کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



با عنوان «ملاحظات مقدماتی» و دو بخش که عنوان هریک از آنها به ترتیب «قواعد عمومی اجرا و اعمال» و «قواعد اجراشدنی نسبت به گروه­ها و طبقات خاص محکومان» است در نود و پنج قاعده یا ماده تنظیم شده است[۱۴۶]

تقریبا دو دهه پس از آن متن دیگری با عنوان «مقررات ناظر برتضمین اجرای مؤثر مجموعه قواعد و مقررات حداقل درباره طرز رفتار (اصلاحی) با زندانیان» مشتمل بر سیزده ماده همراه با تفسیرهایی در قالب قطعنامه­ای در ۲۵ می ۱۹۸۴ با هدف ارزیابی قلمرو، روش­ها و کیفیت اعمال مقررات حداقل، به تصویب شورای اقتصادی و اجتماعی رسید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بیش از سه دهه پس از تصویب «مجموعه قواعد و مقررات حداقل»، مجمع عمومی براساس توصیه کنگره هشتم (کوبا- ۱۹۹۰) «اصول اساسی» مربوط به اصلاح مجرمان را طی قطعنامه­ای (در یازده بند بوسیله اجلاس تدارکاتی منطقه­ای کنگره هشتم) در تاریخ ۱۴ دسامبر ۱۹۹۰ تصوب کرد. «اصول اساسی» بر رعایت حقوق و مقام اساسی زندانیان، عدم اعمال تبعیض نسبت به آنان و ایجاد فضای مساعد برای بازپذیر شدن آنان در جامعه و خانواده – یعنی اصلاح اجتماعی، فرهنگی، حرفه­ای و برحسب ضرورت، مداوای روانی، جسمانی محکومان تاکید کرده است[۱۴۷].

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

پس از آن در سال ۱۹۸۰ در ششمین کنگره پیشگیری از وقوع جرم و درمان مجرمان سازمان ملل متحد در رابطه با حبس عنوان شد که بحث­های سنتی مبنی بر اصلاح و تربیت بزهکار در زندان درعمل به نتیجه نرسیده و عواملی مثل وضعیت غیرانسانی زندان­ها، درمعرض ارتکاب بزه و خطر تکرار جرم قرار گرفتن پس از تحمل حبس، ایجاد نشدن تغییر در زندگی بزهکار و فقدان فرصت­های مطلوب برای وی پس از پایان مجازات، و انگیزه کاهش ارتکاب جرم، موجب ظهور این اندیشه شد که خارج از زندان برای اصلاح و بازپروری بزهکاران تلاش شود.

مجموعه قواعد توکیو در مورخ ١۴ دسامبر ١٩٩٠ در اجلاس بین­منطقه­ای کنگره هشتم در توکیو مورد بررسی و تصویب قرار گرفت. در قاعده ۲-۸ قواعد به تدابیری اشاره می­ کند که در مرحله صدور حکم می ­تواند مورد استفاده قرار گیرد. «این موارد عبارتند از: الف- ضمانت اجراهای شفاهی مثل نصیحت، سرزنش و اخطار. ب- رها نمودن مشروط (انصراف از صدور حکم محکومیت بصورت مشروط). ج- کیفرهای ناظر بر وضعیت یا موقعیت اجتماعی فرد. د- کیفرهای اقتصادی و مالی از قبیل جریمه و جریمه روزانه. ه- سلب مالکیت. و- جبران خسارت­های قربانی. ز- محکومیت تعلیقی یا مشروط. ح- آزادی مشروط با نظارت قضایی. ط- خدمات عمومی تحت نظر قضایی. ی- اعزام به مراکزی که باید مراحلی را در آن بگذراند. ک- حبس در منزل. ل- هر روش دیگری برای اصلاح در نهادهای غیررسمی. م- ترکیبی از اقدام­های فوق.» برخی از تدابیر مزبور موجب تحدید حقوق یا آزادی مجرم است و برخی دیگر به جبران خسارت­های وارده بر قربانی و جامعه می ­پردازد.

عکس مرتبط با اقتصاد

با وجود همه این تلاش­ها در سطح جهانی و برقراری کنفرانس­ها و همایش­های متعدد و آشکار شدن اثرات سوء مجازات زندان خصوصا در خصوص تکرار جرم «متأسفانه امروزه و در آغاز هزاره سوم میلادی هنوز هم تمایل شدیدی در اغلب کشورهای جهان نسبت به استفاده از کیفر سالب آزادی- آنهم برای مدت­های طولانی­تر و حتی با حداقل­های اجباری- وجود دارد[۱۴۸].» که مواردی از آن در سیستم قضایی کشورمان نیز به چشم می­خورد و متأسفانه به ندرت مشاهده می­ شود که با تصویب هر قانون جزایی جدیدی، مجازات حبس بعنوان مهم­ترین و بیشترین مجازات در آن به منصه بروز و ظهور می­رسد.

فصل دوم: راه های ممکن در رفع اثر زندان در تکرار جرم

همانطور که در مبحث قبلی ملاحظه گردید در قوانین کشورهای مختلف جایگزین­های متفاوتی جهت مجازات زندان پیش ­بینی گردیده و در سطح جهانی نیز اقداماتی صورت گرفته است. با وجود همه این تفاسیر بنظر می­رسد راه­های عملی دیگری نیز وجود داشته باشد که نه تنها در عمل ساده­تر هم باشد بلکه نقش مؤثرتری نیز در رفع اثر زندان از تکرار جرم داشته باشد. در ذیل به این موارد اشاره می­کنیم:

بند۱) توسل به عفو، کیفرزدایی و قضازدایی

عفو پدیده­ای است که پیش از انقلاب نیز در قوانین جزایی وجود داشته است به دو صورت «عفو عمومی» و «عفو خصوصی» تقسیم می­ شود. در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مطابق ماده ۹۶ عفو از اختیارات مقام رهبری است. همین مسأله در ماده ۲۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۷۰ نیز آمده بود. در قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ مطابق ماده ۵۵ عفو از اختیارات پادشاه بوده که با پیشنهاد وزیر عدلیه و تصویب رییس الوزرا در جرائم سیاسی و غیرسیاسی قابل اعمال بوده است. پس از آن در قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۵۲ نیز در فصل دهم مواد مربوط به عفو بیان شده و تقسیم بندی آن به عمومی و خصوصی از اینجا ناشی می­ شود که در مواد ۵۵ و ۵۶ آن آمده است و مجددا از اختیارات پادشاه تلقی می­شده است. آیین­نامه کمیسیون عفو و بخشودگی نیز در ۱۵ ماده در تاریخ ۱۹/۹/۷۳ تصویب شد که شرایط و احکام عفو را بطور مفصل بیان کرده است.

براساس ماده ۹۷ قانون مجازات، عفو عمومی که به موجب قانون در جرایم موجب تعزیر اعطا می­ شود، تعقیب و دادرسی را موقوف می­ کند. درصورت صدور حکم محکومیت، اجرای مجازات متوقف و آثار محکومیت نیز زایل می­ شود لکن تأثیری در پرداخت دیه و جبران خسارت زیان­دیده ندارد. بدون شک عفو مجرمان در چارچوب شرایطی که برای آن مقرر شده است تأثیر بسزایی را در کاهش جمعیت کیفری و بالتبع آن جلوگیری از تکرار جرم خواهد داشت.

