آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



 

 

ترفیعات

 

۱۸، ۱۹، ۲۰

 

 

 

نگرش کارکنان

 

۲۲،۲۱، ۲۳، ۲۴

 

 

 

۳-۸- بررسی روایی [۱۶۱] و پایایی [۱۶۲] پرسشنامه
روایی
مقصود از روایی آن است که آیا ابزار اندازه گیری می تواند خصیصه و ویژگی که ابزار برای آن طراحی شده است را اندازه گیری کند یا خیر ؟ (خاکی، ۱۳۸۹: ۲۴۴). روایی به این معنی است که چگونه می توانیم اطمینان یابیم که ابزار جمع آوری داده ها واقعاً به اندازه گیری مفهوم مورد نظر مورد نظر پرداخته و چیز دیگری را اندازه گیری نکرده است. به عبارت دیگر آیا ابزار سنجش توانسته است خصوصیتی را که قصد سنجش آن را داشته است بسنجد یا خیر.(سرمد،۱۷۲: ۱۳۸۵) موضوع روایی از آن جهت اهمیت دارد که اندازه گیری های نامناسب و ناکافی می تواند هر پژوهش علمی را بی ارزش و ناروا سازد(خاکی، ۱۳۸۹: ۲۴۴).
دانلود پایان نامه
چون در این تحقیق مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات و اندازه گیری متغیرها پرسشنامه است، روایی پرسشنامه از اهمیت خاصی برخورداد است. طرح پرسشها یا عباراتی که ابهام را به حداقل ممکن برساند شرط اساسی برای روایی پرسشنامه است.(اورمزدی، ۱۲۲: ۱۳۸۶)
بنابراین برای افزایش روایی ابزار پژوهش در این تحقیق ابتدا ادبیات موضوع از طریق مطالعات کتابخانه ای از جمله پایان نامه ها و مقالات و کتب مختلف بررسی گردید و پس از انجام مصاحبه با مدیران و خبرگان، متغیرهای تحقیق شناسایی و بر اساس آنها پرسش نامه تهیه گردید. بعد از تهیه پرسشنامه اولیه با اساتید راهنما و مشاور مشورت گردید و اصلاحاتی در آنها صورت گرفت.
پایایی
یکی از مهمترین ویژگی های ابزار اندازه گیری که در این تحقیق مهم ترین آن پرسشنامه است، پایایی آن است. پایایی یک سنجه، ثبات و سازگاری مفهوم مورد سنجش را نشان می دهد و به ارزیابی درستی و خوب بودن یک سنجش کمک می کند. (دانایی فرد، ۳۱۶: ۱۳۸۳). مقصود از پایایی آن است که اگر ابزار اندازه گیری را در یک فاصله زمانی کوتاه چندین بار و به گروه واحدی از افراد بدهیم، نتایج حاصل نزدیک به هم باشد(خاکی، ۱۳۸۹: ۲۴۵)
مفهوم یاد شده با این سر و کار دارد که ابزار اندازه گیری تا چه حد در شرایط یکسان نتایج یکسان را به دست می دهد. برای محاسبه ضریب قابلیت پایایی، شیوه های مختلفی به کار برده می شود که رایج ترین آنها روش آلفای کرانباخ[۱۶۳] است. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازی گیری بکارمی رود. برای محاسبه صریب آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمره های هر زیر مجموعه های پرسشنامه و واریانس کل را محاسبه کرد. سپس با بهره گرفتن از فرمول زیر مقدار ضریب آلفا را محاسبه کرد. (سرمد ، ۱۳۸۵: ۱۶۹)
قابل ذکر است ضریب آلفای کمتر از ۰.۶ عموماً ضعیف تلقی می شود و پایایی ۰.۷قابل قبول است و بالاتر از ۰.۸ خوب قلمداد می شود. البته هر چه ضریب پایایی به یک نزدیک تر باشد، بهتر است.( دانایی فرد، ۴۸۹: ۱۳۸۳). ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ها به کمک نرم افزار SPSS اندازه گیری می شود.یک آزمون زمانی دارای پایایی است که نمره های مشاهده و نمره های واقعی آن دارای همبستگی بالایی باشند .( دانایی فرد، ۲۹۳: ۱۳۸۳)
بررسی پایایی پرسشنامه اول که پرسشنامه عملکرد شعلی می باشد بر اساس آلفای کرونباخ انجام شده است و نشان می دهد پرسش نامه که دارای ۲۲ سوال بوده است، دارای آلفای کرونباخ در سطح ۸۲ %، از سطح پایایی خوبی برخوردار است. در جدول زیر خروجی نرم افزار SPSS برای بررسی پایایی نشان داده شده است.

 

 

جدول(۳-۳): آلفای کرونباخ پرسشنامه انگیزش شغلی

 

 

 

Cronbach’s Alpha

 

N of Items

 

 

 

 

 

.۸۲

 

۲۲

 

 

 

بررسی پایایی پرسشنامه دوم که پرسشنامه عوامل موثر انگیزش شغلی می باشد بر اساس آلفای کرونباخ انجام شده است و نشان می دهد پرسش نامه پرسش نامه که دارای ۲۴ سوال بوده است، دارای آلفای کرونباخ در سطح۸۶%، از سطح پایایی خوبی برخوردار است. در جدول زیر خروجی نرم افزار SPSS برای بررسی پایایی نشان داده شده است.

 

 

جدول(۳-۴) آلفای کرونباخ پرسشنامه عملکرد شغلی

 

 

 

Cronbach’s Alpha

 

N of Items

 

 

 

 

 

.۸۶

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 03:31:00 ق.ظ ]




واسطه ها
مصرف کنندگان
انتقال اطلاعات توسط مردم
عموم مردم
آگهی تجاری
فروش شخصی
پیشبرد فروش
روابط عمومی
بازاریابی مستقیم
آگهی تجاری
فروش شخصی
پیشبرد فروش
روابط عمومی
بازاریابی مستقیم
شکل شماره (۲-۲) سیستم ارتباطات بازاریابی (اسماعیل پور، ۱۳۸۴)
آگهی تجاری: ارتباطی است که شرکت از طریق رسانه های غیرفردی (Impersonal media ) با مشتریان خود ایجاد می کند و بابت آن وجهی را پرداخت می نماید.
فروش شخصی: ارائه شفاهی محصولات که به صورت مکالمه با یک یا چند نفر مشتری با هدف ایجاد فروش صورت می گیرد را فروش شخصی می نامند.
پیشبرد فروش: سیاست های تشویقی کوتاه مدت جهت ترغیب خرید یا فروش یک محصول و یا خدمت ، پیشبرد فروش نامیده می شود.
روابط عمومی : ایجاد ارتباط خوب با اقشار مختلف مردم، ایجاد ذهنیت مثبت در مورد شرکت (Corporate image ) و از بین بردن شایعات و غیره، روابط عمومی خوانده می شود.
آوازه جویی (Publicity ): نوعی روابط عمومی است که مانند آگهی تجاری شامل پیامی می گردد که از طریق رسانه ها به مردم ارائه می گردد؛ اما تفاوتش با آگهی تجاری در این است که اولاً هزینه ای بابت آن پرداخت نمی شود، ثانیاً سازمان کنترلی برروی آن ندارد و به صورت خبر ارائه می شود. بنابراین اعتبار بیشتری نسبت به آگهی تجاری دارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بازاریابی مستقیم : ارتباط مستقیم با هریک از مشتریان خاص کنونی یا بالقوه از طریق تلفن، پست، پست الکترونیکی (E-mail ) ، پست صوتی، اینترنت و غیره را بازاریابی مستقیم می نامند. (اسماعیل پور، ۱۳۸۴، : ۲۸۸-۲۸۷)
تبلیغات و اطلاع رسانی انجام گرفته در مورد جاذبه های گردشگری شهرستان سرعین:
با توجه به تحقیقات انجام گرفته در این زمینه، ابزارهای تبلیغاتی که به منظور معرفی جاذبه های گردشگری و جذب گردشگر مورد استفاده قرار گرفته اند، عبارتنداز: ۱- تلویزیون، ۲- اینترنت، ۳- بروشور و ۴- برگ تحفیف
۱- تلویزیون :
تبلیغاتی که از طریق تلویزیون صورت گرفته، در سطح محدود تقریباً محدود به برنامه ای است که از طریق شبکه استانی اردبیل پخش می گردد. این برنامه تلویزیونی بیشتر به معرفی جاذبه های گردشگری هم چون مناظر طبیعی ، بناهای تاریخی و باستانی و آبگرم های موجود در سطح استان از جمله شهرستان سرعین می پردازد که اگر از طریق کانال های تلویزیونی سراسری و بخصوص در برنامه آگهی های بازرگانی این کانال ها پخش گردد، بدون شک تاثیر به مراتب بیشتری در معرفی جاذبه های گردشگری استان بخصوص شهرستان سرعین خواهد داشت و به موازات آن باعث جذب بیشتر گردشگر خواهد شد.
۲- اینترنت :
از طریق اینترنت، بخصوص سایت های مرتبط با سازمان گردشگری ، تبلیغات و اطلاع رسانی در سطح نسبتاً گسترده ای در مقایسه با شبکه های تلویزیونی انجام گرفته است. مطالبی که در این سایت ها وجوددارد، بیشتر روی آبگرم های معدنی سرعین تاکید دارند و به معرفی این آبگرم ها، خواص درمانی و موقعیت جغرافیایی که قرار گرفته اند، می پردازد. هم چنین امکانات رفاهی و اقامتی، تفرج گاه ها و مجموعه های تفریحی و ورزشی مانند مجموعه تفریحی کوهستانی آلوارس (پیست اسکی آلوارس) و… به بازدیدکنندگان از این سایت ها معرفی می شوند.
۳- بروشور:
بروشور یکی دیگر از ابزارهای تبلیغاتی است و بین مسافران و گردشگران در سطح استان پخش می شود. در این بروشورها که توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان طراحی و منتشر می گردد، مطالبی از قبیل؛ معرفی مناطق نمونه گردشگری استان، بناهای تاریخی، آبهای معدنی سرعین و خصوصیات آنها، نقشه راهنمای گردشگری ، مراکز تفریحی، مراکز اقامتی، مسافت شهرستان ها و اطلاعاتی از این قبیل درج می گردد.
۴- برگ تخفیف (Coupon ):
از دیگر ابزارهای تبلیغی که برای جذب گردشگر انجام می گیرد، برگ تخفیف (Coupon ) است که مدیریت برخی از آبگرم های سرعین، در زمان های خاص، بویژه در فصول سرد سال که گردشگران کمتری به این شهرستان مسافرت می کنند، در سطح استان پخش می نماید.
ابزار تبلیغات (Promotion tools ) :

