کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



انگیزه قوی، متمایل و متعهد به حفظ عضویت سازمانی، از نیازهای اصلی و بسیار ضروری هر سازمانی می باشد. زیرا سازمان به کارکنانی نیازمند است که فراتر از شرح وظایف مقرر و معمول خود به کار و فعالیت بپردازند(مدی2، 2008). وجود چنین نیروهایی در هر سازمان ضمن کاهش غیبت، تأخیر و جابجایی، باعث افزایش چشمگیر عملکرد سازمان، نشاط روحی کارکنان و تجلی بهتر اهداف متعالی سازمان و نیز دستیابی به اهداف فردی خواهد شد. عدم احساس تعهد و تعهد سطح پایین، نتایج منفی را برای فرد و سازمان به دنبال دارد؛ ترک خدمت، غیبت زیاد، کاهش اعتماد مشتریان، کاهش درآمد، بی میلی به ماندن در سازمان و در نهایت کاهش دلبستگی شغلی از جمله نتایج می باشد(کرمانی، 1387).

متغیر دیگری که ارتباط آن با ویژگی های شخصیتی مطالبه می شود، دلبستگی شغلی می باشد. دلبستگی شغلی عامل اساسی در زندگی کاری اغلب مردم و به عنوان یک نگرش و عامل اساسی در به حداکثر رساندن اثربخشی سازمانی به شمار می رود(مهداد، 1389).

دلبستگی شغلی عبارت است از شدت همانند سازی روانشناختی یک فرد با شغل خود که به خصوصیات شخصی و ماهیت وظایف کاری وابسته است، که مهم ترین ویژگی های شخصی در دلبستگی عبارتند از سن، نیاز به رشد، و اعتقاد به اخلاق کاری سنتی. کارگران مسن شاید به دلیل دارا بودن مسئولیت و چالش بیشتر و فرصت کافی برای ارضای نیازهای رشد معمولا بیشتر به شغل خود دل بسته اند(مهداد، 1387).

سطح بالای دلبستگی شغلی به این معنا است که فرد شغل خاص را به خود نسبت می دهد و آن را معرف خود میداند. داشتن کارکنان با دلبستگی شغلی بالا ممکن است به سازمان سود برساند، زیرا وقتی که افراد در کارشان غوطه ورمی شوند، انگیزش آنها افزایش می یابد که این خود ممکن است تاثیر مثبتی بر عملکرد شغلی آنها بگذارد متغیر های نگرشی همچون خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی اثرات مهمی بر برون داد های شغلی نظیر عملکرد کاری، رفتار مدنی سازمانی و غیبت از کار دارند(ذاکرین، 1391).

به طور کلی دلبستگی شغلی هم بر فرد و هم بر سازمان تاثیر می گذارد. از دید سازمانی دلبستگی شغلی به عنوان کلیدی برای گشودن انگیزش کارمند و افزایش تولید محسوب شده است و از دید فردی کلیدی برای انگیزش عملکرد و رشد فردی و رضایت در محل کار محسوب می شود. دلبستگی شغلی از طریق در گیر کردن کارکنان به طور عمیق در کارشان و با معنا ساختن تجربه کاری، در اثر بخشی سازمانی، تولید و روحیه کارمندی کمک می نماید . که در مجموع، افراد دلبسته به شغل، تمایل دارند پیوندهاى عاطفى قوى با سازمان داشته باشند و همین امر باعث مى شود که نسبت به دیگر افراد کمتر به ترک سازمان بیاندیشند(هالبرگ و شافلى1، 2006).

همچنین اکثر نظریه پردازان بیان کرده اند که کارکنان متعهد و به شدت دلبسته به شغل، عملکرد بهتری دارند و تلاش اساسى و آشکارى را در جهت اهداف و وظایف شغلى انجام مى دهند، که چنین شخصیت هایی عامل اصلی پیشبرد اهداف و بهره وری سازمان به شمار می روند(پلارد1و همکاران، 2009).

بر اساس پژوهش های انجام شده در محافل مختلف تحقیقاتی و آموزشی، یکی از مهمترین عوامل پیش بینی کننده تعهد سازمانی، توجه به ویژگی های شخصیتی کارکنان می باشد. کارکنان همانند دیگر افراد جامعه دارای تفاوت های فردی، استعدادها، انگیزه ها، رغبت ها و تمایلات مخصوص به خود می باشند. آن ها دارای علایق و توانایی های مختلف هستند و از نگرش، دانش و نظام ارزشی متفاوتی برخوردارند. در واقع کارکنان نیز، از نظر تفاوت های فردی و ویژگی های شخصیتی با یکدیگر متفاوت هستند. بنابراین بدیهی است این گونه ویژگی های شخصیتی متفاوت، بر نحوه عمل و رفتار آن ها تأثیر خواهد گذاشت و این تأثیر پذیری از شخصیت، در نهایت در تصمیمات و رفتار سازمانی آن ها مؤثر خواهد بود(شریفی، 1391).

توجّه به ابعاد شخصیت افراد در سازمان از مقوله هایی است که می تواند سازمان ها را در رسیدن به بهره وری یاری نماید و بر این اساس، روان شناسانِ علاقمند به رفتارهای شغلی معتقدند که شخصیت افراد با نوع حرفه ای که انتخاب می کنند و نحوه عمل آن ها در آن حرفه در ارتباط است. به عبارتی افراد دارای ویژگی های شخصیتی مشخص، مشاغل خاصی را انتخاب و در آن زمینه در مقایسه با دیگران بهتر عمل می کنند(پروین و جان2، 2002).

همچنین در مورد ابعاد شخصیتی افراد، دانشمندان نظرات گوناگون و تقسیم بندی های مختلفی را ارائه داده اند. از جمله این نظریات می توان به مدل پنج عاملی3 شخصیت مک کرا و کاستا 1 (1987) اشاره نمود.

مدل پنج عاملی، شخصیت افراد را به پنج بعد روان رنجور خوئی2 ( تمایل افراد به تجربه اضطراب، تنش، خصومت، کمروئی، تفکر غیر منطقی، افسردگی و عزت نفس پایین)، برون گرائی3 (تمایل فرد به معطوف ساختن توجه و انرژی خویش به دنیای بیرون از خود، توجه به اشخاص دیگر و لذت بردن از داشتن تعامل با سایرین)، تجربه پذیری4 (جستجوی فعال فرد برای بهره گیری از تجارب دیگران و کشش فرد به کنجکاوی، عشق به هنر، تخیل، روشن فکری و نوآوری)، همسازی5 (گرایش افراد برای احترام گذاشتن به دیگران و داشتن توافق و هماهنگی زیاد با آنها) و وظیفه شناسی6(توانایی افرد در سازماندهی، پایداری، کنترل و انگیزش در رفتارهای هدفمدار و گرایش به شایستگی، نظم و ترتیب، کوشش برای پیشرفت، خویشتن داری و تأمل) تقسیم می کند. هر یک از افراد بر حسب ویژگی شخصیتی خود طبق این مدل می توانند نگرش و گرایش خاصی نسبت به وظایف و اهداف سازمان داشته باشد. بدین ترتیب، تفاوت های شخصیتی افراد می توانند منبع توسعه خلاقیت و یا ریشه بسیاری از مشکلات سازمانی باشند و بر عمل، رفتار، تصمیمات و رفتار سازمانی آنان مؤثر خواهند بود (خنیفر و همکاران، 1388؛ به نقل از شریفی، 1391).

در مجموع، با توجه به آنچه در تبین مفاهیم تعهد سازمانی، دلبستگی شغلی و ویژگی های شخصیتی ذکر شد پژوهش حاضر در صدد این است که به بررسی

 رابطه بین ویژگی های شخصیتی با تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی در بین کارکنان شرکت نفت و گاز شهر گچساران بپردازد.

  • ضرورت انجام تحقیق:

واقعیت این است که در جهان امروز آنچه بیش از همه دارای اهمیت، منابع انسانی می باشد. این منابع انسانی هستند که سرمایه ها را متراکم می سازند، از منابع طبیعی بهره برداری می کنند، سازمان های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به وجود می آورند و توسعه ملی را پیش می برند.

نیروی انسانی، در صورتی می تواند کار مفید و مؤثر داشته باشد که دارای انگیزه مناسب، روحیه مناسب و علاقه و دلبستگی به شغل و تعهد سازمانی بالایی باشد. دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی، جایگاه ویژه ای را در مطالعات مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی، دارا می باشد؛ زیرا این ساختار می تواند در جهت پیش بینی رفتارهای سازمانی در آینده، نظیر ترک شغل، تأخیر در حضور به موقع در محل کار، کم کاری، غیبت و به عبارتی بیگانگی از کار مؤثر باشد و بر بهره وری نیروی اسانی تأثیر به سزایی داشته باشد. بنابراین، لازم است، برای شناخت بهتر وضع موجود، از نظر فرهنگ و اخلاق کار و به طور مشخص دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی و عوامل مرتبط با آنها مطالعاتی صورت گیرد. و  از آنجا که، رفتار کارکنان در سازمان، می تواند متأثر از ویژگی های شخصیتی شان باشد، از اینرو، آگاهی از آنها برای مدیران سازمانها نیز ضروری به نظر می رسد.

همچنین شواهد موجود حاکی از آن است که افراد روان رنجور و ناراضی، سازمان خود را ترک می کنند و نیز بیشتر استعفا می دهند(کرمانی، 1387). بنابراین مطالعه ویژگی های شخصیتی کارکنان اهمیت ویژه ای پیدا می کند.

به عبارتی ویژگی های شخصیتی افراد به عنوان عواملی برای تعیین رفتار و نگرش های آنان عمل می کند. که به نظر می رسد می توان با شناسایی این ویژگی ها، میزان تعهد و دلبستگی کارکنان را پیش بینی نمود. و آگاهی از شخصیت افراد به مدیریت سازمان کمک می کند تا افراد واجد شرایط را در پست های مختلف سازمان بگمارد که این کار نیز به نوبه خود باعث خواهد شد نارضایتی کارکنان کاهش و رضایت شغلی آنان افزایش یابد.

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

در مجموع با توجه به این که شرکت کلیدی نفت و گاز یکی از مهم ترین صنایع مادر کشور بشمار می رود؛ و جایگاهی مهم در بهسازی و شکوفایی جامعه دارد، افزایش تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی کارکنان از راه های گوناگون می تواند موجب افزایش عملکرد و بهره وری آن ها گردد. بنابراین با توجه به اهمیت ویژگی های شخصیتی کارکنان که می تواند نقشی مهمی در افزایش تعهد سازمانی، دلبستگی شغلی و در نتیجه عملکرد کارکنان داشته باشد، پژوهش حاضر امری ضروری محسوب می شود.

همچنین با وجود اهمیت این مسئله، در زمینه شناخت ویژگی های رفتاری و نگرشی کارکنان شرکت نفت و گاز و بررسی علل وجود طیف متفاوت از عملکرد آنان، تحقیقات کافی در این زمینه در کشور صورت نگرفته است. این که چرا برخی عاشقانه مجذوب کار می شوند و برخی دیگر در انجام کارهای روزمره و تکراری، کسل و خسته می شوند؟ چرا بعضی از کارکنان نسبت به شغل خود، وظیفه شناس تر و متعهدانه عمل می کنند و عده ای دیگر در انجام وظایف اصلی خود احساس تعهد نمی کنند؟

در کل، با عنایت به مطالب فوق، با توجه به اهمیت فوق العاده قدرت بهره وری در شرکت کلیدی نفت و گاز به دلیل وابستگی بیش از حد اقتصاد ملی به درآمدهای ناشی از آن به عنوان یک صنعت مادر و سرآمدترین صنعت شیمیایی کشور و همچنین جایگاه و نقشی که کارکنان در پویایی، رشد، شکوفایی و سلامت  این سازمان و پیشبرد اهداف آن دارند، ضروری است تا به بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی کارکنان با تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی آنان پرداخته شود.

  • اهداف تحقیق:

– هدف کلی تحقیق: تبیین رابطه بین ویژگی های شخصیتی با تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی در بین کارکنان.

-اهداف جزئی:

  • بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با تعهد سازمانی در بین کارکنان.
  • بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با دلبستگی شغلی در بین کارکنان.
  • پیش بینی تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی از روی ویژگی های شخصیتی کارکنان.

*اهداف کاربردی:

بهره گیری از نتایج این تحقیق در شرکت های صنعتی از جمله شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران.

  • فرضیه ها:
  • بین ویژگی های شخصیتی و تعهد سازمانی در بین کارکنان رابطه وجود دارد.
  • بین ویژگی های شخصیتی و دلبستگی شغلی در بین کارکنان رابطه وجود دارد.
  • ویژگی های شخصیتی، تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی را در بین کارکنان پیش بینی می کند.
  • تعاریف نظری و عملیاتی متغییرها:

 تعاریف نظری:

ویژگی های شخصیت: شخصیت بیانگر آن دسته از ویژگی های فرد یا  افراد  است که  الگوهای ثابت  رفتاری  انسان ها  را  نشان می دهد. از این  رو  شخصیت ، بیانگر اصول و قواعدی است که  در کنش همه  افراد مشترک است ( کریمی ، 1386).

کاستا و مک کری (1999) مهمترین ویژگی های شخصیتی را در الگوهایی به عنوان پنج ویژگی عامل بزرگ مطرح ساخته اند که عبارتند از : روان رنجور خویی(روان نژندی)، برونگرایی، پذیرش یا باز بودن به تجربه ها، توافق یا سازگاری و وظیفه شناسی(شولتز، 1998، سید محمدی، 1388).

1) روان رنجور خویی(N) : ناسازگاری یا موثرترین قلمرو مقایسه های شخصیتی مقابل سازگاری یا ثباتهای عاطفی یاروانژندی است در این بعد انواع گونا گون ناراحتی از ناراحتی های عاطفی چون ترس اجتماعی، افسردگی و اضطراب را در افراد تشخیص می دهیم.

2) برون گرایی: صفاتی را در بر می گیرد که برون فردی است، یعنی نشان می دهد که افراد با یکدیگر و برای یکدیگر چه می کنند.

3) پذیرش یا گشودگی (O): تصور فعال، احساس زیاد پسندی، توجه به احساسات درونی، تنوع طلبی، کنجکاوی، انعطاف ذهنی و استلال در قضاوت را در بر می گیرد.

4) سازگاری یا خوشایندی(A) : بعدی از تعاملات بین فردی است و اساسا فردی که دارای این خصوصیت  نوع دوست است و نسبت به دیگران همدردی می کند و مشتاق کمک به دیگران است.

5) وظیفه شناسی ©: یعنی کنترل خود و چنین فردی می تواند به مفهوم قدرت طرح ریزی خیلی فعال سازمان دهی انجام و ظایف محوله را به نحو مطلوب انجام دهد(شولتز، 2005).

تعهد سازمانی: تعهد سازمانی به عنوان باور قاطع افراد در پذیرش ارزش ها و اهداف سازمانی و تمایل به تلاش بیشتر و حفظ عضویت در شغل معرفی شده است(پورتر و همکاران، 1974).

وابستگی عاطفی و روانی به سازمان که بر اساس آن فردی که شدیداً متعهد است هویت خود را با سازمان معین می کند، در سازمان مشارکت می کند، در آن درگیر می شود و از عضویت در آن لذت می برد(مودی، پورتر و استیرز، 1982).

دلبستگی شغلی: دلبستگی شغلی عبارت است از شدت همانند سازی روانشناختی یک فرد با شغل خود که به خصوصیات شخصی و ماهیت وظایف کاری وابسته است، که مهم ترین ویژگی های شخصی در دلبستگی عبارتند از سن، نیاز به رشد، و اعتقاد به اخلاق کاری سنتی. کارگران مسن شاید به دلیل دارا بودن مسئولیت و چالش بیشتر و فرصت کافی برای ارضای نیازهای رشد معمولا بیشتر به شغل خود دل بسته اند(مهداد، 1387).

 تعاریف عملیاتی: 

ویژگی های شخصیت: منظور از شخصیت در این پژوهش نمراتی است که آزمودنی ها  از پرسشنامه پنج عاملی شخصیت(NEO) فرم 60 سؤالی کاستا و مک‌ری( 1985) بدست آورده اند.

1- روان رنجور خویی : منظور از عامل روان رنجور خویی شخصیت در این پژوهش نمراتی است که آزمودنی ها  از سوالات شماره 1، 6، 11، 16، 21، 26، 31، 36، 41، 46، 51 و 56 پرسشنامه پنج عاملی شخصیت(NEO) فرم 60 سؤالی کاستا و مک‌ری( 1985) بدست آورده اند.

2-برون گرایی: منظور از عامل برون گرایی شخصیت در این پژوهش نمراتی است که آزمودنی ها  از سوالات شماره 2، 7، 12، 17، 22، 27، 32، 37، 42، 47، 52 و 57 پرسشنامه پنج عاملی شخصیت(NEO) فرم 60 سؤالی کاستا و مک‌ری( 1985) بدست آورده اند.

3-پذیرش یا گشودگی: منظور از عامل گشودگی شخصیت در این پژوهش نمراتی است که آزمودنی ها  از سوالات شماره 3، 8، 13، 18، 23، 28، 33، 38، 43، 48، 53 و 58 پرسشنامه پنج عاملی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-07-05] [ 11:02:00 ق.ظ ]




ممکن است، بخواهند چنین تأثیر مطلوبی ایجاد کنند. آنها ممکن است (1) درباره چگونگی انجام آن مطمئن نباشند، (2) باوری، که آنها قادر نیستند واکنش های مطلوب از سوی دیگران دریافت کنند. برای مثال، آنان ممکن است بخواهند بصورت فردی شایسته در موقعیت توسط دیگران دیده شوند، اما تردید دارند که چنین اتفاقی رخ دهد. و (3) باوری، که آنها نمی توانند آنطور که می خواهند بنظر برسند.

(برای مثال، آنها تصور می کنند تا حدودی شایسته بنظر می رسند در حالی که آنها می­خواهند که بصورت افراطی شایسته بنظر آیند). این شرایط منجر به ایجاد اضطراب اجتماعی می شود. به عبارت دیگر، اضطراب اجتماعی زمانی بروز می کند که افراد برای ایجاد تأثیر مطلوب روی دیگران  برانگیخته می شوند اما در مورد ایجاد این تأثیر تردید دارند. ناتوانی ادارک شده برای پیش بینی، کنترل و کسب پیامدهای مطلوب، پیشایندهای اصلی اضطراب در نظر گرفته شده است (برای مثال ، سیلیگمن، 1975). همچنین اسکلنکر و لیری ( 1982) معتقد هستند که شرط ضروری اما نه کافی برای بروز اضطراب اجتماعی آن است که افراد برای ایجاد یک تاثیر مطلوب روی دیگران بر انگیخته می شوند. افرادی که چنین اهدافی در موقعیت ندارند نگرانی خاصی در مورد ارزیابی دیگران نخواهند داشت و در نتیجه احساس اضطراب نخواهند کرد.

طی چند دهه گذشته چندین الگوی نظری برای تبیین مکانیزم­های اضطراب اجتماعی ارائه گردیده که برخی از این الگوها بر فرایند شناختی تأکید دارند. الگوهای شناختی اضطراب اجتماعی بر این ایده مبتنی هستند که باورهای شناختی مانند «باورهای ناکارآمد» و «افکار غیرمنطقی» نقش مهمی در «علت» و «تداوم» اختلال اضطرابی ایفا می­ کند.(بک[4] و همکاران، 1985).

گاهی اوقات توانایی­ها بر اساس نشانه­ها و علائم فیزیولوژیکی مورد قضاوت قرار می­گیرند. این نشانه­ها دربرگیرنده علائم جسمانی ماننداضطراب و تنش هستند که افراد در موقعیت­هایی گوناگون آنها را تجربه کرده و به طریقی متفاوت مورد تفسیر قرار می­دهند. برای مثال، حضور در موقعیت­های اجتماعی، برای بعضی اشخاص بروز این نشانه­ها را به دنبال دارد و باعث می شود که وجود اضطراب را در  خود نشانه ناتوانی و ضعف تلقی کنند و انتظار موفقیت در آ نها کاهش یابد، بنابراین در موقعیت­های اجتماعی به خوبی عمل نمی­ کنند.  مفهوم اضطراب اجتماعی یکی از اسم­هایی است که برای ارجاع به این پیامد و پدیده شناختی احساسی-‌رفتاری  مورد استفاده قرار گرفته است(زیگلر[5]،2005).

اختلال اضطراب اجتماعی یا فوبی اجتماعی به ترس آشکار و مستمر از موقعیت­های اجتماعی یا عملکردی اشاره دارد و از این باور فرد ناشی می­شود که او در این موقعیت­ها به گونه ای خجالت­آور یا یا تحقیرآمیز عمل خواهد کرد. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بطور معمول از موقعیت­های ترس آور اجتناب می­ کنند و بندرت خود را مجبور به تحمل موقعیت­های اجتماعی یا عملکردی می­نمایند، اما اگر با این موقعیت­ها روبرو شوند اضطراب شدیدی را احساس خواهند کرد. برای برخی از افراد تنها بخش کوچکی از موقعیت­های اجرایی از قبیل نوشتن یا صحبت کردن در جمع برای گروهی از شنوندگان ترس آور است، در حالی که برخی دیگر در دامنه گسترده­ای از عملکردهای عمومی یا موقعیت­های تعامل اجتماعی می­ترسند و طبیعی است که در هر کدام از موارد فوق «اضطراب اجتماعی» هنگامی بعنوان تشخیص مطرح می­گردد که این گونه ترس­ها بطور معناداری با عملکرد شغلی، عملکرد تحصیلی یا اجتماعی فرد تداخل پیدا کند. علاوه بر این شدت اختلال اضطرابی در کودکان و نوجوانان با افزایش مشکلات رفتاری مانند مدرسه­گریزی، فرار­از­خانه، افت­­ تحصیلی، اجتناب از بازی­های و فعالیت­های جمعی و دروغگویی همراه بوده است (رینگولد[6] و همکاران،2003).

یکی از متغیرهای موثر بر خودکارآمدی تحصیلی یادگیرندگان، جو روانی اجتماعی کلاس است. بررسی جو روانی – اجتماعی کلاس درس دانش­ آموزان از جمله موضوعاتی است که همواره مورد توجه معلمان، مدیران، دست اندرکاران آموزش و پرورش و همچنین والدین بوده است. تحقیقی علمی در این مورد می ­تواند به فراهم ساختن جو روانی- اجتماعی مناسب و مطلوب کمک کند.

کلاس به عنوان جامعه کوچک و فرعی از افراد متفاوتی تشکیل شده است که از نظر تجارب، فرهنگ، شخصیت، و … با هم متفاوتند. این افراد خصوصیات خود را به درون کلاس می آورند و به همین دلیل جو روانی- اجتماعی متفاوتی بر کلاسها حاکم است. بنابراین، تشکیل دهندگان جو روانی- اجتماعی کلاس معلم و دانش آموزانند که هدف عمده آنها آموزش و فراگیری است. پس برای آموزش و یادگیری لازم است که جو مطلوب و مناسبی درکلاسها دایر باشد. جو مطلوب و مناسب، روابط مثبت و هدفداری است که میان معلم و دانش آموزان در کلاس وجود دارد و دارای «کارآیی» است.

بنابراین، شناخت جو روانی- اجتماعی کلاس می تواند بازخورد با ارزشی برای معلمان فراهم کند؛ چون این عامل در ترک تحصیل، غیبت از کلاس، اندوه و افسردگی، اضطراب، مقاومت دانش آموزان در مقابل معلم، عدم رفاقت بین دانش آموزان در کلاس، عدم رضایت و علاقه به درس و یادگیری اثر دارد. بدیهی است که رهبری معلم در کلاس، نقش عمده ای در شکل گیری این واکنش ها دارد.

رهبری معلم در کلاس را می توان به سه نوع یا روش تقسیم کرد: 1) روش مبتنی بر دموکراسی، که بهترین روش اداره کلاس است و در آن دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالایی هستند. در این روش  روابط معلم و دانش آموزان طوری است که نیازهای تعلق و وابستگی، دوست داشتن، به رسمیت شناختن، ارزش داشتن، احترام و شکوفا شدن و استقلال آنها تأمین می شود؛ و دانش آموزان تحت راهنمایی معلم به آموزش و یادگیری می­پردازند و اعمال مثبت و مورد قبول برای آنان روشن و واضح است و همین عامل باعث رضایت و خشنودی آنان شده و به سعی و تلاششان می­افزاید. 2) روش بی­بند و باری (بدون رهبری)، که در آن به علت مشخص نبودن هدف و عدم رهبری، به کمترین یادگیری می­انجامد و بنابراین، بدترین روش اداره کلاس است  3) روش استبدادی، که در آن نسبت به روش بی­بند و باری، دانش آموزان دارای یادگیری بیشتری هستند ولی به علت داشتن هیجان و اضطراب، عدم احساس

 مسئولیت و هدف، دارای یادگیری کمتری نسبت به روش دموکراسی هستند و در حضور معلم به کار و کوشش ادامه می­دهند، ولی در غیاب او سعی به انجام کار ندارند؛ در حالی که در روش دموکراسی، در همه شرایط سعی دارند که کارشان را به انجام برسانند.

با توجه به موارد فوق، پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال است که آیا اضطراب اجتماعی و جو روانی-اجتماعی کلاس پیش­بینی­کننده خودکارآمدی تحصیلی در دانش­ آموزان می­باشند؟

بیان مسأله

باورهای خودکارآمدی پایه اصلی و محوری انگیزه انسان به شمار محسوب می­شوند و به میزان بهره‌مندی افراد از این باورها احتمال موفقیت آنها در انجام کارها بالا می­رود. بندورا(1977)نخستین بار در نظریه خود، مفهوم خودکارآمدی را مورد استفاده قرار داده است. وی بیان داشته، که باورهای خودکارآمدی مهمترین عامل در تبیین رفتارهای انسانی اند، زیرا کلید اصلی فعالیت­های وی محسوب می­شوند. این باورها در جنبه­ های مختلف زندگی نقش مهمی دارند و یکی از مهم­ترین جنبه­ها و حوزه­هایی که موفقیت در آن تا حد زیادی منوط به داشتن خودکارآمدی بالاست، حوزه تحصیلی است.

alat ونسوی[7] و همکاران(2010) خودکارآمدی تحصیلی را از مفاهیم مرتبط با خودکارآمدی می­دانند، که به باور دانش­ آموزان راجع به توانایی رسیدن به سطح معینی از تکلیف اشاره دارد. آربونا[8] (2000) سطوح بالای خودکارآمدی تحصیلی را با متغیرهایی مانند سازگاری و موفقیت در مدرسه، کمک خواستن از دیگران در مسائل تحصیلی مرتبط می­داند و معتقد است خودکارآمدی با راهبردهای یادگیری مؤثر، خودتنظیمی، عملکرد تحصیلی و مهارت در تعامل اجتماعی با همکلاسان در ارتباط است.

مفهوم نوجوانی و تجارب مربوط به آن در فرهنگهای مختلف شکل های متفاوتی دارد. مثلاً در جوامع دور افتاده ورود به بزرگسالی با تشریفات خاص و گاه دردناکی همراه است.

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

در بررسی این دوره نظریه پردازان مختلف نظریه های متفاوتی ارائه کرده اند. استانلی هال با تاثیر از داروین، بر این باور بود که کودکی دوران بربریت و نوجوانی، تولد دوباره است. مفهوم «بازیستی» او به این معنا است که در جریان کودکی انسان مراحلی مشابه تکامل داروینی را سپری می کند و با شروع نوجوانی دوره های از طوفان و فشار است (احدی، جمهری، 1378).

فروید عقیده داشت که کودکان مراحل مشابهی از رشد روانی- جنسی را سپری می­ کنند که آخر آن، مصادف با دوران نوجوانی است. در این مرحله امیال سرکوب شده، بویژه میل جنسی بیدار می­شود، به همین دلیل نوجوانان در مواجهه با موازین اخلاقی و اجتماعی دستخوش تعارض و اضطراب می­شوند و بندرت اتفاق می‌افتد که در خلال فرایند نوجوانی، بحرانهای اضطرابی مشاهده نگردند. گاهی این اضطراب بطور ناگهانی و زمانی بصورت تدریجی ظاهر می­شود گاهی فراگیر است و زمانی بر احساس مبهم پراکنده‌ای محدود می‌گردد گاهی هفته‌ها طول می­کشد و زمانی بالعکس فقط در خلال چند ساعت پایان می‌پذیرد. اما صرف­نظر از چگونگی بروز، شدت و مدت آن، اضطراب یک احساس بنیادی است که کمتر نوجوانی به آن بیگانه است. مسلماً‌ در بسیاری از موارد، بحران اضطراب محدود باقی می‌ماند اما غالباً به منزله دریچه‌ای به سازمان یافتگی مرضی است یا قبل از استقرار رفتارهای نشانه‌ای دوام‌دار ظاهر می گردد (احدی، جمهری، 1378).

در خلال نوجوانی می‌توان به سه نوع رویداد اضطرابی اشاره کرد: 1- تحریک بدنی پراکنده که براساس تظاهرات بدنی متعدد نمایان می‌گردد. 2- اضطراب روانی فراگیر که به وسیله ترس مفرط روانی مشخص می شود. 3- اضطراب به منزله (علامت محرک – نشانه) که در آن »من« در مقابل یک خطر بالقوه اضطراب را برانگیزد. به هنگام بحران اضطراب یا بروز اضطراب های دوام‌دار، یعنی حالتهایی که با احساس خطر قریب‌الوقوعی که واجد موضوع معینی نیست و با احساس از هم پاشیدگی و حتی واقعیت‌زدائی همراهند، نوجوان بی‌پناه و درمانده است و نمی‌تواند علتی برای این حالت عاطفی خود بیابد اما وقتی این وهله‌های اضطرابی تکرار می‌شوند یا پابرجا می‌مانند ، نوجوان در تبیین آنها کوشش می‌کند، تبیین‌هایی که غالباً بر ترسهایی که در مورد وضعیت جسمانی خوددار متمرکزند (مارسلی[9]،1984).

یکی از فرضیه­ های اساسی رویکردهای شناختی در زمینه اضطراب آن است که اضطراب با پیش ­بینی رخداد یک رویداد منفی یا زیان­بار، یا ادراک تهدید فراخوانده می­شود. ادراک افراد از تهدید با داوری ذهنی آنها از احتمال رخداد رویداد منفی و پیامد آن یا تنفر از آن رویداد تبیین می­شود. بنابراین افراد با اختلال­های اضطرابی احتمال و پیامد رخداد رویدادهای منفی را، بالاتر از افراد بهنجار برآورد می­ کنند(ویلسون[10] و همکاران،2005).

استوار و همکاران (1385) در پژوهش خود نشان دادند نوجوانان با اختلال اضطراب اجتماعی بالا نسبت به نوجوانان با اختلال اضطراب اجتماعی پایین احتمال رخدادهای رویدادهای منفی اجتماعی را بالاتر برآورد می­ کنند. اما علی­رغم ناخوشایند بودن حضور در اجتماع برای افراد مضطرب اجتماعی، ایشان ناگریز به انجام آن می­باشند. زیرا اجتماعی بودن انسان اجتناب ناپذیر است و حضور و شرکت در موقعیت­های اجتماعی یکی از الزامات زندگی وی تلقی می­شود. محیط آموزشگاه و مدرسه از جمله مکان­هایی هستند که نیازمند حضور فعال دانش­ آموزان در فعالیت­های تحصیلی است. در مدرسه، آموزگاران علاوه بر گروه­بندی دانش­ آموزان و آموزش مطالب متنوع که مطابق با نیاز و ظرفیت آن­ها طراحی شده، به منظور آگاهی از میزان یادگیری مطالب توسط آنها، آموخته­هایشان را به شیوه ­های مختلف مورد ارزیابی قرار می­دهند. معلمان علاوه بر برگزاری امتحانات در هر دوره تحصیلی، ارائه مطالب درسی به شکل ارزیابی­های شفاهی و کلاسی را نیز به عنوان یکی از شیوه ­های مرسوم برای سنجش میزان یادگیری دانش­ آموزان مورد استفاده قرار می­دهند.

بعضی از دانش­آموزان، حضور در جمع همسالان و ارائه مطالب به معلم را یک دغدغه می­دانند و هنگام انجام تکالیف اجتماعی به خوبی عمل نمی­ کنند و ضعف عملکردشان را ناشی از عدم توانایی دانسته و تصور می­ کنند قادر به فائق آمدن بر محیط نیستند (ارس[11] و همکاران،2010).

کلاس درس مکانی اجتماعی است و حضور و تعامل دانش­ آموزان با همسالانشان، در این محیط، باعث می­شود که استعدادها و یا مشکلات و ضعفهای آن­ها آشکار شود، و همچنین کاهش یا افزایش یابد. ادراکات دانش­ آموزان از همسالان و نوع روابط موجود در یک کلاس را به عنوان جنبه اجتماعی محیط کلاس در نظر گرفته­اند و آن را جو اجتماعی تعریف کرده­اند که به کیفیت روابط در کلاس اطلاق می­شود(مینهارد[12] و همکاران،2010).

پژوهش­ها نشان می­ دهند که عوامل روانی اجتماعی حاکم بر کلاس درس، نقش مهمی در حل مشکلاتی مانند ترک تحصیل، غیبت از کلاس، اندوه و افسردگی دانش­آموزان، برخورد و تنش­های بین کلاسی، و طیف همگرایی و رقابت یا رفاقت کلاسی، به عهده دارند (بروکورو[13]،1982). بنابراین، پرداختن به اضطراب اجتماعی، به­عنوان یکی از مشکلات مهم و شایع دانش­ آموزان در محیط­های آموزشی که با توجه به ادراک آن­ها از جو روانی اجتماعی حاکم بر کلاس شان شکل می­گیرد و می ­تواند پیامدهای مهمی برای جنبه­ های تحصیلی از جمله خودکارآمدی ایشان داشته باشد خالی از فایده نیست. با توجه به مطالب ذکر شده این سؤال مطرح می­شود که آیا اضطراب اجتماعی و جو روانی-اجتماعی کلاس می ­تواند خودکارآمدی تحصیلی در دانش­ آموزان دبیرستانی را پیش ­بینی کنند؟

ضرورت و اهمیت پژوهش

از نظر این که آموزش ­و ­پرورش از جمله نهادهایی است که در همه جوامع از حساسیت خاصی برخوردار است و هدف عمده آن، اعتلای همه جانبه شخصیت فراگیران، به ویژه در ابعاد اخلاقی، اجتماعی و روانی است، برای بهبود این فرایند، باید که جو­کلاس­ها شایسته و بایسته باشد. به همین دلیل پژوهش­های فراوانی تأثیر جو روانی-اجتماعی کلاس را بر پیشرفت تحصیلی و کارکرد بهینه عاطفی و شناختی دانش‌آموزان نشان داده است و از آنجایی که کارکنان، مدیران و معلمان تأثیر بسزایی بر جو کلاس دارند اما تأثیر خود دانش­ آموزان بر عوامل دیگر مهمتر است و از آنجایی که دانش آموزان داد و ستدهای فراوانی با هم دارند سهمی مهم در پدیدآیی جو ­روانی-اجتماعی کلاس دارند نگاه پژوهش­ها را به این سمت سوق داده است (فریزر[14]،1998).

از چشم­اندازی دیگر آگاهی و شناخت ویژگی­های اضطراب اجتماعی و خودکارآمدی، بازخورد با ارزشی برای معلمان فراهم می­ کند. زیرا تحقیقات نشان می­دهد که چنین عوامل انگیزشی حاکم بر کلاس درس، نقش مهمی در حل مشکلاتی مانند اندوه و افسردگی دانش­آموزان، برخورد و تنش­های بین کلاسی، وظیفه‌گرایی و رقابت یا رفاقت ­کلاسی و … به عهده دارد و همچنین بررسی این مشکلات می تواند راهکارها و الگوهایی را برای بهبود کیفیت زندگی، افزایش رفتارهای سازگارانه، و مبارزه با بسیاری از عوامل تهدید آمیز برای خودتنظیمی و خود کارآمدی فراهم آورد و به تبع آن سبب انجام برنامه­ها و اقدامات پیشگیرانه در آموزش و پرورش شود. پس شناسایی متغیرهایی که با این عوامل ارتباط دارند می ­تواند کمک کننده باشد و به دانش­ آموزان این امکان را می­دهد که بر سطح تنیدگی، چالش­های ذهنی، نیازهای مختلف روانی و حس خود ارزشمندی نظارت کنند و در نتیجه رضایت شخصی، عملکردهای تحصیلی بهتر، خودتنظیمی و خودکارآمدی بالایی داشته باشند (سیف،1390).

