کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو




آخرین مطالب


 



در بیمارستان مردی به نام آقای مرادی خواستگار اوست. آقای مرادی زن و بچه دارد و قصد ازدواج مجدّد دارد. همسر او به نزد زن می آید و از او می خواهد که پیشنهاد آقای مرادی را بپذیرد زیرا در هر صورت مرادی قصد ازدواج مجدّد دارد و بهتر است با او ازدواج کند تا با زن دیگر.
بالاخره زن به مرادی جواب رد می دهد زیرا دوست ندارد همسر مرد زن دار بشود و این تصمیم زن، مادرش را ناراحت و غصّه دار می کند.
مسائل زنان x مسائل عاطفی ¨
مسائل اجتماعی وفرهنگی ¨ مسائل سیاسی ¨
تنگنا
این داستان به تناوب از منظر دو شخصیّت روایت شده است. یکی از این دو شخصیّت فردی است به نام خسرو که در خانواده ای فقیر متولّد شده است و تمام تلاشش را برای قبولی در دانشگاه انجام داده ولی پس از ورود به دانشگاه وارد گروهک های سیاسی می شود و به زندان می افتد و فجیع ترین شکنجه ها را تحمل می کند.
خسرو پس از دستگیری در زیر شکنجه، همه چیز را اعتراف کرده و هر کس را هم که می شناخته لو داده است و اینک در گاراژی مشغول کار است، تا اینکه یکی از دوست های سابقش به نام صمد کتاب هایی را به عنوان امانت به او می سپارد، او هم به جای این که برود گزارش بدهد و یا کتاب ها را دور بریزد، بیهوده خود را در عذاب روحی نگاه می دارد و کتاب ها را به زنی که در آن گاراژ کار می کند می سپرد. این زن که سی و چهار سال دارد در سن چهارده سالگی با مردی سی و چهار ساله ازدواج کرده است و شوهرش که در همان گاراژ کار می کرد، خیلی زود می میرد و او تنها می شود. او به خسرو علاقه مند است و از آن جایی که بی سواد و عامی است به این ماجرا از بعدی دیگر می نگرد و هر لحظه ممکن است برای خسرو دردسر درست کند. او فکر می کند مردی که روبروی گاراژ ایستاده و خسرو را تحت نظر دارد، کسی است که برای تحقیق در مورد خسرو به گاراژ آمده. او فکر می کند خسرو قصد دارد با دختر جوانی ازدواج کرده و او را رها کند.
در آخر خسرو برای همیشه و پنهانی از آن گاراژ می رود و زن بعد از شنیدن رفتن خسرو بسیار ناراحت شده و غصّه می خورد.
مسائل زنان ¨ مسائل عاطفی ¨
مسائل اجتماعی و فرهنگی ¨ مسائل سیاسی x
غریبه ای کنار کاناپه
این داستان به شیوه ی دوم شخص روایت شده و داستان دختر جوانی است که مادرش برای دیدن پسرش مدّت کوتاهی به خارج از کشور می رود و او در خانه تنها می ماند. او که دختر درس خوانی است تصمیم می گیرد هر روز ده ساعت درس بخواند ولی پسری هر روز به تلفن خانه اش زنگ می زند و مزاحمش می شود. او هر بار یک عدد به او می گوید و تلفن را قطع می کند. ولی دختر هیچ توجّهی به آن نمی کند. چند روز می گذرد دختر تنهایی بیشتری احساس می کند. یاد خاطرات خوابگاهش و شلوغی آن جا می افتد. پسر جوان باز هم زنگ می زند و عدد دیگری به او می گوید. دخترک مدام فکر می کند آن پسر چه کسی است. آیا پسر بتول خانم است یا پسر همسایه وقتی به نتیجه نمی رسد تصمیم می گیرد به خودش تلقین کند که آن پسر همان تلفن بد ترکیب نارنجی رنگ کنار کاناپه است و آن قدر این جمله را با خود می گوید تا باورش می شود. چند روز بعد پسرک دیگر تماس نمی گیرد. دخترک ساعت ها به انتظار تلفن او می نشیند. در آخر با آن اعداد که او داده بود شماره می گیرد و بعد از ساعت ها صدای خواب آلود پسرک را از آن طرف خط می شنود و قطع می کند.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی x
مسائل اجتماعی و فرهنگی ¨ مسائل سیاسی ¨
خانه ی سنگباران
این داستان به شیوه ی اوّل شخص بدون مخاطب روایت شده است و داستان زنی است که ماما است و در روز عاشورا که ازدحام دسته ه ای سینه زنی و عزاداری سبب بسته شدن خیابان ها شده است زن پیری به خانه ی او می آید و با التماس از او می خواهد که به منزلش برود. خانه ی آن ها در کوچه های تنگ و باریک قرار داشت. آن ها با زحمت از میان انبوه جمعیّت رد می شوند و به خانه می رسند. حیاط خانه بزرگ است و دورتادور خانه پر از اتاق هایی است که بر روی زیرزمین ساخته شده است. تمام شیشه ها در اثر برخورد سنگ شکسته بودند و وسط حیاط پر از خون شده بود. دختر آن پیرزن که شش ماهه حامله بود، در اثر برخورد سنگ آسیب دیده و در خطر است. معلوم نیست چه کسی سنگ اندازی کرده است. همسایگان معتقدند که آن خانه جن زده است و گروهی هم معتقدند این سنگ اندازی ها برای ضدیّت با صاحب خانه است. در آخر آن جنین می میرد و مادر زنده می ماند. سنگ بزرگی موقع رفتن به پاشنه ی کفش آن ماما برخورد می کند ولی او وقتی برمی گردد کسی را نمی بیند و با سرعت از خانه خارج می شود.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی ¨
مسائل اجتماعی و فرهنگی x مسائل سیاسی ¨
زیر درخت گل اشرفی
این داستان نیز به شیوه ی اوّل شخص بدون مخاطب روایت شده است و داستان پسری است به نام ابراهیم که سال هاست مرده و روح او در اذهان خواهرش مینا و برادرش مجتبی حرکت می کند و خاطرات دوران کودکی را به یاد آن ها می آورد. خواهر او که مینا نام دارد پاهای ضعیف و ناتوان دارد و مجبور است با عصا راه برود. برادرش مجتبی ازدواج کرده و همسرش باردار است و آن ها در راه بیمارستان هستند و مجتبی اصرار دارد که اگر فرزند آن ها پسر بود نامش را ابراهیم بگذارند ولی همسرش قبول نمی کند و مجتبی نام پدرش را پیشنهاد می کند ولی باز هم همسرش نمی پذیرد در نهایت معلوم می شود فرزند آن ها دختر است و راوی خیالش راحت می شود

