کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



ضمانت از اجرای قرارداد این است که فرد یا افرادی اجرای قرارداد را در برابر طلبکاران اکثریت ضمانت کنند که در این مورد ماده ۴۹۵ ق.ت مقرر داشته : «در صورتی که اجرای تمام یا قسمتی از قرارداد را یک یا چند نفر ضمانت کرده باشند، طلبکارها می توانند اجرای تمام یا قسمتی از قرارداد را که ضامن دارد از او بخواهند و در مورد اخیر آن قسمت… »
منظور از ضامن دراینجا کسانی هستند که پس از انعقاد قرارداد ارفاقی، اجرای صحیح و منظم آن را در برابر طلبکاران موافق تضمین می نمایند که چنانچه تاجر نتواند یا نخواهد که به تعهدات ناشی از قرارداد خود عمل بنماید و از مفاد و شروط آن تخلف نماید طلبکاران حق دارند که مطابق قرارداد ضمانت، به ضامن یا ضامنهای ذیربط مراجعه نمایند و اجرای قرارداد ارفاقی را از آنها بخواهند.
واضح است اگر قرارداد ارفاقی منحل گردد مسئولیت این دسته از اشخاص منتفی می گردد همچنین با اجرای تمام و کمال قرارداد تعهد ضامن ها زایل و ساقط می گردد.
اگر در قرارداد ارفاقی به ورشکسته مهلتی داده شود یا در قسمتی از بدهی های او تغییراتی داده شود در مسئولیت ضامن ها مؤثر واقع می شود چون هر فرعی از اصل خود متابعت می کند.[۶۳]

گفتار سوم : قائم مقام طرفین قرارداد

قائم مقام کیست ؟ کسی که به جانشینی دیگری حقوق و تکالیفی پیدا می کند خواه برای اجرای هدف او کار کند مانند نماینده تجاری (ماده۴۰۱ و ۳۹۵ قانون تجارت) یا برای اجرای هدف خود مانند وارث نسبت به ترکه و خریدار نسبت به مبیع پس از بیع. فرقی نمی کند که قائم مقام و کسی که دارای قائم مقام شده هردو زنده و در حال حیات باشند ( مانند نمایندگی تجارتی و انتقال ارادی از قبل وی ) یا فقط قائم مقام زنده باشد ( مانند وارث ). عنصر مشخص قائم مقام و نماینده این است که نزدیکی قائم مقام (از حیث کثرت حقوق و قلت تکالیف ) و کسی که دارای قائم مقام شده بیشتر است از نماینده. بهمین جهت ولی قائم مقام محسوب است، ولی قیم فقط نماینده است و عنوان قائم مقامی ندارد. معذالک همانطوری که در اصطلاح نماینده گفته شد، نماینده وقائم مقام گاه در شخص واحد جمع می شوند و مقنن ایران در استعمال این دو اصطلاح چندان دقیق نشده است.[۶۴]
افرادی که می توانند در بحث ما به عنوان قائم مقام مطرح شوند دو گروه هستند : ورّاث و طلبکاران طرفین قرارداد که هریک را توضیح می دهیم.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

بند اول : وراث

وراث مورد بحث ما خود دو دسته اند که در ادامه وضعیت آنها را توضیح می دهیم.
۱ ) ورثه تاجر : از آنجاییکه قرارداد ارفاقی پیشگیرانه از جمله عقود قائم به شخص می باشد لذا پس از فوت تاجری که با او قرارداد ارفاقی منعقد شده است ورثه او نمی توانند نقش او را در اجرای قرارداد ایفا کرده و جای او را بگیرند بنابراین برای ورثه او هیچ گونه حقی در خصوص ادامه دادن قرارداد ارفاقی متصور نیست.
۲ ) ورثه امضاء کنندگان قرارداد ارفاقی : اینها تمامی حقوقی که مورثشان با انعقاد قرارداد ارفاقی دارا شده است را به ارث خواهند برد و آنچه که از قرارداد حاصل می شود به میزان سهم مورثشان از طریق ارث به آنها می رسد و آنها هم در مقابل، هر نوع تخفیفاتی که مورثشان برای تاجر قائل شده است حق مطالبه آن تخفیفات را ندارند مگر اینکه قرارداد ارفاقی فسخ یا ابطال شود که به محض فسخ یا ابطال همه حقوقی را که از این راه به دست می آید دارا خواهند شد.

بند دوم : طلبکاران طرفین قرارداد

دیّان طرفین قرارداد نیز به دو دسته تقسیم می شوند که در ادامه آنها را توضیح می دهیم.
۱)طلبکاران تاجر : طلبکاران تاجر دو گروهند : گروه اول گروهی هستند که قرارداد را امضاء کرده اند اینها ضمن اینکه باید به قرارداد پایبند باشند از مزایای قرارداد هم استفاده می کنند. گروه دوم کسانیکه قرارداد را امضاء نکرده اند اینها هم قبلاً گفته شد که به میزان طلب خود از دارایی تاجر سهم می برند و آنچه که باقی می ماند پس تأدیه تمام طلب گروه اول خواهد بود.
۲)طلبکاران امضاء کنندگان قرارداد : در اینکه بتوانیم این گروه را قائم مقام فرض کنیم جای تأمل وجود دارد چون اگر امضاء کنندگان اموال دیگری برای ادای دین شان نداشته باشند فقط ممکن است اینها بتوانند از سود حاصل از اجرای قرارداد بخشی از طلب خود را استیفاء کنند.

فصل سوم

 

انحلال قرارداد ارفاقی

 

پیشگیرانه و آثار آن

همانطور که می دانیم قرارداد ارفاقی پیشگیرانه از لحاظ ماهیت یک عمل حقوقی طرفینی و عقد می باشد پس این قرارداد نیز باید مطابق قواعد عمومی قراردادها ایجاد گردیده و مطابق همان قواعد هم انحلال یابد. منظور از انحلال این است که قبل از اینکه مفاد قرارداد ارفاقی پیشگیرانه به طور کامل اجرا شود این تأسیس حقوقی از بین برود.
قانون تجارت با تبعیت از سرچشمه خود یعنی قانون تجارت فرانسه موارد سقوط این قرارداد را تحت سه عنوان فسخ، بطلان، و حدوث ورشکستگی جدید ( مواد ۴۹۲ و ۴۹۴ و ۵۰۳ ق.ت )، بررسی می نماید که در لایحه جدید نیز همان رویه البته با تغییر اصطلاح ورشکستگی جدید به اعلام توقف دوباره تاجر اتخاذ گردیده است.(مواد ۱۰۵۱ و ۱۰۵۲ و ۱۰۶۰ ).
هرچند قانونگذار در لایحه جدید به منظور نزدیک شدن به قواعد عمومی قراردادها از اصطلاح فسخ و ابطال استفاده کرده است اما باید گفت : آثار انحلال این قرارداد با قواعد عمومی، مطابقت ندارد. در مورد توقف دوباره نیز قانونگذار اشاره ای به سرنوشت قرارداد ارفاقی پیشگیرانه نمی کند ( ماده ۱۰۶۰ لایحه ) ولی چون اجراء ماده ۱۰۵۸ ( اجرای اصول تصفیه اموال ) و قرارداد ارفاقی بطور همزمان ممکن نیست ناگزیر باید توقف دوباره تاجر را سبب انفساخ قانونی قرارداد ارفاقی پیشگیرانه بدانیم.
با توجه به تصریح قانونگذار راجع به موارد انحلال این قرارداد به نظر اکثر حقوقدانان، عدم بیان قانون دلالت بر آن دارد که وقوع حوادثی که صحت قرارداد یا ادامه اجرای آن را زیر سؤال می برد قابل ترتیب اثر نیست. بطور معمول انحلال قرارداد و بطلان آن به طور جداگانه مورد بحث قرار می گیرد.[۶۵] به طوریکه عقد باطل صورتی است که از آغاز نفوذ و اعتبار نداشته و به عبارت دیگر حالتی است که در آن اصلاً عقدی به وجود نیامده است. اما در انحلال قرارداد سبب یا اسبابی عقد موجود را به هم میزند و حکم دادگاه ناظر به وقوع این اسباب است بنابراین در صورت انحلال قرارداد ما با قراردادی مواجه هستیم که از لحظه تراضی تا زمان وقوع سبب انحلال، قراردادی نافذ بر رابطه حقوقی طرفین قرارداد بوده است.

مبحث اول : موارد انحلال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه

ما دراین مبحث موارد انحلال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه یعنی ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه، فسخ قرارداد ارفاقی پیشگیرانه، انفساخ و اقاله قرارداد ارفاقی پیشگیرانه را به ترتیب در سه گفتار مورد بررسی قرار می دهیم.

گفتار اول : ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه

همان طور که گفنه شد زمانی قرارداد ارفاقی پیشگیرانه توسط دادگاه تصدیق می شود که کلیه مقررات مربوطه رعایت شده باشد ( ماده ۱۰۴۳ لایحه جدید ). اگر متعاقباً کشف شود که این مقررات رعایت نشده اند عدم رعایت آنها می تواند از موجبات ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه باشد. همچنین در در صورتی که مراتب تصدیق قرارداد به طریق تقلب آمیز حاصل شده باشد، حسب تقاضای اشخاص ذینفع قابل ابطال خواهد بود ( ماده ۱۰۵۱ لایحه جدید ).

بند اول : مفهوم قابلیت ابطال

قابلیت ابطال از جمله مفاهیمی است که همراه با ترجمه قانون تجارت فرانسه وارد قواعد حقوق تجارت کشور ما گردیده است. بدین جهت با مفهوم بطلان در حقوق مدنی متفاوت و بیگانه است. در حقوق ما قرارداد یا باطل است یا قابل فسخ. در صورتیکه حکم بطلان قرارداد صادر شود از نظر حقوقی این قرارداد هیچ اثری به بار نمی آورد و حتی تراضی طرفین نیز آنرا تبدیل به قراردادی صحیح نخواهد کرد. همچنین قرارداد قابل فسخ را نباید با قرارداد قابل ابطال اشتباه کرد، قراردادی قابل فسخ است که تمام ارکان اساسی و شرایط لازم قانونی در آن جمع گردیده، اما قانونگذار بنا به مصالحی یا تراضی دو طرف آن را قابل فسخ بوسیله یکی از آنها یا هر دو و یا اشخاص ثالث قرار داده است. در حقوق فرانسه قابلیت ابطال ضمانت اجراء بطلان نسبی قرارداد می باشد. این ضمانت اجراء برای حمایت از حقوق اشخاص معینی است. این اشخاص که از اجراء قرارداد متضرر می گردند می توانند از دادگاه درخواست ابطال آن را بنمایند. بنابراین در صورتی که اشخاص ذینفع تقاضای ابطال نکنند درواقع آن را تنفیذ نموده اند. قرارداد قابل ابطال تا زمانی که حکم ابطال آن صادر نشده است دارای آثار حقوقی است.[۶۶]
درنظام حقوقی ما مقررات مربوط به قرارداد ارفاقی [ پیشگیرانه ] از جمله موارد استثنایی است که مفهوم قابلیت ابطال قرارداد را به اجراء در می آورد. بدین جهت ابطال این قرارداد نیاز به حکم دادگاه دارد و آثار قرارداد تا زمان صدور حکم ابطال بقوت خود باقی است. ملاحظات فوق موجب گردید، نویسندگان حقوق تجارت اصطلاح ابطال را بر باطل ترجیح دهند.[۶۷]
پس با این ترتیب بهتراست گفته شود چنین قراردادی قابل ابطال است نه باطل. زیرا بین دو کلمه باطل و قابل ابطال تفاوت زیادی وجود دارد و با توجه به این مورد می توان قبول کرد که اصطلاح قابل ابطال مناسب تر است.
برخی از استادان حقوق، معامله قابل ابطال را در شمار معاملات باطل آورده اند، جز اینکه بطلان معامله را نسبی می دانند و معتقدند : «قابلیت ابطال، ضمانت اجرای بطلان نسبی قرارداد است. بدین معنا که، هرگاه مبنای بطلان حمایت از حقوق اشخاص معینی باشد، قانونگذار سرنوشت عقد را به دست آنها می سپارد تا بتوانند ابطال آن را از دادگاه بخواهند و نهاد مزاحم زیانبار را از سر راه خود بردارند »[۶۸]
برداشت مذکور مبتنی بر سیستم حقوقی کشور فرانسه است ؛ زیرا در آن سیستم بطلان معاملات به دو قسم ذاتی و نسبی تقسیم می شود. در حقوق ایران این تقسیم بندی دیده نمی شود و معامله باطل به عقدی اطلاق می گردد که از ابتدای ایجاد، فاقد اثر بوده، با معدوم تفاوتی ندارد، حال آنکه معامله قابل ابطال جزء معاملات صحیح و تا هنگامی که ابطال نشده باشد دارای اثر حقوقی است. پس قراردادهای قابل ابطال هرچند قابل مقایسه با قراردادهای باطلند، ولی باطل شمرده نمی شوند و قبل از ابطال، در میان طرفین قرارداد و نسبت به اشخاص ثالث قابل استناد هستند.[۶۹]

بند دوم : اصل محدودیت موارد ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه

قرارداد ارفاقی عقد است و علی الاصول باید تابع قواعدی باشد که آن قواعد قدرت اجرائی آن را تضمین کنند. اما شرایط استثنائی انعقاد این قرارداد ضرورت اجراء برخی از قواعد خاص قراردادها را از بین می برد. به همین جهت حفظ نظم عمومی و منافع طلبکاران عادی قانونگذار را بر آن داشته است که قبل از اجراء قرارداد این توافق به تأیید و تصدیق دادگاه صالح برسد. بدین وسیله این قرارداد بر خلاف سایر قرارداد ها قبل از اجراء مورد کنترل و بازرسی قانونی قرار می گیرد و دادگاه با وسعت اختیاراتی که در این زمینه دارد بعد از احراز حصول تمام این شرایط و ارکان لازم برای انعقاد این قرارداد، حکم به تصدیق خواهد نمود. بنابراین با صدور حکم تصدیق اجراء قواعد بطلان قرارداد ها در مورد این قرارداد موضوعاً وحکماً منتفی است به عبارت دیگر صحت این قرارداد قبل از اینکه انکار گردد و مورد ادعای کسی باشد اثبات گردیده است.[۷۰]
حال این سؤال مطرح می شود که آیا سایر موارد ابطال مثل اکراه و اجبار در مورد قرارداد ارفاقی پیشگیرانه قابل اعمال هست یا نه ؟ در پاسخ به نظر می رسد با صدور حکم صحت قرارداد (تصدیق توسط دادگاه )، اصولاً بحث از ابطال آن بی معنی خواهد بود زیرا مفاد حکم مذکور مشمول قاعده اعتبار امر قضاوت شده خواهد بود. اما قانونگذار جانب احتیاط را رها نکرده و دعوای بطلان قرارداد ارفاقی پیشگیرانه را به طور محدود قابل استماع قرار داده است چنانکه قسمت اخیر ماده ۱۰۴۶ لایحه در این زمینه مقرر می نماید : « پس از تصدیق قرارداد ارفاقی، دعوای بطلان درباره آن قبول نمی شود…» بنابراین، اصولاً هیچ سبب دیگری بجز آنچه لایحه جدید به آن تصریح نموده است نمی تواند مستند ابطال این قرارداد باشد با تصدیق قرارداد تصور قانونگذار بر آن است که تمام شرایط اساسی قرارداد فراهم می گردد و عیوب و نواقص آن برطرف خواهد شد. با این فرض به نظر می رسد که سایر موارد ابطال قرارداد از جمله اشتباه و اکراه نسبت به قرارداد ارفاقی پیشگیرانه قابل اعمال نیست.

بند سوم : موارد ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه

چنانکه می بینیم موارد ابطال قرارداد ارفاقی [پیشگیرانه]، به طور خاص، بر خلاف سایر قراردادها به وسیله قانونگذار احصاء شده است و درخواست ابطال این قرارداد می بایست تحت یکی از عناوین مذکور در مواد ۱۰۴۶ و ۱۰۵۱ لایحه جدید انجام گیرد.
قرارداد ارفاقی [ پیشگیرانه ] در صورتی منعقد می شود که تاجر حسن نیت داشته باشد. به این جهت در مواردی که ثابت شود که تاجر از ابتدا سوء نیت داشته است، قرارداد ارفاقی باطل تلقی می شود. با ابطال قرارداد ارفاقی اثرات آن از بین می رود. چنانچه کسانی برای قرارداد ارفاقی ضمانت کرده باشند، ضمانت آنها به خودی خود ملغی می شود و اداره تصفیه دوباره اداره امور ورشکسته را بر عهده می گیرد. در موردی که تاجر پس از تصدیق قرارداد ارفاقی به عنوان ورشکستگی به تقلب مورد تعقیب قرار گیرد و در تحت توقیف قرار گیرد دادگاه و اداره تصفیه می توانند هر قسم وسایل تأمینیه را که مقتضی بدانند اتخاذ کنند.[۷۱]
بنابراین ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه به دلیل رعایت نکردن شرایط اساسی قراردادها نیست بلکه چون تاجر حسن نیت نداشته و در حقیقت قواعد اخلاقی را رعایت ننموده است با ابطال قرارداد از ارفاقی که به او شده محروم می گردد همچنین به هم خوردن حد نصاب های عددی و مبلغی لازم برای انعقاد قرارداد در اثر حیله تاجر باعث ابطال آن حتی پس از تصدیق خواهد شد. در نتیجه موارد قانونی ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه دو مورد بیشتر نیست که عبارتند از :
۱) محکومیت قطعی تاجر به ورشکستگی به تقلب پس از تصویب قرارداد در مجمع عمومی بستانکاران: با دقت درلایحه جدید (بند ۲ ماده ۱۰۳۵ ) در می یابیم ممنوعیت انعقاد قرارداد ارفاقی پیشگیرانه با تاجری که به ورشکستگی به تقلب محکوم شده از قواعد امری است بنابراین در چنین حالتی موافقت تمامی طلبکاران نیز نمی تواند مجوز انعقاد این قرارداد باشد. همانطور که از ماده ۱۲۰۶ لایحه جدید استنباط می کنیم مصادیق ورشکستگی به تقلب شامل این موارد است : الف ) در صورتی که تاجر دفاتر خود را از دسترس خارج نماید یا از بین ببرد ب ) هرگاه قسمتی از دارایی خود را مخفی کرده یا به طریق مواضعه و معاملات صوری یا به هر نحو دیگر از دسترس خارج کند.ج ) چنانچه خود را بوسیله اسناد یا صورت دارایی به میزانی که در حقیقت مدیون نیست مدیون قلمداد کند یا به طور متقلبانه اموال خود را در صورت دارایی بیشتر از قیمت واقعی ارزیابی نماید.
برای اینکه حکم ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه صادر شود لازم است ورشکستگی به تقلب بعد از تصویب قرارداد در مجمع عمومی بستانکاران کشف شده و حکم آن صادر گردد ماده ۱۰۵۳ لایحه جدیدید مقرر می دارد : « اگر تاجر پس از تصدیق قرارداد ارفاقی از بابت ورشکستگی به تقلب، تعقیب، توقیف، یا حبس شود، دادگاه می تواند هر قسم اقدامات تأمینی را که مقتضی می داند اتخاذ نماید ولی به محض صدور قرار منع تعقیب یا حکم تبرئه اقدامات مذکور مرتفع می شود ». چنانکه از ماده ۱۰۵۳ لایحه استنباط می کنیم : صرف اتهام ورشکستگی به تقلب مانع قرارداد ارفاقی نمی تواند باشد پس برای ابطال قرارداد برحسب این مورد دو فرض متصور است : فرض اول آنکه مدیون قبل از انعقاد قرارداد به اتهام ورشکستگی به تقلب تحت تعقیب بوده است و طلبکاران، با انعقاد قرارداد موافقت نموده اند. در حالیکه قبل از تصویب در مجمع عمومی بستانکاران، حکمی راجع به اتهام ورشکستگی به تقلب صادر نشده است. فرض دوم آنکه بعد از صدور حکم توقف کشف گردد. که در واقع تاجر می بایست محکوم به ورشکستگی به تقلب شده و به این جهت تحت تعقیب قرار گیرد .
در صورت صدور حکم محکومیت در هریک از فروض فوق قرارداد ارفاقی پیشگیرانه با تقاضای هریک از طلبکاران ابطال می گردد اما در صورتیکه ورشکستگی به تقلب بعد از تصدیق واقع شود مطابق قواعد تصفیه اموال رفتار خواهد شد.
در مورد انعقاد قرارداد ارفاقی درورشکستگی به تقصیر ماده ۱۰۳۹لایحه جدید مقرر می دارد : « اگر تاجر متوقف به ورشکستگی به تقصیر محکوم شود انعقاد قرارداد ارفاقی پیشگیرانه ممکن است، لکن در صورتی که تعقیب تاجر شروع شده باشد بستانکاران می توانند تا حصول نتیجه تعقیب و با رعایت مقررات ماده ( ۱۰۳۸ ) این قانون تصمیم گیری در مورد انعقاد قرارداد را به تأخیر اندازند. » همانطور که در صدر این ماده عنوان شده انعقاد قرارداد ارفاقی با ورشکسته به تقصیر ممکن است که این موضوع با اصل جدایی سرنوشت تاجر از سرنوشت بنگاه اقتصادی کاملاً مطابق می باشد.
۲)تقلب تاجر در تعیین میزان دارایی یا دیون : از آنجا که این مورد نیز نشان دهنده سوء نیت و عدم صلاحیت تاجر است لذا قانونگذار آن را موجب ابطال قرارداد ارفاقی می داند و در ماده ۱۰۴۶لایحه مقرر می دارد :« پس از تصدیق قرارداد ارفاقی، دعوای بطلان درباره آن قبول نمی شود مگر اینکه کشف شود در میزان دارایی یا مقدار دیون، تقلب به کار رفته و به مقدار واقعی قلمداد نشده است». مفهوم تقلب در میزان دارایی یا مقدار دیون آن است که تاجرمقداری از دارایی خود را پنهان نماید یا میزان دیون را بیش از مبلغ واقعی آن اعلام نماید. در نتیجه اگر دراین حالت قرارداد ابطال نگردد مقداری از اموال تاجر دور از دسترس طلبکاران قرار می گیرد و بنابراین سهم واقعی آنها پرداخت نخواهد شد اما با ابطال قرارداد، کلیه اموال تاجر آماده برای پرداخت بدهی های او خواهد بود.
تقلب در میزان دارایی باید قبل از تصدیق قرارداد انجام شده باشد وبعد از تصدیق کشف شود. بنابراین در صورتیکه مدیون بعد از تصدیق در میزان دارایی حیله و تقلبی انجام دهد نمی توان تحت این عنوان قرارداد را ابطال نمود مگر اینکه تحت عنوان محکومیت قطعی به ورشکستگی به تقلب قابل تعقیب باشد.
نکته قابل توجه این است که با اینکه مخفی نمودن قسمتی از اموال یا اغراق در دیون از موجبات صدور حکم ورشکستگی به تقلب می باشد اما قانونگذار در ماده ۱۰۴۶ضمانت اجراء چنین اعمال دسیسه آمیزی را فقط ابطال قرارداد دانسته است. اما این ضمانت اجراء (ابطال ) کافی نبوده و به منظور حفظ حقوق کسانی که حسن نیت به خرج داده و به تاجر ورشکسته برای ادامه کار وی کمک و ارفاق می نمایند، به نظر می رسد بهتر است که با اصلاح ماده ۱۰۴۶ چنین تاجری به مجازات شروع به کلاهبرداری یا به تأدیه جزای نقدی نیز محکوم شود.
حیله وتقلب یکی از طرفین قرارداد در حقوق ما، اصولاً موجب بطلان قرارداد نیست و قانونگذار تنها به موجب مقررات خیار تدلیس برای قربانی عملیات متقلبانه حق فسخ قرار داده است. اما قانونگذار در لایحه جدید تدلیس در قرارداد ارفاقی را موجب ابطال، قرار داده است و به منظور تمیز آن از خیار تدلیس، از این اصطلاح استفاده نکرده است. بنابراین به نظر می رسد اعمال دو ضمانت اجرای متفاوت برای اعمالی که دارای ماهیت حقوقی واحد می باشند موجب تناقض در نظام حقوقی ما می شود و باید از آن پرهیز کرد.
هرکدام از طلبکاران که درخواست ابطال کند موجب صدور حکم ابطال قرارداد ارفاقی پیشگیرانه خواهد شد . دادخواست دعوای ابطال به طرفیت تاجر در دادگاهی که حکم تصدیق قرارداد را صادر کرده مطرح می شود. در صورتی که مورد درخواست ابطال محکومیت قطعی به ورشکستگی به تقلب باشد برای صدور حکم ابطال ارائه حکم قطعی ورشکستگی لازم است و با ارائه حکم مذکور دادگاه مکلف به صدور حکم ابطال می باشد.
در صورتی که مورد درخواست، تدلیس تاجر باشد دادگاه دارای آزادی عمل وسیعی است و برای ابطال قرارداد باید قصد تقلب و حیله تاجر را احراز نماید بنابراین به نظر می رسد در صورتی که تاجر اشتباهاً تصور کند برخی از اموالش از بین رفته در حالیکه واقعاً موجود باشد و یا به غلط تصور کند به کسی مدیون است نمی توان حکم ابطال قرارداد را صادر کرد.

عکس مرتبط با اقتصاد

گفتار دوم : فسخ قرارداد ارفاقی پیشگیرانه

به لحاظ اینکه در قرارداد ارفاقی پیشگیرانه، طلبکاران می توانند هرگونه شرط یا تعهدی را علیه تاجر بگنجانند، در فرض عدم اجرای تعهدات مندرج در قرارداد امکان تقاضای فسخ قرارداد از دادگاه وجود دارد (ماده ۱۰۵۲ لایحه). در این گفتار طی چهار بند فسخ قرارداد ارفاقی پیشگیرانه را بررسی می نماییم.

بند اول : مبنای حق فسخ

ماده ۳۹۹ قانون مدنی بیان می دارد : « در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هردو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد » و ماده ۴۰۰ قانون مدنی نیز مقرر می دارد : « اگر ابتداء مدت خیار ذکر نشده باشد ابتداء آن از تاریخ عقد محسوب است و الّا تابع قرارداد متعاملین است».
در عقود لازم، فسخ قرارداد مبتنی بر حقی است که به موجب توافق طرفین و یا به حکم مستقیم قانونگذار برای یک یا هردو طرف قرارداد و یا شخص ثالث شناخته شده است. بنابراین اقسام خیارات موجود در قانون مدنی دارای یک مبنای مشترک واحد نیستند. اختیار فسخ ممکن است ناشی از خواست صریح یا ضمنی دوطرف یاشد به عبارت دیگر طرفین قرارداد می توانند در ضمن عقد یا خارج از آن برای هریک از طرفین یا اشخاص ثالث حق فسخ قرار دهند یا قانونگذار برای جلوگیری از ورود ضرر به یکی از طرفین عقد و یا اجرای عدالت و حفظ مصالح اجتماعی عقد را قابل فسخ قرار دهد.[۷۲]
حق فسخ قرارداد ارفاقی پیشگیرانه هرچند با مبنای دوم سازگار به نظر می رسد اما هیچکدام از مبانی مذکور به طور کامل نمی تواند علت و دلیل ایجاد این حق به وسیله قانونگذار باشد و همچنین حق فسخ قرارداد ارفاقی پیشگیرانه در قالب هیچ کدام از خیارات مشروح در قانون مدنی نمی گنجد. شرایط ایجاد و اجرای آن هم قابل قیاس با حق فسخی که در قانون مدنی آمده نمی باشد. چنانکه ماده ۱۰۵۲ در بیان این حق چنین مقرر می دارد : « اگر تاجر ورشکسته شرایط قرارداد ارفاقی را اجرا نکند، می توان برای فسخ قرارداد علیه او اقامه دعوی نمود.»
با توجه به تعدد تعهدات مندرج در قرارداد ممکن است این سؤال مطرح شود که چه نوع تعهداتی ( مالی یا غیر مالی ) منجر به فسخ قرارداد خواهد شد ؟ از ظاهر ماده ۱۰۵۲ به نظر میرسد ملاک فسخ، ورود یا عدم ورود ضرر نسبت به طلبکاران است از این رو صرفاً آن دسته از تعهداتی که به ضرر طلبکاران باشند از موجبات فسخ تلقی می شوند، چه این تعهدات از جمله تعهدات مالی باشند یا تعهدات غیر مالی (موضوع بند ۴ ماده ۱۰۳۲ لایحه) اما با کمی دقت به نظر میرسد عدم اجرای تعهدات محدود به تعهدات مالی است، یعنی تعهداتی که موضوع آنها مبلغی پول است. بنابراین، هر زمان در قرارداد ارفاقی پیشگیرانه برای اداره مؤسسه تجاری اقداماتی پیش بینی شده باشد مانند ( تقلیل تعداد کارگران یا حذف فعالیتی خاص ) و تاجر برنامه مزبور را دنبال نکند، قرارداد تا زمانی که تعهدات مالی در زمان های معین شده، نسبت به طلبکاران اجرا می شود قابل فسخ نخواهد بود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-12-17] [ 06:41:00 ب.ظ ]




دیگر این که مقتضای عقد اموری باشد که «اطلاق عقد» آن را اقتضا نماید و در این خصوص تفاوتی بین این که این امور از آثاری باشد که ترتب آن عرفی است (مثل اقتضای نقد بودن ثمن) یا این که از احکامی باشد که شارع بر عقد مترتب کرده و آن را از مقتضیات عقد قرار داده، مثل: «خیار مجلس برای بیع و وجوب نفقه برای نکاح دائم» نمی باشد.[۷۹]
به این ترتیب لوازم و آثار هر عقد به دو دسته ی مقتضای ذات عقد و مقتضای اطلاق عقد قابل تقسیم بوده که در دو بند جداگانه بررسی خواهند گردید.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

گفتار اوّل: مقتضیات ذات عقد و مقتضیات اطلاق عقد:

 

بند اوّل: مقتضیات ذات عقد:

مراد از مقتضیات ذات عقد، آثاری است که لازمه مطلق عقد است و منظور از مطلق عقد، ذات، ماهیت و جوهره ی عقد می باشد.
چرا که مطلق عقد دارای یک سری آثار و لوازم بوده که قابل جدا شدن از عقد نمی باشد و با پیدایش عقد، ناگزیر، آثار و لوازم مذکور محقق می شوند.[۸۰]
چنان که گفته شده: «در امور مادی نیز چنین اثری را می توان یافت. مثلاً شوری، اثر یا مقتضای نمک طعام است و شیرینی، اثر شکر و محال است که نمکی شور یا شکری شیرین نباشد، این آثار از ذات نمک یا شکر قابل تفکیک نیست.[۸۱]
در تعریفی در خصوص مقتضای ذات عقد بیان گردیده است: «موضوع اصلی است که عقد به خاطر آن واقع می شود و به خواست طرفین یا احکام مترتب بر آن جز یا لازمه ماهیت عقد است.[۸۲]
بنابراین آن دسته از آثار و لوازم عقد که با ماهیت آمیخته و بدون آن آثار عقد، جوهر و طبیعت حقوقی خود را از دست می دهد «مقتضای ذات عقد» گویند و اگر به واسطه شرط از عقد گرفته شوند، در دید عرف یا قانون، موضوعی بر آن باقی نمی ماند. به همین اعتبار است که فقهای امامیه بر بطلان شرطی که خلاف مقتضای عقد است متفق القول هستند.[۸۳] به هر حال در هر موردی که بطلان شرط به رکنی از ارکان عقد آسیب رساند موجب بطلان عقد شده و شرط خلاف مقتضای ذات عقد، یکی از این موارد است.

بند دوم: مقتضیات اطلاق عقد:

مراد از مقتضیات اطلاق عقد، آن دسته از آثار و لوازمی که لازمه عقد مطلق است و منظور از عقد مطلق این است که اگر عقد به صورت مطلق و بدون قید و شرطی منعقد گردد، آثار مذکور محقق خواهند شد. اما در جایی که عقد مشروط به شرطی گردد یا مقید به قیدی شود (مطلق نباشد) در این صورت عقد، مقتضی آثار عقد مطلق نخواهد بود.
به عنوان مثال: چنان چه عقد بیع منعقد گردد و در آن نسبت به محلّ تسلیم مبیع، سخنی به میان نیاید، اطلاق عقد، مقتضی تسلیم مبیع، در محلّ انعقاد عقد خواهد بود.[۸۴]
بنابر آن چه بیان شد، در خصوص مقتضیات اطلاق عقد، امکان و قابلیت سلب و انفکاک از عقد وجود دارد. به عبارت دیگر، زمانی که طرفین عقد، شرطی را ضمن عقد بگنجاند که خلاف اطلاق عقد باشد، این شروط صحیح بوده و عقد، دیگر، اقتضای تحقق آثار اطلاق عقد را نخواهد داشت.
البته ممکن است آثار اطلاق عقد، ناشی از جعل شارع یا عرف باشد. برای مثال: اگر ضمن عقد بیع شرط شود که محلّ تسلیم مبیع در محلّ فروشنده است. عقد، اقتضای اطلاق خود را که محلّ تسلیم مبیع در محلّ انعقاد عقد بوده از دست داده و شرط مذکور فی مابین، نافذ و معتبر می باشد.

بند سوم: تفاوت میان مقتضیات ذات عقد و مقتضیات اطلاق عقد:

در مباحث پیشین نیز بیان گردید، «مقتضیات عقد» به طور کلی آثار و لوازمی هستند که با عقد بستگی و ارتباط دارند. اما میزان این ارتباط و بستگی متفاوت است. چنان که برخی از مقتضیات عقد، غیرقابل جدایی و انفکاک از حقیقت عقد و برخی دیگر قابل سلب و تحدید می باشند.
«مقتضای ذات عقد» آن دسته از امور و آثار هستند که حیات عقد به آن وابستگی دارد. مثل: تملیک مبیع در عقد بیع یا تملیک منفعت در عقد اجاره به دیگر بیان، با شرط خلاف این دسته از امور، عقد واقع نمی شود.
حال آن که مراد از «مقتضیات اطلاق عقد» هر چیزی می باشد که عقد به حسب اطلاق خود، آن را می طلبد و چنان چه عقد واقع شود و شرطی خلاف این آثار کشف نگردد، چنین مقتضیاتی لازم الوفا خواهند بود. مثلاً اطلاق معاوضه به صلح یا اجاره یا اطلاق بیع به حال بودن عوض یا معوض و غیره. بنابراین در هر مورد که طرفین بر خلاف این امور توافق نمایند، اراده ی آن به حذف یا تحدید یا تغییر آن ها، نافذ و معتبر خواهد بود.[۸۵]
تفاوت عمده میان «مقتضیات ذات عقد» و «مقتضیات اطلاق عقد» در منفعت یا فساد اشراط خلاف آن است. بدان معنا که چنان چه شرط با مقتضای ذات عقد مخالفت کند، در بطلان آن شکی نیست و موجب بطلان عقد اصلی نیز خواهد بود، اما اگر با مقتضیات اطلاق عقد منافی باشد، چنین شرطی صحیح و طرفین ملزم و متعهد به آن خواهند بود.
در بیان تفاوت میان مقتضای ذات عقد و مقتضای اطلاق گفته شده است: «قسم اوّل اموری هستند که عاقد اوّلاً و بالذات آن را انشا می کند و عقد بر آن دلالت مطابقی دارد، مثل تملیک اعیان در بیع و منافع در اجاره و قسم دیگر به طور تبعی انشا می گردد و ضمنی است. به گونه ای که عقد بر آن دلالت التزامی دارد. مانند این که عوض نقد بلد باشد و یا مثل صحیح بودن آن چه که به خریدار منتقل می شود و یا غیر این ها که از اموری هستند که عقد متضمن آن ها است و عقد بر آن ها دلالت دارد اما دلالتی التزامی.[۸۶]
بنابراین هرگاه شرطی مخالف و منافی با مقتضای ذات عقد باشد، باطل و موجب بطلان عقد خواهد بود و از همین روست که وجه بطلان اشتراط بیع بلاعوض یا اجاره ی بدون اجرت، مشخص می شود، چرا که عوض در بیع و اجرت در اجاره از امور و آثاری است که عقد بر آن دلالت مطابقی داشته و شرط خلاف آن ها، با حقیقت بیع و اجاره منافی است. به هر حال ضابط میان آن چه که با مقتضای عقد مخالفت دارد با اموری که منافی اطلاق عقد است، تنافی اوّلی با غرضی است که عقد به واسطه آن انشاء می شود.[۸۷]

گفتار دوم: ملاک تمیز مقتضیات عقد:

همان گونه که قبلاً بیان شد، در بطلان عقد خلاف مقتضای ذات عقد، میان فقها و حقوق دانان، اختلافی وجود ندارد. اختلافات ریشه در ملاک تمیز مقتضیات ذات و اطلاق عقد دارد. به دیگر بیان این که، ملاک تشخیص و معیار شناخت جوهره هر عقد با سایر آثار و لوازم، محلّ تردید و اختلاف های جدی قرار گرفته است.
سؤالی که در این خصوص مطرح می شود، این است که آیا معیار دستیابی و رسیدن به «مقتضیات عقد» قانون بوده، یا عرف، یا قانون و عرف توأمان، یا قصد مشترک طرفین عقد و یا مجموعه ی از موارد است که در شناسایی مقتضیات عقد مبنا و ملاک قرار می گیرد؟ بر این اساس و برای پاسخ به سؤال فوق، به شرح بندهای آتی این گفتار، نظریات مختلف فقها و حقوق دانان در مورد مبنای تشخیص مقتضای ذات و اطلاق عقد مورد بررسی قرار می گیرد.

بند اوّل: نظریه ی تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار قانون:

برخی مرجع و معیار شناسایی مقتضیات ذات عقد را «قانون» دانسته اند. یعنی هر شرطی که منافی آثاری باشد که شارع به هر عقد، وضع نموده است، با مقتضای عقد مخالف خواهد بود.[۸۸]
بنابر این نظر، برای تمیز مقتضیات عقد بایستی شرع و قانون را اساس و مبنا قرار داد و آثاری را که شارع برای هر عقد وضع نموده است، بررسی کرد. این نظر به مفهوم اجتماعی و قانونی «عقد» باز می گردد. زیرا، اگر آثار و لوازم عقد، ناشی از حکم قانون گذار باشد و نقش «تراضی»، محدود به انتخاب نمونه قانونی و قرار گرفتن در آن موقعیت شود، بی گمان مرجع تمیز مقتضای عقد قانون است و نیازی به احراز قصد مشترک و رجوع به عرف نیست.[۸۹]
بر اساس این نظریه، به طور کلی منبع تمامی الزامات، جعل شارع و قانون گذار است و از آن جایی که کلیه ی مقررات مربوط به عقود و قراردادها و آثار و لوازم آن ها، ناشی از شرع و قانون بوده و اراده ی طرفین بر این اساس محترم شمرده شده است. بنابراین برای شناخت مقتضای عقود، بایستی به قانون رجوع نمود؛ به عبارت دیگر مراد از منافی بودن با مقتضای عقد را اقتضای عدم ترتب اثری می دانند که شارع بر عقد بار نموده و عقد آن را فی نفسه اقتضا دارد و مثال آن را انتقال عوضین به متعاقدین و یا انتقال حق به ذمه ی محال علیه در حواله و یا اطلاق تصرف متعاملین در بیع و مثل چنین مواردی بیان کرده اند. از این رو چنان چه در عقد بیع شرط شود که مبیع در ملک بایع باقی بماند، چنین شرطی را با آن چه که شارع بر آن بار نموده است و بیع آن را مقتضی است، مخالف می دانند که این امر در نتیجه آن است که شرط خلاف مقتضای عقد را به عنوان یکی از انواع شرط نامشروع پذیرفته اند، به این ترتیب دیگر نیاز به مراجعه به عرف و احراز قصد مشترک نیست. اما نکته ای که در این جا قابل نقد و ایراد به نظر می رسد، این است که آیا به صرف مراجعه به قانون می توان مقتضای عقد را تشخیص داد؟
مشکلی که در این جا ظهور و بروز پیدا می کند، این است که آثار و احکام مربوط به عقود، از حیث درجه ی الزام متفاوت هستند، به این معنا که جعل پاره ای از آن ها تکمیل عقود و قراردادها و ارائه راه حلّ عادلانه در خصوص عقود و تفسیر اراده ضمنی طرفین است، لذا چنان چه طرفین خلاف این آثار را اراده نمایند این اراده، معتبر خواهد بود.
بنابراین در میان آثار و احکام عقود، بین آثاری که لازمه و ماهیت عقد را تشکیل می دهد و سایر آثار و لوازم تفکیکی صریحی وجود ندارد، بلکه از مجموع احکام قانون گذار می توان آثار و لوازم مربوط به یک عقد را به دست آورد.
حال تشخیص این که این آثار لازمه مطلق عقد است یا عقد مطلق؛ بدین معنا که آیا این آثار قابلیت انفکاک و جدا شدن از عقد را به وسیله ی شرط دارند یا خیر؟ مستلزم بررسی در احکام و قوانین و تشخیص چگونگی امکان تغییر آن ها، به واسطه شرط و نظایر آن است. لذا صرفاً مراجعه به قانون و شرع منجر به تمیز مقتضیات عقد نمی شود و اشکال در تشخیص و تمیز مقتضیات به قوت خویش باقی خواهد بود.[۹۰] «پس رجوع به قانون برای تمیز «مقتضای عقد» به ویژه در زمان حکومت اصل آزادی قراردادی، بدان می ماند که به جای اصل کتاب توصیه شود که به غلط نامه ی آن رجوع کنند».[۹۱]
بی گمان ریشه اصلی همه ی الزام ها در قوانین است مبنای التزام قراردادها نیز قانون است، اما نکته قابل توجه این است که همه ی بحث ها و گفت وگوهای مربوط به منابع تعهد، برای این است که معلوم شود قانون، کدام پدیده اجتماعی را موجب ایجاد حق و تکلیف ساخته است. همه در پی آن هستند که به این
اسباب مستقیم و درجه دوم دسترسی یابند و به تحلیل و تقسیم بندی آن ها بپردازند، وگرنه به آسانی اعلام می گردید که همه چیز به قانون باز می گردد. لذا در مورد آثار و ماهیت قراردادها نیز این چنین می باشد: قانون حکم همه چیزی را معین می کند، آن چه مهم است، مبنای صدور این احکام می باشد. بنابراین اگر بیان گردد که مقتضای ذات عقود را قانون معین و مشخص می کند، سخن نادرستی نخواهد بود، ساده انگاری بوده و مشکل حل نخواهد گردید.[۹۲]

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بند دوم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار عرف:

برخی از فقها و حقوق دانان، جهت شناسایی و تمیز مقتضیات عقد «عرف» را مبنا قرار داده اند. فقهای قائل به این نظریه، تأکید بر جدا بودن مقتضیات عرفی و شرعی دارند و علی رغم این که اعتقاد دارند، هر عقد دارای یک سری آثار و لوازم شرعی می باشد، اما شرط خلاف لوازم مذکور را جزء شرط خلاف کتاب و سنت دانسته و مبنای بطلان چنین شرطی را نامشروع بودن دانسته اند، نه مخالفت با اقتضای عقد.[۹۳]
به نظر این دسته از فقها، مصادیق شرط خلاف مقتضای عقد، تنها شروطی هستند که بر خلاف مقتضیات عرفی عقد باشند و بر این اساس مراد از مقتضی ذات عقد را، اصطلاحاً، آثار و لوازمی می دانند که عقد، عرفاً، مقتضی آن است.[۹۴]
بنابر این نظر، از آن جایی که عرف، نقش سازنده و تشکیل دهنده ی قراردادها را دارا بوده، پس به وسیله ی عرف هم، می توان به مقتضیات هر عقدی پی برد. اگر چه نقش عرف در تمیز خواست و اراده مشترک طرفین (که این مؤثر در تشخیص مقتضای عقد می باشد) بسیار مؤثر و مفید است، اما به تنهایی، معیار کافی و لازم برای تمیز مقتضیات عقد نخواهد بود، چرا که تراضی طرفین عقد می تواند موجب آثار و لوازم جدیدی باشد که ریشه و نمونه ای در عرف نداشته، پس رجوع به عرف در مورد چنین عقودی ره گشا نخواهد بود.[۹۵]
اما ایراد نظریه این است، اگر چه عرف سهم بسزایی در کشف و شناخت آثار و لوازم عقود دارد، اما با توجه به اصل آزادی قراردادی و تراضی طرفین عقد بر آثار و لوازم آن، بدون در نظر گرفتن «قصد مشترک متعاقدین» و به صرف مراجعه به عرف، با توجه به عنوان عقد، در شناخت مقتضیات عقد، دچار گمراهی خواهیم شد.
«میرزای نائینی (ره) که از معتقدین به ملاک عرفی است، متوجه اشکال فوق بوده و بر این اساس، در تشخیص مقتضیات عقد «انشای متعاقدین» و «قصد مشترک آنان» را نیز دخیل دانسته است».[۹۶]

بند سوم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار قانونی و عرفی:

برخی از فقها، در تمیز مقتضیات عقد به معیار شرع (قانون) و عرف توأمان متمسک گردیده اند. «شیخ انصاری (ره) که یکی از معتقدین به این نظریه است، در این خصوص بیان می دارد: منافات شرط با مقتضای عقد، اگر عرفاً واضح باشد، مانند اشتراط عدم انتقال عوضین در بیع یا انتقال مال به ذمه ضامن در عقد ضمان، در این صورت انشاء عقد عرفی ممکن نیست و اما منافات، نصوص و اجماعاتی است که در شرع مقدس بر صحت اشتراط یا عدم آن وارد شده است و در صورت فقد نص یا اجماع، ناگزیر بایستی به دلیلی که مقتضی اثر مبحوث عنه است، رجوع نمود. اگر دلیل مذکور، از حیث اطلاق یا عمومش با دلیل وجوب وفای به شرط معارضه نماید، (یعنی اگر دلالت بر ثبوت آن اثر بر عقد، ولو با اشتراط خلاف داشته باشد در این صورت بایستی شرط را به لحاظ مخالفت با کتاب و سنت باطل دانست، اما اگر ثبوت اثر مذکور بر عقد به نحوی باشد که منافات با تغییر حکمش به واسطه اشتراط نداشته باشد، در این صورت باید قائل به صحت شرط شد …».[۹۷]
بنابر این نظریه، معیار و ملاک تمیز مقتضیات ذات و اطلاق عقد در درجه اوّل عرف است و چنان چه در احراز و تشخیص مقتضیات عقد با مشکل مواجه شدیم، بایستی به سراغ ادله ثبوت آن اثر بر عقد در شرع، رفته و با توجه به آن ادله، اگر اثر مذکور، به وسیله ی شرط، قابل تغییر باشد، شرط را صحیح دانسته وگرنه به علت مخالفت شرط با کتاب و سنت، شرط را باطل بدانیم.
ایرادی که در این جا رخ می دهد و برخی از حاشیه نویسان مکاسب به آن اظهار نموده اند، اختلاط نمودن بحث شروط مخالف کتاب و سنت و خلاف مقتضای عقد است. به این معنا که اکثر آثار و لوازمی که از سوی شارع بر قراردادها وضع گردیده است، مقتضیات شرعی عقود می باشد که اشتراط بر خلاف این مقتضیات، رافع ماهیت عرفی عقود نیست و به همین اعتبار معتقدان به این نظریه نیز چنین شرطی را صرفاً به لحاظ مخالفت با کتاب و سنت باطل دانسته اند و هیچ گاه، علت بطلان را مخالف شرط با مقتضای عقد بیان نکرده اند. از سوی دیگر، با توجه به نقش قصد مشترک و تراضی متعاقدین در ایجاد آثار و لوازم عقود، اکتفا به عرف یا قانون در تمیز مقتضیات قراردادها و عدم توجه به مضمون عقد و آثار مستقیم انشا باعث اشتباه و گمراهی در تشخیص مقتضیات عقود می شود.

بند چهارم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار قصد مشترک:

عده ای از محققان، برای تمیز «مقتضای عقد» به «مضمون عقد» و «قصد مشترک» روی آورده اند.[۹۸] مرحوم نائینی یکی از پیروان و طرفداران این نظریه است و در خصوص تمیز مقتضای عقد، آن چه را که دو طرف عقد به طور صریح، یا به اصطلاح خود او «اولا و بالذات» انشا نموده اند و مدلول مطابقی عقد است، «مقتضای ذات عقد» دانسته است. مانند تملیک اعیان در بیع و یا تملیک منافع در عقد اجاره و آن چه را که به طور تبعی و ضمنی انشاء گردیده و مدلول التزامی عقد است، «مقتضای اطلاق عقد» می داند که به حکم عرف در نوع آن معامله معمول می باشد. ولی تراضی بر خلاف آن نیز امکان دارد: مثل حال بودن ثمن و التزام به وصف صحت و تعادل بین دو عوض.[۹۹] بنابر این نظر، جهت تشخیص مقتضیات عقد، مفاد تراضی و انشای طرفین عقد را می بایستی مبنا قرار داد و آن چه را که متعاقدین، صریحاً و اوّلاً و بالذات اراده نموده اند، مقتضای ذات عقد پنداشت.
برخی از حقوق دانان بر این نظریه ایراد کرده و بیان داشته این نظر از جهت مبنایی که برای جوهر و اساس عقد پیشنهاد نموده است، جالب و قابل پذیرش است ولی معیار تمیز و تشخیص آن ناقص و گمراه کننده به نظر می رسد. چرا که درست است طرفین آن چه را بیشتر برایشان اهمیت دارد، در پیمان تصریح می نمایند، ولی گاهی پیش می آید که امور فرعی و تبعی را نیز مورد تصریح قرار می دهند، پس این که بیان شود، هر آن چه که مدلول مطابق عقد است و به صراحت انشا می شود «مقتضای عقد» بوده، صحیح به نظر نمی رسد. مثل این که گفته شود هرگاه طرفین عقد، حال بودن ثمن یا محلّ تسلیم مبیع را در عقد به صراحت ذکر نمایند، این امور جزء ماهیت ذات عقد، خواهند بود. یقیناً چنین استدلال و نتیجه گیری را هیچ حقوق دانی نخواهد پذیرفت.[۱۰۰]
«اصالت شیوه ی نائینی از آن جا آغاز می شود که او معیار نوعی تمیز مقتضای عقد را که سایر فقیهان برگزیده و مظهر آن را عرف یا قانون دانسته اند، رها کرده است و می خواهد با معیار شخصی (انشا یا مفاد قصد مشترک) ماهیت عقد را تمیز دهد. در این راه نیز به جای این که نوع «تراضی» بر مبنای داوری عرف، مبنای تحقیق قرار گیرد، انشاء خاص دو طرف مرکز مطالعه است و برای یافتن انشاء اصلی تلاش می شود. بنابراین در این کاوش حق بود که نائینی همه قرائن را به یاری می گرفت یا از دید عرف برای رسیدن به «مقصود اساسی» استفاده می کرد. لکن او از این هر دو عبور کرده و به معیار نامطمئن «صراحت» اطمینان کرده است.[۱۰۱]

بند پنجم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس مجموع اعلام های طرفین و لوازم قانونی و عرفی قصد مشترک:

برخی از حقوق دانان از جمله دکتر کاتوزیان، ضمن تأیید مبنای نظریه ی قبلی (نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس قصد مشترک) ایراداتی را بر آن وارد دانسته و در نهایت نظر خویش را در خصوص راه حلّ تشخیص مقتضیات عقد بیان داشته اند.[۱۰۲]
ایشان اعتقاد دارند که نظریه ی قبلی از دو جهت بایستی اصلاح گردد: اوّل، این که ماهیت عقد را نمی توان یک سره به «قصد مشترک» واگذار نمود، بدین معنا که امروزه قوانین، آن چنان نهاد ارادی را محاصره و احاطه نموده که دیگر آن چه را عقد می نامیم، ترکیبی از احکام و خواست و اراده های خصوصی می باشد، بنیان و اساس همه ی احکام و آثار نهادی است که دو طرف ساخته اند، اما لوازم قانونی نیز عنصری از این ماهیت است. ایشان برای مثال بیان داشته اند: در پاره ای از قراردادها، قبض شرط صحت است، طرفین عقد به ضرورت قبض در عقد، اشاره ای ندارند، اما قانون، آن را لازمه انعقاد قرارداد و عنصری از ماهیت خواست مشترک قرار می دهد. بنابراین نتیجه گیری شده که چنین شرطی که قبض را در وقف یا هبه یا رهن یا بیع صرف، لازم نمی داند «خلاف مقتضای عقد» است بدون این که با قصد مشترک مخالفتی داشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ب.ظ ]