دوره دبیرستان دوره­ای است که دانش­ آموزان مرحله مهمی از زندگی خود را می­گذرانند در این دوره اگر جو روانی و اجتماعی کلاس و مدرسه مساعد و مطلوب باشد نه تنها دانش آموزان پیشرفت تحصیلی بیشتری دارند بلکه از نظر سلامت عاطفی و اجتماعی نیز در سطح بالاتری خواهند بود، زیرا عزت نفس و خودپنداره آنها نیز افزایش می­یابد (طالب زاده،1387). از آنجا که با توجه به پژوهش­های انجام شده اضطراب اجتماعی تحت تأثیر تمایلات منفی، به ویژه خودکارآمدی، اجتناب در جمع و عزت نفس پایین است اهمیت انجام پژوهش را بیش از پیش آشکار می­سازد.

اهداف پژوهش:

اهداف کلی:

تبیین نقش پیش­بینی­کنندگی اضطراب اجتماعی و جو­ روانی-اجتماعی کلاس با خودکارآمدی تحصیلی در دانش­ آموزان سوم دبیرستانی شهر شیراز.

اهداف جزیی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:01:00 ق.ظ ]




اند (قماشچی، 1387). در قرن دوازدهم حدود 8/1 میلیون نفر در 108 زلزله زندگی خود را از دست داده اند (نعیم، ایوب، مسعود، گل، خلید[3] و همکاران،2011). وقوع 4/2 میلیون حادثه آتش سوزی در هر ماه باعث 6000 مرگ، صدها هزار مجروح و میلیون ها دلار خسارت می شود (قماشچی، 1387). جراحات ناشی از تصادفات رانندگی نیز میزان بالایی از مرگ و میر را به خود اختصاص داده است. این تصادفات سالانه جان 2/1 میلیون نفر را در دنیا گرفته و بیش از 50 میلیون مورد مصدومیت ایجاد می نماید.

کشور ایران نیز یکی از کشورهای پرحادثه محسوب می شود. حوادث گوناگونی از جمله زلزله، آتش سوزی، تصادفات عمد و غیرعمد، کودک آزاری، تجاوز به عنف و سایر حوادث نیز در ایران سالیانه قربانیان زیادی را می گیرد. این گونه حوادث علاوه بر آسیب جسمی، عملکرد روانی، اجتماعی و کارکرد افراد را نیز مختل می کند. این مورد ممکن است یک هفته، یک ماه، یک سال و یا تا سراسر عمر ادامه پیدا کند.

فشار روانی حاصل از یک حادثه را آن زمان که شدید و پایدار بوده و باعث اختلال کلی در عملکرد فرد در حوزه های مختلف زندگی گردد،اختلال استرس پس از سانحه می نامند.

اختلال استرس پس از سانحه برای اولین بار در بازماندگان جنگ ویتنام مشخص و وارد طبقه بندی راهنمای تشخیصی- آماری اختلالات روانی گردید و به صورت «اختلال استرس پس از سانحه سندرمی است که پس از مشاهده، درگیر شدن یا شنیدن یک عامل استرس زای تروماتیک بسیار شدید روی می دهد.» تعریف شده است (کاپلان و سادوک، 1388).در این اختلال فرد به مدت بیش از یک ماه در معرض رویداد آسیب زایی قرار گرفته است که در آن رویداد یا رویداد هایی را تجربه کرده ، شاهد بوده یا با آن ها رو به رو شده است که مرگ واقعی یا تهدید به مرگ را در بر داشته اند یا اینکه تمامیت جسمانی فرد یا دیگران تهدید شده است و پاسخ فرد ترس شدید، درماندگی و یا وحشت را در بر داشته است. رویداد آسیب زا مرتباً به صورت های گوناگون تجربه می شودکه عبارت است از یاد آوری های ناراحت کننده ی مکرر و مزاحم رویداد، رویاهای ناراحت کننده ی مکرر رویداد؛ طوری عمل می کند که انگار رویداد آسیب زا دوباره اتفاق افتاده است. عامل دیگر اجتناب مداوم از محرک های مرتبط با آسیب و کرختی پاسخ دهی می باشد که سعی در اجتناب کردن از افکار، احساسات یا گفتگو های مربوط به آسیب، سعی در اجتناب کردن از فعالیت ها، مکان ها یا افرادی که خاطرات آسیب زا را بر انگیخته می کند، ناتوانی در به یاد آوردن جنبه مهمی از آسیب، احساس جدایی از دیگران یا بیگانگی با آن ها ، دامنه ی محدود عاطفه و احساس کوتاه شدن آینده از عوامل آن می باشد. مشکل خوابیدن یا خفته ماندن، تحریک پذیری یا طغیان خشم، مشکل تمرکز کردن و پاسخ یکه خوردن مفرط از دیگر علائم است (باچر، مینکا و هولی، 1387).فرد مبتلا به این اختلال به این تجربه با ترس و درماندگی پاسخ می دهد، رخداد را در ذهن خود مکرراً زنده می کند و در عین حال می کوشد از یادآور شدن آن اجتناب کند. کاهش تماس با دنیای خارج، کرختی عاطفی، گوش به زنگی، بهت و خواب دیدن های ناراحت کننده از علایم دیگر این اختلال است( کاپلان و سادوک، 1388).

شدت استرس وارده از اختلال پس از سانحه برای هر کس شکننده است. این اختلال ممکن است در جریان جنگ، شکنجه، سوانح طبیعی، تجاوز به عنف و تصادفات شدید مثل تصادف با اتومبیل یا آتش سوزی پدید آید (خدادادی، قنبری، یوسف زاده، مسکینی، عسگری و کوچکی نژاد،1388).

میزان شیوع مادام العمر اختلال استرس پس از سانحه را در حدود 1 تا 3 درصد جمعیت عمومی می دانند. میزان این اختلال در طول عمر تا 8 درصد تخمین زده می شود. هرچند 5 تا 15 درصد دیگر از مردم ممکن است شکل های خفیف تری از این اختلال را تجربه کنند. میزان شیوع مادام العمر اختلال مزبور در گروه های پر خطر یعنی گروه هایی که اعضایشان در معرض وقایع آسیب زا بوده اند، در طیفی از 5 تا 75 درصد قرار دارند(باچر و همکاران، 1387).برای مثال در پژوهشی که براساس سوابق و تشخیص مندرج در پرونده های جانبازان اعصاب و روان جنگ تحمیلی ایران و عراق و مصاحبه حضوری با خودشان در سال 1380 صورت گرفت، بیش از 80 درصد جانبازان دچار اختلال استرس پس از سانحه بودند که شدت آن از ضعیف تا بسیار شدید متغیر است(برهانی، 1380).

این اختلال در هر سنی ممکن است پیدا شود، اما به دلیل ماهیّت موقعیّت های تسریع کننده ی آن شایع ترین سن شروع و آن اوایل بزرگسالی است. البته بچه ها نیز ممکن است به این اختلال مبتلا شوند. آسیب آیجاد کننده ی اختلال  مذکور در مردان معمولاً وقایع جنگی است و میزان شیوع آن در طول عمر بین 5 تا 6 درصد برای آن ها می باشد. در مورد زن ها شایع تر از همه مورد حمله یا تجاوز واقع شدن است و میزان شیوع برای آنها در طول عمر بین 10 تا 12 درصد می باشد که این میزان در طول عمر برای زن ها بالاتر از مردها است. این اختلال بیش از همه در کسانی اتفاق می افتد که مجرد، طلاق گرفته، بیوه، منزوی از اجتماع یا از نظر سطح اجتماعی-اقتصادی پایین هستند(کاپلان و سادوک، 1388). در حالی که شیوع یک ماهه ی این اختلال در دامنه ای از 8/1-5/1 درصد با بهره گرفتن از معیارهای DSM-IV-TR تا 4/3 درصد با بهره گرفتن از معیارهای طبقه بندی بین المللی بیماریها[4]ICD-10تخمین زده شده است (نریمانی، زاهد و بشرپور،1389). همچنین این اختلال می تواند همراه با اختلال های دیگر نیز روی دهد. براون، استوت و مولر گزارش کردند که 54 درصد سوء مصرف کنندگان مواد PTSD قابل تشخیص نیز داشتند، به علاوه 16 درصد از آن ها نیز دارای افسردگی بودند (باچر و همکاران، 1387).

از مهم ترین عوامل خطر ساز برای این اختلال شامل شدت، مدت و نزدیکی شخص به ترومای واقعیمی باشد. هر چقدر فرد به مرکز یک تروما نزدیکتر باشد، میزان بالاتری از این اختلال را نشان می دهد. شدت سانحه بر مبتلا شدن یا نشدن شخص به PTSDتاثیر می گذارد. حدود 20 درصد جنگجویان آمریکایی که در ویتنام زخمی شدند دچار PTSD شدند، در حالی که 50 درصد کسانی که در آنجا زندانی جنگی بودند دچار این اختلال شدند. در خلال عملیات طوفان صحرا، 65 درصد کسانی که برای جمع آوری، برچسب زدن، و دفن اعضای پراکنده ی مردگان گماشته شده بودند، دچار PTSDشدند. بنابراین عامل فشار

 (تروما) علت اولیه ی پیدایش این اختلال است.

اما وقتی که واقعه ی آسیب زایی روی می دهد، همه ی افراد دچار استرس پس از سانحه نمی شوند، یعنی برای ایجاد این اختلال عامل فشار لازم است اما کافی نیست. زمینه های زیستی و روانی- اجتماعی فرد و اتفاقاتی که پس از آسیب روی می دهد، همگی باید مد نظر متخصص باشد(کرینگ، دیویسون، نیل و جانسون، 1388). علاوه بر این جانسون، سگستون و ماتسون (2003؛به نقل از لاپاسو و آلدن[5]، 2003) معتقدند سن، جنسیت، مدت، شدت و وضعیت تأهل از جمله عوامل جمعیت شناختی است که می تواند در بروز اختلال استرس پس از سانحه نقش داشته باشد.

متخصصان معتقدند تروما یا آسیب خانواده (حتی افرادی از خانواده که به طور مستقیم در گیر آسیب نبوده اند) را نیز متاثر می سازد.

تروما یا آسیب ثانویه یا آسیب نیابی که به PTSD نیابی نیز معروف است، اولین بار در پزشکان که با افراد آسیب دیده از خشونت های خانوادگی، قربانیان ترور یا قربانیان حوادث و بلایای طبیعی سرو کار داشتند، مشاهده شد. استرس تروماتیک ثانویه به معنی واکنش روانی به تجربه تروماتیک یک فرد مهم دیگر است. بخش عمده حوادث بحران زا توسط انسان ایجاد می شود که این حوادث تاثیر زیادی بر کودکان دارد.

پس از پایان جنگ جهانی تصور می شد کودکان بخصوص اگر در کنار پدر یا مادر باشند، تاثیر ناچیزی از جنگ می پذیرند. این فرضیه تا اواسط دهه ی 1970 نیز مطرح بود. ولی پژوهش های بعدی ثابت کرد کودکان حتی دقیق تر و روشن تر از والدین و بزرگسالان خطر را درک می کنند و به آن واکنش نشان می دهند (احمدی، رشادت جو، کرمی و انیسی، 1389).

تاثیر پذیری کودکان از فجایع با توجه به سن و سطح رشدی آن ها متفاوت است. واکنش های رفتاری، اختلالاتی نظیر PTSD و ترس های ویژه حوادث بحرانی که معمولا در برخورد با عوامل مشابه تنش زا بروز می کند و نیز پرخاشگری و رفتار های مخرب اجتماعی از عمده ترین علائم کودکان است. از آن جا که وابستگی کودکان به پدران از سال اول زندگی شکل می گیرد و طی سال های بعد تشدید می شود. لذا از دست دادن پدر می تواند تاثیرات زیان باری بر

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

اتوماسیون، هنگ، IT،، مدیران، حقیقت، تعامل، بانک، مشتری، اتوماتیک، کارکنان، بیرونی،، رایانه

 کودکان داشته باشد (احمدی و همکاران، 1389). بسیاری از کودکان سوگ[6] و داغدیدگی را همراه با PTSD یا دیگر شرایط مرتبط با بحران تجربه می کنند. این حالت زمانی اتفاق می افتد که کودک فرد عزیزی را به طور غیر منتظره یا خشونت بار از دست داده باشد یا با صحنه های دردناک خون مواجهه شود یا اولین کسی باشد که جسد را کشف می کند. در برخی از این بحران ها کودکان مبتلا به PTSD می شوند. اساساً مطالعات نشان داده است فرزندان در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به مشکلات روانی و رفتاری هستند(کلانتری، 1387).

