آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



دستکاری رویدادهای مالی واقعی (با هدف افزایش سود دوره جاری) ممکن است موجب کاهش ارزش شرکت گردد؛ زیرا چنین فعالیت‌هایی می‌ تواند روی جریان‌های نقدی دوره‌های آتی تاثیر منفی بگذارد. به عنوان مثال، کاهش قیمت فروش محصولات به منظور افزایش حجم فروش موجب می‌شود مشتریان انتظار چنین کاهش‌هایی را در دوره‌های آتی نیز داشته باشند که ممکن است به کاهش حاشیه سود فروش در دوره‌های آتی منجر گردد. تولید اضافی نیز موجب افزایش موجودی کالا و هزینه‌های نگهداری می‌گردد (گراهام و همکاران،[۷۵] ۲۰۰۵).
مدیریت سود از طریق رویددادهای مالی واقعی و مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی دارای برخی تفاوت های اساسی می باشند. یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های این دو روش این است که کشف مدیریت سود از طریق رویدادهای مالی واقعی توسط ذی‌نفعان، مراجع قانونی و حسابرسان مشکل‌تر و در نتیجه احتمال مطرح شدن آن در دادگاه‌های حقوقی نیز بسیار کمتر خواهد بود. دلیل این امر، این است که مدیریت سود از طریق رویدادهای مالی واقعی بسیار غیر‌شفاف‌تر از مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی می‌باشد و در حالی‌که دستکاری اقلام تعهدی به احتمال زیاد توسط حسابرسان و بازرسان شناسایی می‌شود که این موضوع انگیزه مدیران را برای دستکاری رویدادهای مالی واقعی افزایش می‌دهد (کریشنان،[۷۶] ۲۰۰۳؛ میزیک و جاکوبسن،[۷۷] ۲۰۰۷؛ یو،[۷۸] ۲۰۰۸).
پایان نامه - مقاله - پروژه
از دیگر تفاوت های مهم دو روش مذکور در این است که مدیریت سود از طریق رویدادهای مالی واقعی بر خلاف مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی عمدتا در طول سال مالی اتفاق می‌افتد. زمانی‌که مدیر پیش‌بینی می‌کند که به سود مورد نظر نخواهد رسید و در استفاده از دستکاری اقلام تعهدی نیز با محدودیت‌هایی مواجه می‌باشد اقدام به دستکاری رویدادهای مالی واقعی می کند. برای رسیدن به یک هدف سود مشخص، مدیران می‌توانند تا پایان سال مالی منتظر بمانند و از اقلام تعهدی اختیاری به منظور مدیریت سود استفاده نمایند. اما خطر این روش در این است که ممکن است میزانی که باید دستکاری شود بزرگتر از اقلام تعهدی اختیاری موجود باشد. در نتیجه ممکن است سود مورد نظر(هدف) در پایان سال مالی با بهره گرفتن از این روش بدست نیاید. بنابراین مدیران این خطر را با دستکاری رویدادهای مالی واقعی در طول سال مالی کاهش می‌دهند (یو، ۲۰۰۸).
۲-۲-۸- مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی[۷۹]
طی پژوهش‌های انجام یافته توسط محققین، اقلام تعهدی نقش مهمی در مدیریت سود دارند. اقلام تعهدی(معوقات) معرف تفاوت بین سود حسابداری و جریان نقد عملیاتی می‌باشد. با توجه به اینکه دستکاری جریان نقد حاصل از عملیات کاری دشوار است اکثر مدیران از طریق دستکاری اقلام تعهدی دست به مدیریت سود می‌زنند. اقلام تعهدی از دو جزء اقلام تعهدی اختیاری و اقلام تعهدی غیر اختیاری تشکیل شده است. مدیریت سود می‌تواند به روش‌های مختلفی انجام پذیرد. اما با توجه به اینکه مدیران شرکت‌ها به راحتی می‌توانند اقلام تعهدی اختیاری را دستکاری کنند، لذا اقلام مذکور می‌تواند به عنوان معیاری از مدیریت سود از اهمیت خاصی برخوردار باشد.
۲-۲-۸-۱- فرضیه مبتنی بر ارائه اطلاعات گمراه کننده
تصمیم گیرندگانی که نمی تواند به صورت مستقیم، بررویدادهای مورد مشاهده تکیه نمایند،از اطلاعات حسابداری استفاده می کنند و اصولا اطلاعات حسابداری چیزی جز"جانشین یا عضو علی البدل” برای پدیده های واقعی نیست.دستکاری در اطلاعات حسابداری برای تصمیم گیرندگان این فرصت را به وجود می آورد تا نوع پیامی را مخابره نمایند که به پنداشت های مردم درباره عملکرد مدیریت شکل دهد واین کار از طریق مقررات گمراه کننده،پیچیده و دلبخواه میسر می گردد. فرضیه مبتنی بر ارائه اطلاعات گمراه کننده که به وسیله روساین[۸۰] ارائه شد موید این است “که این مسئله یک امر تصادفی نیست بلکه بر عکس،نتیجه مقررات گزارشگری انعطاف پذیر و مبتکرانه است که به وسیله تدوین کنندگان استانداردها ارائه می شود.یعنی همان کسانی که در تسخیر اجرا کنندگان آگاه به مقررات و کسانی دیگر هستند که درگیر فرایند گزارشگری مالی می باشند". مقصود از” در تسخیر “دیگران بودن،فرآیندی است که در آن هدف اصلی مقررات که حمایت از استفاده کنندگان است،معکوس می گردد و به نفع تمامی کسانی تمام می شود که مجری مقررات هستند (ریاحی بلکویی،۱۳۸۱).
۲-۲-۸-۲- فرضیه های تحقیقات اثباتی
به نظر نیکومرام و بنی مهد (۱۳۸۸)، غالباً سه فرضیه اصلی در متون حسابداری و مباحث تئوری اثباتی حسابداری برای توضیح و پیش بینی اینکه چرا یک سازمان با یک رویه حسابداری مخالف است و یا از آن حمایت می کند وجود دارد. این سه فرضیه عبارتند از؛
۲-۲-۸-۲- الف- فرضیه پاداش مدیریت
این فرضیه پیش بینی می کند که اگر به مدیر برحسب یکی از معیارهای عملکرد نظیر سود حسابداری، پاداش داده شود، در آن صورت مدیر در تلاش خواهد بود تا از آن گروه از روش های حسابداری استفاده کند که سود را افزایش دهد تا در نتیجه، پاداش او افزایش یابد. اگر مبالغ پرداختی به مدیر بر اساس ارقام حسابداری(مانند سود، فروش، دارایی ها) محاسبه شود، هرگونه تغییر در روش های حسابداری که شرکت از آنها استفاده می کند، ممکن است بر مبالغ پاداش مدیر تاثیرگذار باشد. این تغییر ممکن است به واسطه انتشار استاندارد جدیدی رخ دهد. مثلا استاندارد جدید در مورد چگونگی برخورد با هزینه های تحقیق و توسعه در آمریکا شرکت ها را ملزم می کند که هزینه های مزبور را تماما از سود دوره کم کنند. با این کار سود کاهش می یابد و پاداش پرداختی به مدیران نیز ممکن است تغییر کند. بنابر این مدیران در تلاش خواهند بود تا از رویه های حسابداری استفاده کنند که موجب افزایش پاداش آنها شوند.
