|
|
- عاملی ، حر ، تفصیل وسایل الشیعه الی مسایل الشریعه ، مکتب اسلام، تهران ، چاپ ششم، ۱۳۸۴ه.ق.
- لابوم ، ژول ، تفصیل آیات القرآن الحکیم بانضمام مستدرک ، ترجمه مهدی الهی قمشه ای، کتابفروشی اسلامیه ، تهران ، چاپ اول، ۱۳۵۵ .
- مقدسی ، عبدالله بن احمد بن محمد (ابن قدامه) ، مغنی ، دارالکتب العلمیه، بیروت ، بی تا.
- مکی ، محمد (شهید اول) ، اللمعه الدمشقیه ، دارالفکر ، قم ، چاپ پنجم، ۱۳۷۴٫
- موسوی خمینی ، سید روح الله (امام خمینی) ،تحریرالوسیله، موسسه نشر اسلامی ، بی جا، چاپ پنجم، ۱۴۱۵ ه.ق
ج- مقالات
- جوانفکر، عباس،زندانیان مهریه، نشریه اصلاح و تربیت،شماره ۱۱۶ ، ۱۳۸۴٫
- علی آبادی ، علی ، تعمقی در نصاب پذیری مهریه،دانشگاه آزاد تهران شمال،۱۳۸۸٫
- موسوی کاشمری،مهدی ، مهریه مطلوب،پرسش و پاسخ نشریه زن،شماره۹۸،۱۳۸۰٫
- یوسف زاده ، حسن، پایش جامعه شناختی مهریه، کتاب زنان، شماره ۲۷۰، ۱۳۸۴٫
د- سایت ها:
www.ghavanin.com www.usc.edu www.mehreah.blogfa.com www.dadkhahi.com
ه – نرم افزار:
نرم ا فزار جامع فقه اهل بیت ۲ Abstract Dowry for the marriage of the woman as an endorsement of Islam and Allah has commanded to pay focus . With the recommendation of the Islam and the abomination of low- Mahr it is emphasized in recent years , but the rate has increased greatly and this has created problems in the community , which seems to be the limit can help . Islamic jurisprudence , there are two theories about the dowry : the first is that public famous Imami scholars , is that dowry is not taxable , but it depends on the parties to compromise , the law also obey the Imami jurists known has . Although the theory is accepted in his own time and did not challenge the law and jurisprudence, Shiite dynamic , but already looking forward to the legislator ‘s intervention is the issue . In contrast , some scholars believe ¬ Imamiye that dowry and bride price limit is not more than five hundred dirhams which is Mhralsnh . Although at the time that this theory has a solid foundation in the field of logic and empirical science and theology are also viable , but has not been accepted .more than what marked as invalid and that it will not close any shackles for self- perceived . Also , because of the accuracy of dowry and dowry Mqdvraltslym it is heavy , due to lack of financial Tmkn Mqdvraltslym man is , so to verify the agreement between the parties , there will be no choice but to limit their will . Keywords: Marriage , dowry , curriculum , curriculum flexibility , Mhralsnh
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[یکشنبه 1399-12-17] [ 07:40:00 ب.ظ ]
|
|
حقیقت، حمیدرضا، (۱۳۸۵)، چگونگی ارتقای سطح خدمات در نمایندگیهای مجاز، مجله فرهنگ خدمت، شماره ۸، ص ۴۵-۵۵٫ خنیفر، حسین و حیدرنیا، زهرا ،(۱۳۸۵)، رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و رضایت مشتریان در بخش خدمات فرهنگ مدیریت، سال چهارم، شماره چهاردهم، ص ۱۱۶-۸۷٫ داﻧﻴﺎﻟﻲ ده ﺣﻮض، ﻣﺤﻤﻮد؛ ﻣﺮداﻧﻲ، اﻳﻮب؛ اﻧﺼﺎری ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ و رﺣﻤﺎﻧﻲ ﻳﻮﺷﺎﻧﻠﻮیی، حسین، (۱۳۹۰)، راﺑﻄﻪ ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻣﺸﺘﺮی ﻣﺪاری ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛﻴﻔﻴﺖ فراگیرباتعهدسازمانی می یر-آلن دردانشگاه آزاداسلامی واحدایذه ، نشریه