کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



فصل پنجم: تبحث و نتیجه گیری

5-1- جمع بندی.. 104

5-2- بحث و تفسیر یافته های پژوهش… 104

5-3- پیشنهادات پژوهش… 111

5-3-1- پیشنهادات کاربردی.. 111

5-3-2- پیشنهادات پژوهشی.. 113

فهرست  منابع

منابع فارسی.. 115

منابع لاتین.. 121

پیوست

پیوست.. 125

 

 

 

 

فهرست اشکال و نمودار                                                                                     صفحه

شکل شماره (2-1): ابعاد ساختار سازمانی.. 16

نمودار شماره (2-1) سازمان بر مبنای وظیفه. 24

شکل (2-2): مدل محرک های تغییر. 34

شکل شماره (2-3): ابعاد پذیرش تغییر سازمانی.. 37

نمودار(2-2) سازماندهی بر مبنای محصول. 25

نمودار(2-3)سازماندهی بر اساس مشتری.. 25

 

نمودار(2-4)سازماندهی بر اساس منطقه جغرافیایی.. 26

شکل شماره (2-4) : سه نوع تغییر سازمان. 42

شکل شماره (2-5): موانع فردی فراروی تغییر سازمانی.. 45

شکل شماره (2-6): موانع سازمانی فراروی تغییر سازمانی.. 48

شکل شماره (2-7): عوامل مؤثر بر تغییر سازمانی.. 52

شکل شماره (2-8): ابعاد ساختار سازمانی.. 63

شکل شماره (2-9): ابعاد پذیرش تغییر سازمانی.. 65

شکل شماره (2-10): مدل مفهومی.. 65

نمودار (4-1). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر جنسیت.. 76

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

نمودار (4-2). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر تحصیلات.. 77

نمودار (4-3). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر سنوات خدمت.. 78

نمودار (4-4) : توزیع فراوانی گروه نمونه بر حسب سن.. 79

نمودار شماره (4-5) آزمون کالموگراف- اسمیرنف مبنی بر نرمال بودن داده ها( ساختار سازمانی ). 93

نمودار شماره (4-6) آزمون کالموگراف- اسمیرنف مبنی بر نرمال بودن داده ها( آمادگی برای پذیرش تغییر). 94

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست جداول                                                                                                صفحه

جدول شماره (2-1): وجوه تمایز ساختارهای ارگانیک و مکانیک………………………………………………………………. 20

جدول شماره (2-2): فراونی مؤلفه های ساختار سازمانی………………………………………………………………………. 62

جدول شماره (2-3): فراونی مؤلفه های پذیرش تغییر سازمانی…………………………………………………………………. 63

جدول شماره (3-1) تقسیمات جامعه………………………………………………………………………………………….. 67

جدول شماره (3-2) تقسیمات نمونه…………………………………………………………………………………………… 69

جدول شماره (3-3): سوالات مربوط به هر یک از مؤلفه های ساختار سازمانی…………………………………………………. 69

جدول شماره (3-4): سوالات مربوط به هر یک از مولفه های آمادگی برای پذیرش تغییر سازمانی………………………………. 71

جدول شماره (3-5): پایایی پرسشنامه آمادگی برای پذیرش تغییر سازمانی و هر یک از مؤلفه های آن………………………….. 72

جدول (4- 1). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت………………………………………………………………… 75

جدول (4-2). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب تحصیلات………………………………………………………………. 76

جدول (4-3). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سنوات خدمت………………………………………………………….. 77

جدول (4-4) : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه برحسب سن……………………………………………………………….. 78

جدول شماره (4-5): طیف بازرگان و همکاران………………………………………………………………………………… 80

جدول شماره( 4-6):  توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه رسمیت……………………………………. 81

جدول شماره( 4-7) : وضعیت و میانگین مؤلفه رسمیت……………………………………………………………………….. 81

جدول شماره( 4-8):  توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه پیچیدگی…………………………………… 82

جدول شماره( 4-9) : وضعیت و میانگین مؤلفه پیچیدگی………………………………………………………………………. 82

جدول شماره( 4-10):  توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه تمرکز…………………………………….. 83

جدول شماره( 4-11) : وضعیت و میانگین مؤلفه تمرکز………………………………………………………………………… 83

جدول شماره( 4-12):  توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه تخصص گرایی…………………………… 84

جدول شماره( 4-13) : وضعیت و میانگین مؤلفه تخصصگرایی…………………………………………………………………. 84

جدول شماره( 4-14) : وضعیت و میانگین متغیرساختار سازمانی و مولفه های آن……………………………………………… 85

جدول شماره( 4-15):  توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه مشارکت در تغییر…………………………. 86

جدول شماره( 4-16) : وضعیت و میانگین مؤلفه مشارکت در تغییر…………………………………………………………….. 87

جدول شماره( 4-17):  توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه پشتیبانی از تغییر………………………….. 87

جدول شماره( 4-18) : وضعیت و میانگین مؤلفه پشتیبانی از تغییر……………………………………………………………… 88

جدول شماره( 4-19):  توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه مقاومت نکردن……………………………. 88

جدول شماره( 4-20) : وضعیت و میانگین مؤلفه مقاومت نکردن……………………………………………………………….. 89

جدول شماره( 4-21):  توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه آمادگی برای تغییر………………………… 89

جدول شماره( 4-22) : وضعیت و میانگین مؤلفه آمادگی برای تغییر……………………………………………………………. 90

جدول شماره( 4-23):  توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه اطلاع رسانی……………………………… 90

جدول شماره( 4-24) : وضعیت و میانگین مؤلفه اطلاع رسانی…………………………………………………………………. 91

جدول شماره( 4-25):  توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها به هریک از گویه‌های مؤلفه درک ضرورت تغییر………………………. 91

جدول شماره( 4-26) : وضعیت و میانگین مؤلفه درک ضرورت تغییر………………………………………………………….. 92

جدول شماره( 4-27) : وضعیت و میانگین متغیر آمادگی برای پذیرش تغییر سازمانی و مولفه های آن………………………….. 92

جدول شماره (4-28) آزمون کالموگراف- اسمیرنف مبنی بر نرمال بودن داده ها( ساختار سازمانی )…………………………….. 93

نمودار شماره (4-5) آزمون کالموگراف- اسمیرنف مبنی بر نرمال بودن داده ها( ساختار سازمانی )……………………………… 93

جدول شماره (4-29) آزمون کالموگراف- اسمیرنف مبنی بر نرمال بودن داده ها (آمادگی برای پذیرش تغییر)……………………. 94

نمودار شماره (4-6) آزمون کالموگراف- اسمیرنف مبنی بر نرمال بودن داده ها( آمادگی برای پذیرش تغییر)…………………….. 94

جدول شماره (4-30): همبستگی بین ساختار سازمانی با آمادگی برای پذیرش تغییر دبیران مدارس متوسطه شهرستان چهار دانگه… 94

جدول شماره (4-31): آزمون تی تک متغیره برای بررسی وضعیت موجود ساختار سازمانی مدارس متوسطه شهرستان چهار دانگه. 95

جدول شماره (4-32): آزمون تی تک متغیره برای بررسی وضعیت موجود آمادگی برای پذیرش تغییر در مدارس متوسطه شهرستان چهار دانگه          95

جدول شماره (4-33): همبستگی بین رسمیت با آمادگی برای پذیرش تغییر دبیران مدارس متوسطه شهرستان چهار دانگه…………. 96

جدول شماره (4-34): همبستگی بین پیچیدگی با آمادگی برای پذیرش تغییر دبیران مدارس متوسطه شهرستان چهاردانگه………… 97

جدول شماره (4-35): همبستگی بین تمرکز با آمادگی برای پذیرش تغییر دبیران مدارس متوسطه شهرستان چهار دانگه…………… 97

جدول شماره (4-36): همبستگی بین تخصصگرایی با آمادگی برای پذیرش تغییر دبیران مدارس متوسطه شهرستان چهاردانگه……. 98

جدول شماره (4-37)  نتایج حاصل از روش رگرسیون گام به گام برای بررسی رابطه پیش‌بین مولفه های ساختار سازمانی با آمادگی برای پذیرش تغییر            98

جدول (4-38) مقایسه میانگین نمرات آمادگی برای پذیرش تغییر بر حسب جنسیت……………………………………………. 100

جدول (4-39) مقایسه میانگین نمرات آمادگی برای پذیرش تغییر بر حسب تحصیلات…………………………………………. 100

جدول (4-40) :مقایسه میانگین نمرات آمادگی برای پذیرش تغییر بر حسب سابقه خدمت……………………………………… 101

جدول (4-41) :مقایسه میانگین نمرات آمادگی برای پذیرش تغییر بر حسب سن………………………………………………. 102

 

 

 

چکیده

هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین ساختار سازمانی با میزان آمادگی دبیران برای پذیرش تغییر در دبیرستانهای شهرستان چهار دانگه است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه دبیران دبیرستانهای شهرستان چهار دانگه در سال تحصیلی93 -92 بودند که بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود 210 نفر  بودند. حجم نمونه با بهره گرفتن از فرمول کوکران 136 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای متناسب با حجم جامعه استفاده شده است. به منظور سنجش متغیرهای مورد استفاده در پژوهش از دو پرسشنامه محقق ساخته ساختار سازمانی و گرایش به پذیرش تغییر استفاده گردید. روایی هر دو پرسش نامه توسط صاحبنظران و اساتید راهنما و مشاور تایید شد و پایایی پرسشنامه ها توسط آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ساختار سازمانی (86/0) و برای تغییر سازمانی (82/0) تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، تی مستقل و تحلیل واریانس) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ساختار سازمانی و مؤلفه های آن – رسمیت، تمرکز، پیچیدگی و تخصص گرایی-با آمادگی برای پذیرش تغییر رابطه  معکوس و منفی دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که تمامی ابعاد ساختار سازمانی توانایی پیش بینی پذیرش تغییر دبیران را داشتند. نتایج آزمون تی مستقل نشان دارد که بین نظرات دبیران زن و مرد در موردآمادگی برای پذیرش تغییر تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد که بین نظرات دبیران در موردآمادگی برای پذیرش تغییر بر حسب تحصیلات تفاوت معنی داری وجود دارد، اما بر حسب سابقه خدمت وسن تفاوت معنی داری وجود ندارد.

 

کلید واژه­ها: ساختار سازمانی، رسمیت، تمرکز، پیچیدگی، تخصص گرایی ، پذیرش تغییر

 

 

فصل اول؛

 

 

کلیات پژوهش

 

1-1- مقدمه:

تغییر و تحول در سازمانهای امروزی به قدری سریع، چند جانبه، پیچیده و فراگیر است که سازمانها بدون پیش بینی، همگامی و تطابق با آن قادر به ادامه حیات، رشد، بالندگی و توسعه نمی باشند. تا دو دهه قبل، سازمانهای زیادی در صحنه رقابت داخلی می توانستند با پیگیری اهداف کمی و اقتصادی به حیات خود ادامه دهند، اما با بین المللی شدن رقابت و اهمیت یافتن اهداف کیفی و فرا اقتصادی، سازمانها دیگر بدون توسعه قادر به ادامه حیات نمی باشند و توسعه و پیشرفت آنها بدون واکنش متناسب و پاسخ آگاهانه به شرایط محیطی متحول و پویا ممکن نیست(سنجقی، 1380، ص 283). در واقع می توان گفت که با شتاب روزافزون تحولات و دگرگونی ها در دنیای کنونی، فرایند تغییر و تحول مستمر از عمده ترین جریان های حاکم بر حیات بشری شده است. از اینرو سازمان هایی که خواهان ایجاد و یا حفظ مزیت رقابتی هستند، مجبور به انعطاف پذیری و پذیرش تغییرات می باشند. در چنین دوره ای تغییر و تحولات تکیه گاه اصلی سازمان ها شده است. امروزه سازمان هایی موفق هستند و می توانند در دنیای پر رقابت ادامه حیات بدهند که توانائی مقابله و انطباق با تغییرات ایجاد شده را داشته باشند و دائماً افکار و اندیشه های جدید را در سازمان کاربردی سازند (سلاجقه و ناظری، 1387، ص 6). ساختار سازمانی پایه اصلی یک سازمان را تشکیل می‌دهد، هر سازمانی می‌تواند با اصلاح ساختار خود باعث بالارفتن عملکرد و بهره‌وری شود و در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده خویش گام بردارد .

سازمانهای آموزشی نیز برای مرتفع ساختن مسائل و مشکلات ناشی از تغییرات سریع محیطی و همچنین بهبود روند رشد و توسعه خود ناچار به ایجاد و تشویق زمینه های بروز تغییر و تحولات در سازمان و در میان افراد خود می باشند . ضروری است که این سازمانها برای ادامه حیات خود در محیط بی‎ثبات و متغیر کنونی، سنت‎ها و عادت‎های منسوخ گذشته را کنار بگذارند و در پی تغییر و تحول و نوجویی مستمر جهت توسعه پایدار خود باشند(ساکی، 1380، ص 132). یکی از مهمترین عوامل تسهیل کننده و تقویت توان تغییر و تحول در سازمان ها(آموزشی)‌، ساختار مناسب و تشکیلات متناسب با اهداف مورد نظر است. به طوری که از دیدگاه صاحبنظران مختلف، ساختار سازمانی مناسب، پیش فرضی برای موفقیت و تغییر در سازمان است (نژاد ایرانی،1381،ص 7). در حقیقت می توان گفت که ساختارهای سازمانی دیوان سالارانه، در دنیای به سرعت در حال تغییر و رقابت و محیط های متلاطم جوابگو نیستند. علاوه بر این، کارکنان متخصص و حرفه ای، از جمله عواملی هستند که با پدیده دیوانسالاری مقابله می کنند. کارکنان حرفه ای نباید در پیچ و خم دیوانسالاری چنان گرفتار شوند که نتوانند از خلاقیت خود استفاده کنند. راهبردهای مبتنی بر کنترل دیوانسالاری، یعنی کاربرد مقررات و قوانین، رویه ها و دستورالعمل ها، سیاست ها و سلسله مراتب اختیار و استاندارد کردن امور برای یکنواخت و هماهنگ کردن رفتارهاست و موجب عدم ابراز عقاید و اندیشه های کارکنان می شود و بی عدالتی را در توزیع قدرت ایجاد می کند و در نهایت، موجب عدم توانایی کارکنان می گردد. از این رو، ساختار سازمانی باید متناسب با اهداف سازمانی و میزان توانمندی کارکنان طراحی گردد (نفری و امیدفرد، 1389، ص 64).

 

1-2- بیان مسئله:

سازمانها برای زنده ماندن و گریز از مرگ و ایستایی و انطباق با محیط ناپایدار و متغیر بیرون ،به تحول و نوآوری نیاز دارند. مسائل امروز سازمان‌ها با راه‎ حلهای دیروز حل‎شدنی نیست و شرایط محیطی به حدی پیچیده، پویا و نامطمئن گردیده که سازمانها دیگر نمی‎توانند بدون تغییر و تحول حیات بلندمدت خود را تضمین نمایند(واعظی و همکاران، 1389، ص 3).  اما مسئولیت سازمان های آموزشی به خصوص آموزش و پرورش که وظیفه تعلیم و تربیت فرزندان و آینده سازان جامعه را برعهده دارد ، صبغه ای دیگر به خود می گیرد. از این رو سازمان های آموزشی از یک سو وظیفه فراهم آوردن زمینه رشد و پرورش تغییر و نوآوری و استفاده صحیح و جهت دار از استعدادها و توانایی های افراد را برعهده دارند که این خود زمینه ساز توسعه فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی در جامعه است و از سوی دیگر برای پویایی خود نیازمند پرورش و بهره مندی از تغییر و تحول در سطوح سازمانی می باشند( هاشمی، 1385، ص 117).

مدرسه واحد عملیاتی نظام آموزشی است که در آن به آموزش و پرورش انسان ها همت گماشته می شود. بدون تردید، مدرسه سنگ زیربنای توسعه و همه تغییرات بلند یک جامعه است. اگر مدارس بتوانند انسان هایی متفکر، اندیشمند و خلاق بار آورند، جامعه نیز به جامعه ای متفکر، اندیشمند و خلاق تبدیل خواهد شد. انسان و فکر انسانی اساس هر تغییری در سازمان ها و جوامع است که پایه آن نوع کار و اندیشه ای است که مدرسه به افراد منتقل می کند و آن ها را به روش های خاص تفکر بسته یا باز، همگرا یا واگرا، ایستا یا پویا و منفعل یا فعال عادت می دهد. بررسی اجمالی وضع فعلی سازمان ها یا محیط آموزشی نشان دهنده مشکلات و بازدارنده های نسبتاً قابل ملاحظه ای در راه ایجاد جو مناسب برای پرورش تفکر خلاق و آفرینندگی و کسب مهارت های حل مسأله است(میرکمالی، 1382، ص 42).

بررسی ها و مطالعات نشان می دهند که در نظام آموزشی ایران، اغلب تلاش ها، طرح ها و برنامه های تغییر و تحول یا به نتیجه دلخواه نرسیده یا ابتر و ناقص اجرا شده و یا با شکست مواجه شده است. کمتر طرح یا برنامه نوآورانه ای را می توان پیدا کرد که اکثریت کارشناسان آن را موفقیت آمیز بدانند. به عنوان نمونه می توان به قانون مدارس غیردولتی، قانون شوراهای آموزش و پرورش، اساسنامه مدارس نمونه مردمی، مجتمع های آموزشی، مدارس مشارکتی و آیین نامه اجرایی مدارس، طرح کاد و… اشاره کرد.  تغییر و تحولات، نوآوری ها،  افکار و طرحهای جدیدی همواره خلق و تولید می شوند اما به جهت عدم اشاعه واجرای درست به عرصه عمل نرسیده، رنگ می بازند یا اینکه در برخی مواقع با کارآیی و اثربخشی بسیار پایینی در حوزه اجرا ظاهر می شوند. به عنوان مثال نوآوری یا طرح و اندیشه جدیدی در حوزه های ستادی یا حوزه های علمی و پژوهشی تولید می شود، اما یا به سطح مدارس نمی رسد و یا اگر رسید نمی تواند درست پیاده شود. این امر می تواند علت های مختلف و متفاوتی داشته باشد.  برخی از علت ها می تواند به میزان کارآیی طرح ها و نوآوری ها مربوط شود، برخی به میزان اثربخشی آن ها و برخی به شیوه های تولید و پذیرش، یعنی یک نوآوری یا یک طرح به درستی از بین سایر نوآور یها و طر حها انتخاب نمی شود. برخی ممکن است به شیوه های پذیرش نوآوری ها مرتبط باشند و برخی به شیوه اجرای آ نها در مدارس. اشاعه وگسترش نوآوری های آموزشی نیازمند سرمایه گذاری جدی از لحاظ نرم افزاری و فرهنگ سازی و  ساختار سازمانی است و تنها با تخصیص بودجه ره به جایی نخواهد برد (تورانی و همکاران، 1391، ص 8).

در کشور ما، نظام آموزشی با سیستم و روش های سنتی موجود نمی تواند پاسخ درخور به مسائل حاضر بدهد. در چنین عصری، آموزش باید بتواند افراد را برای پاسخ گویی به مسائل فردا آماده سازد. می بایست جوانان ما را برای برخورد با تحولات و تغییرات سریعی که به وقوع می پیوندند، آماده کند. در چنین دورانی که تغییرات فناورانه و اجتماعی در دنیا به شدت از برنامه های آموزشی کنونی ما پیشی گرفته است، باید تحول و دگرگونی در نظام آموزشی کشور خود را بپذیریم. اگر نتوانیم در این نظام و روش های آن تغییراتی پدید آوریم، مشمول کهنگی خواهیم شد و این کهنه شدن ما را از تولید، پدید آوردن و خلق کردن باز خواهد داشت. موفقیت در این امر، مستلزم آن است که بستر مناسبی را برای تحول فراهم سازیم تا تغییرات روان تر صورت گیرند. جامعه نباید در این دگرگونی عظیم نظام آموزش و پرورش، احساس بیگانگی کند. همه باید در این امر خطیر دخالت کنند و از آن آگاه شوند. نقش معلمان و دبیران نیز به عنوان عاملان اجرایی این دگرگونی کاملاً برجسته و واضح است( هاشمی، 1385، ص 118).  اما ،در واقع این سازمان ها، با ساختارهای سنتی و ویژگی های سلسله مراتبی و انعطاف ناپذیری، توانایی و مهارت حل مسایل غیر قابل پیش بینی که زائیده چنین تغییراتی است را ندارند. بنابر این راهی جز تغییر در شیوه اندیشیدن ، نگرش و ادراک نخواهند داشت(ذهبیون و یوسفی، 1386، ص 126). این تغییر و تحول در درون یک سازمان در خلاء به وجود نمی آید، بلکه ساختار سازمانی به عنوان بستری مناسب، زمینه را برای پذیرش تغییر آماده می کند.

لذا با توجه به مطالب مطرح شده ، چنانچه نظام آموزش و پرورش بخواهد در چنین شرایطی به دنبال تغییر و تحول باشد و خود را با تغییرات فزآینده عصر حاضر سازگار سازد، باید ساختار سازمانی خود را به سمت و سوی ساختار منعطف و حمایت کننده(ارگانیک) سوق دهد که پرورش و رشد اندیشه ها را ممکن ساخته و آنها را به مرز آفرینندگی برساند. در چنین ساختاری، از آنجا که قوانین و مقررات خشک بر آنها حاکم نیست، افراد در تصمیم گیری ها مشارکت داده می شوند و تنها مدیر تعیین‎کننده فرصتها و نحوه انجام کار نیست،کارکنان بهتر می توانند تغییرات جدید را بپذیرند و کمتر در مقابل آن مقاومت خواهند کرد. بنابر این پژوهش با این مساله مواجه است که آمادگی دبیران دبیرستانهای شهرستان چهار دانگه برای پذیرش تغییر تا چه میزان است و اینکه آیا نوع ساختار سازمانی( بر اساس میزان رسمیت، پیچیدگی ، تمرکز و تخصص گرایی) بر میزان این آمادگی تأثیر خواهد داشت؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق:

گسترش فرایند جهانی شدن و فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و همچنین تغییرات ناشی از آنها، شرایط حاکم بر سازمان ها را به فضایی رقابتی بدل کرده است.فضایی که به شدت ناهمگون و غیرقابل پیش بینی است. بنابراین در این فضای رقابتی،سازمان هایی موفق خواهند بود که بتوانند با به کارگیری این فناوری های نوین و پیشرفته و سازگاری با آنها، حداکثر استفاده را از منابع موجود خود ببرند. در این زمینه سازمان های نوآور با داشتن ویژگی های منحصر به فرد مانند سازگاری با محیط، تنوع طلبی، ریسک پذیری، آموزش و یادگیری مداوم در سازمان، ارائه ایده ها و دیدگاه های نوین به طور مستمر و نهادینه شدن فرهنگ پیشرفت و تغییر در سازمان، نه تنها به سرعت می توانند با تغییرات ناشی از گسترش فرایند جهانی شدن و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی سازگار و هماهنگ شوند، بلکه به طور موثری می توانند باعث ایجاد تغییرات در محیط سازمان شده و حتی در مواقعی آن را در راستای اهداف خود هدایت کنند.در واقع می توان گفت که  گسترش و پیشرفت فناوری های اطلاعات وارتباطات تمام جوانب زندگی را تحت تاثیر قرار داده است و بشر را با عدم اطمینان های فراوانی رو به رو ساخته است. سازمان ها نیز به عنوان اجتماعات انسانی از تاثیرات این تغییرات مبرا نبوده و به طور مداوم در حال واکنش نشان دادن به این تغییرات می باشند. بنابراین در این شرایط سازمان هایی موفق خواهند بود که بتوانند با فراهم آوردن شرایط و فرصت های مناسب برای بروز افکار نو و ابتکاری وپذیرش وکاربرد تغییرات ، محیط بیرونی را در راستای اهداف خود هدایت کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-07-04] [ 08:56:00 ب.ظ ]




4-1-مقدمه …………………………………………………………………………………………………….. 102

4-2-بیان ویژگیهای آمار توصیفی ………………………………………………………………………… 102

4-3- آمار استنباطی  ………………………………………………………………………………………… 107

فصل پنجم :  بحث و نتیجه گیری

5-1- مقدمه …………………………………………………………………………………………………… 116

5-2- فرضیات ……………………………………………………………………………………………….. 116

5-3- نتیجه گیری ……………………………………………………………………………………………. 120

5-4- محدودیتها …………………………………………………………………………………………….. 122

5-5- پیشنهادها ………………………………………………………………………………………………. 122

5-5-1- پیشنهادهای کاربردی …………………………………………………………………………….. 122

5-5-2- پیشنهادهای پژوهشی ……………………………………………………………………………. 123

 

فهرست جداول

 

جدول 4-1- توزیع فراوانی و درصدشیوه های تصمیم گیری مدیران……………………………… 102

جدول 4-2- توزیع فراوانی و درصد مشارکت معلمان ……………………………………………… 102

جدول 4-3- توزیع فراوانی و درصد خلاقیت معلمان ………………………………………………. 103

جدول 4-4- توزیع فراوانی و درصد معلمان بر حسب جنسیت ………………………………….. 104

جدول 4-5- توزیع فراوانی و درصد معلمان بر حسب مدرک تحصیلی…………………………. 105

جدول 4-6- توزیع معلمان بر حسب سابقه خدمت …………………………………………………. 106

جدول 4-7- رابطه بین شیوه های تصمیم گیری مدیران و مشارکت معلمان  …………………… 107

جدول 4-8- ضرایب رگرسیون شیوه های تصمیم گیری مدیران و مشارکت معلمان ………….. 108

جدول 4-9- رابطه بین مشارکت معلمان و خلاقیت آنان  ………………………………………….. 108

جدول 4-10- رابطه بین شیوه های تصمیم گیری مدیران و خلاقیت معلمان  ………………….. 109

 

جدول 4-11- ضرایب رگرسیون شیوه های تصمیم گیری مدیران و خلاقیت معلمان………….. 109

جدول 4-12- رابطه بین شیوه های تصمیم گیری فردی مدیران و جنسیت …………………….. 110

جدول 4-13- رابطه بین شیوه های تصمیم گیری گروهی مدیران و جنسیت……………………. 110

جدول 4-14- رابطه بین مشارکت معلمان و جنسیت…………………………………………………. 111

جدول 4-15-آزمون خی دوجهت بررسی رابطه بین مشارکت معلمان و جنسیت……………… 111

جدول 4-16-  رابطه بین مشارکت معلمان و مدرک تحصیلی……………………………………… 112

جدول 4-17- آزمون خی دو جهت بررسی رابطه بین مشارکت معلمان و مدرک تحصیلی … 112

جدول 4-18- رابطه بین مشارکت معلمان و سابقه خدمت………………………………………….. 112

جدول 4-19 – آزمون خی دو جهت بررسی رابطه بین مشارکت معلمان وسابقه ……………… 113

جدول 4-20- رابطه بین خلاقیت معلمان و جنسیت…………………………………………………. 113

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

جدول 4-21- آزمون خی دو جهت بررسی رابطه بین خلاقیت معلمان و جنسیت……………. 114

جدول 4-22- رابطه بین خلاقیت معلمان و سابقه…………………………………………………….. 114

جدول 4-23- آزمون خی دو جهت بررسی رابطه بین خلاقیت معلمان و سابقه ………………. 114

جدول 4-24- رابطه بین خلاقیت معلمان و مدرک تحصیلی……………………………………….. 115

جدول 4-25- آزمون خی دو جهت بررسی رابطه بین خلاقیت معلمان و مدرک تحصیلی….. 115

 

 

فهرست نمودار ها

نمودار 2-1- انواع تصمیمات با توجه به نوع مشکل ………………………………………………….. 31

نمودار 2-2- عوامل تأثیر گذار در وابستگی یک تعمیم ………………………………………………. 33

نمودار 2-3- الگوهای تصمیم گیری ………………………………………………………………………. 35

نمودار 2-4- الگوی عقلائی تصمیم گیری ………………………………………………………………. 36

نمودار 2-5- الگوی باز تصمیم گیری …………………………………………………………………….. 38

نمودار 2-6- الگوی تصمیم گیری مرحله ای ……………………………………………………………. 40

نمودار 2-7- الگوی کارنگی ………………………………………………………………………………… 41

نمودار 2-8- الگوی تصمیم گیری در شرایط بحرانی …………………………………………………. 42

نمودار 4-1- درصد مشارکت معلمان ……………………………………………………………………. 103

نمودار 4-2- درصد خلاقیت معلمان  …………………………………………………………………… 103

نمودار 4-3- مقایسه معلمان بر حسب جنسیت  ……………………………………………………… 104

نمودار 4-4 مقایسه معلمان بر حسب مدرک تحصیلی………………………………………………… 105

نمودار 4-5- مقایسه معلمان بر حسب سابقه ی خدمت……………………………………………… 106

 

 

 

 

 

 

فصل اول:کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

مقدمه

علم مدیریت از جمله علوم بشری است که تاریخ تکوین این علم به اوایل قرن بیستم میلادی و ارائه تئوری « مدیریت علمی » از سوی « تیلور »[1]  بر می گردد،  شکل گیری مدیریت بعنوان یک نهاد پیشرو ، متمایز و با اهمیت ، نقطه عطفی در تاریخ اجتماعی بشر به شمار می آید،  به ندرت در تاریخ بشریت نهاد نوینی به چنین سرعتی توانسته است انکار ناپذیری خود را به اثبات برساند ( دراکر ، به نقل از جمشیدیان و اخوان صراف ، 1381 ).

مدیریت به زندگی تمام انسانها وارد شده است و هیچ انسانی وجود ندارد که تأثیر مدیریت در زندگی وی مشاهده نشده باشد ، مدیریت سعی در برداشتن موانع پیش روی انسانها دارد ، بدون مدیریت دستیابی به اهداف مشخص شده ممکن نیست ، شرکتهای تجاری و کلیه مؤسسات اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و آموزشی ، امکان ادامه حیات بدون یک مدیریت صحیح را ندارند ( امین شایان جهرمی ، 1382 ).

در سال 1969 رئیس اتحادیه ی مدیریت آمریکا (AMA)[2] تعریف مدیریت را این طور مطرح کرد « انجام دادن کارها از طریق دیگران » در تعریف جدید مدیریت به کارکردن با، یا از طریق دیگران در جهت رسیدن به اهداف فرد و سازمان مطرح شده است. در این تعریف به نقش و کارکرد انسان در سازمان‌ها و همچنین نتایج کار توجه خاص شده و در خاتمه اهداف فرد و سازمان به هم مرتبط شده اند( امین شایان جهرمی ، 1382 ص 12 ).

مدیریت یکی از مهمترین فعالیت‌های انسانی است، وظیفه اصلی مدیر طراحی و حفظ محیطی است که در آن افراد به صورت گروهی کارکنندو مأموریتها و اهداف خاصی را به انجام برسانند ، در یک سازمان مدیران افرادی هستند که فعالیت‌های دیگران را هدایت می کنند ، آنها عناوینی از قبیل  سرپرست ، مدیر بخش ، مدیر گروه ، مدیر منطقه ، رئیس کل و مدیر عامل دارند. مدیریت به فرایند انجام فعالیت‌های با کارآئی کامل توسط دیگر افراد اشاره می کند ، این فرایند وظایف یا فعالیت‌های اولیه ، برنامه ریزی ، سازماندهی ، رهبری ، تصمیم گیری و کنترل را در بردارد ( رابینز ، استیفن ، 1996 ).

صاحبنظران علم مدیریت وظایف و مسؤولیت‌هائی را برای مدیران سازمانهای مختلف از جمله سازمانهای آموزشی در نظر گرفته اند ، توجه مدیران آموزشی به این وظایف امری مهم جهت اداره مطلوب سازمان ها قلمداد می شود ، در واقع مدیران از طریق ، برنامه ریزی ، سازماندهی ، هدایت ، تصمیم گیری و کنترل قادر به اداره مناسب سازمانهای آموزشی خواهند بود( اسماعیلی ، 1381 ).

 

بدیهی است هر سازمان اجتماعی برای نیل به اهداف  طراحی شده و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت می باشند ، کانون مدرسه به عنوان مرکزی برای آموزش و پرورش کودکان این جامعه به حساب می آید و مدیران و کارکنان باید در کنار یکدیگر و فضائی آکنده از صمیمیت و آرامش ، با بهره گرفتن ازامکانات و تجهیزات مادی در تعامل با یکدیگر زمینه رسیدن به اهداف کلی و جزئی تعلیم و تربیت را بوجود آورند( بانشی ، 1386 ).