واتس و زیمرمن بیان داشته‌اند که مدیران انگیزه‌هایی دارند تا زمانی‌که طرح پاداش وجود دارد، سود‌های آتی را به دوره جاری منتقل کنند. همچنین آنها از قضاوت‌های حسابداری برای افزایش پاداش خود (مبتنی بر سود) استفاده می‌کنند (واتس و زیمرمن،[۸۱] ۱۹۹۰).
همچنین نتایج برخی از تحقیقات نشان می‌دهد که استفاده از اقلام تعهدی اختیاری برای دستکاری سود در شرکت‌هایی بیشتر به چشم می‌خورد که پاداش مدیران آنها وابسته به قیمت سهام شرکت است (برگاسترسر و فیلیپون،[۸۲] ۲۰۰۶).
مدیرانی که در آستانه بازنشستگی قرار دارند، تمایل کمی خواهند داشت که مخارج تحقیق و توسعه را بر اساس استاندارد حسابداری به حساب هزینه ببرند. اگرچه به هزینه بردن مخارج تحقیق و توسعه در سال اول منجر به افزایش سود در سال های آتی خواهد شد، اما چون مدیران در آستانه بازنشستگی قرار دارند، تمایلی به کاهش سود و در نتیجه کاهش پاداش خود ندارند زیرا در سال های آتی دیگر در شرکت حضور ندارند تا در سود آن سال ها شریک باشند.
۲-۲-۸-۲- ب- فرضیه بدهی
این فرضیه پیش بینی می کند که نسبت بالای بدهی به سرمایه در شرکت ها به احتمال زیاد موجب خواهد شد تا مدیران از روش های حسابداری برای افزایش سود استفاده کنند. نسبت بالای بدهی به سرمایه منجر می شود که شرکت در قراردادهای بدهی خود با الزامات و شرط هایی از جانب وام دهنده روبرو شود. الزامات مزبور، احتمال نقض قرارداد و وقوع هزینه های ناشی از نکول بدهی را افزایش می دهد. مدیران به واسطه انتخاب روش های حسابداری افزاینده سود، در تلاش هستند تا از الزامات قراردادهای بدهی و هزینه های نکول بکاهند.
از این رو اگر شرکتی با وام دهندگان برای دریافت وام وارد مذاکره شوند و اگر این مذاکره منجر به تنظیم قرار دادهای بدهی مبتنی بر ارقام حسابداری گردد (مثلا در قرارداد، وام گیرنده ملزم به داشتن حد معینی از نسبت بدهی به سرمایه یا نسبت بدهی به دارایی گردد) ، در آن صورت مدیران این انگیزه را دارند تا از روش های حسابداری استفاده نمایند که اثرات بالقوه الزامات قراردادهای بدهی را کم کند؛ مانند استفاده از روش های حسابداری که سود و دارایی ها را افزایش دهد.
۲-۲-۸-۲- ج- فرضیه هزینه سیاسی
بر اساس فرضیه هزینه سیاسی، شرکت های بزرگ به احتمال زیاد در مقایسه با شرکت های کوچک از رویه های حسابداری استفاده می کنند که سود را کمتر نشان دهند. اندازه و بزرگی شرکت شاخصی برای توجه و مدنظر بودن سیاسی است. بر اساس این فرضیه، فرض بر این است که اگر اشخاص طرف قرارداد شرکت ها بدانند که سود حسابداری نشان دهنده تملک انحصاری مالک نسبت به سود است، در آن صورت ممکن است این آگاهی برای شرکت گران تمام شود. از این رو اگر مدیران شرکت ها ببینند که در کانون توجه سیاسی قرار دارد، این انگیزه را دارند تا از روش های حسابداری اقتباس کنندکه سود را کمتر نشان دهند. آنها با اینگونه اعمال و رفتار سعی دارند تا احتمال انجام اقدامات سیاسی علیه شرکت را کاهش دهند و به موجب آن هزینه های مورد انتظار سیاسی کاهش یابد. هزینه هایی که از سوی اتحادیه های کارگری به منظور افزایش دستمزد در پی افزایش سود از شرکت ها درخواست می شود از جمله هزینه های سیاسی است (پورحیدری و همتی،۱۳۸۳).
درآفریقای جنوبی نیز شرکت ها با هزینه های سیاسی بالایی روبرو بودند. تحقیقات انجام شده در این کشور نشان می دهد که درصد بالایی از شرکت های بزرگ صورت ارزش افزوده را منتشر می کنند. در واقع مدیران شرکت های بزرگ، صورت ارزش افزوده را به عنوان ابزاری برای کاهش هزینه های سیاسی تحمیل شده توسط کارکنان، اتحادیه های کارگری و دولت تهیه و منتشر می کنند تا به این وسیله نشان دهند که چه میزان از بازده کل شرکت به عنوان دستمزد به کارکنان، بهره به اعتباردهندگان و مالیات به دولت پرداخت می شود (نیکو مرام و بنی مهد،۱۳۸۸).
۲-۲-۹- مدل‌های اندازه‌گیری اقلام تعهدی
در این بخش برخی از مدل‌های مطرح شده توسط محققین برای تفکیک اقلام تعهدی اختیاری از کل اقلام تعهدی و اندازه‌گیری مدیریت سود توسط این اقلام تشریح می‌گردد؛
۲-۲-۹-۱- مدل اسلون
اسلون[۸۳] (۱۹۹۶) اقلام تعهدی را به صورت زیر تعریف کرد:
Accruals = ∆CA - ∆CL - DEP
Accruals = (∆AR + ∆INV + ∆OCA) – (∆AP + ∆OCL) – DEP
∆CA: تغییر در دارایی‌های جاری غیر نقدی
∆CL: تغییر در بدهی‌های جاری به جز بدهی‌های کوتاه مدت و مالیات پرداختنی
DEP: استهلاک دارایی‌های مشهود و نامشهود
∆AR: تغییر در حساب‌های دریافتنی
∆INV: تغییر در موجودی کالا
∆OCA: تغییر در سایر دارایی‌های جاری
∆AP: تغییر در حساب‌های پرداختنی
∆OCL: تغییر در سایر بدهی‌های جاری
۲-۲-۹-۲- مدل دی‌آنجلو
دی آنجلو[۸۴] (۱۹۸۶)، مدل خود را به صورت زیر بیان کرده است.در این مدل فرض بر این است که اقلام تعهدی غیر اختیاری در هر دوره مالی، برابر است با جمع کل اقلام تعهدی سال قبل.به منظور به دست آوردن اقلام تعهدی اختیاری، اقلام تعهدی غیر اختیاری از کل اقلام تعهدی کسر می گردد. مدل دی آنجلو می تواند به عنوان یک مدل خاص از مدل هیلی تصور شود،که در آن، دوره پیش بینی برای اقلام تعهدی غیر اختیاری، به مشاهدات سال قبل محدود شده است.