ﻓﺮاﺳﻮی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﺳﺎل ﭘﻨﺠﻢ ، ﺷﻤﺎره ۱۸، ص۵۳ -۷۶٫ رجب بیگی مجتبی، سلیمی محمد حسین (۱۳۷۴)، مدیریت کیفیت فراگیر (TQM)، چاپ اول،مرکز اطلاع رسانی وزارت جهاد سازندگی و مرکز نشر دانشگاه صنعتی امیرکبیر. رحیمی غلامرضا و فقیهی ابوالحسن (۱۳۸۴)، بررسی پاسخگویی در سازمانهای دولتی ایران، مجله مدیریت و توسعه، شماره ۲۷٫ رضایی، فرزین و احمدپور، مهدی، (۱۳۸۹)، تاثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر متغیرهای حسابداری. رهنورد، فرج الله (۱۳۷۹)، توانمند سازی کارکنان ؛ جزء بحرانی در مدیریت کیفیت، پیام تحول اداری، هفته نامه سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور، شماره ۵۲٫ ریاحی بهروز، الوانی مهدی، (۱۳۸۲)، آموزههایی برای استقرار مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی، چاپ اول، انتشارات مرکز آموزش وتحقیقات صنعتی ایران. ریاحی، بهروز و الوانی، مهدی، (۱۳۸۲)، آموزههایی برای استقرار مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی، چاپ اول، انتشارات مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایران. زاهدی، شمس السادات و گرجی ، محمدباقر، (۱۳۸۸)، مدیریت کیفیت جامع در صنعت بیمه ایران و ارائه یک الگوی مطلوب، دو ماهنامه علمی پژوهشی دانشور، سال شانزدهم، شماره ۳۵، ص۱۰۶-۸۹٫ زاهدی، شمس السادات و گرجی، محمدباقر، (۱۳۸۸)، مدیریت کیفیت جامع در صنعت بیمه ایران و ارائه یک الگوی مطلوب، دوماهنامه علمی- پژوهشی دانشور رفتار، سال شانزدهم، شماره ۳۵، ۱۰۶-۸۹٫ زمردیان، اصغر (۱۳۷۳)، مدیریت کیفیت جامع: مفاهیم، اصول، فنون و روش های اجرایی، مؤسسه مطالعات و برنامه ریزی آموزشی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران. زمردیان، اصغر، (۱۳۷۳)، مدیریت کیفیت جامع: مفاهیم، اصول، فنون و روش های اجرایی، چاپ اول، مؤسسه مطالعات و برنامه ریزی آموزشی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران. شرجی شریفی، آزیتا ،(۱۳۹۰)، بررسی رابطه بین خدمات پس از فروش شرکت های خودرو سازی (سایپا و ایران خودرو) و رضایت مشتریان، فصلنامه مدیریت، سال هشتم، ص ۱۰-۱۸٫ صادقی، علی منصور؛ حسن زاده، علی، باقری، قدرت اله و امیری، غلی نقی، (۱۳۹۱شناسایی عوامل درون و برون سازمانی موثر بر جلب رضایت مشتریان در موسسه مالی و اعتباری صالحین، جهارمین کنفرانس بین المللی بازارابی خدمات بانکی، تهران ۲۳ و ۲۴ مهرماه، مرکز همایش های بین االمللی صدا و سیما. ﺻﻤﺪی، ﻋﺒﺎس و اﺳﻜﻨﺪری، ﺳﻬﻴﻼ، (۱۳۹۰)، ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺧﺪﻣﺎت ﺑﺮ رﺿﺎﻳﺖ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑﺎﻧﻚ ﻣﻠﻲ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎنﺗﻮﻳﺴﺮﻛﺎن (ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺪل سروکوال)،فصلنامه مدیریت،سال هشتم بهار۱۳۹۰،شماره ۲۱ص ۴۰-۳۱٫ صیادی تورانلو، حسین؛ جمالی، رضا؛ جلال پور، مهدیه و صدربافقی؛ مهدی، (۱۳۸۷)، تحلیل شکاف مولفه های مدیریت کیفیت فراگیر در موسسات خدمات درمانی در محیط فازی (مطالعه موردی: بیمارستان خورشید اصفهان)، مجله دانشگاه علوم پژکی و خدمات بهداشتی، دوره شانزدهم، شماره چهارم، ص ۷۶-۵۷٫ عالی، صمد، (۱۳۸۱)، رضایت مشتری، تدبیر، شماره ۱۳۰٫ مجیبی میکلائی، تورج؛ زاده اشرفی، علی مهدی و امامیفر، محسن،(۱۳۹۱)، ارزیابی میزان آمادگی اجرای سیستم مدیریت کیفیت جامع در تعاونیهای فعال تولیدی بخش صنعت استان مازندران، فصلنامه مدیریت، سال نهم، شماره ۲۶، ص ۶۹-۸۵٫ محمدی، محمد (۱۳۸۰)،ارزیابی راه های توانمندسازی کارکنان دانشگاه بیرجند، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشگاه تربیت مدرس. منصوریان، محمدرضا، (۱۳۸۲)، مدیریت کیفیت جامع (T.Q.M) خدمات آموزشی و دانشجویی دانشکده علوم پزشکی گناباد و انطباق آن با رضایت دانشجویان ، ماهنامه افق، سال نهم، شماره اول، ص ۶۵-۵۶٫ ﻣﻮﺳﻮی، ﺳﻴﺪ ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ؛ ﻧﻮﻧﮋاد، ﺳﻴﺪ ﻣﺴﻌﻮد و ﻗﺎﺋﺪی، ﻣﻬﻨﻮش، (۱۳۸۸)، ﺑﺮرﺳﻲ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ رﺿﺎﻳﺖﻣﻨﺪی ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن (اﻟﮕﻮی ﺟﺪﻳﺪ) (ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردی: ﺻﻨﺎﻳﻊ اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻚ ومخابرات –گوشی تلفن همراه نوکیا)، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﺳﺎل ﺷﺸﻢ، ، ﺷﻤﺎره ۱۳، ص ۴۶-۳۹٫ میرابی، وحیدرضا، وظیفه دوست، حسین و کهترپور فریمانی، زهرا، (۱۳۸۷)، بررسی اندازه گیری رضایت مشتری ازخدمانت بانکداری الکترونیک بااستفاده ازمدل اصلاح شده کانو، فصلنامه بازرگانی ،،شماره ۳۱،ص۳۵-۲۷٫ نیکزاد زیدی، محمود و طیبی، محمد جعفر، (۱۳۹۱)، تاثیر استقرار سیستم مدیریت کیفیت جامع TQM بر رضایت مشتریان با هدف دستیابی به توسعه پایدار، فصلنامه اقتصاد شهر، شماره ۱۳، ص ۹۹-۷۵٫ ﻳﺤﻴﺎﻳﻲ اﻳﻠﻪای، احمد،(۱۳۸۵)، اﺻﻮل ﻣﺸﺘﺮی ﻣﺪاری، ﺗﻬﺮان: اﻧﺘﺸﺎرات ﻣﺤﻤﺪ. منابع لاتین Agus, A. (2004). TQM as a focus for improving overall service performance and customer satisfaction: an empirical study on a public service sector in Malaysia, Total Quality Management and Business Excellence, 15 (5), 615-628. Anderson, E.W., & Fornell, C. (2000), “Foundation of the American Customer Satisfaction Index”, Total Quality Management, Vol.11, No.7, pp. 869-882. Armistead, C. (2002). An exploration of managerial issues in call centers, Marketing Service Quality, 12(4), 246-256. Aydin, S.& Ozer, G. (2005). National customer satisfaction indices: An implementation in the Turkish mobile telephone market”, Marketing Intelligence & Planning, .23,.5, 486-504. Balle, M. & Balle, F.(2009).The Lean services, Lean Enterprise Institute. Bedics, T. (2006). Operational challenges in the call center industry, Managing Service Quality, 16(5), 477-500. Besterfield,D. H. (1999). Total qulity management. 2ed. ,London,Prentice Hall International. Bruhn, M., & Grund ,M.A., (2000). Theory, Development and Implementation of National Customer Satisfaction Indices; The Swiss Index of Customer Satisfaction (SWICS, , Total Quality Management , Vol.11, No.7, pp. 869- 882. Center for the Study of Social Policy. (2007). Customer satisfaction: improving quality and access to services and supports in vulnerable neighborhoods. Washington: center for the study of social policy. Chamchong, A & Wonglorsaichon, P. (2010). the relationship between customer satisfaction and total quality management: a case study in the thai convenience store Dale, B. G. (1998). total quality management: origins and evolution of term, the TQM magazine,.10,. 5. Dwayne, B., Pedro,S.C.