 

بیان مسأله

در کشور ما اغلب سازمانهای آموزشی به علت استفاده از سبک مدیریت سنتی ، متمرکز و نامناسب و دیوانسالاری ، مخالف خلاقیت و نو اندیشی اند و با حفظ رویه های منسوخ گذشته ، سعی در سرکوب خلاقیت و نوآوری و تحول را دارند و این سرکوبگری ریشه بسیاری از مسائل و مشکلات موجود در آموزش و پرورش ما است ، لذا بررسی و شناخت شیوه های تصمیم  گیری و سبک مدیریت مدارس و اذعان به عدم مطلوبیت و اثر بخشی آن جهت پرورش خلاقیت سازمانی و همچنین ارائه پیشنهادهائی جهت استقرار سبک مدیریت مناسب و منعطف که محرک و مشوق خلاقیت و نوآوری باشد و همچنین کمک به تغییر سبک مدیریت نامطلوب موجود به عنوان یکی از موانع بر سر راه خلاقیت دبیران از اهمیت بسزایی برخوردار است ( تصدیقی ، 281 ).

« سایمون »[3] یکی از مهمترین وظایف مدیریت را تصمیم گیری می داند و حتی آنرا قلب سازمان می نامد و آنرا مترادف مدیریت معرفی می نماید سازمان ها ، مراکز تصمیم گیری در حل مسائل و مشکلات جامعه هستند . از میان سازمان های مختلف یک کشور ، مراکز آموزشی به ویژه مدارس از جایگاه خاصی برخوردارند . زیرا مدارس در چگونگی تبدیل منابع انسانی به سرمایه های انسانی ، چگونگی تأمین بهداشت جسمی و روانی ، چگونگی آموزش مهارتهای حل مسئله ،  تفکر خلاق ،  تفکر انتقادی ، ارتباطی ، خود آگاهی ، همدردی و همدلی ، عاطفی و … دانش آموزان باید به درستی تصمیم بگیرند و تصمیم گیری درست را به دانش آموزان یاد دهند . بدین ترتیب مدیران آموزشی باید به این مهم توجه داشته باشند که مهم ترین کار آنها تصمیم گیری درباره مسائل مختلف تعلیم و تربیت است. ( خورشیدی ، 1382 ،  ص 182 ، 183 ).

تصمیم گیری در سازمانها دارای انواع و شیوه های گوناگونی است ، دو نوع از مهمترین انواع تصمیم گیریها ، تصمیم گیری فردی و تصمیم گیری جمعی است ،  در تصمیم گیری فردی ،  فرد به تنهائی تصمیم می گیرد ، اما در تصمیم گیری مشارکتی دانش تک تک افراد به یکدیگر محلق شده و از آن به طور جمعی استفاده می‌شود . هدف این تصمیم گیری تأمین هر چه بیشتر منافع افراد مشارکت کننده در تصمیم است        ( باقریان ، 1380 )

هدف اساسی نظام مشارکتی ، توسعه کیفی ، منابع انسانی است ، مشارکت وسیله ای است تا حس مسؤولیت ، وظیفه شناسی و تعلق به محیط کار را در کارکنان رشد دهد و به واسطه آن به کارکنان اجازه داده می شود به جای آنکه به طور مداوم رهبری  شوند و زیر نظر قرار گیرند ، از توانائی شخصی استفاده کرده ، فکر کنند و قوه خلاقه خویش را به کار گیرند، بیاموزند و فرصت ابراز وجود داشته باشند و شایستگی و شخصیت و مهارت خود را نشان دهند ، به این دلیل که نیروی انسانی به عنوان رکن اساسی تولید و مهمترین عامل بهبود و ارتقای مستمر بهره وری مطرح است. اعتقاد بر این است که وقتی کارکنان در فرایند تصمیم گیری نقش داشته باشند از تصمیمات اتخاذ شده حمایت می کنند و در نتیجه کارآئی خود را افزایش می دهند ، ارتباطات در وضعیت مشارکتی چند جانبه و چند سویه است ، همانطور که بین کارکنان تبادل نظر انجام می گیرد ، بین مدیر و کارکنان نیز این مهم صورت می گیرد ، مشارکت در تصمیم گیری می تواند به مزایائی منجر شود که ما از آنها بعنوان تحکیم روابط مدیر با کارکنان ،ارتقای روحیه ،رضایت مندی شغلی و کاهش وابستگی به رهبری یاد می کنیم (بانشی ، 1386 ).

مشارکت پیش شرط توسعه بوده و کلید گسترش آن ، آموزش و پرورش است ، آموزش و پرورش موجب افزایش  آگاهی ها ، قابلیتها و توانائیهای انسان می گردد، مشارکت و مدیریت سبب می شود تا میزان نظارت بر کارکنان کاهش یابد و کارکنان خود برای افزایش کارآئی و اثر بخشی سازمان ، دلسوزی نشان دهند و دلبستگی خود را به هدفهای گروهی بیفزایند و با احساس نظری مثبت نسبت به خود به پدید آمدن فضای سازمانی دلپذیری کمک کنند بررسیهای روان شناختی نشان می دهد که هر گاه مردم فرصت بیان اندیشه های خود را بیابند و در اتخاذ تصمیمی که بر سرنوشت آنها اثر می گذارد شریک شوند ، خلاقیّت و نوآوری بیشتری از خود نشان می دهند و مسؤولیت بیشتری می پذیرند( طوسی ،1370 ).

مشارکت به معنای بهره گیری و استفاده از توانائی دیگران است . مشارکت یکی از فرایند های کم هزینه اما بسیار کارگشا و مؤثر در سازمان می باشد . همچنین مشارکت یک فرایند توان مند سازی نیروی انسانی است ، یعنی ما می توانیم با افزایش مشارکت ، قابلیتهای نیروی انسانی را افزایش دهیم ،  از جمله فواید مشارکت گسترش پدیده خلاقیت در سازمان است ، یعنی مشارکت منجر به ایجاد  خلاقیت در سازمان می شود ،  دلیل این امر این است که افراد در سازمان و محیط کار اجازه اظهار نظر پیدا می کنند و ناچار هستند که حضور فعال داشته باشند ، به نوعی احساس تعهد و الزام پیدا می کنند برای بیان ایده های جدید و تازه  ( احمدی ، 1388 ).

برای اینکه افراد در سازمان به تفکر بپردازند باید محیطی ایجاد شود که در آن به نظریات و اندیشه ها ، امکان بروز داده شود . یکی از شیوه های بسیار مهم و پر جاذبه  پرورش شخصیت انسانها ، همین طور استعداد خلاقیت[4] و نوآوری[5] و حتی رشد اجتماعی ، شور و مشورت است . نظام ارتباط مشارکت جویانه ، بر خلاف نظام ارتباطی یک سویه یا سلسله مراتبی کلاسیک ، امکان رشد خلاقیت را بیشتر می کند ، زیرا امکان مشارکت افراد برای درگیری با موقعیت حل  مسئله را فراهم می کند و از این طریق موجب رشد قوای فکری و ذهنی آنان می شود( سام خانیان ، 1384 ، ص 76 ).

از اهمیت خلاقیّت همان بس که در قرآن کریم 250 بار از آفرینش ،  خلق و آفریدن در هستی سخن گفته شده است ، و هر پرتوئی از هستی برگ زرین خلق و زایش جدید را در بطن خود به همراه دارد،  لذا خلاقیت یک موهبت الهی است که در فکر و اندیشه و قلم و رفتار و عمل انسان در زندگی و محیط کار او جلوه پیدا می کند و اگر زمینه بسط ، تربیت و تمرین این موهبت الهی و قدرت مغزی فراهم نگردد از یک نعمت فوق العاده مهم و کلیدی محروم مانده ایم (قاسمی ، 1380 ).

خلاقیت و نوآوری یکی از اساسی ترین و بنیادی ترین ویژگیهای خاص انسان است ، می توان گفت بدون خلاقیت و نوآوری ادامه حیات انسان امکان پذیر نیست و سازمان باید همواره کارکنان خود را به نوآوری و ایجاد  تغییر تشویق و ترغیب نماید ، در غیر این صورت با مسائل و مشکلات روبرو خواهد شد ، مسأله یا مشکلی که پیش روی مدیران قرار دارد این است که باید کارکنان  خود را به خلاقیت بیشتر وادار نمایند و در برابر پدیده  تغییر ، شکیبائی و بردباری بیشتری به خرج  دهند ( رابینز ، 1996 ) .

 

در این پژوهش به دنبال این هستیم که نقش آفرینی مدیران آموزشی در جلب مشارکت معلمان و بروز خلاقیت در آنان با تکیه بر شیوه های تصمیم گیری به چه میزان می باشد و به کار گرفتن صحیح این شیوه ها توسط مدیران مدارس تا چه میزان بر مشارکت معلمان و خلاقیت آنان تأثیر دارد و همچنین می خواهیم بدانیم که تا چه حد در محیطهای آموزشی به این مسئله اهمیت داده می شود ؟ و در صورت عدم به کارگیری شیوه های صحیح ، موانع و مشکلات آن کدامند؟

 

ضرورت و اهمیت تحقیق

همه سازمانها برای بقاء نیازمند اندیشه های نو و نظریات بدیع و تازه هستند ، افکار و نظرات جدید ، همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می شود و آن را از نیستی و فنا نجات می دهد . در عصر ما برای بقا و پیشرفت و حتی وضع موجود باید جریان نوجوئی و نوآوری را در سازمان  تداوم بخشید تا از رکود و نابودی آن جلوگیری شود( بانشی،1386).

امروزه تصمیم گیری در انجام مطلوب امور سازمانها اهمیت زیادی دارد، اگر به شکل صحیح انجام شود ، موجب انگیزش زیردستان جهت همکاری و مشارکت بیشتر با مدیریت سازمان می گردد. مدیران آموزشی معمولا با گروه های متفاوتی در درون و برون سازمان خود مواجه هستند که مشارکت دهی این گروه ها در انجام امور ، موجب انگیزش و شرکت فعال آنها جهت حل مسائل و مشکلات آموزشی و پرورشی آموزشگاه می شود     ( همان ، 1386 ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ب.ظ ]




4-1-1-3 رشته تحصیلی. 149

4-1-1-4 نوع مدرسه 150

4-1-2  توصیف کمی متغیرها 151

4-2  آزمون فرضیه ها 152

4-2-1 سوال اول: رابطه مولفه های سازگاری (آموزشی،اجتماعی و عاطفی)با پیشرفت تحصیلی چگونه است؟ . 154

4-2-2 سوال دوم: رابطه مولفه‌های مسئولیت پذیری (مسئولیت پذیری فردی و مسئولیت پذیری اجتماعی)با پیشرفت تحصیلی چگونه است؟ 154

4-2-3 سوال سوم: آیا بین رابطه سازگاری و مسئولیت پذیری با پیشرفت تحصیلی در پسران ودختران تفاوت وجود دارد؟ 155

4-2-4 سوال چهارم: آیا رابطه بین مولفه های سازگاری و مولفه های مسئولیت پذیری با پیشرفت تحصیلی در پسران با دختران تفاوت وجود دارد؟ 156

4-2-5 سوال پنجم: آیا رابطه بین مولفه های سازگاری و مولفه های مسئولیت پذیری با پیشرفت تحصیلی در مدارس روزانه و شبانه تفاوت وجود دارد؟ 158

خلاصه 159

فصل پنجم بحث و نتیجه گیری.. 160

مقدمه 161

5-1  نتایج  جمعیت شناسی تحقیق. 161

5-2- نتایج سوالات تحقیق. 162

5-3 بحث و نتیجه گیری. 166

5-4 پیشنهاد ها 170

5-4-1 پیشنهادهای کاربردی بر مبنای سوال اصلی. 170

5-4-2 پیشنهادهای کاربردی بر مبنای سوالات فرعی. 171

5-4-3 پیشنهادهای پژوهشی. 172

5-5 محدودیت‌های پژوهش… 172

خلاصه 173

منابع. 174

منابع فارسی. 175

 

منابع لاتین. 185

پیوست­ها……………………………………………………………………………………………        190

 

 

فهرست پیوست ها

عنوان                                                                                                                                  صفحه

پیوست الف: جامعه آماری………………………………………………………………………………………….       191

پیوست ب: پرسشنامه مسئولیت پذیری و  پرسشنامه سازگاری……………………………………………..         192

پیوست ج: روایی پرسشنامه مسئولیت پذیری و پرسشنامه سازگاری……………………………………….         197

پیوست د: محاسبه روایی پرسشنامه مسئولیت پذیری………………………………………………………….         205

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

پیوست  ه : محاسبه روایی پرسشنامه سازگاری…………………………………………………………………        206

پیوست و : سنجش پایایی متغیرهای پژوهش……………………………………………………………………        207

 

 

 

فهرست جدول‌ها

عنوان                                                                                                          صفحه

جدول2-1  محرک های مسئولیت پذیری……………………………………………………………………       28

جدول 2-1 بررسی پیشینه داخلی و خارجی پژوهش………………………………………………………         106

جدول 3-1 سئوال‌های پرسشنامه مسئولیت پذیری………………………………………………………….         143

جدول 3-2 سئوال‌های پرسشنامه سازگاری…………………………………………………………………..       143

جدول 4-1  وضعیت شرکت کنندگان بر حسب جنسیت…………………………………………………         147

جدول 4-2 وضعیت شرکت کنندگان بر حسب پایه تحصیلی…………………………………………..          148

جدول 4-3 وضعیت شرکت کنندگان بر حسب رشته تحصیلی…………………………………………          149

جدول 4-4 وضعیت شرکت کنندگان بر حسب  نوع مدرسه……………………………………………          150

جدول4-3 خلاصه شاخص های توصیفی نمره های شرکت کنندگان در متغیرهای پژوهش….. 151

جدول 4-4 خلاصه تحلیل رگرسیون همزمان پیش بینی پیشرفت تحصیلی………………………….           152

جدول 4-5  خلاصه ضرایب رگرسیون پیش بینی پیشرفت تحصیلی …………………………………           153

جدول 4-6 نتایج تحلیل ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش……………………………………..         154

جدول 4-7  نتایج تحلیل ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش…………………………………..           155

جدول 4-8  خلاصه تحلیل رگرسیون همزمان پیش بینی پیشرفت تحصیلی…………………………           155

جدول 4-9 نتایج تحلیل ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش…………………………………….          157

جدول 4-7  نتایج تحلیل ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش…………………………………….         159

 

 

 

 

فهرست شکل‌ها

عنوان                                                                                                          صفحه

شکل 2-1الگوی مسئولیت پذیری اجتماعی بِرمن(برمن،1994)………………………………………..          45

شکل 2-2 ارتباط بین زمینه ، خود ، عمل و نتایج(کانل و ولبورن،1991)……………………………..          54

شکل 2-3 مدل مفهومی تحقیق…………………………………………………………………………………        134

شکل3-1 فرایند تحقیق…………………………………………………………………………………………….138

شکل4-1 نمودار ستونی توزیع شرکت کنندگان در متغیر  جنسیت……………………………………          148

شکل4-2 نمودار ستونی توزیع شرکت کنندگان در متغیر  پایه تحصیلی……………………………..          149

شکل4-3 نمودار ستونی توزیع شرکت کنندگان در متغیر  رشته تحصیلی…………………………..150

شکل4-4 نمودار ستونی توزیع شرکت کنندگان در متغیر نوع مدرسه…………………………       ……150

 

 

 

فصل اول

کلیات پژوهش

 

 

 

1-1 مقدمه

جامعه موفق توسط افراد آن شکل می‌گیرد. انسان عامل توسعه است و این قابلیت از طریق آموزش و پرورش فرصت ظهور می‌یابد.آموزش پرورش در جوامع امروزی با کارکردهای متعدد،  مسئولیت بزرگی برای تحقق اهداف فردی و اجتماعی بر عهده گرفته است و به عنوان بهترین فرصت برای شکوفایی استعدادهای انسان‌مطرح و مورد توجه است(ابوالمعالی و همکاران،1391؛به نقل از سروش،1391).

در جامعه موفق فرصت های یادگیری را باید چنان در نظر گرفت که دانش‌آموزان امروز شهروندان فرهیخته فردا شوند.گلسر[1](1998) معتقد است که برای موفقیت فرد در زندگی بطور کلی او باید نخست موفقیت را در یکی از جنبه های مهم زندگی خود تجربه کند و این جنبه مهم برای بسیاری از مردم قاعدتا مدرسه است. موفقیت در تحصیل و داشتن پیشرفت تحصیلی[2] یکی از عرصه های اصلی کسب احساس موفقیت در مدرسه می باشد.

پولین سیزر[3]( 1987) ابراز می داردکسانی که تجربه موفقیت تحصیلی را دارند ، حتی در مواجهه با شکست های تحصیلی گاه به گاه برخورد بهتری نسبت به دانش آموزان که موفقیت تحصیلی را تجربه نکرده اند از خودشان می دهند. ارزیابی پیشرفت و عملکرد تحصیلی در حوزه یادگیری و آموزش به مثابه مفهوم کنترل کیفیت در حوزه تولید و صنعت است. به زبان تولید این ارزیابی می تواند موجب تضمین کارآیی و اثربخشی اندوخته‌ها و مهارت‌های علمی و عملی در افراد متخصص شود که همانا محصول نهایی حوزه تعلیم و تربیت محسوب می شوند و بدین ترتیب بازده کارخانجات تولید علم و فن آوری که همان دانشگاه ها و موسسات علمی و آموزشی هستند بیش از پیش مورد تقویت و بهبود قرار خواهند گرفت. پیشرفت تحصیلی یکی از مهمترین معیارهایی است که در بررسی توانایی دانش آموزان برای انجام تحصیلات در رسیدن به مرحله فارغ التحصیلی نقش قابل توجهی را ایفا می کند . این مفهوم یکی از مهمترین پارامترهایی است که در پیش بینی وضعیت آتی فراگیران از لحاظ کسب صلاحیت و مهارت های علمی و عملی لازم مورد استفاده قرار می گیرد(سنایی نسب و همکاران،1391).

عوامل زیادی اعم از عوامل درونی و فردی و عوامل بیرونی و موقعیتی بر پیشرفت تحصیلی تاثیر می گذارند.یکی از مسائل تربیت که در علمکرد روحیه افراد نقش تعیین کننده ای دارد اصل مسئولیت پذیری[4] است. انسان مسئول با عملکرد خویش به عنوان فردی کار آمده است که در او امکان اقدام به فعالیت های خود خواهانه کاهش می یابد وگلاسر انسان مسئول را انسان سالم معرفی می کند.

آلیس[5] فرد را مرکز عالم قرار می دهد و او را مسئول اعمال و احساسات اعمال و احساسات خویش می داند و متعقد است که فرد می توان میان آنچه که از محیط می گیرد و بازده عاطفی خویش مبادله کند بنابراین انسان موجودی تلقی می شود که کنترل قابل ملاحظه ای برا افکار و احساسات و اعمال خود دارد(کرد لو، 1387 : 5 ).

به اعتقاد گلاسر افراد دارای انگیزه پیشرفت بالا برای پیدا کردن راه حل مسائل شخصا مسئولیت می پذیرند هدف مدار هستند و اهداف چالشی را انتخاب می کنند بنابراین مسئولیت پذیری فردی[6] زمینه ساز مسئولیت پذیری اجتماعی[7] است و مسئولیت پذیری اجتماعی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی زیادی دارد .

انسان همواره در ارتباط با محیط پیرامون خود با مسائل و مشکلات متنوع و ناشناخته ای روبرو است و برای پاسخگویی به خواسته خود نیازمند تعامل و سازگاری[8] با محیط اطراف خودی می باشد. این در حالی است که در دنیای معاصر پیشرفت های تکنولوژی و ارتباطی نیز نقش همنوایی کنار آمدن و سازگار با موفقیت ها مسائل پیش رو را  ضروری تر ساخته است . سازگاری جریان است که در آن فرد برای وقف دادن خود با منشاهای درونی و ملزومات بیرونی تلاش و کوشش به خرج می دهد( رید – ویکتور[9]، 2004 ؛ مک آلیستر[10]، 1999 ).

سازگاری شرایط یا حالتی است که در آن فرد با نیاز های خود با جامعه ای که به آن تعلق دارد منطبق شود. فرد احساس می کند که نیازهای ارضا شده اند و یا ارضا خواهند شد( کاظمی، 1388؛ به نقل ازروشنایی،1389 ). تفاوت در تجارت خانوادگی اشخاص می تواند در طول زمانی تفاوت‌های فردی را در سازگاری دانش آموزان پدید آورد یعنی دلایل سازگاری دانش آموزان ممکن است به تجارب گذشته آن‌ها مربوط باشد. در حال حاضر نظام های آموزشی یکی از ابزارهای قدرتمند برنامه ی توسعه اقتصادی اجتماعی سیاسی کشورها به شمار می رود زیرا تامین نیروهای انسانی متبحر و متخصص به جهت توسعه از سیاست های نظامی تعلیم و تربیت بوده است تاسیس مدارس و مراکز شبانه روزی به منظور رفع محرومیت ها و کشف و شکوفایی و تقویت استعدادهای در نقاط دور دست و محروم از تسهیلات بخصوص مناطق روستایی و دور از مراکز و حمایت از خانواده پر جمعیت و داری فرزندان نخبه و با استعداد و خلاق صورت گرفت.

از سوی دیگر نمی توان منکر نقش تربیت فرزند و میزان مسئولیت پذیری و سازگاری و کمک به رشد طبیعی و شناسایی و پرورش صحیح استعدادهای نهفته و زمینه سازی برای امر تعلیم و تربیت مطلوب آن‌ها و ارتقای سطح روانی افراد در یک کانون متمرکز و گرم خانواده شد. با توجه به اهمیت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بررسی و تاثیر گذار بودن عواملی حوزه عاطفی مانند مسئولیت پذیری و سازگاری در میزان آن و همچنین وجود دو قشر دانش آموزانی که در خانواده زندگی می کنند و گروهی دیگر که در شبانه روزی هاحضور دارند پژوهشی حاضر باهدف بررسی رابطه بین مسئولیت پذیری و سازگاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستان‌های روزانه و شبانه‌روزی شهرستان رفسنجان در سال تحصیلی 93-92 انجام گرفت تا از نتایج آن درتوسعه وتعمیق علم استفاده گردد .

1-2 بیان مسئله

امروزه پیشرفت تحصیلی به عنوان مسئله ای عمده در نظام آموزش و پرورش هر کشوری مطرح است به طوری  که میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به عنوان یک شاخص مهم برای ارزیابی نظام های آموزشی و موفقیت در فعالیت های علمی مورد توجه دست اندکاران نظام آموزش و پرورش، میزان بهره وری و توفیق نظام های آموزشی است(سیف،1381).

پیشرفت تحصیلی در طی حدود یک قرن گذشته یکی از مسائل مهم در رواشناسی و علوم وابسته بوده است (پرنمیوزیک و فرنهام[11]،2003). در جامعه امروزی تحصیلات و به تبع آن پیشرفت تحصیلی به دغدغه های اصلی والدین برای کودکان و نوجوانان خود بدل شده است. در حقیقت می توان گفت در جوامع امروزی تحصیلات مناسب به هدف دستیابی به موقعیت های اجتماعی، شغلی و اقتصادی بالاتر یکی از اهداف اصلی برای والدین و سیاست گذاران کشورها تلقی می شود و ملاک اثر بخشی موفقیت آموزش نیز پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است.

بنابراین شناخت ابعاد مختلف پیشرفت تحصیلی و متغیرهای مرتبط با آن گام نخست و اصلی برای این هدف است. دامنه بسیار گسترده ای از متغیرهای فردی، اجتماعی و خانوادگی و فرهنگی با پیشرفت تحصیلی مرتبط است. بعضی از پژوهش‌گران بر اهمیت متغیرهای فردی در این زمینه تاکید می کنند. احساس مسئولیت یکی از ویژگی‌های شخصیتی انسان هاست که عبارت است از قابلیت پذیرش، پاسخگویی و به عهده گرفتن کاری که از کسی درخواست می‌شود و فرد حق دارد آن را بپذیرد یا نپذیرد (کلمز[12] ،ترجمه علی پور، 1385). سروتو[13](1989) معتقد است که مسئولیت پذیری یک تعهد و الزام درونی از سوی فرد با انجام مطلوب کلیه فعالیت هایی می باشد که بر عهده وی گذاشته می شود ( به نقل از موسوی ده موردی ،1377).

مسئولیت پذیری فرایندی است که فرد باید از اولین سال‌های کودکی آن را آموخته تا بتواند با وظایف متعددی که در دوران مختلف زندگی با آن‌ها روبرو می شود مسئولانه برخورد کند. بچه ها احساس مسئولیت را از والدین، مدرسه، دوستان، و اجتماع می آموزندو با آموختن این مهارت با ارزش را تا آخر عمر حفظ کرده و این امر باعث موفقیت آن‌ها در امور زندگی می شود. هم چنین مسئولیت حاصل سه ویژگی تشخیص تصمیم و خلاقیت است. کسی که بداند، تصمیم بگیر و دگرگون کند؛ بنابراین مسئول است. فرد مسئول ترجیح می دهد خود تصمیم بگیرد و در جریان آن تمام دانش، کوشش، مهارت و سرمایه خود را نیز به کار گیرد او به توانایی خود اطمینان دارد، به خود به عنوان فردی ارزشمند احترام می گذارد و از قبول مسئولیت نمی‌هراسد (باهنر، 1370؛ به نقل از رضایی و همکاران، 1384).

دو بعد مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی که وجود دارند در واقع از یک منشا هستند یعنی مسئولیت پذیری در بعد شخصی زمینه ساز مسئولیت اجتماعی می شود (سبحانی نژاد و فردانش، 1379). برخی از محققان احساس مسئولیت پذیری را برای بدست آوردن هرگونه پیشرفت و موفقیت فردی در نوجوانان لازم دیده اند. سبحانی نژاد (1379) معتقد است که باید مسئولیت پذیری اجتماعی و ابعاد سه گانه عاطفی، شناختی و رفتاری را در آموزش های مدارس بگنجانیم تا پیشرفت تحصیلی به دست آید.

در جهان امروز، تحولات سریع و گسترده علوم، فناوری، ارتباطات و پیدایش دیدگاه‌های نوین درباره مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سبب شده است که در نظام‌های آموزشی و روش‌های تعلیم و تربیت دگرگونی اساسی ایجاد شود. سازگاری موفقیت آمیز در عصر اطلاعات و انفجار علم و فناوری مستلزم آن است که شخص برای جستجوی اطلاعات، تجزیه و تحلیل و به کاربستن آن‌ها برای حل کردن مسائل و تصمیم گیری مناسب از توانایی و مهارت‌های کافی برخوردار باشد. نسل آینده در دنیایی زندگی خواهد کرد که به شیوه تفکر دقیق و پیچیده تری نیاز خواهد داشت تا با برخورداری از سیالی اندیشه و مهارت‌های اساسی، خود را با شرایط همواره متحول زمان، سازگار کند (سیسیلیا و بلگو[14]،2007).

سازگاری آموزشی[15]، اجتماعی[16] و عاطفی[17] به معنای موفقیت آموزشی ، رضایت اجتماعی و آرامش روحی است (راتل[18]، 2005). عواملی که انسان را به سوی سازگاری سوق می دهند بسیارند، با این وجود نیازها به عنوان مهمترین عامل ایجاد سازگاری به شمار می آیند. همه افراد دارای یک سری از نیازها هستند یک دسته نیازهای بیولوژیکی و دسته دوم نیازهای روانی که فرد به جهت رشد سالم شخصیت، برای برطرف کردن آن‌ها تلاش می کند و ارضای این دسته از نیاز ها منجر به سازگاری عاطفی و اجنماعی می‌شود. وقتی نیازهای فرد برآورده نمی شود تعادل روانی به هم خورده و فرد دچار کنش می شود بنابراین برطرف کردن ناکامی و غلبه بر مشکلات زندگی منجر به سازگاری می شود (فریدنبرگ[19]، 1996؛ به نقل از توزنده جانی و همکاران،1386).

رابطه سازگاری با پیشرفت تحصیلی در اغلب پژوهش‌ها مثبت و معنا دار گزارش شده است (لایدار[20] و همکاران،2007؛ شکری و همکاران،1385؛آتش روز و همکاران،1387) و همچنین پرموزیک و فورنهام[21] (2003) نشان دادند که بین عامل سازگاری و غیبت در کلاس رابطه منفی وجود دارد و بین سازگاری و رفتار مثبت در کلاس ارتباط مستقیم برقرار است (به نقل از روشنایی،1389 ).

چنانچه که عوامل  مسئولیت پذیری و سازگاری با پیشرفت تحصیلی رابطه داشته باشند با تقویت و توجه به این عوامل نه تنها دانش آموزانی فرهیخته و با سواد داریم بلکه شهروندانی خواهیم داشت که مسئول و سازگارند، زیرا اینان سرمایه اصلی و مدیران و مسئولان فردای جامعه اند که در روند پیشبرد اهداف کشور تاثیری ژرف دارند. مدارس شبانه روزی به منظور ایجاد فرصت مناسب برای تحصیل دانش آموزان روستایی و حاشیه نشین تاسیس شده‌اند، اما باید این مطلب در نظر قرار بگیرد که آیا هنگامی که دانش آموزان از محیط اصلی و کانون خانواده جدا می شوند و تحت نظم و شرایط جدید قرار می گیرند، میزان یادگیری و پیشرفت تحصیلی و همچنین عواملی مثل مسئولیت پذیری  و سازگاری آنان در مقایسه با دانش آموزان مدارس روزانه تفاوت پیدا می کند یا خیر؟ توجه به اهمیت موضوع پژوهشگر را بر آن داشت که آیا بین مسئولیت پذیری و سازگاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستان‌ها ی روزانه و شبانه روزی شهرستان رفسنجان سال تحصیلی 93-92 رابطه وجود دارد؟ در ضمن با توجه به اینکه دخترها و پسرها دنیای متفاوتی از یکدیگر دارند و تحولات را نیز متفاوت تجربه می کنند، آیا این تغییرات متفاوت به یک سازگاری، مسئولیت پذیری و پیشرفت تحصیلی متفاوت نیز منتهی خواهد شد؟

[1] Gellser

[2] academic achievement

[3] Thizer

[4] responsibility

[5] Alies

[6] personal responsibility

[7] social responsibility

[8] adjustment

[9] Reed-victor

[10]Mcleod & McAllister

[11] Permuzic&Furnham

[12] Kolmsee

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ب.ظ ]




جدول 1-2: مدل هوش معنوی از دیدگاه سیندی ویگلزورث ……………………………………………… 29

جدول1-3: توزیع جامعه آماری پژوهش به تفکیک جنسیت ………………………………………………. 68

جدول2-3: توزیع نمونه آماری پژوهش به تفکیک جنسیت………………………………………………… .69

جدول3-3: اطلاعات مربوط به پرسشنامه هوش معنوی هیلدبرانت(2011)……………………………… .70

جدول4-3: اطلاعات مربوط به پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون(1990)…………………………. .70

جدول1-4: توزیع فراوانی کارمندان غیرهیات علمی به تفکیک جنسیت…………………………………. 75

جدول2-4: توزیع فراوانی کارمندان غیرهیات علمی به تفکیک سن………………………………………. 76

جدول3-4: توزیع فراوانی کارمندان غیرهیات علمی به تفکیک سابقه خدمت …………………………. 77

جدول4-4: توزیع فراوانی کارمندان غیرهیات علمی به تفکیک میزان تحصیلات ……………………… 78

جدول 5-4: آمار توصیفی متغیرهای پژوهش …………………………………………………………………. 79

جدول6-4: بررسی نرمال بودن در متغیر وابسته ………………………………………………………………. 80

جدول7-4: نتایج آزمون t تک گروهی جهت ارزیابی میزان هوش معنوی کارمندان…………………… 83

جدول8-4: نتایج آزمون t تک گروهی جهت ارزیابی میزان مهارت های ارتباطی کارمندان…………. 84

جدول9-4: خلاصه نتایج مقدار واریانس تبیین شده و معناداری مدل…………………………………….. 85

جدول10-4: رگرسیون به روش همزمان متغیرهای پیش بینی کننده مهارت های ارتباطی……………. 85

جدول11-4: همبستگی پیرسون بین هوش معنوی و مهارت های ارتباطی کارمندان ………………….. 86

جدول12-4: همبستگی پیرسون بین تفکر انتقادی وجودی و مهارت های ارتباطی کارمندان ………. 87

جدول13-4: همبستگی پیرسون بین تولید معنی شخصی و مهارت های ارتباطی کارمندان …………. 88

جدول14-4: همبستگی پیرسون بین میزان آگاهی و مهارت های ارتباطی کارمندان ………………….. 89

جدول15-4: همبستگی پیرسون بین توسعه حالت آگاهی و مهارت های ارتباطی کارمندان ………… 90

جدول16-4: نتایج t مستقل جهت مقایسه هوش معنوی در کارمندان زن و مرد ………………………. 91

جدول17-4: نتایج تحلیل وریانس جهت مقایسه میزان هوش معنوی کارکنان به لحاظ سن، تحصیلات و سابقه خدمت                                                                                                                  91

جدول18-4: نتایج t مستقل جهت مقایسه مهارت های ارتباطی در کارمندان زن و مرد …………….. 92

 

جدول19-4: نتایج تحلیل وریانس جهت مقایسه مهارت های ارتباطی کارکنان به لحاظ سن، تحصیلات و سابقه خدمت                                                                                                                   92

 

فهرست اشکال

عنوان                                                                                                               صفحه

شکل1-1: مدل مفهومی تحقیق …………………………………………………………………………………… 6

شکل1-2: مدل زوهر و مارشال(2000) ……………………………………………………………………….. 28

شکل2-2: مدل آمرام(2007) …………………………………………………………………………………….. 30

شکل3-2: مدل کینگ(2008) …………………………………………………………………………………….. 31

شکل1-4: نمودار دایره ای توزیع فراوانی کارمندان به تفکیک جنسیت ………………………………… 75

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

شکل2-4: نمودار دایره ای توزیع فراوانی کارمندان به تفکیک سن ……………………………………… 76

شکل3-4: نمودار دایره ای توزیع فراوانی کارمندان به تفکیک سابقه خدمت …………………………… 77

شکل4-4: نمودار دایره ای توزیع فراوانی کارمندان به تفکیک میزان تحصیلات ………………………. 78

شکل5-4: نمودار ستونی آمار توصیفی متغیرهای پژوهش ………………………………………………….. 79

شکل6-4: بررسی نرمال بودن متغیرها ………………………………………………………………………….. 81

شکل7-4: بررسی خطی بودن متغیرهای پزوهش …………………………………………………………….. 82

 

 

 

 

 

 

فصل اول

طرح پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

این پژوهش در نظر دارد به بررسی رابطه ی بین هوش معنوی با مهارت های ارتباطی بپردازد .پس بهتر آن است که قبل از هر چیزی  تعاریفی چند از این دو مولفه، یعنی هوش معنوی ومهارت های ارتباطی رامورد بررسی قرار دهیم.

هوش معنوی بیانگر مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت ها و منابع معنوی است که کاربست آن ها موجب افزایش انطباق پذیری و در نتیجه سلامت روان افراد می شود(کینگ[1]، 2008: 38).گین و پورهیت[2] (2006) هوش معنوی را توانایی تجربه شده ای می دانند که به افراد امکان دستیابی به دانش  و فهم بیشتر را می دهد و زمینه را برای رسیدن به کمال و ترقی درزندگی فراهم می سازد(ص230)

ارتباط در گذشته و برای انسان اولیه، علاوه بر کارکردهایی که در جهت حفظ حیات و یاری گرفتن از دیگران داشته، زمینه ساز فعالیت های اجتماعی و سرآغازی برای زندگی اجتماعی نیز بوده است. ارتباط سراسر زندگی انسان رادربرگرفته است.انسان به کمک ارتباط، زنده می ماند، رشد وتکامل می یابد و سعادت وخوشبختی وی تاحد زیادی به چگونگی رابطه او با دیگران بستگی دارد.(سیاوشی و نوابی نژاد، 1384). در هر حال، هیچ نوع ارتباطی جز به دلیل احساس نیاز شدید انسان برای برقراری تعامل اجتماعی به وقوع نمی پیوندد. انسان برای برقراری رابطه با دیگران روش های مختلفی را پرورانده است، که رشد و تکامل زبان و شیوه های غیرکلامی مانند حالت چهره، حالت کلی بدن یا وضعیت اندام‌ها و حرکات بیانگر و  را شامل می شود. هر یک از این شیوه ها می توانند بخشی از اطلاعات و احساسات مورد نظر فرد در حال صحبت، یا گوینده، را به فرد دیگر، یا شنونده، انتقال دهد(بولتن[3]، 1994؛ ترجمه سهرابی، 1391: 21).

اهمیت مهارتهای ارتباطی در این است که به فرد کمک می کند احساسات منفی و تنش های اجتماعی را کاهش داده و بطور سازنده و موفقیت آمیز به حل مساله بپردازد (جارویس تیبات و ماتیک[4]، 2005). به عقیده هارجی ودیکسون (2004)ریشه بسیاری از مشکلات فردی و سازمانی را می­توان در کمبود ارتباطات موثر و سیستم ارتباطی و به طور کلی سوء تعبیر و تفسیرهای ارتباطی جستجو کرد(رضائیان، 1391: 56). با وجود آن که ارتباط بین فردی جزو بزرگترین پیشرفت های بشر به شمار می­آید، اما خیلی از انسان ها قادر به برقراری یک ارتباط خوب و موثر نیستند(بولتن، 1994؛ ترجمه سهرابی، 1391). شاید شدید ترین انتقادهایی که مدیران می توانند از همکاران و مافوق ها یا کارکنان دریافت دارند، پیرامون عدم توافق شان در ارتباط موثر است(رضائیان، 1391: 56). ولی علی رغم اینکه ارتباطات، یک مهارت موثر برای مدیران و کارکنان است اما شاید تاکنون به عنوان یک بعد اصلی به آن توجه نشده است و لذا به قدر کافی به شفاف سازی در مورد آن پرداخته نشده است (دولویکز[5]، 1994؛ به نقل از کشتکاران و همکاران، 1390: 42).تاثیر فوق العاده هوش معنوی بر ارتباطات و نیز ارتباطش با دیگر انواع هوش، سبب می شود معنویت و هوش معنوی به یک موضوع مهم در حوزه مدیریت و سازمان تبدیل شود(حیدری،1391: 68).افرادی که دارای هوش معنوی بالاتری هستند، رابطه بهتری با دیگران  برقرار می کنند(سیسک[6]، 2008: 26). با توجه به مطالب ذکر شده، به نظر می آید هوش معنوی تاثیر زیادی بر نحوه ارتباط کارکنان داشته باشد. از سوی دیگر از آنجا که هوش معنوی سازه ای جدید است، تحقیقات تجربی موجود در این زمینه اندک می باشد. بنابراین انجام پژوهش های بیشتر مورد نیاز است. در همین راستا این پژوهش در نظر دارد به بررسی رابطه هوش معنوی با مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه لرستان بپردازد.

 

بیان مسأله

اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روزافزون توجه روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است.  پیشرفت علم روانشناسی از یک سو و ماهیت پویا و پیچیده ی جوامع نوین از سوی دیگر، باعث شده است که نیازهای معنوی بشر در برابر خواسته‌ها و نیازهای مادی او قد علم  کنند و اهمیت بیشتری یابند. به طوری که سازمان بهداشت جهانی در تعریف ابعاد وجودی انسان، به ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی اشاره می کند و بعد چهارم یعنی بعد معنوی را نیز در رشد و تکامل انسان مطرح می سازد. معنویت به معنای نقش زندگی یا «روشی برای بودن» و تجربه کردن است که با آگاهی یافتن از یک بعد غیرمادی به وجود می­آید و ارزش های قابل تشخیص، آن را معین می سازد(الکینز[7] و همکاران، 1988؛ به نقل از یعقوبی، 1388). روانشناسان برای تبیین توانایی افراد، عقل و استدلال و همچنین عواطف و هیجان ها از واژه­هایی مانند هوش بهر[8]و هوش هیجانی [9]استفاده می کنند که در کنار این مفاهیم، واژه هوش معنوی[10] در سال های اخیر توجه روانشناسان را به خودجلب کرده است (کینگ، 2008(. هوش معنوی را بیانگر مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت ها و منابع معنوی می داند که کاربست آنها موجب افزایش انطباق پذیری وسلامت روان افراد می شود و هوش معنوی را شامل توانایی های ذیل می داند. تفکر انتقادی وجودی: ظرفیت تفکر انتقادی داشتن در ماهیت هستی.  تولید معنای شخصی: توانایی ایجاد معنی از تجارب روانی ومادی.  آگاهی متعالی: تشخیص بعد فرافردی خویشتن و ارتباط آن با خود و طبیعت. توسعۀ حالت هوشیاری: داشتن تجارب اوج یافته هوشیاری به اختیار فرد. درپژوهش حاضر، هوش معنوی با توجه به دیدگاه او بررسی شده است.کاربرد هوش معنوی در زندگی فرد می تواند ارتباط شخص را با خود، دیگران و خدا و به خصوص پرورش خودآگاهی فرد تسهیل کند(نازل[11]، 2004). استفاده از هوش معنوی در رهبری سازمان، توجه به تلفیق و کاربرد معنویت در عملکرد سازمانی و اثربخشی رهبری رشد فزآینده ای یافته است(امرام[12]، 2009: 3).

از سوی دیگر مدارک و شواهد موجود نشان می دهد که بین ارتباطات مؤثر و میزان تولید یا بازدهی افرد رابطه ی مستقیم وجود دارد (رابینز، استیون: ترجمه اعرابی وپارساییان، 1390: 617). مهارت های ارتباطی آن دسته از مهارت هایی هستند که افراد می توانند با کمک آنها درگیر تعامل های بین فردی و فرایند ارتباط شوند و شامل مهارت های متفاوتی هستند که مهم ترین آنها مهارت های کلامی، گوش دادن موثر و بازخورد است(چاری و دلاورپور، 1387: 126). مهارت کلامی عبارت است از به کارگیری آگاهانه نمادهای کلامی  به منظور ترغیب دیگران به انجام کار. گوش دادن موثر توانایی شخص در توجه به پیشنهاد ها، نظرات یا سوالات دیگران و درک آنهاست. مهارت بازخورد عبارت است از برگشت نتیجه پیام به طوری که فرستنده از وضعیت ارسال پیام و نحوه دریافت و درک آن آگاه گردد(مرتضوی و مهربان، 1384: 127). آلیسون[13] (2010) بر شکل گیری حمایت اجتماعی و روابط بین فردی مناسب از طریق دین و معنویت تاکید کرده است. دین، که به پرورش مهارت های ارتباطی کمک می کند، وجود آموزه­هایی خاص برای فراهم آوردن حمایت اجتماعی از طریق گروه ها، برقراری رابطه برابر و فوری، پذیرش عاری از قضاوت را فراهم می نماید(سانچز و ناپو[14]، 2008).

با توجه به اینکه هوش معنوی یک سازه ی جدید است، تحقیقات تجربی موجود در این زمینه اندک می باشد. اما در زمینه اثر متقابل معنویت و متغیرهای روانشناختی، تحقیقات به طور چشم گیری افزایش یافته است(روس مارین و راب[15]، 2010). تاچمن[16] (2009)بر مبنای یک برنامه 5 مرحله ای نشان داد که درمان معنوی از طریق به کارگیری فنون مقابله مذهبی، در آموزش ارتباطات، یکی کردن مفاهیم و مهارت های آموخته شده، توجه به مهارت های ارتباطی و مهارت های حل مساله و در نهایت حمایت ارتباطی اعضای خانواده های دارای فرد اسکیزوفرنی، موثر واقع می شود. همچنین باقری، اکبر زاده و حاتمی(2010) و کرمی(1390) نشان دادند که ارتقاء هوش معنوی از طریق آموزش های دینی منجر به درک الگوهای زندگی، دستیابی بیشتر به مهارت های ارتباطی، تشخیص معنای واقعی حوادث و احساس تسلط در هدف گذاری می شود. در همین راستا این پژوهش در نظر دارد به بررسی رابطه هوش معنوی با مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه لرستان بپردازد و به این سوال پاسخ دهد که آیا بین هوش معنوی با مهارتهای ارتباطی کارکنان رابطه وجوددارد؟ب

سوالات پژوهش

  • میزان هوش معنوی کارکنان دانشگاه  لرستان چقدر است؟
  • میزان مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه لرستان چقدر است؟
  • از طریق کدامیک از مولفه­های هوش معنوی می توان، میزان مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه لرستان را پیش بینی کرد؟

 

فرضیه های پژوهش

فرضیه اصلی: بین هوش معنوی با مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه  لرستان رابطه وجود دارد.