که در آن:
: کل اقلام تعهدی
: اقلام تعهدی غیر اختیاری
: اقلام تعهدی اختیاری
: اقلام تعهدی دوره قبل (Total Accruals)
: کل دارایی‌های دو دوره قبل
۲-۲-۹-۳- مدل هیلی[۸۵]
همانطور که در مدل دی‌آنجلو ملاحظه شد، بخش غیر اختیاری اقلام تعهدی را به مشاهدات دوره‌ی قبل محدود می‌سازد در حالیکه هیلی این محدودیت را مرتفع ساخته است. مدل دی‌آنجلو فرض می‌کند که بخش غیر اختیاری اقلام تعهدی از یک گام تصادفی پیروی می‌کند در حالیکه هیلی فرض می‌کند که بخش غیر اختیاری اقلام تعهدی از یک فرایند میانگین معکوس تبعیت می‌کند. هیلی (۱۹۸۵)، مدل خود را به صورت زیر بیان نمود:

که در آن:
: کل اقلام تعهدی
: اقلام تعهدی غیر اختیاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-22] [ 11:42:00 ب.ظ ]




۲-۹-۱-سرمایه Capital
هر واحد تجاری به منظور تولید یا ارائه خدمات نیازمند پول و سرمایه است تا بتواند دارایی های مورد نیاز را خریداری و هزینه ی عملیات را بپردازد. وجوه لازم برای تامین و راه اندازی یک شرکت از محل عرضه و فروش سهام و یا وام های بلند مدت از جمله وام های بانکی تامین می شود که جزء منابع تامین مالی شرکت به شمار می روند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
شرکت با بهره گرفتن از این سرمایه، اقلام دارایی را تهیه می کنند که مصارف سرمایه تلقی می شوند، این اقلام در سمت راست و منابع تامین مالی در سمت چپ ترازنامه می آیند. به بیان دقیق تر ترازنامه یک شرکت نشان دهنده ی منابع و مصارف سرمایه است و به عنوان مبنایی جهت تعیین میزان سرمایه به کار می رود و بیشتر شبیه به یک حساب پس انداز می باشد. طبق تعریف استیوارت، سرمایه برابر با کلیه وجوه نقدی است که در طول عمر مفید یک واحد تجاری صرف نظر از منایع تامین مالی آن، نام حساب یا اهداف تجاری به درون شرکت وارد شده است.
مهم نیست که سرمایه از طریق بدهی و یا حقوق صاحبان سهام تامین شود، بلکه سوال اصلی این است آیا مدیریت از این وجوه به نحو احسن استفاده می نماید ؟ به عبارت دیگر استفاده بهینه از وجوهی که در حساب سرمایه شرکت دخیره می شود به موفقیت مدیریت شرکت در زمینه کسب عایدات ناشی از سرمایه و نرخ تنزیل عایدات، بستگی دارد. از تعریف استیوارت مشخص می شود که تعریف وی از سرمایه با تعریف حسابداری منطبق نیست بلکه از آن به سرمایه اقتصادی تعبیر می شود.
استیوارت با تعدیلاتی که پیشنهاد می کند، سرمایه اقتصادی را مطرح می سازد که با تعریف حسابداران منطبق نیست. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
۲-۹-۲-سود خالص عملیاتی پس از مالیات NOPAT
این سود پارامتر مهمی است که بازده قابل دستیابی تمامی سرمایه گذاران در واحد تجاری را نمایش می دهد. شایان ذکر است که NOPAT معیاری جهت اندازه گیری سود ناشی از عملیات بوده و استفاده و عدم استفاده از وام تاثیری در آن ندارد. در واقع آنچه اهمیت دارد مولد بودن سرمایه ای است که به کار رفته است و نه روش تامین مالی آن. به عبارت دیگر استیوارت به تفکیک سود عملیاتی و نرخ بازده شرکت از یک طرف و قدرت تامین مالی و هزینه سرمایه شرکت می پردازد. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
۲-۹-۳-نرخ بازده کل سرمایه Rate of Return on Total Capital
این نرخ از تقسیم سود عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) بر سرمایه (Capital) محاسبه می شود :
و از آن به نرخ بازده خالص دارایی ها (RONA) نیز تعبیر می شود.
اگر بازده وام دهندگان برابر با هزینه بهره و بازده سهام داران برابر با مجموع سود تقسیمی و افزایش قیمت سهام باشد این نرخ، بازده کل سرمایه را مشخص می کند و نه بازده حقوق صاحبان سهام را، زیرا همان گونه که گفته شد NOPAT در محاسبه نرخ بازده سرمایه با تغییر در ترکیب بدهی و سهام شرکت همچنان ثابت می ماند در حالی نرخ بازده صاحبان سهام تحت تاثیر روش تامین مالی و ساختار سرمایه می باشد و به این ترتیب اگر بازده شرکت بیش از بهره وام باشد، و هر چه نسبت بدهی بیشتر باشد نرخ حقوق صاحبان سهام افزایش می یابد و بالعکس اگر نرخ بازده سرمایه شرکت کمتر از نرخ بهره وام باشد، هر چه بدهی بیشتر شود، نرخ بازده صاحبان سهام کاهش می یابد. بنابراین نرخ بازده سرمایه به دلیل حذف کامل تاثیر ساختار مالی در مقایسه با نرخ بازده صاحبان سهام معیار مناسب تری برای بررسی وضعیت عملیاتی شرکت می باشد.
این نرخ میزان سودمندی به کار گرفته شده را صرف نظر از رئوس تامین آن، اندازه گیری می کند و از ثبت های حسابداری تعهداتی و نیز محافظه کاری های افراطی صورت های مالی که باعث بد جلوه دادن عملیات می گردد، آزاد است. به منظور قضاوت درباره عملیات شرکت، بایستی این نرخ را با متوسط نرخ هزینه سرمایه مقایسه کرد. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
برای محاسبه نرخ بازده کل سرمایه از دو روش مالی و عملیاتی می توان استفاده کرد.
۲-۹-۳-۱-روش مالی محاسبه نرخ بازده
برای محاسبه Capital و NOPAT، کلیه بدهی های بهره دار به سهام عادی اضافه می گردد و صرفه جویی های مالیاتی نیز به سود حسابداری اضافه می شود.
همچنین معادل های حقوق صاحبان سهام به سهام عادی اضافه و افزایش در معادل های حقوق صاحبان سهام به خالص سود عملیاتی پس از مالیات اضافه می گردد تا Capital و NOPAT، تعدیل شوند. این رویکرد به رویکرد مالی معروف است. در این رویکرد از سمت چپ ترازنامه استفاده می شود که در جدول ۲-۱ مشاهده می شود.
معادل های حقوق صاحبان سهام(Equity Equivalence) یکسری ارزش هایی هستند که در شرکت وجود دارد ولی در ترازنامه و سود و زیان منعکس نمی گردد. برای محاسبه بازده سرمایه بایستی به سود واقعی و سرمایه واقعی برسیم.
جدول (۲-۱)- رویکرد مالی در محاسبه سرمایه و NOPAT