 

آگهی تجاری فروش شخصی روابط عمومی پیشبرد فروش بازاریابی مستقیم
روزنامه
مجله
کتابهای راهنما
رادیو
تلویزیون
سینما
پست مستقیم
تابلوهای تبلیغاتی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:30:00 ق.ظ ]




۵-۱۰- محدودیت اجرایی ۹۶
۵-۱۱- پیشنهادات پژوهشی ۹۶
۵-۱۲- پیشنهادات کاربردی ۹۷
فهرست منابع
منابع فارسی ۹۸
منابع انگلیسی ۱۰۲
فهرست جدول ها
عنوان صفحه
جدول شماره ۲-۱: وجود تمایزآموزش وپرورش عمومی و آموزش کارکنان ۲۰
جدول شماره ۳-۱٫ توزیع فراوانی کارکنان نمونه پژوهش بر حسب مدرک تحصیلی
به تفکیک جنسیت ۷۲
جدول شماره ۳-۲: ارزش عددی گزینه‌های عبارات ۷۳
جدول شماره ۳-۳: ارزش عددی گزینه‌های عبارات ۷۴
جدول شماره ۳-۴ : طیف ضرایب همبستگی گویه‌ها با نمره کل
مقیاس‌های اثربخشی درونی و بیرونی ۷۵
جدول شماره ۳-۵: ضریب آلفای کرونباخ مقیاس‌های اثربخشی درونی و بیرونی ۷۵
جدول شماره ۱-۴: مقایسه میانگین کل اثربخشی درونی دوره‌های آموزشی
با سطوح کفایت مطلوب (Q3) و قابل قبول (Q2) 79
جدول شماره ۲-۴: مقایسه میانگین اثربخشی بیرونی دوره‌های آموزشی
با سطوح کفایت مطلوب (Q3) و قابل قبول (Q2) 80
جدول شماره ۴-۳: نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه جهت مقایسه
اثربخشی درونی دوره‌های آموزشی از دیدگاه کارکنان بر حسب مدرک تحصیلی مختلف ۸۱
جدول ۴-۴٫ نتایج آزمون تی مستقل جهت مقایسه اثربخشی درونی
دوره‌های آموزشی از دیدگاه کارکنان زن و مرد ۸۱
جدول شماره ۴-۵: نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه جهت مقایسه
اثربخشی بیرونی دوره‌های آموزشی از دیدگاه مدیران ۸۲
عنوان صفحه
جدول ۴-۶٫ نتایج آزمون تی مستقل جهت مقایسه اثربخشی بیرونی
دوره‌های آموزشی از دیدگاه مدیران ۸۳
جدول ۴-۷٫ نتایج آزمون تی تست وابسته جهت مقایسه اثربخشی
درونی و بیرونی دوره‌های آموزشی ۸۴
فهرست شکل ها
عنوان صفحه
شکل شماره ۱، فرایند سیستمی آموزش. ۲۶
شکل شماره ۲، مفاهیم اثربخشی آموزش. ۳۲
شکل شماره ۳٫ فراگرد آموزش. ۳۹
شکل شماره، ۴: مدل چهار سطحی کرک پاتریک ۵۴
فصل اول
مقدمه
۱-۱- کلیات
در محیط متغیر امروزی، موفقیت هر سازمانی مستلزم در اختیار داشتن منابع انسانی ماهر و کارآمد است. رقابت، ساختارهای سازمانی، بازارهای امروزی و بازار نیروی کار به گونه‌ای است که سرمایه‌گذاری بر روی منابع انسانی را به عنوان یک راهبرد ضروری برای مدیران و سازمان، مطرح ساخته است (رینبیرد[۱]، ۲۰۰۶).
دانلود پایان نامه
از جمله مهم‌ترین زمینه‌های سرمایه‌گذاری بر روی منابع انسانی، آموزش است (رای[۲]، ۲۰۰۶). با توجه به این مطالب، بیشتر سازمان‌ها، پیش از پیش توجه خود را به دوره‌های آموزشی به منظور بهسازی منابع انسانی خویش معطوف داشته‌اند. نقش آموزش و بازآموزی در سازمان به حدی حائز اهمیت است؛ که آموزش یکی از مهم‌ترین دل مشغولی‌های مدیران و سیاست‌گذاران سازمان‌های اثربخش را تشکیل می‌دهند. از آن جایی که سازمان‌ها، سرمایه‌گذاری‌های عمده‌ای را در زمینه‌ی آموزش انجام می‌دهند، انتظار دارند منافع و دستاوردهای ملموسی به دست آورند. از این رو اهمیت و ضرورت طراحی و اجرای آموزش‌های ضمن خدمت در سازمان‌ها (آموزش کارکنان) به صورت یک امر طبیعی در آمده است، به طوری که همگان بر آن اتفاق نظر دارند. آموزش کارکنان، فرایندی است که انطباق و سازگاری کارکنان را با محیط متحول سازمان و انطباق بهتر سازمان را با محیط بیرون فراهم می‌آورد. بنابراین سازمان به منظور رسیدن به حد مطلوب اقتصادی و صنعتی، بایستی آموزش نیروی انسانی را در صدر اولویت‌های خود قرار داده و در زمینه تربیت مغزهای متفکر و مبتکر سرمایه‌گذاری کند. از این رو برنامه‌ریزی‌های بزرگ و فراگیر را باید بر پایه اندیشه‌های نو، آفریننده، پویا، پر توان و نگرش‌های سازنده، دیدگاه‌های تازه و تعهد و دلبستگی ژرف منابع انسانی در سازمان‌ها بنا نهاد (جعفری، ۱۳۸۰). با وجود این، آن چه در طراحی و اجرای آموزش اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کند، ارزیابی این نوع آموزش‌هاست؛ تا بتوان از نتایج به دست آمده، آموزش‌های تکمیلی و جهت‌داری را در اثربخشی سازمانی طراحی کرد. از این رو فعالیت‌های آموزشی باید به عنوان بخشی جدا نا‌شدنی از هر برنامه‌ی سازمانی، در جهت سازگاری موفقیت آمیز آن سازمان با تحولات آینده باشد. توسعه‌ی انسانی از طریق آموزش به عنوان فرایندی برای بهبود و اعتلای قابلیت و توانایی‌ها، افزایش دانش و آگاهی، و تغییر گرایش و نگرش انسان‌ها، اساسی‌ترین نقش را در بهسازی و توسعه‌ی سرمایه‌های انسانی در سازمان ایفا می‌کند (سید جوادین، ۱۳۸۷).
می‌توان اذعان داشت که از جمله سازمان‌هایی که می‌تواند نقش مؤثری در توسعه اقتصادی کشورهای مختلف جهان داشته باشد، سازمان گردشگری است که با رشد صنعت گردشگری مکان‌های دیدنی برای مسافران به سرعت در حال افزایش است. لذا ضرورت آموزش به صورت یک امر طبیعی و حیاتی برای صنعت جهانگردی درآمده است. بنابراین، ارزیابی اثربخشی سیستم آموزش در این صنعت از ابعاد مختلف می‌تواند به عنوان گامی مؤثر در جهت تضمین و توسعه اثربخشی آن به حساب آید.
١-٢- بیان مسأله
از آنجا که نیروی انسانی کارآمد، با ارزش‌ترین منبع هر سازمانی به حساب می‌آید قسمت اعظم سرمایه‌گذاری‌ها، معطوف به نیروی انسانی گردیده است. مهم‌ترین ابزاری که در این منظور مورد استفاده قرار می‌گیرد آموزش است که با هدف ارتقاء کیفی سطح مهارت، دانش و نگرش موجب توانمندی افراد در ایفای وظایف خود و کامیابی سازمان، مورد استفاده قرار می‌گیرد (خراسانی و حسن زاده بارانی کرد، ۱۳۸۶). سرمایه انسانی از دو طریق قابل توسعه است جذب از بیرون و بهسازی از درون که راه دوم از طریق آموزش و بهسازی انجام می‌شود و برای سازمانها منطقی‌تر و مقرون به صرفه‌تر است. اصولاً آموزش راهی است که مقصد آن پدید آوردن دگرگونی و تحول است و آموزشی که به هیچ گونه تحولی نیانجامد از معنی حقیقی خود دور است (نقیب‌زاده، ۱۳۷۶) امروزه آموزش و بهسازی منابع انسانی به عنوان یکی از استراتژی‌های اصلی سازمان‌ها برای سازگاری مثبت با شرایط تغییر قلمداد می‌شود.
حیات سازمان‌ها تا حدود زیادی به دانش و مهارت‌های ‌مختلف کارکنان بستگی دارد هر چه این زمینه‌ها به موقع و بهتر باشد قابلیت سازگاری سازمان با محیط متغیر نیز بیشتر می‌شود (سام‌خانیان، ۱۳۸۴). تحقق آموزش و بهسازی منابع انسانی مستلزم یک سیستم است. سیستم آموزش اگر بتواند اثربخش بوده و هدف‌ها و مطلوبیت‌های خود را محقق نماید، به موفقیت سازمان کمک شایانی کرده است؛ چون در واقع سرمایه انسانی سازمان را توسعه داده است. لذا اثربخشی سیستم به یک مقوله مهم و قابل توجه تبدیل می‌شود. اما سؤال این است که این اثر‌بخشی چگونه محقق می‌شود؟ متشکل از چه ابعادی است و چگونه سنجیده می‌شود؟
تعاریف مختلفی از اثر‌بخشی ارائه شده و با رویکردهای متفاوتی به آن نگریسته شده است‌. اثربخشی را می‌توان درجه و میزان نیل به اهداف تعیین شده در نظر گرفت. به بیان دیگر اثربخشی نشان می‌دهد که تا چه میزان از تلاش‌های انجام شده، نتایج مورد نظر را حاصل کرده است. در واقع اثربخشی مرتبط با عملکرد و فراهم آمدن رضایت انسان از تلاش‌های انجام شده است (ابطحی و کاظمی، ۱۳۷۹) به علاوه، ارزیابی اثربخشی آموزش تعیین میزان تحقق اهداف آموزشی، تعیین نتایج قابل مشاهده از کارآموزان در اثر آموزش‌های اجراشده، تعیین میزان انطباق رفتار کارآموزان با انتظارات نقش سازمانی، تعیین میزان درست انجام دادن کار که مورد نظر آموزش بوده است، تعیین میزان توانایی‎های ایجاد شده در اثر آموزش‌ها برای دستیابی به هدف‌ها می‌باشد.
با توجه به مباحث بالا باید گفت که اثربخشی آموزش ازطریق بررسی کارایی درونی و برونی نظام آموزش سازمانی تعیین می‌گردد. یعنی اگر بتوان کارایی درونی و برونی سیستم آموزش سازمان‌ها را اصلاح کرد، تقریبا اثربخشی آموزش تضمین می‌شود (سلطانی، ۱۳۸۰).
در هر حال تحقق اثربخشی مستلزم اتخاذ یک رویکرد سیستماتیک است. در این راستا لازم است به تشخیص فرایند ارزیابی آموزشی پرداخته شود. فرایند اندازه‌گیری نتایج آموزشی از طریق ملاک‌ها و استانداردهای از قبل تعیین شده را ارزیابی آموزشی می‌نامند که از طریق آن مشخص خواهد شد که آیا سرمایه گذاری در امر آموزش موجب بهبود عملکرد کارکنان و یا موجب افزایش کارایی سازمان گردیده است (پاکدل، ۱۳۸۳). نوی[۳] (۲۰۰۲)، ارزیابی آموزشی را فرایند جمع آوری نتایج مورد نیاز در جهت تعیین تأثیر آموزش می‌داند. به اعتقاد وی ارزیابی اطلاعات مورد نیاز، به منظور تعیین میزان اثربخشی برنامه‌ی آموزشی در ابعادی همچون: از چه کسی، پیرامون چه چیزی، در چه زمانی و چگونگی را گردآوری می‌کند. تاننبام و وود[۴] (۱۹۹۲) بیان می‌کنند که سازمان‌ها باید به منظور بهبود کیفیت خدمات و افزایش میزان سود، از سرمایه‌گذاری در آموزش کارکنان دریغ نکرده و به طور مؤثر فعالیت‌های آموزشی خود را ارزیابی نمایند. ارزیابی نه تنها باید فرایند آموزش را در بر‌گیرد بلکه باید بازخوردی برای شرکت‌کنندگان در خصوص محتوا و قابلیت کاربرد برنامه‌ها باشد (لینگهام، ریچلی و رزانیا[۵]، ۲۰۰۶).
ارزیابی آموزشی بخشی از چرخه‌ی آموزش کارکنان است که نقش کلیدی در کنترل کیفیت چرخه‌ی آموزش دارد؛ این نقش را، ارزیابی با فراهم کردن بازخوردهایی در خصوص اثربخشی روش‌های به کار رفته در آموزش، میزان تحقق اهداف تعیین شده و این که آیا نیازهای شناسایی شده سطوح فردی و سازمانی محقق گردیده‌اند، ایفا می‌کند (هنسون[۶]، ۲۰۰۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:30:00 ق.ظ ]




