۱-لا تَهْنَی ءُ الرُومُ اِسْتراحَتَهْمُ فَقَدْ
۲-امَنُوا وَ ما امِنُوا الرَّدی حَتَّی انْطَوی
هَدُووا بِأفْواهُ الدَّروبِ وَ نامُوا
فِی التُّرَبِ ذاک الکَّرُ وَ اْلإقدامُ
(همان؛ ۳ / ۱۹۵۰)

ترجمه
۱-استراحت رومی ها گوارایشان مباد همانا آنها از طریق راه های تنگ و بن بست احساس آرامش کردند و به خواب رفتند.
۲- آنان احساس امنیت کردند در حالی که از دست مرگ در امان نبودند تا این که این جلال و هیبت انها با خاک در هم پیچیده شد.
مضمون دعای شاعر همراه است با حالتی که خواهان آن است، آنها در سعادت و خوشبختی به جهت مرگ این فرمانده هستند، فرماندهی که از مرزهای اسلامی دفاع می کرد، دشمن رومی توسط این فرمانده به شکست های پی در پی دچار شده بود، شاعر خواهان آن است که این خوشبختی آنها بر دوام نباشد و استراحت آنها کم باشد و خداوند فرمانده دیگری بفرستد که آنها را خوار و ذلیل کند و شکست و بدبختی آنها را ادامه دهد.
اما ایرانی ها که راهی را برای ورود به دولت عباسی و اداره آن در ابتدا یافته بودند بر آن تکیه زدند اگر در پنهان برای نابودی دولت نقشه می کشیدند و ماجراجوئی ها داشتند، بابک خرمدین (بابک خرمدین یکی از خاندان ابو مسلم خراسانی بود که خلیفه ابو جعفر منصور او را به قتل رساند) بر علیه دولت عباسی قیام کرد. این قیام او جنبه سیاسی و دینی داشت ابوتمام(وفات ۲۲۹ هـ ) به آن اشاره می کند و می گوید:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

 

۱-رَمیِ اللهُ مِنُه بابَکاً وَ وُلاتَهُ
۲-باسَمعِ مِنْ غُرِّ الْغَمامِ سَماحهً
  بِقاصِمْهِ الْاَصلابِ فِی کُلِّ مَشْهَدِ
وَ أشْجَعَ مِنْ صَرفِ الزِّمانِ وَ أنْجَدِ
(ابو تمام؛ ۱۴۲۷: ۱ / ۲۴۶)

ترجمه
۱-خداوند بابک و کارگزارانش را از آن از بین ببرد و در هر مکانی پشت آنها را بشکند و خردشان کند.
۲- از روی فضل و بخشش شنواننده تر از غرش ابر بهاری و شجاع تر از گذشت روزگار و پیروزمند تر از آن.
شاعر صیغه (خداوند او را نابود کند) را برای نفرین بابک خرمدین همچنین تمامی کارگزارانش به کار می برد که با او همراه بودند و سیاست او را تایید می کردند. ابوتمام او را نفرین می کند که دچار نابودی و عذاب شود و فرماندهان معتصم در آینده او را در هر کدام از میادین جنگی ذلیل و خوار خواهد کرد. اصلاب(شکننده استخوان پشت) کنایه از بین برنده شوکت و هیبت آنها در میدان جنگ است.

۴-۲- ۰۳ دعای شاعران بر ضد دشمنان شخصی در قالب لعن و نفرین آنان

عوامل بی شماری در مورد نفرین کردن دیگران دخالت است، که از آن جمله اینکه طرف دشمنی جدی و خطرناک است. یا تعصب دینی و مذهبی نفرین کننده یا اختلاف دیدگاه سیاسی طرفین و حسادت نیز می تواند در این باره مدخلیت داشته باشد و از همه مهمتر اینکه ظلمی از طرف نفرین شونده بر دیگری رفته باشد. و شاعران هم به دلیل جایگاه ادبی و اجتماعی شان از این قواعد مستثنی نبوده و نیستند و همواره در معرض دشمنی دیگران بوده اند.ولذا دیوان های شعری آنها شامل اشکالی از این نفرین ها بر ضد دشمنان شخصی است که یک نوع عکس العملی است برای نیازهایی که به شکلی اشباع نشده تا توازن داخلی آنها را محقق سازد، (عبد القادر؛ ۱۹۷۰: ۱۰) به همین خاطر آنها رو به سوی خدا می کنند و از او طلب یاری می کنند و آرامشی است برای خشم و ناراحتی درونی آنها، با نفرین دیگران فروکش می نمایند جمله اشکال نفرین دشمنان شخصی، قول بشار بن برد (وفات ۱۶۸ هـ )است که شاعر حماد عجرد را نفرین می کند و می گوید:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

۱-کُلَّ مَنْ وَدَّ أحْمَداً
۲-لا تَکُونا کَعَجْرَدٍ
  وَدَّ اَشیاعَ أحْمَدا
لَعَنَ اللهُ عَجْرَدا
(بشار بن برد؛ ۱۴۰۲: ۲ / ۱۶۰)

ترجمه
۱-هر کس که احمد را دوست می داشت پیروان احمد را نیز دوست می داشت.
۲- مثل عجرد نباشید خداوند عجرد را لعنت کند.
و نیز می گوید:

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...