کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



چالش‌ها و مشکلات

 

شاید بتوان از چالش‌های اصلی این گروه، به سه مورد اشاره کرد:
۱. نحوه پایان یافتن هر کمپین
۳. بزرگ شدن جمع اصلی تصمیم گیرنده و ضعف الگوی شورای عمومی برای تصمیم گیری سریع
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲. ناتوانی در اولویت‌بندی عملی برای پیگیری مطالبات

 

 

 

ج) زنان اصلاح‌طلب
پیشینه زنان اصلاح‌طلب، به گروه‌های زنان اسلام‌گرایی باز می گردد که از اواخر دهه ۱۳۶۰ به مسائل زنان حساس شدند. «نقطه آغاز انسجام زنان اصلاح طلب را می توان زمانی دانست که ستاد انتخابات خاتمی بخش ویژه ای را به زنان اختصاص داد. در آنجا بود که اولین هسته سیاسی زنان اصلاح طلب با حضور زهرا شجاعی، فخرالسادات محتشمی پور، فریده ماشینی و دیگران شکل گرفته و بعدها با تاسیس حزب مشارکت در آنجا نهادینه شد» (عباسقلی‌زاده، ۱۳۸۶). در واقع، تا زمان حضور اصلاح‌طلبان حکومتی در دولت، اکثر زنان اصلاح‌طلب در مقام‌های دولتی فعالیت داشتند. البته برخی از آنها نیز نماینده مجلس بوده یا در قالب احزاب سیاسی و سازمان‌های غیر دولتی فعالیت می‌کردند. جرقه‌های نخستین فعالیت مستقل آنها از سال ۱۳۸۲ آغاز شد.
اما در حقیقت، پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴، بسیاری از آنها از قدرت دور شدند، و در نتیجه به فعالیت در قالب گروهی مستقل از دولت اقدام نمودند. حتی برخی از آنها در تجمع ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ حضور داشتند، که نشان‌دهنده تغییری جدی در نگرش آنها بود. سرانجام، در سال ۱۳۸۵، پس از انتخابات شوراها، مجمع زنان مدیر در پیوند با زنان فعال سیاسی که عمدتاً در احزاب اصلاح طلب عضویت و فعالیت داشتند، «مجمع زنان اصلاح‌طلب» را بنیان گذاشتند (عباسقلی‌زاده، ۱۳۸۶). برنامه‌های اصلی زنان اصلاح‌طلب تاکنون معطوف به انتخابات شوراهای شهر (دوره سوم) و همچنین مجلس شورای اسلامی (دوره‌های هفتم و هشتم) بوده است. در واقع، توجه به ابزارهای سیاسی از ویژگی‌های بارز این جریان از زنان به شمار می آید.
توجه زنان اصلاح‌طلب به ارائه تفاسیر مترقی از اسلام در خصوص حقوق زنان نیز از جمله دیگر ویژگی‌های آنها به شمار می آید. در واقع، زنان اصلاح‌طلب تلاش می کنند که از طریق ارتباط با مردان سیاست و همچنین مراجع مذهبی، تفاسیری برابری‌خواهانه از اسلام را رواج دهند. همچنین، در این خصوص بر تقویت فقه پویا تاکید دارند. در جدول زیر، مشخصات این گروه از زنان بطور خلاصه آمده است:
جدول شماره ۵: مشخصات ائتلاف زنان اصلاح‌طلب

 

 

سابقه اعضای اولیه

 

جمع اولیه تشکیل دهنده این جریان، عمدتاً زنانی بودند که سال‌های پایانی دهه ۱۳۶۰ به مسائل زنان حساس شدند. برخی از آنها در دوره دولت خاتمی، در دولت حضور داشتند و گروهی دیگر عضو احزاب اصلاح طلب بودند. جمعی از آنها نیز در قالب تشکل‌های غیردولتی نزدیک به اصلاح‌طلبان فعالیت داشتند.
در حال حاضر جمعی از زنان عضو حزب مشارکت، انجمن رزا، جمعیت زنان مسلمان نواندیش، گروه حقوق بشر زنان، جمعی از زنان مدیر، تحت عنوان مجمع زنان اصلاح‌طلب با هم کار می‌کنند.

 

 

 

اهداف و استراتژی

 

هدف مشخص این جریان را می‌توان «ارتقای مشارکت سیاسی زنان» عنوان کرد. در واقع، زنان اصلاح‌طلب معتقدند که با افزایش حضور و مشارکت زنان در موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی، آنها می‌توانند با وضع قوانین و سیاستگذاری‌های لازم در جهت بهبود وضعیت زنان اقدام کنند.
در این خصوص، استراتژی آنها توانمندسازی زنان است تا بتوانند از فرصت‌های مشارکت سیاسی استفاده کنند.
البته، می توان تقویت نواندیشی دینی در حوزه حقوق زنان را نیز جزء استراتژی‌های آنها برشمرد.

 

 

 

روش‌‌ها و ابزار

 

برای نیل به این اهداف، روش اصلی مورد توجه زنان اصلاح‌طلب، استفاده از فرصت‌هایی همچون انتخابات مجلس شورا یا شوراهای شهر و روستا است. البته، این گروه از زنان، از ابزارهای رسانه‌ای، برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای توانمندسازی اعضای خود، و همچنین برگزاری نشست‌های سراسری نیز استفاده می‌کنند.
بعلاوه، زنان اصلاح‌طلب نسبت به سایر مسائل زنان نیز واکنش نشان می‌دهند و در مواقع ضروری با دیگر جریان‌‌های جنبش زنان وارد ائتلاف می شوند.

 

 

 

ساختار سازمانی

 

از آنجایی که اکثر زنان اصلاح‌طلب پیشتر در سازمان‌هایی رسمی حضور داشتند، نحوه سازماندهی درونی آنها نیز به صورت بوروکراتیک و هرمی شکل است. البته، با این وجود، آزادی عمل شخصی برای آنها وجود دارد. اما اکثر گروه‌های آنها از ساختاری سلسله مراتبی تشکیل شده‌اند.

 

 

 

چالش‌ها

 

می‌توان سه چالش عمده برای این جریان بر شمرد:
۱. وجود دو رویکرد متفاوت در مورد تمرکز بر فعالیت‌های مدنی یا سیاسی
۲. وجود اختلاف نظر در مورد تقدم و تاخر حقوق زنان و تفاسیر اسلامی نسبت به یکدیگر
۳. چگونگی تنظیم رابطه با گروه‌های سکولار جنبش زنان

 

 

 

د) زنان چپ‌گرا
ریشه اصلی جمع زنان چپ‌گرا را می‌توان در محافل زنان در اوایل دهه ۱۳۷۰ جستجو کرد. هرچند برخی از این زنان در گروه‌های دیگر بویژه کمپین یک میلیون امضاء پخش شدند، اما بخشی از آنها، بخصوص گروه‌های باقیمانده از جمع هواداران حرکت جهانی زنان در قالب یک گروه کوچک به فعالیت جداگانه خود ادامه دادند. بدنه اصلی این گروه از زنان، یا مربوط به گروه زنان اسفند است، یا برخی از زنانی که شوهران‌شان در سازمان‌های چپ عضو بوده‌اند. برخی از زنان عضو کانون نویسندگان را نیز می‌توان عضو این جریان دانست.
موضوع محوری این گروه از زنان در حال حاضر تمرکز بر مسائل اقتصادی زنان، بویژه فقر زنان استوار است. بعلاوه، توجه به مسئله صلح و اعتراض به خطر جنگ علیه ایران نیز یکی از موضوعات مورد توجه آنان است. جمع زنان چپ‌گرا پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، به تدریج تضعیف شدند و به فعالیت‌های محدود محفلی بازگشتند. البته، در سال ۱۳۸۵ تلاش کردند که با همکاری گروهی از دانشجویان چپ‌گرا مجدداً بدنه خود را احیاء کنند، اما در نهایت تلاش آنها موفقیت آمیز نبود. هرچند به تازگی زمزمه فعالیت مجدد آنها در قالب تشکیل گروه‌های مطالعاتی شنیده می‌شود. البته، با وجود اینکه این گروه از زنان در حال حاضر کمتر فعال بوده و دیده نمی‌شوند، اما از شبکه روابط گسترده‌ای برخوردار است. در جدول زیر، برخی از مشخصات آنها بطور خلاصه ‌آمده است:
جدول شماره ۶: مشخصات جمع زنان چپ‌گرا

 

 

سابقه اعضا

 

اعضای اصلی این جمع، نیروهای باقیمانده محافل زنان چپگرایی هستند که نتوانستند در قالب گروه‌های کاری یا ائتلاف‌ها فعال شوند. بعلاوه، جمعی از زنانی که شوهرانشان عضو سازمان‌های چپ‌گرا بوده اند. چند تن از زنان عضو کانون نویسندگان را نیز می‌توان در این جریان جای داد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-22] [ 11:53:00 ب.ظ ]




۲ـ۶ـ۳ـ متغیر وابسته
از آن جا که در این تحقیق قصد بررسی تأثیر اینترنت بر نگرش فرهنگی روحانیون را داریم، بنابراین، «نگرش فرهنگی» به عنوان متغیر وابستۀ این پژوهش محسوب می‌شود که از آن به عنوان Y نام می‌بریم.
دانلود پروژه
۱ـ۲ـ۶ـ۳ ـ تعریف نگرش فرهنگی
با توجه به مطالبی که در فصل دوم در خصوص نگرش، ویژگی‌ها و مشخصات آن توضیح داده شد، در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت: «نگرش عبارت است از قضاوت درونی افراد، نسبت به هر آنچه در محیط پیرامونشان با آن‌ مواجه می‌شوند، که این قضاوت، می‌تواند شکل‌دهندۀ رفتار، عقاید، ارزش‌ها، باورها و علایق و احساسات آن‌ ها باشد».
کلمۀ «قضاوت» در این تعریف، نشان‌دهندۀ عامل ارزش‌یابی در نگرش است و از آن جا که هیچ ارزش‌یابی و قضاوتی بدون شناخت صورت نمی‌گیرد، طبیعاً عنصر شناخت در این تعریف پیش‌فرض نگرش در نظر گرفته شده است. تأکید بر درونی بودن این قضاوت، نشان می‌دهد که این ارزشیابی در درون و ذهن فرد صورت می‌گیرد و لزوماً نیازی نیست که بر اساس شواهد و مدارک و به صورت علنی اعلام گردد. عنصر شناخت یک بار دیگر در مواجهۀ فرد با هر آنچه در محیط پیرامونش وجود دارد، برجسته شده است؛ چرا که نفس عمل مواجهه با چیزی، به معنای کسب شناخت از آن چیز است، ولو این که این شناخت، یک شناخت ظاهری و یا حتی آشنایی با یک واژه باشد. آوردن کلمۀ «هر آنچه» جای هیچ استثنایی را برای موضوع مورد شناخت باقی نگذارده است و بدین ترتیب تأکید می‌کند که نگرش‌ها می‌توانند در خصوص تمام امور و پدیده‌های مادی و معنوی، عینی و انتزاعی و… در درون افراد شکل بگیرند.
قسمت دوم تعریف، در واقع به اجزای سه‌گانۀ نگرش اشاره دارد و بیانگر این نکته است که نگرش‌ها می‌توانند در سطوح مختلف شناختی، عاطفی و رفتاری فرد نمود پیدا نمایند. اما کلمۀ «می‌تواند» نشان می‌دهد که این نمود، حتماً نباید رخ دهد و چه بسا نگرشی به صورت مخفی در درون شخص نگه داشته شود و چه به صورت عمدی و یا سهواً در هیچ یک از حالات او بروز ننماید.
همان طور که اشاره شد، «فرهنگ» نیز کلیّت درهم‌تافته‌ای از تمام چیزهایی است که شکل و محتوای زندگی انسان را سامان داده‌اند، بنابراین آن را نمی‌توان به جنبه‌های مشخصی از زندگی بشر و یا شیوۀ خاصی از زندگی (برای مثال نخبگان جامعه) محدود کرد. اما در این پژوهش برای این که بتوانیم سنجه‌های قابل قبولی برای سنجش مفهوم نگرش فرهنگی فراهم آوریم به طوری که تا حد ممکن تمام جنبه‌های مهم این مفهوم گسترده را پوشش دهد، سعی کرده‌ایم تا آن جا که امکان دارد، تمام ابعاد فرهنگ (شامل ابعاد اجتماعی، عقیدتی، مذهبی، آیینی، صنفی، آموزشی، تربیتی، سیاسی، تفریحی و هنری) را در طراحی پرسش‌ها مدّ نظر قرار دهیم.
۲ـ۲ـ۶ـ۳ ـ تعریف عملیاتی «نگرش فرهنگی» (Y)
ـ فهرست زیر شامل خصوصیاتی است که می‌توان کودکان را به فراگیری آن‌ ها در منزل تشویق کرد. کدام یک از آن‌ ها از نظر شما مهم‌تر از بقیه است؟
۱ـ استقلال ۲ـ پشتکار و سختکوشی ۳ـ احساس مسئولیت ۴ـ قدرت تخیل ۵ـ اراده، پایداری عقیده ۶ـ مدارا و احترام نسبت به سایر مردم ۷ـ حسابگری، پس‌انداز پول و اموال ۸ـ ایمان مذهبی ۹ـ تواضع ۱۰ـ مشارکت در فعالیت‌های گروهی ۱۱ـ آشنایی با مسائل سیاسی ۱۲ـ نوآوری ۱۳ـ گفت و گو و پرسشگری ۱۴ـ مهارت‌های زندگی ۱۵ـ اطاعت‌پذیری ۱۶ـ سایر
ـ کدام یک از موضوعات زیر برای مطالعه مفیدتر می‌دانید؟
۱ـ ادبی ۲ـ تاریخی ۳ـ تربیتی و روان‌شناسی ۴ـ اجتماعی و فرهنگی ۵ـ سیاسی ۶ـ عرفانی ۷ـ علوم غریبه ۸ـ فلسفه ۹ـ مذهبی ۱۰ـ کتاب‌های درسی ۱۱ـ ورزشی ۱۲ـ سایر
ـ بعضی‌ها معتقدند «اگر دین از سیاست جدا باشد، پاک‌تر می‌ماند» نظر شما در این مورد چیست؟ (طیف لیکرت)
ـ در کل، تأثیر هر یک از رسانه‌های زیر را بر وضعیت فرهنگی کشور چگونه ارزیابی می‌کنید؟ (طیف لیکرت)
۱ـ اینترنت ۲ـ رادیو و تلویزیون‌های داخلی ۳ـ رادیو و تلویزیون‌های خارجی
ـ نظر شما در مورد هر یک از رفتارهای اجتماعی زیر (در مورد خودتان) چیست؟ (طیف لیکرت)
۱ـ تعریف لطیفه (جوک) و شوخی با افراد غیر روحانی ۲ـ پوشیدن لباس با رنگ‌های شاد ۳ـ استفاده از ادکلن ۴ـ امانت گرفتن فیلم سینمایی از ویدئو کلوپ ۵ـ استفاده از صوت قرآن به عنوان صدای زنگ موبایل ۶ـ تذکر به زنان بدحجاب ۷ـ انجام ورزش با لباس ورزشی در اماکن عمومی ۸ـ قدم زدن و گفتگو با همسرتان در مکان‌های عمومی مثل خیابان، بازار، پارک و… ۹ـ عکس دسته‌جمعی گرفتن با محارم در مکان‌های گردشی ۱۰ـ خطاب کردن همسرتان با اسم کوچک در بین اقوام نزدیک ۱۱ـ برگزاری مراسم سالگرد ازدواج ۱۲ـ صله رحم از اقوامی که احتمالا به مناسبات دینی پایبند نیستند یا پایبندی کمی دارند ۱۳ـ استفادۀ همسرتان از پوشیه (پوشش صورت) هنگامی که همراه با شما در اماکن عمومی حاضر می‌شود ۱۴ـ حضور با خانواده در نماز جمعه
ـ با کدام یک از نظرات زیر بیش‌تر موافقید. (لطفاً فقط یک گزینه را انتخاب کنید)
۱ـ محتوای آموزشی حوزه، کافی نیست و باید موضوعات جدید را وارد آموزش‌های حوزوی کرد ۲ـ محتوای آموزشی حال حاضر حوزه مناسب است، فقط باید آن‌ ها را به زبان روز درآورد ۳ـ فرم و محتوای آموزشی حوزه‌ها مناسب است و هر گونه دستکاری در آن‌ ها موجب تحریف این آموزش‌ها خواهد شد
ـ ترجیح می‌دهید کدام یک از فعالیت‌های هنری زیر را انجام دهید؟
۱ـ عکاسی ۲ـ خطاطی ۳ـ نقاشی ۴ـ طراحی و گرافیک ۵ـ ترتیل‌خوانی و صوت قرآن ۶ـ تواشیح‌خوانی ۷ـ شعر ۸ـ کلکسیون ۹ـ روضه خوانی و مداحی ۱۰ـ نواختن موسیقی ۱۱ـ فیلم‌سازی ۱۲ـ سایر
ـ اگر شرایط مسافرت را داشته باشید، کدام یک از مناطق زیر در اولویت بازدید شما قرار می‌گیرند؟
۱ـ مشهد ۲ـ مالزی ۳ـ کانادا ۴ـ یزد ۵ـ شهرهای شمالی کشور ۶ـ عربستان (مکه و مدینه) ۷ـ لبنان ۸ـ عراق ۹ـ اصفهان ۱۰ـ مناطق عملیاتی جنگی جنوب ۱۱ـ ترکیه ۱۲ـ کشورهای اروپایی ۱۳ـ کشورهای امریکای لاتین ۱۴ـ چین ۱۵ـ دُبی ۱۶ـ روسیه
ـ مایلم نظر شما را دربارۀ هر یک از موارد زیر که مربوط به روابط زن و مرد می‌شود، بدانم: (طیف لیکرت)
۱ـ الزام در پوشیدن چادر برای زنان در اماکن عمومی ۲ـ ازدواج یک مرد با بیش از یک زن (چند همسری) ۳ـ کار کردن زنان در بیرون از خانه ۴ـ روابط عمومی قوی زنان با مردان ۵ـ ارتباط بین دختران و پسران بدون اطلاع خانواده‌هایشان ۶ـ دوستی‌های قبل از ازدواج بین دختر و پسر (با اطلاع خانواده‌های آنها) ۷ـ ازدواج موقت دختران قبل از ازدواج
ـ هر کس دربارۀ خودش و ارتباطش با جهان، نظری دارد. شما با کدام یک از جملات زیر بیش‌تر موافقید؟
۱ـ من خودم را یک شهروند جهانی می‌دانم ۲ـ من خود را عضو جامعۀ محلی خودم می‌دانم ۳ـ من خود را شهروند جهان اسلام می‌دانم ۴ـ من خود را شهروند ایران می‌دانم ۵ـ من خود را یک فرد مستقل می‌دانم
ـ هنگام صحبت کردن با زنان (غیر از محارم)، شما کدام یک از گزاره‌های زیر را درست می‌دانید؟
۱ـ برای احترام گذاشتن به مخاطب و بدون قصد لذت، می‌توان به چهرۀ او نگاه کرد ۲ـ نگاه کردن به صورت زنان نامحرم را در هر صورت، جایز نمی‌دانم
ـ نظر شما در این مورد چیست که زنان هم بتوانند در امور دینی مانند مردان اجتهاد کنند. (طیف لیکرت)
ـ به عنوان یک روحانی، تا چه میزان، موافق یا مخالف حضور در هر یک از اماکن زیر هستید؟ (طیف لیکرت)
۱ـ پارک ۲ـ سینما ۳ـ تئاتر ۴ـ شهر بازی ۵ـ کنار دریا ۶ـ کنسرت موسیقی ۷ـ تالار عروسی ۸ـ رستوران ۹ـ مجالس و مراکز دینی فرق و مذاهب دیگر ۱۰ـ پاساژ
ـ اگر مدارسی ویژۀ فرزندان روحانیون وجود داشته باشد، تا چه حد صلاح می‌دانید فرزندانتان در این مدارس تحصیل کنند؟
۱ـ خیلی زیاد ۲ـ زیاد ۳ـ بدون نظر ۴ـ مخالف ۵ـ کاملاً مخالف
ـ اگر فقط فرصت مطالعۀ یک روزنامه را داشته باشید، از بین روزنامه‌های زیر کدام یک را انتخاب می‌کنید؟
۱ـ همشهری ۲ـ شرق ۳ـ ایران ۴ـ جام جم ۵ـ اطلاعات ۶ـ اعتماد ۷ـ کیهان ۸ـ رسالت
ـ گذشته از این که معمم هستید یا خیر، میزان موافقت یا مخالفت خود را با هر یک از جمله‌های زیر بیان کنید؟ (طیف لیکرت)
۱ـ یک روحانی بنا به رسالتی که دارد، باید همیشه در اجتماع معمّم ظاهر شود ۲ـ روحانی می‌تواند بنا به مقتضیات و شرایط پیش آمده، به صورت غیر معمم در اجتماع حاضر شود ۳ـ غیر معمم زندگی کردن، هیچ منافاتی با رسالت روحانیت ندارد
ـ اگر فرصت کافی برای تماشای برنامه‌های تلویزیون را داشته باشید، ترجیح می‌دهید کدام یک از برنامه‌های زیر را تماشا کنید؟
۱ـ سریال‌های خانوادگی ۲ـ برنامه‌ها و مسابقات ورزشی ۳ـ فیلم‌ها ۴ـ اخبار ۵ـ برنامه‌های آموزشی مذهبی ۶ـ برنامه‌ها و مراسم‌های آیینی ـ مذهبی ۷ـ برنامه‌های مستند و آموزشی ۸ـ برنامه‌های طنز و کمدی
ـ شما تا چه حد ورود روحانیت به امور سیاسی را مطلوب می‌دانید؟
۱ـ خیلی زیاد ۲ـ زیاد ۳ـ بدون نظر ۴ـ کم ۵ـ خیلی کم
ـ تا چه میزان با نظرات زیر موافق یا مخالف هستید؟ (طیف لیکرت)
۱ـ به کتاب‌های غیرمذهبی، که با عقاید دینی تضاد دارند، نباید اجازۀ چاپ داد ۲ـ به افراد بی‌دین، نباید اجازۀ سخنرانی در اماکن عمومی (در موضوعات علمی، هنری، سیاسی و…) داد ۳ـ افرادی که عقاید دینی را نمی‌پذیرند، مجازند در مراکز تخصصی علمی غیر دینی فعالیت کنند ۴ـ اسلام (شیعه)، باید تنها دینی (مذهبی) باشد که در مدارس دولتی ایران آموزش داده می‌شود ۵ـ ‌دینداری به قلب پاک است، ولو این که آدم، اعمال مذهبی (نماز و روزه و…) را انجام ندهد ۶ـ رفت و آمد با کسانی که عقاید غیرمذهبی دارند، اشکال ندارد ۷ـ مردم همۀ ا دیان دیگر، احتمالاً همان قدر خوب و اخلاقی‌اند که هم مذهبان من
ـ اگر تمام منابع خبری زیر را در اختیار داشته باشید، ترجیح می‌دهید اخبارتان را از کدام منبع دریافت کنید؟
۱ـ اخبار و برنامه‌های تفسیر و تحلیل رادیو و تلویزیون ایران ۲ـ روزنامه و مجله ۳ـ سایت‌های خبری و تحلیلی اینترنت ۴ـ پست الکترونیکی ۵ـ گفتگو با دوستان و همکاران ۶ـ شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی فارسی‌زبان خارجی
ـ مردم، روحانیت را به دو گروه «سنتی» و «مدرن» تقسیم می‌کنند. شما خود را جزو کدام دسته قلمداد می‌کنید؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:53:00 ب.ظ ]




۱- آزادی منفی به معنا و مفهوم رهانیدن انسان از هرگونه قید و بندی است ۲- آزادی مثبت به معنای زیستن به فرمان اندیشه و خرد خویش است . [۸۷] ]و انه لحب الخیرلشدید[
و راستی انسان سخت شیفته خیر است. [۸۸]
پس آزادی مثبت را در کتاب قرآن بصورت غیر مستقیم بیان کرده اند.
آزادی بیان هم همان امربه معروف ونهی از منکر است. در حقوق ،آزادی به دوشکل عمومی وشخصی تقسیم می شود:آزادی های عمومی یاهمان حقوق شهروندی که به آزادی تن ، فکر،اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی تقسیم می شود و آزادی های شخصی مثل حق زندگی –آزادی رفت وآمد و اختیار مسکن مصونیت خانه ومسکن است و….در اسلام همه به آزادی های عمومی توجه شده وهم به آزادی های شخصی اما آزادی که در اسلام مدنظر است نوعی دفاع از حقوق خود بدون آزاررساندن به دیگران است.مبنای دیگر آزادی در قرآن تاکید متواتر برعقل وخردورزی است.اگرخداوند برای انسان آزادی قایل نبودنعوذ بالله این همه به استفاده از عقل و خرد دعوت نمی کرد.بیش از ۳۰۰ آیه در قرآن کریم وجود دارد که مردم رابه تفکر و تعقل دعوت کرده است.در فرهنگ قرآنی بدترین جنبنده هادر نظر خدا کسانی هستند که در زندگی از عقل خود استفاده نمی کنند. [۸۹]
پایان نامه - مقاله
مبنای دیگر آزادی در قرآن تاکید بر عدالت و معرفی آن به عنوان هدف پیامبران است.تساهل وتسامح ودعوت به مجادله احسن نیز از دلایل اعتقادبه آزادی در قرآن به شمار می رود. [۹۰] توصیه به مشورت بامردم به پیامبری که معصوم و مرتبط با وحی الهی است و ارزش انسان های دیگر و حرمت آزادی بیان آنهاست ویادآوری به پیامبر که اگر خلق نیکو نداشتی هرآینه مردم از اطرافت پراکنده می شوند، حاکی از نفی زور و جباریت و اکراه در ایمان آوردن مردم است.
خداوندی که در مساله حساسی مثل توحید به انسان آزادی می دهد با لطبع در مسائل دیگر هزاران بار این آزادی را بیشتر می خواهد. [۹۱]
معنای آزادی در فرهنگ های فارسی (۱-حریت،آزادی ، مخالف بندگی ، رقیت، عبودیت ،۲- آزاد مردی ۳-رهایی خلاص ۴- شادی ، خرمی ۵-استراحت ، آرامش ۶-جدایی ، دوری ۷- شکر، سپاس ، حق شناسی) [۹۲] چنین عنوان شده است.
مخالف کلمه آزادی ، بردگی است. دین مبین اسلام با هر نوع بردگی مخالف بوده است.امامان بزرگوار ما برده های خویش را در راه خدا آزاد می کردند و خداوند برای جبران کسی که روزه نگرفته است کفاره آزاد کردن عبد را قرار داده است و خداوند بندگی را فقط در مقابل خدا درست می داند در مقابل غیر خدا نا صواب وغیر عقلانی می داند.
در نتیجه مراد از آزادی بصورت کلی به این معنا می تواند باشد هیچ کس نباید مانع بروز استعداد های بشر شود، یا اینکه به این معنا که اموری وجود دارد که با جبر نمی توان آن را به بشر تحمیل کرد ویا اینکه بشر موجودی است که باید بالاختیار ودر صحنه تنازع و کشمکش به کمال خود برسد.در مقصود اسلام از آزادی موارد فوق همگی مندرج ومقبول است. لذابا این تعاریف آزادی حقی است برای بشر که البته از مختصات انسان هم هست.
با این معیار ونگاه که آزادی در میان شهروندان و وضع حقوقی تعریف می گردد. از سوی دیگر اصل آزادی خود یک «تکلیف» نیز هست ،براین اساس آزادی به دو قسم فردی (حقوق بشری) واجتماعی (حقوق شهروندی) تقسیم می شود.
آنجا که انسان مکلف است خود را برده وبنده قرار ندهد،آزادی جنبه درونی وفردی دارد وآنجا که دیگران از جمله دولت ، مکلفند نسبت به او ومسیر او قیدوبندی ایجاد نکنند آزادی جنبه بیرونی وعمومی دارد ریشه احترام به این آزادی نیز همان حیثیت ذاتی انسان است. [۹۳]
۳-عدالت وبرابری:
تنها یک جامعه برابر، یک جامعه عادلانه است این مفروضی است که نظریه پردازان سوسیالیست و بالاخص متفکران کومونیست بدان تمسک می جویند. [۹۴]
البته باید افزود که نظر حقوق در خدمت برابری و در نتیجه عدالت به مفهوم برابری را به شکل دیگر در نزد اندیشمندان مدرن هم می توان یافت. [۹۵]
در قرآن مجید آیات بسیاری در باره ی عدالت وبرابری ذکر شده است.[اِنْ الله یامَرْبالْعَدلْ والاحْسانْ] که تعادل بین عدل واحسان رمز سلامتی جامعه است.[لَقَدْ اَرْسَلْنا بالْبَیناتِ وَ اَنْزَلنا مَعْهَم الکِتابِ وَالمیزان لیقوم الناسِ بالْقِسْطْ] [۹۶]
بر قراری عدالت به عنوان هدف بعثت همه انبیاء در این آیه کریمه است ومقام قداست عدالت تا آنجا بالا رفته که پیامبران الهی به خاطر آن مبعوث شده اند. خداوند متعال انفاق و احسان را همردیف انصاف و عدل به کار برده است
عدالت اجتماعی در حقوق شهروندی یکی از بنیادی ترین مسایل است. [۹۷]
عدالت را چنین نیز معنا کرده اند: (مدنی_فقه)ترک کبائر واصرار نورزیدن به صغایر و رعایت مروت است. مروت نیز عبارت است از اتصاف به اموری که پسندیده است به حسب زمان ومکان ونظامات صنفی (ماده ۱۱۳۴ق.م)عکس عدالت فسق است. [۹۸]
عدالت در علم حقوق از اهمیت والایی برخوردار است ، زیرا برای شهادت نیاز به فرد عادل است ،برای قضاوت و رهبری باید فرد عادلی انتخاب گردد وبا این احکام خداوند خواسته تا فرد فاسق در مقام والایی قرار نگیرد که ظلم وستم او همه گیر شود.
در علم حقوق هماهنگی انسان بانظام جهان می گویند.از دیدگاه فلسفی گذشتن هر شئی در موضع مناسب خود را عدالت می گویند. [۹۹]
اصل عدالت از اصول ثابت انسانی نیز هست جون باعقل و وجدان آن را به بداهت پذیر است. [۱۰۰]ونه تنها بر تحقق عدالت در جامعه تاکید شده است بلکه آن را از اهداف بلندپیامبر برداشته است . [۱۰۱]
در آیه ای از قرآن کریم هم آمده است : ای مؤمنان برای تحقق عدالت قیام کنید. [۱۰۲]
در آیه ای دیگر خداوند می فرماید مشیت پروردگار بر اساس صدق و عدل به جریان افتاده است. [۱۰۳]
اصل عدالت از موقعیتی برخوردار است که بشر از دیر زمان به ضرورت و اهمیت آن پی برده وآن را مایه خوشبختی نیک زیستی –آرامش خود دانسته است. آنچه درباره این اصل بسیار مهم است چگونگی تحقق واجراپذیری آن است. عدالت جنبه های مختلفی دارد،چون: عدالت اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی وقضایی. [۱۰۴]
در زمینه عدالت قرآن مردم را به عدالت توصیه می کند وقضات را از ستم کردن برحذر می دارد. [۱۰۵]
خداوند به پیامبرانی که موقعیت قضاوت پیدا کرده اند یاد آور می شود که به عدالت حکم کنند وهمچنین از مردم خواسته تا بر مبنای عدالت رفتار کنند و اموال دیگران را به باطل و ناروا نخورید. [۱۰۶] [ولاتُؤتُواُلسفَهَآءَ اَمْوالکُم التی جَعَلَ اللهُ لَکُمْ قِیماً] اموال خودتان را که خداوند سبب برپایی زندگی شما قرار داده است به دست سفیهان (مدیران نا آشنا)وکسانی که نمی دانند چگونه از آنها بهره برداری کنند ونظام دهند ، ندهید. [۱۰۷] منظور از مدیران نا آشنا محجورین می باشد.
سفارش خدا به عدالت اقتصادی است که در این آیه اموال خود را درست مصرف کنید وحتی در جای دیگری وجود دارد که خواسته است اموال صغیر وسفیه به آنها داده نشود تا وقتی عاقل وبالغ گردند وخودشان بتوانند امور زندگی شان را بدست گیرند تا اموال کسی نابود نشده وسرمایه ای که سالها پشت سر آن است ازبین نرود. حتی در جنگ ها در حالت دشمنی هم سفارش شده است هیچ انسانی حق ندارد به خاطر دشمنی با گروه و دسته ای از عدالت صرف نظر کند وعدالت را زیر پابگذارند. [۱۰۸]
برای برقراری عدالت دوچیز اهمیت دارد:۱-ایمان قلبی وتقوا به فرامین خداوند متعال و اینکه پارا از حد فراتر نگذاشته وپیرو دین باشیم اما این به تنهایی کافی نیست. ۲-داشتن قانون مدون و درست در سطح جامعه هم به برقراری عدالت کمک می کند پس عدالت دارای اهرم درونی و اهرم بیرونی است. برقراری چنین عدالتی مستلزم آزادی فراوان است چون زمانی که ظلم وستم به پا باشد نه آزادی وجود دارد نه عدالتی.
۴-کرامت ذاتی انسان
از نظر اسلام انسان موجود شریف وباکرامتی است که هیچ وقت نباید شرافت وعزت او لطمه بخورد ، چون انسان جانشین و خلیفه خداست. در دین مبین اسلام انسان فارغ از نژاد،رنگ و زبان وجنسیت ودین ارزشمند است. در صدر اسلام سلمان فارسی یکی از نزدیکترین یاران ومشاوران پیامبر بودند. بلال حبشی سیاه پوست اولین موزن اسلام به شمار می رود و زن و مرد دوش به دوش هم در تبلیغ آموزه های اسلامی در غزوات شرکت می جستند در مدینه مسیحیان و یهودیان در کنار مسلمانان زندگی می کردند ودر پناه اسلام بر عقیده خود بودند.صهیب رومی از اصحاب نزدیک پیامبر اسلام بود ودر پیشبرد وبکارگیری فنون جنگی به کمک رزمندگان اسلام می شتافت. [۱۰۹]
قرآن کریم خداوند را به لحاظ آفریدن انسان احسن الخالقین نام نهاده است.
«فَتَبارَکَ اللهُ اَحْسَنُ الخلقین»[۱۱۰]
تعبیر به احسن الخالقین (بهترین آفرینندگان) این سوال را به وجود می آورد که مگر غیر از خدا آفریدگار دیگری وجود دارد؟!
بعضی از مفسران توجیهات گوناگونی را برای آیه ذکر کرده اند،در حالی که نیاز به این توجیهات نیست و کلمه خلق به معنی اندازه گیری وصفت در باره غیر خداوند نیز صادق است ولی البته خلق خدا با خلق غیر او از جهات گوناگون متفاوت است. [۱۱۱]
البته خداوند خالق نا محدود است «الله خالق کل شئی[۱۱۲]»چون انسان قرار است زندگی بعد از مرگ هم داشته باشد.
در اینجاست که انسان ساختمان ویژه ای پیدا می کند که او را از همه جهان متمایز می سازد وبه شایستگی خلافت خدا در زمین داده می شود و قرعه امانتی را که کوه ها و آسمان ها بار آن ها را نتوانستند کشید به نام او می زنند[۱۱۳] در اینجا پا به عالم کبیر می گذارد با جرم صغیر و به راستی شایسته فتبارک الله احسن الخالقین است.
وهنگامی که پروردگار تو به فرشتگان گفت من در روی زمین جانشین و حاکمی قرار خواهم داد[۱۱۴]یعنی انسان به عنوان نماینده خالق خود بر روی زمین است.
خداوند هنگام بیان نقشه خلقت انسان ،خطاب به فرشتگان از او به عنوان خلیفه و جانشین خود یاد می کند [۱۱۵].
وفرشتگان را به سجده و کرنش در برابر اوامر می نماید. [۱۱۶]
آزادی بشر و احترام به حقوق وحیثیت ذاتی انسان و دخالت ندادن عوامل عارفی از قبیل نژاد ، زبان ، رنگ ، ملیت،و. . . .در اعتبار و امتیاز برای انسان ها دقیقا مورد توجه اسلام است. [۱۱۷]
در این دو آیه بحث جانشین انسان و سجده ملائک به انسان است نه از باب پرستش بلکه از باب اطاعت از خداوند.
افزون بر آن آیه شریفه (وَلَقَدْ کَرَمْنابنی ادَمَ وَ حَمَلْنهمْ فِی الْبَرّو اُلْبَحّرِ وَ رَزَقْنهمُ مِنَ الطَّیّباتِ وفَضَّلنهُمْ عَلی کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَََََفْضیِِِِِِلاً….) [۱۱۸] و انسان را کرامت بخشیدیم . . . و آنان را بر بسیاری از مخلوقاتمان برتری بخشیدیم .
نقض آزادی ها یا حقوق و رفتار های مغایر کرامت انسانی گاهی ممکن است از سوی شهروندی عادی صورت گیرد . در این صورت چنین رفتاری تجاوز و تعدی یک شهروند به شهروند دیگر تلقی شده و با دخالت مقامات مربوطه بر اساس قانون ، شخص متجاوز پاسخ جامعه را دریافت خواهد کرد . آنچه که خطرناک بوده و مشروعیت یک حکومت یا عادلانه بودن رفتارهای آن را مخدوش می سازد ، این است که اینگونه رفتارهای ظالمانه توسط صاحب منصبان و مقامات قضایی – امنیتی یا اجرایی ارتکاب یابند . چنین رفتاری نیز از دو حال خارج نیست ، یا ویژگی حکومت است و حفظ حیات خود را تنها با اعمال این شیوه ها ممکن می بیند که در این صورت حکومت استبدادی بوده و ثبات و بقایش با ظلم به شهروندان معنا پیدا می کند و دولت نیز نه تنها چنین رفتارهایی را مورد مجازات قرار نمی دهد بلکه چه بسا جهت تشویق بدان اقدام مقتضی اعمال می دارد و آن به حکم روایت شریفه (الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم ) چنین حکومتی حیات مستمر نخواهد داشت و تجربه این امر در سرنوشت رژیم پهلوی و یا حکومت ظالم صدام حسین در عراق به نظر جهانیان رسید . [۱۱۹]
ب ) نهج البلاغه :
از سال ۴۰۰ هجری سید رضی (قدس ره) با فکری نورانی و با هدفی والا به جمع آوری برخی از آثار علمی (خطبه ها ، نامه ها و . . . ) حضرت امیر المومنین علی (ع) همت گماشت و نهج البلاغه را تدوین کرد .
سخنان حضرت علی (ع) در نهج البلاغه بر حول سه اصل بنا شده است : ۱- خطبه ها و اوامر ۲- نامه ها و رسائل ۳- کلمات حکمت آمیز و مواعظ
این کتاب از جانب خداوند وحی نشده است اما بعد از قرآن بهترین و مفصل ترین کتاب اسلامی است . پندها و حکمت های بسیاری از جانب کسی است که هنگامی که پیامبر خود را شهر علم معرفی کردند ، حضرت علی (ع) را باب و در آن شهر یعنی تنها مدخل ورودی آن شهر .

 

    1. آزادی :

 

اوصیکم عبادالله بتقوی الله و طاعته فانها النجاه عذا والمنجاه ابدا
بندگان خدا ، شما را به ترسیدن از خدا و فرمانبرداری او سفارش می کنم که نجات فردا و مایع رهایی جاویدان است . [۱۲۰]
این مطلب اشاره به آزادی درونی است .
در ترجمه خطبه ۱۵۹ : در وصف کشور داری خویش می فرمایند ((با شما به نیکویی زندگی کردم و به قدر توان از هر سو نگهبانی شما دادم و از بندگی های بردگی و ذلت شما را نجات داده و از حلقه های ستم رهایی بخشیدم )).
علاوه بر آزاد کردن افراد ، امام به آزادی اندیشه و بیان هم اعتقاد فراوان داشتند : با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن می گویند حرف نزنید و گمان نبرید اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید زیرا کسی که شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد عمل کردن به آن برای او دشوار تر خواهد بود . [۱۲۱]
در باره آزادی بیرونی و درونی هم فرموده اند ((لا تکن عبد غیرک لقد جعلک الله حر)) بنده دیگری مباش که خدا ترا آزاد آفریده است . [۱۲۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:52:00 ب.ظ ]




در این مطالعه، تعریف دیردورف و رابین از توانمندی‌های استعداد موردپذیرش قرارگرفته است که استعدادها باید توانمندی‌های اصلی رفتاری، دانشی، مهارتی و توانمندی سبک‌کار را برای دستیابی به اهداف راهبردی سازمان داشته باشند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بخش پنجم
پیشینه پژوهش
۲-۲۳) پیشینه پژوهش
پژوهش‌های انجام‌شده درزمینه‌ی مدیریت استعداد به شرح زیر است:
۲-۲۳-۱) پیشینه پژوهش‌های داخلی
در پژوهشی که توسط بابائیان و یوسفی (۱۳۹۳) انجام گرفت آن‌ ها به بررسی تأثیر به‌کارگیری مدیریت استعداد بر تعهد سازمانی کارکنان ناجا پرداختند. داده‌های موردبررسی در این پژوهش از بین ۱۰۰ نفر از مدیران و کارشناسان دانشگاه علوم انتظامی امین به دست آمد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش مدل‌سازی معادلات ساختاری و نرم‌افزار Amos استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که بین مدیریت استعداد و تعهد سازمانی کارکنان رابطه‌ی معنی‌داری وجود دارد.
در مقاله‌ای که توسط نوع‌پسند اصیل و همکاران (۱۳۹۳) با عنوان بررسی رابطه‌ی بین مدیریت استعداد و عملکرد سازمانی بر روی کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی استان گیلان انجام گرفت نتایج نشان داد که بین فعالیت‌های مربوط به مدیریت استعداد و کیفیت خدمات و نوآوری در ارائه‌ خدمات رابطه‌ی معنادار وجود دارد و همچنین اقدامات لازم در راستای حفظ استعدادها در سازمان بیشترین تأثیر را بر کیفیت خدمات ارائه‌شده دارد و جذب استعدادهای برتر به سازمان بیشترین تأثیر مثبت را برافزایش توان نوآوری در سازمان دارا می‌باشد.
در مقاله‌ای که توسط طالقانی و همکاران (۱۳۹۲) با عنوان بررسی رابطه‌ی مدیریت استعداد بر عملکرد اعضای هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان انجام گرفت نتایج حاکی از آن است که استراتژی مدیریت استعداد، تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد اعضای هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان دارد.
در مقاله‌ای که توسط باقری و تولایی (۱۳۸۹) با عنوان بررسی تأثیر تعهد سازمانی بر عملکرد سازمان‌ها انجام گرفت نتایج حاکی از آن است که تعهد سازمانی کارکنان می‌تواند احساس رضایت، تعلق، وابستگی و دل‌بستگی آن‌ ها به سازمان، عملکرد شغلی مطلوب‌تر، کاهش خروج کارکنان از سازمان، رفتار اجتماعی فعال، عدم غیبت از کار، نوع‌دوستی و کمک به همکاران و کاهش استرس شغلی و نیز موفقیت‌های مالی و افزایش اثربخشی و بهره‌وری سازمان را به همراه داشته باشد.
۲-۲۳-۲) پیشینه پژوهش‌های خارجی
شو یوآن چن[۵۴] در سال ۲۰۱۲ در رساله‌ی دکتری خود به بررسی تأثیر سیستم مدیریت استعداد راهبردی بر توانمندی کارکنان و عملکرد شرکت پرداخت. به‌علاوه اثرات میانجی توانمندی‌های استعداد نیز در این مطالعه موردبررسی قرار گرفت. داده‌های این پژوهش به‌طور متوسط از ۶۲ شرکت بزرگ در کل صنایع تایوان جمع‌ آوری شد. نتایج پژوهش به شرح زیر می‌باشد:

 

    1. این مطالعه از رابطه‌ی مثبت بین سیستم مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد شرکت حمایت می‌کند. نتایج حاکی از آن است که استفاده‌ی زیاد از سیستم مدیریت استعداد راهبردی منجر به عملکرد بهتر شرکت می‌شود.

 

    1. این مطالعه از رابطه‌ی مثبت بین سیستم مدیریت استعداد راهبردی و توانمندی‌های کارکنان شامل توانمندی رفتاری، دانشی، مهارتی و سبک‌کار حمایت می‌کند. نتایج حاکی از آن است که شرکت می‌تواند با سرمایه‌گذاری در سیستم مدیریت استعداد راهبردی در توسعه‌ی توانمندی رفتاری، دانشی، مهارتی و سبک‌کار مؤثر باشد.

 

    1. این مطالعه تا حدی از رابطه‌ی مثبت بین توانمندی‌های کارکنان و عملکرد شرکت پشتیبانی می‌کند. نتایج حاکی از آن است که توانمندی‌های رفتاری، دانشی و سبک‌کار تأثیر مثبت بر عملکرد شرکت دارند. بااین‌حال فرضیه‌ی رابطه‌ی بین توانمندی مهارتی کارکنان و عملکرد شرکت در این پژوهش اثبات نشده است.

 

    1. این مطالعه تا حدی از اثرات میانجی‌گری توانمندی کارکنان بین سیستم مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد شرکت پشتیبانی می‌کند. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای میانجی توانمندی رفتاری و دانشی کارکنان تأثیر معنی‌داری بر ارتباط بین سیستم مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد شرکت دارند درحالی‌که اثرات میانجی توانمندی‌های مهارتی و سبک‌کار تأثیر معنی‌داری در این مطالعه ندارد.

 

در پژوهشی که توسط ورال و همکاران[۵۵] در سال ۲۰۱۲ انجام گرفت آن‌ ها به بررسی رابطه‌ی مدیریت استعداد و تعهد سازمانی از طریق ارزیابی عملکرد کارکنان پرداختند که نمونه‌گیری این بررسی بر روی ۱۲۳ مدیر رده‌ی میانی و ارشد اجرا شد. داده‌های به‌دست‌آمده از پرسشنامه‌ها از طریق نرم‌افزار آماری SPSS تجزیه‌وتحلیل شدند. نتایج تجزیه‌وتحلیل نشان داد که:

 

    1. استفاده از برنامه‌های مدیریت استعداد و مدیریت عملکرد تأثیر مثبتی بر تعهد کارکنان دارد.

 

    1. تفاوت معناداری بین نوع شرکت و تأثیر مدیریت استعداد بر تعهد کارکنان وجود دارد.

