کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب


 



اصل دوم:تنظیم شبکه پشتیبانی با توجه به نیازهای مشتریان و اصل سوددهی.
اصل سوم:توجه به اطلاعات بازار و همراستا نمودن زنجیره تأمین یا به عبارت دیگر برنامه ریزی تقاضا با بهره گرفتن از پیش بینی مستمر و تخصیص بهینه منابع.
اصل چهارم:طراحی و تولید محصول با گرایش به نظرات و خواسته های مشتری و بالا بردن سرعت پذیرش تغییرات در زنجیره تأمین.
اصل پنجم:مدیریت راهبردی منابع عرضه به منظور کاهش هزینه مواد و خدمات مرتبط با آن.
اصل ششم:طراحی راهبرد زنجیره عرضه به گونه ای که قادر به پشتیبانی سطوح مختلف تصمیم گیری بوده و بتواند نمایی شفاف از جریان محصولات،خدمات و اطلاعات را ارائه دهد.
اصل هفتم:انتخاب معیارهای جامع عملکرد برای سنجش میزان موفقیت در دستیابی کارآمد و مؤثر به خواسته های مصرف کننده نهایی(جعفر نژاد و شاه حسینی،۱۳۸۵،ص۶۷).
پایان نامه - مقاله - پروژه

مؤلفه های مدیریت زنجیره تأمین

مدیریت زنجیره تأمین دارای سه مؤلفه کلی است که عبارتند از(بیات،۱۳۸۷،ص۳۷):
۱٫مدیریت اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی در زنجیره تأمین
۲٫مدیریت موجودی و جریان مواد در زنجیره تأمین
۳٫مدیریت روابط بین اعضای زنجیره تأمین
شکل ۲-۷ ماهیت یک زنجیره تأمین را به صورت شماتیک نشان میدهد:
جریان محصول و مواد
مشتریان
جریان مالی و اطلاعات
واحدهای تجاری استراتژیک
فروشندگان خرد
مدیریت روابط

مراکز توابع
مونتاژ
تامین کننده رده اول
تامین کننده رده اول
تامین کننده رده دوم
تامین کننده رده دوم
تامین کننده رده دوم

شکل‏۲‑۶ماهیت یک زنجیره تامین
این سه مؤلفه در حقیقیت سه مشخصه استراتژیک یک زنجیره تأمین به شمار می رود و در صورتی که بر اساس شرایط مورد نیاز زنجیره طراحی نشود ویا بعد از طراحی آن چنانکه شایسته است مورد توجه، بازبینی و کنترل پیوسته قرار نگیرد،کارایی کل زنجیره را تحت تأثیر قرار میدهد.نکته اساسی و بسیار مهم وجود یک نظام و سیستم پویا برای تحلیل و بهبود این سه رکن در زنجیره است زیرا شرایط محیطی می تواند به شدت متغیر بوده و همین تغییرات شدید بر روی کارایی و حتی حذف یک زنجیره کارساز باشد.به این دلیل است که بازنگری و ارائه راه حل های مناسب و نیز استراتژی آینده زنجیر بسیار مهم است.در نتیجه به مجموع مدیریت بالا بایستی مورد چهارمی اضافه نمود:
مدیریت استراتژیک زنجیره تأمین

مدیریت اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی در زنجیره تأمین

انسان دارای یک سیستم عصبی است که سیستم اطلاعاتی بدن به حساب می آید.در صورتی که اطلاعات در شرایط مناسب در اختیار مرکز تصمیم گیری هر سیستم هوشمندی قرار نگیرد کنترل سیستم بسیار مشکل بوده و امکان نابودی آن وجود دارد. زنجیره تأمین نیز برای خود یک سیستم هوشمند است و اگر نتواند اطلاعات مورد نیاز خود را در شرایط مناسب دریافت کند،احتمال نابودی آن وجود دارد.ضعف در سیستم اطلاعاتی دارای مراتبی است و همانطور که گفته شد می تواند عوارضی داشته باشد که محدوده آن کاهش کارایی زنجیره تا حذف زنجیره تغییر می کند.
عموماً در هر سیستمی اطلاعات بایستی با کمیت مناسب،در زمان و مکان مناسب،با کیفیت مناسب و در نهایت با سرعت قابل قبول در شبکه اطلاعاتی آن جریان باشد.اگر به هر دلیل به زیر سیستم ها یا اجزای سیستم،اطلاعات به صورت ناقص برسد در این صورت آن زیر سیستم توان و کارایی خود را بسته و به میزان ناقص بودن اطلاعات از دست خواهد داد.در هر سیستم و به طور خاص در زنجیره تأمین،داده ها و اطلاعات فراوانی وجود دارد.اما نکته بسیار مهمی که مطرح است این می باشد که می بایست این اطلاعات در موقعیت های مرتبط با خودشان سازمان دهی شود. هر گونه عدم تعیین جایگاه مناسب برای اطلاعات و عدم سازماندهی آنها منجر به سردرگمی و اختلال در سیستم شده و نهایتاً به صورت کاهش در قدرت تصمیم گیری مدیریت یا عدم تصمیم گیری مناسب نمایان خواهد شد.
اگر بار دیگر مدیریت زنجیره تأمین را از سر بگذرانید مشخص می گردد که گرایش اصلی به سمت مشتری است(اصطلاحاً مشتری گراست)[۶۷] و با افزایش ارتباط مناسب با تأمین کنندگان سعی در رسیدن به این خواسته دارد. در نتیجه اینکه یکی از علل یکپارچه سازی و اهمیت آن افزایش توان پاسخگویی به تغییرات پیش بینی شده و نشده برای جلب رضایت مشتری است.سرعت انتقال اطلاعات به عنوان یکی از مشخصه های استراتژیک سیستم های اطلاعاتی حاکم در هر زنجیره تأمین محسوب می شود(بیات،۱۳۸۷،ص۳۸).

مدیریت موجودی و جریان مواد در زنجیره تأمین

موجودی از اجزاء لاینفک هر زنجیره تأمین به شمار می رود.گاهی اوقات به صورت کالای فیزیکی و محصول نمایان می شود و گاهی نیز به صورت اطلاعات و خدمات مشاوره ای بروز پیدا می کند.به هر حال آن چه باعث حرکت رو به جلوی موجودی در زنجیره تأمین می گردد تقاضای مشتری است.کاملاً مشخص است که جریان اطلاعات(تقاضای مشتری)به صورت یک جریان رو به عقب به زنجیره تأمین اثر کرده و باعث به جریان در آمدن موجودی می گردد.بنابراین واضح است که در هر زنجیره تأمین می تواند هزاران جریان رو به عقب اطلاعاتی و جریان رو به جلوی موجودی وجود داشته باشد.در هر زنجیره تأمین،هرحلقه مشتری حلقه ماقبل و تأمین کننده ی حلقه ما بعد است.
زمان به عنوان یکی از پارامتر های مهم در زنجیره تأمین و در بحث تهیه و تأمین موجودی است چرا که در هر فرایند به نوبه خود زمان بر می باشد.بنا به اهمیت زمان،هر طبقه زنجیره تأمین اجباراً به نگهداری کالا و مواد مبادرت می ورزد.نکته بسیار مهم این است که مدیریت موجودی تا حد زیادی به مدیریت پیش بینی تقاضا وابسته است.به عبارت دیگر به این علت که نمی توان به طور دقیقی مقدار تقاضای مشتریان را پیش بینی نمود ،مراکز توزیع کالا،انبارها و …. به مقدار کافی از موجودی کالاهای مختلف در محل خود نگهداری می کنند تا امکان از دست دادن مشتری و احتمال عوارض ناشی از کمبود موجودی وجود نداشته باشد.البته رویکرد جدید در زنجیره تأمین تلاش بر کاستن از موجودیها به طور دایم است.بنابراین مواد اولیه و قطعات مورد نیاز به طور روزانه به سازنده محصول تحویل داده می شود و یا حتی ممکن است در یک روز هم چندین بار مواد اولیه دریافت شود.این امر باعث افزایش چشمگیر هزینه های حمل و نقل می گردد. ولی صرفه جویی ناشی از هزینه های ذخیره سازی موجودی ها و انبار داری چندین برابر بیشتر از حمل و نقل مواد اولیه است(سلیمی،۱۳۸۹،ص۵۵).

مدیریت روابط بین اعضای زنجیره تأمین

نقش موجودی و مدیریت موجودی یا به طور کلی جریان مواد و همچنین اطلاعات و تکنولوژی اطلاعات مورد بحث و بررسی قرار گرفت. اما لازمه داشتن یک جریان مواد روان،منظم و مناسب و در خور توجه،بهره گیری از یک سیستم جریان اطلاعات دقیق و کامل،در زمان و مکان مناسب و همچنین برخورداری از روابط مناسب تعریف شده،هماهنگ و سازمان یافته و سایر اعضای زنجیره تأمین است.
بدون تردید هرگونه آسیبی به این مؤلفه مهم در زنجیره تأمین وارد گردد،قطعاً آثار آن بر روی دو مؤلفه دیگر(جریان مواد و جریان اطلاعات)نمایان خواهد شد.بنابراین برقرار نمودن رابطه ای مشخص و تعریف شده با سایر اعضای زنجیره تأمین بسیار مهم و ضروری است.
در بسیاری از موارد سیستم های اطلاعاتی و تکنولوژی مورد نیاز برای فعالیت های مدیریت زنجیره تأمین به سهولت در دسترس بوده و می توانند در یک دوره زمانی نسبتاً کوتاه تکمیل و به کار گمارده شوند.اما بسیاری از شکست های آغازین در زنجیره تأمین انتقال ضعیف انتظارات،توقعات و رفتارهایی است که ما بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع می پیوندد.علاوه بر این،مهمترین فاکتور برای مدیریت موفق زنجیره تأمین ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره تأمین است به گونه ای که شرکا اعتماد متقابل به قابلیت ها و عملیات یکدیگر داشته باشند.کوتاه سخن اینکه در توسعه هر زنجیره تأمین یکپارچه، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکا و طرح قابلیت اطمینان برای آن ها از عناصر بحرانی و مهم برای نیل به موفقیت پایدار است(بیات،۱۳۸۷،ص۴۱).

مدیریت استراتژیک زنجیره تأمین[۶۸]

در شرایط رقابتی بازار امروز یکی از مسایل بسیار مهم این است که شرکت باید استراتژی و سیاست گذاری کلان خود را که با توجه به ماهیت وجودی آنها،منابع در دسترس و محیط رقابتی مربوط به هر شرکت تعیین نمایند.
در تعیین استراتژی باید مقصود و منظور از هر کاری مشخص شده و سپس ماموریت اصلی سازمان به صورت نقشه عملی و با اعداد و ارقام تنظیم شود تا به عنوان طرح اصلی جهت کنترل عملیات اجرایی مورد استفاده قرار گیرد.سپس استراتژی های عملیاتی و اقدامات اجرایی صورت پذیرد.کنترل عملیات با توجه به استراتژی های اصلی کنترل می گردد. در زنجیره تأمین نیز باید استراتژی کلان هر شرکتی تعیین گردد. از این طریق مشخص می شود که شرکت در کجای زنجیره تأمین قرار دارد و چشم انداز و مأموریت آن چیست؟سپس یک برنامه راهبردی تعیین می شود که این برنامه شرکت را در دستیابی به اهداف کسب وکار کمک میکند.این برنامه راهبردی همان تعریف مأموریت شرکت در کسب وکار است(سلیمی،۱۳۸۹،ص۵۷).
در این برنامه کالا و خدماتی که شرکت ارائه می نماید تعیین شده و نیازمندی های مشتری مشخص می شود.در این طرح اصلی و برنامه راهبردی سطوح همکاری و هماهنگی با سایر اعضای زنجیره تأمین مشخص شده و بهبود مستمر عملیات سازمان لحاظ می گردد و ممکن است شامل برنامه تحقیق در مورد مشارکت با سایر اعضای زنجیره نیز بشود و یا این که روش های مختلف مورد نیاز برای رسیدن به اهداف را نیز در بر گیرد.تعیین استراتژی جامع برای هر کاری و برای تمام سازمان ها از کوچک و بزرگ لازم است.در زنجیره تأمین با توجه به گروهی بودن کارها و رقابت فشرده تر و همچنین برای جلوگیری از اختلال و احیاناً از قلم افتادگی برخی از وظایف که هر کدام از شرکا به عهده دارند،مشخص نمودن استراتژی جامع و حرکت در راستای آن از اهمیت دو چندان برخوردار است.استراتژی زنجیره تأمین تنها مدیریت حمل و نقل یا انبار نیست بلکه استراتژی همچنین شامل تولید،بازاریابی ،فروش و برنامه ریزی می شود.استراتژی زنجیره تأمین باید همگام با استراتژی های کسب و کار باشد .طراحی زنجیره تأمین نمی تواند در خلاً انجام شود و نیاز به تعیین کامل موقعیت شرکت با توجه به موجودی ها،تلفیقات و برنامه های رشد دارد.استراتژی به چند سطح طبقه بندی می شود و در بالاترین سطح،استراتژی شرکتی[۶۹] قرار دارد که به چگونگی رقابت شرکت های موجود در یک صنعت خاص می پردازد.پس از مشخص شدن استراتژی شرکتی،هر واحد کسب و کار استراتژیک[۷۰] طرح کسب وکار خود را برای تولیداتش تهیه می نماید.استراتژی واحد کسب و کار مشخص می کند که در درون مؤسسه،واحدهای کسب و کار آن چگونه رقابت کنند.ایجاد برنامه کسب و کار در واحد کسب و کار استراتژیک به عهده بالاترین مقام اجرایی است.در شرکت های کوچک که فقط یک نوع کالا تولید می کنند،استراتژی شرکتی و واحد کسب و کار یکسان می باشد.سومین سطح استراتژی، استراتژی تولید و در واقع استراتژی عملیاتی یا وظیفه ای است. در این سطح تصمیمات مربوط به این که استراتژی های شرکتی و واحد کسب و کار چگونه به اجرا در آیند اتخاذ می شود.چگونگی اجرا و درجه موفقیت استراتژی ها در هر شرکت مبتنی بر این است که استراتژی در درون شرکت چقدر درست درک شده باشد.بسیار مهم است که تمامی کارکنان موسسه استراتژی شرکت و نقش خودشان را در اجرا و به نتیجه رساندن آن استراتژی به خوبی درک کرده باشند(بیات،۱۳۸۷،ص۴۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 12:04:00 ق.ظ ]