    • دسته نخست، همانهایی هستند که با بهره گرفتن از آرای اسکات، دفت و … آنها را “عناصر سازمانی” نام نهادم، یعنی موضوعاتی که در نمودار سازمانی شرکت نمیتوان برای آنها یک پُست مشخص با این عنوان یافت که متولّیِ مستقیم آن باشد.

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

  • دسته دوم، آنهایی هستند که جزو واحدهای وظیفهای سازمان محسوب میشوند و میتوان برای هر یک از آنها یک متولّیِ مشخص در سازمان یافت. این نوع از پارامترهای سازمانی، خود دارای استراتژیهای وظیفهای هستند که از طریق این استراتژیها با استراتژی کلان سازمان هماهنگ میشوند (هماهنگی عمودی).

 

اما بیشترین انرژی در مرحله اجرای استراتژی روی پارامترهای دسته نخست، یعنی همان عناصر سازمانی، صرف می شود. به نظر می رسد دلیل عدم موفقیت بسیاری از استراتژیهای بهدرستیتدوینشده در عمل، همین عدم هماهنگی بین عناصر سازمانی با یکدیگر است، آن نوع از هماهنگی که میتوان از آن به عنوان “هماهنگی افقی” یاد کرد.
اینکه موضوع “هماهنگی راهبردی بین عناصـر سازمانی” را به عنوان موضوع این پایان نامه اننتخاب کردم، امری تصادفی نیست. از دیدگاه یک خواننده متون مدیریت استراتژیک، احساس میکنم بحث “اجرای استراتژی” از اهمیت و اولویت بالایی در مدیریت استراتژیک برخوردار است. در باب تدوین استراتژی و انواع آن بحثهای زیادی مطرح شده و مدلهای مختلفی معرفی شده است. در مورد کنترل استراتژیک هم -تا آنجایی که مطالعه کردهام- هنوز یک اِجماع کلی و مرزبندی مشخص بین کنترل عملیاتی و کنترل استراتژیک وجود ندارد و نمیتوان آنها را بهطور کامل از هم متمایز نمود؛ به فرضِ تمایزِ کامل هم، اصول و قواعد کلّی حاکم بر انواع کنترل، تقریباً مشابه و یکسان است. اما در این بین، آنچه علیرغم تازگی و نو بودن مفهومش کمتـر مورد توجـه قرار گرفته، بحـث “اجرای استراتژی” است؛ بحثی که همانطور که پیشتر گفتم، حتی بسیاری از دانشجویان و استراتژیدانان هم شهودِ مناسبی نسبت به آن ندارند، چه رسد به اینکه به مدلسازی و تدوین الگویی برای آن بپردازند. این مساله نه فقط در داخل کشور وجود دارد، بلکه در بسیاری از متونی که از نویسندگان خارجی مطالعه کردهام نیز همین عدم درک صحیح از این مفهوم وجود دارد. بنابراین به نظر میرسد این بحث هنوز جای کار دارد و میتوان در این رابطه دیدگاه های مختلفی را مطرح کرد.
در سال ۱۳۸۰ در جستجوهای اینترنتی که انجام دادم به مقالهای با عنوان “تئوری نقاط مرجع استراتژیک[۶]برخوردم. این مقاله که در ۱۹۹۶ در مجله مدیریت استراتژیک[۷] چاپ شده، تلاش میکند چارچوبی برای تصمیمگیری سازمانها و تفاوت آنها با هم ارائه کند. این تئوری عواملی مثل میزان توجه به داخل سازمان، میزان توجه به محیط و زمان را به عنوان سه مرجع (سه SRP) معرفی میکند و معتقد است از طریق این سه عامل میتوان بین سازمانها تمایز قایل شد.
در این پایان نامه تلاش شده تا با بهرهگیری از مفهوم نقاط مرجع استراتژیک به عنوان عامل تمایز و ایجادکننده رابطه بین عناصر سازمانی (با تعریف و بهرهگیری از دو SRPِ میزان توجه به داخل/خارج و میزان کنترل)، بین عناصر سازمانیِ استراتژی، ساختار، فرهنگ و تکنولوژی سازمانی هماهنگی برقرار شود. مشخصاً برای رسیدن به این منظور متدولوژیها و شیوه های مختلفی را میتوان به کار گرفت، حتی همه دستهبندیهای ارایهشده را میتوان با بهره گرفتن از دیدگاه های مختلف مردود دانسته و شیوه دیگری را پیشنهاد داد. با علم به اینکه این دستهبندیها و این تعریف از “برقراری هماهنگی” قابل بحث و تغییر است، اما از آنجایی که تلاش شده از یک مبنای علمی برای دستهبندی و ایجاد هماهنگی استفاده شود، بدون در نظر گرفتن سلیقههای مختلف میتوان این پژوهش را قابل تامل دانست.
به منظور خلاصه نمودن عنوان تحقیق و بیان شفاف آن، از عبارت “سازمان مبتنی بر نقاط مرجع استراتژیک” استفاده کردهام که نیمنگاهی هم به کتاب “سازمان اسنراتژیمحور"ِ کاپلان و نورتون دارد. در اینجا سعی نمودهام تا از طریق روش های مستدل ثابت کنم که این، استراتژی نیست که محوریت سازمان را تشکیل میدهد و سایر عناصر را به دور خود جمع میکند؛ بلکه باید این نقش را برای نقاط مرجع استراتژیک قایل بود، باید نقاط مرجع استراتژیک را مبنای تمایز بین سازمانها دانست، در واقع نقاط مرجع سازمان هستند که مبنایی برای دستهبندی عناصر سازمان و تصمیمگیری در مورد نوع و ارتباط آنها ارائه میدهند. به هر حال این بحث خود میتواند عنوان یک پژوهش دیگر باشد، لذا بیش از این به آن پرداخته نمیشود.
بر خود لازم میدانم از زحمات آقای دکتر اعرابی به عنوان استاد راهنمای پایان نامه، آقای دکتر افجه به عنوان استاد مشاور و آقای دکتر مظلومی به عنوان استاد داور تشکر کنم. امیدوارم این پژوهش بتواند فتح بابی باشد برای پژوهشهای بعدی، تا هم اجرای استراتژی آنگونه که باید و شاید مورد توجه قرار گیرد و هم دیگر پژوهشگران ایرانی بتوانند در گسترش مرزهای دانشِ مدیریت نقش قابلتوجهی ایفا نمایند.
امیررضا اسکافی ثابت
بهمنماه ۱۳۸۴
فصل اوّل:
طرح تحقیق
۱-۱- مقدمه:
از زمانی که بحث مدیریت استراتژیک در محافل مدیریتی جهان به صورت جدی مطرح شده است، همواره دانشمندان این علم از جمله انسف، کویین، مینتزبرگ، همل، پورتر و… به دنبال شیوه‌هایی برای تعیین استراتژی‌های ژنریک (به معنای استراتژی‌های قابل کاربرد در شرکت‌های مختلف) بوده‌اند. در این راه بسیاری از این دانشمندان مدل‌ها و الگوهایی را پیشنهاد داده‌اند که برخی از آنها به واسطه انسجام و جامعیت کافی،‌ ماندگار شده و برخی دیگر از این الگوها به فراموشی سپرده شده‌اند.
با داغ‌تر شدن بحث مدیریت استراتژیک، برخی از شرکت‌های صنعتی و مشاوره‌ای از جمله جنرال الکتریک و گروه مشاوران بوستون نیز به صف الگوپردازان و مدل‌سازان حوزه مدیریت استراتژیک پیوستند. از مهم‌ترین ره‌آوردهای این تحقیقات و الگوپردازی‌ها می‌توان به مفاهیم و مدل‌های زیر اشاره کرد:

 

  • استراتژی‌های رقابتی پورتر

 

  • استراتژی‌های چهارگانه مایلز و اسنو

 

  • سه الگوی استراتژی‌سازی مینتزبرگ

 

  • استراتژی‌های تغییر کویین

 

  • پنج پی (۵P’s) مینتزبرگ

 

  • مدل استراتژی-ساختار-تکنولوژی وودوارد

 

  • چارچوب ارزیابی داخلی-خارجی و انتخاب استراتژی جنرال الکتریک (GE-IE)

 

  • ماتریس بررسی محیط و استراتژی‌سازی SWOT

 

  • ماتریس انتخاب استراتژی گروه مشاوران بوستون (BCG)

 

  • ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک (SPACE)

 

  • ماتریس استراتژی اصلی کریستنسن (Grand Strategy)

 

و…
۱-۲- موضوع تحقیق
گرچه این مفاهیم و الگوها، رویکردهای مختلفی به “استراتژی” و “مدیریت استراتژیک” دارند، اما اکثریت قریب به اتفاق آنها می‌کوشند:

 

  • شیوه‌هایی برای تعیین استراتژی معرفی کنند.

 

  • استراتژی‌های استانداردشده و اصلی را که قابل اجرا در بنگاه‌ها و صنایع مختلف است ارائه نمایند.

 

  • ارتباط این استراتژی‌ها را با ابعاد و شرایط سازمان‌ها بیان کنند.

 

