کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



مسئولیت مدنی ناشی از شی

در مباحث گذشته، مسئولیت مدنی ناشی از اشیایی که دارای قانون خاص هستند بررسی گردید در این فصل به مسئولیت مدنی ناشی از دیگر اشیاء خواهیم پرداخت. برخی از این اشیاء به مراتب خطرناک‌تر از اشیایی هستند که مورد توجه قانونگذاران بوده برای آنها قانون خاص وضع نموده اند.
پایان نامه - مقاله
اشیاء در این تعریف شامل اشیاء منقول، غیر منقول متحرک یا ساکن می‌شوند مثلاً درختی که به طور طبیعی رشد می‌کند یا گیاهان در این تعریف گنجانده می‌شود. فراوردهای سوختی مانند نفت، گاز، بنزین و روغن که برخی طبیعی و برخی از آنها در نتیجه تغییرات حاصله به وسیله انسان به شکل کنونی در آمده‌اند نیز مشمول تعریف هستند. در حقوق کامن‌لا و فرانسه تقسیم اشیاء به خطرناک و غیر خطرناک ملاحظه می‌شود اما در حقوق ایران چنین تفکیکی وجود ندارد در قوانین مختلف هر جا که نوع فعالیت یا شیء خاصی، مقتضی ایجاد خطر باشد مقررات خاصی تدوین شده است. مثلاً آیین‌نامه حفاظتی تأسیسات و ماشین‌های اره‌چوب مصوب ۱۳۴۲ مقررات خاصی را در خصوص استفاده و نگهداری این مواد تدوین کرده است که عدم انجام آن تقصیر محسوب می‌شود و از این حیث ایجاد خطر مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است. تا قبل از تصویب مقررات بند ۱ ماده ۱۳۸۴ در فرانسه دادگاه‌های این کشور با بهره گرفتن از این تفکیک، مالک اشیای خطرناک را مقصر فرض کردند و پس از تدوین بند ۱ ماده ۱۳۸۴ برای تقسیم مسئولیت بین مالکین اشیا مختلف خسارت را بر طرفی تحمیل می‌کند که مالک شیء خطرناک است.
مع‌الوصف چون این تفکیک و شناسایی شیء خطرناک از غیر خطرناک در عمل دشوار بود دیوان کشور فرانسه در ۱۲ فوریه ۱۹۳۰ اعلام نمود مسئولیت ناشی از اشیاء به حفاظت شیء مربوط است نه خودش. در حقوق کامن‌لا نیز این تفکیک دیده می‌شود و مسئولیت نوعی بر مالک یا محافظ شئ تحمیل می‌گردد[۲۱۸].
در حقوق ایران قانونگذار قانون خاصی برای خساراتی که از ناحیه اشیاء ایجاد می‌شود وضع ننموده است در این قسمت از مسئولیت نیز چاره‌ای جز رجوع به قواعد عام مسئولیت نداریم هر چند اغلب اشیاء مورد بحث خطرناک بوده و قانونگذار می‌بایست توجه ویژه‌ای در جهت وضع قوانین خاصی نسبت به آنها می‌شمرد لیکن متأسفانه در این خصوص تاکنون اقدامی صورت نگرفته است اما دادگاه‌ها می‌توانند در دعاوی مطروحه با در نظر گرفتن میزان خطری که از ناحیه این اشیاء وجود دارد تقصیر مالکین را مفروض دانسته حکم به پرداخت خسارت زیاندیدگان صادر نمایند تا شاید با صدور چنین آرایی مالکین ، احتیاط و مراقبت دقیقی نسبت به این‌گونه اموال اعمال نمایند و قانونگذار با درک صحیحی از نیازهای واقعی اجتماعی و قضایی در این راستا قوانین متناسب با وضعیت زیاندیدگان و اشیاء وضع نمایند.
در کامن‌لا اشیاء به سه دسته تقسیم می‌شوند[۲۱۹]:
۱.اشیایی که ذاتاً خطرناک هستند مانند آتش، آب، اشیاء منفجره، گاز و برق.

 

    1. اشیایی که به سبب مکان و موضع استفاده از آنها خطرناک می‌شوند مانند اشیایی که در راه عمومی گذاشته می‌شوند.

 

    1. اشیایی که به سبب عیب یا نقصی که دارند خطرناک محسوب می‌شوند.

 

نوع اول به جهت خطر ذاتی یا خطر در کاربرد و استفاده، سبب مسئولیت نوعی مالک یا استفاده‌کننده شناخته شده است و در این نوع مسئولیت، تقصیر مفروض است اما در دیگر اشیاء مسئولیت بر مبنای شبه جرم تقصیر با لحاظ معیار مراقبت و احتیاط است که در این مورد نیز حاکم با در نظر گرفتن نوع شئ و میزان خطر احتمالی نقض تکلیف مراقبت را به سهولت می‌پذیرد.

فصل سوم:

 

خسارت و موارد معافیت از مسئولیت مدنی

در این فصل به بررسی خسارات و شرایط آن و انواع خسارت قابل جبران و همچنین مواردی که با وجود اینکه خسارت به وجود آید اما خساراتی جبران نمی‌شود خواهیم پرداخت.

مبحث نخست:

 

شرایط خسارات و انواع آن

این واژه از ریشه خَسَرَ اساساً عربی است در فرهنگ‌های عربی،[۲۲۰] این معانی برای آن ذکر گردیده است : از دست دادن، از دست رفتن و نابود شدن. این کلمه هم در مورد انسان استعمال می‌شود و گفته می‌شود فلان‌کس خسران کرده و هم در مورد عمل انسان به کار می‌رود و می‌گویند تجارت فلانی خسران کرد.[۲۲۱] در فرهنگ فارسی خسارت مترادف یا ضرر و زیان است[۲۲۲] در زبان حقوقی خسارت هم به معنای ضرر و زیان است که فاعل زیان به مال، عرض، عواطف و شرف دیگران وارد می‌آورد و هم به معنای تاوان است که فاعل زیان در مقام جبران خسارت زیاندیده می‌پردازد[۲۲۳]. در حقوق بیمه خسارت و ضرر و زیان معنا و مفهوم خاص و ویژه‌ای دارد که با آنچه که بیان شد تفاوت دارد و در حقوق بیمه ، منظور از خسارت در بسیاری مواقع، حادثه زیانبار است نه نفس زیان یا غرامت.
اتوهاگن حقوقدان آلمانی در این خصوص می‌گوید: خسارت عبارت است از وقوع ضرر یا تحقق امری که بیمه‌گر در قرارداد بیمه متعهد به جبران عواقب آن باشد[۲۲۴].
از آنچه بیان شد می‌توان نتیجه گرفت خسارت مفهومی اعم از ضرر است با وجود این از نظر این اثر هر دو به یک معنی به کار می‌روند و هر دو واژه یک معنی دارند. سؤالی که مطرح است این است که آیا در حقوق موضوعه تعریف خاصی از خسارت و ضرر وجود دارد که ملاک عمل قرار گیرد یا اینکه چنین نیست و باید برای مصادیق آن به عرف و اهل خبره رجوع نمود؟ در صورت صادق بودن هر یک از شقوق مزبور با آثار و نتایج متفاوت مواجه خواهیم بود. چنانچه برای ضرر و خسارت ملاک و معیار نوعی قائل شویم تنها به جبران و روش‌های جبران آن توجه نموده که قانونگذار یا شارع مقدس آن را ضرر می‌نامد. در این فرض مفهوم مضیقی از خسارات پیش‌رو خواهیم داشت. لکن اگر معیار و ملاک ضرر عرف باشد باید آنچه را که عرف خسارت می‌داند مورد توجه قرارداد در این فرض به نظر در ضرر یا خسارت مفهوم وسیع‌تر و مصادیق متعدد و متداول‌تری وجود داشته باشد زیرا عرف و قضاوت عرفی امر نسبی است. مطالعات نشان می‌دهد نه در قوانین و نه در مباحث فقهی برای ضرر مفهوم قانونی و شرعی قائل نشده‌اند. اگر چه ذیل ماده ۷۲۸ق.ا.د.م. سابق آمده بود ضرر ممکن است به واسطه از بین رفتن مال باشد یا به واسطه فوت منفعت که از عدم انجام تعهد حاصل می‌شود از این عبارت نباید چنین استنباط کرد که ضرر مفهوم و امری حکمی است و صرفاً تلف مال و عدم‌النفع است[۲۲۵].
زیرا قانونگذار در ماده ۷۲۸ق.ا.د.م. اولاً صرفاً دو مصداق از مصادیق ضرر مادی را معرفی نموده ثانیاً از زبان عرف سخن گفته بود به بیان دیگر قانونگذار در مقام بیان این نکته نبود که ضرر صرفاً دارای این مصادیق است و مفهوم حصری دارد. اصل ۱۷۱ق.ا. و مواد ۹ و ۱۰ق.م.م. زیان مادی و معنوی را پذیرفته و قابل جبران دانسته است ماده ۹ق.ا.د.ک. سابق نیز خسارات مادی و معنوی و عدم‌النفع را قابل جبران دانسته بود، لازم به ذکر است که در ق.ا.د.ک. مصوب ۱۳۸۷ خسارت معنوی از اعداد خسارت قابل مطالبه در ماده ۹ حذف شده است. این حذف قابل ایراد است چرا که در قوانین موضوعه اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان خسارت معنوی قابل جبران است[۲۲۶]. ثانیاً در مباحث فقهی سابقه روشن و شفافی در خصوص خسارت معنوی وجود ندارد لکن نفی صریح هم وجود ندارد و اتفاقاً بعضی فقهای متاخر خسارت معنوی را صریحاً داخل در مفهوم ضرر دانسته‌اند[۲۲۷].

گفتار نخست: شرایط خسارت

نویسندگان حقوقی اوصاف و شرایط متعددی را برای خسارت مورد جبران بیان داشته‌اند[۲۲۸]. در باره قیود عام در تثبیت خسارت (مسلم بودن ضرر، مستقیم بودن خسارت، پابرجا بودن) تقریباً تمام نظامهای حقوقی مسئولیت مدنی متفّق‌القولند[۲۲۹].

بحث نخست: ضرر باید مستقیم باشد

در قوانین موضوعه ایران تعریفی از ضرر مستقیم به عمل نیامده است و مقصود از مستقیم بودن ضرر بیان نشده است اگر چه نفس لزوم این شرط در ماده ۷۲۸ق.ا.د. ۱۳۷۹ در باب خسارت عدم‌النفع انجام تعهد قراردادی پذیرفته است لکن در قانون مسئولیت مدنی و قانون مدنی اشاره‌ای به لزوم این شرط نشده است ماده ۱۵۱۱ق.م. فرانسه نیز شرط مزبور را حفظ و در مسئولیت قراردادی پذیرفته است در ماده ۴ آیین‌نامه اجرایی قانون بیمه اجباری ، مسئولیت دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث آورده شده است. مؤلفین حقوقی نیز تلاش نموده‌اند که مقصود از مستقیم بودن ضرر را تبیین بنمایند .بعضی معتقدند[۲۳۰] که ضرر مستقیم ضرری است که حین انعقاد قرارداد قابل پیش‌بینی نمی‌باشد بدیهی است که این ضابطه در خصوص مسئولیت مدنی قابل اجرا نیست زیرا قراردادی وجود ندارد تا امکان پیش‌بینی ضرر مطرح گردد. لذا برخی دیگر اظهار داشته‌اند که مقصود از بی‌واسطه بودن ضرر این است بین فعل زیانبار و ضرر حادثه دیگری نباشد به گونه‌ای که بتوان گفت که ضرر از همان فعل ناشی شده است[۲۳۱].
در اینجا نکته دیگری قابل استنتاج است و آن در حقیقت وصف ضرر قابل مطالبه نیست بلکه عبارت از آخرین رابطه سببیت است. به تعبیر دیگر ضرر غیر مستقیم ضرری است که عرفاً آن را ناشی از فعل زیانبار ندانند در حقیقت رابطه سببیت را در خصوص آن محرز نمی‌دانند البته باید توجه داشت تشخیص ضرر مستقیم همیشه امکان‌پذیر نیست حقوقدانان عمدتاً از مثال فرضی پوتیه حقوقدانان معروف فرانسوی استفاده می‌کنند.
در این مثال یک فروشنده، ماده گاو مریضی را می‌فروشد چون حیوان مریض فاقد ارزش است اولین ضرر به خریدار وارد می‌شود حیوان مریض تمام گله را مریض مى‏کند و بدین ترتیب دومین ضرر وارد مى‏شود بر اثر این پیشامد زارع نمى‏تواند بدهی ‏هاى خود را بپردازد در نتیجه طلبکاران اموال او را توقیف مى‏کنند و به ثمن بخس مى‏فروشند و ضرر سوم محقق مى‏شود در این مثال ضرر اول رابطه مستقیم با فعل فروشنده دارد و همین فرض در مورد ضرر دوم (یعنى بیمار شدن تمام گله) نیز مى‏توان پذیرفت اما ضرر سوم رابطه مستقیم با فعل زیان‏آور ندارد در این صورت فروشنده مکلف به جبران زیان نیست[۲۳۲].

بحث دوم: ضرر مسلم باشد

مدعی جبران خسارت باید ثابت کند که ضرر به او وارد شده است یا به احتمال قوی در آینده وارد خواهد شد. لذا به صرف این‌که احتمال ورود زیان وجود دارد نمی‌توان کسی را به جبران خسارت محکوم نمود. مسلم بودن خسارت با متحقق و فعلی بودن خسارت تفاوت دارد. خسارت متحقق قطعاً مسلم است. لکن برای اینکه خسارت را مسلم بدانیم ضرورتی ندارد که حتماً متحقق شده باشد خساراتی نیز که در آینده به ضرس قاطع وارد می‌شود عرفاً مسلم است در خصوص تفویت فرصت اگر چه وضعیت شفافی در قوانین و رویه قضایی ایران وجود ندارد، لکن به نظر تفویت فرصت در حقوق ایران قابل جبران است زیرا همان‌گونه که بیان شد ضرر مفهومی عرفی است لذا اگر عرف تفویت فرصت را ضرر تلقی کند از دیدگاه قانون و عقلا منعی برای آن نیست بعضی از نویسندگان حقوقی ماده ۵۶۵ق.م. را نمونه‌ای از تفویت فرصت می‌دانند[۲۳۳].
در حقوق برخى کشورها نظیر فرانسه از دست دادن فرصت و امکان دستیابى به منفعت را ضرر دانسته‏اند بدین بیان که از دست دادن فرصت خود به خود ضرر است. در واقع بخت دستیابى به منفعت یا دفع ضرر نیز به منزله حق مالى است که تلف آن موجب مسئولیت است. در قوانین موضوعه ایران شرط مسلم بودن خسارت در ماده ۷۲۸ آ.د.م سابق در باب خسارت عدم‏النفع انجام تعهد پیش‏بینى شده بود لیکن در قانون مدنى و قانون مسئولیت مدنى در این باب حکمى وجود ندارد. صدر ماده مزبور چنین مقرر مى‏داشت: «… در صورتى دادگاه حکم خسارت مى‏دهد که مدعى خسارت ثابت کند ضرر به او وارد شده است این عبارت مبین همان شرط مسلم بودن خسارت است. در خصوص زیان و خسارت آینده در قوانین موضوعه ایران مى‏توان به ماده ۵ق.م.م. اشاره نمود که نمونه‏اى از زیان آینده و چگونگى اجراى آن است قسمت اخیر ماده مزبور چنین مقرر مى‏دارد «اگر در موقع صدور حکم تعیین عواقب صدمات بدنى به طور کلى ممکن نباشد دادگاه از تاریخ صدور حکم تا دو سال حق تجدیدنظر نسبت به حکم را خواهد داشت[۲۳۴].

بحث سوم: ضرر جبران نشده باشد

عمده هدف مسئولیت مدنى جبران خسارات زیان دیده است لذا زمانى که خسارات وارده جبران گردد زیان دیده دیگر حق مراجعه به فاعل زیان را ندارد این بحث در دو مورد مطرح است: ۱. جایى که چند نفر در مقابل زیان‏دیده مسئولیت جمعى و تضامنى دارند چنانچه زیان‏دیده با مراجعه به یکى از آنها غرامت دریافت نماید حق مراجعه به سایرین را ندارد بر همین اساس ماده ۳۱۹ ق.م مقرر مى‏دارد: «اگر مالک تمام یا قسمتى از مال مغصوب را از یکى از غاصبین بگیرد حق رجوع به قدر ماخوذه از غاصبین دیگر ندارد». مورد دیگر جایى است که ترمیم خسارت توسط بیمه صورت مى‏گیرد در این جا این سئوال مطرح است که آیا زیان‏دیده به رغم دریافت خسارت از بیمه باز حق مراجعه به فاعل زیان را دارد یا خیر؟ باید بین بیمه خسارات و اشخاص قائل به تفصیل شد. در خصوص بیمه خسارت با توجه به ماده ۳۰ ق.ب مصوب ۱۳۱۶ زیان‏دیده بعد از اخذ خسارت از بیمه حق مراجعه به عامل زیان را ندارد و شرکت بیمه قائم‏مقام او خواهد بود. ماده مزبور چنین مى‏گوید: «بیمه‏گر در حدودى که خسارات وارده را قبول یا پرداخت مى‏کند، در مقابل اشخاصی که مسئول حادثه یا خسارت هستند قائم مقام بیمه‏گذار خواهد بود. اگر بیمه‏گذار اقدامی کند که منافى با عقد مزبور باشد در مقابل بیمه‏گر مسئول است[۲۳۵]».
با عنایت به این ماده مى‏توان گفت تا میزانى که زیاندیده از بیمه‏گر خسارت دریافت نموده است حق مراجعه به عامل زیان نخواهد داشت لیکن در مورد خسارت اضافى حق مراجعه دارد. حقوقدانان در توجیه این عدم مراجعه اضافه مى‏کنند در واقع بیمه‏گذار در برابر گرفتن خسارت حق مراجعه را به بیمه‏گر منتقل مى‏نماید لذا او قائم‏مقام بیمه‏گذار مى‏شود ماده ۶۶ قانون تأمین اجتماعى مصوب ۱۳۵۴ نیز در باب بیمه خسارت راهکار قائم مقامى را به کار بسته است.

بحث چهارم: ضرر قابل پیش‏بینى باشد

ماده ۳۵۷ ق.م.ا تصریح میدارد: «صاحب هر حیوان که خطر حمله و آسیب رساندن آن را مى‏داند باید آن را حفظ کند» پس مالک و صاحب حیوان نسبت به خسارات ناشى از حیوان که قابل پیش‏بینى است مسئول دانسته شده است. ماده ۳۴۶ ق.م.ا مقرر مى‏دارد: «هر گاه کسى چیز لغزنده‏اى را در معبر بریزد که موجب لغزشى رهگذر گردد عهده‏دار دیه و خسارات خواهد بود» این امر مورد دیگرى از مسئولیت به جبران خسارات را بیان کرد که قابل پیش‏بینى و بر مبناى امکان پیش‏بینى ضرر قرار دارد همچنین ماده ۳۵۳ ق.م.ا.، روشن کننده آتش را که امکان سرایت آن وجود دارد به جهت پیش‏بینى وقوع خسارت ناشى از آتش مسئول شناخته است برعکس ماده ۳۵۲ همان قانون هنگامى که عادتاً براى روشن کننده آتش امکان پیش‏بینى سرایت آتش وجود نداشته باشد مسئولیت منتفى شده است. مسئولیت مبتنى بر یک اصل است که به موجب آن هیچ نتیجه غیرقابل پیش‏بینى را نمى‏توان بر اشخاص تحمیل نمود پس هر گاه وقوع ضرر عرفاً و عادتاً براى شخص متعارف قابل پیش‏بینى نباشد مسئولیت ناشى از این خسارت قابل تصور نیست در تشخیص شرط قابل پیش‏بینى بودن، فرد متعهد را باید به عنوان یک انسان عاقل و متعارف در نظر گرفت[۲۳۶]. در حقوق انگلستان و آمریکا[۲۳۷] نیز معیار قابل پیش‏بینى بودن در نظر گرفته مى‏شود و در دعوى wagon mound1961 روغن بر اثر بى مبالاتى از یک کشتى نشت کرد و در لنگرگاه سیدنی به سمت تعمیرکاران یک کشتى شناور شد در آنجا جرقه‏هایى، روغن را آتش زد و سبب ورود خسارت به اسکله و کشتى شدند در آن زمان قابل پیش‏بینى نبود که روغن آتش خواهد گرفت و سبب خسارت خواهد شد کمیته قضایى شورا حکم داد مسئولیت در بین نیست. حقوقدانان کامن‌لا بر این باورندن که قابل پیش‌بینی بودن، شرط مطالبه خسارت است و تا اندازه‌ای می‌توان زیان را مطالبه کرد که در هنگام ایراد خسارت برای عامل زیان قابل پیش‌بینی باشد که این نتیجه از سوی برخی دیگر از حقوقدانان نامعقول و اعلام مخالفت شده است[۲۳۸].

