که معمولاً در سازمان‌های کوچک و متوسط انجام می‌شود؛
دوم اینکه می‌تواند به صورت مستقل از دفاتر مدیریت پروژه موجود و با هدف ارائه راهنمایی‌های استراتژیک سازمانی و هدایت و ارائه رهنمون‌ها به دفاتر مدیریت پروژه زیرمجموعه تأسیس شود. که این حالت در سازمان‌های بزرگ و بین‌المللی که خدمات نظارتی، کنترلی و پشتیبانی را به دفاتر مدیریت پروژه‌ای که مسئول تأمین نیازهای تجاری منطقه‌ای هستند، ارائه می کند، صادق است.
در نتیجه، دفتر مدیریت پروژه در سطح ۵ بلوغ، یک نقش راهبردی تطبیقی را در سازمان بر عهده دارد و محیط مدیریت پروژه را در جهت دستیابی به بهبود مستمر هدایت می‌کند. نقش‌های این سطح از دفتر مدیریت پروژه عبارتند از:
اعمال رهبری و تأثیرگذاری بر عملیات مدیریت پروژه سازمانی؛
ایجاد محیط مدیریت پروژه و آگاه‌سازی ذی‌نفعان پروژه و هماهنگی میان واحدهای تجاری، ارتباطات با مشتریان، تأمین‌کنندگان و سایر ذی‌نفعان؛
حمایت و رهبری تحقیقات و ارزیابی کارایی مدیریت پروژه و بهره‌وری تجاری که ممکن است دفاتر مدیریت پروژه وابسته را نیز در بر بگیرد؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:43:00 ق.ظ ]




۵- تقویت احساس مسؤلیت دانش آموزان در برابر یادگیری خود و سایرین(برونز و سایرین ۱۹۹۵)
۶- تقویت نگرش مثبت شاگردان نسبت به یادگیری علم و دانش(رونالد ۱۹۹۷)
۷- تقویت مهارت های خود رهبری(رونالد ۱۹۹۷)
۸- تقویت پشتکار شاگردان برای حل مسائل درسی(رونالد ۱۹۹۷)
پایان نامه - مقاله - پروژه
۹- تقویت مهارتهای کلاس( ارتباطی- اجتماعی دانش آموزان)(فارل ۱۹۹۹)
۱۰- افزایش پیشرفت تحصیلی همه دانش آموزان اعم از قوی، متوسط و (ضعیف هرید ۲۰۰۰-هانگ ۲۰۰دسی ۲۰۰۱ آنویوبازی ۲۰۰۱)
۱۱- تقویت رفتار خلاق و هوشمند در شاگردان(فارل ۱۹۹۹ شافر ۲۰۰۲)
۱۲- آموزش رفتارهای پیچیده ی اجتماعی به دانش آموزان که متشکل یادگیری دارند(شوماکر و همکاران و همکاران ۲۰۰).
کوپر(۲۰۰۲) در بحث مربوط به مزایای به کار گیری روش جیگ ساو به موارد زیر اشاره می نماید:
عزت نفس را در دانش آموزان می پرواند.
با تجارب یادگیری بیشتر، رضایت خاطر دانش آموزان را بهبود می بخشد.
نگرش مثبت را به مواد آموزشی افزایش می دهد.
چالش بر انگیزی بیشتر بدون این که میزان کار در مدت معین را نا معقول سازد.
فراهم سازی درک عمیق تر برای دانش آموزان.
منجر به تولید بیشتر و بهتر به سؤالات.
کمک به سایرین در دور شدن از این عادت که نه تنها معلم به عنوان منبع دانش و فهمیدن تلقی می نمایند.
محدودیت های کاربرد روش جیگ ساو
کرامتی(۱۳۸۱) به نقل از قهرمانی(۱۳۸۷) به چند محدودیت از کاربرد روش جیگ ساو که توسط صاحبنظران مختلف طرح شده است اشاره می نماید که این موارد زیر به طور خلاصه ذکر می گردد:
۱- اجرای موفقیت آمیز این روش مستلزم همکاری خانواده با مدرسه است بنابراین والدین دانش آموزان باید در زمینه فواید کاربرد آن آشنا شوند(بروفر و دیگران ۱۹۹۵). ۲- اجرای موثر این روش مستلزم توانایی معلم در زمینه برنامه ریزی و اداره موثر کلاس درس است(بروفر و دیگران۱۹۹۵).
۳- برای نظام هایی که به روش رقابت خو گرفته اند همکاری همیشه نمی تواند سودمند باشد به علاوه متقاعد کردن کلاس در زمینه اهداف مشترک گروهی کاری دشوار است(کول و چان۱۹۹۰).
۴- برخی بر این باورند که این روش احساس مسئولیت شاگردان را در زمینه یادگیری خودشان کاهش می دهد(کول و چان ۱۹۹۰). اما نظرگاهها و پژوهشها نشان دادند که طراحی و اجرای درست این روش احساس مسئولیت شاگردان را در قبال یادگیری خود و سایرین افزایش می دهد.
۵- مشکل سازمانی در برخی از کلاسها و مدارس محدودیت دیگری از روش جیگ ساو است(کول و چان ۱۹۹۰). اجرای موثر این روش، مستلزم توجیه و آموزش کلیه عوامل دست اندرکار در نظام آموزشی، هماهنگی عناصر نظام آموزشی است.
۶- این روش تنها داوری حل مشکلات آموزشی کلاس درس نیست و به همین منظور بهتر است در کنار آن از سایر روش های آموزشی استفاده شود این روش در تمام زمینه های درسی قابل اجراست و بدون تردید معلم پس از اجرا باید نقاط قوت و ضعف اجرای روش را شناسایی نماید تا در آینده نقاط ضعف را کاهش و نقاط قوت را افزایش دهد (شافر، ۲۰۰۲).
۷- زمانی که در یک پایه تحصیلی روش جیگ ساو برای اولین بار اجرا می شود دانش آموزان به دلیل اینکه به روش های توضیحی، عادت کرده اند و بیشتر شنونده منفعل بوده اند هر تغییر یا وضعیت غیرعادی در کلاس در آنها تردید ایجاد می کند به ویژه اگر در وضعیت های قبلی در قالب همان روش سخنرانی و توضیحی خوب شده باشد، در این صورت باید به آنها حق داد که هر تغییری را زیر سئوال ببرند یا دچار تردید و نگرانی شوند همچنین در ابتدای کاربرد این روش دانش آموزان تصور می کنند که همه کارها را تردید و نگرانی شوند همچنین در ابتدای کاربرد این روش دانش آموزان تصور می کنند که همه کارها را آنها انجام می دهند معلم هیچ اقدامی انجام نمی دهد اما پس از گذشت مدتی این روش جای خود را باز می کند و تصور دانش آموزان تا حدود زیادی تغییر می کند به مرور که معلم در کاربرد این روش کاربرد بیشتر کسب می کند دانش آموزان اعتقاد بیشتری به سودمندی آن پیدا می کنند(هرید، ۲۰۰۰).
