کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



زندگی نامه:

سال و محل تولد: 1307- مشهد

سال و محل وفات: 1369- تهران

«مهدی اخوان ثالث» متخلص به «م. امید» از مفاخر کم نظیر و پرآوازه خراسان و ایران است. او فرزند «علی اخوان ثالث» از عطاران و طبیبان سنتی خراسان است که اصالتاً اهل فهرج یزد بود، اما به خراسان کوچ کرد و با دختری به نام «مریم خراسانی» ازدواج کرد.

در سال 1307 شمسی «مهدی اخوان ثالث» دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر طی کرد و در سال 1326 دوره هنرستان مشهد (رشته آهنگری) را به پایان برد، و در همان جا، در همین رشته آغاز به کار کرد.

سپس به تهران آمد، آموزگار شد و در این شهر و اطراف آن (کریم آباد ورامین) به تدریس پرداخت. اخوان چند بار به زندان افتاد و یک بار نیز به حومه کاشان تبعید شد.

در سال 1329 ازدواج کرد. در سال 1333 برای بار چندم، به اتهام سیاسی، زندانی شد. پس از آزادی از زندان (سال 1336) به کار در رادیو پرداخت. و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد. در سال 1353 از خوزستان به تهران بازگشت و این بار در رادیو تلویزیون به کار پرداخت.

در سال 1356 در دانشگاه‌های تهران، ملی و تربیت معلم به تدریس شعر دوره سامانی و معاصر روی آورد؛ و دو سال بعد، در انتشار ات و آموزش آنقلاب اسلامی به کار پرداخت و سرانجام در سال 1360 بدون حقوق و با محرومیت همیشگی از تام مشاغل دولتی، بازنشسته شد. در سال 1369 به دعوت «خانه فرهنگ آلمان» برای برگزاری شب شعری از تاریخ 4 تا 7 آوریل (15 تا 18 فروردین) به خارج رفت و ضمن این سفر، از کشورهای آنگلیس، دانمارک، سوئد، نروژ و فرانسه دیدن کرد.

سرانجام، در اوایل شهریور ماه همین سال، چند ماهی پس از بازگشت به میهن، دیده از جهان فروبست. وی بنا به وصیت خود در توس، کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.

اهمیت سبک شناسی: آشنایی با زبان، بیان و طرز تفکر یک شاعر برای پی بردن به لایه‌های درونی شعر وی امری ضروری است.

سبک شخصی، سبک دوره، سبک ادبی، از جمله مواردی است که در سبک شناسی به کار می‌رود.

سبک شخصی: سبک خاص شاعر و نویسنده است و آثار او در طول قرون از اثر هر کس دیگری به نحو نمایانی متمایز نگاه می‌دارد. کسانی چون فردوسی، نظامی، خاقانی، حافظ و… سبک شخصی دارند.

سبک دوره: سبک کلی که در یک دوره زمانی برای شاعران و نویسندگانی شبیه به هم از مختصات تاریخ ادبیات فارسی است. مثلاً مختصاتی که در آثار شعری قرن چهارم و پنجم مشاهده می‌شود. در یک نگاه کلی به هم شبیه هم هستند. به این دوره سبک خراسانی می‌گویند.

سبک ادبی: صورت‌هایی که با آن آثار ادبی را از آثار غیر ادبی مشخص می‌کند.

سبک شعری: روش مشخص بیان مطلب شاعر است. «یعنی گوینده به چه نحو خاص و مشخصی مطلب خود را ایراد کرده است و جهت درک این نحو ی خاص بیان باید در آنتخاب لغات، شک و اصطلاحات، صنایع ادبی، عروض و قیافه… گوینده دقت شود» (شمیسا، 1374: 12).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 10:57:00 ب.ظ ]




سبک شناسی شعر اخوان:

  • هنجار گریزی زمانی
  • سبک خراسانی
  • آمیختن زبان کهن با زبان گفتار امروز

سبک شناسی شعر اخوان:

اخوان برای برجسته ساختن و تشخیص بخشیدن به زبان شعر خویش، از تمامی امکانات زبانی بهره برده و شیوه‌ها و شگردهای بسیاری را به کار گرفته تا زبان شعرش را از زبان هنجار متمایز سازد.

او با پشتوانه‌ی گنجینه‌ی ادب فارسی، و با بهره گیری از ظرفیت‌های زبان، به زبانی پخته و پرداخته دست یافته که ویژه شعر اوست. او خود می‌گوید: «اتکای من که، مهدی اخوان ثالثم، به تمامی امکانات خلاقه گذشته ادب ایران است. اتکای من به ادب هزار ساله ایران است» (کاخی، 1371: 81).

اما هر شاعری از میان شیوه‌های گوناگونی که در شعر خود به کار می‌گیرد، به بعضی از آن‌ ها دلبستگی و گرایش بیشتری دارد؛ به گونه‌ای که آن‌ ها را بیشتر از شیوه‌های دیگر به کار می‌برد و در جای جای شعر خود از آن‌ ها بهره می‌گیرد.

چنین شیوه‌هایی که در شعر هر شاعر فراوان و بسیار به کار می‌رود و شعر او را از دیگران متمایز می‌سازد، «ویژگی سبکی» آن شاعر به شمار می‌رود. «سبک» در حقیقت شیوه و اسلوب خاص یک اثر یا مجموعه آثار شاعر است. بدین معنا که شاعر با به کارگیری واژه‌ها، ترکیب‌ها و دستور زبان خاصی که برای بیان اندیشه و احساس خود بر می‌گزیند، به شکل و شیوه‌ی زبانی خاصی می‌رسد، که ویژه‌ی شعر اوست و زبان شعرش را از دیگر شاعران متمایز و ممتاز می‌سازد.

نکته مهم در شکل گیری سبک، بسامد (فرکانس) و میزان تکرار این شیوه‌ها و شگردهاست. زیرا چنان که گفته شد، شاعر از امکان‌های زبانی بسیاری بهره می‌گیرد، اما تنها شیوه‌هایی را می‌توان ویژگی سبکی آن شاعر به شمار آورد که بسیار به کار روند و بارها و بارها در شعر او تکرار شوند.

اخوان نیز مانند هر شاعری، از میان امکان‌ها و ظرفیت‌های زبانی موجود، به برخی شیوه‌ها گرایش بیشتری دارد و آن‌ ها را همواره در شعر خود به کار می‌گیرد. چنین شیوه‌هایی ویژگی‌های سبکی شعر اخوانند؛ که در این بخش به بررسی آن‌ ها می‌پردازیم.

 

1-هنجار گریزی زمانی (کهن گرایی زبانی)

این شیوه شاخص‌ترین شعر اخوان است و به گواه آمار و ارقام، بالاترین بسامد را در میان تمام شیوه‌های برجسته سازی دارد. چنان که در بخش گونه‌های هنجار گریزی گفته شد، هنجار گریزی زمانی (کهن گرایی زبانی، باستان گرایی زبانی) به کار گیری زبان کهن‌تر و قدیمی‌تر از زبانی است که امروزه به کار می‌بریم.

مفهوم باستان گرایی، بازگشت به زبان‌های باستانی و زنده کردن واژه‌های مرده نیست؛ بلکه حتی کاربرد تلفظ قدیمی‌تر واژه‌ها نیز در چهارچوب کهن گرایی است.

هنجار گریزی زمانی (کهن گرایی)، هم به کار گیری واژه‌های قدیمی‌تر را شامل می‌شود، و هم بهره‌گیری از ساختار دستوری کهن را.

-کهن گرایی واژگانی

شاعر در این شیوه واژه‌هایی را به کار می‌برد که در گذشته رواج داشته‌اند، اما امروزه کاربرد چندانی ندارند.

« «بسان» «رهنوردانی» که در افسانه‌ها گویند،

گرفته کوله بار «زاد ره» بر دوش،

فشرده «چوبدست» خیزران در مشت،

گهی «پر گوی» و گه «خاموش»

در آن «مهگون» فضای خلوت افسانگیشان راه می‌پویند

ما هم راه خود را می کنیم آغاز» (اخوان ثالث، زمستان، چاوشی، 1379: 92).

در این شعر- که نخستین بند شعر چاوشی است- به نمونه‌هایی از کهن گرایی واژگانی بر می‌خوریم.

واژه‌های «بسان، رهنورد، زاد ره، چوبدست، پر گوی، خاموش و مهگون» امروزه کاربرد چندانی ندارند و معمولاً واژه‌های دیگری را به جای آن به کار می‌بریم.