گفتار دوم: انواع خسارت‏

بعد از بحث در خصوص مفهوم خسارت و شرایط آن به اختصار به بررسى انواع خسارت قابل جبران مى‏پردازیم قوانین و نویسندگان حقوقی زیانهاى قابل جبران در مسئولیت مدنى را به سه دسته کلى مادى و معنوى و جسمى تقسیم کرده‏اند[۲۳۹].

بحث نخست: خسارت مادى‏

در حقوق ایران بعضى از نویسندگان[۲۴۰] در بیان مفهوم ضرر مادى گفته‏اند: «هر گاه آنچه از دست رفته قابل ارزیابى به پول باشد صدمه یا ضرر مالى است» ضرر مالى ممکن است در اثر از بین رفتن مالى باشد اعم از عین، منفعت یا عدم‏النفع قسمت اخیر ماده۷۲۸.ق.ا.د.م سابق مصوب ۱۳۱۸ هر دو شق را پذیرفته بود و چنین مقرر مى‏داشت: «ضرر ممکن است به واسطه از بین رفتن مالى باشد و یا فوت منفعى که از عدم انجام تعهد حاصل مى‏شود» لیکن تبصره ۲ ماده ۵۱۵ق.ا.د.م ۱۳۷۹ خسارت ناشى از عدم‏النفع را قابل مطالبه ندانسته است به نظر مى‏رسد با عنایت به ماده ۵۱۵ غیر قابل مطالبه بودن عدم‏النفع را باید منحصر به نقض تعهدات قراردادى دانست. در مواردی که عدم‏النفع ناشى از جرم و سایر افعال زیان‏آور مربوط به حوزه مسئولیت مدنى است قابل جبران است. موید این مطلب آن است که در ماده ۹ ق.ا.د.م در امور کیفری ۲۸/۶/۱۳۷۸ کمیسیون قضایى و حقوقى هر دو شکل ضرر پذیرفته شده است تبصره ۴ق.ا.ب.ا.م.م. سال ۱۳۷۸ خسارت مالى را چینن تعریف کرده «منظور از خسارت مالى زیانی مى‏باشد که به سبب حوادث مشمول بیمه موضوع این قانون به ثالث وراد مى‏شود.»

بحث دوم: خسارت معنوى‏

تعریف ضرر معنوى دشوار است زیرا هم مفهوم ضرر و هم مفهوم معنوى از مفاهیم عامه‏اى است که با ضوابط منطقى قابل تحلیل نیستند با وجود این جهت آشنایى ذهن به طور اختصار به پاره‏اى تعاریف اشاره مى‏شود. یوسف نجم جبران حقوقدان عرب در تعریف ضرر معنوى گفته‏اند:[۲۴۱] ضرر معنوى یا ادبى ضررى است که به حسن شهرت و اعتبار و معنویات انسان وارد مى‏شود نظیر توهین، عیب‏جویى، مذمت دیگرى و تألمات ناشى از اقدامات قضایى نظیر طرح دعوى. در دایره‏المعارف بین‏الملل حقوق تطبیقى نقل شده است که شوراى اروپا در تحقیقى به عنوان «جبران خسارت معنوى» که در سال ۱۹۶۹ در لندن انجام شد عنوان مزبور را چنین تعریف مى‏کند «اصطلاح خسارت غیرمادى به آن گونه خسارت و صدمه اطلاق مى‏گردد که به طور خاص قابل تقویم به پول نیست . معناى دقیق و محدود این اصطلاح ممکن است در نظام‏هاى مختلف اندکى تفاوت داشته باشد[۲۴۲] نویسندگان حقوقى در ایران نیز شبیه همین تعریف را براى خسارت معنوى ذکر کرده‏اند[۲۴۳].
زیانهاى معنوى به طور کلى به دو دسته تقسیم مى‏شوند.

 

    1. زیان‏هاى وارده به حیثیت، شهرت و اعتبار و به طور خلاصه هر آنچه که در عرف به عنوان سرمایه یا دارایى معنوى اشخاص تلقى مى‏شود.

 

    1. لطمه به عواطف و احساسات شخص و ایجاد تالم و تأثر روحى در او به واسطه از دست دادن عزیزان یا ملاحظه درد و رنج آنها پدید مى‏آید.

 

اصل ۱۷۱ق.ا. و مواد ۲، ۸، ۹، ۱۰ق.م.م. خسارات معنوی را به رسمیت شناختنهاند همچنین ماده ۹ق.ا.د.ک. سال ۱۳۳۹ نیز خسارات معنوی را به رسمیت شناخته اما در ماده ۹.ق.آ.د.ک. سال ۱۳۷۸ خسارت معنوی از شمار خسارات قابل مطالبه حذف شده است که این حذف قابل ایراد است.

بحث سوم: خسارت جسمى‏

همانطور که از ظاهر عبارت پیداست این نوع از خسارت به جسم وارد مى‏شود و در مقابل خسارات معنوى است. بند ۲ ماده ۷۵ ق.ا.د.م خسارت بدنى را عبارت از خسارت ناشى از تلفات جانى و صدمات بدنی وارده به اشخاص دانسته‏اند. تبصره ۲ ماده۱.ق.ب.ا.م سال ۸۷ به طور مبهم خسارت بدنى را هر نوع دیه یا ارش دانسته است که از صدمات بدنى ناشى مى‏شــود، تبصره ۳ ماده ۱ همان قانون منظور از خسارت بدنى را هر نوع دیه یا ارش ناشى از صدمه شکستگى نقص عضو از کار افتادن یا دیه فوت شخص ثالث به سبب حوادث بیمه موضوع این قانون دانسته است در ادامه تبصره به غلط، هزینه‏هاى معالجه نیز در ادامه تعریف خسارت جسمى ذکر شده است.
در بسیاری از نظام‌ها حتی صدمات بدنی از انواع خسارت معنوی محسوب می‌شود و مهم‌ترین عنصر مورد توجه، درد و رنج است[۲۴۴] در حقوق انگلیس خسارات معنوی ناشی از صدمه بدنی را تحت دو عنوان کلی درد و رنج و از دست دادن توانایی و استعداد یا قابلیت سازگاری با محیط یا قدرت التذاذ از زندگی مشخص کرده است اما در حقوق آمریکا تنها عنوان درد و رنج در صدمات بدنی از مصادیق خسارت معنوی است با وجود این در برخی ایالات از دست دادن توانایی و قابلیت یا قدرت التذاذ از زندگی یا سازگاری با محیط را عنصر مستقلی در تقویم خسارت معنوی به حساب می‌آورند[۲۴۵].

مبحث دوم:

 

موارد معافیت از مسئولیت مدنى‏

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 02:52:00 ق.ظ ]




به بیان دکتر امامی «قاعده مزبور در قرآن مجید سورۀ نساء آیه ۲۸، (۲۹)و… به بیانی رساتر و به صورت دستور حقوقی آمده است. از نظر تحلیل حقوقی کاملترین طرزی که ممکن بود از جنبه منفی و مثبت قاعده مزبور بین شود، آیه نامبرده به طور موجز بیان نموده است»[۱۱۶]. بدین ترتیب که «اکل» به معنای تصرف و تملک است که در مال غیر انجام می شود؛ و «مال» نیز به مفهوم همه اموال عینی و منافع و اموال اعتباری و پول و .. است. «باطل» هم به معنای هر چیزی است که شرع آن را مباح ندانسته است و قانونی و شرعی نیست. با این توضیحات مختصر، مفهوم «اکل مال به باطل» روشن می شود و چنانچه قبلاً گفته شد، این اصطلاح ساده ترین، جامعترین و بهترین اصطلاح در خصوص بیان دارا شدن بلاجهت است که علاوه بر اینکه رد زبان عربی رایج است در زبان فارسی امروز نیز کاملاً رایج است[۱۱۷].
در این خصوص، هم به صدر آیۀ لا تأکلوا و هم به ذیل آن استناد می شود بدین نحو که پس از انجام عقد و انتقال مالکیت رجوع هر یک از طرفین و اخذ اموال بدون رضای مالک از مصادیق اکل مال به باطل است و فسخ آن مؤثر خواهد بود[۱۱۸]. یا به عبارتی، پس از وقوع معامله و انتقال مالکیت، چنانچه هر یک از آنها معامله را فسخ کند و سپس در حالی که به وسیله وقوع معامله انتقال یافتهف تصرف کند، این تصرف اکل مال به باطل به شمار می آید[۱۱۹].
در جواهر الکلام نیز، یکی از دلایلی که در باب اجاره فاسد، برای لزوم دادن اجرت المثل منافع استفاء شده، استناد شده است، قاعده منع اکل مال به باطل است.
مقاله - پروژه

۶-۱-۱- شمول قواعد فقهی بر مصادیق استیفای نامشروع

 

۶-۱-۱- ۱- شمول قاعدۀ ضمان ید بر مصادیق استیفای نامشروع:

بسیاری از مصادیق استیفای نامشروع که در آنها استفاده از مال دیگری با «استیلاء» برآن آغاز می گردد، تحت عنوان ضمان ید قابل بررسی است. بدین ترتیب در فرضی که شخص به قهر و غلبه بر مال دیگری مستولی شده و از منافع آن استفاده می کند و یا وجود مال امانی را نزد خود انکار یا از ردّ آن امتناع نموده، هم چنین در مواردی که قوه ی قاهره یا اشتباه مالک موجب می گردد مالی در تصرف دیگری قرار گیرد و متصرف علیرغم تکلیف ردّ آن به مالک، مال را در تصرف خود نگه داتشه و از آن استیفاء نموده است، در تمام این موارد متصرف ضامن عین و منافع مستوفات آن خواهد بود. با وجود این شمول قاعده ی ضمان ید نسبت به برخی مصادیق استیفای نامشروع محل بحث می باشد که به اختصار به یک نمونه پرداخته می شود.

