کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو




آخرین مطالب


 



با فرض نرمالیزه بودن بردارهای حالت سوییچینگ (Vk) ضرب داخلی معادله ی بالا به صورت زیر نوشته می شود:

به توجه به این معادله، نزدیکترین بردار Vk به بردار Vref بزرگترین nk را نتیجه می دهد. بنابراین به عنوان مثال چنانچه بردار مرجع در داخل سکتوری که با دو بردار Vi و Vi+1 مشخص می شود قرار گرفته باشد، در بین nk ها (k=1,2,…,۶)، ni و ni+1 دو بزرگترین مقدارند. بنابراین چنانچه یک لایه رقابتی دو بزرگترین nk را انتخاب کند، دو بردار ولتاژ سوییچینگ Vi و Vi+1بایستی در بازسازی ولتاژ مرجع مورد استفاده قرار گیرند.با بهره گرفتن از تکنیک کلاسه بندی بردارها، دو نورن برنده رقابت، ni و ni+1 توسط معادله زیر محاسبه می شوند:
پایان نامه - مقاله - پروژه

با توجه به این که

با جایگذاری دو رابطه و بازنویسی ۲-۲۷ خواهیم داشت:

بردار سمت راست معادله ی فوق، مدت زمان اعمال هر یک از بردارهای حالت سوییچینگ، Vi و Vi+1 (ti+1,ti) است که می تواند به طور معادل از معادله ی سمت چپ این معادله و به صورت زیر محاسبه شود:

با به کار گیری این تکنیک، محاسبات SVM به جای استفاده از توابع غیر خطی مثلثاتی به کمک جمع و ضرب های ساده انجام می گیرند.شکل ۳-۸ الف حالت های کلید زنی این روش را برای اینورتر سه فاز نشان می دهد. ]۱[

 

   
الف ب

شکل ۳-۳:الف بردار حالت های کلید زنی SVM سه فاز. ب)نمودار جعبه ای SVM با کلاسه بندی بردارها برای اینورتر منبع ولتاژ را نشان می دهد.
به دلیل استفاده از بردارهای مجاور تلفات این روش در حد مینیمم خود نگه داشته می شود.

 

        1. اینورتر سه سطحی

       

       

 

در این اینورتر سه سطحی نوع دیودی که در شکل ۲-۳ شمای آن که یک بار سه فاز را تغذیه می کند نمایش داده شده است. این اینورتر از دو خازن تشکیل شده است.

شکل۲-۴:الف:اینورتر سه فاز سه سطحی ب: بارو فیلتر
در جدول ۳-۱ وصل کلید با یک و قطع کلید با صفر نمایش داده شده است واز وقوع حالتهایی که سبب
وصل همزمان تمام کلید های یک ساق می شوند (به منظور جلوگیری از اتصال کوتاه شدن خازن)جلوگیری
شده است.با فرض متعادل و متقارن بودن ولتاژ خروجی اینورتر داریم:

با جایگذاری رابطه ۳-۳ در رابطه ۳-۴ داریم:

همچنین با جایگذاری روابط ۳-۳ و ۳-۵ داریم:

بنابراین ولتاژهای فازو خط خروجی اینورتر سه سطحی از  قابل استخراج می باشد
جدول۳-۱ حالتهای مختلف کلید زنی در اینورتر سه سطحی را نشان می دهد
جدول ۳-۱ : حالت های مختلف کلیدزنی در اینورتر سه سطحی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 05:42:00 ق.ظ ]




۱٫ در قسمت ورودی یانهاده ها،ضمن اینکه حکومت از حمایتهای سیاسی، سمبلیک یانمادین،مالی وتعهد جامعه مدنی به قانون، نظم ومصالح جمعی برخوردار میشود،درعین حال ملزم است به تقاضاها،نقدها وچالشهای طرح شده از سوی این حوزه پاسخ دهد.دراین حوزه انجمنها وشبکه های مدنی خواسته ها،نقدها وشکایات اعضا را جمع و به حکومت انتقال میدهند و از حکومت انتظار پاسخگویی دارند.
۲٫ در قسمت خروجی یا داده ها،تجلیات ونتایج حکمرانی خوب در قالب کارامدی، پاسخگویی،توزیع عادلانه و منصفانه کالاها وخدمات ومانند آن را می توان شاهد بود.
۳٫ در این مدل،عنصربازخورد مثبت ومنفی استمرار تعامل دولت با جامعه مدنی و سرمایه اجتماعی را تضمین می کند.بازخورد منفی منجر به آگاه سازی نظام به چالش ها و اشتباهاتش می شود؛با اصلاح اشتباهات، تصمیم های غلط ورفع تدریجی چالش هاست که نظام توانمند میشود.بازخوردهای مثبت نسبت به حکمرانی خوب وخروجی های آن به افزایش مشروعیت، رضایت واعتماد عمومی به نظام سیاسی می انجامد.(سردارنیا،۱۳۸۸ب،ص۱۳۹)
آلموند و وربا، علاوه بر نهادهای حکومتی به نقش نهادهای مدنی و فرهنگ اعتماد در پایداری حکمرانی موفق و دموکراتیک، توجه خاصی دارند. نهادهای ثانوی یا انجمن‌های داوطلبانه باعث تعامل و پیوند افراد و گروه‌ها با حکومت می‌شود و از این رهگذر است که می‌توانند بر پویش‌های تصمیم گیری و حکمرانی تاثیرگذار باشند. افراد از طریق نهادهای مدنی می‌توانند خودشان را به طور موثر با نظام سیاسی مرتبط سازند، زیرا اینها میانجی بین افراد ودولت هستند. (سردارنیا،۱۳۹۰ : ۱۰۱)
پس با توجه به تحلیل نظریه سیستمی و نقش نهادهای واسطه، در جامعه به این نتیجه می رسیم که رابطه دولت یا سیستم با نهادهای واسطه و مدنی در جامعه باید به صورت تعاملی و همکاری جویانه باشد تا زمینه پیشرفت و توسعه جامعه را فراهم آورد.

فصل سوم

 

دولت و نهادهای مدنی در شیخ نشین های خلیج فارس

 

 

 

مقدمه

خلیج فارس از منظری کلی، منطقه راهبردی جهانی و از نظر کشورهای ساحلی مانند ایران، کویت، عراق، عربستان، بحرین، امارات متحده عربی، و عمان، منطقهای با اولویت راهبردی به شمار میرود.(بختیارپور و علیپور، ۱۳۹۰).
بیشتر کشورهای خاورمیانه عربی دارای نظامهای سیاسی سلطنتی و پادشاهی با رنگ و لعاب به ظاهر دموکراتیک هستند. حکومت در این واحدهای سیاسی دارای ماهیت خانوادگی بوده و دست به دست از پدر به پسر منتقل میشود. راس حکومت از طرق غیرقانونی و مجاری غیررسمی روی کار میآید، حکومت و حاکمیت فاقد مبانی فکری نظامهای دموکراتیک است و از مولفه های دموکراسیهای امروزی مانند انتخابات قانونی، شایسته سالاری، نخبهگرایی، آزادیهای فردی و جمعی و غیره خبری نیست. موارد مذکور، از جمله مشترکات میان نظامهای درگیر و پر تنش در خاورمیانه و شمال آفریقاست. مسلم است در چنین شرایطی حوزه جامعه مدنی که اصلی ترین خصیصه آن استقلال از دولت است، چندان مجال بروز و ظهور نمی یابد. به تبع این شرایط، علل عمده عدم رشد سازمانهای جامعه مدنی را می توان در بی میلی و فقدان احساس نیاز حکومتها به وجود و مشارکت نهادهای جایگزین، غیر رسمی و غیر دولتی جهت سازماندهی مردمی دید. از اینرو دولتهای خاورمیانه سعی کرده اند همزمان با آغاز فعالیت رسمی نهادها یا مؤسسات، آنان را سریعاً تحت کنترل و نفوذ خود درآورند و یا حوزه عمل آنها را محدود یا جهت مند سازند. همچنین رژیمهای حاکم بر منطقه خاورمیانه در خصوص اتحادیهها و انجمنهای مستقل، اهل تساهل و مدارا نیستند. این عدم تحمل هم در مورد رژیم‌های پادشاهی و هم درباره رژیمهای جمهوری صادق است.

گفتار نخست: بررسی اجمالی نهادهای مدنی در شیخ نشینهای خلیج فارس

از آن جایی که یکی از شاخصهای بارز و مهم توسعه پایدار، وجود جامعه مدنی قوی است، باقی ماندن و ادامه کار رژیمهای استبدادی باعث اختلال در فرایند توسعه خواهد شد. کما اینکه این پدیده در سطح داخلی و خارجی، اعراب را از حرکت در مسیر پیشرفت و توسعه پایدار، خصوصا در ابعاد اجتماعی و سیاسی آن باز داشته است. در این شرایط، کشورهای عربی شاهد قیام و شورشهای مردمی هستند که خواسته های مشخصی در زمینه راه اندازی مؤسسات مدنی و سازمانهای اجتماعی واقعی دارند. همچنین آنان خواستار تغییر ساختاری، تحکیم اصول دموکراسی و جا افتادن آن، و حاکمیت قانون به جای اصل انحصار فردی در قدرت هستند. شاهد مثال وضعیت نابسامان حوزه جامعه مدنی در خاورمیانه عربی، شیوه عمل سران حکومت این کشورها در مدت بسیار طولانی حاکمیتشان است. حکام در کشورهای نزدیک به چندین دهه اجازه ندادند جامعهاى مبتنی بر رویکردهایی که بتواند مطالبات مردم را به رأس حاکمیت منتقل و عملى سازد، شکل بگیرد. این روشها موجب گسستى پر ناشدنى میان حاکمیت و مردم شده است. در هر صورت، تحمیل خفقان همه جانبه و سرکوب هر صداى مخالف و متفاوت، سیاست و روش متداول این حکومت‌ها بوده است.
اما با این وجود، وضعیت جامعه مدنی و نهادهای آن در بین خود این کشورهای عربی نیز یکسان نیست و از نوسان قابل توجهی برخوردار میباشد. به طوری که در برخی از کشورها کم و بیش نهادهای مدنی شکل گرفتهاند، اما تحت فشار و سرکوب قرار داشتهاند اما در برخی دیگر این نهادها به علت وجود جامعه سنتی عشیرهای و قبیلهای، ارتباط کمتر با جهان خارج و غیره، اصولا وجود خارجی نداشتهاند. مصر در مقایسه با تونس، اردن، یمن، لیبی و بحرین وضعیت نسبتاً بهترى از این نظر داشت و دارد. مصر به دلیل جایگاه سیاسی و فرهنگی خود، همواره طلایه دار و مرکز روشنفکری عربی در دهه‌ های اخیر و حتی اواخر قرن ۱۸ میلادی به بعد در منطقه بوده است. بسیاری از تحلیل‌گران، وقوع انتفاضه مصر را همانند فرو ریختن دیوار برلین در دهه ۹۰ میلادی می‌دانند و آن را آغاز حرکت گفتمان دموکراسی‌خواه بومی ‌در کشورهای عربی در خاورمیانه دانسته‌اند.به طورکلی ساخت حکومت اقتدارگرا والیگارشیک، مهمترین منبع یاریشه چالش های سیاسی در کشورهای خاورمیانه عربی است.به طوری که سایر چالش ها درذیل این چالش قرار می گیرند. (سردارنیا: ۱۳۹۲، ص۲۳۸)
در این قسمت روابط دولت ونهادهای مدنی درچهار کشور حوزه خلیج فارس یعنی عربستان سعودی، کویت، بحرین،قطراز لحاظ شرایط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی،به عنوان نماینده سایر کشورهای حوزه خلیج فارس بررسی میشود.

 

 

گفتار دوم: ساختار قدرت سیاسی یاحکومتهای پاتریمونیال ونهادهای مدنی درشیخ نشینهای خلیج فارس

نظریات ماکس وبر به عنوان یکی از متفکران بزرگ قرن در موارد متعددی محققان را جهت تبیین مسایل سیاسی به ویژه در کشورهای جهان سوم یاری می کند. بیشتر نظریات او در زمینه تقسیم‌بندی دولتهای سنتی و تبیین ویژگیهای آنان مورد توجه تحلیلگران داخلی و خارجی قرار گرفته است.. از آنجاکه ویژگیهای دولتهای سلطانی و پاتریمونیال به یکدیگر نزدیک هستند معمولا آنها را در یک بخش مورد بررسی قرار می‌دهند. از طرف دیگر باید توجه داشت که سلطانیسم مترادف با نئوپاتریمونیالیسم[۳۱] می‌باشد که به همین دلیل برخی تحلیلگران از اصطلاح سلطانیسم و برخی دیگر از واژه نئوپاتریمونیالیسم جهت نامیدن دولتها استفاده می‌کنند.
برخی معتقدند که نظام پاتریمونیال که وبر آن را مترادف با مفهوم سلطانیسم به کار می‌برد نشان دهنده یک نظام سیاسی پیچیده‌تر است که در آن اقتدار پاتریمونیال (موروثی) به وسیله شبکه غیرقابل رویتی از اقتدار اداری اعمال میشود. باید بدین نکته توجه داشت که در هر دو نظام پاتریمونیال و سلطانیسم تاکید بر قدرت مطلقه و اطاعت محض رعیت از حاکم است. نظام پاتریمونیال در مقایسه با حکومت سلطانی کمتر شخصی و خرافاتی می‌باشد.( حاجی یوسفی، ۵۸)

الف) ویژگی های حکومتهای پاتریمونیال منطقه

 

پاتریمونیالیسم[۳۲]

حکومت پاتریمونیال به معنای گسترش حوزه خانوادگی حاکم است که در آن رابطه میان حاکم(شاه) و مقامات دولتی براساس اقتدار پدری و وابستگی فرزندی است.(بیل،۱۹۸۴: ۲۰۳) در مرکز مدل پاتریمونیال این ایده وجود دارد که پدران و شوهران، کارفرمایان، معلمان و غیره همگی نماینده یا مدل کوچکی از قدرت دولتی هستند که تنها منافع نخبگان پاتریمونیال را نمایندگی می‌کند. به عبارت دیگر این مدل دولت را منبع یا نقطه تمرکز قدرت تصور می‌کند که در هر سطح یا حوزه‌ای نظیر خانواده دولت، آموزش، تولید و … یکسان است.(حاجی یوسفی،۱۳۸:ص۶۱)
پاتریمونیالیسم یک ساختار سیاسی است که به شدت غیررسمی بوده و خصلت شخصی دارد و در آن ساختار دولت ادامه حاکم و دربار محسوب می‌گردد. در پاتریمونیالیسم امتیازاتی از ناحیه دولت توزیع می‌شود که اگر دولت خصلت رانتی بودن را دارا باشد این امتیازات و مزایا تشدید خواهد شد. مولفه‌های نظامهای پاتریمونیال عبارتند از:
۱- وابستگی کامل نظام دیوانسالارانه به شخص پادشاه و فردی بودن روند تصمیم‌گیری که موجب شخصی شدن کامل اقتدار می‌گردد.
۲- پادشاه تحت تاثیر اطرافیان و نزدیکان قرار دارد لذا درباریان و مردم به منظور تقرب به شخص پادشاه و اثرگذاری بر تصمیمات وی همواره در التهاب نوعی مبارزه قدرت پنهان به سر می‌برند.۳- پادشاه به منظور تثبیت موقعیت و حفظ حاکمیتش به رقابتهای پنهان و آشکار در اطراف خود دامن می‌زند۴-  اتکا به نیروهای نظامی و مسلح و امنیتی. ۵- استفاده از مشروعیت دینی برای تثبیت پایه‌های اقتدار(علاوه بر استفاده از نیروهای نظامی و سرکوب). به گفته موسکاسیمان مذهب مقوم نظام پاتریمونیال است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۶- تعارض‌(شجاعی زند،همان : ۳۵)برخی ویژگیهای دیگر پاتریمونیالیسم مانند حامی پروری، فقدان پایگاه اجتماعی و … هستند.
به طور کلی فرهنگ و نگرش سیاسی گروه‌های حاکم در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بنا به دلایل تاریخی، اجتماعی و روانشناختی، نگرش پاتریمونیالیستی بوده که در آن ساخت قدرت به عنوان رابطه عمودی و آمرانه از بالا به پایین میان حکام و مردم برقرار بوده است. از آنجا که قدرت او کاملا مطلق تصور نمی‌شده و او محدود به سنت و مذهب بوده بنابراین نمی‌توانسته خودکامه باشد.(بشریه،۱۳۸۱: ۳۱). در اصل آن چه که زمینه به خواب رفتن کشور های منطقه را در چند دهه اخیر فراهم کرده و به بیداری اسلامی و انقلاب های پی در پی منجر شده ساختار قدرت در این کشور هاست که صرف نظر از شکل ظاهری پادشاهی یا جمهوری بودنشان در همه آنها یکسان است. عاملی که علی رغم تفاوت های بسیار در شاخص های توسعه نظیر میزان سواد و درآمد ملی در این جوامع شده و در آخر برای این ملت ها راه‌چاره ای جز انقلاب باقی نگذاشته است.
ویژگی دیگر نظام های پاتریمونیال خاورمیانه تلاش حاکمان در بدست آوردن حمایت مذهب و مشروع و الهی جلوه دادن حاکمیت خود و به عبارت دیگر داشتن ارتباط با سرمنشا هستی است و القابی نظیر خادم حرمین شریفین در عربستان سعودی و پیشوند امیرالمومنین در مغرب شاهد همین امر است.
خلاصه آنکه ویژگیهای پاتریمونیالی رژیم های منطقه نظیر تمرکز یکجانبه قدرت در دست پادشاه و نبود نهادهای مشارکت قانونی کنترل کننده قدرت و سیاست.گسترش روز افزون بوروکراسی های اداری و ناکارآمد و فاسد بودن آنها . وجود فرایند تصمیم گیری غیر عقلانی  و فقدان پایگاه توده ای در میان مردم و اتکا به نزدیکان و خویشان و سازمان های غیر رسمی اطلاعاتی و امنیتی که نتیجه آن وابستگی به قدرتهای خارجی است این نوع نظامها را به شدت آسیب پذیر ساخته و بهمین دلیل طیف وسیعی از مخالفتها و مقاومت های پنهان بوجود می‌آید که هیچ عکس العملی برای حکومت در شرایط بحرانی جز استفاده از امکانات نظامی و قهر آمیز و بعضا توسل به نیروهای خارجی نظیر آنچه در بحرین رخ داد باقی نمی گذارد که خود مخالفین را در مخالفت خود ثابت قدم تر مینماید و عکس العملی از پیش شکست خورده است.
در نتیجه سیستم سلطانی و قبیلهایی بودن جوامع عربی همچنین استقلال کامل دولت از ملت حکومت از سیاست حمایت از بعضی قبایل و عدم حمایت از بعضی دیگر برای حفظ قدرت خود استفاده میکند. بعنوان مثال در یمن علی عبدالله صالح با تجهیز نظامی و حمایتهای اقتصادی و اجتماعی فراوان از قبیلهها شد در جنوب انها را به جنگ با حوثیها در شمال فرستاد. در نتیجه همین سیاست تقویت یکی و تضعیف دیگری نیروی رقیبی برای حاکمیت بوجود میآید و خود این نیرو درآینده درست مشابه همین قبیله حاشد در یمن موجب فروپاشی نظام قبلی را فراهم میکند. لیکن نظام جدید بخاطر همان ویژگیها به حکومتی مشابه نظام قدیم تبدیل میشود و تنها شکل آن به نسبت شیوه بدست آوردن قدرت مثلا به پادشاهی جدید یا ریاست جمهوری مادام العمر موروثی تغییر می کند.