«… گفت راوی: راه از «آیند و روند» «آسود»،

گردها خوابید

روز رفت و شب «فراز آمد،

«گوهر آجین» بود پیر «بازآمد»»  (همان، از این اوستا، مرد و مرکب: 153).

در این شعر هم که سرآغاز شعر مرد و مرکب است، نمونه‌هایی از باستان گرایی واژگانی را می‌توان دید.

«آیند و روند، فراز آمد، آسود، گوهر آجین و باز آمد» امروزه چندان به کار نمی‌روند و از رواج افتاده‌اند.

«این دبیر گیج و «گول» و کور دل: تاریخ،

تا «مُذَهّب» دفترش را گاهگه می‌خواست

با پریشان سرگذشتی از «نیاکانم» «بیالاید».

رعشه می‌افتادش اندر  دست

در «بنان» «درفشانش» «کلک» شیرین «سلک» می‌لرزید.

«حبر»ش اندر  «محبر» بر لیقه چون سنگ سیه می‌بست»

(اخوان ثالث، آخر شاهنامه، میراث، 1379: 113).

در شعر میراث هم با نمونه‌هایی کهن گرایی واژگانی روبروییم.

عبارت‌های «گول، مذهب، نیاکانم، بیالاید، بنان، درفشان، کلک، سلک، حبر و محبر» در گفتار امروز جایگاهی ندارد و مصداق باستان گرایی واژگان‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ب.ظ ]




سبک خراسانی

ویژگی دیگر شعر اخوان که با کهن گرایی زبانی او پیوند می‌یابد، بهره گیری از مختصات سبک خراسانی (سامانی) است. بسیاری از کهن گرایی‌ها واژگانی و دستوری شعر او از ویژگی‌های سبک خراسانی ریشه می‌گیرد؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت، شعر او از نظر واژگانی، تعبیرها، ترکیب‌ها، ساخت‌های آوایی و دستور زبان، نماینده سبک خراسانی در شعر نو نیمایی است.

خود او در مقدمه‌ی چاپ اول مجموعه زمستان می‌گوید: «من کوشیده‌ام از راه میان بری از خراسان به مازندران (زادگاه نیما) بروم. از خراسان دیروز به مازندران امروز…» (اخوان ثالث، 1383: 12).

به این اعتبار اخوان را می‌توان شاعری «نئو کلاسیک» دانست: شاعری نو پرداز که بنا به تسلط و چیرگی‌اش به شعر کهن، و گرایش به دلبستگی خاصی که به میراث هزار ساله شعر کلاسیک ایران دارد، در شعر نو دارای اسلوب خاصی است که بر ویژگی‌های شعر کهن استوار است.

او در این باره می‌گوید: «پرورش من، یک نوع پرورش به اصطلاح کلاسیک- مدرن است» (کاخی،1371: 463).

ویژگی‌هایی مانند افعال پیشوندی، جهش (رقص)، ضمیر، آنواع «را»، حروف اضافه‌ی دو گانه، به کارگیری صفت برتر به جای صفت برترین، کاربرد «یکی» به جای «یک»، حذف کسره‌ی اضافی و وصفی و تغییرهای آوایی به ضرورت وزن شعر، همه از مختصات سبک خراسانی هستند که در شعر اخوان کاربرد فراوانی دارند.

جابجایی (جهش) ضمیر، از ویژگی‌های سبک خراسانی در شعر اخوان است.

«سپرده با خیالی دل،

«نه‌ش» از پیمودن دریا و کوه و دشت و دامان‌ها»

(اخوان ثالث، از این اوستا، 1379: 172)

«هر پنجه کانجا می‌خرامانی

بر پرده‌های آشنا با درد

گویی که «چنگم» در جگر می‌افکنی، این‌ست

«که م» تاب و آرام شنیدن نیست

این است» (همان، آواز چگور: 201).

در سبک خراسانی گاه کسره اضافه (ی اضافه) بعد از (های غیر ملفوظ) ساکن تلفظ می‌شود، که در شعر اخوان به نمونه‌های آن بسیار بر می‌‎خوریم.

«ای درختان عقیم ریشه‌تان در خاک‌های هرزگی مستور،

یک جوانه ارجمند از هیچ جاتان «رست نتواند»  (همان، پیوندها و باغ: 192)

***

«در این تصویر،

فلان با «تازیانه‌ی» شوم و بیرحم خشایر شا

زند دیوانه وار، اما نه بر دریا؛

به «گرده‌ی» من، به رگ‌های «فسرده» من.

به «زنده‌ی» تو به «مرده‌ی» من»  (همان، زمستان، چاوشی: 97).

حرف اضافه دو تایی (دو گانه) هم که در شعر اخوان می‌بینیم، ریشه در سبک خراسانی دارد.

««بر به» کشتی‌های خشم بادبان از خون،

ما، برای فتح سوی پایتخت قرن می‌آییم»

(اخوان ثالث، آخر شاهنامه، آخر شاهنامه، 1379: 114).

«سه ره پیداست.

نوشته بر سر هر یک «به سنگ اندر »

حدیثی که‌ش نمی‌خوانی بر آن دیگر»  (همان، زمستان، چاوشی: 192).

به کار بردن «یکی» به جای «یک» نیز از ویژگی‌های خراسانی شعر اخوان است.

«و ز آن سو، سوی رستنگاه ماه و مهر هم، کس را پناهی نیست.

«یکی» دریای هول هایل است و خشم توفان‌ها.

… … …

«یکی» آواره مرد ست این پریشانگرد.

همان شهزاده از شهر خود رانده…»

(ر. ک. همان، از این اوستا، قصه شهر سنگستان: 173 تا 175).

«پنجره باز است، و آسمان پیداست.

چون «یکی» برج بلند جادویی، دیوارش از اطلس…» (همان، آخر شاهنامه، طلوع: 134).

آنچه گفته شد نمونه‌های اندکی از کاربرد ویژگی‌های سبک خراسانی در شعر اخوان بود.

«پاره آنبانی که پنداری

هرچه در آن «بوده بود»

افتاده بود و باز می‌افتاد»  (همان، از این اوستا، مرد و مرکب: 154).

«بیچاره خان امیر

که سال‌های سال در آن دخمه «بوده بود»»

(همان، در حیاط کوچک: 268).

«من امشب «آمدستم» وام بگذارم

حسابت را کنار جام بگذارم» (همان، زمستان، 101).

«در این آفاق من گردیده‌ام بسیار

«نماندستم» پیموده بدستی هیچ سویی را»

(ر. ک. اخوان ثالث، از این اوستا: 172 و 173).

فعل‌های «بوده بود، آمدستم، نماندستم» ساخت‌های دستوری کهنی هستند که اگر چه از رواج افتاده‌اند، در بخش‌هایی از خراسان مانند توس و تربت حیدریه و اطراف نیشابور همچنان به کار می‌روند و می‌توان آن‌ ها را «فعل‌های نیشابوری» نامید. بنابراین اخوان گذشته از کهن گرایی زبانی به کارگیری ویژگی‌های سبک خراسانی، از گویش خراسانی نیز- که برخی شکل‌ها وساخت‌های کهن خود را حفظ کرده -بهره برده است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ب.ظ ]




آمیختن زبان کهن با زبان گفتاری امروز

ویژگی دیگر شعر اخوان، پیوند زبان ادبیانه و باستان گونه و با زبان عامیانه و گفتاری اوست او زبان استوار و رسای خراسانی را با زبان محاوره‌ای کوچه و بازار همراه می‌سازد؛ و واژه‌ها و ساخت‌های دستوری کهن را در کنار کلمات و اصطلاحات امروزی قرار می‌دهد. به بیان دیگر، زبان آرکائیک و فولکلوریک را با یکدیگر می‌آمیزد.

بدین ترتیب قلمرو زبانی شعر اخوان، گستره‌ای است که از دورترین دوره‌های شعر فارسی تا زبان عامیانه امروز. با توجه به ساختار روایی شعر اخوان و جایگاه گفتگو در این روایت‌ها و بهره گیری او از زبان عامه مردم، گاه به واسطه پایگاهی است که از آن سخن می‌گوید. به بیان دیگر، شاعر «به اقتضای حال و مقال» وقتی از زبان مردم کوچه و بازار سخن می‌گوید، طبیعی است که اصطلاح‌ها و عبارت‌های آنان را به کار برد.

نمونه‌های کاربرد زبان گفتار را در شعرهای زیر می‌توان دید:

«هوا بس ناجوانمردانه سردست…. «آی»…

«دمت گرم» و سرت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای» (همان، زمستان: 100).

چنان که می‌بینیم، اخوان حرف ندای «آی» و اصطلاح «دمت گرم» را از زبان گفتار، وام گرفته و در میان واژه‌های فخیم و فاخر شعر خود آورده است.

«یکی از ما که زنجیرش سبک‌تر بود،

به جهد ما درودی گفت و بالا رفت.

خط پوشیده را از خاک و گل و بسترد و با خود خواند.

(و ما بی تاب)

«لبش را با زبان تر کرد» (ما نیز آنچنان کردیم)

«و ساکت ماند» نگاهی کرد سوی ما و ساکت ماند.

دوباره خواند، خیره ماند، پنداری زبانش مرد.

نگاهش را ربوده بود ناپیدای دور، ما خروشیدیم:

-«بخوان» او همچنان خاموش.

-«برای ما بخوان» خیره به ما ساکت «نگاه می‌کرد»

پس از لختی

در اثنایی که زنجیرش صدا می‌کرد.

فرود آمد. گرفتیمش که پنداری که می‌افتاد.

نشاندیمش

به دست ما و به دست خویش «لعنت کرد»

-«چه خواندی»، «هان؟»

{«مکید آب دهانش را» و گفت آرام:

-نوشته بود

همان،

کسی راز مرا داند،

که از این رو به آن رویم برگرداند…»

                                                                    (اخوان ثالث، از این اوستا، 1379: 151 و 152).

در شعر کتیبه نیز، آنگاه که شاعر تلاش مردم را برای چرخاندن تخته سنگ و خواندن راز آن توصیف می‌کند و زبانش، به زبان گفتار مردم نزدیک می‌شود و از اصطلاح‌های گفتاری بهره می‌گیرد.

«لبش را با زبان تر کرد، ساکت ماند، نگاهی کرد، لعنت کرد، هان و مکید آب دهانش را» عبارت‌ها و اصطلاح‌هایی هستند که نسبت به زبان فخیم و فاخر شعر گفتاری‌تر و عامیانه‌ترند.

گاه نیز بی آنکه گفت و گویی در میان باشد و یا شعر، عامه مردم و رفتار و گفتار آنان را توصیف می‌کند، شاعر در میانه زبان استوار خراسانی، کلمات گفتاری و عامیانه را به کار می‌برد.

من می‌گریزم سوی درهایی که می‌بینم

«بازست، اما پنجه‌یی خونین که پیدا نیست

از کیست،

تا می‌رسم، در را برویم «کیپ» می‌بندند.

… … …

ترکید تندر، «ترق»

بین جنوب و شرق

زد آذرخشی برق

اکنون باران «جر جر» بود» (اخوان ثالث، از این اوستا، 1379: 168).

چنان که می‌بینیم شاعر اصطلاح‌هایی مانند «کیپ، ترق و جرجر» را در کنار واژه‌های نوشتاری و رسمی شعر خود قرار داده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:56:00 ب.ظ ]




مطالعه‌ی زبان شناختی شعر اخوان

در این بخش، از گونه‌های هنجار گریزی و قاعده افزایی سخن می‌گوییم و در هر مورد به نمونه‌هایی از شعر اخوان اشاره می‌کنیم.

دانلود پایان نامه

 

گونه‌های فرا هنجاری 

فرا هنجار گریزی از قواعد زبان است؛ فراتر رفتن از شکل معمول و متداول زبانی است که کاربرد روزمره دارد. این گریز به شیوه‌های گوناگونی آنجام می‌شود که به یکایک آن‌ ها خواهیم پرداخت.

  1. فراهنجاری واژگانی 2. فراهنجاری آوایی 3. فراهنجاری معنایی   4. فراهنجاری دستوری
  2. فراهنجاری نوشتاری 6. فراهنجاری گویشی 7. فراهنجاری سبکی 8. فراهنجاری زمان

 

1- فراهنجاری واژگانی

در این شیوه، شاعر از واژه‌های موجود در زبان هنجار فراتر می‌رود و با گریز از قواعد، واژه‌های نو و ترکیبات جدیدی می‌سازد و به کار می‌گیرد.