۲-۲-۵-رب
مولف براین باوراست،که واژه “رب” به معنای مالک و تدبیر کننده و پرورش دهنده است.[۱۷۶] آیه­ی آورده شده،عبارت است از: «رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْن» (رحمن /۱۷)« پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب» .
مقاله - پروژه
حدیث آورده شده،در ذیل­آیه­ی بالا عبارت است از: وَ کَانَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ فِی دُعَائِهِ‏- اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ وَلَدٍ یَکُونُ عَلَیَّ رَبّاً وَ مِنْ مَالٍ یَکُونُ عَلَیَّ ضَیَاعاً وَ مِنْ زَوْجَهٍ تُشَیِّبُنِی قَبْلَ أَوَانِ مَشِیبِی.‏[۱۷۷]رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) در دعایش مى‏گفت: پروردگارا من به راستى به تو پناه مى‏برم، از فرزندى­که برمن سرورى کند؛ وازمالى که در راه غیر حقّ صرفش کنم، و از همسرى که مرا قبل از این که پیر شوم، پیر سازد.
راغب اصفهانی بر این عقیده است که، رب به طور مطلق در مورد خداوند بکار می­رود و هم چنین درمورد صاحب چیزی می گویند: رب الدار و رب الفرس.[۱۷۸]
این حدیث بر اساس جناس لفظ واژه”رَبُّ درآیه و رَبّاً درحدیث” بیان شده است. اما این که­دراین حدیث کلمه رب را آورده است،خواسته این مفهوم را برساندکه کراهت وزشتی روزی که فرزند در حق والدینش، مانند زیر دست رفتارکند.چرا که واژه رب در مورد خداوند به معنای پرورش وتربیت بندگان است، واین صفت فقط مخصوص اوست، ولی در حدیث با آوردن این­کلمه خواسته به قسمت سروری آن­اشاره کند،چرا که وقتی فرزندی سرور والدین شد، با او هر رفتاری می کند.
۲-۲-۶-هیج
درمجمع البحرین­آمده است­که، واژه هیج به معنای برانگیختن ورسیدن است.[۱۷۹] آیه­ی آورده شده،درذیل این واژه، عبارت است از: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَکَهُ یَنابیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَذِکْرى‏ لِأُولِی الْأَلْبابِ » (زمر/۲۱)«مگر ندیده‏اى که، خدا از آسمان آبى فرود آورد، پس آن را به چشمه‏هایى که در [طبقات زیرینِ‏] زمین است،راه داد، آنگاه به وسیله آن کشت­زارى را که رنگهاى آن گوناگون است،بیرون مى‏آورد،سپس­خشک­مى‏گردد؛آنگاه­آن رازردمى‏بینى،سپس خاشاکش مى‏گرداند قطعاً در این [دگرگونیها] براى صاحبان خرد عبرتى است».
حدیث آورده شده، در ذیل­آیه عبارت است از: وَ جَاءَ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَهِ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالُوا لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ادْعُ لَنَا بِدَعَوَاتٍ فِی الِاسْتِسْقَاءِ فَدَعَا عَلِیٌّ (علیه السلام) الْحَسَنَ(علیه السلام)وَ الْحُسَیْنَ(علیه السلام)‏ قَالَ یَا حَسَنُ ادْعُ فَقَالَ الْحَسَنُ (علیه السلام) اللَّهُمَّ هَیِّجْ لَنَا السَّحَابَ بِفَتْحِ الْأَبْوَابِ بِمَاءٍ عُبَابٍ وَ رَبَابٍ بِانْصِبَابٍ وَ انْسِکَابٍ یَا وَهَّابُ وَ اسْقِنَا مُطَبِّقَهً مُغْدِقَهً مُونِقَهً فَتِّحْ أَغْلَاقَهَا وَ سَهِّلْ إِطْلَاقَهَا وَ عَجِّلْ سِیَاقَهَا بِالْأَنْدِیَهِ فِی الْأَوْدِیَهِ یَا وَهَّابُ بِصَوْبِ الْمَاءِ یَا فَعَّالُ اسْقِنَا مَطَراً قَطْراً طَلًّا مُطِلًّا طَبَقاً مُطَبِّقاً عَامّاً مِعَمّاً رِهَماً بُهْماً رُحْما[۱۸۰]و گروهى از مردم کوفه نزد على بن ابى طالب (علیه السّلام) رفتند،و گفتند: یا امیر­المومنین دعاهایى در طلب نزول باران براى ما بخوان؛پس امیر المومنین‏ على (علیه السّلام) دو فرزند خود حسن(علیه السلام) و حسین (علیه السّلام)را طلب کرد، و حسن را فرمود:دعا کن، امام حسن(علیه السّلام) چنین دعا کرد: اللّهمّ هیّج لنا- تا آخر دعاى متن؛آمین یا ربّ العالمین را خواند، که ترجمه آن این است: بار خدایا ابرها را به گشودن درهاى رحمتت به وسیله آبى سیل آسا و بادوام برانگیز،ومارابه­وسیله­بارانى فراگیر و دامن‏گسترو­بهجت انگیزسیراب­فرما،خدایا­فروبستگی- هاى ابرها را بگشاى و روان ساختن اش راآسان گردان.
در مجمع البیان آمده است که، بهیج به معنای گیاه ودرخت خشک شده است، که در خشکی به نهایت خود رسیده باشد.[۱۸۱]
مولف در اطیب البیان بر این باور است،که خشک می­ شود واز حالت سبز بودنش خارج می شود.[۱۸۲]
طریحی این حدیث را از باب جناس لفظ واژه" یَهیجُدرآیه و هَیِّجْ درحدیث” بیان کرده است، واین حدیث تفسیری نیست.
۲-۲-۷-جلب
مولف براین نظراست،که واژه جلب به معنای بانگ زدن است.[۱۸۳] آیه­ی آورده شده دراین قسمت عبارت است از: «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً» (اسرا/۶۴)«با فریاد­خویش هر که راتوانى از جاى برانگیز،و به یارى سواران وپیادگانت بر آنان بتاز و در مال و فرزند با آنان شرکت جوى و به آنها وعده بده، و حال آنکه شیطان جز به فریبى وعده‏شان ندهد.»
حدیثی که در ذیل آیه­ی بالا آمده، عبارت است از:عن‏ غیاث‏ قال سمعت أبا عبدالله (علیه السلام) یقول لا جلب ولا جنب ولا شغار فى الإسلامقال الجلب الذى یجلب مع الخیل یرکض معها والجنب الذى یقوم فى أعراض الخیل فیصیح بها والشغار کان یزوج الرجل فى الجاهلیه ابنته بأخته.[۱۸۴]امام صادق (علیه السلام) ‏فرمود:جلب، جنب­ و­ شغار در اسلام نیست؛حضرت فرمود: جلب آن است که، شخص اسبى را با اسبى که دارد، بیاوردکه با آن نیز، مسابقه را ادامه دهد وجنب همان است­­که، در پایه کوه مى‏ایستدو از آنجا فریاد مى‏کشد (و مردم را براى پرداخت زکات دعوت مى‏کند.) و شغار این است، که مرد در­ زمان جاهلیت دخترش را،در برابرگرفتن خواهر­ دیگرى تزویج مى‏کرد.»
راغب بر این باور است،که اصل جلب به معنای راندن چیزی است؛ وبیان کرده­که جَلَب آن است،که در مسابقات اسب دوانی شخصی جلو­تر از همه است،ویک نفر دیگر در این حالت بانگ می زند ومی خواهد با شلاق زدن براسب خود،ازآن شخص جلو بیفتد.[۱۸۵]
علامه بیان داشته است که، جلب اگر به باب افعال رود، به معنای از روی قهرفریاد­زدن برسر­کسی است.[۱۸۶]
حدیث بر­اساس جناس لفظ واژه أَجْلِبْ درآیه،وجلبدرحدیث بیان شده است،ودر صدد تفسیرآیه­ی مورد نظر نیست.
۲-۲-۸-جیب
در باب باء واژه­جیب،مولف­بر­این عقیده­است که،به معنای گریبان ویقیه پیراهن است.[۱۸۷]و آیه­ی آورده شده،عبارت است از: «اسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ وَ اضْمُمْ إِلَیْکَ جَناحَکَ مِنَ الرَّهْبِ فَذانِکَ بُرْهانانِ مِنْ رَبِّکَ إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً فاسِقِینَ» (قصص/۳۲)«دست خود را در گریبان برتا بى هیچ نقص (برص و) مرضى سفید­و روشن (چون ماه تابان) بیرون آید، و تا (به ظهور این معجزه)از وحشت و اضطراب بیاسایى، باز دست به گریبان بر(تا به حال اول برگردد)؛ این دو (عصا و ید بیضا) از جانب خدایت دو برهان (کامل و دو معجزه بزرگ الهى بر رسالت­تو) است (اینک برو به رسالت)به سوى فرعون و­فرعونیان که قومى فاسق و نابکارند.»
حدیثی که درذیل آیه آورده شده،عبارت است از:قالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)أَنْسَکُ النَّاسِ نُسُکاً أَنْصَحُهُمْ جَیْباً.[۱۸۸] رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) فرمود: عابدترین مردم کسى است که، نسبت به همه مسلمین خیرخواه‏تر و پاکدل تر باشد.
با توجه به حدیث،می­توان بیان داشت­که، طریحی این حدیث را بر اساس جناس لفظ واژه جَیْبِکَ درآیه و جَیْباً در حدیث، بیان داشته است.
۲-۲-۹-برد
باب الف واژه برد، مولف بر­این نظراست،که به معنای تگرگ و سرد بودن است.[۱۸۹] آیه­ی آورده شده، عبارت است از:« لا یَذُوقُونَ فیها بَرْداً وَ لا شَراباً »(نبا /۲۴)«در آنجا نه خنکى چشند، و نه شربتى».
حدیثی که ­دراین باب آورده­ شده،عبارت­است از:اللَّهُمَّ اجْمَعْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فِی بَرْدِ الْعَیْشِ- وَ قَرَارِ النِّعْمَهِ وَ مُنْتَهَى الرَّغْبَهِ وَ مُسْتَقَرِّ اللَّذَّهِ- وَ مُنْتَهَى الطُّمَأْنِینَهِ وَ أَرْجَاءِ الدَّعَهِ وَ أَفْنَاءِ الْکَرَامَه. [۱۹۰]بار پروردگارا جمع کن میان ماو او درزندگى خوش و قراردادن نعمت و انتهاى آرزو میل و استقرار لذت و انتهاى آرامش و امیدوارى خوشى و میان کرام.
این­حدیث­­که­براساس­جناس­لفظ،­"واژه­بَرْداً،درآیه­وبرد،درحدیث"بیان­شده­است­، استعاره آورده شده است، برای زندگی راحت وزیبا،چرا که کلمه برد،به معنای سرد است؛ ونگفت مطلق زندگی و برد را به آن اضافه کرد، تا دربیانی زیبا مفهوم زندگی راحت وخوش را برساند،چرا که با وصف­هایی که از زندگی درآن جهان شده است،با آوردن گرما، مخاطب سختی­های آن را در ذهن به تصویر می کشد، و با اضافه کردن برد به زندگی، مفهوم چنان زندگی راحت وزیبا را بیان می دارد.
۲-۲-۱۰-جدد
در باب دال،طریحی واژه جدد،را به معنای راه ­ها بیان کرده است[۱۹۱] آیه­ی آورده شده، عبارت است از: « أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِیبُ سُودٌ »(فاطر/۲۷)«آیا نمى‏بینى­ که­ خداى تعالى از آسمان آبى فرو فرستاد،پس به وسیله آن میوه‏هایى که، رنگهاى آنها گوناگون است، بیرون آوردیم و از جمله کوه‏ها داراى راههاى سفید و قرمز است، رنگهاى آنها گوناگون است، و برخى از کوه‏ها در غایت سیاهى‏اند».
حدیثی که در ذیل آیه­ی بالا آورده شده،عبارت است از: یَا عَلِیُّ مَنْ حَارَبَکَ فَقَدْ حَارَبَنِی وَ مَنْ حَارَبَنِی فَقَدْ حَارَبَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَا عَلِیُّ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَنِی فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ أَتْعَسَ اللَّهُ جَدَّهُ وَ أَدْخَلَهُ نَارَ جَهَنَّم‏.[۱۹۲] اى على هر که با تو جنگد، بامن جنگیده و هر که با من جنگد، با خدا جنگیده، على هر که تو را دشمن دارد، مرا دشمن داشته هرکه مرا دشمن دارد، خدا را دشمن داشته، و خدا او را بخت برگشته کند، و به دوزخ برد.
طریحی این حدیث رابراساس جناس لفظ،واژه جُدَدٌدرآیه وجَدَّهُ درحدیث، آورده است و از جهتی هم می­توان گفت، این مفهوم را می­رساند، برای زندگی این شخص، که با این دشمنی زندگی خود را به ورطه­ی هلاکت می کشاند.
۲-۲-۱۱-رصد
مولف براین باور است، که واژه رصد به معنای نگهبانی و دیده بانی است.[۱۹۳] آیه­ی آورده شده در این باب، عبارت است از:« فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (توبه/۵)«و چون ماههاى حرام گذشت مشرکان­را­هر­جا­یافتید،بکشیدو­دستگیرشان­کنید،­و­محاصره­کنیدو(براى­کشتن­و دستگیریشان)درهرکمینگاه بنشینید،پس اگر توبه کردند،و نماز به­پاداشتند، و زکاه دادند راهشان را باز کنید (و آزادشان بگذارید.) که خدا آمرزنده و مهربان است».
مولف در مجمع البیان براین نظراست،که مرصد به معنای راه ومانند آن آمده است.[۱۹۴]
علامه بیان داشته است، که مرصد اسم مکان رصد و رصدبه معنای آمادگی برای مراقبت است.[۱۹۵]در اطیب البیان مولف براین عقیده است،که رصد به معنای کمین گاه وراههایی آمده است، که مشرکین نتو­انند از آن فرار کنند.[۱۹۶]
حدیثی که در ذیل آیه آمده،عبارت است از:عن حماد بن بشیر قال سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) یقول قال رسول الله (صلی الله علیه و آله)‏ قال الله عز و جل من أهان لی ولیا فقد أرصد لمحاربتی و ما تقرب إلی عبد بشی‏ء أحب إلی مما افترضت علیه و إنه لیتقرب إلی بالنافله حتى أحبه فإذا أحببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده التی یبطش بها إن دعانی أجبته و إن سألنی أعطیته و ما ترددت عن شی‏ء أنا فاعله کترددی عن موت المؤمن یکره الموت و أکره مساءت[۱۹۷].-حماد بن بشیر گوید: شنیدم از حضرت صادق (علیه السلام) که فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده، خداى عزو جل فرماید:هر که به دوستى از من اهانت کند، به تحقیق براى جنگ با من کمین کرده است، و هیچ بنده به چیزى به من تقرب نجوید،که نزد من محبوب‏تر از آنچه بر او واجب کرده‏ام باشد؛وهمانا او به وسیله نماز نافله به من نزدیک شود،تا آنجا که من او را دوست بدارم و هنگامى که او را دوست بدارم گوش او شوم، همان گوشى که با آن می شنود؛ و چشم او گردم ،همان چشمى که با آن ببیند؛ و زبانش شوم همان زبانى که با آن سخن گوید، و دست او گردم همان دستى که با آن بگیرد؛ اگر مرا بخواند، اجابتش کنم و اگر از من خواهشى کند، به او بدهم و من در کارى که انجام دهم، هیچ گاه تردید نداشته‏ام مانند تردیدى که در مرگ مومن دارم (زیرا) او مرگ را خوش ندارد، و من ناخوش کردن او را.
این حدیث براساس جناس لفظ “واژه مَرْصَدٍ در آیه و أرصد در حدیث” بیان شده است ودرصدد تفسیرآیه مورد نظر نیست،کمینی که در حدیث آمده است،بیانی مجازی نیز دارد برای کسی که واجباتی که توسط سنت به ما رسیده است؛را انجام ندهد؛ودر حق آن کوتاهی وسهل انگاری کند، رصد هم در آیه به معنای کمین گاه است ،وهم درحدیث با این تفاوت که در آیه مجاز نیست، وبه مسلمین دستور داده شده است،که در کمین مشرکین بنشینند.
۲-۲-۱۲-صعد
طریحی بیان داشته،که واژه صعید به معنای خا­ک پاک است.[۱۹۸] آیه­ای که در این قسمت آورده شده،عبارت است، از:« فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُوًّا غَفُورا» (نسا/۴۳)«آبى­نیابید­با­خاک­پاک،صورت ودستهایتان را­مسح­کنید،­که­خداوند بخشاینده و آمرزنده است».هم چنین آیه­ی دیگری نیزدراین باب آمده است،که عبارت است از:« مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ»(فاطر /۱۰)«هر­که براى خود عزّت می خواهد، همه عزّتها از آن خداست، سخنان پاک بسوى خدا بالا می رود،و عمل شایسته سخنان پاکیزه را بالا می برد.»
حدیثی­که در ذیل آیه بیان شده،عبارت است از: عن أبی حمزه الثمالی عن علی بن الحسین(علیه السلام) قال سمعته یقول‏ إذا کان یوم القیامه جمع الله تبارک و تعالى الأولین و الآخرین‏فی صعید واحد ثم ینادی مناد أین أهل الفضل- قال فیقوم عنق من الناس‏ فتلقاهم الملائکه فیقولون و ما کان فضلکم فیقولون کنا نصل من قطعنا و نعطی من حرمنا و نعفو عمن ظلمنا قال فیقال لهم صدقتم ادخلوا الجنه.[۱۹۹] على بن حسین (علیه السّلام) فرمود:چون روز قیامت شود،خداى تبارک و تعالى پیشینیان و پسینیان را در یک سرزمین گرد آورد، سپس یک­­ منادى فریاد­­کشد، اهل­ فضل کجایند؟جماعتى از مردم برخیزند،فرشتگان ایشان را استقبال کنند،وگویند:فضل شما چه بود؟گویند:ما به کسى که از ما می برید،می­پیوستیم؛ و به آن که ما را محروم می کرد،عطا می­کردیم؛و از کسى که به ما ستم می نمود،درمی- گذشتیم، سپس به آنها گویندراست گفتید،داخل بهشت شوید.
راغب براین باور است،که صعد وصعید و صعود،در اصل به یک معنا هستند،ولی­ صعد وصعودبه فرجام و عاقبت کار دشوار وسخت گفته می­ شود،ولی­به طور استعاره برای هر سختی بکار می روند،ولی صعید به معنای سطح ورویه زمین گفته می­ شود.[۲۰۰]
در مجمع البیان مولف، درذیل آیه­ی(فاطر/۱۰)بر این باوراست،که صعودبه معنای قبول اعمال وپذیرفتن آن است،وهرعملی که خدا طاعت آن را قبول کند،آن را به صعود توصیف می کند،چرا که فرشتگان آن را بالا می­برند.[۲۰۱]و در مورد صعید گفته است،که صعید سطح زمین بدون گیاه و درخت است، و وجه تسمیه آن این است،که اگر از باطن زمین به سطح آن صعود کنیم، سطح زمین پایان این صعود است.[۲۰۲]
علامه بیان کرده است،که صعود کلم طیب به سوی خدا،عبارت از تقرب آن به سوی خدا که آن عمل اعتلا یافته،چون خداوند رفیع الدرجات است، واین که گفته­اند،صعود عمل به معنای قبول عمل است، این صحیح نمی باشد،و از لوازم معنای آن می باشد.[۲۰۳]
این حدیث بر اساس جناس لفظ واژه یصعد، درآیه وصعیددر حدیث بیان شده است.
۲-۲-۱۳-صلد
مولف­براین باور است،که صلد به معنای سنگ سخت است.[۲۰۴] آیه ای که برای شاهد مثال آورده شده، عبارت است از: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏ کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِین» (بقره /۲۶۴)« اى کسانى که ایمان آورده‏اید، همانند آن کس که اموال خود را از روى ریا و خودنمایى انفاق مى‏کند، و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد،صدقه‏هاى خویش را به منّت نهادن و آزار رسانیدن باطل مکنید؛ مثَل او مثَل سنگ صافى است،که بر روى آن خاک نشسته باشد،به ناگاه بارانى تند فرو بارد،و آن سنگ را هم چنان کشت ناپذیر باقى گذارد،چنین کسان از آنچه کرده‏اند، سودى نمى‏برند،که خدا کافران را هدایت نمى‏کند.
این حدیث که براساس جناس لفظ بیان شده،از امام علی (علیه السلام )در باب صفات مومن آورده شده ،که عبارت است از:کَثِیرٌ عِلْمُهُ عَظِیمٌ حِلْمُهُ کَثِیرُ الرَّحْمَهِ لَا یَبْخَلُ وَ لَا یَعْجَلُ وَ لَا یَضْجَرُ وَ لَا یَبْطَرُ وَ لَا یَحِیفُ فِی حُکْمِهِ وَ لَا یَجُورُ فِی عِلْمِهِ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ مُکَادَحَتُهُ أَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ.[۲۰۵]-دانشش بسیار و بردباریش بزرگ، و مهربانیش زیاد است،بخل نورزدو شتاب نکند،دلتنگى­نکند،و مستى­ننماید،در قضاوت خلاف حق نگوید،و درعملش بیراهه نرود،ازسنگ خارا محکم تراست،ودر­کسب و کارازعسل شیرین‏تر.
طبرسی براین باور است،که صلد به معنای سخت است، و زمین صلد آن زمینی است که چیزی در آن نمی روید.[۲۰۶]
علامه در ذیل این آیه بیا ن می­داردکه،حال­کسی که در انفاقش ریا می­ کند،مانند سنگ صافی است،که مختصر خاکی روی آن با شد،که به وسیله آن تزیین شده باشد،و همین که باران تندی بر آن ببارد،این بارانی که مایع سرسبزی خاک است،روی آن اثر ندارد، آن یک کم خا­ک به وسیله باران شسته می­ شود، وفقط سنگ صاف می ماند،و هر­چندکه باران از اسباب رشد ونمو است، وخاک هم سبب دیگری، اما وقتی محل این آب وخاک سنگ باشد عمل این دو سبب نیز باطل می شود.[۲۰۷]
طریحی این حدیث رابراساس جناس لفظ واژه“صَلْداً درآیه و الصَّلْدِ“درحدیث بیان کرده است،تشبیه آورده شده برای بیان ایمان مومن که در راسخ بودن هم چون سنگ سختی است، که هیچ عمل باطلی در آن اثر نکرده، که باعث تزلزل آن شود،و ایمان وی را کاهش دهد،آب وباران که از اسباب حیاتند،در این سنگ بی اثر است، با این تفاوت که در این حدیث امور نفوذ کننده، اسبابی غیر حق و باطل هستند،و ایمان مومن هم چون سنگ سخت وصاف در برابرهر سببی که بخواهد در ایمان وی اثر کند، بی تاثیر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ق.ظ ]




در چنین مواقعی مالک خودرو محاسبه سود و زیان خود را می کند و چون می بیند طاقت تحمل تشریفات و هزینه های ثبتی را ندارد و ارزش خودرو او نیز برابری با این هزینه ها را نمی کند و از طرف دیگر نیاز به یک سند رسمی جهت بهرمندی از مزایای قانونی آنرا دارد ناچاراً برای فرار از پرداخت این گونه مالیات ها و هزینه های سنگین متوسل به جعل سند رسمی و تهیه یک سند جعلی برای خودرو خود می افتد و ترجیح می دهد بجای طی کردن هفت خوان رستم تا رسیدن به یک سند رسمی راه کوتاه و در دسترس و کم هزنیه جعل را بپیماید و خواسته خود را برآورده نماید. تنها راه پیشگیری از این گونه جعل ها ناشی از مالیات های سنگین و مقررات نامتناسب با جامعه کاهش مالیات ها و ساده کردن مقررات نقل و انتقال توسط دولت است که چرخ معاملات خودروها را روان کند که شهروندان بسهولت بتوانند خودرو خود را معامله و مشکلات خود را حل کنند. خاصه اینکه گروه زیادی از جامعه شغل آنها خرید و فروش خودرو بوده  و هزینه زندگی خود را از این راه بدست می آورند. [۴۴]
پایان نامه
در وصف وضع قوانین و مقررات نامتناسب در خصوص  انتقال خودروها باید گفت کامیون های سنگین و خودروهای گران قیمت دارای مالیات های وحشتناک است که بالغ بر میلیون شده که هر کس قادر به پرداخت آن نیست.
از همه عجیب تر آنکه دولت بخاطر اینکه خودروهای خارجی وارد مملکت نشود هزینه های گمرکی و نقل و انتقال آنها را چنان وضع کرده که گاهی معادل قیمت آنهاست لذا اکثر سندهای جعلی یا مربوط به کامیون های سنگین است یا ماشین های خارجی که مردم قادر به تنظیم سند رسمی صحیح و قانون بخاطر این مالیات های سنگین و هزینه های گزاف برای خودرو خود نیستند.
۴ـ سرقت با انگیزه جعل سند رسمی:
روزانه در کشور ادارات ثبت اسناد و املاک و دفاتر اسناد رسمی بخش نامه ای ارسال می نمایند که تعدادی اوراق سفید بهادار یا چندین جلد سند مالکیت سفید در ادارات ثبت یا دفاتر اسناد رسمی مفقود شده یا به سرقت رفته که نمونه ای از این بخشنامه ها پیوست این تحقیق می باشد بنظر شما اوراق سفید سازمان ثبت بدرد چه کاری می خورند که مفقود می شوند یا به سرقت می روند به ذاته بک برگ بی ارزشند و لیکن برای اهداف مهمی بسرقت می روند. یکی از مهترین دلایلی که اسناد رسمی جعل می شوند سرقت همین اوراق رسمی بها دار و دفترچه های سفید مالکیت است که ابزار و مواد اولیه جعل سند رسمی محسوب می شوند.
جاعلان برای ارتکاب پروسه کامل جرم جعل نیاز هست که ابزار و مواد اولیه جعل سند رسمی را در اختیار داشته باشند. و چون ندارند ابتداء اوراق و اسناد را از طریق دفاتر اسناد رسمی و ادارات ثبت به روش سرقت یا سایر روش ها بدست آورده و بعد مبادرت به جعل آنها می نمایند سرقت اورق بخودی خود ارزش ندارد و لیکن سرقت به انگیزه جعل اسناد است، سرقت به هدف جعل اسناد رسمی است. تولید محصولات اسناد مجعول ممکن نیست مگر با سرقت و بدست آوردن اوراق سفید بهادار با شمار مسلسل از طریق خزانه اوراق ـ دفترخانه ـ ادارات ثبت بجز این منابع جای دیگر اوراق بدست نمی آید. روزانه اعلان می شود یک بسته ۵۰ جلدی سند مالکیت در فلان اداره ثبت مفقود شده یا تعداد ۱۰۰ برگ یک برگی یا نیم برگی در فلان دفترخانه مفقود شده یا سرقت شده فلان تعدادی برگ خلاصه معامله مفقود شده همه اینها به منزله جویبارهایی هستند که به دریای جعل می ریزند. همه اینها مواد اولیه هستند که در کارخانه جعل مورد استفاده قرار می گیرند.
راه پیشگیری از چنین جعل های نیز این است که ادارات ثبت و دفترخانه ها کنترل بیشتر کنند که این قبیل اوراق و اسناد سهواً یا عمداً در دسترس جاعلان قرار نگیرد. برای کارمندان خاطی که محافظ این اوراق و اسناد یا برای دفاتر اسناد رسمی که این اوراق را تحویل می گیرند مجازات شدید قرار دهند نه اینکه مراجع مربوطه به اعلان آگهی یا بخشنامه مفقودی اکتفا کنند و باز خواستی از مباشر و محافظ اوراق و اسناد نباشد. به عنوان مثال بند ۵ مجموعه بخش نامه های ثبتی دفاتر اسناد رسمی را مکلف کرده که ((محفظه ای مطمئن)) مثل گاوصندوق و غیره برای نگهداری اوراق تهیه کنند در حالیکه این چنین نیست و اوراق در دسترس هستند.
۵ـ جعل با انگیزه سیاسی :
شناسنامه یک سند رسمی است. امروزه شناسنامه ها دست خوش جعل و تزویر می شوند یــکی از انگـیزه هـای افراد در جعل این سند رسمی انگیزه سیاسی است خاصه در مسئله و رقابت های سیاسی بازار این گونه جعل ها گرم است.
به عنوان مثال اخیراً شبکه ای در کروک عراق اوراق و برگ های رسمی فرمانداری کرکوک(۱) را جعل کرده و در آنها برگ سلامت جسمانی تهیه نموده و کردهای ترکیه که به عراق پناه آورده اند از این اوراق و شناسنامه برای آنها استفاده کرده که وانمود کنند این کردهای ترکیه ای کردهای عراقی هستند که با آن جمعیت رفراندام برگزار کنند و رأی گیری نمانید که نتیجه آن این بود که آقای عبدالرحمن مصطفی با چنین آرایی بشود فرماندار کروک در سال ۲۰۰۵ میلادی و طراحی این جعل نیز با خود فرماندار منتخب بوده یا در همین شهر خودمان هر نفر معمولاً بیش از ۲ یا ۳ شناسنامه المثنی از اداره ثبت احوال دریافت کرده که یکی از آنها بیشتر نمی تواند واقعی باشد مابقی ماهیتاً جعلی محسوب می شود و کاربردهای زیادی دارند از قبیل:
۱ـ رأی دادن با آن ۲ـ دریافت سهمیه کوپن ارزاق ۳ـ ازدواج های همراه با فریب و تظاهر به مجرد بود و امثال آن.
۶ـ جعل با انگیزه مثبت:
همه جعل ها با انگیزه منفی و سؤ نیت و تحصیل منافع یا دفع مضار نیست. گرچه ماهیت جعل قلب یک حقیقت و توسل به روش های متقلبانه است لیکن خیلی از جعل ها واجد شرایط تعریف قانونی جعل نیستند ولی جعل تعریف می شوند و انگیزه جاعل نیز مقوله های از قبیل ـ ایثار ـ خیرخواهی همکاری و سایر مقوله های و  ارزش های مثبت است به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم.
الف) دو برادر دوقلو که با هم هم شکل و مأنوسند یکی از آنها از روی فداکاری با شناسنامه دیگری به جهت شباهت خودرا به جای او به حوزه نظام وظیفه معرفی می کند، خدمت سربازی را تمام می کند و کارت نظام وظیفه رسمی که مفاداً جعلی می شود بنام برادر می گیرد و تحویل او می دهد و بعد می تواند بجای خود نیز با هویت واقعی خود به خدمت برود و پایان خدمت با اصالت حقیقی نیز برای خود بگیرد این گونه جعل از روی فداکاری و با انگیزه مثبت است.
ب) دو برادر مشابه یکی بجای دیگری در کنکور شرکت می کند ـ قبول می شودـ کارنامه قبولی را به برادرش هدیه می کند در حالیکه آن کارنامه مفاداً و ماهیتاً به عنوان یک سند رسمی جعلی است.
ج) زنی از شوهرش باردار نمی شود بر اثر رابطه نامشروع باردار می شود، زیرا علاقه به داشتن فرزند دارد که مبادا پای طلاق بخاطر باردار نشدن پیش آید هنگامیکه به اداره ثبت احوال جهت دریافت شناسنامه نوزاد مراجعه می کند بجای پدر نامشروع شوهر قانونی خود را به عنوان پدر به ثبت احوال محل معرفی می کند و مأمور ثبت احوال نیز نادانسته مرتکب جعل مفادی می گردد و مشخصات شوهر را در شناسنامه فرزند می نویسد در حالیکه مشخصات واقعی پدر این فرزند نامشروع کس دیگری است. لیکن علاقه فطری فرزند داشتن آن زن مانع معرفی پدر واقعی بچه شده و چنین سند رسمی سجلی جعلی صادر شده در راستای اینکه علم جرم شناسی به مطالعه پدیده مجرمانه و پیشگیری از علل و عوامل وقوع جرم می پردازد چند مورد انگیزه و علل جعل در اسناد رسمی را بر شمردیم به قسمت دوم این علم یعنی مقوله پیشگیری، چند مورد از مواردی پیشگیری جعل سند رسمی را نیز بیان می کنیم.
۳۸-۲ موارد پیشگیری جعل در سند
الف) در خصوص جعل اسناد رسمی اتومبیل ها:
امروزه بعد از مواد مخدر سرقت اتومبیل بیشترین درآمد را برای تبهکاران در کشورها دارد پلیس بین المللی نیز خبر داده که که سالیانه ۲۰۰۰ میلیون سرقت اتومبیل در اروپا به وسیله جعل اسناد و مدارک آنها صورت می گیرد به عنوان مثال سارقان اسناد و مدارک اتومبیل سواری گران قیمت بی ام و ۵۱۸ قدیمی به رنگ قهوه ای را با سرقت این اتومبیل فرسوده بدست می آورند و بعد همین مدارک را برای هم تیپ و همرنگ همین ماشین سرقتی جعل و مورد استفاده قرار می دهند و با تغییر ممیزات وسیله نقلیه مدل بالای مسروقه آنرا با همین اسناد جعلی بفروش می رساند که تنها راه پیشگیری آن است که اسناد و اوراق ماشین در درون ماشین نباشد که سارقان با سرقت خودرو به سادگی به اسناد و مدارک آن برای جعل دسترسی پیدا کنند.
ب) انگیزه خرید اتومبیل های تصادفی:
یکی از انگیزه های افرادی که اتومبیل های فرسوده و تصادفی را می خرند استفاده از اسناد و مدارک آنها برای خودروهای نو و مدل بالا است راه پیشگیری از جعل اسناد خودروهای فرسوده نیز آن است که اولاً تا حد امکان این خودروها قابل خرید و فروش نباشند، ثانیاً به آگهی های خرید اتومبیل های اسقاطی توجه شود که چه کسانی و به چه منظوری می خرند گر چه متأسفانه خود دولت و شرکت های بیمه نیز مبادرت به خرید اتومبیل های تصادفی می نمایند در کشور ما انگیزه خرید این گونه اتومبیل ها معمولاً برای موارد زیر است.
شبیه سازی ـ فروش ـ اوراق کردن ـ انتقام جویی ـ ارتکاب جرایم سیاسی ـ سرقت ـ حمل قاچاق ـ کلاهبرداری…
راه پیشگیری از سرقت و جعل اتومبیل ها و اسناد آن:
۱ـ کارخانه تمامی قطعات را مثل گیربکس ـ دیفرانسیل ـ قفل ـ شیشه ها ـ … را دارای شماره سریال نمایند که از روی هر قطعه بتوان خودرو را شناخت و سازمان و جاعلان تنها به فکر سرقت و جعل اسناد خودرو نشوند.
۲ـ اطلاعات شماره گذاری و نقل و انتقالات دفترخانه ای به اداره آگاهی همزمان داده شود که اطلاعات خودروها را داشته باشد.
۳ـ اوراق سفید دفترخانه ها و ادارات ثبت و خزانه چاپ اوراق قابل دسترسی نباشد.
۴ـ ماده ۷۲۱ ق. مجازات اسلامی عملی شود و کلیه اوراق فروشان و قطعه فروشان با آگاهی هماهنگ باشند.
پروسه پیشگیری از جرم جعل اسناد رسمی باید از ناحیه دولت و هیأت حاکمه در جامعه عملی شود زیرا وظیفه سلامتی بستر امنیتی جامعه از جرم جعل برعهده دولت است به همین جهت مسئولین حکومتی باید با مطالعه دقیق و کارشناسانه انگیزه و علل جعل اسناد رسمی را مطالعه و راه های پیشگیری آنرا فراهم آورند و این ممکن نیست بجز با شناخت واقعیت جامعه و عوامل معده ای که موجب جرم جعل سند رسمی  می شوند به همین دلیل الکساندر دوما خطاب به حاکمان گفته :
(گران بهاترین معرفت برای پادشاه و حاکم آشنایی با حقیقت های جامعه است)
امیدوارم حال که به تجویز بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی دفتر پیشگیری از وقوع جرم در دادستانی کل کشور تشکیل شده و آقای دکتر وکیلیان نیز ریاست آنرا پذیرفته مشکل جعل سند رسمی نیز مرتفع گردد.
شش انگیزه و علت برای جعل سند رسمی ارائه شده که اولین و مهم ترین آن جهل و بی اطلاعی جامعه خاصه اکثریت محرومین خبری و اطلاعاتی جامعه از قانون است که راه پیشگیری آن بالای بردن آگاهی قانونی جامعه است جامعه ایرانی خیلی از جرائم جعل را بر اثر اضطرار و ناچاری حاصله از مالیات های سنگین و مقررات غیر کارشناسانه مرتکب می شوند و همچنین افراد در جعل همیشه سؤ نیت و قصد متقلبانه ندارد بلکه گاهاً از روی خیر خواهی و با انگیزه مثبت مرتکب جعل سند رسمی می شوند که اینگونه جعل ها در تعریف قانونی جعل نمی گنجد و اخیراً مسائل و انگیزه های سیاسی نیز موجب ارتکاب جرم جعل شده بالاترین رقم جعل در اسناد اتومبیل است که راه های پیشگیری آن  زیاد است از جمله جلوگیری از سرقت اوراق ثبتی و سفید دفترچه های مالکیت است و همچنین شماره گذاری همه قطعات اصلی اتومبیل و جلوگیری از خرید و فروش اتومبیل های تصادفی. [۴۵]
۳۹-۲ راهکارهای عملی برای کاهش جرم اسناد
ضرورت دقت نظر در احراز هویت متعاملین خصوصاً معامل، وکیل یا نماینده و قائم مقام اصیل و نیز اصالت مدارک شناسایی، پاسخ استعلامات و اسناد و مکاتبات تعهدآوری که هرگونه خدشه ای در آنها، مسؤولیت مدنی و انتظامی دارد و گاهی خسارات جبران ناپذیری را برای سردفتر که اغلب سوءنیتی هم در کار نیست تحمیل می نماید، بر کسی پوشیده نیست.
تجربیات کارشناسانه و مراجعات مکرر بازرسان و کارشناسان رسمی در رشته جعل، بررسی خطوط، امضا و اثر انگشت نشان داده است که به رغم دقت نظر، حساسیت ها و وسواس هایی که سردفتر، نماینده دفتر اسناد رسمی، سندنویسان و منشی دفاتر در احراز هویت اشخاص و ثبت اسناد اِعمال می دارند بعضاً با شکایاتی مواجه شده اند که با ارجاع امر به کارشناسی و پس از مراجعه کارشناس به دفترخانه و ملاحظه دفاتر قانونی و بررسی چگونگی و نحوه ثبت سند در دفتر اسناد رسمی و اسناد بایگانی مشاهده شده که اغلب بدون سوءنیت و به اعتبار اعتماد و شناخت ظاهری متعاملین و معتبر بودن شهود و معرف ها و حسب اصالت اسناد ماقبل و خصوصاً وکالتنامه هایی که در دفاتر دیگری ثبت و صادر شده است و احراز هویت به صورت مختصر و ظاهری، مبادرت به صدور اسناد مهّم به ویژه سند قطعی منقول و غیرمنقول نموده که پس از مراجعه کارشناس به دفترخانه و بررسی نحوه و چگونگی ثبت سند و مقایسه امضائات و جملات (ثبت با سند برابر است) در دفاتر و یا دقت کارشناسی و مقایسه آثار انگشت براساس اصول علمی و مکانیسم تشخیص هویت، مؤید عدم تطابق امضائات و یا اثر انگشت بوده و به عبارتی دیگر، فرد دیگری به عنوان معامل یا موکل و نظائر آن سند را امضا و انگشت زده است. با کشف و اثبات ادعای جعل، شاکی چاره ای جز متهم نمودن سردفتر، هرچند بی گناه، به مباشرت یا همکاری با جاعل نداشته و سردفتر هم مکلف به حضور در محضر بازپرسی است که گاهی به علت احساس بی گناهی و اطمینان از نحوه احراز هویت و اصالت سند، اولین اقدامی که برایش متصور است اعتراض به نظر کارشناسی و تقاضای رسیدگی توسط هیئت کارشناسان خواهد بود و معمولاً تجربه نشان داده است که نتیجه کار هیئت کارشناسی چیزی جز تأیید نظریه کارشناس بدوی نیست. در اینجا صرفنظر از پرداخت دستمزد هیئت کارشناسی، سردفتر بی گناه، به درخواست خود، تحصیلِ دلیل دیگری را هم برای شاکی فراهم آورده است و حداقل خود را به مباشرت در جعل و تبانی با متهم در مظان اتهام قرار می دهد و هرچند در این زمینه نحوه عملکرد مجرم یا مجرمان و استفاده از تکنیک های پیشرفته در جعل اسناد خصوصاً مدارک شناسایی ممکن است در حدی باشد که با هرگونه دقت نظر و اِعمال وسواس، مسؤولانِ دفترخانه را قادر به تشخیص و حتی تردید در اصالت این گونه مدارک ننماید و ناخواسته و ندانسته اسنادی را به ثبت برسانند که با شکایت شاکی و متضرر از ثبت اینگونه اسناد و در نهایت ارجاع به کارشناسی، جعلی بودن این اسناد به اثبات برسد و مشکلات عدیده ای از جمله مجازات های جعل و حداقل سهل انگاری و ضرورت جلب رضایت شاکی و جبران خسارت و ضرر و زیان (مسؤولیت مدنی) دامنگیر سردفتر و یا سایر مسؤولان دفترخانه شود که بعضاً جبران ناپذیری اینگونه مسائل آشکارا روشن است. لذا بیان نکات و توصیه های زیر که حاصل تجربیات کارشناسی نگارنده است شاید بتواند تا حدود زیادی به آسیب شناسی در این زمینه دست یافته و دست کم از بروز اینگونه مشکلات پیشگیری و یا آسیب های گریزناپذیر را در حد امکان کاهش دهد.
الف : موضوع انتخاب و دقت نظر در گزینش پرسنل دفترخانه خصوصاً دفتریار و نماینده که شناخته شده، مورد وثوق، قابل شناسایی مجدد در زمان های ضروری آتی باشند و ضرورت نظارت و کنترل مستمر سردفتر در نحوه ثبت اسناد و حفاظت از دفاتر و اسناد دفترخانه ها؛
شناخت از نظر امین بودن و سلامت شخصیت روحی، روانی و حتی جسمانی.
میزان تحصیلات و سواد از نظر تسلط کافی به معانی کلمات و مفاهیم اصطلاحات حقوقی خصوصاً در تشخیص دقیق و اصولی کلمات و عباراتی که بار حقوقی داشته، تعهدآور و مسؤولیت آفرین است و نیز به کارگیری صحیح افعال در تحریر اسناد و حدود اختیارات از نظر کمی و کیفی و رعایت دقیق در تحریر قیود مهم زمان، مکان، حدود و اندازه ها و مقادیر با بهره گرفتن از ارقام به صورت عددی و حروفی به طوری که در تحریر هیچ گونه فاصله غیرمعمول و نامتناسب نداشته باشد تا امکان کم کردن، زیاد کردن و هرگونه تغییراتی را به صفر برساند.
نظم و ترتیب در انجام وظایف محوله، تحریر و بازخوانی اسناد به طور دقیق و همچنین تحصیل یقین در نبودن هرگونه ایرادی از نظر حقوقی، اغلاط املایی و انشائی، ارقام و نیز خواندن و تفهیم دقیق مندرجات اسناد به طرفین و در حضور همزمان متعاملین، معرف ها، شهود و مسؤولین امضاکننده دفاتر جاری، بانک و اتومبیل و دقت کافی در تنظیم اسناد نیم برگی و یک برگی، خلاصه معاملات و اسناد مالکیت و نظائر آن.
تحویل هرگونه سندی به متعاملین یا قائم مقام قانونی آنها پس از تحریر نام و نام خانوادگی و امضا توسط خودشان و اخذ اثر انگشت به طور سالم و دقیق با بهره گرفتن از انگشت سبابه دست راست (از سرانگشت تا بند اول به طور کامل) و با بهره گرفتن از استامپ سالم که فاقد جوهر اضافی بوده و خشک نباشد.
نوشتن عبارت (ثبت با سند برابر است) توسط خود اشخاص و در صورت بیسوادی افراد، ضمن اخذ اثر انگشت، این جمله خوانا و دقیق توسط فرد دیگری که نقشی در تنظیم سند ندارد و یا در سند نامی از او برده نمی شود و با ذکر نام نویسنده این جمله به طوری که در صورت لزوم، این نویسنده قابل دسترس بوده و مورد وثوق و تأیید فرد بیسوادی که انگشت می زند هم باشد.
بعضاً مشاهده شده است مواقعی که اسناد از کثرت و تعدد برخوردار بوده و مفاد اسناد به جز نام متعاملین یا یکی از آنها کاملاً مشابه و سطور مشخصی در تحریر اینگونه اسناد مورد استفاده قرار می گیرد سندنویسان دفترخانه با اصرار متعاملین جهت صرفه جویی در وقت، سند اول را در دفتر تحریر و به امضا متعاملین رسانیده و در مورد بقیه اسناد سطور مورد لزوم را شمارش و در انتهای سطر آخر از متعاملین امضا می گیرند تا در فرصت مناسب، متن آن دیگر اسناد، به تکرار نوشته شود. تنظیم اسناد بدین صورت نه تنها منع قانونی دارد بلکه بعدها مورد ادعای سفید امضا گرفتن و موجبات مشکلات عدیده ای برای سردفتر و سندنویسان است. به طور کلی هر سندی که در دفتر ثبت می شود باید به طور کامل و با قلم واحدی و پس از درج دقیق تاریخ تنظیم و حتی ذکر ساعت دقیق تکمیل و در خاتمه تحریر، بلافاصله، به امضا برسد.
دفاتر جاری ـ بانک و اتومبیل باید دقیقاً برگ شماری و با دستگاه شماره زن واحد و رنگ واحد جوهر استامپ شماره شده و مهر مخصوص و انحصاری دادستانی در کنار شماره صفحه منعکس گردد.
هرگونه دست بُردگی حتی برای تغییر یک شماره که مثلاً اشتباهاً توسط سندنویس صورت گرفته باید با ذکر سطر و علامت گذاری و با همان قلم در قسمت توضیحات هر دو صفحه توضیح و تصحیح و به امضای متعاملین و سردفتر برسد و ممهور گردد.
آدرس متعاملین و حتی معرف ها و شهود باید به طور دقیق و قابل دسترس تحریر شود تا به هنگام ضرورت، حضور هر یک جهت توضیح در دفترخانه و یا مراجع قضایی و انتظامی امکان دسترسی به آنها وجود داشته باشد.
از هرگونه پارگی کاغذ دفاتر و جدا شدن صفحات که امکان از بین رفتن و جابجایی صفحات و مطالبی را فراهم کند دقیقاً پرهیز و پیشگیری شود و نحوه چاپ و شماره گذاری و دوخت صفحات توسط مرکز تهیه و توزیع و تحویل دفاتر در اداره ثبت به دفاتر اسناد رسمی کاملاً مورد بازبینی قرار گیرد و با رعایت مسائل حفاظتی و امنیتی و ضمن بازنگری از سوی مسؤولان توسط کارشناسان ذی ربط کنترل گردد.
در چاپ هرگونه اسناد اعم از دفاتر، اوراق نیم برگی و یک برگی و خلاصه معامله ها و نظائر آن باید مسائل ایمنی و حفاظتی از نظر انتخاب نوع کاغذ، چاپ، واترمارک و علائم ایمنی و انتخاب رنگ های ایمنی برای درج شماره ها و سریال توسط اداره کل ثبت اسناد و املاک اعمال شود و ویژگی هایی خاص که به صورت سرّی و محرمانه است در هر بار تجدید چاپ اسناد رعایت، ضبط، نگهداری و قابل مراجعه و استناد باشد تا همانند اوراق بهادار خصوصاً اسکناس ها قابلیت جعل تماماً از بین برود.
استفاده از اوراق اسناد رسمی از نوع کاغذهای ایمنی با ضریب اطمینان بالا که در برخورد با هرگونه ماده پاک کننده شیمیایی و حتی فیزیکی عکس العمل نشان داده و جاعل را از ادامه کار خلاف بازدارد.
قلم و جوهری که هر دفترخانه در تحریر و اخذ امضا مورد استفاده قرار می دهد بهتر است به تعداد کافی که مصرف آن تداوم داشته باشد به بهترین کارخانجات تولیدکننده ـ حتی از یک مارک واحد ولی با ترکیبات و نوع رنگ متفاوت از نظر مواد تشکیل دهنده ـ توسط اداره کل ثبت اسناد به صورت سفارشی تهیه و دفاتر مکلف شوند همواره از قلم واحد و ویژه که نوع آن به نام آنها ثبت می شود استفاده نموده و به هیچ وجه اشخاص از قلم شخصی خود برای امضای اسنادی که در دفترخانه به ثبت می رسد استفاده ننمایند و نیز توجه داشته باشیم که قلم هایی در بازار داخل و خصوصاً در دیگر کشورها وجود دارد که رنگ و اثر خطوط، پس از گذشت مدتی از امضا کاملاً محو و از بین می رود. این مهم را حتی اشخاص عادی در معاملات روزمره خود بهتر است از فروشنده و یا صادر کننده چک و سایر مدارک بخواهند از قلم دیگری که مورد تردید نیست استفاده شود تا هرگونه ریسک و خطر احتمالی از بین برود.
سردفتران قبل از مهر و امضای اسناد صادره از صحت و درستی و نبود هرگونه اشتباه و غلط در تحریر و ثبت اسناد اطمینان حاصل نموده و تأکید می شود آگاه باشند که پاسخگو و مسؤول صحت و درستی اسناد هستند، لذا دفتریار و سردفتر نیز دقت کنند که در محل های تعیین شده امضای واحد خود را منعکس نموده و پس از دقت لازم و کافی در رعایت اصول و مقررات مربوط به تنظیم سند، مُهر برجسته و مخصوص دفترخانه را ممهور کنند.
مندرجات هر سندی به طور کامل و دقیق با ذکر تاریخ و حتی الامکان با تصاویر متعاملین و ضبط رایانه ای نگهداری و قابل دسترس باشد.
بعضاً مشاهده می گردد که فردی با یک وکالتنامه جعلی با حق توکیل به دفترخانه مراجعه و وکالتنامه را به نام اشخاص دیگر تفویض می کند. وکالتنامه بعدی اصالت دارد ولی بر مبنای وکالتنامه جعلیِ اولیه تنظیم شده و جاعلین با خیال راحت به انجام معاملات قطعی در دفترخانه دیگری مبادرت و مرتکب کلاهبرداری و استفاده جعل از اسناد می شوند. اصلح است دفترخانه پس از مکاتبه یا تماس با دفترخانه اولیه که گاهی حتی ممکن است وجود خارجی هم نداشته باشد از اصالت وکالتنامه ارائه شده اطمینان حاصل کرده تا از تعویض یک سند جعلی وکالت با وکالت در توکیل که معمولاً بعداً مورد سوءاستفاده و کلاهبرداری قرار می گیرد پیشگیری نمایند.
بعضاً مشاهده شده است که مشخصات مثلاً اتومبیل سرقتی به جای اتومبیل دیگری، که مشخصات آن مورد پاک شدگی شیمیایی قرار گرفته، اتومبیل سرقتی را در کوتاه ترین زمان که امکان افشای سرقت نیست با افرادی معامله و با اعلام آدرس های واهی و مدارک شناسایی مجعول مرتکب کلاهبرداری، فروش مال مسروقه و انتقال مال غیر گردیده و با تحویل اتومبیل سرقتی و صدور سندی غیرواقعی (غیرقانونی و جعلی) متواری می گردند. خوشبختانه اکنون با استعلام هایی که صورت می گیرد این گونه جرائم به حداقل رسیده ولی چه بسا در صورت لزوم استعلامات، مشاهده گردیده که پاسخ استعلامات مراجع ذی ربط خود نیز از اساس مجعول و مجرمین به هدف خود نائل آمده اند.
در بررسی سند مورد ادعائی که مالک در ایران نبوده و یا فوت کرده است، تصادفاً دیده شده که؛ محتوا و متن اسناد کم اهمیت که لزوم مطرح شدن آن بعید است به تاریخ های قبل در دفاتر مورد پاک شدگی شیمیایی قرار گرفته و اسنادی با ارزش بسیار زیاد و به تاریخ ماقبل درج و به اعتبار ظاهری آن اسناد، معاملاتی انجام شده و حتی مهر و امضا سردفتر قبلی نیز برای سند پاک شده اصالت داشته و بر مبنای این اسناد پاک شده مجعول، رونوشت اصیل اخذ و منجر به انجام معامله با دیگران گردیده اند که اغلب ممکن است سردفتر هم از این تغییرات و پاک شدگی به علت سهل انگاری و اطمینان به کارمندان از موضوع بی خبر مانده باشد و بعدها وقتی مطلع شود که ادعاهایی مطرح و ارجاع به کارشناس شده، دیگر کار از کار گذشته و سوءاستفاده ها صورت گرفته است. شخصاً با مواردی برخورد داشته ام که برای انجام کارشناسی یک سند به دفترخانه ای مراجعه و ضمن بررسی اوراق دیگر یک دفتر به پاک شدگی مشابه و متعدد دیگری در دفاتر برخورد نموده ام که مورد شکایت هم نبوده اند و با بهره گرفتن از نور (Ultra Violet ) در این اسناد پاک شدگی شیمیایی به خوبی مشخص می گردند. هرچند اغلب این دفترخانه ها تعطیل و مسؤولین تحت تعقیب قرار گرفته اند ولی جبران این سوء استفاده ها به علت متواری شدن متهم یا خارج از کشور بودن مجرم به جایی نمی رسد. لذا عمل سردفتری که شاید به دلیل سهل انگاری و اطمینان، دخالت مجرمانه ای در این امور ندارند، درسی باشد که سردفتران دیگر را آگاهی داده، مقید شوند که اولین نفری که دفترخانه را باز و شروع به کار می کند و آخرین نفری که در تعطیل شدن دفترخانه نقش دارد فقط خود سردفتر باشد تا بدون حضور سردفتر، احیاناً احدی از کارکنان سودجو فرصتِ حتی جمع آوری اطلاعات از اسناد بایگانی بدون اجازه سردفتر، پیدا نکرده و از هرگونه فعل و انفعالات و دسترسی به اسناد سابق الصدور دفترخانه ـ که مسؤول اصلی آن سردفتر است ـ در امان بماند. [۴۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ق.ظ ]




جدول ۶۲: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه فرعی پژوهش ۲۷۳
جدول۶۳ : نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه فرعی پژوهش ۲۷۴
جدول ۶۴: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه ششم پژوهش ۲۷۴
جدول۶۵ : نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه رسانه داخلی پژوهش ۲۷۵
جدول ۶۶: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه رسانه های خارجی پژوهش ۲۷۶
جدول۶۷ : نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه اساسی هشتم پژوهش ۲۷۷
جدول ۶۸: نتایج آزمون آنالیز واریانس یک طرفه در خصوص برابری میزان گرایش به دموکراسی در بین گروه های سنی ۲۷۷
جدول ۶۹:مقایسه میانگین گرایش به دموکراسی در بین گروه های سنی ۲۷۸
جدول ۷۰ : نتایج آزمون کای دو برای آزمون فرضیه نهم پژوهش ۲۷۹
پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول۷۱ : نتایج آزمون تی استیودنت دو نمونه ای برای مقایسه میزان گرایش به دموکراسی مردان و زنان ۲۷۹
جدول ۷۲: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه اعتماد عمومی ۲۸۰
جدول۷۳ : نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه اعتماد نهادی پژوهش ۲۸۱
جدول ۷۴: آزمون رابطه متغیر مخالفت با اقتدار گرایی و متغیر های مستقل ۲۸۲
جدول شماره ۷۵ ضرایب تحلیل رگرسیونی ساده شاخص گرایش به دموکراسی و سایر متغیرها ۲۸۵
جدول ۷۶: ضرایب تحلیل رگرسیونی چند متغیره شاخص گرایش به دموکراسی و سایر متغیرها ۲۸۷
جدول۷۷: متغیرهای خارج مانده از معادله رگرسیون ۲۸۸
جدول ۷۸ : اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیر های مستقل بر حسب تحلیل مسیر ۲۸۹
فصل اول
کلیات تحقیق
طرح مساله
دموکراسی بی شک یکی از متداول ترین مفاهیم عصری است که ما در آن زندگی می کنیم. اغلب حکومت ها از ترتیبات دموکراسی به عنوان یک حاکمیت شایسته، برای مشروعیت بخشیدن به خود استفاده می کنند. رسانه ها در نقد سیاستهای حاکمان از دموکراسی به عنوان یک سلاح بهره می گیرند. نظریه پردازان و تحلیل گران علوم اجتماعی نیز سیر حرکت دموکراسی و تحولات و تغییرات آن را روز به روز دنبال می کنند. به طوریکه امروزه دموکراسی یکی از پر استقبال ترین مفاهیم در میان نظریه های اجتماعی است.
هر چند رویکردهای متعدد و متفاوتی راجع به دموکراسی وجود دارد، و این حجم گسترده و متنوع ادبیات دموکراسی، پژوهش درباره آن را دشوار می کند. با وجود این، بر مبنای تجربه تاریخی دموکراسی مجموعه عوامل برشمرده در نظریات مختلف را شاید بتوان شرایط لازم دموکراسی دانست، اما نمی توان آنها را شرط کافی نیز دانست. همانگونه که کوهن به درستی می گوید: در هر جامعه ای شرایط لازم و کافی تحقق دموکراسی متفاوت است. همچنین در تبیین عوامل اجتماعی موثر بر برقراری دموکراسی، باید به یاد داشت که با توجه به سیالیت مفاهیم اجتماعی، تقسیم عوامل اجتماعی به دسته های متفاوت، به معنی جدایی قطعی آنها نیست. در واقع شرایط اجتماعی دارای مرزهای مشترک و وابسته به یکدیگر اند. بین عوامل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی موثر بر دموکراسی رابطه دیالکتیکی وجود دارد.
از این رو هر کدام از نظریه پردازان به اقتضای رویکرد تحلیلی خود و ویژگیهای زمانی و تاریخی جوامع مورد بررسی، برخی عوامل اجتماعی را با تاکید بیشتری مطالعه کرده اند. برخی ازاین تحلیل گران عوامل کلان مانند میزان توسعه اقتصادی و یا ساختار سیاسی جوامع را مورد توجه قرار داده اند و به دموکرات کردن دستگاه حکومت می اندیشند. در مقابل آنان رویکردهای خرد در دموکراتیزاسیون، بر همخوانی نگرشها و ارزشهای کنشگران جامعه و فرهنگ آنان تاکید دارند. آنها معتقدند همیشه و در همه جوامع ساختار اقتصادی مناسب و یا ایجاد یک دولت دموکرات از بالا، بدون تحول فرهنگی جامعه، به برقراری دموکراسی نمی انجامد. اما بی شک برخی عوامل از جمله: توسعه اقتصادی، وجود جامعه مدنی، طبقات مستقل، سطح بالای آموزش و ارزشها و نگرشهای متناسب با دموکراسی، در برقراری دموکراسی تاثیر گذار هستند.
در رویکرد های فرهنگی، ظهور دموکراسی در یک جامعه را نه فقط با خواست نخبگان و تلاش سیاستمداران، بلکه با گرایش عموم مردم به آن ممکن می دانند. پایداری و دوام دموکراسی نیز، نه فقط به ترتیبات و نهاد های سیاسی بلکه به سایر روابط و نهادهای اجتماعی، وابسته است. در واقع بقاء نهادهای دموکراتیک در گرو تطبیق آنها با نگرشهای افراد یک جامعه است. به طوریکه می توان ادعا کرد، سرنوشت یک نظام سیاسی، عمدتا به وسیله نگرشهای مردم تعیین می شود. به بیان ارسطو اشکال متفاوت حکومت، فضیلت های رایج در میان مردم را منعکس می کنند.
بسته به آنکه نگرشهای شهروندان یک جامعه و شیوه زیست فردی، اجتماعی آنان تا چه میزان دارای عناصر و ویژگیهای دموکرات باشد، پتانسیل آن جامعه برای رسیدن به یک دموکراسی پایدار معین می شود. دموکراسی علاوه بر شکلی از حکومت، شیوه زندگی نیز می باشد. جوامعی که دموکراسی در آنها طبیعتی صرفا سیاسی داشته باشد و ویژگیهای دموکراتیکی نظیر مدارا، گفت وگو، اعتماد و تمایل به مشارکت و خودگردانی در زندگی روزانه آنان راه نیافته باشد، به سمت حکومت اقتدار گرا یا در نهایت یک دموکراسی صوری و ناپایدار حرکت خواهند کرد. از این رو میزان گرایش به دموکراسی در هر جامعه ای را می توان با توجه به خصوصیات عمومی آن جامعه تبیین کرد.
علاوه بر رویکردهای فرهنگی، یکی دیگر از مسیرهای ممکن مطالعاتی برای تبیین گرایش های متفاوت افراد به دموکراسی، مطالعه قشری، طبقاتی می باشد. برینگتون مور وجود طبقه بورژوازی مستقل از دولت را شرط لازم برقراری دموکراسی می داند، لیپست و هانتینگتون نیز اهمیت وجود طبقات متوسط را در نظریه های خود مورد تاکید قرار می دهند. همچنین هانا آرنت جامعه بی طبقه را زمینه مساعد برای گرایش توده ها به اقتدار گرایی می داند. تحلیل طبقاتی، مستلزم آن است که بتوانیم اقشار و طبقات جامعه را با معیار مناسبی از همدیگر تمایز دهیم.
مطالعات اخیر بوردیو و گیدنز در باره تبیین طبقاتی نشان می دهد که با تحولات جدید، مفهوم طبقه اجتماعی به تنهایی نمی تواند نوع شناسی مناسبی از انواع گونه ها و گروه های اجتماعی موجود در جامعه ترسیم کند، چرا که از سویی با گسترش اقتصاد سرمایه داری و فرهنگ مصرفی طبقات اجتماعی شباهت های زیادی با یکدیگر پیدا کرده اند و مرزهای طبقاتی به هم ریخته است. از سوی دیگر تمایز و تنوع درون طبقاتی، با امواج جدید مدرنیته و ارتباطات، کثرت یافته است. به طوری که اکنون ما نمی توانیم از یک طبقه متجانس و هماهنگ به نام طبقه متوسط یاد کنیم. بلکه طبقات متوسط متنوعی بسته به سرمایه های فرهنگی و اقتصادی متفاوت وجود دارد.
به نظر می رسد اتخاذ رویکرد فرهنگی، طبقاتی با تجربه تاریخی موجهای دموکراسی خواهی در ایران مناسب باشد. اگر چه گرایش به دموکراسی در دوره های مختلف از انقلاب مشروطه تا به حال، به طور متناوب تبدیل به تقاضا و خواست مردم شده و دگرگونیهایی را در عرصه اجتماعی و سیاسی سبب شده است. اما این تقاضا و خواست در بین طبقات و گروه های مختلف اجتماعی به یک میزان و یک شکل گسترش نیافته و در نتیجه تبدیل به خواست جدی و پایدار آنان نشده است. طبق دیدگاه برخی تحلیل گران دموکراسی خواهی اغلب جنبشهایی از سوی طبقه متوسط بوده است.
گاه روشنفکران شناخت درست و روشنی از مطالبات عموم مردم نداشته اند و تقاضاهای خود را به کل جامعه تسری داده اند. افزون بر آن تلاش آنها معمولا ایجاد یک حکومت دموکرات و ترسیم ترتیبات و الزامات سیاسی آن بوده است، برقراری فرهنگ و شیوه زیست دموکرات در اولویت های بعدی آنها قرار داشته است. گویی قرار است حکومت دموکرات فرهنگ و سبک زندگی دموکرات را به مردم اعطا کند. این گروه روشنفکران، در بعضی برهه های تاریخی با بهره گرفتن از نارضایتی مردم از شرایط موجود به خصوص وضعیت نامطلوب اقتصادی، برای مدتی جامعه را همراه خود کرده اند، اما بعد از مدتی به راحتی آنها را از دست داده اند.
نگاه صرف سیاسی به دموکراسی آسیبهایی را برای جامعه ایرانی به همراه داشته است. اول آنکه دموکراتیزه کردن اگر از سیاست آغاز شود الگوی متناسبی با آن جامعه نخواهد بود چرا که بومی نیست، و در نتیجه احتمالا با فرهنگ مردم و ارزشهای سنتی آنان هماهنگ نیست، از آنجایی که این دموکراسی از بالا به جامعه تحمیل می شود، مردم به اصول آن خو نمی گیرند، به آن شیوه زندگی نمی کنند، و اعتقادی به آن ندارند. در نتیجه خواسته و ناخواسته با آن بیگانه اند و به استمرار و استقرار آن کمکی نمی کنند.
دوم اینکه پیگیری و برنامه ریزی روشنفکران تنها در سطح سیاسی و به روشهایی مانند جنبش و انقلاب سبب هزینه ها و شکست های پیاپی شده، بحرانها و شکاف های اجتماعی را به وجود می آورد. در نتیجه برنامه ریزی مناسب و پایداری برای جامعه ترسیم نمی شود. اگرچه الگوی دموکراتیزاسیون سیاسی زودتر نتیجه می دهد اما به همان سرعت قابل بازگشت به اقتدارگرایی است. همان گونه که در غرب نیز در مراحل اولیه، برخی دموکراسی ها به راحتی به اقتدارگرایی تبدیل شدند. دموکراتیزه شدن فرهنگ شاید نسلهای زیادی را در گیر کند اما پایدارتر است. جامعه ایرانی نیاز به راهبرد هایی دارد تا همبستگی خود را حفظ و شیوه و نوع متناسب دموکراسی خود را ترسیم کند. به این جهت اولین گام برای تعیین راهبرد، شناخت صحیح و علمی نگرشهای متفاوت موجود در جامعه است.
این پژوهش قصد دارد به دو سوال اصلی در زمینه گرایش به دموکراسی پاسخ دهد. میزان گرایش به دموکراسی در جامعه چقدر می باشد و چه عوامل اجتماعی بر این میزان گرایش به دموکراسی شهروندان تاثیر می گذارند؟
اهداف پژوهش:
توصیف مناسب می تواند مقدمه ای راهگشا برای تبیینی خوب باشد. چراکه می تواند تحلیل را از هر گونه پیش داوری و سوگیری مبرا کند. شناخت میزان گرایش به دموکراسی در بین شهروندان و نگرش آنها نسبت به ابعاد و مولفه های مختلف آن، یکی از اهداف این پژوهش می باشد. این پژوهش قصد دارد به زمینه های فرهنگی، اجتماعی و نقش آن در موفقیت ها یا شکست های دموکراسی در تاریخ معاصر ایران توجه نماید. توجه به زمینه های فرهنگی و بومی جامعه ایرانی، سبب اجتناب از تعریف عام گرایانه و تقلیدی از دموکراسی می شود.
هدف دیگر پژوهش شناخت عوامل اجتماعی موثر بر گرایش شهروندان به دموکراسی می باشد. از میان عوامل اجتماعی تلاش می شود سهم هر کدام از این عوامل اعم از عوامل فرهنگی و طبقاتی، بر گرایش به دموکراسی معین شود. با شناخت نگرشها و گرایشهای موجود و عوامل موثر بر شکل گیری آن می توان مدل دموکراسی متناسب با جامعه ایرانی را ترسیم نمود.
ضرورت پژوهش:
اکثر پژوهشهای انجام شده تا کنون به بررسی عوامل کلان موثر بر شکل گیری دموکراسی پرداخته اند. به نظر می رسد مطالعه دموکراسی نیازمند پژوهشهایی در سطح خرد است. شناخت، توصیف و تبیین بسترهای فرهنگی و اجتماعی شکل گیری دموکراسی از جمله میزان و چگونگی پذیرش اصول دموکراسی و یا پتانسیل تحقق سبک زندگی دموکرات در میان شهروندان یک جامعه از دو جنبه جزء ضروریات مطالعاتی جامعه شناسان در زمینه آسیب شناسی روند شکل گیری دموکراسی است. نخست آنکه به نظر می رسد جنبشهای دموکرات به اندازه کافی به تفاوتها و ویژگیهای خاص جامعه ایرانی و مطالبات گروه های اجتماعی مختلف توجه نکرده اند. از این لحاظ نتوانستند به برنامه و مدل مناسبی برای کمک به روند تحقق دموکراسی یابند، و دموکراسی خواهی را تبدیل به یک خواست پایدار و تقاضای عمومی جامعه ایرانی کنند.
علاوه بر این گروه ها و طبقات اجتماعی موجود در جامعه ایرانی در زمینه گرایش به دموکراسی دارای تفاوتها و اختلاف نظرهایی هستند که در برخی رویداد های اجتماعی می تواند تبدیل به بحران همبستگی در جامعه شود. بنابراین شناخت به موقع و توصیف میزان تفاوتها و اختلاف نظرها از سوی جامعه شناسان و ارائه راهکار، از وظایف ضروری جامعه شناسان می باشد.
تاریخچه مطالعات دموکراسی
شاید اولین گام برای تعریف گرایش به دموکراسی آشنایی با خود مفهوم دموکراسی و تاریخچه آن باشد. دموکراسی ابعاد، معانی، روش‌ها و مصداق‌های گسترده و متنوعی دارد که مورد مناقشه متفکران هستند.
لاری دایاموند(Diamond ) بر وجود ۵۵۰ تعریف از دموکراسی تاکید می کند، او این تعاریف را در سه مقوله قرار می دهد، که عبارتند از : ۱- دموکراسی حداقلی یا دموکراسی انتخاباتی. ۲- دموکراسی حد وسط یا شبه دموکراسی ۳- دموکراسی حداکثری یا پلی آرشی. وبر به تحلیل دموکراسی انتخاباتی، آنچنان که عملا در جوامع مدرن وجود دارد، پرداخت و استدلال نمود که ایده آل دموکراسی مشارکتی نمی تواند در جوامع وسیع و پیچیده تحقق یابد. اما ازطرف دیگر او بر این باور بود که دموکراسی تنها شیوه ای است که به وسیله آن می توان خانه سخت فولادی قدرت بوروکراتیک مدرن را در هم شکست (نش، ۱۳۷۹: ۳۰). وبر کلیت جمعیت را جاهل و غیر عقلانی می دانست. معهذا دموکراسی از نظر وبر مهم بود، اساسا به این دلیل که انتخابات باعث محک خوردن رهبران کاریزماتیکی خواهد شدکه قرار است اداره مردم به آنها واگذار شود. رهبرانی که توانایی کاهش قدرت ماشین بوروکراتیک را دارند. در نظر وبر دموکراسی نه چندان حکومت مردم، بلکه بیشتر حکومت نخبگانی مرکب از رهبران استثنایی و کارشناسان بوروکراتیک است(همان:۳۲).
جامعه شناسان نخبه گرا نظیر شومپیتر دموکراسی را از زاویه نگرش وبر می بینند. شومپیتر دموکراسی را نوعی روش سیاسی می داندکه نخبگان در رقابت با یکدیگر برای تصمیم گیری انتخاب می شوند. در این مدل مردم با رای دادن به حکومت، مشروعیت می بخشند. و رهبران به وسیله محدودیت های قانونی کنترل می شوند تا به دیکتاتوری منحرف نشوند(نانسی و هرسیج، ۱۳۸۴: ۲۹).
در دموکراسی حد وسط یا شبه دموکراسی می توان به نظریات رابرت دال اشاره کرد. به عقیده تکثر گرایان موضوع سیاست رقابت گروه های ذینفعی است که هیچ یک نمی توانند به طور کامل بر دیگران مسلط شوند، چرا که همه آنها به منابع متفاوتی دسترسی دارند. وجود گروه های قدرت متعدد در این نظریه هم به عنوان امری مطلوب و لازمه دموکراسی و هم به عنوان امری واقعی و مبین نحوه توزیع قدرت سیاسی در جوامع دموکراتیک تلقی می شود. از نظر رابرت دال وجود گروه ها و علایق متفاوت اساس دموکراسی است و راه را بر دیکتاتوری می بندد(نش، ۱۳۷۹: ۷۶).
در تعریف دال دموکراسی به معنای حکومت و رقابت گروه ها است . دال شرط ضروری دموکراسی را شهروندانی می داند که از درک آگاهانه امور و حقوق مدنی برخوردار باشند و امکان مشارکت آنها فراهم باشد(نانسی و هرسیج، ۱۳۸۴: ۳۱).
لاری دایاموند برای دموکراسی حداکثری نیز ویژگیهایی را مطرح می کند که عبارتند از اینکه قدرت واقعی در دست مردم باشد. حق بیان برای همه گروه ها ممکن باشد. آزادیهای فردی و اجتماعی نظیر آزادی بیان و آزادی نشر در کنار حاکمیت قانون برقرار گردد. و دولت در زندگی شهروندان مداخله نداشته باشد(نانسی و هرسیج، ۱۳۸۴: ۳۲).
اما درباره تاریخچه و شکل گیری دموکراسی ها نیز مطالعاتی صورت گرفته است. رابرت دال در کتاب درباره دموکراسی، معتقد است تصور آن‌ که دموکراسی از زادگاه خود یونان و دو هزار و پانصد سال پیش رشد یافت و به نقاط دیگر سرایت کرد، تصوری زیبا ولی به دو دلیل غلط است. اول این‌که، ظهور حکومت‌های مردمی، پس از سپری شدن چند قرن اولیه، به افول و نابودی انجامید. نمی‌توان ظهور دموکراسی را مانند صعودی پایدار در نظر گرفت که تنها با چند فرود کوتاه در بعضی مواقع قطع شده است. سیر تاریخ دموکراسی بیشتر شبیه گذرگاهی است که مسافری، پس از پیمودن بیابانی صاف ولی بی انتها با چند تپه سرانجام صعود طولانی خود را به سوی قله‌های فعلی آغاز می‌کند.
ثانیاً اشتباه خواهد بود اگر تصور شود دموکراسی فقط یک بار و برای همیشه ابداع گردید، یعنی همان‌طور که ماشین بخار اختراع شد، دموکراسی شبیه آتش، نقاشی یا نوشتن، بیش از یک بار و در چند جا اختراع شده است. تصور دال آن است که دموکراسی می‌تواند هر جا که شرایط مناسبی رخ داده باشد مستقلاً و از نو اختراع شده باشد و باورش آن است که این شرایط در زمان‌های مختلف و مکان‌های گوناگون موجود بوده‌اند (دال، ۱۳۷۸: ۱۲).
رابرت دال، معتقد است هر جا که شرایط مطلوبی برای گرایش به دموکراسی وجود داشته باشد، امکان شکل‌گیری آن نیز وجود دارد. به عنوان مثال قبیله‌های پیش از تاریخ نیز ممکن است دموکراسی و برابری را برای خود برقرار کرده بودند. اما به تدریج و با گسترش جوامع برابری گروهی کمتر و دخالت خارجی بیشتر شد و در نتیجه شکل‌های سلسله مراتبی و سلسله طبیعی‌تر به نظر رسیدند و نظام‌های اقتدارگرایانه، استبدادی و سلطنتی شکل گرفتند. سپس در حوالی ۵۰۰ ق.م در مناطق متعددی از جهان شرایط مطلوبی مجدداً ظاهر شدند و عمده‌ترین این‌گونه تحولات، در اروپا رخ دادند. سه مورد در امتداد سواحل مدیترانه و موارد دیگر در اروپای شمالی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ق.ظ ]




عدل عمومی

همان طور که از خصوصیات ادیان الهی برمی‌آید، عدل و انصاف از صفاتی است که جمیع انسان‌ها را شامل می‌شود و تفاوتی بین انسانها قایل نیست و از مهمترین آموزههای اسلامی است؛ حتی علی(ع) در منشور سیاسی خود به مالک اشتر یاد آور می شود که، نسبت به آحاد رعیت از مسلم و غیر مسلم روش عدالت پیش گیرد و از ستم و قساوت بپرهیزد[۴۸۷]
عدل اسلامی دامنه بسیار وسیعی دارد و همه زمینه ها را فرا میگیرد. اجرای دقیق این آموزه در بسیاری از فصلهای تاریخ همانطور که باعث گرایش مشرکین به اسلام شد؛ حتی باعث رنجش خیلی از مسلمانان که گرایش غیر خدایی داشتند میگردید.
در آموزه ها و همچنین سیره معصومین این وجهه در رفتار آنها بروز ویژه ای دارد. امیرمؤمنان مى‌فرماید:« سوگند به خدا، اگر شب را تا به صبح به روى خارهای سعدان بگذرانم و مرا در غل‌ها به بند بکشند، برایم از آن بهتر است که خدا و رسول را در قیامت ملاقات کنم در حالى که بر بعض از بندگان ستم کرده، چیزى از مال دنیا غصب کرده باشم. چگونه به کسى ستم نمایم براى نفسى که با شتاب به اندراس و کهنگى روى نهاده است و دور زمانى در زیر خاک خواهد ماند؟!»[۴۸۸]
پایان نامه - مقاله - پروژه
برخورد انعطاف ناپذیر و پرصلابت آن حضرت در برخورد با برادرش عقیل، که تقاضاى امتیازى از بیت المال نموده بود، نمونه بارز دیگری از اهتمام آن حضرت بر اجراى عدالت و ظلم گریزى است[۴۸۹].
خداوند به سبب اسلام ارزش‌ها را تغییر داد. بهای بسیار چیزها را که در سابق پایین بود، بالا برد و بهای بسیار چیزها را که در گذشته بالا بود، پایین آورد. بسیاری از افراد در نظام غلط جاهلیت محترم بودند و اسلام آنها را سرنگون کرد و از اعتبار انداخت، و بسیاری در جاهلیت حقیر و بی‌ارزش بودند، اسلام آنها را بلند کرد. امروز مردم همان‌طور شناخته می‌شوند که هستند. اسلام به آن چشم به همه نگاه می‌کند که سفید و سیاه، قرشی و غیر قرشی، عرب و عجم همه فرزندان آدم‌اند و آدم هم از خاک آفریده شده است.[۴۹۰]

۳- در قبال محیط زیست

اسلام به طبیعت نگاه خاصی دارد که برگرفته از آموزههای اسلامی است. در نوع نگاه دین به طبیعت انسان برای رفع نیازهای مادی خود و بالاتر از آن برای بقا و استمرار حیات خود باید چند اصل را رعایت کند. این نگاه الهی همه ابعاد زندگی و محیط زیست را در بر دارد؛ می توان آنها را به اصولی مرتب کرد:
اصل پاکسازی و پاک نگاه داشتن محیط از آلودگیها، اصل زیباسازی محیط طبیعی که انسان در آن زندگی میکند، اصل ضرورت تولید مناسب استهلاک، اصل عرضه و تقاضای مواد استخراج شده از طبیعت، اصل ضرورت در حدود نیاز و اصل تقم برآوردن نیازهای ضروری به نیازهای تجملی، اصل کوشش مستمر برای شناخت طبیعت و تفکر در آن، اصل آباد کردن و بهرهبرداری از آن.[۴۹۱]
انسان با چنین دیدگاهی برای فعالیت در تمام عرصه ها چیرگی بر طبیعت را وظیه خود میداند(و جعنا النهار معاشا)[۴۹۲] و برای به دست آوردن روزی از هیچ کار و تلاشی در هیچ جایی فروگذار نخواهد کرد.( هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُواْ فىِ مَنَاکِبهَِا وَ کلُُواْ مِن رِّزْقِهِ وَ إِلَیْهِ النُّشُور)[۴۹۳]. او است آن کسى که زمین را براى شما رام کرده پس در اقطار آن آمد و شد کنید و از رزق آن بخورید و بدانید که زنده شدن بار دیگر شما به سوى او است[۴۹۴]

۱) نگاه الهی به طبییعت

اسلام دینی است اعجاب آور، که در تمام زمینه ها دارای برنامه است. برخلاف دینی همچون مسیحیت که اگر به دنبال آموزهای در این زمینه باشی فقط باید به تفسیر الهیاتی از طبیعت، بتوان نقش دین را در حفظ طببیعت اثبات کرد؛ اما اسلام برای تک تک اشیاء در طبیعت برای انسان وظیفهای مشخص نموده. به واقع، اسلام دینی است متمایز که حتی وظیفه انسان را در قبال طبیعت نیز به خوبی مشخص کرده. او را وا دار کرده به تفکر واندیشه در طبیعت بپردازد[۴۹۵]
نگاه ویژه‌ای که اسلام به طبیعت دارد، بیانگر نوع برخوردی است که مومن میتواند با محیطش داشته باشد.« أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیرُْ صَفَّاتٍ کلُ‏ٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ وَ اللَّهُ عَلِیمُ بِمَا یَفْعَلُونَ».[۴۹۶] استاد مطهری در این زمینه می فرماید: « شک ندارد که اگر انسان در عالم ، در نظامات عالم و در مخلوقات این عالم تامل و تفکر کن، و هدفش از این تفکر کشف رازهای عالم، این باشد که به حقیقت بیشتر راه یابد و خدا رابیشتر بشنااسد این هم علم است و هم عبادت و هم تفکری علمی»[۴۹۷]

۲) تاثیر طبیعت در انسان

تاثیری که محیط اطراف بر جسم و روان انسان دارد به گونهای است که امروزه دانش جدیدی به نام، اکولوژی انسانی را به خود اختصاص داده است و در حقیقت طبیعت بر جسم جان انسان بدون تاثیر نمی تواند باشد، چنان که انسان تاثیر انسان را نمیتوان انکار کرد. این را باید دانست که« وجود گیاه در زندگی ما یک اصل است»[۴۹۸]
امیرالمومنین نیز با توجه به همین مطالب علمی، در باره تاثیر طبیعت بر انسان می‌فرماید: « توقوا البرد فی اوله و تلقوه فی آخره فانه یفعل فی الابدان کفعله فی الاشجار اوله یحرق و آخره یورق.»[۴۹۹] چرا که از نظر امیرالمومنین در آستانه رسیدن طبیعت به بهار همان طور که گیاه را شکوفا میکند به بدن نیز تاثیرات مثبتش را می گذارد؛ همانطور که بر عکس آن در فصل سرما صادق است.

۳) منابع طبیعی و اعمار آن

از دید منابع اسلامی، انسانی که در سر سفرۀ کرم میزبان است باید تا میتواند از این خان استفاده کند و به آبادانی آن بپردازد ،« .. ُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ » [۵۰۰]است که شما را آفریده و آبادی آن را به شما واگذار کرده
اهمیت حفظ گیاهان در اسلام، زمانی مشخص میشود که، پیامبر اکرم در بهبوحه جنگ فرمان می داد: « مبادا بر کشتن زنان و کودکان و گیران دست بزنید و به هیچ وجه درختان به ویژه درخت خرما را قطع نکنید»[۵۰۱] و نیز برای تشویق به سرسبزی درختان می فرمودند « هر کس درخت موز یا درخت سیب را سیراب کند گویا تشنه ای را سیراب کرده»[۵۰۲] نه تنها از راه تشویق بلکه از راه انزجار از عمل تخریب طبیعت هم به این کار پرداختند؛ امام صادق فرمودند: « لَا تُقَطِّعُوا الثِّمَارَ فَیَصُبَّ اللَّهُ عَلَیْکُمُ الْعَذَابَ صَبّا [۵۰۳]

۴) مسولت اخلاقی نسبت به تمام موجودات

اسلام بر مسئولیت اخلاقی انسان در برابر سایر موجودات، ( گیاهان و حیوانات) تاکید بسیاری نموده است. بر اساس روایات اسلامی، انسان در محیط زیست حق هرگونه تصرفی ندارد و حتی حیوانات بر عهده صاحبان خویش حقوقی دارند.[۵۰۴]
به فرمایش زیبای آقای جوادی آملی: اسلام آرایش هستی را پایه آرامش بشر می داند و سراسر گیتی و مینو را به زیبایی میستاید[۵۰۵] و در باره اهمیت حفظ محیط زیست، بعد از تشریح سامان مند بودن هستی و وظیفه دار بودن هر عضو هستی و بیان جایگاه انسان در نزد خدا وند میگوید:
«مهمترین عنصر خلافت الهی بعد از فراگیری معارف الهی ، آباد ساختن زمین و نجات آن از هرگونه تباهی و تیرگی است. مقصود از زمین، گستره زیست بشراست که از عمق دریا تا اوج سپر و قله آسمان را در بر میگیرد. بنابر این ، فرهنگ زیست محیطی با مقام جانشینی خدا آمیخته است. آن کس که به جای پالایش هوا آن را می آلایدو عوض مرمت زمین، آن را ویران می کند و به جای غرص نهال، به قطع درخت میپردازد و به جای….چنین فارغ بیفروغی ، بی دریغ دروغ میگوید که خویشتن را خلیفه خدا می شمرد. منظور از عمارت زمین، تامین اصول زیست محیطی برای حیات انسانی است؛ نه خصوص زندگی گیاهی که برخی دارند….»[۵۰۶]
در مورد حمایت از حقوق حیوانات، حتی غیر مسلمین هم به این اذعان دارند که « در بلاد اسلامی جمعیت حمایت از حیوانات لازم نیست و این قطعه از دنیا را می توان بهشت حیوانات دانست. مسلمین حقوق سگ و گربه و حیوانات را رعایت میکنند مخصوصا ددر معابر و مساجد با آزادی پرواز میکنند و در منارههای لانه دارند . در این باره بگونهای است که ما اروپاییان خیلی از یچیزها را از آنان بیاموزیم»[۵۰۷]
در اهتمام پیشوایان به حفظ حقوق حیوانات، امیرالمومنین در کلامی مسلمین را نسبت به چهارپایان مسوول می داند، : فَإِنَّکُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ‏ وَ الْبَهَائِم[۵۰۸]‏ پس مراقب باشید که مورد بازخواست قرار خواهید گرفت

۴) وظایف حکومت اسلامی در قبال محیط زیست

حاکم اسلامی به عنوان مهمترین رکن حکومت و تمدن اسلامی قطعا نقش به سزایی در صیانت از محیط زیست دارد. یا خود به این کار بپردازد و یا با تدوین قوانین مختلف به این کار مبادرت ورزد. وی با آموزش جلو بعضی تحریف ها دست اندازی ها را بگیرد.
دولت وظیفه دارد با ارائه قوانین زیست محیطی مورد نیاز و بر اساس احکام الهی و تضمین منافع عمومی در عرصه عمومی خود و دیگران را به حفظ طبیعت وا دارد؛ و با اموز هاش همگانی برای حمایت از محیط زیست فرهنگ استفاده از طبیعت را گسنرش بدهد و همچنین از منبعی که در دست دارد به صورت اصولی استفاده کند تا منبعی بی جهت ضایع نگردد[۵۰۹]
گفتار سوم: باورهای عملی
شریعت یا قانون الهی جایگاه محوری در همه ادیان ابراهیمی و خصوصا در دین اسلام دارد، به نحوی که میتوان گفت مسلمان یعنی کسی که حقانیت اسلام را بپذیرد و به همه احکام آن عمل کند.
همان طور که قبلا توضیح داده شد، یکی از مواردی که در آموزه های اسلامی به آن توجه شده، تکلیف انسان نسبت به اموری است که در بیرون اتفاق میافتد و نمود بیرونی دارد میباشد. یک مسلمان علاه بر اینکه به عبادات موظف است، به احکام تکلیفیه موظف شده است و مسلمان نباید به امور اجتماع، سیاست، تعلیم و تعلم و اقتصاد بیتفاوت باشد و برای رسدن به شکوفایی دراین زمینه ها در مقام رفتار بیرونی خود ضوابطی را رعایت کند که مجموعه این ضوابط به نام باورهای عملی نامگذاری میشود. و چون شریعت اسلام از عقاید آن نمی تواند جدا باشد، برای تنظیم روابط یک مسلمان رعایت قوانین ضروری است. دکتر نصر در دعاویشان در این باره میگوید: «نقش و نفوذ شریعت در نحوه زندگی و اعمال و رفتار مردم، در نحوه داوری در دعواهاشان، در کیفرها و پاداشهایی که داد می شد، در نحوه انجام معاملاتشان و به طریق اولی که جای بحث ندارد ، در امور دینی ایشان، همه وهمه در میان نسلهای اولیه آشکار بوده و سرمشقهایی برای قرون بعدی تاریخ اسلام فراهم آورده»[۵۱۰] از میان باورهای تاثیر گذار ما به بیان چند موضوع که در تمدنسازی ، تقش بالاتری دارد را توضیح میدهیم.

الف- سیاسی

سیاست از منظر آموزههای اسلامی با سیاست ورزی‌های روزمره روشنفکرنماها تفاوت عمدهای دارد و حاکم اسلامی شمول بیشتری از زوایای دینی و دنیوی مردم را عهدهدار است ومثل مسیحت که تنها آموزههای اخلاق داشته باشد محدود نشده است.لذا سیاست هم بخشی از دیانت اسلامی به حساب می آید.
حضرت امام با اعتراض به کسانی که اسلام را منهای سیاست میخواهند میگوید: « والله، اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرفی کردند، سیاست مدرن از اسلام سرچشمه میگیرد»[۵۱۱]
در اسلام تاثیر حکومت ‏بر فرهنگ زندگى مردم چنان بلند معرفی شده است که اعتقادات مردم را طبق آراء حکام معرفی می کند، در روایت آمده:“ النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ‏ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِم‏ ‏».[۵۱۲] و این نشان میدهد حتى اگر دین، تنها براى هدایت‏ بشر به سعادت اخروى هم بود، باز نمى‏توانست نسبت‏ به دنیاى او و بویژه «حکومت‏»، ساکت‏باشد چرا که سعادت اخروى انسان در گرو همه این امور است.
برای روشنترشدن دیدگاه اسلام در مورد سیاست و شاخصهای حکومت اسلامی مواردی را متذکر میشویم.

۱- همگرایی دین و سیاست

سیاست، در لغت به معانی مختلفی آمده است؛ اما از منظر متفکران اسلامی، سیاست عبارت است از: “تدبیر جامعه بر اساس مصالح مادی و معنوی است. این مفهوم از سیاست، در ادبیات عالمان اسلامی در بحث امامت به کار رفته است؛ چنان‏که یکی از متکلّمان اسلامی در تعریف امامت می‏نویسد: امامت ریاست عامه مسلمین در امور دنیا و دین بر سبیل خلیفگی و نیابت از پیامبر است[۵۱۳]. در تعریف دیگری از امامت گفته شده است: امامت پیشوایی و زمام‏داری کلی در امور دینی و دنیوی است[۵۱۴].
نکته قابل اهمیت در این باره این است که، اسلام در باب “حکومت‏» ،حکومت‏خاصى را تشریع و تجویز نموده است که مهم ترین ویژگی آن «مشروعیت متصل به وحی»، و در قالب اعطاء اختیارات در تصمیم‏گیریهاى حکومتى به پیامبر و اولی الامر، در قالب“اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى‏الامر منکم‏» است.[۵۱۵] و این سنگینی و وظیفه شرعی حاکم جامع اسلامی را بیان میکندو با اندک دقتی در لسان احادیث متوجه فرق اساسی حکومت، در دیدگاه اسلامی با سایر دیدگاه ها می شویم ؛ امیرالمومین می فرماید:« خدایا تو می دانی که آن چه از ما سر زده و انجام شده، رقابت برای [به] دست گرفتن قدرت[و] حاکمیت و یا چیزی از بهره مندیهای دنیوی ومتاع آن نیست. بلکه برای این است که نشانه های روشن دینتت را به جامعه بازگردانیم و اصلاح را در زمین هایت آشکار کنیم»[۵۱۶]
با تأمل در سیره پیامبر اسلام(ص) به اهمیت امر تشکیل حکومت و سیاست در اسلام ،روشن مى‌شود که آن حضرت از اوان بعثت، به اداره جامعه و مسائل سیاسى توجه داشتند.و اگر مسأله اساسىِ سیاست را در حکومت و مدیریت جامعه خلاصه کنیم، آن حضرت با مهیا شدن شرایط، حکومت تشکیل دادند. تشکیل حکومت از سوى پیامبر، بدان دلیل بود که حکومت، بخشى از شؤون رسالت پیامبر است. آیات فراوانى در قرآن کریم گویاى این امر است. مانند: “اِنّا اَنْزَلْنا اِلَیْکَ الْکِتاب بِالْحَقّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ الْنّاسِ»[۵۱۷]
شرکت پیامبر و یارانش در جنگ‌با کفار، نصب والیان، فرستادن سفیران به کشورهاى دیگرو نصب جانشین، همگى حکایت از مدیریت جامعه براساس هدف بعثت داشت‌و تجلىِ آمیختگى دیانت وسیاست بود.

۲- همگرایی مردم ، حکومت و اسلام

روایاتی که در باب وظایف حاکم و رعیت نسبت به هم آورده شده ما را به قطع می رساند که بین این دو رکن حکومت اسلامی باید نوعی دوستی و رابطه دو طرفه وجود داشته باشد و الا هیچ یک از وظایف انسانی و اسلامی افراد به خوبی انجام نخواهد شد ؛ چرا که باید حکومت کارهایی را انجام دهد که یکی طرف آن وابسته به شریعت می باشد و بدون همکاری هر دو طیف، مسولیت ها بر زمین خواهد ماند و امور مسلمین با مشکل برخواهد خورد.
برای حکومت اسلامی زمانی اقتدار، محقق میشود که دولت و ملت به نقش و مسولیتها در مقابل قانون و حکومت و هر آن چه که برخاستته از هویت جمعی و ملی باشد تن در دهد و دولت نیز به مسولیت خود عمل کند[۵۱۸] چنان که امیر المومنین نیز میفرماید(( فاذا ادت الرعیه الی الوالی حقه و .. حقها عزالحق بینهم و قامت مناهج الدین و اعتدلت معالم العدل و جرت علی اذلالها السنن فصلح بذلک الزمان و طمع فی بقائ الدوله و یئست مطامع الاعدا»[۵۱۹]

۳- حاکمیت قانون الهی

در تفکر اسلامی تنها قانونی که برای تامین سعادت دنیوی و اخروی به رسمیت شناخته شده ، قانون گذاری خدا بوده و صلاحیت قانون گذاری به دست اوست؛ چرا که تنها اوست که به همه نیازهای دینی و دنیوی مردم آگاه است، لذا در قرآن آمده است: ان الحکم الا الله امر ان لاتعبد الا ایاه ذالک الدین القیم و لکن اکثر الناس لایعلمون[۵۲۰] تبلیغ اسلام از آغاز بعثت، علاوه بر جنبه عبادى و ایجابى افعال، رنگ سیاسىاش دربعد عدم پذیرش حکومت کفر بود، شکوفایى سیاست اسلام با شکل‏گیرى‏ «حکومت اسلامى»، به اوج خود رسید. پیامبراکرم(ص)، قبل از هجرت، زمینه تشکیل‏حکومت را فراهم کرده و مسلمانان در میان خود شاهد تشکیل اولین حکومت اسلامى‏توسط شخص پیامبر بودند.
حضرت امام میفرماید: دلیل بر تشکیل حکومت ، ماهیت و کیفیت قوانین اسلام و احکام شرع است. ماهیت و کیفیت این قوانین میرساند که برای تکوین یک دولت و برای اداره سیاسی و اقتصادی و تشریع گشته است»[۵۲۱] و در نبود حکومت اسلامی هیچگاه احکام و قوانین اسلامی اجرا نخواهد شد.
قانونگذارى در حکومت اسلامی هم دایر بر اجازه شریعت است لذا، شامل هر فعالیتى که در تشریع اسلامى، مباح شناخته‏شده و نص خاصى بر وجوب یا حرمت آن وجود ندارد، مى‏شود. حاکم مى‏تواند این‏گونه فعالیتها را که داراى احکام غیرالزامى‏اند، واجب یا ممنوع کند؛ اما نسبت‏به امورى که در اسلام، واجب یا حرام است، چنین اختیارى ندارد، چرا که‏اطاعت ولى‏امر نمى‏تواند منافى و متضاد با “اطاعت‏خدا» باشد. مثلا «ربا» در اسلام،حرام است و حاکم نمى‏تواند به صرف صلاح دید خود، براى آن حکم ثانوى جعل‏کند.[۵۲۲]
امیرالمومنین (ع) درراستای ترویج فرهنگ الهی، هدف مبارزه بر ضد طغیان جاهلی را استقرار امنیت مناطق مسکونی و احساس امنیت مردم مظلوم و اجرای حدود الهی میداند و می فرماید: « خدایا! تو میدانی هیچ یک از قیام و اقدام مبارزاتی ما برای علاقه به کشور گشایی و سلطه بر مردم و نیز برای جلب متاع پست و از بین رفتنی دنیا نبوده است؛ بلکه برای بازگرداندن سنت ها و نشانه های فراموش شده دینی از یک سو و اصلاح در سرزمین زندگی مردم از سوی دیگر بود تا مظلومان احساس امنیت کنند و حدود تعطیل شده الهی اقامه شود»[۵۲۳] پس تا زمانی که حکومت الهی تشکیل شود و کسانی از خود آن ها به کمک حاکم اسلامی نیاید این حکوت قادر به حفظ امنیت و تبلیغ و صیانت از دین نخواهد بود

۴- جهانی اندیشی

اسلام به خاطر جهانی بودنش در همه سطوح، تمام ارکانش به صورت طولی همدیگر را تقویت می‌کنند لذا در اسلام، نهاد حاکمیت به عنوان یکی از ارکان پیش برندۀ منویات تمدن اسلامی عمل میکند و منافع ملی، تنها دغدغه برای مسلمان نیست؛ بلکه در کنار منافع خویشتن،سرنوشت دیگران نیز اهمیت دارد. در واقع، اگر منطق اخلاقی مسلمان « اگر مسلمانی صدای مسلمان دیگری را بشنود و به فریاد او نرسد، از دایره اسلام خارج میگردد»[۵۲۴] باشد؛ چگونه می توان انتظار داشت که حکومت دینی آن در قبال دیگر ملت ها و مستضعفین عالم سکوت کرده و به بهانه حمایت از منافع ملی در برابر ظلم و جور استعمارگران و جهانخواران سکوت اختیار کند؟!
در همین راستا بود که امام خمینی بیان کردند که: «ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روش های مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد»[۵۲۵]

ب- اجتماعی

اسلام دینی اجتماعی است،احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد و از آن‌ ها در جهت اصلاح‌ و تقویت روابط اجتماعی و اجرای اهداف جامعه بهره می‌گیرد.اسلام میان عبادات فردی و اجتماعی پیوند برقرار کرده است. لذا به تشکیل جامعه ای نظر دارد که در آن روابط نزدیک و صمیمانه‌ای میان اعضای جامعه برقرار است که از یک سو بر پایۀ بندگی خداوند مبتنی است و از سوی دیگر بر پیوندهای صمیمانه اخوت میان همه اعضا برقرار است…و به واقع میتوان گفت واقعیت اجتماعی جامعه اسلامی، بدان گونه که ر قرآن و حدیث مطمح نظر بوده و در جامعه سنتی اسلامی در حد مقدورات این جهان تا حدود بسیاری تحقق یافته مبتنی بر دو قطب است: امت و خانواده…[۵۲۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:02:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم