کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



ساختار زبان شعر آتشی:

در حوضه‌ی زبان و زبان شناسی، فرمالیست‌ها (صورت گرایان) دو فرایند زبانی را از یکدیگر باز شناخته و آن‌ ها را مورد مطالعه قرار دادند:

الف) خودکاری

ب) برجسته سازی

فرمالیست‌ها نخستین فرایند زبانی را «خودکاری» نامیدند، فرایند خودکاری زبان «بکار گیری عناصر زبان است؛ به گونه‌ای که به قصد بیان موضوعی بکار می‌رود، بدون آن‌که شیوه بیان جلب نظر کند».

از سوی دیگر آن‌ ها فرایند زبانی را «برجسته سازی» نامیدند. فرایند برجسته سازی زبان «بکار گیری عناصر زبان است، به گونه‌ای که شیوه بیان جلب نظر کند و غیر متعارف باشد».

بر اساس تعاریف فوق، فرایند برجسته سازی زبان که به ظاهر فرایند مهم‌تری به نظر می‌رسد به دو شکل ممکن است اتفاق بیفتد.

الف) قاعده افزایی

ب) هنجار گریزی

قاعده افزایی در حقیقت آن است که قواعدی به قواعد حاکم بر زبان اضافه شود و هنجار گریزی نیز است از آن که قواعد بر زبان خودکار دچار انحراف شوند.

«لیچ» پس از بیان این تعاریف ابراز می‌دارد که قاعده افزایی ابزار «نظم آفرینی» است و هنجار گریزی ابزار «شعر آفرینی». در بحث حاضر چون تنها با شعر سرو کار داریم تنها هنجار گریزی که ابزار شعر آفرینی است مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

 

هنجار گریزی

هنجار گریزی در هشت شکل متفاوت ممکن است دست دهد؛

هنجار گریزی شامل نحوی، واژگانی، زمانی، سبکی، نوشتاری، گویشی، آوایی و معنایی می‌باشد.

همه این هنجار گریزی‌ها در یک سطح عمل نمی‌کند و به شدت با هم متفاوت‌اند، اما مهم‌ترین نوع هنجار گریزی که در حقیقت اصلی‌ترین عامل شعر آفرینی است، هنجار گریزی «معنایی» است.

هنجار گریزی معنایی در حقیقت «تخطی از معیارهای معنایی تعین هم آوایی واژگان است. به عبارت دیگر تخطی از مشخصه‌ های معنایی حاکم بر کاربرد واژگان در زبان معیار یا به عبارت دیگر در نقش ارجاعی زبان». به این اساس هنجار گریزی معنایی در شکل نمود پیدا می‌کند؛

الف) تجدید گرایی

ب)تجسم گرایی

تجدید گرایی یعنی دادن مشخصه‌ی معنایی {+ مجرد} به آن واژه‌ای که در نظام معنایی زبان در نقش ارجاعی دارای مشخصه‌ی معنایی {+ ملموس} است. و نیز در تجسم گرایی حالاتی را در بر می‌گیرد که در زبان معیار دارای مشخصه‌ی معنایی {+ مجرد} هستند ولی مشخصه‌ی معنایی {+ ملموس} و {-مجرد} به آن‌ ها داده می‌شود یا آنکه در گروه واژگان {+ ملموس} مشخصه‌ های فرعی‌تر تغییر داده شود و مثلاً به {+ انسان} مشخصه‌ی {+ گیاه} داده شود.

با توجه به تعریف تجسم گرایی و گستردگی آن می‌توان آن را به سه دسته تقسیم کرد:

1-جاندار پنداری

2- سیال پنداری

3- جسم پنداری

اما قضیه به همین جا ختم نمی‌شود چرا که مثلاً خود «جاندار پندار» یک مفهوم کلی است که باید به جزئیات واضح‌تر تقسیم شود. بنابراین می‌توان گفت «جاندار پنداری» را به دو شاخه ذیل تقسیم کرد:

1-گیاه پنداری

2- حیوان پنداری

در میان دو بخش فوق «گیاه پنداری» واضح و روشن است اما «حیوان پنداری» مفهوم گسترده‌ای است که باز هم باید آن را تقسیم کرد. پس می‌توان گفت «حیوان پنداری» ممکن است به دو شکل متفاوت دست دهد:

1-انسان پنداری

2- جانور پنداری

اکنون اشعار منوچهر آتشی را بر اساس تقسیم بندی‌های فوق، ضمن تشریح و تعریف هر کدام بررسی خواهیم کرد.

الف) جانور پنداری

جانور پنداری یعنی دادن مشخصه معنایی {+ جاندار} برای آنچه در زبان معیار {- جاندار} است. «جانور پنداری» خود به دو شکل «گیاه پنداری» و «حیوان پنداری» ممکن است دست دهد،

الف- الف) گیاه پنداری

«گیاه پنداری» به معنی آن است که مشخصه معنایی {+ گیاه} را به چیزی که {- گیاه} است بدهیم.

مثال) «اگر بر نیاید شمایل تو/ کنار این اندوه/ خنجر خواهید روئید.» (آتشی، حادثه در بامداد، 1380: 30).

روئیدن فعلی است که فاعل آن در زبان معیار باید مشخصه معنایی {+ گیاه} باشد در اینجا خنجر که در جایگاه فاعل نشسته مشخصه معنایی {+ گیاه} گرفته و گیاه پنداری روی داده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 11:30:00 ب.ظ ]




بومی گرایی در شعر آتشی:

منوچهر آتشی، یکی از بالفطره‌ترین شاعران معاصر است، بر این باور که استفاده از عناصر بومی در شعر آتشی به قدری واضح و بدیهی است که ضمن سلب انگیزه از هر نگارنده‌ای برای پرداختن مطلبی در این زمینه، در عین آسان گیری اولیه، نویسنده را در ارائه‌ حرف تازه با نوعی دشواری روبرو می‌سازد، اما به هر حال می‌توان گفت که شعر آتشی نه تنها اقلیمی و بومی گراست، بلکه شاید بتوان گفت جریان پرفراز و نشیب حیات آتشی از یک سو و از ذهن پویا و نبوغ ذاتی او از سوی دیگر، باعث گردیده تا بومی گرایی در شعرش، تفاوتی بنیادین با نمونه‌های مشابه آن داشته باشد و همین تلاطم دائمی زندگی او، دستمایه‌ای فربه بود برای تجربه و شعر شدن آن تجربیات، به طوری که می‌توان مدعی شد، اشعار آتشی دقیقاً توصیف شاعرانه و انعکاس حیات خود او و پیرامونیانش از آغاز تا پایان است. که این پیرامونیان اعم از انسان، حیوان، درخت، مکان، رویداد و … است.

دانلود پایان نامه

ریشه نسبی در ایلات کرد زنگنه‌ی کرمانشاه، تولد و دوران کودکی در پشتکوه دشتستان که یکی از بکرترین نواحی جنوب کشور محسوب می‌شده، سیراب شدن از آبشخور فرهنگ غنی و پر بار مردم دشتستان و استان بوشهر، سفر و زندگی در کودکی به لامرد فارس، شروع به تحصیل در کنگان و ادامه‌ی آن در بوشهر و سپس شیراز، بازگشت مجدد به بوشهر و ارتباط با زادگاه در دشتستان، شروع به تحصیل در بندر ریگ و ادمه‌ی شغل معلمی در بوشهر، تحصیلات عالی در تهران، بازگشت مجدد و تدریس در بوشهر، زندگی با همسری شمالی در جنوب و بعداً در قزوین و بازگشت مجدد به بوشهر و نهایتاً کار در رادیو و تلویزیون در سال‌های پایانی کار در نشریه‌ی «کارنامه».

با این اوصاف، گرایش شعر آتشی به عناصر زادبوم (استان بوشهر) نه تنها طبیعی بلکه وقوع خلاف آن می‌توانست امری غریب و تصنعی باشد. چنان که «محمد حقوقی» در پاسخ پرسشی می‌گوید: «به طور مسلم شعر شاعری که در دامنه‌های سرسبز و شرجی و ابری جنگل زندگی می‌کند، با شاعری که در حاشیه خشک و آفتابی کویر به سر می‌برد، بسیار تفاوت دارد. چه از نظر نوع تخیل چه از لحاظ نحوه تفکر. مثلاً شعر نیما که قاب کامل انسانی شمالی است، هم‌چنین شعر آتشی که عرصه طبیعت جنوب و انسان ویژه‌ی پرورده‌ی آن جاست» (ر. ک. حقوقی، 1380: 182).

عناصر بومی در شعر آتشی دو گونه‌اند: یکی عنصر زبانی یا به عبارتی واژگان گویش بومی متداول در استان و دیگری غیر زبانی از قبیل نام اشخاص، امکنه، رویدادهای مهم تاریخی منطقه‌ای و… که با جاگیری هنرمندانه در ساختار شعر آتشی، ضمن حفظ ارزش‌های فرهنگی منطقه، در غنای فرهنگ عمومی فارسی نیز بی تأثیر نمی‌باشد:

«عبدوی جط دوباره می‌آید/ با سینه‌اش هنوز مدال عقیق زخم/ از تپه‌های آن سوی گزدان خواهد آمد/ در تپه‌های آن سوی گزدان/ در کنده تناور «خرگ»ی کهن، از روزگار خون/ ماری دو سر به چله لمیده است/ باد ابرهای خیس پراکنده را/ به آبیاری قشلاق بوشکان می‌برد» (آتشی، 1386: 241 و 236).

خرگ یا غرق: درخت اسبرق

در این جا ما نیز برای اجتناب از تطویل ملال آور کلام و آذین بستن، به ذکر نمونه‌هایی چند از اشعار حاوی «عناصر بومی» استاد می‌پردازیم:

«تو، غمت را با من قسمت کن/ علف سبز چشمانت را با خاک/ تا مداد من/ در سبخ زار کویر کاغذ/ باغی از شعر برانگیزد «آواز خاک- می‌توانیم به ساحل برسیم»» (همان: 156).

سبخ یا سبوخ: زمین شوره زار

«و در شب‌های مهتابی/ به روی ترت گندم/ نیمه شب‌ها/ شروه خواندن/ پای خرمن‌ها/ غمی دارد»

(همان، 1383 :185).

ترت: دپو گندم یا جو

شروه: لحن و آهنگ دو بیتی خوانی در استان بوشهر

«ببین به چادر قشلاق/ فرود جلگه‌ی دهرود از فراز زمان/ پلنگ تنگه دیزاشکن/ گراز جلگه تلحه/ غزال پهنه‌ی دشتستان» (همان، دیدار در فلق، 1386: 92).

واژه‌های مشخص شده نام آبادی‌ها و گردنه‌ای در دشتستان هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ب.ظ ]




خود اشتغالی

مفهوم خود اشتغالی معادل اصطلاح « کار برای خود » می باشد. از این رو خود اشتغالی نوعی اشتغال در بخش غیر مزد بگیری است که فرد شاغل با اتکاء به توان شخصی، ابتکار و خلاقیت خود به کارهای تولیدی و خدماتی و در نتیجه کسب درآمد می پردازد( شاه آبادی و خاتمی، 1392، 92). خود اشتغالی مفهومی در برابر دگر اشتغالی است و بر کار کردن و کسب درآمد برای خود دلالت می کند. در این نوع اشتغال، میزان درآمد شاغل ثابت نیست و به سودآوری فعالیت تجاری و خدمانی وی بستگی دارد. خود اشتغالی فرصتی برای ارتقای حرفه ای از طریق کسب و کار بیشتر یا کسب جایگاه اجتماعی بالاتر است. خود اشتغال ممکن است کارگاه داشته باشد و به تنهایی در آن کار کند یا افراد دیگری را به استخدام درآورد. به هر حال، خود شاغل در بنگاه غیر سهامی کار می کند. وی به اتکای توان شخصی، ابتکار و خلاقیت خود به کارهای تولیدی، خدمات فنی و در نتیجه کسب درآمد می پردازد. شاغل به تدریج آماده کسب توانایی لازم برای ورود به بازارهای بزرگتر می شود و به رشد اشتغال و کار آفرینی در جامعه کمک می کند. از این رو، خود اشتغالی هر نوع فعالیت تولیدی و خدماتی مولد ارزش افزوده اقتصادی در بخش های مختلف اقتصادی و به صورت غیر مزد بگیری است( عباسی و آریانفر، 1387، 5 ). تمام مشاغل موجود در بخش غیر مزد بگیری شامل همه افرادی که در زمینه های صنعتی، کشاورزی، خدمات برای خود کار می کنند، در محدوده فعالیت های خود اشتغالی قرار دارند. به عبارت دیگر، همه آنهایی که برای خود و به حساب خود کار می کنند و تابعیت اقتصادی از کار فرما ( اعم از بخش های دولتی یا خصوصی ) ندارند، خود اشتغال محسوب می شوند، از این رو، خود اشتغالی به عنوان کار مستقل و غیر تابع پدیده های جدید در اقتصاد نیست و ریشه ای عمیق در فرهنگ کهن جوامع بشری دارد. بر این اساس، خود اشتغالی و کار برای خود، زمینه ساز رشد اشتغال آزاد و کار آفرینی در جامعه است. خود اشتغالی به لحاظ انعطاف پذیری ساعات کار و استقلال در شرایط کار، می تواند مورد استقبال قرار گیرد( قوامی، 1382، 64).

عکس مرتبط با اقتصاد

بازار کار به دلیل تأثیر پذیری و تأثیر گذاری از سایر بازارهای اقتصادی، به عنوان بازارهای مهم در اقتصاد مطرح می باشد. موضوع بازار کار در اقتصاد ایران به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی، از عدم تعادل حکایت دارد، به طوری که طی دهه اخیر، عرضه نیروی کار بر تقاضای آن فزونی داشته و این شکاف به تدریج افزایش یافته است که نتیجه آن بحران بیکاری و فقدان وجود اشتغال مناسب برای نیروی کار به ویژه جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی است. لذا در متغیرهای تأثیر گذار بر این بازار، تعداد جمعیت فعال و میزان سطح تحصیلات ( با سوادی ) می باشد، بر همین اساس، یکی از مقولات مهم که در چارچوب سیاست های بازار کار مد نظر اکثر کشورهای جهان بوده است، برنامه های خود اشتغالی و اعتبارات خرد برای رویارویی با بیکاری است و اگر شاغلین را به دو بخش دستمزد بگیر و خود اشتغال تقسیم کنیم، فردی که هزینه های زندگی خود را از طریق کسب و کار و فعالیت خود پوشش می دهد و حقوق و دستمزدی از شخص یا سازمان دیگری دریافت نمی کند، خود اشتغال محسوب می شود و به بخش خود اشتغالی تعلق دارد( مانند پزشکان، صاحبان بقالی، سوپر مارکت، آرایشگران، صنعتگران کوچک، مهندسان، رستوران داران، ورزشکاران و برنامه ریزان کامپیوتر اعم از زن و مرد ) و در صورتی که فرد از کار فرما یا سازمانی، حقوق و مزایایی دریافت کند، به بخش دستمزد بگیر تعلق دارد. قسمت عمده ای از نیروی کار فعال در هر جامعه ای، خواهان ایجاد درآمد توسط خودشان هستند و تمایلی به دریافت حقوق و دستمزد از کار فرمایان مؤسسات خصوصی و دولتی ندارند و یا به لحاظ شرایط اقتصادی، قادر به اشتغال در واحد ها، بنگاه ها و مؤسسات دولتی و خصوصی نیستند. این بخش از نیروی کار در ادبیات اقتصادی به بخش خوداشتغالی تعلق دارند. این نوع فعالیت ها بسیار گسترده هستند و در تمام بخش های اقتصادی ( صنعت، خدمات، کشاورزی و ساختمان ) دیده می شوند( قویدل، 1387، 22). سیاست های اقتصادی مربوط به خود اشتغالی در انعطاف پذیری بازار کار و گسترش اشتغال نقش زیادی دارند و یکی از عوامل کاهش بیکاری هستند. توریک و همکاران با بهره گرفتن از مدل رگرسیون برداری ( VAR) رابطه بین خود اشتغالی و بیکاری را برای 23 کشور OECD   در دوره زمانی 2002 ـ 1974 بررسی کرده است و نتیجه گرفته اند که هنگام بالا رفتن نرخ بیکاری، فعالیت های خود اشتغالی افزایش می یابد و بنابراین بین نرخ بیکاری و نرخ خود اشتغالی، ارتباط پویا وجود دارد. داده های تجربی ارتباط دو طرفه نرخ بیکاری و نرخ خود اشتغالی را تأیید می کنند.

دو نوع سیاست برای حمایت از خود اشتغالی وجود دارد:

1ـ سیاست های انفعالی: این سیاست ها به صورت معافیت ها یا تخفیف های مالیاتی، پرداخت های انتقالی و کمک های بلاعوض، بیمه بیکاری، تأمین نیازهای مالی بیکاران و یارانه اعمال می شود که به آن سیاست های مالی و اعتباری نیز گفته می شود. در این روش، برای آغاز فعالیت خود اشتغالی، تسهیلات و خط اعتباری به متقاضیان واجد شرایط اعطا می شود. این اعتبارات ممکن است بلاعوض یا با نرخ کارمزد ناچیزی می باشند. اعطای تسهیلات اعتباری به منظور حمایت مالی از خود اشتغالی و طرح های اشتغال زا در قانون بودجه از سال های اولیه برنامه اول توسعه انجام شد.

2ـ سیاست های فعال: اگر حمایت ها و سیاست های پشتیبانی موجب ایجاد اشتغال برای فرد بیکار شوند، به آنها سیاست های فعال در بازار کار گفته می شود. فرد مذکور قبل از خود اشتغالی از خدمات مشاوره و آموزش شغلی برخوردار می شود. این مشاوره ها می توانند به طور خصوصی یا مکاتبه ای مانند مشاوره های حسابداری و مدیریتی، بعد از خود اشتغالی نیز ادامه یابند. سیاست های فوق، عرضه و تقاضای نیروی کار را تحت تأثیر قرار می دهند و موجب افزایش اشتغال و درآمد می شوند.  ( عباسی و آریانفر،1387، 7ـ6 ).