«با آنکه شب شهر را دیر گاهی است.

با ابرها و «نفَسد و دهایش»

تاریک و سرد و مه آلود کرده است…» (اخوان ثالث، از این اوستا، 1379: 181).

چنان که در نمونه بالا دیده می‌شود، در زبان هنجار عبارت «نفسد» وجود ندارد؛ و اخوان با ساخت آن از قواعد زبانی موجود گریز زده است.

«نهان شد جاودان در خاک و خاموشی

(پریشا دخت) شعر آدمیزادان» (اخوان ثالث، در حیاط کوچک پاییز، 1379: 291).

شاعر در این شعر- که بخشی از مرثیه‌ست که در سوگ فروغ سروده- او را «پری+ شاه+ دخت» نامیده. این واژه نیز پیش از این در زبان وجود نداشته و ساخته اخوان است.

در فراهنجاری واژگانی، گاه یک عنصر به جای عنصر دیگر به کار می‌رود، به گونه‌ای که همان نقش را داراست و در ساخت و معنای کلام تغییری پدید نمی‌آورد.

«دیده بانان را بگو تا خواب نفریبد

بر چگاد پاساگاه خویش، دل بیدار و سرهشیار

هیچشان «جادویی» اختر

هیچشان افسون شهر نقره مهتاب نفریبد» (همان، آخر شاهنامه: 114).

در شعر بالا شاعر صفت «جادویی» را به جای اسم «جادو» به کار برده است.

«تکیه داده بر «ستبر» صخره ساحل،

با بلورین دشت صیقل خورده آرام،

راز می‌کردم (همان، آخر شاهنامه).

در این شعر نیز صفت «ستبر» جانشین اسم «ستبری» شده است.

 

2- فراهنجاری آوایی

در این شیوه، شاعر از قواعد آوایی زبان هنجارگریز می‌زند و شکلی از واژه‌ها را به کار می‌برد که در زبان گفتار متداول نیست. به بیان دیگر، در این شیوه، تلفظی از واژه‌ها به کار می‌رود که با تلفظ معمول آن تفاوت دارد.

«هان کجاست؟

پایتخت این بی آزرم و بی آئین قرن.

کاندر ان بی گونه‌ای مهلت

هر «شکوفه‌ی» تازه رو بازیچه با دست

همچنان که حرمت پیران «میوه‌ی» خویش بخشیده

عرصه آنکار و وهن و غدر و بیداد ست»

(اخوان ثالث، آخر شاهنامه، 1379: 114).

اخوان در شعر بالا از هنجار آوایی زبان فراتر رفته و واژه‌های «شکوفه» و «میوه» را با تلفظ نامعمول «شکوفه‌ی» و «میوه‌ی» به کار برده است؛ و با کسره اضافی و وصفی از قواعد آوایی گریز زده است.

«سال‌ها زین پیشتر در ساحل پُر حاصل جیحون

بس «پدرم» از جان و دل کوشید،

تا مگر کاین پوستین را نو کند بنیاد»  (همان: 120).

در نمونه بالا نیز شاعر از واژه‌ی «پدرم» هنجارگریزی آوایی کرده -و با ساکن کردن حرف «ر»- آن را به شکلی به جز تلفظ عادی آن به کار برده است.

شیوه‌ی دیگر فراهنجاری آوایی «آلیتراسیون» است؛ که از میان برابر نهادها (معادل‌ها) فارسی آن می‌توان به «هم حروفی، هم آوایی، هم گونگی آوایی و واج آرایی» اشاره کرد.

شاعر در این شیوه، واژه‌ها را به گونه‌ای در کنار یکدیگر قرار می‌دهد که یک حرف یا آوا -به عبارت دیگر، یک همخوان یا واکه- چند بار تکرار می‌شود و موسیقی شعر را کامل می‌کند.

نکته‌ای که باید به آن توجه داشت، این است که تأثیر حسی و عاطفی حاصل از تکرار این صامت‌ها و مصوت‌ها، با مفهوم و فضای شعر هماهنگی داشته باشد و به حس و حال شعر نیرو بخشید و آن را تقویت کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:56:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم