دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | نمودار ۱-۲٫ شرایط افزایش دهنده احتمال بروز اهمال کاری – 8 |
۳- توافقپذیری[۴۱]: برطبق تجارب بالینی بورکا و یان(فراری و همکاران، ۲۰۰۷ ) تمرد، شک و دودلی ـ عدم سازشپذیری و توافق پذیری بیشترین محرکهای اهمال کاری هستند. افرادی با این ویژگیهای شخصیتی بیشتر احتمال دارد که برنامه های تحصیلی را به عنوان عامل خارجی آزارنده تجربه کنند و در نتیجه از آنان اجتناب و از انجام آن ها تمرد کنند و روی برنامه ها و امور شخصی خودشان کار کنند و بدین وسیله استقلال فردی خودشان را نشان دهند ( فراری و همکاران، ۱۹۹۴).
۴) گشودگی نسبت به تجارب:[۴۲] که استیل،(۲۰۰۷) آن را دربرگیرنده تخیلات روشن و وسیع ـ احساسات هنری و عمیق و انعطافپذیری رفتاری، هوش و نگرشهای غیرمعمولی میداند از بین ۵ عامل بزرگ شخصیت ارتباطی قوی با هوش و استعداد تحصیلی نشان داده است. ولی ارتباطی مستقیم میان هوش و استعداد تحصیلی و گشودگی نسبت به تجارب با اهمال کاری مشاهده نشده است (استیل، ۲۰۰۷).
لای (۲۰۰۱، به نقل از مورالز ، ۲۰۱۱) خاطرنشان میکند اهمال کاران بیشتر اطلاعات غیرعلمی و سمبولیک را جستجو میکنند. همچنین ارتباطی مثبت میان اهمال کاری و صورتهای فانتزی و تخیلی از ویژگی گشودگی نسبت به تجارب به دست آورد.
۵-وجدان گرایی: این عامل در راستای ساختارهای مختلف مربوط به خودتنظیمی مورد بررسی قرارگرفته است و از آنجا که اهمال کاری به عنوان شکست در خودتنظیمی و کمبود وجدان گرایی ارائه و تعریف شده است در نتیجه اهمال کاری باید با آن ها ومولفههایشان همبستگی قوی داشته باشد. یعنی باید با حواسپرتی، ضعف سازمان دهی، انگیزه پیشرفت پائین و شکاف بین اراده ـ عمل در ارتباط باشد ،که هرکدام از این ساختارها نماینده شکست در خودتنظیمی و سطوح پائین وجدانگرایی میباشند) لی ، کلی و ادواردز[۴۳] ،۲۰۰۶).
الف) سازماندهی: که یک عامل مهم خودتنظیمی است میتواند اهمال کاری را از طریق هدف گزینی و درجهبندی اهداف کاهش دهد (پتی[۴۴]،۱۹۸۸، به نقل از لی و همکاران، ۲۰۰۶).
ب) انگیزه پیشرفت: که عاملی از وجدانگرایی است از آن نظر میتواند با اهمال کاری در ارتباط باشد که افرادی با انگیزه پیشرفت بالا اهداف سختی برای خودشان تعیین میکنند و از درگیری و کار کردن بر روی آن ها فی نفسه لذت میبرند(کاستا[۴۵]ومک کرا،۱۹۹۲؛ به نقل از استیل،۲۰۰۷).
ج) شکاف ـ عمل ـ اراده: اشاره به درجه و میزانی داردکه افراد از برنامه اصلی کارشان پیروی میکنند. به عبارتی شکست در اجرای نیات جوهره اصلی شکست در خودتنظیمی است و بیشتر به عنوان خودکنترلی پائین تعریف میشود (استیل،۲۰۰۷). عده ای اهمال کاری را نه تنها به عنوان امری غیرمنطقی همچنین به صورتی غیرارادی میداند این افراد عقیده دارند که اهمال کاران به صورت هدفمند از انجام کارهای روزمرهشان طفره نمیروند. در این صورت دیگر نمیتوان آن را اهمال کاری نامید. بنابرین اهمال کاری را میتوان به عنوان میانجی بین اراده- نیت- عمل در نظر گرفت (ونهافت[۴۶]، ۲۰۰۵، به نقل از جوکار، ۱۳۸۶).
بررسی اهمال کاری به عنوان یک ویژگی شخصیتی
پاسخ به این سؤال که آیا اهمال کاری یک ویژگی شخصیتی است و یا فقط در موقعیتهای خاصی بروز میکند، مستلزم پاسخ به این سؤال است که آیا اهمال کاری در همه موقعیتها و زمانها به صورت ثابت وجود دارد یا خیر؟ از جمله مطالعاتی که به این موضوع پرداخته پژوهش فری[۴۷]، آروی[۴۸] میباشد. فری و آروی و همکاران (۲۰۰۳، به نقل از استیل،۲۰۰۷) با مطالعه بر روی ۱۱۸ دوقلوی همسان و ۹۳ دوقلوی دوتخمکی در خانواده های تقریباً مشابه که درجاتی از اهمال کاری را نشان داده بودند عنوان کردند که حداکثر ۲۲% از واریانس، همراهی با عامل ژنتیک را حدس میزند.
