برتری به معنی عملکرد برجسته در اداره سازمان و دستیابی به نتایج بر اساس مفاهیم بنیادی زیرین می باشد:
الف – نتیجه گرایی:
برتری مستلزم متعادل کردن و ارضا نیازهای همه ذینفعان مرتبط می باشد (شامل کلیه کارکنان، مشتریان، عرضه کنندگان، جامعه و افراد دارای منافع مالی در سازمان)
ب – تمرکز بر مشتری:
مشتری قضاوت کننده نهایی کیفیت محصولات و خدمات است و وفاداری و ابقای مشتری و کسب سهم بازار از طریق تمرکز بر نیازهای مشتریان فعلی و بالقوه، بهینه می شود.
پ – رهبری و ثبات اهداف:
رفتار رهبران سازمان منتج به ایجاد نظم و وحدت در اهداف سازمان و محیط می شود به گونه ای که سازمان و کارکنانش بتوانند احساس برتری و مزیت نمایند (اسکیلدن و همکاران[۵۳] ۲۰۰۲).
ت – مدیریت بر اساس فرایندها و حقایق:
وقتی که همه فعالیت‎ها مرتبط با هم شناخته شده و بطور نظام مند مدیریت شوند و تصمیمات مربوط به عملیات و فعالیت های جاری و بهبودهای برنامه ریزی شده با بهره گرفتن از اطلاعات معتبر که شامل برداشت ها و نظرات ذینفعان سازمان باشد اخذ شود، سازمان‎ها موثرتر عمل می‎کنند (مک آدم[۵۴] ۲۰۰۱).
ح – توسعه و مشارکت کارکنان:
ظرفیت های بالقوه کارکنان در سازمان از طریق ارزش های مشترک و در یک فرهنگ حاکی از اعتماد و توانمندسازی، به بهترین نحو آزاد و بکار گرفته می شود و منجر به مشارکت همه افراد می‎شود (دیویز و بنسیتر[۵۵] ۲۰۰۸).
خ – یادگیری مستمر، نوآوری و بهبود:
عملکرد سازمانی هنگامی به حداکثر مقدار ممکن می رسد که سازمان بر پایه مدیریت و تسهیم دانش و اطلاعات در یک فرهنگ یادگیری مستمر، نوآوری و بهبود بنا شده باشد (استید و همکاران[۵۶] ۲۰۰۵)
ج – توسعه مشارکت:
هنگامی که سازمان با شرکایش دارای ارتباطات سودآور دوطرفه، مبتنی بر اعتماد، تسهیم دانش و اطلاعات بوده و این ارتباطات از انسجام و یکپارچگی برخوردار باشد، به طور موثری کار می کند.
چ – مسئولیت های عمومی:
منافع بلند مدت سازمان و کارکنان با اتخاذ یک رویکرد اخلاقی و فراتر رفتن از انتظارات و مقررات مورد انتظار جامعه، به خوبی تامین می شود (نبی لو، ۱۳۸۲، ص۸۶ )
نمای کلی معیارها مدل تعالی اروپا(کمپیتل و همکاران[۵۷]، ۲۰۱۱)
توانمند سازها
نتایج
نتایج
کلیدی عملکرد
۱۵ %
نتایج کارکنان
۹%
نتایج مشتری
۲۰%
نتایج جامعه ۶%
فرایندها
۱۴%
کارکنان
۹%
خط مشی و استراتژی ۸%
۸%
رضایت مشتریها
۲۰%
مشارکتها و منابع
۹%
رهبری
۱۰%
یادگیری و نوآوری

شکل ۲-۷: نمای کلی معیارها مدل تعالی اروپا(کمپیتل و همکاران، ۲۰۱۱)
مدل تعالی سازمانی یک چارچوب غیرتجویزی بر اساس نه معیار سنجش می باشد. پنج عدد از این معیارها جزو توانمندسازها و چهار عدد دیگر آن جزو نتایج هستند، که۵۰۰ امتیاز از ۱۰۰۰ امتیاز مربوط به توانمندسازها و۵۰۰ امتیاز از ۱۰۰۰ امتیاز مربوط به نتایج هستند. معیارها مربوط به توانمندسازها، کارهایی که یک سازمان باید انجام دهد را نشان می دهد و معیارهای مربوط به نتایج چیزهایی راکه سازمان باید به آن دست یابد مشخص می کند. نتایج در واقع منتج از توانمندسازها هستند. توانمندسازها با بهره گرفتن از بازخورهای دریافتی از نتایج بهبود می یابند (هیدز و همکاران[۵۸] ۲۰۰۴).
خلاصه ای از معیارهاو زیر معیارهای مدل تعالی اروپا:
۱- رهبری
رهبران چگونه آرمان و مأموریت سازمان را تعیین و دسترسی به آنها را تسهیل کرده و ارزش های موردنیاز برای موفقیت درازمدت را ایجاد و آنها را از طریق فعالیت و رفتار مناسب بکار می گیرند و شخصاً با مشارکت خود از ایجاد و بکارگیری سیستم مدیریت اطمینان می یابند.
۲- کارکنان
سازمان چگونه دانش و پتانسیل های کامل کارکنان خود را به صورت فردی یا گروهی در تمامی سطوح سازمانی اداره، توسعه و بکار گرفته و چگونه این فعالیت ها را در جهت حمایت از خط مشی و راهبرد و اثربخشی عملیات طرح ریزی می کند.
۳- حوزه خط مشی و راهبرد
چگونه سازمان مأموریت ها و آرمان های خود را از طریق راهبرد روشن متمرکز بر منافع ذینفعان که بوسیله خط مشی برنامه ها، اهداف بلندمدت، کوتاه مدت و فرآیندها حمایت شده است، اجرا می کند.
۴- شراکت ها و منابع
سازمان چگونه امکانات خارجی و منابع داخلی خود را در جهت حمایت از خط مشی، راهبردها و افزایش کارایی عملیات فرایندهایش شناسایی، هماهنگ و اداره می کند.
۵- حوزه فرآیندها
چگونه سازمان فرایندهای خود را با هدف حمایت از خط مشی، راهبرد و تأمین رضایت و افزایش ارزش برای مشتریان و سایر ذینفعان خود، طراحی اداره و بهبود می بخشد.
۶- حوزه نتایج کارکنان
آنچه سازمان در ارتباط با کارکنان خود بدست می آورد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...