۴ – جهت دهی روشن و واضح و مثبت : اگرچه جهت دهی های آموزشی یاروش های کلاسی باید مختصر و واضح باشند، ولی با توجه به اهمیت جهت دهی ها،آنها باید مثبت باشند. جهت دهی های منفی باعث ایجاد روحیه ی شکست در دانش آموزان می شود.
۵ – تصویرسازی سازمان دهی و کنترل کلاس : معلمان مؤثر، رفتار دانش آموزان رادر کلاس درس خود به تصویر می کشند. آنان به هر دانش آموزی مسؤولیتی برای انجام کار در خلال فعالیت یادگیری ارائه می دهند و سپس تصویری برای آن چه که دانش آموز باید عملا انجام دهد به وجود می آورند.
۶ – ثبت نمره ها وامتیازها: هر معلمی وظیفه ی ثبت نمره ها، میزان حضور ومشارکت در کلاس ، مسایل مربوط به انضباط و ثبت دیگر جنبه های کلاس را بر عهده دارد و برای منصف بودن ، منطقی بودن و با ثبات بودن ، نیازمند به یک روش منظم برای ثبت و نگهداری اطلاعات و نمره ها است .
مرعشی (۱۳۷۱) در مورد اداره ی کلاس و عوامل مؤثر در آن در یکی از مقاله های خود می نویسد: اداره ی کلاس با محیط و موقعیت کلاس ارتباط دارد. موقعیت هاعبارتند از هدف های آموزشی ، رفتار معلم ، مشارکت شاگردان ، زمان درس ، عده ی دانش آموزان ، وسایل و فضای کلاس و مانند آنها. وی هم چنین مسایل ، عوامل وابزارهای مدیریت و سازمان کلاس درس را به هفت بخش زیر تقسیم بندی می کند:
۱ – مدیریت و سازماندهی کلاس درس
۲ – عوامل مؤثر در مدیریت و سازماندهی کلاس
۳ – مسایل و مشکلات مدیریت کلاس
۴ – برنامه های درسی و سازماندهی فعالیت ها
۵ – نظم وانضباط
۶ – تشویق و تنبیه
۷ – ارزشیابی
تاریخچه تحقیق
در مدیریت کلاس با شرایط اقلیمی ، جغرافیایی و شرایط کمی و کیفی واستانداردهای متفاوت و ضوابط موجود و جو کلاس ، موانع و مشکلات مدیریتی مختلفی در کلاس ایجاد می شود. البته ابتدا باید تعریف روشن از موانع و مشکلات مدیریت کلاس داشته باشیم . منظور ما از مشکلات مدیریتی هرگونه موقعیتی است که محیط یادگیری را مختل می کند و یا موجب حواس پرتی دانش آموزان و یا معلم می شود.
صیامی (۱۳۸۰) به نقل از کیندزواتر(۸۹) (۱۹۷۸) منشأ رفتارهایی که معلمان آنها رامشکلات مدیریتی تلقی می کنند را خود معلمان ، مشکلات عاطفی دانش آموزان ورفتارهای غیرعمدی و ناپایدار دانش آموزان بیان می کند.
فرانسیس (۱۹۷۵) چهار منبع اصطکاک را با عنوان سر و صدا، وسایل ، تحرک و پچ پچ توصیف کرده است . هیچ یک از این منابع به تنهایی برای اقتدار معلم مشکل مهمی محسوب نمی شود ولی چنان چه هر یک از آنها به شکلی نادرست اداره شود، می توانداز تحریکی جزیی به صورت برخوردی مهم ظاهر شود (صباغیان ، ۱۳۸۰).
مطالعات نشان می دهد که اغلب ۳۰ درصد یا بیشتر زمان آموزشی در هر روزبه صورت پیش بینی شده و یا پیش بینی نشده از بین می رود و از دست دادن زمان به هرعلتی که باشد تأثیر منفی بر پیشرفت علمی فراگیران می گذارد و شرایطی را برای مشکلات رفتاری دانش آموزان ایجاد می کند (اورتسون و هاریس (۹۰)، ۱۹۹۲)
وقفه های هنگام راهنمایی های معلم قبل و بعد از یک بخش آموزشی ، دلیل اکثرمشکلات مدیریتی کلاس و از دست دادن فرصت هاست . در طول کار روزانه اتفاق های پیش بینی نشده زیادی روی می دهند که این وقایع ممکن است به وسیله ی دانش آموزان ، مربیان مدرسه و مشاهده کنندگان آغاز شود.
