۲-۲-۱٫ قرآن و ضرورت حضور زن در جامعه

 

در قرآن، آیاتی وجود دارد که بیانگر فعّالیت اجتماعی زنان م یباشد، از جمله:

 

 

 

۲-۲-۱-۱٫ بیعت زنان با پیامبر)ص) (حضور سیاسی(

 

ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند در حالی که با تو بیعت کنند که هیچ چیز را شریک خدا قرار ندهند و دزدی نکنند و زنا نکنند و فرزندانشان را نکشند و هیچ تهمتی را نیاورند که آن را بین دست هایشان و پاهایشان بربافته اند و در هیچ دستور پسندیده ای نافرمانی تو را نکنند، پس با آنان بیعت کن و برای آنان از خدا طلب آمرزش کن که خدا بسیار آمرزنده و مهرورز است  «سوره ممتحنه آیه ۱۲».

 

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

آیه بالا به مسئله بیعت با حکومت، این بارزترین مظهر عمل سیاسی، اشاره و ضمن بیان حکم بیعت زنان مؤمن با رسول خدا، شروطی را برای آنان تعیین می کند که بعضی میان زنان و مردان مشترک است، مانند شرک نورزیدن و نافرمانی نکردن از رسول خدا در کارهای نیک و بعضی بیش تر به زنان ارتباط می یابد، مانند دوری جستن از سرقت، زنا، کشتن اولاد و فرزندان دیگران را به شوهر نسبت دادن (طباطبایی، ۱۳۷۴: ۱۹).

 

بیعت پیامبر با زنان نشا ن می دهد که برخلاف ادعای مخالفان اسلام که می گویند: اسلام برای زنان ارزشی قائل نشده، دقیقاً آن ها را در مهمترین مسایل ازجمله مسئله بیعت به حساب آورده است، آنان نیز دراین امر مهم شرکت نمود ه اند و شرایط مربوط به آ نرا پذیرفته اند.

 

 

 

 

۲-۲-۱-۲٫ مهاجرت زنان

 

یکی دیگر از مسایلی که حضور زنان را در اجتماع در صدر اسلام نمایان می کند، شرکت زنان در نهضت بزرگ اجتماعی – سیاسی هجرت  می باشد.

 

مهاجرت در صدر اسلام برای گسترش پایگا ه های اسلام و حفظ  دین بسیار حائز اهمیّت بوده است و دراین امر بین زن و مرد هیچ تفاوتی نبوده  است و پیامبر، هم از زنان و هم از مردان می خواستند که هجرت کنند. در آیات ۹۸ و ۹۷ سوره نسا، به موضوع هجرت می پردازد که از حرکت های اجتماعی و سیاسی می باشد. در هجرت مسلمانان به حبشه و مدینه، زنان نیز هم پای مردان حضور داشتند (مهریزی،۱۳۷۷: ۱۰۳).

 

 

 

۲-۲-۱-۳٫ کسب و تلاش اقتصادی )استقلال اقتصادی زنان(

 

اسلام به زن، استقلال اقتصادی بخشیده است تا وی، مانند مردان از حقّ مالکیت و تصرّف در اموال خویشتن، بدون نظارت و قیمومیّت کسی، بهره ببرد و با اختیار خویش ثروتش را در راهی که نیاز  می داند، صرف کند.

 

قرآن کریم دراین زمینه در آیه ۳۲ سوره نسا می فرماید:

 

“برای مردان از آنچه کسب کرده اند، بهره ای است و برای زنان نیز از آنچه کسب کرده اند، بهره ای است”.

 

این آیه کسب و تلاش اقتصادی و مالکیت مردان و زنان را که از مصادیق مشارکت اجتماعی است تأ یید می کند و این تصور غلط را که مالکیت و کسب و تلاش اقتصادی منحصر به مردان است، از بین می برد.

 

 

 

۲-۲-۲٫ سیر تحول نقش زنان در ایران

 

مهم‌ترین ویژگی زنان دریک قرن اخیر ایران این است­که زنان دربسیاری ازجنبش­های سیاسی و اجتماعی شرکت داشته اند. این ویژگی، موقعیت آنان را با سده­های پیش از آن متمایز می­ کند. از طرف دیگر چون ایران در میان کشورهای خاورمیانه پیشتاز تحول بوده، حتی بعضی از مورخان، انقلاب هندوستان و یا انقلاب اکتبر روسیه را هم متأثر از تحولات ایران و انقلاب مشروطه می­دانند.

 

به همین دلیل می­توان گفت همان‌گونه که ایران در خاورمیانه پیشگام مدرنیزاسیون و تحول‌خواهی بوده، زنان ایرانی نیز نسبت به زنان خاورمیانه در جنبش­های اجتماعی پیشتاز بوده ­اند. برای بررسی نمونه­های عینی مشارکت زنان در جنبش­های اجتماعی به دوره قاجاریه نگاهی می‌اندازیم: ساختار جامعه ایران تا دوره قاجاریه، ساختاری سنتی ـ مذهبی بود و این دنباله ساختی بود که در دوره صفویه به وجود آمده بود. در این دوره، اقتصاد جامعه، مبتنی بر کشاورزی بود. اگرچه موقعیت اقتصادی‌ـ‌اجتماعی زنان ایرانی برحسب وضع محل و عرف و سنن محلی متفاوت بود ولی به طور کلی می­توان گفت که زنان از موقعیت و منزلت پائینی برخوردار بودند و فعالیت آنان به فرزند آوردن و انجام کارهای خانگی و گاهی کشاورزی محدود می­شد و زنان در خارج از خانه مسئولیتی نداشتند (بهنام، ۱۳۵۶: ۱۳). در دوره قاجاریه، گسترش ارتباط ایران با تمدن صنعتی غرب باعث تغییر در ساختار اجتماعی‌ـ‌اقتصادی جامعه و در نتیجه دگرگونی در زندگی و موقعیت اجتماعی زنان پایتخت و شهرهای بزرگ گردید ولی موقعیت اجتماعی زنان روستایی به دلیل دور ماندن آن‌ها از ارزش‌های غربی تغییرات عمده­ای نکرد (تکمیل همایون، ۱۳۵۴: ۲۹).

 

به تدریج اقتصاد روستایی حاکم بر شهرها جای خود را به مشاغل جدید داد و واحدهای اقتصادی جایگزین، موجب رفتارهای تازه­ای در روابط اقتصادی گردید و سرمایه­گذاری داخلی و خارجی توسعه یافت. پیدایش تقاضاهای فراوان برای تولیدات کشاورزی و صنایع دستی توسط زنان، روش زندگی آن‌ها را تا حدودی تحت تأثیر قرار داد. اگرچه اضافه شدن نقش آن‌ها در تولید بر نقش­های سنتی مادری و همسری مسئولیت زنان را سنگین­تر کرد ولی مشارکت در تولید، قدرت آن‌ها را در خانواده بیش‌تر کرد و میزان جدایی دنیای زنان را از مردان کاهش داد. البته اشتغال زنان به مفهوم برابری حقوق اجتماعی آنان با مردان در این دوره نبوده است، بلکه درمقایسه با گذشته فقط آنان توانستند به طور محدودی عهده­دار مشاغلی خارج از خانه گردند.

 

یکی از بزرگ‌ترین وقایع ایران در قرن اخیر، انقلاب مشروطیت بود که قانون اساسی آن در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی به امضای مظفرالدین شاه رسید. این انقلاب تحول عظیمی در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران به ویژه در وضع زنان بوجود آورد. براساس اصل هشتم قانون اساسی، تمامی ملت ایران دارای حقوق مساوی بودند (جاراللهی، ۱۳۷۲: ۲۶۳). در این دوران تأسیس چند مدرسه دخترانه و انتشار روزنامه و مجله و نشریه توسط زنان آزادی‌خواه در روشنگری زنان تأثیرگذار بود. به این ترتیب علاوه بر مشاغلی که زنان در قرن ۱۹ عهده­دار آن بودند، تأسیس احزاب و انجمن­ها و انتشار روزنامه­ها و نشریه­ها و تأسیس مدارس از جمله فعالیت­های جدیدی بودند که زنان در اوایل قرن بیستم به آن اشتغال ورزیدند. این فعالیت­ها در جامعه از رویارویی زنان با تمدن اروپایی ایجاد شده بود. گسترش تحصیلات عمومی برای دختران از سال ۱۳۰۴ با دایر شدن دبیرستان موجب شد تا زنان در دستگاه­های دولتی برخی از مشاغل را عهده‌دار شوند. توسعه اقتصادی و به دنبال آن ملی شدن صنعت نفت موجب تغییرات اساسی در اقتصاد ایران و بالتبع در موقعیت زنان گردید. این تغییرات موجب پیدایش فرصت­های استخدامی برای زنان را در کارخانه­ها و سطوح بالاتر شغلی فراهم کرد (جاراللهی، ۱۳۷۲: ۲۶۴).

 

ایجاد فرصت­های روزافزون برای اشتغال زنان منجر به عدم مخالفت خانواده­ها با تحصیل علم و اشتغال آنان گردید. به این ترتیب طی دو دهه قبل از وقوع انقلاب اسلامی، نگرش جامعه ایران نسبت به زنان دربرگیرنده تغییرات اساسی ولی کند بود. اما مهم‌ترین تحولات در زمان پیروزی انقلاب اسلامی روی داد. شرکت زنان در تظاهرات گسترده و عظیم بر ضد رژیم گذشته حاکی از آن بود که زنان نقش خود را تنها محدود به فعالیت­های درون خانه ندانسته، بلکه مشارکت در فعالیت­های اجتماعی را نیز از حقوق خود تلقی می­ کنند. به این ترتیب، واقعه مهمی که در قرن اخیر در موقعیت اجتماعی زنان جامعه تحولی اساسی ایجاد کرد، وقوع انقلاب اسلامی در بهمن سال ۱۳۵۷ بود. موقعیت زنان در جامعه در چند دهه اخیر تغییرات و تحولات زیادی پیدا کرده است. جامعه ایرانی طی این سال­ها شاهد حضور فراگیر زنان در موقعیت­های فراوان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بوده است.

 

حضور روزافزون زنان در دستگاه­های اجرایی و حتی حضور چشمگیر آنان در آزمون دانشگاه­ها و پذیرفته شدن آن‌ها در رشته­های مختلف دانشگاهی، تصویری متفاوت از جامعه ایرانی به دست می­ دهند و به نظر می‌رسد روند تحولات اجتماعی هم‌چنان به سمت گسترش حضور و اهمیت نقش زنان پیش می‌رود. با ورود زنان جامعه ما به عرصه­های مختلف علمی، اداری، آموزشی، صنعتی و حتی نظامی و انتظامی می­توان انتظار داشت که شرایط و موقعیت­های جدیدی برای زنان پا به عرصه ‌وجود گذارند و هریک از این موقعیت­ها، سایر موقعیت­ها یا نقش­های مختلف زنان در خانواده و اجتماع را تحت­الشعاع خود قرار دهند. این شرایط، زنان را علاوه بر نقش­های همسری و مادری به ایفای نقش­های جدید اجتماعی وا داشته و پذیرش مسئولیت­های اجتماعی را در کنار مسئولیت همسرداری و خانه­داری قرار داده است. بررسی روابط و مناسبات درون خانواده نشان می­دهد که با زیر سؤال رفتن پاره­ای از ارزش­ها و هنجارهای سنتی، نقش زن با تغییراتی روبرو شده است و حاصل این تغییرات بسط و توسعه زمینه فعالیت­های اجتماعی اوست (زمانی، ۱۳۸۸: ۲۳۵-۲۳۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...