کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



۴۳٫۹

 

۱۵٫۲

 

۳٫۷۱

 

-

 

-

 

۲۸٫۷

 

۲۸٫۷

 

۴۲٫۷

 

۴٫۱۴

 

۰٫۴۳-

 

 

 

با توجه به یافته های جدول فوق میانگین ادراک از کیفیت خدمات آموزشی در بین دانش آموزان پایه اول در بعد ملموس بودن از میانگین کیفیت خدمات آموزشی مورد انتظار در این مدارس پایین تر بوده است. در بین گویه های بعد ملموس بودن بیشترین میانگین شکاف مربوط به گویه آراستگی و مرتب بودن ظاهر کارکنان ومعلمان مدرسه (۰٫۹۱-) و کمترین میانگین شکاف مربوط به گویه سهولت دسترسی دانش آموزان به بخش‌های مختلف مدرسه (۰٫۲۹-) می باشد. نمره منفی شکاف در بعد ملموس بودندر بین دانش آموزان پایه اول بدین معنی است که آنان از کیفیت خدمات ارائه شده مربوط به این بعد ناراضی می باشند و مدرسه نتوانسته انتظار آنان را برآورده کند.
همچنین میانگین ادراک از کیفیت خدمات آموزشی در بین پایه دوم در بعد ملموس بودن از میانگین کیفیت خدمات آموزشی مورد انتظار در این مدارس پایین تر بوده است. در بین گویه های بعد ملموس بودن بیشترین میانگین شکاف مربوط به گویه جذابیت ظاهری مدرسه و امکانات آن برای دانش آموزان (۱٫۲۵-) و کمترین میانگین شکاف مربوط به گویه وجود تابلویی برای قسمتهای مختلف مدرسه به منظور راهنمایی دانش آموزان (۰٫۵۵-) می باشد نمره منفی شکاف در بعد ملموس بودندر بین دانش آموزان پایه دوم بدین معنی است که دانش آموزان از کیفیت خدمات ارائه شده مربوط به این بعد ناراضی می باشند و مدرسه نتوانسته انتظار آنان را برآورده کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
همچنین میانگین ادراک از کیفیت خدمات آموزشی در بین پایه سوم در بعد ملموس بودن از میانگین کیفیت خدمات آموزشی مورد انتظار در این مدارس پایین تر بوده است. در بین گویه های بعد ملموس بودن بیشترین میانگین شکاف مربوط به گویه جذابیت ظاهری مدرسه و امکانات آن برای دانش آموزان (۰٫۹۸-) و کمترین میانگین شکاف مربوط به گویه آراستگی و مرتب بودن ظاهر کارکنان ومعلمان مدرسه (۰٫۴۴-) می باشد نمره منفی شکاف در بعد ملموس بودندر بین دانش آموزان پایه دوم بدین معنی است که دانش آموزان از کیفیت خدمات ارائه شده مربوط به این بعد ناراضی می باشند و مدرسه نتوانسته انتظار آنان را برآورده کند.
فرضیه بیستم: بین ادراکات و انتظارات فراگیران از کیفیت خدمات آموزشی در بعد ملموس بودن بر حسب پایه تحصیلی پاسخگویان تفاوت معنی داری وجوددارد.
جدول۴-۴۳-تفاوت بین ادراکات و انتظارات فراگیران از کیفیت خدمات آموزشی در بعد ملموس بودن بر حسب پایه تحصیلی

 

 

ملموس بودن

 

واریانسها

 

مجموع مجذورات

 

درجه آزادی

 

میانگین

 

مقدار F

 

سطح معنیداری

 

 

 

ادراکات

 

بین گروهی

 

۱۹٫۰۲۲

 

۲

 

۹٫۵۱۱

 

۰٫۵۳۵

 

۰٫۵۸۶

 

 

 

درون گروهی

 

۵۶۶۷٫۴۵۳

 

۳۱۹

 

۱۷٫۷۶۶

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 04:03:00 ق.ظ ]




مسئولیت اجتماعی سازمان
شکل 2-2- اخلاق کسب و کار کولینز
(منبع: کولینز، 2009)
وی در ادامه با تعریف مؤلفه‌هایی برای هریک از شاخص‌ها، اقدام به تشکیل پرسشنامه‌ای به منظور سنجش اخلاق کسب و کار براساس بهترین تکرار[127] نموده است. هم‌چنین از ویژگی‌های مدل کولینز سادگی در عین کاربردی بودن است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
2-5-6- مدل تحلیل دوراهی اخلاقی (تصمیم‌گیری اخلاقی) نقش محور
مدل ووتن (2001) حل مسأله اخلاقی را در ارتباط با 4 عامل ویژگی‌های شخصیتی، سازمانی، حرفه‌ای‌گرایی و شواهد نقش معرفی می کند. براین اساس مدل مسیری حاضر، مسأله اخلاقی را عاملی متشکل از 5 متغیر مشتبه‌سازی و تبانی، سوءاستفاده از داده‌ها، دستکاری،‌ تهدید و اجبار، تعارض اهداف و ارزش‌ها و ناشایستگی فردی معرفی می کند.

شکل2-3- مدل تحلیلی دوراهی اخلاقی (تصمیم‌گیری اخلاقی) نقش محور
(منبع: ووتن،‌2001)
تحلیل مدل
مدل حاضر از میان 3 دسته عوامل مطروحه در حوزه‌ی تصمیم‌گیری اخلاقی (ویژگی‌های فردی، موقعیتی و زمینه‌ای)، ویژگی‌های فردی را در دو عامل ویژگی‌های شخصی و ویژگی‌های حرفه‌ای لحاظ نموده است. ویژگی سازمانی را منطبق با عوامل زمینه‌ای و شواهد نقش را مطابق با عوامل موقعیتی در نظر می‌گیرد.
2-5-7- مدل تحلیل رابطه‌ی ارزش‌های اخلاقی سازمان و رفتار اخلاقی کارکنان
مدل بکر و دیگران (2006) در حوزه‌ی تلفیق اخلاق کسب و کار و ارزش‌های اخلاقی و تأثیر آن بر رفتارهای اخلاقی کارکنان طراحی شده. مدل مسیری حاضر تأثیر ارزش‌های اخلاقی را صرفاً‌ در دو نوع انصاف توزیعی و رویه‌ای در نظر گرفته و بیان می‌دارد که این دو نوع انصاف بر تعهد سازمانی سپس رفتار اخلاقی تأثیرگذار می‌باشند.
شکل 2-4- مدل تحلیل رابطه‌ی ارزش‌های اخلاقی سازمان و رفتار اخلاقی کارکنان
(منبع: بکر و دیگران، 2006)
تحلیل مدل
نوآوری مدل حاضر در پیوند میان ارزش‌های اخلاقی و رفتار اخلاقی بوده که از قابلیت بسط و گسترش برخوردار می‌باشد. نقد اول بر تئوری حاضر آن است که از میان انواع عدالت صرفاً توزیعی و رویه‌ای را لحاظ نموده. ضمن آنکه در این مطالعه تأثیر سایر متغیرهای مذکور در بحث تصمیم‌گیری اخلاقی (ویژگی‌های فردی، موقعیتی و زمینه‌ای) لحاظ نشده است.
2-5-8- مدل تصمیم‌گیری اخلاقی جونز
جونز (1991) مدل عمومی تصمیم‌گیری اخلاقی را در مدلی مسیری معرفی نموده است. این مدل از 5 متغیر توانمندی اخلاقی، شناخت/ تشخیص موضوع اخلاقی، انجام قضاوت اخلاقی، ایجاد تثبیت در نیت اخلاقی و نمایش نتیجه رفتار اخلاقی، تشکیل یافته که در آن متغیر توانمندی اخلاقی بر هر 4 متغیر دیگر تأثیرگذار می‌باشد.
توانمندی اخلاقی
نمایش نتیجه رفتار اخلاقی
ایجاد تثبیت درنیت اخلاقی
انجام قضاوت اخلاقی
شناخت / تشخیص موضوع اخلاقی
شکل 2-5- مدل تصمیم‌گیری اخلاقی جونز
(منبع:‌برندون و دیگران، 2007)
تحلیل مدل
مدل حاضر تمامی 3 مورد عوامل زمینه‌ای، موقعیتی و فردی را در چارچوب عامل توانمندی اخلاقی و به صورت کلی لحاظ نموده که بر این اساس می‌توان ادعا نمود مدل، مدلی کل‌نگر بوده و اطلاعات ریز و جزئی‌ای به منظور تصمیم‌گیری در اختیار قرار نخواهد داد.
جمع بندی بررسی مدلهای اخلاق گرای مدیریت نشان داد که این مدلها تحت تاثیر سه عامل فردی، زمینه ای وساختاری می باشند عوامل فردی شامل آن دسته از شاخص‌های تأثیر گذار بر تصمیم‌گیری اخلاقی است که در آن ریشه‌ و زمینه فردی بوده و شامل شاخص‌های درونی شخص رهبر می‌باشد. این عوامل با توجه به ادبیات موضوع شامل توان استدلال‌گری اخلاقی، خصایص دموگرافیک، ارزش‌های اخلاقی شخصی و نوع شخصیت خواهد بود.توان استدلال‌گری اخلاقی که از آن در ادبیات موضوع تحت عنوان آگاهی اخلاقی نیز یاد شده است، به معنی توانایی شخص در تشخیص، تمییز، بررسی جوانب، بدیل‌ها و مولفه‌های تأثیرگذار بر تصمیم‌ و نهایتاً توان تصمیم‌گیری اخلاقی می‌باشد. به عبارت دیگر به معنی شناسایی و درک فعل اخلاقی و بسط دادن ارزش‌های اخلاقی به کارهای روزمره ما می‌باشد. باید توجه داشت که ممکن است عمل اخلاقی ما از سوی برخی غیراخلاقی‌ قلمداد شود. زیرا ادراک افراد از یک عمل واحد متفاوت مي‌باشد. از جمله خصایص دموگرافیک تأثیرگذار بر فرایند تصمیم‌گیری اخلاقی، به طور خاص تأثیر سه شاخص سن، میزان تجربه و میزان تحصیلات افراد مورد توجه قرار گرفته است .در مورد ارزش‌های اخلاقی شخصی، اصلی‌ترین شاخص ریشه‌ای مورد توجه، براساس آیات و روایات اسلامی، انجام عبادات مي‌باشد. یعنی بر اساس آیات چنین می‌توان برداشت نمود که شخص اخلاقی ضمن انجام واجبات دینی، درانجام عبادات و فرایض شخصی خود فردی پویا و پرانرژی مي‌باشد. منظور از شاخص نوع شخصیت، آن دسته از خصایص شخصیتی بوده که لازمه و زمینه فرایند تصمیم‌گیری اخلاقی را ایجاد می کند.
عوامل زمینه‌ای شامل آن دسته از شاخصه‌هایی است که به صورت ناخودآگاه و نامحسوس در طی زمان در سازمان پدیدار گشته و این شاخص‌ها در سازمان وجود داشته و بر فرایند تصمیم‌گیری اخلاقی تأثیرگذار می‌باشند.جو اخلاقی شامل 3 عامل اصلی بوده که بر آن اساس شکل می‌گیرد:
محیط اخلاقی که خود شامل دو عامل رفتار مدیریت عالی و مشوق‌های اخلاقی می‌گردد. برای مثال چه مقدار مدیران عالی مراقب مسائل اخلاقی بوده و یا اینکه چه مقدار رفتار اخلاقی مورد تقدیر قرار می‌گیرد؟
میزان پیروی از دستورالعمل‌ها و قوانین در سازمان که بیانگر سطحی است که از کارکنان انتظار مي‌رود که به آنچه به آنان گفته مي‌شود عمل نمایند.
بیان شفاف و توضیح کدهای اخلاقی در سازمان برای تمامی سطوح و افراد مختلف (گوبل و دیگران، 2012به نقل از ایران اخلاق).فرهنگ اخلاقی شامل هنجارها و رهنمودهایی می‌گردد که از آن طریق رفتارهای اخلاقی برای افراد روشن و تبیین مي‌گردد. . سه دسته اصلی فرهنگ اخلاقی شامل: 1- وجود ارزش‌های اخلاقی آمیخته شده با سیاست‌ها، فرایندها و فعالیت‌های سازمان، 2- وجود برنامه اخلاقی مدون در سازمان شامل تدوین کدهای اخلاقی، آموزش‌ اخلاقی، آموزش تصمیم‌گیری اخلاقی و غیره و 3- وجود رهبری اخلاق‌مدار در سازمان، است اگرچه این سه عنصر متمایز از یکدیگر می‌باشند، لیکن دارای نقاط اشتراک فراوانی نیز می‌باشند.نوع رهبری:از رهبران اخلاق‌مدار انتظار می‌رود سیستم پاداش و تنبیه متناسب با تقویت رفتار اخلاقی را ایجاد نموده هم‌چنین انتظار می‌رود رهبری اخلاق‌مدار ساختار مناسب به منظور گزارش مسائل اخلاقی را ایجاد نماید. رهبری اخلاق‌مدار براساس پارادایم اسلامی را می‌توان بدین صورت تعریف نمود.
«رهبری اخلاق‌مدار فرایندی است که براساس آن مدیر با نگاهی خوش‌بینانه و مثبت به تمامی ذی‌حقان (با رویکردی 360 درجه) به شناسایی و رتبه‌ بندی حقوق تمامی آنان پرداخته، و با بهره گرفتن از رویکرد ارتباطی قاطعانه، و تمامی وظایف رایج مدیریت (برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل و غیره) را با رعایت اصل تقدم تعلیم و تربیت خویش بر دیگران و با توجه به سند جامع اخلاقی به اجرا در می‌آورد» که بر این اساس رهبری اخلاق مدار دارای 5 بعد اصلی شناسایی و تدوین حقوق ذیحقان، نگاه خوش‌بینانه، رفتار قاطعانه، تهذیب نفس خود و تقدم آن بر تهذیب نفس دیگران و ایجاد توازن میان زندگی شخصی و شغلی خواهد بود.میزان اهمیت دیگران اشاره به فلسفه و جو اخلاقی پذیرفته شده در سازمان دارد. که براساس آن نوعی نگرش به حقوق و اهمیت دیگران وجود دارد. سیستم پاداش:تئوری‌ها توصیه می‌کنند که همواره ارائه پاداش برای رفتار اخلاقی الزاماً به افزایش این رفتارها در دیگران منجر نخواهد شد. به هر حال نبود مکانیزم‌هایی پاداش‌دهی به اقدامات اخلاقی در حالی‌که پاداش‌هایی برای دستیابی به اهداف مالی و نظایر آن وجود دارد می‌تواند پیام مبهمی را به کارکنان سازمان که مایل به توسعه رفتارهای اخلاقی هستند به همراه داشته باشد .نوع نقش:الزامات اخلاقی یک حرفه ریشه در نقشی دارد که آنها ایفا می‌نمایند بدین معنا که آزمون اعتماد فرایند تصمیم‌گیری اخلاقی برای حرفه، به معنای رضایت وجدان فردی آنها نیست بلکه به معنای بررسی عملکرد آنها به نحوی است که منطبق بر وظایف لیست شده برای آن نقش درون یک حرفه یا سازمان می‌باشد (رسیک و دیگران، 2006).
عوامل ساختاری اندازه سازمان بزرگ نیازمند توان ویژه استدلال‌گری اخلاقی مدیران می‌باشد. درک از موضوعات بحث‌برانگیزبر توانایی شناسایی موضوع اخلاقی در میان اعضای سازمان اشاره دارد، و عموم افراد سازمان را مد نظر قرار می‌دهد. اعتقادات اخلاقی مربوط به سطحی از توانایی درونی فرد می‌شود که وی را قادر می‌سازد ارزش‌های اخلاقی و تصمیم‌گیری‌های اخلاقی صحیحی داشته باشد. منظور از فرصت‌های در اختیار، فشار و نظارت وارد بر کارکنان و مدیران، از سوی سیستم سازمانی، در راستای سوق دادن آنان به اخلاقیات و تصمیم گیری اخلاقی از یک سو و از سوی دیگر فرصت‌های سوءاستفاده و فساد در سازمان می‌باشد.رهبران با توجه به موقعیت شغلی یکسانی که دارند، در محیط و فضای مشاغل خود بخش عظیمی از اعمال فشار را در حین کار تجربه می‌کنند .شدت باورمندی اخلاقی بر ثبات و میزان پایداری افراد در اتخاذ تصمیم اخلاقی اشاره دارد. مسلماً مقررات و قوانین سازمانی فشار و پیچیدگی‌های اضافی را ایجاد می‌کند که بر روی ارتباط بین تصمیم‌گیری اخلاقی و رفتار اخلاقی اثرگذار می‌باشد (ترونیو و براون، 2004).
بخش ششم: پیشینه تحقیقات داخلی و بین المللی
2-6-1- تحقیقات داخلی
شریفی و اسلامیه (1393)، پژوهشی را به منظور بررسی تأثیر آموزش بر میزان پایبندی به کدها و استانداردهای اخلاق حرفه‌ای انجام داده‌اند. روش تحقیق علی مقایسه‌ای با طرح مقایسه دو گروه مستقل (آموزش دیده و آموزش ندیده) بوده است. جامعه آماری پژوهشی را مربیان مراکز آموزش فنی و حرفه‌ای استان سمنان تشکیل داده‌اند. تعداد نمونه 76 نفر بوده است که به صورت تصادفی 38 نفر آنها در گروه آموزش دیده و 38 نفر در گروه آموزش ندیده قرار گرفته‌اند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه محقق ساخته شامل شش استاندارد اخلاق حرفه‌ای (توانمندسازی دانش‌آموزان، تسلط به اصول علمی تدریس و آموزش، رعایت عدالت و مساوات، رازداری، احترام به همکاران، دانش‌آموزان و مدرسه، ارزشیابی معتبر از دانش‌آموزان) با ضریب آلفای 88/0 در مقیاس چهار درجه‌ای بوده است. داده‌ها به کمک آزمون t مستقل مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داده است که بین مربیان آموزش دیده و آموزش ندیده از نظر میزان پایبندی به کدها و استانداردهای اخلاق حرفه‌ای تفاوت معناداری وجود دارد به طوری که این تفاوت در مربیان آموزش دیده بیشتر از مربیان آموزش ندیده بوده است.
رجبی(1392)، در پژوهشی به ارزیابی اخلاق حرفه‌ای مدیران مدارس پسرانه شهرستان محلات پرداخته است با تکیه بر آموزه‌های اخلاقی مدیریتی سعدی در بوستان و گلستان. جامعه تحقیق 263 نفر از معلمان مدارس پسرانه محلات است که 218 معلم به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده‌ها توصیفی و ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه ای محقق ساخته است. پرسش نامه شامل 38 گویه با طیف اندازه گیری 5 درجه‌ای لیکرت می‌باشد. تجزیه تحلیل داده‌ها با بهره گرفتن از آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفته است. نتایج نشان داد وضعیت اخلاق حرفه‌ای مدیران(منطبق با اشارات مدیریتی و اخلاق سعدی) در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد. اخلاق فایده محور، وظیفه محور، عدالت محور در وضعیت نسبتاً مطلوب و اخلاق آزادی محور در وضعیت نامطلوبی قرار دارد.
