شمول گرایان از یک سو، هم چون انحصارگرایان بر این باورند که تنها یک راه برای رستگاری وجود دارد و این راه تنها در یک دین مشخص شناسایی می شود و همه در این راه می توانند قدم گذارند و از سوی دیگر، معتقدند که خداوند و لطف وعنایت او، به چندین گونه تجلی می یابد و هر کسی می تواند راستگار شود، حتی اگر از اصول اعتقادی آن دین حق بی خبر باشد، (همان:۴۱۴ -۴۱۵)
یعنی ایمان مسیحی موجب نجات همه انسان هاست، حتی کسانی که نام مسیح را نشنیده اند . (الیاده؛۱۵۰:۱۳۷۵)

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

۴-۷-۳- ۰ کثرت گرایی

جان هیک برای حل مشکل دو نظریه انحصارگرایی و شمول گرایی، تئوری کثرت گرایی را مطرح کرد. (الیاده؛۱:۱۳۷۵/۳۰۱)
او در بیان نظریه خویش می نویسد:
پلورالیسم، عبارت است از قبول و پذیرش این دیدگاه که تحول و تبدیل وجود انسانی از حالت خود محوری به خدا، (حقیقت) محوری، به طرق گوناگون در درون همه سنت های دینی بزرگ عالم صورت می گیرد. به عبارت دیگر، تنها یک راه و شیوه نجات و رستگاری وجود ندارد، بلکه راه های متعدد و متکثردر این زمینه وجود دارند. (هیک؛۶۹:۱۳۷۸)
وی پس از بررسی نظریه های انحصارگرایی و شمول گرایی در مسیحیت می گوید:
من فکر می کنم راهی وجود دارد که مسیحیان چنان چه شخصاً تمایل داشته باشند، و می توانند ازآن طریق در جهت پذیرش پلورالیسم دینی حرکت کنند. چنان چه خواسته باشیم چنین پلورالیسمی را به زبان فلسفی بیان کنیم، بدین صورت خواهد بود که بگوییم ایمان های دینی بزرگ عالم از درون انواع عمده شیوه های فرهنگی انسان بودن، حاوی ادراکات و پندارها یا تصوراتی گوناگون و متناظربا آن نیزدارای عکس العمل هایی متفاوت نسبت به حقیقت مطلق یا وجود غایی می باشند و نیزاینکه راه حل هریک ازسنت های دینی تبدیل و تحول انسانها از حالت خود محوری به خدامحوری به طور آشکار صورت می گیرد و این صورت گرفتن تا جایی که مشاهده بشری می تواند بیان کند، تاحدود زیادی مشابه می باشد.
بدین ترتیب، سنت های بزرگ را می توان به عنوان یک عده فضاهای جایگزین هم دیگر دانست که در درون آن فضاها راههایی وجود دارد که از طریق آنها مردان و زنان عالم می توانند به نجات و رستگاری، آزادی روحی، تنویرویا تکامل معنوی دست یابند. (همان، ۷۳)

۴-۸-۰ اسلام مطلق در برابر خداوند

گوهر و لُبّ نظریه تسلیم پلورالیزم، بر این نکته استوار است که حقیقت دین و اسلام که خداوند از آدمی می خواهد، عدالت، تسلیم و سر تعظیم فرود آوردن بر آستان قدسی حضرت حق است، اما اینکه آن در قا لب آیین خاصی مانند یهودیت یا مسیحیت یا اسلام تحقق پیدا کند، تأثیری در ماهیت آن نمی گذارد پلورالیست ها بر این باورند که از منظر قرآن، اسلام دارای معنای عام، یعنی تسلیم مطلق در برابر خدا می باشد که شامل تمامی ادیان خصوصاً ادیان اهل کتاب، می شود. لازمه ی این نظریه آن است که مسلمانی نیز اختصاص به امت اسلام ندارد و شامل پیروان ادیان دیگر می شود. پلورالیست ها به این قبیل آیات استشهاد کرده اند :
حضرت ابراهیم از خداوند برای امت و نسل خویش در خواست اسلام حقیقی و امت مسلمان بودن را می کند :
﴿رّبّنا و اجعلنا مسلمین لکَ و مِن ذرّیّتنا اُمّهً مسلمهً﴾. (بقره؛۱۲۸:۲)
حضرت موسی نیز قوم خود را «مسلمین» می خواند :
﴿و قال موسی یا قومِ إن کُنتم آمنتُم بالله فَعَلیهِ تَوَکلّوا إن کنتُم مسلمین﴾ (یونس؛۸۴:۱۰)
مهندس بازرگان در دهه های گذشته بااشاره به آیات مزبورمی نویسد:
«قرآن برخلاف ما که اسلام ومسلمانی رابه خصوص خودمان گرفته ایم. گروندگان صالح سایرپیغمبران را مکرر مسلمان می خواند. چطورمی شود در نزد خدا فقط آیین امن آخرالزمان دین محسوب شود. درحالی که از سایر پیغمبران و کتب آنها همه جا تجلیل وتأیید به عمل می آید. »(بازرگان؛بی تا :۵۲)
آقای قدردان قراملکی درکتاب قران وپلورالیزم مینویسد که آیه ﴿ومن یبتّعَ غیرَ الاسلامِ دیناً فلن یُقبَل مِنهُ﴾. دلیل روشن بر رد پلورالیزم است، اما برخی ازپلورالیست ها که می خواهند شمارگان ادله قرآنی مدعای خودرابیشترکنند، تفسیرموافق تئوری خودعرضه داشته اند واسلام را در آن تسلیم مطلق وبه اصطلاح خود«اسلام واقعی»تفسیرکردند. «چنان که دکترسروش می نویسد»:
«شما اگربه تفسیرالمیزان مرحوم علامه طباطبایی مراجعه کنید. آنجاخواهید دید که ایشان اسلام را درست به همین معنای«اسلام واقعی» که ماگفتیم، گرفته اند وگفته اند که منظور حقیقت تسلیم دربرابرخداونداست»
«ایشان سپس برای تایید تفسیرخود به روایت حضرت علی«ع»استشهاد می کند که فرمود»:
«الاسلام هو التسلیم »(قدردان قراملکی؛۱۲۲:۱۳۸۰)
«اسلام همان تسلیم محض است»
آقای قدردان قراملکی درباره صحت وسقم انتساب رای فوق به علامه طباطبایی نظرات خود را در کتاب قرآن و پلورالیزم توضیح داده اند .
﴿انَّ الدّینَ عندَ الله الاسلامُ﴾(آل عمران؛۱۹:۳)
برخی ازآیه ی فوق، مانندآیه پیشین، به تسلیم مطلق تفسیرکرده وکوشیده اند ازآن حقانیت ادیان متعدد را استنتاج کنند. آقای بها الدین خرمشاهی، برای این منظور، بااشاره به تفسیربعضی مفسران ازاسلام به تسلیم مطلق می نویسد:
«بعضی ازمفسران ازجمله شیخ طوسی، زمخشری، طبرسی درجوامع الجامع، و از معاصران جمال الدین قاسمی و مرحوم محمدجواد مغنیه، اسلام را دراینجا نه به معنای اسلام محمدی[دین مبین اسلام]، بلکه اسلام ابراهیمی می گیرند. یعنی توحیدوتسلیم دربرابرخداوند». (قدردان قراملکی ؛۱۲۲:۱۳۸۰)

۴-۹٫ تساهل و تسامح در قرآن کریم و سیره ی معصومین

 

۴-۹-۱٫ قرآن و بردباری مذهبی و اجتماعی

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۱-عدم اکراه در پذیرفتن اسلام
یکی از خاستگاه های خشونت وتهدید کننده ی زندگی مسالمت آمیزپیروان ادیان مختلف دریک جامعه، وجود تئوری الزام واکراه درانتخاب یک دین خاص است. وجود تئوری الزام اکراه همه گروه ها وفرقه ها به یک آیین خاص، دردستگاه معرفتی یک دین، میتواند همزیستی ومدارای فرقه های مختلف یک جامعه را با تهدید جدی مواجه کند. (همان؛۹۰:۱۳۸۰)
اینک به برخی از آیاتی که اکراه واجبار در پذیرفتن اسلام را نفی می کند، اشاره می شود:
﴿لا اِکراه فی الدّین قد تبیَّنَ الرُشدُ من الغَیّ﴾ (البقره؛۲: ۲۵۶)
«هیج اجباری در دین نیست راه درست از راه گمراهی روشن شده است»
﴿وما انت عَلَیهِم بِجبّارٍ﴾ (ق؛۴۵:۵۰)
«تو مأمور به اجبار آنها نیستی.»
استاد شهید مطهری دراین باره می گوید:
« سلسه آیاتی در قرآن داریم که در آن تصریح می کند که دین باید با دعوت درست بشود نه با اجبار. این هم باز مؤید این مطلب است که اسلام نظریه اش این نیست که به زور به مردم بگوید: یا مسلمان بشوید و اگر نه، کشته می شود. این آیات هم به شکل دیگری مفهوم آن آیات مطلق [جهاد] را- به اصطلاح روشن می کند.»(مطهری؛۳۳:۱۳۶۱)
۲-طرح گفتگوی منطقی با ادیان دیگر
یکی ازخاستگاه های تفاهم وتسامح و همزیستی گروه ها ومکاتب مختلف یک جامعه،گشودن دریچه گفتگو ومذاکره منطقی است.
قرآن کریم از پیامبر می خواهد بنیان تبلیغ ومعرفی دین خود را چه در مواجه با مخالفان وچه در مواجه با مسلمانان، بر اصل گفتگو ومنطق و حکمت وجدال احسن قرار دهد. (قدردان قراملکی؛۹۵:۱۳۸۰)
﴿وَ لاتجادلوااهلَ الکتابِ إلّا بِالّتی هِیَ اَحسنُ إلِّا الِّذینَ ظَلَمُوا مِنهُم وقُولُوا امنَّا بِاُلَّذی أُلّذِی اُنزِلَ إِلَینَا وَ اُنزِلَ إلَیکُم وَ إلَهُنَا وإلَهُکُم وَاحِدُ وَ نَحنُ لَهُ مُسِلمُونَ﴾ (العنکبوت؛۴۶:۲۹)
آیه فوق برنامه ی تبلیغ اسلام را بر مبنای « برهان »، «خطابه»، و«جدال احسن»، معرفی می کند. وبه پیامبر اسلام یاد آور می شود در گفتگو و مجادله با پیروان ادیان دیگر، مبادا از«از جدال احسن »، تعدی نماید مفسران درتبیین « جدال احسن» به گفتگو دراساس رفاقت و نرمی ودوری از خشن گویی و طعن و اهانت اشاره می کنند. (طباطبایی ؛بی تا؛۱۶/۱۳۷-۱۳۸).
شهید مطهری آیه ی فوق وشبیه آن را را دلیل دیگری بر نفی اکراه در انتخاب دین دراسلام ذکر می کند:(مطهری؛۳۵:۱۳۶۱)
۳-دعوت به مشترکات:
خداوند در آیاتی چون﴿…وَ قُولُوا ءَامَنّا بِالَّذِی اُنزِلَ إلَیکُم وَ إِلَهُنا وَ إِلهُکُم واحِدُ وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمونَ»
العنکبوت؛۴۶:۲۹﴾
« و(به اهل کتاب) بگویید: ما به تمام آنچه از سوی خدا بر ما وشما نازل شده ایمان آوردیم ومعبود ما و شما یکی است وما در برابر او تسلیم هستیم. »
خداوند در قرآن کریم ضمن دعوت اهل کتاب به الهیات مشترک، آنان را از آلودن گوهر ادیان آسمانی (توحید) به آفت شرک بر حذر می دارد و می فرماید:
﴿قُل یَا اَّهل الکِتابِ تَعَالَوا إِلی کَلِمهٍ سَواءٍ بَیِنَنا وَ بَینَکُم أَلاَّ نعبُدَ إِلاَّ الله وَ لاَّ نُشرِک بِهِ شَیئا﴾(آل عمران؛۶۴:۳)
« ای اهل کتاب!بیایید به سوی سختی که که میان ما وشما یکسان است، که جز خداوند یگانه را نپرستیم وچیزی را همتای او قرار ندهیم. »
آیه فوق از اهل کتاب می خواهد در زیر چتر واحد ومشترک آسمانی، یعنی اصل توحید جمع شده وبه همزیستی خود با مسلمانان ادامه دهند. (قدردان قرا ملکی ؛۹۶:۱۳۸۰-۹۷).
آیات فراوانی در خصوص تساهل وتسامح در قرآن کریم یافت می شود که بیش ازموارد فوق از حیطه این موضوع خارج است.

۴-۹-۲سیره پیامبر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...