 

چادی و رامان[۵۶] در سال ۲۰۱۲ با بررسی شرکت‌های ارائه‌دهنده‌ی خدمات IT دریای در هند دریافتند که مدیریت استعداد و دانش خارجی تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکت‌ها دارد.
جیمز ساندی کهیند[۵۷] در پژوهشی که در سال ۲۰۱۲ انجام داد به این نتیجه دست‌یافت که به‌طورکلی مدیریت استعداد تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی دارد. در این مطالعه از پرسشنامه به‌عنوان روش بررسی و جمع‌ آوری داده‌های اولیه استفاده شد. ضریب همبستگی، توزیع t-student و تجزیه‌وتحلیل توصیفی، روش‌های مورداستفاده برای تجزیه‌وتحلیل داده‌های جمع‌ آوری‌شده بودند.
سوئیم[۵۸] در سال ۲۰۰۹ در رساله‌ی دکتری خود، با پژوهشی به روش آمیخته دریکی از واحدهای یک شرکت خدماتی در آمریکا، به بررسی سیستم مدیریت استعداد و چگونگی بهره‌گیری از این سیستم به‌عنوان اهرمی برای ایجاد تعهد در کارکنان پرداخت. نتایج حاصل از مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته در پژوهش وی علاوه بر تأثیر مدیریت استعداد بر تعهد کارکنان، نشان داد که چگونه بخش مدیریت منابع انسانی و توسعه‌ی سازمانی می‌تواند به حمایت و تقویت سیستم مدیریت استعداد بپردازد.
بنخف[۵۹] (۱۹۹۷) در پژوهش خود به بررسی تعهد سازمانی و عملکرد سازمانی در اهداف فروش و منحنی سود سازمان پرداخت. او به این نتیجه دست‌یافت که تعهد سازمانی به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای با موفقیت‌های مالی سازمان رابطه دارد.
رایت و همکارانش[۶۰] (۲۰۰۳) تعهد سازمانی و فرایندهای منابع انسانی را در بین واحدهای مستقل کسب‌وکار یک شرکت موردبررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافتند که هر دو متغیر (تعهد و فرایندهای منابع انسانی) به‌صورت قابل‌ملاحظه‌ای با معیارهای مختلف عملکرد (کیفیت و بهره‌وری) علاوه بر هزینه‌های عملیاتی و سود ناخالص واحد، مرتبط هستند.
رشید و همکارانش[۶۱] (۲۰۰۳) در پژوهش‌های خود به این نتیجه دست یافتند که نوع فرهنگ شرکت و تعهد سازمانی بر روی عملکرد مالی شرکت (میزان بازگشت دارایی‌ها و سرمایه) تأثیر دارد.
۲-۲۴) توسعه‌ی فرضیه‌های پژوهش
۲-۲۴-۱) مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد سازمانی
همه‌ی سازمان‌ها در تلاش‌اند تا به عملکرد خوبی دست یابند نه‌تنها برای بقا و زنده ماندن بلکه برای دستیابی به مزیت رقابتی؛ بنابراین عملکرد سازمان به‌عنوان یک شاخص و مقیاس برای ارزیابی کیفیت شیوه‌های مدیریت در نتایج سازمانی بکار می‌رود (Tharenou et al., 2007). عملکرد سازمان را می‌توان از طریق داده‌های مالی ثانویه و یا داده‌های منابع انسانی (مانند بهره‌وری کارکنان و میزان گردش مالی) اندازه‌گیری نمود. نقش عملکرد مالی، مدیریت منابع مالی سازمان و اطمینان حاصل شدن از محدودیت‌های مالی است. داده‌های منابع انسانی می‌توانند به سازمان در درک نتیجه‌ی سرمایه‌گذاری در منابع انسانی کمک نمایند (Chen, 2012).
برای درک ارتباط بین سیستم مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد سازمان، دیدگاه مبتنی بر منابع برای بحث بکار برده می‌شود (Barney, 1991). دیدگاه مبتنی بر منابع اشاره می‌کند که استعدادها منابع مهمی هستند که کمیاب و غیرقابل تقلیدند و هیچ جایگزین مستقیمی ندارند؛ درنتیجه سازمان‌ها را قادر می‌سازند به دنبال فرصت‌ها باشند (Barney, 1991; Lado & Wilson, 1994; Richard & Johnson, 2001; Wright & McMahan, 1992). اگر سازمان‌ها استعدادهای خود را به‌عنوان اولین نگرانی قرار دهند و اطمینان داشته باشند که استعدادهای آن‌ ها در فرایند تولید، ارزش‌افزوده ایجاد می‌کنند مدیریت مؤثر این استعدادها، مطمئناً منجر به مزیت رقابتی می‌شود (Huselid, 1995). درنتیجه سیستم مدیریت استعداد راهبردی باید برای افزایش مزیت رقابتی سازمان از طریق شناسایی مخازن استعداد و توسعه‌ی شایستگی‌های استعداد به‌صورت ایده آل کار کند (Richard & Johnson, 2001; Snell & Dean, 1992) به‌علاوه مطالعات اخیر به ارتباط مثبت بین سیستم شرکت و عملکرد شرکت اشاره دارد (Datta, Guthrie & Wright, 2005; Kim, Wright & Su, 2010; Messersmith & Guthrie, 2010) و نشان می‌دهد که سازمان‌ها می‌توانند با بهره گرفتن از سیستم‌های منابع انسانی به موفقیت و نتایج مثبت سازمانی دست یابند. بر اساس بحث فوق، سیستم مدیریت استعداد راهبردی به سازمان در شناسایی مشاغل حیاتی و توسعه‌ی شایستگی‌های موردنیاز استعداد برای موفقیت آینده‌ی سازمان (Boudreau & Ramstad, 2005) کمک خواهد کرد؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود که:
فرضیه ۱: مدیریت استعداد راهبردی بر عملکرد سازمانی تأثیر دارد.
۲-۲۴-۲) مدیریت استعداد راهبردی و توانمندی کارکنان
سازمان‌ها سیستم مدیریت استعداد راهبردی را برای شناسایی شایستگی‌های موردنیاز و توسعه‌ی مسیر مدیریت به‌منظور دستیابی به مزیت رقابتی بکار می‌برند. دیدگاه مبتنی بر منابع (Barney, 1991) پیشنهاد می‌دهد که منابع شرکت محرک ایجاد ارزش و توسعه‌ی مزیت رقابتی هستند (Ireland, Hitt & Sirmon, 2003). به‌علاوه دیدگاه مبتنی بر منابع اشاره می‌کند که منابع باارزش و کمیاب، مبنایی برای ایجاد ارزش فراهم می‌کنند. زمانی که منابع غیرقابل تقلید و غیرقابل‌جایگزینی هستند این دیدگاه ممکن است پایدار باشد (Barney, 1991).
در این مطالعه بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع، سیستم مدیریت استعداد راهبردی توسط سازمان‌هایی با ساختار و اهرم منابع استعداد به‌منظور استفاده از منابع با شایستگی‌های باارزش ازنظر توانمندی‌های استعداد مورداستفاده قرار می‌گیرد. سازمان‌ها ساختار مخازن استعدادشان را از طریق ارزیابی شایستگی‌ها و شناسایی استعدادها کسب می‌کنند. پس از ایجاد مخازن استعداد، سازمان‌ها می‌توانند منابع استعداد خود را از طریق به کار بردن سیستم مدیریت استعداد راهبردی به شکل توانمندی‌های موردنیاز استعداد ادغام نمایند.
علاوه بر این، تئوری رفتار برنامه‌ریزی توسط آزجن[۶۲] (۱۹۸۷،۱۹۹۱) و آزجن و فیش‌بن[۶۳] (۱۹۸۰) ارائه‌شده است و پیشنهاد می‌دهد رفتاری که اتفاق افتاده، وابسته به‌قصد و نیت یک فرد برای شرکت در آن رفتار است (Ajzen & Fishbein, 1980). قصد و نیت به‌نوبه‌ی خود توسط نگرش فرد ایجاد می‌شود (Krueger & Carsrud, 1993). این نگرش‌ها شامل مطلوبیت درک شده از نتایج آغازین، قابل‌قبول بودن نتایج با توجه به هنجارهای اجتماعی از یک گروه مرجع و درک رفتاری که به نتایج موردنظر منجر خواهد شد است. در این راستا، سیستم مدیریت استعداد راهبردی به استعدادها در توسعه‌ی نگرش خود برای دیدن نتایج موردنظر پس از دستیابی به اهداف مثبت کمک خواهد کرد. همچنین سیستم مدیریت استعداد راهبردی می‌تواند مقصود خود را برای دستیابی به اهدافی که منجر به رفتار موردنظر سازمان ازنظر توانمندی‌های استعداد ازجمله رفتاری، دانشی، مهارتی و سبک‌کار می‌شود تقویت کند. درمجموع، سازمان‌ها می‌توانند سیستم مدیریت استعداد راهبردی را برای تبدیل منابع استعداد به توانمندی‌های باارزش استعداد بکار برند؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود:
فرضیه ۲: مدیریت استعداد راهبردی بر توانمندی رفتاری کارکنان تأثیر دارد.
فرضیه ۳مدیریت استعداد راهبردی بر توانمندی دانشی کارکنان تأثیر دارد.
فرضیه ۴مدیریت استعداد راهبردی بر توانمندی مهارتی کارکنان تأثیر دارد.
فرضیه ۵مدیریت استعداد راهبردی بر توانمندی سبک‌کاری کارکنان تأثیر دارد.
۲-۲۴-۳) توانمندی‌ کارکنان و عملکرد سازمانی
بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع، رابطه‌ی مثبت بین مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد سازمان و همچنین مدیریت استعداد راهبردی و توانمندی‌های کارکنان درک شد. بااین‌حال مطالعات اخیر نشان می‌دهد که در اختیار داشتن این قبیل منابع، توسعه‌ی مزیت رقابتی و یا ایجاد ارزش را تضمین نمی‌کنند (Barney & Arikan, 2001; Priem & Butler, 2001). برای پی بردن به خلق ارزش، شرکت‌ها باید منابع را جمع‌ آوری، ترکیب و از آن‌ ها بهره‌برداری نمایند (Grant, 1996; Sirmon & Hitt, 2003). به‌علاوه آن‌ ها اشاره می‌کنند که ایجاد ارزش استراتژیک، با ارائه‌ ارزش به مشتریان آغاز می‌شود. زمانی که شرکت ابزار بیشتری را نسبت به رقبا تولید می‌کند آن از یک مزیت رقابتی برخوردار خواهد شد.
بنابراین خلق ارزش زمانی رخ می‌دهد که یک شرکت توانایی ارائه‌ راه‌حل، برای مشتریان رقبای خود را دارا است درحالی‌که حفظ یا بهبود حاشیه‌ی سود بیش از مورد فوق نشان می‌دهد که فرایندهای ایجاد ارزش، درگیر مدیریت منابع است که توسط بافت‌های محیطی در شرکت ایجاد می‌شود (Brush, 2001)؛ زیرا عدم اطمینان محیطی بالا و حفظ یک مزیت رقابتی در طول زمان، دشوار است. تیس[۶۴] (۲۰۰۷) اشاره کرد که مدیریت مؤثر و کارآمد منابع، مقدار ارزش تولیدات شرکت را تعیین و آن را در طول زمان حفظ می‌کند. این اظهارات نشان می‌دهد که داشتن منابع باارزش، کمیاب، غیرقابل تقلید و غیرقابل‌جایگزینی شرط لازم اما ناکافی برای ایجاد ارزش است. درواقع، ارزش تنها زمانی ایجاد می‌شود که منابع موردبررسی، دستکاری‌شده باشد و به‌طور مناسب درزمینه‌ی محیطی شرکت مستقرشده باشد (Lippman & Rumelt, 2003). توانمندی‌های استعداد منابع خاص سازمان هستند و کمک‌های مستقیم به موفقیت سازمان می‌کنند که می‌توانند به‌عنوان منابع باارزش، کمیاب، غیرقابل تقلید و غیرقابل‌جایگزینی عمل نمایند؛ بنابراین توانمندی‌های کارکنان ازجمله رفتاری، دانشی، مهارتی و سبک‌کار در یک سازمان، تصمیمات و نتایج را تقویت می‌کنند و منجر به عملکرد بهتر سازمان می‌شوند؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود:
فرضیه ۶: توانمندی رفتاری کارکنان بر عملکرد سازمانی تأثیر دارد.
فرضیه ۷: توانمندی دانشی کارکنان بر عملکرد سازمانی تأثیر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:52:00 ب.ظ ]




 

۱۵- وجود ارتباط منطقی یا همگرایی بین مفاهیم مختلف ارائه شده در درس مهارتهای زندگی

 

تأیید در حد متوسط

 

۳۵- کفایت زمان جلسات برای ارزیابی بهتر از آموخته های دانش آموزان
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

تأیید در حد کم

 

 

 

د ـ فعالیت های یادگیری

 

۱۶- فراهم شدن فرصت لازم جهت تمرین عملی مهارتهای زندگی از طریق فعالیت های یادگیری

 

تأیید در حد کم

 

۳۶- کفایت زمان جلسات جهت تدریس مفاهیم درس مهارتهای زندگی با کیفیت بهتر

 

تأیید در حد کم

 

 

 

۱۷- تناسب فعالیت های یادگیری انتخاب شده با نیازها و علایق دانش آموزان

 

تأیید در حد متوسط

 

۳۷- کنترل (مدیریت) زمان جلسات توسط معلم

 

تأیید در حد متوسط

 

 

 

۱۸- تناسب فعالیت های یادگیری انتخاب شده با معلومات و تجارب فعلی دانش آموزان

 

تأیید در حد متوسط

 

ش- فضا

 

۳۸- کیفیت مطلوب فضای آموزشی مدرسه برای یادگیری مفاهیم درس مهارتهای زندگی

 

تأیید در حد کم

 

 

 

۱۹- توجه لازم به آمادگی (عقلی، جسمی، اجتماعی و عاطفی) دانش آموزان در انتخاب فعالیت های یادگیری

 

تأیید در حد کم

 

۳۹- کفایت فضای آموزشی مدرسه برای یادگیری مفاهیم درس مهارتهای زندگی

 

تأیید در حد کم

 

 

 

۲۰- فراهم سازی فرصت لازم برای دانش آموزان جهت شرکت جستن در انتخاب فعالیت های یادگیری

 

تأیید در حد متوسط

 

۴۰- مفید واقع شدن فضاهای آموزشی خارج از مدرسه برای یادگیری مفاهیم برنامه درسی مهارتهای زندگی

 

تأیید در حد خیلی زیاد

 

 

 

همان طور که در جدول های (۱-۵ ، ۲-۵ و ۳-۵) مشاهده می شود عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی توسط سه گروه مورد مطالعه به صورت متفاوت ارزیابی شده است. از اینرو با توجه به نوع رویکرد مورد استفاده در برنامه ریزی درسی و نوع پاسخ های هر یک از گروه ها (دانش آموزان، معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت) می توان نتایج حاصل از جداول را در تصمیم گیری های برنامه ریزی درسی مهارتهای زندگی بکار بست.
۱- وضعیت موجود و آسیب های برنامه آموزش مهارتهای زندگی در دورۀ متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان و دانش آموزان با بهره گرفتن از t تک نمونه ای و مجذور خی یک نمونه ای این گونه بدست آمد.
ـ از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت مؤلفه های:
الف) اهداف برنامه درسی مهارتهای زندگی:
با نیازهای دانش آموزان متناسب است.
بر اساس نیازهای جامعه ای که دانش آموزان در آن زندگی می کنند طراحی نشده است.
پاسخگوی نیازهای دانش آموزان در جامعه آینده نخواهد بود.
متناسب با تغییرات اساسی اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی جامعه نیست.
ب) مواد آموزشی مورد استفاده در برنامه آموزش مهارتهای زندگی:
باید با علایق دانش آموزان متناسب باشد یعنی خود آن ها در انتخاب مواد آموزشی شرکت داشته باشند.
یادگیری مفاهیم درس مهارتهای زندگی از طریق مواد آموزشی گروهی(فیلم، پوستر و …) تسهیل میشود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:51:00 ب.ظ ]