پایان نامه

کیفرزدایی بدین معناست که بوسیله وضع قوانین جدید، صفت مجرمانه اعمالی که بموجب قانون سابق جرم شناخته شده­­اند از بین برود مثلا در کشور ما صدور چک بلامحل جرم است و برای آن مجازات حبس از شش ماه تا دو سال پیش ­بینی شده است بنظر می­رسد می­ شود از آن جرم­زدایی کرد. در حال حاضر لایحه قانون جدید چک تغییراتی را در این­خصوص بوجود آورده است. یکی از موارد کیفرزادیی نیز نسخ قانون است که تعقیب و اجرای مجازات را متوقف می­نماید.

قضازدایی نیز عبارت است از بیرون بردن فرایند رسیدگی به دعاوی ناشی از جرم و حل و فصل آنها از طریق مراجع غیرقضایی. این امر می ­تواند به شیوه ­های گوناگونی انجام گیرد مانند بازجویی پلیسی، میانجی­گری و مصالحه.

«فرآیندهای عدالت ترمیمی مانند میانجی­گری کیفری که یکی از شیوه ­های قضازدایی است در بیشتر موارد این قابلیت را دارند که مجرمان را از همان ابتدا از رهگذر یکی از روش­های قضازدایی یا درطول رسیدگی کیفری و پیش از تحمل کیفر، از پیامدهای منفی فرایند برچسب­زنی نجات داده و طی یک فرایند شرمسارسازی باز و یکپارچه­گر به زندگی عادی روزمره برگردانند[۱۴۹]

ناگفته نماند که «در عمل نیز مشخص شده است که این روش­ها تا اندازه­ای از احتمال مجرمیت دوباره یا تکرار جرم کاسته و درصورت تکرار جرم نیز جرم­های ارتکابی افرادی که تحت برنامه ­های میانجی­گری کیفری قرار گرفته سبک­تر و خفیف­ترند. این پیامد بدلیل قابلیت­ها و ابزارهایی است که در این روش­ها وجود دارد ازجمله مسئولیت­ پذیری آگاهانه مجرم، ترمیم شخصیت انسانی وی، شرکت اختیاری افراد همراه با تضمین­های حقوق بزه­ دیده و مجرم، برگرداندن موفقیت­آمیز آنان به صحنه اجتماع به دور از عیب­های برچسب­زنی مجرم، جلوگیری از ورود آسیب­ به سایر اعضای خانواده مجرم و بزه­ دیده، فرونشاندن حس انتقام­جویی در بزه­ دیده و پیشگیری از مجرمیت[۱۵۰]

بند۲) وضع قوانین ساده و صریح

برخی افراد بدلیل عدم آگاهی و درک صحیح از قوانین گرفتار ارتکاب جرم و زندان می­شوند درحالی که اگر قوانین بگونه­ای روشن­تر و قابل­ فهم­تر بیان شوندکلیه افراد با سواد معمولی نیز قادر به فهمیدن معنا و منظور قانونگذار می­شوند. در کشور ما خصوصا در زمینه امور جزایی قوانین پیچیده­ای وجود دارد که درک آن برای هر کسی آسان نیست و نیازمند تفسیر حقوقدانان است. درحالی که اگر مسایل جزایی شفاف­تر باشند ارتکاب جرم نیز در جامعه بطرز فزاینده­ای کاهش می­یابد. مضافا بر اینکه بکارگیری رویه­های مختلف ناشی از تفاسیر متفاوت از قوانین، در بین قضات و شعب دادگاه­ها کاهش یافته و نوعی وحدت ملاک در مراجع قضایی حاکم می­ شود. بعنوان مثال در یک بررسی تحقیقاتی آمده است «نظام کیفری ایران هنوز در ارائه الگوی مناسب و فراگیر برای جرم­های گذشت­پذیر و گذشت­ناپذیر که تا اندازه­ای بسیار می ­تواند از بکارگیری مجازات زندان جلوگیری کند ناتوان جلوه می­ کند قانونگذار تا پیش از تصویب ماده ۷۲۷ قانون مجازات اسلامی در سال ۱۳۷۵ در این زمینه بطور صریح تعیین تکلیف نکرده بود به همین دلیل دادگاه­ها رویه­های مختلفی را درمورد مصداق­های جرم­های گذشت­پذیر و گذشت­ناپذیر اتخاذ کرده بودند. هرچند با تصویب این ماده تا اندازه بسیاری به اختلاف­ها و سردرگمی­ها در این زمینه پایان داده شده است روشن نیست که قانونگذار در تصویب این ماده از چه منطق و معیاری پیروی کرده است[۱۵۱]؟»

بند۳) کدبندی قوانین

این روش علاوه بر اینکه دسترسی مردم به قوانین موجود را سهل­تر می­ کند و اصل قانونی بودن جرایم و مجازات­ها را به شکل مطلوب­تری متبلور می­سازد دسترسی قضات و وکلا را نیز به قوانین حاکم آسان­تر می­نماید. «تدوین و گردآوری قوانین حاکم در مجموعه­های مشخص و کدبندی آنها و حذف تمامی قوانین مغایر و زاید یکی از ضروریات پیش روی دستگاه قضایی و از پایه­ های تدوین و اعمال یک سیاست جنایی موفق می­­باشد. در ایران از بدو قانونگذاری تا اوایل سال ۸۵ بیش از یازده هزار عنوان قانونی به تصویب مجالس مختلف رسیده است[۱۵۲]

جمله معروفی هست که می گوید: «پیشرفت حقیقی یک ملت در افزودن به قوانین سابق نیست بلکه در حذف مقدار زیادی از آنهاست.»

بند ۴) تخصیص اعتبارات و امکانات مادی لازم

مسلما هر تغییر چشمگیری نیازمند پشتوانه مالی است در خصوص کاهش اثر زندان در تکرار جرم نیز باید با صرف مبالغ مادی لازم چه در خصوص ساخت و تجهیز زندان­ها و چه استخدام نیروهای متخصص و کارآمد، در پیشبرد اهداف زندان که همان تنبه و بازپروری مجرمان است گام برداریم.

در واقع با صرف هزینه­ های اولیه جهت مطلوب ساختن فضای زندان­ها از نظر مادی و معنوی و بکارگیری نیروهای باکفایت از هزینه­ های بیشتری که ارتکاب جرم بر دوش جامعه و دولت بار می­ کند جلوگیری می­نماییم.

بند ۵) توجه به اشتغال زندانیان

همانگونه که قبلا بحث شد رابطه میان بیکاری و ارتکاب جرم بسیار معنادار است و توجه به اشتغال زندانیان چه در طول دوره حبس و چه پس از آن نقش بسیار مهمی را در جلوگیری از سوق یافتن آنان به سمت ارتکاب مجدد جرم ایفا می­ کند.

متأسفانه تاکنون در این زمینه اقدامی صورت نگرفته و آیین­نامه سازمان زندان­ها نیز در این خصوص ساکت است. درحالی که «توجه جدی به امر اشتغال بویژه با محوریت حرفه­آموزی در گروه سنی نوجوان و جوان و اجباری نمودن اشتغال در زندانیان بزرگسال ضروری است. بیکاری زندانی علاوه بر افزایش تخلفات و جرایم داخل زندان، مشکلات مالی را نیز به خانواده تحمیل می­ کند که زمینه طلاق و گرایش به جرم در خانواده زندانی می­ شود. بنابراین توصیه می­ شود امر اشتغال سرلوحه امور در زندان­ها قرار گیرد[۱۵۳]

بند ۶) بکارگیری زندانیان برحسب تخصص و مهارت آنان: بکارگیری زندانیان برحسب تخصص و مهارت آنان در کارها و پروژه­ های ملی و یا درصورت لزوم دادن آموزش­های لازم به آنان در جهت هدف مزبور و یا حتی استفاده از دانش و مهارت آنان در داخل زندان یکی دیگر از راهکارهای ممکن است. استفاده از نیروی کار زندانیان افزون برتاثیرهای تربیتی و توان­بخشی آن برای زندانیان، هزینه­ های مادی زندان­ها و ارتقای سطح توان اقتصادی زندانی و خانواده وی را نیز کاهش می­دهد. از طرفی جلوگیری از ورود محکومان به جزای نقدی به زندان و معرفی آنان به مراکز اشتغال زندان­ها یا گاهی بخش خصوصی این امکان را فراهم می­آورد تا زندانیان با ارائه کار خود بتوانند جریمه خود را پرداخت کنند.

بند ۷) آشنا ساختن خانواده زندانی با شرایط جدید وی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-12-17] [ 05:15:00 ب.ظ ]




۳-۶٫ آزمایشات حساسیت داروئی در مایکوباکتریوم­ها
بر طبق استاندارد­های CDC بر روی کشت­های LJ حاوی کلونی­هایM. tuberculosis تست حساسیت دارویی نسبت به آنتی­بیوتیک ریفامپین µg/ml40، ایزونیازید µg/ml2/0، استرپتومایسین ۱۰µg/ml، اتامبوتول µg/ml2، کاناماسین µg/ml20 و اتیونامید µg/ml20 به روش تناسبی (proportional) انجام ­گرفت . (Farnia P. et al., 2004)
سوسپانسیونی از باکتری مطابق ۱ مک فارلند مورد مطالعه بر روی محیط کشت LJ که داروهای مورد نیاز با غلظت­های معین به آن افزوده شده بود تلقیح داده ­شد و نتایج آزمایش ۲۸ روز بعد از تلقیح قرائت گردید. تعداد کلونی­ها در سطح محیط حاوی دارو، تعداد باسیل­های مقاوم به آن را مشخص کرد. نسبت تعداد باسیل­ها مقاوم به هر دارو به تعداد باسیل­های زنده در ماده تلقیح شده اگر از حدی که نسبت بحرانی برای مقاومت نامیده می­ شود کمتر باشد، باسیل نسبت به آن دارو حساس و اگر معادل آن حد یا بیشتر باشد سویه مقاوم تلقی می­ شود.
۳-۶۱٫ تهیه محلول استاندارد مک فارلند
استاندارد مک فارلند تعدا باکتری­ ها در ۱cc سوسپانسیون را نشان می­دهد. یک مک فارلند ۳×۱۰۸ باکتری دارد. از خصوصیات مهم استاندارد مک فارلند این است که در هر آزمایشگاه بدون در اختیار داشتن وسیله خاصی و فقط با بهره گرفتن از مک فارلند می­توان مقدار باکتری را ارزیابی کرد. برای تهیه این محلول ۹۹۰ ml اسید سولفوریک ۱% به ۱۰ ml کلرید باریم ۱% اضافه ­گردید. ۶-۴ میلی­لیتر از محلول استاندارد تهیه شده در لوله­های در پیچ دار هم اندازه ریخته و درب لوله­ها محکم بسته شد و در تاریکی و در دمای اتاق نگه­داری ­گردید.
۳-۶-۲٫ تهیه سوسپانسیون باکتری
ابتدا ۱۰-۸ کلونی از باکتری­ ها برداشته ­شد و به شیشه­های کوچک در پیچ دار حاوی ۲ میلی لیتر سرم فیزیولوژی یا آب مقطر استریل اضافه ­گردید. ۱۰-۸ عدد گویچه شیشه ­ای (pearls) به ظرف­ها اضافه ­شد و به مدت ۵-۴ دقیقه با بهره گرفتن از شیکر، سوسپانسیون­ها یکنواخت ­گشتند. سپس به کمک سمپلر از روی سوسپانسیون­ها برداشته و به لوله حاوی ۱cc آب مقطر تا حدی اضافه گردید تا کدورت آن به یک مک فارلند ­رسید. از سوسپانسیون حاضر رقت­های،و تهیه ­گردید. ۲۰۰µlit به هر یک از محیط­های حاوی آنتی بیوتیک­ها و محیط شاهد فاقد آنتی­بیوتیک اضافه گردید. پس از افزودن سوسپانسیون لوله­ها به آرامی تکان داده شد بطوریکه سوسپانسیون با تمام محیط تماس داشته پیدا ­کرد.

3-7. کشت سویه­های انتخابی در محیط میدل بروک ۷H9
این محیط یکی از محیط­های مایع و اختصاصی برای رشد خالص جهت کشت مایکوباکتریوم­ها بخصوص باکتریM. tuberculosis می­باشد.
۳-۷-۱٫ مواد مورد نیاز

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.
  • پودر محیط ۷H9، گلیسرین و یا پلی سوربات۸۰ و ADC[70] (آدنوزین دئوکسی کاتالاز)

۳-۷-۱-۱٫ آماده ­سازی محیط

  • ۳۵/۲ گرم از پودر محیط ۷H9 در ۴۵۰ میلی­لیتر آب مقطر حل ­گردید.
  • ۲ میلی­لیتر گلیسرین به آن اضافه ­شد (یا به جای آن از polysorbate 80 ) و به مدت ۱۰ دقیقه در دمای ۱۲۱ درجه سانتیگراد اتوکلاو گردید.
  • پس از سرد شدن تا دمای ۴۵ درجه سانتی ­گراد، با یک ویال (۵۰۰ میلی­لیتر) از محیط غنی شده میدل بروک ADC (آدنوزین دئوکسی کربونات) به خوبی مخلوط ­گردید.
  • برای بررسی آلودگی محیط به مدت یک روز در انکوباتور قرار ­گرفت، سپس در یخچال نگهداری شد .(Middlebrool and Cohn., 1958)

پودر محیط ۷H9 حاوی مواد و مقادیر زیر برای ۹۰۰ میلی­لیتر از آب مقطر، به قرار زیر است:

  • آمونیوم سولفات ۵/۰ گرم
  • ال-گلوتامیک اسید ۵/۰ گرم
  • سیترات سدیم ۱ /۰ گرم
  • پیرودوکسین ۱ گرم
  • بیوتین ۵/۰ گرم
  • دی سدیوم فسفات ۵/۲ گرم
  • فسفات پتاسیم ۱ گرم
  • سیترات آمونیوم ۰۴/۰ گرم
  • سولفات منیزیم ۰۵/۰ گرم
  • کلرید کلسیم ۵/۰ گرم
  • سولفات روی ۱ گرم
  • سولفات مس ۱ گرم

ADC حاوی مواد و مقادیر زیر برای ۱ لیتر می­باشد:

  • کلرید سدیم ۵/۸ گرم
  • دکستروز ۲۰ گرم
  • کاتالاز ۰۳/۰ گرم
  • آلبومین بووین ۵۰ گرم

۳-۷-۱-۲٫ انتحاب سویه­ها و کشت
برای کشت در این محیط، سویه­های رشد یافته در محیط LJ بنحوی انتخاب شدند کهM. tuberculosis حساس دارای تست­های نیاسین و TCH، فعالیت کاتالازی ۲۲و ۶۸ درجه مثبت و حساس به تمامی آنتی­بیوتیک­ها بوده ­اند و سویه­هایی M. bovis دارای تست نیاسین منفی، فعالیت کاتالازی ۲۲ درجه مثبت، فعالیت کاتالازی ۶۸ درجه منفی، TCH حساس و حساس به تمامی آنتی بیوتیک­ها بوده ­اند.

  • برای هر سویه ۵۰ میلی­لیتر از محیط ۷H9 را در ارلن ریخته و مقدار اندکی از کلونی­های کشت LJ به محیط مایع اضافه ­گردید.
  • کشت­ها به مدت ۲ هفته در انکوباتور شیکردار قرار گرفت.
  • بعد از آن ۵۰ میلی­لیتر دیگر از محیط ۷H9 به آنها اضافه کرده و دوباره به مدت ۴ هفته در انکوباتور شیکردار قرار گرفت.

۳-۸٫ جمع­آوری سویه­ها میکروبی، استخراج و خالص­سازی پروتئین
به منظور تائید رشد کشت­ها، از روش رنگ­آمیزی ذیل-نلسون استفاده ­گردید و کشت­ها یک ساعت با rpm 3000 و دمای ۳ درجه سانتی ­گراد سانتریفیوژ ­شد، سپس محلول رویی را به منظور بررسی پروتئین­های ترشحی و رسوب حاصله که حاوی کلنی­های باکتری بوده مورد ارزیابی قرار ­گرفت.
۳-۸-۱٫ استخراج پروتئین­های غشایی
۳-۸-۱-۱٫ مواد مورد نیازstrong>

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:14:00 ب.ظ ]




سبکهای یادگیری را میتوان یکی از مهمترین سازه های علم روان شناسی تربیتی محسوب کرد. همواره متخصصان و مربیان به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر این سازه هستند تا از این طریق بتوانند بازدهی یادگیری انسان را در محیط های آموزشی به حداکثر برسانند (محمدزاده، شهنی ییلاق و مهرابی زاده، ۱۳۸۸). سبک یادگیری را نیز می توان مؤلفهای نسبتاً پایدار از نحوه دریافت و تعامل فراگیر با محیط یادگیری توصیف کرد (کسیدی[۷]، ۲۰۰۴). دمبو سبک های یادگیری را به مثابه تفاوتهای فردی می داند که یادگیری در موقعیت کلاس درس را تحت تأثیر قرار می دهد (دمبو[۸]، ۱۹۹۴).
دیوید کلب[۹] (۱۹۸۴) یکی از نظریه پردازان حوزه آموزش، یک مدل را در رابطه با سبکهای یادگیری ارائه نمود که شامل این مراحل می باشد: تجربه واقعی یا ملموس، مشاهده بازتابی یا نگاه کردن، مفهوم سازی انتزاعی (تفکر)، تجربه نمودن (عمل) (رشیدی، صفاری، سنایی نسب، پاکپور و خواجه آزاد، ۱۳۹۱). کلب (۱۹۴۸) معتقد است شناخت سبک یادگیری یکی از مؤلفه های اصلی برای بهبود فرایند یادگیری محسوب میشود.
یکی از متغیرهایی که به نظر می رسد با سبک های یادگیری مرتبط می باشد، هوش هیجانی است. هوش هیجانی جدیدترین مفهوم در زمینه تحول ارتباط میان تفکر و هیجان است. این اصطلاح اولین بار از سوی سالوی و مایر پیشنهاد شد. هوش هیجانی عبارت است از ظرفیت ادراک، ابراز، شناخت، کاربرد و اداره هیجان های خود و دیگران (مایر[۱۰]و سالوی[۱۱]، ۱۹۹۷، به نقل از اصغرنژاد، ۱۳۸۶). مسلم آن است که از آغاز مطالعه هوش غالباً بر جنبه های شناختی آن نظیر حافظه و حل مسأله تأکید شده است، در حالی که ابعاد غیر شناختی یعنی توانایی های عاطفی و کرداری نیز نه تنها پذیرفتنی هستند بلکه ضروری هم می باشند (چرنیس[۱۲]، ۲۰۰۰، به نقل از اصغرنژاد، ۱۳۸۶). امروزه پژوهشگران با توسل به تئوری هوش هیجانی و اجتماعی در صدد تبیین موفقیتهای تحصیلی هستند (مایر و سالوی، ۱۹۹۷، به نقل از اصغرنژاد، ۱۳۸۶). پتریدز[۱۳]، فریدریکسون[۱۴] و فوررنام[۱۵] (۲۰۰۴) در پژوهشی با عنوان نقش هوش هیجانی در عملکرد تحصیلی دریافتند که هوش هیجانی رابطه میان توانایی شناختی و عملکرد تحصیلی را تعدیل می کند.
انگیزه پیشرفت نیز یکی از متغیرهایی است که به نظر می رسد با سبک های یادگیری مرتبط می باشد. انگیزه پیشرفت به عنوان متغیر شخصیتی برای توصیف تفاوتهای فردی در موقعیتهای کاری زیادی نظیر مدرسه، ورزش و دنیای کار مورد استفاده قرار گرفته است (کانفر[۱۶]، ۱۹۹۰، به نقل از شکرکن و محب، ۱۳۸۸). علاوه بر این، پژوهشگران از این متغیر برای توصیف رفتار انگیزشی استفاده می کنند. انگیزه پیشرفت عبارت است از سائقی برای پیشی گرفتن بر دیگران، دستیابی به پیشرفت با توجه به ملاکهای مشخص و تلاش جهت کسب موفقیت (روبینز، ۱۹۹۴، به نقل از شکرکن و محب، ۱۳۸۸).
نخستین شکل بندی از انگیزه پیشرفت توسط هنری موری[۱۷] صورت گرفت. به اعتقاد موری انگیزه پیشرفت به مفهوم غلبه بر موانع و مبارزه با آن چه که به دشوار بودن شهرت دارد، مورد استفاده قرار می گیرد. هنری موری (شولتز[۱۸]، ۲۰۰۵، ترجمهی سید محمدی، ۱۳۸۵) در توصیف نیازهای روان زاد، پیشرفت را به نتیجه رساندن کاری دشوار، غلبه کردن، دست کاری کردن یا سازمان دادن اشیاء مادی، انسانها یا عقاید، چیره شدن بر موانع و دست یافتن به معیاری عالی تعریف می کند. برای نیل به یادگیری موفقیت آمیز و مؤثر، معلمان به شاگردان برانگیخته، علاقهمند و تلاش گر نیاز دارند و خواهان چنین متعلمانی هستند. به سخن دیگر یادگیرندگانی که در فعالیتهای یادگیری و دستیابی به اهداف پرورشی، خودانگیخته و خودراهبر باشند و برای به فعالیت واداشتن آن ها نیاز کمتری به مشوق ها و محرک های بیرونی و چالش معلمان وجود داشته باشد. از طرف دیگر، بی علاقه گی یا پایین و بودن انگیزش دانش آموزان اغلب بر معلمان تأثیرات نامطلوب می گذارد. در واقع کمبود انگیزش موجب تحلیل منابع و پتانسیلها و کاهش بهره وری فرایند تدریس و یادگیری می گردد. با توجه به این امر محقق بر آن شد تا به پژوهش در این زمینه بپردازد که آیا سبک های مختلف یادگیری در دانشجویان از لحاظ متغیرهای انگیزه پیشرفت و هوش هیجانی با هو تفاوت دارند؟ بپردازد.
اهمیت و ضرورت موضوع
پژوهش در مورد سبکهای یادگیری، سبکهای شناختی[۱۹] و سبکهای تفکر از مطالعات مربوط به ابعاد روانشناختی، اجتماعی و فیزیولوژیک فرایند آموزش سرچشمه گرفته است. شناخت و درک مدلهای مرتبط با سبکهای تفکر و یادگیری در واقع یکی از پیشرفتهای اساسی روانشناسی تربیتی در قرن بیستم است. باتلر[۲۰] (۱۹۸۸، به نقل از دارموند[۲۱] و استودارد[۲۲]، ۱۹۹۲) در مورد اهمیت سبکهای یادگیری در امر آموزش بیان میدارد که آگاهی معلمان از نحوه یادگیری دانشجویان و شناسایی سبکهای یادگیری ترجیحی و نقاط ضعف و قوت آنها باعث هدایت برنامه آموزشی در جهت ارائه آموزش متناسب و هماهنگ با ویژگیهای یادگیرندگان شده که نهایتاً افزایش عملکرد تحصیلی را در بر خواهد داشت. آگاهی از سبک یادگیری میتواند مربیان را در جهت برآورده کردن نیازهای یادگیری آموزش گیرنده افزایش داده و امکان استفاده از راهبردهای آموزشی بهتر را فراهم کرد. در نتیجه از منابع موجود، توانمندی های دانش آموز، ظرفیتهای موجود آموزشی و زمان استفاده بهتری می شود و تجارب آموزشی پربازده و لذت بخشی را خلق می نماید (رشیدی و همکاران،۱۳۹۱).

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

هوش هیجانی یکی از ابعاد یا توانایی های شناخته شده انسان است. گلمن[۲۳] (۱۹۹۵)، معتقد است که هوش هیجانی جنبهی دیگری از هوش است که در دستیابی افراد به موفقیت در ابعاد مختلف زندگی، بیشتر از هوش شناختی ایفای نقش می کند. کاربرد هیجانها در تعلیم و تربیت امری اجتناب ناپذیر است؛ زیرا در قرن بیستم و کم علاوه بر توجه به رشد شناختی و پیشرفت تحصیلی، میبایست به رشد هیجانی دانش آموزان و دانشجویان توجه نموده و آنها را برای همکاری و مشارکت در کار، تصمیمگیریهای مسئولانه، مقاومت در برابر فشار گروه همسالان و نفوذ وسایل ارتباط جمعی آماده نمود (خسروجردی و خانزاده، ۱۳۸۶).
با توجه به اینکه انگیزه پیشرفت، زمینه پیشرفت تحصیلی دانشجویان را فراهم می کند و میتوان پیشرفت تحصیلی را از جمله تجلیات قابل اندازه گیری انگیزه پیشرفت تلقی کرد، در نتیجه این انگیزه یک انگیزه اجتماعی با اهمیت می باشد. از طرفی دیده می شود که علم روان شناسی شاخه های تخصصی فراوانی دارد که یکی از مهم ترین آنها یادگیری است. افراد دارای انگیزش پیشرفت سطح بالا برای حل مشکلات و رسیدن به موفقیت بسیار کوشا هستند، حتی پس از آنکه در انجام کاری شکست خوردند، از آن دست نمی کشند و تا رسیدن به موفقیت به کوشش ادامه می دهند. دانشجویان دارای انگیزش پیشرفت سطح بالا همواره می خواهند موفق بشوند و آن را انتظار می کشند. وقتی شکست می خورند کوششهای خود را دو برابر می کنند و به فعالیت ادامه می دهند تا موفق بشوند (اسلاوین، ۲۰۰۶). بر اساس یافته های این پژوهش میتوان در جهت پیشرفت تحصیلی دانشجویان برنامه ریزی نموده و شیوه های آموزشی مناسبی را بر اساس سبک یادگیری دانش آموزان ایجاد نمود تا انگیزه پیشرفت در دانشجویان افزایش یابد و به هیجان های آنها نیز توجه گردد.
اهداف پژوهش
هدف کلی
مقایسه دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت.
اهداف جزئی

تصویر توضیحی برای هوش هیجانی

  1. مقایسه دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی.
  2. مقایسه دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ انگیزه پیشرفت.

فرضیه های پژوهش

  1. بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت تفاوت معنیداری وجود دارد.