ب) عدم امکان شکل گیری جامعه مدنی نیرومند واستقلال نهادهای مدنی درساخت قدرت سیاسی پاتریمونیال

با توجه به ویژگی های دولت درساخت پاتریمونیال نمیتوان انتظار شکل گیری جامعه مدنی ونهادهای مدنی رادراین جوامع داشته باشیم چراکه همانطورکه گفته شد در نتیجه نظام قبیلهای در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس طبقات اجتماعی مستقل از حکومت بوجود نمیایند فلذا بر خلاف نظامهای سلطنتی اروپای غربی که در آنها پادشاه نسبت به اشراف دیگر پاسخگو بود قدرت موازی شکل نمی گیرد که خود بقای مطلق بودن حاکمیت را تضمین میکند.
به گفتهی آیزنشتات (۱۹۷۸)، دولت‌های «نئوپاتریمونیال» آن دسته از دولت‌های کمابیش مدرن شده‌ای هستند که در آنها حکومت به ظاهر بوروکراتیک مدرن و حزبی وجود دارد؛ ولی در حقیقت، فردی قدرتمند، نه از راه پیروی از قوانین غیرشخصی، بلکه بر پایهی یک نظام گسترده ی پشتیبانی شخصی بر جامعه فرمان می‌راند. چنین دولت‌هایی ممکن است نمادهای دموکراتیک همچون پارلمان، احزاب سیاسی، قانون اساسی و انتخابات داشته باشند، ولی همگان به خوبی می‌دانند که تصمیمات رئیس دولت، قطعی و بی‌چون و چراست؛ زیرا نظام پشتیبانی و امکان کاربرد زور، مایه ی تضمین سرسپردگی قوهی قانونگذاری و احزاب سیاسی، تفسیر جانبدارانه از قانون اساسی و پیروزی‌های انتخاباتی می‌شود.(گلدستون،۱۳۸۵:ص۱۱۱)
در چنین دولت‌هایی مانند دولت‌های عربی، در بیشتر موارد، توده‌ها از سیاست کنار گذارده می‌شوند. آنها ممکن است در انتخابات ادواری زیر کنترل کارگزاران دولت شرکت کنند، ولی علاقه‌شان به اقتصاد و سیاست تا اتدازهی زیادی تدافعی است. نخبگان نیز در چنین دولت‌هایی سخت سیاسی هستند. بنابراین، ریاست اجرایی کشور در وضعی است که باید به عنوان میانجی میان بخش‌های فعال نخبگان همچون اعضای الیگارشی سنتی، بوروکرات‌ها، متخصصان جدید و بلندپایگان نظامی عمل کند. اعضای الیگارشی سنتی، بیشتر پشتیبان دولتند و شبکه‌های پشتیبانی و زورمدار ویژه ی خود را دارند. متخصصان جدید برآمده از نظام‌های مدرن آموزشی هستند. مهندسان، روزنامه‌نگاران، حقوق‌دانان، پزشکان و بازرگانان بیشتر از محیط‌های شهری ریشه می‌گیرند و پیوندهای نیرومندی نیز با بازرگانی و فرهنگ بین‌المللی دارند. اگر کارگران ماهر را به این مجموعه بیافزاییم، این گروه‌ها بزرگترین بخش طبقه ی متوسط شهری را تشکیل می‌دهند.که این گروه حکومت راتاحدی به چالش میکشد.

۱-ساختار قدرت سیاسی درعربستان

به رغم ساختار رسمی حاکم بر کشورها که بیانگر تعاملات فیمابین است، کشورها و از جمله کشورهای جهان سوم، تحت تاثیر یکسری از مولفه های غیررسمی اداره میشوند که بارزترین وجه این مولفه ها، رابطه قدرت میان افراد و گروه های مختلف است. این دو مولفه رسمی و غیررسمی تشکیل دهنده ی ساختاری است که توزیع قدرت در آن صورت میگیرد. عربستان سعودی یکی از کشورهایی است که عملکرد این مولفه ها در آن جالب توجه است. در عربستان سعودی چند گروه اصلی قدرت را در دست دارند که شامل خانواده سلطنت، رهبران مذهبی، قبایل، بازرگانان، تکنوگراتهای جدید هستند. این گروه ها گاه در امتداد هم و گاه در تعارض با یکدیگر حرکت میکنند. هر یک از این گروه ها، خود دارای زیر مجموعههایی است که پیوند و رابطه قدرت میان آنها را گستردهتر نموده است.
گمان بر این است که منبع اصلی قدرت در تمام سطوح حکومتی عربستان سعودی متکی بر سلطنت مطلقه آل سعود بوده و شاه و شاهزادگان تراز اول از قدرت و آزادی عمل گستردهای برخوردار هستند.
صحیح است که در این کشور قانون اساسی به معنای مدرن امروزی که اختیارات پادشاه مبتنی بر آن تعریف شود و نیز حزب سیاسی وجود ندارد، اما در واقع تفکیک قوا و محدودیتهایی بسیار بر قدرت پادشاه اعمال میشود. از جمله این که سنتهای سیاسی و حکومتی در عربستان به جای خودرایی، مبتنی بر اجماع و به جای ایدئولوژیگرایی صرف، مبتنی بر عملگرایی بهره مند از ایدئولوژی است.. قدرت پادشاه توسط قطبهای قدرت دیگر خارج از خاندان سلطنتی چون دین و مذهب و علمای دینی، عرف و آداب و رسوم، تکنوکراتها، فعالان تجاری و تا حدودی با حصول اجماع میان قبایل اصلی سرزمین عربستان، تنظیم میشود. مطابق با اصل ۴۴ نظامنامه حکومت عربستان، دولت عربستان بر سه قوه استوار است؛ قوه مقننه، مجریه و قضاییه، این سه قوه در انجام وظایف خود بر مبنای این قانون و قوانین دیگر به گونه ای هماهنگ عمل کرده و در عین حال پادشاه مرجع تمام این قوا به شمار میآید. پادشاه، رئیس حکومت، نخست وزیر و رئیس قوه مجریه بوده، و مرجع تمامی قوای سه گانه محسوب میشود و مرجع تمامی قوای سه گانه محسوب میشود و تمامی عزل و نصبها با دستور او صورت میگیرد. در پادشاهی سعودی، تمامی اقدامات مبتنی بر آموزه‌های سلفی است که نگرش مذهب حنبلی را شامل می‌شود. این نگرش در حوزه اقتصاد و تجارت خیلی باز است، اما در حوزه حقوق خانواده و رفتارهای اجتماعی از جمله محافظه ‌کارترین نگرش‌ها محسوب می‌شود.

۲-ساختارقدرت سیاسی کویت

می‌توان گفت که ساختار سیاسی کویت از بین کشورهای منطقه در یک چارچوب عربی و خلیجی به الگوی سیاسی دموکراسی غربی نزدیک تر است. در میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مردم کویت از آگاهی و رشد سیاسی و سطح علمی خوبی نسبت به سایر کشورها برخوردارند. در این کشور احزاب سیاسی رسمی و یا غیررسمی وجود ندارد. جمعیت‌های سیاسی و مذهبی تحت پوشش مسائل مذهبی و اجتماعی می‌توانند فعالیتهای سیاسی داشته باشند. کویت به لحاظ موقعیت جغرافیایی خاص و داشتن منابع سرشار نفت، برقراری روابط با تمام کشورها رادر حفظ ثبات خلیج فارس مثبت می‌داند. قانون اساسی کویت پایه روابط خارجی را با تأکید بر احترام متقابل و عدم مداخله در امور دیگران ذکر نموده‌است.
کویت تنها کشور عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس است که پارلمان انتخابی دارد. قانون انتخابات کویت، قانون مصوب ۱۲ نوامبرسال ۱۹۶۲ است که با امضای عبدالله السالم الصباح امیر وقت این کشور به اجرا درآمد و در سال های اخیر تغییرات اندکی به خود دیده است. مردم کویت حضور در عرصه های انتخاباتی را پیش از سایر کشورهای منطقه آغاز کردهاند. گروهی از شهروندان کویت از شرکت در انتخابات محروم هستند. نیروهای نظامی و انتظامی حق نامزد شدن در انتخابات را ندارند. هر مرد کویتی بالای ۲۱ سال سن حق رای دادن دارد و زنان نیز برای نامزد شدن یا شرکت در انتخابات باید به احکام و قوانین شریعت اسلامی التزام داشته باشند.
کویت تا کنون یازده مرحله انتخابات پارلمانی و یک مرحله انتخابات برای تشکیل مجلس ملی را تجربه کرده است. در تمام این دوران به استثنای دوره یازدهم، انتخابات تنها منحصر به مشارکت مردان بود، این مساله در کنار عواملی دیگراز جمله وجود جدولهای ویژه انتخاباتی و ضرورت ثبت نام شرکت کنندگان حایز شرایط رای در این جدولها و شرط سنی ۲۱ سال تمام برای شرکت کنندگان، سبب میشد حتی میزان مجموع شرکت کنندگان در انتخابات این کشور به مرز صد هزار نفر نرسد، اما اصلاح قانون انتخابات در دوره یازدهم و دادن حق رای و حق نامزدی به زنان سبب شد آمار شرکت کنندگان از مرز ۳۰۰هزار نفر بگذرد. جمعیت کویت حدود دو و نیم میلیون نفر است که ۴۵ درصد آنان را اهالی کویت و بقیه را مهاجران دیگر کشورها تشکیل میدهند. حق مشارکت در انتخابات این کشور تنها در انحصار شهروندان رسمی کویت است.( http://r.iribnews.ir/UserFiles/File/238.pdf)
همانطور که پیش از این گفته شد، نخست وزیر و وزرا جزء اعضای انتصابی پارلمان محسوب میشوند و به جز در مواردی معدود مانند رای اعتماد، از حق رای برخوردارند. وجود این تعداد اعضای انتصابی در یک نهاد انتخابی ناشی از ضعف دموکراسی در این کشور است.
قانون اساسی کویت در مورد احزاب و گروه های سیاسی از شفافیت و صراحت لازم برخوردار نیست. اگرچه دربرخی از اصول قانون اساسی کویت اشارهای ضمنی و گذرا به فعالیت گروه های سیاسی شده است اما در این قانون به طور صریح و شفاف، اصلی که موید قانونی بودن فعالیت احزاب سیاسی باشد وجود ندارد. در اصل ۴۳ قانون اساسی کویت آمده است که تشکیل انجمنها و اتحادیهها بر بنیادهای ملی و با ابزارهای مسالمت آمیز آزاد است». در اصل ۴۵ نیز اشاره شده است که « افراد و هیات ها حق اظهار نظر در مورد قوای سه گانه و مورد خطاب قرار دادن این قوا را دارند». طرفداران نظام چند حزبی با تفسیر این دو اصل قانونی فعالیت تشکلهای حزبی را مجاز میدانند، اما دولت کویت با این تفسیر مخالف است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ق.ظ ]




 

    1. ولیّ ؛ بحث درباره آن گذشت و حقّ مطلب روشن شد. و نیز معانی زیر :

 

    1. سیّد ‍]آقا و سرور ].

 

    1. متصرّف در امور.

 

    1. متولّی امور.

 

نتیجه :‌مولی تنها یک معنی دارد و آن «أولی به شیء » ‍[أولویّت داشتن و سزاوارتر از دیگران بودن ] است. و این اولویّت بسته به موارد کاربردش متغیّر است، واشتراک این معانی اشتراک معنوی است نه لفظی، و آن از اشتراک لفظی بهتر است [۲۰۳]؛ چون اشتراک لفظی نیاز به وضع متعدّد دارد، و در اینجا وضع متعدّد، با دلیل قطعی ثابت نشده است، و قانون در این گونه موارد، نفی آن است [اصل عدم تعدد وضع ].
و سخن برخی افراد پیرامون معنای روایت مسلم که با سند صحیح خود[۲۰۴] از پیامبر خدا(ص) نقل می کند که فرمودند : «لا یقل العبد لسیّده : مولای » [ برده به مالکش نباید بگوید مولای من ] و در حدیث ابو معاویه این جمله افزوده شده است : «فأن مولاکم الله » [ زیرا مولای شما خداست]، دلالت می کند بر اینکه از این لفظ هنگامی که بدون قرینه است، معنای اولویّت به ذهن تبادر می کند. و این روایت را بسیاری از ائمه حدیث در کتابهایشان نقل کرده اند. ][۲۰۵]

قرینه های متصل و منفصل تعیین کننده معنای «مولی»

تابه اینجا روشن شد که واژه ی« مولی» مشترک معنوی و به معنی «اولی به شیء»است اما اگر کوتاه بیاییم و بپذیریم که واژه «مولی» مشترک لفظی است و این معنا یکی از معانی واژه «مولی » است، می گوییم‌: در حدیث قرینه های متصل و منفصل فراوانی وجود دارد که معانی دیگر را نفی می کند اینک با بهره گرفتن از تحقیق علامه امینی در الغدیر[۲۰۶] قرینه ها را ذکر می کنیم :
قرینه اول : آغاز حدیث، که پیامبر خدا(ص) می فرماید :
«الست اولی بکم من انفسکم » ‍[آیا من نسبت به شما از خودتان سزاوارتر نیستم، یعنی آیا بر شما ولایت مطلقه ندارم؟ ] و یا الفاظی نزدیک به آن که دلالت بر این معنا دارد. آن گاه حضرت این سخن را متفرع بر سخن قبلی ساخته، می فرماید‌: «من کنت مولاه فعلی مولاه » [هر کس که من مولای اویم علی مولای اوست].این مقدمه را بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت نقل کرده اند.
از جمله حفّاظ و امامان اهل سنّت که آن را نقل کرده اند، از این قرارند:
۱- احمد بن حنبل ۳- نسایی ۵- ترمذی
۲- ابن ماجه ۴- طبری ۶- سیوطی
این مقدمه از بخش های صحیح و ثابت این حدیث است که چاره ای جز اعتراف به آن نیست، و اگر پیامبر خدا(ص) از این کلام غیر از معنایی که در مقدمه بدان تصریح نموده، اراده می کرد‌، هر آینه کلامش – که ما معتقدیم از هر لغزشی دور است – بی سر وته و به هم ریخته شده، از بلاغت ساقط می شود در حالی که آن حضرت «أفصح البلغاء» و «أبلغ من نطق بالضاد » [ فصیح تر از همه انسانهای بلیغ، و بلیغ تر از همه تلفظ کنندگان ضاد] است‌؛ پس برای ما که باور داریم همه اجزای کلام پیامبر به خاطر این که از منبع وحی بر زبانش جاری می شود، با هم مرتبط است، راهی نیست جز این که بگوییم معنی مقدمه با ذی المقدمه متّحد و یکسان است [ و چون مولا در آغاز کلام پیامبر به معنای أولی به شی ء است، پس مولا در کلام بعدی نیز به همین معناست].
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
و سخن سبط بن جوزی حنفی [۲۰۷] در «تذکره » مطلب یاد شده را کاملاً روشن می سازد. وی ده معنا برای واژه «مولی » نام می برد و «أولی » را دهمین معنا قرارداده و می گوید :
منظور از حدیث، طاعت مخصوص است ؛ بنابراین معنای دهم که «أولی » باشد متعیّن است، و معنی حدیث این است : «من نسبت به هر کس که سزاوارتر از خود او بر او هستم، علی نیز از او بر خودش سزاوارتر است ».
قرینۀ دوم : پایان حدیث که می فرماید : «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه »
‍[خداوندا! دوست بدار کسی که او را دوست می دارد، و دشمن بدار کسی را که با او دشمنی می کند]. و در برخی طرق حدیث این جمله یا قریب به آن نیز آمده است: «وانصر من نصره واخذل من خذله »؛ ‍]یاری کنندۀ او را یاری، و خوار کننده او را خوار گردان]. ما پیش از این، راویان آن را یادآور شدیم . و می توان برای تأیید قرینیّت آن مبنی بر اینکه «مولی » جز با معنی اولویّت ملازم با امامت، سازگاری ندارد، وجوهی را ذکر کرد :