اختلال استرس پس از سانحه یکی از اختلالاتی است که نه تنها می تواند کیفیت زندگی[7] فرد حادثه دیده بلکه خانواده و جامعه او را تحت تاثیر قرار می دهد. تجارب بالینی و مشاهدات مکرر پژوهشگران نشانمی دهدکه خانواده های این افراد از مشکلات روانی بیشتری رنج می برند (رادفر، 2005).اختلال استرس پس از ضربه با ناسازگاری، بیماری و خشونت بین فردی در مبتلایان ارتباط دارد. پژوهش ها حاکی از آن است که خانواده های حادثه دیده به ویژه همسران از مشکلات روانی فراوانی رنج می برند. کرختی هیجانی و خشم در خانواده های حادثه دیده بر روابط خانوادگی آن ها تاثیر منفی می گذارد (نجفی، محمدی فر، دبیری، عرفانی و کمری، 1390). یکی از مسائل بسیار مهم در ارتقای کیفیت زندگی افراد مبتلا به چنین اختلالاتی توجه به کل خانواده است.

در دهه های اخیر کیفیت زندگیبه عنوان یکی از مؤلفه های مهم سلامتی شناخته شده است. کیفیت زندگی مفهوم وسیعی است که همه ی ابعاد زندگی از جمله سلامت را در بر می گیرد و مربوط به ابعاد فیزیکی، اجتماعی و معنوی است. کیفیت زندگی دیدگاه و قضاوت فرد در رابطه با یک موقعیت، مجموعه ای از حوادث و یا زندگی جاری فرد در کنار کل اجتماع در طی یک دوره ی زمانی است.

از نظر تاریخی تحقیق درباره ی سلامتی به سمت ارزیابی ابعاد مثبت تغییر پیدا کرده است، حرکت جدید در مورد مفاهیم سلامتی، معیارهای جدید مثبت تری را با هدف ارزشیابی و نه بیماری آشکار کرد. این معیارهای جدید سلامتی بر معیارهای کیفیت زندگی تأثیر گذاشت (نجفی و همکاران، 1390).

در دنیای امروز ارتقا کیفیت زندگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کیفیت زندگی ارزیابی مثبت و منفی فرد از خصوصیات زندگی و نیز میزان رضایت کلی فرد از زندگی خود است. آیزنک معتقد است که این مفهوم دیدگاه فرد را درباره ی تفاوت درک شده بین آنچه باید باشد و آنچه هست، نشان می دهد. سه بعد مهم این مفهوم شامل نظر فرد درباره ی سلامت کلی خود، رضایت از ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی، اقتصادی زندگی و نیز زیرمجموعه های این ابعاد است. محققان معتقدند که بررسی کیفیت زندگی و تلاش در راه اعتلای آن نقش بسزایی در سلامت زندگی فردی و اجتماعی افراد دارد (مظلومی، ذوالقدر، میرزایی و حسن بیگی، 1390).

یکی از حوادث دردناک در حوزه نفت و گاز در ایران،  انفجار لوله ی گاز سرخس- مشهد بود. این انفجار که در ظهر روز جمعه 19/6/89 اتفاق افتاد موجب خسارات جانی و مالی قابل توجهی گردید. این انفجار به دلیل نقص فنی در دستگاه سایدبوم و عدم رعایت نکات ایمنی و بی احتیاطی هنگام انتقال گاز به لوله ی جدید رخ داد. این آتش سوزی تا شعاع 5 کیلومتر از منطقه را در برگرفت و منجر به مرگ تعداد قابل توجهی از متخصصان، مهندسان، پیمانکاران و کارگران حاضر در آن منطقه شد و تقریباً حدود 2 میلیارد تومان خسارت مالی به بار آورد.

در روز حادثه نیز حدود 100 نفر مشغول به کار بودند که حدود 56 نفر کشته شدند و کسانی که نجات یافتند با درجاتی از سوختگی به زندگی خود ادامه می دهند. لذا به دلیل تأثیرات مخربی که این حادثه بر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی بازماندگان و دیگر کارکنان مستقر در محل وقوع حادثه و خانواده های داغدیده کشته شدگان داشته است و از آنجا که تا کنون اقدامی در جهت بهداشت روانی آنها صورت نگرفته است. در این مطالعه، تعیین میزان شیوع علائم PTSDدر بازماندگان و همچنین در خانواده های قربانیان مد نظر قرار گرفت. علاوه بر این تعیین رابطه بین علائم PTSD و کیفیت زندگی هم در بازماندگان حادثه مد نظر بود. چنین مطالعه ای قبلا انجام نشده است، و اطلاعات در مورد شیوع PTSDدر بازماندگان و خانواده های قربانیان و اثرات آن بر کیفیت زندگی این افراد در دست نیست.

1-3- اهمیت و ارزش تحقیق

اختلال استرس پس از سانحه از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ چرا که بعد از وقوع یک حادثه افراد درگیر دچار مشکلات گوناگونی از جمله مشکلات جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی می شوند. با گذشته زمان و حمایت های اجتماعی مشکلات این افراد کمی کاهش می یابند، اما آنچه در ذهن این افراد ماندگار می ماند،فشار روانی حاصل از این استرسی است که حادثه برای این افراد بوجود می آورد.به علاوه، این فشار روانی باعث فاصله گرفتن این قربانیان از موقعیت های اجتماعی و شغلی می شود و کم کم کیفیت زندگی این افراد را تحت تأثیر قرار می دهد.

با رشد و توسعه جوامع توجه بیشتری به مفهوم کیفیت زندگی شده است و به موازات آن رویکرد های مختلفی در این زمینه مطرح شده است. در گذشته تمرکز علوم روانشناختی، بیشتر در درمان بیماری ها، تسکین درد ها، کاهش هیجانات منفی، بازسازی طرحواره های معیوب و اصلاح رفتار ها و پاسخ های مشکل زا بوده است. اما امروزه اعتقاد بر این است که رویکرد های مدرن در چشم انداز جدید به فهم کامل وسعت زندگی انسان از کمبود ها، رنج ها، بیماری ها و پریشانی تا بررسی ارتباطات سالم، شکوفایی، سلامت و شادی نیاز دارند (طغیانی، 1390). به همین دلیل امروزه بررسی عوامل و اختلالاتی که بر کیفیت زندگی خانواده ها و افراد تاثیر می گذارد، حائز اهمیت است.

وجود بیماری مزمن و جدی در یکی از اعضای خانواده به طور معمول تاثیر عمیقی بر سیستم خانواده، نقش ها، عملکرد و کیفیت زندگی اعضای خانواده دارد. لذا وجود یک بیمار روانی زندگی خانواده را مختل، نشاط و رفاه را از اعضای خانواده سلب و در نتیجه بر کیفیت زندگی تاثیر سوء می گذارد. انطباق با شرایط و سازگاری زناشویی در خانواده هایی که سرپرست خانواده دارای اختلال است، ضرورت بیشتری دارد. اختلال استرس پس از سانحه به طور غالب مشکلاتی را در زمینه روابط صمیمی و نقش های خانوادگی ایجاد می کند. از آنجایی که این اختلال در بر دارنده علائمی است که در اعتماد، نزدیکی عاطفی، روابط میان فردی، جرأت مندی و مهارت های حل مسأله تداخل ایجاد می نماید، این گونه مشکلات می توانند تبدیل به معضلی در خانواده های این افراد گردند و کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار دهند (نجفی و همکاران، 1390).

در نتیجه بعد از وقوع یک حادثه توجه به مسائل و مشکلات افراد حادثه دیده حائز اهمیت است. افرادی که در یک پروژه مشغول به کار هستند، بعد از چنین حوادثی از دنیای کار دور می شوند،کیفیت شغلی آنها پایین می آید و دچار مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوان می شوند. لذا بعد از چنین حوادثی بررسی مشکلات روحی و روانی این افراد به ویژه اختلال استرس پس از سانحه الزامی می باشد.

ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر در این می باشد که افراد درگیر در چنین حوادثی بعد از مدتی به دنیای پروژه و صنعت باز می گردند که اگر مشکلات روحی آن ها حل نشده باقی بماند، بر کیفیتشغلی آن ها تأثیر می گذارند و نمی توانند در شغل خود ثمر بخش باشند، لذا مشخص کردن میزان اختلالات این افراد و تاثیر آن بر کیفیت زندگی ضرورت دارد.نتایج این پژوهش ‌می ‌تواند برای سازمان‌های مرتبط با فجایع همچون، سازمان‌ هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، مراکز مشاوره و درمان، بیمارستان‌ها و اورژانس‌ها و سایر سازمان‌هایی که به گونه‌ای در معرض این‌گونه حوادث هستند، مثل شرکت برق، شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز ایران به ویژه مراکز بهداشتی روانی شرکت گاز جهت شناسایی، ارزیابی و ارائه درمان به قربانیان مبتلا به PTSD و خانواده‌های آن‌ها مفید باشد. به علاوه نتایج این پژوهش می ‌تواند مشخص کند که چند درصد از همسران و فرزندان قربانیان متوفی و بازماندگان این انفجار نیازمند سطوح مختلف خدمات روانشناسی می باشند.

 1-4 اهداف پژوهش

1-4-1 هدف اصلی

تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در قربانیان بازمانده از حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.

1-4-2 اهداف فرعی

1 – تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در فرزندان قربانیان (متوفی) حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.

2 – تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در همسران قربانیان (متوفی) حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.

3 – تعیین رابطه ی بین علایم اختلال استرس پس از سانحه و کیفیت زندگی در قربانیان بازمانده از حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.

4 – تعیین رابطه ی بین علایم اختلال استرس پس از سانحه و کیفیت زندگی در همسران قربانیان (متوفی) حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.

5- تعیین رابطه ی بین شدت علایم اختلال استرس پس از سانحه با علایم سوگ در فرزندان قربانیان (متوفی) حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.

 1-5 سؤال های پژوهش

1-5-1 سؤال اصلی

میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در قربانیان بازمانده از حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد چقدر است؟

1-5-2سؤالات فرعی

1 – میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در فرزندان قربانیان (متوفی) حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد چقدر است؟

2 – میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در همسران قربانیان (متوفی) حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد چقدر است؟

  • فرضیات پژوهش

1-بین علایم اختلال اختلال استرس پس از سانحه و کیفیت زندگی در قربانیان بازمانده از حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد رابطه وجود دارد.

2-بین علایم اختلال استرس پس از سانحه و کیفیت زندگی در همسران قربانیان (متوفی) حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد رابطه وجود دارد.

3 – بین علایم اختلال استرس پس از سانحه و علایم سوگ در فرزندان قربانیان (متوفی) حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد رابطه وجود دارد.

1-6 تعریف اصطلاحات و مفاهیم

1-6-1تعریف نظری

اختلال استرس پس از سانحه:مستلزم پاسخ افراطی به عامل تنش زای شدیدی است که افزایش اضطراب، محرک های مرتبط با سانحه و کرختی عمومی پاسخ های هیجانی را شامل می شود(کرینگ و همکاران، 1388؛ 168).

کیفیت زندگی:ادراکیاست که افراد از وضعیتی که در آن زندگی می کنند و زمینه ی فرهنگی و سیستم ارزشی که در آن هستند، دارند که این ادراک بر اساس اهداف، انتظارات، استانداردها و علایق آنها می باشد(سازمان بهداشت جهانی، 1998؛ به نقل از طغیانی،1390؛ 47).

سوگ:مجموعه ای از احساسات، افکار و رفتارهایی است که وقتی فرد با فقدان و یا تهدید فقدان مواجه می شود در درون او ایجاد می گردد (آقایی، سجادیان و کلانتری، 1391؛ 12).

1-6-2 تعریف عملیاتی

اختلال استرس پس از سانحه: در این مطالعه، منظور از اختلال استرس پس از سانحه نمره ای است که آزمودنی های بزرگسال در مقیاس می سی سی پی (M-PTSD)و کودکان در مقیاس تجدید نظر شده ی تأثیر وقایع (CRIES-8) کسب می کنند.

کیفیت زندگی: در این مطالعه منظور از کیفیت زندگی، نمره ای است که آزمودنی در فرم کوتاه مقیاس کیفیت زندگی(WHO-QOL) کسب می کند.

سوگدر این مطالعه منظور از سوگ نمره ای است که آزمودنی از پرسشنامه سوگ کودکان به دست می آورد.

 2-1- مقدمه

در این فصل ابتدا به معرفی، تعریف و بررسی اختلال استرس پس از ضربه، سیر تاریخی این اختلال، علائم اختلال، اختلال استرس پس از سانحه در کودکان، شیوع اختلال، مدل های اختلال، اختلال فشار روانی حاد، علائم فشار روانی حاد پرداخته می شود. در بخش بعدی به بررسی مفهوم کیفیت زندگی، مؤلفه های کیفیت زندگی، اندازه گیری کیفیت زندگی، رویکردهای مربوط به کیفیت زندگی اشاره می گردد. در بخش دیگر این فصل تاریخچه و مولفه های تشکیل دهنده آن و تعریف و بررسی سوگ سوگ، اهمیت سطح رشدی، نظریه های مربوط به سوگ پرداخته می شود.سپس در دو بخش به بررسی رابطه اختلال استرس پس از سانحه با کیفیت زندگی و رابطه اختلال استرس پس از سانحه با سوگ(داغدیدگی) پرداخته شده و در نهایت مروری بر پیشینه ی داخلی و خارجی پژوهش صورت خواهد گرفت.

 

2-2 -مبانی نظری

2-2-1-اختلال استرس پس از سانحه

افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی در اثر احساس های مزمن و شدید اضطراب درمانده می شوند. این احساس ها به قدری نیرومند هستند که افراد مبتلا به این اختلال ها قادر نیستند فعالیت های روزمره خود را انجام دهند. اضطراب آن ها ناخوشایند است و باعث می شود نتوانند از موقعیت های عادی لذت ببرند، اما علاوه بر آن آن ها می کوشند از موقعیت هایی که باعث می شوند احساس اضطراب کنند، اجتناب ورزند. در نتیجه آنها فرصت هایی را برای خوش گذرانی یا عمل کردن طبق تمایلشان، از دست می دهند (هالجین و ویتبورن، 1388). سطح بیش از حد بالا یا وقوع مکرر اضطراب، وجه اشتراک تمام اختلال های اضطرابی است. سطوح بالای ترس و همین طور اضطراب، اختلال های اضطرابی را مشخص می کند. اما هر اختلال با مجموعه متفاوتی از علائم مرتبط با اضطراب یا ترس تعریف می شود. در هر اختلال ملاک ها تصریح می کنند که این اضطراب ها یا ترس ها باید در عملکرد شخص اختلال ایجاد کنند یا موجب ناراحتی قابل ملاحظه شوند تا آن اختلال تشخیص داده شود. یک دسته از اختلال های اضطرابی اصلی، اختلال استرس پس از سانحه می باشد( کرینگ و همکاران، 1388).

اختلال استرس پس از سانحه به طور رسمی در سومین ویرایش راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی(DSM-II)(1980) لحاظ شد. این اختلال به عنوان آخرین گروه اختلالات اضطرابی است که در آن نشانه های مرضی روانشناختی به دنبال یک رویداد فشارزا و غیرقابل تحمل از قبیل جنگ، زلزله، حادثه رانندگی، بمباران، وحشت و زندگی در اردوگاه های اسیران جنگی رخ می دهد. اما رویارویی با یک حادثه آسیب زا شرط لازم ابتلا به این اختلال است، در حالی که عوامل روانشناختی بسیاری هستند که به عنوان شرط کافی، می توانند حوادث ضربه آمیز را کاهش داده یا در آن مداخله کنند. یک نفر ممکن است یک حادثه آسیب زا را پیشایندی مصلحتی تلقی کند، حال آن که دیگری همان حادثه را یک مصیبت فاجعه آمیز تفسیر نماید(میتال، فورتنی، پاینه و همکاران[8]، 2006).

2-2-1-1-سیر تاریخی

نشانگان قلب سرباز[9] نامی بود که در زمان جنگ های داخلی آمریکا به دلیل وجود علایم قلبی خودکار (اتونوم) به نشانگانی شبیه PTSD داده شد. جاکوب داکوستا در سال 1871 در مقاله ای تحت عنوان « درباره ی قلب تحریک پذیر» به توصیف این گونه سربازان پرداخته بود. در سال های 1901-1900 که نفوذ روانکاوی به ویژه در ایالات متحده بسیار چشمگیر بود. بالینگران تشخیصی تحت عنوان نورز آسیب زا[10] را برای این بیماری به کار می بردند. در جنگ جهانی اول این نشانگان را شوک ناشی از ترکش[11] نامیده بودند و این فرضیه مطرح بود که نشانگان مزبور به دلیل آسیب مغزی ناشی از انفجار گلوله های توپ بوجود می آید. در سال 1941 در باشگاه شبانه ی شلوغی در بوستون بنام (باشگاه نارگیلستان) آتش سوزی روی داد که در بازماندگانش افزایش عصبانیت، خستگی و کابوس دیده می شد. سربازان جنگ جهانی دوم، بازماندگان اردوگاه های نازی ها و بازماندگان بمباران اتمی ژاپن همگی علایم مشابهی داشتند که گاه نورز جنگ[12] یا خستگی از عملیات[13]خوانده می شد (کاپلان و سادوک، 1388). بالاخره عوارض روانپزشکی، در سربازانی که در جنگ ویتنام حضور داشتند بعد از بازگشت از این جنگ دچار تغییرات رفتاری و روانی شدند، باعث شد مفهوم اختلال استرس پس از سانحه به طور کامل شکل بگیرد (احمدی و همکاران،  1389).

2-2-1-2 -علائم اختلال استرس پس از سانحه

PTSD به تعریف چهارمین ویرایش کتابچه ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV-TR) عبارت است از: « مجموعه ای از عوامل نوعی که در پی مواجه با عامل فشار آسیب زای بی نهایت شدیدی پیدا می شود». این مواجه می تواند به صورت دیدن، حضور یا شنیدن باشد. فرد به صورت ترس و درماندگی به این تجربه پاسخ می دهد. واقعه را دائماً در ذهن خود مجسم می کند و در عین حال می خواهد از یادآوری آن اجتناب کند. علایم مزبور باید لااقل یک ماه طول کشیده باشد و بر حوزه های مهمی از زندگی بیمار نظیر حوزه های خانوادگی و شغلی او باید تأثیر چشمگیری نهاده باشد( کرینگ و همکاران، 1388).

ملاک های تشخیصی اختلال استرس پس از سانحه بر اساس DSM-IV-TR عبارتند از:

الف) فرددر معرض رویداد آسیب زایی قرار گرفته است که در آن رویداد یا رویداد هایی را تجربه کرده ، شاهد بوده، یا با آن ها رو به رو شده است که مرگ واقعی یا تهدید به مرگ را در بر داشته اند یا اینکه تمامیت جسمانی فرد یا دیگران تهدید شده است و پاسخ فرد ترس شدید ، درماندگی ، یا وحشت را در بر داشته است.

ب) رویداد آسیب زا مرتبا به صورت یک یا چند مورد زیر دوباره تجربه می شود:

1- یاد آوری های ناراحت کننده ی مکرر و مزاحم رویداد.

2- رویاهای ناراحت کننده ی مکرر رویداد؛ طوری عمل می کند که انگار رویداد آسیب زا دوباره اتفاق افتاده است.

3- ناراحتی روانشناختی شدید هنگام روبرو شدن با نشانه های درونی یا بیرونی که نمادی از رویداد آسیب زا هستند یا به جنبه ای از آن شباهت دارند.

4- واکنش پذیری روانشناختی شدید هنگام روبرو شدنبا نشانه های درونی یا بیرونی که نمادی از رویداد آسیب زا هستند یا به جنبه ای از آن شباهت دارند.

ج)اجتناب مداوم از محرک های مرتبط با آسیب و کرختی پاسخ دهی کلی ( که قبل از آسیب وجود نداشتند )، که با سه مورد زیر یا بیشتر مشخص می شود:

1- که سعی در اجتناب کردن از افکار ، احساسات یا گفتگو های مربوط به آسیب.

2-سعی در اجتناب کردن از فعالیت ها، مکان ها یا افرادی که خاطرات آسیب زا را بر انگیخته می کند،

3- ناتوانی در به یاد آوردن جنبه مهمی از آسیب.

4-کاهش محسوس علاقه به فعالیت های مهم یا شرکت کردن در آن ها.

5- احساس جدایی از دیگران یا بیگانگی با آن ها.

6- دامنه ی محدود عاطفه (مثل ناتوانی در داشتن احساس های محبت آمیز).

7- احساس کوتاه شدن آینده.

د) نشانه های مداوم افزایش برانگیختگی (که قبل از آسیب وجود نداشتند) با دو مورد یا بیشتر از موارد زیر مشخص می شود:

1- مشکل خوابیدن یا خفته ماندن.

2- تحریک پذیری یا طغیان خشم.

3- مشکل تمرکز کردن.

4- پاسخ یکه خوردن مفرط ( باچر و همکاران، 1387).

نشانه های PTSDدر دو گروه جای می گیرند. گروه اول که ” مزاحمت ها و اجتناب” نامیده می شوند، افکار مزاحم، رؤیاهای مکرر، صفحه های بازگشت به گذشته (فلاش بک)، بیش فعالی نسبت به علایم آسیب و اجتناب از افکار یا عوامل یادآوری را در برمی گیرد. گروه دوم به نام ” بیش انگیختگی و کرختی” نشانه هایی را شامل می شوند که جدایی ( گسلش) از دست دادن علاقه به فعالیت های روزمره، خواب آشفته، تحریک پذیری و احساس کوتاه تر شدن آینده را در بردارند. بنابراین افکار مزاحم موجب اجتناب از یادآورهای ناراحت کننده می شوند و بیش انگیختگی به پاسخ کرختی می انجامد. افراد بعد از یک رویداد آسیب زا یک رشته پاسخ های شاخص را انجام می دهند که در دو مرحله روی می دهند. واکنش مقدماتی مرحله ی اعتراض است که طی آن فرد با حالت هشدار و هیجان نیرومند مانند ترس یا غم واکنش نشان می دهد. ممکن است در این مرحله فرد جیغ بکشد یا به چیزی ضربه بزند. در صورتی که رویداد تهدید فوری برای فرد داشته باشد، مانند زمین لرزه، مرحله ی اعتراض ممکن است فوراً روی ندهد، زیرا افراد باید با موقعیت ایجاد شده کنار بیایند. اعتراض بعداً شاید در مکانی امن زمانی که تهدید برطرف شده است، صورت می گیرد. مرحله ی دوم پاسخ به رویداد استرس زا “مرحله ی انکار/ مزاحمت” است که به موجب آن شخص بین انکار( یعنی فراموش کردن رویداد یا وانمود کردن به اینکه اتفاق نیفتاده است) و مزاحمت (یعنی تجربه ی افکار و احساسات مزاحم در مورد آن رویداد) در نوسان است. گاهی چند روز بعد از آسیب برای اولین بار افکار مزاحم پدید آورمی شود. برخی افراد درمی یابند رویداد آسیب زا مکرراً به شکل صحنه های بازگشت به گذشته ( فلاش بک) به هوشیاری هجوم می آورد. منظور از بازگشت به گذشته برگشت احساس یا تجربه ی ادراکی قدرتمندی از گذشته است که گاهی خطاهای حسی و توهمات وحشتناکی را در بردارد. کابوس ها و افکار ناخواسته ی مربوط به رویداد آسیب زا همراه با نشانه های جسمانی، مانند شتاب ضربان قلب یا عرق کردن شدید فرد را در طول این مرحله به ستوه می آورند (هالجین و ویتبورن، 1388).

2-2-1-3- اختلال استرس پس از سانحه در کودکان

وقوع PTSD در کودکان نیز در DSM-III-R  تأیید شده است و در DSM-IV علائم و جزئیات بیشتری مطرح شده است که با علائم این اختلال در بزرگسالان تقریبا یکی است و فقط در شدت متفاوتمی باشد(خواجه موگهی و ناظمی، 1387). کودک مضطرب همواره با احساس ترس مبهمی زندگی می کند و بیم آن را دارد تا هر لحظه، حادثه ای وحشتناک اتفاق بیفتد. در این زمینه اضطرابی که با تحریک پذیری و نگرانی نسبت به سلامت همراه است، گاهی با وهله های اضطراب شدید مواجه می شویم. این حالات اضطرابی می توانند پدیده هایی گذرا باشند و یا به گونه های مختلف تحول یابند و به صورت اختلال های دیگر در آیند. در کودکانی که دارای این اختلال هستند، حالت مراقبت مفرط و بازخورد های دفاعی مشاهده می شود، به آسانی از جا می جهند و تظاهرات بدنی متعددی مانند اختلال های خواب و بخصوص بی خوابی، بی اشتهایی، اختلال های هضمی، تنفسی یا قلبی را نشان می دهند و به ندرت از احساس اضطراب شکایت می کنند. کودکان می توانند مانند بزرگسالان به بحران های اضطرابی حاد دچار شوند. این بحران ها چندین بار در روز یا گاه و بیگاه بروز می کند، مدت آن ها محدود و آغاز و پایانشان ناگهانی است. در اکثر مواقع، این واکنش ها در برابر رویدادی ناگهانی یا موقعیتی خاص ( مانند مرگ یکی از والدین یا یکی از نزدیکان، تجربه جنسی، مشکلات تحصیلی و جز آن) در زمینه اضطرابی مزمنی بروز می کنند. در واقع بحران اضطرابی حاد به منزله ی علامت یک ترس کم و بیش هوشیار از رها شدن و از دست دادن محبت والدین یا از خطری جسمانی ( معلولیت یا مرگ) است و بحران زمانی آشکار می شود که کودک احساس نوعی محرومیت کند؛ محرومیتی که مانع ارضایی می شود که در خور نیاز های اوست ( دادستان، 1387).

