کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



 

  • باید جوی بوجود بیاید تا کارمندان از اشتباه کردن نهراسند و تحمل اشتباه در آن سازمان بالا باشد.
  • هر فرد نوآوری باید زمانبندی معینی را دنبال کند گرچه ممکن است پروژه از زمانبندی پیش تر باشد یا عقب افتد،هنوز داشتن یک زمانبندی برای طرح ریزی وارزیابی پروژه لازم است.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

 

  • فعالیتهای نوآوری را باید پاداش داد و به اندازه کافی به آنها توجه نشان داد.این همچنین به معنای تحمل،وتا حدی معین،پذیرش شکست به عنوان ابزاری برای دستیابی به نوآوری است.

 

این گفته ای ساده ولی صحیح است که به کمک آن اصول نوآوری را می توان نتیجه گیری کرد برای نوآوری موفق به کار نیاز است نه نبوغ یا سحر (داندلف،کوراتکو وریچاردام.هاتجس،۱۳۸۳: ۱۷۷،به نقل از نانچیان،۱۳۸۷: ۶۹).
به عقیده پیتر دراکر(۱۹۸۵) یک نوآوری موفق(پیروزمندانه) باید دارای شرایط زیر باشد:

  1. با تحیل موقعیت محیط سازمانی خود آغاز به کار کند و به طور منظم آن را پیگیری کند.
  2. نوآوری بایستی در برگیرنده تصور و ادراک صحیح از شرایط باشد برای برآورده کردن خواسته های مشتریان باید نوآوری را درک نمود.
  3. نوآوری کارساز باید دارای هدف وساده باشد یعنی روشن و به طور کاملا عملی طراحی شده باشد.
  4. نوآوری های موفق به طور پیوسته در حال روییدن و سازگار شدن هستند.
  5. نوآوری آن است که رهبر مبدل به قهرمان نوآوری شود،یعنی هر کسی که نوآوری را آغاز می کند خودش آن را سازماندهی وکار ساز نماید.(آقایی فیشانی،۱۳۷۷: ۴۷)

مدیریت نوآوری در سازمان

مدیریت نوآوری[۳۴] یکی از توانایی های محوری و حیاتی مدیران و رهبر ان هر سازمان است زیرا این امکان را به مدیریت سازمان می دهد که باعث رشد و تعالی سازمان شود اما باید توجه داشت که مدیریت نوآوری یکی از مشکلترین فرآیندهایی است که یک مدیر باید آن را هدایت کند و شکل دهد.تلفیق عواملی چون ریسک و سودآوری بالا و اهمیت ذاتی خلاقیت و موانع عظیم پیش رو باعث می شود تا نوآوری و به تبع آن مدیریت نوآوری به امری چالش برانگیز تبدیل شود (زارعی و نسیمی،۱۳۸۶: ۶).
برای تبدیل ایده های جدید به محصولات و خدمات سودآور و مورد نیاز لازم است فرایند نوآوری مدیریت شود یعنی هر نوآوری در محصولات و خدمات باید در قالب مدل یا طرح کار که شامل مواردی چون تامین مالی،تولید بازرایابی،حمل ونقل،تبلیغات،خدمات تعریف شده و سپس فرایند مذکور در طول زنجیره ارزش تا مرحله تحویل به مصرف کننده نهایی مدیریت شود (همان منبع: ۱۱).
بررسی ادبیات موضوع نشان می دهد که بیشتر نظریه پردازان خلاقیت و نوآوری،خصوصا متاخرین آنها بیش از نوآوری بر مدیریت نوآوری تاکید می نمایند.می توان گفت مدیریت نوآوری عبارتست از مجموعه تلاش های هدفمند ونظام یافته که به منظور فراهم سازی زمینه های بروز خلاقیت و نوآوری در سازمانهای اجتماعی و محیط کسب وکار و پیاده سازی و تبدیل آنها به کالا و خدمات نوین و مبادله آنها با ارزش های اقتصادی و پولی صورت می پذیرد (لی و چانگ،۲۰۰۶؛به نقل از قهرمانی وحسن مرادی،۱۳۸۷: ۱۰).
مدیریت نوآوری به عنوان رشته ای شناخته می شود که که عمدتا با مسائل مربوط به اینکه چگونه فرایند نوآوری می تواند به طور اثربخشی مدیریت شود،سروکار دارد.بنابراین این مفهوم توجه زیادی را به خود جلب کرده است،با توجه نوآوری های تکنولوژیکی که به عنوان نقطه اتکا تجارت امروزی به شمار می آیند،مدیریت نوآوری به یک وظیفه کامل سازمانی تبدیل شده است.چهار اصل ضروری مدیریت نوآوری در هزاره سوم عبارتند از:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • اصل اول: رویکرد یک سازمان به نوآوری باید فراگیر باشد.متاسفانه رویکرد اغلب سازمانهای امروزی به نوآوری مشابه رویکرد آنها به کیفیت در اوایل ۱۹۸۰ است.در آن زمان مسئولیت کنترل کیفیت محصولات فقط به عهده یک واحد سازمانی بود حال آنکه امروزه مسئولیت کیفیت به عنوان یک روش زندگی کاری تنها به عهده یک واحد کاری نیست.در عصر حاضر نوآوری مانند مفهوم جدید کیفیت باید مسئولیت همه کارکنان و مدیران باشد.
  • اصل دوم: نوآوری باید شامل جستجوی سازمان یافته،نظامند و مستمر فرصت های جدید باشد در سازمانهایی که نوآوری به یک شایستگی محوری تبدیل می شود سیستم ها و رویه های خاصی به وجود می آیند که موجب درک عمیق تر تغییر و تحولات اجتماعی تکنولوژی می شوند.
  • اصل سوم: همه کارکنان را باید در فرایند نوآوری مشارکت داد تحقیقات نشان داده است که بسیاری از سازمانهای عصر حاضر حتی نیمی از توانایی فکری کارکنان خود را به کار نمی گیرند و تنها پس از وقوع یک بحران از آنان می خواهند که به خلاقیت و نواوری بپردازند درحالی که در یک نظام سازمانی نوآور،خلاقیت پنهان افراد آشکار می شود و از توانایی فکری و استعداد آنان برای حل مسائل و مشکلات و خلق فرصت ها به خوبی استفاده می گردد.
  • اصل چهارم: یک سازمان باید برای بهبود مستمر نوآوری تلاش کند چنانچه جو سازمانی برای نوآوری مطلوب باشد،افراد همگی مشتاق پیشرفت سازمان به سوی یک هدف مشخص،خواه یک محصول و خدمت جدید و خواه گشایش یک بازار جدید می شوند.در این هنگام سازمان نه در وضعیت بودن که در وضعیت شدن قرار می گیرد و به عوض مدیریت گذشته به خلق آینده می پردازد (خداداد حسینی و قلیچ لی،۱۳۸۱؛به نقل از اردکانی و همکاران،۱۳۸۹: ۴).

بر طبق نظر مک کوش و همکاران [۳۵](۱۹۹۸) خطوط راهنمای که در ادامه می آیند برای هدایت ومدیریت فرایند نوآوری در سازمان لازم وضروری می باشند:

  • سازمانی که نوآوری را مدیریت می کند،باید قویا حامی نوآوری، به عنوان روشی برای زندگی باشند هم در گفتار وهم در عمل.
  • سازمان باید با مشتریان وذینفعان رابطه نزدیکی داشته باشد برای اینکه بتواند تا اندازه ای به نیازهای صریح مشتریان پاسخ مناسب بدهد وبه طور اساسی برای اینکه قدرت پیش بینی این را داشته باشد که درآینده آنها چه می خواهند ترجیحا قبل از اینکه خود مشتریان بدانند.
  • باید رویه های درونی وجود داشته باشد تا تمام پروژه های نوآوری را تحت بازبینی وبازرسی مستمر قرار دهد تا اینکه کارها بطور همزمان،هماهنگ ومنسجم درتمام بخش ها انجام شود.
  • برای حفظ یک فرهنگ نوآورانه،این امر اهمیت دارد که کارمندانی که در امر نوآوری موفق هستند در حضور بقیه کارمندان مورد تشویق قرار بگیرند (اوجاسالو،۲۰۰۸: ۵۴).

ویژگی های افراد خلاق و نوآور

افراد از نظر خلاقیت متفاوت اند. افراد خلاق همواره از انعطاف پذیری بیشتری در مقایسه با افراد غیرخلاق برخوردار بوده و به هنگام بروز یک مسأله قادرند راه حل ها و روش های گوناگونی ارائه دهند. افراد خلاق و نوآور با شور و اشتیاق اما به طور واقع بینانه اهدافی را دنبال کرده و قادرند نتایج سازمانی و تجاری حاصل از نوآوری هایشان را تشخیص دهند. وقت و انرژی خود را صرف توجه دقیق به اطراف خود می کنند. کنجکاواند و در پی موضوعات ناشناخته و جدید هستند( هادیزاده و رحیمی فیل آبادی،۱۳۸۴).
«گیلفورد»[۳۶] (۱۹۵۹) اشاره می کند که افراد خلاق انعطاف پذیرند و در ارائه راه حل و اندیشه بکر و بدیع آمادگی بسیار دارند.
«کانجرو و پیترسن»[۳۷] (۱۹۸۴) معتقدند که این افراد به استقلال و ناهمنوایی تمایل دارند و درمواردی که دستورهایی برخلاف میل و یا اعتقادات خود دریافت کنند به سرپیچی از آن ها تمایل نشان می دهند، به این سبب اِعمال مدیریت در مورد افراد خلاق در سازمان ها بسیار دشوار است.
افرادخلاق، مسائل پیچیده را به مسائل ساده ترجیح می دهند و با علاقه مندی بسیار برای یافتن راه حل می کوشند. هرچند هوش یکی از پیش نیازهای خلاقیت است اما بر اساس نظر وایت(۱۹۶۹) افراد خلاق، علی رغم استنباط دیگران، بسیار فعال نبوده، با مقایسه با دیگران از هوش و ذکاوت خارق العاده ای نیز برخوردارنیستند( آقایی فیشانی، ۱۳۷۷: ۲۲۷).
سیف (۱۳۸۳) نیز بیان می کند که نتایج پژوهش ها نشان داده است که بین هوش و آفرینندگی همبستگی بالایی وجود ندارد و حدود ۲۰/.+ است. هر چند که این رابطه مربوط به افراد با هوشبهر بالای ۱۲۰ است اما چیزی که مشخص است این است که آزمون های هوش به تنهایی راه خوبی برای شناسایی کودکان آفریننده نیست، یعنی آزمون های آفرینندگی دسته ای از ویژگی های فکری و ذهنی را می سنجند که با آزمون های هوش به سنجش در نمی آید.
به طورکلی ویژگی های افراد خلاق را چنین می توان برشمرد:
– تیز هوش تر از دیگران اند.
– درباره مسائل انتزاعی، در مقایسه با مسائل عینی وملموس، بهتر و عمیق تر می اندیشند.
– کمتر به نمره های درسی و کارنامه امتحانات اهمیت می دهند.
– نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی حساس اند.
– انعطاف پذیرو بیانش دارای طنز است.
– ریسک پذیر است و محافظه کار نیست.
– اعتماد به نفس بالایی دارد و دارای منبع درونی کنترل است.
– در فکر و عمل از اصالت و نوآوری بیشتری برخوردار است( امیری،۱۳۹۰: ۵۱).

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

تکنیک های افزایش خلاقیت و نوآوری

ـ تحرک مغزی( طوفان ذهنی[۳۸]): در این روش مساله ای به گروه کوچک ارائه شده و از آنان خواسته می شود فی البداهه و بسرعت نسبت به آن واکنش نشان داده شود و برای آن پاسخی بیابند. پاسخها بر روی تابلوئی نوشته می شوند به طوری که همه اعضاء جلسه می توانند آنها را ببینند، این امر باعث می شود تا ذهن اعضاء به فعالیت بیشتری پرداخته و جرقه ای از یک ذهن باعث روشنی ذهن دیگری می شود.
ـ ارتباط اجباری[۳۹]: در این تکنیک ارتباط اجباری اعضاء جلسه برای یافتن یک رابطه بین دو زمینه که با یکدیگر مانوس و مرتبط نیستند به تلاشی فکری زده و در این راه به ایده و نظرات جدیدی دست می یابند.
ـ تجزیه و تحلیل مورفولوژیک[۴۰]: در این روش ابعاد مختلف پدیده مورد نظر شناسایی و با هم مقایسه و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
ـ گردش تخیلی[۴۱]: در این روش در جلسات خلاقیت به کمک استعاره و تخیل کار تلفیق و ترکیب در ذهن افراد انجام می گیرد، از این رو این روش را شیوه تلفیق نامتجانس ها نیز نامیده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-12-17] [ 07:49:00 ب.ظ ]




در این فصل داده ­های پژوهش با بهره گرفتن از آزمون­های مناسب تحلیل شده است. ابتدا، یافته­ های توصیفی و سپس یافته­ های استنباطی جهت ارزیابی فرضیه ­ها ارائه می­شوند.

۴-۲. یافته­ های توصیفی

در این بخش اطلاعات جمعیت شناختی و یافته های توصیفی متغیرهای مورد مطالعه به تفکیک گروه (سه گروه بهنجار، مبتلا به لکنت و مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی) ارائه شده است.