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

زیرا دوست ندارد که برادرش به خاطر او با همسرش دعوا کند.
او عاشق درخت نارون حیاطشان بوده و آن درخت را گل اشرفی نامیده است. همیشه با برادر و خواهرش زیر آن درخت می نشست و بازی می کرد و بالاخره فردای روزی که شیلنگ آب را روی «شهر مورچه ها» گرفت و همه را غرق کرد، تب شدیدی می گیرد و در اثر همان تب می میرد.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی x
مسائل اجتماعی و فرهنگی ¨ مسائل سیاسی ¨
کولی زری پوش
راوی داستان زنی است که به اتّفاق دوستش زری وارد جشنی که در باغ بزرگی برگزار شده است می شود. صاحب باغ امیرحسین خان پیرمردی ریز نقش و تکیده است. که برپا کننده مهمانی و ساز و آواز است و همیشه روی بهار خواب بالای پلّه ها می نشیند و به آن ها گوش می دهد. او از همان شب با شنیدن صدای آواز راوی از خود بی خود شده و دستان او را می بوسد. نام آوازی که خوانده است الهه ی ناز است که راوی معتقد است یک پیرمرد باید آن را بخواند نه زن. در همان شب امیر با زری آشنا شده و عاشقش می شود. زری که با راوی در یک آپارتمان زندگی می کند، بعد از کمی اختلاف به طور مرموزی «غیبش می زند» و امیر را سرگشته و ناراحت می کند. امیر راوی را مقصّر می داند و همه جای آپارتمانش را به دنبال نشانی از زری می گردد ولی چیزی نمی یابد. امیر فکر می کند راوی از جای زری خبر دارد و به او نمی گوید. راوی از آن شب به بعد پشت در آپارتمانش دسته گلی زیبا می یابد و مطمئن می شود که آن دسته گل ها را امیرحسین خان هر شب برای او می آورد.
وقتی راوی و امیرحسین خان در باغ قدم می زنند راوی به او می گوید که لامپ های کوچکی که در میان درختچه های شمشاد در باغ وجود دارد او را یاد کولی های زری پوش شهرشان می اندازد که «عید تا عید می آمدند در خانه ها و با دایره زنگی می زدند و می رقصیدند». در آخر امیرحسین خان که معتقد بود لامپ ها باعث زرد شدن درختچه ها می شود به او اجازه می دهد تا هر وقت که خواست لامپ ها را روشن بگذارد.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی x
مسائل اجتماعی و فرهنگی ¨ مسائل سیاسی ¨
جام ها و دست ها
راوی داستان دانای کل است و به بیان هراس و نگرانی زنی می پردازد که به دنبال جامی خاص است. جامی که دعای مهر و محبّت روی آن حک شده تا زن را درچشم مرد خواستنی کند. زن که در ازدواجش شکست خورده و با دختر خردسالش زندگی می کند و خیلی تنهاست، خوشبختی اش را در گروی آن جام می داند. پدر او حکاک است و وقتی که او کودک بوده به او جامی می دهد که بر رویش شکل زنی زیبا (شیرین) را حکاکی کرده بود. زن به خانه ی پدر رفته و پس از سال ها به جست وجوی آن جام می پردازد ولی هر چه می گردد نمی تواند آن را در میان جام های دیگر بیابد. جام به تدریج صورت تجسّم یافته ی خواهش های جنسی- عاطفی او را می یابد. در کل این داستان به بیان هول ها و تردید های این زن و اشتیاقش به یافتن جام می پردازد. در آخر وقتی از یافتن آن جام خاص ناامید می شود به حمّام رفته و با جام باطل السّحر به سرش آب می ریزد تا اندکی آرامش بیابد.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی ¨
مسائل اجتماعی و فرهنگی x مسائل سیاسی ¨
نقد مجموعه داستان حنای سوخته
یکی از خوش ساخت ترین مجموعه داستان های این دهه مجموعه داستان حنای سوخته است که از از ۱۴ داستان تشکیل شده و نثری سنجیده و روان دارد. نویسنده در آن به توصیف فضاهایی بومی توجّه خاصّی نموده است. این مجموعه بنا به گفته ی نویسنده اش علاوه بر آن که از ناخودآگاه اش برآمده و حاصل کشف و شهود هنری اوست، در عین حال بارها و بارها از صافی ذهن نقّادانه ی او نیز گذشته و مورد بازبینی و بازنویسی قرار گرفته است. در این ۱۴ داستان حتی یک داستان هم از منظر دانای کل همه چیز دان روایت نشده و این از امتیازات این مجموعه به حساب می آید زیرا نحوه ی استفاده از زاویه ی دید دانای کل همه چیز دان نیاز به مهارت چندانی ندارد و برای هر نویسنده راحت ترین زاویه ی دیدی است که به کمک آن می توان داستان را روایت کرد. از هشت داستان این مجموعه که به شیوه ی اوّل شخص روایت شده است، راوی شش داستان آن زن و دو داستان -با چتر بسته زیر باران، زیر درخت گل اشرفی- مرد است. ویژگی مشترکی که از نظر معنایی و حال و هوای مسلّط بر این داستان ها را تشکیل می دهد رنجی است که زنان به دلایل مختلف متحمّل می شوند. مثلاً نویسنده در داستان «حنای سوخته» به بیان روابط نابرابر اقتصادی- اجتماعی میان زنان و مردان می پردازد.
و در داستان «جام ها و دست ها» تسلّط عقاید و باورهای قدیمی و خرافه پرستی، روان شخصیّت اصلی داستان که (زن) است را تحت فشار می گذارد.
شخصیّت اصلی در داستان «همزاد» از جهل و نادانی و ترس رنج می برد و در کل در اکثر داستان ها خواننده شاهد ترس ها و تردیدهای این زنان است.
یکی از مشکلات این مجموعه وجود شخصیّت های متعدّد در یک داستان است. مثلاً در داستان «حنای سوخته»، «خانه ی سنگباران»، «ترس» و …. چندین شخصیت اصلی و فرعی وجود دارد به طوری که خواننده را در فهم داستان دچار مشکل می کند.
نویسنده در این داستان ها در توصیف فضاهای بومی کاملاً موفّق بوده زیرا «نوشتن از فضایی توهّمی و خرافی، در محیطی قدیمی مستلزم حضور زبانی است که توانایی نشان دادن این فضا را داشته باشد. این سخن مستلزم استفاده از یک زبان قدیمی و پوسیده یا نثری متعلّق به دوران گذشته نیست بلکه این زبان در نزدیکی
با محیط و فضاسازی شکل می گیرد. اگر فضاسازی نویسنده از محیط مورد توصیف خود قرین با موفّقیّت باشد، زبان هم جزئی از این امور را در بر می گیرد. به طوری که در «داستان حنای سوخته» می بینیم فضاسازی بر بی نیازی از زبانی متعلّق به دوران گذشته و پوسیده یاری رسانده است و یکی از مؤلّفه های اساسی آن گشته است» (گودرزی، ۵۴:۱۳۷۹).
یکی دیگر از ویژگی های این مجموعه داشتن شخصیّت های باور پذیر است که نویسنده از طریق زبان، شکل گویش، نحوه انتخاب زاویه ی دید، فضاسازی و … موفّق به آفریدن شخصیّت هایی باور پذیر شده است.
نویسنده در بعضی از این داستان ها مثلاً «خواهر بگو»، «حنای سوخته»، «همزاد»، «سبز مورد» و … به زنان بی سواد که در «اعماق جامعه» زندگی می کنند فرصت حرف زدن داده است یعنی گروهی از افراد جامعه که داستان نویسی امروز ما آن ها را فراموش کرده از وضع اسف بار زندگی شان سخن می گویند.
نکته ی دیگر حضور فراوان اشباح و ارواح در داستان های این مجموعه است. مثلاً برادر مرده در «زیر درخت گل اشرفی»، عالم در «همزاد» زن آقا در «حنای سوخته»، شبح هدایت در «آقای هدایت! به جا می آورید».

عکس مرتبط با اقتصاد

جدول و نمودار

جدول ۴٫ دسته بندی موضوعی آثار شهلا پروین روح

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-12-17] [ 01:18:00 ب.ظ ]




( همان: ۱۶۵)
ناصر خسرو زمانی سخن و گفتار شاعر را ارزشمند میداند که چون زر و طلای خالص و برکشیده باشد. او سخن را زر، توصیف میکند که به ترازوی خرد، اندازه و وزن میگردد.
مستان سخن مگر که هــمه سخته زیرا سخن زر است و خرد شاهین
گـر گـــــــوهر سخنت همی باید از دین چراغ کن ز خـــرد میتین
( همان: ۲۹۸)
او در جایی دیگر سخن را بذری می شمارد که برزمین مراودت ومعاشرت انسانی افشانده می شود و جان انسان را به دهقان تشبیه می کند، تا این جان پاکیزه، تخم پاک بیفشاند و حاصل پاک بردارد.
جهان زمین وسخن تخم و جانت دهقان است به کشت باید مشغول بـــــود دهقان را
( همان: ۱۱۰)
ناصر خسرو، تحّولی را که در دنیای شعر و شاعر ی در وی پدید آمده، ناشی از تراوش و زایش خرد در خود می داند . او معتقد است قدر و قیمتش به خاطر اکسیر خردی که در دل او است بالاگرفته و دین وخرد ارزش هنر و شعر او را افزون کرده است.
دل زخرد گشـــــت پر زنــــور مرا   سرزخرد گشت بی خمار مــــــــرا
سنگ سیه بودم از قیاس و خـــــرد   کرد چنــــــین درّ شاهوار مــــــرا
برسرمــــن تاج دین نهاد خـــــرد    دین هنری کــــرد وبرد بار مــــــرا
( همان:۷۸)
ناصر خسرو شعر را چون جامه ای توصیف میکند که تار و پود آن را خرد، به وجود میآورد. بنا بر این او معتقد است که سخن و شعری که از خرد و حکمت تهی است، اساساً ارزشی ندارد:
جـان جامه نپوشد مگـــر از بافتـه حکمت مر حکمت را معنی پودست و سخن تار
نه هر سخنی حکمت باشد بر نام چو مردم دینار بود هـــر کـــه بود نامش دینار؟
( همان: ۱۱۶)
سنایی آبرو و عظمت شعر و نظم را در برخورداری سخن از خرد میداند. او بر این باور است که سخن درختی است که چون با خرد آبیاری شود، سرسبز و پرثمر میگردد:
آب نظمــش درخت فکرت را از خرد بیخ و بار خـــــواهد کرد
(سنایی غزنوی، ۱۳۷۵: ۳۱۹)
سنایی عالی بودن شعر و سخن خود را از آن جا ناشی میداند که مایه و آبشخور آن خرد است. او معتقد است خرد باعث میشود که او ازسرودن اشعار بیارزش و سست، دوری کند.
مرا هرگه سخن گویم سخن عالی شود لیــکن نگهبانم خرد باشد ز گفتی کان زیان دارد
سخن با خودهمیگویمکه خود کس نیست در عالم مرا باری خود اندر خود خرد بازارگان دارد.
( همان: ۲۷۹)
۵-۳-۲- جاودانگی شعر و شاعر
بسیاری از شاعران بر این باورند که سخن و شعر نیکوکه از خرد و اندیشه مایه گرفته باشد و از حقیقت جان شاعر، آبیاری گردد، نامیرا است و جاودانه میماند. چنین شعری، هرگز نمیمیرد و نام شاعر را بر جریده روزگار ابدی، میسازد. در این بین نیز کسانی که از نام نیک برخوردارند، میتوانند در شعر شاعران به نیکی جاودانه شوند همان طورکه ممکن است شخصیت و نامی بزرگ نیز با بیتی شعر به بدی در دفتر روزگاران جاودانه شود. چنان که فردوسی در هجو نامه ی سلطان محمود غزنوی میگوید:
چو شاعر برنجد بگوید هجا بماند هجا تا قیامت بجا
( فردوسی، ۱۳۸۵: ج۱: ۱۸)
ابوالفضل بیهقی در کتاب تاریخ خود قصیده غرّایی از ابوحنیفهی اسکافی که از شاعران نیمه دوم قرن پنجم است، آورده که بیتی از آن به زیبایی بر معنی جاودانگی شعر و شاعر دلالت دارد :