2-2-1-4-شیوع PTSD

تا همین اواخر برآورد هایی از میزان شیوع این اختلال در کل جمعیت وجود نداشت. منابع بحران یا آسیب بالقوه زیادی در جامعه امروزی وجود دارد و نشانه های اختلال استرس پس از سانحه در کل جمعیت به هیچ وجه نادر نیست. تشخیص رسمی PTSD تا سال 1980 تعیین نشده بود و موارد شناخته شده ی این اختلال عمدتا به سربازان از جنگ برگشته و قربانیان وقایع ناگوار محدود می شدند. برآورد های میزان شیوع PTSDدر کل جمعیت متغیر بوده اند، اما به نظر می رسد که از هر 12 بزرگسال 1 نفر در مقطعی از زندگی خود دچار این اختلال می شود( برسلاو 2001؛ به نقل از باچر و همکاران، 1387). تحقیق ملی همایندی چند اختلال در ایالات متحده، برآورد کرد که این میزان تقریبا 8/7 درصد جمعیت است (5 درصد مردان و 4/10 درصد زنان). میزان گزارش شده در جمعیت های ملی که بلایای طبیعی و تبهکاری کمتری دارند، پایین تر است. به طور کلی میزان شیوع PTSD در زنان دو برابر مردان است (باچر و همکاران، 1387).این اختلال در هر سنی ممکن است پیدا شود اما شایعترین سن شروعش اوایل بزرگسالی است. البته بچه ها نیز ممکن است به این اختلال مبتلا شوند. شیوع 12 ماهه ی این اختلال در دامنه 3/1 درصد (در استرالیا) تا 6/3 درصد ( در ایالات متحده آمریکا) تعیین شده است. در حالی که شیوع یک ماهه ی این اختلال در دامنه ای از 8/1-5/1 درصد با بهره گرفتن از معیارهای DSM-IV تا 4/3 درصد با بهره گرفتن از معیارهای ICD-10 تخمین زده شده است ( نریمانی و همکاران 1389). به علاوه چندین مطالعه اپیدمیولوژیکی انجام شده در مورد کودکان که یک شرح حال از مواجهه با حادثه آسیب زا را داشته اند، میزان شیوع PTSD را در کودکان بین 5 تا 45 درصد ارزیابی کرده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:59:00 ق.ظ ]




از جمله مصادیق افساد فی الارض در آرای فقهای امامیه می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  1. آدم ربایی و آدم فروشی؛[2]
  2. آتش افروزی در خانه دیگری؛[3]
  3. عادت کردن به قتل اهل ذمه و بردگان؛[4]
  4. نباشی (کفن دزدی)؛[5]
  5. محتال و مبنج …[6]

در قانون مجازات اسلامی سال 92 در ماده 286 مصادیقی برای افساد فی الارض بیان شده که به عنوان مصادیق جدید افساد نامبرده می شود :

  1. جرایم علیه تمامیت جسمانی
  2. جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی
  3. احراق و تخریب
  4. اشاعه فساد و فحشا
  5. پخش مواد سمی ، میکروبی و خطرناک …

همان طور که ملاحظه می‌شود در قانون مجازات اسلامی سال 1392 بر مبنای پیروی از نظر بیشتر فقها، قانونگذار سعی بر آن داشته است که با ذکر برخی مصادیق جدید بر  گستره‌ی این جرم بیفزاید، اقدامی که ممکن است با برخی از اصول پایه ای حقوق جزا نظیر صراحت گویی، محدود بودن و مضیق بودن در تعارض باشد. زیرا وظیفه قانونگذار است که با تعریف دقیق و تعیین گستره یک جرم دامنه‌ی شمول آن جرم را روشن و شفاف نماید تا نظام قضایی دچار تناقض آرا نشود و دارای وحدت رویه در موضوع مطروحه باشد.

2- اهمیت و  ضرورت انجام تحقیق

اگر چه افساد فی الارض به عنوان یکی از حدود الهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه مقنن قرار گرفت، اما به دلیل اختلاف نظرهایی که در مورد ثنویت یا یگانگی افساد فی الارض و محاربه در بین فقها وجود دارد قانونگذار جمهوری اسلامی ایران تا کنون رویکردهای متفاوتی در این زمینه داشته است. تا قبل از تصویب قانون مجازات اسلامی سال 1392 نوعی نگرش بر یگانگی این دو جرم وجود داشت اما در قانون جدید هر سه مقوله «افساد فی الارض»، «محاربه» و «بغی» به صورت جداگانه مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است.

بنابراین، سیر تحول افساد فی الارض و مطالعه و بررسی تحول این عنوان و مصادیق پیشین و جدید آن از منظر قانون مجازات اسلامی سال 92 و فقه امامیه می تواند راهگشای شناخت این جرم و دایره شمول آن باشد.

3- اهداف تحقیق

1) تبیین افساد فی الارض و مصادیق آن در فقه امامیه؛

2) بررسی حرم انگاری افساد فی الارض در قانون مجازات اسلامی سال 1392 و تطبیق آن با مقررات سابق؛

3) بررسی نظرات متعارض در خصوص مستقل بودن جرم افساد فی الارض یا غیر مستقل بودن جرم افساد فی الارض؛

4- سوال های تحقیق

سوال اصلی: آیا تحولات موجود در قانونگذاری مربوط به افساد فی الارض در راستای فقه امامیه بوده است؟

سوالات فرعی:

  1. مهم ترین معیار در قانون مجازات اسلامی سال 92 که افساد فی الارض را از جرایم مشابه متمایز می سازد چیست؟

2.تحولات قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در خصوص افساد فی الارض چیست؟

5- فرضیه های تحقیق

 

فرضیه اصلی:

 در قانون مجازات اسلامی سال 92 قانونگذار سعی نموده است مطابق با فقه امامیه، افساد فی الارض را مفهومی عام در نظر گیرد و دایره جرم انگاری آن را مانند فقه وسیع در نظر گرفته و با ذکر مصادیق خواسته است دایره شمول آن را به اعمال متعددی گسترش دهد.

فرضیه های فرعی:

  1. گستردگی وسعت و دامنه آثار آن مهم ترین معیار اصلی جرم افساد فی الارض می باشد.
  2. طبق فقه مصادیق جدیدی مانند جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی، اخلال در نظام اقتصادی احتراق و تخریب، پخش موارد میکروبی و سمی دایر کردن مراکز فساد و فحشا تحت عنوان افساد فی الارض قرار گرفته است.

6- تعریف مفاهیم

مفهوم فساد:  در فرهنگ معین لفظ «فسد» به معنای تباه شدن، نابود شدن، از بین رفتن، متلاشی شدن و نیز به معنای تباهی، خرابی، فتنه، شرارت و بدکاری آمده است.

مفهوم ارض: در فرهنگ معین لفظ «ارض» عبارت است از هر پدیده ای که در زمین بعد از تباهی و فرسایش، حیات مجدد می یابد و بعد از وجود تکوینی و خلقت، مجدداً به سوی حیات و رشد عودت می یابد…».

مفهوم افساد فی الارض: ظاهراً مقصود از «افساد فی الارض» انجام هر عملی است که مسیر عادی و سلامت امنیتی یا اخلاقی یا اقتصادی جامعه را بر هم زند و

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

دانلود پايان نامه بررسی تصویب موادی در قانون آیین دادرسی مبنی بر امکان و یا عدم امکان توافق بر صلاحیت مراجع

 موجب تباهی در نظام گردد».

مفهوم بغی: منظور از بغی در دیدگاه اهل سنت خروجی است که علیه امام منصوب، چه عادل و چه غیر عادل انجام پذیرد؛ و حال آن که در مذهب امامیه بغی را خروج بر امام عادل و حتی امام معصوم می دانند و در مجموع شامل هر فعلی و اقدامی است که با انگیزه سرنگونی حاکم و نظام سیاسی استقرار یافته توسط او صورت پذیرد. که باید در این مسیر دارای دلیل و تأویل صحیحی در نزد خود باشند.

مفهوم محاربه: محاربه طبق نظر مشهور فقها به معنای کشیدن سلاح یا تجهیز آن به قصد ترساندن مردم است.

7- پیشینه تحقیق

در طول سال های گذشته کتاب ها و نیز مقالات متعددی در خصوص افساد فی الارض به رشته تحریر درآمده است که در هر کدام از این آثار زوایا و جنبه هایی از امر مورد تبیین و توضیح قرار گرفته است؛ البته متأسفانه در طول یک سال گذشته پس از اجرایی شدن قانون جدید مجازات حتی یک مقاله جدید در این خصوص به رشته تحریر درنیامده است.

یکی از این آثار مفید و ارزنده کتاب “افساد فی الارض در فقه و حقوق موضوعه”، متعلق به مهدی نعنا کار است، که در آن سعی شده است ضمن بررسی مبانی فقهی و بیان نظریات مختلف فقهی در این خصوص به تببین دیدگاه های متعارض پرداخته شود و سپس به بحث حقوق موضوع افساد فی الارض پرداخته است؛ البته نکته حایز اهمیت در خصوص این اثر مفید، عدم به روز رسانی آن است به ویژه که قانون جدید مجازات تغییراتی ایجاد نموده است.

یکی دیگر از آثار در زمینه افساد فی الارض، که نسبتاً اثر جدیدتری است مربوط به مقاله علمی پژوهشی با عنوان “نگرشی نو در رابطه جرم سیاسی با مفاهیم محاربه، افساد فی الارض و بغی” که نویسندگان آن محمد حسن حائری، محمدتقی قبول درافشان و قدسیه موسوی مشهدی هستند، می باشد. اثر مزبور که در بهار و تابستان 1391 در مجله آموزه های حقوق کیفری به چاپ رسیده است سعی نموده است با نگرشی جدید و به ویژه با تأکید بر لایحه وقت قانون مجازات، به بحث ارتباط جرم سیاسی با محاربه، افساد فی الارض و بغی بپردازد.

از جمله مباحثی که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است، تعرف محاربه، افساد فی الارض، بغی و جرم سیاسی از منظر فقه می باشد؛ سپس ضابطه های عینی، ذهنی و مختلط موضوع مورد توجه قرار گرفته است و در بخش اصلی و پایان به بیان جداگانه هر یک از عناوین سه گانه من جمله مفسد فی الارض با جرم سیاسی پرداخته می شود و نتیجه گرفته ی شود جرم مفسد فی الارض یک جرم مستقل مانند محاربه نیست بلکه یک مفهوم عام است که همه را شامل می شود.

اثر دیگر در این زمینه با عنوان افساد فی الارض در حقوق موضوعه ایران از دکتر ایرج گلدوزیان، دکترمحمود عرفانی و عباس گنجه اجیرلو منتشر شده در حق گستر است. اثر مزبور مربوط به مقاله ای است که از پایان نامه دانشجو استخراج شده است.

این اثر اگر چه به مبانی فقهی و مفاهیم فقهی پرداخته است اما سعی نموده است به قوانین پراکنده ای که مربوط به افساد فی الارض نیز بپردازد. اگر چه با توجه به این که مربوط به قانون مجازات سابق است چندان به روز نیست و نگارنده به لایحه هم توجهی نداشته است.

8- روش انجام تحقیق

روش تحقیق در این پایان نامه توصیفی- تحلیلی است به این صورت که ابتدا، کتب، مقالات و سایر منابع معتبر در موضوع حاضر گردآوری می شود، آن گاه سعی می گردد به توصیف و تحلیل این مطالب با توجه به قوانین پرداخته شود. تا ضمن روشن شدن نقاط قوت و ضعف قانون جدید پیشنهادهای حاصل از این پژوهش ارائه گردد.

9- روش جمع آوری اطلاعات

تحقیق مزبور به لحاظ روش گردآوری بر اساس شیوه کتابخانه ای بوده که با مطالعه و بررسی های مختلف پس از جمع آوری فیش برداری از منابع و اطلاعات معتبر مورد نیاز به رشته تحریر در خواهد آمد.

10- نو آوری تحقیق

با توجه به این که در این پژوهش سعی بر آن است ضمن بیان دیدگاه های فقهی به بیان دیدگاه های متعارض در خصوص مستقل بودن و غیر مستقل بودن افساد فی الارض پرداخته شود و نیز بحث افساد فی الارض در قانون مجازات اسلامی سال 92 که تا به حال اثر یا آثار خاصی در خصوص آن انجام نشده است، دارای جنبه ها و رویکرد جدید به موضوع مورد نظر است، به ویژه که در قانون مجازات اسلامی سال 92 برای اولین بار مفهوم بغی و جرم آن مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است.

11- محدودیت های تحقیق

از آن جا که قانون مجازات اسلامی در حدود یک سال است که به اجرا درآمده است لذا متأسفانه آثار و تألیفات حقوق جزا در این خصوص چندان به روز نشده است و از جمله می توان اشاره نمود حتی یک مقاله جدید که بتواند در این زمینه یاری رسان باشد وجود نداشت.

12- ساختار تحقیق:

این پایان نامه در دو بخش تدوین شده است:

بخش اول : مباحث تمهیداتی: در این بخش طی سه فصل به بررسی مفاهیم، پیشینه و مبانی افساد فی الارض پرداخته شده است.

بخش دوم: مصادیق افساد فی الارض ماهیت فقهی و حقوقی آن در ایران:

در این بخش در دو فصل به بیان مصادیق افساد فی الارض و بررسی ماهیت فقهی و حقوقی و تحولات افساد فی الارض در ایران پرداخته شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ق.ظ ]




مبحث سوم: سازمان‌های بین‌المللی غیر دولتی…… 71

گفتار اول: شورای بین‌المللی اتحادیه‌های علوم…….. 71

گفتار دوم: سال ژئوفیزیک بین‌المللی…………….. 72

گفتار سوم: کمیته پژوهش‌های فضایی «کاسپار»………. 73

گفتار چهارم: فدراسیون بین‌المللی پژوهش فضا……… 74

گفتار پنجم: انستیتوی بین‌المللی حقوق فضائی……… 75

گفتار ششم: انجمن حقوق بین‌المللی………………. 76

گفتار هفتم: انستیتوی حقوق بین‌المللی…………… 77

گفتار هشتم: مرکز تأمین صلح جهانی از طریق حقوقی…. 78

مبحث چهارم: سازمان‌های بین‌المللی بین‌ دُول…… 79

گفتار اول: سازمان ملل متحد…………………… 79

گفتار دوم: مجمع عمومی……………………….. 80

گفتار سوم: کمیته استفاده صلح‌جویانه از فضای جوّ (کوپیوس)   81

گفتار چهارم: کمیته کار راجع به پخش و انتشار رادیویی مستقیم با ماهواره‌ها…………………………………… 82

گفتار پنجم: اتحادیه بین‌المللی مخابره از دور……. 83

 

فصل چهارم: جرایم ارتکابی شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان و روش‌های مقابله با آن………………….. 85

مبحث اوّل: جرایم ارتکابی…………………. 86

گفتار اول: جرایم ارتکابی علیه منافع سیاسی در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان………………………………………. 86

گفتار دوّم: جرایم ارتکابی علیه امنیت ملی در شبکه‌های فارسی زبان    90

الف: جاسوسی…………………………. 90

ب: تحریک …………………………… 93

پ: همکاری با دولت‌های خارجی متخاصم……… 96

ت: اشاعه کذب (نشر اکاذیب)…………….. 97

 

ث: تحریک و اغوای مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر  100

ج: نقشه‌برداری از اماکن ممنوعه………… 102

چ: توهین به مقدسات مذهبی…………….. 104

ح: توهین به بنیانگذار انقلاب و مقام رهبری. 106

خ: توهین به مقامات دولتی ایران……….. 107

د: توهین به مقامات سیاسی خارجی……….. 108

ذ: تبلیغ علیه نظام یا به نفع گروه های مخالف نظام    110

گفتار سوم: جرایم ارتکابی علیه اشخاص در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان…………………………………………. 112

الف: توهین ساده…………………….. 112

ب: توهین به بنیانگذار انقلاب و مقام معظم رهبری   114

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

پ: توهین به سایر مقامات دولتی ایران…… 115

ت: افترا (= قذف)……………………. 116

ث: اشاعه فحشا………………………. 118

ج: نقض حریم خصوصی…………………… 121

گفتـــار چهارم: جرایم اقتصادی و مالکیت فکری ارتکابی در شبــکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان

…………………………………………. 123

الف: جرایم اقتصادی………………….. 123

ب: جرایم علیه مالکیت فکری……………. 125

1ـ حمایت‌های کیفری از آثار فکری………… 125

1-1-تحقق کلاهبرداری مالکیت فکری………… 126

2-1-تحقق«انتقال مال غیر »درمالکیت فکری…. 127

2ـ  سرقت آثار صوتی و تصویری…………… 127

3- نقض مجرمانه در آثار مالکیت فکری…….. 128

مبحث دوم: روش‌های مقابله با جرایم ارتکابی….. 130

گفتار اول: اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی مردم از آثار مخرب برنامه‌های ماهواره…………………………………… 130

گفتار دوم: ارتقای سطح کیفی برنامه‌های (رادیو و تلویزیون) در صداوسیما…………………………………………. 131

گفتار سوم: تأسیس شبکه‌ ماهواره‌ای جهت مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای ضد انقلاب…………………………………….. 132

نتیجه‌گیری و پیشنهادات……………….. 133

فهرست منابع و مآخذ………………….. 139

 

مقدمه:

امروزه ماهواره‌های ارتباطی و شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای یکی از گسترده‌ترین و با نفوذترین رسانه‌ها هستند و نادیده گرفتن کارکردهای سیاسی و فرهنگی ماهواره‌ها به عنوان یکی از ابزارهای «جهانی شدن» امکان‌ناپذیر است. ماهواره‌ها در زمینه تغییرات فرهنگی و هویتی، که از مهم‌ترین نمادهای منافع ملی یک کشور هستند، نقشی تعیین‌کننده دارند. آن‌ها می‌توانند با ارائه برنامه‌های هدفمند در تغییر فرهنگ، هویت و باورهای آیینی یک ملت‌ها مؤثر باشند.

جمهوری اسلامایران نیز در عصر ارتباطات، همانند سایر کشورها در معرض برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای قرار گرفته است. با وجود قانون منع استفاده از تجهیزات ماهواره‌ای در ایران، باز هم این شبکه‌ها بینندگان خود را دارند و هر روز به تعداد این بیننده‌ها افزوده می‌شود. به‌طوری که میزان بیننده برنامه‌های ماهواره‌ای طی آذرماه سال 1387 تا آذرماه سال 1392 از 5/42 درصد به 5/46 درصد در تهران رسیده است.

در حال حاضر، در کشور ما امکان دریافت شبکه‌های ماهواره‌ای گوناگونی وجود دارد. افزایش شبکه‌های ماهواره‌ای یک روند جهانی است و محدود به شبکه‌های فارسی زبان نیست؛ اما در خصوص شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان شاهد افزایش بی‌سابقه‌ای بوده‌ایم. در چنین شرایطی هرگونه سیاستگذاری و عمل برای مقابله با ماهواره نیازمند شناخت دقیق وضعیت موجود این حوزه است.

اهمیت و ضرورت پژوهش

رسانه‌ها به‌ویژه رسانه ماهواره، اهمیت و تأثیر به‌سزایی در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی بشر دارد که وسایل ارتباطات ماهواره‌ای شبکه‌های دیداری و شنیداری در تمامی کشورهای جهان این امکانات را فراهم ساخته‌اند تا اطلاعات، اخبار و غیره سایر کشورها را به یکدیگر منتقل نمایند، لیکن با توجه به توسعه گسترده این رسانه نوین ارتباطی از سویی و نیزتاثیرآن در تولید و پخش برنامه‌های مخرب و ضداخلاقی توسط عوامل و گردانندگان شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان موجبتقویت انگیزه برای نگارنده جهت بررسی موضوع و آسیب‌شناسی دقیق برنامه‌ها و جرایم ارتکابی توسط مسئولین شبکه‌های ماهواره‌ای ایجادکرد تا این مجموعه بتواند درراستای  شناسایی اعمال مجرمانه  ویافتن روش‌های مقابله با بزهکاران موثرباشد .

 اهداف پژوهش

از آن جا که شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان با پخش برنامه‌های مبتذل و غیراخلاقی توانسته مخاطبین زیادی را به خود جلب و متأسفانه تأثیرات منفی بر خانواده‌های ایرانی به ویژه جوانان و نوجوانان وارد نماید و آسیب‌های فراوانی را در ابعاد معنوی، دینی و سیاسی به کشور وارد کند که این موضوع ضرورت انجام این تحقیق را دوچندان کرده است.

هدف از این نوشتار، بررسی جامع انواع شبکه‌های ماهواره‌ای موجود و نوع کارکرد آن و آسیب‌شناسی  برنامه‌ها، شناسایی جرایم ارتکابی، روش‌های مقابله با آن جرایم بوده تا در این رابطه، به زمینه‌سازی اطلاعات درخصوص حقوق پخش ماهواره‌ای و توجه به کاستی‌های موجود در کشور سهم کوچکی داشته باشد.

ـ کمک به زمینه‌سازی اطلاعات در خصوص حقوق پخش ماهواره‌ای و توجه به کاستی‌های موجود در کشور در این خصوص.

ـ ارائه روش‌های مقابله با جرایم ارتکابی در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان.

 پرسش‌های تحقیق

در این تحقیق سعی شده است با بهره گرفتن از مطالعات میدانی و بررسی‌های معموله به پاسخ سؤالات ذیل دست یافت:

1- آیا نقش نهادهای غیررسمی و غیر قضایی در کنترل برنامه‌های ماهواره‌ای یا کاهش اثرات سوء استفاده از برنامه‌های ماهواره‌ای مؤثر است؟

2- آیا حفظ و تقویت انگیزه‌های مذهبی، آموزش عمومی و ارتقاء سطح آگاهی‌های مخاطبان نسبت به آثار منفی برنامه‌های ماهواره‌ای تأثیر دارد؟

3- آیادر مصون‌سازی یا خودکنترلی مخاطبان جوان، درقبال استفاده آنان از برنامه‌های ماهواره‌ای راه‌کاری وجود دارد؟

 فرضیه های تحقیق

نگارنده تلاش کرده با توجه به مطالعات و بررسی‌های انجام شده در تحقیق،می توانبه فرضیات ذیل دست یافت:

1-  نهادهای غیر رسمی وغیرقضایی می توانند حسب مورد با بهره گرفتن ازکارشناسان علوم تربیتی یاافرادمجرب ومقبول جامعه نقش موثری رادرکاهش آثارسوءبرنامه های ماهواره ای وعدم استقبال عمومی ازاین برنامه هاایفاکند.

2- فرهنگ‌سازی برای افراد و خانواده‌ها جهت خودکنترلی و پرهیز از آثار سوء استفاده از برنامه‌های ماهواره‌ای موثراست.

3- ارتقای سطح آگاهی های مذهبی وبرجسته سازی قیود اخلاقی ومذهبی ازسوی اشخاص یانهادهای مقبول جوانان می تواند درمصون سازی آنان نقش داشته باشد.

 روش پژوهش

در این نوشتار سعی خواهد شد با بهره‌گیری از آثار موجود در این زمینه، موضوع تحقیق را با بهره گرفتن از روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار داده، سپس با جمع‌بندی مطالب، پاسخ مناسبی به پرسش‌های مطروحه ارائه کرد.

 روش و ابزار گرد آوری اطلاعات

درانجام مطالعات حقوقی،منابع قانونی ودکترین ازاهمیت بالایی برخوردارند واین دومنبع به ترتیب دراسناد قانونی،کتب ومقالات حقوقی تجلی یافته است.درتحقیق پیش رونیز از روش اسنادی وکتابخانهای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. بدین نحو که با مطالعه کتب،مقالات، قوانین ومقررات موجود دراین زمینه، ازآنها فیش‌برداری شد، سپس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است.

 روش تجزیه وتحلیل اطلاعات 

باتوجه به نتایج به دست آمده ازتحقیقات نگارنده،به تجزیه وتحلیل اطلاعات پرداخته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ق.ظ ]