& Alexandra, M. (2004). The role of communication and trust in explaining customer loyalty, European Journal of Marketing, Vol.38, No.9/10, pp1272-1293. Fecikova, I. (2004). An index method for measurement of customer satisfaction, the TQM magazine,16(1), 112-132. Feigenbaum, A.V. (2007), Total Quality Control, McGraw-Hill, New York, pp: 193-210. Fernandez-Gonzalez, A. J & Prado, J. C. P. (2007). Measurement and analysis of customer satisfaction: company practices in Spain and Portugal, International Journal of Productivity and Performance Management, 56 (5/6), 500-517. Fonseca, J. (2009). Customer satisfaction study via a latent segment model. Journal of retailing and consumer services, 16(5), 352–۳۵۹٫ Forza, C., & Flippiny, R.(1998).TQM impact on quality performance and customer satisfaction: A conceptual model, International journal of production economic, 55 (6), 1-20. Fredriksson, M. (2004). quality management and IT , the TQM magazine,16,(2). Gupta, M.P, Prabhat, K. And Bhattacharya, J. (2009). Government Online: Opportunities and Challenges. New Delhi, Tata MacGraw-Hill, pp: 185190. Gurnani, H. (1999), “pitfalls in total quality management implementation: the case of a Hongkong company”, total quality management, .10,.2. Harrison, T. (2000). financial services marketing Edinburgh, prentice Hall. Kanji, G (2000). TQM in Malaysian higher education institution, Http: //www.H web. it / esoe / TQM. Kelada, p .(2008). Pas de reengineering sansqualite Totale, lexpansion Management Review, Issue 73,265p. Kristensen,K, Juhl,H.j. & Stergaard, P. (2001). Customer Satisfaction and Customer Loyalty in European Retailing, The6th World Congress for Total Quality Management. Kulkarni Sushma (2005), “component of successful total quality management “, the TQM magazine,17,(2). Kulkarni, S. (2005). Component of successful total qulity management,The TQM Magazine, 17 (2), 112-132. Law, A. K. Y., Hui, Y. V., & Zhao, X. (2004). Modeling repurchase frequency and customer satisfaction for fast food outlets, International Journal of Quality & Reliability Management, 21(5), 545-563.
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید. |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید. |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ای برای تأمین منافع اخروی و معنوی به شمار آید. از این رو، هنگام تزاحم و تعارض، مصالح معنوی مقدم است. خدای متعال به مقتضای لطف و حکمتش برای تأمین مصالح دنیوی و اخروی، شریعتی آسمانی به بشر ارزانی داشته است. در این زمان، پذیرش عقاید اسلامی و اجرا کردن قوانین آن تنها راه نیل به آن مصالح شمرده میشود. بنابراین، مجازات مرتد اقدامی شایسته و بازدارنده است تا دیگران دریابند نمیتوانند ارزشهای جامعه را نادیده بگیرند و هر روز به دینی جدید روی آورند. مجازات ارتداد برای استفاده بهینه از آزادی مذهبی و ایجاد فضای سالم برای بهرهبرداری شایسته از آن است نه محدود ساختن آزادی مذهبی. اسلام از پیروان خود پیروی کورکورانه و بیدلیل را نمیپذیرد. اسلام میگوید: «فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئکَ الَّذِینَ هَدَئهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئکَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب»[۲۷۶] «پس بشارت ده به آن بندگان من که * به سخن گوش فرا مىدهند و بهترین آن را پیروى مىکنند اینانند که خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان» قرآن کریم از کسانی که برای خدا شریک قائل شدهاند یا به سبب تعصب مذهبی و غرور ملی بهشت را مخصوص خود و خود را ملت برگزیده خدا میدانند، دلیل و برهان میخواهد[۲۷۷] و میفرماید «قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین»[۲۷۸] «بگو: اگر راست مىگویید، دلیل خود را بیاورید.» بنابراین، اسلام پیش از آن که کسی را به عنوان پیرو بپذیرد، به او هشدار میدهد چشم و گوش خود را باز کند و درباره آیینی که میخواهد بپذیرد، آزادانه بیندیشد؛ چنانچه از لحاظ عمق و استدلال روحش را قانع ساخت ـ البته حتماً قانع میسازد ـ در شمار پیروانش در آید و گرنه حق دارد هر چه بیشتر دربارهاش تحقیق و بررسی کند. قرآن مجید به پیامبرش دستور میدهد: «وَ إِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتىَ یَسْمَعَ کلََامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَالِکَ بِأَنهَُّمْ قَوْمٌ لَّا یَعْلَمُون» [۲۷۹] «و اگر یکى از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود سپس او را به مکان امنش برسان، چرا که آنان قومى نادانند» بر همین اساس، اسلام هشدار میدهد چشم و گوش خود را باز و دلایل و منطق این دین را دقیقاً بررسی کنید، اگر شما را قانع نکرد و مجذوب اصالت و واقعیت خود نساخت، در برابرش گردن ننهید[۲۸۰] «لا اکراه فی الدین»[۲۸۱] ولی هر گاه مسلمان شدید، دیگر نمیتوانید از آن باز گردید. این سختگیری، علاوه بر آن که سبب میشود مردم دین را امری سرسری و تشریفاتی ندانند و در پذیرش و انتخابش بیشتر دقت کنند، راه سودجویی را بر مغرضان و دشمنان کینه توز اسلام میبندد تا نتوانند از این راه، آیین میلیونها مسلمان را بازیچه امیال شوم خود قرار دهند و در انظار عمومی آن را از اعتبار ساقط کنند.[۲۸۲] در فرهنگ اسلامی از آن جهت که دین حقیقی نزد خدا اسلام است،[۲۸۳] هر کس خدای متعال یا وحدانیت وی، حیات پس از مرگ (معاد)، شریعت اسلامی یا نبوت حضرت محمد(ص) را باور نداشته باشد، کافر قلمداد میشود[۲۸۴] البته جوهره همه ادیان الهی واحد است؛ گرچه به مقتضای تفاوت شرایط اجتماعی، شرایع نیز تفاوت مییابند؛ در هر عصری، تنها یک شریعت بر حق است و سایر شرایع، به دلیل تفاوت شرایط قبلی یا وقوع تحریف، نسخ میشود احترام اسلام برای شریعتهای پیش، مانند یهودیت و مسیحیت، صرفاً به دلیل تحمل و بردباری و تسامح عملی و تأیید همزیستی مسالمتآمیز است نه پذیرش حقانیت و اصالت کنونی آنها.[۲۸۵] بنابراین، چنان که علامه مطهری میفرماید: «کافی نیست که انسان یک دینی داشته باشد و حداکثر این باشد که آن دین، منتسب به یکی از پیامبران آسمانی باشد، با این استدلال که همه ادیان آسمانی از لحاظ اعتبار، در همه وقت یکسان هستند، بلکه دین حق در هر زمانی یکی بیش نیست و بر همه کس لازم است که در هر زمان، پیغمبر صاحب شریعت از سوی خدا در آن عصر را اطاعت کنند تا آن که نوبت به حضرت خاتم الانبیا(ص) رسیده است. [۲۸۶] در این زمان، اگر کسی بخواهد به سوی خدا راهی را بجوید، باید از دستورهای دین او راهنمایی بجوید و به حکم صریح قرآن، دینی جز اسلام پذیرفته نیست.»[۲۸۷] نتیجه بحث: اساساً خدای متعال انسان را آزاد ولی هدفمند آفریده است. از این رو، آزادی و حق انتخاب انسان موهبتی الهی برای نیل به کمال شمرده میشود. به همین جهت، از نظر اسلام، بت پرستی و شرک و کفر و الحاد در شأن انسان نیست؛ خداوند شرک و کفر را از انسان نمیپذیرد و مشرکان را نمیبخشد؛ «ان الله لایغفر أن یشرک به و یغفر ما دون ذلک» پس، عقوبت مرتد نیز با اختیار و آزادی انسان منافات ندارد زیرا مجازات مرتد اقدامی شایسته و بازدارنده است تا دیگران دریابند نمی توانند ارزش های جامعه را نادیده بگیرند و هر روز به دینی جدید روی آورند. مجازات ارتداد برای استفاده بهینه از آزادی مذهبی و ایجاد فضای سالم برای بهره برداری شایسته از آن است نه محدود ساختن آزادی مذهبی. اسلام از پیروان خود پیروی کورکورانه و بی دلیل را نمی پذیرد.
