کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



کلمه فرهنگ مرکب از دو جزء “فر” و “هنگ” به معنای کشیدن و نیز تعلیم و تربیت می باشد. در زبان های انگلیسی و فرانسوی واژه Culture به کار می رود و معنای آن کشت و کار و یا پرورش بوده است و هنوز هم در اصطلاحات کشاورزی و باغداری به همان معنا به کار می رود و در زبان های رومانیایی و انگلیسی تا دیر زمانی واژه تمدن را به جای فرهنگ به کار می بردند و از آن معانی پرورش، بهسازی، تهذیب یا پیشرفت اجتماعی استنباط می کردند. اما امروزه اصطلاح فرهنگ از نظر تنوع و وسعت معانی و سیر تاریخی و برداشت ادبی چنان ابعاد گسترده ای یافته است که دیگر نمی توان آن را محدود به مفهوم “دانش و تربیت” دانست (روح الامینی، ۱۳۶۸، ص ۱).
اغلب انسان شناسان و جامعه شناسان در برخورد با مفهوم فرهنگ به طور ضمنی و صریح اذعان می نمایند که تعریف فرهنگ کار چندان ساده ای نیست (ویلیامز ۱۹۹۷، بی ۱۹۷۴، هریس ۱۹۸۰، آرچر ۱۹۹۲، استوری ۱۹۹۳، هال ونیتر ۱۹۹۳).
تخمین زده می شود که تاکنون بیش از ۴۰۰ نوع تعریف از فرهنگ ارائه شده است. اما تعاریف مشترکی می توان یافت که حالت ساده تری داشته و قابل فهم تر هستند. فرهنگ به مجموع ویژگی های رفتاری و عقیدتی قابل اکتساب در اعضای یک جامعه خاص تعریف کرد که واژه تعیین کننده در این تعریف همان “اکتسابی بودن” است که فرهنگ را از رفتاری که نتیجه وراثت زیست شناختی است متمایز می ساز. (آرگون، ۱۳۷۷).
یکی از تعاریف نسبتاً جامع از فرهنگ توسط ادوارد بارنت تیلور[۴] ارائه شده است، به اعتقاد این مردم شناس انگلیسی، فرهنگ عبارت است از “مجموعه ای پیچیده از علوم، دانش ها، مفاهیم، افکار، اعتقادات، قوانین و مقررات، آداب و رسوم، سنت ها و به طور خلاصه، کلیه آموخته ها و عاداتی که یک انسان به عنوان عضو جامعه اخذ می کند” (ایران زاده، ۱۳۷۷، ص ۲).
پارسونز[۵] نیز فرهنگ را الگویی می داند که به رفتارها و فرآورده های کنش بشری مربوط است و می تواند به ارث برسد، یعنی بدون دخالت ژن ها از نسلی به نسل دیگر منتقل شود (آشوری، ۱۳۸۰، ص ۵۴).
استانلی دیوبس معتقد است انسانهایی که در یک نظام اجتماعی کوچک یا بزرگ تر زندگی می کنند دارای باورها، اعتقادات، ارزش ها، سنت ها و هنجارهای مشترکی هستند که در مجموع، فرهنگ آن نظام اجتماعی را تشکیل می دهند (میرسپاسی، ۱۳۷۳،ص ۵).
مارگارت مید[۶] فرهنگ را اینگونه تعبیر کرده است: “مجموعه ای از رفتارهای آموختنی، باورها، عادات و سنن که میان گروهی از افراد مشترک است و به گونه ای متوالی توسط دیگران که وارد آن جامعه می شوند آموخته و به کار گرفته می شود (فرهنگی، ۱۳۸۰، ص ۳۲).
دکتر علی شریعتی فرهنگ را شامل مجموعه ای از تعابیر فکری، غیرمادی، هنری، تاریخی، ادبی، مذهبی و احساسی در شکل علائم، سمبل ها، سنت ها، رسوم و شعائر یک ملت می داند که در جریان تاریخ به شکل واحدی انباشته شده است (پور آرمن، ۱۳۸۰).
۲-۱-۳- سطوح و حوزه های فرهنگ
آگبورن[۷] فرهنگ را در دو سطح طبقه بندی نموده است:
سطح مادی شامل جنبه های عینی، مادی و ظاهری فرهنگ و زندگی روزمره همچون انواع غذاها، خانه ها، مواد خام ملموس و محسوس و قابل اندازه گیری را شامل می شود.
سطح غیرمادی شامل زبان، هنر، آداب و رسوم، اعتبارات و ارزش ها می باشد.
اشنایدر و بارسو[۸] حوزه های فرهنگ را به ۷ حوزه تقسیم کرده اند:
فرهنگ منطقه ای: که برخاسته از پیوندهای قومی، جغرافیای، مذهبی، زبانی و تاریخی است.
فرهنگ ملی (درون مرزها): که در آن عوامل جغرافیایی، تاریخی، سیاسی، اقتصادی، زبان و مذهب موجب رشد و تکامل فرهنگ های منطقه ای شده اند.
فرهنگ ملی (برون مرزها): در این حوزه شباهت های میان فرهنگ ها موجب پیدایش فرهنگ های منطقه ای می شود که فراتر از مرزهای ملی است.
فرهنگ صنعتی
فرهنگ حرفه ای
فرهنگ وظیفه ای
فرهنگ سازمانی: که در آن نتیجه تأثیر و نفوذ شخصیت های بنیان گذار رهبران برجسته تاریخ و منحصر به فرد سازمان و مراحل توسعه آن می دانند ( اعرابی و ایزدی، ۱۳۷۹، ص ۱۰۹).
۲-۱-۴- تعریف سازمان
تعاریف متعددی از سازمان ارائه شده است. عده ای سازمان را تشریک مساعی و همکاری گروهی از افراد برای رسیدن به هدف یا هدف های تعیین شده می دانند. به اعتقاد برخی دیگر سازمان ها محل تجمع مردمی هستند که با هم طبق یک سازمان هماهنگ و مصوب کار می کنند تا هدف و هدف های سازمانی را تحقق بخشند (بارنی و گریفین، ۱۹۹۹، ص ۵) سازمان ها ترتیبات اجتماعی برای کنترل عملیات رسیدن به هدف های جمعی اند (هوزینسکی و باچنن، ۱۹۹۱، ص ۷).سازمان ها محل خلق مدیریت های آگاهانه و ترتیبات لازم برای تحقق بخشیدن هدفها بوسیله ابزارهای جمعی اند (تامسون و هگ، ۱۹۹۵، ص ۳). بنابراین در همه تعاریف یک محور مشترک وجود دارد و آن محور جمعی و اجتماعی و مردمی سازمان است که به عنوان یک ابزار اصلی برای تحقق هدف های سازمان نیاز به هماهنگی دارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شاید بتوان در تعریفی کامل گفت سازمان سیستمی اجتماعی است که مرزهای نسبتاً مشخصی دارد و با اجزایی هماهنگ، به طور آگاهانه و مستمر جهت تحقق اهداف خاص خود فعالیت می کند.
در سازمان رکن اصلی این نیست که مجموعه ای از سیاست ها و رویه ها ارائه گردد. در تعریف سازمان بر دو واژه پدیده اجتماعی و حد و مرز نسبی مشخص تأکید می گردد. واژه پدیده اجتماعی بیانگر آن است که واحد فوق از گروه ها و یا افراد تشکیل شده است که تأثیرگذاری متقابل بر یکدیگر دارند، این تأثیرهای متقابل یکباره ایجاد نشده اند بلکه با مطالعه و بررسی قبلی می باشد از این رو سازمان موجودی اجتماعی است. بگونه ای که باید میان اعضای آن توازن ایجاد کرد تا از دوباره کاری و اعمال زاید جلوگیری گردد و البته در عین حال وظایف اصلی به طور کامل اجرا می گردد، از این رو نیاز به ایجاد هماهنگی متقابل میان اعضا می باشد (سید جوادین، ۱۳۸۳، ص۱۶). سازمان از افراد و رابطه ای که با یکدیگر دارند تشکیل می شود. هنگامی که افراد برای انجام وظایفی ضروری در جهت تأمین هدف ها با یکدیگر روابط متقابل برقرار می کنند، سازمان بوجود می آید.
در سیستم های مدیریت کنونی به اهمیت منابع انسانی توجه می شود و تازه ترین روش ها به گونه ای طرح ریزی می شود که اختیارات بیشتری به کارکنان واگذار شود و آنها بتوانند از فرصت ها استفاده های بیشتری ببرند، در تأمین هدف های عمومی مطالبی جدید بیاموزند و نقشی فعال تر بر عهده گیرند ( علی پارساییان و سیدمحمد اعرابی، ۱۳۷۷، ص ۱۹).
۲-۱-۵- تعاریف فرهنگ سازمانی
هستۀ اصلی فرهنگ سازمانی را ارزش هایی تشکیل می دهند که اعضای سازمان همگی باهم در آن مشترک هستند و براساس این ارزش ها، رفتارهای درون سازمانی شکل می گیرند(حاجی کریمی، ۱۳۸۳، ص ۱۰۸).
فرهنگ مجموعه ای از ارزش های کلیدی است که توسط اعضای سازمان به طور گسترده پذیرفته شده است (سویی و دیگران، ۲۰۰۶، ص ۴).
برخی دیگر بر روی بخشهای نامحسوس و نانوشته در سازمان متمرکز شده اند؛ لذا فرهنگ را همان چیزی می دانند که به عنوان یک پدیده درست، به اعضای تازه وارد آموزش داده می شود و نشان دهنده بخش نانوشته و نامحسوس سازمان است (هادیزاده مقدم و حسینی، ۱۳۸۳، ص ۷۹).
فرهنگ سازمانی فلسفه ای است که خط مشی سازمان را به سمت کارکنان و مشتریان هدایت می کند(الوانی ، ۱۳۸۳، ص ۴۷).
دنیسون[۹]، فرهنگ سازمانی را نیروی قدرتمندی می داند که نحوه عمل کردن و چگونگی عملیات ها را تعیین می کند (دنیسون، ۱۹۸۴).
کونتز[۱۰] فرهنگ سازمانی را عبارت از الگوی عمومی رفتارها ،باورها، تلقی مشترک و جمعی ارزشهایی که اکثر اعضای سازمان در آن سهیم اند و شریک اند، دانسته است (کونتز، ۱۹۹۰، ص ۲۰۶).
شفریتز[۱۱] فرهنگ سازمانی را الگویی از فرضیه ها اساسی میداند که به خوبی تعریف شده اند و به اعضای جدید تحت عنوان روش صحیح ادراک، اندیشه و احساس در رابطه با مشکلاتشان یاد داده می شوند (شفریتز، ۱۹۸۷).
ریچارد موریس[۱۲] فرهنگ سازمانی را اعتقادات نسبتاً ثابت ارزش ها و ادراکات مشترک که توسط اعضای سازمان حفظ می گردد تعریف می کند (موریس، ۱۹۹۲، ص ۲۸).
جورج گوردون[۱۳] فرهنگ سازمانی را به عنوان مجموعه ای از فرضیه ها و ارزش های سازمان می داند که به طور گسترده رعایت می شود و به الگوی رفتاری خاص منجر می گردد (گوردون، ۱۹۹۱، ص ۳۹۷).
آرتور شارپین[۱۴] فرهنگ سازمانی را عبارت می داند از “سیستمی متشکل از ارزش ها (چه چیزی اهمیت دارد و چه چیزی مهم نیست) و عقاید (افراد چگونه عمل می کنند) که در ارتباط با نیروی انسانی، ساختار سازمانی و سیستم کنترل می باشد و در نتیجه هنجارهای رفتاری را در سازمان شکل میدهد (شارپین، ۱۹۸۵، ص ۱۰۲).