جدول ۱-۴: اطلاعات مربوط به سن نمونه­ مورد مطالعه به تفکیک گروه ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گروه تعداد حداقل حداکثر میانگین انحراف معیار
گروه بهنجار ۳۰ ۱۷ ۳۶ ۱۳/۲۶ ۰۳/۵
گروه مبتلا به لکنت ۳۰ ۱۸ ۳۹ ۶۰/۲۶ ۲۷/۵
گروه اضطراب اجتماعی ۳۰ ۱۸ ۳۹ ۴۷/۲۶ ۲۱/۷

بر اساس اطلاعات جدول ۱-۴، میانگین سنی سه گروه نزدیک به هم است. نتیجه تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه ها وجود ندارد و می توان آن ها را از نظر سنی همگن دانست.

جدول ۲-۴: توزیع مدرک تحصیلی در گروه های مورد مطالعه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدرک تحصیلیگروه دیپلم و پایین تر لیسانس فوق لیسانس
فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد
گروه بهنجار ۴ ۳/۱۳ ۱۹ ۳/۶۳ ۷ ۳/۲۳
گروه مبتلا به لکنت ۷ ۳/۲۳ ۱۷ ۷/۵۶ ۶ ۲۰
گروه اضطراب اجتماعی ۶ ۲۰ ۱۷ ۷/۵۶ ۷ ۳/۲۳
جمع ۱۷ ۹/۱۸ ۵۳ ۹/۵۸ ۲۰ ۲/۲۲

بر اساس اطلاعات جدول ۲-۴، توزیع مدرک تحصیلی در بین سه گروه تقریبا شبیه به هم است. نتایج آزمون خی ۲ برای بررسی تفاوت مدارک تحصیلی سه گروه معنادار نشد، بنابراین گروه ها از نظر مدرک تحصیلی نیز همگن هستند.

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

جدول ۳-۴: میانگین و انحراف استاندارد راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان به تفکیک گروه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیرها گروه بهنجار گروه مبتلا به لکنت گروه اضطراب اجتماعی
میانگین SD میانگین SD میانگین SD
راهبردهای سازگار ۷۳/۵۹ ۴۷/۱۰ ۸۷/۵۳ ۱۳/۹ ۳۳/۵۱ ۳۴/۱۲
راهبردهای ناسازگار ۸۷/۵۳ ۸۷/۷ ۷۰/۵۶ ۸۷/۹ ۲۰/۶۱ ۲۴/۱۰

براساس اطلاعات جدول شماره ۳-۴، میانگین راهبردهای سازش یافته گروه بهنجار از دو گروه دیگر بالاتر است و میانگین راهبردهای سازش نایافته­ی گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بالاتر از دو گروه دیگر است.

جدول ۴-۴: میانگین و انحراف استاندارد حافظه فعال به تفکیک گروه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیرها گروه بهنجار گروه مبتلا به لکنت گروه اضطراب اجتماعی
میانگین SD میانگین SD میانگین SD
فراخنای فضایی مستقیم ۸۳/۸ ۱۳/۲ ۷۰/۷ ۸۲/۱ ۶۰/۷ ۳۰/۱
فراخنای فضایی معکوس ۴۷/۷ ۳۶/۲ ۱۷/۷ ۱۲/۲ ۱۷/۶ ۸۰/۱
کل فراخنای فضایی ۳۰/۱۶ ۰۶/۴ ۸۷/۱۴ ۵۷/۳ ۷۷/۱۳ ۲۸/۲
حافظه واجی ۵۰/۱۰ ۰۵/۲ ۰۳/۸ ۰۶/۲ ۹ ۲۳/۲
نمره کل حافظه فعال ۸۰/۲۶ ۹۳/۴ ۹۰/۲۲ ۸۶/۴ ۷۷/۲۲ ۵۰/۳

براساس اطلاعات جدول شماره ۴-۴، میانگین عملکرد حافظه فعال گروه بهنجار بالاتر از دو گروه دیگر است، در حالی که بین دو گروه مبتلا به لکنت و مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تفاوت زیادی مشاهده نمی شود.

جدول ۵-۴: میانگین و انحراف استاندارد توجه متمرکز درونی به تفکیک گروه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیرها گروه بهنجار گروه مبتلا به لکنت گروه اضطراب اجتماعی
میانگین SD میانگین SD میانگین SD
توجه متمرکز درونی ۸۳/۱۴ ۵۵/۲ ۳۳/۱۵ ۷۷/۲ ۹۳/۱۷ ۱۹/۳

براساس اطلاعات جدول شماره ۵-۴، گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی دارای بالاترین میانگین توجه متمرکز درونی و گروه بهنجار دارای پایین ترین میانگین است.

با توجه به اینکه توزیع نمرات آزمون توجه مداوم نرمال نبود، و از طرف دیگر به دلیل محدود بودن تعداد خطاهای بیش از یک، آزمودنی ها به دو گروه بدون خطا و با خطا تقسیم شدند که اطلاعات مربوط به آن در جدول ۶-۴ ارائه شده است.

جدول ۶-۴: توزیع افراد بر اساس داشتن یا نداشتن خطا در آزمون توجه مداوم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدرک تحصیلیگروه بدون خطا با خطا
فراوانی درصد فراوانی درصد
گروه بهنجار ۱۷ ۷/۵۶ ۱۳ ۳/۴۳
گروه مبتلا به لکنت ۹ ۳۰ ۲۱ ۷۰
گروه اضطراب اجتماعی ۱۹ ۳/۶۳ ۱۱ ۷/۳۶

بر اساس اطلاعات جدول ۶-۴، گروه مبتلا به لکنت دارای بیشترین خطا و گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی دارای کمترین خطا هستند.

۴-۳٫ یافته های استنباطی

جهت پی بردن به این موضوع که آیا بین سه گروه بهنجار، مبتلا به لکنت و مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و عملکرد حافظه فعال تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر، از تحلیل واریانس چند متغیری[۳۱] استفاده شد. جهت پی بردن به این موضوع که آیا بین سه گروه بهنجار، مبتلا به لکنت و مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در توجه متمرکز درونی تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر، از تحلیل واریانس یک راهه[۳۲] استفاده شد. جهت پی بردن به این موضوع که آیا بین سه گروه بهنجار، مبتلا به لکنت و مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در میزان خطای آزمون توجه مداوم تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر، از آزمون خی ۲ استفاده شد.

با توجه به اینکه نرمال بودن داده ها و همگنی واریانس از پیش فرض های اصلی تحلیل واریانس است، قبل از ارائه نتایج این تحلیل ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن و از آزمون لون[۳۳] برای بررسی فرض برابری واریانس خطای متغیر وابسته استفاده خواهد شد.

فرضیه­­ی اول: راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

جدول ۷-۴: آزمون کلموگروف- اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع نمرات راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر تعداد آماره Z آزمون K-S معنی داری نتیجه
راهبردهای سازگار ۹۰ ۷۲۵/۰ ۶۶۹/۰ نرمال
راهبردهای ناسازگار ۹۰ ۵۸۵/۰ ۸۸۴/۰ نرمال

نتایج جدول فوق نشان می دهد که مفروضه نرمال بودن داده ها برقرار است.

جدول ۸-۴: نتایج آزمون لون برای بررسی برابری واریانس گروه ها در راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر نسبت F درجه آزادی صورت درجه آزادی مخرج معناداری
راهبردهای سازگار ۷۵۳/۰ ۲ ۸۷ ۴۷۴/۰
راهبردهای ناسازگار ۶۱۹/۰ ۲ ۸۷ ۵۴۱/۰

مطابق اطلاعات جدول ۸-۴، آزمون لون فرض برابری واریانس گروه ها را نشان می دهد، زیرا در همه این موارد، نسبت های F مشاهده شده معنی دار نشده است. بنابراین فرض همسانی واریانس های این نمره ها برقرار بود و استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری این داده ها بلامانع است. یافته های این تحلیل در جدول ۹-۴ آمده است.

جدول ۹-۴: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری تفاوت کلی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در سه گروه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع اثر آماره ملاک ارزش آماره نسبت F df فرضیه df خطا معناداری
گروه پیلائی ۱۹۳/۰ ۶۵/۴ ۴ ۱۷۴ ۰۰۱/۰
ویلکز ۸۰۸/۰ ۸۳/۴ ۴ ۱۷۲ ۰۰۱/۰
هتلینگ ۲۳۶/۰ ۰۱/۵ ۴ ۱۷۰ ۰۰۱/۰

جدول شماره ۹-۴، نشان می­دهد هر سه شاخص آماره ملاک آزمون در مورد تفاوت سه گروه از نظر متغیرهای مورد مطالعه در سطح ۰۰۱/۰ معنی دار شده است. این یافته به این معناست که گروه ها حداقل در یکی از متغیرها تفاوت معناداری دارند. جدول ۱۰-۴، جزئیات تفاوت ها را نشان می دهد:

جدول ۱۰-۴: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری تفاوت سه گروه در راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر وابسته مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F معنی داری
راهبردهای سازگار ۹۶/۱۱۱۳ ۲ ۹۸/۵۵۶ ۸۴/۴ ۰۱۰/۰
راهبردهای ناسازگار ۵۶/۸۲۰ ۲ ۲۸/۴۱۰ ۶۶/۴ ۰۱۲/۰

اطلاعات جدول ۱۰-۴، نشان می دهد که گروه ها در هر دو متغیر، تفاوت معناداری از هم دارند. برای مشخص شدن این موضوع که تفاوت ها بین کدام گروه ها است از آزمون تعقیبی بون فرونی استفاده شد که نتایج آن در جدول ۱۱-۴ ارائه شده است:

جدول ۱۱-۴: مقایسه زوجی گروه ها در راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر گروه مرجع گروه مقایسه اختلاف میانگین خطای معیار معنی داری
راهبردهای سازگار بهنجار مبتلا به لکنت ۸۷/۵ ۷۷/۲ ۱۱۱/۰
اضطراب اجتماعی ۴۰/۸ ۷۷/۲ ۰۱۰/۰
مبتلا به لکنت اضطراب اجتماعی ۵۳/۲ ۷۷/۲ ۱
راهبردهای ناسازگار بهنجار مبتلا به لکنت ۸۳/۲- ۴۲/۲ ۷۳۷/۰
اضطراب اجتماعی ۳۳/۷- ۴۲/۲ ۰۱۰/۰
مبتلا به لکنت اضطراب اجتماعی ۵۰/۴- ۴۲/۲ ۲۰۰/۰

جدول ۱۱-۴، نشان می دهد که هم در راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و هم در راهبردهای ناسازگار تنها بین دو گروه بهنجار و مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد، به این ترتیب که در راهبردهای سازگار میانگین گروه بهنجار به شکل معناداری بالاتر است و در راهبردهای ناسازگار میانگین گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بالاتر است. بنابرین فرض صفر تائید می­ شود و نتیجه­ آن این است که راهبردهای سازگار و ناسازگار نظم­جویی شناختی هیجان افراد مبتلا به لکنت با بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار تفاوتی ندارد.

فرضیه­ دوم: حافظه­ فعال بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است.

جدول ۱۲-۴: آزمون کلموگروف- اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع نمرات حافظه فعال

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر تعداد آماره Z آزمون K-S معنی داری نتیجه
فراخنای فضایی مستقیم ۹۰ ۸۳۲/۰ ۴۹۳/۰ نرمال
فراخنای فضایی معکوس ۹۰ ۱۶/۱ ۱۳۶/۰ نرمال
کل فراخنای فضایی ۹۰ ۰۹/۱ ۱۸۹/۰ نرمال
حافظه واجی ۹۰ ۹۲۱/۰ ۳۶۴/۰ نرمال
نمره کل حافظه فعال ۹۰ ۱۵/۱ ۱۴۵/۰ نرمال

نتایج جدول فوق نشان می دهد که مفروضه نرمال بودن داده ها برقرار است.

جدول ۱۳-۴: نتایج آزمون لون برای بررسی برابری واریانس گروه ها در حافظه فعال

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر نسبت F درجه آزادی صورت درجه آزادی مخرج معناداری
فراخنای فضایی مستقیم ۳۲/۴ ۲ ۸۷ ۰۱۶/۰
فراخنای فضایی معکوس ۷۹۸/۰ ۲ ۸۷ ۱۵۱/۰
کل فراخنای فضایی ۴۶/۲ ۲ ۸۷ ۰۹۱/۰
حافظه واجی ۱۴۶/۰ ۲ ۸۷ ۸۶۴/۰
نمره کل حافظه فعال ۵۱/۱ ۲ ۸۷ ۲۲۷/۰

مطابق اطلاعات جدول ۱۳-۴، آزمون لون فرض برابری واریانس گروه ها را نشان می دهد، زیرا به استثنای فراخنای فضایی مستقیم در سایر موارد نسبت های F مشاهده شده معنی دار نشده است. بنابراین فرض همسانی واریانس های این نمره ها برقرار بود و استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری این داده ها بلامانع است. با توجه به برابری حجم گروه ها، می توان عدم همگنی فراخنای فضایی مستقیم را نیز نادیده گرفت. یافته های این تحلیل در جدول ۱۴-۴ آمده است.

جدول ۱۴-۴: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری تفاوت کلی حافظه فعال در سه گروه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع اثر آماره ملاک ارزش آماره نسبت F df فرضیه df خطا معناداری
گروه پیلائی ۲۹۴/۰ ۹۴/۴ ۶ ۱۷۲ ۰۰۱/۰
ویلکز ۷۲۱/۰ ۰۴/۵ ۶ ۱۷۰ ۰۰۱/۰
هتلینگ ۳۶۷/۰ ۱۳/۵ ۶ ۱۶۸ ۰۰۱/۰

جدول شماره ۱۴-۴، نشان می­دهد هر سه شاخص آماره ملاک آزمون در مورد تفاوت سه گروه از نظر متغیرهای مورد مطالعه در سطح ۰۰۱/۰ معنی دار شده است. این یافته به این معناست که گروه ها حداقل در یکی از متغیرها تفاوت معناداری دارند. جدول ۱۵-۴ جزئیات تفاوت ها را نشان می دهد:

جدول ۱۵-۴: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری تفاوت سه گروه در حافظه فعال

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر وابسته مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F معنی داری
فراخنای فضایی مستقیم ۱۶/۲۸ ۲ ۰۸/۱۴ ۴۱/۴ ۰۱۵/۰
فراخنای فضایی معکوس ۸۰/۲۷ ۲ ۹۰/۱۳ ۱۳/۳ ۰۴۸/۰
کل فراخنای فضایی ۸۲/۹۶ ۲ ۴۱/۴۸ ۲۲/۴ ۰۱۸/۰
حافظه واجی ۶۹/۹۲ ۲ ۳۴/۴۶ ۳۸/۱۰ ۰۰۱/۰
نمره کل حافظه فعال ۹۶/۳۱۴ ۲ ۴۸/۱۵۷ ۸۵/۷ ۰۰۱/۰

اطلاعات جدول ۱۵-۴ نشان می دهد که گروه ها در همه­ی متغیرها تفاوت معناداری از هم دارند. برای مشخص شدن این موضوع که تفاوت ها بین کدام گروه ها است از آزمون تعقیبی بون فرونی استفاده شد که نتایج آن در جدول ۱۶-۴ ارائه شده است:

جدول ۱۶-۴: مقایسه زوجی گروه ها در آزمون حافظه فعال

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر گروه مرجع گروه مقایسه اختلاف میانگین خطای معیار معنی داری
فراخنای فضایی مستقیم بهنجار مبتلا به لکنت ۱۳/۱ ۴۶۱/۰ ۰۴۸/۰
اضطراب اجتماعی ۲۳/۱ ۴۶۱/۰ ۰۲۷/۰
مبتلا به لکنت اضطراب اجتماعی ۱۰/۰ ۴۶۱/۰ ۱
فراخنای فضایی معکوس بهنجار مبتلا به لکنت ۳۰/۰ ۵۴۴/۰ ۱
اضطراب اجتماعی ۳۰/۱ ۵۴۴/۰ ۰۵۷/۰
مبتلا به لکنت اضطراب اجتماعی ۱ ۵۴۴/۰ ۲۰۸/۰
کل فراخنای فضایی بهنجار مبتلا به لکنت ۴۳/۱ ۸۷۵/۰ ۳۱۵/۰
اضطراب اجتماعی ۵۳/۲ ۸۷۵/۰ ۰۱۴/۰
مبتلا به لکنت اضطراب اجتماعی ۱۰/۱ ۸۷۵/۰ ۶۳۶/۰
حافظه واجی بهنجار مبتلا به لکنت ۴۷/۲ ۵۴۶/۰ ۰۰۱/۰
اضطراب اجتماعی ۵۰/۱ ۵۴۶/۰ ۰۲۲/۰
مبتلا به لکنت اضطراب اجتماعی ۹۷/۰- ۵۴۶/۰ ۲۴۰/۰
نمره کل حافظه فعال بهنجار مبتلا به لکنت ۹۰/۳ ۱۶/۱ ۰۰۳/۰
اضطراب اجتماعی ۰۳/۴ ۱۶/۱ ۰۰۲/۰
مبتلا به لکنت اضطراب اجتماعی ۱۳/۰ ۱۶/۱ ۱

براساس اطلاعات جدول شماره ۱۶-۴، در فراخنای فضایی مستقیم، میانگین گروه بهنجار به شکل معناداری بالاتر از دو گروه دیگر است ولی بین دو گروه مبتلا به لکنت و مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ در فراخنای فضایی معکوس تفاوت معناداری بین گروه ها وجود ندارد؛ در نمره کل فراخنای فضایی تنها میانگین گروه بهنجار به شکل معناداری بالاتر از گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است؛ در حافظه واجی میانگین گروه بهنجار به شکل معناداری بالاتر از دو گروه دیگر است ولی بین دو گروه مبتلا به لکنت و مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ در نهایت اینکه مطابق با فرضیه­ پژوهش، در نمره­­ی کل حافظه فعال نیز میانگین گروه بهنجار به شکل معناداری بالاتر از دو گروه دیگر است؛ ولی برخلاف فرضیه­ پژوهش، بین دو گروه مبتلا به لکنت و مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد.

فرضیه­­ی سوم: توجه متمرکز برخود بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است.

جدول ۱۷-۴: آزمون کلموگروف- اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع نمرات توجه متمرکز درونی

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر تعداد آماره Z آزمون K-S معنی داری نتیجه
توجه متمرکز درونی ۹۰ ۷۷۰/۰ ۵۹۴/۰ نرمال

نتایج جدول فوق نشان می دهد که مفروضه نرمال بودن داده ها برقرار است.

جدول ۱۸-۴: نتایج آزمون لون برای بررسی برابری واریانس گروه ها در توجه متمرکز درونی

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر نسبت F درجه آزادی صورت درجه آزادی مخرج معناداری
توجه متمرکز درونی ۸۷۳/۰ ۲ ۸۷ ۴۲۱/۰

مطابق اطلاعات جدول ۱۸-۴، آزمون لون فرض برابری واریانس گروه ها را نشان می دهد، زیرا نسبت F مشاهده شده معنی دار نشده است. بنابراین فرض همسانی واریانس های این نمره برقرار بود و استفاده از تحلیل واریانس این داده ها بلامانع است. یافته های این تحلیل در جدول ۱۹-۴ آمده است.

جدول ۱۹-۴: خلاصه نتایج تحلیل واریانس یک راهه توجه متمرکز درونی در بین گروه­ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معنی داری نسبت F df مجموع مجذورات منبع واریانس متغیر
۰۰۱/۰ ۲۳/۱۰ ۲ ۲۰/۱۶۶ بین گروهی توجه متمرکز درونی
۸۷ ۷۰/۷۰۶ درون گروهی
۸۹ ۹۰/۸۷۲ کل

جدول ۱۹-۴، نشان می دهد که بین گروه های سه گانه در توجه متمرکز درونی تفاوت معناداری در سطح ۰۰۱/۰ وجود دارد. جهت مقایسه زوجی گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد که نتایج آن در جدول ۲۰-۴ ارائه شده است:

جدول ۲۰-۴: مقایسه زوجی گروه ها در آزمون توجه متمرکز درونی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر گروه مرجع گروه مقایسه اختلاف میانگین خطای معیار معنی داری
توجه متمرکز درونی بهنجار مبتلا به لکنت ۵۰/۰- ۷۳۵/۰ ۷۷۶/۰
اضطراب اجتماعی ۱۰/۳- ۷۳۵/۰ ۰۰۱/۰
مبتلا به لکنت اضطراب اجتماعی ۶۰/۲- ۷۳۵/۰ ۰۰۲/۰

براساس اطلاعات جدول ۲۰-۴، گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، در توجه متمرکز درونی به شکل معناداری از دو گروه بهنجار و مبتلا به لکنت بالاتر است و بین دو گروه بهنجار و مبتلا به لکنت تفاوت معناداری وجود ندارد. در نتیجه توجه متمرکز برخود بزرگسالان مبتلا به لکنت نسبت به بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی متفاوت است ولی نسبت به افراد بهنجار تفاوتی ندارد. بنابرین بخشی از فرضیه­ تحقیق، تائید و بخش دیگر آن رد می­ شود.

فرضیه­­ی چهارم: توجه مداوم بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است.

جدول ۲۱-۴: توزیع فراوانی پاسخ های خطای آزمودنی های گروه های سه گانه در آزمون توجه مداوم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گروه فراوانی مشاهده شده فراوانی مورد انتظار
گروه بهنجار ۱۳ ۱۵
گروه مبتلا به لکنت ۲۱ ۱۵
گروه اضطراب اجتماعی ۱۱ ۱۵
کل پاسخ ها ۴۵

جدول ۲۲-۴: نتایج آزمون خی­۲ برای مقایسه کلی سه گروه در خطاها

 

 

 

 

 

 

آماره ارزش درجه آزادی معناداری
خی ­۲ ۴۷/۷ ۲ ۰۲۴/۰

جدول ۲۲-۴، نشان می­دهد که در میزان خطای سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد، به این ترتیب که فراوانی پاسخ های خطای گروه مبتلا به لکنت، به شکل معناداری بالاتر از پاسخ های خطای دو گروه دیگر است، ولی بین خطاهای دو گروه بهنجار و مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد. این نتایج در جدول ۲۳-۴ ارائه شده است. بنابرین فرضیه­ تحقیق تائید می­ شود بطوریکه توجه مداوم بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار است.

جدول ۲۳-۴: نتایج آزمون خی­۲ برای مقایسه زوجی گروه ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

طبقات ارزش خی ­۲ درجه آزادی معناداری
گروه بهنجار و مبتلا به لکنت ۳۴/۴ ۱ ۰۳۷/۰
گروه بهنجار و اضطراب اجتماعی ۲۷۸/۰ ۱ ۵۹۸/۰
گروه اضطراب اجتماعی و مبتلا به لکنت ۷۰/۶ ۱ ۰۱۰/۰

فصل پنجم: بحث، نتیجه گیری و پیشنهاد ها

۵-۱٫ نتیجه گیری

راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، لکنت و اختلال اضطراب اجتماعی:

یافته­ های پژوهش حاضر نشان داد که میانگین راهبردهای مثبت گروه بهنجار از دو گروه دیگر بالاتر است و میانگین راهبردهای ناسازگار گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بالاتر از دو گروه دیگر است. با این­حال راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان بزرگسالان مبتلا به لکنت، با بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار تفاوت معناداری نداشت.

این نتایج، همسو با مدل ارتباطی-هیجانی لکنت که کنتر و همکاران (۲۰۰۶)، ارائه می­ کنند، می­باشد. گرچه این مدل پیش ­بینی می­­کند که واکنش هیجانی و تنظیم آن، بین افراد مبتلا به لکنت و بدون لکنت تفاوت دارد و یکی از یافته­ های پژوهش حاضر این است که گروه دارای لکنت از نظر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان با گروه بهنجار تفاوت ندارد و بنابرین در ظاهر، یافته­ های پژوهش حاضر همسو با این مدل نیست ولی از آنجا که یافته­ های گذشته درباره رابطه­ لکنت و اضطراب، متمرکز بر اضطراب اجتماعی است و ویژگی کلیدی اختلال اضطراب اجتماعی، شکست در تنظیم هیجان و واکنش بالای هیجانی است (به نقل از گلدین و همکاران، ۲۰۰۹) و از طرفی یافته دیگر پژوهش حاضر مبنی بر این است که بین راهبردهای گروه مبتلا به لکنت با گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تفاوتی نیست، بنابرین احتمالا بین واکنش هیجانی و تنظیم هیجان آنها نیز تقریبا تفاوتی نیست؛ یعنی افراد مبتلا به لکنت نیز نسبتا از بدتنظیمی هیجان و واکنش هیجان بالایی برخوردارند. در نتیجه، نتایج پژوهش حاضر به نفع این مدل و تحقیقات تجربی حمایت کننده­ آن شامل تحقیقات کاراس و همکاران (۲۰۰۶)، آرنولد و همکاران (۲۰۱۱) و والدن و همکاران (۲۰۱۲) است.

بدین طریق نتایج پژوهش حاضر می ­تواند با یافته­ های تحقیقی زارع و سلگی (۱۳۹۱)، سامانی و صادقی (۱۳۸۹)، دنیس (۲۰۰۷) و گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۲)، همخوانی داشته باشد. به­طوریکه همگی بیانگر این حقیقت­اند که راهبردهای ناسازگار نظم جویی شناختی هیجان نظیر نشخوارگری، خود سرزنش­گری و فاجعه­نمایی بطور مثبت با جنبه های آسیب شناختی همبسته هستند، ولی در راهبردهای سازگار نظیر ارزیابی مجدد مثبت، این همبستگی منفی است. گرچه عدم تفاوتی که بین راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان گروه مبتلا به لکنت و گروه بهنجار، دیده شد، تکرار این پژوهش را خاطر نشان می­سازد. ولی عدم تفاوت دیده شده بین گروه مبتلا به لکنت و گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، حمایت کننده­ و تائید کننده­ خوبی برای تحقیقات اشاره شده و نیز نظر لاچسینگر و آرنولد (۱۹۶۵)، رابینسون (۱۹۶۴)، بلومل (۱۹۵۷)، ویک (۱۹۷۰) و بوم (۱۹۵۸) است که بر این باورند که بی ثباتی در سیستم عصبی بعنوان عامل پیش ­بینی کننده­ لکنت است و تاثیرات محیطی را برای بیان علت افزوده­ی آن در نظر گرفته­اند (ریلی، ۱۹۷۹). همچنین همسو است با دلایلی که ال وراچ و راپی (۲۰۱۳) برای امکان ارتباط لکنت با اختلال اضطراب اجتماعی مطرح می­ کنند.