خدایگانا چون جامه ای است شعر نکو کـــــه تا ابد نشود پود او جدا از تار
( بیهقی، ۱۳۸۱ : ۲۸۱)
انوری ابیوردی نیز در شعری که حالت دعایی دارد، به طور تلویحی بر این باور است که شعر او عمری جاودانه دارد و گُلشن سخن او رنگ خزان به خود نخواهد دید. به همین خاطر عمر ممدوح خود را به طور دعایی برابر با عمر شعر خود آرزو میکند:
رونق بستان عمرت باد تا این شعر هست کابر آذاری همی در بوستان لشکر کشد
( انوری، ۱۳۷۶ :۱۸۶)
خاقانی به طور زیبایی جاودانگی شعرو شاعری را به تصویر میکشد. او شعر را چون اعجاز پیامبران توصیف میکند که هرگز مشمول مرور زمان نخواهند شد و تا جهان است، سخنان آنان، تازه و جاودانه است.
خاقانی در این بیت، ضمن اشاره به جاودانگی کلام شاعران، سخن خود را به آتش طور حضرت موسی و چشمه آب حیات حضرت خضر تشبیه میکند که هرگز نمیمیرد:
تا بر بساط خاک سراید زمان آب نار کلیم و چشمه خضر است شعر من
(خاقانی، ۱۳۸۷: ج۲ : ۵۱۷)
فردوسی بر این باور است که همه چیزدر جهان بر اثر تابش آفتاب و باد و باران، فرسوده و نابود میگردند، امّا کاخی که شاعر از خشت سخن و هنر ذوق میسازد هرگز، تباه و نابود نخواهد شد و تا جهان است خردمندان با خواندن شعر او نام و یاد او را جاودانه بر زبان خواهند آورد:
بناهای آباد گردد خـــــــراب ز بــــــــــاران وز تابش آفتاب
پی افگندم از نظم کاخی بلنـد که از باد و بـــــاران نیاید گزند
برین نامه بر سال هــا بگـذرد همی خواند آنکس که دارد خرد
( فردوسی، ۱۳۸۵: ج۱ : ۱۹۷)
سنایی، به زیبایی، تازگی و جاودانگی شعررا به تصویر میکشد. او بر این باوراست که رخدادهای روزگار، حادثات فلکی را در ارکان شعر شاعران و دوام نام آنان تأثیری نیست. کلام شاعران چون درختان خوش ثمری است که هرچه شاخهای آن حرس شود باز بار و برگ جو انتری خواهند رویاند و هرگز کهنه نمیشوند. او نیز هم چون فردوسی بر این باور است که کاخ هنر در اثر دگرگونیهای روزگار از بین نخواهد رفت و سخن شاعران چون نام آنان همیشه ماندگار و جاودانه است.
بیخ اقبال که چون شاخ زد از باغ هنـر گر چه پژمرده شـود باز قبول آرد بر
دولت با هنران را فلک مــــــرد افگن زند آسیب ولیکـن نکنــد زیر و زبر
گوشمالی دهد ایام ولیکن نه به خشم تا هنـر با خــرد آمیخته گر
دد زعبر
کی ز دوران فلک طعمهٔ تقدیر شــود هر کرا بهر هنـــر بخت بپرورد به بر
(سنایی غزنوی، ۱۳۷۵: ۴۱۰)
اسدی طوسی نیز بر این باور است که هیچ چیز در جهان نمیتواند چون سخن پاینده و جاویدان بماند . او سخن را دل فریب و خوش و همین طور نامیرا توصیف می کند:
زبهر سخن نیست پاینده تر وزان خوشتر و دل فزاینده تر
( اسدی طوسی، ۱۳۸۸: ۱۲۰)
نظامی گنجوی، با اشاره به این که خداوند با وجود آفرینش جهان تنها کتب مقدس و آسمانی اوست که جاویدان است وسایر آفریدهها در پرده فراموشی میباشد، به راز جاودانگی و ماندگاری سخن و شعر اشاره میکند و معتقد است، شاعران نیز از جمله کسانی هستند که در پرتو شعر و سخن خود همیشه زنده و ماندگار هستند، او در این باره میگوید :
بنـــــگر از هرچه آفرید خـــــــدای تا از او جز سخن چه مانـد به جاى
هر که خود را چنان که بــود شناخت تا ابــــــــد سر به زندگى افراخت
(نظامی، ۱۳۸۶: ۴۶۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:18:00 ب.ظ ]