هر کلاسی دارای زنجیره ای از خصوصیت ها است که در مقایسه با کلاس های دیگر و با شخصیت و شیوه ی کار معلم فضای مربوط به خود را به وجود می آورد.برخی از ویژگی ها را در تمام کلاس ها می توان یافت و لازم است آنها را در حرفه ی معلمی و اداره ی کلاس مورد توجه قرار داد. (زمانی ، ۱۳۷۹) به نقل از دویل (۹۱)(۱۹۷۹) این ویژگی ها را چنین توصیف می کند:
۱ – کلاس محیطی چند بعدی است .
۲ – بسیاری از حوادث کلاس به صورت هم زمان روی می دهد.
۳ – حوادث کلاسی نه تنها چند بعدی و هم زمان است ، بلکه هر کدام از آنهابه لحظه ای خاص مربوط می شود. به عبارت دیگر اکثر اتفاق هایی که با هم در کلاس روی می دهد، نیاز به عکس العمل آنی و لحظه ای معلم دارد.
۴ – علاوه بر آنی بودن ، چند بعدی بودن و هم زمان بودن فعالیت ها، مهم ترین ویژگی هر کلاس این است که جریان فعالیت ها در کلاس بسیار غیرقابل پیش بینی است . اداره کردن چنین محیطی نیازمند تصمیمات آنی ، سریع و مداوم است وبه مهارت های خاص مدیریتی نیاز دارد.
دانش آموزان مسأله دار و مدیریت کلاس
در واقع بسیاری   از معلمان نمی دانند وقتی شاگردانشان با احساسات یا مسایلی روبرو می شوند، چه باید بکنند. به روی خودشان نیاورند و امیدوار باشند مسأله خودش حل شود؟ به دانش آموز بگویند مشکلات آنان به کلاس ربطی ندارد؟دانش آموز را نزد مشاور مدرسه بفرستند؟ رفتار وی را با تهدید و تنبیه سرکوب کنند؟و…
به طور یقین مسایل دانش آموزان نمی تواند در خانه بماند. شک نیست که آنان رابه مدرسه می آورند و وقتی به مدرسه آورده شد، به طور جدی مخل فرایند یادگیری است و گاهی حتی در عمل یادگیری را غیرممکن می سازد. وقتی دانش آموزان گرفتاراحساسات شدید یا غم و غصه می گردند، چون امنیت آنان به مخاطره افتاده واحتیاجات جسمی شان اغنا نشده یا فکر می کنند کنار گذاشته شده اند و ارزشی ندارندیا مورد محبت نیستند، قدرت انجام کارهای مدرسه شان نقصان می یابد. در این اوقات به اجبار سعی معلم در تدریس کم و بیش به بن بست می رسد و حتی شاید عقیم بماند.
تلاش برای شناخت منشأ رفتارهای ناشایست دانش آموزان شایان توجه است . باآگاهی از منشأ این گونه رفتارها است که می توان برای شناخت علل آنها اقدامات مناسب به عمل آورد.
هر معلمی باید از شیوه های گوناگون مقابله با مشکلات مدیریت کلاس آگاهی کامل داشته باشد. به هنگام تعیین خط مشی مقابله با مشکلات مدیریت کلاس باید هدف اصلی خود را مشخص کند و از خود بپرسد که اقدامات او تا چه حد در رسیدن به آن هدف مؤثر خواهند بود.
کیندزواتر، (۱۹۷۸) یادآوری می کند که معلمان می توانند با بیان انتظارات خود دراولین روزهای آغاز سال تحصیلی و یا در اولین جلسه ی کلاس درس ، به بهترین شکلی با مشکلات عاطفی دانش آموزان روبرو شوند. البته معلم باید انتظارات خود را درقالب جملات مثبت و محبت آمیز بیان کند تا دانش آموزان دریابند که این انتظارات ماهیت تنبیهی ندارند بلکه بخشی از مقررات عادی یک کلاس هستند. هوارد(۹۲)،(۱۹۷۴) تأکید کرده است که معلمان هرگز نباید به منظور تقویت نظم و انضباط درکلاس به تهدید متوسل شوند. هم چنین او معتقد است که معلمان باید در جلو کلاس ازجر و بحث کردن با دانش آموزان اجتناب کنند (صیامی ، ۱۳۸۰).
خانه و محیطهای خارج از مدرسه تأثیر عمده ای روی دانش آموزان و در نتیجه مشکلات کلاس درس و مختل کردن فعالیت های یادگیری دارند (تابر، به نقل از سرکارآرانی ، ۱۳۷۹) معتقد است ما به عنوان معلم در مورد این عوامل کار زیادی نمی توانیم انجام دهیم . ما می توانیم آن سلسله عوامل درون مدرسه را که سبب تمایل دانش آموزبه یادگیری می شوند، مورد بحث قرار دهیم . وی به پیش نهادهایی در این خصوص اشاره می کند که در زیر، چند مورد از آنها آورده شده است .
توجه داشتن به دانش آموزان ، محیط کلاس را به نحو مطلوبی سازماندهی کردن ، درصورت امکان برخی از رفتارهای ناشایست را نادیده گرفتن ، به دانش آموزان در یافتن راه حل مشکلاتشان کمک کردن ، بدرفتاری دانش آموزان را به خود ارتباط ندادن ، ازتجارب همکاران بهره گرفتن ، به دانش آموزان مسؤولیت هایی در حد توانشان واگذارکردن ، بدون ایجاد تشویق یا احساس تنبیه در دانش آموز، او را با یکی ازدانش آموزان کلاس دیگر جابه جا کردن و…
تفاوت های فردی دانش آموزان و مسایل و مشکلاتشان سبب می شود که در هنگام بروز، با این دانش آموزان متناسب با مقتضیات زمانی و شرایط و روحیه ی افراد و جوکلاس راهکاری مناسبی به کار برد و رویکرد مناسبی جهت حل مشکل اتخاذ کرد.
معلم و مدیریت کلاس
وظیفه ی معلم ساختن فرمول هایی برای مدیریت کلاس است . روش تدریس وفلسفه ای که براساس آن آموزش می دهد بر نحوه ی مدیریت کلاس مؤثر است ونحوه ی مدیریت کلاس نیز بر روش تدریس مؤثر بوده و تجارب موفقیت آمیز کلاس رابالا خواهد برد. همان طور که اکثر معلمان موفق   و کارآزموده از روش های آزمایش شده و موفق استفاده می کنند.
وظیفه ی معلمی روز به روز پیچیده تر می شود، مرعشی (۱۳۷۱) در یکی ازمقاله های خود می نویسد: در دنیای کنونی نقش معلم از امر کننده یا ارباب وتلقین کننده ی دانش به تدریج به سوی رهبری و مدیریت برنامه ریزی شده تغییرکرده است . نقش جدید معلم اهمیت آموزش مدیریت کلاس درس را روشن تر می کند.اکنون معلم خوب یعنی یک روان شناس ، یک جامعه شناس ، یک کارشناس علوم تربیتی و سرانجام یک مدیر آموزشی است .
کونین (۹۳) (۱۹۷۰) شیوه ی کار معلمان موفق و ناموفق را در اداره ی کلاس موردبررسی قرار داده است . به نظر او یکی از ویژگی های مهم معلم در اداره ی کلاس >توجه چندبعدی <است . یعنی این که معلم بتواند فعالیت لحظه به لحظه ی همه ی دانش آموزان را در کلاس زیر نظر داشته باشد و دانش آموزان نیز از این توانایی معلم خودآگاهی داشته باشند (صیامی ، ۱۳۷۹).
بیکر و ستراپ (۲۰۰۰) مهم ترین چالش های معلمان در مدیریت کلاس درس به خصوص کلاس های پرتعداد را در موارد زیر می دانند:
۱ – پرداختن به دانش آموزانی که توانایی های آنان بسیار متفاوت از دیگران است .
۲ – جلب توجه همه ی دانش آموزان به درس
۳ – انجام دادن کارهای شفاهی و کارهای گروهی
۴ – ایجاد یا تقویت انگیزه دانش آموزان برای یادگیری
۵ – نظارت بر رفتار دانش آموزان
۶ – کمک به دانش آموزان ضعیف تر برای همگام کردن آنان با کل کلاس
۷ – نظارت بر پیشرفت یکایک دانش آموزان
۸ – تصحیح انبوهی از تکالیف نوشتاری
معلم به مهارت ها و فنونی سازمان دهنده نیاز دارد تا شرایط بهینه ای را برای تحقق یادگیری خلق کند. این مهارت ها و فنون در قالب مدیریت کلاس درس می گنجد.
ویژگی های عمومی معلمان نیز در زمینه ی مدیریت مؤثر کلاس تأثیر زیادی دارد.صیامی (۱۳۷۹) به نقل از بروفی و پوتنام (۹۴) می گوید: هر معلم اثربخش باید فردی بشاش ، خوش اخلاق ، عاطفی ، برخوردار از سلامت روانی و انطباق پذیر باشد. به طوردقیق تر، معلمان مؤثر و کارا افرادی هستند که باید بتوانند در لحظه های بحرانی خونسردی خود را حفظ کنند و بدون اتخاذ موضعی تدافعی یا سلطه جویانه به حرف های دانش آموزان گوش بدهند و از برخوردهایی که در آنان مسأله برد وباخت مطرح است ، بپرهیزند و به جای پس روی ، سرزنش ، آزار و اذیت و دیگرواکنش های افراطی ، موضع حل مسأله را برگزینند.
زمانی (۱۳۷۸) به نقل از ایزنر(۹۵) (۱۹۸۲) می گوید: برخی از معلمان در هنر معلمی استعداد بیشتری دارند، اگرچه ممکن است به ضرورت در علم معلمی استعداد خوبی نداشته باشند. این معلمان می توانند به صورتی ماهرانه فضای کلاس را برای یادگیری مساعد و آن را دل انگیز کنند.
معلم باید قادر به توصیف دقیق و تخصصی رفتارهایی که به آنها اشاره می کند،باشد و روشن نماید که چگونه دانش آموزان می توانند الگوی کاربرد رفتارهای مطلوب در کلاس باشند (اورستون (۹۶)، ۱۹۹۵).
راهبردهایی جهت مدیریت مؤثر کلاس
معلمان به مهارت های علمی و فنی خاصی نیاز دارند تا در مدیریت کلاس درس موفق شوند. مدیریت کلاس اولین سطح مدیریت آموزشی است و پایه ی سطوح بالاترمدیریت محسوب می شود.
لاسلت و اسمیت (۹۷) (۱۳۷۵) توجه معلمان را نسبت به اهمیت مدیریت مؤثر درکلاس نه به عنوان صفت ساده ای که هر یک از معلمان آن را دارند، بلکه به عنوان مجموعه ای مرکب از مهارت ، دانش و شناخت که می تواند پرورانده شود، جلب می کند و تدریس را دارای چهار جنبه ی مدیریت ، میانجیگری ، اصلاح و نظارت می داند.
مرعشی (۱۳۷۱) معتقد است : در نظام آموزش و پرورش جدید، زمانی گفته می شود کلاس خوب اداره شده است که دانش آموزان بتوانند با شرکت مؤثر در جریان فعالیت های آموزشی مطالب درسی را به خوبی فرا گیرند و در طراحی و اجرای برنامه های تحصیلی سهیم باشند و معلم نیز عکس العمل فردی و جمعی دانش آموزان در تنظیم برنامه های درسی را مورد توجه قرار دهد.
جهت مدیریت کارآمد کلاس درس توجه به موارد زیر می تواند سودمند باشد:
۱ – توجه به فضای کلاس
۲ – اعمال کنترل
۳ – پیش گیری از وقوع مشکلات
۴ – تحسین و تشویق در خور و مناسب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...