 

سرمایه خالص سود عملیاتی پس از مالیات (NOPAT)
= سهام عادی = سود ویژه سهام داران عادی
+ معادل های حقوق صاحبان سهام + افزایش در معادل های حقوق صاحبان سهام
= حقوق صاحبان سهام تعدیل شده = سود خالص عملیاتی
+ سرمایه سهام ممتاز + سود سهام ممتاز
+ منافع اقلیت + دخیره منافع اقلیت
+ بدهی + هزینه بهره پرداختی پس از صرفه جویی مالیاتی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ب.ظ ]




نظریه طرحواره
پردازش توزیع موازی
فراحافظه:تفکر درباره حافظه
کاربرد در تدریس:گسترش حافظه دانش آموزان
طبقه بندی اطلاعات:مفاهیم
صفحات مفهوم
انواع مفاهیم
پیش الگوی مفاهیم
روابط بین مفاهیم:الگوهای شبکه ای حافظه
کاربرد در تدریس:بهبود تدریس مفاهیم
سازماندهی مطالع شخصی به منظور بهبود حافظه
خلاصه
منابع پیشنهادی
پاسخ تمرین ها
نگاه کلی
همه ما چیزهایی درباره حافظه می دانیم.برخی از تجارب را حتی اگر سالها قبل کسب شده باشند،می توانیم به سادگی به یاد آوریم.برخی از مطالب مانند اسامی و تاریخ رویدادها،که دانش آموزان به اجبار در شب امتحان به ذهن خود تحمیل می کند،ظرف چند ساعت فراموش می شوند.دانش آموزان سعی می کنند مطالب زیادی را به خاطر بسپارند،از جمله اسامی آشنایان جدید،شماره تلفن فرد مورد علاقه خویش،بیست کلمه جدید انگلیسی برای امتحان فردا یا فرمول شیمیایی نیتروگلیسرین.
پایان نامه - مقاله - پروژه
ما هم،مانند معلم ها معتقدیم که دانش باید،حتی سالها پس از آنکه دانش آموزان فارغ التحصیل شدند،برای آنها مفید باشد.تجارب آموزشی هر قدر هم که جالب باشد،اگر در حافظه نماند یا به نحوی به کار نیاید،چندان فایده ای ندارد و ممکن است اصلاً به درد نخورد.معلمان موفق طوری تدریس می کنند که احتمال یادآوری اطلاعات مهم را، حتی مدت ها پس از فراغت از تحصیل رسمی،برای دانش آموز فراهم می آورند.این معلمان چیزی بیش از تغییری موقت در دانش فعلی دانش آموزان انتظار دارند.
یکی از ابعاد کارآمدی معلم رشد درک او از حافظه انسان است.
حافظه
تفکر تنها شامل درک رویدادهای کنونی محیط نیست.تجارب قبلی ما،که از حافظه گرفته می شود،نیز بر نحوه تفسیر ما از وقایع مؤثر است.
پژوهشگران حافظه در مطالعات خویش طیف وسیعی از فعالیت های یادگیری را بررسی کرده اند.برخی از محققان برای مطالعه حافظه بر ساده ترین حالت آن،یعنی یادگیری های فوق الاده ساده تمرکز داشته اند.این دانشمندان آنچه را حافظه طوطی وار حافظه مربوط به کلمات منفرد،تصاویر ساده و هجاها نامیده می شود مطالعه کرده اند.بقیه بیشتر بر سطوح بالاتر حافظه و یادگیری تأکید و نحوه حفظ و نگهداری مفاهیم،اصول و نوشتارها را برای مطالعه انتخاب کرده اند.آنها بر نوعی از حافظه تمرکز داشته اند که اطلاعاتی که در آن جمع آوری و به یاد آورده می شود مشابه تجارب روزانه اکثریت مردم است.این دو روش،همان گونه که خواهیم دید،به نظریه های متفاوتی در زمینه حافظه انجامیده و روش های کاربردی مختلفی را برای معلمان به ارمغان آورده است.
شناخت حافظه به شما کمک می کند تا در انتخاب روش تدریس خود،تصمیمی بگیرید که به بهبود حافظه دانش آموزان منجر شود.به منظور آنکه نظریه های معاصر حافظه را بهتر درک کنید،ما ابتدا چند نظریه را که از آثار اولیه پیشتاز بزرگ تحقیقات تجربی در زمینه حافظه،هرمن ابینگهاوس(۱۹۰۹ - ۱۸۵۰)،اقتباس شده است بررسی خواهیم کرد.این نظریه ها،یعنی نظریه زوال و نظریه تداخل را ابینگهاوس،با بهره گرفتن از روش یادگیری طوطی وار،تدوین و آزمایش کرده است.
حافظه یکی از اولین مسائلی است که مورد توجه روان شناسی بوده است (ابینگهاوس،۱۹۱۳).اولین نظریه روان شناسی حافظه،نظریه زوال است.نظریه زوال ساده،صریح و مبتنی بر معرفت عامه بود:محفوظات انسان با گذشت زمان از بین می رود.در این نظریه حافظه همچون عکسی در نظر گرفته شده است که در آفتاب رها شود.در ابتدا تصویر واضح و روشن است،ولی با گذشت زمان(با قرار گرفتن در معرض آفتاب و باران) به تدریج از بین می رود به نحوی که دیگر قابل تشخیص نیست.این نظریه را می توان به وسیله دو پیش بینی آن آزمایش کرد.اول آنکه هرچه زمان بیشتری از یادگیری مطالب بگذرد،یادآوری سخت تر خواهد شد.دوم آنکه هرچه سرعت عرضه مطالب آموختنی بیشتر باشد،موجب تقویت حافظه می شود،زیرا وقت کمتری برای فراموشی وجود خواهد داشت(یعنی اگر برای عرضه اطلاعات خاصی یک ساعت وقت لازم باشد،شما پنجاه و نه دقیقه فرصت دارید تا بخش اول آن را فراموش کنید،ولی اگر همین اطلاعات در ده دقیقه عرضه شود،شما فقط نه دقیقه فرصت خواهید داشت که قسمت اول آن را از یاد ببرید).
نظریه زوال که نظریه ای ساده و مبتنی بر معرفت عامه بود در تحقیقاتی که در دهه ۱۹۲۰ و اوایل ۱۹۳۰ انجام گرفت نادرست تشخیص داده شد.برای مثال،جنکینز و دالنباخ در تحقیق خود در سال ۱۹۲۴،از دو آزمودنی خواستند تا در دو موقعیت جداگانه فهرست هایی متشکل از ده هجای بی معنا را فرا گیرند.بعد از اینکه افراد اولین فهرست را یاد گرفتند با گذشت یک،دو،چهار و هشت ساعت آنها را آزمایش کردند.یکی از افراد در روز و دیگری در شب در آزمایش شرکت کرد.فردی که در روز در آزمایش شرکت کرد در فاصله بین زمان یادگیری فهرست و زمان آزمایش بیدار بود و فعالیت های روزمره و عادی خود را ادامه داد.فردی که در شب در آزمایش شرکت جست در فاصله بین زمان یادگیری و آزمایش خوابید.پس از تکمیل این مرحله از آزمایش دو فرد مزبور برای یادگیری فهرست دوم جای خود را از نظر زمانی با یکدیگر عوض کردند.
