کانتیلون (یکی از اولین نویسندگانی که واژه کارآفرینی را به شکل رسمی مطرح کرد) خاطر نشان می کند که فاکتور اصلی برای متمایز ساختن کارآفرینان از غیر کارآفرینان، نااطمینانی و ریسک پذیرفته شده از طرف آنها است (اینتراگو و همکاران[۱۳۶]،۲۰۰۰).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
کیل استرم و لافونت استدلال می کند که تحت مفروضات منطق اقتصادی در حالت متعادل، افرادی که ریسک گریزی کمتری دارند کارآفرین می شوند؛ در حالی که افرادی که ریسک گریز هستند به شکل یک کارمند ساده خواهند بود.رفتار کارآفرینانه ریسک پذیر توسط شیوه ای که کارآفرینان با شناخت به ریسک نزدیک می شوند می تواند شرح داده شود (آنتونسیک[۱۳۷]،۲۰۰۳).
توانایی تحمل ریسک به عنوان یک چالش اصلی است که کارآفرینان با آن مواجه هستند. درمر[۱۳۸] سه جزء ریسک را شناسایی کرده است:
مفهومی
اداری
محیطی
درمر ریسک مفهومی را تنظیم ناقص یک بحث یا مشکل مانند استفاده از مدل های غلط، ساختن مفروضات غلط در مورد یک بحث و انتخاب معیار تصمیم غلط تعریف کرده است.تخمین بیش از اندازه بازار یا نرخ رشد مثال معمولی از ریسک مفهومی برای کارآفرینان است.
عنصر دوم ریسک اداری است که به عنوان ریسکی تعریف شده که حتی یک برنامه مفهوم سازی شده خوب یا یک برنامه ممکن است به شکل مناسب اجرا نشود.برای مثال قصور در مدیریت و اداره وجه نقد ممکن است به عنوان ریسک اداری برای کارآفرینان ذکر شود.
عنصر آخر ریسک محیطی است. در این نوع ریسک بیان می شود که محیط به شکل غیر قابل پیش بینی تغییر می کند، حتی بعد از اقداماتی که به خوبی درک شده و به کار گرفته شده است. فاکتورهای خارجی مانند تغییر شرایط تقاضا، رقابت و تغییر تکنولوژی اغلب جزء فاکتورهایی هستند که بقای شرکت را تهدید می کنند.
کارآفرینان امروزه به مکانیسم هایی که برای کاهش ریسک کسب و کار طراحی شده متوسل
می شوند. مانند ائتلاف استراتژیک، سرمایه گذاری مشترک و توافقات رسمی (مک کارتی[۱۳۹]،۲۰۰۰).
با توجه به تغییرات سریع امروز و بازارهای کاملاً نامطمئن، شرکت های کارآفرین باید
ریسک هایی را بپذیرند؛ در واقع بدون ریسک پذیری چشم انداز برای رشد کسب و کار افول می یابد (لی و تسای[۱۴۰]،۲۰۰۵).
پیشتازی[۱۴۱]
محققان اقتصاد از زمان شومپیتر بر اهمیت پیش قدمی و پیشتازی در فرایند کار آفرینی تأکید
کرده اند. پنروس[۱۴۲] استدلال می کند که مدیران کارآفرین در رشد شرکت ها اهمیت زیادی دارند، زیرا
آن ها دیدگاه و بینش ضروری برای گسترش و بهره برداری از فرصت فراهم می کند. لیبرمن[۱۴۳] و مونتگومری[۱۴۴] (۱۹۸۸) بر اهمیت امتیاز اولین حرکت کننده، به عنوان بهترین استراتژی برای
سرمایه گذاری تأکید می کنند. پیش قدمی با پیش بینی و دنبال کردن فرصت های با کار آفرینی ارتباط دارد. این ویژگی کار آفرینی، پیشتازی نامیده می شود.
میلر و فریسن استدلال می کنند که پیشتازی تصمیمات یک شرکت، با پاسخگویی به این سؤال تعیین می شود: «آیا شرکت محیط خود را با معرفی محصولات، تکنولوژی یا تکنیک های اداری شکل می دهد یا این که فقط واکنش نشان می دهد؟» اگرچه پیش بینی تقاضای آینده جزء مهمی از کارآفرینی است، ایده اول بودن در بازار چیزی است که به سختی تعبیر می شود. ونکاتارامن پیشتازی را فرآیندهایی می داند که ناظر بر پیش بینی نیازهای آینده همراه با جستجوی موقعیت های جدید است که ممکن است مرتبط با خطوط عملیات موجود و معرفی محصولات و مارک های جدید پیشاپیش رقابت باشد. بنابراین، یک شرکت پیشتاز به جای اینکه پیرو باشد، رهبر است، زیرا برای دستیابی به فرصت ها آینده نگری دارد حتی اگر همیشه برای انجام کارها اول نباشد.
مفهوم پیشتازی اغلب توجه کمتری از سوی محققان کار آفرینی دریافت کرده است. دو خصیصه مهم پیشتازی شامل:
رفتار رقابتی جسورانه مرتبط با شرکت های رقیب (سرآمد رقبا شدن)
تعقیب فرصت های کسب و کار مناسب
به تلاش های شرکت برای به دست آوردن فرصت های جدید پیشتازی گفته می شود. روند نظارتی سازمان های پیشتاز شامل شناسایی نیازهای آینده مشتریان موجود و پیش بینی تغییرات در تقاضا است که ممکن است منتج به فرصت های سرمایه گذاری جدید شود. پیشتازی نه تنها مشتمل بر شناسایی تغییرات است بلکه تمایل به عمل روی بینش هایی که پیشاپیش رقابت وجود دارد نیز هست. مدیران استراتژیک که پیشتازانه عمل می کنند، چشمانشان را بر روی آینده و دستیابی به امکانات جدید برای رشد و توسعه باز می کنند.بسیاری از شرکت های پیشتاز به دنبال روش هایی نه تنها برای آینده گرایی بلکه تغییر دادن ماهیت رقابت در صنعتشان هستند.
پیشتازی برای ایجاد مزیت رقابتی مؤثر است، زیرا رقبا را در موقعیتی قرار می دهد تا به
پیشگامی های مؤثرش پاسخ دهند. مزایایی که نصیب شرکت های پیشتاز می شود شامل وارد شدن به بازارهای جدید، هویت مارک، بکارگیری تکنیک های اداری یا اتخاذ تکنیک های عملیاتی جدید در صنعت است.
همانطور که بیان شد شرکت های پیشتاز یا اولین حرکت کننده[۱۴۵] می توانند موقعیت رقابتی خود را ارتقا دهند. دو شیوه ای که شرکت ها برای پیشتازانه عمل کردن استفاده می کنند شامل:
معرفی محصولات جدید یا قابلیت های فنی پیشاپیش رقبا
جستجوی مستمر محصولات یا ارائه خدمات جدید، است (دس و لامپکین،۲۰۰۵).
دس ولامپکین (۲۰۰۱) پیشتازی را دیدگاه رو به جلو برای فرصت یابی[۱۴۶] تعریف کردند که در برگیرنده معرفی محصولات یا خدمات جدید پیشاپیش رقبا و پیش بینی تقاضای آینده برای تغییر و شکل دادن به محیط است (کریزر و همکاران،۲۰۰۲).
دو امتیاز مهمی که پیشتازی ایجاد می کند: افزایش دریافت علامت های بازار توسط شرکت و آگاهی از نیازهای آشکار و پنهان مشتریان است. شرکت های پیشتاز با به دست آوردن تجربه و یادگیری در طی زمان حق انحصاری به دست می آورند، تمایل به هماهنگی بیشتر با تغییرات و روندها در بازار دارند، و این ها باعث ایجاد فرصت هایی برای شرکت می شود تا نیازهای آشکار و پنهان را جلوتر از رقبا برآورده سازند.با پیش بینی و آمادگی برای تغییر، شرکت های پیشتاز موقعیت بهتری برای به دست آوردن سهم بازار و مشتری دارند و وقتی تغییر سریع اتفاق می افتد منابع را می توانند جلوتر از رقبا تغییر دهند. با انجام این کار شرکت های پیشتاز یک گام جلوتر از پاسخگویی رقبا هستند.
پیشتازی در شرکت ها با تغییر آگاهانه مشخص می شود؛ یعنی فعالیت روی اطلاعات برای ایجاد تغییر نه فقط پیش بینی آن.
شرکت پیشتاز محیط را به طور مستمر کنکاش کرده و برای برطرف کردن نیازهای مشتریان تلاش می کند به جای آن که نیرو های خارجی سرنوشتش را هدایت کنند. در واقع پیشتازی، قابلیت پاسخگویی شرکت را متعادل و تمایل به رویارویی با شرایط جدید را ایجاد می کند.(هیوز و مورگان، ۲۰۰۶)
رقابت جسورانه[۱۴۷]
اندیشمندان مختلفی مانند دویچ[۱۴۸] و والرند[۱۴۹] تحقیقات گوناگونی در زمینه رقابت و موقعیت های رقابتی انجام داده اند و می توان گفت به طور کلی از دو نوع رقابت سخن به میان آورده اند:
رقابت مستقیم: رقابت با دیگران
رقابت غیر مستقیم: رقابت با یک معیار
در جهان کنونی، تقریباً هیچکس را از فشارهای رقابت جویی با دیگران گریزی نیست و به ناچار سعی می کند نسبت به برآوردن تقاضاها و الزامات زندگی جدید اقدام نماید.
بسیاری از دانشمندان مثل مک میلان[۱۵۰] و پورتر[۱۵۱] استدلال می کنند که موضع جسورانه و رقابتی برای بقا و موفقیت شرکت لازم است. بنابراین رقابت جسورانه پنجمین بعد کارآفرینی است که مورد توجه قرار می گیرد. رقابت جسورانه به تمایل یک شرکت در به چالش کشیدن مستقیم رقبایش برای دستیابی به داده های جدید یا بهبود موقعیت اطلاق می شود. شکل های رقابت جسورانه که قابل دسترس برای شرکت های جدید است شامل اتخاذ تاکتیک های غیر معمول برای به چالش کشیدن رهبران صنعت، تحلیل و هدفگیری ضعف های رقبا و تمرکز روی محصولات با ارزش افزوده بالا است (وو و کوپر[۱۵۲]،۱۹۸۱).
شرکت ها با یک گرایش جسورانه تمایل به نبرد با رقبا دارند. آن ها ممکن است قیمت ها را کاهش دهند و سودآوری را فدای دستیابی به سهم بازار کنند یا پیشتازانه برای به دست آوردن ظرفیت بیشتر تولید هزینه کنند (آولنتیس و سالون، ۲۰۰۷).
رقابت جسورانه به عنوان مسیر رشد و توسعه شرکت، ممکن است دربرگیرنده جسارت برای متعادل کردن نتایج ابعاد دیگر کارآفرینی مانند نوآوری و پیشتازی باشد.
مدیران استراتژیک می توانند از رقابت جسورانه برای مبارزه با روندهای صنعتی که تهدید کننده بقا یا موقعیت بازارشان است استفاده کنند. دو روشی که شرکت ها با رقابت جسورانه موقعیت رقابتی خود را ارتقا می دهند شامل:
ورود به بازارها با کاهش دادن شدید قیمت ها
کپی برداری از رویه ها یا تکنیک های رقبای موفق
شیوه دیگری که شرکت ها برای غلبه بر رقیب استفاده می کنند مشتمل بر از پیش اعلام کردن ساخت محصولات یا تکنولوژی های جدید است. این نوع علامت دهی تنها با هدف جذب مشتریان بالقوه نیست، بلکه برای دیدن چگونگی واکنش رقبا و یا عدم تشویق آن ها در ایجاد پیش قدمی های مشابه است. در بعضی مواقع این اعلانات فقط برای ترساندن رقبا است.
رقابت جسورانه همیشه منجر به مزیت رقابتی نمی شود. شهرت بعضی رقبا یا مدیران اجرایی ارشد با جسوریت بیش از اندازه صدمه می بیند. رقابت جسورانه نوعی استراتژی است که بیشتر برای تعدیل استفاده می شود. شرکت هایی که جسورانه موقعیت رقابتی ایجاد می کنند و توانمندانه از
فرصت ها برای دستیابی به سود استفاده می کنند، در دوره طولانی توانایی بیشتری برای پایدار ساختن مزیت رقابتی خود دارند. البته اگر هدفشان به جای تلفات سنگین وارد کردن به رقبا، پیشی گرفتن از آن ها باشد (دس و لامپکین،۲۰۰۵).
شرکت هایی که خیلی جسور هستند رقبا را به عنوان دشمنانی می بینند که باید آن ها را شکست داد. تهاجمی بودن و جسارت از طریق بسیج منابع برای آغاز حمله مستقیم به رقبا با هدف ضعیف کردن قدرت رقابتیشان می توان اجرا شود یا اینکه امتیازات را از طریق تاکتیک های حمله مستمر به دست آورند. در مقابل پیشتازی رقابت جسورانه ارزیابی مداوم رقبا را فراتر از ارزیابی محیط در نظر می گیرد، یعنی به دنبال فرصت ها برای بهره برداری از نقاط قوت خود و ضعف رقبا و گرفتن امتیاز است.
شرکت های جسور عمدتاً خود در فعالیت ها پیش قدم می شوند و سپس به رقبا پاسخ می دهند، در معرفی محصولات جدید، تکنیک های اداری، تکنولوژی های عملیاتی و… پیشرو هستند، خیلی رقابتی هستند و موضع «پیش تر بودن از رقبا»[۱۵۳] را اتخاذ می کنند. در مقابل شرکت های منفعل، عمدتا به اقداماتی که رقبا در آن پیش قدم شدند پاسخ می دهند، به ندرت در معرفی محصولات جدید،
تکنیک های اداری، تکنولوژی های عملیاتی و … پیش قدم می شوند و موضع «زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنند»[۱۵۴] را ترجیح می دهند (سیوین و کاوین[۱۵۵]،۱۹۹۰).
توسعه و تغییرات جدیدی که در بازار در حال رخ دادن است، شرکت ها را برای توسعه بیشتر گرایشات فرهنگ رقابتی مؤثر مجبور می کند (کیا و همکاران[۱۵۶]،۲۰۰۵).
توفیق گرایی[۱۵۷]
از آن جا که هدف اصلی مالکان کسب و کار کارآفرین موفقیت و دستیابی به ترکیبات جدید است، توفیق گرایی مورد بررسی قرار می گیرد. مکللند[۱۵۸] بیان می کند: افرادی که نیاز به توفیق و موفقیت داند، با انجام وظایف غیر معمول (غیر روتین) و گرفتن مسئولیت، عملکرد بهتری از خود نشان
می دهند. آنها به دنبال بازخور هستند، خودشان را با دیگران مقایسه می کنند، برای خود اهداف چالشی تعیین می کنند و دائماً برای بهبود عملکرد تلاش می کنند.از نظر مک کله لند کارآفرینان در رابطه با نیاز به توفیق طلبی، دارای چند مشخصه هستند که عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...