*وقالَ علیهٱلسَّلامُ:لا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لا تُرَى إِلاّ عِنْدَ کُلِّ سَوْأَهٍ[۹۸]*
و درود خدا بر او، فرمود: (جنایتکارى را حضور امام آوردند، که جمعى اوباش همراه او بودند.) مبارک مباد، چهره‏هایى که جز به هنگام زشتى‏ها دیده نمى‏شوند.
موضوع: (اخلاقى، اجتماعى) نکوهش انسان‏هاى شرور ؛
حضرت علی (ع)کرامت انسان را یادآوری می فرمایدونسبت به پایمال کردن آن بخاطرارتکاب اعمال زشت هشدارمی دهد….. (موسوی ؛۱۳۷۶؛:۵/۳۶۷)

وجوه بیانی وسیمای ادبی حکمت؛

الف.مجاز؛
وُجُوه در لا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ(مجازمرسل از عوام و فرومایگان به علاقه جزءزیراچهره هاراآورده واز آن اراده افراداوباش وسفله را فرموده اند)
ب.کنایه؛
.لا تُرَى إِلاّ عِنْدَ کُلِّ سَوْأَهٍ ،کنایه ی تعریض از عدم اجتماع درامور پسندیده و معروف است.( احمدنژاد؛۱۳۸۵: ۶۶)

۴-۰۴۹ نهج البلاغه-حکمت ۲۰۴

* وَقالَ عَلَیهِ ٱلسَّلامُ:لا یُزَهِّدَنَّکَ[۹۹] فِی ٱلْمَعْرُوفِ مَنْ لا یَشْکُرُهُ لَکَ-فَقَدْ یَشْکُرُکَ عَلَیْهِ مَنْ لا یَسْتَمْتِعُ بِشَیْ‏ءٍ مِنْهُ-وَ قَدْ تُدْرِکُ مِنْ شُکْرِٱلشَّاکِرِ-أَکْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ ٱلْکَافِرُ-وَاللَّهُ یُحِبُّ ٱلْمُحْسِنِینَ*
و درود خدا بر او، فرمود: ناسپاسى مردم تو را از کار نیکو باز ندارد، زیرا هستند کسانى، بى آن که از تو سودى برند تو را مى‏ستایند، چه بسا ستایش اندک آنان براى تو، سودمندتر از ناسپاسى ناسپاسان باشد. (و خداوند نیکوکاران را دوست دارد
موضوع:(اخلاقى،اجتماعى)بى‏توجّهى به سپاسگزارى مردم.
دراین حکمت شریف حضرت علی (ع)انسان هارابه نیکی کردن تشویق می کندواز ترک معروف و نیکی به دیگران به بهانه ناسپاسیشان برحذرداشته اند.

وجوه بیانی و سیمای ادبی حکمت؛

مجموع حکمت کنایه ی تعریض است یعنی اگرهدف ازنیکی کردن کسب رضایت خداوند باشدکه خداوندنیکوکاران رادوست داردوبرای تومحبت خداکفایت می کند واگرهدف از این کارستایش وشکرگزاری افرادباشددراین صورت اگرافرادبهره منداز نعمت ،ناسپاسی کننددیگری شکرگزارآن خواهدبود…[چون احسان و کارنیک را همه دوست داردند] (بحرانی ؛ ۱۳۷۳ : ۵/۵۸۹)
دانلود پایان نامه

۴-۰۵۰ نهج البلاغه-حکمت ۲۰۶

*وَقالَ عَلَیهِ ٱلسَّلامُ:أَوَّلُ عِوَضِِ ٱلْحَلِیمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ ٱلنَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى ٱلْجَاهِلِ ِ*
و درود خدا بر او، فرمود: نخستین پاداش بردبار از بردبارى‏اش آن که مردم در برابر نادان، پشتیبان او خواهند بود.

موضوع: (اخلاقى، اجتماعى)ره آوردحلم و بردبارى

علی (ع)دراین حکمت مسلمانان رابه ایجادفضیلت بردباری وشرح صدردربرابرانسان های نادان تشویق می کندو یاری و نصرت دیگران را به عنوان پاداش این فضیلت معرفی می فرمایند.

وجوه بیانی و سیمای ادبی حکمت؛

الف.مجاز؛
عِوَضِِ در عبارت أَوَّلُ عِوَضِِ ٱلْحَلِیمِِ مِنْ حِلْمِهِ…مجازعقلی است به علاقه کلیت،زیرا عوض عام و یاری و نصرت مردم نسبت به آن جزئی تراست.عوض را دراینجابه جای کمک هایی که مردم به انسان های بردباردرمقابل انسان نادان پاداش می دهند،به کاربرده است.(خوئی؛۱۲۹۱ه.ق:۱/۲۷۸)
ب.کنایه؛
[ مجموع حکمت کنایه تعریض است] ودرآن تشویق کردن به فضیلت بردباری نهفته است به وسیله یاری رساندن مردم به دارنده این فضیلت درمقابل جاهل هنگام حماقتش. (قمی ؛۱۳۷۵ :۱/۵۵)

۴-۰۵۱ نهج البلاغه-حکمت ۲۰۷

*وَقالَ عَلَیهِ ٱلسَّلامُ:إِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ[۱۰۰] فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِِقَوْمٍ إِلاّ أَوْشَکَ[۱۰۱] أَنْ یَکُونَ مِنْهُمْ*
ترجمه؛و درود خدا بر او، فرمود: اگر بردبار نیستى، خود را به بردبارى بنماى، زیرا اندک است کسى که خود را همانند مردمى کند و از جمله آنان به حساب نیاید

موضوع؛(اخلاقى، اجتماعى)ارزش همانند شدن با خوبان

دراین حکمت حضرت (ع)دوراه حاصل شدن وبه دست آوردن فضایل اخلاقی وروحی رابیان فرموده است.
وجوه بیانی و سیمای ادبی حکمت
کنایه؛
مجموع حکمت کنایه است به صورت ایماء،هدف تشویق افراد به ایجادواکتساب فضیلت حلم وبردباری است.( احمدنژاد؛۱۳۸۵: ۶۶)

۴-۰۵۲ نهج البلاغه -حکمت ۲۱۱

*وَقالَ عَلَیهِ ٱلسَّلامُ:ٱلْجُودُ حَارِِِسُ ٱلأَعْرَاضِ ِ-وَ ٱلْحِلْمُ فِدَامُ[۱۰۲] ٱلسَّفِیهِ-وَ الْعَفْوُ زَکَاهُ ٱلظَّفَرِِ-وَ ٱلسُّلُوُّ[۱۰۳] عِوَضُکَ مِمَّنْ غَدَرَوَ ٱلِاسْتِشَارَهُ عَیْنُ ٱلْهِدَایَهِ- وَ قَدْ خَاطَرَ مَنِ اسْتَغْنَى بِرَأْیِهِ وَ ٱلصَّبْرُ یُنَاضِلُ[۱۰۴] ٱلْحِدْثَانَ[۱۰۵]-وَ ٱلْجَزَعُ مِنْ أَعْوَانِ ٱلزَّمَانِ وَ أَشْرَفُ ٱلْغِنَى تَرْکُ ٱلْمُنَى- وَ کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِیرٍ-وَ مِنَ ٱلتَّوْفِیقِ حِفْظُ ٱلتَّجْرِبَهِ-وَ ٱلْمَوَدَّهُ قَرَابَهٌ مُسْتَفَادَهٌ وَ لا تَأْمَنَنَّ مَلُولاً*
و درود خدا بر او، فرمود: بخشندگى، نگاه‏دارنده آبروست،
و شکیبایى دهان بند بى‏خردان،
و عفو زکات پیروزى،
و دورى کردن، کیفر خیانتکار،
و مشورت چشم هدایت است.
و آن کس که با رأى خود احساس بى‏نیازى کند به کام خطرها افتد،
شکیبایى با مصیبت‏هاى شب و روز پیکار کند،
و بى‏تابى، زمان را در نابودى انسان یارى دهد،
و برترین بى‏نیازى ترک آرزوهاست،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...