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید. |
فصل ششم
۶-۱٫ نتیجه گیری نهایی
از مجموع مطالب پژوهشی و تحقیق شده در این پایان نامه در راستای پاسخ به سوالات مورد نظر، نتایج زیر حاصل شده است:
۶-۱-۱٫ آیا انتخاب دین امری اجباری است یا اختیاری
انتخاب دین امر اجباری نیست منتهی راه تمیز از باطل (رشد از غی) در قرآن بیان شده است و بدهی است که راه رشد و هدایت در پیروی از حق و دستورات دینی است. از نظر تکوین، در ماهیت دین اکراه و اجبار راه ندارد؛ یعنی در جهان خارج خداوند به انسان قدرت انتخاب داده و او را مختار آفریده است و در کنار این قدرت اختیار، عقل به او عطا کرده لذا انسان قدرت انتخاب هر دینی را دارد ولی از نظر تشریع، انسانها مکلف به پذیرش دین اسلام هستند و غیر از دین اسلام، دین دیگری از آنان پذیرفته نیست. قرآن کریم در این مورد می فرماید: «ومَن یَبتَغِ غَیرَ الاسلامِ دینًا فَلَن یُقبَلَ مِنهُ وهُوَ فِی الأخِرَهِ مِنَ الخـَسِرین» «هر کس جز اسلام، دینی دیگر جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود و وی در آخرت از زیانکاران است»
۶-۱-۲٫ دلالت آیه لا اکراه فی الدین چیست
انسان در دنیا در انتخاب دین آزاد است اما این انتخاب ملزم به رعایت صحیح تکالیف و اوامر و نواهی الهی است. از آنجایی که خداوند عادل و فیاض است این حق را برای خود و به بندگان مکلف اعطاء فرموده است که در صورت انجام و پیروی از اوامر الهی مستحق پاداش باشند، در صورت ترک اوامر و پیروی از نواهی الهی به عنوان عقوبت آثار آن مستحق عذاب وکیفر گردند. آنچه پیغمبران مىخواهند، ایمان است نه اسلام ظاهرى و اظهار اسلام و ایمان، اجبار بردار نیست؛ چون ایمان اعتقاد، گرایش، علاقه است، اعتقاد و گرایش باطنى را با زور نمىشود ایجاد کرد.این که قرآن مىگوید: ” لا اکراه فى الدین” نمىخواهد بگوید: دین را مىشود با اجبار تحمیل کرد، شما تحمیل نکنید، بگذارید مردم بدون اجبار دیندار باشند، بلکه از این باب است که دین را با اجبار نمىشود تحمیل کرد، آنکه با اجبار تحمیل بشود، دین نیست. اکراه ناپذیرى عقیده و دین ، موضوعى تردید ناپذیر است؛ ولى آیه “لا اکراه فى الدین” را نمىتوان ناظر به این مسأله دانست؛ زیرا خداوند با اضافه کردن ” قد تبین الرشد من الغى” به تبیین علت حکم پرداخته و سرّ عدم اکراه را بیان کرده است. در این تعلیل، بهجاى تأکید بر درونى بودن عقیده، که در این تحلیل ارائه شده است ، به آشکار شدن راه درست از نادرست استناد شده است؛ یعنى چون حق از باطل جدا شده است و تفکیک آن به راحتى امکانپذیر است، پس چه نیازى به اکراه وجود دارد؟ با توجه به این تعلیل، که در کنار” لا اکراه فى الدین” ذکر شده است: ۱٫ ” لا اکراه فى الدین” یک حکم انشایى و تشریعى است و مفاد آن نهى است؛ یعنى نباید کسى را بر دین و ایمان مجبور کرد. چنین کارى ممنوع و حرام است. ۲٫ از آن رو که پذیرفتن دین، علاوه بر اعتقاد قلبى، به اقرار زبانى نیاز دارد، لذا منع از اکراه بر دین، مرحله اظهار اسلام را نیز در بر مىگیرد و به کارگیرى زور و فشار، حتى براى گرفتن ا قرار زبانى به دین حق، مجاز نیست. ۳٫ جمله “لا اکراه فى الدین” یک حقیقت تشریعى که متکى به یک حقیقت تکوینى است؛ یعنى کسى را مجبور به پذیرفتن دین حق نکنید.
۶-۱-۳٫ دین مقبول نزد خداوند و امتیاز آن چیست
دین حقیقی و مقبول نزد خدا، همان دین و شریعت اسلام است. زیرا اسلام از ویژگی های در برابر ادیان دیگر مانند: جامعیت، جاودانگی، اجتهادپذیری، سهل و آسان گیری، آیین زندگی، ارتباط دنیا و آخرت و از هر گونه تحریف ناپذیری کتاب آسمانی قرآن معصون می باشد. و قرآن کریم، ره آورد انبیاء را دین حق می داند که دارای عقاید درست و مطابق با واقع است و رفتارهایی را مورد توصیه و تأکید قرار می دهد که از صفات کافی برای صحت و اعتبار برخوردار باشد. چنان که خداوند به پیامبر گرامی اسلام (صلی ا… علیه وآله وسلم ) می فرماید: «اَلحَقُّ مِن رَبِّکَ» [۲۸۸] «[آنچه درباره عیسى گفته شد] حق [و] از جانب پروردگار تو است.» ونیز: «اِنَّ الدِّین عِندَاللهِ الإسلام»[۲۸۹] «در حقیقت، دین نزد خدا همان اسلام است» ونیز:« وَمَن یَتَّبِع غَیْرَ الإسلامِ دِیناً فَلَن یُقبَلُ مِنهُ»[۲۹۰] «و هر که جز اسلام، دینى [دیگر] جوید، هرگز از وى پذیرفته نشود». در حالی که ره آورد طاغوت و طاغوتیان دین باطل است. چنان که خداوند هنگام سخن گفتن از باطل گرایی فرعون می فرماید: فرعون به قومش گفت من می ترسم موسی کلیم دین شمارا عوض و یا در سرزمین شما فساد کند، از این رو، باید او را از بین برد. پس اسلام دینی حق و حقیقت است که از معنویتش، مادیت تراوش کرده و از مادیتش معنویت حاصل می شود.
۶-۱-۴٫ مهمترین شبهات وارده بر آزادی و اختیار انسان که برای پژوهش مورد بررسی قرار گرفته اند کدامند
شبهه اول: انحصار مقبولیت شرعی دین اسلام، در تعارض با آزادی عقیده دینی است. جواب: آیاتی که دلالت صریح به مشروعیت و انحصار مقبولیت دین اسلام است به عنوان تنها دین برتر نزد خداوند دارد در تعارض با آیه لا اکراه فی الدین نیست. در آیه «ان الدین عندالله الاسلام»[۲۹۱] «همانا دین نزد خدا اسلام است»، واژه اسلام به معنای تسلیم است معنی آیه این می شود که آیین حقیقی در پیشگاه خدا همان تسلیم در برابر فرمان او است . فرق است میان آزادی تفکر و آزادی اندیشه. آزادی تفکر ناشی از همان استعداد انسانی بشراست که می تواند در مسائل بیندیشد. این استعداد بشری حتما باید آزاد باشد، پیشرفت و تکامل بشر در گرو این آزادی است .اما آزادی عقیده خصوصیت دیگری دارد چون هرعقیده ای ناشی از تفکر صحیح و درست نیست. منشاء بسیاری از عقاید یک سلسله عادت ها و تقلیدها و تعصب ها است. عقیده به این معنا نه تنها راه گشاست که به عکس نوعی انعقاد اندیشه به حساب می آید. حکم آیه «لااِکراهَ فِی الدَّین» آزادی فکر است نه آزادی عقیده. اسلام هم طرفدار آزادی فکر و اندیشه است، اما عقیده ای را که منافی با فکر و اندیشه باشد نه تنها جزو حقوق انسان برنمی شمارد بلکه آن را منافی فکر و اندیشه تلقی می کند. شبهه دوم: وجوب تکالیف شرعی برای بندگان، در تعارض با اختیار و آزادی در دین (مطابق آیه لا اکراه فی الدین) است. جواب : خداوند این حق را به انسان داده که آزاده باشد و آزادى حق مسلم اوست و اجازه ندارد که این حق خدادادى را نادیده بگیرد ، بنده و تسلیم غیر خدا گردد. بنابراین وجوب تکلیف شرعی بر بندگان، در مقابل حق عبودیت خداوند است و موجب سلب اختیار عمل از بندگان نمی گردد. هدف خداوند از تشریع تکالیف، اطاعت و پیروی بندگان است نه اینکه هدف صرفاً بیان تکلیف باشد و این هدف، مربوط به نوع انسان است و انسان، بدون لطف الهی به آن نمیرسد، انجام دادن این لطف واجب است. زیرا هر آنچه از جانب خداوند متعال برای هدایت و نزدیکتر ساختن بندگان به اطاعت از اوامر الهی فرستاده شود لطف است و نیز هر آنچه از جانب پروردگار برای دور ساختن بندگان از ارتکاب معاصی و محرمات ارائه شود لطف است در صورتی که مکلف مجبور به انجام تکلیف و خودداری از معاصی نشود.چون در این صورت دیگر لطف نیست بلکه اجبار خواهد بود و لطف الهی منافاتی با آزادی و اختیار بنده ندارد. شبهه سوم: مشیت الهی، به معنای جبر است و با اختیار انسان خصوصا اختیار و انتخاب دین منافات دارد. جواب : همه چیز به مشیت خداست. اختیار را خدا در ذات انسان قرار داده است و کسی نمی تواند آن را از او سلب کند. درست است که خداوند انسان را آزاد و مختار در انتخاب راه، آیین و مکتب خلق کرده است و فرموده «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»[۲۹۲] اما همین خدا به واسطه پیامبرانش شریعت و قانونی به دست مردم داده که بر اساس آن به کسانی که این قانون را عمل کنند پاداش و کسانی که رعایت نکنند عذاب سختی می چشاند. کسى حق ندارد دیگری را از روى اجبار وادار به پذیرفتن دین کند، بلکه هر کسى باید آزادانه با به کارگیرى عقل و با تکیه بر مطالعه و تحقیق دین را بپذیرد و ویژگی انسان این است که «می تواند» بین گناه و عبادت یکی را انتخاب کند؛ اما به حکم قانون الهی اگر خواستار بهشت و رهایی از جهنم است، «باید» عبادت را برگزیند. از طرفی در سراسر قرآن، عموم مشیت الهی به چشم می خورد که برای مثال می توان به آیه ی «وَ ما تَشاؤوُنَ الّا ان یَشاءَ اللهُ» اشاره کرد. قرآن یک کتاب توحیدی عجیبی است؛ یعنی همیشه بشر را از شرک دور می کند. انسان، دارای جاذبه های درونی مختلفی است که می تواند با فعالیت درونی خود، یکی را بر دیگری ترجیح دهد و انتخاب کند و این اختیار، ملاک تکلیف است. هر جا تکلیفی بود دلالت دارد که چنین اختیاری هست و به عکس: هر جا تکلیفی نبود، دلیل است بر اینکه چنین اختیاری وجود ندارد . با وجود رابطه سلسله وار علی و معلولی؛ اما همه و کل نظام، متعلق اراده ی الهی است؛ تا اراده ی الهی نباشد، این نظام، موجود نمی شود زیرا چنانکه گفتیم اراده ی ما و خدا در طول یکدیگرند و منافاتی ندارد. شبهه چهارم: مسئله عقوبت و کیفر و پاداش اخروی در تعارض با اختیار و آزادی مستنبط از آیه لا اکراه فی الدین است. خصوصا کیفر مرتد. انسان یک مخلوق مکلف که برگزیده ی خداست، همین انسان عصیان می کند؛ وموفق به توبه می شود. انسان پیش از اینکه وارد جامعه شود و شرایط مختلف سیاسی و اقتصادی و غیره بر او حکومت کند، در درون خودش دو جنبه ی متضاد از الهامات نفسانی دارد وآزاد است که از این دو امر متضاد یکی را انتخاب کند. از طرف دیگر، فطرت و عقل و همچنین پیامبران انسان را به خیر و صلاح دعوت می کنند. پس هر گاه به جنبه های مثبت وجدانی وعقلی وشرعی نفس توجه کند، پاداش الهی و هر گاه به جنبه منفی و ضد ارزشی نفس توجه کند ، کیفر و عقوبت الهی به او می رسد. این کیفر و عقوبت، سنت لا یتقیر الهی است . مجازات ارتداد هم برای استفاده بهینه از آزادی مذهبی و ایجاد فضای سالم برای بهره برداری و اقدامی شایسته و بازدارنده است تا دیگران دریابند نمیتوانند ارزشهای جامعه را نادیده بگیرند و هر روز به دینی جدید روی آورند. لذا مجازات مرتد نه تنها منافاتی با آیه کریمه «لا اکراه فی الدین» ندارد بلکه یکی از اهداف مجازات مرتد به خاطر اکراه وارد کردن او در دین است.
۶-۲٫ پیشنهادات
- شفاف سازی آیه ی» لا اکراه فی الدین در قالب فیلم، کتاب، و داستان با توجه به سطوح مخاطبان از سوی مراکز فرهنگی، هنری، علمی.
- شناساندن چهره ی حقیقی دین و معارف اسلام از طریق ارائه الگوهای مناسب همچون سیره ی پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) و علمای دین در موضوع چگونگی برخورد با مسئله ی اجبار و اکراه.
- تقویت باورهای دینی و حس مذهبی در خانواده ها و نوجوانان و جوانان در مدارس به اجباری نبودن دین و بیان هم نوایی دین پذیری با فطرت اولیه بشر.
فهرست منابع
الف) کتب * قرآن کریم، محمد مهدی فولادوند ، ناشر و محل انتشار: تهران، قم ، تاریخ ترجمه: قرن ۱۴ هـ، ۳۷۳ . * نهج البلاغه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|