حسابداری

  1. Thurik and et
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ب.ظ ]




نقش تحصیلات در توسعه خود اشتغالی

تحصیلات و سواد، می تواند نقش بسزایی در موفقیت برنامه های خود اشتغالی به همراه داشته باشد به طوری که در برخی از مدارس در کشورهای مختلف موضوع کارآفرینی و کار به عنوان یک واحد درسی مدنظر است و حتی در برخی از موارد، مؤسسه هایی هستندکه مبادرت به آموزش کارآفرینی می کنند و عمده اهداف آنها تشویق به کارآفرینی و آموزش خود اشتغالی است، البته این مسأله، بیشتر در دبیرستان ها انجام می شود و در دانشگاه ها و کالج ها موضوع با وسعت بیشتری دنبال می شود مانند مهارت تخصصی، مدیریت شخصی، برنامه ریزی شخصی. به طور کلی، کارآفرینان و کارفرمایانی که دارای واحدهای کسب و کار کوچک هستند برای برنامه های خود اشتغالی و توسعه آن، مناسب تر از بیکارانی هستند که از واقعیت فرار می کنند. موضوع دیگری که باعث رایج شدن کسب و کارهای کوچک می شود، ارتباط تحصیلات و تخصص با خود اشتغالی و کسب و کار های کوچک است، به طوری که دانشجویان و فارغ التحصیلان قبل از ورود به بازار کار با مقوله کارآفرینی و بنگاه ها و کسب و کار های کوچک آشنایی پیدا می کنند.( ازوجی، 1389، 6).

پایان نامه - تحقیق - متن کامل

در ادبیات خود اشتغالی برای کسب مهارت سه نوع آموزش مورد نیاز است.

ــ مهارت یافتن در کار آفرینی و کار برای خود که در اصل، استفاده از فرصت هاست.

ــ مهارت برای توسعه کسب و کار بنگاه کوچک که به یادگیری چگونگی پرورش ایده کسب و کار می پردازد.

ــ مهارت در ارتباط با مدیریت کسب و کار و بنگاه های کوچک.

بسیاری از کار آفرینان برای شروع کار نیاز به منابع مالی دارند که عمده منابع مالی برای کسب و کارهای کوچک عبارت اند از: وام های بدون عوض، وام های بانکی متعارف و وجود شبکه های پشتیبانی مالی( همان منبع، 7 ).

سطح سواد شخص وام گیرنده بسیار مهم است و اینکه سطح سواد فرد در حد ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان یا دانشگاه باشد اثر آن بر روی تقاضا برای وام بسیار مهم است. ارتباط مثبتی بین درآمد بالا و سطح سواد افراد وام گیرنده می باشد، زیرا سواد مهارت افراد را افزایش می دهد و استفاده بهتر از سرمایه و افزایش تولیدات کشاورزی را در پی دارد و افراد با سواد بهتر می توانند برای محصولات کشاورزی خود بازار های مناسب پیدا کنند در واقع در تجارت محصولات کشاورزی موفق تر می باشند(Weng, 2008, 47). شاه آبادی و خاتمی در مقاله خود با عنوان بررسی عوامل مؤثر بر خود اشتغالی در اقتصاد ایران به این نتیجه رسیده است که نرخ با سوادی کشور نیز از جمله متغیر های معنادار و علامت آن مثبت می باشد، مثبت بودن ضریب این متغیر بدان معناست که هر چه سطح تحصیلات و سواد افراد افزایش می یابد گرایش افراد به خود اشتغالی بیشتر می شود(شاه آبادی و خاتمی ، 1392، 107 ـ 106).

عکس مرتبط با اقتصاد

بلانچ فلاور به بررسی خود اشتغالی در کشور های OECD  طی سالهای 1995 ـ 1955 می پردازد و بیان می دارد، گرایش کلی به خود اشتغالی در سالهای پس از 1966 در بسیاری از کشورهای مورد مطالعه کاهش یافته در حالی که در کشورهای پرتغال، زلاندنو و انگلستان این تمایل افزایش یافته است. در مورد بسیاری از کشورها، نوعی ارتباط منفی میان نرخ خود اشتغالی و نرخ بیکاری وجود دارد که این اثرات در بخش کشاورزی به شدت منفی هستند. شواهد نشان می دهد که با سواد ترین افراد نسبتاً احتمال بالایی از خود اشتغالی را دارند(  Blanch flower , 1998,63). پابلو و همکاران با بهره گرفتن از مدل پروبیت دو مرحله ای، به مقایسه عوامل مؤثر بر خود اشتغالی در مکزیک و ایالات متحده بین سالهای 1998 ـ 1992 می پردازند و نتیجه می گیرند که در مکزیک، اکثر داوطلبان خود اشتغالی، حقوق بگیران با درآمد بالا هستند، اما در ایالات متحده، اکثر داوطلبان خود اشتغالی، حقوق بگیران با درآمد پایین می باشند. با این وجود در هردو کشور سن، تحصیلات و عوامل دیگر بر خود اشتغالی مؤثر می باشد( Pablo and etal, 2006, 99).

2 ـ 2 ـ نظریات و تئوری های مربوط به اشتغال

2 ـ 2 ـ 1 ـ نظریه اقتصاددانان کلاسیک

عقیده اقتصاد دانان کلاسیک، بازار کار بازار رقابتی است که همواره در تعادل اشتغال کامل به سر می برد و افراد بیکار به طور کامل به وسیله دستگاه های تولید در بازار کار جذب می شوند، به طوری که هرگز بیکاری به وجود نمی آید. در این نگرش، پدیده اشتغال جنبه های فنی اقتصادی و اجتماعی دارد و با مشکلات روانی و اخلاقی همراه است. به عبارت دیگر، اگر کل جمعیت آماده به کار به شغل دست یابند، مشکلی بروز نمی کند. لیکن تجارت نشان می دهد که در سرمایه داری اشتغال همیشه با عرضه شغل متناسب نیست و پدیده بیکاری و بحران ادواری واقعیتی غیر قابل انکار است( تودارو، 1368، 123).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ب.ظ ]




ـ نظریات و تئوری های مربوط به اشتغال

2 ـ 2 ـ 1 ـ نظریه اقتصاددانان کلاسیک

عکس مرتبط با اقتصاد

عقیده اقتصاد دانان کلاسیک، بازار کار بازار رقابتی است که همواره در تعادل اشتغال کامل به سر می برد و افراد بیکار به طور کامل به وسیله دستگاه های تولید در بازار کار جذب می شوند، به طوری که هرگز بیکاری به وجود نمی آید. در این نگرش، پدیده اشتغال جنبه های فنی اقتصادی و اجتماعی دارد و با مشکلات روانی و اخلاقی همراه است. به عبارت دیگر، اگر کل جمعیت آماده به کار به شغل دست یابند، مشکلی بروز نمی کند. لیکن تجارت نشان می دهد که در سرمایه داری اشتغال همیشه با عرضه شغل متناسب نیست و پدیده بیکاری و بحران ادواری واقعیتی غیر قابل انکار است( تودارو، 1368، 123).

دانلود پایان نامه

2 ـ 2 ـ 2 ـ نظریه کینز

کینز معتقد بود که عرضه نیروی کار بر خلاف نظریه کلاسیک ها تابع مستقیم دستمزد واقعی نیست، بلکه تابع دستمزد پولی است. به عبارت دیگر، تمایل کارگر به قبول مزد پولی کمتر، لزوماً داروی بیکاری نیست، زیرا هر چند تقلیل دستمزد پولی در یک بنگاه، هزینه تولید را پایین می آورد و در نهایت تولید و اشتغال آن مؤسسه را افزایش می دهد، ولی اگر در کل دستمزدها کاهش یابد، در نتیجه تقاضای کل کاهش خواهد یافت و این امر اثر منفی جدی بر سرمایه گذاری و اشتغال بر جای خواهد نهاد( جمشیدی، 1391، 6 ).

2 ـ 2 ـ 3 ـ نظریه نئوکلاسیک ها

نئوکلاسیک ها تقاضای نیروی کار را تابعی از ارزش تولید نهایی نیروی کار می دانند و استدلال می کنند تا زمانی که ارزش تولید نهایی کار از هزینه آن ( دستمزد پرداختی ) بیشتر باشد، تولیدکنندگان کارگران بیشتری استخدام خواهند کرد و عرضه نیروی کار نیز تابعی از فعالیت کار گر است. به نظر آنها، بیکاری غیر ارادی در جامعه وجود ندارد، ولی در رابطه با نیروی کار بیکاری اصطکاکی را می پذیرند زیرا در بازار کار همواره حرکت وجود دارد( همان منبع، 6).

2 ـ 2 ـ 4 ـ نظریه مزد کارایی:

این تئوری دلیل این امر را که کارگران با قبول دستمزد پایین همچنان نمی توانند کار مناسبی پیدا کنند، و می داند که افراد جویای کار نمی توانند با دستمزدهای کمتر از مزدهای رایج همان تلاشی را در کار از خود بروز می دهند. به عبارتی، انگیزه لازم برای اشتغال به کار ندارند و در نتیجه مسئله بیکاری غیر ارادی همچنان پا بر جا می ماند. این امر خاصه در مورد افراد جویای کار متخصص صادق است.(نورث ، 1374، 141).

2 ـ 2 ـ 5 ـ نظریه داخلی ها ـ خارجی ها

فرضیه اصلی این تئوری آن است که استخدام و اخراج کارگران همواره با هزینه های انتقال کارگران همراه است. این هزینه ها به کارگران شاغل ـ داخلی ها ـ این قدرت را می دهد که دستمزد خود را در حد بالاتر از دستمزد تعادلی افزایش دهند.کاهش دستمزد در خواستی کارگران بیکار سبب نمی شود که داخلی ها کار خود را از دست بدهند. در نتیجه بیکاری به صورت مازاد عرضه نیروی کار بروز خواهد کرد( تودارو، 1368، 123).

2 ـ 2 ـ 6 ـ نظریه تودارو

وی معتقد است که شمار افرادی که در یک کشور توسعه یافته در جست و جوی کار هستند، اساسا به اندازه و ترکیب سنی جمعیت آن کشور بستگی دارد. در اقتصادی که نرخ زاد و ولد و مرگ و میر بالاست، درصد بیشترین از کل جمعیت در گرو سنی وابسته( 14ـ 0) قرار می گیرند تا اقتصادی که در آن نرخ زاد و ولد و مرگ و میر پایین است. بنابراین، کاهش سریع نرخ مرگ و میر حجم نیروی کار را گسترش می دهد و این در حالی است که نرخ همیشه بالای زاد و ولد موجب خواهد شد که نسبت وابستگی بیشتر شود و نیروی کار در آینده با سرعت افزایش یابد(همان منبع، 124).

2ـ3 ـ معانی و مفاهیم اعتبارات خرد

تعاریف اعتبارات خرد از کشوری به کشور دیگر، متفاوت است و برای تعریف آن، از معیارهای تعریف شده استفاده می کنند. معیارهایی همچون مقدار وام، خانواده های کم درآمد، طریقه مصرف وام برای ایجاد درآمد، توسعه کسب و کار، و همچنین مصرف آن توسط جوامع کم درآمد و کوچک(Adnan Ali ,2010,8). بومن (1997) در کتاب خود تعریفی از اعتبارات خرد ارائه نموده است که شاید در عین کوتاهی، گویاترین تعریف برای اعتبارات خرد باشد. این تعریف عبارت است از: « کوچک، کوتاه و بدون وثیقه » به عبارت دیگر اعتبارات خرد به معنای ارائه وام هایی با مبلغ کم و بدون وثیقه به افراد کم درآمد است، که این افراد در مدت زمان کوتاهی مبلغ یاد شده را باز پرداخت می کنند(مافی، 1385، 161)

کلمه اعتبار معانی زیادی دارد، اما در لغت به معنی « اعتماد کردن و تکیه کردن، قول، اطمینان، و منزلت و آبروست. » (یعقوبی، 1384، 128). معنی اصطلاحی آن عبارت است از « اطمینانی که بانک یا موسسه ای به شخصی ابراز نموده تا مبلغی از سرمایه خود را در اختیار او قرار دهد »(شاهین فر، 1372، 5). در تعریف دیگری اعتبار به معنای « انتقال موقتی قدرت خرید از افراد حقیقی یا حقوقی به فرد دیگری است که کارایی و مدیریت لازم جهت فعالیت را دارد ولی فاقد سرمایه کافی است» (کوپایی، 1368، 125). ولی به طور کاربردی اعتبار عبارت است از هر نوع قرار دادی که به موجب آن بانکی بنابه درخواست و بر طبق دستورات یک مشتری، مامور است که در مقابل اسناد معینی به شخص ثالث یا به حواله کرد او وجهی پرداخت نماید. افزایش درآمد، پس انداز و میزان اعتبارات به عنوان عامل سومی برای سرمایه گذاری صنعتی در مناطق روستایی بسیار موثر است(نادری، 1381، 38ـ35 ). از لحاظ مفهوم شناسی « اعتبار» را می توان یک « مفهوم قدرت » یا به وسیله تأمین « توانایی مالی، قدرت اقتصادی» برای فقرای آسیب پذیر، توسط یک منبع سازمانی و طبق شرایط وام دهی و وام گیری که از قبل توافق شده در نظر گرفت که برای هر دو طرف سودمند است و هدف آن حذف فقر و بهبود زندگی وام گیرنده ای است که از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار نیست(Mahbubur, 2005, p:15).

کلمات موجود در اعتبارات خرد به دو مفهوم اساسی اشاره می کند که ناشی از دیدگاه حاکم بر این رهیافت است، اولین کلمه یعنی اعتبارات اشاره می کند به محیط روستایی و عدم دسترسی بخش وسیعی از روستاییان به منابع مالی رسمی که از مشکلات عمده آنها می باشد و در طراحی نظام اعتبارات خرد تلاش می شود، موانع دسترسی خانوارهای فقیر به منابع اعتباری کاهش و کارایی این بازارها افزایش یابد. دومین کلمه یعنی خرد تاکید بر ناکارایی توسعه به شیوه اقتصاددانان  کلاسیک دارد، تاکید بر مفهوم خرد، به معنای تجدید نظر در توصیه های اقتصاد بازار در توسعه جوامع روستایی است. فعالیت در مقیاس کوچک و خرد، فعالیت در چارچوب بازارهای محلی با هدف تامین معیشت خانوارها با حداقل پیوند به اقتصاد ملی و یا اقتصاد بین المللی است. شیوه تولید در فعالیت های اقتصاد نظام اعتبارات خرد، اغلب بومی و صنعتی است و به همین دلیل مازاد اقتصادی در این برنامه ها نسبتا پایین است. نظام اعتبارات خرد، اغلب در کشورهایی که برنامه توسعه اقتصاد ملی، توانایی ایجاد فرصت های شغلی و درآمدزا برای اکثریت جامعه را دارا نباشد، گسترش بیشتری دارد(نجفی، 1383، 73).

تعاریف و مفاهیم اعتبارات بر اساس مولفه های زیادی صورت می گیرد. بر مبنای اندازه و میزان دریافت « اعتبارات خرد به اعتباری گفته می شود که از نظر مبلغ اندک باشد، در برخی موارد به وام های کوچک چند دلاری و در مواردی به وام های چند هزار دلاری هم اعتبارات خرد گفته می شود» (European commission , 2003, 7). اعتبارات خرد روند وام دهی و سرمایه در مقادیر کم به مردم فقیر است که آنها را قادر به سرمایه گذاری و خود اشتغالی می کند(Xiali , 2010, 1). از نظر نحوه استفاده از اعتبار نیز « اعتبارات خرد به اعتباری اطلاق می شود که برای کاهش فقر و یا راه اندازی کسب و کار کوچک و عموما خود اشتغالی مورد استفاده قرار میگیرد» از نظر ضوابط و شرایط پرداخت نیز اعتباری است که قابلیت دستیابی به آن به سادگی امکان پذیر است، شرایط آن قابلیت انعطاف داشته و قرار داد آن با سادگی تمام و متناسب با شرایط محلی قابل تنظیم باشد( بختیاری، 1389، 5). اعتبارات خرد می تواند یک راه حل موثر برای از بین بردن فقر و کمک به بهبود درآمد و هم چنین کاهش آسیب پذیری در خانوارها و به عنوان ابزاری برای خوداشتغالی برای مردان و زنان برای ایجاد کار باشد (Adnan Ali, 2010, 6). هدف اعتبارات خرد دسترسی به برنامه های مالی و توسعه انسانی برای زنان و مردان که منجر به بهبود قوی در درآمد خانواده ها می شود. اعتبارات خرد به عنوان فراهم کننده سرمایه روستایی و ایجاد اثرات مثبت و ثبات مالی در خانواده و متنوع ساختن اقتصاد روستایی می باشد(Kim, 2013,38). همان طور که بیان شد، تأمین اعتبارات خرد به معنای تلاش برای بهبود دسترسی فقرا به خدمات وام و پس انداز و در نتیجه، ابزار شناخته شده ای برای مقابله با فقر است( افتخاری و همکاران، 1385 ،50). هم از این روست که بانک جهانی، هدف از اعطای اعتبارات به روستاییان کاهش فقر، ایجاداشتغال، ایجاد درآمد، پایداری زیست محیطی و فراهم کردن زمینه رفاه و بهزیستی روستاییان می باشد(ESCAP,1996,3).

                                                                                                                                                                               1.Micro- credit   

  1. Boman
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ب.ظ ]