فَاِنُّنی عَمیــــــدٌ
وَیْحی اَنَا الشـَریدُ
وَیْحی اَنَا اَلفَریــدُ
وَیْحی اَنَا الْفَقـــیدُ
(راغب اصفهانی؛ ۱۹۶۱: ۱۹۶)

ترجمه
۱-ای سپیده دم به من بپیوند زیرا من تکیه گاهم.
۲- ای وای برمن که من رانده شده ام ای وای بر من که من آواره ام.
۳- ای وای بر من که من در رنج افتاده ام ای وای بر من که تنهایم.
۴- ای وای بر من که از بین رفتم ای وای بر من که گم شدم.
شاعر با آوردن ۶ بار (ای وای بر من) خود را نفرین می کند که اذهان را متوجه این امر می کند که شاعر پایبند به (ای وای بر من) در ابتدای هر مصراع که لازم است تکرار شود و بیاید، بدون شک هر عبارتی از آن در گسترش افق متن سهیم است که دربردارنده معنای درد و فغان و گریه و زاری است، او با اشک های فراوان بر خویشتن می گریدو با آتشی سوزان درد می کشد به سبب آنچه که عشقش برای سحر در درونش برجای گذاشته است، شاید تکرار این صیغه هماهنگ است با جایگاه گریه و زاری و توسلی که شاعر از معشوقه اش احساس می کند. این صیغه دعایی تکرار شده یک هم آوایی موسیقیایی تنگاتنگ ایجاد می کند که شور و هیجان شاعر را با خود به دنبال دارد.
ابو العتاهیه (وفات ۲۱۱ هـ ) هم زمانی که در زندان هارون الرشید بود برای خود مرثیه خوانی می کند با صیغه (ای وای) می گوید:

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

 

 

۱-أیا وَیْحَ قَلْبی مِنْ نَجِیَّ الْبـــلابِلِ،
۲- أیا وَیْحَ نَفْسی، وَیْحَها، ثُمَّ وَیْحَها
۳- وَ یا وَیْحَ عَینی قَدْ أَضْرَّبَها الْبُکا،
۴- ذَرینی اَعْلَلْ نَفْســیَ الْیَومَ، اِنَّها
  وَ یا وَیْحَ ساقِیَ مِنْ قُروُح السَّلاسلِ
اَلْم تَنْجَ یَوْماً مِنْ شِباکٍ الحَبـــــائِلِ
فَلْمُ یُغْنِ عَنْها طِبُّ مافِی الْمـَـکاحِلِ
ینَهُ رَمْسِ فی ثَری وَجَنـــــــــادلِ
(ابو العتاهیه؛ ۱۴۲۷: ۳۳۹)

ترجمه
۱-ای وای بر قلب من از نجات یافته بلاها و شدت غم و غصه ها و ای وای بر ساق پای من از زخم های زنجیرهای بسته شده به پاهایم.
۲- و ای وای بر من، وای بر آن، پس وای بر آن، آیا یک روز از شبکه های دام ها نجات نیافت.
۳- ای وای بر چشمان من که گریه آنرا دچار ضرر و زیان کرد که داروی موجود در سرمه برای آن بی فایده بود.
۴- مرا واگذارید تا امروز خود را درمان کنم که او در گرو قبر است و در میان خاک و صخره ها.
شاعر ابیات خود را با نفرین خود و صیغه (ای وای)آغاز می کند که آنرا ۶ بار تکرار کرده است و این تکرار در کنار ندا بیانگر موسیقی تأکید است که شاعر می خواهد از خلال آن جایگاه خود را مشخص کند علاوه بر این که این تکرار برای این صیغه دعایی به متن یک پیوستگی و انسجام می بخشد و همزمان بیانگر احساس سرکشی است به درد که بر شاعر مسلط شده است. شاعر در یافته است که اسلوب تکرار به آبرویش خدمت کرده است، زیرا یک وسیله اساسی برای تأثیر است، و این تأثیری که شاعر در پی محقق ساختن آن در فرد گیرنده است همان ابزاری است که از طریق آن می تواند جایگاه و حالت درونیش را که با آن مشخص می کند بنابراین لفظ دعای (ای وای) را به اعضاء و اندامها ربط می دهد(قلب ودرون وپا و چشم) اقدامات جلب توجه کردن در کنار جانب درونی در اسلوب تکرار یک عملیات مهم است و با این دلالت درونی در تکرار نتیجه یک احساس نابودی و شکست در جهت رضایت خلیفه است بنابراین دشمنی لفظی برضد خود با نفرین تکیه می کند.
ابو تمام (وفات ۲۲۹ هـ ) هم خود را از طریق این ابیات نفرین می کند و می گوید:

 

 

۱-لَعَنَ اللهُ مُقُلَهَ جُعِلَ الْاَمُر   اِلیها فَفارَقَتْ مُقْلتَیِکا(ابو تمام؛ ۱۴۲۷: ۲ / ۲۸۸)

ترجمه
۱-خداوند لعنت کند چشمانی که کار به او واگذار شد و از چشمان تو جدا شد.
شاعر چشمان خود را نفرین می کند که غم و درد و رنج برای او جمع شده است، لعنت را بر آن فرو می فرستد که همراه است با جدایی از چشمان معشوقه در زیباترین صورت.
شاعر، چشم را مشخص کرده که آنرا نفرین کند و هیچ رحم و دلسوزی از طریق تصویر شعری نسبت به آن روا ندارد که بیان کننده احساسات او در زمینه دوری است تا فکر و معنا دارای بیشترین تأثیرگذاری در درون فرد گیرنده باشد و حضوری باشد در ذهن او، با این کار لفظ لغت دارای اثر عمیقی و تحریک احساسات خواهد شد.
ابوتمام خود را نفرین می کند زیرا از طرف معشوقه اش ذلیل شده است و می گوید:

 

 

 

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...