آرجریس[۱۵] فرهنگ سازمانی را نظامی زنده می خواند و آن را در قالب رفتاری که مردم در عمل از خود آشکار می سازند، راهی که واقعاً بر پایه آن می اندیشند و احساس می کنند و شیوه ای که واقعاً با هم رفتار می کنند، تعریف می کند (زارعی، متین، ۱۳۷۳، ص ۵۱).
استیفن رابینز[۱۶]درویرایش نهم کتاب رفتارسازمانی خود درمورد فرهنگ سازمانی می‎نویسد:"فرهنگ سازمانی به سیستمی از مصادیق، خصوصیات اساسی(نوآوری و ریسک پذیری، توجه به فرعیات، توجه به نتایج، توجه به افراد، تیم مداری، جاه طلبی و ثبات)اطلاق میشود که برای سازمان ارزش دارند هرکدام ازاین خصوصیات برروی طیفی از کم تا زیاد قرار میگیرند. اگر سازمان ازنظر این هفت خصوصیت بررسی شود تصویر کاملی ازاحساسات‌وادراکات مشترک که اعضاء در مورد سازمان دارند، بدست می آید(رابینز، ۲۰۰۲).
وندل فرنچ[۱۷] در تعریف فرهنگ سازمانی می گوید: “فرهنگ سازمانی بر ارزش ها، اعتقادات، فرضیه ها، افسانه ها و مقاصدی که به طور گسترده در سازمان پذیرفته شده اند دلالت می کند” و اجزاء فرهنگ سازمانی را به شرح زیر تعریف می کند:
عقیده: عبارت است از تأیید و پذیرش صحت چیزی.
فرضیه: داستان کهن که می تواند مطمئن، تا حدودی مطمئن یا خیالی باشد.
هنجار: قاعده نامکتوب و غیرمدون در مورد نحوه رفتار کردن افراد است.
مقصد: مأموریت سازمان یا نتیجه مورد انتظاری که کارکنان سازمان آن را دنبال می کنند.
در مجموع ارزش ها، اعتقادات، فرضیه ها، افسانه ها، هنجارها و مقاصد مختلفی که مورد قبول اکثر اعضای سازمان است، فرهنگ سازمانی را شکل می دهد (فرنچ، ۱۹۹۹).
نلسون و کوئیک[۱۸] فرهنگ سازمانی را این چنین تعریف کرده اند، الگویی از مفروضات اساسی که به عنوان اندیشه ای معتبر مطرح شده و به اعضای سازمان، به عنوان راه و روش ادراک و تفکر و احساس، آموخته می شود (نلسون و کوئیک، ۱۹۹۷، ص ۴۳۷).
از نظر مک نامارا[۱۹] فرهنگ سازمانی عبارت است از شخصیت سازمان که شامل مفروضات، ارزش ها، فرم ها که نشانه های هویدای اعضای سازمان و رفتارشان می باشد، که بوسیله اعضای یک سازمان درک می شوند (مک نامارا، ۲۰۰۲، ص ۲۱۵).
هوی و میسکل[۲۰] فرهنگ سازمانی را کوششی برای رسیدن به احساس، عواطف، منش، شخصیت و تصویر یک سازمان می دانند که شامل بسیاری از مفاهیم اولیه سازمان غیررسمی، ارزش ها، ایدئولوژی و سیستم های نوظهور می باشد (سید عباس زاده، ص ۲۲۱).
دوبرین[۲۱] فرهنگ سازمانی را لیستی از ارزش ها، باورها و اعتقادات مشترک می داند که این ارزش ها و باورهای مشترک بر رفتار کارکنان اثر می گذارد (دوبرین، ۱۹۹۷، ص ۲۳۳).
یکی از جامع ترین تعاریف فرهنگ سازمانی توسط شاین[۲۲] ارائه شده است: “الگویی از مفروضات بنیادی است که اعضای گروه برای حل مسائل مربوط به تطابق با محیط خارجی و تکامل داخلی آن را یاد می گیرند و چنان خوب عمل می کند که معتبر شناخته شده، سپس به صورت یک روش صحیح برای درک، اندیشه و احساس کردن در رابطه با حل مسائل سازمان به اعضای جدید آموخته می شود. جیمز پرسی معتقد است که افراد یک سازمان دارای ارزش های مشترک، عقاید، معیارهای مناسب برای رفتار، زبان مخصوص، رمزها و سایر الگوی فکری و رفتاری هستند و به طور خلاصه، فرهنگ سازمان را الگویی از مقاصد مشترک افراد سازمان تعریف می کند” (شاین، ۱۹۸۵).
۲-۱-۶- خاستگاه فرهنگ سازمانی
بارون و گرینبرگ[۲۳] منشاء فرهنگ سازمانی را اینگونه بیان می کنند که چرا افراد در درون سازمان در ارزش ها، نگرش ها و تجارب مشترک اند؟ چندین عامل به پیش آمدن این حالت و حتی شکل گیری فرهنگ سازمانی کمک می کنند. عبارتند از:
فرهنگ سازمانی ممکن است حداقل در یک بخش بوسیله بنیان گذاران شرکت پی ریزی شود. این اشخاص غالباً از قابلیت ها و شخصیت های فردی پویا، ارزش های قوی و دید روشنی از اینکه سازمان باید چگونه باشد برخوردارند.
فرهنگ سازمانی غالباً بیرون از حیطه تجارب سازمانی و بهمراه محیط خارجی توسعه می یابند.
فرهنگ با نیاز به حفظ روابط کاری مؤثر میان اعضای سازمان گسترش می یابد. در مجموع، فرهنگ سازمانی غالباً بوسیله اشخاص ذی نفوذ (اثرگذار) حال حاضر که هر روز در سازمان حاضرند، محیط خارجی که کارها در درون آن انجام می گیرد، ماهیت کسب و کار کارکنانش شکل می گیرد. (بارون و گرینبرگ، ۱۹۹۰، ص ۲۵۷).
شکل شماره ۲-۱
منبع و منشاء فرهنگ سازمان (بارون و گرینبرگ، ۱۹۹۰، ص ۲۹۸)
۲-۱-۷- نقش های فرهنگ سازمانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 12:58:00 ق.ظ ]