۸- زمانی که برای اولین بار این روش در کلاس درس به کار برده می شود ممکن است دانش آموزان تصور کنند بخشی از یک آزمایش هستند که در این صورت حس بی اعتمادی نسبت به معلم افزایش می یابد و در نتیجه سعی می کنند موانعی را برای معلم ایجاد کنند(هرید، ۲۰۰۰). در این صورت لازم است دانش آموزان به خوبی توجیه شوند که این رویکرد در همه کلاسهای درس به اجرا گذاشته شود، ضمنا اگر فواید این روش به خوبی برای شاگردان تعیین شود مقاومت آنها در برابر اجرای روش به حداقل می رسد به علاوه یک شروع یک آهسته و آرام در زمینه تبدیل روش قبلی به روش جیگ ساو از بروز بسیاری از مشکلات احتمالی جلوگیری خواهد کرد(هرید، ۲۰۰۰).
۹- چنانچه این روش به خوبی اجرا نشود انگیزه دانش آموزان قوی هم نسبت به انجام دادن تکالیف و ارائه گزارش ها کاهش می یابد(کوهن، ۱۹۹۴). آموزش موثر معلمان کار آمدی اجرای این روش را افزایش می دهد(کرامتی، ۱۳۸۲).
روش یادگیری در حد تسلط:
این روش ابتدا در مدل یادگیری جان کارول (۱۹۶۳) ارائه شده و بعدها به وسیله بلوم (۱۹۶۸) گسترش یافت. نرخی زیربنایی روش یادگیری در حد تسلط این است که اگر شرایط مناسب آموزش مزاحم شوند و زمان کافی در نظر گرفته شود، هم یا تقریباً هم یادگیرندگان می توانند هم یا تقریباً هم مدل سازی آموزش یک درس بیاموزند، یعنی برآنها تسلط یابند (بلد)، ۱۹۸۲، ترجمه سین، ۱۳۶۳ با گاسکی ویگلش، ۱۹۶۸٫
بر اساس این نظریه، یادگیری آموزشگاهی مبتنی بر زمان است . یعنی هر چیز زمان یادگیری بیشتر باشد مقدار یادگیری نیز بیشتر خواهد بود:
مفهوم تسلط:
منظور از تسلط مقدار یادگیری واقعی‌ یادگیرانه است. بنابراین، تسلط هم به بازده مطلوب یادگیری و هم به سطح قابل قبولی از عملکرد که حاکی از توفیق در یادگیری باشد اشاره می‌کند. معنی این سخن آن است که یادگیری یا بر یک بازده یادگیری تسلط می‌یابد در تسلط ‌یابی شکست می‌خورد. یعنی در ریشه . بر حد تسلط در جای ممکن وجود ندارد.
مراحل روش یادگیری در حد تسلط:
۱- تعیین هدف‌های آموزشی: مهم هدف‌های آموزشی خود را در قالب هدف‌های دقیق رفتاری تهیه می نماید.
۲- تعیین رفتار ورودی و سنجش آغازین: معلم با تحلیل هدف ها: اطلاعات و مهارت‌های پیش نیاز ضرورت برای یادگیری آن را به صورت رفتارهای ورودی می‌نویسد بر تهیه سنجش آغازین یا ارزشیابی آغازین می‌پردازد.
۳- تعیین حد تسلط: ارزشیابی تکوینی و تراکمی در روش یادگیری در حد تسلط بر نوعی ملاک یا معیار عملکرد نیاز دارند که نشان دهد یادگیرندگان در یادگیری هدف‌های آموزشی به حد تسلط رسیده‌اند یا نه.
بلاک (۱۹۷۲) برای تعیین ملاک عملکرد در رسیدن به حد تسلط کمتر است که این ملاک باید دارای ویژگی‌سازیی باشد:
الف- مبتنی/ همان تصمیم و ارزشی انتخاب هدف‌های آموزشی باشد.
ب – معلم بتواند آن را از لحاظ منطقی یا تجربی ؟ ملاک‌ها ترجیح دهد.
پ- وقتی زمان کافی در اختیار یادگیری قرار دارد قابل دستیابی باشد.
اندرسون و بلاک (۱۹۷۷) برای آزمون‌های تکوینی ۸۵ تا ۹۰ درصد عملکرد درست و برای آزمون‌های تراکمی نمره الف ( ۱۷ از ۲۰)‌ را به عنوان ملاک پیشنهاد داده‌اند.
۴- تعیین واحدهای یادگیری: معلم محتوای درس را به یاداشتن ده از فصل‌ها یا بخش‌ها به واحدهای یادگیری عملکرد اهداف تعدادی هدف آموزشی هستند تقسیم می کند.
۵- اجرای آموزش یادگیری گروهی: معلم واحد‌های یادگیری را با داشتن دما از روش‌ها و فنون مختلف به کل افراد کلاس آموزش می‌دهد.
۶- اجرای ارزشیابی تکوینی و‌ آموزش اصلاحی: در هر واحد یادگیری پس از آموزش گروهی ارزشیابی تکوینی اول اجرا می‌شود، پس دانش‌آموزان که به ملاک تسلط نرسیده‌اند آموزش اصلاحی می بینند مجرد ارزشیابی تکوینی دوم اجرا می‌شود.
۷- اجرای ارزشیابی تراکمی و نمره گذاری: معلم بعد از پیاده کردن کامل طرح آموزشی با بهره گرفتن از یک آزمون پاسخ نهایی مجموعه یادگیری‌های دانش‌آموزان را ارزشیابی می‌کند تأمین کند چند نفر بر حد تسلط و نمره قبولی رسیده و چند نفر در تسلط‌ یابی شکست خورده و مردود شوند و تجربه نظر در آنها می‌پردازد.
۸- تجدید نظر در طرح آموزشی: معلم پس از به دست آوردن نتایج ارزشیابی تکوینی اول و دوم و ارزشیابی نهائی به قضاوت در باره کیفیت آموزش گروهی، کیفیت آموزش اصلاحی و اثر بخشی طرح کلی آموزش.
محاسن روش تدریس یادگیری در حد تسلط:
۱- این روش به نیازهای دانش‌آموزان و تفاوت فردی آنان توجه می‌کند.
۲- این روش بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان چنین، اثر بخش دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:43:00 ق.ظ ]




کشورهای فدرال بدلیل وضعیت خاصی که از نظر ساختار دولتی دارند می توانند به عنوان نمونه ای مناسب در تدوین قواعد مربوط به منابع مشترک گازی مدنظر قرار گیرند و راه را برای تدوین قوانین بین المللی مناسب در این زمینه هموار سازند؛ چرا که در هر ایالت قوانین داخلی مجزا وجود دارد و اگر در بین اراضی متعلق به دو شخص مختلف مخزنی مشترک یافت شود که در دو ایالت قرار دارند بحث ایجاد هماهنگی در قوانین داخلی ایالات پیش می آید که راه حل آن به نوبه خود می تواند قابل تعمیم به عرصه بین المللی باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در این میان کشور آمریکا به دلیل سابقه ای که در کشف و بهره برداری از منابع نفتی و گازی دارد می تواند به عنوان یکی از کشورهای پیشگام در این عرصه دانست؛ چراکه این کشور در دهه ۵۰ تقریبا مجموعه تکامل یافته ای از قواعد برای مواجه با مسائل منابع نفت و گاز مشترک را دارا بود[۶۳] و این در حالی است که در دهه ۶۰ میلادی به بعد این مسائل مورد توجه علمای حقوق بین الملل قرار گرفت.

گفتار دوم: قواعد متداول در نظام های داخلی و معایب و مزایای آن

 

بند اول: قاعده تبعیت و قاعده حیازت

در کشورهای غربی دو دیدگاه در مورد معادن از جمله گاز وجود دارد:
اصل تعلق معدن به دولت که به دنبال قانون ناپلئون ۱۸۸۰ در اروپا قبول عام یافت.
نظریه تبعیت که مالکیت منابع معدنی را از آن مالک زمین می دانست و ریشه آن به قاعده ای در حقوق رم باز می گردد.
پرفسور کریست آن را اصل “از بهشت تا دوزخ”[۶۴] و برخی آن را “از فرش تا عرش” نامیده اند.[۶۵] یعنی مالک زمین مالک فضای محاذی آن در زیر و بالای آن می باشد. اما این نظریه به دلیل ماهیت و طبیعت سیال منابعی چون گاز، نامناسب به نظر می رسد چون این منابع می توانند از نقطه ای به نقطه ای دیگر در حفره های رسوبی جابه جا شوند و یا به اصطلاح مهاجرت نمایند و در واقع این منابع موادی قارچ گونه اند(ریشه ندارند)، پس نمی توان مشخص نمود که گاز تولیدی در کدام نقطه زمین بوده است.
از همین رو و با توجه به این که این قاعده می توانست سبب دلسردی و محتاط عمل کردن مالکان حقوق معدنی شود، لذا دیری نپاید که قاعده حیازت جایگزین آن گشت[۶۶] و به عنوان بخش جبران ناپذیر حقوق نفت و گاز آمریکا مورد پذیرش قرار گرفت.
این قاعده خود دو نظریه مالکیت مطلق[۶۷] و عدم مالکیت[۶۸] را به دنبال داشت که مالکیت مطلق با همان ایراد سیال بود منابع نفت و گاز همراه بود و عدم مالکیت هم نفت و گاز را در صورتی که حفاری در دهانه چاه قرار بگیرند در مالکیت قطعی صاحب زمین می دانست.
تصمیمات قضایی آن زمان متاثر از این دو دیدگاه متفاوت و غیرمسلم بود. چنانکه در قضیه westmoreland[69] دادگاه بیان داشت که تملک ضرورتا متضمن مالکیت بر نفت زیر آن نیست و تا زمانی که نفت به زمین های دیگر نرفته است، تحت کنترل مالک زمین است و در مخزن مشترک نفت و گاز استحصالی مال کسی است که آن را تولید کند.
بدلیل اهمیت قاعده حیازت که از رویه متداول ایالات آمریکا است، در گفتاری جداگانه به آن می پردازیم.
تصمیماتی این چنین عملا حقوق حیازت را برقرار نمود.[۷۰] روبرت هارودیک در تعریف قاعده حیازت بیان می دارد که:
“مالک زمین، مالک نفت و گازی است که از چاه های حفر شده در آن تولید می شود اگرچه ممکن است ثابت شود که بخشی از این نفت و گاز از اراضی مجاور نقل مکان کرده است.[۷۱]
قاعده حیازت به عنوان یک قاعده حقوقی در عین حال که غیر عادی است، معمول می باشد و دادگاه ها در ابتدای ظهور آن گرایش زیادی به اجرای آن داشتند. اما باید به یاد داشت این حمایت ها بدان معنی نسیت که مالک می تواند برای حیازت از وسایل غیر عادی به منظور سوق گاز به سمت دهانه چاه خود استفاده کند.
دادگاه های آمریکا ۳ تفسیر متفاوت از مالکیت بر نفت و گاز را به کار برده اند که به قاعده حیازت اصلاح شد:
نظریه تگزاس:
که همان نظریه مالکیت مطلق را یادآور می شود، یعنی مستاجر مالک همه اموال زیر زمین به طور مطلق و بدون قید و شرط، از جمله نفت و گاز موجود در آن می گردد.[۷۲]
نظریه پنسیلوانیا:
این نظریه مدعی است که مالکیت کاز و نفت به موجب قرارداد اجاره نفت و یا گاز طبیعی مطلق نیست و یک مالکیتی است مشروط بر اینکه نفت و گاز با لوله تا سطح زمین خارج شود و تحت تصرف قرار گیرد.
نظریه اوکلاهما:
که به موجب آن هیچ مالکیتی بر نفت و گاز درجا یا وضعیت طبیعی وجود ندارد و یک قرارداد تنها یک حق قراردادی برای استخراج است و هیچ حقی در زمین برقرار نمی کند.
نظریه اوکلاهما از این جهت بی نظیر است که بین حق نسبت به منابع هیدروکربنی(گاز) و حق نسبت به موفقیت در استخراج هیدروکربن، تمایز قائل می شود.[۷۳]
در میان این ۳ دیدگاه، نظریه تگزاس از استنباط بیشتری برخوردار بود و نظریه اوکلاهما کمترین طرفدار در بین صاحب نظران این عرصه را داشته است. خصیصه بارز نظریه تگزاس و ثمره عملی آن اینست که نفت و گاز داخل مخزن از محدوده مالکیت مالکان اراضی روی آن خارج نیست یعنی به هیچ وجه نباید آن را جزء اموال مباح و مشترکات قابل تملک توسط هر کس دانست.

بند دوم: محدودیت های قاعده حیازت

قاعده حیازت با این توجیه که اعمال مکانیکی قاعده تبعیت جامعه را از منابع مهم انرژی محروم می سازد و قاعده حیازت برای تشویق و تحریک توسعه میادین نفت و گاز به منظور تامین منفعت اجتماعی مناسب است، توسط دادگاه های آمریکا توسعه و تکامل یافت اما بعدها همین فایده اجتماعی خود محدودیت هایی را در اعمال قاعده حیازت اعمال و ایجاد نمود. چنانکه اولین شواهد تعدیل آن در رویکرد ایالات کنتاکی و ایندیانا با وضع قوانین ایالتی دیده شد[۷۴] و دادگاه ایندیانا در رایی ۴ شرط را برای درستی اعمال این قاعده بیان داشت[۷۵]:
هر کس فقط نسبت به فوران طبیعی منبع حق دارد.
هر کس باید فقط از وسایل متعارف برای حیازت گاز استفاده کند.
هیچ کس نباید موجب ورود خسارت به مخزن مشترک شود.
هیج کس مجاز نیست مخزن مشترک را تخریب کند.
در جریان تحولات صورت گرفته در قاعده حیازت می توان محدودیت های آن را در دو دسته کلی جای داد:
حقوق مرتبط یا به هم پیوسته
قواعد موضوعه حفاظتی

الف: حقوق مرتبط یا به هم پیوسته

حقوق مرتبط بیان کننده این موضوع است که هر مالک معدنی در منبع مشترک اصولا دارای حقی نسبت به شانس عادلانه برای تولید گاز از ذخایر زیر زمینش متناسب با مقدار برداشت از کمیتی از ذخایر که در خود دارد، می باشد.
حقوق مرتبط در واقع هر فعالیت ناسازگار با هدف قاعده حیازت(یعنی تشویق و ترغیب توسعه منابع نفت و گاز به خاطر سودمندی عمومی آن) را از شمول حمایت قاعده حیازت خارج سازد..
این نظریه نخستین بار در دادگاه عالی تگزاس در قضیه Elliff v. Texan drilling مطرح شد و رای صادره در دادگاه با بیان این نظریه، دفاع خوانده در توسل به قاعده حیازت را رد نمود.

ب : قواعد موضوعه حفاظتی

نظریه حقوق مرتبط به تنهایی نمی تواند از اسراف مالی و اقتصادی که جزء ذات قاعده حیازت است جلوگیری نماید چراکه این نظریه حقوقی فردی در مقابل مالک دیگر که مسامحتا یا مسرفانه از قاعده حیازت استفاده می نماید اعطا می کند و حیازت کننده را مسئول می نماید.
با ظهور مشکلات اجرای بی قید و شرط قاعده حیازت و به منظور توسعه حقوق محافظت از نفت و گاز، دولت های ایالتی اقداماتی را با اعمال اقتدارات انتظامی آغاز نمودند، که قواعدی از جمله رعایت حریم یا فاصله برای حفره چاه، میزان استجصال در روز، هفته، ماه و سال از چاه های حفر شده از مجموعه قواعد انتظامی مطرح شده بود که سبب تعدیل شدن قاعده حیازت تا حد نظریه سهم عادلانه گردید.
از جمله موارد قضایی مطرح شده در این زمینه می توان به قضیه Wronski v. Sun Oil Co [۷۶]در سال ۱۹۷۹ را بیان نمود.
هدف اصلی قواعد حفاظتی جلوگیری از هدر رفتن مادی و اقتصادی منابع نفت و گاز است. در واقع حقوق حفاظت نفت و گاز فایده عمومی را در حفاظت و بهره برداری معقول می بیند و در پی پشتیبانی از حقوق مالکان مرتبط است. در واقع این قواعد در نظر دارند با برقراری نهاد سهمی عادلانه از نفت و گاز موجود در جهت حمایت از حقوق مرتبط مالکان گام بردارند.
یکی از قواعد حفاظت نفت و گاز قاعده چاه های فاصله ای یا حریم است که در پی حفظ تعادل بین منفعت عمومی و حقوق خصوصی است.[۷۷] از آنجا که یکی از مشکلات اولیه قاعده حیازت که ناشی از حرص و آز و الزامات صرفا اقتصادی ناشی از تولید، حفر چاه های بسیار نزدیک در منطقه ی فرضی است، یک قدم مهم برای کنترل مشکل مذکور این است که چاه های حفر شده به قدر کافی و مقتضی از یکدیگر و حفظ خطوط مرزی فاصله داشته باشند.
مهمترین نکته در تعیین محل فاصله گذاری واحدها، محل تجمع و استقرار گاز یا نفت است که حفاری روی زمین آن انجام می شود. دفتر حفاظت همواره باید در تصویب طرح ها به توازن و تعادل بین هزینه و فایده بیاندیشد. قواعد تخمینی در بهترین حالت، قاعده اصلی فاصله گذاری به شمار می رود که بر آن است تا از استحصال از یک قطعه توسط دیگری جلوگیری نماید که در این قاعده نمی تواند کارساز باشد و از همین روست که بر قاعده فاصله گذاری چاه ها استثنائاتی وارد است که این استثنائات ممکن است به بهانه حمایت از حقوق مرتبط مالکان یا جلوگیری از هدر رفتن گاز باشد.[۷۸] این استثنائات عبارتند از: قواعد مربوط به تنظیم تولید[۷۹].
طبق این قواعد تولید مجاز یک نوع ضابطه تولید است. این قواعد تولید مجاز که گاها قواعد سهمیه بندی هم نامیده می شود ممکن است به صورت روزانه، هفتگی یا ماهیانه وضع محدودیت نماید.

نتیجه گیری

اهمیت منابع طبیعی و به ویژه منابع طبیعی مشترک بر هیچ کس پوشیده نیست. انسان نیز در طول تاریخ حیات خود و با آشنای روزافزون با منابع طبیعی که در اختیار او قرار دارد به فکر استفاده درست و بهینه از آنها بوده است. یکی از منابع طبیعی با ارزش روزافزون منابع مربوط به انرژی و بالاخص گاز هستند. منابع گازی که در محدوده مرزهای یک کشور قرار می گیرند، تحت حاکمیت مطلق دولت مذکور بوده و این دولت در بهره برداری و استخراج از این منابع از آزادی عمل کمی برخوردار است. اما آن هنگام که این منابع در محدوده و تقاطع مرز بین دو یا چند دولت قرار می گیرد، دیگر موضع از محدوده حاکمیت داخلی خارج شده و بدلیل مطرح شدن پدیده مرز، که یکی از عناصر اصلی بین اللمللی شدن یک موضوع است، دو یا چند دولت را درگیر موضوع می نماید.
مقصود از منبع، هر ظرف طبیعی است که در آن گاز یافت شود. در مورد به کارگیری وصف مشترک برای منابع گاز در حالت طبیعی مناقشه بسیار است. مبنا و منشأ اختلافات در موضوع منابع مشترک گاز، ناشی از طبیعت گاز است. این منابع برخلاف معادن جامد که به آسانی و براساس خطوط مرزی تعیین شده بین کشورها، قابل تقسیم می باشند، به دلیل سیال بودن، مهاجرت می کنند و شکل مخزن خود را می گیرند و با بهره برداری از آن توسط یک دولت ذی نفع در قلمرو سرزمینی خود، کل یا بخش قابل ملاحظه ای از مخزن که در سرزمین کشور مجاور قرار گرفته نیز بدون رضایت آن کشور مورد بهره برداری قرار می گیرد. پدیده اشتراک در مخازن گاز ممکن است، در محل تلاقی مرزهای خشکی، دریایی دو دولت یا بیشتر و یا مرزهای دریایی یک دولت و موقعیت بین المللی اعماق دریا دیده شود. البته باید این را در نظر داشت که منابع طبیعی مشترک و مرزهای بین المللی بر یکدیگر تاثیرگذار بوده و تاثیر می پذیرند.
در تنظیم حقوق بین الملل تا قبل از ۱۹۴۵ مطالعه متمرکزی بر روی منابع طبیعی و حقوق ناشی از آن صورت نگرفته بود و در باب مسئله منابع طبیعی و اعمال مالکیت یا حاکمیت مشترک بر آنها، علیرغم استقلال حقوق بین الملل از حقوق ملی، باز نمی توان از تاثیر حقوق ملی غافل بود. از این رو دو دیدگاه کلی یعنی قاعده تبعیت و قاعده حیازت در مورد بهره برداری از این منابع وجود دارد، البته قاعده حیازت تا حد بسیاری جایگزین قاعده تبعیت گشته است. روش های بهره برداری که در مورد منابع مشترک وجود دارد، عبارتنداز: آحادسازی، توسعه اشتراکی منابع مشترک، واگذاری بهره برداری به یک کشور و … .
در عرصه بین المللی نیز اقداماتی برای ارائه الگوی مناسب برای منابع مشترک صورت گرفته است اما تاکنون نتوانسته برای همه ی منابع طبیعی مشترک الگوی ثابت و مناسب ارائه نماید. در نظام های حقوقی داخلی قوانی متفاوتی در این زمینه وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:42:00 ق.ظ ]




الگوی بخشی فعلیت های انسان در فضا سه گوشه ای است که فاصله مکانی در نتیجه فضا و مکان با مسافت ها در نظام گیری فعالیت های انسانی نقش سازنده ای را بر عهده دارد(شعاع دسترسی)
جمعیت به گونه ای در درون یک دشت یکنواخت توزیع شده اندکه در ان به طور یکسان حمل و نقل به همه جهان به آسانی امکان پذیر است و همه از درامد یکسانی برخوردارندو مصرف کنندگان به کالاها و خدمات حداقل مسافت را طی میکنند. (مختاری،۱۳۸۵،ص۸۹)
توزیع فعالیت های انسانی از اصول سلسله مراتبی وتسلسل برخوردار می باشند.بنابراین تعدادی از مکانها مرکزی دارای کارکردهای بیشتری هستند که در سطح بالاتر نظام سلسله مراتب مرکزی قرار دارند.در حالیکه مکان های نیز وجود دارند که در سطوح پایین سلسله مراتب قرار دارند. (مختاری،۱۳۸۵،ص۹۰)
پایان نامه
۲-۶-۳-تئوری جاذبه یا تئوری ویلیام رایلی
الگوی ریاضی که پیش بینی کننده کنش متقابل بین دو مکان است وتابعی از اندازه و فاصله جداکننده بین دو مکان می باشد و بر پایه قانون نیوتن است. در این الگوجاذبه رابطه مستقیمی با اندازه جمعیت ومکان و رابطه عکس با مجذور فاصله دارد.
اغلب روش های مورد استفاده در رابطه با مکان گزینی تاکید خاصی روی هزینه های مرتبط با حمل و نقل داشته که خود وابستگی بسیار زیادی به مسئله فاصله دارد به همین دلیل عامل فاصله از جمله اساسی ترین عوامل در مباحث مکان یابی و برنامه ریزی محسوب میشود.در تمام تئوری ها بر روی سه عامل جمعیت، شعاع دسترسی، و سلسله مراتب در انتظام بخشی به منظور خدمات رسانی اسان تر به ساکنان عنایت داشته اند. (دهقانیان،۱۳۸۵،ص۴۴)
مثلا ایجاد یک کودکستان و مهد کودک با واحد های تجاری خرد روزانه در کوی و مسجد و مدرسه ابتدایی در محله و مدرسه راهنمایی و مراکزبهداشتی در برزن و دبیرستان،درمانگاه و دندانپزشک در ناحیه و… نمونه ای از سلسله مراتب عناصر تشکیل دهنده می باشد(دهقانیان،۱۳۸۵،ص۴۳)
۲-۷- مدل های رایج در مکان یابی کاربریی ها
۲-۷-۱-فرایند تحلیل سلسله مراتب AHP
در ارزیابی هر موضوع ما نیاز به معیار های اندازه گیری با شاخص داریم انتخاب شاخص های مناسب امکان می دهد که مقایسه درستی بین جایگزین ها و التر ناتیو ها به عمل آوریم.اما وقتی که چند یا چندین شاخص برای ارزیابی در نظر گرفته می شود، کار ارزیابی پیچیده میشود و پیچیدگی کتر زمتنی بالا میگیرد که معیارهای چند یا چندین گانه با هم در تضاد و از جنس های مختلف باشند.در این هنگام کار ارزیابی و مقایسه از حالت ساده تحلیلی ساده که ذهن قادر به انجام ان است خارج می شود و به یک ابزار تحلیلی قوی نیاز خواهد بود.یکی از ابزارهای قدرتمند برای چنین وضعیت های مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی با AHP است.این روش با تحلیل وضعیت موجود کاربری ها به انتخاب مکان بهینه در شهر یا ناحیه می پردازد(مختاری،۱۳۸۵،ص۲۱)
روش کار به این صورت است که به منظور تعیین مکان بهینه یک فعالیت چند موقعیت یا چند معیار مورد ارزیابی قرار میگیرد و سپس مناسب ترین موقعیت با توجه به معیارهای انتخابی امتیاز کسب میکند که برای استقرار یک فعالیت مورد استفاده قرار میگیرد روال کار در مدلAHP به صورت زیر است:
مرحله اول) وزن دهی به سنجه ها:
در این مرحله به هر یک از سنجه های انتخابی وزنی داده می شود.
مرجله دوم ): وزن دادن به جایگزین ها:
سنجه ها در یک ماتریس قرار گرفته و به صورت زوجی مورد سنجش قرار میگیرد و وزن هر یک از انها در مقایسه با دیگری معلوم می شود سپس تمام سنجه ها با بهره گرفتن از روش نرمال کردن وزن می شوند.
مرحله سوم) ترکیب وزن ها:
در این مرحله با در دست داشتن وزن سنجه ها و امتیاز الترناتیو ها به وزن ترکیبی هر یک از سایت ها از طریق حاصل ضرب وزن سنجه ها با امتیاز الترناتیوها به دست می آید و سایت ها به ترتیب وزنی که به دست می اورند سطح بندی می شوند.
مرحله چهارم ) آزمایش سازگاری:
این مرحله تعیین سازگار ی ها می باشد که در نظر تحلیلگروجود دارد(مختاری،۱۳۸۵،ص۲۱)
۲- مدل تحلیل در فرایند GIS :
انتخاب مکان مناسب خدمات شهری نیاز به اطلاعات جزئی شهری در سطوح وسیع و همچنین عوامل مختلف طبیعی از قبیل اب و هوا،زلزله خیزی،بافت زمین و توپوگرافی و مسائل انسانی مثل راه های ارتباطی و دسترسی و مجاورت و جمع آوری،ترکیب و آنالیز آنها دارد که انجام چنین عملیاتی با بهره گرفتن از نرم افزارهای GIS عملی گشته و این نرم افزار علاوه بر سنجش تاثیرات عوامل مختلف بر روی هم و همچنین بر روی کاربری های خدمات شهری قادر به تحلیل موفقیت کاربری ها نسبت به شعاع دسترسی و آستانه های جمعیتی (عوامل مورد توجه در تئوری مکان مرکزی کریستالر…) می باشد.(دهقانیان،۱۳۸۵،ص۳۹)
۲-۷-۲-سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)
بی گمان ظهور رایانه در عرصه حیات بشری تاثیر شگرفی بر فعالیت های آدمی گذاشته و امکان جمع اوری،ذخیره سازی،بازیابی، آزمایش و پردازش اطلاعات مکانی را به عنوان ابزاری جهت تصمیم گیری و برنامه ریزی فراهم اورده است.
پیش از بهره گیری از فن آوری رایانه اطلاعات جغرافیایی به روش سنتی در قالب اسناد و نقشه های کاغذی تهیه و نگهداری می شدند.بکارگیری این روش نه تنهامستلزم صرف زمان و هزینه قابل ملاحظه بود بلکه امکان تحلیل و برسی داده ها و حصول نتایج مورد نظر را همواره با دشواری مواجه ساخت. از آغاز دهه ۱۹۶۰سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تهیه، نگهداری،تحلیل و نمایش نقشه ها و اطلاعات در نهاد های دولتی معرفی شد و توجه برنامه ریزان شهری،مهندسان،پردازش کنندگان اطلاعات،مدیران اجرایی و سیاست گزاران را به خود جلب نمود. سیستم اطلاعات جغرافیایی آخریت دستاورد پیشرفت فن اوری در زمینه مهندسی نرم افزار است و به مجموعه ویژه رایانه ای اطلاق می شود که قابلیت برقراری ارتباط بین اطلاعات حرفی عددی را داشته باشد به عبارتی برای ثبت اطلاعات در GIS عوارض فیزیکی به شکل نقطه،خط و سطوح از روی نقشه و اطلاعات توصیفی به صورت عددی و حرفی در داخل جدول مشخص می شوند(روابط عمومی مرکز اطلاعات جغرافیایی شهر تهران،۱۳۸۰،ص۱)
در واقع GIS مجموعه سازمان یافته ای از سخت افزار و نرم افزار کامپیوتری اطلاعات جغرافیایی و افراد متخصص است که به منطور کسب،ذخیره،به هنگام سازی،پردازش،تحلیل و ارائه و نمایش کلیه شکل های اطلاعات جغرافیایی،طراحی و ایجاد شده است بطوری که در این سیستم امکانات ذخیره، سامان دهی،بازیابی اطلاعات نقشه ای(گرافیکی،انجام عملیات فضایی و تحلیل مکانی عوارض جغرافیایی و روابط میان این عوارض وجود دارد. این سیستم باید قادر باشد تا اطلاعات مزبور را در زمینه های گوناگون و از منابع مختلف جمع اوری میگردد به هم دیگر مرتبط ساخته و انها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.سیستم اطلاعات جغرافیایی میبایستی همچنین قابلیت ارائه این اطلاعات را بر روی صفحه رایانه داشته باشد به گونه ای که بتوان اطلاعات مربوط به هر نقطه را در یک جدول مشاهده کرده و در صورت لزوم انها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد(نیک فوم،۱۳۷۹،ص۱۰)
۲-۷-۳- سیستم اطلاعات جغرافیایی ، قابلیت و کاربرد آن
سیستم اطلاعات جغرافیایی میتواند کاربردهای گوناگونی در امور شهر سازی،عمران،حمل و نقل و ترافیک،درآمد و نوسازی ، بهداشت ، مدیریت املاک ، پست وبرق و … داشته باشد.با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی طیف وسیعی از اطلاعات کلان شامل اطلاعات شهری ، منطقه ای یا محله ای به همراه جزئی ترین اطلاعات در حد بلوک و حتی ملک افراد ثبت ارزیابی و ارائه می شوند(روابط عمومی مرکز اطلاعات جغرافیایی شهر تهران،۱۳۷۹،ص۱۰)
این سیستم ابزاری قدرتمند برای کار با داده های مکانی می باشد.در سیستمgis یک نقشه واقعی تبدیل به یک نقشه رقمی (دیجیتالیزه) می شود.لذا از نظر فیزیکی حجم کمتری را نسبت به روش های سنتی(مانند نقشه های کاغذی)اشغال می کند.ویژگی بارز و با ارزشی که سیستم اطلاعات جغرافیایی را از دیگر سیستم های اطلاعاتی جدا می سازد،توانایی به کار گیری توام داده های مکانی (Spatial data) و توصیفی(Non Spatial data) است.
با بهره گرفتن از توانایی های کامپیوتر مقادیر بسیار عظیمی از داده ها را می توان با سرعت زیاد و هزینه نسبتا کم نگه داری و بازیابی نمود. در این سیستم امکان ورود انواع داده ها و اطلاعات در شکل ها و قالب های متفاوت وجود دارد مانند متن ها ، نقسه ها، تصاویر ماهواره ای و هوای، فیلم و… امکان انجام آنالیز پیچیده با مجموعه داده های مختلف مکانی،غیر مکانی بصورت توام مهمترین قابلیت gis می باشدکه نمی توان آن را با روش های دیگر مثل روش های آنالوگ انجام داد. سیستم اطلاعات جغرافیایی معمولا سیستم های تصویر متعددی را پشتیبانی میکنند و برنامه هایی برای تبدیل یک سیستم دیگر داردند.قدرت پردازش gis ما را قادر می سازد تا داده های جغرافیایی را به صورت کیفی تحلیل نماییم(روابط عمومی مرکز اطلاعات جغرافیایی شهر تهران،۱۳۷۹،ص۱۱)
تجزیه و تحلیل پیچیده می تواند تا رسیدن به یک جواب مطلوب پالایش شوندهمراهی ما با روش های سنتی بسیار گران و غیر ممکن بوده است. به هنگام نبودن نقشه ها در gis با سهولت و سرعت بسیار قابل توجهی صورت می پذیرد. از سوی دیگر ارائه خروجی های مختلف از لحاظ کیفیت، دقت، سهولت و تنوع از قابلیت های دیگر این سیستم می باشد که این خروجی ها به صورت نقشه ها،جدول و نمودار ها از مقادیر بصورت کاغذی یا به صورت نمایشی صفحه مانیتور ارائه گردند.
سیستم اطلاعات جغرافیایی در مطالعات مربوط به مکان یابی کاربری اراضی شهری کارایی گسترده ای دارد. این سیستم در زمینه مدیریت کاربری اراضی شهری کمک میکند تا در سریع ترین زمان ممکن مکان های مناسب جهت کاربری های مورد نیاز در سطح شهر پیدا شده و به معنای عام نقشه مکان یابی بهینه کاربری های شهری را به شهرسازان ارائه می دهد(نیک فوم،۱۳۷۹،ص۳)
چهار قابلیت اساسی سیستم اطلاعات جغرافیایی،ورود داده ها،مدیریت داده ها،پردازش و تجزیه داده ها و ارائه خروجی های مناسب روش سود مندی است که امکان درک ارتباطات فضایی بین عوارض نقشه را فراهم میسازد. سطح تحلیل در gis شامل سه مرحله جمع آوری اطلاعات،تجزیه و تحلیل اطلاعات براساس محاسبات آماری و ریاضی و در نهایت مدل سازی و پیش بینی روند تغیرات پدیده ها و پیشنهاد اقدامات لازم می باشد(همان منبع،۱۳۷۹،ص۴۵)
شاهکار برجسته gisدر امور شهرسازی و برنامه ریزی شهری توانایی ترکیب داده ها و بر روی گزینه های مختلف تصمیم گیری با نمایش سناریو های متفاوت حاصله از نتایج تصمیم گیری با بهره گرفتن از شبیه سازی می باشد.این قابلیت منجر به دخالت و مشارکت شهروندان در امور برنامه ریزی شهری گشته است.این قابلیت نتایج و پیامدهای مثبت و منفی هر کدام از گزینه های تصمیم گیری علاوه بر نمایش تصویری گزارشات متنی را بصورت ساده و قابل فهم برای عموم مردم را امکان پذیر می سازد.در زیر به مراحل مرفی جهان واقعی در محیطgis اشاره می کنیم(دهقانیان،۱۳۸۵،ص۳)
در ابتدا باید یک تصویر ویک دید و درک از جهان واقعی پیدا شود.به عبارت دیگر این که ما از مجموعه اطلاعات واقعی چه می خواهیم که به آن مدل جهان واقعی یاreal world mod گفته می شود.
ایجاد data model: مدل داده یا مدل جهان واقعی یا real world model را برای data base قابل درک و فهم می نماید،یا به عبارت ساده تر در این مرحله تعیین میگردد که عارضه با چه مشخصات،دقت ومقیاسی باشد تا قابل درک و فهم برای data base مدل گردد.
انتخاب data base : که با توجه به این عوامل صورت میگیرد:
الف) ایجاد و جمع آوری اطلاعات و کنترل آنها
ب)ساختار دهی اطلاعات.
ج)دخیره سازی اطلاعات
- به هنگام کردن و تبدیل فرمت اطلاعات.
- مدیریت داده ها.
-پردازش داده ها.
- بازیابی و نمایش.
- تجزیه و تحلیل و ترکیب اطلاعات.
Gis از داده های موجود در data base استفاده می کند. داده ها شامل موقعیتattribute و ارتباط بین عوارض می باشد به عنوان سیمای تقریبی از جهان واقعی در data base قرار می گیرند(دهقانیان،۱۳۸۵،ص۳)
۲-۸-سیستم ژئومورفیک
عبارت است از ساختمانی با اثر متقابل فرآیندها و شکل های زمین که به طور مجزا یا مشترک عمل کرده و مجموعه ای از واحدهای شکلی زمین را ایجاد می کنند(خیام،۱۳۷۹،ص۳۴)
مثال : یک حوضه زهکشی همراه باقله های بهم مرتبط ( خطوط تقسیم آب،تپه هاوشبکه زهکشی ومجراهای اصلی آبرفتی ) که حفظ چنین سیستمی به مقدار ورودی مواد،به سیستم جابجایی آن داخل سیستم وخروج مواد از داخل سیستم بستگی دارد.واگرمااین سیستم رابه ۳ بخش تقسیم کنیم بخش بالایی آن محل اولیه ی پیرایش مواد رسوبی است ، منطقه ی ۲ محل عبور یا حول مواد است و منطقه ۳ حوضه ی رسوبی یامنطقه ی ته نشست مواداست.(افتخاری،۱۳۸۷،ص۷)
۲-۹-مطالعات ژئومورفیک
مطالعات ژئومورفیک طیف وسیعی از دو نگرش اساسی را در بر می گیرد.
۱ –مطالعات تاریخی که میکوشد براساس نشانه های فرسایشی و رسوبی در سطح زمین به توالی حوادث تاریخی زمین پی ببرد مانند فعالیت های زمین ساختی ، سطح دریا و اوضاع اقلیمی .
۲ –مطالعات تجربی درزمینه فرآیندهای متداول معاصروبررسی رفتارموادتشکیل دهنده زمین که به طورمستقیم قابل مشاهده اندوژئومورفولوژیستها را در شناخت ثبات و تغییر شکل های زمین یاری می دهند.(محمودی،۱۳۸۷،ص۲۳)
۲-۱۰-پاسخ پیچیده و آستانه ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:42:00 ق.ظ ]