از سه کارکرد فوق، مورد آخر از پویایی و اهمیت خاصی برای سازمان‌ها برخوردار است، چرا که موفقیت اجرای استراتژی را در سازمان تضمین می‌کند.
حال سوال اساسی این است:
ارتباط استراتژی با این عوامل چگونه است؟ به عبارت دیگر، چه نوع سازمانی، با چه ساختار، اندازه، فرهنگ، نیروی انسانی، تکنولوژی و… و چه دیدگاهی برای اداره سازمان، بهتر است از چه نوع استراتژی بهره گیرد؟
به عنوان مثال باید دانست شرکتی که در یک محیط پویا با فرهنگ سازمانی منعطف کار می‌کند و از تکنولوژی مدرن برخوردار است، با چه نوع استراتژی هماهنگ‌تر است. و یا اینکه اگر استراتژی خاصی برای سازمان مد نظر است،‌ چه تغییراتی باید در تکنولوژی، ساختار، فرهنگ و… آن داد تا هماهنگی برقرار شود.
حال موضوعی که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می‌شود، آن است که ارتباط بین استراتژی، ساختار، تکنولوژی، فرهنگ و … را چگونه و با چه مبنایی می‌توان برقرار کرد. در واقع به منظور مقایسه و ایجاد ارتباط بین عناصر مختلف سازمانی باید زبانی مشترک و ادبیاتی یکسان به کار برد. نقاط مرجع استراتژیک[۸] دقیقا به همین منظور پیشنهاد می‌شوند.
تئوری نقاط مرجع استراتژیک نخستین بار در سال ۱۹۹۶ توسط اوی فیگنباوم[۹] در مقاله‌ای به همین نام انتشار یافت. سه سال بعد فیگنباوم به همراه پیتر بامبرگر کتابی با عنوان مدیریت استراتژیک منابع انسانی تالیف کرد و در بخشی از آن از همین ادبیات برای رسیدن به نتایجی خاص در حوزه منابع انسانی استفاده نمود. تئوری نقاط مرجع استراتژیک، مکانیزمی پیشنهاد می‌کند که توسط آن،‌ علاوه بر به‌کارگیری یک رویکرد جدید جهت تدوین استراتژی‌های سطوح کسب‌وکار و وظیفه‌ای، می‌توان زبان مشترکی برای مقایسه عناصر سازمانی با هم پیدا کرد. این تئوری به طور خلاصه سه عامل را در تدوین استراتژی‌ها حایز اهمیت محوری می‌داند:
۱- میزان توجه به داخل سازمان
۲- میزان توجه به محیط
۳- زمان
کاربردی از این تئوری که در این پروژه مد نظر قرار گرفته، ‌همان استفاده از این پارامترها برای ایجاد یک ادبیات مشترک بین عناصر سازمانی است به گونه‌ای که بتوان ارتباطی منطقی و قابل قیاس بین آنها برقرار کرد. به نظر می‌رسد با بهره گرفتن از یک ماتریس دوبعدی که دو مولفه توجه به داخل/خارج و میزان کنترل را به عنوان دو SRP در اختیار دارد (و البته عامل زمان هم در آن مستتر است) می‌توان چارچوب مشترکی برای مقایسه عناصر سازمانی و ایجاد ارتباط بین آنها برقرار کرد.
به منظور ارائه یک مدل شفاف و قابل فهم،‌ باید انواع استانداردشده‌ای از استراتژی،‌ فرهنگ سازمانی، ساختار و… استفاده شود. لذا با توجه به جامعیت و کاربرد الگوهای مختلف،‌ با بهره گرفتن از مدل رو، مِیسون و دیکِل و الگوی استراتژی‌های چهارگانه مایلز و اسنو (استراتژی‌های تهاجمی، رقابتی، محافظه‌کارانه و تدافعی)،‌ الگوی ساختار سازمانی دفت (ساختارهای از ارگانیکی تا مکانیکی)، الگوی فرهنگ سازمانی دنیسون و میشرا به نقل از دفت (فرهنگ ماموریتی، انعطاف‌پذیر، بوروکراتیک و مشارکتی) و الگوی دسته‌بندی تکنولوژی طارق خلیل به روایت از ( سخت‌افزارمحور، نرم‌افزارمحور، انسان(مغز)افزارمحور و سازمان‌افزارمحور) استفاده شده است.
شایان ذکر است، مسلماً انواع استراتژی‌ها، ‌ساختارها، فرهنگ‌ها و تکنولوژی‌های سازمانی تنها محدود به موارد فوق‌الذکر نیست و به عنوان مثال در دنیای واقعی می‌توان از صدها نوع استراتژی سازمانی که به فراخور شرایط سازمان طراحی می‌شوند استفاده کرد. دسته‌بندی‌های فوق تنها به منظور استاندارد کردن و برخورداری از یک چارچوب جامع و تقریبی جهت بیان موضوع مد نظر قرار گرفته است و باید اذعان داشت که محقق به گستردگی مفاهیم فوق و پیچیدگی بیش از حد ارتباط آنها با یکدیگر واقف است.
۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق
ناآگاهی از ارتباط بین این عوامل و عدم تلاش در برقراری ارتباط بین آنها ممکن است بهترین استراتژی‌ها را در مرحله اجرا با مشکل مواجه کند؛ کما اینکه مطابق آمار و اطلاعات منتشر شده، کمتر از ۱۰% استراتژی‌های تدوین شده به شیوه‌ای موفقیت‌آمیز به اجرا در می‌آیند (دیوید، ۱۳۷۹، ۴۹۵).
بنابراین شناخت ارتباط بین انواع استراتژی و عناصر ساختاری و محتوایی سازمان و ایجاد هماهنگی بین آنها شرط لازم موفقیت استراتژی در اجراست. به عنوان مثال شرکتی که استراتژی تهاجمی را دستور کار خود قرار داده است باید بداند که برای اجرای این استراتژی لازم است فرهنگ مشارکتی را اشاعه دهد و یا فرهنگ ماموریتی؟ همچنین لازم است ساختار خود را ارگانیک‌تر یا مکانیکی‌تر کند؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:29:00 ق.ظ ]