کشف و به کار گیری طراحی‌های جدید فرایند، فلسفه‌های عملیاتی و فناوری‌های توانمندساز.
برقراری روش‌های مناسب برای استقرار تغییرات.
مقاله - پروژه
اجرای آزمایشی و کنترل استقرار فرآیندهای جدید یا تغییر یافته.
مطلع تمامی ذی‌نفعان مرتبط از تغییرات فرآیندها
اطمینان از آموزش کارکنان برای اجرای فرآیندهای جدید یا تغییر یافته، قبل از استقرار آن‌ ها.
اطمینان از دست‌یابی تغییرات فرایند به نتایج پیش بینی شده
۵-۳- محصولات و خدمات بر اساس نیازها و انتظارات مشتری طراحی و ایجاد می‌شوند.
می‌تواند شامل نکات زیر باشد:
استفاده از تحقیقات بازار، نظرسنجی مشتریان و سایر باز خورها برای تعمین نیازهها و انتظارات حال مشتریان برای محصولات و خدمات
پیش بینی و شناسایی بهبودها با هدف بهتر کردن محصولات و خذمات در جهت برآورده کردن نیازها و انتظارات آینده مشتریان و سایر ذی‌نفعان.
طراحی و ایجاد محصولات و خدمات جدید با همکاری مشتریان و شرکاء به منظور ایجاد ارزش افزوده برای مشتریان
درک و پیش بینی تأثیر و قابلیت فناوری‌های جدید بر محصولات و خدمات.
ایجاد محصولات و خدمات جدید برای بازار تثبیت شده فعلی و دست‌یابی به سایر بازارها.
به کارگیری خلایت، نوآوری و شایستگی‌های کلیدی کارکنان درون سازمان و همکاری تجاری بیرون برای طراحی و ایجاد محصولات و خدمات رقابت پذیر.
۵-۴- محصولات و خدمات، تولیدی، تحویل و پشتیبانی می‌شوند.
میتواند شامل تکات زیر باشد:
تولید یا تأمین محصولات و خدمات هماهنگ با طراحی و توسعه.
بازاریابی و اطلاع رسانی ارزش ایجاد شده و فروش محصولات و خدمات به مشتریان بالفعل و بالقوه.
تحویل محصولات و خدمات به مشتریان.
ارائه خدمات بهتر محصولات و خدمات شامل بازیافت خدمات و محصولات در صورت نیاز.
۵-۵- ارتباط با مشتری مدیریت شده تقویت می‌شود.
می‌تواند شامل نکات زیر باشد:
تعیین و برآورده کردن خو.استه‌های ارتباطی روزانه مشتریان.
رسیدگی به بازخوری‌های دریافتی از ارتباط روزانه با مشتریان شامل شکایات.
مشارکت آینده نگر با مشتریان به منظور تبادل نظر و برآورده کردن نیازها، انتظارات و علایق آنان.
پیگیری و بررسی فروش‌ها، پشتیبانی و سایر تماسها به منظور تعیین سطح رضایت مشتریان از محصولات، خدمات و دیگر فرآیندهای مرتبط با مشتریان در زمینه فروش و پشتیبانی.
تلاش برای حفظ خلاقیت و نوآوری در روابط فروش و پشتیبانی با مشتریان.
شراکت با مشتریان ایجاد کننده ارزش افزوده در زنجیره تأمین.
بکار گیری نظرسنجی‌های منظم و سایر روش‌های ساختاریافته جمع آوری داده‌ها و داده‌های جمع آوری شده در تماسهای روزانه با مشتریان به منظور تعیین و تقویت سطح رضایت روابط با مشتریان.
توصیه به مشتریان برای بکارگیری مسئولانه محصولات.
۲-۴-۲- نتایج
۱- معیار شش: نتایج مشتریان [۲۸]
سازمان‌های متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با مشتریان خود را اندازه گیری کرده و به آن‌ ها دست مییابند. در اینجا مشخص میگردد که سازمان در ارتباط با مشتریان بیرونی خود چه نتایجی بدست می آورد.
۱-۱- مقیاس‌های ادراکی
این مقیاسها، بیانگر ادراک مشتریان از سازمان است. به عنوان مثال از نظرسنجی‌های مشتری، گروه های نمونه، رتبه بندی فروشندگان، تقدیرها و شکایات به دست می آیند.
با توجه به ماهیت سازمان‌هایی ازاین مقیاسها می‌تواند شامل موارد زیر باشد:
تصویر سازمان
قابلیت دسترسی
ارتباطات
شفافیت
انعطاف پذیری
رفتارآینده نگر
پاسخگویی
محصولات و خدمات
کیفیت
ارزش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:57:00 ق.ظ ]




فرصت هاO -
فرصت ها را فهرست کنید

 

استرا تژی های SO
با بهره جستن از قوتها درصـــدد بهره برداری از فرصت ها برآیید

 

استراتژیهای WO
با بهره جستن از فرصتها نقاط ضعف را از بین ببرید

 

 

 

تهدیدات ـ T
تهدیدات را فهرست کنید

 

استراتژی هایST
برای احتراز از تهدیدات از نقاط قوت استفاده کنید
دانلود پایان نامه

 

استراتژیهای WT
نقاط ضعف را کاهش دهید و از تهدیدات پرهیز کنید

 

 

 

۲-۱۲-۲ ماتریس گروه مشاوران بستن(BCG)
این ماتریس که در شکل۲-۶ نشان داده شده است، ساده ترین راه انعکاس و به تصویر کشیدن وضعیت یا پرتفولیوی سرمایه گذاری هاست. هر یک از خطوط تولید یا واحد های تجاری شرکت براساس نرخ رشد صنعت و هم چنین سهم نسبی بازار مربوط روی این ماتریس ترسیم می شوند. بر روی محورX ها از ماتریس گروه مشاوران بستن وضع سهم نسبی بازار نشان داده می شود. معمولاً عدد ۰٫۵ بر روی محورX ها نشان دهنده نقطه وسط است و نمایانگر یک بخش است که دارای نیمی از سهم بازار شرکت پیشرو در صنعت مورد نظر می باشد. محور Y ها نمایانگر نرخ رشد صنعت، از نظر فروش است و برحسب درصد نشان داده می شود. درصد نرخ فروش بر روی محور Y ها می تواند بین ۲۰- تا ۲۰+ باشد و عدد صفر در وسط قرار گیرد. معمولاً بر روی محور X ها و Y ها از این اعداد استفاده می کنند، ولی در سازمان های خاص می توان از مقادیر عددی دیگری هم استفاده کرد(دیوید، ۱۹۹۹؛ اسمیت۱، ۲۰۰۲).
برای درک ماتریس بوستون، باید رابطه بین سهم بازار و رشد بازار را درک کرد. سهم بازار درصدی از کل بازار است که توسط شرکت در حال ارائه خدمات می باشد. در این ماتریس فرض می شود شرکت مورد نظر با بهره گیری از سهم بازار بالا، درآمد بیشتری کسب می کند. این فرض بر این اساس است که شرکت در بازار در بلند مدت آموخته که چگونه می تواند سودآور باشد. رشد بازار به عنوان یک ابزار اندازه گیری از جذابیت بازار مورد استفاده قرار می گیرد. بازارهای با رشد بالا آنهایی هستند که کل بازار در حال گسترش است، به این معنی که شرکت نسبتاً آسان به سود دست پیدا می کند. در حالی که در بازارهای با رشد کم رقابت تلخ و کمتر جذاب هستند(گوپتا۲و همکارن، ۲۰۱۰).
۱٫Smith 2. Gupta et al
بر اساس داده‌های موجود از رشد بازار و موقعیت بنگاه در آن بازار، هر یک از حوزه‌های کسب و کار بنگاه در یکی از سلول‌های چهارگانه ماتریس قرار می‌گیرند. موقعیت رقابتی بنگاه در حوزه‌های کسب و کار خود با بهره گرفتن از این سلول‌ها تحلیل می‌شود.
- سلول ستاره :
ستاره‌ها جذاب‌ترین حوزه‌های کسب و کار بنگاه هستند: بازار این حوزه‌ها در حال رشد است و بنگاه نیز در آن‌ ها از موقعیت خوبی برخوردار است، پس بنگاه می‌بایست تا حد امکان در این حوزه‌ها سرمایه‌گذاری کند (سیروس و صبور طینت، ۱۳۸۷).
- سلول گاو شیرده :
گاوهای شیرده حوزه‌هایی از کسب و کار هستند که بنگاه در آن‌ ها از وضعیت خوبی نسبت به رقبا برخوردار است. لیکن، بازار مربوط به آن‌ ها از رشد بالایی برخوردار نیست؛ بدین‌معنی که بازار این حوزه‌ها عموماً به حد بلوغ خود رسیده و رشدش متوقف شده است. اما، به خاطر موقعیت ممتاز بنگاه در این بازار، حوزه مربوطه سهم عمده‌ای در درآمدزایی بنگاه دارد. از این رو سعی در حفظ موقعیت فعلی بنگاه در این بازار می‌شود و از درآمدهای آن که معمولاً حاصل تلاش و سرمایه‌گذاری‌های قبلی بنگاه است، استفاده می‌شود.
- سلول سگ:
در این جا تصور قدیمی درباره وفاداری سگ فراموش می‌شود! اگر این امکان وجود داشته باشد که بتوان با بیرون‌کردن سایر رقبا از این بازار، حوزه‌های سلول سگ را (نه دقیقاً، اما تاحدودی) به سمت مربع چپ (گاو شیرده) متمایل کرد، آن‌ ها را حفظ می‌کنند. ولی اگر موقعیت بنگاه در این حوزه‌ها رو به نزول باشد، سریعاً آن‌ ها را فروخته یا رها می‌کنند.
- سلول علامت سؤال:
کسب و کارهایی که در این مربع می‌گنجند، بزرگترین سؤال را برای بنگاه ایجاد می­ کند، از یک سو حضور در بازاری در حال رشد (و با رشد بالا) بسیار وسوسه‌انگیز است، اما خبر بد، موقعیت نامناسب بنگاه در این بازار است. اگر بتوان مطمئن شد که با سرمایه‌گذاری مناسب، موقعیت بنگاه در این بازارها ارتقاء یافته، به سمت مربع ستاره نزدیک می‌شود، این کار حتماً صورت می‌گیرد. در غیر این صورت ممکن است برای این حوزه‌های کسب و کار بنگاه مشتریان خوبی وجود داشته باشند که حاضرند به خاطر رشد مناسب بازار آنها، هر یک از آن‌ ها‌ را با قیمت خوبی خریداری کنند که در این صورت این حوزه‌ها فروخته می‌شود. پس از آنکه موقعیت زمینه‌های تجاری سازمان در ماتریس فوق مشخص شد، گام بعدی ارزیابی این است که آیا سازمان از نظر ترکیب تجاری سالم و متعادل است یا خیر؟ یک سازمان سنجیده و متعادل، دارای تعدادی ستاره و گاو شیرده است و تعداد موقعیت علامت سؤال و سگ آن کم است(سیروس و صبور طینت، ۱۳۸۷).
۰
%۱۰۰
سهم نسبی بنگاه در بازار
شکل۲-۶- ماتریس گروه مشاوران CG)
نرخ رشد فروش صنعت
%۵۰
۱
۰٫۵

؟
علامت سؤال

ستاره

سگ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:56:00 ق.ظ ]




 

 

۰٫۵۴۵

 

عملکرد بازاریابی (MP)

 

قابلیت برند (BC)و قابلیت نوآوری(IC)

 

قابلیت مدیریت (MC)

 

 

 

در نهایت با بررسی ضرایب همبستگی مربوط به خطای در نظر گرفته شده برای سه عامل قابلیت مدیریت، قابلیت برند و عملکرد بازاریابی نتیجه گیری می شود که ۸۶% تغییرات در قابلیت نوآوری تحت تاثیر پیش بینی کننده های مربوط به این عامل بوده و ۱۴% دیگر مربوط به خطا و سایر عواملی می باشد که در تغییرات قابلیت نوآوری نقش داشته اند که در این پژوهش به آن ها اشاره نشده است. همچنین ۹۵% تغییرات در قابلیت برند تحت تاثیر پیش بینی کننده های مربوط به این عامل بوده و ۵% دیگر مربوط به خطا و سایر عواملی می باشد که در تغییرات قابلیت برند نقش داشته اند اما در این پژوهش به آن ها اشاره نشده است و در نهایت ۷۸% تغییرات عملکرد بازاریابی تحت تاثیر پیش بینی کننده های مربوط به این عامل بوده و ۲۲% دیگر مربوط به خطا و سایر عواملی می باشد که در تغییرات عملکرد بازاریابی نقش داشته اند اما در این پژوهش به آن ها اشاره نشده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

۴-۶٫ آزمون متغیرهای تحقیق با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS

 

۴-۶-۱٫ بررسی وضعیت متغیرهای تحقیق و شاخص های آنها با بهره گرفتن از آزمون میانگین یک جامعه آماری

این آزمون برای بررسی تاثیر و یا عدم تاثیر یک متغیر (ها) در وضعیت مورد بررسی استفاده می شود. اگر میانگین هر یک از متغیر ها از حد معینی ( در این پژوهش ۴)‌ بیشتر باشد، آن متغیر در پدیده مورد نظر موثر تلقی می شود.
فرض صفر: مقدار میانگین متغیر کوچک تر از ۴ یا مساوی ۴ می باشد- وضعیت نامناسب
فرض مقابل صفر: مقدار میانگین متغیر بزرگتر از ۴ می باشد- وضعیت مناسب
از آنجایی که که مقدار sig تمامی متغیرها کمتر از ۵ درصد می‌باشد، بنابراین میانگین هر یک از متغیرها اختلاف معنی داری با عدد ۴ دارد و با بررسی عددt، درجه آزادی، sig و فاصله اطمینان این نتیجه گرفته می شود که میانگین عوامل بزرگتر از ۴ می باشد، در نتیجه در وضعیت مناسبی قرار دارند. در زیر به توضیح آن پرداخته شده است.
در این پژوهش، فرض می شود که اگر میانگین متغیرها بزرگتر از عدد ۴ باشد در این صورت آن متغیر به عنوان عامل موثر در پدیده مورد بررسی به حساب می آید.
در این بخش ابتدا فرض می شود که میانگین تک تک شاخص ها و متغیر ها مساوی و یا مخالف عدد ۴ می باشند که آزمون فرض های این بخش به این صورت می باشد:
۴ = µH0:
۴ µ H1:
جدول ۴-۲۲ آمار توصیفی و استنباطی مربوط به آزمون فرض را ارائه می کند و اعداد محاسبه شده به ترتیب تعداد داده ها ، میانگین، انحراف معیار، هم چنین عددt، درجه آزادی، sig و فاصله اطمینان برای هر کدام از عوامل را نشان می دهد که مربوط به بخش آمار استنباطی می باشد. نتایج آمار توصیفی نشان می دهد که مقدار میانگین نمونه برای تمامی عوامل مورد بررسی مخالف ۴ می باشد اما این موضوع باید از طریق آمار استنباطی (آزمون فرض یا فاصله اطمینان) تایید شود. از آن جایی که sig مربوط به تمامی عوامل کمتر از ۵% می باشد،فرض Hرد می شود و ادعای برابر بودن میانگین تک تک عوامل با عدد ۴ رد می شود. برای تشخصیص این که میانگین هر کدام از متغیر ها بزرگ تر یا کوچک تر از عدد ۴ می باشند باید به عددt، درجه آزادی، sig و فاصله اطمینان توجه کرد. از آن جایی که حد بالا و پایین فاصله اطمینان تمام عوامل مورد بررسی مثبت می باشند درنتیجه میانگین تک تک عوامل از عدد ۴ بزرگ تر بوده و ادعای مناسب بودن تمامی عوامل پذیرفته می شود و در این صورت تمامی متغیر ها به عنوان عامل موثر در پدیده مورد بررسی به حساب می آیند.
جدول ۴-۲۲ . آمار توصیفی و استنباطی مربوط به میانگین جامعه آماری

 

 

متغیر

 

تعداد

 

میانگین

 

انحراف معیار

 

عدد T

 

درجه آزادی

 

Sig.

 

فاصله اطمینان

 

وضعیت

 

 

 

پایین تر

 

بالاتر

 

 

 

MA

 

۱۲۰

 

۶٫۰۷۹۸

 

۰٫۸۲۰۹۲

 

۲۷٫۷۵۲

 

۱۱۹

 

۰٫۰۰۰

 

۱٫۹۳۱۴

 

۲٫۲۲۸۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:56:00 ق.ظ ]




اما هرگاه عقد امانی مزبور به وسیله سفیه و صغی ممیز انشاء شود در این صورت رد عین مزبور به وسیله سرپرست این اشخاص یا خود ایشان پس از رفع حجر، این عقد باطل خواهد شد. حال اگر به مناسبت این عقد مالی به طرف دیگر تسلیم شده باشد مانند تسلیم ودیعه و عاریه، گیرنده مال ضامن خواهد بود در حالی که اگر عقد ودیعه و عاریه صحیح می‌بود گیرنده ضامن مال مورد عقد نبود[۶۵۰]
هر چند که برخی از فقها گیرنده مال را در عقد ودیعه و عاریه‌ای که به علت عدم اهلیت مودع و معیر باطل باشد، ید امانت شرعیه دانسته‌اند تا به حاکم یا ولی یا قیم محجور ردّ شود.[۶۵۱]
ماده ۶۱۰ قانون مدنی در این خصوص مقرر می‌دارد: «در ودیعه طرفین باید اهلیت برای معامله داشته باشند و اگر مالی را از کسی دیگر که برای معامله اهلیت ندارد به عنوان ودیعه قبول کند باید آن را به ولی او رد کند و اگر در ید او تلف یا ناقص شود ضامن است» روشن است که در عقد فاسد ودیعه، خصوصیتی وجود ندارد و ملاک ضمان گیرنده در این عقد، بلکه به طریق اولی در گیرنده مال در سایه عقود امانی فاسد، نظیر عاریه و اجاره نیز موجود است. اما اگر مستودع برای جلوگیری از ضرر به محجور و در شرایط ماده ۳۰۶ ق.م آن را در اختیار بگیرد مال نزد او امانت شرعی (قانونی) است و ضامن تلف و نقص آن نیست، مگر در صورت تعدی و تفریط.[۶۵۲]
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
در فقه اهل سنّت نیز همان‌طور که قبلاً ذکر شد یکی از موارد نقض، اعمالی است که از سفیه و کودک صادر می‌شود و صحیح آن‌ ها موجب ضمان نیستند در حالی که در صورت فساد آن‌ ها، قابض ضامن است.[۶۵۳]

مبحث هشتم: ضمان مبیع و منافع آن در بیع بی‌ثمن و اجاره بی‌اجرت

برخی از فقها بیع بی‌ثمن و اجاره بی اجرت را از موارد نقض قاعده عکس یعنی قاعده (مالا یضمن بصحیحه لا یضمن بفاسده) معرفی کرده‌اند.[۶۵۴] روشن است که بیع بی‌ثمن و اجاره بی‌اجرت باطل است اما نقض مزبور چنین توجیه می‌شود که اگر این دو عقد صحیح می‌بود ضمان وجود نداشت. زیرا گیرنده مال اقدام به ضمان نکرده و آن را به نیّت رایگان گرفته است در حالی که در وضعیت فساد معامله، برای گیرنده مبیع و منافع مورد اجاره، ضمان ثابت است. در این میان برخی از فقها ضمان را در این دو عقد منتفی دانسته‌اند که بر این مبنا این دو عقد فرضی از موارد نقض محسوب نخواهد شد.
به نظر می‌رسد بیع بی‌ثمن و اجاره بی‌اجرت را نمی‌توان از موارد نقض قاعده عکس شناخت زیرا این عقد فرضی موضوعاً از شمول قاعده خارج است.

نتایج و پیشنهادها

هر چند سعی شده است که در پایان هر فصل و هر مبحث نتیجه‌گیری مختصری در خصوص آن بحث صورت پذیرد با وجود این لازم است که حاصل کلی بحث، اگرچه به اختصار بیان شود. مهم‌ترین نتایجی را که از بررسی و تحلیل آثار فساد عقد در فقه امامیه، فقه عامّه و حقوق ایران بدست می‌آید به شکل زیر می‌توان خلاصه نمود:
۱ـ معنای لغوی و اصطلاحی عقد در فقه امامیه و اهل سنّت با مسامحه یکی است بر خلاف معنای اصطلاحی فساد و بطلان که در فقه امامیه از حیث معنا و بار حقوقی یکی هستند ولی در شاخه حنفی از فقه اهل سنّت معنای فساد با بطلان متفاوت است. فقهای امامیه عقد فاسد و باطل را از آن جهت که هیچ اثر حقوقی بر آن‌ ها مترتب نیست و هیچ ملکیّتی برای طرفین ایجاد نمی‌شود هم معنی دانسته‌اند ولی فقهای حنفی معتقدند عقد باطل عقدی است که اختلال در رکن یا موضوع معامله داشته باشد ولی عقد فاسد عقدی است که اختلال در غیر رکن و موضوع معامله است. بنابراین به عقیده ایشان عقد فاسد به موجب قبض افاده ملکیّت می‌کند و مال مورد معامله به ملکیّت مشتری در می‌آید ولی هر یک از طرفین حق فسخ خواهد داشت، برخلاف عقد باطل که تأثیری در ملکیّت ندارد.
۲ـ ضمان مقبوض به عقد فاسد در فقه امامیه از ضمان ید و استیلای نامشروع برمال دیگری ناشی می‌شود و مجموعه ادلّه‌ا‌ی که ذکر شد، روشنگر آن است که هر کس از طریق نامشروع و غیرقانونی بر مال دیگری دست یافت ضامن آن بوده در صورت تلف باید عوض آن را به مالک بدهد و این ضمان از حکم شارع و قانون‌گذار سرچشمه می‌گیرد و سیره عقلاء نیز آن را تأیید می‌کند.
در قانون مدنی علاوه بر مواد ۳۶۵ و ۳۶۶ که حکم بیع فاسد را به طور صریح بیان می‌کند، مواد دیگری هم در ابواب مختلف قانون مدنی یافت می‌شود که می‌توان برای یافتن مبنای ضمان مقبوض به عقد فاسد به آن‌ ها استناد نمود. مثلاً مواد مربوط به غصب و در حکم غصب (ضمان ید)، یعنی مواد ۳۰۷ تا ۳۲۷ ق.م و مواد مربوط به معاملات فضولی یعنی مواد ۲۴۷ به بعد قانون مدنی، در مورد عقود فاسد مربوط به منفعت شخص، مانند اجاره شخص در ماده ۳۳۶ ق.م از نظر ضمان به پرداخت اجرت‌المثل عمل، ظهور یافته است، که در همه این موارد، ضمان از اثبات ید غیر قانونی بر مال یا منفعت دیگری می‌باشد.
بدین ترتیب در فقه امامیه و قانون مدنی مبنای ضمان در مقبوض به عقد فاسد از استیلای نامشروع و از اثبات ید بدون مجوز بر مال دیگری و از عقد فاسد ناشی می‌شود ولی ماده ۳۶۲ و بعضی مواد دیگر قانون مدنی، بطور صریح یا ضمنی، ضمان درک را در صورت مستحق للغیر درآمدن مبیع، از آثار بیع صحیح می‌داند. تردیدی نیست که در صورت مال غیر در آمدن مبیع معامله فضولی و غیرنافذ بوده و در صورت ردّ مالک بر اساس مواد ۲۴۷ به بعد قانون مدنی باطل و فاسد می‌باشد. این ضمان به تصریح ماده ۳۹۰ ق.م بعد از قبض تحقق می‌یابد و قبض در آن، قبض به عقد فاسد بوده و ضمان درک از آثار بیع فاسد خواهد بود. اینجا تناقضی آشکار بین مواد قانون مدنی به چشم می‌خورد. مبنی بر این‌که بالأخره ضمان درک از آثار بیع صحیح است یا فاسد؟ در حل این تناقض باید گفت: بهتر است که ضمان درک را از آثار بیع فاسد بدانیم و آن را بر مبنای عقد فضولی تحلیل نماییم و نه از آثار بیع صحیح. هدف نویسندگان قانون مدنی از انشاء ماده ۳۶۲ را نیز این‌گونه توجیه کنیم که آن‌ ها می‌خواستند، علاوه بر تعهد فروشنده بر تسلیم مبیع به خریدار، ماندن آن را نیز در دست مشتری تضمین نمایند و تسلط بی مزاحم و آسوده خریدار را بر مبیع فراهم سازند و ضمان درک همان‌گونه که بیشتر حقوق‌دانان گفته‌اند، نتیجه فساد معامله و ناشی از حکم قانون است نه از آثار بیع صحیح؛ زیرا هرگاه مبیع، مال دیگری درآمد، در اثر ردّ مالک، عقد باطل بوده و اثری در تملّک نخواهد داشت و فروشنده بدون استحقاق ثمن را در دست دارد باید آن را به صاحبش برگرداند و این نوعی ضمان قهری است.
۳ـ ادلّه ضمان در عقود معاوضی فاسد در فقه اهل سنّت، به دو قسم ادلّه نقلی و عقلی تقسیم می‌شود. ادلّه نقلی در آیه شریفه «…لاَ تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ…»[۶۵۵] و حدیث (علی‌الید) خلاصه می‌شود و بقیّه ادلّه یا به حدیث (علی‌الید) باز می‌گردند و یا دلالت بر حکم وضعی ضمان ندارند و ادلّه عقلی آن‌ ها شامل قیاس اولویت و قاعده اقدام است.
۴ـ حکم تکلیفی که بر مقبوض به عقد فاسد مترتّب می‌شود این است که هرگاه کسی از راه صحیح و مشروع مال بدست آورد، آن مال محترم بوده و دیگران موظف هستند که آن را محترم شمارند و اگر کسی بدون اجازه مالک و قانون‌گذار برآن مال دست یافت، حق تصرّف در آن را ندارد و در صورت تصرّف از سوی قابض، تصرّف او حرام بوده و مورد نهی شارع قرار گرفته است و قابض باید بی درنگ و در اولین زمان ممکن، مال گرفته شده را به صاحب آن برگرداند و یا دست کم از مال رفع ید کند و به مالک اعلام کند که مال خود را بگیرد.
۵ـ حکم وضعی ناشی از مال مقبوض به عقد فاسد این است که در صورت فساد عقد برای گیرنده مال، ملکیّت حاصل نمی‌شود (ماده ۳۶۵ ق.م) و مال بر ملک مالک اول باقی بوده و او می‌تواند همه‌گونه تصرّفات در آن بنماید و اگر مال به قبض طرف مقابل در آمده باشد، او ضامن آن است، به این معنی که، گیرنده از زمانی که مال را اخذ کرده تا زمانی که آن را به مالک برگرداند ضامن منافع آن خواهد بود. خواه از منافع استفاده بکند یا استفاده نکند. زیرا، منافع در عرف مردم مال محسوب است و در ازای آن پول پرداخت می‌کنند و قابض با سلطه بر عین، بر منافع هم استیلاء پیدا کرده و لذا ضامن آن است و مشهور فقهاء نیز منافع را، چه در صورت استیفاء و چه در صورت عدم استیفاء مضمون می‌دانند و قانون مدنی هم منافع مال مقبوض به عقد فاسد را در هر دو صورت ضمان‌آور می‌داند (مواد ۳۶۶، ۳۰۳، ۲۵۹، ۲۶۱ و ۳۲۰ و … قانون مدنی).
۶ـ در مورد میزان تأثیر علم و جهل هر یک از طرفین عقد فاسد در ضمان باید گفت: آگاه بودن یا ناآگاه بودن آن‌ ها به فساد عقد نقشی در ضمان گیرنده مال ندارد. زیرا بنای طرفین به معاوضی بودن معامله است و مالک مال خود را به صورت مجانی در اختیار قابض قرار نمی‌دهد تا او در صورت جهل به فساد عقد، ضامن نباشد و گیرنده نیز با این قصد مال را دریافت می‌کند که عوض آن را به مالک پرداخت کند، پس او در هر حال ضامن است.
البته اگر مالک به فساد عقد عالم و قابض نسبت به آن جاهل باشد و مصداق غرور تحقق یابد، می‌توان گفت طبق قاعده غرور (المغرور یرجع الی من غره) دریافت کننده مال تنها به اندازه عوض قراردادی (عوض المسمّی) ضامن خواهد بود و ما به‌التفاوت عوض قراردادی وعوض واقعی به عهده خود مالک است و گیرنده نسبت به آن مسؤولیتی نخواهد داشت.
۷ـ هرگاه مالی که در اثر عقد فاسد دریافت شده است تلف شود و یا در اثر عواملی ردّ آن به مالک نامقدور شود. خواه دریافت کننده مقصّر باشد یا مقصّر نباشد، باید «بدل» آن، یعنی اگر مثلی است مثل آن و اگر قیمی است قیمت آن را به مالک بدهد و در مورد قیمت زمان پرداخت نیز ضامن باید قیمت روز تلف مال مقبوض را بدهد، زیرا در زمان تلف است که ذمّه ضامن به قیمت تبدیل می‌شود و بر عهده او قرار می‌گیرد.
۸ـ هرگاه مورد معامله تلف نشود ولی ردّ آن نیز متعذّر گردد طرف معامله فاسدی که آن را قبض نموده مکلف به ردّ بدل حیلوله می‌باشد. هر چند که مالک عین مورد معامله مالک این بدل نمی‌گردد ولی به طور متزلزل دارنده آن محسوب و منافع آن نیز متعلق به وی خواهد بود. همان‌طوری که قابض نیز نسبت به منافع مدّت زمان تعذّر پس از ردّ بدل هیچ گونه ضمانی نخواهد داشت.
۹ـ درباره ضمان مقبوض در عقود غیر معاوضی فاسد نظرات فقها و حقوق‌دانان متفاوت است. عدّه‌ای از هردو دسته، دریافت کننده مال به موجب عقود غیرمعاوضی فاسد مثل هبه فاسد و یا رهن فاسد را ضامن می‌دانند و عدّه‌ا‌ی نیز گیرنده را در صورت تلفن مال ضامن نمی‌دانند. اگرچه در قانون مدنی حکم مال مقبوض به این گونه عقود بیان نشده است، ولی از آن‌جا که نویسندگان قانون مدنی در تدوین مواد آن در بیشتر ابواب عقود و معاملات از نظر مشهور در فقه پیروی کرده‌اند و مشهور فقهای نیز در مقبوض به عقود غیر معاوضی فاسد به عدم ضمان حکم داده‌اند، در حقوق موضوعه نیز اگر این نظر پذیرفته شود و به عدم ضمان در این گونه عقود حکم داده شود بهتر است.

فهرست تفصیلی

عنوان صفحه
مقدمه ۱
۱ـ تبیین موضوع تحقیق ۱
۲ـ ضرورت و اهداف تحقیق ۱
۳ـ سؤالات تحقیق ۱
۴ـ فرضیه‌های تحقیق ۲
۵ـ پیشینه تحقیق ۲
۶ـ قلمرو تحقیق ۲
۷ـ روش تحقیق ۳
۸ـ ساختار تحقیق ۳
بخش یکم: کلیات و مفاهیم ۵
فصل یکم: مفاهیم اصلی ۷
مبحث یکم: عقد ۷
گفتار یکم: معنای لغوی عقد ۷
گفتار دوم: معنای اصطلاحی عقد ۸
بند یکم: معنای عقد در فقه امامیه ۸
بند دوم: معنای عقد در فقه اهل سنّت ۹
بند سوم: معنای عقد در حقوق ایران ۱۰
گفتار سوم: اقسام عقد ۱۲
بند یکم: عقد معوّض و غیرمعوّض ۱۳
الف: عقد معوّض ۱۳
ب: عقد غیرمعوّض ۱۵
بند دوم: عقد تملیکی و عهدی ۱۶
الف: عقد تملیکی ۱۸
ب: عقد عهدی ۱۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:55:00 ق.ظ ]