 

فرضیه های فرعی

1-بین میزان تفکر انتقادی وجودی با مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه  لرستان رابطه وجود دارد.

2-بین میزان تولید معنی شخصی با مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه  لرستان رابطه وجود دارد.

3-بین میزان آگاهی  با مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه  لرستان رابطه وجود دارد.

4-بین میزان توسعه حالت آگاهی با مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه  لرستان رابطه وجود دارد.

5-بین  میزان هوش معنوی کارکنان دانشگاه لرستان از لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی(جنس، سن، سنوات خدمت و میزان تحصیلات) تفاوت وجود دارد.

6-بین میزان مهارت های ارتباطی کارکنان دانشگاه لرستان از لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی(جنس، سن، سنوات خدمت و میزان تحصیلات) تفاوت وجود دارد.

 

تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ها و اصطلاحات

متغیرها را می توان به صورت مفهومی و عملیاتی تعریف کرد. تعریف مفهومی به تعریف یک واژه توسط واژه های دیگر اشاره دارد. این تعریف به روشن شدن ماهیت یک پدیده کمک می کند و نقش مهمی را در فرایند تدوین فرضیه ها ایفا می کند. تعریف عملیاتی تعریفی است که به ویژگی های قابل مشاهده استوار است و تا حدود زیادی به شرایط مسأله تحقیق و فرهنگ محقق بستگی دارد و نمی تواند تمامی معانی یک مفهوم را شامل شود(بازرگان، 1387، 42).بر این اساس متغیرهایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است، از جنبه های مفهومی و عملیاتی به شرح زیر تعریف شده اند:

 

تعاریف مفهومی

مهارتهای ارتباطی به منزله آن دسته از مهارتهایی است که به واسطه آنها افراد می توانند درگیر تعاملهای بین فردی وفرایند ارتباط شوند؛ یعنی فرایندی که افراد طی آن، اطلاعات،  افکار و احساسهای خود را از طریق مبادله کلامی و غیر کلامی با یکدیگر در میان می گذارند(هارجی و دیکسون، 2007). مهارت های ارتباطی شامل مهارت های متفاوتی هستند که مهم ترین آنها مهارت های کلامی[17]، گوش دادن[18] موثر و بازخورد[19] است(چاری و دلاورپور، 1387). مولفه های مهارت های ارتباطی به شرح زیر می باشد:

الف-مهارت کلامی: ﻳﻌﻨﻲ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﺎ ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﺩﻱ ﻳﺎ ﮔﺮﻭﻫﻲ، ﻭ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﻱ ﻧﺸﺴﺘﻬﺎﻱ ﻣﺆﺛﺮ(ریاحی و همکاران، 1391: 2).

ب-گوش دادن: ﻳﻌﻨﻲ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ فرد ﺩﺭ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ صحبت های ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻭ ﺩﺭﻙ ﺁﻧﻬﺎ)همان منبع).

ج-بازخورد:  مهارت بازخورد عبارت است از برگشت نتیجه پیام به طوری که فرستنده از وضعیت ارسال پیام و نحوه دریافت و درک آن آگاه گردد(چاری و دلاورپور، 1387).

2.هوش معنوی: هوش معنوی بیانگر مجموعه ای ازتوانایی ها و ظرفیت ها و منابع معنوی است که کاربست آن ها موجب افزایش انطباق پذیری و در نتیجه سلامت روان افراد می شود(کینگ، 2008: 38).

کینگ (2008) هوش معنوی را شامل توانایی های ذیل می  داند:

-تفکر انتقادی وجودی: ظرفیت انتقادی به ماهیت وجود، واقعیت، جهان، فضا، زمان، تامل و سایر مسایل وجودی مانند وجود متافیزیکی ونیز ظرفیت اندیشیدن به مسایل غیروجودی دررابطه باوجود خود گفنه می شود.

-به وجود آوردن معنای شخصی: توانائی استخراج معنی شخصی و هدف از تمام تجربیات فیزیکی و روانی، از جمله ظرفیت برای ایجاد و استناد هدف زندگی را گویند.

-آگاهی متعالی: ظرفیت برای شناسایی ابعاد متعالی/الگوهای خود یا دیگران وجهان (بعنوان مثال، جهان غیر مادی وفیزیکی)و حالات طبیعی هوشیاری، همراه با توانایی شناسایی رابطه خود با جسم را شامل می شود.

-گسترش حالت هوشیاری: توانایی ورود و خروج به سطوح بالاتری از آگاهی(مانند هوشیاری کامل، آگاهی کیهانی، وحدت)وسایر حالات در اختیار خود فرد(همانگونه که در تفکر عمیق، مراقبه، نمازوغیره ایجاد می شود)را گویند.

 

تعاریف عملیاتی

  1. مهارت های ارتباطی: نمره ای است که آزمودنی ها از پرسشنامه 18 سوالی مهارت های ارتباطی بارتون(1990) کسب می کنند. این نمره در طیف لیکرت و مقیاس فاصله ای به دست می آید. مولفه‌های مهارت های ارتباطی به شرح زیر می باشد:

الف-مهارت کلامی: عبارت است از نمره ای است که آزمودنی ها از پاسخ به سوالات 3و 4و 7و 12و 15و 17 پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون کسب می کنند.

ب-مهارت شنود: عبارت است از نمره ای است که آزمودنی ها از پاسخ به سوالات 2و 6و 8و 10و 14و 18 پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون بدست می آورند.

ج-مهارت بازخورد: عبارت است از نمره ای است که آزمودنی ها از پاسخ به سوالات 1و 5و 9و 11و 13و 16 پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون کسب می کنند.

 

  1. هوش معنوی: نمره ای است که آزمودنی ها از پرسشنامه 24 سوالی هیلدبرانت (2011): به دست می آورند. این نمره در طیف لیکرت و مقیاس فاصله ای به دست می آید. مولفه های هوش معنوی به شرح زیر می باشد:

[1] . king

[2] . Gain&Purohit

[3] . Bolten

[4] . Jarvis,Tebbuttj,Mattick

[5] . Dulewicz

[6] . Sisk

[7] . Elkins

[8] . Intelligence  Qutiont

[9] . Emotional  Qutiont

[10] . Spiritual  Qutiont

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ب.ظ ]




هاشمیان(1380) در پژوهش خود عنوان داشت که شیوه‌های فرزندپروری مادران یکی از متغیرهایی هست که می‌تواند خلاقیت فرزندان را پیش‌بینی کند.

لیندبلد[14](1976) طی تحقیقی درباره نحوه‌ی تعامل والدین و رشد خلاقیت کودکان دریافت که تعامل مناسب و سازنده تا حد زیادی با رشد قوه‌ی خلاقانه کودکان در ارتباط است.

بدین ترتیب تحقیق پیرامون هوش هیجانی مادر و شیوه های فرزند پروری وی به عنوان مراقبت کننده اصلی‌، می توان زمینه ساز آموزش های لازم در جهت مناسب سازی بستر تحولی و جلوگیری از عواقب آن در بزگسالی باشد. با مقدمه ای که ذکر شد‌، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سئوال که آیا هوش هیجانی و شیوه های فرزند پروری مادران می تواند به عنوان عاملی تعیین کننده در میزان خلاقیت دانش آموزان به شمار آید؟

 

 

ضرورت و اهمیت پژوهش

 

تمدن بشر مرهون اندیشه خلاق آدمی بوده است و دوام آم نیز بدون بهره گیری از خلاقیت‌، که عالی ترین عملکرد ذهن محسوب می شود‌، غیر ممکن خواهد بود( بقتو[15]، 2007، به نقل از فراهینی، 1388).

شناخت و تعلیم وتربیت افراد سرآمد و خلاق بدین دلیل است که این افراد بتوانند بارمهمی از وظایف و مسئولیت های علمی‌، فرهنگی و اجتماعی جامعه را بر دوش بکشند( افروز‌، 1386).

بنابراین در این پژوهش برخی از علل و عوامل موثر یا بازدارنده بر خلاقیت دانش آموزان مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا با شناخت و آگاهی از آنها‌، بتوان در جهت ایجاد یا رفع این عوامل اقدام نمود.بطور کلی پژوهش حاضر هم از جهت بنیادی و هم از جهت کاربردی حائز اهمیت است‌. چرا که نتیجه این پژوهش می تواند به دانش موجود اضافه نماید و از نظر کاربردی هم انتظار بر آن است که با روشن شدن سهم هر یک از این متغیرها در میزان خلاقیت‌، به برطرف نمودن موانع موجود‌، اقدام نمود.

نتایج این تحقیق می تواند در آموزش و پرورش ، مدارس و مراکز مشاوره در جهت بالا بردن هوش هیجانی مادران و بهبود شیوه های فرزند پروری آنان بکار برده شود تا گامی باشد در پیشبرد و بالا بردن خلاقیت در کودکان.

 

 

اهداف پ‍ژوهش

– هدف اصلی تحقیق

هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش‌هیجانی  و شیوه‌های فرزند پروری مادران با خلاقیت دختران مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه در سال 1393 است.

 

 

هدف های فرعی

 

-تعیین رابطه هوش‌هیجانی مادران با خلاقیت دختران دبستانی

– تعیین رابطه شیوه‌های فرزند پروری مادران با خلاقیت دختران دبستانی

 

فرضیه‏های تحقیق

– بین سبک فرزند پروری قاطع با خلاقیت در دانش آموزان رابطه وجود دارد.

– بین سبک فرزند پروری مستبدانه با خلاقت در دانش آموزان رابطه وجود دارد.

– بین سبک فرزند پروری سهل انگارانه با خلاقیت در دانش اموزان رابطه و جود دارد.

– بین هوش‌هیجانی  مادران با خلاقیت دانش آموزان رابطه وجود دارد

 

تعاریف مفهومی

این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :

 

هوش‌هیجانی: هوشی است مشتمل بر شناخت احساسات  خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ  تصمیم های مناسب در زندگی(گلمن، 1980).

خلاقیت: تورنس خلاقیت(1986)  را به عنوان نوعی مسأله گشایی مد نظر قرار داده است

سبک های فرزند‌ پروری: به روش هایی اطلاق می‌شود که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال کردند.‌(استرنبرگ،1989).

 

تعاریف عملیاتی

تعریف عملیاتی هوش‌هیجانی:  میزان نمره ای است که آزمودنی از پرسشنامه هوش‌هیجانی  شرینگ دریافت کرد.

تعریف عملیات سبک های فرزند پروری:میزان نمره ایست که آزمودنی از پرسشنامه شیوه‌های فرزند پروری  با مریند در یافت کرد.

تعریف عملیاتی خلاقیت: میزان  نمره ایست که آزمودنی ازپرسشنامه خلاقیت تورنس دریافت کرد.

[1] – tugrul

[2] – bayanova

[3] – veraksa

[4] – niu&liu

[5] – eyzenk

[6] – jeffry&craft

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:48:00 ب.ظ ]