۶-۱-۱- ۲- شمول قاعده اتلاف بر مصادیق استیفای نامشروع:

اتلاف به معنی هلاک کردن و فنا کردن مال است و مال نیز اعم است از عین و منفعت. پس همان گونه که موضوع اتلاف ممکن است عین باشد، اتلاف در مورد منافع نیز قابل تصور است. به طور کلی اتلاف منافع – که از آن به «تقویت منافع» نیز تعبیر می شود- از دو طریق ممکن است حادث شود؛ اول اینکه شخصی با استیفاء از منفعتی زمینه ی اتلاف آن را فراهم سازد و دیگر این که شخص بدون استیفاء از منفعت، تنها مانع استیفای مالک از آن گردد. لیکن، آنچه با بحث حاضر ارتباط می یابد فرض اول است که شخص با استیفای منافع متعلق به دیگری آن را تقویت نموده است. بدین ترتیب در برخی از موارد که شخصی بدون وضع ید بر مال دیگری از منافع مالی به طور نامشروع استیفاء نموده از باب اتلاف منافع ضامن آن می باشد.

۶-۱-۱-۳- شمول قاعده ی لاضرر بر مصادیق استیفای نامشروع

مشهور فقها بر این باورند که کارکرد این قاعده نفی حکم ضروری است، به این معنا که دلیل لا ضرر تنها اختصاص به رفع احکام ضروری در شرع دارد و در صورتی که از حکمی ضرری حاصل شود، به موجب این قاعده آن حکم مرفوع خواهد بود. اما در مواردی که ضرر ناشی از عدم جعل حکم است، دلیل لاشرر نمی تواند برای جبران ضرر، ضمان را ثابت نماید. به همین دلیل است که برخی از فقها استناد به لاضرر را رد اثبات ضمان منافع مستوفات در مقبوض به عقد فاسد مردود دانسته اند[۱۲۰] .
با این وجود، حتی اگر بتوان در اثبات ضمان به قاعده ی لا ضرر استناد کرد، باز این قاعده توان پوشش دادن تمام مصادیق استیفای نامشروع را ندارد. زیرا در تمام این مصادیق الزاماً ضرری متوجه شخص خاصی نمی گردد تا لاضرر آن را جبران نماید. چه بسا در مواردی استیفای نامشروع تنها موجب «عم النفع» گردد و همانگونه که می دانیم فقها عدم النفع را از مصادیق ضرر نمی دانند. مثلاً در سوء استفاده از حق اختراع که از جمله حقوق مالکیت فکری است، هر چند استیفاء کننده با سوء استفاده از این حق ممکن ثروت کلانی را عاید خود سازد، اما گاه آنچه صاحب حق از دست میدهد از حد عدم النفع فراتر نمی رود .

۶-۱-۱-۴- شمول قاعده احترام بر مصادیق استیفای نامشروع

با اینکه در فقهی بودن قاعده «احترام» هیچ شکی نیست، لاکن کاربرد و قلمرو آن در فقه چندان روشن به نظر نمی رسد، در حالی که در پاره ای از موارد فقها از مفاد این قاعده به عنوان یک مبنا برای اثبات سایر قواعد فقهی بهره جسته اند، در موارد دیگر مفاد آن را مستقیماً در فروع فقهی به کار بسته اند. در حالی که برخی فقها در اثبات حکم وضعی ضمان به این قعده استناد کرده اند، برخی دیگر معتقدند با توجه به مستندات قاعده ی احترام، امکان اثبات حکم وضعی ضمان توسط این قاعده وجود ندارد. به عنوان مثال مرحوم خوئی (ره) پس از نقل روایات دال بر عدم حلیت مال مسلمان می فرمایند: «غرض از این روایات تنها حرمت تکلیفی است نه حرمت وضعی و بنابراین چنین روایاتی از اثبات ضمان دور هستند و شأن آنها دلالت کننده بر حرمت تصررف در مال غیر بدون اذن او می باشد…» از اینرو روشن می گردد که اساساً استناد به قاعدۀ احترام در اثبات ضمان ناشی از استیفای نامشروع با ایراد کبروی مواجه است. با وجود این حتی اگر به اثبات حکم ضمان توسط قاعدۀ احترام نیز تسلیم شویم، در شمول آن بر تمامی مصادیق استیفای نامشروع تردید وجود دارد.
در تمامی مصادیق استیفای نامشروع به ویژه در مورد مصادیق اسیفای غیرمادی الزاماً تصرف در مال دیگری صادق نیست و گاهی شخص بدون اسقاط احترام مال دیگری، بر دارایی خویش می افزاید. حال این سوال مطرح می گردد که آیا می توان قاعده “اکل مال به باطل” مبنای ضمان ناشی از استیفای نامشروع دانست؟ با توجه به این قاعده، با دو گزاره روبرو هستیم:

 

    1. نهی از تصرف در اموال دیگران و استیفاء از آن به سببی که عرفاً باطل می باشد.

 

    1. مسئولیت شخص استیفاء کننده برای جبران آنچه به طور نامشروع استیفاء نموده است.

 

حال باید دید ایا ارتباطی میان این دو گزاره وجود دارد یا خیر؟

۶-۲- حکم وضعی برگرفته از مفاد قاعده

در خصوص اثبات حکم وضعی از مفاد قاعده، فقها بحث مستقلی ارائه نداده اند، اما ظاهر برخی از عبارات ایشان حکایت از پذیرش آن دارد. به عنوان مثال مرحوم خویی (ره) ضمن مباحث مربوط به خیار غبن می فرمایند:«… اکل مال به باطل وضعاً و تکلیفاً حرام است و برای بطلان آن نیازی به فسخ نیست…»[۱۲۱]. مرحوم بروجردی نیز در تفسیر این آیه می فرمایند:« مراد از این آیه این است که معاملات و معاوضات و مبادلاتی که بین شما واقع می گردد از یکی از دو امر خارج نیست؛ یا باطل و به غیر از وجه شرعی است و این قسم حرام است… و یا تجارت ناشی از رضایت است و این قسم مانعی در ارتکاب آن وجود ندارد، بلکه از نظر شرع پسندیده است[۱۲۲].
گذشته از عبارات فوق که دلالت بر پذیرش حکم وضعی از مفاد قاعده دارد، موارد کاربرد قاعده در فقه امامیه نیز به خوبی این موضوع را نشان می دهد که فقیهان در استفاده ی حکم وضعی از مفاد قاعده تردیدی به خود راه نداده اند. چه ، آنان مفاد قاعده را در مواردی چون اصل فساد معاملات، بطلان معاملاتی چون بیع سفهی، بیع فضولی، معاملات مکره، شرط خلاف مقتضای عقد، اثبات خیار غبن، اثبات لزوم معاملات، لزوم معاطات و … به کار گرفته اند که همگی در زمره ی احکام وضعی قرار دارند. این موضوع نشان دهنده این است که صرف نظر از مباحث اصولی پیرامون رابطه حکم وضعی و حکم تکلیفی، دلالت قاعده ی اکل مال به باطل بر حکم وضعی امری پذیرفته شده و مورد قبول نزد فقیهان امامیه می باشد.

۶-۳-اثبات حکم ضمان

پس از پذیرش اصل حکم وضعی از مفاد قاعده، قدر مسلم از دلالت قاعده بر حکم وضعی، «فساد» یا «بطلان معامله» یا رابطه حاصل از سبب باطل است. اما تنها زمانی می توان از قاعده ی اکل مال به باطل به عنوان مبنایی برای ضمان ناشی از استیفای نامشروع سخن گفت که قاعده ی فوق علاوه بر حکم وضعی فساد یا بطلان، مبین حکم «ضمان» نیز باشد.
آیه ی نهی از اکل مال به باطل، به دلالت سیاقی و ملازمه ی عقلی، ظهور در لزوم استرداد آن چه به ناحق تصرف گردیده است دارد. حتی اگر در دلالت این آیه شریفه بر لزوم استرداد تردید شود، در پذیرش آن به حکم عقل جای تردید نیست. زیرا همان گونه که عقل به وجوب رد امانت حکم می کند، همچنین حکم می کند که شخص باید آن چه را به ناحق و بدون سبب مشروع به تصرف خویش درآورده بازگرداند و این امری نیست که فی الجمله بتوان در آن تردید کرد.
حکم به جبران آنچه شخص به طور نامشروع استیفاء کرده به «بنای عقلاء» نیز ثابت است. چه، عقلا بما هم عقلاء کسی را که بدون سبب و به ناحق مال دیگری را خورده و بر دارایی خویش افزوده، مسؤول جبران آن می دانند. پذیرش مسئولیت در چنین فرضی در بسیاری از نظام های حقوقی دنیا، گواهی بر صدق این مدعا است. بنابر نکات فوق الذکر «ضمان ناشی از استیفای نامشروع» بر اساس قاعده ی عقلی و شرعی «حرمت به اکل مال به باطل» ثابت و روشن به نظر می رسد؛ ضمانی که استیفاء کننده را ملزم می سازد به میزانی که اموال دیگران را به ناحق استیفاء کرده و بر دارایی خویش افزوده است، از عهده جبران آن برآید. بدین ترتیب زمینه برای ارائه یک نظریه ی جدید در حوزه ی مسئولیت های غیر قراردادی جهت جلوگیری از هر گونه استیفای نامشروع در حقوق ایران فراهم می گردد.

۶-۴- شرایط استناد به قاعده

تعیین شرایط هر قاعده بدون در نظر گرفتن مبانی آن میسر نخواهد بود. از اینرو طبیعی است اگر شرایط قاعده استیفای نامشروع بر اساس مبنای اصلی آن یعنی قاعده ی حرمت اکل مال به باطل طراحی و تبیین شود.
در حقوق و فرانسه برای استناد به قاعده دارا شدن بدون سبب ۶ شرط برشمرده شده است که عبارتند از دارا شدن، کاهش دارایی، رابطه بین دارا شدن و کاهش دارایی، رابطه بین دارا شدن و کاهش دارایی، فقدان سبب، منفعت شخصی یا تقصیر خواهان و فرعی یا اضافی بودن قاعده. حال باید دید کدام یک از این شروط در قاعده استیفای ناروا نیز جریان دارد و کدام یک با مبانی آن سازگار نیست:
۶-۴-۱- دارا شدن غیر عادلانه
منظور از این عبارت این است که شخص بدون یک علت قانونی یا قراردادی به زیان دیگری دارا شود، که در این صورت برابر عدالت و انصاف و بر طبق قاعده ای که در بسیاری از کشور ها پذیرفته شده است استفاده کننده باید عین مالی را که از این طریق به دست آورده یا بدل آن رت به زیان دیده باز گرداند. دارا شدن غیر عادلانه به عنوان منبع جدید تعهد، در حقوق خارجی پذیرفته شده است و در نظام کامن لا، آن را در کنار قرارداد و مسئولیت ناشی از تقصیر قرار می دهند. این قاعده که هیچ کس نباید به زیان دیگری دارا شود، قاعده ای اخلاقی بوده که وارد نظام حقوقی شده است.
تئوری دارا شدن ناعادلانه را می توان از موادی که در باب دوم قانون مدنی و تحت عنوان « در الزاماتی که بدون قرارداد حاصل می شود » آمده است، استنباط نماییم. البته نه قانون مذکور و نه قانون تجارت ایران به صراحت به قاعده دارا شدن ناعادلانه اشاره ای نکرده است. مسائل مربوط به دارا شدن ناعادلانه در حقوق ایران، مقتبس از حقوق فرانسه می باشد.
از منظر حقوق موضوعه باید گفت که مفهوم تئوری دارا شدن غیر عادلانه در مواد ۳۰۱ تا ۳۰۶ و ۳۳۶ و ۳۳۷ قانون مدنی ایران وجود دارد و از تلفیق این مواد می توانیم این نتیجه را بدست آوریم که حقوق ایران اجازه نمی دهد شخصی به زیان شخص دیگر، دارایی خود را به ناحق افزایش دهد و یا منافعی را تحصیل نماید. برای مثلابا مطالعه دقیق قانون ۳۰۱ در می یابیم که، استحقاق داشتن چیزی فرع بر این است که شخصی به یکی از اسباب و علل قانونی یه قراردادی یا وقایع حقوقی، حق داشتن آن را داشته باشد. وقتی که هیچ یک از اسباب و علل فوق وجود نداشته باشد، طبعاً استحقاق داشتن و یا دریافت داشتن به منظور مالک شدن یا مورد استفاده قرار دادن نیز وجود ندارد. معنای دقیق و ظریف این عبارت، همان دارا شدن بدون استحقاق و بدون جهت و یا دارا شدن غیر عادلانه است[۱۲۳]. در ماده ۳۰۱ و ۳۰۲ قانون اساسی آمده است که؛
« کسی که عمداً یا اشتباهاً چیزی را که مستحق نبوده است دریافت نماید، ملزم است آن را به مالک تسلیم کند »
« اگر کسی که اشتباهاً خود را مدیون می دانسته آن دین را تأدیه کند، حق دارد از کسی که آن را بدون حق اخذ کرده است، استرداد نماید.»
در ماده ۳۰۲ به صورت آشکار از دین صحبت می شود، که یکی از موارد مهم تئوری، دارا شدن ناعادلانه می باشد.[۱۲۴]
نکته دیگر در این رابطه مفهوم الزام استرداد است، این عبارت همان، اجرا یه عدالت و برقراری رابطه تعادلی است. همچنین یکی از موارد و اصول دارا شدن غیر عادلانه است. از طرفی ممکن است دریافت کننده خود باز پرداخت کند و یا مراجع قضایی وی را ملزم به استرداد نمایند. تا بدین ترتیب تعادلی بین پرداخت کنند و دریافت کنند به لحاظ ضرر ایجاد شود.
برای اینکه « دارا شدن غیر عادلانه » محقق شود، شرایطی لازم است که در زیر خواهیم آورد:

 

    1. اولین شرط، شرط دارا شدن می باشد، بدین معنی که، دارا شدن شخص با مقایسه وضعیت دارایی فعلی و وضعیت دارایی سابق او معلوم می شود؛ چنانچه هرگاه وضعیت مالی فعلی او بهتر از سابق شده باشد، گفته می شود که وی دارا شده است.

 

    1. در مرحله بعدی لازم است تا شرط « زیان دیگری » نیز محقق شود؛ منظور این است که، دارا شدن شخص باید نتیجه مستقیم کاسته شدن دارایی دیگری باشد. آن در صورتی است که بین افزوده شدن دارایی شخص و کاسته شدن دارایی طرف دیگری رابطه علت و معلول موجود باشد و به همان مقدار که شخص مزبور دارا می شود، از دارایی طرف دیگر کاسته گردد.

 

    1. شرط بعدی این است که، دارا شدن شخص از زیان دیگری باید بدون مجوز قانونی باشد، یعنی دارا شدن شخص به زیان دیگری باید بدون اجازه قانون باشد و الّا اگر به اجازه قانون باشد، غیر عادلانه محسوب نمی شود.

 

    1. شرط بالا خود شرط دیگری را به صورت ضمنی مطرح می کند و آن این است که، دارا شدن غیر عادلانه با قرار داد قابل جمع نیست: بدین ترتیب که شخص وقتی می تواند به دارا شدن غیر عادلانه استناد کند و آن را اساس دعوای خود قرار دهد که قراردادی در بین نباشد.

 

در خصوص این شرط باید گفت واژه «اکل» در آیه شریفه بر این دلالت دارد که شرط تحقق ضمان، تصرف در مال غیر و بهره مند شدن از آن می باشد. بدهی است که تا «اکل» واقع نشده باشد، سخن گفتن از «حرمت» یا «ضمان» نیز مفهومی نخواهد داشت. از اینرو می توان استیفا را در زمره ی شرایط قاعده ی استیفای نامشروع مورد بررسی قرار داد.
۶-۴-۲- کاهش دارایی
برخلاف شرط قبلی، پذیرش «کاهش دارایی» به عنوان شرط تحقق ضمان ناشی از استیفای نامشروع قابل تردید به نظر می رسد. زیرا اولاً مبانی قاعده دلالتی بر آن ندارد، هرچند در این آیه واژه «بینکم» استعمال شده اما این واژه ظاهراً دلالت بر خروج تصرفات نامشورع در مال خود مانند اسراف و تبذیر از شمول آیه دارد و نمی توان کاهش دارایی در نتیجه ی اکل مال به باطل را از آن نتیجه گرفت. از سوی دیگر عقل نیز هرگونه استیفاء به دلایل نامشروع را باطل دانسته و استیفا کننده را مسئول جبران آن می شناسد، چه این استیفا سبب کاهش دارایی دیگری شده و چه نشده باشد. ثانیا ًدر همه موارد، دارا شدن الزاماً با کاهش دارایی دیگری ملازمه ندارد. اگر کاهش دارایی را از شرایط استیفای نامشروع بدانیم، چه بسا پاره ای از تصرفات باطل از شمول قاعده بیرون خواهد ماند. مانند فرضی که شخصی با سوء استفاده از موقعیت یا اطلاعات بر ثروت خود بیفزاید، بدون اینکه به طور مشخص از دارایی دیگری بکاهد.
۶-۴-۳-رابطه بین دارا شدن و کاهش دارایی
با منتفی شدن شرط دوم یعنی «کاهش دارایی» این شرط نیز خود به خود موضوعیت خویش را از دست خواهد داد. با وجود این در قاعده ی استیفای نامشروع نیاز به احراز چنین رابطه ای میان «سبب باطل» و «استیفاء» احساس می شود. به این معنیکه باید احراز شود سبب باطل مستقیماً موجب استیفاء گردیده و استیفاء نتیجه ی چنین سبب باطلی بوده است.
۶-۴-۴- فقدان سبب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:51:00 ق.ظ ]




۸۹

 

۱۵۹/۲

 

۱۹۵/۱۲۴۰

 

 

 

۹۰

 

۲۸۱/۳

 

۹۸۶/۱۳۱۴

 

 

 

۹۱

 

۳۴۹/۳

 

۲۹۹/۱۴۶۱

 

 

 

شکل ۴-۷- روند تغییرات بهای تمام شده هر خط تلفن ثابت
شکل ۴-۸- روند تغییرات بهای تمام­ شده هر سایت BTS تلفن همراه
بنابراین شرکت مخابرات ایران با دو مسئله اساسی روبرو است:
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱- افزایش در بهای تمام شده نهاده­ها در بخش­های مختلف زنجیره تامین خدمات (سرمایه ­گذاری در خدمات مختلف)
۲- عدم تناسب شاخص­ های درآمد و درآمد هر مشتری در بخش­های مختلف زنجیره تامین خدمات در مقایسه با اپراتورهای مخابراتی منطقه.
۴-۴- مفهوم­سازی سیستم
پس از تعریف مسئله پژوهش به مفهوم­سازی سیستم پرداخته می­ شود. در این مرحله باید هدف از مدلسازی مشخص شود، افق زمانی مدل مشخص شود، مرزهای مدل و متغیرهای مدل شناسایی شود و در نهایت روابط علت ومعلولی متغیرهای کلیدی مدل شناسایی و ترسیم شود.
۴-۴-۱- هدف مدل
مرحله اول فرایند مدل­سازی تصمیم ­گیری در مورد هدف مدل می­باشد. با تعریف هدف مدل، مدلساز به دنبال توجیه اجزاء و ساختار مدل می­باشد. با در نظر گرفتن مسئله پژوهش، هدف اصلی از انجام این پژوهش بهبود عملکرد زنجیره تامین شرکت مخابرات ایران و یا به عبارت درک بهتر سیستم و کشف سیاست­هایی است که به ارتقا بهره­وری سیستم کمک نماید. در راستای نیل به این هدف، اهداف فرعی پژوهش عبارتند از­:
۱- شناسایی متغیرها و پارامترهای داخلی و خارجی که بر درآمد هر مشتری زنجیره تامین خدمات شرکت مخابرات ایران تاثیرگذار هستند.
۲- ارزیابی زنجیره تامین خدمات شرکت مخابرات ایران.
۳- مدل­سازی ریاضی سیستم شبیه­سازی شده و تعیین هویت سیستم.
۴- ارائه سیاست­های بهبود و بررسی تاثیر هر سیاست بر سیستم مورد مطالعه.
۴-۴-۲- افق زمانی مدل
افق زمانی این الگو که جهت شبیه­سازی در نظر گرفته شده است یک دوره ۲۱ ساله است که از سال ۱۳۸۴ شروع و تا افق برنامه­ ریزی کشور تا سال ۱۴۰۴ پایان می­پذیرد. لازم به ذکر است که طول دوره شبیه­سازی بر اساس یک قاعده سرانگشتی به مدت حداکثر دو برابر زمان اطلاعات موجود تعیین می­گردد.
۴-۴-۳- مرزهای مدل
با در نظر گرفتن موضوع و هدف پژوهش، مرز جغرافیایی این مدل، کشور ایران و زنجیره تامین خدمات شرکت مخابرات ایران می­باشد.
در این راستا مدل مفهومی این پژوهش به شرح جدول ۴-۵ می­باشد که بر اساس هدف اصلی مدل یعنی ارزیابی زنجیره تامین خدمات شرکت مخابرات ایران با بهره گرفتن از شاخص­ های مستخرج از پیشیه و مبانی نظری پژوهش از جدول ۲-۱۲ و ساختار زنجیره تامین شرکت مورد مطالعه از شکل ۴-۳ استخراج شده است. لازم به توضیح است که به علت ماهیت خاص پژوهش و عدم وجود داده از شاخص­ های کل زمان چرخه، کتنرل موجودی، انعطاف­پذیری، قابلیت اطمینان و ستون سایر شاخص ­ها در جدول ۲-۱۲ صرف­نظر شده است. در انتهای جدول نیز شاخص­ های جمعیتی به دلیل اهمیت در محاسبه شاخص ضریب نفوذ خدمات آورده شده است. همچنین در جدول ۴-۵ واحد اندازه ­گیری و ویزگی هر شاخص فرعی در مدل پویایی­شناسی سیستم و بررسی آن در هر کدام از شرکت­های زیر مجموعه مخابرات ایران نشان داده شده است.
جدول۴-۵- لیست متغیرهای مدل پویایی­شناسی سیستم زنجیره تامین خدمات شرکت مخابرات ایران

 

 

شرکت مورد بررسی

 

ویژگی متغیر

 

واحد
اندازه گیری

 

معادل انگلیسی

 

شاخص­ های فرعی

 

شاخص
اصلی

 

 

 

هلدینگ

 

ثابت

 

دیتا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:51:00 ق.ظ ]




۱-در اختلال وسواس فکری- عملی افراد به وسواس های فکری، یا افکاری که نمی توانند از شر آنها خلاص شوند، و وسواس های عملی که رفتارهای مقاومت ناپذیر و تکراری هستند، دچار می شوند. دیدگاه شناختی- رفتاری، اختلال وسواس فکری- عملی را محصول تداعی آموخته شده ی بین اضطراب و افکار یا اعمالی می داند که موقتاً می توانند اضطراب را کاهش دهند.( ریچارد پی. هاجلین، سوزان کراس و یتبورن، ۱۹۴۸)
مغزی شده اند و همچنین افراد مبتلا به اختلال دو قطبی است. جرایم این گروه، ظاهراً بی معنا و عجیب هستند و شامل ارتکاب به انواع گوناگونی از جرایم ساده، زد و خورد، آتش افروزی، عورت نمایی، تجاوز جنسی و قتل عمد است.(معظمی، ۱۳۸۸)
۲-۱۹-اشکال رفتارهای بزهکارانه نوجوانان:
۲-۱۹-۱- شکل اول، رفتارهای انحرافی موردی(تصادفی، موقعیتی) است که ۴۵% از نوجوانان را در بر می‌گیرد و به طور خلاصه با تخلفات و رفتارهای انحرافی کم اهمیت (جزئی) ظاهر می شود. این ویژگی بی خطر یا خوش خیم، گاهی بی‌اهمیت و به عنوان بخشی از خطرات رایج زندگی تفسیر می‌شوند، این بهایی است که یک نوجوان برای انطباق با زندگی اجتماعی و درک هنجارها و رفتارهای مجاز در جامعه باید بپردازد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱۹-۱- ۱-پیشگیری از بزهکاری موردی
این نوع بزهکاری، از طریق ویژگیهایش قابل شناسایی نیست. با در نظر گرفتن ظهور بزهکاری موردی، پیش بینی اینکه کدام یک از نوجوان در چه زمانی بزهکار موردی می شوند غیر ممکن است. بنابراین، جامعه تنها می تواند به پیشگیری نوع اول یعنی فعالیت عمومی روی کل جامعه متوسل شود.
با در نظر گرفتن ویژگیهای بزهکاری موردی و نشانه های این بزهکاران و عوامل که آن را تسهیل می کنند، استراتژی پیشگیری می تواند روی دو رکن تاکید نماید. در ابتدا به فعالیتهای عادی نوجوانان و سپس به فرصتهای ارتکابتخلفات باید توجه داشت. صحبت از فرصتهای ارتکاب تخلف ما را به سوی موضوع پیشگیری وضعی که انگلیسی ها به طور ویژه آن را مطرح کرده اند سوق می دهد . (بلیسر،۱۳۹۱)
این پیشگیری، به از بین بردن یا مشکل سازی دسترسی به اهداف خرابکاری، سرقت از منازل و همچنین به افزایش نظارت به برخی مکان ها و آموزش جامعه به ویژه فروشندگان، برای حفاظت بهتر مربوط می شود.
پیشگیری وضعی برای نوجوانان و همچنین عموم مردم مورد استفاده قرار می گیرد. برای آموزش به نوجوانان در خصوص احترام به اموال و افراد ، مدرسه از اماکنی است که از اولویت ویژه برخوردار است. ماهیت برنامه های آموزشی - تربیتی مدارس در خصوص بیماریهای مسری جنسی ، مصرف داروهای روانگردان، خرابکاری و احترام به افراد واموال مورد تاکید می باشد(بلیسر،۱۳۹۱)
در فعالیتهای روز مره ، به طور طبیعی دو هدف از پیشگیری مورد توجه می باشد: نظارت و درگیر کردن والدین در جلوگیری از ولگردی فرزندان (پرسه زدن، علافی ). در برابر این عوامل بهتر است مانند پیشگیری عام، تفکر واقدام نمود،یعنی باید والدین را نسبت به لزوم نظارت بر نوجوانان وفعالیت های آنهاحساس نمود.
احتمالاً روشی که باید در این گونه موارد دراولویت قرارداد،فعالیتهای رسانه ای است(روزنامه ها،تلویزیون و…).هرگونه تلاش دراین جهت ازسوی نهادهای حمایت ازخانواده مطمئناً مفید خواهد بود.البته برخی ازبرنامه های تلوزیونی این هدف را پیش بینی ودنبال می نمایند.
در مورد پیشگیری ازولگردی نوجوانان ،دولت فرانسه تعامل باکلوب های پیشگیری وخانه های مجردی و…رادر اولویت برنامه های پیشگیری خود قرارداده است.آیااین برنامه هابا وضعیت امروزی منطبق شده اند؟آیاآنها به اندازه کافی تعمیم یافته اند؟(بلیسر،۱۳۹۱)
۲-۱۹-۲- شکل دوم، رفتارهای منحرف موقتی یا گذراست که ۴۵% نوجوانان و در حدود یک سوم نوجوانانی که سرپرستی آنها بر عهده دادگاه است را شامل می شود و گاهی تخلفات مشدد ولی محدود را در یک دوره زمانی نشان می دهد. ما آن را به عنوان بروز ناگهانی رفتارهای بزهکارانه ی ناشی از مشکلات زندگی افراد در نظر می گیریم، مسائلی مانند:نزاع‌های خانوادگی و یا تحصیلی در شروع نوجوانی، عضویت در گروه‌های ضداجتماعی در نیمه‌های نوجوانی یا مشکلات موقتی قانونی در پایان این دوره و یا در شروع دوره جوانی.
۲-۱۹-۲-۱-پیشگیری از بزهکاری موقتی
ما پیشنهادات خود را به حادترین شکل بزهکاری موقتی محدود می کنیم. اشکال کم اهمیت تر احتمالاً می توانند از طریق برنامه های پیشگیری برای بزهکاری موردی و برنامه های پیشگیری نوع اول بزهکاری برای مراحل مختلف زندگی، مورد استفاده قرار گیرد.
داده ها نشان می دهند که کودکان مضطرب و گوشه گیر آنهایی هستند که بالاترین سطح بزهکاری را پس از کودکان پرخاشگر و گوشه گیر دارند.به کمک ابزارهای شناسایی، می توان کودکان مضطرب و گوشه گیر محیط های محروم را شناسایی و برنامه زیر را برای دوران کودکی آنها پیشنهاد نمود. این برنامه علاوه بر مولفه هایی که قبلاً برای بزهکاری مزمن در جهت آماده سازی برای رفتن به مدرسه ارائه شده اند، می تواند یک مولفه را خانواده و دیگری را اضطراب و گوشه گیری در نظر بگیرد.
اقدامات خانوادگی چند سیستمی هانگلر و دیگران(۱۹۹۸و۱۹۸۹) برای این بزهکاران مناسب به نظر می رسد، زیرا در این برنامه، ارزیابی ها نوع کاهش اضطراب و گوشه گیری را نشان می دهد این رویکرد منحصر به فرد چنین طیف را شامل می شود مانند : توسعه مهارتها برای مقابله با تقاضاهایی بیرونی، بازنگری اقدامات تربیتی والدین و فعالیتهای ایجاد اتحاد و منازعات خانوادگی .
مولفه مربوط به عملکرد روان رنجوری این بچه ها می تواند از برنامه پیشنهادی آربوتنت و گوردن(۱۹۸۶) الگو بگیرد؛ زیرا به جلسات مشاوره فردی ، فعالیتها و مباحثات گروهی مربوط شده و هدفشان بهبود برقراری ارتباط با هم سالان و بزرگسالان ،گسترش همدردی و درون نگری و نهادینه کردن ارزش های اخلاقی است. به این منظور، کودکان در فعالیت های مربوط به قابلیت حرف شنوی، برقراری ارتباط، حل مشکلات، تصمیم گیری و مباحثات مربوط به ارزشها شرکت می کنند.
۲-۱۹-۳- شکل سوم، رفتارهای بزهکارانه ی پایدار یا مزمن است که مابقی نوجوانان را بر گرفته و حدود دوسوم از جوانان تحت پیگرد دادگاه‌ها را شامل می شود. این شیوه رفتاری ثبت شده در فعالیت‌های فرد است. (کاترین بلیسر، ۱۳۹۱)
۲-۱۹-۳-۱- پیشگیری از بزهکاری مزمن
این معرفی مختصر از بزهکاری و بزهکار مزمن که ارائه شد، یک پیشگیری ویژه، قوی، چند بعدی و زود هنگام را می طلبد. پشگیری ویژه؛ به دلیل اینکه عوامل خطرات اجتماعی و فردی به صورت ویژه هستند. قوی؛ چون که ایجاد چنین شیوه ی عملکرد سال های زیادی را مصرف داشته و به افرادی مربوط می شود که به طور ویژه در برابر تغییرات مقاوم هستند. چند بعدی؛ به علت آن که عوامل خطر متعدد می باشند و این عوامل به حوزه های بیولوژیکی، روان شناسی و اجتماعی تعلق دارند و در بسیاری از مراحل زنگدی (کودکی ، نونهالی و نوجونی) پراکنده شده اند.
زود هنگام؛ چون که درمان نوجوانی که بزهکاران مزمن محسوب می شوند در کانون های بازپروری نسبتاً بی تاثیر استو بخش اعظمی از آنها پس از ۱۸ سالگی مجدداً مرتکب جرم می شوند.
در حال حاضر چهار نوع برنامه پیشگیری برای ارزیابی وجود دارد که بزهکاری را در دوره نوجوانی کاهشمی دهند. دو مورد از این برنامه ها مربوط به کودکان(زیر ۷ سال)است، در حالی که دو برنامه دیگر به بچه های ۷ تا ۹ سال مربوط می شود. مخاطب این برنامه ها، خانواده ها، کودکان و حیط های فقیر و نامساعدند و هدفشان توسعه قابلیت های اجتماعی و فردی است، که سازگاری بهتر و بیشتری را مهیا می سازند.
برنامه yale child welfare research program پیشنهاد می نماید تا مددکاران اجتماعی که به طور ویژه مورد آموزش و تعلیم قرار گرفته اند، بازدیدهایی را از مادران در معرض خطر که با تربیت فرزندان خود مشکل دارند،داشته باشند. این بازدیدها باید از دوره قبل از تولد تا اواسط کودکی در فواصل زمانی منظم اجرا شود و هدف این است که به مادران در مواجهه با مشکلات پزشکی، مالی، اجتماعی، شخصی و آموزشی کمک کنند.
برنامه perry preschool projet کودکان پیش دبستانی را مخاطب خود قرار می دهد و ۲سال آماده سازی برای رفتن به مدرسه برای کودکان ، به همراه جلسات پشتیبانی و کمک به والدین و بازدید از محل سکونت با هدف ارائه پیشنهاد و کمک را ارائه می دهد.
برنامه seattle social development program کودکانی که مدرسه ابتدایی را شروع نموده اند را مورد توجه قرار می دهد. این برنامه، آموزش مدیریت کلاس برای اساتید و همچنین یک برنامه تحصیلی با تمرکز بر حل مشکلات را پیش بینی نموده است. به علاوه والدین نیز در یک برنامه فراگیری مهارت های مربوط به خود، شرکت می کنند.
«برنامه مونترال» نیز کودکان پرخاشگر را هدف قرار می دهد و شامل پنج مولفه است: آموزش مهارت های مربوط به والدین، حمایت و پشتیبانی از استادانی که این بچه ها را در کلاس آموزش می دهند، برنامهمهارت های اجتماعی برای کودکان و جلساتی برای نقد برنامه های تلویزیونی به ویژه خشونت و نقد فعالیت هایی که محرک زندگی خیالی هستند.
تاثیرات این برنامه بسیار زیاد بوده و بزهکاری کودکان شرکت کننده در این آموزش ها را در طول نوجوانی کاهش می دهد، البته ثابت نشده که این آموزش ها شروع فعالیت بزهکاری را دربین آنها به تعلیق می اندازد یا اینکه بزهکاری مزمن را تحت تاثیر قرارمی دهدو در نتیجه، ما برنامه های بهتر را پیشنهاد کرده ایم که بزهکاران مزمن را هدف قرار می دهد و شناسایی بزهکاران مزمن را امکان پذیر می نماید. در واقع، تحقیقات فرینگتون و وست نشان می دهند که شناسایی بزهکاران مزمن در ۸ سالگی می تواند بدون خطر انگ زدن انجام شود. البته حتی اگر کودکان آسیب پذیر، در ادامه به خاطر یک تخلف مجرمانه محکوم نشوند، اما مانند بزهکاران مزمن در شروع ۳۰ سالگی از خود ناسازگاری نشان خواهند داد.
شناسایی در شروع کودکی می تواند به فقر و تک والدینی دو معیار دیگر را اضافه نماید: یعنی شخصیت خطرناک و روش های آموزشی نارسا، که هر دو از عوامل خطر بزهکاری مزمن محسوب می شوند. همچنین به برنامه های پشتیبانی خانوادگی می توان روش آموزش مهارت های والدین پترسون(۱۹۸۲) که به احساسات، اعتقادات مشترک و تعاملات زوج ها مربوط می شود را افزود.
برنامه آماده سازی برای رفتن به مدرسه می تواند به نوبه خود کودکان دارای مشکلات وسوه و پیش فعالی را که از عوامل بزهکاری مزمن محسوب می شوند، هدف قرار دهد.
به برنامه های عادی، مولفه ی خود کنترلی و کمک به والدین نیز اضافه می شود. برنامه های شروع مدرسه ابتدایی، به نوبه خود می توانند به دوره های آموزشی که به کنترل عصبانیت،وسوسه، ایجاد تمرکز و تمدد اعصاب مربوط می شوند، کمک نماید.
همچنین بخش مربوط به خانواده می تواند عناصر مذکور را در بر گیرد، زیرا این امکان وجود دارد که شناسایی زود هنگام کودکان یا والدین موجب شود از شرکت در برنامه های ارائه شده خودداری کنند.
۲-۱۹-۴- نتیجه گیری نهایی بعد از ارائه سه روش پیشگیرانه
در زمینه فعالیت های جرم شناختی، دستیابی به یک شیوه درمانی کلی مطروداست، زیرا کار آمدترین برنامه ها، حتی آنهایی که به دقت مورد ارزیابی قرار گرفته اند، تنها می توانند نتایج متوسطی را ارائه دهند. به علاوه،با توجه به فعالیت های اجرا شده که تنها تعداد بسیار محدودی از عوامل را مورد توجه قرار می دهند، هیچ یک از این فعالیت ها به تنهایی کافی نمی باشند: ولی شاید برای پیشگیری و درمان بزهکاری نوجوانان مفید واقع گردند. در مقابل موقعیتی چنین پیچیده و با در نظر گرفتن عدم کارایی نسبی فعالیت های رایج، دو حالت امکان پذیر است: از یک طرف، منتظر باشیم که برنامه ها به وضوح کارایی خود را نشان دهند، ازسوی دیگر، با استناد به منطق زیر از همین حالا شروع به کار نماییم.
چنانچه برنامه های امیدوار کننده کارایی متوسط داشته باشند، ممکن است استعمال همزمان بسیاری از این برنامه ها نتایج خوبی را برای پیشگیری و درمان بزهکاری ارائه دهد، به شرط آنکه با دنبال کردن هم زمان شیوه های مختلف،جامعهنسبت به کودکان و نوجوان در معرض خطر بزهکاری بیشتر اعتدال داشته باشد. با این وجود،حتی با چنین رویکردی، خوش خیالی است که تصور کنیم روزی می توان از فعالیت بزهکارانه نوجوانان ممانعت به عمل آورد.
البته نیل به این هدف ممکن نیست،چون همیشه عواملی وجود دارند که به صورت اتفاقی و غیر منتظره ظاهر می شوند. با این همه، اقدامات پیشگیرانه و درمانی بسیار امیدوار کننده هستند.
در مجموع، یک نوع متفاوت از پیشگیری، واکنش اجتماعی و سازگاری مجدد قابل تصور است، در واقع، شناخت ها این امکان را می دهند که در میان نوجوانان بزهکار تمایز بهتری قائل شویم و همچنین اهداف اجتماعی، حفاظت از جامعه و کمک به جوانان ، نیازهای شخصی جوانان متخلف، سیاست ها و استراتژی های مداخله مناسب را بهتر به هم مرتبط نماییم. البته این نوع تفکر در جرم شناسی زیاد نیست و علیرغم پیش بینی های ارائه شده در مقررات و ساختار خدمات به نوجوانان، از نظر ما این مقدار نیز ناکافی است.(بلیسر، ۱۳۹۱)
سیاست‌های اجتماعی پیشگیرانه، سرکوب و درمان نمی‌توانند بر اصول یکسانی تکیه داشته باشند. همچنین نمی شود با شدت یکسان در برابر این سه نوع رفتار بزهکارانه از خود واکنش نشان داد. متخصصین در فعالیت‌های بالینی خود، نمی توانند از ابزارهای شناسایی و تشخیص یکسان و همچنین از روش‌های اجرایی برابر برای مقابله با این نوع رفتارهای بزهکارانه استفاده نمایند. اشکال سه گانه رفتارهای بزهکارانه، استراتژی‌های متفاوت را می‌طلبد که باید در سطح پیشگیری و سازگاری مجدد تشریح شود.(معظمی، ۱۳۸۸)
خلاصه اینکه رفتارهای ضداجتماعی و بزهکاری نوجوانان بیش از پیش به عنوان یک نگرانی مهم مطرح می باشد. در برابر شکست‌های پی در پی در پیشگیری از تکرار جرم و تقویت تدابیر سرکوبگر پیشگیری به عنوان روشی کم هزینه و مؤثر برای مبارزه با رفتارهای ضد اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. و اگر عناصر تشکیل دهنده ی بزه و موقعیت برای ارتکاب بزه، به نحو شایسته و مطلوب مدیریت شوند، از یک سو می توان زمینه و امکان تحقق بسیاری از جرایم را کاهش داد و از سوی دیگر عوامل تحریک کننده انگیزه‌های بزهکاری را هر چند به طور نسبی، از بین برد.(همان، ۵۶)
بزهکاری پدیده اجتماعی جهانی است که معمولاً برای جرایم نوجوانان زیر ۱۸ سال به کار برده می شود. گرچه، جوامع گوناگون برحسب وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود با انواع متفاوتی از آن روبرو هستند. در همه جوامع انسانی اصطلاح بزهکار در مورد افرادی به کار برده می شود که اعمال خلاف قانون یا موازین مذهبی آن جامعه انجام می دهند. با توجه به این که احکام در جامعه‌های گوناگون متفاوت است، فرد متخلف در یک جامعه، ممکن است در جامعه دیگر از تخلف مبری باشد.
در کشور ما بزهکاری به مجموعه کل جرایمی گفته می شود که در صورت ارتکاب، مجازات‌هایی از قبیل قصاص، دیات، حدود و تعزیرات را در پی دارد.
هر روز در کنار ما جرایمی متعددی به وقوع می پیوندد و با تورق روزنامه‌ها، در صفحه حوادث با انواع بزهکاری آشنا می شویم: چاقوکشی، ضرب و جرح، دزدی، تجاوز و وقتی از خیابان عبور می کنیم سازمان‌هایی نظیر کانون اصلاح و تربیت، نیروی انتظامی، و دادگاه‌هایی را می بینیم که برای مجازات این گونه افراد به وجود آمده اند. ولی تا حالا فکر کرده ایم چه عواملی در به وجود آوردن فرد بزهکار مؤثر است؟ پیچیدگی عوامل مؤثر در پدیده بزهکاری سبب شده است که هر گروه از محققان آن را از دیدگاهی خاص بررسی کنند. روان شناسان و روان پزشکان از دیدگاه روان شناختی، حقوق دانان از دیدگاه جرم شناسی و مسایل کیفری، پزشکان و زیست شناسان از نظر عوامل مؤثر زیستی و بالاخره جامعه شناسان از دید آسیب شناسی اجتماعی. (پارسا،۱۳۹۰)
۲-۲۰-رویکردهایی در مورد بزهکاری:
انتشار اولین گزارش راجع به دادگاه ویژه نوجوان در سال ۱۸۹۹، باعث شده بسیاری از اندیشمندان به مطالعه بزهکاری بپردازند و عوامل موثر آن را بشناسند و از دیدگاه‌های مختلف آن را بررسی کنند ولی هیچ نظریه واحدی نتوانسته تأثیر متغیرهای مستقل فردی و اجتماعی را بر فرد بزهکار تبیین کنددو نظریه که بیش از همه به آن‌ ها توجه دارد یکی«نظریه کنترل اجتماعی»دورکیم است که هیرشی آن را با مسئله بزهکاری تطبیق داده و دیگری نظریه «پیوندهای افتراقی» است که در اصل ساترلند و کرسی مطرح کرده اند.
۲-۲۰-۱- رویکرد کنترل اجتماعی:
به عقیده هیرشی، بزهکاری به عنوان مسئله ای اجتماعی باید به همان گونه که در اجتماع رخ می دهد یعنی در عرصه خانواده، محله، مدرسه، همسالان و سایر ارگان‌ها یا مؤسسات اجتماعی که نوجوان به نوعی در آنها عضویت دارد، بررسی شود. از دید جامعه شناختی این بررسی باید به مجموعه ای از اصول و تعاریف متکی باشد. برخلاف دیگر نظریه‌های بزهکاری که تأکید فراوان براین موضوع دارند که فرد بزهکار می خواهد خود را تطبیق دهد ولی براساس فشارهای اجتماعی و اضطرارهای ساختاری برای رسیدن به موقعیت‌های اجتماعی ناچار می شود به کارهای خلاف و نامشروع دست بزند، هیرشی معتقد است که بزهکاری وقتی اتفاق می افتد که قیود فرد نسبت به اجتماع ضعیف شود یا به کلی از بین برود. هیرشی در کتاب قیود اجتماعی نظریه کنترل اجتماعی یا قیود اجتماعی را مطرح کرده و آن را آزموده است ولی ابتدا تعریف واژه بزهکاری را آورده است او فرد بزهکار را شخصی می داند که از قیود اجتماعی آزاد است و در واقع به عقیده وی بزه وقتی اتفاق می‌افتد که فرد نسبت به قید و بندهای اجتماعی کم اعتنا یا اصلاً بی اعتنا باشد.(پارسا،۱۳۹۰)
به طور خلاصه برداشت دورکیم از مفهوم آنومی (غیرقانونی و بی هنجاری) بدین گونه است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:50:00 ق.ظ ]




۱.۹۹- تا ۱-

 

 

 

خشکسالی متوسط

 

۲.۹۹– تا ۲-

 

 

 

خشکسالی شدید

 

۳.۹۹- تا ۳-

 

 

 

خشکسالی بسیار شدید

 

۴- و کمتر

 

 

 

۲-۵-۲- روش­هایمبتنی بر تحلیل جریان
این گونه تحلیلها که بطور کلی بر رویجریانهای سطحی، مخازن آب، دریاچه ها و سفره های آب زیرزمینی صورت می­گیرد، تحتعنوان خشکسالی هیدرولوژیک قلمداد شده و مورد مطالعه قرار می­گیرد . به همین جهتداده­های مربوط به کمیت جریان رودخانه­ها دراین مطالعات از اهمیت اساسی برخوردار است. داده های مورد نیاز، سطح و جریان رودخانه و تداوم دوره های بدون جریان را شاملمی شود.
درکل مطالعات خشکسالی هیدرولوژیک بر روی رواناب سالیانه، حداکثرجریان سالانه یا دوره جریان حداقل متمرکز می شود . مهمترین تحلیلها دراین رابطه،تحلیل طول دوره ای است که جریان، زیر یک آستانه مشخص باقی مانده و حجم کسری روانابزیرآستانه را ایجاد کرده است، درشرایطی که آب یک رودخانه برای آبیاری یا تهیه آببدون استفاده از هرگونه مخزن ذخیره، کافی نباشد، تحلیلهای جریان حداقل، مهمترینعامل به شمار می آید.
دانلود پایان نامه
قبل از هرگونه تحلیل سریهای مربوط به مقادیر هیدرولوژیکمانند حداکثر جریان سالانه یا میانگین جریان سالانه، بررسی کیفیت داده ها و استفادهازهمه اطلاعات قابل دسترس، ضرورت دارد. درصورتی که بنا به عللی سریها دارای نقصباشند.باید به استفاده از روش­های مربوطه، داده های گم شده را بازسازی نمود(فرج زاده اصل،۱۳۷۴).
۲-۵-۳- روش های مبتنی بر تحلیل داده ­های بارندگی
اینگونه روش ها جزء عمومی­ترین روش­های تحلیل خشکسالی به شمار می­رود .علت این امر دسترسی راحتروآسانتر به انواع داده ­های بارندگی در بخش­های مختلف کره خاکی است. از طرفی در میان متغیرهای آب و هوایی، مقادیر بارندگی جزء بی ثبات­ترین آنها مخصوصاً در مناطق خشک محسوب می­ شود و از این جهت می ­تواند شاخص خوبی برای مطالعه خشکسالی باشد. از طرف دیگر بارش­های جوی در واقع مهمترین متغیری است که تغییرات آن بطورمستقیم در رطوبت خاک و جریان های سطحی، مخازن زیرزمینی و … منعکس شده و بنابراین اولین برداری است که می ­تواند در مطالعه هر حالتی از خشکسالی مورد توجه قرار بگیرد(فرج زاده اصل،۱۳۷۴). در مطالب ذیل مهمترین شاخص­ هایی که با بهره گرفتن از داده ­های بارندگی برای تحلیل خشکسالی عنوان شده است ارائه می گردد:
۲-۵-۳-۱- شاخص درصدی از نرمال ( PN: Percent of Normal)
شاخص درصد نرمال شاخصی است که بیشتر برای درک عموم مردم جامعه استفاده می­ شود.این شاخص یکی از ساده­ترین روش­های اندازه ­گیری بارش برای یک منطقه می­باشدوبه پیشنهاد مهندسین مشاورکوانتا در ایران ساده­ترین ومؤثرترین روش آگاهی از وضع خشکسالی تعیین درصد بارندگی نسبت به نرمال بصورت ماهانه معرفی شده است.استفاده از شاخص آنالیز بارش نرمال زمانی خیلی مفید است که از آن تنها برای یک ناحیه یا یک فصل استفاده شود.بارش نرمال بوسیله تقسیم بارش واقعی به بارش نرمال(دریک بازه زمانی)،ضرب در ۱۰۰ محاسبه می­ شود ومعمولاً‌در مقیاسهای زمانی ماهانه مثلاً از یک تا چندماه که معرف یک فصل ویژه است ویا مقیاسهای ماهانه که معرف یکسال یا یکسال آبی متغیر است بکار می­رود.رابطه( ۳-۱) طریقه به دست آوردن شاخص درصد نرمال نشان می­دهد.
رابطه (۳-۱)
مجموع بارندگی ماهانه ( میلی متر)
میانگین بارندگی ماهانه بلند مدت به میلی متر
یکی از نقاط ضعف استفاده از بارش نرمال آن است که متوسط یا میانگین بارش با میانه یکی نیستند.دلیل این امرآن است که بارش در مقیاس­های ماهانه وسالانه توزیع نرمالی نداردو استفاده از درصد بارش نرمال درجائی به توزیع نرمال بطور ضمنی شباهت داردکه میانه ومیانگین یکسان فرض شده باشند. به علت تغییرات زمانی و مکانی در بارش­های ثبت شده هیچ راهی برای تعیین فراوانی انحراف از نرمال و همچنین مقایسه مکان های مختلف وجود ندارد. جدول(۲-۲) طبقات خشکسالی با شاخص PN را نشان می­دهد(آسیایی،۱۳۸۵).
جدول (۲- ۲ )طبقات خشکسالی با شاخص PN(آسیایی،۱۳۸۵ )

 

 

طبقه بندی خشکسالی

 

در صد نرمال

 

 

 

خشکسالی خفیف

 

۷۰تا ۸۰ درصد

 

 

 

خشکسالی متوسط

 

۵۵ تا۷۰ درصد

 

 

 

خشکسالی شدید

 

۴۰ تا ۵۵ درصد

 

 

 

خشکسالی بسیار شدید

 

کمتر از ۴۰ درصد

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:50:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم