پایان نامه انحلال قرارداد/:عناصر شکلگیری خیار تعذر تسلیم |
عناصر مؤثر در شکل گیری خیار تعذر تسلیم
عناصری که در ایجاد خیار تعذر تسلیم مؤثر هستند بدین قرار میباشند:
اول این که عقد معوض شکل گرفته باشد. فرق نمیکند که معقود علیه عین شخصی باشد یا غیر آن از انواع تعهدات.
دوم این که قدرت بر تسلیم که از عناصر عمومی عقود است وجود داشته باشد، لذا عقدی که در آن قدرت بر تسلیم از ابتدا وجود ندارد و علم به حصول این قدرت در آینده نیز وجود ندارد، باطل میباشد. در واقع خیار تعذر تسلیم مختص به عقد صحیح میباشد و نه عقد باطل.
سوم این که عروض مانع تسلیم پس از انعقاد عقد باشد. مانع تسلیم نیز دو گونه میباشد مانعی که خارج از اراده عاقد باشد مانند آفت سماوی. دیگر مانعی است که ناشی از فعل یا ترک فعل عاقد است.
چهارم این که مانع موقت نباشد.
پنجم این که احتمال معقول برای وصول متعهدبه در بین باشد. زیرا در غیر این صورت موضوع تسلیم متقابل منتفی میگردد و در نتیجه باید حکم به انفساخ عقد کرد. در چنین موردی احتمال بقاء عقد، نامعقول است و با وجود انحلال عقد، دیگر نوبت به بحث از وجود خیار نمیرسد.
ششم این که منشاء عذر، در تسلیم، متعهد است نه متعهدله، پس اگر کارمند دولت خانهای را اجاره کرد و در اثناء اجاره محل مأموریت او تغییر کرد نمیتواند به استناد عذر در تسلّم منافع بقیه مدت، متوسل به خیار تعذر گردد.[1]
3 ـ 14 ـ 2 ـ 2 ـ 3 ـ 1 ـ خیار تعذر تسلیم در حقوق موضوعه ایران
حکم ماده 240 ق.م. در فقه به «خیار تعذر تسلیم» موسوم است.[2] این ماده اعلام میدارد: «اگر بعد از عقد انجام شرط ممتنع شود یا معلوم شود که حین العقد ممتنع بوده است کسی که شرط بر نفع او شده است، اختیار فسخ معامله را خواهد داشت مگر این که امتناع مستند به فعل مشروط له باشد.»
به نظر میرسد که قانونگذار بهتر میبود که این خیار را در ماده 396 قانون مدنی در کنار سایر خیارات ذکر میکرد.
نکته موجود در رابطه با خیار تعذر تسلیم این است که این خیار بر خلاف سایر خیارات از قواعد آمره بوده و نمیتوان آن را با شرط ضمن عقد ساقط کرد لذا مشمول ماده 448 ق.م که اعلام میدارد: «سقوط تمام یا بعضی از خیارات را میتوان در ضمن عقد شرط نمود» نمی شود.[3] یعنی نمیتوان این گونه شرط کرد که خیار تعذر تسلیم ساقط شود و در صورت عدم تسلیم موضوع معامله، طرف دیگر حق فسخ نداشته باشد.
به گفته یکی از حقوقدانان[4] شرط اسقاط خیار تعذر تسلیم، شرط خلاف مقتضای ذات عقد است. ایشان در توضیح نظر خود میگوید: موازنه در تسلیم در برابر تسلیم از عوارض لازمه ماهیت عقد بیع است و بر خلاف آن موازنه، هیچ شرطی قابل قبول نیست.
[1] ـ محمد جعفر جعفری لنگرودی، فرهنگ عناصر شناسی، ص305 ـ 307.
[2]ـ سیدمصطفی محقق داماد، قواعد فقه، ج2، ص149.
[3]ـ همانجا.
[4]ـ محمد جعفر جعفری لنگرودی، فلسفه عمومی حقوق بر پایه اصالت عمل : تئوری موازنه، (پیشین)، ص134.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 11:36:00 ب.ظ ]
|