 

    1. هنگامی که پیامبر خدا(ص) مقام شامخی را که خداوند به وصیّش واگذار کرده بود یعنی ریاست عامّه بر مردم و امامت مطلقۀ پس از پیامبر، آشکار ساخت، طبیعتاً می دانست که تحقیق این امر به ارتش و حامی و اطاعت والیان و استانداران و فرمانداران و کارگزاران نیازمند است. و نیز می دانست – آن گونه که در قرآن [۲۰۸]آمده است – در میان مردم افرادی هستند که به او حسادت می ورزند. و نیز حضرت می دانست کسانی هستند که کینه او را در دل خود پیدا می کنند، و افرادی میان منافقان وجود دارند که به خاطر خون خواهی های جاهلی، دشمنی او را در دل پنهان داشته اند، و نیز می دانست که پس از او از سوی آزمندان حکومت و مال، فتنه و فسادی بر گرفته از حرص و ولع، پدید خواهد آمد، و آنان از علی خواسته هایی خواهند داشت که شایستگی آن را ندارند و علی(ع) نیز طبق حقّ، عمل کرده خواسته های آنان را به خاطر عدم کار آزمودگی و عدم شایستگی شان بر آورده نخواهد ساخت، و در نتیجه آنان سپرهایشان را مقابل او خواهند گرفت [ دشمن او شده و به جنگ با او می پردازند[۲۰۹]] برابرش صف آرایی می کنند. چنان که اجمالاً آن را با این سخن، بیان می فرماید : «‌إن تؤمروا علیّا – ولا أراکم فاعلین – تجدوه هادیاً مهدیاً»[۲۱۰]

 

[ اگر از علی فرمانبرداری کنید – و من نمی بینم که انجام دهید – هر آینه او را رهنما و هدایت شده خواهید یافت ]؛ و در عبارتی : «إن تستخلفوا علیاً – و ما أراکم فاعلین – تجدوه هادیاً مهدیاً»[۲۱۱] ‍‍[اگر خلافت علی(ع) را بپذیرید – و فکر نمی کنم بپذیرید – او را هدایت کننده و هدایت شده، خواهید یافت].
و چون حضرت وقایع آینده را می دانست، از این رو شروع کرد به دعا کردن برای دوستدار و یاری کننده او‌، و نفرین بر دشمن و خوار کنندۀ او، تا باشد که امر خلافت برای اوثابت گردد، و مردم بدانند که محبّت او سبب جلب محبّت خدای سبحان، و دشمنی با او و خوار ساختن او سبب خشم و غضب او خواهد شد، تا در نتیجه مردم به حقّ و اهل آن نزدیک گردند. و چنین دعایی که به صورت عامّ و بدون قید بیان می شود، مناسب نیست مگر دربارۀ کسی که از چنین مقامی برخوردار است و به همین علّت چنین دعا و کلامی دربارۀ سایر مؤمنان که خداوند محبّت ورزیدن به یکدیگر را بر ایشان واجب ساخته، وارد نشده است، و نفرت میان آنان، جزئی است و به این حدّ نمی رسد.
و چنین دعایی هنگامی صادر می شود که شخص مورد دعا، از ارکان دین و نشانه اسلام و امام امت باشد، و روگردانی از او سبب شکستن بازوی حق ّ و گسستن دستگیره اسلام باشد.
۲- این دعا- به جهت عمومیّتی که از حیث اشخاص به خاطر وجود موصول[من]، و از حیث زمان و حالات به خاطر حذف متعلّق، دارد – بر عصمت امام دلالت می کند؛ چون چکیده معنایش، این است که در هر حال و در هر زمان و بر هر کسی، دوستی و یاری او واجب ؛‌و دشمنی با او و خوار شمردن او حرام است، و این نشان می دهد که او در همه احوال، دارای صفتی است که مانع صدور معصیت از او می شود‌، سخن غیر حقّ نمی گوید، عمل غیر حقّ انجام نمی دهد، و با غیر حقّ همراه نمی باشد؛ زیرا اگر گناهی از او صادر شود بر هر کسی واجب است که به علّت ارتکاب گناه و برای دست برداشتن از آن، ناراحتی خود را از آن اعلام و دشمنیش را با او آشکار سازد. و چون پیامبر از عموم کلام خود هیچ حالت و زمانی را استثنا نکرده، در می یابییم که علی(ع) همواره و در همه احوال و در همه اوقات بر همان صفتی بوده است که ذکر کردیم. و دارندۀ این صفت قطعاً امام است ؛ زیرا بر اساس براهین یاد شده در جای خود، قبیح است که شخص پایین تر از او بر او مقدّم شود و عهده دار امامت شود . و حال که ثابت شد او امام است، پس نسبت به مردم، أولویّت داشته و سزاوارتر از خودشان به خودشان می باشد.
قرینه سوم : سخن پیامبر اکرم(ص) :‌«یا ایها الناس بم تشهدون ؟ قالوا : نشهد أن لا إله إلاّ الله . قال : ثمّ مه؟ قالوا :‌و أنّ محمداً عبده و رسوله . قال : فمن ولیّکم ؟ قالوا : الله و رسوله مولانا » [ ای مردم! به چه چیزی شهادت می دهید ؟ گفتند : شهادت به لا اله الا الله . فرمود : پس از آن به چه ؟ گفتند : به این که محمّد بنده و فرستاده اوست . بعد فرمود : ولیّ شما کیست؟ گفتند : خدا و رسولش مولای ما هستند]. در این لحظه پیامبر دست بر بازوی علی(ع) زد و آن را بلند کرده و فرمود : «من یکن الله و رسوله مولاه فإن هذا مولاه…»[هر کس که خدا و پیامبرش مولای اوست، همانا این علی مولای اوست ]. این عبارت، از جریر نقل شده است.[۲۱۲]
قرار گرفتن ولایت در سیاق شهادت به توحید و رسالت، و آمدن آن در پی ولایت مطلقه خدای سبحان و پیامبرش، ممکن نیست مگر اینکه معنای امامت ملازم با اولوّیت بر جان مردم، اراده شده باشد ‍]همانگونه که پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است‌:( النبی أولی بالمؤمنین من انفسهم ) [۲۱۳]، علی(ع) نیز بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است].
قرینه چهارم : سخن پیامبر خدا(ص) پس از پایان حدیث : «الله أکبر علی إکمال الدین و إتمام النعمه و رضا الرّب برسالتی و الولایه لعلیّ بن أبی طالب »[ الله اکبر بر کامل شدن دین و تکمیل نعمت و خشنودی خدا از پیام رسانی و رسالت من و ولایت علی بن ابی طالب ].
به نظر شما کدام معنی، غیر از امامتی که متمّم برنامه ها و مکمّل نشر دین و تثبیت کننده پایه های رسالت است، دین را کامل و نعمت را تمام و خشنودی پروردگار را در ابلاغ رسالت، جلب می کند؟
شکی نیست که همان معنی ولایت وامامت است که چنین اقتضایی را دارد و لا غیر پس در این صورت کسی که عهداه دار این مسؤولیت مقدّس می شود‌، نسبت به مردم سزاوارتر از خودشان است.
قرینۀ پنجم : سخن حضرت پس از بیان ولایت‌: «کأنی دعیت فأجبت »[گویا فراخوانده شدم و اجابت کردم]، یا «أنه یوشک أن ادعی فاجیب » [نزدیک است که فرا خوانده شوم و اجابت نمایم ]، یا «ألا و إنی اوشک أن افارقکم »‌‍[ آگاه باشید که نزدیک است از شما جدا شوم ]، یا «یوشک أن یأتی رسول ربی فاجیب » [ نزدیک است که فرستاده پروردگارم بیاید و من پذیرای دعوت او باشم ] . و چنانکه پیش از این یادآور شدیم [۲۱۴]، این سخن را حفّاظ حدیث، فراوان تکرار کرده اند.
این سخن پیامبر خدا(ص) به ما می فهماند که امر مهمی از تبلیغ پیامبر(ص) باقی مانده بوده، که حضرت نگران آن بوده که مبادا پیش از ابلاغ آن، مرگش فرا رسد( و فرصت تبلیغ آن را پیدا نکند ) و رسالتش ناتمام بماند.
بر اساس نقل مسلم[۲۱۵] بعد از این نگرانی و اهتمام، غیر از ولایت امیر مؤمنان و ولایت عترت پاکش، چیز دیگری را ابلاغ نکرد. و آیا این امر مهمّی که منطبق بر این ولایت است، غیر از معنی امامتی است که در بسیاری از صحاح بدان تصریح شده است؟! آیا صاحب این ولایت نسبت به مردم سزاوارتر از خودشان نیست؟!
قرینۀ ششم : کلام پیامبر(ص) پس از بیان ولایت علی(ع) : «هنئونی هنئونی أن الله تعالی خصنی بالنبوه و خصّ أهل بیتی بالامامه»[۲۱۶][ به من تبریک بگویید، به من تبریک بگویید؛ زیرا خدای تعالی مرا به پیامبری و اهل بیتم را به امامت برگزید].
این عبارت به روشنی بیانگر این است که امامت مختصّ اهل بیت است، و در رأس آنان امیرمؤمنان(ع) قرار دارد که در آن لحظه، او مورد نظر بود. و نیز خود تهنیت و بیعت و برگزاری محفلی که تا سه روز ادامه داشت[۲۱۷] با غیر خلافت و ولایت سازگاری ندارد؛‌و به همین دلیل است که شیخان- یعنی ابوبکر و عمر – وقتی که با امیرمؤمنان(ع) ملاقات کردند، به او تبریک گفتند. و این، بیانگر معنای واژه «‌مولی » در کلام پیامبر(ص) است ؛ پس آن که آراسته به صفت مولی است‌، کسی است که نسبت به مردم سزاوارتر از خودشان می باشد.
قرینۀ هفتم : کلام پیامبر(ص) پس از بیان ولایت‌: «فلیبلغ الشاهد الغائب » [ باید حاضران به غایبان برسانند].[۲۱۸]
آیا برای شما باورکردنی است که پیامبر خدا(ص) امری را از قبیل موالات و محبّت و یاری که میان مسلمانان رواج دارد و برای همه آنان به وسیله کتاب و سنت روشن می باشد، این چنین برای ابلاغ آن به غایبان تأکید کند و این مقدار اهتمام ورزد، و به بیان آن حرص وعلاقه از خود نشان دهد؟ گمان نمی کنم سست رأیی، شما را به این راه بکشاند و چنین مطلبی را به شما تحمیل کند؛ زیرا شما بی شکّ خواهیدگفت : حتماً پیامبر خدا(ص) مسألۀ مهمّی را در نظر داشته داست که تا آن لحظه، زمینه را برای ابلاغ آن فراهم نمی دیده، وافرادی که در آن اجتماع حضور نداشتند از آن آگاه نبوده اند، و این مسألۀ مهمّ، جز امامت نخواهد بود که با آن، دین کامل، نعمت تمام، و خشنودی پروردگار فراهم می شود. و حاضران در آن اجتماع نیز از کلام پیامبر(ص) غیر از این برداشت نکردند. و از پیامبر(ص) در آن اجتماع، کلام دیگری نیز نرسیده است تا بگویم حضرت به تبلیغ آن فرمان داده است. و این امر مهمّ جز با معنی «أولی » از معانی واژه «مولی »، مطابقت و مناسبت ندارد.
قرینۀ هشتم‌: سخن پیامبر(ص) پس از بیان ولایت بر اساس روایت ابو سعید خدری و جابر [۲۱۹]: «الله أکبر علی إکمال الدین، و إتمام النعمه، و رضا الرّب برسالتی، و الولایه لعلی بعدی»[ الله اکبر بر کامل شدن دین، و تمام شدن نعمت، و خشنودی پروردگار به رسالت من و ولایت علی پس از من ]. و در لفظ وهب[۲۲۰] آمده است :‌«إنه ولیکم بعدی »[ همانا او ولیّ شماست پس از من ]. و در لفظ علی(ع) [ به نقل از پیامبر(ص) ] که پیش از این گذشت [۲۲۱] آمده است :‌«‌ولی کل مؤمن بعدی »[ پس از من ولیّ همه مؤمنان است ].
و نیز ترمذی و احمد وحاکم و نسائی و ابن ابی شیبه و طبری و بسیاری دیگر از حفاظ با سند صحیح این سخن را از پیامبر(ص) نقل کرده اند [۲۲۲]: «إن علیا منی و أنا منه و هو ولی کل مؤمن بعدی» [همانا علی از من و من از اویم و او ولی هر مؤمنی پس از من است]. و در نقل دیگر آمده است : «هو ولیّکم بعدی » [او ولیّ شما پس از من است].
و ابو نعیم در «حلیه الأولیاء»[۲۲۳] و دیگران[۲۲۴]، با سند صحیح نقل کرده اند که پیامبر فرمودند : «من سره أن یحیی حیاتی، و یموت مماتی، و یسکن جنه عدن غرسها ربّی، فلیوال علیا من بعدی، و لیقتد بالأئمه من بعدی ؛ فانهم عترتی خلقوا من طینتی….»
[هر کس دوست دارد که همچون من زندگی کند و همچون من از دنیا برود، و در بهشت جاویدان که پروردگارم با دست خود کاشته است، ساکن شود، پس از من علی را دوست داشته به امامان بعد از او اقتدا کند ؛ زیرا آنان عترت من هستند و از طینت من آفریده شده اند ] .
به راستی که این تعبیرها به ما آگاهی می بخشند که ولایت ثابت برای امیرمؤمنان(ع) مترتب بر نبوت پیامبر اسلام(ص) است، و با مقام صاحب رسالت – با حفظ تفاوت مرتبه میان آن دو بزرگوار، از جهت اوّلیّت و اولوّیت – مساوی است، چه از واژه «بعدی » بعدیّت از جهت زمان اراده شده باشد و چه رتبه ؛ از این رو ممکن نیست که در این صورت از واژه «مولی» معنایی غیر از اولویّت داشتن بر همه شئون مردم اراده شود ؛ زیرا در صورت اراده معنای یاری و محبّت از واژه «مولی»، با این قید [ «بعدی» ] معنای حدیث تغییر کرده و به جای آن که از افتخارات علی(ع) شمرده شود، از عیوب شمرده خواهد شد. [ زیرا معنای حدیث این می شود که بعد از من به وی محبّت کرده و یاری اش کنید، نه در حال حیات من ] .
قرینۀ نهم : سخن پیامبر(ص) پس از ابلاغ ولایت : «أللهم أنت شهید علیهم أنی قد بلّغت و نصحت » [ خدایا! خود گواه بر آنان هستی که من دستورات را ابلاغ کرده سفارش خود را نمودم ] . و شاهد گرفتن خدا بر امّت برای تبلیغ و نصیحت اقتضا می کند که امری را که آن روز ابلاغ فرموده، مسأله تازه‌ای باشد که قبلاً ابلاغ نکرده است. علاوه بر آن، سایر معانی مولی از قبیل یاری و محبّت که در میان مسلمانان عمومیّت دارد، هیچ نیازی برای شاهد گرفتن بر آن در خصوص علی(ع) قابل تصوّر نیست، مگر شاهد گرفتن بر آن در خصوص علی(ع) به همان صورتی باشد که ما بیان کردیم.
قرینۀ دهم : سخن پیامبر(ص) اینست [۲۲۵] : «إن الله أرسلنی برساله ضاق بها صدری، و ظننت أنّ الناس مکذبی، فأوعدنی لابلغها أو لیعذبنی » [ به راستی که خداوند مرا به رسالتی مأمور ساخت که سینه ام از آن تنگ شده بود( و بر آن سنگینی می کرد ) ، و گمان می کردم( یا می دانستم ) که مردم مرا تکذیب خواهند کرد و خداوند مرا ترساند که یا آن را ابلاغ کنم، یا مرا عذاب خواهد کرد ] .
و با این لفظ نیز وارد شده است [۲۲۶]:«إن الله بعثنی برساله، فضقت بها ذرعاً[۲۲۷]، و عرفت أن الناس مکذبی، فوعدنی لابلغن، أو لیعذبنی » [ خداوند مرا به پیغامی مبعوث ساخت، که به خاطر آن دستم بسته شد( سینه ام تنگ شد و راه های چاره را بسته دیدم ) وفهمیدم که مردم مرا تکذیب خواهند کرد، پس خداوند مرا ترساند که یا ابلاغ کنم، و یا عذاب خواهد کرد ] .
و با این لفظ نیز وارد شده [۲۲۸]: «إنی راجعت ربّی خشیه طعن أهل النفاق و مکذبیهم فأوعدنی لابلغها أو لیعذبنی » [ همانا من به پروردگارم مراجعه کردم از ترس آن که مورد طعن و تکذیب اهل نفاق واقع شوم ؛ پس خداوند مرا ترساند که یا آن را تبلیغ کرده به مردم برسانم و یا عذاب خواهد کرد ] .
این عبارات همگی نشان دهنده یک خبر بزرگ است که پیامبر خدا(ص) در اعلام آن، از خیانت و تکذیب منافقان می ترسیده و ترس این را داشته که بگویند‌: طرفدار عمو زاده اش است. و این دلالت می کند بر این که این مقام مختص امیرمؤمنان بوده و از قبیل محبّت و یاری نیست که همه مسلمانان با علی(ع) در آن شریک باشند، و این جز «أولی به امر بودن » و معانی هم دست آن نیست.
قرینۀ یازدهم : واژه «نصب‌» ؛ در بسیاری از روایات، از جایگاه روز غدیر به «نصب » تعبیر شده است ؛ به عنوان نمونه از عمر بن خطاب رسیده است[۲۲۹] : «نصب رسول الله علیا علما » [ پیامبر خدا، علی را به عنوان نشانه و راهنما منصوب کرد ] .
و از علی(ع) نقل شده است : «امر الله نبیه أن ینصبی للناس …»[۲۳۰] [ خداوند به پیامبرش فرمان داد که مرا برای رهبری مردم منصوب کند ] .
و نیز از امام حسین(ع) نقل شده است : «أتعلمون أن رسول الله نصبه یوم غدیر خم ؟!»[۲۳۱][ ایا می دانید که پیامبر روز غدیر خم او را به امامت و رهبری منصوب کرد ؟! ] .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:41:00 ق.ظ ]