«عبدالرحمن بن یختلفین»[۲۵۹] در شعرش اشاره به آیه ی ۱ سوره اسرا می کند و می گوید:

 

فَسُبحانَ مَن أسری الیه بعبدهِ و بورکَ فی السّارِی و بورک فی المَسرَی[۲۶۰]

– پاک و منزه است کسی که بنده اش را شبانه حرکت داد و خوشا به حال تو در این سیر شبانه و خوشا به حال تو در محل حرکت
«عبدالرحیم البرعی الیمنی» می گوید:

 

 

 

 

کَفَتهُ کَرامَهُ المعراجِ فَضلاً بِها فی القُربِ ساءُ الأنبیاءَ
سَرَی مِن مَکَّهٍ ببراقٍ عِزًّ لأقصی مَسجدٍ و عَلا السَّماءَ
مُفَتِّحَهٌ لَهُ ابوابُ منها یُجاوزُها إِلی العرشِ إرتقاءَ
فَسُرَّ بِهِ المَلائِکَهُ ابتِهاجاً و صَلَّی خَلفَهُ الرُّسُلُ اقتِداءَ[۲۶۱]

– کرامت معراج فضلی را برایش آورد که همان برایش کفایت کرد که به واسطه ی آن (معراج) و نزدیکی به خداوند سرور و مهتر انبیاء گردید.
– شبانه به واسطه براق از مکه به مسجد الاقصی رفت و به اوج آسمانها سفر کرد.
– و درهای آسمان برایش باز شد و به او اجازه داده شد که به عرش آسمانها صعود کند.
– فرشته و ملائکه به واسطه ی دیدار با او شادمان شدند و پیامبران دیگر در مسجد به او اقتدا کرده و پشت سرش نماز خواندند.
۴-۱-۶-۳- هجرت به یثرب و اقامت در غار ثور
یکی از دلایل هجرت پیامبر (ص) به یثرب این بود که پس از مرگ ابوطالب، کار بر محمد تنگ گردید و قریش بر شدت درگیری با وی افزود و همچنین پیامبر (ص) در میان مردم هنگامی که دعوتش را عرضه می نمود گرایش نمی دید حتی برخی از آنان به زشتی او را از خود می راندند.
و از سوی دیگر عمویش ابولهب او را تعقیب می نمود و به مردم می گفت: این جادوگر دروغگو شما را نفریبد که ما خانواده ی او و آگاه ترین مردم نسبت به او هستیم اما پیامبر (ص) در برابر همه ی این آزار و اذیت ها شکیبایی ورزید و قریش را در صبرش به مبارزه طلبید.
تا اینکه خداوند برای دین او یاورانی در غیر از سرزمین ایشان فراهم ساخت که مردمان آن سرزمین با پیامبر (ص) پیمان بستند.
بنابراین وحی به او فرمان داد که مکه را ترک کند و به یثرب مهاجرت کند. پس پیامبر به اصحاب خود فرمان داد که همگی به صورت پنهانی و شبانه از مکه بیرون بروند تا قریش آگاه نشود اما قریش این حرکت را در یافت و بسیاری از مهاجران را به مکه بازگرداند.[۲۶۲] اما این آزار و اذیت ها در آنجا هم ادامه داشت.
و اما ماجرای هجرت پیامبر (ص) از مدینه به غار ثور: در شب اول ربیع الاول سال دوم هجرت خداوند حق تعالی پیامبر (ص) را از نقشه ی شوم مشرکین قریش که قصد جان پیامبر (ص) را داشتند با خبر کرد و پیامبر (ص) مأمور شد که حضرت علی را به جای خود بخواباند و از مدینه به سوی غار ثور هجرت کند. جبرئیل آمد و پیامبر (ص) را از میان قریشیان که قصد جان پیامبر (ص) را داشتند و در اطراف خانه ی پیامبر (ص) کمین کرده بودند تا پس از خوابیدن ایشان، او را به قتل برسانند، از خانه بیرون آورد و پیامبر (ص) آیه ی «و جَعَلنا مِن بَینِ ایدیهِم سَداً و مِن خَلفَهُم سَداً و اغشیناهُم فَهُم لا یُبصِرُون»[۲۶۳] را تلاوت نمود و مشتی خاک به صورت کفار پاشیدند و همراه ابوبکر به غار ثور مشرف شدند.[۲۶۴]
در خلال اقامتشان در غار ثور عده ای از قریشیان به دنبال ایشان به قسمت های مختلف رفتند و چند تن نیز به سوی غار ثور روانه شدند. در بین راه با شخصی مواجه شدند و از او پرسیدند که آیا پیامبر (ص) را دیده است اما شخص جواب داد تاکنون کسی را به نزدیکی این غار ندیده ام کفار به جواب آن شخص اکتفا نکردند و به سوی غار رفتند هنگامی که مقابل غار رسیدند متوجه شدند دو کبوتر در مقابل دهانه ی غار تخم گذاشتند و هم چنین درختی در دهانه ی غار رشد کرده بود و نیز دهانه ی غار مملوء از تارهای به هم تابیده ی عنکبوت بود.
با مشاهده ی لانه کبوتر و درختی که پر از شاخ و برگهای خشک شده بود و هم چنین تار عنکبوت یکی از قریشیان گفت: تار این عنکبوت مربوط به قبل از تولد محمد است و این دو کبوتر و درخت خشک به ما می فهماند که کسی وارد غار نشده است.
پیامبر (ص) به همراه ابوبکر سه روز در غار ثور بودند و روز چهارم سال سیزدهم بعثت وارد مدینه شدند و این هجرت پیامبر (ص) به مدینه مبدأ تاریخ مسلمانان شد.[۲۶۵]
«سید حمیری» اشعاری را پیرامون معجزه ی تنیدن رشته های عنکبوت بر درب غار و گمراهی کافران سروده است که دلالت بر این آیه دارد: «ختّم الله علی قلوبِهم و علی سمعهِم و علی ابصارهِم غشاوهٌ و لهُم عذابٌ عظیم»[۲۶۶] قهر خدا، مهر بر دلها و پرده بر گوش و چشمهای ایشان نهاد که فهم حقایق و معارف الهی را نمی کند و ایشان را عذابی سخت است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:17:00 ب.ظ ]




۲-۲-۱۱-ماشین خود پرداز[۵۹]

به طور خلاصه ماشین های خودپرداز، پردازنده ها یا پایانه های الکترونیکی هستند که توسط بانک‏ها برای تسهیل کار مشتریان بانک، در مکانهای خاصی نصب می شوند و به طور ۲۴ ساعته در دسترس مشتریان می باشند. مشتریان از طریق این ماشین ها می توانند کارهای زیر را انجام دهند:
۱- برداشت وجه از حساب
۲- درخواست صورت حساب بانکی
۳- به حساب گذاشتن چک یا وجه نقد
۴- علاوه بر موارد فوق از طریق ماشین خود پرداز می توان بلیط هواپیما، اوراق قرضه، سهام خریداری نمود و نسبت به پرداخت صورت حسابهای آب و برق و… اقدام نمود.
ماشین خود پرداز می تواند به عنوان یک شعبه از یک بانک عمل کند و بسیاری از وظایف اصلی بانکداری را انجام دهد. بخش عظیمی از مبادلات با حداقل مداخلات نیروی انسانی انجام خواهد گرفت. علاوه بر این، این ماشین به گونه ای طراحی شده است که به طور ۲۴ ساعته و بدون توقف کار می کند. با بکارگیری ماشین خود پرداز در هزینه های کارکنان و بعضی از هزینه های سربار شعبه بانک صرفه جویی می شود. با توجه به هزینه مالی این ماشین ها، به منظور افزایش کارایی و بهره برداری مؤثر از هزینه های این دستگاه ها، بهتر است بانک‏ها به جای رقابت برای در اختیار گرفتن بازار، با هم بر سر یک سیستم مشارکتی استفاده از این دستگاه ها به توافق برسند (وزارت بازرگانی معاونت برنامه ریزی، ۱۳۸۴).

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

۲-۲-۱۲-ماشین های نقطه فروش[۶۰]

اساساً ماشین های نقطه فروش به معنی انتقال الکترونیکی وجوه در نقطه فروش می باشد. به عبارت دیگر ماشین نقطه فروش دستگاهی است که طبق آن یک مشتری در نقطه ای از زمان و مکان که در آنجا کالا یا خدماتی را می خرد، با بهره گرفتن از اشکال مختلف تعیین هویت ایمن و حلقه اتصال الکترونیکی مطمئن، وجه را از حساب خود در یک بانک یا مؤسسه مالی، به فروشنده منتقل می کند. یکی از اشکال رایج تعیین هویت ایمن موجود، کارت پلاستیکی با یک نوار مغناطیسی می باشد که روی آن مشخصات ویژه فرد[۶۱] تعبیه شده است.
ماشین‏های نقطه فروش در دهه هفتاد میلادی در آمریکا مرسوم شد، در دهه های هشتاد و نود میلادی دستگاه های جدیدتری از ماشین های نقطه فروش عرضه شد، و مورد استقبال مردم نیز قرار گرفت. در آمریکا و کشورهای پیشرفته نظیر فرانسه و سوئیس این دستگاه ها را در ایستگاههای قطار، مترو و سایر مکانها نصب کردند. هر چند که استفاده از این دستگاه ها معمول است ولی نرخ رشد آن از ATM کمتر است. کند بودن رشد این دستگاه ها به علت محدودیت های برون مرزی بانک‏ها، فقدان زیر ساخت های مناسب (مانند خدمات شبکه ای ملی، نارسایی های آموزش مشتریان، درگیر بودن مؤسسات مالی، مشتریان و تعداد زیادی فروشنده به طور همزمان و… ) می باشد.
طرز کار با این دستگاه ها و شیوه انتقال الکترونیکی وجوه در صورتی که از کارت بدهکار استفاده شود بدین ترتیب است:
۱- مشتری کارت را درون دستگاه مربوطه فروشگاه قرار می دهد.
۲- کارت از طریق تجهیزات نقطه فروش، اعتبار و هویت مشتری را بررسی و تعیین می کند که آیا وجه نقد کافی در حساب وجود دارد و بعد از آن در صورت تأیید، معامله انجام می شود و یک پیغام بدهکاری برای بانک مشتری فرستاده می شود.
۳- سپس فروشنده فاکتور فروش را در اختیار مشتری قرار می دهد که آن را امضاء کند.
(این تأییدیه به منزله قطعی شدن انجام معامله است) (وزارت بازرگانی- معاونت برنامه ریزی، ۱۳۸۴).

۲-۲-۱۳-بانکداری تلفنی

بانکداری تلفنی، عبارت است از انجام یک معامله تجاری خرده بین بانک و مشتریان از طریق تلفن.
در بانکداری تلفنی معمولاً سه روش اصلی مورد استفاده قرار می گیرد.
۱- واکنش صوتی
برای این منظور مشتری شماره رایانه مرکزی بانک را می گیرد، پس از برقراری ارتباط، رایانه بانک به طور گویا از مشتری می خواهد که شماره حساب و شماره عبور را وارد کند پس از تأیید این مراحل، مشتری می تواند با فشار دادن کلیدهای شماره گیری تلفن، اطلاعات مختلف مانند مانده و گردش حساب خود را دریافت نموده و یا دستور پرداخت صادر نماید.
۲- تشخیص صدا
بعضی از سیستم ها، صدای تماس گیرنده را تشخیص می دهند و پس از تأیید صدای مشتری، متعاقباً پاسخ متناسب را به دستورات او می دهد. در این سیستم مشتری با رایانه بانک تماس برقرار می کند، رایانه پس از تأیید صدای مشتری، به او اجازه می دهد دستورات لازم را (نظیر دریافت گزارش مانده و گردش حسات، دستور پرداخت) به صورت شفاهی صادر نماید.
۳- تلفن های قابل برنامه ریزی
تلفن های قابل برنامه ریزی به تماس گیرنده اجازه می دهد که به حسابش در بانک با بهره گرفتن از کلیدهای تلفن دسترسی داشته باشد. رایانه بانک پس از مراحل کنترلی، به مشتری اجازه استفاده و برنامه ریزی در مورد حسابش را می دهد.
تسهیلات بانکداری تلفنی شامل موارد زیر می باشد:
۱- بررسی مانده و گردش حساب
۲- پرداخت صورت حساب ها
۳- مدیریت وجوه نقد
۴- خدمات پیام (پیام های غیرساختاری، پیام هایی که دارای قالب مشخصی نیستند)
۵- انتقال وجه نقد به سایر حساب ها

۲-۲-۱۴-بانکداری اینترنتی

تغییرات در بانکداری تجاری به سرعت صورت می گیرد. همانند اقتصاد بین المللی که در حال پیشرفت و توسعه به صورت بنیادی است مهمترین عامل و فاکتور اصلی پشت سر این تحولات و دگرگونیها تکنولوژی است که هیچ کدام از موانع جغرافیایی، صنعتی و مقرراتی نمی توانند مانعی برای ارائه خدمات و محصولات و فرصتهای جدید فروش این فاکتور مهم بشمار بیایند (زیکی و چنگ[۶۲]، ۲۰۰۲: ۲۸۵). اینترنت امروزه به طور وسیعی به عنوان یک کانال توزیعی و پراهمیت در بازار بسیاری از سازمانها می باشد. قبل از توضیح و ارائه بانکداری اینترنتی بهتر است، که اثرات اینترنت را بررسی کنیم همانطور که مطابق جدول شماره ۲-۴- ملاحظه می شود استفاده های اینترنت بسیار گسترده و وسیع است (زیکی و چنگ ، ۲۰۰۲: ۲۸۶).
بانکداری اینترنت به مشتریان توانایی دسترسی واقعی به هر نوع سرویس بانکداری (به استثنای نقد کردن) را در هر مکان و در هر زمانی می دهد. برای بیشتر بانک‏های اینترنتی که توانسته اند ترکیبی موفق را با کانالهای تحویل سنتی انجام دهند افق و آینده بهتری را می توان در نظر گرفت (دیونگ[۶۳]، ۲۰۰۱: ۱۱).