«کسى که مى‏خواهد مدارج عالى ازعلم ،عمل،ایمان و یقین را بپیماید، چاره‏اى ندارد،جز این‏که جمیع مراتب تقوارارعایت کند،که مرتبه نخستین«تقوا»انجام واجبات، مستحبّات،ترک محرّمات و مکروهات است.کسى‏که طالب کمالات باشد،حتّى از مباحاتى که موجب غفلت و بى خبرى ازیاد خدا مى‏شود،خوددارى مى‏کند؛ مثلًا،با این‏که سیر خوردن مکروه نیست، امّا یک لقمه یا چند لقمه کمتر مى‏خورد تا سنگین نشودودر نماز با حالت بهترى وارد گردد یا به پر خوابى مبتلا نگردد،چراکه این چنین پرخورىو پرخوابى کردن، محرومیّت از بسیارى از برکات رابه دنبال دارد»( دستغیب، ۱۳۹۰: ۶).شیطان،اوّل سعى می کند مؤمن رادرمکروهى بیندازد، سپس راه رابراى ارتکاب گناه‏ صغیره‏ باز مى‏کند.پس ازآن اصـرار برصغیره وکوچک گرفتن آن- که خودکبیره‏اى است-برایش پیش مى‏آورد و آنگاه گناهان کبیره برایش عادى مى‏گردد.سپس دستبرد به قلب واصل ایمان شروع مى‏شود»(دستغیب، ۱۳۸۶: ۵۱).
پایان نامه - مقاله - پروژه
بنابراین کسى که طالب سعادت و مقام شامخ تقوى است، باید که جهت دوم تقوى را که پرهیز از محرمات وگناهان‏ است بیشتر اهمیت دهد؛یعنی،از چیزهایی که بجا آوردنش موجب خشم وسخط اوست،خوداری نماید؛زیرا اگراز محرمات پرهیز کرد ،عمل خوبش به هرکمی وکوچکی که باشدپذیرفته واورا به خداوند نزدیک می گرداند:« … إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّـهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ…[۹۳] »(دستغیب، ۱۳۸۸ج ،۱: ۱۰)و«آنگاه براى رسیدن به مقام ترک محرمات باید،مکروهات را ترک کند،تاترک حرام برایش آسان وباتکرارواستمرار،ملکه وعادتش شود. اگرمکروه را که انجام دادنش عقاب ندارد،ترک کند،دیگرترک حرام برایش خیلی آسان می گرددوبه تدریج عادتش می شود»(دستغیب،۱۳۸۶: ۶۰) «بعدکاربه جایى مى‏رسد که هرمکروهى را هم ترک مى‏کندوهر مستحبى را که بتواندانجام مى‏دهد، دیگرنمى‏گوید این‏که مستحب است یا مگر نه، ترک مکروه جایز است؛چون آن نهى کراهتى هم یک نوع قذارت معنوى داردوگرنه ازآن نهى نمى‏شد.به هرحال در اثر ممارست، قوه ترک مکروه نیزدراو ایجاد مى‏گرددبلکه کار به جایى مى‏رسدکه مباح راترک مى‏کند،از ترس‏ اینکه مبادا به ترک واجب برسد»(دستغیب،۱۳۸۶: ۱۰۴).پس انسان بایدازآنچه نهى شده وحتی ازمکروهات‏ پرهیز کندتا شاید به برکت همین ترک فلان مکروه باب رحمت به رویش بازگردد»( دستغیب، ۱۳۸۷ب: ۲۰۶).
بنابراین،وظیفه همه است که ازنعمت دین قدردانى کرده وازآن بهره‏مند شود،ابتدا احکام دین رایاد بگیردوبعد خودراوا دارد تا به آنچه دانسته عمل کندوسعی کندواجبى ازاو فوت نشود ومرتکب حرامى نگرددوتااندازه تواناییش درانجام مستحبات‏ وترک مکروهات،کوتاهى نکند»(۱۳۸۸ب،۱: ۱۹) .
پرهیزازمکروهات هم براى جلوگیرىازآلودگى روان و بیمارى دل آدمى است،به‏طورى که اگرمکروهى بجا آورد،اثر ناروایى درروانش مى‏گذارد(البتّه نه به مقدار اثر حرام)و نیز موجب کم شدن اجرو ثواب آخرتى هم مى‏باشد؛ مثلًا،ازجمله مکروهات پرخورى،در حال سیرى چیزى خوردن است (درصورتى‏که ضررمعتدٌّبه نداشته باشدوگرنه حرام مى‏باشد)و پرخوابى و پرگویى(درصورتى‏که سخن حرام نباشدو گرنه یک کلمه‏اش هم حرام است»(دستغیب،۱۳۹۲ب:۶۸).خداونددرقرآن مجید مى‏فرماید: «…کُلُوا وَاشْرَ‌بُوا وَلَا تُسْرِ‌فُوا ۚ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِ‌فِینَ [۹۴]».
بنابراین هرحکمی،اثرویژه خودرادارد؛«بعضى ازگناهان و مکروهات است که اثروضـعى آن فقراست ودرروایات اهل بیت علیهم السّلام ازباب لطف ذکر گردیده است.اوّلا،ترک مکروه بایدکرد؛ چون نهى شده ، البتّه اثر وضعى هم دارد وآن نیامدن فقر است به واسطه ی ترک آن مکروه خاصّ»( دستغیب، ۱۳۸۸الف: ۲۸۵).پس بایدازچیزهایى که موجب از بین رفتن یاکم شدن محبّت است، پرهیز و از گناهان دردرجه اول و مکروهات‏ دردرجه دوم دورى نمودو به چیزهایى که موجب زیاد شدن محبّت مى‏شود روى آورد(دستغیب، ۱۳۸۷ب: ۳۲).
۲-۲-۹ - احباط وتکفیر
۲-۲-۹-۱«احباط» به چه معناست؟
«احباط؛ یعنی باطل کردن وازبین بردن. اگر کسی بی ایمان از دنیا برود،هرچند از اول عمرتا آخر ،کارنیک ازاوسرزده باشد،فایده ای نخواهد داشت؛چراکه بی ایمان مردن،کـارهای نیک راضایع می کند.البتّه،ممکن است که اعمال نیک شخص کافر،سبب تخفیف درعذاب آخرتى او گردد چنان‏که درباره «حاتم طایى» و «انوشیروان‏ عادل »گفته اند:درجهنم اند لکن آتش آنها رانمی سوزاند.هم چنین شخص بی ایمانی که اعمال نیک انجام دهد،خدایتعالی درهمین دنیاتلافی نیکی هایش رامی کند؛ مثلاً، ممکن است آسان جان بدهدیا مریض نشودواگرشد،زودخوب شودو… (دستغیب،۱۳۹۰ب: ۵۱ -۵۱).
خداونددر آیه ۸و۹ سوره محمد (ص) می فرماید:«وَالَّذِینَ کَفَرُ‌وا فَتَعْسًا لَّهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَرِ‌هُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ [۹۵] »این بدان سبب است که آنها آنچه را خدا نازل کرده است، خوش نداشتندو[خدانیز ]کارهایشان را نابودکرد»؛یعنی،اگر کسى بى‏ایمان ازدنیابرود،هر چند از اوّل عمر تا آخر، کار نیک از او سرزده باشد، فایده‏اى ندارد.حال اگر کسی بگوید مگر نه این است که قرآن می فرماید:«فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًایَرَهُ؛اگرکسى‏هموزن ذره ای نیکی کردپاداشش را می بیند، جواب این است که این شخصی که کافر مرده به دست خـودش عملش راازبین بـرده؛چون باکفربه خدا،اجرباقی ورفتن به بهشت محـال است.خداوند درهمین دنیا تلافی نیکی هایش رامی کند»( دستغیب، ۱۳۹۰ب:۱۴۶-۱۴۷).
نص قرآن مجید است که می فرماید:«وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بَایتِنَا وَلِقَآءِ الْأَخِرَهِ حَبِطَتْ أَعْملُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلَّامَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ[۹۶]»؛یعنی،هرکس کافر از دنیا برود،کردارش راضایع کرده است.آنچه که از احباط درآیات مذکور ذکر شد،راجع به شرک وکفر است، اماباید ببینیم؛ آیا گناهان دیگر هم اعمال راضایع می کند؟ درجواب باید گفت آری! نسبت به بعضی ازگناهان آیات بخصوصی داریم[۹۷]، مانند عاق والدین که می فرماید ندامی رسد :«یا عاق اعمل ماشئت[۹۸]». بنابراین، اگرآه مادرپشت سرکسی باشد،کـوه،کـوه عملش را آتش می زند (دستغیب،۱۳۹۰ب: ۱۴۷).
بنابراین پاره ای از گناهان کبیره باطل کننده اعمال صالحه است لذاپرهیز از گناه مهمتر از اعمال صالحه است.«امام صادق علیه السلام فرمود:سعی وکوشش کنید دربجاآوردن اعمال صالحه واگرعمل صالح انجام نمی دهید،پس معصـیت نکنید؛ هرآینه کسی که بنامی کندوخراب نمی کند، بنایش بالا می رودهرچند کم باشدوکسی که بنا می کندوخراب می کندبنایی ندارد[۹۹]»(دستغیب، ۱۳۸۸ ج،۱: ۱۴).
«درروزقیامت اقوامی هستند که باداشتن حسناتی مانندکوههای مکه،امرمی شودایشان را به آتش ببرندگفتند:یارسول الله(ص)آیانمازگزاربوده اند؟فرمود:آری نمازمی خواندندوروزه می گرفتند و پاره ای از شب رابه عبادت مشغول بودند،لکن هرگاه براینان چیزی ازدنیاپیدامی شد،خودرا برآن می افکندند ؛یعنی،رعایت جهت حلال وحرام را نمی کردندونیز پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود : خدای را ملکی است که هرشب بر بیت المقدس ندادر می دهد:«هرکس حرامی بخورد،خدا هیچ عملی را از اونمی پذیردنه واجب ونه مستحب[۱۰۰] »(دستغیب، ۱۳۸۸ ج،۱: ۱۵).
۲-۲-۹-۲-«تکفیر» چیست؟
«تکفیر»از کفّاره به معناى پوشانیدن ومحو کردن اثرگناهى است که واقع شده است. شکّى نیست که قبول ایمان کردن،اثر کفرسابق را محو مى‏کند.پس اگر کسى از اوّل عمر بى‏ایمان باشد وآخرعمر با ایمان گرددو از دنیا رود، یقیناً اهل نجات می باشدو امّا محو کننده قطعى اثر گناهانى که واقع شده توبه جامع شرایط است؛ چنانچه درباره اهل توبه در قرآن مجید فرموده: «… فَأُولَئکَ یُبَدّلُ اللَّهُ سَیَاتِهِمْ حَسَنتٍ‏ …[۱۰۱]»وامّا غیرازتوبه صادقه حسنات نیزمحو کننده وپاک کننده گناهان است که خداوندمی فرماید:«…إِنَّ الْحَسَنتِ یُذْهِبْنَ السَّیَاتِ‏[۱۰۲] …» ؛یعنی، بجا آوردن حسنات، پاک کننده سیّئات است که در بسیارى ازروایات پاره‏اى از حسنات که این اثررا داردوپاک کننده است،ذکر شده ؛مانند این روایت که درجلد پانزدهم بحار آمده:«شخصى نزدخاتم الانبیاء صلى الله علیه وآله آمدوعرض کردگناه من بزرگ است : (گناهش این بود که درجاهلیّت دخترش رازنده به‏ گورکرده بود).عرض کرد:عملى یادم بدهیدتاخداى تعالى مرابیامرزد.فرمود: مادردارى؟عرض کرد : نه(معلوم مى‏شود نیکى به مادر بزرگترین علاج این گناه ونظایر آن مى‏باشد).فرمود: خاله دارى؟ گفت:آرى.فرمود:بروبه خاله‏ات نیکى کن(تابه واسطه علاقه‏اش به مادرت، نیکى به مادر هم شده باشد).بعد فرمود: لو کان اُمه[۱۰۳]‏؛یعنى، اگر مادرش بود، بهتر بود»؛ چون نیکى کردن به مادر، اثرش در پاک شدن از چنین گناهى یقیناً بیشتر است»( دستغیب،۱۳۹۰ب: ۱۴۸-۱۴۹).
۲-۲-۱۰-تجسم اعمال
«تجسم اعمال»یعنی هرکاری که آدمی دردنیاانجام می دهد،صورت وشکلی داردکه صورت ملکوتیش همواره ثابت باقی می ماند.قرآن مى‏فرماید: «آنچه کردند حاضر مى‏یابند».در قیامت هر کسى خودعملش رامى‏یابد، حقیقتش رامشاهده مى‏نمایدوعین عمل مثلًا به‏صورت جانورآشکار مى‏گردد. این‏جا،انسان خوش ظاهروپاک است،امّا ملکوت و باطنش گرگ درنده‏اى است که وارد محشرمى‏شود. (دستغیب، ۱۳۸۹:ج۱۱۷).«صورت باطنی اعمال همراه خودآدم است که فردای قیامت باآن صورت واردمی شود» (دستغیب، ۱۳۹۲الف: ۷۳).
درآیه دیگر مى‏فرماید:«روزى که هر کس آنچه کرده است،حاضر شده مى‏یابد…»؛یعنی،فرداى قیامت روزى است که هرنفسى آنچه به‏جاى آورده،حاضرمى‏بیند.خودعمل؛یعنى،ملکوتش- که جزایش باشد-همراه اوست؛همان‏گونه که ملکوت نمازوروزه‏هاى ماه رمضان همراهت هست،سخنهاى نیک و خیر خواهى‏ات همراهت هست.دوست مى‏دارد،اى کاش کارهاى زشتم،مرا رها مى‏کرد.ملک عمل این‏جا فانى مى‏شود؛امّا ملکوت مى‏ماند، یا نور است، یا ظلمت، عطر است یا گند، زیباست یا زشت، خوشگل‏ترین صورتهاست یا بدترین آنها. درقرآن مى‏فرماید:«فرداى قیامت سرازقبر درمى‏آورندتا ببیننداعمالشان را».ملکوت اعمال متّصل به افراد است.اگر خوب باشد،از آن بهره مى‏برندواگر بدباشد ازآن ناراحت مى‏شوند.غرض این است که،تجسّم‏ اعمال‏ ازعلّت ومعلول بالاتر است وانسان نمی تواند بگوید،در برابر غیبتى که کرده، چگونه لاشه مردار مرتّباً با اوهمراه می باشد؛چرا که غیبت کردن، لاشه خورى است.انسان خودش می داند که درهرعالمى،عمل، ظهورى دارد، ظهور غیبت در ملکوت، لاشه مردار است(دستغیب، ۱۳۸۹ج: ۱۲۷).
*بخش سوم :تاثیر گناه برعمل انسان براساس دیدگاه جوادی آملی
۲-۳-۱-گناه وآثارآن
«گناه»که در لغت عرب به «اثم» و «عصیان» گفته مى‏شود، به معناى «سرپیچى و خطا و لغزش و مخالفت با امر و نهى مولا» مى‏باشد؛یعنى،انجام کارى که درنظر مولاوخالق،ناپسندونکوهیده مى‏باشد چون داراى مفسده است، مورد نهى قرار گرفته.
بنابراین،گناه مخالفت با عبودیت وبندگى است.انسان گناهکار، شهوت وغضب راکه از فروعات انسانندوبایداز عقل او اطاعت کنند،به جاى امیرِ معزول؛یعنى،عقل مى‏نشاندوزمانى که شهوت و غضب، فرمانرواى درون او شدند،محبوب او خواهندبود وآنگاه هر کارى انجام مى‏دهد (جوادی آملی،۱۳۸۶: ۳۳۲).
جوادی آملی با استفاده ازآیات قرآن و روایات اهل بیت(‏ع)ازگناهان با تعبیرهای گوناگون یادمی نماید که به مواردی ازآن اشاره می گردد:
۱-گناهان به عنوان حبایل یا مصاید شیطان می باشند؛یعنى،گناهان دام‏هایى هستند که شیطان به وسیله‏ى آنها،انسان‏هارا شکارمى‏کندو بندهاوطناب‏هایى است که باآنها،انسان‏هارا به بندمى‏کشد که این طناب‏ها هم رنگارنگ وضخیم ونازک است وشیطان هر کسى رابا نوع خاصى مى‏فریبد،عده‏اى را با ثروت وعده‏اى رابا مقام ومنصب وعده دیگررابا غریزه جنسى وامثال آن وآتش جهنم هم با لذت‏ها و شهوت‏ها پیچیده ودرهم آمیخته است، به این معنا که درون دام، آتش و بیرون،جام شهوت و انسان
به طمع جام شهوت به دام شعله ی مى‏افتد(جوادی آملی ،۱۳۸۷ج: ۳۱۹-۳۱۸).
۲-گناهان تیرهای شیطانندکه از چلّه کمان اوبه سوی آدمی پرتاب می‏شود.از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)نقل شده است:«ألنظر سهْم مسموم من سهام إبلیس[۱۰۴]».البته دراین حدیثْ،نگاه به عنوان مثال ویکی ازمصادیق آن ذکر شده است وگرنه هر گناهی تیر مسموم شیطان است و نگاه خصوصیتی ندارد. بسیاری از گناهان بدتر از نگاه شیطانی و دارای آثار تخریبی بیشتری است(جوادی آملی،۱۳۸۴ج :۱۰۹).
۳- گناه درفرهنگ قرآن،قفل دل است وکسی که دل خودرا قفل کند،خداوند هم برآن دل، خاتم ومهرمی‏نهد[۱۰۵]وتنها معصومان واهل بیت طهارت(علیهم‌السلام)اندکه با طهارت درونی خودازچنین قفلهایی مبرّاودراوج تطهیربامکنون قرآن کریم درارتباط اند(جوادی آملی ،۱۳۸۸ و :۱۲۶).
۴-خدای سبحان درون گناه راشعله آتش معرفی کرده است:« إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارً‌ا…[۱۰۶]».آنچه ازمال یتیم که به ستم ازاوگرفته شود،گرچه به ظاهر غذاست ولی درباطن آتش است.بنابر این کسی که پایان کار و درون گناه رامی‏بیند که آتش است، فراموش هم نمی‏کند؛از این رو نه عمداًخودرابه گناه می‏آلاید ونه سهواً(جوادی آملی،۱۳۸۷ب ،۹: ۲۳).
در قرآن کریم حتی میل به گناه نیز مایه برخورد با آتش جهنم معرفی شده است؛ چنانکه خداوند به مسلمانان می‏فرماید: «وَلَا تَرْ‌کَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ‌[۱۰۷]» (جوادی آملی، ۱۳۸۹ ح،۲ :۴۵۵).
۵- گناه وارتکاب کارناپسند همچون سَمّ است که فطرت آدمی آن را نمی‏پذیرد؛یعنی، همانطور که مزاج انسان در ابتدای کارْ سمّ را نمی‏پذیرد ولی بعد از اعتیاد ممکن است از آن لذت کاذب ببرد، گناه هم برای مزاج فطرت توحیدی همانندسمّ، تحمیلی است،مگربعدازاعتیاد به آن که دراین صورت تحمیل براونخواهدبود(جوادی آملی، ۱۳۸۴الف: ۱۷۴(.به عبارت دیگرگناه،چون سمی است که مجاری ادراک را می‏بندد، آنگاه ،دیگرراهی برای درمان نمی ماند؛از این رو نتیجه تلخ تداوم گناه و تبهکاری، کفر است: «ثُمَّ کَانَ عَاقِبَهَ الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوأَىٰ أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّـهِ[۱۰۸]»؛یعنی،گناه عادیِ مستمر، به کفر منتهی می‏شود(جوادی آملی، ۱۳۸۷ب،۹ :۳۵۷) .
همانطورکه اعتیادبه موادسمّی،سرانجام معتادان رابه هلاکت می‏رساند،اعتیادبه گناه نیزروحِ انسانی رابه هلاکت دایمی وقطعی می‏کشاند.خدای سبحان می‏فرماید:«… لِّیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَهٍ وَیَحْیَىٰ مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَهٍ[۱۰۹]».نتیجه هرحرکت به طور قطع مشخص است؛معارف وحقایق الهی وانجام دستورهای سودمنددینی،انسان رازنده می‏کند،چنان که عقاید باطل واخلاق زشت واعمال حرام،انسان را می‏میراند (جوادی آملی، ۱۳۸۴a : 174).
هیچ سمّی به اندازه گناه وهیچ آتشی به اندازه جهنّم، بی رحم نیست؛ زیرا سمّ وآتش دنیارحمی نسبی دارد.آتش دنیا انسان رامی‏سوزاند؛وقتی سوزاندتاآن حدّکه انسان احساس درد می‏کند، درد می‏کشد ،اماوقتی بی‏هوش شد،دیگر دردی احساس نمی‏کند؛مانند کسی که در اتاق عمل، بی‏هوش است،بدن اوراقطعه قطعه می‏کنند،ولی دردی را احساس نمی‏کند؛امّا آتش قیامت و جهنّم، آن قدر بی رحم است که دائماً می‏سوزاند و دائماً هم انسان احساس سوزش می‏کند(جوادی آملی، ۱۳۸۷ج :۱۱۵).
۶- گناه حجابی است دربرابر دیده بصیرت انسان که نمی‏گذارد راه واسرارحق برای انسان روشن شودولذااگرانسانی بخواهد،در محدوده هستی خود،ولی شودو خود راازولایت شیطان نجات دهد، باید قلبش راازهوا خالی کرده ودر مقام عمل نیزازگناه اجتناب کند(جوادی آملی، ۱۳۸۸ز: ۸۳)؛به عبارت دیگرگناه، حجاب است و تارو پودهای پرده حجاب، خودبینی است که هیچ حجابی بدتراز آن نیست.امام موسی بن جعفر(سلام الله علیه) چنین فرمود: «لیس بینه و بین خلقه حجاب غیْر خلقه أُحتجب بغیر حجابٍ محجوبٍ واسْتُتر بغیر سترٍ مستورٍ لا إله إلا هو الکبیر المتعال[۱۱۰]»؛یعنی ،اگر حجابی در میان است، همان خودبینی خلق است و اگر پرده‏ای آویخته باشد، همان غرور مخلوق است وگرنه آن پری روی، پرده‏ای ندارد(جوادی آملی، ۱۳۸۸ک : ۳۶۷).
بنابراین حجابی که مانع رسیدن به علم‏الیقین و شهود بهشت و دوزخ است،همان حجاب گناه است و اهل باطن که از گناه مبرّاهستند،جهنّم و بهشت و نیزغوطه‏ور بودن تبهکاران در جهنّم و تنعم بهشتیان درآغوش نعمتهای بهشتی را هم اکنون می‏بینند.گناه تعفّنی است که بوی بددارد و فرموده‏اند: «تعطّروا بالاستغفار لایفضحنّکم روائح الذنوب[۱۱۱]»( جوادی آملی، ۱۳۸۸ک : ۲۶۶).از این رو باید از آن اجتناب کرد.چون اجتناب ازگناه ، خود به خود مطلوب است،خواه به صورت ملکه باشدیا به صورت گذراوغیر ملکه (حال)؛زیرا در هر صورت باعث نجات انسان از هلاکت و مسمومیت است،لیکن تردیدی نیست که مطلوب اصلی شرع مقدّس،وجود ملکه تقواست تاانسان را از هرگناه بیمه کند.چنان که واکسینه کردن درمقابل بیماری و ایجاد مصونیت در برابر میکرب‏های بیماری زا از جایگاه ویژه‏ای در طبّ بدن برخوردار است(جوادی آملی، ۱۳۸۹م ،۱: ۳۹۲).
۷- گناه رَیْن و چرک است که چشم دل را می‏گیردویاهمچون لایه است که روی دل می‏نشیند و روی قلب نقش می‏بندد.«انسان»پیامبر، کوثر،صراط و میزان را باچشم ظاهرنمی‏بیند،بلکه باچشم دل می‏بیندووقتی جلو ی چشم دل رالایه‏های متراکم گرفته باشدتالایه‏روبی نکنندواین غبارها وچرک ‏هاوگردها را نگیرند،آینه دل اسرار قیامت رانمی تواندببیند(جوادی آملی، ۱۳۸۸م: ۳۸۷).
۸-گناه وتبهکاری،الحادوتقلیدِ باطل ازگذشتگان قفل قلب آدمی است وانسان راازتدبّر درمعارف واسرارقرآن بازمی‏دارد.معارف قرآنی دردل بسته نفوذنمی‏کند،اماکسانی که فطرت خویش راحفظ کرده باشند،چه مانندصُهَیْب ازروم آمده باشندویا مانندسلمان ازایران ویامانند بلال ازحبشه ویاهمانند عمّارو ابوذرازسرزمین حجاز برخاسته باشند،همه دربرابراین کتاب الهی یکسانند،زیراقرآن کریم اختصاصی به اقلیم یانژادخاصی ندارد،بلکه شفای دردهای روحی وعامل هدایت ورحمت برای همه ی انسان ها ست:«یاأیّها النّاس قدجاءتکم موعظه من ربّکم وشفاءلمافی الصّدوروهدیً ورحمه للمؤمنین»(جوادی آملی،۱۳۸۸ل: ۳۷). خداونددرسوره ی محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم)می‏فرماید:« أَفَلَا یَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا[۱۱۲]» از این آیه استفاده می‏شود که دل انسان‏هابه وسیله معصیت قفل می‏شودوباقفل شدن دل،معارف درآن راه پیدانمی‏کند،وقتی معارف به دل راه پیدانکرد،چنین دلی جولان‏گاه وهم،خیال،مغالطات وپندارهای باطل می‏شود.انسانی که گرفتار وهم و خیال و پندارهای باطل شد، از ولایت الهی محروم است(جوادی آملی، ۱۳۸۸ز: ۸۲).
۹-گناه زنگاری است که برقلب زده می‏شودوبدین‏سان ازمشاهده آیات ونشانه‏های خداوند درجان وجهان نابینامی‏گردد.چنان‏که مولای عارفان حضرت سیدالشهداء حسین بن علی(علیهما‌السلام) می‏فرماید:«…عمیت عین لا تراک علیها رقیباً[۱۱۳]».
پس هیچ یک از اسمای حسنای جمالیه و جلالیه را نمی‏بیندوهنگامی که می‏میرد و به عالمی که در آن اسرارنهان آشکارمی‏شود،منتقل می‏شود،درحالی که ضمیر اونابینا بوده،باطنش ظهور می‏یابد ودرآن روزنابینامحشور می‏گردد؛«…ونحشره یوم القیمه أعمی»؛یعنی نابینانسبت به مشاهده حق وجمال اوو رحمت خاص او،زیراخدای متعالی می‏فرماید:«کَلَّاإِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ یَوْمَئِذٍلَّمَحْجُوبُونَ[۱۱۴]»( جوادی آملی، ۱۳۸۹ک : ۲۳۵).
۱۰-قرآن کریم،تباهی وگناه رابه منزله غباری می‏داند که آیینه ی شفاف دل راتیره نموده، قلب را ازعلوم ومعارف عقلی بی‏بهره می‏سازد؛وقتی چنین شد،قلب بسته وتیره،ایمان وگرایش به حق نخواهدداشت؛از این رو تبه‏کاران در باره معارف عقلی،دیدقوی ندارندوواقعاً آن را ادراک نمی‏کنند. لذا به انکار،جمود،تعصب، حمیّت بی‏جا و باطل دست می‏زنند(جوادی آملی،۱۳۸۵ ،۸: ۶۸).
جوادی آملی گناه را مهم‌ترین خطر می داند و یادآور می شود: در جریان یوسف(ع) در سوره مبارکه یوسف آیه ۲۴ این چنین فرمود: «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلاَ أَن رَأی بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ[۱۱۵]»؛یعنی،آن زن دربرخوردبایوسف(ع)قصد کرد، ولی یوسف(ع) قصد و خیال نکرد؛ چون فعل خارج که محقق نشداز هیچ طرف، قصد و خطور قلبی برای آن زن حاصل شد،ولی برای وجود مبارک یوسف(سلام الله علیه) حاصل نشد،برای اینکه فرمود: «لَوْ لاَأَن رَأی بُرْهَانَ رَبِّهِ؛اگربرهان وشهود حق را نمی‌دید،قصدمی‌کردوچون برهان حق رادید، قلبش خطورنکردوقصدهم نکرد،پس وجودمبارک یوسف(سلام الله علیه)همان‌طوری که درمقام فعل معصوم بود،درمقام خطور نیّت هم معصوم بود.شاهد بحث آن است که فرمود:چون برهان رب رادید،از خطرِ
قصدِ گناه نجات پیدا کرد(جوادی آملی، ۱۳۸۹د،۱۹: ۲۳۳).
از نظرجوادی آملی،گناهان آثار خاصّ خودشان را دارند؛در قبال این گناهان, اطاعات نیزآثار مخصوص خودشان رادارند.بعضی از اطاعات وکارهای خیر است که درمعرفت‌افزایی اثردارد، بعضی در محبت اثردارد، بعضی در شوق واشک‌ریزی اثر دارد.اگرکسی بخواهددرجهاد اکبر پیروز شود هیچ چاره ندارد،مگراینکه مسلّح باشد.پیروزی درجهاداصغر،سلاحش آهن است که درجنگ تحمیلی دیدیم ,پیروزی در جهاد اوسط ،سلاحش اشک است.بنابراین هر گناهی یک حجاب ویژه است وهراطاعتی یک راه خاص است.اینکه خداوند فرمود:«الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا[۱۱۶]»همه این راه‌های فرعی به آن بزرگراه که صراط مستقیم است،متّصل است؛ صراط مستقیم بیش از یکی نیست؛ اما این راه‌های فرعی که به آن صراط مستقیم می‌رسد،متعدّد است فرمود: ما این راه‌ها را نشان می‌دهیم.
خـدای سبحان براساس ستاریّت خود،دردنیامکـنونات درون انسان هاراجزدرمواردی اندک برچهره هایشان ظاهرنمی‏کند،امادر قیامت که روز ظهور حقّ است،اثرگناه وطاعت که سیاهی و سفیدی چهره است ظاهرمی‏شود؛ همان‏گونه که دردنیا،شرمْ وصفی نفسانی است وچهره راسرخ می‏کندوهراس،مایه رنگ باختگی وزردی چهره است،در قیامت نیز خاطرات و نفسانیات انسان در چهره‏اش اثر می‏گذارد (جوادی آملی، ۱۳۸۸ل،۱: ۳۶۷).
اثرتلخ برخی ازگناهان دردنیا ظاهر می‏شود.فرومایگی و خواری و زبونی ازآثار مشئوم خیانت درامانت است وچون حق بیت المال عمومی است وافراد محروم وفقیر در آن سهیم‏اند،خیانت در آن سبب زبونی فزونی است(جوادی آملی، ۱۳۸۹د،۱۹: ۲۳۳).
درپایان این مبحث به پاره ای از آثارگناه ار منظر حضرت آیت الله جوادی اشاره می کنیم :
۲-۳-۱-۱-گناه درواقع چرک و رین است وروح راتیره مى‏کند.انسان براثرگناه،نه خواب خوبى داردتادررؤیـا معـرفتى نصیب وى شودونه بیـدارى خوبى داردتابتـواند علـم درستى راکشف وتعلـیم صحیحى را نصیب دیگران کند.بنابراین،اگر روح تیره شود، بسیارى از اسراراز او نهفته است. روحى که خداآن رامنبع الهام قرارداده و به آن سوگند یاد کرده است.این که گفتند سالک،کم سخن و مواظب خوراکش باشد،براى همین است که صداى الهام‏هاى الهى رابشنود،چون اگرکسى بخواهد صداى درون را بشنود، ناچار است که خود ساکت باشد و حرف نزند(جوادی آملی، ۱۳۸۶ :۱۵۹-۱۵۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:28:00 ق.ظ ]