مدیران عملیاتی یک مرحله فراتر از انجام وظایف اجرایی هستند. مستقیماً درگیر طرح ریزی، واگذار کار به دیگران، فراهم نمودن محیط کاری مناسب (سازماندهی) و انتقال انتظارات به دیگران هستند. مدیران عملیاتی باید از نظر فنی، تخصص لازم را داشته باشند ولی این میزان کمتر از خود کارکنان است. در عوض نیاز بیشتری به مهارتهای نسانی دارند. زیرا مدیران عملیاتی به برقراری ارتباط مناسب و ایجاد انگیزه در دیگران برای انجام کار توجه دارند.

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

۳- مدیران میانی: تاکید بر مهارتهای روابط انسانی

مدیران میانی مدیر مدیران عملیاتی هستند. آنها مسئول کار مدیرانی هستند که بر کارکنان نظارت می کنند. مدیریت میانی دومرحله فراتر از آنهایی است که در واقع کارهای اجرایی را انجام میدهند. مدیران میانی نیاز کمتری به مهارتهای فنی دارند. زیرا نظارت بر مسائل فنی وظیفه مدیران عملیاتی است. نیاز آنها به مهارتهای روابط انسانی تقریباً برابر با نیازمدیران عملیاتی است . هرچند مدیران میانی به طور فزاینده ای برای ایده دادن و پیش بینی آینده سازمان استفاده می شوند.

۴- مدیریت عالی: تاکید بر مهارتهای ادراکی

مدیران عالی مستقیماً مسئول درک، هدایت و موفقیت سازمانی هستند. این بدان معناست که سطح بسیار بالایی از مهارتهای ادراکی برای مدیران عالی، نیاز است. مدیران عالی اکثر اوقات خود را به بررسی های ادراکی صرف می کنند. از این رو زمان کمی برای تعامل با دیگران دارند. به همین دلیل نیاز به مهارتهای روابط انسانی نیز به همان اندازه کاهش می یابد. در عین حال مدیران سطح بالا بسیار دورتر از وظایف روازنه هستند لذا مهارت فنی کمتری نیاز دارند.
در نگاهی دیگر مهارتهای مدیریتی به چهار قسمت تقسیم شده است شامل: مهارتهای فنی(دانش، تجربه عملی و فعالیت فیزیکی)، مهارتهای انسانی(انگیزش، ارتباطات و همکاری) مهارتهای ادراکی (طرح ریزی، تجزیه و تحلیل و تفکر) و مهارتهای فرایندی (فرایندها، ابزار و تکنیک ها و سازماندهی کار). (ابراهیم پور، ۱۳۹۰)
۲-۵- ضرورت واهمیت مدیریت آموزشی
امروزه هنر و علم مدیریت را از ظریف ترین و پرثمرترین کارهای آدمی می دانند و به عنوان یکی از شاخص های مهم تمدن معاصر و از جمله عوامل مؤثر در رشد و توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع کنونی به حساب می آورند. رشد و توسعه نظام های آموزشی یکی از وجوه مشخص عصر ماست. آموزش و پرورش با انسان سر و کار دارد و چون انسان موجودی پیچیده است از این رو، نظام آموزشی به ایفای دشوارترین و پرمسئولیت ترین وظایف اجتماعی اشتغال دارد.
اهمیت و نقش مدیریت در کشور ما که از وسعت زیاد و موقعیت جغرافیایی و آب و هوای نسبتاً مناسب و سرشار از منابع طبیعی و نیروی انسانی بالقوه برخوردار ست و هم اکنون در حال بازسازی و نوسازی است، بیش از پیش احساس می گردد. از بین انواع مدیریت، مدیریت بر سازمانهای آموزش و پرورش از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نقش استراتژیک دارد. زیرا تمام اهداف و عوامل این سازمانها انسانی است و رسالت آنها، از یکسو تبدیل انسانهای خام به انسانهای صنعتگر، خلاق، خودآگاه و رشد یافته است و از سوی دیگر، تأمین کننده نیازهای نیروی انسانی جامعه در بخشهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است.
۲-۶- اهداف مدیریت آموزشی
اهداف اساسی و کلی مدیریت آموزشی در یک سازمان آموزشی مثل مدرسه به شرح ذیل است:

  • کمک کردن در رسیدن به اهداف آموزش و پرورش
  • ایجاد هماهنگی بین همه ی منابع و فعالیتهای سازمان آموزشی
  • بهبود و اصلاح جریان تعلیم و تربیت
  • یاری و مساعدت به اعضای سازمان آموزشی برای تشخیص و درک بهتر هدف ها
  • راهنمایی، همکاری، کمک، تقویت و حمایت از اعضای سازمان آموزشی
  • فراهم کردن زمیـــنه های شور، تبادل نظر و بوجـــود آوردن احســـاس مسئولیت مشـــترک در سازمان آموزشی
  • ایجاد روابط انسانی مطلوب و احترام متقابل بین مدیر و اعضای سازمان تربیتی
  • ایجاد فرصت و امکان بروز خلاقیت و ابتکــار و ایجاد زمینه و تسهیلات برای رشد اعضای ســازمان آموزشی
  • شناخت نیازها و حل مشکلات دانش آموزان به منظور دست یابی به اهداف تعلیم و تربیت
  • کمک کردن به کشف و بروز استعدادهای دانش آموزان.

۲-۷- مهارت
مهارت به توانایی قابل پرورش شخصی که به عملکرد و ایفای وظایف منعکس می شود اشاره میکند بنابراین منظور از مهارت، توانایی به کاربردن موثر دانش تجربه شخصی است.(علاقه بند، ۱۳۷۴)
الگوی مهارت های ویتن و کامرون بر ۳ گروه مهارت اساسی تأکید دارد :

  • مهارت های فنی
  • مهارت های انسانی
  • مهارت های ادراکی

این الگو بر این نکته مهم اشاره دارد که میزان اهمیت این مهارت ها با تغییر رده تشکیلاتی
تغییر می کند. مدیران میانی و سطوح پائین تر بیشتر متکی به مهارت های فنی هستند و مدیران ارشد عمدتاً از مهارت های ادراکی خود بهره می برند. (وفا غفاریان، ۱۳۹۱ ،ص۱۲)

2-6- مهارت فنی
مهارتهای فنی از مهارتهای ضروری هستند که نوع کاری که درسازمان ها انجام می شود را اجرا می کند. مهارتهای فنی مخصوص برای مدیران سطح پایه (عملیاتی) است این مدیران زمان زیادی برای آموزش و پاسخگوئی به سوالات زیردستان و مشکلات مرتبط به کار می گذارند.
آنها باید بدانند که چطور وظایف تعیین شده را انجام بدهند اگر می خواهند سرپرست یا مدیر موثری باشند.Horst Schulz مدیر سابق Ritz-Carltonابتدا با شستن ظروف، پیش خدمتی در هتلی در آلمان شروع کرد، چندین سال بعد هم همانند یک پیش خدمت در مقابل میز کارکنان و سرایدار کار می کرد این تجربیات بصیرت هوشمندانه ای درون کارگران برای بالا بردن کیفیت کار در هتل به او داد و او از این هوشمندی برای بالا بردن مهارتش در Ritz-Carlton استفاده کرد.
مهارت فنی عبارت است از توانایی مدیر در کاربرد دانش تخصصی یا تخصصهای ویژه (رابینز، ۱۹۹۰).
توانایی و کارایی در نوع مخصوصی از فعالیت که با روش های معین، فراگردها، رویه ها و تکنیک های مربوط به آن فعالیت همراه باشد، مهارت فنی نامیده می شود.
مهارت فنی توانایی به کار بردن دانش، روش ها، فنون و ابزار که لازمه انجام وظایف خاص است و از طریق تجربه، تحصیل و کارورزی کسب  می شود.
توانایی استفاده از دانش و تخصص با ابزارها، رویه ها و فنون مرتبط با کار را مهارت های فنی گویند. مدیران موفق مدیرانی هستند که شروع کارشان با مشاغلی آغاز گردد که نیاز به مهارت های فنی باشد.
الف ) شناخت – مهارت فنی به معنی داشتن اطلاعات و کارورزی عملی در موارد زیر می باشد:
۱ – کارگزینی
۲ – روش های مصاحبه
۳ – ارزشیابی کارکنان
۴ – برنامه ریزی
۵ – سازماندهی
۶ – بودجه بندی
۷ – حسابداری
۸ – آمار
۹ – اموراداری و مالی
۱۰ – روش های تدریس
ب ) عمل – مهارت فنی در عمل:
توانایی برنامه ریزی و شناخت فنون و روش های آن
عکس مرتبط با اقتصاد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...