جهت اثبات و تحقیق بیشتر در این زمینه میتوان اهمال کاری را در ارتباط با مدلهای قانونمند شخصیت و از جمله کاملترین آن یعنی ۵ عامل بزرگ شخصیت در نظر گرفت.در این راستا همپوشی قابل ملاحظهای اهمال کاری با وجدان گرایی و بخصوص خردهمقیاس خودنظم دهی وسازماندهی آن (همبستگی مثبت بالا) دارد. همچنین از دیگر خردهمقیاسهای این فاکتور شخصیتی مساعی بودن و مسئولیتپذیری است که هر دو نشانگر پشتکار جهت تکمیل اهداف است و ارتباط آن ها با اهمال کاری به صورت منفی گزارش شده است (مک کرا،کاستا، ۱۹۹۲، به نقل از استیل، ۲۰۰۷).
در این زمینه سنکال و لاوی وکوئستنر[۴۹](۱۹۹۷) نشان دادند که اهمال کاری نتیجهای برآمده از عکسالعملهای متقابل میان ویژگیهای موقعیتی و زمینهای و تمایلات و ویژگیهای شخصیتی است که به خصوص در شرایطی که ارزیابی عملکرد به صورت تهدیدآمیز تلقی شود بروز میکند.
مون و ایلینگورث[۵۰] (۲۰۰۵) اظهار میکند هرچند تحقیقات گذشته اهمال کاری را یک ویژگی شخصیتی که در طول زمان و در هر محتوا و شرایطی ثابت است میدانستند پژوهشهای متناقض تجربی و تئوریکی در حال فراهم کردن یک تئوری منطقی از اهمال کاری هستند که آن را یک رفتار که خط مسیر پویا و متغیری را بسته به شرایط و نوع تکلیف و محتواها دارد،تعریف کنند. مطالعات زیادی به بررسی تغییر پذیری اهمال کاری در طول زمان پرداخته است (ون ارد،۲۰۰۰).علاوه بر این همان طور که قبلا بیان شد نوع تکلیف ( تنفر ، خوشایندی و دشواری آن) با اهمال کاری درارتباط است (حسین و سلطان، ۲۰۱۰) .
علاوه بر این رودی وال و دیودسون[۵۱] (۱۹۸۶، به نقل از فراری، ۱۹۹۱) در نتیجه تحقیقاتشان بیان میکنند: اهمال کاران در موقعیتهای عادی به تکالیف جذاب و آسان و تقریبا غیرعلمی گرایش دارند و از تکالیف ملالآور و سخت (هرچند علمی و دارای پیامدهای مفید باشد) اجتناب کرده یا آن ها را به تأخیر میاندازند. اما در شرایطی که عملکردشان از منظر عمومی مورد ارزیابی قرار میگیرد از آنجا که تمایل دارند تا برداشت همگان از آنان مطلوب و مثبت باشد تکالیف چالشبرانگیز و مشکلتری که هرچند آن ها را آزارنده میدانستند انتخاب میکنند، با وجود اینکه ممکن است در آغاز کردن یا تکمیل آن ها شکست بخورند.
بعضی از تحقیقات نشان دادند که انگیزه مطالعه و مقاومت در برابر وسوسه های اجتماعی و محیطی که مانع مطالعه میشود و مقدار ساعات مطالعه در روزهایی که فاصله زیادی با امتحان یا فرا رسیدن زمان موعود وجود دارد در پائینترین حد خود است و با نزدیک شدن به روزهای امتحان یک مسیر منحنی شکل (رو به رشد) را طی میکند (مون و ایینگورث،۲۰۰۷). ذکر این نکته ضروری است که اهمال کاران تنها برای انجام یک دسته یا دسته ای خاص از کارها و تکالیف، دچار اهمال کاری و مسامحه میشوند. نتیجه اینکه به تعویق انداختن کارها تاحد زیادی با ماهیت کارهای مختلفی که باید انجام گیرد، در ارتباط ومتغیراست (فراری و همکاران،۲۰۰۷).
نمودار ۱-۲٫ شرایط افزایش دهنده احتمال بروز اهمال کاری
پائین
– تمایل به اهمال کاری درفرد
-زمان در دسترس برای انجام تکلیف
بالا
-اهمیت یا ارزش تکلیف برای فرد
-جذابیت و مطلوبیت برای فرد
بالا
-تمایل به اهمال کاری درفرد
-زمان در دسترس برای انجام تکلیف
پائین
-اهمیت یا ارزش تکلیف برای فرد
جذابیت و مطلوبیت برای فرد
امکان بروز اهمالکاری پایین
امکان بروز اهمالکاریپائین
امکان بروز اهمالکاری بالا
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-28] [ 04:13:00 ب.ظ ]
|