سطح معناداری

 

سطح خطا

 

نتیجه آزمون

 

 

 

۹۰۴/۵۶

 

۵

 

۰۰۱/۰

 

۰۵/۰

 

رد فرض H0

 

 

 

جدول ۴-۱۰ نتایج آزمون تحلیل واریانس فریدمن (عوامل فرعی)
براساس جدول ۴-۱۰ و با توجه به این نکته که سطح معناداری کوچکتر از سطح خطای ۰۵/۰ می باشد؛ بنابراین فرض H0 رد می شود. به عبارت دیگر، بااطمینان ۹۵ درصد می توان گفت، حداقل بین دو درجه از اولویت عوامل فرعی دارای رابطه مثبت با اعتماد مشتریان به تجارت الکترونیک تفاوت معنادار وجود دارد. درجه میزان اهمیت این عوامل در جدول ۴-۱۰ ارائه شده است.
دانلود پایان نامه

 

 

معیار اصلی

 

اولویت

 

 

 

زیرساخت های اعتباری

 

۱

 

 

 

زیرساخت های مخابراتی

 

۲

 

 

 

زیرساخت های حمل و نقل

 

۳

 

 

 

متغیرهای مربوط به آمیخته بازاریابی

 

۴

 

 

 

زیرساخت های مالی

 

۵

 

 

 

متغیرهای مربوط به تارنما

 

۶

 

 

 

جدول ۴-۱۱اولویت میزان اهمیت هر یک از معیار های فرعی برای مشتریان
نتایج جدول ۴-۱۱، دلالت بر این امر دارد که زیرساخت های اعتباری دارای بیشترین اهمیت از نظر مشتریان بوده، متغیر های مربوط به تارنما، دارای کمترین اولویت اهمیت از سوی مشتریان است.

فصل پنجم

 

نتیجه گیری وپیشنهادها

 

مقدمه

امروزه مزایای استفاده از خرید آن لاین بر کسی پوشیده نیست. با بهره گرفتن از این فناوری توسعه مبادلات و تراکنشهای مالی و اقتصادی تحقق یافته و در زمان و هزینه صرفه جویی قابل ملاحظه ای می شود. اطلاعات و آمار بیانگر این حقیقت است که استفاده از خریدهای آن لاین در حال گسترش است و پیش بینی ها نیز حکایت از تداوم این روند را دارند. با وجود رشد فراینده استفاده از روش های پرداخت الکترونیکی و همچنین مزایای غیر قابل انکار آنها هنوز هم استفاده از روش های سنتی از سوی کاربران ترجیح داده می شود. البته بنا به پیش بینی های انجام شده در آینده نه چندان دور استفاده از روش های خرید الکترونیکی در عرصه رقابت، از روش های سنتی کنونی پیشی خواهد گرفت.

۵-۱ نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق

اعتماد مشتری به تجارت الکترونیک از عوامل کلیدی و از عناصر اصلی موفقیت در تجارت الکترونیک است. در تحقیقات مختلف انجام شده در این حوزه، به عوامل و متغیر های گوناگونی به عنوان عوامل مؤثر در ایجاد اعتماد در تجارت الکترونیک اشاره شده است. در این تحقیق با توجه به منابع نظری موجود، به بررسی عوامل و متغیر های گوناگون در این زمینه پرداخته شد، و در نهایت با توجه به نظریات متخصصان و خبرگان تجارت الکترونیک، چارچوب مفهومی تحقیق طراحی گردید. فرضیات اول تا سوم تحقیق نیز با توجه به همین چارچوب مفهومی ارائه شدند.
فرضیه اول تحقیق: ” بین متغیرهای فردی مشتریان و اعتماد مشتری درتجارت الکترونیک، رابطه مثبت وجود دارد.”
در فرضیه اول تحقیق، رابطه میان متغیر های فردی مشتریان و اعتماد مشتری به تجارت الکترونیک مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، رابطه خطی میان متغیر های فردی عوامل شخصیتی، عوامل مهارتی و عوامل نگرشی مورد تأیید قرار نگرفت؛ بنابراین شواهد کافی برای تأیید رابطه مثبت میان این متغیر ها واعتماد مشتری در جامعه آماری تحقیق وجود ندارد. همچنین زمانی که مجموع شاخص های مربوط به متغیر های فردی مشتریان به صورت کلی مورد آزمون قرار گرفت، آزمون رابطه خطی مورد تأیید واقع نشد؛ بنابراین نمی توان گفت که میان متغیر های فردی مشتریان واعتماد در تجارت الکترونیک رابطه مثبت وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:41:00 ق.ظ ]




    • تصمیمات استراتژیک: تصمیم ­گیری برای مسایل زیرساختی مرتبط با شبکه ­های حمل­و­نقل شهری که برای درازمدت طراحی می­شوند، مانند توسعه معابر موجود از طریق افزایش عرض آنها یا ایجاد معابر جدید.

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

  • تصمیمات میان مدت: تصمیم ­گیری برای به کارگیری موثر منابع و زیرساخت­های سیستم حمل­و­نقل هستند، مانند تعیین یک طرفه یا دوطرفه بودن خیابان­ها در سیستم­های حمل­و­نقل شهری، یا تعیین نحوه تخصیص خط­ها در معابر برای جهت­های رفت و برگشت.

 

  • تصمیمات عملیاتی: تصمیات مربوط به دوره­ های زمانی کوتاه مدت که بیشتر در رابطه با کنترل جریان­های ترافیکی در معابر هستند، مانند تنظیم چراغ­های راهنمایی، تعیین میزان عوارض تعیین شده برای استفاده از بعضی بزرگ­راه ­ها، تعیین فرکانس­های سرویس­دهی وسایل حمل­ونقل عمومی.

 

 

طراحی شبکه ­های معابر جاده­ای

به آن دسته از مسایل طراحی شبکه حمل­ونقل شهری که دربرگیرنده تصمیمات مرتبط با معابر شبکه هستند، می­توان عبارت Road Network Design Problem (RNDP) یا “طراحی شبکه ­های معابرجاده­ای” را اطلاق کرد. مسایل RNDP را می­توان بر اساس ماهیت متغیرهای مورد استفاده در سه گروه طبقه ­بندی کرد.

 

  • مساله “طراحی شبکه حمل­ونقل گسسته[۱۰]” (DNDP): این نوع مسایل با متغیرهای گسسته سروکار دارند. مانند ایجاد معابر جدید، توسعه ظرفیت معابر جدید با افزودن خط به آنها یا تعریض و بهبود طراحی آنها، تعیین یک طرفه یا دو طرفه بودن معابر.

 

  • مساله"طراحی شبکه حمل­ونقل پیوسته[۱۱]” (CNDP): این نوع مسایل با متغیرهای پیوسته سروکار دارند، مانند توسعه ظرفیت معابر از نوع متغیر پیوسته، تنظیم چراغ­های راهنمایی و یا تعیین عوارض عبور از برخی معابر خاص.

 

  • مساله"طراحی شبکه حمل­ونقل ترکیبی[۱۲]” (MNDP): این نوع مسایل با ترکیبی از متغیرهای پیوسته و گسسته یاد شده در موارد قبلی سروکار دارند.

 

مطالعات این پایان نامه MNDPرا در بر می­گیرد. بر اساس شکل ۱-۲، محدوده مسایل مورد مطالعه در این پایان نامه، شامل انواع تصمیمات بلندمدت و میان مدت خواهد بود.
تصمیمات مورد مطالعه در این پایان نامه
میان مدت
بلندمدت
جهت­دهی معابر
توسعه معابر موجود
تعیین تعداد خط­های رفت و برگشت معابر
کوتاه مدت
تنظیم سیگنال

 

شکل ‏۱‑۲ تصمیمات مورد مطالعه

جهت­دهی به معابر

جهت دادن به حرکت در معابر سیستم­های حمل ونقل، یکی از تصمیمات میان مدت مطرح شده در زمینه مسایل طراحی شبکه است که در دهه­های پس از جنگ جهانی دوم به منظور افزایش کارایی شبکه و کاهش ازدحام ترافیک مطرح شد. جهت­دهی به یال های شبکه با این دیدگاه عبارتست از تعیین جهت حرکت در یال­های شبکه حمل ونقل به طوری که امکان سفر بین هر دو نقطه از شبکه با توجه به محدودیت­های ایجاد شده برای حرکت در برخی مسیرها از بین نرود. به عبارت دیگر، شبکه حمل ونقل پس از تعیین جهت یال­ها همبند باقی بماند.

تنظیم چراغ راهنمایی

سیستم­های کنترلی یکی از ارکان سه گانه یک سیستم حمل ونقل هستند که خود به دو زیر مجموعه سیستم­های کنترل جریان و سیستم­های کنترل وسیله نقلیه تقسیم می­شوند. سیستم­های کنترل جریان در شبکه، باید برآورد کننده شاخص متضاد حرکت وایمنی در کنار هم باشند. استفاده از چراغ راهنمایی در تقاطع­ها یکی از مهمترین ابزارهای کنترل جریان در شبکه است. چراغ راهنما باعث تاخیر کاربران (توقف زمانی که چراغ قرمز است) در تقاطع­ها میشود. افزایش تاخیر سبب آلودگی هوا، آلودگی صوتی و افزایش مصرف سوخت میشود. تنظیم بهینه زمان بندی چراغ راهنما باعث کاهش اثرات منفی تاخیر در تقاطع­ها میشود.
در واقع، اهداف اصلی استفاده از چراغ راهنما عبارتست از:

 

  • بیشینه­سازی ظرفیت ذخیزه کل شبکه.

 

  • بیشینه­سازی ظرفیت معابر پرازدحام در تقاطع­ها.

 

  • کمینه­سازی اثرات منفی ترافیک بر محیط زیست و مصرف سوخت.

 

  • کمینه­سازی زمان سفر.

 

  • افزایش امنیت .

 

مجموع زمانی توالی زمانی چراغ سبز را یک دور چراغ[۱۳] می نامند. نسبت زمان سبز چراغ راهنما را به کل زمان دور نرخ سبز[۱۴] چراغ گویند، که در اغلب مسایل مطرح شده در ادبیات موضوع، به عنوان عامل تصمیم گیری، برای بهبود سیستم کنترل بیشینه میشود. در هر تقاطع، به نسبت تعداد جریان مخالف ورودی، زمان دور به بخش های کوچکتری تقسیم میشود که هر بخش را یک فاز[۱۵] گویند. در خلال یک فاز، دسته ای از جریان­های موافق در تقاطع­های کنترلی دارای چراغ سبز و دیگر جریان­های مخالف دارای چراغ قرمز خواهند بود.

ظرفیت ذخیره شبکه حمل ونقل

در زمینه ­های طرحریزی، طراحی و عملیاتی تسهیلات ثابت یک شبکه حمل ونقل از مفهوم ظرفیت بسیار استفاده شده است. ظرفیت یک شبکه حمل ونقل با تعداد زیادی جفت مبدا-مقصد مانند ظرفیت یک تقاطع متغیر است و بدون در نظر گرفتن الگوی تقاضا بین مبادی-مقاصد نمی توان در مورد آن بحث کرد. برای مثال مقدار ظرفیت یک شبکه با افزایش تقاضای جفت­های مختلفی از مبادی و مقاصد متفاوت خواهد بود. برای بسط مفهوم ظرفیت برای یک شبکه حمل ونقل با تقاضای متعدد، مفهوم ظرفیت ذخیره معرفی می گردد. به نحوی که ظرفیت ذخیره یک شبکه، به صورت یک تقاضای مازاد که به سیستم تزریق کرد، تعریف می­ شود بدون اینکه خصوصیات های فیزیکی شبکه تغییر کند یا ظرفیت همه یال­ها افزایش یابد. به علاوه، این تقاضای اضافی با توجه به تقاضای موجودبرای هر جفت مبدا-مقصد، بین آنها تقسیم می شود[۷].
معمولاً ظرفیت ذخیره بزرگتر از صفر است. مقدار کم تر از برای یک ظرفیت ذخیره بدین معنی است که تقاضا در شبکه بیش از توان شبکه است و در شبکه حالت ازدحام ایجاد شده است. ظرفیت ذخیره بزرگ تر از یک بدین معنی است که شبکه در برخی از معابر هنوز ظرفیت خالی برای افزایش جریان را داراست.
بنابراین، میتوان ظرفیت ذخیره یک سیستم را نماینده­ی از سطح خدمت شبکه دانست و از آن در جهت تعیین سیاست­های بهینه برای جلوگیری از ترافیک، کنترل رشد تقاضا، مدیریت و طرح ریزی شبکه حمل ونقل استفاده کرد.
در یک مساله حمل و نقل، چنان چه یک تقاضای برآوردی ثابت به صورت یک ماتریس OD برای کل شبکه حمل ونقل در نظر بگیریم، ظرفیت ذخیره سیستم، بیشترین افزایش قابل اعمال در تقاضای سفر در شبکه (به صورت ضریبی در کل ماتریس سفرها) با تغییر عامل های درگیر در شبکه خواهد بود، به طوریکه در این شرایط، جریان محاسبه شده معابر پس از افزایش تقاضا، از ظرفیت تعیین شده برای آنها تجاوز نکند.

مدل سازی مسایل طراحی شبکه‏های حمل‏ونقل جاده­ای

یکی از بزرگترین مسایلی که برنامه­ ریزان حمل­و­نقل با آن مواجه هستند، پیش ­بینی اثرات سناریوهای مختلف طراحی شبکه ­های حمل­ونقل شهری است. کاربران سیستم­های حمل­و­نقل را عموماً انسان­ها تشکیل می­ دهند و هر نوع برنامه­ ریزی یا تدوین سناریو برای توسعه و اصلاح شبکه حمل­و­نقل نیازمند پیش ­بینی عکس­العمل­های کابران در قالب تغییرات الگوی جریان ترافیک و مسیرهای مورد استفاده توسط آنها و چگونگی استفاده آنها از وسایل نقلیه است. حضور تصمیم ­گیری عامل انسانی در این مسایل، آنها را در زمره مسایل مطرح در نظریه بازی­ها قرار می­دهد که ماهیت مدل سازی آنها را از بسیاری از مسایل تصمیم ­گیری که مساله عکس­العمل عامل انسانی در آنها مطرح نیست متفاوت می­ کند.
ماهیت این مسایل ایجاب می­ کند که آنها به صورت یک بازی رهبر- پیرو[۱۶] یا بازی استکلبرگ[۱۷]، و در نتیجه در قالب یک مدل برنامه­ ریزی دو سطحی[۱۸] مطرح شوند. در این بازی، برنامه­ ریزان شبکه و مسئولان شهری که طراحی شبکه را بر عهده دارند، نقش رهبر، و کاربران که آزادنه مسیرها را بر اساس طرح ایجاد شده در شبکه برای سفر انتخاب می­ کنند، نقش پیرو را دارند]۸[. این­ طور فرض می­ شود که برنامه­ ریزان حمل­و­نقل قادر به تاثیرگذاری روی رفتار کاربران در انتخاب مسیر هستند، اما نمی ­توانند آن را تحت کنترل خود درآورند. رفتار کاربران برای آنها قابل پیش ­بینی است، اما کاربران قادر به پیش ­بینی تصمیمات طراحی شبکه نیستند و به اقتضای طراحی انجام شده عکس­العمل نشان می­ دهند. این تعامل می ­تواند در قالب یک مدل کلی دو سطحی به صورت زیر نمایش داده شود:

 

(۱-۱)

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:40:00 ق.ظ ]