شهروندی تا پیش از این در حوزه اجتماعی شهری بررسی می‌شد اما پس از آن شهروندی مفاهیم خود را به ایالت و کشور گسترش داده‌است، اگرچه امروزه بسیاری به شهروندی جهانی نیز می‌اندیشند. شهروندی امروزه کاربردها و معانی مختلفی یافته‌است. (رضائی، زرافشان، ۹-۳)
فرهنگ شهروندی
فرهنگ شهروندی مجموعه‌ای از ارزشها، نگرش‌ها و قوانین مشترک بنیادی است که در بردارند احساس تعلق، تعهد و احترام به میراث مشترک، همچنین تشخیص حقوق و تعهدات شهروندی می‌باشد. این مفهوم نه تنها اشاره به یادگیری زندگی جمعی دارد، بلکه شامل کسب ارزشها، نگرشها، مهارت‌ها و وفاداری به تعهدات شهروندی است‌‌(یونسکو، ۲۰۱۰، رضائی، زرافشان، ۹-۳).
تکالیف شهروندی
در ﺗﮑﻠﯿﻒ ﺷﻬﺮوﻧﺪی اﻧﺴﺎن ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ «ﺷـﻬﺮوﻧﺪ » ﺑﺎﯾـﺪ ﺑـﻪ ﺗﮑـﺎﻟﯿﻔﯽ ﻋﻤـﻞ ﻧﻤﺎﯾﯿـﺪ ﮐـﻪ اﯾـﻦ ﺗﮑﺎﻟﯿﻒ در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ، ﻣﺼﺎﻟﺢ، اﺧﻼق و ﺳﯿﺎﺳﺖ‌ﻫﺎ و در ﯾﮏ ﮐﻼم ﻋﻘﻞ ﺟﻤﻌﯽ و ﻋﻤـﻮﻣﯽ اﺳﺖ و دوﻟﺖ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﺣﻘﻮﻗﯽ، ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه ﻣﺸﺮوع و ﻣﻘﺒﻮل آن اﺟﺘﻤﺎع اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻘﺸﯽ ﻣﺤﻮری در ﺗﺮﺳﯿﻢ آن ﺗﮑﺎﻟﯿﻒ دارد؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﺗﮑﻠﯿﻒ ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺑﻪ ﺗﮑﺎﻟﯿﻔﯽ اﻃﻼق ﻣـیﺷـﻮد ﮐﻪ ﻧﺎﺷﯽ از ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﯽ ﻫﺮ ﮐﺸﻮری اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ اﺛـﺮ راﺑﻄـﻪ ﺷـﻬﺮوﻧﺪی ﯾـﺎ اﻗﺎﻣـﺖ اﻓـﺮاد در ﮐﺸﻮر ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮ آنﻫﺎ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﺷﺪه و واﺟﺪ ﺿﻤﺎﻧﺖ اﺟﺮای ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.(جاوید، صادقی، شفیع‌زاده، ۱۳۹۱: ۹۳)

۲-۲-۳-۱ تعریف حقوق شهروندی

هنگامیکه از حقوق شهروندی صحبت می‌شود صراحتاً نظام حقوقی و مجموعه مقررات داخلی یک کشور در کنار تعهدات بین‌المللی مبنای حقوق شهروندی اعلام می‌شود. حقوق شهروندی به طور کلی عبارتست از مجموعه حقوق و امتیازاتی که به شهروندان یک کشور در چارچوب نظام حقوقی و اجتماعی آن کشور مبتنی بر کرامت انسانی و منع تبعیض به عنوان دو اصل بنیادی حقوق انسان‌ها و در جهت رشد شخصیت فردی و اجتماعی به شهروندان اعطا یا به رسمیت شناخته شده است.
واژه حقوق در این مفهوم به معنای تخصصی بوده و آن را باید حقوق و تکالیف مردم در قبال یکدیگر و در برابر دولت حاکم دانست. کانت در تشریح این وضعیت صفات زیر را خاص ذات یک شهروند و جزئی تفکیک‌ناپذیر از وی محسوب داشته است:
اختیار قانونی: شهروند از هیچ قانونی اطاعت نمی‌کند مگر قانونی که خود با آن موافقت کرده باشد چه به طور مستقیم و چه از طریق نمایندگانش
تساوی مدنی: به معنی اینکه شهروند با دیگران در وضعیت مساوی قرار دارد و هیچ تبعیضی نمی‌بایست نسبت به وی روا داشت.
استقلال مدنی: هستی و تباهی شهروند در جامعه ناشی از گزینش افراد دیگر نیست بلکه نتیجه حقوق و استعدادهای خاص خود او به عنوان عضو جامعه مشترک‌المنافع است.
حقوق از نظر لغوی جمع حق است و آن اختیارات، توانایی‌ها و قابلیت‌هایی است که به موجب قانون، شرع، عرف و قراردادی برای انسانها لحاظ شده است و در اصطلاح، اصول، قواعد و مقرراتی است که روابط انسانها را با هم در حقوق خصوصی و روابط فرمانروایان و فرمانبران را در حقوق عمومی و اساسی تنظیم می‌کند. در واقع مجموعه حقوقی است که افراد به اعتبار موقعیت شهروندی خود دارا می‌شوند و نیز اطلاقی عام است بر مجموعه امتیازات مربوط به شهروندان و نیز مجموعه قواعدی که بر موقعیت آنان در جامعه حکومت می‌کند. دارنده این حقوق یعنی شهروند، به تک‌تک افرادی که در جامعه زندگی می‌کنند، اطلاق می‌شود، فراتر از مفهومی تحت عنوان تابعیت، بدون اعتنای به سلسله مراتب، موقعیت‌هایی متمایز برای افراد، وجود شرایطی برای به رسمیت شناخته شدن، حاکمانی خاص و حکومت‌شوندگان خاص و در مقابل مبتنی بر رابطه‌ای چندسویه بین دولت، جامعه و شهروندان و وجود یک اخلاق مشارکت و موقعیتی فعالانه. به عبارتی دیگر مجموعه حقوق و امتیازاتی که به شهروندان یک کشور با لحاظ کردن دو اصل کرامت انسانی و منع تبعیض، برای فراهم‌سازی زمینه رشد شخصیت فردی و اجتماعی شهروندان در نظام حقوقی هر کشور تعلق می‌گیرد، حقوق شهروندی نام دارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شهروند به کسی اطلاق می‌شود که تحت‌الحمایه حکومتی باشد و قوانین و مقررات آن حکومت را به رسمیت بشناسد و جزو جامعه‌ای محسوب گردد که دولت تمام امتیازات و حقوق آن جامعه را به تمام معنی قبول داشته باشد و در واقع دولت بخشی از آن جامعه به حساب آید. واژه شهروند را می‌توان معادل واژه citizen غربی دانست.
«حقوق شهروندی» مجموعه حقوقی است مانند: حقوق اساسی، حق استخدام‌شدن، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، حق گواهی دادن در مراجع رسمی، حق داوری و مصدق واقع شدن؛ بنابراین واژه مذکور از حقوق سیاسی است.
بنابراین تعریف «حقوق شهروندی» یک مفهوم نسبتاً وسیعی است که شامل حقوق مدنی و سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فردی و اموری که دارای صبغه سیاسی نیستند می‌باشد. اصولاً «حقوق شهروندی» را می‌توان مجموعه قواعدی که بر روابط اشخاص در جامعه حکومت می‌کند تعریف نمود.
حقوق شهروندی ناظر به حقوق فطری انسان بوده و سلب‌ناشدنی، غیرقابل تخلف و ازلی و ابدی است. لذا در تعریف حقوق شهروندی پارامترهای ذیل را می‌توان مدنظر گرفت:
چیزی است که فرد با داشتن تکلیف در قبال دیگری مستحق برخورداری از آن است.
شخص به خاطر مصونیت از قانون مستحق آن است.
امتیازی است که انسان در زندگی اجتماعی دارد.
قدرتی است با هدف ایجاد رابطه حقوقی. (جعفری، ۱۳۸۲: ۱)
در یک عبارت کلی می‌توان چنین تعریفی را برای ماهیت حقوق شهروندی ارائه داد گرچه واضح و مبرهن است که این تعریف جامع و کامل نیست «شهروندی موقعیتی است اجتماعی و انسانی که افراد جامعه با برخورداری از حقوق و پذیرش تکالیف در قبال حکومت انتظارات متقابلی را از دولت برای احقاق حقوق خود بویژه در بعد خدمات دارند.»
هر چند که مفهوم ارائه شده برای شهروند دائماً در حال تغییر است ولیکن وضعیت حقوقی شهروند نسبتاً ثابت است. با بررسی اعلامیه‌های استقلال آمریکا (۱۷۹۰) و اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه (۱۷۸۹) و اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸) و میثاق‌های بین‌المللی (۱۹۶۶) می‌توان حقوق و آزادیهای فردی را به حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تقسیم نمود. در واقع اعلامیه جهانی حقوق بشر قاعده جدیدی را ایجاد نمی‌کند بلکه صرفاً آن قاعده را اعلام می کند یعنی حقوق بشر فی نفسه وجود دارد و اعلامیه آن را اعلام می کند. حقوق بشر تبدیل به زبان مشترک جهانی شده که خاصیت ذاتی یعنی مرتبط با کرامت انسانی، جهانشمول یعنی فرامکانی، سلب‌نشدنی یعنی فرادولتی و خارج از شمول زمان یعنی فرا زمانی دارد. امروزه در پرتو تحولات بنیادین بین‌المللی و جهت‌گیری نظام جهانی به سوی جهانی شدن حقوق بشر از قالب گزاره‌های اخلاقی صرف خارج شده و با ورود خود به حوزه تحت نفوذ دولت – کشورها رفته رفته به مقررات داخلی کشورها تبدیل می‌شود. در مقابل حقوق بشر که مفهومی روشن تر از حقوق شهروندی دارد، حقوق شهروندی با گسستن هویت خود از یک دولت خاص از مرز دولت‌– کشورها گذر کرده و میل به جهانشمولی دارد. شاید بتوان گفت حقوق شهروندی اصول حقوق بشر را می‌پذیرد اما مصداق را از منظر جامعه ایرانی مطالعه می‌کند بی‌آنکه به نقض حقوق بنیادین بشر بیانجامد. حقوق شهروندی در واقع حقوق از پایین (مردم) به بالا (حکومت) است که جامعه‌شناسانه‌تر از حقوق بشر است. در حالیکه رویکرد یا مخاطب حقوق بشر انسان یا همه انسانها و اجتماعات انسانی است رویکرد حقوق شهروندی اجتماعی است که فرد به عنوان شهروند به آن تعلق دارد و موضوع حقوق شهروند، حقوق شهروند در مشارکت برای سازماندهی اجتماعی است که در آن زندگی می‌کند. در واقع شهروند عضوی فعال از اجتماع است که در کنش و واکنش با دیگران است و شهروند بودن یعنی برخورداری از این حق که شیوه زندگی و ایده‌ال‌های ذهنی خود را در چارچوب نظم و امنیت اجتماعی ببینیم.
ویژگی‌های حقوق شهروندی عبارت است از:
۱- جهانی است؛ زیرا حق مسلم هر عضو خانواده بشری است و هر انسانی در هر کجا که باشد و از هر نژاد، زبان، جنس یا دین، مستحق آن است.
۲- غیرقابل انتقال است و از بشر قابل انفکاک نیست؛ چراکه بدون آن نمی‌توان فرد را بشر نامید.
۳- تقسیم‌پذیر نیست.
۴- عناصر آن لازم و ملزوم یکدیگر و متمم و مکمل هم هستند.
۵- هدیه‌ای الهی است و هیچ مقام بشری این حقوق را اعطا نمی‌کند.
۶- حقوق ذاتی و فطری انسان است و از آن به صفات شخصیتی بشر تعبیر نمی‌شود و به هیچ قراردادی وابسته نیست. (نصر، ۱۳۸۱، ص ۲۱۵)
هدف کلان حقوق شهروندی، تأمین سعادت شهروندان و مدیران شهری از طریق ایجاد محیط شهری مناسب، برخوردار، هدفمند و یکپارچه برپاشده بر اساس قوانین الهی می‌باشد.
اهداف کلان حقوق شهروندی عبارتند از:

 

    1. بسط و گسترش توانائی‌های شهروندان

 

    1. تقویت حس تعلق اجتماعی

 

    1. تقویت حس اعتماد به نظام مدیریت شهری

 

    1. ایجاد عدالت در برخورداری از فرصتها و امکانات

 

    1. ساماندهی و یکپارچه‌سازی امور شهروندان

 

    1. شناسایی و سنجش شاخص‌های مرتبط با شهروندی

 

    1. بهبود و ارتقای شاخص‌های مثبت شهروندی

 

    1. توسعه و تعمیم دانش­ها، نگرش­ها و مهارت­ های مثبت و سازنده شهروندان

 

    1. تقویت ساختار شهروندی از طریق استقرار نظام حقوق، تکالیف بین شهروندان و مدیران شهری

 

    1. مشارکت‌جویی و افزایش میزان اثرگذاری شهروندان در بهبود امور شهر

 

    1. تقویت بینش زندگی جمعی و احترام به نیازهای جمعی در مقابل فردگرایی

 

    1. بسترسازی تعاملات هدفمند اجتماعی به منظور تثبیت حاکمیت

 

هدف آموزش‌های شهروندی، آموزش اجتماعی و فردی و مهم‌تر از همه ادغام فرد در جامعه است. آموزش شهروندی یقیناً تعهد به داشتن ظرفیت پذیرش، پاسخ‌گو بودن و آمادگی ایجاد و تقویت سواد سیاسی در افراد را در بر می‌گیرد‌. از این زاویه تصمیم‌گیری و قضاوت عاقلانه در روابط اجتماعی فراتر می‌رود و تأکید آموزش شهروندی بر این است که کودکان را به عنوان شهروندان، به گونه ­ای تربیت کند که در اجتماع و محیط پیرامون خود مشارکت کنند تا با حقوق خود آشنا شوند و به وظایف خود در قبال جامعه عمل کنند. صاحبنظران اهداف مشترک آموزش‌های شهروندی را به صورت زیر مطرح کرده‌اند:
فراهم‌سازی مبنای لازم برای رشد روحی و روانی افراد
توسعه حس قدرشناسی و تقدیر نسبت به میراث فرهنگی و تقویت هویت ملی.
کمک به شهروندان در تعبیر و تفسیر ارزش‌ها و مفاهیمی که توسعه وسایل ارتباط جمعی، اینترنت و … منتقل می‌شود.
افزایش مسئولیت‌پذیری شخصی.
افزایش آگاهی از قوانین و مقررات اجتماعی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...