اگر نظریه زوال درست باشد،نباید بین فردی که بیدار مانده بود و فردی که پس از یادگیری خوابیده بود از نظر فراموشی هیچ گونه تفاوتی وجود داشته باشد.زیرا بر اساس نظریه زوال تنها عامل حاکم بر فراموشی،گذشت زمان است.نظریه دیگر این بود که اطلاعات ورودی جدید ممکن است با آنچه از قبل یاد گرفته شده است تداخل کند.اگر این نظریه درست باشد،فردی که در طول آزمایش بیدار مانده بود،به طور حتم،مطالب بیشتری را فراموش می کرد،زیرا در دوره بیداری امکان تعارض بیشتری برای او وجود داشته است.نتایج هر دو مرحله از مطالعه به طور آشکار نظریه تداخل را تأیید کرد.فردی که در هر دو مرحله از آزمایش خوابیده بود از هر ده هجای بی معنا شش هجا را به یاد آورد،در حالی که فردی که بیدا مانده بود فقط یک هجا از ده هجا را به یاد داشت.
بنابراین،نظریه زوال نمی تواند جوابگوی پدیده های قابل مشاهده در تحقیقات مربوط به حافظه باشد.نظریه ای که نتواند آنچه را در آزمایش ها رخ می دهد توضیح دهد متروک می شود و دانشمندان باید در پی طراحی نظریه های جدیدتری باشند که بتواند آنچه را مشاهده شده است تفسیر کند.در این مورد نظریه زوال کنار گذاشته شد و نظریه دیگری که می توانست نتایج آزمایش را بهتر تفسیر کند،یعنی نظریه تداخل،جای آن را گرفت.
نظریه تداخل
پدیده تداخل یک یادگیری با یادگیری دیگر را تداخل می گویند.نظریه تداخل از زمان تنظیم اولیه آن به وسیله جنکینز و دالنباخ(۱۹۲۴)،در اختیار ماست.محققان هنوز نظریه تداخل را برای توضیح دلیل فراموشی سریع مطالبی چون فهرست کلمات و اسامی معتبر می دانند و بنابراین در کار معلمان درس تأثیرات ضمنی مستقیم داشته است.البته،به نظر می رسد این نظریه در زمینه یادگیری معنادار کاربرد کمتری داشته باشد.
به طور مشخص،بر اساس نظریه تداخل،علت اینکه انسان با گذشت زمان دچار فراموشی می شود این است که اطلاعات جدید و متضاد وارد حافظه می شود و با یادگیری های قبلی او تداخل می کند.گذشت زمان عامل مهمی نیست و به جای آن میزان اطلاعاتی که فرد در یک فاصله زمانی خاص در حافظه خویش پردازش می کند عامل مهم فراموشی است.
برای مثال،بر اساس نظریه تداخل،تفسیر فراموشی در مورد یکی از تجارب روزانه به شرح زیر چنین است:فرض کنید شما در یک دوره تحصیلی،درس ادبیات فارسی و درس تاریخ ایران هر دو را انتخاب کرده اید و اتفاقاً استادان شما اولین آزمون هر دو درس را در یک روز برگزار خواهند کرد.ب روش معمول،شما بیشتر شب امتحان درس می خوانید.ابتدا چند ساعت ادبیات و سپس تاریخ را مطالعه می کنید.خیلی خسته به خواب می روید و تا چند دقیقه قبل از امتحان ادبیات می خوابید.به سرعت خود را به کلاس می رسانید و حداکثر تلاش خود را انجام می دهید تا امتحان را با موفقیت بگذرانید.در امتحان ادبیات با چند مورد فراموشی رو به رو می شوید و برخی اسامی و تاریخ ها را از ادرس تاریخ با اطلاعات مربوط به درس ادبیات مخلوط می کنید.
این مورد نوع تداخل پس گستر یا بازگشت به عقب را نشان می دهد،یعنی یادگیری بعدی با یادآوری یادگیری قبلی تداخل می کند:
تداخل پس گستر
یادگیری تکلیف # ۱ یادگیری تکلیف # ۲ یادآوری تکلیف #۱
یادگیری تکلیف #۲.یادگیری تکلیف # ۱ را تضعیف می کند.
مطالعات مربوط به تداخل پس گستر نشان می دهد کسانی که در فاصله یادگیری مطالب (یادگیری تکلیف ۱) تا یادآوری آن(یادآوری تکلیف ۱)،مطالب جدیدی را برای یادگیری(تکلیف ۲)،دریافت کرده اند،مطالب اولیه را کمتر از کسانی به یاد می آورند که در این فاصله مطلب جدیدی نیاموخته اند(نک.چچایل،۱۹۸۷).تقریباً،برخلاف مطالعاتی که در مثال ما آمد،همه مطالعات مربوط به تداخل در آزمایشگاه انجام گرفته است،ودر آنها فهرستی از هجاهای بی معنا(مانند paz,nic,xom) اسامی حفظ کردنی را همراهی کرده است.این روش که به آثار ابینگهاوس(ابینگهاوس،۱۹۱۳)، بر می گردد،بدین منظور به کار می رود که احتمال تأثیر دانش قبلی فرد آزمودنی را در یادگیری بعدی او تقلیل دهد.
نوع دیگر تداخل،تداخل پیش گستر است که در زندگی روزمره ما زمانی اتفاق می افتد که اطلاعات قبلی ما با یادگیری کنونی ما تداخل کند.
تداخل پیش گستر
یادگیری تکلیف # ۱ یادگیری تکلیف # ۲ یادآوری تکلیف #۲
یادگیری تکلیف #۱یادآوری تکلیف # ۲ را تضعیف می کند.
در هر دو نوع تداخل،مشابهت تکالیف یادگیری در میزان بروز تداخل تأثیر می گذارد(چچایل،۱۹۸۷؛دمپستر،۱۹۸۵).به طور کلی هرچه تکالیف یادگیری شبیه تر باشند،احتمال تداخل بیشتر است.اگر شما مواظب باشید که ابتدا فهرستی از اعداد را حفظ کنید و سپس دومین فهرست اعداد را به خاطر بسپارید،احتمال تداخل بیشتر از زمانی خواهد بود که ابتدا فهرستی از اسامی و سپس فهرستی از اعداد را به خاطر بسپارید.
تلاش زیادی برای توضیح تداخل پیش گستر انجام گرفته است(نک.چچایل،۱۹۸۷؛ دورنیک،۱۹۸۳؛ویکنز،مودی و ویدولید،۱۹۸۵)تا به این سؤال پاسخ داده شود که چرا یادگیری های قبلی با آموخته های جدید تداخل می کند،ولی هیچ یک از این توضیحات به طور کامل با یاقته های تجربی مطابقت ندارد.با وجود این،نظریه تداخل پیش گستر هنوز به حیات خود ادامه می دهد،اما پیش بینی های آن به طور کامل مورد تأیید محققان نیست (برای ملاحظه تلاشهای جدید برای توضیح پدیده تداخل پیش گستر،بر اساس دیدگاه های معاصر،نک.چچایل،۱۹۸۷).در حالی که نظریه تداخل برای فهم حافظه طوطی وار معتبر به نظر می رسد،ولی قابلیت خود را برای کاربرد در سطوح بالاتر یادگیری نشان نداده است.به همین دلیل،دیدگاه های نظری دیگری ضرورت یافته است که بتواند چگونگی یادآوری و یا فراموشی مفاهیم،اصول،قواعد و سایر سطوح بالای یادگیری را توضیح دهد.ما پس از آنکه راه های معنادار تر کردن موادی را که معمولاً به روش طوطی وار فرا می گیریم مرور کردیم،این نظریه ها را بررسی خواهیم کرد.
یادیاری:معنادار کردن مواد بی معنا
برای اینکه یادگیری جدید مفید و مؤثر باشد،باید به نحو مناسبی با اطلاعات موجود در حافظه دراز مدت ارتباط یابد.متأسفانه همه مطالب در زمان یادگیری برای دانش آموزان بامعنا نیست.مثلاً اغلب،از دانش آموزان خارجی خواسته می شود که تعداد زیادی از لغات را حفظ کنند،از دانش آموزان کلاسهای دوم و سوم خواسته می شود که واقعیات ریاضی را(مانند ۱۸ = ۹ + ۹ ، ۶۳ = ۹ * ۷) فرا گیرند،از نوآوران مبتدی شیمی خواسته می شود که جدول تناوبی عناصر شیمیایی را بیاموزند.این گونه مطالب باید به خوبی آموخته شوند،ولی اغلب بسیار دشوار است که بتوان آنها را برای دانش آموزان با معنا کرد.
یکی از راه های ایجاد رابطه بین مطالب «کم معنا» و مطالب «بامعنا» استفاده از یادیارها یا روش های کمک به حافظه است.یادیارها عبارت اند از قافیه ها،کلمات، تصاویر و هر مطلب آشنایی که به همراه اطلاعات جدید آورده می شود تا آن را قابل حفظ سازد(کارنی،لوین و موریسون،۱۹۸۸؛هیگبی و کونای هیرا،۱۹۸۵).برای یادآوری قواعد صرف و نحو یا املا از نظم شعری به منزله یادیار استفاده می شود و یا نوآموز موسیقی برای یادآوری کلیدهای موسیقی از شعر کمک می گیرد.معلمان معمولاً از یادیارها در تدریس خود استفاده می کنند(کارنی و دیگران،۱۹۸۸؛هیگبی و کونای هیرا،۱۹۸۵) و دانش آموزان نیز،بر اساس گزارش خودشان،اغلب برای یادگیری اطلاعات جدید از یادیارها بهره می گیرند(کیل پاتریک،۱۹۸۵).
در مؤثر ترین نوع یادیار از تصاویر ذهنی استفاده می شود(لوین،۱۹۸۵).توصیه به دانش آموزان که از تصاویر ذهنی استفاده کنند،ابزار یادیار نیرومندی را در اختیار ایشان می گذارد.همان گونه که آزارلو و بگ(۱۹۸۸) مشاهده کرده اند تصویر ممکن است یادآوری بسیاری از انواع مطالب را به نحو معناداری افزایش دهد.دانش آموزان می توانند چند روش نسبتاً ساده از روش های یادیاری به وسیله تصاویر ذهنی را بیاموزند و در یادآوری بسیاری از اطلاعات مورد استفاده قرار دهند(گلوور،تیم، دیلاف و روجرز،۱۹۸۷؛پرسلی،۱۹۸۵).چهار نوع از این روشها عبارت اند از:روش پیوند،روش تخصیص جایگاه،روش چنگک یا قلاب و روش کلید واژه.
روش پیوند:روش پیوند به خصوص برای یادگیری فهرستی از اقلام مناسب است.در این روش یادگیرنده برای هریک از اقلامی که باید به خاطر بسپارد یک تصویر ذهنی در نظر می گیرد.آنگاه،تصور می شود که هریک از این تصاویر با تصویر بعدی فهرست در تعامل است.به این ترتیب،تصاویر به طور تخیلی با یکدیگر پیوند می خورند.در یک مثال ساده،اگر شما بخواهید به خاطر بسپارسید که اقلام مرغ،پنیر، سیب و سپ را از فروشگا مواد غذایی بخرید،ممکن است در ذهن خود سلسله حوادثی را تصور کنید که طی آن یک مرغ قطعه ای پنیر را برمی دارد و آن را خرد می کند و روی سیب قرار می دهد و آنگاه سیب را در کاسه سوپ می اندازد.این تصاویر که پیوند متقابل دارند احتمال یادآوری یک تصویر را از روی تصویر دیگر افزایش می دهند.یکی از مزایای بزرگ این روش سادگی آن است.در این روش ضرورت یادگیری یک طرح خارجی و یا مطالب دیگر وجود ندارد.
روش تخصیص جایگاه:تاریخ روش تخصیص جایگاه به یونان باستان برمی گردد.به نظر بوور(۱۹۷۰) سیسرو۱ ریشه این روش را به شاعر یونانی،سیمونیدس۲ نسبت می دهد.شاعر یونان باستان شعری را در جمع میهمانان در یک ضیافت بزرگ خوانده بود.او بعد از قرائت شعر به خارج سالن فراخوانده شد و بلافاصله سقف سالن بزرگ فروریخت و هرکس که در داخل سالن بود کشته شد.اجساد چنان متلاشی شده بود که تشخیص آنها حتی برای اقوامشان ممکن نبود.سیمونیدس پا پیش نهاد و موفق شد با بهره گرفتن از آنچه از جای نشستن افراد در آن سالن بزرگ به یاد می آورد نام تک تک آنها را مشخص سازد.این داستان محققان حافظه را به روش خاصی برای حفظ و یادسپاری هدایت کرد:قرار دادن تصاویر ذهنی اشیا در کنار یکدیگر به نحوی که مجموعه آنها ترکیبی آشنا تشکیل و یادآوری را ممکن سازد.
کاربرد جدید روش تخصیص جایگاه به این صورت است که ابتدا یادگیرنده درباره مجموعه ای بین ده تا بیست نقطه که به خوبی با آنها آشناست فکر می کند(مانند نقاط مهم موجود در مسیری که هر روز طی می کند،اتاقهای خانه مسکونی،یا جاهای مختلف در محوطه دانشگاه)و آن گاه هریک از اقلامی را که باید به یاد بسپارد در یکی از جایگاههای فوق قرار می دهد.معمولاً به یاد گیرندگان توصیه می شود که تصور کنند خودشان در حالقدم زدن و بازدید از هریک از این جایگاهها هستند.در طول این «قدم زدن»،فرد هریک از اقلام فهرست مورد یادگیری را در حالی که در یکی جایگاهها قرار گرفته است در نظر خویش مجسم می کند.برای یادآوری اقلام،از یادگیرنده خواسته می شود که در طول مسیر یک بار دیگر حرکت کند و به هریک از جایگاهها نگاه کند تا اقلام نهاده شده در هر یک از آنها را به یاد آورد.معمولاً،این روش به یاد گیرنده کمک می کند که هم اقلام را به یاد بیاورد و هم آنها را در نظم مناسبی قرار دهد،زیرا حرکت در طول مسیر به فرد کمک می کند که اقلام را در ترتیب صحیحی به خاطر بسپارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ب.ظ ]




تلفیق تدوین و ارائه لایحه بودجه وزارت نیرو.
نظارت دقیق مستمر و موثر بر اجرای برنامه .
تهیه و تدوین گزارش عملکرد برنامه.
تدوین سیاستهای تشویقی و حمایت از بخش خصوصی و سرمایهگذاری غیر دولتی و خارجی.
برنامه ریزی جهت اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و خصوصی سازی صنعت.
مطالعات و بررسی ظرفیتهای داخلی صنعت آب و برق.
تدوین سیاستهای توسعه کار آفرینی در وزارت نیرو.
انجام امور مربوط به دبیرخانه مجامع عمومی شرکتها ی تابعه.
نظارت بر قرار دادهای مرتبط با صنعت آب و برق.
مطالعات و بررسی اقتصاد کلان صنعت آب و برق.
مطالعات و بررسی بازار بین اللملی مرتبط با وزارت نیرو.
تنظیم سیاستها و روابط اقتصاد خارجی وزارت نیرو.
تدوین سیاستهای تشویقی و حمایت از صادر کنندگان مرتبط با صنعت آب و برق.
تدوین سیاستهای راهبری بازار آب و برق.
تنظیم مقررات مربوط به بازار آب و برق.
تدوین استقرار سیاستهای توسعه رقابت در بازارهای آب و برق.
مطالعات و آینده نگری همه جانبه شرایط محیطی و جهانی صنعت آب و برق.
تدوین برنامه دور برد و راهبردی وزارت نیرو.
تلفیق برنامه های کوتاه مدت و میان مدت بخشهای مختلف صنعت آب و برق.
تلفیق تدوین و ارائه لایحه بودجه وزارت نیرو.
نظارت دقیق مستمر و موثر بر اجرای برنامه.
تهیه و تدوین گزارش عملکرد برنامه.
تدوین سیاستهای تشویقی و حمایت از بخش خصوصی و سرمایه گذاری غیر دولتی و خارجی.
برنامه ریزی جهت اجرای اصل۴۴ قانون اساسی و خصوصی سازی صنعت.
مطالعات و بررسی ظرفیتهای داخلی صنعت آب و برق.
تدوین سیاستهای توسعه کار آفرینی در وزارت نیرو.
انجام امور مربوط به دبیرخانه مجامع عمومی شرکتهای تابعه.
نظارت بر قرار دادهای مرتبط با صنعت آب و برق.
مطالعات و بررسی اقتصاد کلان صنعت آب و برق.
مطالعات و بررسی بازار بین المللی مرتبط با وزارت نیرو.
تنظیم سیاستها و روابط اقتصاد خارجی وزارت نیرو.
تدوین سیاستهای تشویقی و حمایتی از صادرکنندگان مرتبط با صنعت آب و برق.
تدوین سیاستهای راهبری بازار آب وبرق.
تنظیم مقررات مربوط به بازار آب و برق.
تدوین و استقرار سیاستهای توسعه رقابت در بازارهای آب و برق.
وظایف حاکمیتی بخش انرژی
سیاستگذاری و برنامه ریزی در زمینه صیانت و بهره برداری بهینه از منابع انرژی کشور.
برنامه ریزی کلان انرژی کشور به منظور حصول اطمینان از تامین و عرصه انرژی مورد نیاز بخشهای گوناگون.
سیاستگذاری و برنامه ریزی برای شناسایی و در اخیتار گرفتن انرژی های دست نیافته (انرژی های نو) و حمایت و ترویج کاربرد آن.
پایان نامه - مقاله
نظارت بر نحوه استفاده از انواع انرژی به منظور رعایت رفاه مردم و حفظ منابع انرژی کشور.
تعیین الگوی مصرف انواع انرژی با رعایت مصالح کشور و حفظ حقوق مردم .
سیاستگذاری و برنامه ریزی به منظور مدیریت مصرف انرژی.
تدوین استانداردها و مقررات لازم برای تولید مصرف و تبدیل انرژی در کلیه بخشهای اقتصادی و اجتماعی.
حمایت از توسعه تحیقیقات کاربردی فن آوری و منابع انسانی در بخش انرژی.
تولید آمار و اطلاعات پایه بخش انرژی و تسهیل دسترسی به آنها.
برنامه ریزی برای اصلاح ساختار مصرف انرژی و اعطای تسهیلات مالی و فنی لازم در بخش انرژی .
حذف انحصار ایجاد و توسعه رقابت و حمایت از بخش غیر دولتی برای مشارکت در فعالیتهای بخش انرژی با هدف افزایش کارائی و حفظ حقوق مردم.
تهیه تدوین و پیشنهاد قوانین مرتبط با بخش انرژی.
تعیین نرخ انواع انرژی.
کاهش شفاف سازی و هدفمند کردن یارانه.
ارزیابی رضایت مشترکین و سیاستهای بهبود آن.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]




(این مقاله، متن خطابه‌ای است که ژیلبر لازار در بیست و پنجمین کنگره خاورشناسان که در تابستان سال ۱۳۳۹ در مسکو تشکیل شد؛ ایراد کردند.)
اَشکال مختلف زبان فارسی در سده دهم و یازدهم میلادی؛ قلمرو زبان فارسی در سده دهم و یازدهم میلادی؛ بهترین روش مطالعه مشخصات لهجه‌ها.

 

    • لاهوتی، حسن. “ترجمه جملات ساده و سبک سخن". مترجم. س۹. ش۳۲ـ۳۳. بهارـ زمستان ۱۳۷۹،ص؟.*

 

    • ــــــ . “ترجمه جملات مجهول انگلیسی به فارسی و حرف اضافه by در این جملات". مترجم. س۵. ش۱۹. پاییز ۱۳۷۴، ص۳۰ـ۴۰.

 

تبدیل جمله مجهول انگلیسی به معلوم فارسی؛ قراردادن معادل مناسب در برابر حرف اضافه by؛ تغییر فعل واژگانی به متضاد آن.

 

    • لباف خانیکی، مجید. “ساختمان فعل در گویش روستای خانیک"، در هم‌اندیشی گویش‌شناسی ایرانی (۱۳۸۰)، چکیده مقالات نخستین هم‌اندیشی گویش‌شناسی ایران. [بی‌‌جا: بی‌نا]، ۱۳۸۰، ص۳۲.*

 

    • ــــــ . “صرف فعل در گویش روستای خانیک". خراسان‌پژوهی. س۲. ش۱. پیاپی ۳. بهارـ تابستان ۱۳۷۸، ص۸۹ـ۱۰۰.

 

صرف افعال مرکب؛ شناوربودن شناسه فعل در طول جمله؛ شباهت‌های صرفی گویش خانیک با گویش‌های دیگر فارسی.

 

    • لسانی، حسین. “بحثی درباره زبان دری". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تهران. س۲۱. ش۴. پیاپی ۸۸ . زمستان ۱۳۵۳، ص۱۳۵ـ۱۴۶.

 

منشاء فارسی دری؛ چکیده‌ای از مباحث استادان و محققان و نوشته‌های کهن.

 

    • ــــــ . “تکواژه‌شناسی زبان روسی و مقایسه آن با تکواژه‌شناسی زبان فارسی". پژوهش زبان‌های خارجی. نشریه دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه تهران. پیاپی ۱۳. پاییزـ زمستان ۱۳۸۱، ص۱۱۹ـ۱۲۹.

 

تک‌واژه؛ پیشوند؛ پسوند؛ میان‌وند؛ پایان‌وند؛ پی‌واژه.

 

    • ــــــ . “مقایسه پیوندهای KOTOPIЙ, ЧTO, ЧOбbI در زبان روسی با معادل آنها در زبان فارسی". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد. س۳۴. ش۳ـ۴. پیاپی ۱۳۴ـ۱۳۵. پاییزـ زمستان ۱۳۸۰ (تاریخ انتشار: ۱۳۸۱)، ص۹۱۷ـ۹۲۸.

 

سه معادل برای پیوند “که” در زبان روسی؛ وجه تمایز این سه پیوند در زبان روسی؛ بررسی طرز بیان این سه پیوند در زبان فارسی.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    • لطفی، احمدرضا. “تکامل زبان میانی و پیش‌بینی‌های دستور همگانی". زبان و ادب. س۱. ش۲. ۱۳۷۶، ص ۶۴ـ۸۳ .

 

تحقیقات زایشی در یادگیری زبان دوم: تئوری و عمل؛ تحقیق حاضر: پارامتر حذف فاعل.

 

    • لطفی‌ پورساعدی، کاظم [پورساعدی/ ساعدی]. “بررسی زبان مؤدبانه در فارسی کنونی از نظر جامعه‌شناسی زبان". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد. س۱۶. ش۲. پیاپی ۶۲. تابستان ۱۳۶۲، ص۲۷۱ـ۲۹۱.

 

۱ـ علت رفتارمؤدبانه ۲ـ مطالعه زبان در رابطه با رفتارمؤدبانه ۳ـ نمودهای صوری زبان مؤدبانه ۴ـ شرایط کاربرد و معناشناسی در زبان.

 

    • ــــــ . “زبان شناسی و دستور زبان آموزشی". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز. س۳۱. ش۴. پیاپی ۱۳۰. زمستان ۱۳۶۲، ص۱۰۳ـ۱۳۸.

 

۱ـ زبان‌شناسی و زبان ۲ـ نگاهی اجمالی به مطالعات زبان‌شناسی ۳ـ نظری اجمالی به مطالعات انجام یافته در دستور زبان فارسی ۴ـ پیشنهادهایی در مورد اصول صحیح‌تر نگارش دستور زبان.

 

    • ــــــ . “سببیت در زبان فارسی امروز، یک بررسی زایا ـ گشتاری". نشریه ادبیات و علوم انسانی تبریز. س۲۹. پیاپی ۱۲۳. پاییز ۲۵۳۶=۱۳۵۶، ص۳۸۱ـ۴۰۶.

 

۱ـ مقدمه ۲ـ‌جمله سببی ۳ـ‌تکواژ سببی در زبان‌فارسی و تظاهر صوری آن ۴ـ ساختمان ژرفایی جملات سببی در زبان فارسی ۵ـ گشتارهای سببی.

 

    • لکوک، پیر. “گویش ابوزید آباد"، در جلسات سخنرانی و بحث درباره زبان فارسی (تهران، آبان‌ماه ۱۳۵۱)، سخنرانی‌های سومین دوره جلسات سخنرانی و بحث درباره زبان فارسی. تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳، ص۲۱۵ـ۲۳۶.

 

دستگاه واج‌شناسی؛ نکات دستوری درباره اسم، صفت و فعل.

 

    • لنگرودی، امیر. “اسم ذات و اسم معنی در زبان فارسی". ادبستان. ش۴۳. تیر ۱۳۷۲، ص ۱۱۸ـ۱۱۹.

 

جستجوی تأثیر و عدم تأثیر اسماء ذات و معنی در مباحث مختلف دستوری؛ ذکر بیست و نه پیشوند و پسوند و ارتباط با اسم ذات و معنی.

 

    • لوایی، محمدعلی. توانایی زبان فارسی: “توانایی زبان فارسی". تهران: [بی‌نا]، ۱۳۲۶، ص ۱ـ۲۹.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]