Q7 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملا موافقم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۱ موافقم ۲۶۱ ۷۲٫۵ ۸۰٫۶ ۹۱٫۷ بی نظرم ۲۷ ۷٫۵ ۸٫۳ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۲۴ ۹۰٫۰ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۳۶ ۱۰٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 36 نفر از افراد کاملا موافق ۲۶۱ نفر موافق و ۲۷ نفر بی نظر در عضویت در کسب مطالب علمی و دانشگاهی هستند. سوال هشتم هدف من از عضویت در شبکه های اجتماعی کسب مطالب فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی است؟ کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم عکس مرتبط با شبکه های اجتماعی Q8 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۱۸۹ ۵۲٫۵ ۵۳٫۸ ۵۳٫۸ موافقم ۹۰ ۲۵٫۰ ۲۵٫۶ ۷۹٫۵ بی نظرم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۳ ۸۹٫۷ مخالفم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۱ ۹۴٫۹ کاملاً مخالفم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۱ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 189 نفر کاملا موافق ۹۰ نفر موافق ۳۶ نفر بی نظر ۱۸ نفر مخالف و ۱۸ نفر کاملا مخالف از عضویت در شبکه های اجتماعی کسب مطالب فرهنگی سیاسی هستند. سوال نهم ۹_ استفاده از شبکه های اجتماعی را برای عقاید و ارزش های خود و دوستانم مفید نمی دانم؟ کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی Q9 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۱۸۰ ۵۰٫۰ ۵۲٫۶ ۵۲٫۶ موافقم ۱۰۸ ۳۰٫۰ ۳۱٫۶ ۸۴٫۲ بی نظرم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۹ ۹۲٫۱ کاملا مخالفم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۹ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۴۲ ۹۵٫۰ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۱۸ ۵٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 180 نفر کاملا موافق ۱۰۸ نفر موافق ۲۷ نفر بی نظر و ۲۷ نظر کاملا مخالف در استفاده از شبکه اجتماعی برای عقاید و ارزش های خود و دوستان هستند. سوال دهم آزادی ابراز عقیده و اظهار نظر یکی از دلایل حضور من در شبکه های اجتماعی است؟ کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q10 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۵٫۴ ۱۵٫۴ موافقم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۷ ۲۳٫۱ بی نظرم ۹۰ ۲۵٫۰ ۲۵٫۶ ۴۸٫۷ مخالفم ۷۲ ۲۰٫۰ ۲۰٫۵ ۶۹٫۲ کاملاً مخالفم ۱۰۸ ۳۰٫۰ ۳۰٫۸ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 54 نفر از افراد کاملا موافق ۲۷ نفر موافق ۹۰ نفر بی نظر ۷۲ نفر مخالف ۱۰۸ نفر کاملا مخالف با آزادی ابراز عقیده و اظهار نظر یکی از دلایل حضور در شبکه های اجتماعی هستند. سوال یازدهم ۱۱_ زنان بیش از مردان اطلاعات خود را به اشتراک می گذارند؟ کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q11 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۳ ۱۰٫۳ موافقم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۳ ۲۰٫۵ بی نظرم ۸۱ ۲۲٫۵ ۲۳٫۱ ۴۳٫۶ مخالفم ۷۲ ۲۰٫۰ ۲۰٫۵ ۶۴٫۱ کاملاً مخالفم ۱۲۶ ۳۵٫۰ ۳۵٫۹ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 36 نفر کاملا موافق ۳۶ نفر موافق ۸۱ نفر بی نظر ۷۲ نفر مخالف ۱۲۶ نفر کاملا مخالف با این عقیده که زنان بیش از مردان اطلاعات خود را به اشتراک می گذارند. سوال دوازدهم ۱۲_ ارتباط زن و مرد در فضای مجازی نا سالم تر از فضای واقعی است؟ کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q12 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۷ ۷٫۷ موافقم ۹ ۲٫۵ ۲٫۶ ۱۰٫۳ بی نظرم ۱۳۵ ۳۷٫۵ ۳۸٫۵ ۴۸٫۷ مخالفم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۵٫۴ ۶۴٫۱ کاملاً مخالفم ۱۲۶ ۳۵٫۰ ۳۵٫۹ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 27 نفر از افراد کاملا موافق ۹ نفر موافق ۱۳۵ نفر بی نظر و ۵۴ نفر مخالف و ۱۲۶ کاملا مخالف با ارتباط زن و مرد در فضای مجازی نا سالم تر از فضای واقعی هستند. سوال سیزدهم ۱۳_ زنان بیش از مردان در شبکه های اجتماعی احساس امنیت می کنند؟ کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالف Q13 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۰ ۱۰٫۰ موافقم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۰ ۱۵٫۰ بی نظرم ۱۲۶ ۳۵٫۰ ۳۵٫۰ ۵۰٫۰ مخالفم ۶۳ ۱۷٫۵ ۱۷٫۵ ۶۷٫۵ کاملاً مخالفم ۱۱۷ ۳۲٫۵ ۳۲٫۵ ۱۰۰٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ ۱۰۰٫۰ 36نفر از افراد کاملا موافق ۱۸ نفر موافق ۱۲۶ نفر بی نظر و ۶۳ نفر مخالف و ۱۱۷ کاملا مخالف با این عقیده که زنان بیش از مردان در شبکه های اجتماعی احساس امنیت می کنند هستند. سوال چهاردهم ۱۴_ (عقاید ـ ایمان) احساس می کنم در اثر استفاده از شبکه های اجتماعی به رسالت انبیاء ایمان بیشتری پیدا کرده ام. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q14 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۰ ۱۰٫۰ موافقم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۰ ۲۰٫۰ بی نظرم ۱۳۵ ۳۷٫۵ ۳۷٫۵ ۵۷٫۵ مخالفم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۰ ۶۷٫۵ کاملاً مخالفم ۱۱۷ ۳۲٫۵ ۳۲٫۵ ۱۰۰٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ ۱۰۰٫۰ 36نفر از افراد کاملا موافق ۳۶ نفر موافق ۱۳۵ نفر بی نظر و ۳۶ نفر مخالف و ۱۱۷ کاملا مخالف هستند و احساس میکنند در اثر استفاده از شبکه های اجتماعی به رسالت انبیاء ایمان بیشتری پیدا کرده اند. سوال پانزدهم ۱۵_ (عقاید ـ ایمان) احساس می کنم در اثر استفاده از شبکه های اجتماعی به کتاب خدا ایمان بیشتری پیدا کرده ام کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q15 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۵ ۷٫۵ موافقم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۰ ۱۷٫۵ بی نظرم ۱۲۶ ۳۵٫۰ ۳۵٫۰ ۵۲٫۵ مخالفم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۵ ۶۰٫۰ کاملاً مخالفم ۱۴۴ ۴۰٫۰ ۴۰٫۰ ۱۰۰٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ ۱۰۰٫۰ 27 نفر از افراد کاملا موافق ۳۶ نفر موافق ۱۲۶ نفر بی نظر و ۲۷ نفر مخالف و ۱۱۴ کاملا مخالف هستند و احساس می کنند در اثر استفاده از شبکه های اجتماعی به کتاب خدا ایمان بیشتری پیدا کرده اند. سوال شانزدهم ۱۶- (عقاید ـ ایمان) احساس می کنم در اثر استفاده از شبکه های اجتماعی به آخرت ایمان بیشتری پیدا کرده ام. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q16 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۱۵۳ ۴۲٫۵ ۴۲٫۵ ۴۲٫۵ موافقم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۵ ۵۰٫۰ بی نظرم ۱۲۶ ۳۵٫۰ ۳۵٫۰ ۸۵٫۰ کاملا مخالفم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۵٫۰ ۱۰۰٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ ۱۰۰٫۰ 27 نفر از افراد کاملا موافق ۳۶ نفر موافق ۱۲۶ نفر بی نظر و ۵۴ نفر کاملا مخالف هستند و احساس میکنند در اثر استفاده از شبکه های اجتماعی به آخرت ایمان بیشتری پیدا کرده ام سوال هفدهم ۱۷_ (عقاید ـ ایمان) احساس می کنم در اثر استفاده از شبکه های اجتماعی به آیات الهی ایمان بیشتری پیدا کرده ام کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q17 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۱۴۴ ۴۰٫۰ ۴۱٫۰ ۴۱٫۰ موافقم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۵٫۴ ۵۶٫۴ بی نظرم ۹۹ ۲۷٫۵ ۲۸٫۲ ۸۴٫۶ کاملا مخالفم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۵٫۴ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 144نفر از افراد کاملا موافق ۵۴ نفر موافق ۹۹ نفر بی نظر و ۵۴ نفر کاملا مخالف هستند و احساس میکنند در اثر استفاده از شبکه های اجتماعی به آیات الهی ایمان بیشتری پیدا کرده اند. سوال هجدهم ۱۸_ هرگاه می خواهم به یک پست لایک بدهم، رضایت خدا را بر رضایت خودم از آن پست ترجیح می دهم. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q18 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۱۸۰ ۵۰٫۰ ۵۰٫۰ ۵۰٫۰ موافقم ۶۳ ۱۷٫۵ ۱۷٫۵ ۶۷٫۵ بی نظرم ۷۲ ۲۰٫۰ ۲۰٫۰ ۸۷٫۵ کاملا مخالفم ۴۵ ۱۲٫۵ ۱۲٫۵ ۱۰۰٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ ۱۰۰٫۰ Q19 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۱۶۲ ۴۵٫۰ ۴۶٫۲ ۴۶٫۲ موافقم ۱۱۷ ۳۲٫۵ ۳۳٫۳ ۷۹٫۵ بی نظرم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۵٫۴ ۹۴٫۹ مخالفم ۹ ۲٫۵ ۲٫۶ ۹۷٫۴ کاملاً مخالفم ۹ ۲٫۵ ۲٫۶ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ MISSING ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ ۱۸۰نفر از افراد کاملا موافق ۶۳ نفر موافق ۷۲ نفر بی نظر و ۴۵ نفر کاملا مخالف هستند و هرگاه می خواهند به یک پست لایک بدهند، رضایت خدا را بر رضایت خودشان از آن پست ترجیح می دهند. سوال نوزدهم ۱۹- به نظر من کاربران شبکه های اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان دستور دینی می پذیرند و به آن پایبند هستند. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم 126نفر از افراد کاملا موافق ۱۱۷ نفر موافق ۵۴ نفر بی نظر و ۹ نفر مخالف و ۹ کاملا مخالف هستند و به نظر انها کاربران شبکه های اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان دستور دینی می پذیرند و به آن پایبند هستند. سوال بیستم ۲۰_ عضویت در رسانه های جدید(فیس بوک،…) مانعی برای به موقع انجام دادن فرایض دینی(سروقت نماز خواندن) نیست. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q20 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۳ ۵٫۳ موافقم ۶۳ ۱۷٫۵ ۱۸٫۴ ۲۳٫۷ بی نظرم ۹۰ ۲۵٫۰ ۲۶٫۳ ۵۰٫۰ مخالفم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۹ ۵۷٫۹ کاملاً مخالفم ۱۴۴ ۴۰٫۰ ۴۲٫۱ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۴۲ ۹۵٫۰ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۱۸ ۵٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 18نفر از افراد کاملا موافق ۶۳ نفر موافق ۹۰ نفر بی نظر و ۲۷ نفر مخالف و ۱۴۴ کاملا مخالف هستند و اعتقاد دارند عضویت در رسانه های جدید(فیس بوک،…) مانعی برای به موقع انجام دادن فرایض دینی(سروقت نماز خواندن) نیست. سوال بیست و یکم ۲۱_ عضویت در رسانه های جدید( فیس بوک، گوگل پلاس ، یوتیوب،…) مانعی برای رفتن به اماکن مذهبی(مسجد، حسینیه) می باشد؟ کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q21 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۵٫۴ ۱۵٫۴ موافقم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۷ ۲۳٫۱ بی نظرم ۱۸۹ ۵۲٫۵ ۵۳٫۸ ۷۶٫۹ مخالفم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۳ ۸۷٫۲ کاملاً مخالفم ۴۵ ۱۲٫۵ ۱۲٫۸ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 54نفر از افراد کاملا موافق ۲۷ نفر موافق ۱۸۹ نفر بی نظر و۳۶ نفر مخالف و ۴۵ کاملا مخالف هستند و معتقدند عضویت در رسانه های جدید( فیس بوک، گوگل پلاس ، یوتیوب،…) مانعی برای رفتن به اماکن مذهبی(مسجد، حسینیه) می باشد. سوال بیست و دوم ۲۲_ معتقدم نباید قبل از تکثیر عکس های خانوادگی دوستان در شبکه فیس بوک،… از آنها اجازه بگیرم. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q22 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۹ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۶ موافقم ۹ ۲٫۵ ۲٫۶ ۵٫۱ بی نظرم ۱۷۱ ۴۷٫۵ ۴۸٫۷ ۵۳٫۸ مخالفم ۷۲ ۲۰٫۰ ۲۰٫۵ ۷۴٫۴ کاملاً مخالفم ۹۰ ۲۵٫۰ ۲۵٫۶ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 9 نفر از افراد کاملا موافق ۹ نفر موافق ۱۷۱ نفر بی نظر و ۷۲ نفر مخالف و ۹۰ کاملا مخالف هستند و معتقدند نباید قبل از تکثیر عکس های خانوادگی دوستان در شبکه فیس بوک،… از آنها اجازه بگیرند . سوال بیست و سوم ۲۳_ احساس رضایت می کنم از اینکه حقوق دوستانم ( Shareمطالب) را در فیس بوک، گوگل پلاس و….رعایت می کنم. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q23 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۱۱۷ ۳۲٫۵ ۳۳٫۳ ۳۳٫۳ موافقم ۹۹ ۲۷٫۵ ۲۸٫۲ ۶۱٫۵ بی نظرم ۱۲۶ ۳۵٫۰ ۳۵٫۹ ۹۷٫۴ کاملا مخالف ۹ ۲٫۵ ۲٫۶ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 117نفر از افراد کاملا موافق ۹۹ نفر موافق ۱۲۶ نفر بی نظر و۹ کاملا مخالف هستند و احساس رضایت می کنند از اینکه حقوق دوستانشان ( Shareمطالب) را در فیس بوک، گوگل پلاس و….رعایت می کنند. سوال بیست و چهارم ۲۴_ حضور با پوشش اسلامی (عکس با حجاب)را در صفحه بک گراند فیس بوک و… برای من تفاوتی ندارد. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q24 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۷۲ ۲۰٫۰ ۲۰٫۵ ۲۰٫۵ موافقم ۷۲ ۲۰٫۰ ۲۰٫۵ ۴۱٫۰ بی نظرم ۱۶۲ ۴۵٫۰ ۴۶٫۲ ۸۷٫۲ کاملا مخالف ۴۵ ۱۲٫۵ ۱۲٫۸ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 72نفر از افراد کاملا موافق ۷۲ نفر موافق ۱۶۲ نفر بی نظر و ۴۵ کاملا مخالف هستند و حضور با پوشش اسلامی (عکس با حجاب)را در صفحه بک گراند فیس بوک و… برایشان تفاوتی ندارد. سوال بیست و پنجم ۲۵_ عضویت در رسانه های جدید(فیس بوک ، توئیتر…) با خواندن کتاب های مذهبی ارزشی، اسلامی منافاتی ندارد. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q25 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۵٫۸ ۱۵٫۸ موافقم ۷۲ ۲۰٫۰ ۲۱٫۱ ۳۶٫۸ بی نظرم ۱۳۵ ۳۷٫۵ ۳۹٫۵ ۷۶٫۳ کاملا مخالف ۸۱ ۲۲٫۵ ۲۳٫۷ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۴۲ ۹۵٫۰ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۱۸ ۵٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 72نفر از افراد کاملا موافق ۷۲ نفر موافق ۱۶۲ نفر بی نظر و ۴۵ کاملا مخالف هستند و معتقدند عضویت در رسانه های جدید(فیس بوک ، توئیتر…) با خواندن کتاب های مذهبی ارزشی، اسلامی منافاتی ندارد سوال بیست وششم ۲۶_ تمایل دارم در کنار عضویت در رسانه های جدید ، کلام خدا نیز در تمامی جهات زندگی بکار بگیرم. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q26 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۸۱ ۲۲٫۵ ۲۳٫۷ ۲۳٫۷ موافقم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۵٫۸ ۳۹٫۵ بی نظرم ۱۱۷ ۳۲٫۵ ۳۴٫۲ ۷۳٫۷ مخالفم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۵ ۸۴٫۲ کاملا مخالفم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۵٫۸ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۴۲ ۹۵٫۰ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۱۸ ۵٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 81از افراد کاملا موافق ۵۴ نفر موافق ۱۱۷ نفر بی نظر و ۳۶ نفر مخالف و ۵۴ نفر کاملا مخالف هستند و تمایل دارند در کنار عضویت در رسانه های جدید ، کلام خدا نیز در تمامی جهات زندگی بکار بگیرند. سوال بیست و هفتم ۲۷_ همیشه نمازم را می خوانم و نمی گذارم قضا شود. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالف Q27 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۷ ۷٫۷ موافقم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۳ ۱۷٫۹ بی نظرم ۱۳۵ ۳۷٫۵ ۳۸٫۵ ۵۶٫۴ مخالفم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۳ ۶۶٫۷ کاملا مخالفم ۱۱۷ ۳۲٫۵ ۳۳٫۳ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 27 نفر از افراد کاملا موافق ۳۶ نفر موافق ۱۱۷ نفر بی نظر و ۳۶ نفر مخالف و ۵۴ نفر کاملا مخالف هستند که همیشه نمازشان را می خوانند و نمی گذارنند قضا شود. سوال بیست و هشتم ۲۸_ اغلب در ماه رمضان روزه هایم را می گیرم. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q28 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۷ ۷٫۷ موافقم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۷ ۱۵٫۴ بی نظرم ۱۳۵ ۳۷٫۵ ۳۸٫۵ ۵۳٫۸ مخالفم ۶۳ ۱۷٫۵ ۱۷٫۹ ۷۱٫۸ کاملا مخالفم ۹۹ ۲۷٫۵ ۲۸٫۲ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 27 نفر از افراد کاملا موافق ۲۷ نفر موافق ۱۳۵ نفر بی نظر و ۶۳ نفر مخالف و ۹۹ نفر کاملا مخالف هستند که اغلب در ماه رمضان روزه هایشان را می گیرند. سوال بیست و نهم ۲۹- در مراسم مذهبی (مولودی و عزاداری) شرکت می کنم. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q29 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۹ ۷٫۹ موافقم ۴۵ ۱۲٫۵ ۱۳٫۲ ۲۱٫۱ بی نظرم ۱۱۷ ۳۲٫۵ ۳۴٫۲ ۵۵٫۳ مخالفم ۷۲ ۲۰٫۰ ۲۱٫۱ ۷۶٫۳ کاملا مخالفم ۸۱ ۲۲٫۵ ۲۳٫۷ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۴۲ ۹۵٫۰ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۱۸ ۵٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 27 نفر از افراد کاملا موافق ۴۵ نفر موافق ۱۱۷ نفر بی نظر و ۷۲ نفر مخالف و ۸۱ نفر کاملا مخالف هستند که در مراسم مذهبی (مولودی و عزاداری) شرکت می کنند. سوال سی ام ۳۰_ شبکه های اجتماعی ارزش ها و رفتار های فرهنگ غربی را گسترش می دهند. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q30 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۹ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۶ موافقم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۹ ۱۰٫۵ بی نظرم ۱۲۶ ۳۵٫۰ ۳۶٫۸ ۴۷٫۴ مخالفم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۵٫۸ ۶۳٫۲ کاملا مخالفم ۱۲۶ ۳۵٫۰ ۳۶٫۸ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۴۲ ۹۵٫۰ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۱۸ ۵٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 9نفر از افراد کاملا موافق ۲۷ نفر موافق ۱۲۶ نفر بی نظر و ۵۴ نفر مخالف و ۱۲۶ نفر کاملا مخالف هستند که شبکه های اجتماعی ارزش ها و رفتار های فرهنگ غربی را گسترش می دهند. سوال سی و یک ۳۱_ حضور در شبکه ها و فضای مجازی مثل حضور در مسجد و مدرسه برایم مقدس است. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q31 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۳ ۱۰٫۳ موافقم ۴۵ ۱۲٫۵ ۱۲٫۸ ۲۳٫۱ بی نظرم ۱۵۳ ۴۲٫۵ ۴۳٫۶ ۶۶٫۷ مخالفم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۱ ۷۱٫۸ کاملا مخالفم ۹۹ ۲۷٫۵ ۲۸٫۲ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 36نفر از افراد کاملا موافق ۴۵ نفر موافق ۱۵۳ نفر بی نظر و ۱۸ نفر مخالف و ۹۹ نفر کاملا مخالف هستند که حضور در شبکه ها و فضای مجازی مثل حضور در مسجد و مدرسه برایشان مقدس است. سوال سی و دو ۳۲_ دوست دارم در رسانه های جدید(فیس بوک و…) مداحی و سخنرانی های مذهبی را از این رسانه ها دانلود کنم . کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q32 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۱ موافقم ۶۳ ۱۷٫۵ ۱۷٫۹ ۲۳٫۱ بی نظرم ۱۶۲ ۴۵٫۰ ۴۶٫۲ ۶۹٫۲ مخالفم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۳ ۷۹٫۵ کاملا مخالفم ۷۲ ۲۰٫۰ ۲۰٫۵ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 18نفر از افراد کاملا موافق ۶۳ نفر موافق ۱۶۲ نفر بی نظر و ۳۶ نفر مخالف و ۷۲ نفر کاملا مخالف هستند و دوست دارند در رسانه های جدید(فیس بوک و…) مداحی و سخنرانی های مذهبی را از این رسانه ها دانلود کنند . سوال سی و سه ۳۳_ در ایام و ماه های مذهبی به انتشار مطالب مذهبی بیش از هر زمان دیگری توجه می کنم. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q33 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۳ ۱۰٫۳ موافقم ۸۱ ۲۲٫۵ ۲۳٫۱ ۳۳٫۳ بی نظرم ۱۷۱ ۴۷٫۵ ۴۸٫۷ ۸۲٫۱ مخالفم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۳ ۹۲٫۳ کاملا مخالفم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۷ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 36 نفر از افراد کاملا موافق۸۱ نفر موافق ۱۷۱ نفر بی نظر و ۳۶ نفر مخالف و ۲۷ نفر کاملا مخالف هستند و در ایام و ماه های مذهبی به انتشار مطالب مذهبی بیش از هر زمان دیگری توجه می کنند. سوال سی و چهارم ۳۴_ در هنگام استفاده از شبکه های اجتماعی خدا را حاضر و ناظر می بینم. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q34 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۹۰ ۲۵٫۰ ۲۵٫۶ ۲۵٫۶ موافقم ۸۱ ۲۲٫۵ ۲۳٫۱ ۴۸٫۷ بی نظرم ۱۴۴ ۴۰٫۰ ۴۱٫۰ ۸۹٫۷ مخالفم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۱ ۹۴٫۹ کاملا مخالفم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۱ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 90 نفر از افراد کاملا موافق۸۱ نفر موافق ۱۴۴ نفر بی نظر و ۱۸ نفر مخالف و ۱۸ نفر کاملا مخالف هستند و در هنگام استفاده از شبکه های اجتماعی خدا را حاضر و ناظر می بینند. سوال سی و پنجم ۳۵_ شبکه های اجتماعی را یک پدیده غربی می دانم که با فرهنگ جامعه ما سنخیت ندارد؟ کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q35 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۱۲۶ ۳۵٫۰ ۳۵٫۹ ۳۵٫۹ موافقم ۸۱ ۲۲٫۵ ۲۳٫۱ ۵۹٫۰ بی نظرم ۱۲۶ ۳۵٫۰ ۳۵٫۹ ۹۴٫۹ کاملا مخالفم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۱ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۵۱ ۹۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۹ ۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 90 نفر از افراد کاملا موافق ۸۱ نفر موافق ۱۴۴ نفر بی نظر و ۱۸ نفر کاملا مخالف هستند و شبکه های اجتماعی را یک پدیده غربی می دانند که با فرهنگ جامعه ما سنخیت ندارد. سوال سی و ششم ۳۶_ غیبت و تهمت و فریبکاری از موضوعات رایج در فضای شبکه های اجتماعی است؟ کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q36 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۴ ۵٫۴ موافقم ۴۵ ۱۲٫۵ ۱۳٫۵ ۱۸٫۹ بی نظرم ۱۱۷ ۳۲٫۵ ۳۵٫۱ ۵۴٫۱ مخالفم ۶۳ ۱۷٫۵ ۱۸٫۹ ۷۳٫۰ کاملا مخالفم ۹۰ ۲۵٫۰ ۲۷٫۰ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۳۳ ۹۲٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۲۷ ۷٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 18 نفر از افراد کاملا موافق۴۵ نفر موافق ۱۱۷ نفر بی نظر و ۶۳ نفر مخالف و ۹۰ نفر کاملا مخالف هستند و عقیده دارند غیبت و تهمت و فریبکاری از موضوعات رایج در فضای شبکه های اجتماعی است. سوال سی و هفتم ۳۷_ شبکه های اجتماعی را ابزاری در جهت توسعه اهداف پشت صحنه طراحان آن ها می دانم؟ کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q37 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۶٫۲ ۱۶٫۲ موافقم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۴ ۲۱٫۶ بی نظرم ۶۳ ۱۷٫۵ ۱۸٫۹ ۴۰٫۵ مخالفم ۸۱ ۲۲٫۵ ۲۴٫۳ ۶۴٫۹ کاملا مخالفم ۱۱۷ ۳۲٫۵ ۳۵٫۱ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۳۳ ۹۲٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۲۷ ۷٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 54 نفر از افراد کاملا موافق۱۸ نفر موافق ۶۳ نفر بی نظر و ۸۱ نفر مخالف و ۱۱۷ نفر کاملا مخالف هستند و شبکه های اجتماعی را ابزاری در جهت توسعه اهداف پشت صحنه طراحان آن ها می دانند. سوال سی و هشتم ۳۸_ تاثیر رسانه های جدید(فیس بوک ، توئیتر…) در مقایسه با رسانه های سنتی (مسجد ، حسینیه….) در جامعه دین محور ما به چه میزان است؟ بسیارکم کم تاحدی زیاد بسیارزیاد Q38 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی بسیار زیاد ۱۴۴ ۴۰٫۰ ۴۳٫۲ ۴۳٫۲ زیاد ۸۱ ۲۲٫۵ ۲۴٫۳ ۶۷٫۶ بی نظرم ۸۱ ۲۲٫۵ ۲۴٫۳ ۹۱٫۹ کم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۴ ۹۷٫۳ خیلی کم ۹ ۲٫۵ ۲٫۷ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۳۳ ۹۲٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۲۷ ۷٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 144 نفر از افراد کاملا موافق۸۱ نفر موافق ۸۱ نفر بی نظر و ۱۸ نفر مخالف و ۹ نفر کاملا مخالف هستند و تاثیر رسانه های جدید(فیس بوک ، توئیتر…) در مقایسه با رسانه های سنتی (مسجد ، حسینیه….) در جامعه دین محورشان را به این میزان میدانند. سوال سی و نهم ۳۹_ به رغم فیلتر شدن بسیاری از شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و… تمایل شما جهت دست یابی به سایت های مذکور به چه میزان است؟ بسیارکم کم تاحدی زیاد بسیارزیاد Q39 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی بسیار کم ۹۹ ۲۷٫۵ ۲۹٫۷ ۲۹٫۷ کم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۸ ۴۰٫۵ تاحدی ۱۴۴ ۴۰٫۰ ۴۳٫۲ ۸۳٫۸ زیاد ۲۷ ۷٫۵ ۸٫۱ ۹۱٫۹ بسیارزیاد ۲۷ ۷٫۵ ۸٫۱ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۳۳ ۹۲٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۲۷ ۷٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 99 نفر از افراد بسیار کم ۳۶ نفر از افراد کم ۱۴۴ نفر از افراد تا حدی و ۲۷ نفر از افراد زیاد و ۲۷ نفر از افراد بسیار زیاد هستند و تمایلشان به رغم فیلتر شدن بسیاری از شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و… جهت دست یابی به سایت های مذکور به این میزان است. سوال چهل ام ۴۰- عضویت شما در رسانه های جدید (فیس بوک ….) تا چه حد بر تغییر باورهای دینی تان موثر بوده است؟ بسیارکم کم تاحدی زیاد بسیار زیاد Q40 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی بسیارکم ۶۳ ۱۷٫۵ ۱۸٫۹ ۱۸٫۹ کم ۹۹ ۲۷٫۵ ۲۹٫۷ ۴۸٫۶ تاحدی ۱۰۸ ۳۰٫۰ ۳۲٫۴ ۸۱٫۱ زیاد ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۸ ۹۱٫۹ بسیار زیاد ۲۷ ۷٫۵ ۸٫۱ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۳۳ ۹۲٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۲۷ ۷٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 99 نفر از افراد بسیار کم ۳۶ نفر از افراد کم ۱۴۴ نفر از افراد تا حدی و ۲۷ نفر از افراد زیاد و ۲۷ نفر از افراد بسیار زیاد هستند و عقیده دارند عضویتشان در رسانه های جدید (فیس بوک ….) تا این حد بر تغییر باورهای دینی شان موثر بوده است. سوال چهل و یک ۴۱_ شبکه های اجتماعی بهترین بستر و ابزار برای انتقال مفاهیم و ارزش های دینی به نسل های بعدی است؟ بسیارکم کم تاحدی زیاد بسیار زیاد Q41 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی بسیارکم ۴۵ ۱۲٫۵ ۱۴٫۳ ۱۴٫۳ کم ۵۴ ۱۵٫۰ ۱۷٫۱ ۳۱٫۴ تاحدی ۱۲۶ ۳۵٫۰ ۴۰٫۰ ۷۱٫۴ زیاد ۴۵ ۱۲٫۵ ۱۴٫۳ ۸۵٫۷ بسیار زیاد ۴۵ ۱۲٫۵ ۱۴٫۳ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۱۵ ۸۷٫۵ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۴۵ ۱۲٫۵ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 45 نفر از افراد بسیار کم ۵۴ نفر از افراد کم ۱۲۶ نفر از افراد تا حدی و ۴۵ نفر از افراد زیاد و ۴۵ نفر از افراد بسیار زیاد هستند و عقیده داند شبکه های اجتماعی بهترین بستر و ابزار برای انتقال مفاهیم و ارزش های دینی به نسل های بعدی است سوال چهل و دو ۴۲- با توجه به پیشرفت روزافزون ارتباطات و پیوستن جوامع به پدیده ( دهکده جهانی)، تاثیر شبکه های مجازی در مقایسه با سایر رسانه ها در جامعه دین محور ما ، بر فرهنگ دینی دانشجویان را چه میزان ارزیابی می کنید؟ بسیار کم کم تاحدی زیاد بسیار زیاد Q42 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی بسیارکم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۹ ۷٫۹ کم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۵ ۱۸٫۴ تاحدی ۲۰۷ ۵۷٫۵ ۶۰٫۵ ۷۸٫۹ زیاد ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۵ ۸۹٫۵ بسیار زیاد ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۵ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۴۲ ۹۵٫۰ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۱۸ ۵٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 27نفر از افراد بسیار کم ۳۶ نفر از افراد کم ۲۰۷ نفر از افراد تا حدی و ۳۶ نفر از افراد زیاد و ۳۶ نفر از افراد بسیار زیاد هستند و عقیده دارند با توجه به پیشرفت روزافزون ارتباطات و پیوستن جوامع به پدیده ( دهکده جهانی)، تاثیر شبکه های مجازی در مقایسه با سایر رسانه ها در جامعه دین محور ما ، بر فرهنگ دینی دانشجویان را اینگونه ارزیابی می کنند. سوال چهل و سه ۴۳_ آپلود و بارگذاری اطلاعات بیش از دانلود مطالب برایم ارزشمند است. کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q43 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۹ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۶ موافقم ۴۵ ۱۲٫۵ ۱۳٫۲ ۱۵٫۸ بی نظرم ۱۶۲ ۴۵٫۰ ۴۷٫۴ ۶۳٫۲ مخالفم ۴۵ ۱۲٫۵ ۱۳٫۲ ۷۶٫۳ کاملا مخالفم ۸۱ ۲۲٫۵ ۲۳٫۷ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۴۲ ۹۵٫۰ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۱۸ ۵٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 54 نفر از افراد کاملا موافق۱۸ نفر موافق ۶۳ نفر بی نظر و ۸۱ نفر مخالف و ۱۱۷ نفر کاملا مخالف هستند و آپلود و بارگذاری اطلاعات بیش از دانلود مطالب برایشان ارزشمند است سوال چهل و چهار ۴۴_ در مدت عضویت در شبکه های اجتماعی و استفاده از آنها نگاه متفاوتی به دین پیدا کرده ام؟ کاملاً موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملاً مخالفم Q44 مقادیر فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی کاملاً موافقم ۳۶ ۱۰٫۰ ۱۰٫۵ ۱۰٫۵ موافقم ۱۸ ۵٫۰ ۵٫۳ ۱۵٫۸ بی نظرم ۹۰ ۲۵٫۰ ۲۶٫۳ ۴۲٫۱ مخالفم ۲۷ ۷٫۵ ۷٫۹ ۵۰٫۰ کاملا مخالفم ۱۷۱ ۴۷٫۵ ۵۰٫۰ ۱۰۰٫۰ مجموع بدون گمشده ۳۴۲ ۹۵٫۰ ۱۰۰٫۰ گمشده ۹۹٫۰۰ ۱۸ ۵٫۰ مجموع ۳۶۰ ۱۰۰٫۰ 54 نفر از افراد کاملا موافق۱۸ نفر موافق ۶۳ نفر بی نظر و ۸۱ نفر مخالف و ۱۱۷ نفر کاملا مخالف هستند در مدت عضویت در شبکه های اجتماعی و استفاده از آنها نگاه متفاوتی به دین پیدا کرده ام. ۴-۵ آزمون فرضیات تحقیق در این بخش ابتدا قبل از بررسی فرضیات ابتدا به بررسی نرمال بودن متغیرهای مورد نظر با استفاد ه از آزمون کو لموگروف اسمیرنوف می پردازیم. H0 : متغیر مورد نظر دارای توزیع نرمال است. ;H1 متغیر مورد نظر دارای توزیع نرمال نیست. جدول۴-۶:آزمون کولموگروف اسمیرنوف تک نمونه ای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ب.ظ ]




نقش دیگر معلم ایجاد رابطه و پیوند بین جامعه و مدرسه است. شاید چنین تصور شود که وظیفهی معلم فقط انتقال دانش و اطلاعات است و او کاری به جامعه ندارد، در حالی که واقعیت درست بر خلاف این است؛ زیرا شاگردان در خارج از محیط مدرسه میگذرد، پس معلم باید در زندگی اجتماعی نیز راهنمای شاگردان باشد. راهنمایی معلمان سبب میشود که زندگی واقعی در نظر شاگردان معنی پیدا کند.آموزش و پرورش هر جامعه با توجه به تاریخ و فرهنگ آن جامعه شکل خاصی به خود میگیرد. معلم آگاه و مسلط باید با تأکید بر آن فرهنگ خاص و با توجه شرایط تاریخی جامعه، کوشش کند تا شاگردان را به ارزشهای والای جامعهی پیشرفته و انسانی آشنا کند. از آنجا که جامعهی پیچیده و پویا به انسانهای اندیشمند و باریک بین نیاز دارد، معلم باید سعی کند ذهن شاگردان را از حالت رکود و ثبات بیرون آورد و آنها را با آرمانهای ارزشمند انسانی آشنا سازد. معلم آگاه به مدد دانش و اطلاعاتی که کسب میکند، تلاش میکند تا در تحرک و پویایی جامعه خود به سوی پیشرفت، سهمی مؤثر داشته باشد.
معلم علاوه بر داشتن محتوای غنی علمی، باید از فنون و مهارتهای آموزشی آگاه باشد. او باید هدفهای آموزش و پرورش را بشناسد و با این شناخت به فعالیتهای آموزشی خود جهت دهد. او باید قادر به تحلیل فرایند آموزشی باشد و با بهره گرفتن از امکانات و تجهیزات موجود، روش تدریس خود را انتخاب کند. او باید از الگوهای آموزشیای که مربیان تربیتی با تحقیق به آنها دست یافتهاند، آگاهی داشته باشد و مزایا و معایب هر کدام را بشناسد و با روش های صحیح تدریس و فنون کلاس داری، کاملاً آشنا باشد تا بتواند شرایط مطلوب یادگیری را فراهم کند. معلمی که بر محتوا مسلط است ولی با روش های تدریس ناآشناست، ممکن است قادر به فراهم کردن موقعیت مناسب یادگیری نشود. معلم، باید علاوه بر داشتن محتوای غنی علمی و آشنایی با روش های تدریس، با برنامه ریزی و طراحی آموزشی آشنا باشد. او باید قبل از شروع تدریس، قادر باشد هدفهای تدریس خود را به طور صریح و روشن معین کند تا بتواند تدریس هدفداری داشته باشد.
ویژگیهای شاگردان و تأثیر آن در فرایند تدریس
آگاهی از فرایندهای شناختی شاگردان در سنین مختلف از ضروریترین وظایف معلم است زیرا فرایند رشد شاگرد علایق، میزان انگیزش، بلوغ عاطفی، سوابق اجتماع و تجارب گذشته از عواملی هستند که همواره در روش کار معلم در کلاس اثر میگذارند. شاگردان صفات زیادی مانند راستگویی، دروغگویی، شهامت، ترس، اضطراب، پرخاشگری، تلاش و بسیاری از صفات مطلوب و نامطلوب را با خود از خانواده به درون مدرسه میآورند.اگر معلمی تصور کند بدون شناخت شاگردان و بدون آگاهی از فرایند رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی آنان و حتی بدون همکاری والدین میتواند در ادای وظایف آموزشی موفق باشد، سخت در اشتباه است.معلم نمیتواند بدون توجه به ویژگیهای شاگردان، آنان را به کار کردن وا دارد و به عبارت دیگر، کار را بر آنان تحمیل کند؛ زیرا فعالیتهای عقلی، اخلاقی و اجتماعی شاگرد تابع ارادهی معلم نیست. تدریس معلم باید بر اساس نیاز، علاقه و توانایی های ذهنی شاگردان تنظیم شود. البته این بدان معنا نیست که شاگردان هرچه دلشان خواست میتوانند انجام بدهند، بلکه به این معناست که فعالیت و کار مدرسه باید مورد علاقه و دلخواه شاگردان باشد. آنان باید خود شخصاً عاقل باشند، نه اینکه اعمال و وظایف از طرف معلم بر آنان تحمیل شود. قانون علاقه یا رغبت که بر کارکرد فکری بزرگسالان حاکم است، بر طریق اولی دربارهی کودکان و شاگردان مدارس نیز صادق است، بویژه اینکه علایق کودکان هنوز از انتظام و اتحاد لازم برخوردار نیست.
ساخت ذهنی، هوش و تجربه های علمی شاگرد موضوع دیگری است که در روش تدریس باید به آن توجه شود. ساخت ذهنی کودکان با ساخت ذهنی بزرگسالان متفاوت است؛ بنابراین، معلم باید برنامه و مواد آموزشی را مطابق سطح درک و فهم شاگردان عرضه کند تا برای آنان قابل جذب باشد؛ یعنی برنامهی درسی و نوع و مقدار تکلیف باید بر اساس مراحل رشد ذهنی و توانایی های مختلف شاگردان پیریزی شود؛ زیرا هر غذای فکری (برنامه درسی) برای همهی سنین به یک اندازه مناسب نیست. معلم باید توجه داشته باشد که سیر تکوینی مراحل رشد، از لحاظ سن و محتوای تفکر، یک بار برای همیشه و به طور ثابت تعیین نشده است؛ بنابراین، او میتواند به مدد روش های سالم، بازده کار شاگردان را افزایش دهد و حتی رشد معنوی آنان را بی آنکه به استحکام آن لطمه بزند، تسریع کند.
معلم باید به شاگردان فرصت دهد تا دانش خود را خودشان بسازند. کودکان بیشتر از آنکه به آموزش مستقیم نیازمند باشند، به فرصتهای یادگیری مستقیم محتاجند، بنابراین بهتر است که معلمان تا حد امکان از آموزش و انتقال مستقیم مفاهیم بکاهند و به فراهم آوردن فرصتهای یادگیری و ترتیب دادن مواد آموزشی برای ایجاد موقعیت مطلوب یادگیری اقدام کنند.
موقعیت اجتماعی شاگردان از عوامل دیگری است که بر تدریس معلم مؤثر است. شاگردان در فرایند اجتماعی شدن، نیازمند الگوی سالم هستند تا بتوانند ساخت مطلوب « شدن» را در خود بیافرینند. والدین و معلمان نخستین الگوهای مؤثر در تشکیل شخصیت شاگردان به شمار میروند؛ زیرا در آغاز جریان رشد اجتماعی، افراد بالغ همیشه سرمشق هر گونه صفات اجتماعی و اخلاقیاند، اما این وضع چندان بیخطر نیست؛ مثلاً وجههای که معلم در نظر شاگرد دارد، سبب میشود که شاگرد اظهارات وی را بپذیرد و این پذی

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

رش او را از تفکر باز میدارد. این عمل، ایمان مبتنی بر اقتدار دیگران را جانشین اعتقاد فردی شاگرد میسازد و اجازه نمیدهد که در راه تفکر و گفت و شنود که موجد عقل است گام بردارد. در فرایند آموزش، همکاری متقابل شاگردان به اندازهی عمل بزرگسالان اهمیت دارد. این همکاری از لحاظ عقلی بهتر از هر امر دیگری میتواند مبادلهی واقعی اندیشه را تسهیل کند و شاگردانی با ذهنهای نقاد و تفکر منطقی پرورش دهد.در زمینه اخلاقی نیز همین امر صادق است؛ به این معنی که کودک، بد و خوب را صرفاً آن چیزی تلقی می کند که با قاعدهای که بزرگسالان وضع کردهاند، مطابق باشد. این اخلاق، یعنی اخلاق اتکالی یا اطاعت از دیگران، شاگردان را به انواع کجرویها سوق خواهد داد. اینگونه اخلاق قادر نیست کودک را به استقلال وجدان فردی، یعنی اخلاق مبتنی بر خیر در مقابل اخلاق مبتنی بر تکلیف سوق دهد. در نتیجه کودک برای درک ارزشهای اساسی جامعه دچار شکست میشود. شناخت مسائل یادشده میتواند به معلم در فرایند آموزشی و اتخاذ روش مناسب تدریس کمک کند.
تأثیر برنامه و ساخت نظام آموزشی در فرایند تدریس
ساخت نظام آموزشی هر جامعه اعم از نگرشها، باورها، برنامه ها و آیین نامه ها، میتواند روش تدریس معلم را تحت تأثیر قرار دهد. آیین نامههای خشک و انعطافپذیر، تصمیم گیری های غیر تخصصی در پشت درهای بسته، گزینش معلم، توجه یا عدم توجه نظام آموزشی به نیازهای شاگردان و جامعه، اصالت دادن نظام به محتوا و برنامهها به جای رشد و تحول همه جانبه، عدم نظارت و کنترل سالم و ارزشیابی های اصولی و غیر اصولی، همه و همه میتوانند فعالیت مدرسه، از جمله تدریس معلم را تحت تأثیر قرار دهند. در بررسی ساختار نظام آموزشی، از نظر «برنامه» و «چگونگی» اجرا، دو نظام کاملاً متمایز میتوان تشخیص داد.
برنامهی متکی بر اصالت مواد درسی
برنامه متکی بر اصالت مواد درسی دارای ویژگیهای زیر است:

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

  1. هدف آموزش و پرورش انتقال محتوای برنامهی درسی از یک نسل به نسل دیگر است.
  2. یک برنامه ثابت برای همهکشور اجرا میشود.
  3. محتوای برنامه مقید به متن تنظیم شده است.
  4. هر درس به طور مستقل و جدا و بدون ارتباط با مواد دیگر تدریس میشود.
  5. رعایت انضباط یکنواخت در آموزش مواد درسی برای همه معلمان الزامی است.
  6. نتیجه فعالیت آموزشی از نظر معلم و شاگرد، بیشتر به حافظه سپردن و گذراندن امتحان و گرفتن نمره است.
  7. اجرای برنامههای آموزشی بیشتر به سمت نگهداری و ارائه یک نظام ثابت آموزشی سوق داده میشود.

در چنین نظامی معلم آزادی عمل و ابتکار چندانی ندارد. او بدون توجه به تفاوتهای فردی محتوایی یکسان را با روشی ثابت، به همهی شاگردان ارائه میدهد و با توسل به شیوه های درست و نادرست، سعی میکند بر تعداد قبولی شاگردان کلاس بیفزاید. برنامههای درسی برای شاگردان خسته کننده است و آنان از محیط مدرسه و کلاس چندان رضایتی ندارد.
تأثیر فضا و تجهیزات آموزشی در فرایند تدریس
معلم خوب در شرایط محدود نیز میتواند مؤثر واقع شود. اما شکی نیست که فضا و تجهیزات آموزشی مناسب در کیفیت تدریس معلم بسیار مؤثر است.کثرت شاگردان، نداشتن میز و نیمکت، کیفیت نامطلوب تخته گچی ، عدم نور کافی، کلاسهای سرد و تاریک با پنجرههای مشرف به خیابان، غیر بهداشتی بودن کلاس و نداشتن زمین بازی، کتابخانه، نمازخانه، آزمایشگاه و صدها امکانات دیگر میتوانند روش تدریس معلم را تحت تأثیر قرار دهند،که چون دراین تحقیق مهارت های حرفه ای معلمان در دوره راهنمایی مورد بررسی قرار گرفته است لذا به ویژگی های آموزش وپرورش دوره راهنمایی واهمیت آن پرداخته شده است.
آموزش و پرورش دوره راهنمایی
تعریف آموزش و پرورش دوره راهنمایی
دوره راهنمایی تحصیلی پس از دوره ابتدایی آغاز میشود و مرحله دوم تعلیمات عمومی به شمار می رود. معمولاً گروه سنی یازده تا سیزده ساله در این دوره تحصیل میکنند.علت نامگذاری مرحله دوم تعلیمات عمومی به نام دوره راهنمایی تحصیلی وارد شدن مفهوم راهنمایی در آموزش و پرورش و لزوم توجه به تفاوتهای فردی و فراهم کردن شرایط بهرهبرداری صحیح از استعدادهاست که در همه سطوح تعلیمات رسمی باید مورد توجه قرار گیرد.انتخاب رشته تحصیلی مناسب از موارد مهمی است که باید به آن در این دوره بیشتر توجه شود. بنابراین مدارس راهنمایی تحصیلی عبارتند از مراکزی که با اجازه وزارت آموزش و پرورش برای تربیت نوجوانان یازده تا سیزده ساله برای تحقق اهداف این دوره تأسیس میشود و در آنها علاوه برافزایش معلومات و توجه به رشد بدنی، عقلی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی نوجوان، خدمات راهنمایی و مشاوره نیز ارائه میشود.
اهمیت دوره راهنمایی
این دوره از چند نظر حائز اهمیت است:
– در دوره راهنمایی تحصیلی دانشآموزانی تحصیل میکنند که معمولاً در گروه یازده تا سیزده سالگی که آثار بلوغ در آنان ظاهر میشود قرار دارند، به عبارت دیگر دانشآموزان این دوره در مرحله حساسی از زندگی به نام نوجوانی هستند. ویژگیهای خاص این سنین و تحولات جسمانی و روانی در نوجوانان ایجاب میکند که آنان در مراکز تربیتی خاصی تحت تعلیم و تربیت قرار گیرند و جدا کردن آنان از کودکان دوره ابتدایی و نوجوانان و جوانان دبیرستانی ضرورت دارد . همانگونه که گفته شد این سنین به لحاظ روانشناسی رشد و تربیت، مرحله مهمی است زیرا بنابر تحقیقات روانشناسان علاوه بر ظهور ویژگیهای شخصیت، تفکر انتزاعی دانشآموزان در این مرحله شکل میگیرد و موضوعات و شیوه آموزش به آنان با کودکان دوره قبل تفاوت بارز پیدا میکند.
– دوره راهنمایی تحصیلی،دوره انتقال از محیط ساده مدرسه ابتدایی به محیط پیچیدهتر مدارس متوسطه است. دورهای که انتقال از کودکی را به اواخر نوجوانی و جوانی بر عهده دارد و نسبت به دوره ابتدایی از نظر تنوع دروس و تنوع دبیر تفاوت دارد،ازاین رو توجه خاص به این دوره وتوسعه مراکز تربیتی برای اجرای برنامههای تدوین شده ضرورت دارد (شکوهی، ۱۳۸۵، ص۴۵).
ویژگیهای دانش آموزان دوره راهنمایی
آموزش و پرورش نوجوانان در این دوره زمانی موفقیت آمیز است که دستاندرکاران تعلیم و تربیت این گروه سنی با ویژگیهای آنان آشنا باشند.دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی را معمولاً نوجوانانی تشکیل میدهند که به لحاظ ماهیت زیستی، اجتماعی و روانی خود نسبت به دانشآموزان دوره های دیگر ویژگیهای متفاوتی دارند. مدت دوره نوجوانی پسر از نظر روانشناسان، زیستشناسان و جامعهشناسان یکسان نیست، ولی اکثر صاحبنظران، این دوره را بین دوازده تا هفده یا هجده سالگی اعلام کردهاند، بنابراین دانشآموزان دوره راهنمایی تحصیلی و دوره متوسطه، در این گروه سنی قرار دارند.
مهمترین ویژگیهای نوجوانان از نظر بدنی، شناختی، اخلاقی، اعتقادی، عاطفی و اجتماعی عبارت است از:
– سریعتر شدن آهنگ رشد جسمی و تغییر در تناسب و تعادل بدن: از آشکارترین تظاهرات دوره نوجوانی، رشد سریع جسمی است که بیشتر ناشی از ترشح غدد داخلی و هورمونهاست. این امرکودک پر جنب و جوش دوره قبل را به جوانی خستگی پذیر بدل میسازد.
– گذر از مرحله تفکر انضمامی و ورود به مرحله تفکر انتزاعی: پایان سنین چهارده یا پانزده سالگی را حد تکمیل ساختمان ذهنی میدانند و نوجوانان در این سن از لحاظ ابزار ذهنی به حداکثر تحول عقلی خود می رسند.
– بلوغ جنسی و ظهور علایم جسمی و روانی آن: در دوره نوجوانی صفات اولیه جنسی فعال شده، همچنین به دلیل رشد صفات ثانویه جنسی، تغییرات و تفاوتهای ظاهری بین دختران و پسران ایجاد میشود. بلوغ جنسی و پدید آمدن علایم جسمی و روانی آن، نوجوانان را نگران و مضطرب میسازد.
– ویژگیهای اخلاقی و اعتقادی: نوجوانان در این دوره سعی میکنند هر چیزی را از نو ارزیابی کنند و بتدریج در جهت تشخص طلبی اخلاقی گام بردارند. آنان مایلند که درباره معنی حیات به اعتقادی مستحکم برسند، از این رو به فلسفه زندگی قانع کنندهای نیاز دارند. مسائل مذهبی، سیاسی و اجتماعی فکر کودکان را به خود مشغول می
کند از این رو نقش دستاندرکاران آموزش و پرورش نوجوانان بویژه معلمان دینی در دوره راهنمایی تحصیلی در رشد اخلاقی و اعتقادات نوجوانان این دوره مهم است.
ویژگیهای عاطفی: این ویژگیها متعددند از جمله:
– به محبت دیدن و محبت کردن تمایل بیشتر دارند.
– عواطف آنان فعال و پویاست و از حالات عاطفی ناپایداری برخوردارند.
– به افتخار جویی تکیه میکنند.
– تا حدی پرخاشگر به نظر میرسند و رفتاری گستاخانه و تا اندازهای بی ادبانه دارند.
– ویژگیهای اجتماعی نوجوانان: نوجوانان در این دوره با محیط اجتماعی برخوردی فعال دارند و وابستگی آنان به خانواده کمرنگ و همانند سازی نوجوانان با گروه همسال تقویت میشود و بیشتر از هر دورهای تحت تأثیر دوستان قرار میگیرند و گروهگرایی آنان به اوج خود میرسد. نوجوانان در جستجوی احراز هویت و تشخیص طلبی و استقلال جویی، حمایت و همدردی و کسب نقشهای اجتماعی هستند. تمایل به استقلال رأی دارند و در سازگاری اجتماعی آنان آشفتگی دیده میشود.
اهداف دوره راهنمایی
در برنامه تفصیلی دوره سه ساله راهنمایی تحصیلی اهداف به شرح ذیل تعیین شده است:
۱- پرورش فضایل اخلاقی و معنوی دانشآموزان .
۲- کمک به ایجاد نظم و تربیت و پرورش عادت و تفکر علمی
۳- افزایش تجارب و معلومات عمومی دانشآموزان برای بهتر زیستن در اجتماع.
۴- تشخیص استعدادها و رغبتهای فردی دانشآموزان در رشته های نظری، فنی و حرفهای و راهنمایی آنان برای انتخاب رشته های مختلف برحسب استعدادهای عمومی و اختصاصی و نیازهای کشور.
بنابراین باید این دوره طوری طراحی و اجرا شود که:
– دانشآموزان فرصتهای لازم برای فعالیتهای گسترده آموزشی و پرورشی داشته باشند تا استعدادهای نهفته آنان شکوفا شود.
– آن دسته از فارغ التحصیلان دوره راهنمایی تحصیلی را که به عللی ترک تحصیل میکنند برای شروع زندگی اجتماعی و تولیدی آماده نمایند.
– محتوای برنامهها و کتابهای درسی و اجرای برنامه رسمی تحصیلات به گونهای باید که نوجوانان علاقهمند به تحصیل را برای دورهی بعد بخوبی آماده کنند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ب.ظ ]




از مسایلی که مو جب اختلاف در جامعه اسلامی شده است، جنگ هایی است که در میان صحابی پیامبر (ص) بعد ازآن حضرت رخ داده است. کسانی هستند که می گویند طرفین جنگ های جمل، صفین، نهروان برحق بوده اند، امّا شیعیان می گویند: به ادلّۀ عقلی و نقلی امکان ندارد، دو طرف متضاد و درگیر، بر حق باشند و دو گروه حق با هم بجنگند و محال است امیرالمؤمنین (ع) اقدام به جنگی نموده باشد که طرف مقابلش نیز بر حق بوده باشد، در همین زمینه روایتی از حضرت پیامبر (ص) نقل شده است که پیامبر (ص) زبیر را از جنگ با علی (ع) منع نموده است.
«سدی گفته است: که این آیه(انفال:۲۵) درباره اهل بدر نازل شده است که در جنگ جمل کشته شدند،و نیز از حسن روایت شده است که: این آیه درباره علی (ع)،عمار،طلحه،و زبیر نازل شده است. زبیر می گوید: هنگامی که آیه در بین ما نازل شد و ما آیه را خواندیم، هرگز گمان نمی کردیم که ما اهل، ( مصداق ) آن باشیم؛ امّا امروز گرفتار آن فتنه شده ایم. روایت شده است که زبیر روزی با پیامبر(ص) صحبت می کرد و علی (ع) برآنها وارد شد. بعد زبیر به طرف علی (ع) نگاه نمود و خندید، پیامبر(ص) از زبیر پرسید، چه قدر علی (ع) را دوست دارید؟ زبیر گفت: علی را به اندازه پسرم یا بیشتر دوست دارم. پیامبر (ص) فرمود: چگونه باشد که در مقابل علی برخیزی و بااو کشتار نمایی.» ( سیوطی، ۱۴۰۴: ج۱،۱۷۷ ) و گفتار ربیع:

 

 

پس آنگه پیامبر علیه السلام
بگفت ای زبیر ابن عم مرا
زبیر آنگهی گفت ایا مصطفی
نبی گفت بعد از من این مرد چیر
رخان زبیر از غمان زرد شد
  بپرسید این از زبیر عوام
چگونه شناسی بگو بی ریا
زجان خوشتر آید مرا مرتضی
بسی رنج بیند ز تو ای زبیر
از این اندهان دلش پر درد شد
(ربیع،۱۳۸۸: ۱۶ پ)

تردیدی نیست که پیامبر اسلام (ص) همواره مردم را به رعایت حرمت آن حضرت توصیه و از آزار آن حضرت برحذر داشته است که ذیلاً به مواردی اشاره می شود:
یکی از بدعت های بنی امّیه خصوصاً در زمان معاویه، سبّ علی بود و در این راه اقدامات و طرح های شوم زیادی طراحی گردید. در این راستا علما نیز به گروه های مختلف تقسیم شدند. عدّه ای دیگر بی تفاوت ماندند و بعضی دیگر با آن مخالفت نمودند، روشن است که بدعت وجوب سبّ علی(ع) و خاندان مطهرش را برای اوّلین بار معاویه پایه گذاری و در قنوت نماز واجب اعلام نمود،همین بدعت های معاویه موجب گردید که شامیان نه تنها با اهل بیت (ع) بیگانه،بلکه دشمن گردند و در پایان فاجعه ی عاشورا را پدید آورند. قال رسول الله (ص):«لاتسبوا فإنهُ علیه، فإنهُ کان مخشوشاً فی ذات الله» «رسول الله (ص) می فرماید: هرکس علی (ع) راسب نماید، مرا سب کرده است. درحدیث دیگر آمده است که علی (ع) از دست مردم در محضر پیامبر (ص) شکایت کرد، پیامبر (ص) در بین مردم خطابه ارائه کرد و فرمود:علی (ع) را نیازارید که به خدا قسم، علی (ع) در ذات خدا و راه خدا فانی شده است.» (ابن شهر آشوب، ۱۳۷۹: ج۲،۱۰۶)
سراینده منظومه علی نامه و خاوران نامه زمینه های اعتقادی و دینی را در باب اهل بیت و ولایت ایشان در این زمینه بدین گونه بازگو می کنند:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

که ایذون شنیدم من از مصطفی
ره مصطفی چون ره مر تضاست
  که کافر بود دشمن مرتضا
رضاشان رضای خدای شماست
( ربیع،۱۳۸۸: ۶ر )

و در خاوران نامه

 

 

علی بابها در باب او فرمود پیغمبر
به علم ظاهر و باطن چنان مشکل گشای آمد
  بدین منصب که را دانی جز او شایسته و اولی؟
که بی او بود بس مشکل، اگر مشکل شدی حل ها
( ابن حسام، ۱۳۸۲: ۷۷ )

۴-۲-۵ افضلیت امیرالمؤمنین (ع)
یکی از بحث ها در بین مسلمین این بوده است که افضل بعد از پیامبر (ص) کیست؟ براساس احادیث بسیاری پیامبر نشان می دهد که افضل بعد از رسول از هر جهت امیرالمؤمنین (ع) است: «علی در آسمان هفتم چون خورشید درخشان روز است در زمین و در آسمان دنیا چون ماه تابان شب است در زمین خدا، به علی سهمی از فضیلت داده که اگر بر اهل زمین بخش شود همه را فرا گیرد،نرمش لوط و خلق یحیی و زهد ایوب و در سخاوت به ابرهیم ماند، خرّمی او چون خرّمی سلیمان بن داوود است و توانایی او چون توان داوود و نامش بر همه پرده های بهشت نگاشته است.» ( ابن طقطقی،۱۳۵۰: ج۱،۹۹ )
بسیاری از فضائل و مناقبی را که شیعیان در باره علی بن ابی طالب نقل می کنند دارای سند و مدارک واقعی است که در کتاب های صحیح و مورد اطمینان اهل سنّت هم نوشته شده است و نه تنها از یک راه بلکه ازراه ها و سند های گوناگون نقل شده است که دیگر جایی برای دو دلی باقی نمانده است. بسیاری از اصحاب، روایت های بی شماری را در فضائل امام علی نقل کرده اند تا آن جا که ابن حنبل می گوید: «هیچ یک از اصحاب رسول خدا، دارای آنقدر فضائل زیاد نیست جز علی بن ابی طالب»(سیوطین، ۱۴۰۴:ج ۱، ۹۹ )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ب.ظ ]