پاداش و گل پرور (1389)، در یک پژوهش همبستگی با عنوان « رابطه رهبری اخلاق مدار با انگیزش درونی برای نوآوری و خلاقیت کارکنان » نشان دادند که ابتدا رهبری اخلاق مدار باعث تأثیر بر انگیزش درونی در نوآوری می‌شود و سپس انگیزش درونی در نوآوری طی یک فرایند زنجیره ای باعث تقویت خلاقیت در محیط کار می‌گردد. جامعه آماری پژوهش راکارکنان کارخانه حایر تشکیل دادند و نمونه 322 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل چندپرسشنامه درزمینه رهبری اخلاق مدار، انگیزش درونی وخلاقیت درکار بود. برای تحلیل داده‌های حاصل از پرسشنامه‌های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون، الگوسازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون میانجی استفاده گردید. یافته‌ها نشان داد خلاقیت در کار با انگیزش درونی برای نوآوری(338/0=r)و با رهبری اخلاق‌مدار (149/0=r) دارای رابطه معناداری است. انگیزش درونی برای نوآوری نیز با رهبری اخلاق‌مدار (384/0=r) دارای رابطه معناداری است. بر پایه یافته‌های این پژوهش می‌توان کارکرد انگیزشی برای رهبری اخلاق‌مدار در نظر گرفت. پایبندی به اصول مدیریت اخلاقی نظیر (حمایت انسانی و عاطفی، تقویت حس پیوند انسانی با دیگران، احترام و توجه به ارزش‌های اخلاقی و انسانی مورد پذیرش همه) برای کارکنان اطمینان‌خاطر و اعتماد لازم را فراهم می‌کند که به دنبال آن سطح انگیزشی درونی در کارکنان فراهم می‌گردد و زمینه تمایل به خلاقیت را فراهم می‌سازد.
اخوان و همکاران(1392)، در پژوهشی که از نوع همبستگی است، به بررسی توأم نقش اصول اخلاقی و مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی پرداخته اند. برای سنجش موضوع تحقیق، مدل مفهومی براساس ادبیات موضوع طراحی گردیده است و به منظور بررسی مدل مفهومی تحقیق از کارکنان یک سازمان صنعتی خواسته شده تا به سوالات پرسشنامه ای پاسخ دهند. برای بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری، استفاده گردیده است. یافته‌ها نشان داد که بین اصول اخلاقی و عملکرد سازمانی رابطه مثبت و قوی برقرار است و رابطه بین اصول اخلاقی و فرایند مدیریت دانش نیز مثبت و معنادار است ولی بین مدیریت دانش و عملکرد سازمانی رابطه معناداری وجود ندارد. بنابراین مشخص شد اگرچه اصول اخلاقی به طور مستقیم بر عملکرد تأثیر مثبت و قوی دارد ولی با میانجی‌گری مدیریت دانش نتوانسته بر عملکرد تأثیرگذار باشد. نتیجه آنکه اخلاق به عنوان یک عامل کلیدی در ارتقای عملکرد سازمانی و نیز موفقیت فرایند مدیریت دانش، در کنار دیگر عوامل موثر نقش ایفا می‌کند و بر این اساس پیشنهاد گردید زمینه رعایت اصول اخلاقی در سازمان‌ها فراهم آید تا افراد در ارتقای عملکرد سازمان خود نقش بیشتر و موثرتری ایفاد کنند و نیز در فرایند مدیریت دانش مشارکت فعالتری داشته باشند.
مطلبی‌فرد و همکاران(1391)، پژوهشی را با هدف دستیابی به نشانگرهای اخلاقی مدیران آموزش عالی در چارچوب رویکرد کیفی صورت داده‌اند. ابزار جمع‌ آوری داده‌ها، مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته بوده است. جامعه پژوهشی عبارت است از استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه‌های دولتی شهر تهران که از بین آنها در نهایت 37 نفر به عنوان اطلاع‌رسان انتخاب گردیدند. در مرحله انتخاب دانشگاه‌ها از نمونه‌گیری طبقه‌ای و برای انتخاب اطلاع‌رسان‌ها از روش گلوله‌برفی استفاده شده است. برای تحلیل داده‌های به دست آمده از مصاحبه‌ها از تحلیل محتوای مصاحبه‌ها و سه فرایند پیاده سازی، کدگذاری باز و انتخابی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که می‌توان مسئولیت‌های اخلاقی مدیران را در شش مقوله و 30 معیار اخلاقی تقسیم‌بندی کرد به این شرح: مدیریت و دانشگاه (شناخت درست و احترام به دانشگاه، تلاش برای ارتقاء دانشگاه‌ها، ایجاد محیطی پویا و با نشاط)، مدیریت و کارمندان (پرهیز از جانبداری، احترام گذاشتن به کارمندان، انتصاب افراد بر اساس ضوابط، برخورد با افراد خاطی)، مدیریت و دانشجویان (آماده کردن دانشجویان برای ورود به جامعه، درک شرایط و اقتضائات سنی، مشارکت دادن دانشجویان در تصمیم‌گیری‌ها، پاسخگویی در قبال قوانین و مشکلات، صداقت با دانشجویان) مدیریت و استادان (صداقت و احترام در برخورد با استادان، حل مشکلات و فراهم کردن امکانات، نگاه سرمایه‌ای به استاد، مشارکت دادن استادان در تصمیم‌گیری‌ها، نظارت بر استادان)، مدیریت و ویژگی‌های فردی (صبر و سعه صدر داشتن، خوش برخورد بودن، شجاعت‌ و اراده، انتقادپذیری، وجدان کاری، دوری از منفعت طلبی)، مدیریت و ویژگی‌های حرفه‌ای (تعهد حرفه‌ای به دانشگاه، داشتن تخصص و دانش مدیریت، هم‌اندیشی با دیگران، قانون‌مداری و عدالت، تقسیم عادلانه امکانات و بودجه، توجه به مسائل فرهنگی، توانایی مدیریت بحران‌ها).
نورانی و همکاران(1391) در پژوهشی کمی رابطه بین اخلاق حرفه‌ای مدیران و بهره‌وری کارکنان در دانشگاه علم و فرهنگ را بررسی نموده است. جامعه آماری کلیه کارکنان غیرهیأت علمی دانشگاه به تعداد 91 نفر می‌باشند و تمام جامعه آماری مورد پرسش قرار گرفتند جهت بررسی رابطه بین اخلاق حرفه‌ای و بهره وری پرسشنامه ای طراحی گردیده است و با اولویت‌بندی عوامل موثر مدلی ارائه گردیده است. پس از دسته‌بندی متغیرهای تأثیرگذار، اعتبار و پایایی پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفته است. پس از انجام آزمون همبستگی پیرسون و حصول اطمینان از ارتباط معنی دار میان اخلاق حرفه‌ای مدیران با بهره وری کارکنان، از طریق آزمون فریدمن مشخص گردید که عامل دادورزی بالاترین اولویت و امانتداری پایین‌ترین اولویت را به خود اختصاص دادند.
قربانی و همکاران(1391) با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و اخلاق حرفه‌ای با اثربخشی مدیران مدارس، پژوهشی را انجام داده اند. به این منظور کلیه مدارس راهنمایی دولتی و غیرانتفاعی شهر مشهد به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده تعداد 200 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع‌ آوری اطلاعات، پرسش نامه‌های هوش معنوی کینگ، اخلاق حرفه‌ای و اثربخشی میان نمونه مورد نظر توزیع شد و از طریق نرم افزار Lisrel & SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از طریق آزمون معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی حاکی از آن است که بین هوش معنوی و اخلاق حرفه‌ای با اثربخشی مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد هم‌چنین یافته‌های حاصل از مدل ساختاری در حالت تخمین استاندارد نیز نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار میان ابعاد اخلاق حرفه‌ای (فعالیت گروهی، صداقت رفتاری، رفتار حرفه‌ای، مسئولیت حرفه‌ای، تعهد علمی، مسئولیت مالی) و هوش معنوی (تفکر انتقادی، تولید معنای شخصی، توسعه آگاهی) با اثربخشی می‌باشد.
امینی و همکاران(1390)، پژوهشی توصیفی- پیمایشی را با هدف طراحی مدل و مولفه‌های دستیابی به اخلاق مطلوب کاری کارکنان وزارت نفت از طریق شناسایی عوامل موثر بر جو سازمانی انجام داده اند. پژوهش در صدد یافتن پاسخ این مسئله است که «چه عواملی از جو سازمانی می‌تواند بر اخلاق کاری کارکنان تأثیر بگذارد؟» بدین منظور جو سازمانی متغیر مستقل با پنج بعد وضوح و توافق اهداف، وضوح و توافق نقش، رضایت از پاداش، توافق بر رویه‌ها و اثربخشی ارتباطات در نظر گرفته شده است و هم‌چنین اخلاق کاری کارکنان متغیر وابسته با شاخص‌های صداقت و راستگویی، وفاداری و امانتداری و احساس مسئولیت لحاظ شده است. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه و جامعه آماری کارشناسان ارشد با حجم 245 نفر بود که 150 نفر نمونه آماری انتخاب شده نتیجه آنکه میان جوسازمانی و ابعاد وضوح و توافق نقش، رضایت از پاداش و توافق بر رویه‌ها و اخلاق کاری کارکنان رابطه معناداری وجود دارد ولی میان اثربخشی ارتباطات و اخلاق کاری کارکنان رابطه معناداری وجود ندارد.
عزیزی(1389)، در پژوهشی به بررسی و مقایسه وضعیت موجود و مطلوب استانداردهای اخلاق حرفه‌ای در آموزشهای دانشگاهی پرداخته است. در این مطالعه از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی و الگوی تلفیقی کمی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و دانشجویان دانشگاه کردستان می‌باشد و از ابزار پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختارمند و بحث تمرکز گروهی استفاده گردیده است. در تحلیل داده‌ها نیز بنا به ماهیت سوالات پژوهشی از روش آمار توصیفی، آزمون t مستقل و وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. نتیجه آنکه از نظر اساتید و دانشجویان، وضعیت موجود اخلاق حرفه‌ای در حوزه فعالیت‌های آموزشی پایین‌تر از حد متوسط ارزیابی می‌شود در حالی که پاسخگویان توجه به این استانداردها را بسیار ضروری می دانند. در ادامه جهت ارتقای وضعیت کمی و کیفی استانداردهای اخلاق حرفه‌ای در مراکز دانشگاهی پیشنهاداتی ارائه می‌گردد از جمله: 1.تدوین چهارچوب سازمانی برای استانداردهای حرفه‌ای رفتار آکادمیک در دانشگاه 2.تاکید بر انجام مطالعه و تحقیق در ارتباط با مسائل اخلاق حرفه‌ای در دانشگاه 3. طراحی مدلهای روشمند برای مطالعه، بحث و انطباق با استانداردهای اخلاق حرفه‌ای در مراکز دانشگاهی 4. تشویق اساتید به شرکت در دوره‌های آموزشی مربوط به این استانداردها
الوانی و همکاران(1389) در پژوهشی توصیفی-پیمایشی از طریق نمونه گیری طبقه‌بندی نسبی (170 نفر) و ابزار پرسشنامه به شناسایی اخلاق سازمانی کارکنان می پردازد. نتایج تحلیل آماری نشانگر آن است که گرایش کارکنان دانشگاه به نظریه نفع‌گرایی جمعی است و این گرایش در بین گروه های مختلف از جهت جنسیت، تحصیل، سن سابقه کار تفاوت معنی داری ندارد. نتیجه آنکه با توجه به گرایش کارکنان به نظریه نفع‌گرایی جمعی، مدیران دانشگاه باید آن را مد نظر قرار داده و در این راستا، اقداماتی نظیر طراحی منشور اخلاقی مناسب و نظام پاداش مناسب و… انجام دهند. تأکید اینکه ساده انگارانه خواهد بود اگر منافع جمعی را صرفا در حد سودهای مادی، جزئی و شخصی تقلیل دهیم بلکه باید به دنبال سود اجتماعی بلندمدت بود که متضمن سعادت جامعه باشد. در نهایت برای ایجاد یک فرهنگ جدید و به تبع آن یک اخلاق حرفه‌ای کارآ به نقش مثبت مدیران دانشگاه تأکید شده است.
باقری و همکاران (1389)، در مقاله ای مروری، پژوهشی در بیان اهمیت اخلاق حرفه‌ای و مسئولیت‌های اخلاقی مدیران دارند و بحثی پیرامون آسیب شناسی اخلاق مدیران مطرح می نمایند که از جمله این آسیبها، دنیا‌گرایی، ریاست خواهی و قدرت طلبی، عدم درک فضیلت معنوی خدمت، سازش با خطاکاران، فقدان انصاف و عدالت و تکبر ذکر شده است. هم‌چنین ویژگی‌های اخلاقی مدیر را برشمرده و مورد بررسی قرار داده اند مانند: صیانت از بیت المال، حسن ظن، ارتباط شایسته با کارکنان، رعایت عدالت، تواضع و بصیرت.
خنیفر و همکاران (1388) در پژوهش مروری منشور اخلاق کاری و پایبندی به سازمان اخلاقی، ضمن بررسی فعل اخلاقی، خاستگاههای روان شناسی و نظریه اسناد، نظریات متعدد مرتبط با معیار سنجی فعل اخلاقی از جمله نظریه دگردوستی، حسن و قبح ذاتی افعال، الهام وجدان و امثال آن را بررسی و به عوامل موثر بر رفتار اخلاقی و غیراخلاقی می پردازند. سپس اصول چهارگانه علم اخلاق ارزشی یعنی تعهد، نظارت حسابگری و سرزنش با استناد به روایات و مطالعات روانشناسی مورد تأکید قرار می‌گیرد و در نهایت زمینه‌های جهانی تدوین منشور اخلاقی سازمان‌ها و معیارهای آن تحلیل شده و مصادیق این منشور در ابعاد مورد مطالعه ارائه می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ق.ظ ]




این روش برای اولین بار در سال ۱۹۸۹ توسط تانکسلی و همکاران ارائه شد. برای انجام واکنش PCR، از دستورالعمل و مواد زیر استفاده می­ شود. تمامی مواد مورد استفاده برای PCR، به­جز DNA و آب مقطر دوبار تقطیر شده، به صورت تیوب­های آماده تجاری و محلول بودند که از شرکت سیناژن تهیه شدند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
. غلظت بهینه مواد بکار رفته در واکنش زنجیره ای پلیمراز در حجم ۲۵ میکرولیتر شامل یک و نیم میکرولیتر از کلرید منیزیم ۵۰میلی مولار ، ۵/۲ میکرولیتر بافر ۱۰x، ۱ میکرولیتر از پرایمر (۱۰ پیکومول) ، ۱/۰ میکرولیتر از dNTP (10 میلی مولار)، ۲/۰ میکرولیتر آنزیم Taq DNA polymerase، ۱ میکرولیتر از DNA نمونه های بیماران و گروه کنترل می باشد.
۳-۷-۱ طراحی پرایمرها اختصاصی برای تعیین SNP
پرایمرهای مورد نظر جهت تکثیر قطعاتDNA طراحی و از کمپانی BioNeer کشور کره‌جنوبی خریداری شد. توالی پرایمرهای طراحی شده برای قطعات مورد نظر در جدول ۲-۳ آمده است.
جدول ۲-۳ توالی پرایمرهای مستقیم و معکوس

 

پلی مورفیسم پرایمر محصول PCR جفت باز آنزیم محدود کننده
TGFB1 C-509T F:5´-CCCGGCTCCATTTCCAGGTG-3´
R:5´-GGTCACCAGAGAAAGAGGAC-3
۸۰۸ Bsu36I
   
         

۳-۷-۲ dNTPs
dNTP ها از شرکت سیناژن تهیه شدند که حاوی ۵۰۰ میکرولیتر از محلول ترکیب شده نوکلئوتیدهای dGTP و dTTP و dATP و dCTP با غلظت ۱۰ میلی­مول بودند. نگهداری آنها در فریزر ۲۰- صورت گرفت
۳-۷-۳ کلرید منیزیم(MgCl2)
محلول کلرید منیزیم از شرکت سیناژن تهیه شد. این محلول با غلظت ۵۰ میلی­مول و بدون رقیق کردن مورد استفاده قرار گرفت. به ازای هر نمونه در واکنش ۲۰ میکرولیتری، ۵/۱ میکرولیتر از این محلول استفاده شد.
۳-۷-۴ بافر واکنش PCR
بافر واکنش از شرکت سیناژن تهیه شد. بافر واکنش حاوی ۵۰۰ میلی­مول کلرید پتاسیم و ۲۰۰ میلی­مول تریس- اسید کلریدریک با pH=8 بود. غلظت این محلول به صورت ۱۰X می­باشد و بدون رقیق کردن در واکنش PCR استفاده می­ شود. بافر واکنش نیز در فریزر ۲۰- نگهداری شده و قبل از استفاده ذوب شده و پس از استفاده دوباره به فریزر ۲۰- منتقل می­ شود. به ازای هر نمونه در واکنش ۲۰ میکرولیتری، ۵/۲ میکرولیتر از این محلول استفاده شد.
۳-۷-۵ آنزیم Taq Polymerase
این آنزیم بطور مستقیم در واکنش PCR مورد استفاده قرار می­گیرد. نگهداری این آنزیم در فریزر ۲۰- درجه سانتیگراد است و برای استفاده بایستی بر روی یخ قرار گیرد. به ازای هر نمونه در واکنش ۲۰ میکرولیتری ۲/۰ میکرولیتر استفاده می­ شود.
۳-۷-۶ آب دوبار تقطیر شده استریل
از آب مقطرهای درون شیشه­های آمپول که به صورت استریل و دوبار تقطیر شده عرضه می­گردد، استفاده می­ شود.
۳-۸ راه اندازی واکنش PCR

 

    1. مخلوط فوق را در میکروتیوب­های ۲۰۰ میکرولیتری که از قبل نامگذاری و شماره گذاری شده ­اند، ریخته ­شود. به این صورت که در هر تیوب ۲۴ میکرولیتر از مخلوط واکنش ریخته و سپس بر اساس نامگذاری تیوب­ها به هرکدام ۱ میکرولیتر از DNA موردنظر اضافه ­گردد.

 

  1. در مرحله آخر و بعد از بستن درپوش میکروتیوب­ها آنها را تکان داده تا هوای اضافی خارج شود و سپس درون خانه­های دستگاه PCR چیده و سپس دستگاه طبق برنامه­ای که به آن داده می­ شود، روشن ­شود.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ق.ظ ]




کشتی در گردابه‌ها
شکل (۴- ۲۴) فضای آینده‏های بدیل تک قطبی
۴-۷-۶- شرح آینده‏های بدیل قطبی در قالب روایت‏هایی از آینده
در این بخش، چهار آینده‏ی بدیل قطبیدر قالب
روایت معرفی می‏شود. منظور از آینده‏های قطبی این است که آنها در منتهی الیه طیف قرار دارند. بر این اساس،پس از معرفی چهار آینده‏ی بدیل قطبی، هر یک از آنها شرح داده می‏شود.
۴-۷-۶-۱- آینده بدیل قطبی شماره ۱:کشتی در گردابه‏ها
در این جهان[۱۹۹] خلق شده از گفتمان، مراقبت از سالمندان کاملاٌتکلیفی دولت است، مردم، خانواده‏ها، خویشاوندان، و گروه‏های غیر رسمی و غیر دولتی هیچ نقشی ندارند، بخش خصوصی نیز وجود ندارد.همچنین نظام بازنشستگی و سیاست‏های مرتبط از نظر حمایتی بودن(از طریق برداشت از منابع بین نسلی) در منتهی الیه طیف قرار دارند. در این آینده، منابع عمومی از قبیل نفت و گاز، و خام فروشی درتامین منابع مالی بازنشستگی نقش محوری دارند، گروه‏هاو اقشار برای تصاحب منابع ملی، سخت رقابت دارند. جریانات سیاسی با دادن وعده‏های رفاهی فراتر از آستانه تحمل اقتصاد ملی، رای دهندگان را به مشارکت جلب می‏کنند. مفروض این آینده، تسلط گفتمان کوتاه‏مدت و فروپاشی است. در این جهان آینده، ما شاهد تخریب منابع بین نسلی و برداشت بیش از حد از ذخایر مشاء هستیم. درگیری‏های بین نسلی، جناحی، و… بر سر تقسیم منابع وثروت کشور، کشور را در بی‏نظمی و بی‏قانونی فرو می‏برد. به دلیل جلوگیری از اطاله کلام، شرح کامل ظهور و ساخت قدرت و جهت‏گیری سیاست‏های بازنشستگی در این آینده در پیوستهای انتهای رساله بیان می‏شود.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۷-۶-۲- آینده بدیل قطبی شماره ۲: کارآیی بازار
در این جهان[۲۰۰] خلق شده از گفتمان،دولت عمدتاً مشوق کارآیی بازار است، بنابراین بسیار محدود و به صورت حداقلی معیشت سالمندان و بازنشستگان را برعهده می‏گیرد. از طرف دیگر، نقش الگوهای نوع‏دوستی مبتنی بر زیست‏جهان نیز در سطح حداقل است، در واقع غالباً زیست‏جهان بطور ابزاری عقلانی شده است. چراکه تسلط اخلاق کاری بازار آزاد، ارزش‏های خانوادگی، الگوهای مبتنی بر بافت سنتی را به حاشیه برده است. در این آینده، سطح بسیار پایینی از بودجه عمومی صرف بازنشستگان و سالمندان می‏شود، چراکه تصور غالب این است که ورود دولت به سیاست‏های حمایتی از قبیل حمایت از بازنشستگان و سالمندانموجب افول رشد اقتصادی، از بین رفتن اخلاق کار و فعالیت و سرانجام کاهش رشد تولید و توسعه می‏شود، در این صورت همه از جمله بازنشستگان و سالمندان متضرر خواهند شد. بنابراین منابع کشور صرف حمایت‏های اجتماعی نخواهد شد، مگر به صورت واکنشی و مصلحتی برای فرونشاندن اعتراضات اجتماعی، آن هم بطور مقطعی خواهد بود. جریانات سیاسی غالباً وعده‏های تولید، و اشتغال را مطرح می‏کنند. به منظور جلوگیری از اطاله کلام شرح کامل ظهور و ساخت قدرت و جهت‏گیری سیاست‏های بازنشستگی در این آینده بدیل در پیوست‏های انتهای رساله آمده است.
۴-۷-۶-۳-آینده بدیل قطبی شماره ۳: سالمند مولد
دولت وارد سیاست‏های حمایت می‏شود
حمایت‏هامحدود به افراد از کارافتاده و ناتوان است
در اینجهان[۲۰۱] خلق شده ازگفتمان،مفهوم سالمندی فعال و مولد در دستور کار سیاست‏گذاری وارد می‏شود، بنابراین، دولت وارد عرصه سیاست اجتماعی و حمایت و مراقبت از سالمندان می‏شود. اما این مراقبت برگرفته از الگوهای بومی و سنتی اسلامی و ایرانی است. دراین آینده، دولت اسلامی مکلف است از محل درآمدهای عمومی و یا درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، معیشت افراد پیر، ناتوان، و ازکار افتاده،راتامین کند. مطابق آراء کلامی و فقهی و تفاسیر قرآن کریم اصولی بر این تکلیف دولتی حاکم است. به عنوان مثالنوع‏دوستی و قائل به کرامت ذاتی یکی از این اصول مهم است. یعنی همه افراد از کارافتاده و ناتوان و مستحق کمک درجامعهاز هر رنگ، نژاد، مذهب و غیره حق برخوداری از حمایت دولتی را دارند.شاهد این مدعا اهتمام امیر مومنان در دوره خلافت خود نسبت به تخصیص سهمی از بیت المال به پیر مرد ازکارافتاده‏ و نابینای نصرانی است(هزار جریبی و صفری شالی،۱۳۹۱: ۱۱۳). اصل دیگر قسط و عدالت است. اصل بعدی مذموم بودن فقر در تعالیم دینی است. اما آنچه که از متون دینی استنباط می‏شود، حمایت‏های دولتی شامل افراد ناتوان و از کارافتاده می‏شود نه افراد سالم که توانایی فعالیت و تولید دارند. بنابراین در این آینده، با توجه به این که در اسلام و سنت‏های بومی کار و فعالیت ارزش محوری است، بازنشستگی بطور کلی از جامعه، ودولت رخت بر می‏بندد. در حقیقت وظیفه بگیری که همان از کارافتادگی است جایگزین بازنشستگی می‏گردد. یعنی افراد تا زمانی که شرایط جسمانی و روحی برای ادامه کاررا دارند، به فعالیت خود ادامه می‏دهند اما وقتی به هر دلیلی از کار افتاده شوند و امکان ادامه فعالیت برای آنها وجود نداشته باشد، درآن صورت حقوق و مستمری دریافت می‏کنند. در این آینده بدیل، کسانی که به دلیل از دست دادن عضوی از بدن، فقدان سلامتی یا بیماری صعب العلاج توانایی ادامه خدمت را برای مدت موقت یا همیشه را از دست می‏دهند، با توجه شرایط آنها، بطور موقت یا دایمی حقوق وظیفه و از کار افتادگی در دوره توقف خدمت دریافت می‏کننند. به منظور جلوگیری از اطاله کلام، شرح مفصل چگونگی ظهور و ساخت قدرت و جهت‏گیری سیاست‏های بازنشتگی در این آیندهدر پیوست‏های انتهای رساله آمده است.

 

لیتانی مساله-نارضایتی سالمندان ناشی از دست دادن نقش آفرینی، احساسات منفی نسبت به بازنشستگی، تحمیل بارهای هرینه‏ای، فقدان نیروهای کیفی و تخصصی،
راه حل – راه حل‏های کارشناسی و فنی مثل طرح‏های افزایش روحیه سالمندان بدون توجه به سیاست‏ها و گفتمان‏ها
علل اجتماعی (در این تحقیق محیط نهادی و سیاست‏های بازنشستگی مد نظر است) غلبه رویکرد‏های سیاستی ناسازگار با تحولات، وابستگی سیاست‏ها به مسیر گذشته،
و تحول رویکرد سیاستی بر اساس گفتمان سالمند فعال
گفتمان‏ها سالمند مولد
استعاره جامعه فعال و سالم

۴-۷-۶-۴-آینده بدیل قطبی ۴: سالمندبه مثابه کانون وحدتعاطفی و اجتماعی
دولت وارد سیاست‏های اجتماعی از جمله مراقبت از سالمندان نمی‏شود
بخش خصوصی و مکانیزم بازار نیز وارد حوزه مراقبت از سالمندان نمی‏شود
الگوهای مردمی متناسب با زیست جهان اسلامی ایرانی، از قبیل خانواده، گروه‏های محلی و غیره احیاء می‏گردند.
در این جهان[۲۰۲] خلق شده از گفتمان، الگوهای بومی و سنتی مبتنی بر زیست‏جهان احیاء شده، و محور اصلی مراقبت از سالمندان قرار می‏گیرد. این آینده‏ی بدیل در پی بروز شرایطمساله خیزی (پروبلماتیک) و به مثابه پاسخ به این شرایطمساله خیز مطرح می‏شود. شرایطمساله خیزی کشور عبارتست ازاین که از یک طرف کشور با سالخوردگی جمعیت، وابستگی روزافزون جمعیت بهسالمندی مواجه است، بنابراین مراقبت از سالمندان بر اساس آراء کلامی و فقهی و دینی، و همچنین آموزه‏های سنتی جامعه‏ی ایرانی امری ضروری است، و عدم توجه کافی به مراقبت از سالمندان برای جامعه پی‏آمدهای غیرقابل جبرانی خواهد داشت، اما از سوی دیگر، گرایش به الگوهای دولت رفاه در سیاست‏های اجتماعیایران، و وابستگی روزافزون مراقبت از سالمندان به منابع عمومی(که بازنشستگی وتامین هزینه زندگی نیز بخشی از آن است) موجب فشار بر دولت‏ها، انباشت بار تکفل، و نهایتاً منجر بهعقب نشینیدولت از سیاست‏های حمایت اجتماعی در قالب بازنشستگی شده است. همچنین هزینه‏ های مالی سنگین ناشی از سالمندی فراتر از توان و منابع بخش خصوصی در ایران است، و بخش خصوصی علاقه‏ای به ورود به این حوزه را ندارد، ومکانیزم بازار بهدلیل عدم استطاعت مالی،و سخاوتمندانه بودن حمایت‏هاو غیرهاز ورود به این عرصه خودداری می‏کند. در واقع دولت از سیاست‏های حمایتی از سالمندان در قالب بازنشستگی و غیره عقب‏نشینی می‏کند، اما بدیل سنتی دولت رفاه، که مکانیزم بازار است، نیز جایگزین نمی‏شود.در اینجا پرسشی اساسی مطرح می‏شود که چگونه می‏توان نیازهای سالمندان را از قبیلتامین زندگی، مراقبت و غیره پاسخ داد، و در همان حال بار تکفل را مهار کرد. در این آینده، بر الگوهای نهادی و زیست جهان که غیر رسمی هستند تأکیدمی‏شود. این الگوهای برخاسته از زیست‏جهان به این دلیل تازگی دارند، که مردم‏محوری به جای دولت‏محوری، استحقاق محوری به جای عامه‏محوری، محله محوری را به جای تمرکز محوری جایگزین می‏کنند. به منظور جلوگیری از اطاله کلام، شرح مفصل چگونگی ظهور و ساخت قدرت و جهت‏گیری سیاست‏های بازنشتگی در این آینده در پیوست‏های انتهای رساله آمده است.
۴-۷-۷–فضای آینده‏‏های بدیل ترکیبی
دو عدم قطعیت کلیدی حاصله از تحلیل گفتمانی، ابعادآینده‏های بدیل ترکیبی را در فضای آینده را در بر می‏گیرد. به این ترتیب، این فضا آینده‏های ترکیبی را کهدر حالت ترکیب و تلفیق قطب‏بندی‏های گفتمانی نشان می‏دهد.شکل ۴-۲۵،فضای آینده‏های بدیل ترکیبی را بر اساس تسلط گفتمان‏هایتلفیقی نشان می‏دهد.
مراقبت از سالمندان و بازنشستگان بر اساس الگوهای بومی سازگار با زیست جهان
مراقبت دولتی از سالمندان و بازنشستگان
مراقبت مردمی از سالمندان و بازنشستگان
مراقبت از سالمندان و بازنشستگان بر اساس سیستم‏های مدرن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:01:00 ق.ظ ]




۱-۱-۹- ۲ ویژگی های آرمانی
این شاخص شامل موارد زیر می باشد:
القای افتخار و غرور به اعضا
عمل کردن به شیوه هایی که باعث جلب احترام دیگران می شود
نشان دادن احساس قدرت و شایستگی
فدا کردن منافع شخصی به خاطر دیگران
اطمینان خاطر دادن از برطرف شدن موانع به دیگران
۲-۱-۹- ۲ رفتارهای آرمانی
این شاخص شامل موارد ذیل است :
صحبت کردن در مورد مهمترین ارزش ها و اعتقادات
تصریح در اهمیت داشتن، یک احساس قوی نسبت به هدف
توجه به نتایج معنوی و اخلاقی تصمیمات
حمایت از امکانات هیجان انگیز نوین
گفتگو درباره اهمیت اعتماد نسبت به یکدیگر (موغلی،۱۳۸)
۲-۹-۲ انگیزش الهام­بخش
رهبرانی را توصیف می­ کند که انتظارات، استانداردهای سطح بالایی را با پیروان تبادل و آن ها را برای رسیدن به این چشم­انداز، ترغیب می­ کنند (Khasawneh et al, 2012).
پایان نامه - مقاله - پروژه
در واقع رهبر از طریق انگیزش الهام­بخش چشم­اندازی برانگیزاننده برای آینده تعیین می­ کند و راه رسیدن به اهداف را به پیروان نشان می­دهد (Karakitapoglu & Gumusluoglu, 2013) و آنان را به انجام کارها فراتر از هنجارها تشویق می­ کند (ابطحی و خیراندیش، ۱۳۹۰: ۲۰۳).
باس و آوولیو[۱۵۰] (۱۹۹۴) بیان می­ کنند، انگیزش الهام­بخش به این معنی است که رهبران کایزماتیک به طرقی عمل می­ کنند که افراد اطرافشان را با بهره گرفتن از چالش و معنا بخشیدن به کار اطرافیانشان، دارای انگیزه ساخته و الهام­بخش آن ها می­شوند، رهبران به وضوح، انتظارات توافقی ایجاد می­ کنند که پیروان، خواهان برآورده شدن آن ها هستند و همچنین تعهدات به اهداف و بینش­های مشترک را مورد تأکید قرار می دهند(Ali & Bangash, 2011).
انگیزش الهام­بخش توصیف­کننده رهبرانی است، که از طریق مشارکت پیروان در ترسیم چشم­اندازها، تعهد آن ها را افزایش داده و ایجاد انگیزه می­نمایند. تأکید انگیزش الهام­بخش بر احساسات و انگیزه­ های درونی و نه بر تبادلات روزانه رهبر و پیرو است. در این راستا ضروری است رهبران ضمن تأکید بر اهمیت آینده­نگری، با تدوین اهداف دانشی سطح بالا و دست­یافتنی، جدیت و شوق کارکنان را برانگیخته و دیدگاه خوش­بینانه­ای نسبت به آینده در آنان ایجاد نمایند (ابطحی و خیرااندیش، ۱۳۹۰: ۲۰۴). این بعد از رهبری تحول­آفرین، قدرت بصیرت رهبر را نشان می­دهد و توانایی رهبر در ارتباط دقیق با آن بصیرت و مطلوبیت آن برای پیروان را نمایان می سازد (Geragery et al, 2011).
به­ طور خلاصه در انگیزش الهام­بخش رهبر در زیرمجموعه ایجاد امید می­ کند، چشم­انداز آتی را روشن و دست­یافتنی معرفی کرده و افراد را ترغیب می­ کند که انتظارات خود را بالا ببرند (Bass & Riggio, 2006).
۳-۹-۲ ملاحظات فردی
ملاحظات فردی توصیف­کننده­ رهبرانی است که محیطی حمایتی فراهم می­آورند و توجه خاص به نیازهای شخصی فردفرد پیروان در جهت دستیابی به حداکثر پتانسیل آن ها دارند. این رهبران به صورت فردبه­فرد با پیروان رفتار می­ کنند و ممکن است از تفویض اختیار و واگذاری مسئولیت ­ها به عنوان ابزاری جهت رشد و توسعه توانمندی­های پیروان استفاده کنند (Khasawneh et al, 2012).
ملاحظات فردی تحت عنوان رهبری دیده می­ شود، که به نگرانی­های پیروانش و نیازهای رو به ­رشد آن ها، اهمیت می­دهد. این ایده رهبران را تشویق می­ کند تا پتانسیل پیروانشان را از طریق هدایت و راهنمایی مناسب، دریافت بازخور ممتد و ارتباط دادن نیازهای پیروان با استراتژی­ها و اهداف سازمانی، بهبود دهند (Ismail et al, 2011). رهبر از طریق رابطه­ فردبه­فردی که با پیروانش برقرار می­ کند، نیازها، مهارت ها و تمایلات متفاوت آن ها را درک می­ کند و احساسات و نیازهای شخصی آن ها را مورد توجه قرار می­ دهند (Karakitapoglu & Gumsluoglu, 2013).
باس و آوولیو[۱۵۱] (۱۹۹۴) ملاحظات فردی را اینگونه تعریف کرده ­اند: رهبران تحول­آفرین، توجه خاصی به نیازهای هر فرد برای موفقیت و رشد دارند و با عمل نمودن به عنوان مربی یا استاد، نقش خود را ایفا می­ کنند. پیروان و همکاران، به صورت موفقیت­آمیزی به سطوح بالاتر پتانسیل بالقوه، سوق می­یابند، فرصت­های یادگیری جدید به موازات جو حمایتی ایجاد می­شوند. تفاوت­های فردی برحسب نیازها و آمال شناخته می­شوند (Ali & Bangash, 2011).
وو[۱۵۲] (۲۰۱۰) ، ملاحظات فردی را مربوط به رفتارهایی از رهبران تحول­آفرین می داند، که حمایت­های اجتماعی- عاطفی متناسب با هر یک از پیروان را فراهم می­ کند و در عین حال باعث توسعه توانایی­ها و توانمندی­های پیروان می­گردد (Zhang et al, 2013).
هاتر و باس[۱۵۳] (۱۹۸۸) معتقدند از طریق ملاحظات فردی، یک رهبر تحول­آفرین، به نیازهای توسعه­ای پیروان توجه کرده و پروژه­ های کاری را به شیوه­ای که تجارب یادگیری را تحریک کند، تفویض می­ کند (Cheung & Wong, 2011).
باس خاطر نشان می­ کند که رهبران تحول­آفرین از طریق توجه به نیازهای خاص هر یک از کارکنانشان ملاحظه شخصی را به نمایش می­گذارند. چنین رفتارهایی به یادگیری ارزش گذاشته و انتظارات موفقیت شغلی را ارتقاء می­دهد. بر این اساس رهبران باید ضمن شناخت وضعیت تک­تک افراد و تخصیص وقت برای راهنمایی و آموزش آنان، نیازها و توانایی­ها و خلاقیت­های کارکنان را بشناسند و برنامه­هایی برای توسعه و گسترش این توانایی­ها تنظیم نماید. این موضوع تأثیر مثبتی بر یادگیری، توسعه، رضایتمندی، تلاش و تعهد کارکنان دارد. پیروان مورد راهنمایی، آموزش و حمایت رهبری قرار گرفته و توانایی­هایشان در یک فرایند منظم رشد و توسعه می­یابد (ابطحی و خیراندیش، ۱۳۹۰)
۴-۹-۲ ترغیب ذهنی
ترغیب ذهنی شامل رفتارهایی از رهبر تحول­آفرین است، که پیروان را ترغیب می­ کند تا متفکران سیستماتیک و خلاق و نوآور باشند و همچنین آن ها را ترغیب می­ کند،که چارچوب­های فکری و ارزشی گذشته را به چالش بکشند تا از روش­های قدیمی و ناکارآمد تفکر فاصله بگیرند. در عین حال این رهبران، پیروان را در زمینه­ آزمودن رویکردهای جدید و توسعه روش­های خلاق جهت حل مسائل سازمان مورد حمایت قرار می­ دهند (Khasawneh et al, 2012).
آنتوناکیس[۱۵۴] (۲۰۰۲) بیان می­ کند که ترغیب ذهنی به رفتارهایی از رهبر مربوط است، که ذهن پیروان را به سمتی سوق می­دهد که فرضیاتشان را مورد آزمایش قرار دهند و راه­ حل­های نوآورانه و خلاقانه برای مسائل پیدا کنند (Zhang et al, 2013).
به عبارتی رهبر از طریق ترغیب ذهنی، علایق و رغبت کارکنان را در جهتی توسعه و ترفیع می دهند که پیروان ترغیب شوند درباره مشکلات قدیم به روش­های جدید فکر کنند (Karakitapoglu & Gumsluoglu, 2013).
هاتر و باس[۱۵۵] (۱۹۹۸) بیان می­ کنند که رهبر از طریق ترغیب ذهنی پیروان را تحریک می­ کند تا با شیوه­ای جدید فکر کرده و بر مهارت­ های حل مسئله و استفاده از استدلال و تفکر منطقی پیش از اقدام به عمل تأکید می­ کند (Cheung & Wong, 2011).
رهبری که چنین رفتاری را بروز می­دهد بر اساس تعلق عاطفی قوی که در پیروان ایجاد می­ کند به آن ها کمک می کند که نه تنها به خاطر سازمان فراتر از نفع شخصی­شان عمل کنند، بلکه آن ها را یاری می­دهد تا از عملکرد مورد انتظار اولیه­شان نیز فراتر روند (Karakitapoglu & Gumsluoglu, 2013). به علاوه پیروان تشویق می­­شوند تا با وضعیت موجود به چالش برخاسته فرضیات قدیم را مورد شک و تردید قرار دهند، مسائل را از نو تدوین کنند، کنجکاوی عقلایی­شان را ارضا کنند و از تخیل غیرمحدود استفاده کنند (Cheung & Wong, 2011).
در این بعد از رهبری تحول­آفرین رهبر فضای فکر کردن را تشویق می­ کند و افراد را قبل از هر اقدام، به تفکر و استدلال وامی­دارد (Bass & Riggio, 2006) و شامل رفتارهایی از رهبر است که به پیروان اطلاعات مرتبط با تصمیم ­گیری می­دهد و به آن ها جرأت می­دهد تا در مورد ارزش­ها و هنجارهای سازمان سؤالاتی مطرح کنند (Geragory et al, 2011). چنین رهبرانی راه­ حل­های نوآورانه و ایده­های جدید را از پیروان می­خواهند و پیروانشان را تشویق می­ کنند که ایده­هایی را ارائه بدهند که متفاوت­تر از ایده­های خودشان باشند (Johnsen et al, 2008).
باس و آوولیو[۱۵۶] (۱۹۹۴) بیان می­ کنند ترغیب ذهنی تحت عنوان رهبری دیده می­ شود که در مورد حل مسائل دقیق، منطقی، عقلایی و هوشمندانه در سازمان ها توجه نشان می­دهد (Ismail et al, 2011).
یوکل[۱۵۷] (۲۰۰۶) ترغیب ذهنی را تحت عنوان «رفتارهایی که می ­تواند شناخت و عواطف قوی پیروان را توسط رهبر برانگیزانند» تعریف کرده است (Ali & Bangash, 2011).
النکوو[۱۵۸] (۲۰۰۲) معتقد است که ترغیب ذهنی به عنوان نوعی از رفتار رهبری دیده می­ شود که پیروان را به بررسی مجدد برخی از مفروضات درباره کارشان و تفکر مجدد در خصوص چگونگی انجام آن ها (ابطحی و خیراندیش، ۱۳۹۰: ۲۰۴) و بررسی دلایل، پیش از مبادرت به عمل و امتحان رویکردهای خلاقانه و جدید تشویق می­ کنند (Ismail et al, 2011).
در این مفهوم، ترغیب دیگران به نگریستن از زوایای مختلف و پیشنهاد شیوه ­های جدید و نگریستن به چگونگی انجام و تکمیل وظایف، بررسی مبانی مهندسی مجدد فرآیندها و وظایف، تفویض وظایف و امور کارکنان و بررسی آن از دیدگاه های مختلف سبب گشایش افق­های جدید در نحوه­ نگرش به مسائل و چگونگی انجام کار، ایجاد دانش جدید در زمینه­ مسائل و فعالیت­های موجود و پذیرش سهل­تر راه­ حل­های پیشنهادی توسط کارکنان و به­ نوبه­ خود توانمندسازی کارکنان می­ شود (ابطحی و خیراندیش، ۱۳۹۰).

نظریه­ های مختلف مربوط به رهبری تحول­آفرین
در مورد رهبری تحول آفرین نظریه های گوناگونی وجود دارد که در این قسمت به اهم این نظریه ها اشاره می گردد.
۱-۱۰-۲ نظریه رهبری تحول­آفرین برنز[۱۵۹]
نظریه رهبری تحول­آفرین نخستین بار در سال ۱۹۷۸ به وسیله جیمز برنز مطرح شد. برنز « نظریه رهبری تحول­آفرین» را به­عنوان فرآیندی اخلاقی مطرح ساخت که از آن طریق، رهبران و پیروان را به سطوح عالی منزلت خواهد رسانید.
از نظر برنز رهبری تحول­آفرین فرآیندی است، که در آن رهبران و پیروان همواره در تلاشند تا توان روحی و قوای انگیزش یکدیگر را در سطوح بالاتری ارتقاء دهند. در این فرایند رابطه متقابل و رو به رشدی میان رهبر و پیرو در جریان است. همچنین به­نظر وی رهبری تحول­آفرین توسط هر کس با هر موقعیت در سازمان قابل پیاده­شدن است. در این نوع رهبری، افراد می­توانند بر همتایان و مافوق­ها، مانند زیردستان اثرگذاری داشته باشند. رهبران تحول­آفرین صاحب بینشی هستند که از طریق آن دیگران را برای انجام کارهای استثنایی و روشن­تر و آینده­ای مطلوب به جنگ و تلاش وا دارد. ویژگی بارز رهبری تحول­آفرین، ویژگی مراوده ای و کاریزماتیک است. به­گونه ­ای که ذهن و احساسات افراد را با هم یکپارچه می­سازد (سجادی، ۱۳۹۰).
۲-۱۰-۲ نظریه رهبری تحول­آفرین بنیس و نانوس[۱۶۰] (۱۹۸۵)
این دو دانشمند موفق شدند در پایان تحقیقی گسترده و میدانی، که طی آن عملکرد ۹۰ نفر از رهبران پویا و کارآمد سازمان را مورد مطالعه قرار دادند. پنج رویکرد یا شگرد خاص را به مثابه وجوه مشترک کیفیت عمل این رهبران که حاکی از رمز موفقیت آنان بوده است شناسایی نمایند:
تمامی رهبران مورد مطالعه، چشم­انداز روشن و نویدبخشی را فرا روی سازمان­های خویش نهاده و درصدد بوده ­اند تا انرژی جمعی اعضای سازمان را در جهت رسیدن به چشم­انداز مورد نظر هماهنگ و هدایت کنند.
رهبران موردنظر موفق شده ­اند با پیش گرفتن جهت­گیری مشخصی در روند حرکتی سازمان هنجارها و ارزش­های جدید را در قاطبه اعضای سازمان حاکم گردانند. و در راستای آن منابع انسانی سازمان را به منظور رسیدن به هویت جدید سازمانی بسیج کنند.
رهبران تحول­آفرین همواره درصددند تا مراتب تعهد و دلسوزی اعضای سازمان را در خصوص پیشبرد در برنامه موردنظر فزونی بخشند و اتحاد قلبی آنان را نسبت به موفقیت این برنامه­ ها جلب کنند.
دانشمندان یادشده ویژگی اعتمادسازی را در زمره رموز موفقیت رهبران تحول­آفرین ذکر کرده و بر این نکته تأکید داشته اند که رهبران مورد مطالعه توانسته ­اند با برقراری حالت اعتماد عمومی در سطح سازمان، به نوعی انسجام مطلوب سازمانی دست­یابند.
رهبران مورد مطالعه همواره کوشیده­اند تا تصویر مثبت و خوشایندی از قابلیت­ها و توانمندی­های خویش به نمایش بگذارند و خود را از هر نظر وقف انجام دادن مأموریت­ها و پیشبرد اهداف سازمانی جلوه دهند. این رهبران در عین حال اهتمام بسیاری در زمینه فراگیری دانش جدید و توسعه ظرفیت­های دانش­اندوزی سازمان به کار بسته­اند.
۳-۱۰-۲ نظریه رهبری تحول­آفرین شاین[۱۶۱]
از نظر شاین تحول و دگرگونی تغییری است که در فرهنگ همکاری و مشارکت انجام می­گیرد. وی در تجزیه و تحلیل پاسخ­هایی که از طریق مصاحبه از ۶۰ کارمند اداری در سه سطح بدست آورده بود. ویژگی­های رهبران تحول­آفرین را شناسایی کرد و مشاهده نموده در هر سه سطح این ویژگی­ها مشترک بوده و با یافته­های تحقیق سازگاری دارند. این ویژگی­ها عبارتند از:
کانون توجه: رفتارها و اعمال مدیران، اولویت­ها و علایق و تعهدات آن ها را مشخص می­ کند. مدیران با گفتار و کردار خود به پیروان این پیغام را می­رسانند که بر چه اولویت­هایی تمرکز دارند.
فعالیت­های هدفمند: هر یک از مدیران در سه سطح مدیریتی، فرآیندهایی را به صورت سیستماتیک و منظم در راستای پیشرفت و نیل اهداف فردی و گروهی کانون توجهشان تنظیم کنند.
مدلسازی رفتارهای مثبت: مدیران در جهت رسیدن به اهداف، رفتارهای مثبت خاصی را مدلسازی می­ کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:01:00 ق.ظ ]