۱-۱- بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ انگیزه پیشرفت تفاوت معنیداری وجود دارد.
۲-۱- بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی تفاوت معنیداری وجود دارد.
۱-۲-۱- بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ مؤلفه ابراز هیجانی تفاوت وجود دارد.
۲-۲-۱- بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ مؤلفه تنظیم هیجانی تفاوت وجود دارد.
۳-۲-۱- بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ مؤلفه بهره برداری هیجانی تفاوت وجود دارد.
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
سبک یادگیری
تعریف مفهومی سبک یادگیری
سبک یادگیری عبارتست از ترکیب روش های شناختی، عاطفی و فیزیولوژیک که به وسیله آنها افراد به بازیابی، سازماندهی، پردازش و یادآوری اطلاعات می پردازند (رشیدی و همکاران، ۱۳۹۱). از دیدگاه کلب (۱۹۸۵)، سبک های یادگیری به روش هایی اشاره دارند که در آنها مفاهیم، قوانین و اصول را به گونه ای سازماندهی می کنند که آنان را در برخورد با موقعیت جدید هدایت می کند. اصطلاح سبک یادگیری به باورها، رجحان ها و رفتارهایی که افراد با بهره گرفتن از آنها به یادگیری خود در یک موقعیت کمک می کنند نیز گفته می شود. چهار نوع سبک یادگیری وجود دارد که عبارت اند از : ۱) سبک یادگیری واگرا، ۲) سبک یادگیری همگرا، ۳) سبک یادگیری انطباق یابنده و ۴) سبک یادگیری جذب کننده (هوهن[۲۴]، ۱۹۹۵، به نقل از محمدزاده ادملایی، ۱۳۸۴)
تعریف مفهومی سبک یادگیری همگرا
سبک یادگیری همگرا از ترکیب دو شیوه ی یادگیری مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال به دست می آید. از آن جهت به افرادی که دارای این سبک یادگیری هستند همگرا می گویند که وقتی با مسئله ای روبرو می شوند به سرعت برای یافتن راه حل درست می کوشند یا کوشش های خود را بر آن راه حل واحد بر آن راه حل واحد متمرکز می کنند (سیف، ۱۳۸۹).
تعریف مفهومی سبک یادگیری واگرا
سبک یادگیری واگرا از ترکیب دو شیوه ی یادگیری، شامل تجربه ی عینی و مشاهده ی تأملی حاصل می شود. افراد دارای این سبک یادگیری موقعیت های عینی را از زوایای مختلف می بینند. رویکرد آنها نسبت به موقعیت ها، مشاهده کردن تا عمل کردن است. از آنجا که این افراد قادر به تولید اندیشه های گوناگون هستند، سبک آها را واگرا می گویند (سیف، ۱۳۸۹).
تعریف مفهومی سبک یادگیری جذب کننده
سبک یادگیری جذب کننده از ترکیب دو شیوه ی یادگیری مفهوم سازی انتزاعی و مشاهده ی تأملی به دست می آید. افراد دارای این سبک یادگیری در کسب و درک اطلاعات گسترده و تبدیل آن به صورت خلاصه، دقیق و منطقی توانا هستند (دمیرباس[۲۵] و دمیرکان[۲۶]، ۲۰۰۷). علت نامیدن این سبک یادگیری به جذب کننده آن است که افراد دارای این سبک قادر به دریافت داده های گوناگون و سازمان دادن به آنها می باشند (سیف، ۱۳۸۹).
تعریف مفهومی سبک یادگیری انطباق یابنده
سبک یادگیری انطباق یابنده از ترکیب دو شیوه ی یادگیری تجربه ی عینی آزمایشگری فعال به دست می آید (کلب و کلب، a2005). افراد دارای این سبک از تجارب دست اول می آموزند و از اجرای نقشه و درگیرشدن با اعمال چالش انگیز لذت می برند. این افراد بیش از آن که به تحلیل منطقی بپردازند، امور محسوس را ترجیح می دهند. علت نامیدن این سبک به انطباق یابنده این است که افراد دارای این سبک در انطباق یافتن با موقعیت های جدید توانا هستند (سیف، ۱۳۸۹)
تعریف عملیاتی سبک یادگیری
منظور از سبک یادگیری در این پژوهش منظور از سبک های یادگیری، مقادیر کمی و پیوسته ای است که افراد از پرسش نامه ی سبک های یادگیری کلب (۱۹۸۵) با توجه به شیوهی یادگیری خود به دست می آورند.
تعریف عملیاتی سبک یادگیری همگرا
در این پژوهش منظور از سبک یادگیری همگرا، مقادیر کمی و پیوسته ای است که افراد از پاسخدهی به خرده مقیاس همگرا در پرسشنامه ی سبک های یادگیری کلب (۱۹۸۵) کسب می کند.
تعریف عملیاتی سبک یادگیری واگرا
در این پژوهش منظور از سبک یادگیری واگرا، مقادیر کمی و پیوسته ای است که افراد از پاسخدهی به خرده مقیاس سبک واگرا در پرسشنامه ی سبک های یادگیری کلب (۱۹۸۵) کسب می کند.
تعریف عملیاتی سبک یادگیری جذب کننده
در این پژوهش منظور از سبک یادگیری جذب کننده، مقادیر کمی و پیوسته ای است که افراد از پاسخدهی به خرده مقیاس سبک جذب کننده در پرسشنامه سبک های یادگیری کلب (۱۹۸۵) کسب می کند.
تعریف عملیاتی سبک یادگیری انطباق یابنده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:14:00 ب.ظ ]




 

  • برنامهریزان شهری از روشها و ابزارهای تخصصی گوناگونی در تحلیل و استنتاج استفاده میکنند.
  • نتایج اغلب فعالیتهای برنامه ریزی شهری پس از ۵ تا ۲۰سال بعد مشخص میشود و بنابراین بازنگری و اصلاح در فعالیتها دشوار است.

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

یکی از خصلتهای مهم برنامه ریزی شهری و منطقهای، آمیختگی آن با دو مقولهی فضایی و غیرفضایی است. از یک طرف، برنامه ریزی شهری، با نیازها، خواستها، ارزشها و سلیقههای مردم سروکار دارد، و از طرف دیگر، باید این خواستها را به صورت فضایی تعیین کند و راه های تأمین آنها را در فضا نشان میدهد. با توجه به پیچیدگی مفهوم فضا و تقسیم آن به انواع فضاهای کالبدی، ادارکی، اجتماعی و نمادین، میتوان دریافت که برنامه ریزی شهری بسیار دشوارتر و پیچیدهتر از سایر عرصه های برنامه ریزی است. درواقع برنامه ریزی شهری، به دلیل ابعاد کالبدی، اجتماعی و مدیریتی ضرورتاً چند بعدی و چند منظوره است. (مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۶۳)
۶-۱-۲-۲ موانع و مشکلات مدیریت شهری
به نظر پیتر هال مشکلات برنامه ریزی شهری به دو منشأ اصلی زیر برمیگردد: اولاً اطلاعات مورد نیاز در برنامه ریزی شهری و تخصصهای مورد نیاز آن بیشتر از سایر فعالیتهای برنامه ریزی است و تقریباً عرصه تمام تجارب انسانی را در بر میگیرد. ثانیاً موضوع مشکلتر در برنامه ریزی شهری، تعیین اهداف و انتخاب گزینه مناسب در میان انبوه گزینهای مختلف است که با تنوع نظرات و تمایلات گروه های متعدد، ارتباط و درگیری دارد. (مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۶۳)
با توجه به این ویژگیها، میتوان دریافت که «برنامه ریزی شهری» یک رشته علمی در معنای متعارف «علم» (Science) نیست، بلکه یک دانش میان رشتهای (Interdisciplinary Knowledge)است که به جای قوانین قطعی و ثابت با گرایشها و متغیرهای اجتماعی و احتمال پذیر سروکار دارد. توجه به این حقیقت مهم نشان میدهد که نحوه کاربرد برنامه ریزی شهری با نحوهی کاربرد علوم مهندسی یا علوم طبیعی تفاوت اساسی دارد، چرا که در این رشته از دانش، از انواع نظریهای علمی مربوط به علوم طبیعی، علوم اجتماعی و علوم مهندسی استفاده میشود، از این جهت نظریهپردازی در برنامه ریزی شهری و استفاده از نظریههای مربوط به آن با محدودیتها و ویژگیهایی روبرو است که عدم توجه به ماهیت و نقش آنها به ناکامی برنامه ریزی میانجامد.
این وضعیت نشان میدهد که استفاده درست از دانش برنامه ریزی شهری، در عمل بسیار پیچیده و دشوار است و به نوعی جامعنگری، نسبیتگرایی و نگرش میان رشتهای (به عنوان یک تخصص ویژه و فرا رشتهای) نیاز دارد. از طرف دیگر، برنامه ریزی شهری، به دلایل دخالت مستقیم در منافع و مصالح گروه های مختلف اجتماعی و اقتصادی، به شدت با نیروهای اقتصادی، به شدت با نیروهای اقتصادی و سیاسی درگیر است و از این نظر تحت تأثیر گرایشهای سیاسی و اقتصادی و نهادهای وابسته به آنها قراردارد و در عمل نمیتواند نقشی بیطرف صرفاً علمی ایفا کند. (همان، ص ۶۴)
۷-۱-۲-۲ ناکارآمدی رویکردهای سنتی برنامه ریزی
کاستیهای مشاهده شده در برنامه ریزیهای مرسوم را، چه به وسیلهی ناظران بر رهیافتهای سنتی و چه ناظران بر رهیافتهای تکامل یافتهی برنامه ریزی، میتوان به صورت فشرده این گونه بیان کرد:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

    1. درک برنامهریزان از فرایند توسعه و تغییر شهری از نظر سیاسی، ساده انگارانه است.
    2. راهحلهای فنی موجود در برنامهها، بازتاب دیدگاه های محافظه کارانهی مدیران به شهر است.
    3. کوشش برنامهریزان درجهت ترویج منافع عمومی بیشتر درجهت برآوردن نیازهای نخبگان سیاسی و اقتصادی بوده است.

عکس مرتبط با اقتصاد

  1. هماهنگی جامع و دموکراتیک ادعا شدهی برنامهریزان از نظر سازمانی و سیاسی ناممکن است.
  2. باوجود سالها تجربه در برنامه ریزی و باوحود دستاوردهای مثبت، از یکسو، “کاربست برنامه ریزی” (حتی در کشورهی بشتر توسعهیافته) به تهیهی” برنامههای شهری” محدود شدهاست و از سوی دیگر با کوشش در پرهیز از جدالهای سیاسی، همواره میل به سمت امور عادی اداری و تدوین مقررات محافظه کارانه و غیرمنعطف وجود داشته است.
  3. پیچیدگی فرایند برنامه ریزی در چند هدفه بودن و وجود سازمانهایی با ربط دوسویه است که درجهت خلاف مدیریت هماهنگ سیستم و دستیابی کامل به همراهی عمل میکند.
  4. تغییر نقش برنامهریز، از “از تولید کنندهی برنامهها” به ” مدیر تغییرات”. چنین شرطی به معنای به کارگیری اصول و فرآیندهای پایهی مدیریت در برنامه ریزی شهری، و یا به بیان دیگر پیمودن مراحل زیر در فرایند تصمیمگیری، است:
  • برنامه ریزی: بنیان نهادن اهداف کلان و خرد تصمیمگیری در مورد راه های دستیابی به این اهداف.
  • سازماندهی: تأمین منابع (انسانی و جز آن) مورد نیاز برای دستیابی به اهداف برنامه.
  • تصمیمات راهبردی: تعیین کنندهی رابطه بین پدیدهی مورد برنامه ریزی و محیط آن.
  • تصمیمات سازمانی: تعیین کننده ساختار سازمانی، حقوقی و جز آن، که برای مدیریت تغییر لازم است.
  • تصمیمات عملیاتی: تعیین کنندهی راهحلهای دقیق و قطعی اجرای برنامه.
  • قائل شدن تفاوت بین تصمیمات عملیاتی در درون چارچوب سلسله مراتبی تصمیمگیری.

(دانشپور، ۱۳۸۲، ص ۱۷)
۸-۱-۲-۲ مدیریت شهری امروز در جهان
در نیمه دوم قرن بیستم، به دنبال تغییرات عمیق سیاسی و اجتماعی و فکری که در غرب به وقوع پیوسته است مبانی دانش برنامه ریزی و مدیریت اجتماعی، به کلی دستخوش تحویل شده است، به ویژه برنامه ریزی و طراحی شهری، هم از جهت عملی با دیدگاه ها و گرایشهای نوینی روبهرو شده که بدون شناخت آنها نمیتوان جایگاه و نقش برنامه ریزی شهری را در حال و آینده به درستی دریافت.
شاید مهمترین مشخصه قرن بیستم، توسعه سریع شهرنشینی و پیدایش انواع و اشکال سکونتگاه های شهری مثل «شهرک»، «کلان شهر»، «مجموعه شهری» و «منظومه شهری» است که نه تنها سیمای شهر و حتی سیمای کره زمین را تغییر داده، بلکه تغییرات عمیقی در شیوه زندگی و در افکار و عواطف انسان معاصر ایجاد کرده است. از دیدگاه جامعهشناختی، شهری شدن در قرن بیستم یک فرایند جهانی است که نه تنها جهان صنعتی، بلکه جهان سوم نیز، به گونهای فزاینده به آن کشانده میشود. (مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۴)
اما از دیدگاه بررسی و ارزیابی تحولات شهرسازی در قرن بیستم، میتوان گفت که میان نیمهاول قرن بیستم (تا حدود دهه ۱۹۶۰) و نیمه دوم آن، تفاوتهای بنیادی و بارزی وجود دارد که بدون توجه به آنها نمیتوان به علل و محتوای تحول الگوهای برنامه ریزی و طراحی شهری دست یافت. اگر در نیمه اول قرن بیستم، شهرنشینی و شهرسازی در زیر سایه دو جنگ جهان سوز، کشمکش جهان دوقطبی، و اقتدارگرایی و رقابت جویی دولتهای بزرگ رو به توسعه نهاد. در نیمه دوم این قرن با شرایط و گرایشهای نوین مثل توسعه پایدار، همکاری بین المللی، جامعه مدنی، دولت حداقل مانند اینها رو به رو شده و اینک در آغاز قرن بیستویکم به الگوها و روشهایی تازه روی آورده است. الگوها و روشهایی که اساس برنامه ریزی و مدیریت اجتماعی را در سراسر جهان به چالش و اصلاح فراخوانده است. (همان، ص ۵)
امروزه، مدیریت شهری در جهان تحول اساسی یافته است. شهرها برای آن مدیریت می شوند که بتوانند رفاه و آسایش ساکنان خود را تأمین سازند. مدیریت شهری امروز جهان دارای تشکیلات وسیعی شده و مهمترین نقش را در موفقیت انواع برنامه ها و طرح های توسعه شهری و همچنین رفع نیاز جمعیت، جریان عبور و مرور در شهر، رفاه عمومی، مسکن، کاربری زمین، تفریح، فرهنگ، اقتصاد، تأسیسات زیربنایی و امثال آن ها بر عهده دارد. مدیریت شهری در سایه پیشرفت علم مدیریت، بکّلی متحول گردیده است. شوراهای شهری مدافع برقراری اعتدال در شرایط زیست شهری هستند. (شیعه، ۱۳۸۲، ص۲)
استراتژی جدید بانک جهانی در حوزه شهری در هماهنگی با تجارت شهری، پنج مولفه محوری را در شهرها و دولت های محلی در خلال دهه پیش رو شامل می شود:
۱- تمرکز بر اجزای اصلی نظام شهر: مدیریت شهر، سرمایه گذاری و حکمروایی
۲- اولویت تدوین سیاست هایی برای حمایت از اقشار ضعیف: کاهش فقر در شهر ارتقاء محلات پایین دست
۳- حمایت از اقتصاد شهر: شهرها و رشد اقتصادی
۴- حمایت و تشویق از پیشبرد بازار زمین و مسکن در شهر: زمین شهری، مسکن و برنامه ریزی
۵- ترویج یک محیط مطلوب و امن شهری: محیط زیست شهری، تغییرات آب و هوایی و کنترل بیماری ها (WORLD BANK)
مدیران شهری با دو چالش اساسی روبرو هستند: نخست تأمین خدمات که ارتباط مستقیمی با دستیابی و اداره یک اقتصاد عمومی بهرهور دارد و کیفیت زندگی مناسب برای همه شهروندان و دوم مدیریت ثبات درآمدها از مسیر ایجاد درآمد عادلانه که اجازه خواهد داد سرمایه گذاری مطلوب در تأمین خدمات و سرمایه گذاری در زیر ساخت ها به نحو احسن انجام شود. (WORLD BANK, P30)
امروزه رشد مبتنی بر دانش از عوامل کلیدی رشد و برنامه ریزی به شمار می آید. عواملی چون:

عکس مرتبط با محیط زیست

  • نحوه حکمروایی محلی، ایالتی یا فدرال
  • شرکت های بزرگ
  • شرکت های کوچک و نوپا
  • کیفیت دانشگاه ها
  • مشارکت اجتماعی
  • کیفیت زندگی و سکونت

در رشد مبتنی بر دانش شهرها موثر می باشند. (Yigitcanlar, 2009, p227)
شهرداری ها باید در حوزه های مربوط به خود و با بهره گرفتن از نیروهای متخصص، جریان امور شهرها را در بهترین وضعیت به پیش برند. حفظ ارزش های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی و هویت شهری، آینده نگری برای شهر و اعتدال بخشی به سکونت تمام اقشار جامعه درچارچوب برنامه های توسعه ای شهر از جمله وظایف شهرداری هاست. (شیعه، ۱۳۸۲، ص۲)
مدیریت شهری امروز، علاوه بر آشنایی با فنون مدیریت، باید به گونه ای اعمال شود که با توجه به مسایل اجتماعی و اقتصادی، برمبنای الگوی مشخصی به اعمال نقش پردازد. اگر چه برنامه های توسعه شهری، ساختار آینده شهرها را ترسیم می کند، ولی به جریان انداختن روال مناسب زندگی در شهرها بر عهده مدیریت شهری است. (شیعه، ۱۳۸۲، ص۲)

۲-۲-۲ مدیریت استراتژیک شهری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:13:00 ب.ظ ]




نفت تو را می برد فرنگ و تو خاموش
قفل ستم را یقین یگانه کلید است
من قلم خویش بر گرفتم اکنون
  منتظر آسمان و یاری شیطان
پتک تو و داس و خامه دهقان
منتظر چکش است و داس تو میدان

( همان: ۱۲۳-۱۲۴)
در این شعر، اخوان با آوردن کلماتی هم چون پتک، داس، چکش و … تأثیری را که از ترجمه ها و افکار سوسیالیست ها پذیرفته است به خوبی نشان می دهد، وی هم چنین در غزل های دیگری فریاد می زند که ( بدون انقلاب مشکل ما حل نمی شود) به یقین منظور وی از انقلاب، همان انقلاب کارگری و چیزی شبیه به انقلاب اکتبر روسیه است مثلا”، در غزل((هشدار)) در این شعر زبان اخوان نیز شعاری و کوبنده می شود و یادآور سروده های میرزاده عشقی است:

 

 

بی انقلاب مشکل ما حل نمی شود
خود تن مده به ظلم که بی انقیاد و میل
هشدار مشکلات تو در مجمع ملل
  وین وحی بی مجاهده مُنَزَل نمی شود
زالو به خون هیچ کس انگل نمی شود
ای دوست، طرح اگر شود، حل نمی شود

(همان:۴۲)
همان گونه که در این سروده ها ملاحضه می شود، سادگی و نزدیک به نثر بودن از ویژگی های اصلی این سروده هاست در حقیقت قالب شعر نو که ازطرف بسیاری از شاعران این دوره مورد استقبال قرار گرفت به این دلیل بود که مضامین مورد توجه راحت تر دراین قالب بیان می شد و شاعر احتیاج به قافیه پردازی نداشت، بنابراین با کوتاه و بلند کردن مصراع ها و جابه جایی افعال سعی می کرد آهنگ شعری به نوشته خود بدهد، از لحاظ محتوایی هم اکثر سروده های این دوره حالت شعارگونه به خود می گیرند و همان مسئله های زودگذر روزمره و سیاسی درون مایه ی اصل آنها را شکل می داد، امّا شعر و زبان نیما که در حقیقت محور کار اکثر این شاعران بود به خاطر یک دهه تجربه اندوزی در زمان استبداد رضاخان در این دوره کامل شده بودامّا هم چنان استفاده از نماد را به عنوان یک اصل اساسی رعایت می کرد واین در حالی بود که بیشتر شاعران این دوره سمبل و نشانه ای در شعر خود به کار نمی بردند و یا اگر استفاده می کردند نشانه هایی بود که به علت تکرار زیاد، شکل نمادین خود را از دست داده بودند، نمادهایی مثل شب، صبح، خواندن خروس و … ولی در این میان نیما که گاهی در سردر گمی سیاست به طرفداری ازاین اندیشه ها شعر می سرود، اشعارش با همه این سروده ها تفاوت داشت.«در زمان نیما هنوز بسیاری از واقعیّت ها، ماهیّت راستین خود را آشکار نکرده بود، نه هنوز روشن بود که می توان به نام سوسیالیسم یا به نام رهایی انسان،جنایت ها کرد، و نه هنوز نیروهای تازه نفس آزادی خواه، در چنبره منیّت و خوش باوری کاذب، آرمان انسان ساده اندیش را در جلال قدرت، به بازی گرفته بودند، با وجود این که نیما با آن هوش سرشارش از تخریب یا به قول خودش ((جمعیت)) دوری می حسبت و به سیاست که تنها شناختی تک بعدی از هستی را بر م تابید، بی علاقگی نشان می داد، ولی گه گاه همان موج مسلّط فزاینده به سرگیجه دچارش می ساخت و انتخاب را دشوار می کرد». (فلکی، ۱۳۷۳: ۸۱)
در این دوره یکی از سروده های نیما که هم تأثیر افکار سوسیالیستی در آن نمایان است و هم به نوعی نسبت به اوضاع سیاسی اعتراض دارد و انقلاب خواهانه است، شعر (( ناقوس)) است:
بانگ بلند دلکش ناقوس
در خلوت سحر
شکافته است خرمن خاکستر هوا
وز راه هر شکافته با زخمه های خود
دیوارهای سرد سحر را
هر لحظه می درد…
پیچیده با طنینش در نکته ای دگر
کز آن طنین بپاست
دینگ دانگ … چه صداست
ناقوس!
کی مرده؟ کی بجاست…
ناقوس دلنواز
جا بُرده گرم در دل سرد سحر به ناز
آوای او به هر طرفی راه می بَرد
اندر هر آن نشیب که خوانی
در رخنه های تیره ویرانه های ما
در هرکجا که مرده به داغی است
یا دل فسرده مانده چراغی ست
تأثیر می کند
او روز و روزگار بهی را
(گمگشته در سرشت شبی سرد)
تفسیر می کند…
بارید خواهد از دَمِ ابرش پر از کشش
( کز آه های ماست)
باران روشنی
ماننده تگرگ
و قصهه های جانشکر غم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:12:00 ب.ظ ]