عکس مرتبط با اقتصاد

جدول شماره ۲-۵- موارد استفاده اینترنت (کینگ و لوی[۶۴]، ۲۰۰۴: ۳۲)

 

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:16:00 ب.ظ ]




 

  • تعامل[۱۵۸]: فرایند تحلیل سلسله مراتبی اولویتهای وابسته به فاکتورها در یک سیستم را در نظر گرفته و بین آنها تعادل برقرار میکند و فرد را قادر میسازد که بهترین گزینه را براساس اهدافش انتخاب کند.
  • قضاوت و توافق گروهی[۱۵۹]: فرایند تحلیل سلسله مراتبی بر روی توافق گروهی اصرار و پافشاری ندارد ولی تلفیقی از قضاوتهای گوناگون را میتواند ارائه نماید.

 

۱۰-تکرار فرایند[۱۶۰]: فرایند تحلیل سلسله مراتبی فرد را قادر میسازد که تعریف خود را از یک مسئله تصحیح کند و قضاوت و تصمیم خود را بهبود دهند (قدسی پور، ۱۳۸۵، ۹).
۳-۵-۳- اصول اساسی تفکر تحلیلی
سه اصل در تفکر تحلیلی[۱۶۱] وجود دارد، که به تصمیم گیری از طریق AHP مرتبط می شوند. این سه اصل عبارتند از
۳-۵-۳-۱- ترسیم درخت سلسله مراتب
سلسله مراتب یک نمایش گرافیکی از مسائل پیچیده واقعی میباشد که در رأس آن هدف کلی مسئله و در سطوح بعدی معیارها و گزینه ها قرار دارند. ایجاد ساختار سلسله مراتب مسئله اولین گام در بررسی یک مسئله AHP میباشد که در آن سطوح مسئله به صورت منطقی و منظم به هم مربوط میشوند و سیستم های پیچیده با تشکیل این سطوح و تجزیه به اجزا تشکیل دهنده آنها به بهترین نحو قابل درک میشوند. سلسله مراتب میتواند به صورت ساده یا بسیار پیچیده باشد (آذر و رجب زاده، ۱۳۸۱، ۲۱).
انواع سلسله مراتب در یک تقسیم بندی کلی به گروه سلسله مراتب ساختاری[۱۶۲] و سلسله مراتب وظیفهای[۱۶۳] تقسیم بندی میشوند. در یک سلسله مراتب ساختاری عناصر عموماً به صورت فیزیکی با هم در ارتباط میباشند و در مقابل در سلسله مراتب وظیفهای اجزاء به صورت اعتباری یا وظیفهای با هم مرتبط بوده و تشکیل یک سیستم را میدهند. هر سلسله مراتب وظیفهای از یک سری سطوح درست شده است که در بالاترین سطح فقط یک عنصر وجود داشته که هدف نامیده میشود. اما در سطوح بعدی ممکن است عناصر بیشتری وجود داشته باشد، که حداکثر نه عنصر میباشد (قدسی پور، ۱۳۸۵، ۳۲).
۳-۵-۳-۲- اولویت گذاری (محاسبه وزن)
دومین اصل از اصول مورد توجه در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، اولویت گذاری اجزاء سلسله مراتب است. نظریه پردازان سیستم ها اظهار میدارند که روابط پیچیده در مسائل AHP را میتوان به وسیله مقایسه های زوجی[۱۶۴] اجزا و ایجاد ارتباط بین آنها براساس ویژگیهایشان تحلیل کرد.
در فرایند تحلیل سلسله مراتبی عناصر هر سطح نسبت به عنصر مربوط خود در سطح بالاتر به صورت زوجی مقایسه شده و وزن آن محاسبه میگردد که این وزنها را وزن نسبی مینامیم. سپس با تلفیق وزنهای نسبی، وزن نهایی هر گزینه مشخص میگردد که آن را وزن مطلق مینامیم. در این مقایسه ها تصمیم گیرندگان از قضاوتهای شفاهی استفاده خواهند کرد، به گونهای که اگر عنصر i با عنصر j مقایسه شود تصمیم گیرنده میزان اهمیت i بر j را مطابق مقادیر کمی شدهای که در شکل (۳-۳) آمده است مشخص مینمایند (قدسی پور، ۱۳۸۵، ۱۳).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ترجیحات (قضاوت شفاهی) مقدار عددی
کاملا مهمتر Extremely Preferred ۹
خیلی مهمتر Very Strongly Preferred ۷
مهمتر Strongly Preferred ۵
کمی مهمتر Moderately Preferred ۳
اهمیت یکسان Equally Preferred ۱

شکل (۳-۳): مقادیر ترجیحات برای مقایسه های زوجی
۳-۵-۳-۲-۱-روش های محاسبه وزن نسبی
همانطور که قبلا بیان شد، در فرایند تحلیل سلسله مراتبی ابتدا عناصر به صورت زوجی مقایسه شده و ماتریس مقایسه زوجی تشکیل میگردد، سپس با بهره گرفتن از این ماتریس وزن نسبی عناصر محاسبه میگردد. به طور کلی، یک ماتریس مقایسه زوجی به صورت زیر نشان داده میشود که در آن aij ترجیح عنصر iام نسبت به عنصر jام است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:16:00 ب.ظ ]