حافظه­ فعال، لکنت و اختلال اضطراب اجتماعی:

یافته­ های پژوهش حاضر نشان داد که میانگین حافظه­ واجی گروه مبتلا به لکنت کمتر از گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است و این اختلاف معنادار بود.

میانگین حافظه­ کلی فضایی، حافظه­ واجی و حافظه فعال گروه بهنجار، بالاتر از گروه مبتلا به لکنت شد و در این میان حافظه­ واجی و حافظه­ فعال گروه مبتلا به لکنت، نسبت به گروه بهنجار تفاوت معناداری داشت.

اختلاف میانگین حافظه­ کلی فضایی دو گروه مبتلا به لکنت و مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی نسبت به دو گروه بهنجار و مبتلا به لکنت، کمتر است. بنابرین حافظه­ کلی فضایی گروه مبتلا به لکنت، مشابه تر است به گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تا به گروه بهنجار. این یافته که برعکس حافظه­ واجی، در حافظه­ کلی فضایی گروه مبتلا به لکنت با افراد بهنجار تفاوتی مشاهده نشد، همسو با یافته مرادی، چراغی و فراهانی (۱۳۸۷) مبنی بر این است که اضطراب، عملکرد و کارآمدی پردازش را در تکلیف کلامی بیشتر از تکلیف دیداری کاهش می­دهد. حمایت تحقیقاتی برای این یافته پژوهش حاضر که حافظه­ واجی بزرگسالان مبتلا به لکنت نسبت به افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار متفاوت و ضعیفتر است، در مدل­های مختلفی از جمله فرضیه­ ترمیم پنهان لکنت که نقش واج­شناسی و پردازش واجی را در علت شناسی لکنت مورد توجه قرار داده­اند (هاول، یانگ و ساکین، ۱۹۹۹؛ بدلی، ۲۰۰۳؛ پوستما و کولک، ۱۹۹۳)، منعکس شده است. همچنین با نظر باجاج (۲۰۰۷) مبنی بر این­که در اختلال لکنت، نقش مدار واجی حافظه­ فعال مشهودتر است، همسو می­باشد. با نتایج مروری مطالعه­ منصوری و تهیدست (۱۳۹۱) نیز همخوانی دارد که نشان داده­اند، کودکان مبتلا به لکنت نسبت به کودکان بهنجار، مهارتهای پردازش زبانی ضعیف­تری در حیطه­ی حافظه­ فعال دارند.

در مورد مقایسه­­ی حافظه­ فعال گروه مبتلا به لکنت با دو گروه دیگر تبیین شفافی وجود دارد زیرا، حافظه­ فعال گروه مبتلا به لکنت تفاوتی با گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ندارد و در مقابل با گروه بهنجار متفاوت است؛ این یافته همسو است با مطالعه­ امیر و بومیا (۲۰۱۱) و ویسو-پترا و همکاران (۲۰۱۱)، مبنی بر اینکه به­ طور کلی گنجایش حافظه­ فعال در ارتباط با اضطراب کاهش می­یابد و همچنین همسو است با یافته بیرد و همکاران (۲۰۱۲) که نشان دادند بزرگسالان مبتلا به لکنت، حافظه­ فعال ضعیف تری نسبت به افراد بهنجار دارند. از طرف دیگر از این جهت تبیین شفافی برای آن وجود دارد که با نظریه­ کارآمدی پردازش آیزنک و کالو (۱۹۹۲)، همخوان است. نظریه­ کارآمدی پردازش ادعا می­ کند، تداخل اضطراب با عملکرد شناختی از طریق محصور کردن منابع اندوزش و پردازش نظام حافظه­ فعال صورت می­پذیرد. اضطراب، تولید نگرانی و افکار مزاحم می­ کند که بر سر تصاحب منابع حافظه­ فعال به رقابت و کشمکش با منابع شناختی می­پردازند (آیزنک و کالو، ۱۹۹۲). از آن­جایی­که نگرانی و افکار مزاحم به صورت کلامی بازنمایی می­شوند، بنابرین بیشتر توسط حلقه­ی واج شناختی و اجرایی مرکزی پردازش می­شوند، اما این افکار بر منابع صفحه­ی دیداری-فضایی اثری ندارند (رپ، ۱۹۹۳).

در مجموع تا این­جا می­توان گفت، با اینکه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گروه مبتلا به لکنت، با گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تفاوتی نشان نداد، حافظه­ واجی آنها متفاوت از آنها شد و به­عبارتی ضعیف­تر؛ که بیانگر اختصاصی بودن نقش حافظه­ واجی در اختلال لکنت است.

توجه متمرکز برخود، لکنت و اختلال اضطراب اجتماعی:

پژوهش حاضر نشان داد توجه متمرکز بر خود بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است و با افراد بهنجار تفاوتی ندارد. به­ طوری­که گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی دارای بالاترین میانگین توجه متمرکز درونی و گروه بهنجار دارای پایین ترین میانگین است.

با مشخص شدن نتیجه­ تحقیق حاضر مبنی بر این­که بزرگسالان مبتلا به لکنت در توجه متمرکز برخود با افراد بهنجار تفاوتی ندارند، این فرضیه­ جدید شکل می­گیرد که ممکن است بزرگسالان مبتلا به لکنت نسبت به کودکان مبتلا به لکنت، در انعطاف پذیری کنترل توجه و تغییر توجه توانمندتر شده ­اند و رشدیافته­تر و پخته­تر عمل می­ کنند. چرا که کاراس و همکاران (۲۰۰۶) دریافتند کودکان مبتلا به لکنت از توانایی کمتری برای انعطاف پذیری کنترل توجهشان و تغییر توجه زمانی­که نیاز به تغییر آن است، برخوردارند (به نقل از کفالیانوس، ۲۰۱۲).

با وجودی­که در تحقیقات گذشته ذکر شده است که، بزرگسالان مبتلا به لکنت، اضطراب، شرمندگی و اجتناب از موقعیت­های اجتماعی را به­ طور فراوانی تجربه می­ کنند (ال وراچ و راپی، ۲۰۱۳) و ممکن است اضطراب آنان به موقعیت­های اجتماعی یا عملکردی محدود شده باشد (مسنجر و همکاران، ۲۰۰۴؛ منزیس، ۱۹۹۹)، با این­حال طبق یافته تحقیق حاضر، آنان مانند افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی نیستند که در توجه متمرکز بر خود با افراد بهنجار تفاوت دارند. بنابرین این امر نشان از صحت گفته­ی سوپر و استوپا (۲۰۰۲) دارد که در مقاله­ای مروری درباره تمرکز برخود در هراس اجتماعی و اضطراب اجتماعی، بیان می­­کنند “با این­که به­وضوح برخی شواهد بر این اشاره دارند که اضطراب، تفکر و عملکرد می ­تواند تحت تاثیر تمرکز برخود در برخی موقعیت­ها قرار بگیرد، شواهد متناقض است و مطالعاتی وجود دارد که ارتباط مستقیم کمتری را نشان داده است. بسیاری از مطالعاتی که نقد شده ­اند، همبستگی را می­سنجند و بنابرین امکان در نظرگرفتن نقشی علّی برای تمرکز برخود وجود ندارد.”

توجه مداوم، لکنت و اختلال اضطراب اجتماعی:

پژوهش حاضر نشان داد توجه مداوم بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار است. به­ طوری­که گروه مبتلا به لکنت دارای بیشترین خطا، یعنی توجه مداوم پایین­تر و گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی دارای کمترین خطا، یعنی توجه مداوم بالاتر هستند. البته گروه مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در توجه مداوم تفاوت معناداری با گروه بهنجار ندارد.

الیمان و همکاران (۱۹۹۷)، به این نتیجه رسیدند که عملکرد در توجه مداوم، به­وسیله­ی تفاوتهای فردی در اضطراب تنظیم می­ شود. از طرفی افراد مبتلا به لکنت، اضطراب و استرس بیشتری نسبت به افراد بهنجار تجربه می­ کنند (ال وراچ و همکاران، ۲۰۱۴؛ بلود، ورتز، بنت و سیمپسون، ۱۹۹۷)، بر پایه­ این یافته­ ها این انتظار وجود دارد که گروه دارای لکنت نسبت به افراد بهنجار، توجه مداوم متفاوت و در واقع پایین­تری داشته باشند. یافته پژوهش حاضر این انتظار را تائید می­ کند، بنابرین موافق و همسو با یافته­ های تحقیقاتی ذکر شده است.

گرچه طبق یافته دیگر پژوهش حاضر، توجه مداوم بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تفاوتی با افراد بهنجار ندارد و این یافته با نتیجه­ مطالعاتی الیمان و همکارانش (۱۹۹۷) همخوانی ندارد. این عدم همخوانی، یا لزوم تکرار این پژوهش را نشان می­دهد و یا ضرورت پرداختن به تبیین­های جایگزین.

در پایان می­توان گفت همانطور که کودکانی با آسیب ویژه­ی زبانی، اختلال خواندن و اختلال سرعت گفتار محدودیت­هایی را در توجه مداوم بروز می­ دهند (مورفی­ و همکاران، ۲۰۱۴)، یافته پژوهش حاضر نشان داد که بزرگسالان مبتلا به لکنت نیز در توجه مداوم محدودیت دارند.

۵-۲٫ محدودیت­های تحقیق

در دسترس بودن نمونه­ پژوهش، یکی از محدودیت­هاست. نمونه­های مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی به دلیل ویژگی اجتنابی که داشتند برای دعوت به پژوهش یا پاسخگو تلفن نبودند یا این­که برای شرکت در پژوهش طفره می­رفتند. از طرفی تعداد مراجعه­ی آنها به مراکز درمانی نادر است و از طرفی بدلیل حافظه­ ضعیفی که داشتند قرار ملاقات با روانشناس خود را فراموش می­کردند یا اجتناب می­کردند. بنابرین با این توضیحات، نمونه گیری در دسترس، شیوه­ نمونه گیری مناسبی، با وجود معایبی که دارد، بنظر رسید.

به­ دلیل دسترسی دشوار به نمونه، امکان همتاسازی از نظر جنسیت فراهم نشد. همچنین تحقیق حاضر با کمبود منابع تحقیقاتی در زمینه­ متغیرها در افراد مبتلا به لکنت، روبرو بود.

۵-۳٫ پیشنهادهای حاصل از پژوهش

برنامه­هایی برای بهبود توجه مداوم و حافظه­ فعال بویژه حافظه­ واجی و کاهش اضطراب اجتماعی بزرگسالان مبتلا به لکنت، مورد توجه روان­شناسان و گفتاردرمانگران قرار گیرد.

پایین بودن توجه مداوم و حافظه­ فعال بزرگسالان مبتلا به لکنت نسبت به افراد بهنجار و مشابهت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان آنها با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، لزوم همکاری روانشناسان و گفتاردرمانگران را در درمان جامع­تر و بهتر افراد مبتلا به لکنت مطرح می­ کند.

گنجاندن درمان­های متمرکز بر اضطراب اجتماعی در درمان افراد مبتلا به لکنت. زیرا اضطراب اجتماعی بزرگسالان مبتلا به لکنت، ممکن است در کناره­گیری این افراد از درمان نقش داشته باشد، همچنین گنجاندن درمانهای متمرکز بر آموزش تنظیم هیجانی در کنار درمان­های افراد مبتلا به لکنت، نیز پیشنهاد می­ شود.

۵-۴٫ پیشنهاد برای پژوهش های آتی

گرچه در پژوهش حاضر، نتایج مربوط به متغیر حافظه­ فعال با نتایج مطالعات گذشته همخوانی دارد، با این­حال پیشنهاد می­ شود این متغیر با همتاسازی گروه­ها از نظر جنسیت، مجدد بین سه گروه­ مورد مقایسه قرار گیرد. خصوصا به­ دلیل این­که طبق تحقیقات، حافظه­ فضایی مردان بهتر از زنان است.

متغیرهای توجه متمرکز برخود و راهبردهای تنظیم هیجان بهتر است در افراد مبتلا به لکنت مورد بررسی بیشتری واقع شوند تا با وضوح و بر مبنای تحقیقات تکمیلی بیشتری مشخص شود که آیا این افراد از نظر این متغیرها با افراد عادی متفاوت­اند یا خیر.

توجه مداوم نیز بهتر است که در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود که آیا واقعا این افراد از این نظر با افراد عادی متفاوت نیستند یا خیر.

پیشنهاد می­ شود برای سنجش توجه مداوم بزرگسالان، از ابزارهای معتبرتری استفاده شود.

تحقیق راجع به موضوعات زیر نیز پیشنهاد می­ شود:

بررسی تاثیر آموزش تنظیم هیجانی بر کاهش اضطراب و شدت لکنت افراد مبتلا به لکنت.

بررسی تاثیر درمان­های متمرکز بر تقویت حافظه بر کاهش اضطراب و شدت لکنت افراد مبتلا به لکنت.

منابع

اسدزاده، ح. (۱۳۸۸). بررسی رابطه­ ظرفیت حافظه­ فعال و عملکرد تحصیلی میان دانش­ آموزان پایه­ سوم راهنمایی شهر تهران. فصلنامه تعلیم و تربیت، شماره­ی ۱، ۷۰-۵۳٫

حسنی، ج. (۱۳۸۹). خصوصیات روان­سنجی پرسشنامه­ نظم جویی شناختی هیجان. مجله­ی روان­شناسی بالینی، سال دوم، شماره­ی۳، ۸۳-۷۳٫

زارع، ح. و سلگی، ز. (۱۳۹۱). بررسی رابطه­ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان. فصلنامه­ی علمی –پژوهشی پژوهش در سلامت روانشناختی، دوره­ ششم، شماره­ی سوم، ۲۹-۱۹٫

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

سامانی، س. و صادقی، ل. (۱۳۸۹). بررسی کفایت روانسنجی پرسشنامه­ تنظیم شناختی هیجان. مجله­ی روشها و مدل­های روانشناختی، شماره­ی ۱، ۶۲-۵۱٫

ساعد، الف. (۱۳۸۶). بررسی اعتبار و پایایی مقیاس حافظه­ وکسلر نسخه­ی سوم دردانشگاه­های تهران. پایان نامه­ کارشناسی ارشد. دانشگاه شاهد.

محمدی، الف. و همکاران. (۱۳۹۲). مدلهای سبب شناسی اختلالات اضطراب اجتماعی. مجله­ی تحقیقات علوم رفتاری، ۱۱: ۸۰-۶۸٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:48:00 ب.ظ ]




Theme ۱Rheme ۱Theme ۲Rheme ۲

در نگاه دوم بند مرکب، به عنوان یک بند دارای آغازگر و پایان بخش است. در این حالت، بند وابسته اول آغازگر و بند وابسته دوم پایان بخش است: (در متن اصلی Fig 6.18)

 

 

the temperature of the radiation decreased As the universe expanded,
Rheme Theme

فصل چهار:
تحلیل داده ها
۴-۱- درآمد
در این فصل، روش پژوهش، جامعه آماری، آزمودنیها، ابزار جمع آوری اطلاعات و روش های آماری به کار رفته در این پژوهش، توضیح داده می شود. این فصل، هدایت و چگونگی به انجام رساندن پژوهش را نشان می دهد، به گونه ای که زمنیه برای تکرار یا ادامه آن فراهم شود.
۴-۲- روش پژوهش
« منظور از روش، مجموعه وسایل و تدابیری است که وصول به هدف غایی و مطلوب را آسان سازد و مقصود از روش علمی، همه راه ها و شیوه هایی است که پژوهنده را از خطا محفوظ بدارد و رسیدن به حقیقت را برای وی امکان پذیر سازد» ( هومن،۱۳۷۴، ص۱).
در این فصل، روش کار به طور کامل توصیف می شود. «توضیح روش کار می تواند دو فایده عملی به دنبال داشته باشد: نخست به محقق دیگر این امکان را می دهد که تحقیق را عیناً تکرار کند و نتایج و یافته های خویش را با قبلی مقایسه نماید تا از این راه به نتایج کار آمدی برسد. همچنین، پژوهشگران و سایر استفاده کنندگان از پژوهش می توانند کفایت و درستی روشی را که در جمع آوری و تحلیل داده ها به کار رفته است تشخیص دهند»( رستاپال، ۱۳۶۳، ص۵۴).
در این قسمت از پژوهش برای دستیابی به اهداف فوق تمام روشها و ابزارهایی که در این تحقیق از آنها استفاده شده است، توضیح داده می شود.
۴-۳- جامعه آماری
« جامعه عبارتست از همه اعضای واقعی یا فرضی که علاقه مند هستیم یافته های پژوهش را به آنها تعمیم دهیم»(دلاور، ۱۳۷۱، ص۱۴۷). از آنجایی که عمدتاً دانشآموزان سالهای اول تا سوم دبستان هنوز در خواندن متون به مهارت قابل ملاحظهای دست نیافتهاند، دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی انتخاب شدند تا اطمینان حاصل شود که دانشآموزان تحت مطالعه در مهارت خواندن، به توانایی نسبی دست یافته اند. همچنین در کتابهای پایه های اول، دوم و سوم دبستان ساختها و ساختارهای به کار رفته متنوع نیست و نمی توانست در آزمون مورد استفاده قرار بگیرد. در این پژوهش، جامعه شامل تمام دانش آموزان کلاس چهارم مدارس روزانه در سال تحصیلی ۸۹-۸۸ می باشد.
۴-۳-۱- روش نمونه گیری
« نمونه تعدادی از افراد، حوادث و اشیاء از یک جامعه تعریف شده به عنوان نماینده آن جامعه می باشد» (دلاور، ۱۳۷۱، ص ۱۴۷). پژوهشگران اغلب به دلیل گستردگی جامعه، توانایی انجام پژوهش ر ا با کل اعضای جامعه ندارند، به همین دلیل پژوهش خود را به نمونه کوچکی محدود می کند. در این پژوهش نیز آزمودنی ها، دانشآموزان دختر پایه چهارم ابتدایی مدرسهی امام حسن عسکری(ع) در شهر کرج هستند. این دانشآموزان در چهار گروه ۲۹، ۳۰، ۳۴، و ۳۵ نفره قرار گرفته اند و گروه بندی آنها بر اساس معدل و به نحوی صورت گرفته است که سطح تحصیلی یک کلاس از کلاسی دیگر بالاتر یا پایینتر نباشد.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

 

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]




  1. ترکیب اعضاء هیات مدیره

مطالعه در خصوص ترکیب هیات مدیره به سال ۱۹۴۹، یعنی زمانی بر می گردد که سلزنیک[۴۷] دریافت که شرکت با انتخاب مدیران هیات مدیره از گروه های مختلف می تواند تضاد ایجاد شده بین سهامداران و مدیران را به حداقل برساند.
بون و همکاران(۲۰۰۴)، در یک بررسی دریافتند که نسبت مدیران غیرمؤظف به صورت غیرمستقیم با معیار عملکرد ارتباط دارد و همچنین استقلال مدیران معیاری با اهمیت در کارا بودن هیات مدیره است و در پژوهشی بیان کردند که وجود مدیران غیرمؤظف در کمیته حسابرسی، کارایی گزارشگری مالی را ارتقاء می دهد و نیز جنسیت مدیران نیز با کارایی هیات مدیره در سطح وسیعی مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که با توجه به کنترل اندازه شرکت و نوع صنعت، رابطه مثبت بین نسبت مدیران زن و ارزش شرکت وجود دارد.
بون و همکاران(۲۰۰۴)، به وجود ارتباط مثبت بین مدیران زن و عملکرد شرکت در شرکتهای استرالیایی دست یافتند. در خصوص ترکیب هیات مدیره چهار عقیده به صورت زیر وجود دارد(محمدی و همکاران، ۱۳۸۹):
— هیات مدیره باید دارای تنوع باشد، این تنوع می تواند در قالب سن، جنسیت، تجربه و … تعریف شود.
— هیات مدیره باید به اندازه ای باشد که تا کاردانی و صلاحیتی را که خاص این وظیفه است به دست بیاورد.
— هیات مدیره باید دارای تصدی باشد.
— هیات مدیره باید دارای اعضاء با تجربه باشد.
شخصیت اعضای هیات مدیره و تناسب آنها با وظیفه شان، کمتر مورد توجه قرار می گیرد شخصیت، اخلاق، احساسات اعضای هیات مدیره اثر متقابل بر نقش و وظیفه آنها خواهد داشت.

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

  1. نقش مدیران غیرمؤظف(غیراجرایی)

فروپاشی انرون در سال ۲۰۰۱، نظرها را به سوی اثربخشی عملکرد مدیران غیرمؤظف هیات مدیره جلب کرد. از دیدگاه تئوری نمایندگی، حضور مدیران غیرمؤظف مستقل در هیات مدیره شرکتها و عملکرد نظارتی آنان به عنوان افرادی مستقل به کاهش تضاد منافع موجود بین سهامداران و مدیران شرکت در جلسات هیات مدیره، کمک شایان توجهی می کند. البته باید توجه داشت که مدیران اجرایی شرکت، نقش مهمی را در ایجاد ترکیب مناسبی از مدیران مؤظف و غیرموظف در میان اعضاء هیات مدیره ایفا می کند. وجود چنین ترکیبی از عناصر اصلی، یک هیات مدیره کارا و مؤثر محسوب می شود؛ زیرا در حالی که مدیران مؤظف، اطلاعات ارزشمندی درباره فعالیتهای شرکت ارائه می کنند، مدیران غیرمؤظف با دیدگاهی حرفه ای و بی طرفانه، در مورد تصمیم گیریهای مدیران مذکور به قضاوت می نشینند. بدین ترتیب هیات مدیره شرکت با دارا بودن تخصص، استقلال و قدرت قانونی لازم، یک ساز و کار بالقوه توانمند نظام راهبری شرکتی به حساب می آید(علیمی دیزج، ۱۳۹۰).
در راستای تحولات اخیر در نظام راهبری شرکتی، می توان به تأثیر قانونی سربینز اکسلی(به عنوان مکانیزم برون سازمانی)، در برجسته شدن نقش نظارتی مکانیزم های داخلی اشاره کرد. تفکیک دقیق وظایف مدیریت اجرایی از مدیریت غیراجرایی، برجسته تر شدن نقش نظارتی مدیریت غیر اجرایی و تعیین حوزه های مسئولیت آنها و ضرورت داشتن دانش حسابداری و مالی به عنوان یکی از شرایط احزار پست در مورد حداقل یک نفر از مدیران اجرایی و آگاهی بقیه اعضاء از مسائل حسابداری و مالی، برخی از تحولات اخیر است. افزون بر این، نقش کمیته های هیات مدیره(شامل مدیران اجرایی) در مورد کنترلهای داخلی ارتباط با حسابرسان داخلی و مستقل و … بسیار برجسته شده و از وظایف مدیران اجرایی کاملاً تفکیک گشته است. در ایران، قانون تجارت مصوب ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۱۱ اساس و چارچوب قانون تجارت موجود را تشکیل می دهد. نظر به قدمت منابع آن که دارای نواقص فراوانی بود، قانون اصلاح قسمتی از تجارت مشتمل بر ۳۰۰ ماده پس از تصویب در تاریخ ۲۴ اسفند ماه ۱۳۷۴ جانشین مواد ۲۱ تا ۹۴ قانون تجارت مصوب ۱۳۱۱ شد. به نظر می رسد که اصلاحیه مذکور نیز تغییر با اهمیتی در چارچوب اولیه قانون تجارت ایجاد نکرده است. همچنین در قانون پیشین و اصلاحیه انجام شده به مقوله وظایف هیات مدیره و تفکیک وظایف توجه چندانی نشده است. امید است در اصلاحیه قانون تجارت به این مهم توجه شود و مورد عنایت قرار گیرد و افزون بر آن آیین نامه نظام راهبری شرکتی مورد نظر بورس اوراق بهادار پس از اصلاحات لازم، مورد استفاده شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار قرار گرفته و پس از ارزیابی مجدد اجزای آنها برای تمام شرکتهای سهامی الزامی شود(علیمی دیزج، ۱۳۹۰).

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

حسابداری

  1. اندازه هیات مدیره

اندازه هیات مدیره در بسیاری از تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته است. اغلب محققان دریافتند که اندازه بزرگتر هیات مدیره منجر به هدایت بیشتر شرکت می شود. این امر می تواند به دو صورت بیان شود(حساس یگانه، ۱۳۸۴):
ü نیاز بیشتر یک شرکت به ایجاد و برقراری ارتباطات با محیط بیرون شرکت
ü مسئولیت اجرایی بیشتر در شرکتهای بزرگتر
اندازه بهینه هیات مدیره، همواره مورد سؤال بوده است. بعضی از پژوهشگران عقیده دارند که در شرکتهای کوچک حتی یک عضو هیات مدیره هم می تواند شرکت را اداره کند. در حالی که برخی دیگر اظهار می کنند که اندازه بزرگتر هیات مدیره آنها را از تعقیب منافع شخصی خود باز می دارد. کونتتز[۴۸]۱۹۶۷)، پیشنهاد کرد که اندازه بهینه هیات مدیره بین ۱۳- ۵ عضو است و کمتر از ۵ عضو برای انجام همه مسئولیتهای هیات مدیره ناکافی به نظر می رسد.
از منظر نمایندگی می توان استدلال کرد که هیات مدیره بزرگتر به احتمال قوی نسبت به مشکلات نمایندگی هوشیار است، زیرا تعداد بیشتری از افراد کارهای مدیریت را تحت نظر قرار خواهند داد. وقتی هیات مدیره ها بزرگتر می شود احتمال دارد که اعضای مستقل بیشتری با تخصصهای ارزشمند را در بر گیرند. از اعضای هیات مدیره متخصص انتظار می رود که در جلوگیری یا محدود کردن رفتار فرصت طلبانه مدیریت(مدیریت سود) بهتر عمل کنند. به احتمال زیاد هیات مدیره های بزرگتر مسئولیتهای خود را به کمیته های هیات مدیره تفویض کنند. تشکیل کمیته های فرعی به خاطر وجود تعداد هیات مدیره احتمال دارد که منافع نظارتی بیشتری فراهم نمایند(احمدوند، ۱۳۸۵).

  1. استقلال هیات مدیره

مسئولیت اصلی هیات مدیره، ایجاد راهبری کارآمد بر امور شرکت در راستای منافع سهامداران و تعادل در منافع ذینفعان مختلف آن از جمله مشتریان، کارکنان، سرمایه گذاران و جوامعی محلی می باشد. در کلیه اقداماتی که هیات مدیره به عمل می آورد، از مدیران انتظار می رود تصمیمات تجاری خود را به گونه ای اتخاذ کنند که منطقاً معتقدند بهترین منافع شرکت در آن است. در ایفای این تعهد، مدیران می توانند به صداقت و درستکاری عوامل ارشد اجرایی و مشاوران و حسابرسان مستقل آن تکیه کنند. همه هیات مدیره ها ناظران هوشیار مدیریت شرکت نیستند. اکثریت اعضای هیات مدیره باید از مدیران غیرمؤظف باشند. مؤظف شدن اعضای هیات مدیره با تصویب هیات مدیره می باشد و مدیر ذینفع در این مورد حق رأی ندارد(محمدی و همکاران، ۱۳۸۹).

  1. دوگانگی وظیفه مدیرعامل

اگر مدیرعامل رئیس هیات مدیره نیز با شد، به این وضعیت دوگانگی وظیفه مدیرعامل اطلاق می گردد و در این حالت مدیر عامل به طور بالقوه اختیار بیشتری دارد. ساختار دوگانه همچنین به مدیرعامل اجازه می دهد تا اطلاعات در دسترس سایر اعضای هیات مدیره را به طور مؤثری کنترل کند و بنابراین ممکن است از نظارت مؤثر جلوگیری به عمل آید. اگر دوگانگی از نظارت موثر ممانعت به عمل آید، ممکن است با استفاده بیشتر از اقلام تعهدی غیرعادی ارتباط پیدا کند(احمدوند، ۱۳۸۵).
چانگ و سان[۴۹](۲۰۰۸)، بر این عقیده اند که پس از رسوایی های مالی، سرمایه گذاران به این موضوع بیشتر توجه کردند که دوگانگی وظیفه مدیرعامل ممکن است وظیفه امانتداری هیات مدیره در نظارت بر گزارشگری مالی را به مخاطره اندازد. همچنین آنها عنوان می دارند، دوگانگی وظیفه مدیرعامل می تواند به طور بالقوه ریسک تصمیم گیرنده نهایی بودن مدیرعامل در زمینه گزارشگری مالی را افزایش دهد که در نتیجه ممکن است هزینه نظارت بر رفتار مدیریت سود را افزایش دهد(مارک و همکاران، ۱۹۸۸).
در گزارش کادبری توصیه شده که بین اعضاء هیات مدیره توازن قوا وجود داشته باشد تا هیچکس قادر به کنترل بی قید و شرط فرایند تصمیم گیری در شرکت نباشد. علاوه براین تقسیم مسئولیتها در سطح عالی شرکت، باید به روشنی مشخص شده باشد تا از توازن قوا و حدود اختیارات اعضاء هیات مدیره، اطمینان کافی حاصل شود. در گزارش مزبور قید شده است که اگر سمت های ریاست هیات مدیره و مدیرعامل بر عهده دو شخص مجزا نباشد، آنگاه یکی از اعضاء ارشد هیات مدیره باید اعلام کند که شخص مستقل کیست. پس از گزارش کادبری، در گزارش هیگز[۵۰](۲۰۰۳)، دوباره بر اهمیت تفکیک وظایف رئیس هیات مدیره و مدیرعامل در شرکتهای انگلیسی تأیید شده است. هیگز اعلام کرده که با توجه به توصیه های گزارش کادبری و تا زمان گزارش وی، در حدود ۹۰ درصد از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، وظایف هیات مدیره و مدیرعامل را از یکدیگر تفکیک کرده بودند. این امر تأثیر ماندگار گزارش کادبری را به شرکتهای انگلیسی، نشان داد. وظایف رئیس هیات مدیره و مدیرعامل، نباید بر عهده یک شخص واحد گذاشته شود(احمدوند، ۱۳۸۵).
بر اساس پژوهش های علمی انجام شده، تفکیک وظایف هیات مدیره و مدیر عامل، از جمله محرکهایی به شمار می آید که به دلیل اعطای استقبال بیشتر در تصمیم گیری، موجب کاهش مشکلات نمایندگی و بهبود عملکرد شرکت می شود. برخی از تحقیقات نیز نشان می دهد که تفکیک وظایف، واقعا موجب بهبود قابل ملاحظه ای در عملکرد شرکت شده است. البته، نتایج تا آن اندازه متقاعد کننده به شمار نمی آید که در عمل، شاهد تفکیک وظایف رؤسای هیات مدیره و مدیران عامل شرکت باشیم(مظلومی و رحمان سرشت، ۱۳۸۲).
فاما و جنسن(۱۹۸۳)، مراحل تصمیم گیری در سازمان را به چهار مرحله تقسیم کردند: راه اندازی، تصویب، اجرا و نظارت. آنها مرحله راه اندازی و اجر را تحت مدیریت تصمیم قرار دادند و مراحل تصویب و نظارت را تحت کنترل تصمیم قرار دادند. مدیریت تصمیم به وسیله مدیران هیات مدیره اتخاذ می شود که تحت رهبری مدیر عامل اجرایی هستند. کنترل تصمیم به وسیله مدیران هیات مدیره انجام می شود که تحت اداره رئیس هیات مدیره است. زمانی که مدیر اجرایی شرکت مدعی اصلی در شرکت نیست، کنترل تصمیم رکن مهم مراحل تصمیم خواهد شد. یک روش برای جداسازی مدیریت تصمیم و کنترل تصمیم، تفکیک وظایف مدیر عامل اجرایی و رئیس هیات مدیره است(سان مارتین رینا و همکاران[۵۱]، ۲۰۱۲).
دالتون و همکاران(۲۰۰۵)، ادعا کردند که منافع تفکیک وظایف مدیرعامل و رئیس هیات مدیره ممکن است با هزینه های مربوط به این جدایی خنثی شود. این هزینه شامل هزینه تقسیم اطلاعات بین مدیرعامل و رئیس هیات مدیره، انتقال اشتباه عملکرد ضعیف به دیگری می باشد(مویلر و اسپیتز، ۲۰۰۶).

  1. نفوذ مدیرعامل

اغلب توصیه کننده های رویه حاکمیتی، بر استقلال رئیس هیات مدیره تأکید می کنند. قانون گذاران حاکمیت شرکتی به این موضوع رسیده اند که مدیرعامل به عنوان منبعی از قدرت اجرایی بر هیات مدیره نفوذ دارد. نقش رئیس هیات مدیره، نظارت بر مدیرعامل می باشد. رئیس هیات مدیره قدرت کنترل دستور جلسات و هدایت جلسات هیات مدیره را دارد. اگر منافع مدیرعامل با منافع سهامداران متفاوت باشد، در این صورت نفوذ مدیرعامل مشکل ساز می گردد(احمدوند، ۱۳۸۵).
یرماک(۱۹۹۶)، نشان داد شرکتهایی که رئیس هیات مدیره مستقل(غیرموظف) دارند عملکرد بهتری نسبت به شرکتهای تحت نفوذ مدیرعامل دارند.
گل و لیونج[۵۲](۲۰۰۴)، معتقدند که نفوذ مدیرعامل، مدیریت تصمیم و کنترل تصمیم را ترکیب می کند که میتواند توانایی مدیریت را برای اعمال کنترل به تدریج تخریب کند. شواهد تجربی مؤید این دیدگاه هستند که نفوذ مدیرعامل به خاطر کاهش در نظارت مؤثر هیات مدیره بر کارکنان اجرایی احتمالاً منجر به رفتار فرصت طلبانه بیشتری شود(زینال عابدین و همکاران، ۲۰۰۹).

  1. مدت زمان تصدی مدیرعامل در هیات مدیره

در مورد دوره تصدی مدیرعامل، جنسن(۱۹۹۳) و هرمالین و ویزبچ[۵۳](۱۹۹۸) استدلال می کنند که مدیرعامل در جایگاهی است که ترکیب هیات مدیره را کنترل می کند و بنابراین توانایی نظارت توسط هیات مدیره را کاهش می دهد. یکی از راه های شناسایی این موضوع از طریق طول مدت خدمت او با عنوان مدیرعامل است. از آنجایی که در صورت افزایش تصدی مدیرعامل، جایگاه مدیرعامل ممکن است ثبات و قدرت بیشتری پیدا کند، لذا احتمال کمتری دارد که منافع سهامداران را دنبال کند. طول مدت تصدی مدیرعامل ممکن است اثربخش نقش نظارت منسوب به هیات مدیره را تحت تأثیر قرار دهد(حساس یگانه، ۱۳۸۴).
۸ –۲- حسابرسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]




قلم فقهی علاّمه فوق العادّه روان و پر محتواست. مباحث جدید و تازه ای که او در اوایل جوانی در مسایلی چون «عدم انحصار مخرج زکات به مواد نه گانه» و «طهارت اهل کتاب» و امثال آن در کتاب «منابع فقه» مطرح نموده، نویدبخش تحوّلات و تحقیقات عمیق تری برای آینده بود، امّا بعدها استاد بنا به اشتغال جدّی به مسایل دیگر دنبال آن ها را نگرفت و فقاهت در سطح عالی خود از فیض اندیشه های والایی محروم شد. نکته ی شایان ذکر، این که علاّمه در جستجوهای فقهی و یافته های جدید، با فقهای بزرگ نیز مذاکره می نمود و آن ها را نیز در جریان نظریات خود قرار می داد. به عنوان مثال در تحقیق معروف و سنّت شکنانه ی «عدم انحصار مخرج زکات به مواد نه گانه» علاّمه با آیت الله میر سیّد علی بهبهانی به همفکری و تبادل نظر می پرداخت. علاّمه می گوید: « امروز مخصوصاً با دگرگونی در برخورداری از مواد و سلطه ی بسیار شگفت انگیز صنعت بر همه ی مواد زندگی غلبه ی شهرنشینی به روستا نشینی ها، ۹ مادّه مزبور نمی تواند نیاز مندی های معیشت مردم را مرتفع سازد. با نظر به این مشکل اساسی بود که در سالیان گذشته اینجانب بحث مشروحی را از دیدگاه فقاهی در جمعی از فضلا مطرح نمودم. نتیجه ای که از بحث مشروح مساله ی فوق گرفته شد، این است که انحصار مخرج زکات به ماده، حکم به اقتضای مصالح معیشتی آن زمان بوده است. یعنی آن ۹ مادّه با مقدارهای معیّن برای تأمین معاش نیازمندان کفایت می کرد. دلایلی که برای اثبات این مدّعا به نظر رسید، با مرحوم میر سیّد علی بهبهانی نیز در شهر اصفهان مورد تحقیق قرار دادیم و آن مغفور له تصدیق فرمودند» (جعفری ، ۱۳۷۷، ج۲۰، ص۱۰۰).
عفور خوئینی می نویسد: «یکی از خصوصیات استاد ما علاّمه ی جعفری میزان آشنایی بالای وی به «قواعد فقهی» است که در مواقع گوناگون در استنباط احکام از آن ها بهره می جوید. به عبارت دیگر، علاوه بر تسلّط بالا بر قواعد فقهی، استفاده ی به جا و اصطلاحاً کاربردی کردن آن ها در موضوعات مورد سئوال و موارد مستحدثه، از ویژگی ها و امتیازات این فقیه فرزانه است. احصاء بیش از یکصد و ده قاعده ی مبتنی بر بناء عقلا در مبحث «فلسفه دین» حکایتی است از این واقعیّت» (فاضلی، ۱۳۷۸، ص۱۱۴).
با توجّه به اهمیّت فقه و دیدگاه های فقهی علاّمه ی جعفری، ابتدا به تعریف فقه و اهداف آن بپردازیم و سپس دیدگاه های فقهی استاد جعفری را مورد بررسی قرار دهیم.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

۴-۲)تعریف فقه و اهداف آن

فقه در لغت به معنای فهم است و علم فقه، علمی است که در مورد احکام و تکالیف شرعی عملی مردم گفت وگو می کند. به عبارت دیگر، فقه عبارت است از: علم به احکام شرعی فرعی از روی دلیل های تفصیلی آن ها. بنابراین، فقه مطلق دانستن احکام نیست، بلکه دانستن استدلالی احکام است؛ یعنی دانستن از روی ادلّه و وسایط در اثبات آن ها، نه وسایط در ثبوت (خوئینی، ۱۳۹۰، ص ۱۶۲).
در تعریف مطهری :«فقه به معنی فنّ استنباط و استخراج و تطبیق اصول و کلّیات بر جزئیات است» (مطهری، ۱۳۷۹، ص۲۸).
از آن جا که هدف از قانونگذاری خداوند متّعال، سامان بخشیدن به زندگی مادّی و معنوی انسان ها می باشد، فقیه تلاش می کند مدلول و معنای واقعی خطابات را که کاشف و حاکی از احکام الهی هستند، به درستی دریابد و بتواند در مقام عمل، عینیت بخش دریافت و ارائه احکامی گردد که آن احکام دایرمدار مصالح و مفاسد واقعی و نفس الامری هستند.
فقیه با بهره جستن از ملکه ی اجتهاد، به دنبال آن است که حکم فعل مکلّف را از ادلّه ی تفصیلی استنباط کند؛ تا پاسخگوی همه ی نیازمندی های تکلیفی انسان در زمینه های زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در دنیا و زمینه ساز سعادت او در آخرت باشد(حکیمی، ۱۳۸۸، ص ۲۹۰).
تامین عدالت اجتماعی که فلسفه بعثت انبیاء الهی و ارسال کتب آسمانی است و پیوند دادن آن با اصلاح، تربیت و تزکیّه فرد و اجتماع، هدف فقه است که فقیه عمر خویش را در پی تحقّق آن می گذارد. و در این راه مصلحت های اجتماعی و فردی همواره مدّنظر فقیهان بوده و به قول امام محمّد غزالی مصالح پنج گانه :
۱) مصلحت دین ۲) مصلحت نفس ۳) مصلحت عقل ۴) مصلحت ناموس ۵) مصلحت مال در سراسر فقه نمود و بروز داشته و همه ی احکام و مقرّرات فقه، ضامن حفظ و بقای این مصلحت هاست( فیض، ۱۳۸۹، ص ۱۸).
این نکته به روشنی قابل درک است که علم فقه پس از معرفت خدای تعالی شریف ترین و برترین علوم است؛ زیرا رابطه ی علم فقه نسبت به اعمال و رفتار مردم، از هر علم دیگری بیش تر و نیرومندتر است. چون به وسیله ی علم فقه است که اوامر و نواهی خدای تعالی شناخته و امتثال می شوند.
و نیز آن چه به وسیله ی فقه دانسته می شود یعنی احکام و قوانین الهی، پس از معرفت خداوند برترین معلومات است. و در عین حال این فقه است که امور زندگی مردم را سامان بخشیده و مایه ی کمال و پیشرفت نوع انسان می گردد. ( برای اهل تحقیق روشن است که فقهاء با تحمّل زحمات طاقت فرسای خویش در طول تاریخ توانستند این میراث گران بها را به سلامت به دست ما برسانند. امام خمینی(قده) در این باره می فرمایند:«اگر فقهای عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومی به عنوان علم قرآن و اسلام و اهل بیت به خورد توده ها داده بودند» (موسوی خمینی، ۱۳۶۸، ج ۲، ص ۸۹).
وهم ایشان در جای دیگر می فرماید: «هر کسی کم وبیش از فقه تنها که یکی از علوم اجتهاد است، با خبر باشد می داند که مثل یک دریای بی پایانی می ماند که احاطه به کلّیات آن پس از چهل سال زحمت شبانه روزی نمی توان پیدا کرد. شما یک کتاب کم حجم کوچک فقط می بینید به نام عروه الوثقی یا وسیله و دیگر نمی دانید این با چه زحمت های طاقت فرسا و خون دلها تهیه شده و در دسترس توده ها گذاشته شده، این نتیجه ی شصت، هفتاد سال عمر یک فقیه است (موسوی خمینی، ۱۳۷۰، ص۱۲۸).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۴-۳)اهمّیت فقه در زمان پیامبر

مسلمانان در عصر پیامبر، در مسایل شرعی خویش، مانند طهارت، نماز، روزه، حج و غیره، به آن بزرگوار مراجعه کرده و احکام شرعی را فرا می گرفتند. در آن زمان، هیچ گاه به معنای امروزی آن، اجتهاد مرسوم نبود؛ یعنی استنباط احکام شرعی از ادلّه ی تفصیلی آن. به عبارت دیگر، مسلمانان مستقیماً با منبع وحی در ارتباط بودند و به اجتهاد و استنباط احساس نمی کردند.
از سوی دیگر، هیچ دلیل و شاهدی وجود ندارد که خود پیامبر اکرم(ص)، اجتهاد نموده باشند. آن حضرت در برخی مسایلی که از او پرسیده می شد، منتظر وحی و پیام آسمانی می شد و هیچ گاه از طریق اجتهاد، به پاسخ مسایل شرعی نمی پرداخت. البته باید ذکر کرد بى تردید, فقه قرآنى در زمان پیامبر, شکل گرفت. همزمان با نزول هرآیه از (آیات الاحکام), پیامبر بر اساس مسؤولیت ویژه اى که داشت, به توضیح و تفسیر آن مى پرداخت و پرسشها را پاسخ مى گفت وابهامات را برطرف مى ساخت. بدین گونه پیامبر, بنیاد پیراسته ی تشریع را در اختیار جامعه ی آن روز قرار مى داد و اساس مستحکمى را براى بناى وسیع و گسترده ی شریعت اسلامى در دیگر روزگاران, به وجود مى آورد (سجادی، ۱۳۷۴، ص ۲۳).
آری، وقتی پیامبر اکرم (ص) رحلت فرمود، دو شیء گران بها را میان امّت نهاد تا مرجع آنان در هنگام اختلاف ها باشد: « اِنّی تارکٌ فیکم ما اِن تَمَسَکتُم بِه لَن تَضِلّوا بَعدی، اَحَدهما اَعظَمُ مِن الآخر: کتابُ اللّهِ حَبلٌ مَمدودٌ مِنَ السَّماءِ اِلَی الاَرضِ، وَ عِترتی اَهلِ بَیتی، وَ لَن یَفتَرِقا حَتی یَردا عَلی الحَوض، فَانظُروا کَیفَ تَحْلُفونی فیهما»؛۵ من چیزی را میان شما می گذارم که اگر به آن تمسک نمایید، بعد از من گمراه نمی شوید. یکی از آن ها از دیگری بزرگ تر است. کتاب خدا، که ریسمانی از آسمان به سوی زمین است، و عترت من که اهل بیت من هستند. این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند. پس بنگرید چگونه بعد از من با آن دو رفتار می کنید) کریمی نیا، ۱۳۸۴، ص ۴۴).
امّت اسلامی از این دستور پیامبر اکرم(ص) سرپیچی کردند که اوّلین مسئله، قضیه خلافت و جانشینی آن بزرگوار است و از این طریق مکاتب و مذاهب فقهی متعدّدی به وجود آمد و بیش تر مسلمانان از پیروی از مکتب اهل بیت(علیهم السلام)، که ادامه دهنده ی خط پیامبر اکرم(ص) بودند، بازماندند.
گروهی گمان کرده اند که فقه امامیّه در سده های بعد از عهد پیامبر عظیم الشّان اسلام(ص) تدوین و تکمیل شده است این امری است که خاورشناسان به عمد یا جهل آن را در میان مسلمانان رواج داده اند، اینان می خواهند این گونه القا کنند که شیعه اعتنای چندانی به سنّت نداشته و فقه خویش را عمدتا از زمان صادقین ( ع) به بعد تدوین کرده است و از آن جا که در نقل سنّت نبوی مجعولات زیادی را قایل است، لذا پیوستگی خویش را به صدر اسلام از دست داده است. بویژه آن که منکر عصمت برای جمیع صحابه بوده، و چه بسا طعن را نسبت به بعضی از صحابه نیز جایز می داند. ایشان در این راستا به گفتارهایی از بعضی کتب اهل قلم امامیّه، خصوصا از دوران صفویه استناد می جویند و همین امر را باب جدایی شیعه از دیگر مذاهب اسلامی معرّفی می کنند. در حالی که قضیّه درست بر خلاف این مطلب است زیرا تفکّر شیعی چه در اصول و چه در فروع و چه در اخلاقیات یک رابطه ی انفکاک ناپذیر با سنّت نبوی دارد. تاریخ فقه اسلامی دارای دو دوره است: ۱ )دوره ی تشریع و قانونگذاری. ۲) دوره ی تفریع و بیان فروع و تطبیق قانون بر موارد؛ نه آن گونه که مستشرقین چون پطروفسکی[۸] می گوید:
در آغاز کار، در جماعت اسلامی، فقط قرآن مبنا و منبع تعلیمات دینی و در عین حال حقوقی بوده، ولی چیزی نگذشت که در دوران فتوحات بزرگ اعراب این منبع کفایت نیازمندی هارا نداد، و سرچشمه ی دیگری یعنی سنّت نیز به موازات آن محلّی را اشغال کرد.. . اعراب در سرزمینهای یاد شده با مسایل و نیازمندی هایی رو به رو شدند که قرآن به آن ها پاسخی نمی داد (حکیمی، ۱۳۸۸، ص ۲۹۰).
همانگونه که تدوین فقه از همان دور اوّل تشریع یعنی زمان پیامبر(ص) آغاز شد، امهات تشریع اسلامی نیز در همان زمان شکل گرفت. زیرا همانگونه که علی(ع) یار اوّلین پیامبر و مصاحب همیشگی و رازدار امین او بی انقطاع احکام و معارف اسلامی را از پیامبراکرم(ص) فرا می گرفت اصحاب او نیز در ثبت و ضبط احکام سعی بلیغ و وافری نمودند. از میان اصحاب ایشان علی بن ابی رافع که از خواصّ علی(ع) و از فقیهان شیعه درصدر اوّل بود، به تدوین فقه دست زده است. وی کتابی را در ابواب فقه، احکام وضو، نماز و دیگر ابواب نوشت. (صدر، ۱۳۸۳، ص ۲۹۸ ).
از طرفی بخش عمده ای از روایات ائمّه ی معصومین (ع) به استناد احادیثی است که از پدران خویش شنیده و در نهایت به رسول اکرم(ص) می رسد. چنان که شهید ثانی در خاتمه ی کتاب منیه المرید از دو تن از اصحاب امام صادق(ع) یعنی هشام بن سالم و حماد بن عثمان نقل می کند که از حضرت صادق(ع) شنیدیم که می فرمود: «سخن من سخن پدرم (امام محمّد باقر) است. و سخن پدرم سخن جدّم (امام زین العابدین)، و سخن جدّم سخن حسین است، و سخن حسین سخن حسن است، و سخن حسن سخن امیرالمومنین است، و سخن امیرالمومنین سخن پیامبر خداست و سخن پیامبر گفته ی خدای عزّوجل است»( به نقل از خوئینی، ۱۳۸۸، ص ۱۰).
این حدیث گویای این نکته است که احادیث ائمّه(ع) احادیث نبوی بوده، و آن نیز به استناد آیه ی شریفه ی « ماینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی » ( سوره نجم آیه ۲)سخن خداوند می باشد.
این روایت را می توان بر این مطلب نیز حمل کرد که سخ
ن ائمّه(ع) در راستای سخن پیامبر(ص) و سخن خداوند می باشد و لذا دارای همان حجّیت قول پیامبر است. در این باره محمود شهابی می گوید: محتاج به توضیح نیست که اصول کلّی احکام دین مقدس اسلام به طور کلّی، در زمان خود پیغمبر(ص) وضع و ابلاغ شده و هیچ حکمی بعد از رحلت آن حضرت وضع و تشریع نشده است. نهایت آن که برخی از احکام، در آن زمان به طور اصل کلّی، در لفّافه ی اجمال و لف می بوده و در دوره های بعد به مقام تفصیل و نشر درآمده، و فروع آن اصل کلّی مشروح گشته است. و بدین جهت در پاره ای از اخبار که از اهل بیت(ع) روایت شده، دیده می شود که به اصحاب خود دستور می داده اند که هرگاه حکم چیزی را از ایشان می شنوند، اصل و دلیل آن را از قرآن بخواهند( به نقل از خوئینی. پیشین).
چنان که روایت پیشین از حضرت باقر(ع) گواه این مطلب است روایت مشهور پیامبر اکرم(ص) در خطبه ی حجه الوداع، خود گویای این حقیقت روشن است؛ آن جا که می فرماید: «معاشر الناس ما من شئ یقربکم الی الجنه ویباعدکم عن النار الا امرتکم به، وما من شئ یقربکم الی النار و یباعدکم عن الجنه الا وقد نهیتکم عنه».
ای مردم هر چیز که شما را به بهشت نزدیک و از جهنّم دور کند، شما را به آن امر کردم، و هر چیزی که شما را به آتش نزدیک و از بهشت دور نماید، شما را از آن بازداشتم (به نقل از: شیخ انصاری، ۱۳۶۷، ص ۴۵).
گواه روشن دیگری بر ادعای قول امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه است، که می فرماید: «ترد علی احدهم القضیه فی حکم من الاحکام فیحکم فیها برایه، ثم ترد تلک القضیه بعینها علی غیره فیحکم فیها بخلاف قوله، ثم یجتمع القضاه بذلک عند الامّام الذی استقضاهم، فیصوب آرائهم جمیعا والههم واحد و نبیهم واحد و کتابهم واحد. افامرهم الله سبحانه بالاختلاف فاطاعوه؟ ام نهاهم عنه فعصوه؟ ام انزل الله سبحانه دینا ناقصا فاستعان بهم علی اتمامه؟ ام کانوا شرکاء له فلهم ان یقولوا و علیه ان یرضی؟ ام انزل الله سبحانه دینا تامّا فقصر الرسول(ص) من تبلیغه وارائه؟ والله سبحانه یقول:« ما فرطنا فی الکتاب من شئ » و فیه بیان لکل شئ و ذکر ان الکتاب یصدق بعضه بعضا و انه لااختلاف فیه فقال سبحانه:« ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» وان القرآن ظاهره انیق وباطنه عمیق لاتفنی عجائبه ولاتنقضی غرائبه ولاتکشف الظلمات الا به» ( نهج البلاغه، خطبه ۱۸، ص۱۰۸).
به یکی از آن ها (قضات) قضیّه ی (مشکلی) در مورد حکمی از احکام می رسد و او به رای خویش درباره ی آن داوری می کند، سپس درست همان قضیّه به دیگری می رسد و درباره ی آن، خلاف گفته ی قاضی نخست حکم می کند. آن گاه داوران به این حکم نزد پیشوایی که از آن ها داوری خواسته جمع می شوند و او هم آرای همه ی آن ها را صواب می شمارد، با آن که خدای آن ها یکی، پیامبرشان یکی و کتابشان هم یکی است. آیا خداوند سبحان به آن ها دستور داده است و آن ها هم اطاعتش کرده اند، یا آن ها را از اختلاف نهی کرده و نافرمانیش نموده اند؟ یا خداوند دین ناقصی فرو فرستاده و از آن ها در کامل کردن آن یاری جسته است؟ یا این ها شریک وی بوده اند و حق دارند که بگویند و او هم ناگزیر است ( به حرف آن ها) راضی باشد؟ و یا خداوند دین کاملی فرو فرستاده و رسول( ص) در تبلیغ و رسانیدن آن کوتاهی کرده است؟ با آن که خداوند سبحان می فرماید: ما در کتاب (قرآن) چیزی را فروگذار نکردیم و در قرآن بیان هر چیز هست و ذکر فرموده که بخشی از قرآن بخش دیگر را تصدیق می کند و هیچ اختلافی در آن نیست و نیز فرمود:« اگر قرآن از نزد غیر خدا می بود، اختلاف فراوان در آن می یافتند. » و قرآن ظاهرش زیبا و باطنش عمیق (وبی پایان) است. عجایب آن تمام نمی شود و غرایبش به پایان نمی رسد و تاریکی ها جز با آن زدوده نمی شود.
در روایت دیگر که شیخ صدوق (ره) نقل می کند، روزی از امام رضا(ع) سوال شد وظیفه ی فقیه در تعارض روایاتی که از پیامبر و امامان معصوم(ع) رسیده چیست؟ امام فرمود:« ان الله احل حلالا وحرم حراما و فرض فرائض، فما جاء فی تحلیل ما حرم الله او تحریم ما احلّ الله او رفع فریضه فی کتاب الله رسمها قائم بلانسخ ذلک فذلک شئ لایسمع الاخذ به لان رسول الله(ص) لم یکن لیحرم ما احل الله ولا لیحلل ما حرم الله وفرائض الله واحکامه و کان فی ذلک کله متبعا مسلما مویدا عن الله عزوجل وذلک قول الله ان اتبع الا مایوحی الی فکان متبعا مودیا عن الله، امر به من تبلیغ الرساله» ( شیخ صدوق، ۱۳۶۳، ج ۲، ص ۲۰).
همانا خداوند حلالی را حلال و حرامی را حرام و واجباتی را واجب فرمود. بنابراین آن چه در حلال شمردن حرام خداوند، یا حرام شمردن حلال خدا، یا برداشتن واجبی در کتاب خداوند که تلاوت و کتابت آن برقرار است و نسخ نشده است ، آمده باشد؛ چیزی است که جای پذیرفتن آن نیست. زیرا پیامبر خدا (ص) چنین نبود که چیزی را که خداوند حلال کرده، حرام کند و چیزی را که خداوند حرام کرده حلال نماید و واجبات خدا و احکام او را تغییر دهد، بلکه در تمام این ها تابع و تسلیم و تایید شده از سوی خداوند عزّوجل بود. و این همان سخن خداوند است که « من جز آن چه بر من وحی می شود پیروی نمی کنم. » بنابراین تابع (دستور خداوند) بود و همان تبلیغ رسالتی را که به آن مامور بود، از سوی خدا به مردم رسانید.
از دلایل دیگری که در میان احادیث ما به روشنی وجود دارد، و از آن می توان استفاده کرد که روایات ائمّه(ع) از زبان پیامبر(ص) صادر شده است. وجود کتاب های حدیث حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (ع) است، که تعداد قابل توجّهی از احادیث ما را بدان کتب مربوط می سازد. و ا
ین خود پیش بینی شخص پیامبر(ص) در حیات خویش است که سنّت خویش را از این طریق به اولاد صالح و معصوم خویش رسانده است.
از حضرت علی (ع) منقول است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: « یا علی! اکتب ما املی علیک، قلت: یا رسول الله اتخاف علی النسیان؟ قال: لاوقد دعوت الله ان یجعلک حافظا ولکن اکتب لشرکائک الائمه من ولدک» ( شیخ طوسی، ۱۳۸۴، ج ۲، ص ۵۶).
از کتب دیگری که نزد ائمه ی اهل بیت(ع) وجود داشته است، مصحف فاطمه (ع) بوده است، که ائمّه ی ما می فرمودند: «در مصحف مادرمان فاطمه، همه ی حدود و دیات حتّی ارش خدشه ای که بر بدن کسی ایجاد شود، آمده است» (شیخ کلینی، ۱۴۰ق، ص ۲۴).
به هر حال همان طور که امام راحل(ره)بیان کردند:« تردیدی نیست که حوزه های علمیّه و علمای متعّهد در طول تاریخ اسلام و تشیّع، مهم ترین پایگاه اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجروی ها بوده اند. علمای بزرگ اسلام در همه ی عمر خود کوشیده اند تا مسایل حلال و حرام الهی را بدون دخل و تصرّف ترویج کنند» (موسوی خمینی، ۱۳۲۳، ص ۲۵۹).

۴-۴)فقه در اهل سنّت

اهل سنّت پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) نیازمند استنباط و اجتهاد شدند تا در پرتو آن بتوانند احکام موضوعات جدید و مسایل جدید را بیابند. از آن جایی که بلاد اسلامی توسعه یافت و جمع کثیری به دین اسلام گرویدند؛ گسترش ارتباطات مسلمانان با یکدیگر و نیز با غیر مسلمانان از یک سو و نیز توسعه و رونق زندگی اجتماعی آنان، مسایل جدیدی را پدید آورد که می بایست برای آن ها پاسخی داشته باشند. از آن جا که منبع وحی با رحلت پیامبر اسلام(ص) قطع شده بود، استنباط و اجتهاد بر اساس کتاب و سنّت پایه ریزی شد. استناد به رأی در این دوره در مواردی که نصّ خاصّی از آیات و احادث وجود نداشت، جای هیچ گونه شک و تردید نیست (مبلغی و حسنی، ۱۳۸۶ ص ۶۹ ).
برای مثال، شریح از سوی عمر به منصب قضا منصوب شد و در شهر کوفه به قضاوت و داوری پرداخت. عمر در نامه ای به وی گفت: «أنُظر ما یَتَبَیَّنُ لَک فی کتابِ اللهِ فَلا تَسأَل عَنه أحداً و ما لم یَتَبَیَّن لک فَاتّبع فیه سُنّهَ رسولِ اللّه(ص) و ما لم یتبیَّن لکَ فی السُّنّهِ فَاجتَهِد فیه برأیک» به آن چه از کتاب خدا برای تو روشن شده است توجّه کن، پس از هیچ کس سؤال نکن و اگر از کتاب خدا چیزی برایت روشن نشد، پس از سنّت رسول خدا(ص) تبعیت کن و اگر در سنّت چیزی وجود نداشت، پس بر اساس رأی خودت اجتهاد کن. بنابراین، اهل سنّت پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) به اجتهاد بر اساس کتاب و سنّت و نیز «رأی» روی آوردند (گرجی، ۱۳۷۵، ص۵۰).
مراد از رأی آن است که هر گاه اهل سنّت از کتاب و سنّت، دلیل نصّ یا ظاهری نیابند، بر مبنای آن چه شارع مقدس معیّن کرده است و با رعایت اهداف و مقاصد کلّی شرع فتوا می دهند. در این حالت، رأی شامل قیاس، مصالح مرسله و مانند آن می شود. شیعیان پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)به امامان معصوم(ع)روی آوردند و در مسایل و موضوعات جدید از آنان کسب تکلیف کردند.
دوره های تحوّل فقه اهل سنّت عبارتند از:

۴-۴-۱) دوره اوّل عصر صحابه

صحابه که جمع صاحب است، کسانی هستند که با گرویدن به دین اسلام، به طور مستقیم از خود پیامبر اکرم(ص)کم یا زیاد مسایلی را آموخته اند. این عصر از سال یازدهم تا حدود پایان قرن اوّل هجرت را شامل می شود. مهم ترین فقهای این دوره از نظر اهل سنّت عبارتند از: ابوبکر أبی قحّافه، عمر بن خطّاب، عثمان بن عَفّان، علی ابن ابی طالب(ع)، معاذبن جیل، سلمان فارسی، عبدالله بن مسعود، ابوموسی اشعری، اُبَی بن کعب، زید بن ثابت.
نقش دوره ی صحابه در تاریخ فقه:
الف) جمع قرآن: اهل سنّت به استناد پاره ای از احادیث، جمع قرآن را از وقایع این عصر می دانند و بر این عقیده اند که قرآن در زمان پیامبر(ص) به تدریج نازل می شد و پیامبر نیز آن ها را به صورت تدریجی به مردم تبلیغ می فرمود و مردم برخی از آن ها را حفظ می کردند و گروهی از جمله کُتّاب وحی آن ها را می نوشتند و پیامبر اکرم(ص)ترتیب آیات را از لحاظ سوره و آیه به آگاهی آنان می رساند، ولی تا زمانی که آن حضرت حیات داشتند کسی به جمع این صفحات و تبدیل آن ها به یک مصحف اقدام نکرد. در زمان عثمان یک نسخه ی کامل از قرآن مجید فراهم شد و از روی آن چند نسخه استنساخ نموده و به شهرهای مهم اسلامی گسیل شد و عثمان دستور داد هر نسخه ی دیگر را، خواه کامل یا ناقص، بسوزانند. به اعتقاد مرحوم آیت اللّه خوئی سخن فوق نادرست است. به اعتقاد ایشان و بر اساس روایات، جمع قرآن در زمان خود پیامبر(ص)انجام شده است و به علاوه، با حدیث ثقلین که از طریق فریقین نقل شده منافات دارد؛ چه در آن قرآن به لفظ «کتاب» تعبیر شده است. هم چنین در قرآن هم از خود قرآن به «کتاب» تعبیر شده است: (ذَلِکَ الکِتابُ لاَ رَیب فیهِ)(بقره، آیه۲) به علاوه تحدّی قرآن به یک سوره و یا ده سوره و مانند خود قرآن، دلیلی است بر اینکه سور قرآنی از آغاز از هم متمایز بوده، به گونه ای که حتّی بین مشرکان و اهل کتاب هم انتشار داشته است) پیشین).
ب)محدودیت نقل حدیثدر دوره ی خلفای راشدین و حتّی پس از آن، مردم از نقل احادیث پیامبر اکرم(ص) منع شدند. این عمل در پوشش حفظ کلام الله مجید انجام می شد (‏دورانت، ۱۳۷۸، ج۷، ص ۳۶).
ج) بنیان ادلّه ی اربعه: در این دوره بنیان ادلّه ی اربعه (کتاب، سنّت، اجماع و رأی) برای استنباط احکام نهاده شد. اگر حکم مسئله ای را از کتاب و سنّت به دست می آوردند به آن عمل می کردند، در غیر این صورت به استشاره (اجماع) و یا «رأی» مفتی مراجعه می کردند.

۴-۴-۲) دوره ی دوّم عصر تابعان:

این دوره، گرچه به اعتباری از اواخر قرن نخست هجرت شروع می گردد، ولی به دلیل تداخل زمان صغار صحابه با کبار تابعان، از سال چهل و یکم آغاز می شود و تا زمان ظهور پیشوایان مذاهب فقهی، یعنی همان اوایل قرن دوّم ادامه می یابد. در این دوره، به تدریج موانع نقل حدیث برطرف شد و صحابه و کبار تابعان طبق روایاتی که بلاواسطه و یا مع الواسطه از پیامبر(ص) شنیده بودند، به مسایل مطرح شده پاسخ می گفتند. برخی فقهای این دوره از نظر اهل سنّت از این قرارند: اُمّ المؤمنین عایشه ، عبدالله بن عمر، عروه بن زبین، عبدالله بن عباس، شریح قاضی، اَنَس بن مالک، عمر بن عبدالعزیز.

۴-۴-۳)دوره ی سوّم عصر پیشوایان مذاهب

این عصر از اوایل قرن دوّم آغاز می شود و تا نیمه ی قرن چهارم، که پیشوایان بزرگ فقه و اجتهاد ظاهر می شوند، ادامه می یابد. در این دوره مذاهب چهارگانه ی اهل سنّت (حنفیه، مالکیه، شافعیه و حنبلیه) شکل گرفتند. تمدّن اسلام نیز در شهرهای بزرگ مانند بغداد، قرطبه در اندلس، قیروان در آفریقا، فسطاط در مصر، دمشق، کوفه، بصره، مرو و نیشابور گسترش یافت و بدون شک این گستردگی در بارور شدن فقه تأثیری چشمگیر داشت. به دستور خلیفه ی اموی، عمربن عبدالعزیز، سنّت و حدیث تدوین شد و علم اصول فقه اهل سنّت به وسیله ی امّام شافعی تدوین گردید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:46:00 ب.ظ ]