۱- تغییرات واحدهای کاری از قسمتهای اجرایی به گروه های فرآیندی : شرکت هایی که مهندسی مجدّد می کنند ، عملا کاری را که آدام اسمیت سال ها پیش به اجزای کوچک تقسیم کرده بود دوباره به یکدیگر پیوند می دهند . هنگامی که آنان مجدّدا به یکدیگر می پیوندند ، آنان را گروه فرآیندی می نامیم . به عبارت دیگر گروه فرآیندی واحدیست که به طور طبیعی در کنار هم قرار می گیرند تا یک کار کامل یعنی یک فرایند را اجرا کنند . (مطلق ودیگران ،۱۳۹۱:ص۱۱۶)
۲ -تغییرات مشاغل از وظایف ساده به کار چندبعدی : اشخاصی که در گروه های فرآیندی کار می کنند کارشان را با مشاغلی که به آن ها خو گرفته بودند متفاوت می بینند . مهندسی مجدّد کار زاید را حذف می کند . بیشتر کارهای مربوط به بازرسی ،انتظار ، رفع مغایرت ، پیگیری و نظارت یعنی کارهای غیرمولدی که به خاطر مرزهای موجود در سازمان و به منظور جبران ناشی از تقسیم فرایند وجود دارد ، از طریق مهندسی مجدّد حذف می شود ؛ این به معنای آن است که اشخاص وقت بیشتری را صرف کار واقعی می کنند . پس از مهندسی مجدّد کار رضایت بخش تر می شود ، چرا که کارگران از کار خود به احساس بزرگتری دست می یابند و آن احساس تکمیل و پایان انجام کار است . (همان منبع:ص۱۱۶)
۳- تغییرات مربوط به نقش های شخص ، از شخص تحت نظارت به شخص صاحب اختیار : شرکت هایی که مهندسی مجدّد شده اند کارکنانی را که بتوانند از مقررات تبعیت کنند نمی خواهند ، آن ها کسانی را می خواهند که مقررات متعلق به خودشان را به وجود آورند . (همان منبع:ص۱۱۷)
۴- تغییرات مربوط به آمادگی برای کار از آموزش به تحصیلات رسمی : اگر کار در فرایند مهندسی مجدّد شده ایجاب نماید که افراد از مقررات تبعیت نکنند،آن وقت کارکنان نیاز به تحصیلات کافی دارند تا اینکه بتوانند تشخیص دهند کار درست چیست؟ آموزش ، مهارت ها و شایستگی ها را افزایش می دهد و به کارکنان چگونگی یک کار را می آموزد ؛ تحصیلات بصیرت و درک آنان را بالا می برد و چرایی کار را تعلیم می دهد . (همان منبع:ص۱۱۷)
۵- تغییرات معیارهای عملکرد و پرداخت دستمزد از فعّالیت به نتیجه فعّالیت : پرداخت به کارکنان بر اساس سمت یا تجربه در سازمان مغایر با اصول مهندسی مجدّد است ؛ پرداخت می باید با توجّه به نتیجه فعّالیت باشد . (همان منبع:ص۱۱۷)
۶ -تغییرات ملاک ترفیع از عملکرد به توانایی : تصور متعارف این است که اگر فردی شیمیدان خوبی به شمار می رود ، برای شیمیدآن ها مدیر خوبی نیز خواهد بود ؛ اینگونه تصورات اغلب اشتباه از آب درمی آیند و می توانند مدیری نالایق را نصیب شرکت نمایند Yuh-Shy, 2012,p7).)
۷ -تغییرات در مدیران ، از سرپرست به مربی : گروه های فرآیندی که شامل یک یا چند نفر هستند نیازی به رییس ندارند ؛ آنان به مربی نیاز دارند . گروه ها از مربیان خویش خواهان اندرز هستند ؛ مربیان به گروه ها کمک می کنند تا مسائل را حل کنند . (همان منبع:p7)
۸ -تغییرات ساختار سازمانی از سلسله مراتبی به مسطح : در شرکت هایی که مهندسی مجدّد کرده اند
ساختار سازمانی آنچنان موضوع مهمی نیست ؛ کار در اطراف فرآیندها و گروه هایی سازمان می یابد که آنرا
انجام می دهند . کارکنان با هرکسی که نیاز داشته باشند ارتباط برقرار می کنند ؛ کنترل به افرادی واگذار می
شود که فرایند را اجرا می نمایند.(همان منبع:p7)
۲-۴۸ تفاوت مهندسی مجدّد با طراحی مجدّد چیست؟
واژه های طراحی مجدّد(Redesign) و مهندسی مجدّد (Reengineering) گاهی اوقات به جای یکدیگر بکار می روند ؛ اگرچه نتایج موردنظر این دو ظاهرا یکسان به نظر می رسند اما این دو واژه تفاوت زیادی با یکدیگر دارند ؛ فرایند طراحی مجدّد روشی سیستماتیک است که درصدد تسهیل و ساده کردن فرآیندهای فعلی شرکت است در حالیکه مهندسی مجدّد فرآیندهای جدیدی ایجاد می نماید و باعث تغییرات ریشه ای و نوآورانه در شیوه های کسب وکار می گردد . کارشناسان معتقدند که طراحی مجدّد فرایند هنگامی اتفاق افتاده است که تقریبا ده الی بیست درصد جریان کار تغییر یابد و مهندسی مجدّد هنگامی اتفاق افتاده است که هفتاد الی صد درصد فرآیندهای کار تغییر یافته باشند.( Yuh-Shy, 2012,p8)
جدول (۲-۴)تفاوت میان طراحی مجدّد و مهندسی مجدّد(همان منبع:p8)
مهندسی مجدّد فرایند | طراحی مجدّد فرایند |
تغییر ناگهانی و ریشهای | پیشرفتهای تدریجی |
کار بهصورت بنیادی مجدّدا ساختار مییابد | ممکن است شامل اصلاح کار گردد |
قوانین را میشکند | قوانین را اصلاح میکند |
فرایند جدید ایجاد میشود | فرایند فعلی را تسهیل میکند |
عمدتا به تکنولوژی وابسته است | ممکن است به تکنولوژی وابسته باشد |
نوعا مزایای آن زیاد است | نوعا مزایای آن کم است |
درصد ریسک آن بالاست | درصد ریسک آن کم یا متوسط است |
[جمعه 1400-07-23] [ 03:24:00 ق.ظ ]
|