کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مهر 1400
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو




آخرین مطالب


 



This site can’t be reached

kiofood.ir took too long to respond.

Try:

ERR_CONNECTION_TIMED_OUT



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-23] [ 12:09:00 ق.ظ ]




 

 

۳-۷-۳ روایی پرسشنامه (اعتبار)[۵۸]
مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه گیری، بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. اهمیت رواین از آن جهت است که اندازه گیری های نامناسب و ناکامی، می تواند هر پژوهش علمی را بی ارزش و ناروا سازد. اعتبار در اصل به درستی وصحت اندازه گیری محقق بر می گردد (خاکی، ۱۳۸۳: ۵۲)
روایی تحقیق، میزان سازگاری پرسشنامه را به اهداف نشان می دهد. در خصوص روایی پرسشنامه این تحقیق، ابتدا با جمع آوری نظریات کارشناسان و استادان محترم راهنما و مشاور و چند نفر از مدیران و کارشناسان بازاریابی مورد بازنگری قرار گرفته و با حذف برخی از سوالات و تغییرو اصلاحات انجام شده در نهایت به پرسشنامه نهایی آن در پیوست آورده ایم، دست پیدا نمودیم.
۳-۷-۴ پایایی پرسشنامه (اعتماد)[۵۹]
قابلیت اعتماد (پایایی):یکی از ویژگی های فنی ابزار اندازه گیری است، مفهوم یادشده با این سروکاردارد که ابزار اندازه گیری در شرایط یکسان، تا چه اندازه نتایج یکسان بدست می دهد.
ضریب قابلیت اعتماد (ضریب پایایی)نشانگر آن است که تا چه اندازه ابزار اندازه گیری ویژگی های با ثبات آزمودنی و یا ویژگی های متغیر و موقتی آن را می سنجد. برای محاسبه قابلیت اعتماد ابزار اندازه گیری شیوه های مختلفی بکار برده می شود. از ان جمله می توان به روش های زیر اشاره کرد:
دانلود پایان نامه
الف)اجرای دوباره (روش بازآزمایی)، ب)روش موازی (همتا)، ج)روش تنصیف (دونیمه کردن)، د)روش کودر ریچاردسون، ه) آلفای کرونباخ
کسانیکه برای تحلیل داده های خود از نرم افزار spssاستفاده می کنند می توانند پایایی ابزار اندازه گیری خود را باروش آلفای کرو نباخ محاسبه نمایند که فرمول آن به شرح زیر است :
G: تعداد زیر مجموعه سوالهای پرسشنامه
Si2: واریانس زیر آزمون
S2: واریانس کل آزمون
ra=()()
هرچه درصد بدست آمده به ۱۰۰%نزدیکتر باشد بیانگر قابلیت اعتماد بیشتر پرسشنامه است.
نظر به اینکه حداقل ضریب پایایی لازم برای پرسشنامه‌های پژوهشی ۷/۰ می‌باشد و همانطور که ملاحظه می‌گردد در پرسشنامه طراحی شده ضریب آلفای محاسبه شده از ۸۱۱/۰ از ۷/۰ بالاتر است، لذا می‌توان نتیجه گرفت پرسشنامه مورد استفاده از پایایی لازم برخوردار می‌باشد.
جدول ۳-۳- آلفای کرونباخ پرسشنامه

 

 

متغیر

 

تعداد سوالات

 

سطح قابل قبول

 

ضریب آلفای کرونباخ

 

 

 

استفاده از شبکه ها

 

۷ سوال

 

۷/۰

 

۷۴۹/۰

 

 

 

کارآفرینی بین المللی

 

۸ سوال

 

۷/۰

 

۸۸۴/۰

 

 

 

کاهش عدم اطمینان استراتژی بازاریابی

 

۶ سوال

 

۷/۰

 

۷۰۴/۰

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:07:00 ق.ظ ]




 

شاخص
مقادیر برازش

 

Chi-Square/Df
۸۱/۲

 

NFI
۹۱/۰

 

CFI
۹۰/۰

 

GFI
۹۲/۰

 

IFI
۸۹/۰

 

 

همچنین نتایج تحلیل عامل تاییدی برای هر یک از مضامین پایه در مدل سلامت سازمانی نشان داد که مضمونهای پنداره شناختی موجود با بار عاملی ۴۹/۰؛ ارزشهای اساسی پاسخگویی با بار عاملی ۵۳/۰؛ الزامات پاسخگویی به محیط با بار عاملی ۵۱/۰؛ درک رویکردهای پاسخگویی با بار عاملی ۴۷/۰؛ ملاحظات ضروری در جهت پاسخگویی با بار عاملی ۴۷/۰ و درک مشترک از ضرورت پاسخگویی نیز با بار عاملی ۷۱/۰ تبیین کننده بعد مفهومی پاسخگویی می باشند. در بعد ساختاری تعیین مامویتهای و مطلوبیتهای اساسی با بار عاملی ۶۲/۰ دارای بیشترین قدرت در جهت تبیین بعد ساختاری می باشد. همچنین ایجاد جهت گیری راهبردی با بار عاملی ۵۶/۰؛ ایجاد طرح سازمانی مناسب با بار عاملی ۵۴/۰؛ توسعه ی بستر فرهنگی با بار عاملی ۳۴/۰ و در نهایت پشتیبانی و هدایت نیز با بار عاملی ۴۶/۰ تبیین کننده ی بعد ساختاری می باشند. در بعد ساختاری ابعاد اتخاذ سازوکارهای مناسب با بار عاملی ۱۸/۰ و تعیین سیستم ارزیابی با بار عاملی ۲۶/۰ تبیین کننده این مضمون نبوده و در نتیجه از مدل سلامت سازمانی حذف شدند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در بعد عملکردی مضمون حمایت مدیریت ارشد سازمان با بار عاملی ۶۹/۰ دارای بیشترین قدرت در جهت تبیین این بعد می باشد. هدفگذاری با بار عاملی ۴۳/۰؛ بهسازی حرفه ای با بار عاملی ۶۷/۰؛ وجود الگوی سیستمی با بار عاملی ۶۰/۰؛ انتشار نتایج حاصل از پاسخگویی با بار عاملی ۳۱/۰ نیز تبیین کننده ی این بعد می باشند. همچنین ابعاد ترغیب به نوآوری با بار عاملی ۱۲/۰ و نیز توجه به شرایط فرهنگی با بار عاملی ۱۹/۰ تبیین کننده این مضمون نبوده و در نتیجه از مدل سلامت سازمانی حذف شدند.
در بعد عاطفی انسجام سازمانی وجود رضایت ناشی از مشارکت با بار عاملی ۶۸/۰ دارای بیشترین قدرت در جهت تبیین این بعد می باشد. همچنین بعد یکپارچگی و همنوایی افراد با بار عاملی ۵۳/۰؛ بعد وجود انگیزهای مشترک با بار عاملی ۴۴/۰ و حمایت از مشارکت با بار عاملی ۳۱/۰ تبیین کننده ی این بعد می باشند. در این بعد نیز توانایی مقابله افراد با مشکلات با بار عاملی ۱۷/۰ تبیین کننده این مضمون نبوده و در نتیجه از مدل سلامت سازمانی حذف شدند.
در بعد ابزاری انسجام نیز شفاف سازی مرتب اهداف با بار عاملی ۷۱/۰ دارای بیشترین قدرت در جهت تبیین این بعد بود. بعد اتخاذ جهت گیری راهبردی با بار عاملی ۶۷/۰؛ ایجاد و تقویت بستر فرهنگی با بار عاملی ۴۶/۰؛ اتخاذ ترتیبات و سازوکارهای مقتضی با بار عاملی ۴۳/۰ و شکل گیری و تقویت مفروضات اساسی با بار عاملی ۳۵/۰ تبیین کننده ی این بعد می باشند. همچنین تشکیل گروه های کاری با بار عاملی ۱۳/۰ تبیین کننده این مضمون نبوده و حذف گردید.
در بعد اثربخشی درونی تحقق اهداف سازمان با بار عاملی ۵۲/۰؛ توجه به کیفیت با بار عاملی ۶۰/۰؛ تحقق اهداف کمی سازمان با بار عاملی ۷۳/۰ و بهبود مستمر منابع انسانی نیز با بار عاملی ۴۵/۰ مضمونهای تبیین کننده ی این بعد می باشند که تحقق اهداف کمی دارای بیشترین بار عاملی بود.
در بعد اثربخشی بیرونی ایجاد تغییرات در رفتار با بار عاملی ۶۴/۰ دارای بیشترین قدرت تبیین در این بعد می باشد. همچنین بهبود کارکردها با بار عاملی ۵۶/۰؛ تسهیل انطابق با اهداف با بار عاملی ۵۳/۰ و درجه کاربردپذیری خروجی ها با بار عاملی ۵۱/۰ عوامل تبیین کننده ی اثربخشی بیرونی می باشد.
در خصوص اثربخشی نهادی نیز ایفای نقش شایسته ی سازمان با بار عاملی ۷۸/۰؛ انطباق اهداف درونی و بیرونی سازمان با بار عاملی ۶۲/۰؛ شکل گیری تغییرات مثبت با بار عاملی ۵۴/۰ و نیز تحقق فسلفه وجودی سازمان با بار عاملی ۳۴/۰ تبیین کننده ی اثربخشی نهادی می باشند.
در بعد ارتباطات رهبری توسعه تصویر بیرونی مطلوب با بار عاملی ۹۱/۰ دارای بیشترین قدرت در جهت تبیین ارتباطات می باشد. همچنین استفاده از حداکثر ظرفیتهای محیطی با بار عاملی ۸۷/۰؛ توسعه ی ارتباطات راهبردی با بار عاملی ۶۲/۰ و توانمندی اتخاذ سبک های ارتباطی نیز با بار عاملی ۴۹/۰ تبیین کننده ی این بعد می باشد.
در بعد تصمیم گیری توسعه ی بینش و بصیرت با بار عاملی ۷۱/۰ دارای بیشترین قدرت در جهت تبیین این بعد می باشد. همچنین توان عملی تصمیم گیری با بار عاملی ۶۱/۰؛ توانمندی تصمیم گیری راهبردی با بار عاملی ۶۵/۰ و میزان اثربخشی و کارایی با بار عاملی ۳۶/۰ دارای بار عاملی مناسب در جهت تبیین این بعد می باشند.
در بعد تشخیص – جهت گیری برخورداری از مهارتهای اساسی رهبری با بار عاملی ۶۴/۰؛ تشخیص به موقع فرصتهای محیطی با بار عاملی ۴۳/۰؛ توانمندی تصمیم گیری راهبردی با بار عاملی ۳۷/۰ دارای بار عاملی مناسب در جهت تبیین این بعد می باشد. همچنین توسعه ی طرح های راهبردی مناسب نیز با با بار عاملی ۲۶/۰ نیز دارای توان لازم در جهت تبیین این بعد نبوده و در نتیجه حذف شد.
در خصوص بعد سازواری نیز باید گفت میزان چالاکی سازمان با بار عاملی ۷۱/۰؛ گزینش بهترین راه ها با بار عاملی ۵۱/۰؛ توانمندی تاثیرگذاری بر محیط با بار عاملی ۴۷/۰ و در نهایت توانمندی ایجاد تغییر در سازمان نیز با بار عاملی ۴۶/۰ نیز تبیین کننده ی این بعد بودند اما بعد توانمندی برخورداری از فرصتهای محیطی با بار عاملی ۲۹ /۰ فاقد روایی لازم بوده و در نتیجه حذف گردید. در نهایت مضامین و شاخصهای سلامت سازمانی با حذف گویه های غیر معنادار در شکل زیر آمده است.
پنداره شناختی موجود

 

۷۴/۰

 

 

 

 

ارزشهای اساسی پاسخگویی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:07:00 ق.ظ ]




ویژگی های اهمال کار :

 

 

    • تعلل ورزیدن و به تعویق انداختن

 

    • اهمال کاری به سرعت به صورت عادت در افرادظاهر می شود و از نظر آماری این عادت نزد بیشتر مردم رایج است . امام حسن (ع) می فرمایند : کسی که به چیزی عادت کرده ، بازگرانیدن او از عادتش شبیه معجزه است.

 

    • -این بیماری مسری است و از حالتی به حالت دیگر از فردی به فرد دیگر و از جامعه ای به جامعه‏ی دیگر سرایت می کند این امر می تواند به خانواده و جامعه و فرهنگ یک کشور آسیب وارد سازد . پژوهش های روانشناسی نشان می دهد این عادت در جوامع روندی روبه رشد دارد(آقا تهرانی ،۱۳۸۲).

 

 

آثار اهمال کاری :

 

 

    • بیشتر افراد از تأخیر در انجام کار خود و دیگران ناراحت و پشیمان هستند.

 

    • اهمال کاران در خود احساس پوچی و بی ارزشی می کنند.

 

    • در بیشتر گزارش هایی که اهمال کاران داده اند این نکته جلب توجه می کند که آنان از بی اعتمادی بنفس خود گلایه کرده اند .

 

    • بالاخره استمرار بر اهمال کاری انسان را به وادی حیرت و سر گردانی سوق خواهد داد(یائو[۳۰]،۲۰۰۸)

 

 

پیامدهای اهمال کاری :

 

 

    • افسردگی : این بیماری خود گواه و نتیجه ی این است که اهمال کار می خواهد خود را از رنج اهمال کاری نجات دهد. لازم به ذکر است تا زمانی که اهمال کاری به شکل اعتیاد در نیامده افسردگی ناشی از آن درمان پذیر است اما هنگامی که اهمال کاری عادت شد در مان آن بسیار دشوار است.

 

    • بی کنترلی و بریدگی

 

    • وحشت زدگی درونی ، دلهره و احساس ترس های درونی نا گفته نماند که ویژگیهای فوق از نشانه های شکست روحی اهمال کار است (همان منبع).

 

 

بررسی علل اساسی اهمال کاری

 

 

    1. آسیب ها و ناهنجاریهایی که مربوط به روان شخص اهمال کار است : خود کم بینی ، توقع بیش از حد از خود ، پایین بودن سطح تحمل ، کمال طلبی وسواس گونه ، اشتیاق به لذت جویی کوتاه مدت ، فقدان قاطعیت و عدم اعتماد بنفس.

 

    1. آسیب هایی که در ارتباط با دیگر اشخاص و با محیط اطراف ، خود را نشان می دهد ؛ نارضایتی از وضع موجود ، عدم تسلط بر کار ، نگرش منفی به کار ، نگرش غیر واقع بینانه از دیگران ، احساس عدم مسئولیت ، لجبازی با دیگران(استیل،۲۰۰۷).

 

 

آسیب های اهمال کاری مربوط به محیط

دسته دیگر عوامل مؤثر در اهمال‌کاری، در ارتباط با سایر انسان ها می‌باشد که به آنها اشاره می‌کنیم:
۱. نارضایتی از وضع موجود:برخی پنداشته‌اند که بها دادن بیش از حد به امور مادّی همچون: خوب خوردن، خوش گذراندن و … از عوامل جدی خودکم‌بینی می‌باشد و خودکم‌بینی نیز به اهمال‌کاری منتهی می‌شود. اما باید گفت: دارایی و فقر در ابتلا به اهمال‌کاری نقش چندانی ندارد. هرچند این خودکم‌بینی می‌تواند بر بستر دارایی و یا ناداری قرار گرفته و بسان انگل به حیات خود ادامه دهد. ولی به نظر می‌رسد، آنچه بیش از همه در ایجاد اهمال‌کاری مؤثر است عبارت است از: «پرتوقعی و عدم‌رضایت از وضع موجود.» آری! پرتوقعی و نارضایتی از وضع موجود دو عامل مؤثر برای ایجاد سرخوردگی است.
پایان نامه - مقاله
در کتاب بشاره المصطفی لشیعه المرتضی آمده است: « سلمان فارسی گوید: دوست گرامی‌ام رسول اکرم(ص) مرا به چند نکته سفارش کردند که تا آخر عمرم آنها را از دست نخواهم داد. یکی از سفارشات این بود: (در امور دنیای خود) به پایین دست خود بنگر، نه به بالا دست خود(الطیری ،۱۴۲۰). در وضعیت دوم چون ترس از عدم موفقیت بر جان شخص، غالب می‌شود. بنابراین، او نمی‌تواند سعی و تلاش خود را با آرامش به انجام رساند و به شکست می انجامد. پس وحشت و اضطراب بار دیگر سرک کشیده، مانع موفقیت او می‌شود. بنابراین، هر کاری که شروع می‌کنید، باید از پیش، خود را برای مواجهه با برخی مشکلات پیش‌بینی نشده آماده سازید. در حالی که، این احتمال و آمادگی کاملا طبیعی و منطقی است. هربرت برث معتقد است که «تحمل ناپذیری در میزان شناخته شده در فرد، موجب حرکت و سازندگی می‌شود، و در حد افراط، موجبات بی‌رمقی و رخوت او را فراهم می‌کند.»
۲. نگرش منفی نسبت به کار:اگر از شما رفتاری سر زند که آن را ناپسند و گناه تلقی کنید، بی شک از آن بابت در خود احساس شرمساری، انفعال، اضطراب و هیجان را فراهم ساخته‌اید. این هیجان می‌تواند عامل و موجب عقب انداختن کار شود. وقتی کار را در غیرزمان مقرر به استاد تحویل دادید و او از شما به خوبی تحویل نگرفت، شرمندگی فزونی یافته و پس از آن، در انجام کار بعدی سردی بیش‌تری نشان خواهید داد. این همان اهمال‌کاری است، بلکه سردی خود عامل پا برجایی اهمال در جان آدمی خواهد بود. برای درمان این آفت، تلاش کنید از خطاها جداً پرهیز کنید تا اندیشه خود کم‌بینی در شما زدوده گردد و تقویت نشود. توجه کنید که در اسرع وقت، اقدام عملی را بر هر چیز دیگری مقدم بدارید(آلیس[۳۱]،۱۳۸۵).

۳. نگرش غیر واقع بینانه به دیگران: پل هاک و آرونت بک گفته‌اند: «افسردگی با خصوصیاتی همراه است. آدم افسرده خود را سرزنش کرده و از دیگران ترحم می‌طلبد. این حالت‌ها با حس بدبینی نسبت به این و آن همراه است. از نظر وی، همه چیز بد جلوه می‌کند، در حالی که مردم بد نیستند. زندگی زیبا و دوست داشتنی است.» بنابراین، اگر افسردگی درمان گردد و شخص به این باور برسد که باید خودش از درون با بدی‌ها و زشتی‌های خود به جنگ و ستیز برخیزد و از حوادث نترسد، به یقین با اهمال به مبارزه پرداخته‌است.
۴. احساس عدم مسؤولیت در برابر دیگران: اگر انسان در برابر دیگران احساس مسئولیت نکند و تنها خودمدار باشد، در نتیجه اهمیت چندانی به دیگران نداده و در ارتباط با این و آن کم می‌آورد. برای درمان این مشکل، از روش جایگزینی می‌توان استفاده کرد؛ به این معنا که شخص لحظه‌ای بیندیشد که اگر او به جای دیگران بود دوست داشت که دوستانش با او چگونه برخوردی داشته باشند. امام علی(ع) در نامه‌ خود به فرزندش امام مجتبی(ع)نوشتند: «ای پسر جانم، سفارش مرا بفهم، و خود را میان خویش و دیگران ترازو قرار بده. یعنی از برای دیگری همان را بخواه که برای خود می‌خواهی و مخواه برای او آنچه را که برای خویش نمی‌پسندی و ستم مکن هم‌چنان که برای خود نمی‌پسندی. و نیکی کن همان‌طور که برای خود دوست‌داری.» در کتاب شریف نهج‌البلاغه بیش از دو بار و در سایر متون اسلامی فراوان آمده است که در برخورد با دیگران از این روش جایگزین بهره برید. بی شک بدون این راهکار تفهیم و تفاهم و ارتباط درست با دیگران حاصل نخواهد شد؛ چرا که انسان بر مبنای خودمداری و خودمحوری می‌اندیشد و می‌گوید که چرا دیگران این انانیت را برنمی‌تابند.
۵. لجبازی با دیگران:گاه بر اثر استیلای خشم و غضب، شخص از دیگری عصبانی شده و بر مبنای لجبازی با او به رفتاری نامناسب (اهمال‌کاری) دست می‌زند.اما او باید بداند که راه اصلاح دیگران نه تنها لجبازی نیست که خویشتن‌داری، تسلط بر خود، و بر خورد مناسب با آنهاست. در بیانات اهل‌بیت(ع)آثار بسیار بدی برای‌لجاجت و سر سختی در برابر دیگران آمده است که از جمله آنها، اموری را می‌توان نام برد که عبارتند از: شر، درگیری و جنگ و جدال، نابودی، بی‌رأیی، خسران و ضرر، فساد رأی، ورود به کارهای بی اهمیت، کینه، خود را در معرض بلا و گرفتاری قرار دادن و… .
۶. تلاش در جلب رضایت همگان:«جو» به مؤسسه «زندگی منطقی در شهر نیویورک» برای مشورت و درمان مراجعه کرده است. او از تن دادن به کارهای فراوان خود، برای جلب رضایت دیگران که او ناخواسته آنها را از خود می‌رنجاند، شکوه داشت. همسرش از روی عصبانیت که چرا او فرصت ندارد به کارخانه برسد، منزل را ترک کرده است. او کار رسمی خود را بدین سبب نمی تواند به موقع انجام دهد. بنابراین، او از این جهت فردی اهمال‌کار معرفی شده است. در نتیجه، افکار او پریشان، درهم، مضطرب، و نگران گشته است. آری، به وی گفته می‌شود که این گرفتاری‌ها را خودش به وجود آورده است.در حال حاضر، چاره آن است که بدون رودربایستی کارهای اضافی را ترک کند، به کارهای اصلی همت گمارد و اندیشه جلب رضای دیگران را از سر بیرون کند.
در نگرش اسلامی ما هرکس که خواهان وصول به کمال مطلق است، باید تمام همت خود را در جلب رضای خداوندی معطوف کند که برترین کمال قابل تصور انسانی است. در کلام وحی، کامل‌ترین انسان، حسین بن علی(ع)، این‌گونه توصیف شده است: «یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه …» ای صاحب نفس آرام، به سوی پروردگارت باز گرد در حالی‌که، او از تو راضی و تو از او خوشنودی (فجر: ۲۷و۲۸). بنابراین، آخرین و نهایت راه، وصول به بارگاه و مقام رضا و جلب خشنودی حضرت باری تعالی است.
۷. اهمال‌کاری و پرخاش‌گری انفعالی:شما خشم خود را فرو می‌برید ولی بازتاب آن را به صورت کم‌کاری و یا سهل‌انگاری نشان می‌دهید. بدین شکل، در حال رانندگی وقتی از گره خوردن ماشین‌ها به تنگ آمده‌اید و لحظه به لحظه بر عصبانیت شما افزوده شده، به جای اینکه دقیقاً در خط ویژه خود رانندگی کنید تا نظم برقرار گردد، خود مرتکب خلاف شده، تلاش می کنید تا از خط میانی بگذرید. عجیب‌تر اینکه، به جای حل مسئله، شما با این لج‌بازی مشکل‌ساز شده و به اعتراض دیگران با بی‌اعتنایی برخورد می‌کنید. البته، همیشه رفتار بازتابی به شکل پرخاشگری تجلی نمی‌کند، بلکه گاه با بی‌اعتنایی، کم‌کاری، عدم پذیرش خیرخواهی، و تنها گوش‌دادن و لجبازی کردن برخورد می‌شود. اما درمان این آفت، تنها کنترل خود با حفظ خونسردی و آرامش است. باید توجّه داشت که برخی امور از اختیار ما خارج است(شهیدی ،۱۳۸۰).

درمان اهمال کاری

- قدر شناسی از فرصت بدست آمده : شخص اگر گذر زمان و فرصتهای پیش آمده را درک نکند و حرکت زمان را به فراموشی سپرد در واقع خود را گول زده است . برای درمان ، شخص باید زمان را بشناسد و بر آن مبنا کار را اندازه گیری نماید . یعنی برای هر کاری زمان پایان در نظر بگیرد .
- اولویت بندی کارها : اشخاص برای خود وظایف گوناگونی در نظر بگیرند ، هر کسی باید بتواندکارهای با اهمیتی تر را با اولویت انجام دهد .
- تعیین وقت معین برای انجام کار : اغلب اهمال کاری ها نتیجه عدم آگاهی شخص از وقت معین برای انجام کار است. اگر انجام کاری را مطلق بدون قالب گیری زمانی در نظر بگیریم معمولاً اهمال به آن راه می یابد. برای درمان ، باید شخص زمان را بشناسد و بر آن مبنا ، کار را اندازه گیری کند .
- استفاده از فن جزء به جزء : کارها را به اجزای کوچکتر تقسیم کند تا بتواند بر آن مسلط شود .
- تعیین وقت معین برای اتمام کار ها .
- مشخص کردن کارها .
- اقدام به کار در حد توان: شخص با انتخاب غلط کار خارج از توان ، زمینه اهمال کاری را فراهم کرده است.
- تلاش در ایجاد انگیزه و پرهیز از تنبلی و بی حالی امام علی (ع) می فرمایند : « درد سستی و تنبلی را با داروی عزم و اراده جازم درمان کن » . نکته ای که می تواند انسان را در فرار از تنبلی کمک کند ، نگریستن به نتایج اهمال است .
- شکستن بستر اهمال کاری : بی شک توجیه حفظ موقعیت شخصی ، بستر اهمال کاری است اهمال کار هر چند بخواهد برای بستر خود دلیل و برهان اقامه کند ، ولی خود می داند که دلایلش قانع کننده نیست .
- اهمال کار ، باید برای درمان خویش ، بیش از هر چیز از عامل تقویت و ماندگار شدن اهمال کاری بپرهیزد.
- استفاده از هم پیمانی : شخص با خود عهد ببندد که اهمال نکند و اگر با خود قراری گذاشت ،تلاش کند در انجام آن کوشا باشد . در این گونه موارد می تواند با خدای خود ، همکاران ، همسر ، فرزندان ، عهد خود را در میان بگذارد و از آنان کمک بطلبد .
- تمرین مبارزه با شرم و کمرویی
- خود آشکاری حقیقی ؛ شاید دلیل اهمال کاری ترس از قضاوت دیگران باشد . در هرحال خود را نشان دهید . هرگز نگویید می ترسم در گفتارم اشتباهی رخ دهد . تلاش کنید با مردم صادق و بی تکلف باشید.
- ابراز احساسات کنید .
- وادار کردن فرد به انجام کار : احساس انجام کار ، اغلب از شدت تنش می کاهد و انگیزه بیشتری تولید می کند.
- توجه به عواقب توجیه گرایی ، که اهمال کاری را به شکل اعتیادی بی درمان در می آورد . هنگامی که توجیه عادت شد . ناهنجاری بر انسان حکومت خواهد کرد .
- تلقین درمانی
- تنبیه شرطی شدن اجتنابی
- تغییر محیط اگر رفتار انسان به روشی هدف دار انجام شود ، جایی برای اهمال کاری نخواهد بود چرا که تنها انجام کار ، انسان را از تردید و دودلی و ترس نجات می دهد . بیشتر اهمال کاران منتظر فرصت مناسبی هستند تا حوصله و حال کار را پیدا کنند غافل از این که این روش خود بهانه ای است برای به تأخیر انداختن فرصت های مناسب.
اهمال کار ، باید بیش از هر چیز از عامل تقویت و ماندگاری شدن اهمال کاری بپرهیزد . یعنی از توجیه کار های خویش اجتناب نماید . به هر حال ، راه های مختلف استفاده از اوقات فراغت زندگی را پیدا کند . با تجربه ، تحرک و تلاش امروز برای رسیدن به فردایی بهتر گام بردارد . اهمال کاری زائیده بینش منفی گرایانه ی انسان نسبت به کار است . اگر کاری را مشکل بدانیم و با دیدن منفی به آن نگاه کنیم . توانایی خود را به فراموشی می سپاریم و از آن غافل می شویم و شاید هم توجه به نکات منفی ما را از جهات مثبت و امتیازات آن کار غافل کند(آقا تهرانی ،۱۳۸۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:07:00 ق.ظ ]




*وقالَ علیهٱلسَّلامُ:لا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لا تُرَى إِلاّ عِنْدَ کُلِّ سَوْأَهٍ[۹۸]*
و درود خدا بر او، فرمود: (جنایتکارى را حضور امام آوردند، که جمعى اوباش همراه او بودند.) مبارک مباد، چهره‏هایى که جز به هنگام زشتى‏ها دیده نمى‏شوند.
موضوع: (اخلاقى، اجتماعى) نکوهش انسان‏هاى شرور ؛
حضرت علی (ع)کرامت انسان را یادآوری می فرمایدونسبت به پایمال کردن آن بخاطرارتکاب اعمال زشت هشدارمی دهد….. (موسوی ؛۱۳۷۶؛:۵/۳۶۷)

وجوه بیانی وسیمای ادبی حکمت؛

الف.مجاز؛
وُجُوه در لا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ(مجازمرسل از عوام و فرومایگان به علاقه جزءزیراچهره هاراآورده واز آن اراده افراداوباش وسفله را فرموده اند)
ب.کنایه؛
.لا تُرَى إِلاّ عِنْدَ کُلِّ سَوْأَهٍ ،کنایه ی تعریض از عدم اجتماع درامور پسندیده و معروف است.( احمدنژاد؛۱۳۸۵: ۶۶)

۴-۰۴۹ نهج البلاغه-حکمت ۲۰۴

* وَقالَ عَلَیهِ ٱلسَّلامُ:لا یُزَهِّدَنَّکَ[۹۹] فِی ٱلْمَعْرُوفِ مَنْ لا یَشْکُرُهُ لَکَ-فَقَدْ یَشْکُرُکَ عَلَیْهِ مَنْ لا یَسْتَمْتِعُ بِشَیْ‏ءٍ مِنْهُ-وَ قَدْ تُدْرِکُ مِنْ شُکْرِٱلشَّاکِرِ-أَکْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ ٱلْکَافِرُ-وَاللَّهُ یُحِبُّ ٱلْمُحْسِنِینَ*
و درود خدا بر او، فرمود: ناسپاسى مردم تو را از کار نیکو باز ندارد، زیرا هستند کسانى، بى آن که از تو سودى برند تو را مى‏ستایند، چه بسا ستایش اندک آنان براى تو، سودمندتر از ناسپاسى ناسپاسان باشد. (و خداوند نیکوکاران را دوست دارد
موضوع:(اخلاقى،اجتماعى)بى‏توجّهى به سپاسگزارى مردم.
دراین حکمت شریف حضرت علی (ع)انسان هارابه نیکی کردن تشویق می کندواز ترک معروف و نیکی به دیگران به بهانه ناسپاسیشان برحذرداشته اند.

وجوه بیانی و سیمای ادبی حکمت؛

مجموع حکمت کنایه ی تعریض است یعنی اگرهدف ازنیکی کردن کسب رضایت خداوند باشدکه خداوندنیکوکاران رادوست داردوبرای تومحبت خداکفایت می کند واگرهدف از این کارستایش وشکرگزاری افرادباشددراین صورت اگرافرادبهره منداز نعمت ،ناسپاسی کننددیگری شکرگزارآن خواهدبود…[چون احسان و کارنیک را همه دوست داردند] (بحرانی ؛ ۱۳۷۳ : ۵/۵۸۹)
دانلود پایان نامه

۴-۰۵۰ نهج البلاغه-حکمت ۲۰۶

*وَقالَ عَلَیهِ ٱلسَّلامُ:أَوَّلُ عِوَضِِ ٱلْحَلِیمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ ٱلنَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى ٱلْجَاهِلِ ِ*
و درود خدا بر او، فرمود: نخستین پاداش بردبار از بردبارى‏اش آن که مردم در برابر نادان، پشتیبان او خواهند بود.

موضوع: (اخلاقى، اجتماعى)ره آوردحلم و بردبارى

علی (ع)دراین حکمت مسلمانان رابه ایجادفضیلت بردباری وشرح صدردربرابرانسان های نادان تشویق می کندو یاری و نصرت دیگران را به عنوان پاداش این فضیلت معرفی می فرمایند.

وجوه بیانی و سیمای ادبی حکمت؛

الف.مجاز؛
عِوَضِِ در عبارت أَوَّلُ عِوَضِِ ٱلْحَلِیمِِ مِنْ حِلْمِهِ…مجازعقلی است به علاقه کلیت،زیرا عوض عام و یاری و نصرت مردم نسبت به آن جزئی تراست.عوض را دراینجابه جای کمک هایی که مردم به انسان های بردباردرمقابل انسان نادان پاداش می دهند،به کاربرده است.(خوئی؛۱۲۹۱ه.ق:۱/۲۷۸)
ب.کنایه؛
[ مجموع حکمت کنایه تعریض است] ودرآن تشویق کردن به فضیلت بردباری نهفته است به وسیله یاری رساندن مردم به دارنده این فضیلت درمقابل جاهل هنگام حماقتش. (قمی ؛۱۳۷۵ :۱/۵۵)

۴-۰۵۱ نهج البلاغه-حکمت ۲۰۷

*وَقالَ عَلَیهِ ٱلسَّلامُ:إِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ[۱۰۰] فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِِقَوْمٍ إِلاّ أَوْشَکَ[۱۰۱] أَنْ یَکُونَ مِنْهُمْ*
ترجمه؛و درود خدا بر او، فرمود: اگر بردبار نیستى، خود را به بردبارى بنماى، زیرا اندک است کسى که خود را همانند مردمى کند و از جمله آنان به حساب نیاید

موضوع؛(اخلاقى، اجتماعى)ارزش همانند شدن با خوبان

دراین حکمت حضرت (ع)دوراه حاصل شدن وبه دست آوردن فضایل اخلاقی وروحی رابیان فرموده است.
وجوه بیانی و سیمای ادبی حکمت
کنایه؛
مجموع حکمت کنایه است به صورت ایماء،هدف تشویق افراد به ایجادواکتساب فضیلت حلم وبردباری است.( احمدنژاد؛۱۳۸۵: ۶۶)

۴-۰۵۲ نهج البلاغه -حکمت ۲۱۱

*وَقالَ عَلَیهِ ٱلسَّلامُ:ٱلْجُودُ حَارِِِسُ ٱلأَعْرَاضِ ِ-وَ ٱلْحِلْمُ فِدَامُ[۱۰۲] ٱلسَّفِیهِ-وَ الْعَفْوُ زَکَاهُ ٱلظَّفَرِِ-وَ ٱلسُّلُوُّ[۱۰۳] عِوَضُکَ مِمَّنْ غَدَرَوَ ٱلِاسْتِشَارَهُ عَیْنُ ٱلْهِدَایَهِ- وَ قَدْ خَاطَرَ مَنِ اسْتَغْنَى بِرَأْیِهِ وَ ٱلصَّبْرُ یُنَاضِلُ[۱۰۴] ٱلْحِدْثَانَ[۱۰۵]-وَ ٱلْجَزَعُ مِنْ أَعْوَانِ ٱلزَّمَانِ وَ أَشْرَفُ ٱلْغِنَى تَرْکُ ٱلْمُنَى- وَ کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِیرٍ-وَ مِنَ ٱلتَّوْفِیقِ حِفْظُ ٱلتَّجْرِبَهِ-وَ ٱلْمَوَدَّهُ قَرَابَهٌ مُسْتَفَادَهٌ وَ لا تَأْمَنَنَّ مَلُولاً*
و درود خدا بر او، فرمود: بخشندگى، نگاه‏دارنده آبروست،
و شکیبایى دهان بند بى‏خردان،
و عفو زکات پیروزى،
و دورى کردن، کیفر خیانتکار،
و مشورت چشم هدایت است.
و آن کس که با رأى خود احساس بى‏نیازى کند به کام خطرها افتد،
شکیبایى با مصیبت‏هاى شب و روز پیکار کند،
و بى‏تابى، زمان را در نابودى انسان یارى دهد،
و برترین بى‏نیازى ترک آرزوهاست،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ق.ظ ]




انتظار می رود استقرار سیستم برنامه ریزی منابع سازمان از طریق تهیه اطلاعات دقیق و به موقع در سطح واحد تجاری تصمیم گیریهای مدیریت را بهبود بخشد (Poston 2001) اگر سیستم برنامه ریزی منابع سازمان به درستی و با درنظر گرفتن ملاحظات اقتصادی و سازمانی استقرار یابد افزایش بهره وری سازمان قطعی است. شرکت هایی که در سیستم برنامه ریزی منابع سازمان سرمایه گذاری میکنند از عملکرد قوی تر ومزیت های مالی بالاتری بهره می جویند (Hitt 2002) درواقع ERPزیربنای یک نظام تجاری قدرتمند است که موجب ژرفای اطلاعات عملیاتی و وسعت اطلاعات درمورد زنجیره ارزش می شود (Wagner 2006) بااین وجود استقرار این سیستم ها اغلب سازمان ها را باچالش جدی مواجه مینماید. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد بسیاری از پروژه های استقرار در زمان مقرر و در محدوده بودجه تعیین شده پایان نپذیرفته اند (Austin 2003) به عنوان مثال می توان شرکت هرشی را نام برد که در اثر اجرای نادس پروژه ۱۱۲ میلیون د لاری ERP در سه ماه سوم سال ۱۹۹۹ نوزده درصد کاهش سود را تجربه نمود . شرکت صنایع مایلر در سه ماهه آخر سال ۱۹۹۹ متحمل زیان عملیاتی برابر با ۳/۵ میلیون دلار شد که ناشی از هزینه های زیادو ناکارا بودن سیستم های ERP بود. دانشگاه ماساچوست وایندیانا نیز کاهش درامد ، هدر رفتن زمان ،هزینه های زیاد وتاخیر ناشی از استقرار نامناسب را گزارش نموده اند (Songini bray 2004).
نکته مهم این است که پیاده سازی یک سیستم ERP بصورت موفق در یک سازمان بسیار مشکل است بگونه ا ی که براساس مطالعاتی که صورت گرفته تاکنون ۵۰% موارد پیاده سازی این سیستم با شکست مواجه شده و در ۹۰% سیستم های پیاده شده موفق ، فراتر از زمان و بودجه مصوب اولیه عمل شده است.اگر چه این ارقام و درصدها متفاوتند امااین پیام را مخابره میکنندکه پروژه های تکنولوژی اطلاعات از جمله ERP در زمره پروژه های پرریسک قرار میگیرند. بنابراین باوجود مزایای بی شماری که پیاده سازی ERP برای سازمان دارد تا زمانی که توجیه لازم برای انجام این کار وجودندارد هیچ سازمانی نباید خود را درگیر آن نماید (Muscatello2006).
پایان نامه - مقاله - پروژه
درنهایت می توان گفت که سیستم ERPبرروی تمامی جنبه های کسب و کار که شامل ساختارهای سازمانی ( ازجمله میزان کنترل رسمی ، تمرکز ، تعداد لایه های سازمانی ، حیطه نظارت و اندازه سازمان ) فعالیت ها ، فرایندها و محیط اثر گذار می باشند بنابراین برای موفقیت در آینده بسیار ضروری است و راهی برای رشد و حفظ توان رقابتی است و بایستی به اعمال تغییرات به صورت یک فرصتی بالقوه به سازمان نگریسته شود که باعث استاندارد سازی فرآیندهای کاری شود ( شفیی نیک آبادی ۱۳۸۶).
مزایای پیاده سازی ERP
پیاده سازی سیستم ERP مزایای بیشماری را برای سازمانها به ارمغان می آورد اما باید توجه داشت که این مزایا و بهبود فرایندهای تجاری سازمان به راحتی قابل دست یابی نیستند. پیاده ساز ی موفق یک سیستم ERP بستگی بسیار زیادی به انتخاب سیستم مناسب ، تامین کننده مناسب ، نحوه ی بومی سازی نرم افزار در سازمان باتوجه به استراتژی فرهنگ و ساختار سازمان ، تعهد و حمایت مدیریت سازمان از پیاده سازی نرم افزار ، شایستگی مشاوران در پیاده سازی نرم افزار ، کنترل پروژه مناسب در طول فرایند پیاده سازی و اتمام پروژه در زمان مشخص ، بودجه پیش بینی شده و مواردی از این دست دارد.
ازاین عوامل که بگذریم پیاده سازی ERP در سازمان مزایای بسیار زیادی را به همراه خواهد داشت که به صورت خلاصه میتوان به موارد زیر اشاره نمود ( کسرایی ۱۳۸۷):
ایجاد یکپارچگی سازمانی : هدف عمده ، یکپارچه سازی تمامی بخشها و جریانهای اطلاعات کارکردی یک شرکت به شکل یک سیستم کامپیوتری واحد که قادر به برطرف کردن تمامی نیازهای سازمان باشد میباشد. دونوع یکپارچه سازی برای سیستم ها وجود داد داخلی و خارجی یکپارچه سازی داخلی عبارت است از یکپارچه سازی بین برنامه های کاربردی یا میان برنامه های کاربردی و پایگاه داده ها درداخل یک سازمان و یکپارچه سازی خارجی به یکپارچه سازی برنامه ها یا پایگاه داده شرکای کاری گفته می شود.
استانداردسازی : فرایندهای سازمانی براساس بهترین تجربیاتی که شرکتهای عرضه کننده نرم افزار از سازمانهای مختلف به دست آورده اند در سیستم ERPاستاندارد می شوند.
مهندسی مجدد فرایندهای سازمانی : از ERPبه عنوان کاتالیزور و یاتسهیل کننده در BRPیا مهندسی مجدد فرایندهای سازمانی نام برده شده ا ست.
تبدیل فرایندهای سازمانی از حالت ضمنی به حالت صریح به علت مهندسی مجددی که در فرایندهای سازمان صورت می پذیرد .
امکان نصب و راه اندازی سریعتر سیستم های مرتبط با ERP در سازمان از جمله ماژولهای مختلف این نرم افزار یا سایر نرم افزارهای کاربردی که از طرف عرضه کنندگان ERPارائه نشده ومخصوص آن سازمان هستند.
امکان و یاتسهیل توسعه سیستمهاو فناوری های جدید مانند سیستم های به هنگام (ITT)
امکان ایجاد همکاریهای تجاری سرمایه گذاری های مشترک ادغام برای سازمانها باهزینه کمتر و بازدهی بیشتر و نتیجه بهتر
تغییر تمرکز از برنامه نویسی کامپیوتر در سازمان به بهبود فرایندها
فراهم شدن زیر ساخت لازم به منظور پرداختن به مدیریت زنجیره ای تامین (SCM) , و مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)
توسعه زیر ساخت لازم به منظور وارد شدن به تجارت الکترونیک (E-Business)
حذف فعالیتهای تکراری
ثبت داده های عملیاتی در حین انجام کار
حفظ امنیت نگهداری داده ها به صورت متمرکز و برنامه ریزی شده
دسترسی سریع و به روز به داده ها
کاهش شدید مصرف کاغذ
بهبود تصمیم گیری به دلیل دسترسی به داده های به روز و مناسب
استراتژی های بهره گیری از سیستم ERP
برای بهره گیری از این سیستم هفت استراتژی عمده وجود دارد که می توان به طور خلاصه به آنها اشاره کرد ( شفیعی نیک آبادی ،۱۳۸۶).
نصب و پیاده سازی یک سیستم یا یک بسته نرم ا فزاری کامل بدون اعمال هیچ تغییری در سازمان : دراین استراتژی روش های کار عوض شده و کارکنان در مورد فرایندهای جدید‌آموزش می بینند که این استراتژی سریعترین و کم خطرترین راه بهره گیری است و مهمترین مشکل عمده این استراتژی مقاومت زیاد کارکنان در برابر این تغییرات ناگهانی است.
انتخاب یک محصول خاص از یک شرکت فروشنده و اعمال تغییراتی در آن در جهت تطابق سازی با فرایندهای سازمانی که زمانبری وهزینه بالایی به علت اعمال تغییرات ، دارد و ریسک زیادی رامتحمل می شویم پس بایستی درمورد وضعیت شرکت فروشنده اطمینان حاصل شود اما در این حالت مقاومت کارکنان کمتر خواهدشد زیرا سیستم نرم افزاری براساس فرایندهای جاری تغییر می یابند و فرایندکاری تغییرات خیلی کمی دارند.
گزینش بهترین ماژولها از بهترین بسته های نرم افزاری : در اینحالت به جای اینکه یک نرم افزار کامل خریداری شود از بهترین بسته های نرم افزاری موجود بهترین ماژولها انتخاب می شوند و با هم یکپارچه می شوند. مهمترین مشکل استفاده از این استراتژی زمانبری بالا در انتخاب بهترین ، هزینه بری بالا و ایجاد یکپارچگی و انسجام بسیار سخت بین ماژول های مختلف از شرکت های مختلف است این استراتژی بیشتر توسط سازمانهای بزرگ با سطح درامد بالا اعمال می شود زیرا به کمک این استراتژی به دنبال ایجاد قابلیت‌های اضافی در سازمان خود هستند.
گزینش بهترین ماژولهای یک بسته نرم افزاری : در این استراتژی از یک بسته نرم افزاری چند ماژول برای واحدهای سازمانی که ارتباط و یکپارچگی آنها با هم بسیار مهم است انتخاب می شود و فقط در آن چند واحد منتخب پیاده سازی صورت میگیرد.
ایجادسیستم به صورت داخلی : در این استراتژی سازمان خود اقدام به تهیه یک بسته نرم افزاری کامل برای خودش میکند که برای اعمال این استراتژی ، سازمان نیاز به مجموعه ای از متخصصین داخلی و خارجی در گرایشهای مختلف دارد و مهمترین فایده این استراتژی رسیدن به حداکثر تطابق بین سیستم و سازمان می باشد اما از نظر ریسک هزینه سازمان و وجود سختیها در بالاترین سطح در میان دیگراستراتژی های واقع است.
ایجاد سیستم داخلی به همراه ماژول های دیگر شرکت ها : این استراتژی ترکیبی از استراتژیهای قبلی است. دراین استراتژی بخشی از بسته درداخل سازمان تهیه می شود و بخشی دیگر توسط ماژول های دیگر فروشندگان وارد سازمان خواهد شد و این دو باهم یکپارچه می شوند که ریسک و زمانبری کمتری نسبت به استراتژی قبلی دارد اما بامشکل هماهنگی ماژول های داخلی با ماژول های خارج از سازمان مواجه خواهیم بود.
اجاره : دراین استراتژی که ساده ترین نوع استراتژی است یک بسته از شرکتی اجاره گرفته می شود و بایستی درقبال استفاده ماهیانه مبلغی را به شرکت اجاره دهنده پرداخت نماییم. در این استراتژی نمیتوان گفت که ارزانترین روش است زیرابستگی به موقعیت ومیزان هزینه اجاره و نوع شرکت اجاره دهنده دارد.
رایج ترین استراتژی از میان استراتژیهای هفت گانه استراتژی گزینش یک محصول خاص و تغییر وتطبیق آن با سازمان است و استراتژی رایج دیگر پیاده سازی کامل یک سیستم از یک شرکت خاص است و استراتژی ایجاد سیستم به صورت داخلی کمترین کاربرد در میان سازمانها رادارد.بایستی این امر را لحاظ کرد که انتخاب هراستراتژی ، وابسته به اندازه سازمان ، سطح در آمدی آن ، حد پیچیدگی فرایندها و میزان تلاطم و پویایی محیط میباشد.
انتخاب بسته نرم افزاری ERP
یکی از مراحل استقرار سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان انتخاب نرم افزار مناسب است. طی فرایند انتخاب نرم افزار از میان محصولات موجود در بازار موردی که بیشترین انطباق با نیازمندی های سازمان راداشته باشد انتخاب می شود. باتوجه به اینکه نیازمندی های سازمان در زمینه سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بسیار تفصیلی و گسترده بوده ومحصولات ارائه شده نیز دارای ویژگی ها و قابلیت‌های مختلفی هستند انتخاب نرم افزار در استقرار سیستم مقوله بسیارمهمی می باشد.
سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان درابتدا عمدتا برای سازمان های تولیدی عرضه میشدند. لیکن در حال حاضر تولیدکنندگان این سیستم ها محصولاتی را منطبق بر نیازمندیهای صنایع خاص عرضه نموده اند . هم اکنون کمتر صنعتی را میتوان یافت که سیستم برنامه ریزی منابع سازمان در آن نفوذ نکرده وتوسعه نیافته باشد. در فرایند انتخاب نرم افزار با توجه به کسب وکار اصلی و نیازمندی های کلیدی سازمان از میان محصولات موجود به جستجو پرداخته و محصول مناسب انتخاب می شود. در مراحل انتخاب نرم افزار بررسی می شود که در محدوده کسب وکار سازمان چه سیستم هایی عرضه شده اند و هر کدام دارای چه ویژگی ها وتوانمندیهایی می باشند بدون گذراندن دقیق مرحله انتخاب نرم افزار این ریسک وجود داد که محصولی نامناسب و غیر منطبق برنیازمندیهای سازمان انتخاب شود که این امر باعث می شود که در مراحل پیاده سازی واستقرار سیستم ، سازمان با مشکلات جدی روبرو گردد. هرچه محصول انتخاب شده با نیازمندی های سازمان انطباق بیشتری داشته باشد تغییرات اعمال شده در سیستم در مراحل آتی کاهش یافته و ریسک پیاده سازی و استقرار سیستم نیز به مراتب کمتر می شود.در صورتیکه کارکردهای سیستم با نیازمندی های سازمان منطبق نباشد باید یا فرآیندهای سازمان راتغییرداد تا با سیستم هماهنگ شود و یا اینکه سیستم را سفارشی نمود تا قابلیت پشتیبانی از فرآیندها را داشته باشد که در دوحالت زمان وهزینه پیاده سازی افزایش یافته و ریسک پیاده سازی سیستم نیز زیاد می شود همچنین در این حالت باتوجه به زیاد بودن حجم تغییرات احتمال مقاومت در مقابل تغییر کارکنان نیز افزایش می یابد ( فتحیان ۱۳۸۴).
خیلی از سازمانهایی که بدون دقت نرم افزار ERP راتهیه می کنند در طی پیاده سازی بامسائل جدی و حادی مواجه میشوند . مسائلی که با ارزیابی اصول ، امکان جلوگیری از آنها وجود دارد . از آنجائیکه فرایند ارزیابی وانتخاب هیچ دو سازمانی یکسان نیست و براساس ویژگیهای داخلی وشرایط خاص سازمانی متفاوت است بررسی کارهایی که دراین زمینه انجام شده است بی فایده نخواهدبود . از آنجا که سیستم های اطلاعاتی به عنوان یکی از مهمترین سیستم های موجود در حوزه علوم کامپیوتر از نقش ویژه واستراتژیکی برخوردار هستند و به همین جهت در سالهای اخیر تحقیقات فراوانی در این زمینه از علوم فنی و مهندسی انجام گرفته است و درحالی که فعالیتهای گسترده ای در زمینه پیاده سازی سیستمهای اطلاعاتی صورت گرفته ولی درزمینه ارزیابی وانتخاب آنها کارهای علمی تحقیقاتی زیادی انجام نشده است ( نیکجو ۱۳۸۶)
شواهد بیانگر این واقعیت تلخ است که تعداد زیادی از سازمانها با وجود صرف بخش زیادی از منابع مالی انسانی و یا زمانی خود برای این سیستم در پیاده سازی موفق و یا بهره برداری اثر بخش از آن ناکام مانده اند. به منظور جلوگیری از اتلاف منابع ارزشمند سازمانی در پیاده سا زی ERP و مهمتر از ان حفظ سازمان در برابر مخاطرات احتمالی پیاده سازی این سیستم لازم است قبل از اتخاذ هر تصمیمی از انتخاب یک بسته نرم افزاری ERP مناسب اطمینان حاصل شود. سیستم های ERP یکی از نیازهای ضروری هر شرکت است تا رقابت پذیری اش رابهبود دهد . برطبق موفقیت پیاده سازی سیستم ERP شرکت میتواند در بازارهای جهانی به مزیت رقابتی دست یابد (Davenport 2003).
دریای سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان بسیار وسیع می باشد و گذر از این دریای پرتلاطم کار آسانی نیست. شرکتهای زیادی وجود دارند که به ارائه محصولات ERPمی پردازند و همه به دنبال جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان قدیمی خود می باشند.طبق تحقیقات به عمل آمده توسط گروه آبردین “۲۵ درصد از ۶۵۰ سازمان متوسز تحت برسی طی ۳ سال اول تصمیم به جایگزینی سیستم های ERP خود گرفته اند ” در این تحقیق امده است ” ازدیاد سیستم های ERP به طور قابل توجهی منحصر به بروز این استراتژی های جایگزین شده است به طور ی که ۴۰ درصد سازمان ها تمایل به یکپارچه سازی سیستم های متعدد خود در سازمان داشته اند.۳۷ درصد سازمان ها نیز به نیاز نرم افزارهای جهانی و استاندار با قابلیت‌های بین المللی اشاره نموده اند (Aberdeen 2007).
پیاده سازی سیستم ERPبه علت پیچیدگی ، هزینه بالا و ریسک های سازگاری یکی از مشکل ترین پروژه های سرمایه گذاری می باشد. شرکتها میلیون دلار هزینه کرده اند و مقدار زیادی ساعت کاری را صرف راه اندازی سیستم های نرم افزاری ERP نموده اند.بنابراین انتخاب دقیق نرم افزار و گزینش یک محصول منطبق بر نیازمندی های سازمان باعث کاهش زمان و هزینه پیاده سازی سیستم شده وموفقیت استقرار سیستم را افزایش میدهد (Yusuf et al 2004).
سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته
در رابطه با ارزیابی آمادگی پیاده سازی سیستم های مختلف مدیریتی تحقیقات مختلفی صورت گرفته است که می توان به مدل هایی همچون مدل رزمی وچندین مدل که درپی خواهد آمد، اشاره کرد .
رزمی و همکاران (۲۰۰۹) محقق بیان می کنند مطالعات گذشته نشان دهنده شکست‌های فوق العاده زیادی در زمینه پروژه های برنامه ریزی منابع سازمانی(ERP) ، می‌باشد از این‌رو انجام ارزیابی در مرحله نخست برنامه پیاده سازی ERP جهت شناسائی ضعف‌ها و مشکلاتی که منجربه شکست پروژه می‌گردد ضروری به نظر میرسد.در ادبیات و نوشته ها هیچ راه حل روشن و عملی ای برای حل این نوع از مشکلات یافت نگردیده است.
در این مقاله نگاه جدیدی از عوامل آمادگی بنگاه جهت پیاده سازی نمودن یک پروژه ERP ارائه گردیده و چارچوب آن توسط فرایند شبکه تحلیلی فازی توسعه داده شده است.شرایط فعلی بنگاه در خصوص پروژه ERP می‌تواند تعیین و تغییرات ضروری قبل از پیاده سازی ERP می‌تواند مشخص گردد. آمادگی پیاده سازی ERP ، به مدیریت پروژه ، موارد سازمانی و تغییر در حوزه و سطوح مدیریت تجزیه گردیده است و پس از یک سری مطالعات وسیع بر روی عوامل موفقیت بحرانی در پیاده سازی ERP، فاکتورهای ارزیابی شناسائی می‌گردند. (Razmi et al,2009).
همچنین می‌توان به مدل محمدی(۱۳۸۵) برای ارزیابی بکارگیری مدیریت دانش اشاره کرد. که ببان می دارد جهت کاهش ریسک پیشنهاد می‌شود سنجش آمادگی برای مدیریت دانش در سازمان انجام شود و برای رسیدن به چنین هدفی ارائه مدل آمادگی سازمانی برای مدیریت دانش اجتناب ناپذیر می نماید. به همین جهت در این پژوهش مدلی مفهومی ارائه و برای سنجش آمادگی یک سازمان بکار برده شده است. بطور کلی در این پژوهش با بهره گرفتن از روش تحلیل عاملی تاییدی ۵ عامل با ۱۹ شاخص تایید که عبارت بودند از :"فرهنگ سازمانی"، “ساختار سازمانی"، “زیرساخت IT “،"حمایت از تغییر"و"محتوای تغییر". شاخص های فرهنگ سازمانی، اعتماد، همکاری، جوباز و یادگیری از اشتباهات بود. شاخص های ساختار سازمانی، رسمیت گرایی، تمرکز زدایی، کانالهای ارتباطی و کار تیمی بود. شاخص های زیرساخت فناوری اطلاعات شامل شبکه و سخت افزار، کیفیت اطلاعات، انعطاف پذیری و نرم افزارهای کاربردی بود. شاخص های محتوای تغییر، تناسب و ناسازگاری بود و شاخص های مدیریت تغییر آموزش، پاداش و مشارکت کارکنان بود و در نهایت سازمان مورد نظر از طریق این پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت و وضعیت آمادگی آن در ابعاد مختلف از طریق نمودار نشان داده شد. و نهایتاً بر اساس وضعیت سازمان پیشنهاداتی به آن ارائه شد.
مدل انصاری و رحمانی یوشانلویی (۱۳۸۹) در مقاله ای تحت عنوان ” شناسایی و بررسی آمادگی بکارگیری مدیریت دانش” بیان می کنند امروزه، منبع اصلی برای افراد وکل اقتصاد، دانش است. برجسته ترین عاملی که کار مدیران و کارکنان دانشی را در پیش بینی راهبردها و جهت گیری های کلان پیشرفت و توسعه در سازمان ها پیچیده و مبهم ساخته، سرعت رشد انفجاری رشد دانش بشر است. لذا، سازمان‌ها در پی شناسایی عوامل موثر، سنجش و بسترسازی به منظور ایجاد مدیریت دانش برآمده‌اند تا به‌موقع، از منابع دانشی خود و محیط پیرامون بهره‌برداری کنند. هدف آنها از این تحقیق با مفروض داشتن پنج عامل فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، استراتژی و رهبری، تکنولوژی اطلاعات و منابع انسانی در پی شناسایی و بررسی وضعیت هر یک از این عوامل در کتابخانه های شهر تهران برای بکارگیری مدیریت دانش به منظور توجه و تقویت عوامل ضعیف‌تر بوده است. در این مقاله برای روایی از نظرات خبرگان، اساتید و مشاوران و برای پایایی ابزارتحقیق یعنی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. فرضیه‌های تحقیق با آزمون دوجمله‌ای وt- استیودنت تست گردید و در نهایت، برای نشان دادن میزان آمادگی از نمودارهای راداری استفاده شد. تمامی فرضیات مربوطه رابطه مثبت عوامل با بکارگیری مدیریت دانش تایید و از نظر آمادگی فرهنگ (۳.۴۵)، استراتژی و رهبری (۳.۰۴۱)، ساختار سازمانی (۳.۱۵)، زیر ساخت تکنولوژی اطلاعاتی (۰۴/۳)، منابع انسانی (۳.۳) هر کدام نیاز توجه به یکی از شاخص های عوامل دارد
چون در این تحقیق ارزیابی آمادگی براساس عوامل حیاتی و سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی صورت خواهد گرفت نیاز است در رابطه با سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی و عوامل حیاتی صورت گرفته جستجوی کاملی صورت گیرد با توجه به بررسی جستجوهای انجام شده، تحقیقات مختلفی انجام شده است که عبارتند از .آلانبای[۱۳]، محقق ترکیه ای(۲۰۰۵) برای انتخاب سیستم برنامه ریزی منابع سازمان با مطالعات میدانی و مشاهدات به یکسری معیار ارزیابی رسید که می توان آنها را در سه گروه معیارهای مربوط به فروشندگان، معیارهای مربوط به کاربران و معیار های فنی و تکنولوژیکی طبقه بندی کرد. همچنین در بعضی از وب سایت ها به سازمانها کمک می شود تا نرم افزاری تائید شده را برای برطرف کردن نیازهایشان انتخاب کنند. چان چین وی و همکارانش در سال ۲۰۰۴ با بهره گرفتن از MADM[14] چهارچوب مفهومی جدیدی برای انتخاب ERP مناسب ارائه دادند. یکسال بعد چان چین وی و همکارانش با بهبود مدل قبلی خود یک رویه سیستماتیک برای ساختار هدفمند انتخاب ERP ارائه کردند. مدل ارائه شده جکیوز وروایل[۱۵] و همکارانش، فرایند تهیه و خرید نرم افزارERP را در ۶ مرحله برنامه ریزی، جستجوی اطلاعات، انتخاب اولیه، ارزیابی گزینه ها، برگزیدن و در نهایت مذاکره تشریح می‌کند. سی استفانو ضمن تاکید فراوان به اهمیت انتخاب ERP مناسب، یک چهارچوب مفهومی[۱۶] برای ارزیابی نرم افزار ERP پیشنهاد داد. سی استفانو معتقد بود که برای ارزیابی و انتخابERP دو گروه معیارهای استراتژیکی و عملیاتی را باید در نظر گرفت. همچنین لی لانگ نیز یک سیستم پشتیبانی تصمیم ‌با در نظر گرفتن معیار های کمی وکیفی مختلف برای انتخاب مناسب ترین سیستم تولید یکپارچه کامپیوتری طراحی کرد. در پژوهش وی فرایند انتخاب سیستم تولید یکپارچه کامپیوتری در چهار مرحله با بهره گرفتن از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و دانش‌گرفته شده از داده ها و اطلاعات یک پایگاه داده صورت گرفت و در فرایند ارزیابی معیارها از نرم افزار اکسل[۱۷] استفاده شد .
در کار تحقیقاتی دیگری که بسیار دقیق انجام شده است، ویژگیها و فاکتورهای حائز اهمیت ماژولهای ERP و بخشهای مختلف آن با جزئیات کامل به تفکیک هر بخش معرفی شده است و شامل ماتریس های مقایسات ارزیابیERP است که خبرگان در مورد تک تک این زیر معیارهای جزئی نظر داده اند. همچنین در مطالعات دیگری که توسط تانس و بورگن[۱۸] انجام شده است، بخشهای مختلف سازمان، انتظارات و معیار های خاصی که از ERP در دپارتمان خود می خواهند و بسیار ویژه و خاص دپارتمان خودشان می باشند را لیست کرده اند، مثلا” در بخش منابع انسانی اینکه چه اطلاعاتی از پرسنل باید در سیستم لحاظ شود به عنوان یک معیار مشتری مدار مطرح شده است. ژاویر برگس[۱۹] و همکارانش هم یک روش پیشنهادی برای انتخاب ERP از طریق ویژگیهای سیستم و ترجمه نیاز های کاربران به احتیاجات سیستم ارائه دادند. کار آنها براساس همکاری های قبلی و موفقیت آمیزشان با سازمان های سایز متوسط در زمینه انتخاب بسته های نرم افزاری صورت گرفته است. گسترش انفورماتیک در یکی از کاملترین مدلهای انتخابERP ضمن اشاره به اهمیت وجود فرایند سیستماتیک انتخاب برای افزایش مزیت های رقابتی و رفع نقاط ضعف موجود سازمانی به منظور ایجاد بستر و پایه ای مناسب برای موفقیت در مرحله اجرا و نیز دستیابی به حداکثر میزان برگشت سرمایه، یک مدل ۱۰ مرحله ای پیشنهاد می کند.
در رابطه با عوامل موفقیت پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی نیز مطالعات چندی انجام گرفته است که می توان از جمله به مطالعه مدلهای ناه و کوانگ(۲۰۰۱)، آمبل و دیگران(۲۰۰۳)، زئیری(۲۰۰۳)، سومرز و نیلسن(۲۰۰۳)، المشعری و دیگران(۲۰۰۳)، هالند و لایت(۱۹۹۹)، لوئیز و جنی(۲۰۰۰)، لاین (۲۰۰۱)، سایت بوکر (۲۰۰۲)] و استیوز و پاستور(۲۰۰۱) در زمینه عوامل بحرانی موفقیت در پیاده سازی سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان ، تجزیه و تحلیل این مدلها و ترکیب آنها اشاره کرد(علی زاده و حنفی زاده، ۱۳۸۴).
با مطالعه جدول مدل های فوق می توان نقاط ضعف هر کدام از مدلهای یاد شده را به شرح ذیل بیان کرد:
-۱ در مدل ناه و کوانگ ، به پیکر بندی، سفارشی سازی حداقل سیستم، مشاوران خارجی و نقش آنها در پیاده سازی و هماهنگ نمودن تمام قسمتهای مرتبط با پروژه برنامه ریزی منابع سازمان اشاره ای نشده است.
-۲ در مدل المشعری و دیگران، به قهرمان پروژه،سفارشی سازی حداقل سیستم ، پیکربندی، اشکال زدایی برنامه ریزی منابع سازمان و مشارکت و درگیری کاربر اشاره ای نشده است . در این مدل عامل بحرانی ترکیب تیم کاری پروژه برنامه ریزی منابع سازمان در عامل بحرانی مدیریت پروژه آورده شده است که باعث پیچیدگی موضوع می گردد . بهتر بود این عامل جداگانه مورد بررسی واقع می شد . به طبقه بندی عوامل بحرانی موفقیت نیز ایراد وارد می باشد . مدیریت و رهبری و ارزیابی عملکرد، عوامل بحرانی در سراسر پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان می باشند و این عوامل به ترتیب در مرحله قبل از پیاده سازی و بعد از پیاده سازی دیده شده اند . همچنین انتخاب سیستم برنامه ریزی منابع سازمان قبل از پیاده سازی سیستم می باشد.
-۳ در مدل سومرز و نیلسن ، به عوامل بحرانی سیستمهای کسب و کار و فناوری اطلاعات مناسب موجود در سازمان،یکپارچه سازی، پیکربندی،توسعه،تست و اشکال زدایی و نظارت و ارزیابی عملکرد پروژه برنامه ریزی منابع سازمان اشاره ای نشده است.
-۴ در مدل هالند و لایت ، عوامل بحرانی مدیریت تغییر، قهرمان پروژه و سفارشی سازی حداقل سیستم برنامه ریزی منابع سازمان نادیده گرفته شده اند.
-۵ در مدل استیوز و پاستور ، عوامل بحرانی آرمان و طرح و برنامه کسب و کاری ، نظارت و ارزیابی عملکرد پروژه برنامه ریزی منابع سازمان و موضوع یکپارچه سازی در نظر گرفته نشده است . همچنین عامل بحرانی سیستمهای کسب و کار و فناوری اطلاعات مناسب موجود در سازمان به طور کلی بیان گردیده است.
-۶ در مدل زئیری، عوامل بحرانی ترکیب تیم کاری ، نظارت و ارزیابی عملکرد پروژه ، سفارشی سازی، پیکر بندی و اشکال زدایی برنامه ریزی منابع سازمان در نظر گرفته نشده است.
-۷ در مدل آمبل و دیگران ، عوامل بحرانی سفارشی سازی، یکپارچه سازی، پیکربندی، توسعه، تست و اشکال زدایی برنامه ریزی منابع سازمان مورد توجه قرار نگرفته است و همچنین عامل بحرانی سیستمهای کسب وکار و فناوری اطلاعات مناسب موجود در سازمان به طورکلی بیان گردیده است.
-۸ در مدل سایت بوکر ، عوامل بحرانی سفارشی سازی، یکپارچه سازی، پیکربندی، توسعه، تست ، اشکال زدایی برنامه ریزی منابع سازمان ، سیستمهای کسب و کار و فناوری اطلاعات مناسب موجود در سازمان نادیده گرفته شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ق.ظ ]




۹۹
جدول۴-۸) نتایج آزمون متغیرهای پیش بینی …………………………………………………………………………………………………..
جدول۴-۹) نتایج آزمون متغیرهای پیش بینی …………………………………………………………………………………………………..
جدول ۴-۱۰) نتایج آزمون متغیرهای پیش بینی ………………………………………………..………………………………………….
جدول ۴-۱۱) نتایج آزمون متغیرهای پیش بینی …………………………………………………………………………………………….
جدول ۴-۱۲) نتایج آزمون متغیرهای پیش بینی ………………………………………………………………………………..…………….
جدول ۴-۱۳) نتایج آزمون تحلیل واریانس اعتماد، ریسک و قصد سرمایه گذاری ………………………………………………..
جدول ۴-۱۴) نتایج آزمون تعقیبی شرایط قیمت گذاری در بین سنوات مختلف …………………………………………………
جدول ۴-۱۵) نتایج حاصل از آزمونهای نیکویی برازش مدل ساختاری پژوهش ………………………………………………….
جدول ۴-۱۶) نتایج آزمون خی دو ………………………………………………………………………………………………………………..
نمودارها:
۷
۱۳
۹۶
نمودار ۱-۱) الگوی رفتار خریدار ……………………………………………………………………………………………………………………
نمودار ۱-۲) : بررسی عوامل موثر ( شرایط قیمت گذاری، انگیزه سازهای فروش تجاری، انگیزه سازهای مصرف کننده، کارایی کانال توزیع، حاشیه سود، شرایط پرداخت وجه، ارائه تخفیف) بر انتخاب برند
نمودار۴-۱) مدل ساختاری پژوهش در حالت غیراستاندارد …………………………………………………………………………………
چکیده:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی عوامل موثر بر انتخاب برند در بین خرده فروشان مواد غذایی در شهر کرمانشاه طرح و اجرا شده است. به این منظور کلیه سوپر مارکت های شهر کرمانشاه به عنوان جامعه آماری لحاظ و مورد بررسی قرار گرفته اند. این پژوهش از دید روش، از انواع پژوهش های توصیفی؛ از نوع همبستگی؛ از منظر هدف؛ کاربردی، به لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها، پیمایشی می باشد. این پژوهش دارای یک پرسشنامه است که بر اساس طیف لیکرت طراحی شده و در بین ۳۸۴ عدد از سوپر مارکت های شهر کرمانشاه در سال ۹۴ توزیع شد که نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند. در این پرسشنامه ۱۹ سوال به کار برده شده. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ برای هفت متغیر موجود در پژوهش به ترتیب برابر با ۷۰۶/۰ ، ۷۵۸/۰ ، ۷۷۴/۰ ، ۷۵۷/۰ ، ۷۴۳/۰ ، ۷۰۳/۰ و ۷۴۳/۰ محاسبه گردید.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
روایی آزمون نیز به روش محتوایی تایید شد. یافته های نهایی پژوهش در نرم افزار spss ، حاکی از وجود رابطه معنی دار، بین عوامل موثر بر انتخاب برند و ابعاد آن ( شامل: شرایط قیمت گذاری، انگیزه سازهای فروش تجاری، انگیزه سازهای مصرف کننده، کارایی کانال توزیع، حاشیه سود، شرایط پرداخت وجه و ارائه تخفیف ) با انتخاب برند در سوپر مارکت های شهر کرمانشاه است.
واژگان کلیدیانتخاب برند، شرایط قیمت گذاری، انگیزه سازهای فروش تجاری، انگیزه سازهای مصرف کننده، کانال توزیع، حاشیه سود، شرایط پرداخت وجه، ارائه تخفیف.
فصل اول
کلیات پژوهش

مقدمه
در دنیای رقابتی امروز جایگاه برند در خرید مشتری به حدی است که خبرگان این بازار از آن به عنوان یک محصول کامل یاد می کنند و اعتقاد دارند که در بیشتر مواقع این برند ها هستند که توسط مشتریان خرید می شوند. مصرف کنندگان تمایل دارند که به برند های قدرتمند اعتماد نمایند. بر طبق مطالعات مرکز پیش بینی هنلی ، مصرف کنندگان به شدت در حال روی آوردن به ” راهنماهای مورد اعتماد ” برای مدیریت انتخاب هایشان می باشند. یکی از راهنماهای مورد اعتماد، برند است ( ایمان آراسته ۱۳۹۳ : ۲ ).
یک برند، ایده یا تصویر از یک محصول یا خدمت ویژه است که مصرف کنندگان را به واسطه شناخت نام، لوگو، شعار، یا طراحی از یک شرکت که دارای ایده یا تصویری است، جذب، متصل و حفظ می نماید. برندینگ زمانی است که آن ایده یا تصویر به بازار عرضه شده است، بنابراین توسط تعداد بیشتری از مردم با یک محصول یا خدمت معین شناخته می شود؛ در حالی که شرکت های دیگری نیز محصول یا خدمت مشابه را پیشنهاد می دهند. برندینگ به مشتریان اجازه می دهد که وابستگی به برند را توسعه دهند و تصمیم گیری در خرید را آسان می نماید ( رامش ۲۰۱۲ )[۱]۱. در هنگامی که مصرف کنندگان برای خرید محصول تحریک می شوند، یک برند در خرید، ایجاد وفاداری در مشتریان، خلق ارزش برند و بیشتر از همه به عنوان یک کاتالیزور برای رشد کسب و کار عمل خواهد کرد. به علت تغییرات ثابت در محیط بازاریابی، ساخت یک برند بهترین راه برای انجام کسب و کار در نظر گرفته می شود.( چرناتونی ۱۹۹۱ )[۲]۲.
برندینگ موفق می تواند موقعیت رقابتی تولید کننده به منظور مقاومت در مقابل افزایش قدرت خرده فروشی را تقویت نماید ( پارک و همکاران ۱۹۹۴ )[۳]۳. بر اساس مطالعات ( جابر ۲۰۰۷ )[۴]۴ ، برندینگ فرآیندی است که توسط آن شرکت ها محصولات پیشنهادی خود را از رقبای خود متمایز می نمایند.
( بالانتین و همکاران ۲۰۰۶ )[۵]۵ نتیجه گرفتند که انتخاب برند از یک مجموعه مورد نظر، مستلزم استفاده از دو گام فرایند غربال گری است:
تشکیل مجموعه مورد نظر.
ارزیابی برند از مجموعه مورد نظر نسبت به هدف انتخابی.
ارتباط بین نگرش های برند، مجموعه های مورد نظر و انتخاب برند توسط ( ساح ۲۰۰۹ )[۶]۱ مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مجموعه های مورد نظر یک تاثیر واسطه ای بر نگرش های برند و انتخاب برند دارند و نگرش های برند یک تاثیر غیر مستقیم بر انتخاب برند دارند. برای یک برند در مجموعه مورد نظر، می بایستی مزایای ارزیابی بر هزینه های ارزیابی که شامل هزینه تفکر، هزینه جست و جو و هزینه فرصت است، پیشی بگیرد.
یکی از مهم ترین مفاهیم بازاریابی در دهه ۱۹۸۰ مفهوم ارزش نام و نشان تجاری بوده است. مطالعه ارزش نام و نشان تجاری بر مبنای دو بعد مالی و مصرف کننده انجام می شود. بر اساس دیدگاه مصرف کننده ارزش نام و نشان تجاری مجموعه ای از دارایی ها نظیر آگاهی از نام، کیفیت ادراک شده، وفاداری، انگاره و تداعی معانی نسبت به نام و نشان تجاری است که در ذهن مصرف کنندگان ایجاد می شود و باعث ایجاد ارزش افزوده به محصول می گردد. ایجاد ارزش نام و نشان تجاری مستلزم آن است که نام و نشانی آشنا با تداعی های قوی، مطلوب و منحصر به فرد ایجاد شود. چهار راهبرد بازاریابی که ارزش نام و نشان تجاری از دیدگاه مصرف کننده را ارتقا می دهد به صورت های زیر معرفی می گردد.
انتخاب عوامل هویتی یا عوامل نام و نشان تجاری مثل نام، شعار، آرم، سمبل و …
ترکیب عوامل هویتی نام ونشان درون برنامه ها و استراتژی های آمیخته بازاریابی.
ایجاد تداعی های ثانویه با بهره گرفتن از عواملی نظیر شرکت، کشور ساخت و …
سرمایه گذاری راهبردی برای ارتقای ارزش تکنولوژی و ارتباطات مولد ارزش نام و نشان تجاری (منیجه بحرینی زاده ۱۳۸۷ : ۲ ).
در سالهای اخیر، ارزیابی قدرت نسبی نام و نشان تجاری توجه ویژه ای را در فرهنگستان بازاریابی و ادبیات تجاری به خود اختصاص داده است. برای مطالعه ارزش نام و نشان تجاری دو انگیزه اساسی وجود دارد. یکی از این انگیزه ها مالی است که از ارزش نام و نشان تجاری برای برای محاسبه ی دارایی های ترازنامه، ادغام و یا خرید و … استفاده می شود و دومین انگیزه بالا بردن بهره وری بازاریابی است. افزایش هزینه ها، شدت رقابت و نوسانات تقاضا، شرکت ها را ملزم می سازد تا کارایی هزینه های بازاریابی خود را افزایش دهند. با ارزش ترین دارایی شرکت برای بهبود بهره وری بازاریابی، دانشی است درباره نام و نشان تجاری که با سرمایه گذاری در برنامه های بازاریابی، در ذهن مصرف کنندگان ایجاد می شود. در این حالت ارزش نام و نشان تجاری از دیدگاه مصرف کنندگان اهمیت می یابد. ارزش نام و نشان تجاری از دیدگاه مصرف کنندگان به صورت اثر متمایز دانش نام و نشان تجاری بر واکنش مصرف کنندگان به بازاریابی آن تعریف می شود. نام و نشان تجاری بر اساس رفتاری که مصرف کننده به عامل آمیخته بازاریابی آن دارد، ارزش مثبت یا منفی پیدا می کند. این واژه در تلاش برای تعریف روابط میان مصرف کننده و نام و نشان تجاری ارائه شده است ( منیجه بحرینی زاده ۱۳۸۷ : ۳ ).
عناصر نام و نشان تجاری که هویت نام و نشان تجاری نامیده می شوند، ابزارهای قابل کنترل نام و نشان گذاری محسوب شده و نام و نشان را مشخص و متمایز می سازند. این عناصر مواردی چون سمبل، شعار، آرم، کاراکتر، بسته بندی و طنین را شامل می شود که مستقل از تصمیم های مربوط به محصول، به شیوه ای انتخاب می شود که تا آنجایی که ممکن است ارزش نام و نشان افزایش یابد. عناصر نام و نشان تجاری باید طوری انتخاب شود که سطح آگاهی از نام و نشان تجاری را بالا برده و به شکل گیری تداعی های قوی، مطلوب و منحصر به فرد کمک نماید. در انتخاب عامل های نام و نشان تجاری شش معیار عمومی شامل به یاد آوردنی، پر معنی، خواستنی، انتقال پذیر، قابل تطبیق و محافظت باید مورد ملاحظه قرار گیرد. شرط ضروری در ایجاد ارزش این است که با بهره گرفتن از عوامل هویتی، سطح آگاهی نسبت به نام و نشان تجاری افزایش یابد. برای تحقق این هدف، عوامل نام و نشان تجاری باید طوری انتخاب شود که بازاریابی و شناخت نام نشان تجاری از حافظه در هنگام خرید یا مصرف تسهیل شود. به عبارت دیگر ماهیت درونی نام ها، سمبل ها و … آن را مورد توجه و به یادآوردنی سازد. انتخاب هویت نام و نشان تجاری طوری باید باشد که با ایجاد معنی باعث شکل گیری تداعی های مثبت گردد لیکن دو بعد مهم معنایی عناصر نام و نشان تجاری این است که محتوای معنایی آنها اطلاعات عمومی مربوط به طبقه محصول را بیان کند و حاوی اطلاعتی درباره ویژگی ها و مزایای نام و نشان تجاری باشد. به طوری که مصرف کننده بتواند طبقه محصول را بر اساس عوامل نام و نشان تجاری شناسایی نماید. عوامل نام و نشان تجاری باید خواستنی و دوست داشتنی باشد. برآوردن این معیار مستلزم این است که مصرف کنندگان عناصر هویتی نام و نشان را جلب و خواستنی تلقی نموده و تصویر و تداعی های مثبتی در آنها شکل گیرد. انتقال پذیر بودن عوامل نام و نشان تجاری به معنای آن است که این عوامل به آسانی بتواند به مناطق و محصولات دیگر منتقل شود به عبارت دیگر این معیار تعیین کننده این است که تا چه حد عناصر نام و نشان تجاری می تواند در نتیجه معرفی محصولی جدید درون طبقه محصول و یا پیرامون طبقات محصول و پیرامون مرزها و بخش های مختلف بازار، باعث افزایش ارزش نام و نشان تجری گردد و یا تا چه اندازه عوامل در توسعه طبقه یا خط نام و نشان تجاری مفید است. هرچه عوامل عمومی تر باشند، بیشتر می توانند منتقل شوند. برای اینکه عوامل بتواند به خوبی پیرامون مرزها و بخش های مختلف بازار منتقل گردد، باید محتوای فرهنگی و کیفیت زبان شناختی نام و نشان تجاری مورد بررسی قرار گیرد. از این رو یکی از مزایای نام های بدون معنی در این است که به خوبی می توانند به زبان های مختلف برگردانده شوند ( دوءدن ۱۹۸۱ )[۷]۱
فعایت های بازاریابی به صورت عام و عناصر آمیخته بازاریابی به صورت خاص باعث ایجاد ارزش نام و نشان تجاری مبتنی بر مصرف کننده، یعنی باعث بالا بردن آگاهی، ایجاد تصویر و واکنش نسبت به نام و نشان تجاری می شوند. استراتژی ها و تاکتیک های حمایت کننده از برنامه های بازاریابی در سال های اخیر به شدت تغییر نموده است. همچنان که شرکت ها خود را در مواجهه با محیط های خارجی و اقتصاد جدید دیده و تغییرات در محیط اقتصادی، تکنولوژیکی، قانونی/ سیاسی، فرهنگی / اجتماعی، و محیط رقابتی را تجربه می کنند، مجبور شده اند تا فلسفه ها و دیدگاه های جدیدی را به کار برند. این تغییرات مستلزم به کار گرفتن بازاریابی جدید است که کاربرد های تازه ای را برای مدیریت نام و نشان تجاری به وجود آورده است. جهت تطبیق خواسته های رو به رشد مصرف کنندگان و فشارهای رقابتی در جهت شخصی سازی بازاریابی، مفاهیمی چون بازاریابی تجربه ای، بازاریابی یک به یک و بازاریابی اجازه ای به منصه ظهور رسیده است. در بازاریابی تجربه ای یک محصول نه فقط با ارتباط دادن مزایا و ویژگی های محصول، بلکه با مرتبط کردن آن با تجربیات منحصر به فرد و جالب توضیح داده می شود. یکی از سخنوران بازاریابی با نوشتن جمله زیر بازاریابی تجربه ای را تشریح نموده است ( پیتر ۲۰۰۰ )[۸]۲ ایده اساسی در بازاریابی این نیست که چیزهایی را بفروشیم، بلکه باید روشن سازیم که چگونه نام و نشان تجاری می تواند کیفیت زندگی مصرف کننده را بهبود دهد. ما اکنون در آستانه اقتصاد تجربه ای هستیم. اقتصاد جدیدی که در آن کسب و کارها باید وقایع خاطره انگیز را برای مشتریانشان سازماندهی نمایند». اهمیت بازاریابی تجربه ای در این است که یک شرکت قادر شود تجربه ای مطلوب برای مشتریان خود خلق کند. استفاده از تکنولوژی، ارتباطات بازاریابی جامع و سرگرمی ها می تواند موفقیت چنین بازاریابی را به همراه داشته باشد.
بازاریابی یک به یک مفهومی است که از تغییر در بازاریابی مبتنی بر معاملات به بازاریابی ارتباطی ظهور نموده است. منطق اساسی بازاریابی یک به یک در این است که مصرف کننده اطلاعات مفید از خود به بازاریابان ارئه نماید و بازاریاب ها هم در مقابل با بهره گرفتن از این اطلاعات و ایجاد تجربه های پاداش زا و محصولات مطابق با نیازهای هریک از آنها، ارزش هایی را برای مصرف کننده ایجاد کنند. در چنین فرآیندی شرکت قادر می شود تا به واسطه ارتباط قوی و سودمند با مصرف کننده هزینه های معاملات را کاهش دهد، هزینه جابجایی نام ونشان برای مصرف کننده به وجود آورد و مطلوبیت مصرف کننده را ماکزیمم نماید. بازاریابی یک به یک بر اساس چند اصل بنیادین است ( پیپرز و همکاران ۲۰۰۱ )[۹]۱
تاکید بر هریک از مصرف کنندگان به صورت انفرادی از طریق پایگاه داده مصرف کنندگان.
تعامل پویا با مصرف کنندگان.
سفارشی ساختن محصولات و خدمات.
در بازاریابی اجازه ای فقط بعد از به دست آوردن تمایل مصرف کنندگان، فعالیت های بازاریابی به آنها عرضه می شود. این شیوه مناسبی برای وفادار کردن مشتریان است. در وضعیتی که مصرف کنندگان روزانه با پیام های مختلف بمباران می شوند، اگر بازاریاب ها بخواهند توجه مشتریان را جلب نمایند، باید بتوانند با وسایلی مثل ارسال نمونه های مجانی، پیشبرد فروش و یا دعوت به خواندن پیام ها، اجازه مصرف کنندگان را برای در معرض اطلاعات قرار گرفتن به دست آورند. به این صورت شرکت ها قادر می شوند روابط قوی تری با مشتریان ایجاد کنند طوری که آنها خود مترصد دریافت اطلاعات بیشتر گردند. چنین روابطی فقط هنگامی به وجود می آید که به خواسته های مصرف کنندگان خود احترام گذارند و مصرف کنندگان رضایت خود را به درگیری بیشتر با نام و نشان تجاری بیان نمایند (فورنر ۱۹۹۸ )[۱۰]۲ شیوه های جدید بازاریابی از نقطه نظر نام و نشان تجاری گذاری وسیله های بسیار مهمی هستند و باعث می شوند تا مصرف کننده بیشتر با نام و نشان تجاری دلخواه خود درگیر شود. به عنوان مثال بازاریابی یک به یک و بازاریابی اجازه ای در به وجود آوردن وفاداری و تعلق نگرشی بسیار مفید هستند. بازاریابی تجربه ای از سوی دیگر در ایجاد تصویر نام و نشان تجاری، ضبط احساسات مختلف و نیز کمک به ایجاد ارتباط های نام و نشان تجاری موثر است. علی رغم اینکه تاکید این سه زمینه با هم مختلف است، هر سه این شیوه ها می توانند به صورت موثری در خدمت ایجاد نام و نشان تجاری قوی قرار گیرند. از سوی دیگر هر یک از عوامل آمیخته بازاریابی باید در راستای این روش ها قرار گیرند. به عبارت دیگر شرکت ها باید محصول، قیمت گذاری، استراتژی بازاریابی و ارتباطات خود را در راستای برنامه های بازاریابی خود قرار دهند (منیجه بحرینی زاده ۱۳۸۷ : ۸ ).
۱-۲- بیان مساله
دیدگاه بازاریابی بیانگر این مطلب است: اگر شرکتی بخواهد موفق شود، باید نسبت به شرکت های رقیب ارزش بیشتری به مشتری عرضه کند و او را بیشتر ارضا نماید. بنابراین بازاریابها باید کاری بیش از تامین نیازهای مشتریان مورد نظر ( مورد هدف) انجام دهند. آنها باید کالاها و خدمات خود را به گونه ای عرضه کنند ( که از دیدگاه مصرف کننده ) به مراتب بیش از کالاها و خدمات شرکت های رقیب موجب رضایت می شود و او باید بتواند از مزایای استراتژیک بهره مند گردد. هیچ استراتژی بازاریابی منحصر به فردی نمی تواند برای همه ی شرکت ها مناسب ترین استراتژی باشد. هر شرکتی، در مقایسه با شرکتهای رقیب باید به اندازه، بزرگی و جایگاهی را که در صنعت دارد توجه کند. شرکت های بزرگ که در صنعت پیشرو هستند یا از جایگاه بالایی برخوردارند، می توانند از استراتژی های خاصی استفاده کنند، در حالی که شرکت های کوچکتر، از نظر مالی، ازعهده ی چنین کاری بر نمی آیند. ولی تنها بزرگ بودن شرکت کافی نیست. بسیاری از استراتژی ها برای شرکت های بزرگ مفید واقع می شوند، ولی برخی از استراتژی ها هم موجب زیان و نابودی شرکت می گردد. همچنین شرکت های کوچک هم می توانند از استراتژی هایی استفاده کنند که نرخ بازده آنها به مراتب بیش از بازده شرکت های بزرگ می شود. رفتار خریدار بر اساس این الگو قرار دارد
بازاریابی و انگیزه ها جعبه سیاه خریدار واکنش خریدار
محصول عوامل: فرایند انتخاب محصول
بازاریابی و سایر عوامل ایجاد کننده انگیزه
قیمت اقتصادی ویژگی تصمیم گیری انتخاب نام و نشان
توزیع تکنولوژیک خریدار خریدار تجاری
ترویج و سیاسی انتخاب واسطه
گسترش فرهنگی زمان خرید
مقدار خرید
نمودار ۱-۱: الگوی رفتار خریدار
در این نمودار نشان داده می شود که عوامل انگیزشی مختلف و بازاریابی وارد (جعبه سیاه) مصرف کننده می شود و او واکنش های مشخصی از خود نشان می دهد. بازاریابها باید بتوانند این مطلب را درک کنند که در ( جعبه سیاه) خریدار چه چیزی وجود دارد. محرک های بازاریابی از محصول، قیمت، توزیع و ترویج و گسترش تشکیل می شود. محرک های دیگر عبارتند از عوامل و رویدادهای اصلی که در محیط خریدار وجود دارند یا رخ می دهند. آنها عبارتند از عوامل اقتصادی، فناوری، سیاسی و فرهنگی. تمام این محرک ها وارد ( جعبه سیاه ) خریدار می شوند و در آنجا به مجموعه ای از واکنش های قابل مشاهده خریدار تبدیل می گردند. این واکنش های قابل مشاهده به صورت زیر پدیدار می شوند.: انتخاب محصول، انتخاب محصولی با نام و نشان تجاری خاص، انتخاب واسطه، زمان خرید و مقدار خرید.( کاتلرو همکاران ۱۹۹۹)[۱۱]۱
نام تجاری از جمله دارایی های نامشهود هر شرکتی است که منبع بالاترین ارزش هاست. نام تجاری عبارتست از هرگونه طرح، صدا، شکل، رنگ یا ترکیبی از اینها که برای ایجاد تمایز بین محصولات و خدمات تولید کننده یا فروشنده و محصولات و خدمات رقبا مورد استفاده قرار می گیرد. یک نام تجاری قوی ارزش ویژه بالایی دارد. ارزش ویژه نام و نشان تجاری شامل مجموعه ای از دارایی ها و تعهدات است که در طول زمان به ارزش ارائه شده توسط کالا یا خدمات شرکت افزوده شده یا از آن کاسته می شود. این ارزش ویژه نام و نشان تجاری اثر متمایز و مثبتی است که شناخت آن نام تجاری بر واکنش مصرف کننده نسبت به محصول یا خدمت دارد. در شرایط رقابتی بازار امروز به دست آوردن جایگاه مناسب در ذهن مصرف کننده به گونه ای است که وی وفادار شرکت باشد و این از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای رسیدن به چنین جایگاهی یکی از مهمترین مفاهیم بازاریابی که در طول دهه گذشته از سوی دانشگاهیان و عاملان بازاریابی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته ارزش ویژه برند است. (محمود محمودیان و همکاران ۱۳۸۷: ۱۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:05:00 ق.ظ ]




[۹۶]

 

 

 

RFMTC

 

در این مقاله مدل RFMTC برای دسته­بندی مشتریان ارائه‌شده است. Churn probability© و Time since first purchase(T) متغیرهای جدیدی هستند که در این مقاله از آن‌ ها استفاده شده است. هدف این مقاله که در یک مرکز ارائه­دهنده خدمات انتقال خون پیاده­سازی شده، اینست که در محاسبه ارزش مشتری، احتمال رویگردانی وی نیز درر نظر گرفته شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

[۹۷]

 

 

 

RFMP

 

در این مقاله، الگوی RFM صریحا تعریف شده و یک ساختار درختی تحت عنوان RFM-Patern-tree برای فشرده­سازی و ذخیره تمامی تراکنش­های مشتریان، پیشنهاد شده و یک الگوریتم الگوی مبتنی بر رشد برای کشف تمامی الگوهای RFM در ساختار درختی پیشنهادی توسعه داده شده است.

 

[۹۸]

 

 

 

RFM

 

در این مقاله از معیارهایی نظیر تعداد مشتریان، میانگین تعداد تراکنش­ها برای هر مشتری و میانگین تعداد موارد در هر تراکنش برای کشف الگوی خرید مشتریان با بهره گرفتن از RFM استفاده شده است. در این مقاله از SPM نیز استفاده شده است.

 

[۹۹]

 

 

 

RFM

 

در این مقاله با بهره گرفتن از مدل RFM دانشجویان نیازمند برای دریافت وام دانشجویی در چین مشخص گردیده‏اند. داده‏های مورد نیاز برای تعیین ارزش دانشجویان، از سوابق تراکنش‏های آن‌ ها در سیستم تغذیه دانشگاه گرفته شده است(دانشجویان برای خرید غذا و مواد خوراکی در درون دانشگاه از کارت دانشجویی خود استفاده می‏کنند). ازآنجایی‌که تمامی دانشجویان روزانه از غذای دانشگاه استفاده می­ کنند بنابراین R معنی ندارد. بجای R(Recency) از R(Ratio) در این مقاله استفاده شده است.
Ratio= average cost non-grain foods / average cost staple

 

[]

 

 

 

RF*M*

 

در این مطالعه که با هدف تعیین مشتریان باارزش بانک صورت گرفته است، عنوان گردیده که مدل RFM به‌تنهایی نمی­تواند در صنعت بانکداری پاسخگویی مناسبی به همراه داشته باشد؛ لذا پیشنهاد شده است که بجای مدل RFM از RF*Mاستفاده شود. متغیرهای مدل RF*Mبصورت زیر محاسبه می­گردند:
R= Recency
D= Duration
F*= Number of transactions per day(F/D)
M*= Monetary value per transaction(M/F)
در این مقاله از K-means برای خوشه­بندی مشتریان استفاده شده است.

 

[۱۰۱]

 

 

 

RFM

 

در این مقاله با بهره گرفتن از مدل WRFM، مشتریان به ۴ دسته تقسیم شده ­اند. سپس با بهره گرفتن از سری­های زمانی میزان ارزشی که هر مشتری در آینده می ­تواند برای شرکت بوجود آورد، تخمین زده شده است. داده ­های مورد استفاده در این مقاله شامل نوع سپرده، میزان سپرده، میزان معامله و تاریخ هر معامله می­ شود.
از تکنیک AHP برای تعیین اوزان متغیرها استفاده شده است.

 

[۱۰۲]

 

 

 

در صنعت حمل­ونقل نیز از مدل RFM برای تعیین ارزش مسافران استفاده شده است. در مقاله [۱۰۳] با بهره گرفتن از مدل RFM ساده و با بهره گرفتن از الگوریتم K-means مسافران الکترونیکی در شرکت مسافربری رجا خوشه­بندی و تعیین ارزش شده ­اند. در این تحقیق تراکنش­های ۷۱۴۳۶ مشتری در یک بازه ۲ ساله مورد بررسی قرار گرفته است. نویسندگان این مقاله، مسافران را به ۵ خوشه تقسیم ­بندی کردند و برای هر خوشه استراتژی­ های مناسبی ارائه کردند. نکته جالب در این مقاله، شناسایی و تفکیک آژانس­های مسافربری از سایر مسافران می­باشد. این دسته از مشتریان به دلیل بالا بودن حجم تراکنش­ها و متغیر بودن مبدأ و مقصد مسافرتشان در هر دوره، شناسایی شدند. در [۱۰۴] نیز از مدل RFM و درخت تصمیم C4.5 برای تعیین ارزش مسافران باارزش در صنعت هواپیمایی تایوان استفاده شده است.
یکی دیگر از مطالعات انجام‌شده در این حوزه، تحقیق انجام‌شده توسط چیانگ[۹۵] در سال ۲۰۱۲ در [۱۰۵] بوده است. در این پژوهش بر مبنای مدل RFM، مدل FPDN برای تعیین ارزش مسافران در صنعت حمل­ونقل هوایی ارائه‌شده است. متغیرهای این مدل عبارتند از:
جدول۲- ۹ متغیرهای مدل FPDN

 

 

Frequency(F)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:05:00 ق.ظ ]




اصل دوم:تنظیم شبکه پشتیبانی با توجه به نیازهای مشتریان و اصل سوددهی.
اصل سوم:توجه به اطلاعات بازار و همراستا نمودن زنجیره تأمین یا به عبارت دیگر برنامه ریزی تقاضا با بهره گرفتن از پیش بینی مستمر و تخصیص بهینه منابع.
اصل چهارم:طراحی و تولید محصول با گرایش به نظرات و خواسته های مشتری و بالا بردن سرعت پذیرش تغییرات در زنجیره تأمین.
اصل پنجم:مدیریت راهبردی منابع عرضه به منظور کاهش هزینه مواد و خدمات مرتبط با آن.
اصل ششم:طراحی راهبرد زنجیره عرضه به گونه ای که قادر به پشتیبانی سطوح مختلف تصمیم گیری بوده و بتواند نمایی شفاف از جریان محصولات،خدمات و اطلاعات را ارائه دهد.
اصل هفتم:انتخاب معیارهای جامع عملکرد برای سنجش میزان موفقیت در دستیابی کارآمد و مؤثر به خواسته های مصرف کننده نهایی(جعفر نژاد و شاه حسینی،۱۳۸۵،ص۶۷).
پایان نامه - مقاله - پروژه

مؤلفه های مدیریت زنجیره تأمین

مدیریت زنجیره تأمین دارای سه مؤلفه کلی است که عبارتند از(بیات،۱۳۸۷،ص۳۷):
۱٫مدیریت اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی در زنجیره تأمین
۲٫مدیریت موجودی و جریان مواد در زنجیره تأمین
۳٫مدیریت روابط بین اعضای زنجیره تأمین
شکل ۲-۷ ماهیت یک زنجیره تأمین را به صورت شماتیک نشان میدهد:
جریان محصول و مواد
مشتریان
جریان مالی و اطلاعات
واحدهای تجاری استراتژیک
فروشندگان خرد
مدیریت روابط

مراکز توابع
مونتاژ
تامین کننده رده اول
تامین کننده رده اول
تامین کننده رده دوم
تامین کننده رده دوم
تامین کننده رده دوم

شکل‏۲‑۶ماهیت یک زنجیره تامین
این سه مؤلفه در حقیقیت سه مشخصه استراتژیک یک زنجیره تأمین به شمار می رود و در صورتی که بر اساس شرایط مورد نیاز زنجیره طراحی نشود ویا بعد از طراحی آن چنانکه شایسته است مورد توجه، بازبینی و کنترل پیوسته قرار نگیرد،کارایی کل زنجیره را تحت تأثیر قرار میدهد.نکته اساسی و بسیار مهم وجود یک نظام و سیستم پویا برای تحلیل و بهبود این سه رکن در زنجیره است زیرا شرایط محیطی می تواند به شدت متغیر بوده و همین تغییرات شدید بر روی کارایی و حتی حذف یک زنجیره کارساز باشد.به این دلیل است که بازنگری و ارائه راه حل های مناسب و نیز استراتژی آینده زنجیر بسیار مهم است.در نتیجه به مجموع مدیریت بالا بایستی مورد چهارمی اضافه نمود:
مدیریت استراتژیک زنجیره تأمین

مدیریت اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی در زنجیره تأمین

انسان دارای یک سیستم عصبی است که سیستم اطلاعاتی بدن به حساب می آید.در صورتی که اطلاعات در شرایط مناسب در اختیار مرکز تصمیم گیری هر سیستم هوشمندی قرار نگیرد کنترل سیستم بسیار مشکل بوده و امکان نابودی آن وجود دارد. زنجیره تأمین نیز برای خود یک سیستم هوشمند است و اگر نتواند اطلاعات مورد نیاز خود را در شرایط مناسب دریافت کند،احتمال نابودی آن وجود دارد.ضعف در سیستم اطلاعاتی دارای مراتبی است و همانطور که گفته شد می تواند عوارضی داشته باشد که محدوده آن کاهش کارایی زنجیره تا حذف زنجیره تغییر می کند.
عموماً در هر سیستمی اطلاعات بایستی با کمیت مناسب،در زمان و مکان مناسب،با کیفیت مناسب و در نهایت با سرعت قابل قبول در شبکه اطلاعاتی آن جریان باشد.اگر به هر دلیل به زیر سیستم ها یا اجزای سیستم،اطلاعات به صورت ناقص برسد در این صورت آن زیر سیستم توان و کارایی خود را بسته و به میزان ناقص بودن اطلاعات از دست خواهد داد.در هر سیستم و به طور خاص در زنجیره تأمین،داده ها و اطلاعات فراوانی وجود دارد.اما نکته بسیار مهمی که مطرح است این می باشد که می بایست این اطلاعات در موقعیت های مرتبط با خودشان سازمان دهی شود. هر گونه عدم تعیین جایگاه مناسب برای اطلاعات و عدم سازماندهی آنها منجر به سردرگمی و اختلال در سیستم شده و نهایتاً به صورت کاهش در قدرت تصمیم گیری مدیریت یا عدم تصمیم گیری مناسب نمایان خواهد شد.
اگر بار دیگر مدیریت زنجیره تأمین را از سر بگذرانید مشخص می گردد که گرایش اصلی به سمت مشتری است(اصطلاحاً مشتری گراست)[۶۷] و با افزایش ارتباط مناسب با تأمین کنندگان سعی در رسیدن به این خواسته دارد. در نتیجه اینکه یکی از علل یکپارچه سازی و اهمیت آن افزایش توان پاسخگویی به تغییرات پیش بینی شده و نشده برای جلب رضایت مشتری است.سرعت انتقال اطلاعات به عنوان یکی از مشخصه های استراتژیک سیستم های اطلاعاتی حاکم در هر زنجیره تأمین محسوب می شود(بیات،۱۳۸۷،ص۳۸).

مدیریت موجودی و جریان مواد در زنجیره تأمین

موجودی از اجزاء لاینفک هر زنجیره تأمین به شمار می رود.گاهی اوقات به صورت کالای فیزیکی و محصول نمایان می شود و گاهی نیز به صورت اطلاعات و خدمات مشاوره ای بروز پیدا می کند.به هر حال آن چه باعث حرکت رو به جلوی موجودی در زنجیره تأمین می گردد تقاضای مشتری است.کاملاً مشخص است که جریان اطلاعات(تقاضای مشتری)به صورت یک جریان رو به عقب به زنجیره تأمین اثر کرده و باعث به جریان در آمدن موجودی می گردد.بنابراین واضح است که در هر زنجیره تأمین می تواند هزاران جریان رو به عقب اطلاعاتی و جریان رو به جلوی موجودی وجود داشته باشد.در هر زنجیره تأمین،هرحلقه مشتری حلقه ماقبل و تأمین کننده ی حلقه ما بعد است.
زمان به عنوان یکی از پارامتر های مهم در زنجیره تأمین و در بحث تهیه و تأمین موجودی است چرا که در هر فرایند به نوبه خود زمان بر می باشد.بنا به اهمیت زمان،هر طبقه زنجیره تأمین اجباراً به نگهداری کالا و مواد مبادرت می ورزد.نکته بسیار مهم این است که مدیریت موجودی تا حد زیادی به مدیریت پیش بینی تقاضا وابسته است.به عبارت دیگر به این علت که نمی توان به طور دقیقی مقدار تقاضای مشتریان را پیش بینی نمود ،مراکز توزیع کالا،انبارها و …. به مقدار کافی از موجودی کالاهای مختلف در محل خود نگهداری می کنند تا امکان از دست دادن مشتری و احتمال عوارض ناشی از کمبود موجودی وجود نداشته باشد.البته رویکرد جدید در زنجیره تأمین تلاش بر کاستن از موجودیها به طور دایم است.بنابراین مواد اولیه و قطعات مورد نیاز به طور روزانه به سازنده محصول تحویل داده می شود و یا حتی ممکن است در یک روز هم چندین بار مواد اولیه دریافت شود.این امر باعث افزایش چشمگیر هزینه های حمل و نقل می گردد. ولی صرفه جویی ناشی از هزینه های ذخیره سازی موجودی ها و انبار داری چندین برابر بیشتر از حمل و نقل مواد اولیه است(سلیمی،۱۳۸۹،ص۵۵).

مدیریت روابط بین اعضای زنجیره تأمین

نقش موجودی و مدیریت موجودی یا به طور کلی جریان مواد و همچنین اطلاعات و تکنولوژی اطلاعات مورد بحث و بررسی قرار گرفت. اما لازمه داشتن یک جریان مواد روان،منظم و مناسب و در خور توجه،بهره گیری از یک سیستم جریان اطلاعات دقیق و کامل،در زمان و مکان مناسب و همچنین برخورداری از روابط مناسب تعریف شده،هماهنگ و سازمان یافته و سایر اعضای زنجیره تأمین است.
بدون تردید هرگونه آسیبی به این مؤلفه مهم در زنجیره تأمین وارد گردد،قطعاً آثار آن بر روی دو مؤلفه دیگر(جریان مواد و جریان اطلاعات)نمایان خواهد شد.بنابراین برقرار نمودن رابطه ای مشخص و تعریف شده با سایر اعضای زنجیره تأمین بسیار مهم و ضروری است.
در بسیاری از موارد سیستم های اطلاعاتی و تکنولوژی مورد نیاز برای فعالیت های مدیریت زنجیره تأمین به سهولت در دسترس بوده و می توانند در یک دوره زمانی نسبتاً کوتاه تکمیل و به کار گمارده شوند.اما بسیاری از شکست های آغازین در زنجیره تأمین انتقال ضعیف انتظارات،توقعات و رفتارهایی است که ما بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع می پیوندد.علاوه بر این،مهمترین فاکتور برای مدیریت موفق زنجیره تأمین ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره تأمین است به گونه ای که شرکا اعتماد متقابل به قابلیت ها و عملیات یکدیگر داشته باشند.کوتاه سخن اینکه در توسعه هر زنجیره تأمین یکپارچه، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکا و طرح قابلیت اطمینان برای آن ها از عناصر بحرانی و مهم برای نیل به موفقیت پایدار است(بیات،۱۳۸۷،ص۴۱).

مدیریت استراتژیک زنجیره تأمین[۶۸]

در شرایط رقابتی بازار امروز یکی از مسایل بسیار مهم این است که شرکت باید استراتژی و سیاست گذاری کلان خود را که با توجه به ماهیت وجودی آنها،منابع در دسترس و محیط رقابتی مربوط به هر شرکت تعیین نمایند.
در تعیین استراتژی باید مقصود و منظور از هر کاری مشخص شده و سپس ماموریت اصلی سازمان به صورت نقشه عملی و با اعداد و ارقام تنظیم شود تا به عنوان طرح اصلی جهت کنترل عملیات اجرایی مورد استفاده قرار گیرد.سپس استراتژی های عملیاتی و اقدامات اجرایی صورت پذیرد.کنترل عملیات با توجه به استراتژی های اصلی کنترل می گردد. در زنجیره تأمین نیز باید استراتژی کلان هر شرکتی تعیین گردد. از این طریق مشخص می شود که شرکت در کجای زنجیره تأمین قرار دارد و چشم انداز و مأموریت آن چیست؟سپس یک برنامه راهبردی تعیین می شود که این برنامه شرکت را در دستیابی به اهداف کسب وکار کمک میکند.این برنامه راهبردی همان تعریف مأموریت شرکت در کسب وکار است(سلیمی،۱۳۸۹،ص۵۷).
در این برنامه کالا و خدماتی که شرکت ارائه می نماید تعیین شده و نیازمندی های مشتری مشخص می شود.در این طرح اصلی و برنامه راهبردی سطوح همکاری و هماهنگی با سایر اعضای زنجیره تأمین مشخص شده و بهبود مستمر عملیات سازمان لحاظ می گردد و ممکن است شامل برنامه تحقیق در مورد مشارکت با سایر اعضای زنجیره نیز بشود و یا این که روش های مختلف مورد نیاز برای رسیدن به اهداف را نیز در بر گیرد.تعیین استراتژی جامع برای هر کاری و برای تمام سازمان ها از کوچک و بزرگ لازم است.در زنجیره تأمین با توجه به گروهی بودن کارها و رقابت فشرده تر و همچنین برای جلوگیری از اختلال و احیاناً از قلم افتادگی برخی از وظایف که هر کدام از شرکا به عهده دارند،مشخص نمودن استراتژی جامع و حرکت در راستای آن از اهمیت دو چندان برخوردار است.استراتژی زنجیره تأمین تنها مدیریت حمل و نقل یا انبار نیست بلکه استراتژی همچنین شامل تولید،بازاریابی ،فروش و برنامه ریزی می شود.استراتژی زنجیره تأمین باید همگام با استراتژی های کسب و کار باشد .طراحی زنجیره تأمین نمی تواند در خلاً انجام شود و نیاز به تعیین کامل موقعیت شرکت با توجه به موجودی ها،تلفیقات و برنامه های رشد دارد.استراتژی به چند سطح طبقه بندی می شود و در بالاترین سطح،استراتژی شرکتی[۶۹] قرار دارد که به چگونگی رقابت شرکت های موجود در یک صنعت خاص می پردازد.پس از مشخص شدن استراتژی شرکتی،هر واحد کسب و کار استراتژیک[۷۰] طرح کسب وکار خود را برای تولیداتش تهیه می نماید.استراتژی واحد کسب و کار مشخص می کند که در درون مؤسسه،واحدهای کسب و کار آن چگونه رقابت کنند.ایجاد برنامه کسب و کار در واحد کسب و کار استراتژیک به عهده بالاترین مقام اجرایی است.در شرکت های کوچک که فقط یک نوع کالا تولید می کنند،استراتژی شرکتی و واحد کسب و کار یکسان می باشد.سومین سطح استراتژی، استراتژی تولید و در واقع استراتژی عملیاتی یا وظیفه ای است. در این سطح تصمیمات مربوط به این که استراتژی های شرکتی و واحد کسب و کار چگونه به اجرا در آیند اتخاذ می شود.چگونگی اجرا و درجه موفقیت استراتژی ها در هر شرکت مبتنی بر این است که استراتژی در درون شرکت چقدر درست درک شده باشد.بسیار مهم است که تمامی کارکنان موسسه استراتژی شرکت و نقش خودشان را در اجرا و به نتیجه رساندن آن استراتژی به خوبی درک کرده باشند(بیات،۱۳۸۷،ص۴۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ق.ظ ]




۲-۲-۵-رب
مولف براین باوراست،که واژه “رب” به معنای مالک و تدبیر کننده و پرورش دهنده است.[۱۷۶] آیه­ی آورده شده،عبارت است از: «رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْن» (رحمن /۱۷)« پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب» .
مقاله - پروژه
حدیث آورده شده،در ذیل­آیه­ی بالا عبارت است از: وَ کَانَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ فِی دُعَائِهِ‏- اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ وَلَدٍ یَکُونُ عَلَیَّ رَبّاً وَ مِنْ مَالٍ یَکُونُ عَلَیَّ ضَیَاعاً وَ مِنْ زَوْجَهٍ تُشَیِّبُنِی قَبْلَ أَوَانِ مَشِیبِی.‏[۱۷۷]رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) در دعایش مى‏گفت: پروردگارا من به راستى به تو پناه مى‏برم، از فرزندى­که برمن سرورى کند؛ وازمالى که در راه غیر حقّ صرفش کنم، و از همسرى که مرا قبل از این که پیر شوم، پیر سازد.
راغب اصفهانی بر این عقیده است که، رب به طور مطلق در مورد خداوند بکار می­رود و هم چنین درمورد صاحب چیزی می گویند: رب الدار و رب الفرس.[۱۷۸]
این حدیث بر اساس جناس لفظ واژه”رَبُّ درآیه و رَبّاً درحدیث” بیان شده است. اما این که­دراین حدیث کلمه رب را آورده است،خواسته این مفهوم را برساندکه کراهت وزشتی روزی که فرزند در حق والدینش، مانند زیر دست رفتارکند.چرا که واژه رب در مورد خداوند به معنای پرورش وتربیت بندگان است، واین صفت فقط مخصوص اوست، ولی در حدیث با آوردن این­کلمه خواسته به قسمت سروری آن­اشاره کند،چرا که وقتی فرزندی سرور والدین شد، با او هر رفتاری می کند.
۲-۲-۶-هیج
درمجمع البحرین­آمده است­که، واژه هیج به معنای برانگیختن ورسیدن است.[۱۷۹] آیه­ی آورده شده،درذیل این واژه، عبارت است از: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَکَهُ یَنابیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَذِکْرى‏ لِأُولِی الْأَلْبابِ » (زمر/۲۱)«مگر ندیده‏اى که، خدا از آسمان آبى فرود آورد، پس آن را به چشمه‏هایى که در [طبقات زیرینِ‏] زمین است،راه داد، آنگاه به وسیله آن کشت­زارى را که رنگهاى آن گوناگون است،بیرون مى‏آورد،سپس­خشک­مى‏گردد؛آنگاه­آن رازردمى‏بینى،سپس خاشاکش مى‏گرداند قطعاً در این [دگرگونیها] براى صاحبان خرد عبرتى است».
حدیث آورده شده، در ذیل­آیه عبارت است از: وَ جَاءَ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَهِ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالُوا لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ادْعُ لَنَا بِدَعَوَاتٍ فِی الِاسْتِسْقَاءِ فَدَعَا عَلِیٌّ (علیه السلام) الْحَسَنَ(علیه السلام)وَ الْحُسَیْنَ(علیه السلام)‏ قَالَ یَا حَسَنُ ادْعُ فَقَالَ الْحَسَنُ (علیه السلام) اللَّهُمَّ هَیِّجْ لَنَا السَّحَابَ بِفَتْحِ الْأَبْوَابِ بِمَاءٍ عُبَابٍ وَ رَبَابٍ بِانْصِبَابٍ وَ انْسِکَابٍ یَا وَهَّابُ وَ اسْقِنَا مُطَبِّقَهً مُغْدِقَهً مُونِقَهً فَتِّحْ أَغْلَاقَهَا وَ سَهِّلْ إِطْلَاقَهَا وَ عَجِّلْ سِیَاقَهَا بِالْأَنْدِیَهِ فِی الْأَوْدِیَهِ یَا وَهَّابُ بِصَوْبِ الْمَاءِ یَا فَعَّالُ اسْقِنَا مَطَراً قَطْراً طَلًّا مُطِلًّا طَبَقاً مُطَبِّقاً عَامّاً مِعَمّاً رِهَماً بُهْماً رُحْما[۱۸۰]و گروهى از مردم کوفه نزد على بن ابى طالب (علیه السّلام) رفتند،و گفتند: یا امیر­المومنین دعاهایى در طلب نزول باران براى ما بخوان؛پس امیر المومنین‏ على (علیه السّلام) دو فرزند خود حسن(علیه السلام) و حسین (علیه السّلام)را طلب کرد، و حسن را فرمود:دعا کن، امام حسن(علیه السّلام) چنین دعا کرد: اللّهمّ هیّج لنا- تا آخر دعاى متن؛آمین یا ربّ العالمین را خواند، که ترجمه آن این است: بار خدایا ابرها را به گشودن درهاى رحمتت به وسیله آبى سیل آسا و بادوام برانگیز،ومارابه­وسیله­بارانى فراگیر و دامن‏گسترو­بهجت انگیزسیراب­فرما،خدایا­فروبستگی- هاى ابرها را بگشاى و روان ساختن اش راآسان گردان.
در مجمع البیان آمده است که، بهیج به معنای گیاه ودرخت خشک شده است، که در خشکی به نهایت خود رسیده باشد.[۱۸۱]
مولف در اطیب البیان بر این باور است،که خشک می­ شود واز حالت سبز بودنش خارج می شود.[۱۸۲]
طریحی این حدیث را از باب جناس لفظ واژه" یَهیجُدرآیه و هَیِّجْ درحدیث” بیان کرده است، واین حدیث تفسیری نیست.
۲-۲-۷-جلب
مولف براین نظراست،که واژه جلب به معنای بانگ زدن است.[۱۸۳] آیه­ی آورده شده دراین قسمت عبارت است از: «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً» (اسرا/۶۴)«با فریاد­خویش هر که راتوانى از جاى برانگیز،و به یارى سواران وپیادگانت بر آنان بتاز و در مال و فرزند با آنان شرکت جوى و به آنها وعده بده، و حال آنکه شیطان جز به فریبى وعده‏شان ندهد.»
حدیثی که در ذیل آیه­ی بالا آمده، عبارت است از:عن‏ غیاث‏ قال سمعت أبا عبدالله (علیه السلام) یقول لا جلب ولا جنب ولا شغار فى الإسلامقال الجلب الذى یجلب مع الخیل یرکض معها والجنب الذى یقوم فى أعراض الخیل فیصیح بها والشغار کان یزوج الرجل فى الجاهلیه ابنته بأخته.[۱۸۴]امام صادق (علیه السلام) ‏فرمود:جلب، جنب­ و­ شغار در اسلام نیست؛حضرت فرمود: جلب آن است که، شخص اسبى را با اسبى که دارد، بیاوردکه با آن نیز، مسابقه را ادامه دهد وجنب همان است­­که، در پایه کوه مى‏ایستدو از آنجا فریاد مى‏کشد (و مردم را براى پرداخت زکات دعوت مى‏کند.) و شغار این است، که مرد در­ زمان جاهلیت دخترش را،در برابرگرفتن خواهر­ دیگرى تزویج مى‏کرد.»
راغب بر این باور است،که اصل جلب به معنای راندن چیزی است؛ وبیان کرده­که جَلَب آن است،که در مسابقات اسب دوانی شخصی جلو­تر از همه است،ویک نفر دیگر در این حالت بانگ می زند ومی خواهد با شلاق زدن براسب خود،ازآن شخص جلو بیفتد.[۱۸۵]
علامه بیان داشته است که، جلب اگر به باب افعال رود، به معنای از روی قهرفریاد­زدن برسر­کسی است.[۱۸۶]
حدیث بر­اساس جناس لفظ واژه أَجْلِبْ درآیه،وجلبدرحدیث بیان شده است،ودر صدد تفسیرآیه­ی مورد نظر نیست.
۲-۲-۸-جیب
در باب باء واژه­جیب،مولف­بر­این عقیده­است که،به معنای گریبان ویقیه پیراهن است.[۱۸۷]و آیه­ی آورده شده،عبارت است از: «اسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ وَ اضْمُمْ إِلَیْکَ جَناحَکَ مِنَ الرَّهْبِ فَذانِکَ بُرْهانانِ مِنْ رَبِّکَ إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً فاسِقِینَ» (قصص/۳۲)«دست خود را در گریبان برتا بى هیچ نقص (برص و) مرضى سفید­و روشن (چون ماه تابان) بیرون آید، و تا (به ظهور این معجزه)از وحشت و اضطراب بیاسایى، باز دست به گریبان بر(تا به حال اول برگردد)؛ این دو (عصا و ید بیضا) از جانب خدایت دو برهان (کامل و دو معجزه بزرگ الهى بر رسالت­تو) است (اینک برو به رسالت)به سوى فرعون و­فرعونیان که قومى فاسق و نابکارند.»
حدیثی که درذیل آیه آورده شده،عبارت است از:قالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)أَنْسَکُ النَّاسِ نُسُکاً أَنْصَحُهُمْ جَیْباً.[۱۸۸] رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) فرمود: عابدترین مردم کسى است که، نسبت به همه مسلمین خیرخواه‏تر و پاکدل تر باشد.
با توجه به حدیث،می­توان بیان داشت­که، طریحی این حدیث را بر اساس جناس لفظ واژه جَیْبِکَ درآیه و جَیْباً در حدیث، بیان داشته است.
۲-۲-۹-برد
باب الف واژه برد، مولف بر­این نظراست،که به معنای تگرگ و سرد بودن است.[۱۸۹] آیه­ی آورده شده، عبارت است از:« لا یَذُوقُونَ فیها بَرْداً وَ لا شَراباً »(نبا /۲۴)«در آنجا نه خنکى چشند، و نه شربتى».
حدیثی که ­دراین باب آورده­ شده،عبارت­است از:اللَّهُمَّ اجْمَعْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فِی بَرْدِ الْعَیْشِ- وَ قَرَارِ النِّعْمَهِ وَ مُنْتَهَى الرَّغْبَهِ وَ مُسْتَقَرِّ اللَّذَّهِ- وَ مُنْتَهَى الطُّمَأْنِینَهِ وَ أَرْجَاءِ الدَّعَهِ وَ أَفْنَاءِ الْکَرَامَه. [۱۹۰]بار پروردگارا جمع کن میان ماو او درزندگى خوش و قراردادن نعمت و انتهاى آرزو میل و استقرار لذت و انتهاى آرامش و امیدوارى خوشى و میان کرام.
این­حدیث­­که­براساس­جناس­لفظ،­"واژه­بَرْداً،درآیه­وبرد،درحدیث"بیان­شده­است­، استعاره آورده شده است، برای زندگی راحت وزیبا،چرا که کلمه برد،به معنای سرد است؛ ونگفت مطلق زندگی و برد را به آن اضافه کرد، تا دربیانی زیبا مفهوم زندگی راحت وخوش را برساند،چرا که با وصف­هایی که از زندگی درآن جهان شده است،با آوردن گرما، مخاطب سختی­های آن را در ذهن به تصویر می کشد، و با اضافه کردن برد به زندگی، مفهوم چنان زندگی راحت وزیبا را بیان می دارد.
۲-۲-۱۰-جدد
در باب دال،طریحی واژه جدد،را به معنای راه ­ها بیان کرده است[۱۹۱] آیه­ی آورده شده، عبارت است از: « أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِیبُ سُودٌ »(فاطر/۲۷)«آیا نمى‏بینى­ که­ خداى تعالى از آسمان آبى فرو فرستاد،پس به وسیله آن میوه‏هایى که، رنگهاى آنها گوناگون است، بیرون آوردیم و از جمله کوه‏ها داراى راههاى سفید و قرمز است، رنگهاى آنها گوناگون است، و برخى از کوه‏ها در غایت سیاهى‏اند».
حدیثی که در ذیل آیه­ی بالا آورده شده،عبارت است از: یَا عَلِیُّ مَنْ حَارَبَکَ فَقَدْ حَارَبَنِی وَ مَنْ حَارَبَنِی فَقَدْ حَارَبَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَا عَلِیُّ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَنِی فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ أَتْعَسَ اللَّهُ جَدَّهُ وَ أَدْخَلَهُ نَارَ جَهَنَّم‏.[۱۹۲] اى على هر که با تو جنگد، بامن جنگیده و هر که با من جنگد، با خدا جنگیده، على هر که تو را دشمن دارد، مرا دشمن داشته هرکه مرا دشمن دارد، خدا را دشمن داشته، و خدا او را بخت برگشته کند، و به دوزخ برد.
طریحی این حدیث رابراساس جناس لفظ،واژه جُدَدٌدرآیه وجَدَّهُ درحدیث، آورده است و از جهتی هم می­توان گفت، این مفهوم را می­رساند، برای زندگی این شخص، که با این دشمنی زندگی خود را به ورطه­ی هلاکت می کشاند.
۲-۲-۱۱-رصد
مولف براین باور است، که واژه رصد به معنای نگهبانی و دیده بانی است.[۱۹۳] آیه­ی آورده شده در این باب، عبارت است از:« فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (توبه/۵)«و چون ماههاى حرام گذشت مشرکان­را­هر­جا­یافتید،بکشیدو­دستگیرشان­کنید،­و­محاصره­کنیدو(براى­کشتن­و دستگیریشان)درهرکمینگاه بنشینید،پس اگر توبه کردند،و نماز به­پاداشتند، و زکاه دادند راهشان را باز کنید (و آزادشان بگذارید.) که خدا آمرزنده و مهربان است».
مولف در مجمع البیان براین نظراست،که مرصد به معنای راه ومانند آن آمده است.[۱۹۴]
علامه بیان داشته است، که مرصد اسم مکان رصد و رصدبه معنای آمادگی برای مراقبت است.[۱۹۵]در اطیب البیان مولف براین عقیده است،که رصد به معنای کمین گاه وراههایی آمده است، که مشرکین نتو­انند از آن فرار کنند.[۱۹۶]
حدیثی که در ذیل آیه آمده،عبارت است از:عن حماد بن بشیر قال سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) یقول قال رسول الله (صلی الله علیه و آله)‏ قال الله عز و جل من أهان لی ولیا فقد أرصد لمحاربتی و ما تقرب إلی عبد بشی‏ء أحب إلی مما افترضت علیه و إنه لیتقرب إلی بالنافله حتى أحبه فإذا أحببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده التی یبطش بها إن دعانی أجبته و إن سألنی أعطیته و ما ترددت عن شی‏ء أنا فاعله کترددی عن موت المؤمن یکره الموت و أکره مساءت[۱۹۷].-حماد بن بشیر گوید: شنیدم از حضرت صادق (علیه السلام) که فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده، خداى عزو جل فرماید:هر که به دوستى از من اهانت کند، به تحقیق براى جنگ با من کمین کرده است، و هیچ بنده به چیزى به من تقرب نجوید،که نزد من محبوب‏تر از آنچه بر او واجب کرده‏ام باشد؛وهمانا او به وسیله نماز نافله به من نزدیک شود،تا آنجا که من او را دوست بدارم و هنگامى که او را دوست بدارم گوش او شوم، همان گوشى که با آن می شنود؛ و چشم او گردم ،همان چشمى که با آن ببیند؛ و زبانش شوم همان زبانى که با آن سخن گوید، و دست او گردم همان دستى که با آن بگیرد؛ اگر مرا بخواند، اجابتش کنم و اگر از من خواهشى کند، به او بدهم و من در کارى که انجام دهم، هیچ گاه تردید نداشته‏ام مانند تردیدى که در مرگ مومن دارم (زیرا) او مرگ را خوش ندارد، و من ناخوش کردن او را.
این حدیث براساس جناس لفظ “واژه مَرْصَدٍ در آیه و أرصد در حدیث” بیان شده است ودرصدد تفسیرآیه مورد نظر نیست،کمینی که در حدیث آمده است،بیانی مجازی نیز دارد برای کسی که واجباتی که توسط سنت به ما رسیده است؛را انجام ندهد؛ودر حق آن کوتاهی وسهل انگاری کند، رصد هم در آیه به معنای کمین گاه است ،وهم درحدیث با این تفاوت که در آیه مجاز نیست، وبه مسلمین دستور داده شده است،که در کمین مشرکین بنشینند.
۲-۲-۱۲-صعد
طریحی بیان داشته،که واژه صعید به معنای خا­ک پاک است.[۱۹۸] آیه­ای که در این قسمت آورده شده،عبارت است، از:« فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُوًّا غَفُورا» (نسا/۴۳)«آبى­نیابید­با­خاک­پاک،صورت ودستهایتان را­مسح­کنید،­که­خداوند بخشاینده و آمرزنده است».هم چنین آیه­ی دیگری نیزدراین باب آمده است،که عبارت است از:« مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ»(فاطر /۱۰)«هر­که براى خود عزّت می خواهد، همه عزّتها از آن خداست، سخنان پاک بسوى خدا بالا می رود،و عمل شایسته سخنان پاکیزه را بالا می برد.»
حدیثی­که در ذیل آیه بیان شده،عبارت است از: عن أبی حمزه الثمالی عن علی بن الحسین(علیه السلام) قال سمعته یقول‏ إذا کان یوم القیامه جمع الله تبارک و تعالى الأولین و الآخرین‏فی صعید واحد ثم ینادی مناد أین أهل الفضل- قال فیقوم عنق من الناس‏ فتلقاهم الملائکه فیقولون و ما کان فضلکم فیقولون کنا نصل من قطعنا و نعطی من حرمنا و نعفو عمن ظلمنا قال فیقال لهم صدقتم ادخلوا الجنه.[۱۹۹] على بن حسین (علیه السّلام) فرمود:چون روز قیامت شود،خداى تبارک و تعالى پیشینیان و پسینیان را در یک سرزمین گرد آورد، سپس یک­­ منادى فریاد­­کشد، اهل­ فضل کجایند؟جماعتى از مردم برخیزند،فرشتگان ایشان را استقبال کنند،وگویند:فضل شما چه بود؟گویند:ما به کسى که از ما می برید،می­پیوستیم؛ و به آن که ما را محروم می کرد،عطا می­کردیم؛و از کسى که به ما ستم می نمود،درمی- گذشتیم، سپس به آنها گویندراست گفتید،داخل بهشت شوید.
راغب براین باور است،که صعد وصعید و صعود،در اصل به یک معنا هستند،ولی­ صعد وصعودبه فرجام و عاقبت کار دشوار وسخت گفته می­ شود،ولی­به طور استعاره برای هر سختی بکار می روند،ولی صعید به معنای سطح ورویه زمین گفته می­ شود.[۲۰۰]
در مجمع البیان مولف، درذیل آیه­ی(فاطر/۱۰)بر این باوراست،که صعودبه معنای قبول اعمال وپذیرفتن آن است،وهرعملی که خدا طاعت آن را قبول کند،آن را به صعود توصیف می کند،چرا که فرشتگان آن را بالا می­برند.[۲۰۱]و در مورد صعید گفته است،که صعید سطح زمین بدون گیاه و درخت است، و وجه تسمیه آن این است،که اگر از باطن زمین به سطح آن صعود کنیم، سطح زمین پایان این صعود است.[۲۰۲]
علامه بیان کرده است،که صعود کلم طیب به سوی خدا،عبارت از تقرب آن به سوی خدا که آن عمل اعتلا یافته،چون خداوند رفیع الدرجات است، واین که گفته­اند،صعود عمل به معنای قبول عمل است، این صحیح نمی باشد،و از لوازم معنای آن می باشد.[۲۰۳]
این حدیث بر اساس جناس لفظ واژه یصعد، درآیه وصعیددر حدیث بیان شده است.
۲-۲-۱۳-صلد
مولف­براین باور است،که صلد به معنای سنگ سخت است.[۲۰۴] آیه ای که برای شاهد مثال آورده شده، عبارت است از: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏ کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِین» (بقره /۲۶۴)« اى کسانى که ایمان آورده‏اید، همانند آن کس که اموال خود را از روى ریا و خودنمایى انفاق مى‏کند، و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد،صدقه‏هاى خویش را به منّت نهادن و آزار رسانیدن باطل مکنید؛ مثَل او مثَل سنگ صافى است،که بر روى آن خاک نشسته باشد،به ناگاه بارانى تند فرو بارد،و آن سنگ را هم چنان کشت ناپذیر باقى گذارد،چنین کسان از آنچه کرده‏اند، سودى نمى‏برند،که خدا کافران را هدایت نمى‏کند.
این حدیث که براساس جناس لفظ بیان شده،از امام علی (علیه السلام )در باب صفات مومن آورده شده ،که عبارت است از:کَثِیرٌ عِلْمُهُ عَظِیمٌ حِلْمُهُ کَثِیرُ الرَّحْمَهِ لَا یَبْخَلُ وَ لَا یَعْجَلُ وَ لَا یَضْجَرُ وَ لَا یَبْطَرُ وَ لَا یَحِیفُ فِی حُکْمِهِ وَ لَا یَجُورُ فِی عِلْمِهِ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ مُکَادَحَتُهُ أَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ.[۲۰۵]-دانشش بسیار و بردباریش بزرگ، و مهربانیش زیاد است،بخل نورزدو شتاب نکند،دلتنگى­نکند،و مستى­ننماید،در قضاوت خلاف حق نگوید،و درعملش بیراهه نرود،ازسنگ خارا محکم تراست،ودر­کسب و کارازعسل شیرین‏تر.
طبرسی براین باور است،که صلد به معنای سخت است، و زمین صلد آن زمینی است که چیزی در آن نمی روید.[۲۰۶]
علامه در ذیل این آیه بیا ن می­داردکه،حال­کسی که در انفاقش ریا می­ کند،مانند سنگ صافی است،که مختصر خاکی روی آن با شد،که به وسیله آن تزیین شده باشد،و همین که باران تندی بر آن ببارد،این بارانی که مایع سرسبزی خاک است،روی آن اثر ندارد، آن یک کم خا­ک به وسیله باران شسته می­ شود، وفقط سنگ صاف می ماند،و هر­چندکه باران از اسباب رشد ونمو است، وخاک هم سبب دیگری، اما وقتی محل این آب وخاک سنگ باشد عمل این دو سبب نیز باطل می شود.[۲۰۷]
طریحی این حدیث رابراساس جناس لفظ واژه“صَلْداً درآیه و الصَّلْدِ“درحدیث بیان کرده است،تشبیه آورده شده برای بیان ایمان مومن که در راسخ بودن هم چون سنگ سختی است، که هیچ عمل باطلی در آن اثر نکرده، که باعث تزلزل آن شود،و ایمان وی را کاهش دهد،آب وباران که از اسباب حیاتند،در این سنگ بی اثر است، با این تفاوت که در این حدیث امور نفوذ کننده، اسبابی غیر حق و باطل هستند،و ایمان مومن هم چون سنگ سخت وصاف در برابرهر سببی که بخواهد در ایمان وی اثر کند، بی تاثیر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ق.ظ ]




در چنین مواقعی مالک خودرو محاسبه سود و زیان خود را می کند و چون می بیند طاقت تحمل تشریفات و هزینه های ثبتی را ندارد و ارزش خودرو او نیز برابری با این هزینه ها را نمی کند و از طرف دیگر نیاز به یک سند رسمی جهت بهرمندی از مزایای قانونی آنرا دارد ناچاراً برای فرار از پرداخت این گونه مالیات ها و هزینه های سنگین متوسل به جعل سند رسمی و تهیه یک سند جعلی برای خودرو خود می افتد و ترجیح می دهد بجای طی کردن هفت خوان رستم تا رسیدن به یک سند رسمی راه کوتاه و در دسترس و کم هزنیه جعل را بپیماید و خواسته خود را برآورده نماید. تنها راه پیشگیری از این گونه جعل ها ناشی از مالیات های سنگین و مقررات نامتناسب با جامعه کاهش مالیات ها و ساده کردن مقررات نقل و انتقال توسط دولت است که چرخ معاملات خودروها را روان کند که شهروندان بسهولت بتوانند خودرو خود را معامله و مشکلات خود را حل کنند. خاصه اینکه گروه زیادی از جامعه شغل آنها خرید و فروش خودرو بوده  و هزینه زندگی خود را از این راه بدست می آورند. [۴۴]
پایان نامه
در وصف وضع قوانین و مقررات نامتناسب در خصوص  انتقال خودروها باید گفت کامیون های سنگین و خودروهای گران قیمت دارای مالیات های وحشتناک است که بالغ بر میلیون شده که هر کس قادر به پرداخت آن نیست.
از همه عجیب تر آنکه دولت بخاطر اینکه خودروهای خارجی وارد مملکت نشود هزینه های گمرکی و نقل و انتقال آنها را چنان وضع کرده که گاهی معادل قیمت آنهاست لذا اکثر سندهای جعلی یا مربوط به کامیون های سنگین است یا ماشین های خارجی که مردم قادر به تنظیم سند رسمی صحیح و قانون بخاطر این مالیات های سنگین و هزینه های گزاف برای خودرو خود نیستند.
۴ـ سرقت با انگیزه جعل سند رسمی:
روزانه در کشور ادارات ثبت اسناد و املاک و دفاتر اسناد رسمی بخش نامه ای ارسال می نمایند که تعدادی اوراق سفید بهادار یا چندین جلد سند مالکیت سفید در ادارات ثبت یا دفاتر اسناد رسمی مفقود شده یا به سرقت رفته که نمونه ای از این بخشنامه ها پیوست این تحقیق می باشد بنظر شما اوراق سفید سازمان ثبت بدرد چه کاری می خورند که مفقود می شوند یا به سرقت می روند به ذاته بک برگ بی ارزشند و لیکن برای اهداف مهمی بسرقت می روند. یکی از مهترین دلایلی که اسناد رسمی جعل می شوند سرقت همین اوراق رسمی بها دار و دفترچه های سفید مالکیت است که ابزار و مواد اولیه جعل سند رسمی محسوب می شوند.
جاعلان برای ارتکاب پروسه کامل جرم جعل نیاز هست که ابزار و مواد اولیه جعل سند رسمی را در اختیار داشته باشند. و چون ندارند ابتداء اوراق و اسناد را از طریق دفاتر اسناد رسمی و ادارات ثبت به روش سرقت یا سایر روش ها بدست آورده و بعد مبادرت به جعل آنها می نمایند سرقت اورق بخودی خود ارزش ندارد و لیکن سرقت به انگیزه جعل اسناد است، سرقت به هدف جعل اسناد رسمی است. تولید محصولات اسناد مجعول ممکن نیست مگر با سرقت و بدست آوردن اوراق سفید بهادار با شمار مسلسل از طریق خزانه اوراق ـ دفترخانه ـ ادارات ثبت بجز این منابع جای دیگر اوراق بدست نمی آید. روزانه اعلان می شود یک بسته ۵۰ جلدی سند مالکیت در فلان اداره ثبت مفقود شده یا تعداد ۱۰۰ برگ یک برگی یا نیم برگی در فلان دفترخانه مفقود شده یا سرقت شده فلان تعدادی برگ خلاصه معامله مفقود شده همه اینها به منزله جویبارهایی هستند که به دریای جعل می ریزند. همه اینها مواد اولیه هستند که در کارخانه جعل مورد استفاده قرار می گیرند.
راه پیشگیری از چنین جعل های نیز این است که ادارات ثبت و دفترخانه ها کنترل بیشتر کنند که این قبیل اوراق و اسناد سهواً یا عمداً در دسترس جاعلان قرار نگیرد. برای کارمندان خاطی که محافظ این اوراق و اسناد یا برای دفاتر اسناد رسمی که این اوراق را تحویل می گیرند مجازات شدید قرار دهند نه اینکه مراجع مربوطه به اعلان آگهی یا بخشنامه مفقودی اکتفا کنند و باز خواستی از مباشر و محافظ اوراق و اسناد نباشد. به عنوان مثال بند ۵ مجموعه بخش نامه های ثبتی دفاتر اسناد رسمی را مکلف کرده که ((محفظه ای مطمئن)) مثل گاوصندوق و غیره برای نگهداری اوراق تهیه کنند در حالیکه این چنین نیست و اوراق در دسترس هستند.
۵ـ جعل با انگیزه سیاسی :
شناسنامه یک سند رسمی است. امروزه شناسنامه ها دست خوش جعل و تزویر می شوند یــکی از انگـیزه هـای افراد در جعل این سند رسمی انگیزه سیاسی است خاصه در مسئله و رقابت های سیاسی بازار این گونه جعل ها گرم است.
به عنوان مثال اخیراً شبکه ای در کروک عراق اوراق و برگ های رسمی فرمانداری کرکوک(۱) را جعل کرده و در آنها برگ سلامت جسمانی تهیه نموده و کردهای ترکیه که به عراق پناه آورده اند از این اوراق و شناسنامه برای آنها استفاده کرده که وانمود کنند این کردهای ترکیه ای کردهای عراقی هستند که با آن جمعیت رفراندام برگزار کنند و رأی گیری نمانید که نتیجه آن این بود که آقای عبدالرحمن مصطفی با چنین آرایی بشود فرماندار کروک در سال ۲۰۰۵ میلادی و طراحی این جعل نیز با خود فرماندار منتخب بوده یا در همین شهر خودمان هر نفر معمولاً بیش از ۲ یا ۳ شناسنامه المثنی از اداره ثبت احوال دریافت کرده که یکی از آنها بیشتر نمی تواند واقعی باشد مابقی ماهیتاً جعلی محسوب می شود و کاربردهای زیادی دارند از قبیل:
۱ـ رأی دادن با آن ۲ـ دریافت سهمیه کوپن ارزاق ۳ـ ازدواج های همراه با فریب و تظاهر به مجرد بود و امثال آن.
۶ـ جعل با انگیزه مثبت:
همه جعل ها با انگیزه منفی و سؤ نیت و تحصیل منافع یا دفع مضار نیست. گرچه ماهیت جعل قلب یک حقیقت و توسل به روش های متقلبانه است لیکن خیلی از جعل ها واجد شرایط تعریف قانونی جعل نیستند ولی جعل تعریف می شوند و انگیزه جاعل نیز مقوله های از قبیل ـ ایثار ـ خیرخواهی همکاری و سایر مقوله های و  ارزش های مثبت است به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم.
الف) دو برادر دوقلو که با هم هم شکل و مأنوسند یکی از آنها از روی فداکاری با شناسنامه دیگری به جهت شباهت خودرا به جای او به حوزه نظام وظیفه معرفی می کند، خدمت سربازی را تمام می کند و کارت نظام وظیفه رسمی که مفاداً جعلی می شود بنام برادر می گیرد و تحویل او می دهد و بعد می تواند بجای خود نیز با هویت واقعی خود به خدمت برود و پایان خدمت با اصالت حقیقی نیز برای خود بگیرد این گونه جعل از روی فداکاری و با انگیزه مثبت است.
ب) دو برادر مشابه یکی بجای دیگری در کنکور شرکت می کند ـ قبول می شودـ کارنامه قبولی را به برادرش هدیه می کند در حالیکه آن کارنامه مفاداً و ماهیتاً به عنوان یک سند رسمی جعلی است.
ج) زنی از شوهرش باردار نمی شود بر اثر رابطه نامشروع باردار می شود، زیرا علاقه به داشتن فرزند دارد که مبادا پای طلاق بخاطر باردار نشدن پیش آید هنگامیکه به اداره ثبت احوال جهت دریافت شناسنامه نوزاد مراجعه می کند بجای پدر نامشروع شوهر قانونی خود را به عنوان پدر به ثبت احوال محل معرفی می کند و مأمور ثبت احوال نیز نادانسته مرتکب جعل مفادی می گردد و مشخصات شوهر را در شناسنامه فرزند می نویسد در حالیکه مشخصات واقعی پدر این فرزند نامشروع کس دیگری است. لیکن علاقه فطری فرزند داشتن آن زن مانع معرفی پدر واقعی بچه شده و چنین سند رسمی سجلی جعلی صادر شده در راستای اینکه علم جرم شناسی به مطالعه پدیده مجرمانه و پیشگیری از علل و عوامل وقوع جرم می پردازد چند مورد انگیزه و علل جعل در اسناد رسمی را بر شمردیم به قسمت دوم این علم یعنی مقوله پیشگیری، چند مورد از مواردی پیشگیری جعل سند رسمی را نیز بیان می کنیم.
۳۸-۲ موارد پیشگیری جعل در سند
الف) در خصوص جعل اسناد رسمی اتومبیل ها:
امروزه بعد از مواد مخدر سرقت اتومبیل بیشترین درآمد را برای تبهکاران در کشورها دارد پلیس بین المللی نیز خبر داده که که سالیانه ۲۰۰۰ میلیون سرقت اتومبیل در اروپا به وسیله جعل اسناد و مدارک آنها صورت می گیرد به عنوان مثال سارقان اسناد و مدارک اتومبیل سواری گران قیمت بی ام و ۵۱۸ قدیمی به رنگ قهوه ای را با سرقت این اتومبیل فرسوده بدست می آورند و بعد همین مدارک را برای هم تیپ و همرنگ همین ماشین سرقتی جعل و مورد استفاده قرار می دهند و با تغییر ممیزات وسیله نقلیه مدل بالای مسروقه آنرا با همین اسناد جعلی بفروش می رساند که تنها راه پیشگیری آن است که اسناد و اوراق ماشین در درون ماشین نباشد که سارقان با سرقت خودرو به سادگی به اسناد و مدارک آن برای جعل دسترسی پیدا کنند.
ب) انگیزه خرید اتومبیل های تصادفی:
یکی از انگیزه های افرادی که اتومبیل های فرسوده و تصادفی را می خرند استفاده از اسناد و مدارک آنها برای خودروهای نو و مدل بالا است راه پیشگیری از جعل اسناد خودروهای فرسوده نیز آن است که اولاً تا حد امکان این خودروها قابل خرید و فروش نباشند، ثانیاً به آگهی های خرید اتومبیل های اسقاطی توجه شود که چه کسانی و به چه منظوری می خرند گر چه متأسفانه خود دولت و شرکت های بیمه نیز مبادرت به خرید اتومبیل های تصادفی می نمایند در کشور ما انگیزه خرید این گونه اتومبیل ها معمولاً برای موارد زیر است.
شبیه سازی ـ فروش ـ اوراق کردن ـ انتقام جویی ـ ارتکاب جرایم سیاسی ـ سرقت ـ حمل قاچاق ـ کلاهبرداری…
راه پیشگیری از سرقت و جعل اتومبیل ها و اسناد آن:
۱ـ کارخانه تمامی قطعات را مثل گیربکس ـ دیفرانسیل ـ قفل ـ شیشه ها ـ … را دارای شماره سریال نمایند که از روی هر قطعه بتوان خودرو را شناخت و سازمان و جاعلان تنها به فکر سرقت و جعل اسناد خودرو نشوند.
۲ـ اطلاعات شماره گذاری و نقل و انتقالات دفترخانه ای به اداره آگاهی همزمان داده شود که اطلاعات خودروها را داشته باشد.
۳ـ اوراق سفید دفترخانه ها و ادارات ثبت و خزانه چاپ اوراق قابل دسترسی نباشد.
۴ـ ماده ۷۲۱ ق. مجازات اسلامی عملی شود و کلیه اوراق فروشان و قطعه فروشان با آگاهی هماهنگ باشند.
پروسه پیشگیری از جرم جعل اسناد رسمی باید از ناحیه دولت و هیأت حاکمه در جامعه عملی شود زیرا وظیفه سلامتی بستر امنیتی جامعه از جرم جعل برعهده دولت است به همین جهت مسئولین حکومتی باید با مطالعه دقیق و کارشناسانه انگیزه و علل جعل اسناد رسمی را مطالعه و راه های پیشگیری آنرا فراهم آورند و این ممکن نیست بجز با شناخت واقعیت جامعه و عوامل معده ای که موجب جرم جعل سند رسمی  می شوند به همین دلیل الکساندر دوما خطاب به حاکمان گفته :
(گران بهاترین معرفت برای پادشاه و حاکم آشنایی با حقیقت های جامعه است)
امیدوارم حال که به تجویز بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی دفتر پیشگیری از وقوع جرم در دادستانی کل کشور تشکیل شده و آقای دکتر وکیلیان نیز ریاست آنرا پذیرفته مشکل جعل سند رسمی نیز مرتفع گردد.
شش انگیزه و علت برای جعل سند رسمی ارائه شده که اولین و مهم ترین آن جهل و بی اطلاعی جامعه خاصه اکثریت محرومین خبری و اطلاعاتی جامعه از قانون است که راه پیشگیری آن بالای بردن آگاهی قانونی جامعه است جامعه ایرانی خیلی از جرائم جعل را بر اثر اضطرار و ناچاری حاصله از مالیات های سنگین و مقررات غیر کارشناسانه مرتکب می شوند و همچنین افراد در جعل همیشه سؤ نیت و قصد متقلبانه ندارد بلکه گاهاً از روی خیر خواهی و با انگیزه مثبت مرتکب جعل سند رسمی می شوند که اینگونه جعل ها در تعریف قانونی جعل نمی گنجد و اخیراً مسائل و انگیزه های سیاسی نیز موجب ارتکاب جرم جعل شده بالاترین رقم جعل در اسناد اتومبیل است که راه های پیشگیری آن  زیاد است از جمله جلوگیری از سرقت اوراق ثبتی و سفید دفترچه های مالکیت است و همچنین شماره گذاری همه قطعات اصلی اتومبیل و جلوگیری از خرید و فروش اتومبیل های تصادفی. [۴۵]
۳۹-۲ راهکارهای عملی برای کاهش جرم اسناد
ضرورت دقت نظر در احراز هویت متعاملین خصوصاً معامل، وکیل یا نماینده و قائم مقام اصیل و نیز اصالت مدارک شناسایی، پاسخ استعلامات و اسناد و مکاتبات تعهدآوری که هرگونه خدشه ای در آنها، مسؤولیت مدنی و انتظامی دارد و گاهی خسارات جبران ناپذیری را برای سردفتر که اغلب سوءنیتی هم در کار نیست تحمیل می نماید، بر کسی پوشیده نیست.
تجربیات کارشناسانه و مراجعات مکرر بازرسان و کارشناسان رسمی در رشته جعل، بررسی خطوط، امضا و اثر انگشت نشان داده است که به رغم دقت نظر، حساسیت ها و وسواس هایی که سردفتر، نماینده دفتر اسناد رسمی، سندنویسان و منشی دفاتر در احراز هویت اشخاص و ثبت اسناد اِعمال می دارند بعضاً با شکایاتی مواجه شده اند که با ارجاع امر به کارشناسی و پس از مراجعه کارشناس به دفترخانه و ملاحظه دفاتر قانونی و بررسی چگونگی و نحوه ثبت سند در دفتر اسناد رسمی و اسناد بایگانی مشاهده شده که اغلب بدون سوءنیت و به اعتبار اعتماد و شناخت ظاهری متعاملین و معتبر بودن شهود و معرف ها و حسب اصالت اسناد ماقبل و خصوصاً وکالتنامه هایی که در دفاتر دیگری ثبت و صادر شده است و احراز هویت به صورت مختصر و ظاهری، مبادرت به صدور اسناد مهّم به ویژه سند قطعی منقول و غیرمنقول نموده که پس از مراجعه کارشناس به دفترخانه و بررسی نحوه و چگونگی ثبت سند و مقایسه امضائات و جملات (ثبت با سند برابر است) در دفاتر و یا دقت کارشناسی و مقایسه آثار انگشت براساس اصول علمی و مکانیسم تشخیص هویت، مؤید عدم تطابق امضائات و یا اثر انگشت بوده و به عبارتی دیگر، فرد دیگری به عنوان معامل یا موکل و نظائر آن سند را امضا و انگشت زده است. با کشف و اثبات ادعای جعل، شاکی چاره ای جز متهم نمودن سردفتر، هرچند بی گناه، به مباشرت یا همکاری با جاعل نداشته و سردفتر هم مکلف به حضور در محضر بازپرسی است که گاهی به علت احساس بی گناهی و اطمینان از نحوه احراز هویت و اصالت سند، اولین اقدامی که برایش متصور است اعتراض به نظر کارشناسی و تقاضای رسیدگی توسط هیئت کارشناسان خواهد بود و معمولاً تجربه نشان داده است که نتیجه کار هیئت کارشناسی چیزی جز تأیید نظریه کارشناس بدوی نیست. در اینجا صرفنظر از پرداخت دستمزد هیئت کارشناسی، سردفتر بی گناه، به درخواست خود، تحصیلِ دلیل دیگری را هم برای شاکی فراهم آورده است و حداقل خود را به مباشرت در جعل و تبانی با متهم در مظان اتهام قرار می دهد و هرچند در این زمینه نحوه عملکرد مجرم یا مجرمان و استفاده از تکنیک های پیشرفته در جعل اسناد خصوصاً مدارک شناسایی ممکن است در حدی باشد که با هرگونه دقت نظر و اِعمال وسواس، مسؤولانِ دفترخانه را قادر به تشخیص و حتی تردید در اصالت این گونه مدارک ننماید و ناخواسته و ندانسته اسنادی را به ثبت برسانند که با شکایت شاکی و متضرر از ثبت اینگونه اسناد و در نهایت ارجاع به کارشناسی، جعلی بودن این اسناد به اثبات برسد و مشکلات عدیده ای از جمله مجازات های جعل و حداقل سهل انگاری و ضرورت جلب رضایت شاکی و جبران خسارت و ضرر و زیان (مسؤولیت مدنی) دامنگیر سردفتر و یا سایر مسؤولان دفترخانه شود که بعضاً جبران ناپذیری اینگونه مسائل آشکارا روشن است. لذا بیان نکات و توصیه های زیر که حاصل تجربیات کارشناسی نگارنده است شاید بتواند تا حدود زیادی به آسیب شناسی در این زمینه دست یافته و دست کم از بروز اینگونه مشکلات پیشگیری و یا آسیب های گریزناپذیر را در حد امکان کاهش دهد.
الف : موضوع انتخاب و دقت نظر در گزینش پرسنل دفترخانه خصوصاً دفتریار و نماینده که شناخته شده، مورد وثوق، قابل شناسایی مجدد در زمان های ضروری آتی باشند و ضرورت نظارت و کنترل مستمر سردفتر در نحوه ثبت اسناد و حفاظت از دفاتر و اسناد دفترخانه ها؛
شناخت از نظر امین بودن و سلامت شخصیت روحی، روانی و حتی جسمانی.
میزان تحصیلات و سواد از نظر تسلط کافی به معانی کلمات و مفاهیم اصطلاحات حقوقی خصوصاً در تشخیص دقیق و اصولی کلمات و عباراتی که بار حقوقی داشته، تعهدآور و مسؤولیت آفرین است و نیز به کارگیری صحیح افعال در تحریر اسناد و حدود اختیارات از نظر کمی و کیفی و رعایت دقیق در تحریر قیود مهم زمان، مکان، حدود و اندازه ها و مقادیر با بهره گرفتن از ارقام به صورت عددی و حروفی به طوری که در تحریر هیچ گونه فاصله غیرمعمول و نامتناسب نداشته باشد تا امکان کم کردن، زیاد کردن و هرگونه تغییراتی را به صفر برساند.
نظم و ترتیب در انجام وظایف محوله، تحریر و بازخوانی اسناد به طور دقیق و همچنین تحصیل یقین در نبودن هرگونه ایرادی از نظر حقوقی، اغلاط املایی و انشائی، ارقام و نیز خواندن و تفهیم دقیق مندرجات اسناد به طرفین و در حضور همزمان متعاملین، معرف ها، شهود و مسؤولین امضاکننده دفاتر جاری، بانک و اتومبیل و دقت کافی در تنظیم اسناد نیم برگی و یک برگی، خلاصه معاملات و اسناد مالکیت و نظائر آن.
تحویل هرگونه سندی به متعاملین یا قائم مقام قانونی آنها پس از تحریر نام و نام خانوادگی و امضا توسط خودشان و اخذ اثر انگشت به طور سالم و دقیق با بهره گرفتن از انگشت سبابه دست راست (از سرانگشت تا بند اول به طور کامل) و با بهره گرفتن از استامپ سالم که فاقد جوهر اضافی بوده و خشک نباشد.
نوشتن عبارت (ثبت با سند برابر است) توسط خود اشخاص و در صورت بیسوادی افراد، ضمن اخذ اثر انگشت، این جمله خوانا و دقیق توسط فرد دیگری که نقشی در تنظیم سند ندارد و یا در سند نامی از او برده نمی شود و با ذکر نام نویسنده این جمله به طوری که در صورت لزوم، این نویسنده قابل دسترس بوده و مورد وثوق و تأیید فرد بیسوادی که انگشت می زند هم باشد.
بعضاً مشاهده شده است مواقعی که اسناد از کثرت و تعدد برخوردار بوده و مفاد اسناد به جز نام متعاملین یا یکی از آنها کاملاً مشابه و سطور مشخصی در تحریر اینگونه اسناد مورد استفاده قرار می گیرد سندنویسان دفترخانه با اصرار متعاملین جهت صرفه جویی در وقت، سند اول را در دفتر تحریر و به امضا متعاملین رسانیده و در مورد بقیه اسناد سطور مورد لزوم را شمارش و در انتهای سطر آخر از متعاملین امضا می گیرند تا در فرصت مناسب، متن آن دیگر اسناد، به تکرار نوشته شود. تنظیم اسناد بدین صورت نه تنها منع قانونی دارد بلکه بعدها مورد ادعای سفید امضا گرفتن و موجبات مشکلات عدیده ای برای سردفتر و سندنویسان است. به طور کلی هر سندی که در دفتر ثبت می شود باید به طور کامل و با قلم واحدی و پس از درج دقیق تاریخ تنظیم و حتی ذکر ساعت دقیق تکمیل و در خاتمه تحریر، بلافاصله، به امضا برسد.
دفاتر جاری ـ بانک و اتومبیل باید دقیقاً برگ شماری و با دستگاه شماره زن واحد و رنگ واحد جوهر استامپ شماره شده و مهر مخصوص و انحصاری دادستانی در کنار شماره صفحه منعکس گردد.
هرگونه دست بُردگی حتی برای تغییر یک شماره که مثلاً اشتباهاً توسط سندنویس صورت گرفته باید با ذکر سطر و علامت گذاری و با همان قلم در قسمت توضیحات هر دو صفحه توضیح و تصحیح و به امضای متعاملین و سردفتر برسد و ممهور گردد.
آدرس متعاملین و حتی معرف ها و شهود باید به طور دقیق و قابل دسترس تحریر شود تا به هنگام ضرورت، حضور هر یک جهت توضیح در دفترخانه و یا مراجع قضایی و انتظامی امکان دسترسی به آنها وجود داشته باشد.
از هرگونه پارگی کاغذ دفاتر و جدا شدن صفحات که امکان از بین رفتن و جابجایی صفحات و مطالبی را فراهم کند دقیقاً پرهیز و پیشگیری شود و نحوه چاپ و شماره گذاری و دوخت صفحات توسط مرکز تهیه و توزیع و تحویل دفاتر در اداره ثبت به دفاتر اسناد رسمی کاملاً مورد بازبینی قرار گیرد و با رعایت مسائل حفاظتی و امنیتی و ضمن بازنگری از سوی مسؤولان توسط کارشناسان ذی ربط کنترل گردد.
در چاپ هرگونه اسناد اعم از دفاتر، اوراق نیم برگی و یک برگی و خلاصه معامله ها و نظائر آن باید مسائل ایمنی و حفاظتی از نظر انتخاب نوع کاغذ، چاپ، واترمارک و علائم ایمنی و انتخاب رنگ های ایمنی برای درج شماره ها و سریال توسط اداره کل ثبت اسناد و املاک اعمال شود و ویژگی هایی خاص که به صورت سرّی و محرمانه است در هر بار تجدید چاپ اسناد رعایت، ضبط، نگهداری و قابل مراجعه و استناد باشد تا همانند اوراق بهادار خصوصاً اسکناس ها قابلیت جعل تماماً از بین برود.
استفاده از اوراق اسناد رسمی از نوع کاغذهای ایمنی با ضریب اطمینان بالا که در برخورد با هرگونه ماده پاک کننده شیمیایی و حتی فیزیکی عکس العمل نشان داده و جاعل را از ادامه کار خلاف بازدارد.
قلم و جوهری که هر دفترخانه در تحریر و اخذ امضا مورد استفاده قرار می دهد بهتر است به تعداد کافی که مصرف آن تداوم داشته باشد به بهترین کارخانجات تولیدکننده ـ حتی از یک مارک واحد ولی با ترکیبات و نوع رنگ متفاوت از نظر مواد تشکیل دهنده ـ توسط اداره کل ثبت اسناد به صورت سفارشی تهیه و دفاتر مکلف شوند همواره از قلم واحد و ویژه که نوع آن به نام آنها ثبت می شود استفاده نموده و به هیچ وجه اشخاص از قلم شخصی خود برای امضای اسنادی که در دفترخانه به ثبت می رسد استفاده ننمایند و نیز توجه داشته باشیم که قلم هایی در بازار داخل و خصوصاً در دیگر کشورها وجود دارد که رنگ و اثر خطوط، پس از گذشت مدتی از امضا کاملاً محو و از بین می رود. این مهم را حتی اشخاص عادی در معاملات روزمره خود بهتر است از فروشنده و یا صادر کننده چک و سایر مدارک بخواهند از قلم دیگری که مورد تردید نیست استفاده شود تا هرگونه ریسک و خطر احتمالی از بین برود.
سردفتران قبل از مهر و امضای اسناد صادره از صحت و درستی و نبود هرگونه اشتباه و غلط در تحریر و ثبت اسناد اطمینان حاصل نموده و تأکید می شود آگاه باشند که پاسخگو و مسؤول صحت و درستی اسناد هستند، لذا دفتریار و سردفتر نیز دقت کنند که در محل های تعیین شده امضای واحد خود را منعکس نموده و پس از دقت لازم و کافی در رعایت اصول و مقررات مربوط به تنظیم سند، مُهر برجسته و مخصوص دفترخانه را ممهور کنند.
مندرجات هر سندی به طور کامل و دقیق با ذکر تاریخ و حتی الامکان با تصاویر متعاملین و ضبط رایانه ای نگهداری و قابل دسترس باشد.
بعضاً مشاهده می گردد که فردی با یک وکالتنامه جعلی با حق توکیل به دفترخانه مراجعه و وکالتنامه را به نام اشخاص دیگر تفویض می کند. وکالتنامه بعدی اصالت دارد ولی بر مبنای وکالتنامه جعلیِ اولیه تنظیم شده و جاعلین با خیال راحت به انجام معاملات قطعی در دفترخانه دیگری مبادرت و مرتکب کلاهبرداری و استفاده جعل از اسناد می شوند. اصلح است دفترخانه پس از مکاتبه یا تماس با دفترخانه اولیه که گاهی حتی ممکن است وجود خارجی هم نداشته باشد از اصالت وکالتنامه ارائه شده اطمینان حاصل کرده تا از تعویض یک سند جعلی وکالت با وکالت در توکیل که معمولاً بعداً مورد سوءاستفاده و کلاهبرداری قرار می گیرد پیشگیری نمایند.
بعضاً مشاهده شده است که مشخصات مثلاً اتومبیل سرقتی به جای اتومبیل دیگری، که مشخصات آن مورد پاک شدگی شیمیایی قرار گرفته، اتومبیل سرقتی را در کوتاه ترین زمان که امکان افشای سرقت نیست با افرادی معامله و با اعلام آدرس های واهی و مدارک شناسایی مجعول مرتکب کلاهبرداری، فروش مال مسروقه و انتقال مال غیر گردیده و با تحویل اتومبیل سرقتی و صدور سندی غیرواقعی (غیرقانونی و جعلی) متواری می گردند. خوشبختانه اکنون با استعلام هایی که صورت می گیرد این گونه جرائم به حداقل رسیده ولی چه بسا در صورت لزوم استعلامات، مشاهده گردیده که پاسخ استعلامات مراجع ذی ربط خود نیز از اساس مجعول و مجرمین به هدف خود نائل آمده اند.
در بررسی سند مورد ادعائی که مالک در ایران نبوده و یا فوت کرده است، تصادفاً دیده شده که؛ محتوا و متن اسناد کم اهمیت که لزوم مطرح شدن آن بعید است به تاریخ های قبل در دفاتر مورد پاک شدگی شیمیایی قرار گرفته و اسنادی با ارزش بسیار زیاد و به تاریخ ماقبل درج و به اعتبار ظاهری آن اسناد، معاملاتی انجام شده و حتی مهر و امضا سردفتر قبلی نیز برای سند پاک شده اصالت داشته و بر مبنای این اسناد پاک شده مجعول، رونوشت اصیل اخذ و منجر به انجام معامله با دیگران گردیده اند که اغلب ممکن است سردفتر هم از این تغییرات و پاک شدگی به علت سهل انگاری و اطمینان به کارمندان از موضوع بی خبر مانده باشد و بعدها وقتی مطلع شود که ادعاهایی مطرح و ارجاع به کارشناس شده، دیگر کار از کار گذشته و سوءاستفاده ها صورت گرفته است. شخصاً با مواردی برخورد داشته ام که برای انجام کارشناسی یک سند به دفترخانه ای مراجعه و ضمن بررسی اوراق دیگر یک دفتر به پاک شدگی مشابه و متعدد دیگری در دفاتر برخورد نموده ام که مورد شکایت هم نبوده اند و با بهره گرفتن از نور (Ultra Violet ) در این اسناد پاک شدگی شیمیایی به خوبی مشخص می گردند. هرچند اغلب این دفترخانه ها تعطیل و مسؤولین تحت تعقیب قرار گرفته اند ولی جبران این سوء استفاده ها به علت متواری شدن متهم یا خارج از کشور بودن مجرم به جایی نمی رسد. لذا عمل سردفتری که شاید به دلیل سهل انگاری و اطمینان، دخالت مجرمانه ای در این امور ندارند، درسی باشد که سردفتران دیگر را آگاهی داده، مقید شوند که اولین نفری که دفترخانه را باز و شروع به کار می کند و آخرین نفری که در تعطیل شدن دفترخانه نقش دارد فقط خود سردفتر باشد تا بدون حضور سردفتر، احیاناً احدی از کارکنان سودجو فرصتِ حتی جمع آوری اطلاعات از اسناد بایگانی بدون اجازه سردفتر، پیدا نکرده و از هرگونه فعل و انفعالات و دسترسی به اسناد سابق الصدور دفترخانه ـ که مسؤول اصلی آن سردفتر است ـ در امان بماند. [۴۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ق.ظ ]




جدول ۶۲: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه فرعی پژوهش ۲۷۳
جدول۶۳ : نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه فرعی پژوهش ۲۷۴
جدول ۶۴: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه ششم پژوهش ۲۷۴
جدول۶۵ : نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه رسانه داخلی پژوهش ۲۷۵
جدول ۶۶: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه رسانه های خارجی پژوهش ۲۷۶
جدول۶۷ : نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه اساسی هشتم پژوهش ۲۷۷
جدول ۶۸: نتایج آزمون آنالیز واریانس یک طرفه در خصوص برابری میزان گرایش به دموکراسی در بین گروه های سنی ۲۷۷
جدول ۶۹:مقایسه میانگین گرایش به دموکراسی در بین گروه های سنی ۲۷۸
جدول ۷۰ : نتایج آزمون کای دو برای آزمون فرضیه نهم پژوهش ۲۷۹
پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول۷۱ : نتایج آزمون تی استیودنت دو نمونه ای برای مقایسه میزان گرایش به دموکراسی مردان و زنان ۲۷۹
جدول ۷۲: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه اعتماد عمومی ۲۸۰
جدول۷۳ : نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون در خصوص فرضیه اعتماد نهادی پژوهش ۲۸۱
جدول ۷۴: آزمون رابطه متغیر مخالفت با اقتدار گرایی و متغیر های مستقل ۲۸۲
جدول شماره ۷۵ ضرایب تحلیل رگرسیونی ساده شاخص گرایش به دموکراسی و سایر متغیرها ۲۸۵
جدول ۷۶: ضرایب تحلیل رگرسیونی چند متغیره شاخص گرایش به دموکراسی و سایر متغیرها ۲۸۷
جدول۷۷: متغیرهای خارج مانده از معادله رگرسیون ۲۸۸
جدول ۷۸ : اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیر های مستقل بر حسب تحلیل مسیر ۲۸۹
فصل اول
کلیات تحقیق
طرح مساله
دموکراسی بی شک یکی از متداول ترین مفاهیم عصری است که ما در آن زندگی می کنیم. اغلب حکومت ها از ترتیبات دموکراسی به عنوان یک حاکمیت شایسته، برای مشروعیت بخشیدن به خود استفاده می کنند. رسانه ها در نقد سیاستهای حاکمان از دموکراسی به عنوان یک سلاح بهره می گیرند. نظریه پردازان و تحلیل گران علوم اجتماعی نیز سیر حرکت دموکراسی و تحولات و تغییرات آن را روز به روز دنبال می کنند. به طوریکه امروزه دموکراسی یکی از پر استقبال ترین مفاهیم در میان نظریه های اجتماعی است.
هر چند رویکردهای متعدد و متفاوتی راجع به دموکراسی وجود دارد، و این حجم گسترده و متنوع ادبیات دموکراسی، پژوهش درباره آن را دشوار می کند. با وجود این، بر مبنای تجربه تاریخی دموکراسی مجموعه عوامل برشمرده در نظریات مختلف را شاید بتوان شرایط لازم دموکراسی دانست، اما نمی توان آنها را شرط کافی نیز دانست. همانگونه که کوهن به درستی می گوید: در هر جامعه ای شرایط لازم و کافی تحقق دموکراسی متفاوت است. همچنین در تبیین عوامل اجتماعی موثر بر برقراری دموکراسی، باید به یاد داشت که با توجه به سیالیت مفاهیم اجتماعی، تقسیم عوامل اجتماعی به دسته های متفاوت، به معنی جدایی قطعی آنها نیست. در واقع شرایط اجتماعی دارای مرزهای مشترک و وابسته به یکدیگر اند. بین عوامل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی موثر بر دموکراسی رابطه دیالکتیکی وجود دارد.
از این رو هر کدام از نظریه پردازان به اقتضای رویکرد تحلیلی خود و ویژگیهای زمانی و تاریخی جوامع مورد بررسی، برخی عوامل اجتماعی را با تاکید بیشتری مطالعه کرده اند. برخی ازاین تحلیل گران عوامل کلان مانند میزان توسعه اقتصادی و یا ساختار سیاسی جوامع را مورد توجه قرار داده اند و به دموکرات کردن دستگاه حکومت می اندیشند. در مقابل آنان رویکردهای خرد در دموکراتیزاسیون، بر همخوانی نگرشها و ارزشهای کنشگران جامعه و فرهنگ آنان تاکید دارند. آنها معتقدند همیشه و در همه جوامع ساختار اقتصادی مناسب و یا ایجاد یک دولت دموکرات از بالا، بدون تحول فرهنگی جامعه، به برقراری دموکراسی نمی انجامد. اما بی شک برخی عوامل از جمله: توسعه اقتصادی، وجود جامعه مدنی، طبقات مستقل، سطح بالای آموزش و ارزشها و نگرشهای متناسب با دموکراسی، در برقراری دموکراسی تاثیر گذار هستند.
در رویکرد های فرهنگی، ظهور دموکراسی در یک جامعه را نه فقط با خواست نخبگان و تلاش سیاستمداران، بلکه با گرایش عموم مردم به آن ممکن می دانند. پایداری و دوام دموکراسی نیز، نه فقط به ترتیبات و نهاد های سیاسی بلکه به سایر روابط و نهادهای اجتماعی، وابسته است. در واقع بقاء نهادهای دموکراتیک در گرو تطبیق آنها با نگرشهای افراد یک جامعه است. به طوریکه می توان ادعا کرد، سرنوشت یک نظام سیاسی، عمدتا به وسیله نگرشهای مردم تعیین می شود. به بیان ارسطو اشکال متفاوت حکومت، فضیلت های رایج در میان مردم را منعکس می کنند.
بسته به آنکه نگرشهای شهروندان یک جامعه و شیوه زیست فردی، اجتماعی آنان تا چه میزان دارای عناصر و ویژگیهای دموکرات باشد، پتانسیل آن جامعه برای رسیدن به یک دموکراسی پایدار معین می شود. دموکراسی علاوه بر شکلی از حکومت، شیوه زندگی نیز می باشد. جوامعی که دموکراسی در آنها طبیعتی صرفا سیاسی داشته باشد و ویژگیهای دموکراتیکی نظیر مدارا، گفت وگو، اعتماد و تمایل به مشارکت و خودگردانی در زندگی روزانه آنان راه نیافته باشد، به سمت حکومت اقتدار گرا یا در نهایت یک دموکراسی صوری و ناپایدار حرکت خواهند کرد. از این رو میزان گرایش به دموکراسی در هر جامعه ای را می توان با توجه به خصوصیات عمومی آن جامعه تبیین کرد.
علاوه بر رویکردهای فرهنگی، یکی دیگر از مسیرهای ممکن مطالعاتی برای تبیین گرایش های متفاوت افراد به دموکراسی، مطالعه قشری، طبقاتی می باشد. برینگتون مور وجود طبقه بورژوازی مستقل از دولت را شرط لازم برقراری دموکراسی می داند، لیپست و هانتینگتون نیز اهمیت وجود طبقات متوسط را در نظریه های خود مورد تاکید قرار می دهند. همچنین هانا آرنت جامعه بی طبقه را زمینه مساعد برای گرایش توده ها به اقتدار گرایی می داند. تحلیل طبقاتی، مستلزم آن است که بتوانیم اقشار و طبقات جامعه را با معیار مناسبی از همدیگر تمایز دهیم.
مطالعات اخیر بوردیو و گیدنز در باره تبیین طبقاتی نشان می دهد که با تحولات جدید، مفهوم طبقه اجتماعی به تنهایی نمی تواند نوع شناسی مناسبی از انواع گونه ها و گروه های اجتماعی موجود در جامعه ترسیم کند، چرا که از سویی با گسترش اقتصاد سرمایه داری و فرهنگ مصرفی طبقات اجتماعی شباهت های زیادی با یکدیگر پیدا کرده اند و مرزهای طبقاتی به هم ریخته است. از سوی دیگر تمایز و تنوع درون طبقاتی، با امواج جدید مدرنیته و ارتباطات، کثرت یافته است. به طوری که اکنون ما نمی توانیم از یک طبقه متجانس و هماهنگ به نام طبقه متوسط یاد کنیم. بلکه طبقات متوسط متنوعی بسته به سرمایه های فرهنگی و اقتصادی متفاوت وجود دارد.
به نظر می رسد اتخاذ رویکرد فرهنگی، طبقاتی با تجربه تاریخی موجهای دموکراسی خواهی در ایران مناسب باشد. اگر چه گرایش به دموکراسی در دوره های مختلف از انقلاب مشروطه تا به حال، به طور متناوب تبدیل به تقاضا و خواست مردم شده و دگرگونیهایی را در عرصه اجتماعی و سیاسی سبب شده است. اما این تقاضا و خواست در بین طبقات و گروه های مختلف اجتماعی به یک میزان و یک شکل گسترش نیافته و در نتیجه تبدیل به خواست جدی و پایدار آنان نشده است. طبق دیدگاه برخی تحلیل گران دموکراسی خواهی اغلب جنبشهایی از سوی طبقه متوسط بوده است.
گاه روشنفکران شناخت درست و روشنی از مطالبات عموم مردم نداشته اند و تقاضاهای خود را به کل جامعه تسری داده اند. افزون بر آن تلاش آنها معمولا ایجاد یک حکومت دموکرات و ترسیم ترتیبات و الزامات سیاسی آن بوده است، برقراری فرهنگ و شیوه زیست دموکرات در اولویت های بعدی آنها قرار داشته است. گویی قرار است حکومت دموکرات فرهنگ و سبک زندگی دموکرات را به مردم اعطا کند. این گروه روشنفکران، در بعضی برهه های تاریخی با بهره گرفتن از نارضایتی مردم از شرایط موجود به خصوص وضعیت نامطلوب اقتصادی، برای مدتی جامعه را همراه خود کرده اند، اما بعد از مدتی به راحتی آنها را از دست داده اند.
نگاه صرف سیاسی به دموکراسی آسیبهایی را برای جامعه ایرانی به همراه داشته است. اول آنکه دموکراتیزه کردن اگر از سیاست آغاز شود الگوی متناسبی با آن جامعه نخواهد بود چرا که بومی نیست، و در نتیجه احتمالا با فرهنگ مردم و ارزشهای سنتی آنان هماهنگ نیست، از آنجایی که این دموکراسی از بالا به جامعه تحمیل می شود، مردم به اصول آن خو نمی گیرند، به آن شیوه زندگی نمی کنند، و اعتقادی به آن ندارند. در نتیجه خواسته و ناخواسته با آن بیگانه اند و به استمرار و استقرار آن کمکی نمی کنند.
دوم اینکه پیگیری و برنامه ریزی روشنفکران تنها در سطح سیاسی و به روشهایی مانند جنبش و انقلاب سبب هزینه ها و شکست های پیاپی شده، بحرانها و شکاف های اجتماعی را به وجود می آورد. در نتیجه برنامه ریزی مناسب و پایداری برای جامعه ترسیم نمی شود. اگرچه الگوی دموکراتیزاسیون سیاسی زودتر نتیجه می دهد اما به همان سرعت قابل بازگشت به اقتدارگرایی است. همان گونه که در غرب نیز در مراحل اولیه، برخی دموکراسی ها به راحتی به اقتدارگرایی تبدیل شدند. دموکراتیزه شدن فرهنگ شاید نسلهای زیادی را در گیر کند اما پایدارتر است. جامعه ایرانی نیاز به راهبرد هایی دارد تا همبستگی خود را حفظ و شیوه و نوع متناسب دموکراسی خود را ترسیم کند. به این جهت اولین گام برای تعیین راهبرد، شناخت صحیح و علمی نگرشهای متفاوت موجود در جامعه است.
این پژوهش قصد دارد به دو سوال اصلی در زمینه گرایش به دموکراسی پاسخ دهد. میزان گرایش به دموکراسی در جامعه چقدر می باشد و چه عوامل اجتماعی بر این میزان گرایش به دموکراسی شهروندان تاثیر می گذارند؟
اهداف پژوهش:
توصیف مناسب می تواند مقدمه ای راهگشا برای تبیینی خوب باشد. چراکه می تواند تحلیل را از هر گونه پیش داوری و سوگیری مبرا کند. شناخت میزان گرایش به دموکراسی در بین شهروندان و نگرش آنها نسبت به ابعاد و مولفه های مختلف آن، یکی از اهداف این پژوهش می باشد. این پژوهش قصد دارد به زمینه های فرهنگی، اجتماعی و نقش آن در موفقیت ها یا شکست های دموکراسی در تاریخ معاصر ایران توجه نماید. توجه به زمینه های فرهنگی و بومی جامعه ایرانی، سبب اجتناب از تعریف عام گرایانه و تقلیدی از دموکراسی می شود.
هدف دیگر پژوهش شناخت عوامل اجتماعی موثر بر گرایش شهروندان به دموکراسی می باشد. از میان عوامل اجتماعی تلاش می شود سهم هر کدام از این عوامل اعم از عوامل فرهنگی و طبقاتی، بر گرایش به دموکراسی معین شود. با شناخت نگرشها و گرایشهای موجود و عوامل موثر بر شکل گیری آن می توان مدل دموکراسی متناسب با جامعه ایرانی را ترسیم نمود.
ضرورت پژوهش:
اکثر پژوهشهای انجام شده تا کنون به بررسی عوامل کلان موثر بر شکل گیری دموکراسی پرداخته اند. به نظر می رسد مطالعه دموکراسی نیازمند پژوهشهایی در سطح خرد است. شناخت، توصیف و تبیین بسترهای فرهنگی و اجتماعی شکل گیری دموکراسی از جمله میزان و چگونگی پذیرش اصول دموکراسی و یا پتانسیل تحقق سبک زندگی دموکرات در میان شهروندان یک جامعه از دو جنبه جزء ضروریات مطالعاتی جامعه شناسان در زمینه آسیب شناسی روند شکل گیری دموکراسی است. نخست آنکه به نظر می رسد جنبشهای دموکرات به اندازه کافی به تفاوتها و ویژگیهای خاص جامعه ایرانی و مطالبات گروه های اجتماعی مختلف توجه نکرده اند. از این لحاظ نتوانستند به برنامه و مدل مناسبی برای کمک به روند تحقق دموکراسی یابند، و دموکراسی خواهی را تبدیل به یک خواست پایدار و تقاضای عمومی جامعه ایرانی کنند.
علاوه بر این گروه ها و طبقات اجتماعی موجود در جامعه ایرانی در زمینه گرایش به دموکراسی دارای تفاوتها و اختلاف نظرهایی هستند که در برخی رویداد های اجتماعی می تواند تبدیل به بحران همبستگی در جامعه شود. بنابراین شناخت به موقع و توصیف میزان تفاوتها و اختلاف نظرها از سوی جامعه شناسان و ارائه راهکار، از وظایف ضروری جامعه شناسان می باشد.
تاریخچه مطالعات دموکراسی
شاید اولین گام برای تعریف گرایش به دموکراسی آشنایی با خود مفهوم دموکراسی و تاریخچه آن باشد. دموکراسی ابعاد، معانی، روش‌ها و مصداق‌های گسترده و متنوعی دارد که مورد مناقشه متفکران هستند.
لاری دایاموند(Diamond ) بر وجود ۵۵۰ تعریف از دموکراسی تاکید می کند، او این تعاریف را در سه مقوله قرار می دهد، که عبارتند از : ۱- دموکراسی حداقلی یا دموکراسی انتخاباتی. ۲- دموکراسی حد وسط یا شبه دموکراسی ۳- دموکراسی حداکثری یا پلی آرشی. وبر به تحلیل دموکراسی انتخاباتی، آنچنان که عملا در جوامع مدرن وجود دارد، پرداخت و استدلال نمود که ایده آل دموکراسی مشارکتی نمی تواند در جوامع وسیع و پیچیده تحقق یابد. اما ازطرف دیگر او بر این باور بود که دموکراسی تنها شیوه ای است که به وسیله آن می توان خانه سخت فولادی قدرت بوروکراتیک مدرن را در هم شکست (نش، ۱۳۷۹: ۳۰). وبر کلیت جمعیت را جاهل و غیر عقلانی می دانست. معهذا دموکراسی از نظر وبر مهم بود، اساسا به این دلیل که انتخابات باعث محک خوردن رهبران کاریزماتیکی خواهد شدکه قرار است اداره مردم به آنها واگذار شود. رهبرانی که توانایی کاهش قدرت ماشین بوروکراتیک را دارند. در نظر وبر دموکراسی نه چندان حکومت مردم، بلکه بیشتر حکومت نخبگانی مرکب از رهبران استثنایی و کارشناسان بوروکراتیک است(همان:۳۲).
جامعه شناسان نخبه گرا نظیر شومپیتر دموکراسی را از زاویه نگرش وبر می بینند. شومپیتر دموکراسی را نوعی روش سیاسی می داندکه نخبگان در رقابت با یکدیگر برای تصمیم گیری انتخاب می شوند. در این مدل مردم با رای دادن به حکومت، مشروعیت می بخشند. و رهبران به وسیله محدودیت های قانونی کنترل می شوند تا به دیکتاتوری منحرف نشوند(نانسی و هرسیج، ۱۳۸۴: ۲۹).
در دموکراسی حد وسط یا شبه دموکراسی می توان به نظریات رابرت دال اشاره کرد. به عقیده تکثر گرایان موضوع سیاست رقابت گروه های ذینفعی است که هیچ یک نمی توانند به طور کامل بر دیگران مسلط شوند، چرا که همه آنها به منابع متفاوتی دسترسی دارند. وجود گروه های قدرت متعدد در این نظریه هم به عنوان امری مطلوب و لازمه دموکراسی و هم به عنوان امری واقعی و مبین نحوه توزیع قدرت سیاسی در جوامع دموکراتیک تلقی می شود. از نظر رابرت دال وجود گروه ها و علایق متفاوت اساس دموکراسی است و راه را بر دیکتاتوری می بندد(نش، ۱۳۷۹: ۷۶).
در تعریف دال دموکراسی به معنای حکومت و رقابت گروه ها است . دال شرط ضروری دموکراسی را شهروندانی می داند که از درک آگاهانه امور و حقوق مدنی برخوردار باشند و امکان مشارکت آنها فراهم باشد(نانسی و هرسیج، ۱۳۸۴: ۳۱).
لاری دایاموند برای دموکراسی حداکثری نیز ویژگیهایی را مطرح می کند که عبارتند از اینکه قدرت واقعی در دست مردم باشد. حق بیان برای همه گروه ها ممکن باشد. آزادیهای فردی و اجتماعی نظیر آزادی بیان و آزادی نشر در کنار حاکمیت قانون برقرار گردد. و دولت در زندگی شهروندان مداخله نداشته باشد(نانسی و هرسیج، ۱۳۸۴: ۳۲).
اما درباره تاریخچه و شکل گیری دموکراسی ها نیز مطالعاتی صورت گرفته است. رابرت دال در کتاب درباره دموکراسی، معتقد است تصور آن‌ که دموکراسی از زادگاه خود یونان و دو هزار و پانصد سال پیش رشد یافت و به نقاط دیگر سرایت کرد، تصوری زیبا ولی به دو دلیل غلط است. اول این‌که، ظهور حکومت‌های مردمی، پس از سپری شدن چند قرن اولیه، به افول و نابودی انجامید. نمی‌توان ظهور دموکراسی را مانند صعودی پایدار در نظر گرفت که تنها با چند فرود کوتاه در بعضی مواقع قطع شده است. سیر تاریخ دموکراسی بیشتر شبیه گذرگاهی است که مسافری، پس از پیمودن بیابانی صاف ولی بی انتها با چند تپه سرانجام صعود طولانی خود را به سوی قله‌های فعلی آغاز می‌کند.
ثانیاً اشتباه خواهد بود اگر تصور شود دموکراسی فقط یک بار و برای همیشه ابداع گردید، یعنی همان‌طور که ماشین بخار اختراع شد، دموکراسی شبیه آتش، نقاشی یا نوشتن، بیش از یک بار و در چند جا اختراع شده است. تصور دال آن است که دموکراسی می‌تواند هر جا که شرایط مناسبی رخ داده باشد مستقلاً و از نو اختراع شده باشد و باورش آن است که این شرایط در زمان‌های مختلف و مکان‌های گوناگون موجود بوده‌اند (دال، ۱۳۷۸: ۱۲).
رابرت دال، معتقد است هر جا که شرایط مطلوبی برای گرایش به دموکراسی وجود داشته باشد، امکان شکل‌گیری آن نیز وجود دارد. به عنوان مثال قبیله‌های پیش از تاریخ نیز ممکن است دموکراسی و برابری را برای خود برقرار کرده بودند. اما به تدریج و با گسترش جوامع برابری گروهی کمتر و دخالت خارجی بیشتر شد و در نتیجه شکل‌های سلسله مراتبی و سلسله طبیعی‌تر به نظر رسیدند و نظام‌های اقتدارگرایانه، استبدادی و سلطنتی شکل گرفتند. سپس در حوالی ۵۰۰ ق.م در مناطق متعددی از جهان شرایط مطلوبی مجدداً ظاهر شدند و عمده‌ترین این‌گونه تحولات، در اروپا رخ دادند. سه مورد در امتداد سواحل مدیترانه و موارد دیگر در اروپای شمالی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ق.ظ ]




عدل عمومی

همان طور که از خصوصیات ادیان الهی برمی‌آید، عدل و انصاف از صفاتی است که جمیع انسان‌ها را شامل می‌شود و تفاوتی بین انسانها قایل نیست و از مهمترین آموزههای اسلامی است؛ حتی علی(ع) در منشور سیاسی خود به مالک اشتر یاد آور می شود که، نسبت به آحاد رعیت از مسلم و غیر مسلم روش عدالت پیش گیرد و از ستم و قساوت بپرهیزد[۴۸۷]
عدل اسلامی دامنه بسیار وسیعی دارد و همه زمینه ها را فرا میگیرد. اجرای دقیق این آموزه در بسیاری از فصلهای تاریخ همانطور که باعث گرایش مشرکین به اسلام شد؛ حتی باعث رنجش خیلی از مسلمانان که گرایش غیر خدایی داشتند میگردید.
در آموزه ها و همچنین سیره معصومین این وجهه در رفتار آنها بروز ویژه ای دارد. امیرمؤمنان مى‌فرماید:« سوگند به خدا، اگر شب را تا به صبح به روى خارهای سعدان بگذرانم و مرا در غل‌ها به بند بکشند، برایم از آن بهتر است که خدا و رسول را در قیامت ملاقات کنم در حالى که بر بعض از بندگان ستم کرده، چیزى از مال دنیا غصب کرده باشم. چگونه به کسى ستم نمایم براى نفسى که با شتاب به اندراس و کهنگى روى نهاده است و دور زمانى در زیر خاک خواهد ماند؟!»[۴۸۸]
پایان نامه - مقاله - پروژه
برخورد انعطاف ناپذیر و پرصلابت آن حضرت در برخورد با برادرش عقیل، که تقاضاى امتیازى از بیت المال نموده بود، نمونه بارز دیگری از اهتمام آن حضرت بر اجراى عدالت و ظلم گریزى است[۴۸۹].
خداوند به سبب اسلام ارزش‌ها را تغییر داد. بهای بسیار چیزها را که در سابق پایین بود، بالا برد و بهای بسیار چیزها را که در گذشته بالا بود، پایین آورد. بسیاری از افراد در نظام غلط جاهلیت محترم بودند و اسلام آنها را سرنگون کرد و از اعتبار انداخت، و بسیاری در جاهلیت حقیر و بی‌ارزش بودند، اسلام آنها را بلند کرد. امروز مردم همان‌طور شناخته می‌شوند که هستند. اسلام به آن چشم به همه نگاه می‌کند که سفید و سیاه، قرشی و غیر قرشی، عرب و عجم همه فرزندان آدم‌اند و آدم هم از خاک آفریده شده است.[۴۹۰]

۳- در قبال محیط زیست

اسلام به طبیعت نگاه خاصی دارد که برگرفته از آموزههای اسلامی است. در نوع نگاه دین به طبیعت انسان برای رفع نیازهای مادی خود و بالاتر از آن برای بقا و استمرار حیات خود باید چند اصل را رعایت کند. این نگاه الهی همه ابعاد زندگی و محیط زیست را در بر دارد؛ می توان آنها را به اصولی مرتب کرد:
اصل پاکسازی و پاک نگاه داشتن محیط از آلودگیها، اصل زیباسازی محیط طبیعی که انسان در آن زندگی میکند، اصل ضرورت تولید مناسب استهلاک، اصل عرضه و تقاضای مواد استخراج شده از طبیعت، اصل ضرورت در حدود نیاز و اصل تقم برآوردن نیازهای ضروری به نیازهای تجملی، اصل کوشش مستمر برای شناخت طبیعت و تفکر در آن، اصل آباد کردن و بهرهبرداری از آن.[۴۹۱]
انسان با چنین دیدگاهی برای فعالیت در تمام عرصه ها چیرگی بر طبیعت را وظیه خود میداند(و جعنا النهار معاشا)[۴۹۲] و برای به دست آوردن روزی از هیچ کار و تلاشی در هیچ جایی فروگذار نخواهد کرد.( هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُواْ فىِ مَنَاکِبهَِا وَ کلُُواْ مِن رِّزْقِهِ وَ إِلَیْهِ النُّشُور)[۴۹۳]. او است آن کسى که زمین را براى شما رام کرده پس در اقطار آن آمد و شد کنید و از رزق آن بخورید و بدانید که زنده شدن بار دیگر شما به سوى او است[۴۹۴]

۱) نگاه الهی به طبییعت

اسلام دینی است اعجاب آور، که در تمام زمینه ها دارای برنامه است. برخلاف دینی همچون مسیحیت که اگر به دنبال آموزهای در این زمینه باشی فقط باید به تفسیر الهیاتی از طبیعت، بتوان نقش دین را در حفظ طببیعت اثبات کرد؛ اما اسلام برای تک تک اشیاء در طبیعت برای انسان وظیفهای مشخص نموده. به واقع، اسلام دینی است متمایز که حتی وظیفه انسان را در قبال طبیعت نیز به خوبی مشخص کرده. او را وا دار کرده به تفکر واندیشه در طبیعت بپردازد[۴۹۵]
نگاه ویژه‌ای که اسلام به طبیعت دارد، بیانگر نوع برخوردی است که مومن میتواند با محیطش داشته باشد.« أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیرُْ صَفَّاتٍ کلُ‏ٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ وَ اللَّهُ عَلِیمُ بِمَا یَفْعَلُونَ».[۴۹۶] استاد مطهری در این زمینه می فرماید: « شک ندارد که اگر انسان در عالم ، در نظامات عالم و در مخلوقات این عالم تامل و تفکر کن، و هدفش از این تفکر کشف رازهای عالم، این باشد که به حقیقت بیشتر راه یابد و خدا رابیشتر بشنااسد این هم علم است و هم عبادت و هم تفکری علمی»[۴۹۷]

۲) تاثیر طبیعت در انسان

تاثیری که محیط اطراف بر جسم و روان انسان دارد به گونهای است که امروزه دانش جدیدی به نام، اکولوژی انسانی را به خود اختصاص داده است و در حقیقت طبیعت بر جسم جان انسان بدون تاثیر نمی تواند باشد، چنان که انسان تاثیر انسان را نمیتوان انکار کرد. این را باید دانست که« وجود گیاه در زندگی ما یک اصل است»[۴۹۸]
امیرالمومنین نیز با توجه به همین مطالب علمی، در باره تاثیر طبیعت بر انسان می‌فرماید: « توقوا البرد فی اوله و تلقوه فی آخره فانه یفعل فی الابدان کفعله فی الاشجار اوله یحرق و آخره یورق.»[۴۹۹] چرا که از نظر امیرالمومنین در آستانه رسیدن طبیعت به بهار همان طور که گیاه را شکوفا میکند به بدن نیز تاثیرات مثبتش را می گذارد؛ همانطور که بر عکس آن در فصل سرما صادق است.

۳) منابع طبیعی و اعمار آن

از دید منابع اسلامی، انسانی که در سر سفرۀ کرم میزبان است باید تا میتواند از این خان استفاده کند و به آبادانی آن بپردازد ،« .. ُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ » [۵۰۰]است که شما را آفریده و آبادی آن را به شما واگذار کرده
اهمیت حفظ گیاهان در اسلام، زمانی مشخص میشود که، پیامبر اکرم در بهبوحه جنگ فرمان می داد: « مبادا بر کشتن زنان و کودکان و گیران دست بزنید و به هیچ وجه درختان به ویژه درخت خرما را قطع نکنید»[۵۰۱] و نیز برای تشویق به سرسبزی درختان می فرمودند « هر کس درخت موز یا درخت سیب را سیراب کند گویا تشنه ای را سیراب کرده»[۵۰۲] نه تنها از راه تشویق بلکه از راه انزجار از عمل تخریب طبیعت هم به این کار پرداختند؛ امام صادق فرمودند: « لَا تُقَطِّعُوا الثِّمَارَ فَیَصُبَّ اللَّهُ عَلَیْکُمُ الْعَذَابَ صَبّا [۵۰۳]

۴) مسولت اخلاقی نسبت به تمام موجودات

اسلام بر مسئولیت اخلاقی انسان در برابر سایر موجودات، ( گیاهان و حیوانات) تاکید بسیاری نموده است. بر اساس روایات اسلامی، انسان در محیط زیست حق هرگونه تصرفی ندارد و حتی حیوانات بر عهده صاحبان خویش حقوقی دارند.[۵۰۴]
به فرمایش زیبای آقای جوادی آملی: اسلام آرایش هستی را پایه آرامش بشر می داند و سراسر گیتی و مینو را به زیبایی میستاید[۵۰۵] و در باره اهمیت حفظ محیط زیست، بعد از تشریح سامان مند بودن هستی و وظیفه دار بودن هر عضو هستی و بیان جایگاه انسان در نزد خدا وند میگوید:
«مهمترین عنصر خلافت الهی بعد از فراگیری معارف الهی ، آباد ساختن زمین و نجات آن از هرگونه تباهی و تیرگی است. مقصود از زمین، گستره زیست بشراست که از عمق دریا تا اوج سپر و قله آسمان را در بر میگیرد. بنابر این ، فرهنگ زیست محیطی با مقام جانشینی خدا آمیخته است. آن کس که به جای پالایش هوا آن را می آلایدو عوض مرمت زمین، آن را ویران می کند و به جای غرص نهال، به قطع درخت میپردازد و به جای….چنین فارغ بیفروغی ، بی دریغ دروغ میگوید که خویشتن را خلیفه خدا می شمرد. منظور از عمارت زمین، تامین اصول زیست محیطی برای حیات انسانی است؛ نه خصوص زندگی گیاهی که برخی دارند….»[۵۰۶]
در مورد حمایت از حقوق حیوانات، حتی غیر مسلمین هم به این اذعان دارند که « در بلاد اسلامی جمعیت حمایت از حیوانات لازم نیست و این قطعه از دنیا را می توان بهشت حیوانات دانست. مسلمین حقوق سگ و گربه و حیوانات را رعایت میکنند مخصوصا ددر معابر و مساجد با آزادی پرواز میکنند و در منارههای لانه دارند . در این باره بگونهای است که ما اروپاییان خیلی از یچیزها را از آنان بیاموزیم»[۵۰۷]
در اهتمام پیشوایان به حفظ حقوق حیوانات، امیرالمومنین در کلامی مسلمین را نسبت به چهارپایان مسوول می داند، : فَإِنَّکُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ‏ وَ الْبَهَائِم[۵۰۸]‏ پس مراقب باشید که مورد بازخواست قرار خواهید گرفت

۴) وظایف حکومت اسلامی در قبال محیط زیست

حاکم اسلامی به عنوان مهمترین رکن حکومت و تمدن اسلامی قطعا نقش به سزایی در صیانت از محیط زیست دارد. یا خود به این کار بپردازد و یا با تدوین قوانین مختلف به این کار مبادرت ورزد. وی با آموزش جلو بعضی تحریف ها دست اندازی ها را بگیرد.
دولت وظیفه دارد با ارائه قوانین زیست محیطی مورد نیاز و بر اساس احکام الهی و تضمین منافع عمومی در عرصه عمومی خود و دیگران را به حفظ طبیعت وا دارد؛ و با اموز هاش همگانی برای حمایت از محیط زیست فرهنگ استفاده از طبیعت را گسنرش بدهد و همچنین از منبعی که در دست دارد به صورت اصولی استفاده کند تا منبعی بی جهت ضایع نگردد[۵۰۹]
گفتار سوم: باورهای عملی
شریعت یا قانون الهی جایگاه محوری در همه ادیان ابراهیمی و خصوصا در دین اسلام دارد، به نحوی که میتوان گفت مسلمان یعنی کسی که حقانیت اسلام را بپذیرد و به همه احکام آن عمل کند.
همان طور که قبلا توضیح داده شد، یکی از مواردی که در آموزه های اسلامی به آن توجه شده، تکلیف انسان نسبت به اموری است که در بیرون اتفاق میافتد و نمود بیرونی دارد میباشد. یک مسلمان علاه بر اینکه به عبادات موظف است، به احکام تکلیفیه موظف شده است و مسلمان نباید به امور اجتماع، سیاست، تعلیم و تعلم و اقتصاد بیتفاوت باشد و برای رسدن به شکوفایی دراین زمینه ها در مقام رفتار بیرونی خود ضوابطی را رعایت کند که مجموعه این ضوابط به نام باورهای عملی نامگذاری میشود. و چون شریعت اسلام از عقاید آن نمی تواند جدا باشد، برای تنظیم روابط یک مسلمان رعایت قوانین ضروری است. دکتر نصر در دعاویشان در این باره میگوید: «نقش و نفوذ شریعت در نحوه زندگی و اعمال و رفتار مردم، در نحوه داوری در دعواهاشان، در کیفرها و پاداشهایی که داد می شد، در نحوه انجام معاملاتشان و به طریق اولی که جای بحث ندارد ، در امور دینی ایشان، همه وهمه در میان نسلهای اولیه آشکار بوده و سرمشقهایی برای قرون بعدی تاریخ اسلام فراهم آورده»[۵۱۰] از میان باورهای تاثیر گذار ما به بیان چند موضوع که در تمدنسازی ، تقش بالاتری دارد را توضیح میدهیم.

الف- سیاسی

سیاست از منظر آموزههای اسلامی با سیاست ورزی‌های روزمره روشنفکرنماها تفاوت عمدهای دارد و حاکم اسلامی شمول بیشتری از زوایای دینی و دنیوی مردم را عهدهدار است ومثل مسیحت که تنها آموزههای اخلاق داشته باشد محدود نشده است.لذا سیاست هم بخشی از دیانت اسلامی به حساب می آید.
حضرت امام با اعتراض به کسانی که اسلام را منهای سیاست میخواهند میگوید: « والله، اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرفی کردند، سیاست مدرن از اسلام سرچشمه میگیرد»[۵۱۱]
در اسلام تاثیر حکومت ‏بر فرهنگ زندگى مردم چنان بلند معرفی شده است که اعتقادات مردم را طبق آراء حکام معرفی می کند، در روایت آمده:“ النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ‏ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِم‏ ‏».[۵۱۲] و این نشان میدهد حتى اگر دین، تنها براى هدایت‏ بشر به سعادت اخروى هم بود، باز نمى‏توانست نسبت‏ به دنیاى او و بویژه «حکومت‏»، ساکت‏باشد چرا که سعادت اخروى انسان در گرو همه این امور است.
برای روشنترشدن دیدگاه اسلام در مورد سیاست و شاخصهای حکومت اسلامی مواردی را متذکر میشویم.

۱- همگرایی دین و سیاست

سیاست، در لغت به معانی مختلفی آمده است؛ اما از منظر متفکران اسلامی، سیاست عبارت است از: “تدبیر جامعه بر اساس مصالح مادی و معنوی است. این مفهوم از سیاست، در ادبیات عالمان اسلامی در بحث امامت به کار رفته است؛ چنان‏که یکی از متکلّمان اسلامی در تعریف امامت می‏نویسد: امامت ریاست عامه مسلمین در امور دنیا و دین بر سبیل خلیفگی و نیابت از پیامبر است[۵۱۳]. در تعریف دیگری از امامت گفته شده است: امامت پیشوایی و زمام‏داری کلی در امور دینی و دنیوی است[۵۱۴].
نکته قابل اهمیت در این باره این است که، اسلام در باب “حکومت‏» ،حکومت‏خاصى را تشریع و تجویز نموده است که مهم ترین ویژگی آن «مشروعیت متصل به وحی»، و در قالب اعطاء اختیارات در تصمیم‏گیریهاى حکومتى به پیامبر و اولی الامر، در قالب“اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى‏الامر منکم‏» است.[۵۱۵] و این سنگینی و وظیفه شرعی حاکم جامع اسلامی را بیان میکندو با اندک دقتی در لسان احادیث متوجه فرق اساسی حکومت، در دیدگاه اسلامی با سایر دیدگاه ها می شویم ؛ امیرالمومین می فرماید:« خدایا تو می دانی که آن چه از ما سر زده و انجام شده، رقابت برای [به] دست گرفتن قدرت[و] حاکمیت و یا چیزی از بهره مندیهای دنیوی ومتاع آن نیست. بلکه برای این است که نشانه های روشن دینتت را به جامعه بازگردانیم و اصلاح را در زمین هایت آشکار کنیم»[۵۱۶]
با تأمل در سیره پیامبر اسلام(ص) به اهمیت امر تشکیل حکومت و سیاست در اسلام ،روشن مى‌شود که آن حضرت از اوان بعثت، به اداره جامعه و مسائل سیاسى توجه داشتند.و اگر مسأله اساسىِ سیاست را در حکومت و مدیریت جامعه خلاصه کنیم، آن حضرت با مهیا شدن شرایط، حکومت تشکیل دادند. تشکیل حکومت از سوى پیامبر، بدان دلیل بود که حکومت، بخشى از شؤون رسالت پیامبر است. آیات فراوانى در قرآن کریم گویاى این امر است. مانند: “اِنّا اَنْزَلْنا اِلَیْکَ الْکِتاب بِالْحَقّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ الْنّاسِ»[۵۱۷]
شرکت پیامبر و یارانش در جنگ‌با کفار، نصب والیان، فرستادن سفیران به کشورهاى دیگرو نصب جانشین، همگى حکایت از مدیریت جامعه براساس هدف بعثت داشت‌و تجلىِ آمیختگى دیانت وسیاست بود.

۲- همگرایی مردم ، حکومت و اسلام

روایاتی که در باب وظایف حاکم و رعیت نسبت به هم آورده شده ما را به قطع می رساند که بین این دو رکن حکومت اسلامی باید نوعی دوستی و رابطه دو طرفه وجود داشته باشد و الا هیچ یک از وظایف انسانی و اسلامی افراد به خوبی انجام نخواهد شد ؛ چرا که باید حکومت کارهایی را انجام دهد که یکی طرف آن وابسته به شریعت می باشد و بدون همکاری هر دو طیف، مسولیت ها بر زمین خواهد ماند و امور مسلمین با مشکل برخواهد خورد.
برای حکومت اسلامی زمانی اقتدار، محقق میشود که دولت و ملت به نقش و مسولیتها در مقابل قانون و حکومت و هر آن چه که برخاستته از هویت جمعی و ملی باشد تن در دهد و دولت نیز به مسولیت خود عمل کند[۵۱۸] چنان که امیر المومنین نیز میفرماید(( فاذا ادت الرعیه الی الوالی حقه و .. حقها عزالحق بینهم و قامت مناهج الدین و اعتدلت معالم العدل و جرت علی اذلالها السنن فصلح بذلک الزمان و طمع فی بقائ الدوله و یئست مطامع الاعدا»[۵۱۹]

۳- حاکمیت قانون الهی

در تفکر اسلامی تنها قانونی که برای تامین سعادت دنیوی و اخروی به رسمیت شناخته شده ، قانون گذاری خدا بوده و صلاحیت قانون گذاری به دست اوست؛ چرا که تنها اوست که به همه نیازهای دینی و دنیوی مردم آگاه است، لذا در قرآن آمده است: ان الحکم الا الله امر ان لاتعبد الا ایاه ذالک الدین القیم و لکن اکثر الناس لایعلمون[۵۲۰] تبلیغ اسلام از آغاز بعثت، علاوه بر جنبه عبادى و ایجابى افعال، رنگ سیاسىاش دربعد عدم پذیرش حکومت کفر بود، شکوفایى سیاست اسلام با شکل‏گیرى‏ «حکومت اسلامى»، به اوج خود رسید. پیامبراکرم(ص)، قبل از هجرت، زمینه تشکیل‏حکومت را فراهم کرده و مسلمانان در میان خود شاهد تشکیل اولین حکومت اسلامى‏توسط شخص پیامبر بودند.
حضرت امام میفرماید: دلیل بر تشکیل حکومت ، ماهیت و کیفیت قوانین اسلام و احکام شرع است. ماهیت و کیفیت این قوانین میرساند که برای تکوین یک دولت و برای اداره سیاسی و اقتصادی و تشریع گشته است»[۵۲۱] و در نبود حکومت اسلامی هیچگاه احکام و قوانین اسلامی اجرا نخواهد شد.
قانونگذارى در حکومت اسلامی هم دایر بر اجازه شریعت است لذا، شامل هر فعالیتى که در تشریع اسلامى، مباح شناخته‏شده و نص خاصى بر وجوب یا حرمت آن وجود ندارد، مى‏شود. حاکم مى‏تواند این‏گونه فعالیتها را که داراى احکام غیرالزامى‏اند، واجب یا ممنوع کند؛ اما نسبت‏به امورى که در اسلام، واجب یا حرام است، چنین اختیارى ندارد، چرا که‏اطاعت ولى‏امر نمى‏تواند منافى و متضاد با “اطاعت‏خدا» باشد. مثلا «ربا» در اسلام،حرام است و حاکم نمى‏تواند به صرف صلاح دید خود، براى آن حکم ثانوى جعل‏کند.[۵۲۲]
امیرالمومنین (ع) درراستای ترویج فرهنگ الهی، هدف مبارزه بر ضد طغیان جاهلی را استقرار امنیت مناطق مسکونی و احساس امنیت مردم مظلوم و اجرای حدود الهی میداند و می فرماید: « خدایا! تو میدانی هیچ یک از قیام و اقدام مبارزاتی ما برای علاقه به کشور گشایی و سلطه بر مردم و نیز برای جلب متاع پست و از بین رفتنی دنیا نبوده است؛ بلکه برای بازگرداندن سنت ها و نشانه های فراموش شده دینی از یک سو و اصلاح در سرزمین زندگی مردم از سوی دیگر بود تا مظلومان احساس امنیت کنند و حدود تعطیل شده الهی اقامه شود»[۵۲۳] پس تا زمانی که حکومت الهی تشکیل شود و کسانی از خود آن ها به کمک حاکم اسلامی نیاید این حکوت قادر به حفظ امنیت و تبلیغ و صیانت از دین نخواهد بود

۴- جهانی اندیشی

اسلام به خاطر جهانی بودنش در همه سطوح، تمام ارکانش به صورت طولی همدیگر را تقویت می‌کنند لذا در اسلام، نهاد حاکمیت به عنوان یکی از ارکان پیش برندۀ منویات تمدن اسلامی عمل میکند و منافع ملی، تنها دغدغه برای مسلمان نیست؛ بلکه در کنار منافع خویشتن،سرنوشت دیگران نیز اهمیت دارد. در واقع، اگر منطق اخلاقی مسلمان « اگر مسلمانی صدای مسلمان دیگری را بشنود و به فریاد او نرسد، از دایره اسلام خارج میگردد»[۵۲۴] باشد؛ چگونه می توان انتظار داشت که حکومت دینی آن در قبال دیگر ملت ها و مستضعفین عالم سکوت کرده و به بهانه حمایت از منافع ملی در برابر ظلم و جور استعمارگران و جهانخواران سکوت اختیار کند؟!
در همین راستا بود که امام خمینی بیان کردند که: «ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روش های مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد»[۵۲۵]

ب- اجتماعی

اسلام دینی اجتماعی است،احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد و از آن‌ ها در جهت اصلاح‌ و تقویت روابط اجتماعی و اجرای اهداف جامعه بهره می‌گیرد.اسلام میان عبادات فردی و اجتماعی پیوند برقرار کرده است. لذا به تشکیل جامعه ای نظر دارد که در آن روابط نزدیک و صمیمانه‌ای میان اعضای جامعه برقرار است که از یک سو بر پایۀ بندگی خداوند مبتنی است و از سوی دیگر بر پیوندهای صمیمانه اخوت میان همه اعضا برقرار است…و به واقع میتوان گفت واقعیت اجتماعی جامعه اسلامی، بدان گونه که ر قرآن و حدیث مطمح نظر بوده و در جامعه سنتی اسلامی در حد مقدورات این جهان تا حدود بسیاری تحقق یافته مبتنی بر دو قطب است: امت و خانواده…[۵۲۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:02:00 ق.ظ ]




۲۶.۰%

 

۴.۰%

 

۱۰۰.۰%

 

 

 

۲۳

 

۱

 

۷

 

۱۸

 

۲۳

 

۱

 

۵۰

 

 

 

۲.۰%

 

۱۴.۰%

 

۳۶.۰%

 

۴۶.۰%

 

۲.۰%

 

۱۰۰.۰%

 

 

 

جدول شماره (۴-۸) : توزیع فراوانی شاخصهای مربوط به ارتباط بین آموزش ضمن خدمت با رفتار سازمانی در کارشناسان و مدیران سازمان
بر اساس جدول فوق ۵۳.۴% از کارشناسان اعلام داشته اند که دوره های آموزشی ضمن خدمت برگزار شده رفتار و برخورد مناسب با مشتریان را در آنان بهبود بخشیده است در صورتیکه ۵۲% از مدیران تاحدودی با این موضوع موافقت کرده اند. ۵۳.۴% از کارشناسان و ۴۲% از مدیران اظهار نموده اند که باعث رعایت مقررات و انضباط اداری در آنها شده است. ۵۴.۶% از کارشناسان و ۴۶% از مدیران بیان داشته اند که باعث بهبود جدیت در انجام وظایف شغلی شان شده است. ۵۱% از کارشناسان با اعلام نظر موافق و ۵۴% از مدیران با اعلام نظر متوسط معتقدند که دوره های آموزشی ضمن خدمت برگزار شده باعث افزایش روحیه همکاری و کار گروهی آنان شده است. ۴۴.۴% از کارشناسان موافق و ۴۶.۹% از مدیران تاحدودی موافق این موضوع که برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت باعث افزایش خلاقیت و نوآوری در زندگی شغلی آنان شده است بوده اند. همچنین ۴۷.۸% از کارشناسان موافق اما ۶۰% از مدیران تاحدودی موافق برقراری ارتباط بهتر با دیگران بوده اند. و در نهایت ۴۱.۱% از کارشناسان و ۴۸% از مدیران اعلام داشته اند که برگزاری این دوره ها باعث افزایش سرعت پاسخگویی آنان به مخاطبان شده است. بنابراین بطور میانگین ۴۸% از کارشناسان موافق اما ۴۶.۶% از مدیران تاحدودی موافق بهبود رفتار سازمانی کارکنان در صورت برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت بوده اند.
دانلود پایان نامه

نمودار (۴-۹) فراوانی شاخصهای مربوط به ارتباط بین آموزش ضمن خدمت با رفتار سازمانی در کارشناسان و مدیران سازمان
سوالات جدول به ترتیب زیر می باشد:
۲۴ – باعث استفاده بهینه من از فن آوری ها و تکنولوژی های موجود در سازمان گردیده است.
۲۵ – باعث استفاده درست من از زمان جهت پاسخگویی در مکاتبات شده است.
۲۶ – باعث استفاده درست من از منابع اطلاعاتی موجود جهت تهیه گزارشات تخصصی گردیده است.
۲۷ – باعث افزایش تناسب فعالیتهای شغلی ام با شرح وظایف محوله شده است.
۲۸ – باعث بهره بردار ی درست من در بکارگیری از منابع انسانی موجود گردیده است.

 

 

 

 

کاملا مخالفم

 

مخالفم

 

تا حدی موافقم

 

موافقم

 

کاملا موافقم

 

جمع

 

 

 

پست سازمانی

 

کارشناس

 

۲۴

 

۲

 

۲۷

 

۵۰

 

۵۷

 

۱۴

 

۱۵۰

 

 

 

۱.۳%

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:02:00 ق.ظ ]




چورلی[۷]و هاگت (۲۰۱۱)، کاربرد مدل­ها را بدین شرح می نامند: کاربردی روانشناسانه، کاربردی اکتسابی/ فراگیری، کاربردی استدلالی، کاربردی معیاری، کاربرد سیستم گونه و کاربردی ساختاری
همچنین به طرق دیگری می­توان مدلها را تقسیم بندی کرد:
مدلهای مصور یا شکلی: این مدلها از نظر ظاهر شبیه دنیای واقعی با مقیاس تصویری هستند.
مدلهای مشابه: برای نشان دادن تمایزات در یک مجموعه؛ مانند کاربرد رنگ در نقشه کاربری یک سرزمین.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
مدلهای سمبلی: برای توضیح سیستم­ها یا فرآیندها در مدلهای پیش ­بینی کننده از طرح و رسم استفاده می کنند.
البته برای شناخت مشکلات برخی از تحقیقات، می­توان از تلفیق مدلهای برنامه ریزی/ فرایند مدیریتی با مدلهای نظری به مدلهای ترکیبی دستیابی پیدا کرد و طی فرآیندی معین و تقابل مستمر آنها به ارائه راه حلهایی در زمینه سیستم گردشگری نائل شد.
باید توجه داشت در چشم انداز و دورنمای یک سیستم، مدلها در زیر مجموعه نظریه ­ها قرار می­گیرند. نظریه های سیستم ها، دیدگاه­ های هستند که پدیده ها را تشریح می­ کنند و برای اداره سیستم ها بکار گرفته می­شوند. بنابر این مدلها در ابتدا توصیفی، سپس تشریحی و در نهایت پیش بینی کننده اند؛ بنابر این مدلها، پی­ریزی و سازه­های نظریه ها را تشکیل می­ دهند.
شکل۲-۳٫ مدل سیستم های ترکیبی برای برنامه ریزی و نظریه های گردشگری
با این مقدمه در ذیل به بررسی مهمترین دیدگاه ­ها و مدل­های ارائه شده در زمینه سیستم گردشگری با توجه بنیادی ترین آنها (مدل­های مدل­های برنامه ریزی/ فرایند مدیریتی و مدل­های نظری) می­پردازیم:
مدل سازمان جهانی گردشگری درباره سیستم گردشگری
سازمان گردشگری جهانی(WTO) سیستم گردشگری را به دو بخش اصلی تقسیم می­ کند؛ یکی عوامل تقاضا، شامل بازارهای گردشگری بین المللی، داخلی (ملی و منطقه­ای) و ساکنان محلی و دیگر عوامل عرضه، مشتمل برفعالیت­ها و جاذبه­ها (جاذبه­های طبیعی، فرهنگی، تاریخی، پارکهای تفریحی، باغ وحش­ها، باغهای گیاه شناسی، آکواریم­ها و…)، محل اقامت (هتل­ها، متل­ها، هتل آپارتمان­ها، مهمانپذیرها و…)، خدمات و تسهیلات گردشگری ( دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری، رستوران­ها، خرید، امور بانکی، مبادله ارز، خدمات و امکانات پستی و پزشکی و…)، حمل و نقل(هوایی، زمینی، دریایی)، امکانات و تأسیسات زیربنایی (شامل آب رسانی، برق رسانی، بهداشت، فاضلاب، دفع زباله و مخابرات) و عناصر سازمانی است (سازمان جهانی جهانگردی، ۲۰۱۳).
مدل ارائه شده از طرف سازمان جهانی گردشگری بر پایه نظریه سیستمی می­باشد؛ این مدل با توجه به دو دسته مدل­های بنیادین گردشگری در طبقه ­بندی مدل­های نظری- سیستم گردشگری کل از گونه تشریحی است.
عوامل عرضه
- جاذبه ها و فعالیت ها
- محل اقامت
- دیگر خدمات و تسهیلات گردشگری
- حمل ونقل
- دیگر تأسیسات زیر بنایی
- عناصر سازمانی
عوامل تقاضا
- بازارهای گردشگری بین المللی
- بازارهای گردشگری داخلی
- استفاده ساکنان از جاذبه ها و امکانات و
خدمات گردشگری
شکل۲-۴٫ عناصر سیستم گردشگری (سازمان جهانی گردشگری)
منبع: سازمان جهانی جهانگردی، ۲۰۱۳
مدل لیپر
لیپر[۸] (۱۹۷۹) مدل خود را در به عنوان یک چارچوب سازماندهی شده در بسیاری از مسائل گردشگری پیشنهاد کرده است. وی بسیاری از مسائل گردشگری را با توجه به فعالیت­های آن در نظر گرفته و بخش­های صنعت را مجاز به استقرار می­سازد و عامل جغرافیایی را در کل سفر اجتناب ناپذیر، پیش ­بینی کند. او سه عنصر اصلی را در سیستم گردشگری مؤثر می­داند.
۱- گردشگران/گردشگر در این سیستم یک فاعل است. ۲- عوامل جغرافیایی: شامل الف- منطقه تولید کننده مسافر(فشار برای برانگیختن سفر) ب- منطقه مقصد گردشگر(علت وجودی برای گردشگری) ج- منطقه حمل و نقل (مکانهای میانی برای رسیدن به مقصد). ۳- صنعت گردشگری؛ مشتمل بر دامنه ای از تجارت­ها و سازمانهای درگیر در توزیع محصول گردشگری هستند. هر یک از عناصر و عوامل سیستم گردشگری لیپر نه تنها برای توزیع محصول گردشگری بلکه برای شرایط معاملاتی و آثار گردشگری و البته زمینه ­های متفاوتی که در گردشگری اتفاق می­افتد، با یکدیگر در تقابلند.
مدل ارائه شده از طرف لیپر بر پایه نظریه سیستمی می باشد؛ این مدل در طبقه بندی مدلهای نظری- سیستم گردشگری کل از گونه تشریحی است.
شکل ۲-۵٫ چرخه مستقیم دو سویه گردشگری به عنوان سیستم گردشگری کل
منبع: سازمان جهانی گردشگری، ۲۰۱۳
TGR منطقه مبدا مسافر علائم بیان کننده نواحی مختلف مقصد گردشگر است
TR مسیر ترانزیت
TDR منطقه مقصد گردشگری
TDR3
TDR2
TGR
TDR1
TR4
TR1
TR2
TR3
شکل۲- ۶٫ سیستم گردشگری (ناحیه محور مسافر، مبدا و مقصد گردشگر)– مدل لیپر
منبع: لیپر، ۱۹۹۰: ۲۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:01:00 ق.ظ ]




قابلیت یادگیری و مهارت حل مسئله

 

 

 

۱۲

 

کوهن و لوینتال

 

۱۹۹۰

 

چگونگی استفاده ازدانش خارج سازمان

 

 

 

۱۳

 

لان و لاباتکین

 

۱۹۹۸

 

توانایی یک شرکت در یادگیری ازیک شرکت دیگر

 

 

 

۱۴

 

آلن و کتز

 

۱۹۸۲

 

نتیجه جنبی ازتلاش های تحقیق و توسعه سازمان

 

 

 

۲- ۱- ۳- اهمیت و ضرورت جذب دانش
ظرفیت جذب در بیست سال گذشته یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث بوده است. زیرا منابع دانش خارجی از اهمیت بالایی برخوردار است. ظرفیت جذب ظرفیتی پویاست که شرکت ها را قادر می سازد تا ایجاد ارزش کرده و از مدیریت دانش خارجی، مزایای رقابتی کسب نموده و آن را حفظ نمایند (Comison & Fores ,2011).
در محیط کسب و کار که دو مشخصه اصلی آن ابهام و پیچیدگی است، افزایش رقابت پذیری و سرعت عمل در پاسخگویی به تغییرات محیطی بیش از اینکه به منابع فیزیکی وابسته باشد به دانشی که در اختیار سازمان هاست بستگی دارد (Olsen, 2003).
ظرفیت جذب سازمان و به تبع آن توانایی سازمان در جهت کسب و به کارگیری دانش جدید به عوامل مختلف فردی، گروهی و سازمانی بستگی دارد. یک سازمان با خاصیت پاسخگویی سریع که بر پایه ابعاد رقابتی همچون قیمت، کیفیت، قابلیت اطمینان، انعطاف پذیری، زمان و خدمات بنا نهاده شده است می تواند محلی برای به کارگیری دانش کسب شده از محیط بیرونی باشد. در اقتصاد امروزی، سرمایه و نیروی کار نمی تواند به تنهایی متضمن بقا و موفقیت یک سازمان باشد، از این رو دانش به عنوان منبع کلیدی سازمان در بقا و رشد آن مبدل گشته است. آنچه که تمامی مدیران درآن اتفاق نظر دارند این موضوع است که بدون دانش و اطلاعات کافی از محیط داخلی و خارجی سازمان، ادامه حیات یک سازمان با مشکلات فراوانی مواجه می شود. با توجه به اهمیت موضوع، کسب و به کارگیری دانش که در دو محیط داخلی و بیرونی انجام می پذیرد به یکی از مهم ترین دغدغه های مدیران تبدیل گشته و این موضوع در ساختار سازمانی، وظیفه تک تک اعضای سازمان است (موسوی و همکاران، ۱۳۹۲).
دانلود پایان نامه
تعداد فزاینده ای از سازمان ها برای به دست آوردن مزیت رقابتی به جذب دانش به عنوان یک راه حل رو آورده اند تا قابلیت های متمایز اصلی خود را افزایش دهند (Bhatt, 2001) . سازمان ها از این رو به جذب دانش علاقه مند می باشند تا به وسیله آن کارائی فرایند های خود را افزایش دهند، اثربخشی و کیفیت خدمات خود را بهتر کنند و برای مشتریان خود راه حل ها و محصولات ابتکاری فراهم کنند. از این رو مشارکت جذب دانش در موفقیت کلی سازمان ها به طور گسترده ای مورد تصدیق قرار گرفته است (Lang, 2001). کاریلو[۱۳]و همکاران (۲۰۰۴) بر این باورند که جذب دانش اثربخش تنها به تجهیزات تکنولوژی اطلاعات متکی نسیت بلکه به طور گسترده ای به فضای اجتماعی سازمان مرتبط می باشد و تکنولوژی اطلاعات تنها به عنوان تسهیل کننده عمل می کند. بسیاری از شرکت‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که برای عملکرد مؤثر در اقتصاد امروز، تبدیل شدن به یک سازمان دانش محور ضروری است. اما اندکی از آن‌ ها به درستی می‌دانند که دانش محور شدن به چه معناست و یا چگونه می‌توان تغییرات لازم برای دانش محور شدن را انجام داد. احتمالاً شایع‌ترین تعبیر نادرست این است که هرچه دانش بیشتری در محصولات یا خدمات یک شرکت وجود داشته باشد، سازمان دانش محورتر خواهد بود. بنابراین به عنوان مثال یک مؤسسه‌ پژوهشی که محصول آن‌ ها تماماً دانش است، در صدر زنجیره‌ی سازمان‌های دانش‌محور قرار می‌گیرند و شرکت‌هایی که به خرید و فروش کالاهای فیزیکی ساده می‌پردازند، در انتهای زنجیره قرار می‌گیرند. این فرض هم برای کسب و کارهای صنعتی که معتقدند نمی‌توانند تغییر کنند و هم برای کسب و کارهای دانشی که معتقدند  نیازی به تغییر نحوه‌ عملکرد ندارند، خطرناک است (کریمی پور، داودی، ۱۸۷:۱۳۸۵).
۲- ۱- ۳- ۱- اهمیت نیاز به جذب دانش برای حوزه های خدماتی و دولتی:
جذب دانش دارای یک اهمیت فزاینده برای دولت جهت مواجه با مخاطراتی است که توسط اقتصاد دانش محور ایجاد می شود. این مخاطرات در جنبه های زیر مورد توجه قرار می گیرند. دانش به یک عامل حیاتی تعیین کننده برای رقابت پذیری در بخش دولتی تبدیل شده است. خدمات رسانی و سیاست گذاری دو فعالیت اصلی دولت ها هستند. در یک اقتصاد دانش محور، دولت ها به شدت در هر دو زمینه با رقابت بین المللی و حتی ملی مواجه شده اند. برای مثال در سطح بین المللی، سازمان های غیردولتی و دولت ها با سازمان های خارجی که خدمات مشابه ارائه می دهند در حال رقابت هستند. موسسات تحقیقاتی برای جذب بهترین محققان و سرمایه گذاران در حال رقابت با یکدیگرند در حالی که دانشگاه ها نیز به دنبال به دست آوردن بهترین سرمایه گذاری ها، دانشجویان و استادان هستـند، در سطح ملی نیز رقابت افزایش یافته است. در بخش دولتی کالاها و سرمایه ها آنقدر که در بخش خصوصی دارای اهمیت هستند، مهم شمرده نمی شوند، بلکه این دانش است که به عنوان مهم ترین فاکتور رقابتی شناخته می شود. دانش مهم ترین فاکتور رقابت و منبع اصلی و مرکزی دولت است. کارکرد اثربخش دولت در گرو انتشار دقیق و موثر دانش است. شرکت های خصوصی به تولید کالا و خدماتی می پردازند که مستقیماً در رقابت با کالا و خدمات بخش دولتی است. آموزش، دانش، امنیت و علم از جمله زمینه های رقابت بین این دو بخش است. برای مثال آموزش از راه دور و به ویژه آموزش از طریق اینترنت توسط شرکت های خصوصی، ارائه خدمات آموزشی توسط دولت را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. وقتی مشتریان بتوانند نیازهای خود را به صورت کاملاً دلخواه و سفارشی توسط بخش خصوصی برطرف کنند، ناخودآگاه چنین انتظاری را از بخش دولتی نیز خواهند داشت. بازنشسته شدن کارمندان دولت و همچنین انتقال آن ها بین بخش های مختلف، چالش جدیدی برای ابقای دانش و حفظ حافظه سازمانی و متعاقب آن، آموزش کارکنان جدید ایجاد می کند. به مرور زمان کارمندان فعلی دولت تا چند سال آینده بازنشسته خواهند شد. این به عنوان یک مشکل اصلی پیش روی بسیاری از دولت هاست. سازمان های دولتی نیازمند این هستند که با ابتکار عمل، دانش کارکنان ارشد را حفظ کنند زیرا در غیراین صورت ارائه خدمات به بخش عمومی دچار مشکل خواهد شد. بنابراین، کسب دانش از کارکنان ارشد و سپس انتقال آن به سایر کارکنان و همچنین روزآمد کردن آموخته ها طی زمان امری بسیار حیاتی است. افزایش روزافزون شهروندان دانش مدار، دولت را مجبور می کند تا در راس دانش های ایجاد شده و به روز قرار گیرد. مدیریت دانش بیان می کند که مهم ترین منابع ارزشمند هر سازمان، دانش کارکنان آن است. این تاکید و تمرکز با توجه به شتاب روزافزون تغییرات در سازمان و در کل جامعه انجام می گیرد. مدیریت دانش بیان می کند که امروزه تقریباً تمامی امور مستلزم انجام کار دانش محور هستند و لذا تمامی کارکنان باید به نوعی به کارکنان دانش محور تبدیل شوند (واعظی، ۷۲:۱۳۸۳).
کار انجام شده توسط کارکنان به جای اینکه به نیروی بازوی آن ها وابسته باشد به دانش آن ها متکی است، این بدین معناست که خلق، تسهیم و استفاده از دانش یکی از مهم ترین فعالیت های هر فرد در هر سازمان است نیاز به چارچوب مدیریت دانش در بخش دولتی باعث شده است که بسیاری از محققان، مدل ها و چارچوب های مختلفی برای درک مفهوم و همچنین پیاده سازی مدیریت دانش ارائه دهند. اگرچه چارچوب های زیادی برای پیاده سازی مدیریت دانش در بخش خصوصی ارائه شده است، ولی بخش عمومی متفاوت بودن خود با بخش خصوصی را پذیرفته و از این جهت برخی مشخصه های ویژه نیز دارد. چارچوب مدیریت دانش برای بخش دولتی دو تفاوت عمده با چارچوب های ارائه شده برای بخش خصوصی دارد. اولاً بخش دولتی به ذینفعان تعلق دارد، در حالی که بخش خصوصی متعلق و وابسته به شرکا و سهامداران است. رویکرد ذینفعان در بخش دولتی مستلزم وجود بخش های گوناگون و متعدد در فرایند است و از این رو، کار در مورد آن با مشکلات بیشتری مواجه است. در بخش دولتی این ذینفعان می توانند شهروندان، حکومت های محلی و ایالتی، شرکت های خصوصی، کاربران و… باشند و زمانی که دولت اقدام به سیاست گذاری و تصمیم گیری و برنامه ریزی و ارائه خدمات می کند، مجبور به در نظر گرفتن منافع و نظرات و علایق تمامی ذینفعان است (البرزی، ۲۵:۱۳۸۴).
۲- ۱- ۳- ۲- اهمیت نیاز به جذب دانش برای بخش خصوصی:
در بخش خصوصی، شرکت ها در برابر سهام داران خود پاسخگو هستند، اما تنها چیزی که در این بخش اهمیت دارد این است که سرمایه گذاری انجام گرفته پربازده باشد. دومین وجه تمایز چارچوب های مدیریت دانش در بخش های خصوصی و دولتی در رقابت پذیری آن هاست. بخش خصوصی بر پایه رقابت بنا شده و اصولاً رقابت پذیر است. در حالی که بخش دولتی مبتنی بر فاکتورهایی مانند ارائه خدمات، تهیه اطلاعات، شناسایی دانش، تسهیم و استفاده از آن است. با توجه به همین فاکتور حیاتی یعنی رقابت پذیری، اساس کار شرکت های خصوصی بر هوشیاری جهت کسب مزیت رقابتی در محیط متغیر است و در این راه سعی می کنند تا همواره خود را با ابزارهای مدیریتی نوین، تکنیک ها و فلسفه های نوین منطبق سازند. اما در مقابل چنین روندی در بخش دولتی وجود ندارد و انگیزه چندانی برای ایجاد تغییر در نحوه ارائه خدمات وجود ندارد. هر چند انحصارات موجود در بخش دولتی تا حدی در مقابل جهانی شدن اطلاعات و افزایش تعداد کاربران و سرمایه با چالش مواجه شده است. با توجه به چنین امری بخش دولتی باید توجه بیشتری به شناسایی، تسهیم و بهره برداری از دانش کند. این دو دلیل عمده به شدت بر روی استراتژای پیاده سازی مدیریت دانش تاثیر می گذارند. لذا بر این نکته تاکید می شود که نیاز به توسعه یک چارچوب عمومی برای بخش دولتی به کمک فهم و استفاده از تجارب مدیریت دانش احساس می شود. عناصر مهم در چارچوب مدیریت دانش در بخش دولتی، افراد، فرایندها و فناوری می باشند که سه عنصر اصلی هر محیط سازمانی هستند. مدیریت دانش به منظور ایجاد روحیه تسهیم و استفاده از دانش، روی افراد و فرهنگ سازمانی تاکید می کند. همچنین به منظور پیدا کردن، ایجاد، اکتساب و تسهیم دانش، بر روی فرایندها یا روش ها متمرکز می شود و به منظور ذخیره سازی دانش و قابل استفاده کردن آن به هنگام کار گروهی (بدون اینکه افراد در واقع و به صورت فیزیکی کنار هم باشند) برروی فناوری متمرکز می شود. افراد مهم ترین بخش هستند زیرا مدیریت دانش با تمایل افراد به تسهیم و استفاده از دانش وابستگی مستقیم دارد. افراد، فرایندها و فناوری، همواره می توانند به عنوان یک عامل محرک و یا یک مانع برای حرکت دانش محسوب شوند. لذا می باید همواره موانع را شناسایی و برطرف کرد و به گسترش و ازدیاد عوامل محرک پرداخت (مهدی زاده و اصفهانی، ۲۱:۱۳۹۰).
۲- ۱- ۴- عوامل موثر بر ظرفیت جذب دانش
در تحقیقات انجام شده در طول دوره های مختلف، عناصر مورد استفاده برای تبیین ظرفیت جذب دانش به شکل واحد وجود ندارد. محققین برحسب دیدگاهی که در مورد جذب دانش و به کارگیری آن در فرایند یادگیری سازمان داشته اند مولفه های موردنظر خود را انتخاب نموده اند. واحدهای بررسی یادگیری در سازمان ها به سه بخش یادگیری فردی، گروهی و سازمانی تقسیم می شوند. الگوهای ذهنی زیادی انتقال یادگیری از افراد به گروه و از آن به سازمان را مطرح می کنند. انتقال یادگیری از افراد به سازمان، سامانه اعتقادی جدیدی را برای سازمان هایی که دانش و شایستگی های محوری جدید خلق می کنند، به همراه دارد که رفتار سازمان را تغییر می دهند. در ادبیات به شکل گسترده به این موضوع اشاره شده است که یادگیری از سطح فردی آغاز می شود و در سطح گروهی شکل می گیرد (سان و اندرسون، ۲۰۱۰). برای تبیین ظرفیت جذب دانش به شکلی جامع از مدل های مختلفی استفاده شده است. اینکه چه فرایندهایی در هر یک از سطوح فردی، گروهی و سازمانی بر ظرفیت جذب دانش تاثیر دارند؟ برای پاسخ به این سوال با مرور جامع ادبیات مرتبط، مولفه های زیردر نظرگرفته شده است:
در سطح فردی: دانش قبلی مرتبط با کسب و کار اعضای سازمان؛
در سطح گروهی: شبکه و جو ارتباطات حاکم بر سازمان؛
در سطح سازمانی: روش پیمایش محیط و مخارج و شاخص های تحقیق و توسعه (حاجی کریمی و حاجی پور، ۱۳۸۷).
چگونگی تاثیر هرکدام از این اجزا بر ظرفیت جذب دانش در زیر شرح داده شده است.
۲- ۱- ۴- ۱- دانش مرتبط گذشته:
براون[۱۴] (۱۹۹۷) معتقد است که دانش مرتبط گذشته عبارت است از سطح شناخت مهارت های شغل، فناوری و اقدامات مدیریتی کارکنان و مدیران سازمان. از نظر کوهن و لوینتال (۱۹۹۹) این شناخت شامل حقایق و ایده هایی است که اعضای سازمان دارند و می توانند اثر مثبتی بر ظرفیت جذب دانش داشته باشند. چرا که موجب می شود سازمان بتواند ارزش دانش جدید محیطی را درک کند و آن را در فرایندها و محصولات نهایی خود مورد استفاده قرار دهد. همچنین آنان معتقدند که ظرفیت جذب دانش وابسته به مسیر گذشته سازمان است و حاصل ماهیت تجمعی دانش است (Cohen & Levinthal, 1999, p.84). زهرا و جرج (۲۰۰۲) نیز در همین ارتباط معتقدند که ظرفیت جذب دانش تحت تاثیر تجارب گذشته و حافظه سازمانی است و دانشی که پرسنل از طریق یادگیری در عمل اندوخته اند یکی از مهم ترین عوامل جذب دانش جدید در سازمان به شمار می رود(Zahra & George, 2002, p.139).
۲- ۱- ۴- ۲- ظرفیت جذب اعضای سازمان:
نیکولینی و مزنارد[۱۵] (۱۹۹۵) بر این باورند که یادگیری سازمانی مبتنی بر یادگیری افراد است. بنابراین ظرفیت جذب دانش یک سازمان تابعی است از سطح یکپارچگی یادگیری افراد و تمایل و توانایی افراد در اشاعه دانش. میزان این یکپارچه نمودن یادگیری افراد به قابلیت ترکیبی سازمان بر می گردد. این قابلیت ها به سه دسته عمده تقسیم می شوند که عبارتند از:

 

 

  • قابلیت های سیستمی؛ خط مشی ها و رویه های رسمی شده در سازمان

 

 

 

  • قابلیت های هماهنگی؛ ارتباطات بین اعضا در یک گروه که ممکن است رسمی یا به واسطه تعاملات و گردش شغلی ایجاد شود.

 

 

 

  • ظرفیت های جامعه پذیری؛ قابلیت های شرکت در ایجاد ایدئولوژی مشترک (Nicolini & Meznard, 2005, p.19).

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:01:00 ق.ظ ]




برای مثال اکثریت قریب به اتفاق بزرگان فقه شیعه؛ برای اثبات دعوای قتل، ادله محدود و مشخصی را بیان کرده‌اند. تمام فقها اقرار و شهادت را که ادله عام اثبات هر نوع دعوی در شریعت اسلامی است و نیز قسامه را برای مورد استثنایی لوث، به عنوان ادله اثبات دعوای قتل ذکر کرده اند. علم قاضی، چهارمین دلیل اثبات دعوای قتل در فقه شیعه است که تعدادی از فقها متأخر شیعه آن را به صراحت در ردیف ادله اثبات دعوای قتل برشمرده اند و بعضی دیگر آن را اولین و معتبرترین دلیل اثبات دعوی به حساب آورده اند[۵۷]. همگونی شیوه ی فقها در بحث از ادله و این که همه آنها امور خاصی را به عنوان ادله اثبات دعوای قتل ذکر کرده اند و فقط اختلاف اندکی در کیفیت و شرایط آن از خود بروز داده اند، نشان دهنده این مطلب است که ادله اثبات دعوای قتل از نظر فقیهان شیعه، امور محدود و معینی است و فقها موارد شمارش شده را از باب تمثیل نیاورده اند. علاوه بر این، عبارات بسیاری از فقها، به صراحت بر این امر دلالت دارد. که به نقل چند مورد از آنها می پردازیم:
پایان نامه
علامه حلی می‌نویسد: «دعوای قتل فقط از سه راه اثبات می شود : اقرار، شهادت و قسامه»[۵۸]. ایشان برای شمردن ادله اثبات دعوای قتل، از ادات حصر «إنما» استفاده می‌کند که در میان عبارات مفید حصر، بیشترین تأکید را در افاده حصر دارد. آیه ا… سید محمد شیرازی از فقیهان معاصر، ادله اثبات دعوی قتل را در ضمن این عبارت بیان کرده است: «… تثبت الدعوی بعلم الحاکم و الا قرار و البینه و القسامه…»[۵۹]. ایشان گرچه از ادات حصر استفاده نکرده است، اما ظاهر عبارت، نشانگر محدود بودن ادله به این چهار مورد است.
محقق حلی در شرایع الاسلام نیز ادله اثبات قتل را محصور دانسته است[۶۰]. عبارت سایر فقیهان نیز گرچه در قالب جملات مفید حصر بیان شده است، همین چند دلیل را در بردارد و شاید نتوان فقیهی را یافت که این سه یا چهار دلیل را برای اثبات دعوای قتل بیان نکرده باشد و یا دلیل دیگری به آنها افزوده باشد، بنابراین جا دارد از عبارت فقها در باب قتل، این نتیجه گرفته شود که آنها قائل به محدودیت ادله اثبات دعوای قتل هستند و ادله اثبات را در این چند امر منحصر می دانند. قانون مجازات اسلامی (قصاص) نیز به تبعیت از آرا فقها، همین چهار دلیل را به عنوان ادله اثبات دعوای قتل اعلام می کند. در ماده ۲۳۱ قانون مجازات اسلامی آمده است: «راه های ثبوت قتل در دادگاه عبارتند از: ۱٫ اقرار؛ ۲٫ شهادت؛ ۳٫ قسامه؛ ۴٫ علم قاضی». تا این جا با استناد به عبارات و اظهارات فقها و صریح قانون موضوعه، چنین نتیجه گرفته شد که ادله اثبات دعوای قتل، محدود و معین است. آنچه ما را به غیر حصری بودن ادله مذکور می رساند ذکر این مطلب است که، علم قاضی در فقه شیعه و قانون موضوعه ، حجت است و یکی از ادله اثبات دعوی است. قانون موضوعه، آن را به صراحت در ردیف ادله اثبات دعوی ذکر کرده است. گرچه در خصوص باب دعوای قتل، افراد معدودی آن را به صراحت در شماره ادله سه گانه دیگر آورده‌اند؛ اما اکثر فقهای مشهور، در یکی دیگر از ابواب مباحث فقهی (غالباً باب قضا) از علم قاضی به عنوان یکی از ادله معتبر اثبات دعوی نام برده اند[۶۱]. علم قاضی از هر طریق متعارفی که حاصل شده باشد، می تواند مبنای حکم و حل و فصل قرار گیرد. آیه ا… شیرازی به صراحت، روش های یقین آور علمی جدید کشف جرم را جزء منابع حصول علم معتبر قاضی می داند[۶۲].
محمد جواد مغنیه راه های حصول علم قاضی را که در خلال بررسی پرونده به وجود می آید، به شرح زیر برشمرده است:« ۱) معاینه ی محلی به وسیله قاضی؛ چنانچه موضوع از رویدادهای مادی و در خور دیدن باشند.
۲) قرینه ها و اماره های موضوعی (قضایی)؛که قاضی در حین رسیدگی به پرونده و گفتگوی طرفین و مانند آن، با استنباط خود به دست می آورد.
۳) اموری که همه ی مردم درستی یا نادرستی آن ها را به خوبی در می یابند؛ مثل ادعای شنیدن و دیدن کور.(که می توان رای هیات منصفه را در این میان جا داد).
۴) پزشکی قانونی که شاخه ای از کارشناسی است.
۵) مبانی همگانی و متداول شرعی؛ مانند این که برای اثبات نسب کمترین مدت حمل، شش ماه و بیشترین آن، دوازده ماه است (در بیرون از مدت نفی می شود)»[۶۳].
بنابراین گرچه موارد ادله اثبات دعوی هم در قانون و هم در فقه به صورت حصری بیان شده است و ظاهر آن نشان می دهد که ادله اثبات، حالت انحصاری دارد، اما توجه به مفهوم علم قاضی در فقه شیعه که چیزی است فراتر از آنچه از طریق شهادت، بینه و اقرار حاصل می شود و این که منابع حصول آن علم منحصر در امور خاصی نیست، خود به خود قید حصری بودن ادله اثبات دعوا را خواهد زد و عملاً طرق اثبات دعوا را از محدودیت خارج خواهد کرد؛ مثلاً طبق نظریه فقهای شیعه، یک قاضی خواهد توانست تمام روش های جدید علمی کشف جرم که موجب حصول یقین می شود، برای به دست آوردن حقیقت مبنای قضاوت خود قرار دهد. با این مبنا، اگر قاضی از طریق دیدن فیلمی که جانی را در حال ارتکاب جرم نشان می دهد و یا آزمایش خونی که از او به جای مانده است و … علم پیدا کند که متهم، مجرم است می تواند براساس آن قضاوت کند. این روش در یکی از نامه های شورای عالی قضایی نیز مورد توصیه قرار گرفته است: «… لزوماً متذکر می شود که هر چند در برخی از جرایم، طریق اثبات دعوی در قانون ذکر شده، لکن چون این امراز باب طریقیت و حصول علم برای قاضی است و قاضی برای حصول قطع و یقین، از هیچ نوع تحقیقی که علم را تحصیل کند، منع نگردیده است، مقتضی است در رسیدگی ها، استفاده از طریق علمی کشف جرم را مورد غفلت قرار ندهد و از وسایلی که دانش بشری در این زمینه فراهم نموده است استفاده نماید»[۶۴].
از تمرکز بحث فقها بر محور اقرار، بینه، قسم نیز می توان نتیجه گرفت که؛ شاید سر تمرکز بحث اکثر فقها بر محور اقرار، بینه و قسم نیز در این دو نکته نهفته باشد:
۱) حجیت علم قاضی مورد توافق اکثر فقها بوده است؛ در این امر که قاضی می‌تواند براساس علم و یقین خودش، تحت هر شرایطی قضاوت کند، نزاعی نبوده است و گویا بیشتر فقها بحث درباره ی آن را خاتمه یافته تلقی کرده اند. به همین دلیل، بررسیها غالباً درباره ی کمیت و کیفیت و شرایط ادله ظنی (ادله فرعی که در نبود علم مطرح می‌شود؛ مثل اقرار، بینه و …) بوده و علم قاضی به دلیل اصالت خود، اصولاً از مناقشات به دور مانده است. بنابراین، محصور و منصوص بودن ادله اثبات دعوای در کلام فقها به معنای محصور بودن ادله ظنی است، نه مطلق ادله.
۲) راه‌های عملی حصول علم برای قاضی محدود است؛ هر چند علم قاضی از اعتبار ذاتی بر خوددار می باشد و در حجیت، مقدم بر ادله ظنی است، اما کارایی آن در عمل، خیلی محدود بوده است، قطع نظر از روش های علمی کشف جرم که ریشه نه چندان درازی در تاریخ قضاوت دارد، راه های عملی حصول علم برای قاضی آنقدر محدود می شود که به هیچ وجه نمی توان بر آن به عنوان روش اصلی حل منازعات و دعاوی موجود در محاکم، تکیه کرد، به خصوص چنانچه علم قاضی از راه مشاهده و ناظر بودن بر ارتکاب عمل مجرمانه و یا تضییع حقوق حاصل شده باشد، شایبه ایفای نقش قاضی به عنوان شاهد و عدم جواز رسیدگی او به این پرونده نیز به میان می آید. بنابراین منافاتی ندارد که علم قاضی مطلقاً حجت باشد و در عین حال، در گذشته به دلیل محدودیت تحقق عملی آن، تکیه ی اصلی بر ادله ظنی صورت گرفته باشد. چنین است که امروزه با گسترش روش های علمی کشف جرم، علم قاضی جایگاه اصلی خودش را باز می یابد.
نکته حائز اهمیت در باب ادله اثبات جرایم حدی این است که برای اثبات آن‌ ها، تعدد دفعات اقرار (به جز حد محاربه، که در آن یک بار اقرار کافی است) و تعدد شهود و بعضاً جنسیت شهود مطرح است وشارع شرایط بسیار مشکلی را برای اثبات در نظر گرفته است. نکته دیگر این که، تنها در بعضی ازحدود از «علم قاضی» به عنوان یکی از ادله اثبات نام برده شده است.گواینکه در صدد اثبات این گونه جرایم با علم قاضی بوده است. اما این امر مانع از استناد قاضی به علم خود در سایر حدود نمی شود، چرا که در ماده ۱۰۵ قانون مجازات اسلامی آمده است: «حاکم شرع می‌تواند در حق الله و حق‌الناس به علم خود عمل کند و حد الهی را جاری سازد و لازم است مستند علم خود را ذکر کند…». بنابراین مطابق این ماده «علم قاضی» در مطلق جرایم واجد جنبه حق‌الهی و حق‌الناسی، به عنوان یکی از ادله اثبات جرایم، شناخته می‌شود.
با توجه به آنچه گفته شد می توان چنین استنباط و استخراج کرد که قانونگذار در آن قسمت از حقوق جزا که ادله اثبات خاص را به طور صریح تعیین و بیان نموده مثل مبحث حدود و قصاص، ادله محصورشده است، اما در قسمت مربوط به جرایم تعزیری و بازدارنده، اوضاع و احوال کیفری همانند سایر ادله اثبات و حتی مستحکم تر و مطمئن تر از آنها می توانند منجر به تحقق علم و اقناع وجدان برای قاضی گردد و به این طریق هم به اصول و متون شرعیه خدشه وارد نخواهد شد و هم در استفاده از علوم و فنون و تکنولوژی روز به عنوان دلیل اثبات، به ارتباط تنگاتنگ متون شرعی با موضوعات مطروحه در حقوق جزا پاسخ مناسب عقلی داده خواهد شد.
گفتار دوم: آزادی ارزیابی دلیل در فقه و حقوق موضوعه
هدف از دلیل آوردن، اثبات واقعه ای است که حق مورد مطالبه از آن استنباط می شود. دلیل در صورتی به هدف اصلی خود می رسد که قاضی را قانع سازد، به یقین برساند یا ظنی چنان قوی ایجاد کند که عقل به آن اعتماد داشته باشد. البته ارزیابی دلیل را با تحصیل دلیل نباید اشتباه کرد؛ در ارزیابی دلیل، دادگاه به سنجش اعتبار دلیل در صدور حکم می پردازد، در حالی که در تحصیل دلیل قاضی به امور مختلف به عنوان دلیل تمسک می جوید. اختیار قاضی در ارزیابی دلیل امری است طبیعی، و لازمه ی صلاحیت او در تمییز حق و دادرسی است. پس اگر قانونگذار به منظور حفظ نظم یا حمایت از مدعی قاضی را موظف سازد که قطع نظر از قناعت وجدانی خویش، دلیل را قاطع دعوی یا مثبت آن بداند، باید آن را خلاف اصل شمرد. به عنوان مثال قانون حکم می کند شهادت ۲ عادل ایراد ضرب و جرح را ثابت می کند. این احکام استثنائی اعتبار دلیل را بر قاضی تحمیل می کند و او را از حق ارزیابی دلیل محروم می سازد. ولی اصل این است که قاضی ارزش دلیل را معین کند. در این گفتار قصد داریم به بررسی طریقیت یا موضوعیت ادله و جایگاه ارزیابی ادله توسط قاضی بپردازیم. از این رو حاکمیت هر یک از دو سیستم ادله اثبات در فقه و حقوق موضوعه مورد بررسی قرار می گیرد.
سیستم سنتی ادله قانونی همانطور که قبلاً ذکر شد، مبتنی بر الزام قاضی به رعایت ارزش اثباتی تعیین شده از قبل برای هر دلیل است. در سیستم اعتقاد باطنی، قاضی در کمال آزادی، ارزش و اعتبار ادله را که به او ارائه می شود، برآورد می کند. در سیستم اقناع وجدان ارزش اثباتی اقرار و بینه مثل هر دلیل دیگری، در اختیار قاضی قرار گرفته و اوست که می تواند اقرار را مبنای محکومیت متهم قرار داده و یا اگر نسبت به صداقت آن ظنین باشد یا با سایر ادله در تضاد باشد، اقرار را منتفی سازد.
در پرونده کیفری هیچ قاضی مجاز نیست که هرگاه علم به بی گناهی متهم دارد به هر دلیلی او را محکوم کند. اگر صدها نفر شهادت دهند یا ده ها اثر علمی بر خلاف علم قاضی وجود داشته باشد قاضی نمی تواند به علم خود اعتنا نکند و آن را نادیده بگیرد زیرا جایگاه قاضی اعتبار و اتخاذ تصمیم است. همه مقدمات دادرسی فراهم می شود تا نظر قاضی جلب شود. بنابراین در صورت پذیرش سیستم اقناع وجدانی ارزش ادله را قاضی تعیین خواهد کرد و این قاضی است که در صورت وصول علم از طریق ادله ارائه شده، به هر یک از ادله اعتبار می بخشد.
درباره این مطلب که ادله اثبات دعوی در فقه امامیه یا به طور کلی در نظام قضایی اسلام، از کدام سیستم پیروی می کند، کمتر کسی بحث نظری داشته است. دکتر گلدوزیان تنها کسی است که در این مقوله به طور اجمال بحث کرده است.گرچه سخن او درباره قوانین موضوعه است، اما چون قوانین ایران به خصوص قانون مجازات از حقوق اسلامی اخذ شده است و در واقع از یک سنخ می باشد، به طور غیر مستقیم درباره ی نظام قضایی اسلام اظهار نظر کرده، ادله اثبات دعوی در این نظام را در غیر جرایم تعزیری، تابع سیستم ادله قانونی و در جرایم تعزیری، تابع سیستم اقناع وجدان قاضی دانسته است[۶۵]. نکته ای که درباره این بحث، قطع نظر از صحت و سقم اصل نظر ایشان شایان توجه می باشد این است که در فقه شیعه و همین طور، قوانین موضوعه، بین جرایم تعزیری و غیر تعزیری (مثلاً جرایم موجب حدود، قصاص و دیات) از نظر ادله اثبات، تفاوتی وجود ندارد. اگر تفاوتی هست، از لحاظ آزادی عمل قاضی در تعیین نوع مجازات و عدم آن می باشد، نه از لحاظ ادله اثبات و کم وکیف آن. بنابراین فرق گذاشتن بین اثبات این دو نوع جرم دلیلی ندارد. به نظر می رسد برای فهم این که ادله اثبات دعوی در فقه و قوانین موضوعه، تابع کدام یک از دو سیستم است باید به ویژگی‌های شاخص آن توجه کرد. ادله اثبات دعوی در نظام قضایی شیعه و قوانین موضوعه ایران، دارای خصوصیاتی است که شایبه پیروی از سیستم ادله قانونی را در بدو امر در ذهن ایجاد می کند. در فقه و قانون موضوعه، بعضی ادله به دعاوی خاصی اختصاص دارد؛ مثلاً قسامه فقط برای اثبات ادعای قتل و جرح، آن هم در صورت فراهم آمدن شرایط ویژه ای کارایی دارد[۶۶]. یا برعکس، مواردی هست که دعوایی فقط از طریق ادله یا دلیل خاصی قابل اثبات می باشد؛ عقود راجع به اموال غیر منقول و همچنین صلح و شرکت، طبق قانون ثبت اسناد و املاک، فقط به وسیله سند رسمی قابل اثبات می باشد. موارد زیادی هم در فقه و هم در قانون، وجود دارد که دقیقترین و جزئی ترین شرایط را برای ادله اثبات برخی از دعاوی ذکر کرده و نحوه ی تصمیم گیری قاضی را دقیقاً معین کرده است. این نوع دقت و وسواس در موارد زیادی به چشم می خورد، اما در جرایم موجب دیه، قصاص، حد، به خصوص زنا، لواط و این دقت از شدت بیشتری برخوردار است. این امور از خصوصیات سیستم ادله قانونی است. به دلیل وجود همین خصوصیات دکتر گلدوزیان ادله اثبات دعوی در فقه و قانون موضوعه را تابع سیستم ادله قانونی دانسته است، اما خصوصیات اساسی تر و عام تری نیز وجود دارد که نشان می دهد ادله اثبات دعوی در فقه و قانون موضوعه با سیستم اقناع وجدان قاضی سنخیت بیشتری دارد. با توضیحات ارائه شده، جا دارد این موضوع به تفکیک در فقه و حقوق موضوعه مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
الف) آزادی ارزیابی دلیل در فقه امامیه
ادله اثبات دعوی در فقه امامیه طریقیت دارد؛ یعنی قاضی صرفاً در صدد فراهم آوردن صوری ادله نمی باشد. بر خلاف برخی از سیستم های دیگر که ملاک عمل، حقیقت قضایی است و قاضی با فراهم آمدن صوری ادله، ثبوت جرم (مجرم بودن متهم) را فرض می‌کند و با توجه به ثبوت این حقیقت قضایی، اقدام به اصدار حکم می کند. شارع مقدس برای اینکه امور زندگی اجتماعی بشر تعطیل نشود، در صورت عدم حصول علم و یقین، طرق دیگری را تحت شرایطی خاصی برای اثبات دعوی تعیین کرده است (بینه، اقرار، …) که کلاً جنبه ی طریقی دارد.
علاوه بر تنوع طرق تحصیل دلیل در امور کیفری، ارزش طرق مزبور نیز از پیش در قانون پیش بینی نشده است و قاضی در تعیین ارزش و اهمیت دادن به آنها آزاد است.
به هر حال در مواردی که علم قاضی معتبر است، علم قاضی از باب کشف و طریقیت است. در همین مورد کمیسیون استفتائات شورای‌عالی قضایی در تاریخ ۲۰/۳/۱۳۶۳ اعلام داشته است: «حجیت علم قاضی از باب کشف و طریقیت است و مختص به مجتهد نیست بلکه علم حاصل از طرق متعارفه برای قاضی مأذون نیز حجیت دارد و در عداد ادله شمرده شده است[۶۷]». ماده ی ۱۰۵ قانون مجازات اسلامی نیز به همین امر دلالت می کند. استاد دکتر محمد جعفر لنگرودی می‌نویسد: «در حقوق اسلام، تحصیل دلیل از طرف قاضی ممنوع نیست و او می‌تواند از قرائن در هر دعوی استفاده کند و علمی که از این طریق به دست می‌آورد حجت است و باید بر طریق آن حکم دهد و احقاق حق کند[۶۸]». علم قاضی از هر رهگذر که به دست آید، حجت است. فرق نمی کند که موضوع رسیدگی از حقوق عمومی (حق ا…) باشد یا از حقوق خصوصی (حق الناس) و نیز فرق نمی کند که موضوع رسیدگی یک مسئله مدنی باشد و یا یک مسئله کیفری[۶۹]. فراهم آوردن علم و اعتقاد قاضی در امری ممکن است مبتنی بر تحقیقات علمی، در اثر پیشرفتهای علمی، استفاده از وسایل علمی برای جمع آوری ادله و کشف حقیقت مطرح شده است. زیرا بی تردید پیدایش علوم و فنون جدید در طرز کار دادگستری بی تأثیر نیست. هنگامی که بزهکاران در ارتکاب جرایم از شیوه های جدید استفاده می نمایند ، عدالت نیز برای مبارزه با آن ناچار است به سلاحی متناسب مجهز گردد و از فنون علمی بهره گیرد[۷۰]. در همین ارتباط بخشنامه شورای عالی قضایی که در صفحات قبلی ذکر شده در اینجا از باب تأکید بیان می کنیم، مطابق این بخشنامه :«… لذا لزوماً متذکر می گردد که هر چند در برخی جرایم طریق اثبات دعوی در قانون ذکر شده لکن چون این امر از باب طریقیت و حصول علم برای قاضی است و قاضی برای حصول قطع و یقین، از هیچ نوع تحقیقی که علم را تحصیل کند منع نگردیده است، مقتضی است در رسیدگی ها استفاده از طریق علمی کشف جرم را مورد غفلت قرار ندهد و از وسایلی که دانش بشری در این زمینه فراهم نموده است، استفاده نماید»[۷۱].
ایجاد علم و یقین در قاضی به عنوان هدف کسی که می‌خواهد امری را ثابت کند، موید این مطلب است که علم حقوق با آزاد گذاردن قاضی در اعتبار بخشیدن به ارکان دلیل مطروح در مقابل وی، اعتماد و اطمینان زیادی برای قاضی قائل است.
ابوصلاح حلبی، فقیه قرن پنجم، در کتاب الکافی فی الفقه می نویسد: «علم قاضی برای صدور حکم، کافی است و او را از سایر ادله بی نیاز می کند؛ زیرا برای قاضی آگاه به حقیقت موضوع ، وقتی که به مؤدای علمش عمل کند ، آرامش نفس و اطمینان نفس حاصل می شود : و اما از راه اقرار و بینه و قسم و … این سکون و آرامش نفسانی برای شخص قاضی فراهم نمی گردد … و به ذهن فرد عاقل، چطور خطور خواهد کرد که صدور حکم به استناد ادله ظن آور، صحیح باشد، اما قضاوت به استناد علم و یقین و قطع، ناصواب به حساب آید»[۷۲].
محمد بن ادریس حلی فقیه قرن ششم نیز در این باره گفته است : «علم حاکم بر امری که مقتضی تنفیذ حکم است، برای اعتبار و درستی حکم، کافی است و او را از اقرار و سوگند متهم و یا مدعی علیه و شاهد، بی نیاز می سازد . زیرا وقتی او مطابق علم خود حکم کند، از آرامش وجدانی برخوردار خواهد بود»[۷۳]. فاضل مقداد در این باره می گوید: «قضاوت براساس علم، استناد به یقین است، داوری به استناد شهادت، بهره مندی از ظن است و از منظر حکمت، محال است که دومی روا باشد و اولی (قضاوت با علم) ممنوع گردد»[۷۴]. البته مراد از علم قطع و یقین است ، نه ظن اطمینان و هدف از قضا در مرحله اول کشف واقع است و نسبت به ادله اثبات دعوی، قائل به طریقیت هستیم و مراد از قاضی، قاضی مصطلح شرعی است که اسلام برای او ویژگی های خاص مقرر داشته است. قاضی در معنای فوق اگر علم به موضوعی از وقایع قضایی پیدا کند می تواند به استناد علم خود مطلقاً قضاوت کند چه حق الله باشد چه حق الناس زیرا اعتبار علم ذاتی است و نیاز به دلیل ندارد و آنچه احتیاج به دلیل دارد ادله دیگر است[۷۵].
در فقه اسلام از طرفی علم قاضی و یقین او معتبر شناخته شده و این علم و یقین از هر طریقی حاصل شود معتبر است و برای صدور رأی کافی می باشد و بنابراین سیستم ادله معنوی پذیرفته شده است. از طرف دیگر ارزش معین و از قبل تعیین شده ای به شهادت داده شده و قاضی اگر علم به خلاف آن نداشته باشد ملزم به تبعیت از آن است، مانند مواردی که بینه (۲ شاهد ، ۴ شاهد) مثبت دعوی معرفی گردیده است.
بنابراین عده ای برآنند که فلسفه ی وجودی قضاوت اسلامی در چارچوب نظام ادله قانونی بهتر محقق می گردد، پس علم قاضی هم باید از طرق مورد رضای شارع فراهم آید [۷۶]؛ زیرا نظام ادله قانونی با توجه به اصول ثابتی که دارد، به شایستگی، قاضی را به طریق صحیح تشخیص موضوع و صدور حکم راهنمایی می کند، بلکه او را ملزم به رعایت دقیق ضوابط می نماید؛ چنان که اگر علم و یقین وجدانی وی به نحو کامل، منطبق بر قالب فرمولهای قانونی نبود، حق صدور حکم و تصمیم گیری را از او سلب می کند. پس این قانونگذار است که پیشاپیش و براساس یک برنامه ی کلی، ارزش اثباتی ادله را تعیین می نماید. براین اساس، قاضی شرع، ملزم به اطلاع کامل از احکام قضایی اسلام و اشراف کامل بر مقررات مربوط به دلیل و آئین دادرسی گردیده است؛ زیرا در کنار توانمندی بر تطبیق احکام بر موضوعات و مصادیق محقق شده در خارج، این مأموریت را هم دارد که ادله و طرق اثبات دعاوی و اتهامات مطرح شده را از نظر کمیت و کیفیت و اوصاف و اینکه آیا ارزش هریک در عرض هم یا در طول یکدیگر است را به خوبی شناخته باشد. از بررسی و دقت در فنون فقها دانسته می شود که سیستم قضایی اسلام، طرفدار نظام ادله قانونی است. البته مکتب فقهای شیعه در ضمن احترام و رعایت نظام ادله قانونی، مزایای سیستم ادله معنوی را از چشم دور نداشته و اعتباری که به علم و یقین قاضی (به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی) بخشیده، شاید بر همین اساس باشد. البته برای در امان ماندن از معایب سیستم اقناع وجدانی که ممکن است به خاطر آزاد گذاشتن دست قاضی، ضررهای جبران ناپذیری متوجه افراد شود، احتیاط هائی صورت گرفته است.
بر اساس اعتقاد این عده سیستم قضایی اسلام را می توان سیستم ادله قانونی به حساب آورد که در عین حال از امتیازات سیستم ادله معنوی هم برخوردار است؛ درباره ارجاع امور به کارشناس، فقها نظر مخالف نداشتند بلکه در تشخیص موضوعات به مراجعه و اخذ نظر آن ها تکلیف و نظر کارشناس را جزء اسباب علم آور می دانند، آن هم باید به نحوی باشد که داخل در طرق حسی و متعارف و یا مبادی قریب به حس باشد نه طرق غیر متعارف و حدسی.
به نظر می رسد در سیستم قضایی اسلام، اعتبار ادله قانونی مقید است به این که قاضی علم به خلاف آن نداشته باشد. زیرا ارزش و اعتبار ادله، اختصاص به فرض جهل و شک دارد و آن چه از ادله حاصل می شود رفع جهل و تردید است. بنابراین حجیت و اعتبار آنها منحصر به مواردی است که علم به خلاف آن وجود نداشته باشد. زیرا چنانچه قاضی علیرغم علم، بر خلاف آن عمل کند و طبق ادله ابرازی حکم نماید این خود بر خلاف عدالت است. نکته حائز اهمیت این است که مطابق علم قاضی تنها در چهار مورد امکان اتخاذ تصمیم و صدور حکم، آن هم با شرایط و اما و اگرهای مربوط است که عبارتند از: قتل، سرقت مستوجب حد، مساحقه و لواط. به علاوه عمل به علم خود در صورتی که مخالف صریح ادله ابرازی باشد، موجب خروج از بی طرفی بوده و در مظان اتهام قرار می گیرد. بنابراین اگر علم قاضی قبل از طرح دعوی حاصل شده مانند این که خود شاهد صحنه ی نزاع و وقوع قتل بوده است، در این جا در جایگاه شاهد قرار می گیرد و با اعلام شهادت از موارد رد دادرس محسوب می شود و اگر علم قاضی پس از تبیین ادله و به طور متعارف، حاصل شده باشد، وارد و ناظر به ادله خواهد بود نه معارض با آن. در نتیجه می توان گفت اعتبار ادله، قائم به علم قاضی به درستی و راستی آن ها است. با این تعبیر علم قاضی دیگر محدود به همان چهار مورد نخواهد بود.
بنابراین، در فقه جزای امامیه، گرچه اموری به عنوان ادله اثبات دعوی ذکر شده و یک سری شرایطی هم از طریق شارع برای آنها تعیین گشته است، ولی با وجود آن قاضی مجبور نیست با فراهم آمدن صوری این ادله، حتماً به مقتضی آن حکم کند. او می تواند به شهادت، اقرار، قسم و … که به نحوی به فاسد بودن آن علم حاصل کرده است، ترتیب اثر ندهد و به استناد امارات که در فقه از آن به قرینه الحال تعبیر می شود، دعوی را فیصله دهد. استاد جعفری لنگرودی در این زمینه معتقد است:« در حقوق اسلام، تحصیل دلیل از طرف قاضی ممنوع نیست و او می تواند از قراین موجود در هر دعوایی استفاده کند و عملی که از این طریق به دست می آید.جهت است و باید بر طبق آن حکم کند و احقاق حق کند[۷۷]».
نکته حایز اهمیت اینکه، هر دو نظام ادله قانونی و ادله اخلاقی، رفته رفته به سوی یکدیگر گام هایی برداشتند تا بی آن که خطوط اصلی خود را فراموش کنند، هرچه بیشتر به هم نزدیک شوند؛ تا آن جا که، در حال حاضر، نظام «ادله قانونی» یا «ادله اخلاقی» اقناعی را کمتر می توان یافت. اکثر کشورها نیز به سمت تلفیق این دو نظام رفته اند. اشکالی که در این روش ممکن است بروز و ظهور پیدا کند این است که تشخیص بین این دو جایگاه، مشخص و معین نیست و امکان اعمال سلیقه در آن وجود دارد. اگر دست دادرسان در تأثیر پذیری از عواطف و احساسات باز باشد آن گاه قطعاً باید شاهد قبض و بسط آرا باشیم. به همین جهت کشف مسائل مربوط به این حوزه و بهره گیری از تکنیک های حل آن را می توان از مسائل مهم جامعه بشری دانست. تمایل به نظم بخشیدن در این خصوص با بهره گرفتن از یافته های علمی در زمینه های جرم شناسی، روانکاوی، علوم آزمایشگاهی و … نشانگر این حس برای تغییر وضع دادرسی است.
ب) آزادی ارزیابی دلیل در حقوق موضوعه
نظام ارزیابی دلیل در حقوق کیفری ایران که بر گرفته از فقه می باشد، مبتنی بر دو سیستم است. در جرایم مستلزم حد با فراهم شدن شرایط قانونی احراز ادله، قاضی ناگزیر از صدور حکم است. حال آن که در جرایم تعزیری که اکثریت جرایم را تشکیل می دهد، قاضی مکلف به کشف حقیقت بوده و می تواند بر اقرار یا شهادت تردید روا داشته و برای صدور حکم محکومیت، بر وقوع جرم و ارتکاب آن توسط متهم متقاعد گردید و مطمئن شود.
با توضیحات فوق می‌توان گفت چون در دعاوی حقوقی، قانون ادله و وسایل اثبات دعوی را احصا کرده است (اقرار، سند، شهادت، سوگند، امارات، کارشناسی، معاینه ی محل و تحقیق محل) و با وجود یک یا چند مورد از آن دعوی قابل اثبات است، از سیستم ادله قانونی تبعیت کرده است، در حالی که در امور کیفری سیستم ادله معنوی جاری است. قاضی جزایی در تحصیل دلیل نقش تعیین کننده و سرنوشت ساز دارد. زیرا اجرای عدالت به علت فقدان وسیله اثبات، متزلزل می شود و لذا قاضی جزایی که مکلف به کشف حقیقت است باید کوشش کند تمامی ادله له و علیه متهم را که گاهی تحصیل آن ها مستقیماً و شخصاً به عهده وی گذارده شده (جرایم منافی عفت) جمع آوری نماید. لیکن قاضی مکلف به ذکر متن قانونی مورد استناد در حکم می باشد.
در حقیقت هر چند در تدارک، تهیه و ارائه‌ دلیل، اقناع وجدان دادرس مورد نظر است، اما در نظام ادله‌ی قانونی که در ایران نیز از آن پیروی شده، قانون راه‌هایی را که به کمک آنها وجدان قاضی می‌تواند و علی‌القاعده باید اقناع شود شمارش نموده است؛ بدین معنا که برای اقناع وجدان دادرس تنها ادله‌ای پذیرفته می‌شود که در قانون با توان اثباتی مشخص، پیش‌بینی شده است. بنابراین از یک سو باید تعریف یکی از ادله اثبات دعوا که در قانون شمارش شده‌اند به وسیله‌ای که به عنوان دلیل ارائه می‌شود صادق باشد (ادله و وسایل اثبات دعوا عبارتند از: اقرار، بینه، قسامه، علم قاضی، سوگند، اماره، تحقیق محلی، معاینه‌ی محل و کارشناسی). از سوی دیگر هر گاه امر ادعایی از اموری باشد که به موجب قانون، اثبات آن مستلزم ارائه‌ دلیل ویژه‌ای باشد، تنها در صورت ارائه‌ آن دلیل است که وجدان دادرس قانوناً می‌تواند و باید اقناع شود.
قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۲۹۰ و قانون آئین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۱۸ ایران متأثر از هر دو شیوه و روش بود. اما قانون آئین دادرسی کیفری ۱۳۷۸ و قانون آئین دادرسی مدنی ۱۳۷۹ ایران ظاهراً علیرغم پذیرش هر دو روش در مواردی رویه خاصی در پیش گرفته است. چنانکه در ماده ۱۹۹ قانون آئین دادرسی مدنی ۱۳۷۹ آمده است: «در کلیه امور حقوقی، دادگاهها علاوه بر رسیدگی به ادله مورد استناد طرفین دعوی، هرگونه تحقیق یا اقدامی که برای کشف حقیقت لازم باشد، انجام خواهند داد». بدیهی است عدم اتخاذ شیوه و روش مشخص باعث اتخاذ رویه ها و اعمال سلیقه ها خواهد شد.
فصل سوم:
تعامل علم قاضی با نظر کارشناس
تحول و پیشرفت علوم و فنون در تمام زمینه ها موجب شده که در شمار روزافزونی از اختلافات، قاضی بدون رجوع به کارشناس نتواند به طور کامل و صحیح جنبه های موضوعی اختلاف را درک نماید، ازاین رو تشخیص موضوع خبرویت و تخصص لازمی را می‌طلبد. احتمال لزوم رجوع به اشخاص خبره هم در فقه و هم در حقوق موضوعه ایران مورد توجه بوده و می‌باشد.
در فصل گذشته راجع به قواعد عمومی حاکم بر ادله اثبات دعوی بحث به میان آمد. در آنجا، مشخص شدکه؛ اولاً قاضی در تحصیل دلیل ملزم به استناد به ادله احصا شده در قانون و فقه نمی‌باشد بلکه با توجه به پیشرفت های علمی و تحولات اجتماعی و پیچیده ترشدن روابط، قاضی می تواند به وسایل جدیدی که کشف حقیقت را آسانتر می کند توسل جوید و به احقاق حق بپردازد. ثانیاً یکی از ادله اثبات دعوی در فقه و حقوق موضوعه علم قاضی است و همچنین مطابق اصل آزادی ارزیابی دلیل توسط قاضی، طریقیت ادله اثبات دعوی ثابت شد.
در این فصل تلاش می شود تاتاثیر نظریه کارشناس در احراز جرم وتشخیص وتعیین مجرم بررسی شودهمچنین بررسی شود که درصورت تعارض علم قاضی با نظریه کارشناس قاضی باید به نظریه کارشناس استناد کند یابه علم خود.وهمچنین منشا علم برای رد نظریه کارشناس موردبحث و بررسی قرار میگیرد.
مبحث اول:علم قاضی بر اساس نظریه کارشناس علم و اعتقاد نسبت به امری، ممکن است مبتنی بر تحقیقات پلیس علمی و جرم شناسی و یا سایر علوم دیگر باشد. استفاده از این تحقیقات در جهت جمع آوری ادله و کشف حقیقت، اگر منافی با شرع نباشد، در امر موفقیت دادگستری و توسعه قضایی مؤثر است؛ زیرا همان طور که بزهکاران، روز به روز در ارتکاب جرائم، شیوه ها و شگردهای مدرن تری به کار می برند، دستگاه قضایی و ضابطین آن نیز ناچارند برای مبارزه با‌ آنها، به تجهیزات پیشرفته تر و متناسب با شگردهای آن مجهز گردند و از فنون علمی روز، در صورت عدم مغایرت با موازین شرعی، استفاده کنند. در میدان عمل و کاربرد هم مشاهده می شود که شورای عالی قضایی (سابق) جمهوری اسلامی ایران که مرکب از چند دانشمند صاحب نظر در امور فقه قضایی و حقوقی بود، طی بخشنامه شماره  به کلیه دادگاه های کیفری سراسر کشور، ابلاغ نموده است: «…. لزوماً متذکر می گردد که هر چند در برخی از جرایم، طریق اثبات دعوی در قانون ذکر شده، لکن چون این امر از باب طریقیت و حصول علم برای قاضی است و قاضی برای حصول قطع و یقین، از هیچ نوعی تحقیقی که علم را تحصیل کند، منع نگردیده است، مقتضی است در رسیدگی ها، استفاده از طریق علمی کشف جرم را مورد غفلت قرار ندهند و از وسایلی که دانش بشری در این زمینه فراهم نموده است استفاده نمایند».[۷۸]
در تأثیر پذیری قاضی از نظر کارشناس، باید به این مطلب توجه شود که علم قاضی در طول سایر ادله است و مقدم بر آنهاست.
آیه ا… العظمی بروجردی معقتد بوده اند؛ وقتی که دست قاضی ازبینه و ایمان کوتاه شد، می تواند به علم خود قضاوت کند»[۷۹]. ولی در مقابل، آیه ا… اراکی (قدس سره) گفته اند:« حکم بر طبق بینه و یمین با علم حاکم (شرع) به خلاف، جایز نیست، بلکه بعید نیست جواز حکم به علم ، چه در حقوق ا … و چه در حقوق الناس، از هر سببی که حاصل شود، در صورتی که عادی باشد، نه مثل جفر و رمل (علوم غریبه)»[۸۰]. و سخن ایشان بر این مطلب صراحت دارد که علم قاضی را مقدم بر سایر ادله اثبات دعوی می داند. به عبارت دیگر، از دید آیه ا… بروجردی اگر کارشناسان امور دارای صفات شرعی( عدالت و نصاب لازم) باشند ، حق تقدم با نظر آنهاست نه علم قاضی، ولی از نظر آیه ا… اراکی، در هر صورت، علم قاضی بر نظر کارشناسان مقدم است. آنچه صحیح به نظر می‌رسد این است که کارشناسی ارزش امارات قضایی را دارد و دادرس در ارزیابی آن آزاد است. بنابراین اگر دادرس کارشناسی را مخالف اوضاع و احوال مسلم بداند می تواند آن را مورد پذیرش قرار ندهد. گفتار اول:نظر کارشناس در احراز جرم وتعیین و تشخیص مجرم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:00:00 ق.ظ ]




البته، معافیت کارگر از پرداخت حق بیمه امری استثنایی بوده و نیاز به تصریح قانونگذار دارد که در همین راستا، مقنن درخصوص افراد جانباز در بند (ج) ماده ۳۷ قانون برنامه سوم توسعه مقرر نموده است: «تأمین صددرصد هزینه بیمه همگانی و مکمل جانبازان و درمان خاص آنها (صدمات ناشی از مجروحیت) بر عهده دولت می‌باشد». حکم ماده مزبور به موجب قانون الحاق یک تبصره به ماده ۹۹ قانون برنامه چهارم توسعه در قانون مزبور نیز تنفیذ شده است. در حال حاضر با تصویب قانون جامع ایثارگران که از تاریخ۲/۱۰/۱۳۹۱ به مدت ۴ سال لازم‌الاجرا می‌باشد و به موجب ماده ۱۳ قانون مزبور تأمین صددرصد (۱۰۰%) هزینه بهداشتی درمانی به صورت بیمه سلامت، بیمه همگانی، بیمه مکمل و بیمه خاص (خدماتی که مشمول قوانین بیمه همگانی و تکمیلی نمی‌گردند) خانواده شاهد، جانبازان، آزادگان و افراد تحت تکفل آنان بر عهـده دولت بوده و اعتبـارات آن هر ساله در قوانین بودجه سنواتی منظور می‌گردد.

گفتار دوم: تکلیف سازمان تأمین اجتماعی در صورت عدم پرداخت حق بیمه توسط کارفرما

نکته جالب توجه آن است که مقنن در هر حال سازمان را مکلف به ارائه تعهدات به بیمه شده دانسته است، خواه کارفرما حق بیمه را به سازمان پرداخته و خواه نپرداخته باشد. به نظر می رسد عدم پرداخت حق بیمه از سوی کارفرما رافع و مانع تعهدات سازمان در قبال بیمهشده نیست، بلکه آنچه مهم است این است که احراز رابطه کارگری و کارفرمایی میان بیمه شده و کارفرما و نیز احراز سابقه جهت برخورداری بیمه شده از حمایت های تأمین اجتماعی صورت گیرد و این موضوع البته با ارسال لیست بیمه ای بدون وجه و یا احراز رابطه کارگری و کارفرمایی از سوی مراجع تشخیص و حل اختلاف اداره کار همچنین احراز رابطه مزدبگیری فی مابین مستخدم و کارفرمای بخش عمومی و دولتی از سوی دیوان عدالت اداری ضروری است. در غیر این صورت و چنانچه رابطه کارفرما و بیمه شده احراز نگردد، اصولاً هیچ حمایتی از بیمه شده مفروض، متصور نخواهد بود. به هر حال درخصوص قسمت اخیر ماده ۳۶ قانون تأمین اجتماعی که مقرر داشته است «تأخیر کارفرما در پرداخت حق بیمه یا عدم پرداخت آن رافع مسئولیت و تعهدات سازمان در مقابل بیمه شده نخواهد بود.» تفاسیر مختلفی از سوی حقوقدانان مطرح شده است. برخی با توجه بند ۱ ماده ۲ قانون تأمین اجتماعی که «بیمه شده» را شخصی دانسته است که رأساً مشمول مقررات تأمین اجتماعی بوده و با پرداخت مبالغی به عنوان حق بیمه حق استفاده از مزایای مقرر در قانون را دارد، چنین استدلال کرده‌اند که از آنجایی که در ذیل ماده ۳۶ به مسئولیت و تعهدات سازمان در مقابل «بیمه شده» اشاره شده است و با توجه به تعریف ارائه شده از بیمه شده در بند ۱ ماده ۲ قانون تأمین اجتماعی، ذیل ماده ۳۶ تنها ناظر به اشخاصی است که لااقل یکبار برای آنها حق‌بیمه پرداخت شده و به اصطلاح «بیمه شده» محسوب می‌گردند و عدم پرداخت حق بیمه چنین اشخاصی مشمول ذیل ماده ۳۶ است. در حقیقت مراد مقنن از وضع قاعده مذکور در شق دوم ماده ۳۶ آن بوده است که کاهلی کارفرما در پرداخت حق بیمه نتواند مستند سازمان تأمین اجتماعی در عدم ارائه خدمات و وظایفش باشد، نه آنکه کارگری که اصلاً بیمه نشده و هیچ سابقه پرداخت حق‌بیمه‌ برای او وجود ندارد، بتواند به سازمان مراجعه نماید.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
در مقابل، عده‌ای دیگر از حقوقدانان تفسیر موسع‌تری را از ذیل ماده ۳۶ ارائه می‌دهند بدین شرح که: اصل حمایتی بودن مقررات تأمین اجتماعی ایجاب می‌کند که در موارد ابهام و اجمال و تعارض قانون تأمین اجتماعی به تفسیری بها داد که متضمن حمایت بیشتر از بیمه شده یا مشمولین قانون باشد. لذا با توجه به اصل مذکور در تفسیر ذیل ماده ۳۶ باید پذیرفت که عدم پرداخت حق‌بیمه کارگر از سوی کارفرما، رافع تعهدات سازمان تأمین اجتماعی نیست و اشخاصی که مشمول قانون تأمین اجتماعی قرار می‌گیرند. مشمول ذیل ماده ۳۶ نیز خواهند بود اعم ازآنکه سابقه پرداخت حق بیمه درخصوص آنها وجود داشته یا اصلاً وجود نداشته باشد.[۸۴]
دیوان عدالت اداری در دادنامه شماره ۶۳ و ۶۴ مورخ ۱۴/۲/۸۳ خود استدلال دوم را پذیرفته است: «مقررات قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ به ویژه مادتین یک و ۳۶ قانون مذکور، مبین وظایف و اختیارات سازمان تأمین اجتماعی در زمینه تعمیم و گسترش بیمه‌های اجتماعی و تعهدات و مسئولیت‌های آن سازمان در قبال افراد مشمول قانون مذکور است. نظر به اینکه ایفای تعهدات مزبور مستلزم احراز شرایط قانونی به طرق مقتضی و مؤثر از جمله بررسی ادعای اشخاص ذی نفع و دلایل و مدارک آنان می‌باشد، بند ۱ بخشنامه‌های ۵۱۵ و ۱/۵۱۵ سازمان تأمین‌اجتماعی که مفهم عدم رسیدگی به تقاضای اشخاص اعم از اصیل یا قائم مقام قانونی آنان در زمینه شمول قانون و مدت پرداخت حق بیمه می‌باشد، خلاف قانون و خارج از حدود و اختیارات سازمان مذکور است».
لذا اگر کسی مدعی باشد که مشمول بیمه اجباری بوده، اما کارفرمایش حق بیمه وی را پرداخت نکرده است، می‌تواند به سازمان تأمین‌اجتماعی مراجعه و این امر را اعلام نماید. سازمان نیز می‌بایست با بررسی اسناد و مدارک مدعی، موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهد. رأی شماره ۱۰۱۱ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مورخ ۲۰/۹/۱۳۸۶ نیز مؤید این مطلب می‌باشد.

گفتار سوم: تکلیف کارفرما در پرداخت حق بیمه بیمه بیکاری

اصولاً مزایایی که به افراد بیکار پرداخت می شود، در دو قالب مساعدت اجتماعی و مقرری بیکاری می باشد.[۸۵] هر چند در کشور ما اخیراً اقداماتی در جهت شناسایی مساعدت اجتماعی یا حمایت از بیکاران در حال پیگیری است، اما با توجه به اینکه در نظام حقوقی کشور ما حمایت از بیکاران تاکنون در قالب مقرری بیکاری مورد پذیرش قرار گرفته است، در این قسمت به بیمه بیکاری در قالب این مفهوم پرداخته می شود. بیمه بیکاری که مبتنی بر نظام بیمه های اجتماعی است، به منظور جبران بخشی از زیان از دست دادن مزد که خود ناشی از بیکاری ناخواسته کارگران است، طراحی شده است.[۸۶] به موجب ماده ۵ قانون بیمه بیکاری، حق‌بیمه بیکاری به میزان ۳% مزد بیمه شده می‌باشد که کلاً توسط کارفرما تأمین و پرداخت می‌شود. با توجه به این که در قانون تأمین اجتماعی به بیمه بیکاری به عنوان یکی از حمایت‌های سازمان اشاره‌ای نشده است، ممکن است این ابهام به وجود آید که آیا عدم پرداخت حق بیمه بیکاری موجب سلب مسئولیت سازمان در ارائه مزایای بیمه بیکاری خواهد شد یا مورد مذکور نیز مشمول ذیل ماده ۳۶ می‌گردد؟ در پاسخ به مسأله مطروحه باید خاطرنشان ساخت هرچند بیمه بیکاری به عنوان یکی از حمایت‌های سازمان در قانون تأمین اجتماعی ذکر نشده است، لیکن به موجب ماده ۳ قانون بیمه بیکاری، بیمه بیکاری یکی از حمایت‌های تأمین اجتماعی می‌باشد. لذا در صورتی که کارفرما از پرداخت حق بیمه بیکاری امتناع نماید یا در پرداخت آن تأخیر کند، این امر رافع مسئولیت و تعهدات سازمان نخواهد بود و مورد مذکور نیز مشمول ذیل ماده ۳۶ قانون تأمین اجتماعی می‌گردد. بنابراین سازمان مکلف است در صورت احراز شرایط مذکور در قانون بیمه بیکاری نسبت به پرداخت مقرری بیمه بیکاری اقدام کند.[۸۷] رأی شماره ۲۲۹ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مورخ ۱۵/۶/۱۳۸۳ نیز مؤید استنباط فوق‌الذکر می‌باشد. دادنامه مذکور مقرر می‌دارد: «با عنایت به وظایف و تکالیف قانونی سازمان تأمین اجتماعی در جهت ارائه خدمات قانونی مربوط به افراد بیمه شده و همچنین حق مطالبه و وصول حق بیمه از کارفرمایان به طریق مقرر در قانون در صورت امتناع کارفرما از پرداخت حق بیمه و این که به صراحت قسمت آخر ماده ۳۶ قانون تأمین اجتماعی تأخیر کارفرما در پرداخت حق بیمه یا عدم پرداخت آن رافع مسئولیت و تعهدات سازمان در مقابل بیمه شده از جمله پرداخت بیمه ایام بیکاری به افراد واجد شرایط نخواهد بود…». علاوه بر رأی مذکور رأی شماره ۳۲۴ دیوان عدالت اداری مورخ ۱۳/۵/۱۳۸۷ نیز، صراحتاً همین مضمون را تأیید می کند. ضمناً در این خصوص قانون تفسیر شمول ماده ۳۶ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۸/۱۱/۱۳۹۱ قابل استناد می باشد.[۸۸]

مبحث دوم: میزان حق بیمه‌ای که کارفرما مکلف است به سازمان تأمین‌اجتماعی پرداخت نماید

میزان حق بیمه در قانون تأمین اجتماعی به صراحت آمده است. ماده ۲۸ قانون تأمین اجتماعی مقرر می دارد: «منابع درآمد سازمان به شرح زیر می باشد: ۱ـ حق‌ بیمه‌ از اول‌ مهرماه‌ تا پایان‌ سال‌ ۱۳۵۴ به‌ میزان‌ بیست‌ و هشت‌ درصد مزد یا حقوق‌ است‌ که‌ هفت‌ درصد آن‌ به‌ عهده‌ بیمه‌ شده‌ و هجده‌ درصد به‌ عهده‌ کارفرما و سه‌ درصد به‌ وسیله‌ دولت‌ تأمین‌ خواهد شد … تبصره۱ـ از اول‌ سال‌ ۱۳۵۵ حق‌ بیمه‌ سهم‌ کارفرما بیست‌ درصد مزد یا حقوق‌ بیمه‌ شده‌ خواهد بود و با احتساب‌ سهم‌ بیمه‌ شده‌ و کمک‌ دولت‌ کل‌ حق‌ بیمه‌ به‌ سی‌ درصد مزد یا حقوق‌ افزایش‌ می‌یابد».
بند ۶ ماده ۲ قانون تأمین اجتماعی نیز حق بیمه را چنین تعریف می کند: «حق بیمه عبارت است از وجوهی است که به حکم این قانون و برای استفاده از مزایای آن به سازمان پرداخت می گردد». میزان حق بیمه دقیقاً مطابق قانون تأمین اجتماعی و مقررات مربوط تعیین می گردد. مطلب دیگری که در تعریف فوق الذکر نهفته است پیوندی است که مقنن درخصوص استفاده از مزایای تأمین اجتماعی و حق بیمه برقرار نموده است. به گونه ای که استفاده از مزایای قانون تأمین اجتماعی از قبیل: ازکارافتادگی، مستمری بازماندگان، مستمری بازنشستگی و… منوط به پرداخت حق بیمه است. از طرف دیگر نه تنها پرداخت حق بیمه در استفاده از مزایا مؤثر است، بلکه میزان پرداخت حق بیمه نیز در میزان استفاده از مزایای تأمین اجتماعی مؤثر می باشد. به گونه ای که تعیین مزایای تأمین اجتماعی تابعی از میزان حق بیمه پرداختی خواهد بود. میزان حق بیمه ای که کارفرما مکلف است به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت نماید، نباید از حداقل حقوق کارگر که همه ساله از سوی دولت اعلام می گردد و درخصوص کارکنان دولت از حداقل حقوق کارکنان دولت کمتر باشد. البته مطابق مقررات تأمین اجتماعی حداکثر حقوق مبنای کسر حق بیمه نیز نباید از حداکثر حقوق مبنای کسر حق بیمه که از سوی شورای عالی تأمین اجتماعی اعلام می گردد، بیشتر باشد. در حال حاضر رویه سازمان بر این گونه است که حداکثر حقوق نباید از هفت برابر حداقل حقوق بیشتر باشد.[۸۹]
درخصوص اینکه چه اقلامی از مزد و حقوق مشمول کسر حق بیمه می گردد بند ۵ ماده ۲ قانون تأمین اجتماعی مقرر می دارد: «مزایا حقوق یا کارمزد در این قانون شامل هرگونه وجوه و مزایای نقدی یا غیرنقدی مستمر است که در مقابل کار به بیمه شده داده می شود». بنابراین وجوهی که به صورت غیرمستمر از سوی کارفرما پرداخت می گردد، نظیر پاداش افزایش تولید، حسن انجام کار و مناسبت های خاص… مشمول کسر حق بیمه نمی‌گردد.
تعیین میزان حق بیمه برمبنای مزد یا حقوق بیمه شده به دو صورت انجام می‌شود؛ اول براساس مزد یا حقوق واقعی بیمه شده که از سوی کارفرما اعلام می‌شود که اصل هم بر این است. دوم براساس دستمزد مقطوعی که در برخی مشاغل میزان آن از سوی شورای عالی تأمین‌اجتماعی اعلام می‌شود، میزان حق بیمه مشخص می‌شود. روش اخیر برگرفته از ماده ۳۵ قانون تأمین اجتماعی است و مشاغل دارای دستمزد مقطوع از سوی سازمان اعلام شده است. همچنین در برخی موارد به واسطه اینکه امکان تعیین مزد یا حقوق بیمه شده به طور مشخص وجود ندارد مطابق ماده ۴۱ قانون تأمین اجتماعی[۹۰] شورای عالی تأمین ‌اجتماعی نسبت مزد به کل کار انجام یافته را تعیین و حق بیمه را بر همان اساس تعیین و وصول می کند. در واقع در این روش آنچه مدنظر قرار می‌گیرد این است که چه میزان از مبلغ کل کار به عنوان هزینه مزد یا حقوق کارکنان تعلق می‌گیرد؛ این روش در قراردادهای مقاطعه کاری (پیمانکاری) مرسوم است.[۹۱]

مبحث سوم: ضمانت اجرای عدم پرداخت حق بیمه از سوی کارفرما

این مبحث در دو بند جداگانه مورد بررسی قرا می گیرد. ابتدا مستندات قانونی مبنی بر اینکه کارفرما مکلف به ارائه لیست بیمه ای صحیح که پایه و مبنای حق بیمه قانونی به سازمان تأمین اجتماعی می باشد، بررسی گردیده و بیان خواهد شد که کارفرما مکلف به پرداخت حق بیمه به سازمان بوده و این پرداخت می باید منطبق با اسناد و مدارک مثبته باشد. در غیر این صورت سازمان تأمین اجتماعی حق خواهد داشت مدارک را بررسی و حق بیمه واقعی را از کارفرما مطالبه نماید و در بند دیگر جریمه قانونی که ناشی از تأخیر در پرداخت حق بیمه به سازمان بوده و کارفرما ملزم به پرداخت آن است مورد بررسی قرار می گیرد.

گفتار اول: الزام کارفرما به ارائه لیست حقوق و دستمزد به سازمان و پرداخت حق بیمه قانونی

در مباحث قبل بیان گردید کارفرما مستقیماً مسئول پرداخت حق بیمه سهم خود و حق بیمه سهم بیمه شده به سازمان تأمین اجتماعی است و هرگونه تعلل در انجام تکلیف مذکور ضمانت اجرای قانونی برای کارفرما در پی خواهد داشت. ماده ۳۹ قانون تأمین اجتماعی مقرر می دارد: «کارفرما مکلف‌ است‌ حق‌ بیمه‌ مربوط‌ به‌ هر ماه‌ را حداکثر تا آخرین‌ روز ماه‌ بعد به‌ سازمان‌ بپردازد. همچنین‌ صورت‌ مزد یا حقوق‌ بیمه‌شدگان‌ را به‌ ترتیبی‌ که‌ در آیین‌نامه‌ طرز تنظیم‌ و ارسال‌ صورت‌ مزد که‌ به‌ تصویب‌ شورای‌ عالی‌ سازمان‌ خواهد رسید به‌ سازمان‌ تسلیم‌ نماید. سازمان‌ حداکثر ظرف‌ شش ماه‌ از تاریخ‌ دریافت‌ صورت‌ مزد، اسناد و مدارک‌ کارفرما را مورد رسیدگی‌ قرار داده‌ و در صورت‌ مشاهده‌ نقص‌ یا اختلاف‌ یا مغایرت‌ به‌ شرح‌ ماده‌ ۱۰۰ این‌ قانون‌ اقدام‌ و مابه‌التفاوت‌ را وصول‌ می کند. هرگاه‌ کارفرما از ارائه‌ اسناد و مدارک‌ امتناع‌ کند سازمان‌ مابه‌التفاوت‌ حق‌ بیمه‌ را رأساً تعیین‌ و مطالبه‌ و وصول‌ خواهد کرد.»
ماده مذکور که درخصوص نحوه ارسال لیست دستمزد و حقوق تدوین گردیده است، بیانگر دو حکم قانونی است. حکم اول مربوط است به ارسال لیست مزد و حقوق توسط کارفرما که در آن نحوه تنظیم لیست مذکور و نیز مهلت ارسال آن به سازمان تأمین اجتماعی بیان گردیده است و حکم دوم بیانگر بررسی لیست ارسالی کارفرما توسط سازمان تأمین اجتماعی است. بدین صورت که سازمان تأمین اجتماعی موظف است ظرف ۶ ماه از تاریخ دریافت صورت مزد، اسناد و مدارک کارفرما را مورد بررسی قرار دهد و در صورت مشاهده نقص یا اختلاف یا مغایرت به شرح ماده ۱۰۰ قانون تأمین اجتماعی اقدام و مابه التفاوت را از کارفرما وصول نماید و در صورتی که کارفرما از ارائه اسناد و مدارک امتناع ورزد سازمان مابه التفاوت حق بیمه را رأساً تعیین و مطالبه و وصول نماید.
آنچه که در این گفتار قابل بحث است ضمانت اجرای ناشی از عدم پرداخت حق بیمه از سوی کارفرما است. در این خصوص چند فرض قابل تصور است:
فرض اول: کارفرما نسبت به ارسال لیست حقوق و دستمزد اقدام می نماید لیکن لیست مذکور بلاوجه میباشد یعنی هیچ گونه حق بیمه ای به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت نمی کند. البته این اقدام کارفرما بی دلیل نیست چرا که همانگونه که در مباحث قبلی بیان شد مقوله ارسال لیست از مقوله پرداخت حق بیمه متفاوت است به گونه ای که قانونگذار عدم انجام هر یک از این موارد را به گونه ای خاص مورد ضمانت اجرای قانونی قرار داده است. عدم ارسال لیست مطابق قوانین با جریمه ای معادل ۱۰% حق بیمه لیست ارسال نشده همراه است که به تفصیل توضیح داده شد. بنابراین اگر کارفرما نسبت به ارسال لیست حق بیمه اقدام نماید. هر چند لیست مذکور بلاوجه باشد، مشمول ۱۰% جریمه تأخیر در ارسال لیست نمی گردد.
فرض دوم: کارفرما نسبت به ارسال لیست حقوق و دستمزد اقدام می نماید لیکن لیست مذکور بلاوجه می‌باشد و حق بیمه ای به سازمان پرداخت نمیگردد. در این صورت سازمان تأمین اجتماعی بدواً جهت بررسی اسناد و مدارک کارفرما اقدام می نماید و با بررسی اسناد و مدارک کارفرما میزان مزد و حقوق کارکنان وی را مشخص نموده و بر همان مبنا حق بیمه را تعیین می نماید و چنانچه کارفرما از ارائه اسناد و مدارک امتناع کند در این مورد مستنبط از ماده ۳۹ قانون تأمین اجتماعی سازمان ظرف مدت شش ماه نسبت به بررسی های خود درخصوص لیست کارفرما اقدام و حق بیمه را رأساً (یعنی بنابر تشخیص خود) تعیین و از کارفرما وصول خواهد کرد.
فرض سوم: کارفرما نسبت به ارسال لیست حقوق و دستمزد بیمه شدگان خود اقدام می نماید و همزمان با ارائه لیست بیمه ای، حق بیمه مربوط را نیز به سازمان پرداخت می کند و اسناد و مدارک مربوط به کارکنان کارگاه و حقوق و مزایای ایشان را نیز به سازمان ارائه می کند در این صورت مطابق ماده ۳۹ قانون تأمین اجتماعی، سازمان تأمین اجتماعی ظرف مهلت ۶ ماه از تاریخ دریافت صورت مزد و حقوق، اسناد و مدارک کارفرما را بررسی و صحت و سقم لیست های ارسالی را بررسی می نماید و در صورت مشاهده نقص یا اختلاف یا مغایرت حساب مندرجات لیست های ارسالی با اسناد و مدارک واقعی نسبت به تعیین مبلغ مابه التفاوت حق بیمه اقدام نموده و مبلغ مزبور را به کارفرما اعلام و از وی مطالبه می نماید.

گفتار دوم: الزام کارفرما به پرداخت جریمه بابت عدم پرداخت حق بیمه

چنانچه کارفرما نسبت به ارسال لیست بیمه ای کارکنان خود اقدام نکند و یا لیست بیمه ای کارکنان خود را به سازمان تأمین اجتماعی ارسال نماید، اما از پرداخت حق بیمه متعلقه امتناع کند؛ همچنین در صورتی که لیست بیمه‌ای ارسالی کارفرما مخدوش باشد و بعداً توسط بررسی هایی که سازمان تأمین اجتماعی مطابق ماده ۳۹ قانون تأمین اجتماعی انجام می دهد، مشخص گردد لیست ارائه شده از سوی کارفرما در بر گیرنده اسامی تمامی مزد و حقوق بگیران نیست و یا اینکه اسامی مزد و حقوق بگیران به صورت کامل ارسال گردیده اما حقوق و مزایای مشمول کسر حق بیمه به درستی اعلام نشده است، در چنین مواردی میزان حق بیمه واقعی از سوی سازمان تأمین اجتماعی اعلام می گردد و کارفرما به استناد قوانین و مقررات تأمین اجتماعی از جمله مواد ۳۹، ۴۰، ۴۶ و ۵۰ ملزم به پرداخت حق بیمه واقعی می باشد. در این صورت به جهت اینکه زمان پرداخت حق بیمه واقعی اصولاً در زمانی قبل از احراز مدیونیت کارفرما می باشد و پرداخت حق بیمه مقرر از موعد اصلی خویش که مطابق ماده ۳۹ قانون تأمین اجتماعی دارای فرصت یک ماهه برای پرداخت می باشد، به تأخیر افتاده است؛ بنابراین کارفرما می باید علاوه بر پرداخت اصل حق بیمه جریمه ای را به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت نماید.
قانون «دریافت جرائم نقدی از کارفرمایان کارگاه های مشمول قانون تأمین اجتماعی که ظرف مهلت مقرر نسبت به ارسال صورت مزد و حقوق بیمه شدگان و حق بیمه مربوط اقدام نمی نمایند» (مصوب ۱۳۷۳) درخصوص نحوه دریافت جرائم دیرکرد حق بیمه از کارفرمایان نحوه و میزان جریمه دیرکرد ارسال صورت مزد و حقوق و حق بیمه را تعیین کرده است که البته این قانون بعداً به موجب قانون «اصلاح قانون تأمین اجتماعی و برخی قوانین مربوط به منظور تشویق کارفرمایان به تأدیه دیون معوقه سنواتی بابت حق بیمه و بیمه بیکاری» (مصوب ۲۵/۱/۸۷) اصلاح شد. در حال حاضر کارفرمایان مکلفند در صورت عدم ارسال لیست حقوق و دستمزد به سازمان تأمین اجتماعی و یا تأخیر در ارسال آن جریمه ای معادل ۱۰% مبلغ حق بیمه همان ماه به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت نمایند. این موضوع در تبصره ۱ ماده ۱ قانون دریافت جرائم نقدی از کارفرمایان (مصوب ۱۳۷۳) که در تاریخ ۲۵/۱/۸۷ اصلاح گردیده و چنین مقرر شده است: «کارفرمایانى که از تنظیم و ارسال صورت مزد و حقوق بیمه شدگان به ترتیب مذکور در این قانون و آیین‌نامه موضوع ماده (۳۹) قانون تأمین اجتماعى خوددارى کنند یا به ترتیبى که با موافقت قبلى سازمان مزبور معین مى‌شود در مورد ارسال صورت مزد یا حقوق عمل نکنند، ملزم به پرداخت جریمه نقدى به میزان ده درصد (۱۰%) مبلغ حق بیمه همان ماه مى‌باشند».
همچنین کارفرمایانی که در موعد مقرر نسبت به پرداخت حق بیمه و بیمه بیکاری به سازمان تأمین اجتماعی امتناع نموده باشند، مکلف به پرداخت جریمه نقدی به میزان ۲% تمام یا کسر بدهی قطعی پرداخت نشده به ازاء هر ماه تأخیر به سازمان تأمین اجتماعی می باشند. تبصره ۲ ماده ۱ قانون فوق الذکر بیان داشته است: «کارفرمایانى که در موعد مقرر در این قانون قسمتى از حق بیمه و بیمه بیکارى مربوط به هر ماه را پرداخت ننمایند، علاوه بر تأدیه اصل حق بیمه و بیمه بیکارى ملزم به پرداخت جریمه نقدى به میزان دو درصد (۲%) تمام یا کسر بدهى قطعى پرداخت نشده به ازاء هر ماه تأخیر مى‌باشند».
در اینجا لازم است نگاهی گذرا به پیشینه تاریخی مقررات مربوط به دریافت جرائم از کارفرمایان داشته باشیم تا مشخص گردد که تحول تاریخی دریافت خسارت دیده از کارفرمایان در طول زمان دستخوش چه تغییراتی گردیده و آیا این تغییرات با تحولات نظام قانون گذاری هم راستا بوده است یا خیر؟ اگر تغییرات دریافت جرائم متناسب با تحولات قانونگذاری در کشور هماهنگی و انسجام داشته باشد می توان گفت اصول و معیارهای امنیت حقوقی اشخاص رعایت گردیده و در غیر این صورت اصل امنیت حقوقی در نظم و انتظام مقررات فوق جایی نداشته و مبانی نظری ساختار دولت حقوقی در این زمینه مخدوش است.
در سال ۱۳۵۴ و همزمان با تصویب قانون تأمین اجتماعی ماده ۴۶ این قانون به کارفرما اجازه داده بود بدهی خود را تا ۳۶ قسط ماهانه تقسیط نماید. در این صورت کارفرما می باید معادل دوازده درصد در سال نسبت به مانده بدهی خود به سازمان می پرداخت. در سال ۱۳۶۱ قانون منع دریافت خسارت و جرائم و بهره مندرج در قانون تأمین اجتماعی به تصویب رسید. مسلماً مبنای تصویب چنین قانونی به جهت دریافت بهره و جریمه از کارفرمایان بدهکار، در مخالفت با اصول و مبانی شرعی بود که اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر مطابقت کلیه قوانین و مقررات با شرع و موازین اسلامی تأکید ورزیده است. بنابراین از سال ۱۳۶۱ تا سال ۱۳۷۳، یعنی زمان تصویب قانون دریافت جرائم نقدی از کارفرمایان، کارفرمایان بدهکار هیچ جریمه و یا بهره ای را بابت تأخیر بدهی های بیمهای خود به سازمان نمی پرداختند. در سال ۱۳۷۳ قانون دریافت جرائم نقدی به تصویب رسیده و مطابق این قانون میزانی از جریمه به کارفرمایان بدهکار تحمیل شد. مجدداً در سال ۱۳۸۷ مبالغ جریمه تغییر کرده و درصدهای دیگری به عنوان جریمه تأخیر در ارسال لیست حق بیمه و تأخیر در پرداخت حق بیمه قطعی شد، که به ترتیب ۱۰% ماهیانه حق بیمه عدم ارسال لیست و ۲% حق بیمه تأخیر در پرداخت حق بیمه قطعی شده به صورت ماهیانه تعیین گردید. البته همراه با تحولات مذکور درخصوص جرائم مربوط به بدهی های کارفرمایان، مقنن در چند نوبت نیز قوانینی را وضع نموده که مشعر بر معافیت از دریافت جرائم بیمه ای از کارفرمایان در شرایطی که تا تاریخ مشخص اصل حق بیمه را پرداخت نمایند، می باشند.
سیر تحول قوانین مربوط به اخذ جریمه از کارفرمایان بدهکار همگی بیانگر این است که مبانی نظری و ساختار دولت حقوقی رعایت نگردیده است. دولت حقوقی دولتی است که مجموعه قواعد و هنجارهای حاکم بر آن ضامن ثبات وضعیت حقوقی شهروندان باشد. نظم حقوقی حاکم بر دولت حقوقی می باید از اصل یکنواختی هنجارها و قواعد حاکم بر آن پیروی نماید. شهروندان می باید بنابر اصل اعتماد مشروع بتوانند از حقوق آینده خویش مطلع باشند و وضعیت حقوقی آینده خود را پیش بینی نمایند. پر واضح است که قواعد و هنجارهای مربوط به دریافت جرائم و خسارات از کارفرمایان بدهکار در طول دوران تحول تاریخی خویش از هیچ یک از این قواعد پیروی ننموده است. قوانین مربوط به دریافت جرائم فاقد عناصر و ارکان مربوط به اصل امنیت حقوقی که از اصول ماهوی تشکیل دهنده دولت حقوقی است، می باشد. هنجارهای مربوط به دریافت جرائم نه از انسجام بیرونی با سایر هنجارها از جمله با قانون اساسی برخوردارند و نه از انسجام درونی یعنی سایر قوانین و مقررات هم سطح خویش. در چنین وضعیتی تضمین حقوق شهروندان مخدوش می گردد. در مقطعی از زمان کارفرمایی که نسبت به پرداخت جرایم دیرکرد حق بیمه اختیاراً و یا اجباراً اقدام کرده است، نسبت به کارفرمایی که در زمان دیگر از قوانین منع دریافت جریمه تأخیر حق بیمه، استفاده کرده و وجهی را از این بابت نپرداخته، بیشتر متضرر شده است. در چنین شرایطی انتظام امور و اصل اعتماد مشروع متزلزل گردیده و پایه های احترم شهروندان به قوانین و مقررات فرو خواهد ریخت و عدم رعایت هنجارها از سوی شهروندان نوعی هنجار تلقی می گردد. بنابراین اتخاذ هرگونه تصمیم درخصوص قوانین و مقررات مربوط به دریافت جرائم نقدی اولاً می باید با اصول امنیت حقوقی سازگار باشد، ثانیاً به گونه ای باشد که حقوق شهروندان را تضمیمن نماید.

فصـل سوم: تکلیف کارفرما به انجام معاینات پزشکی کارکنان در بدو استخدام

اشخاصی که در مقابل دریافت مزد و حقوق کار میکنند چنانچه مشمول مقررات تأمین اجتماعی خاص نباشند، الزاماً از لحاظ بیمه اجتماعی مشمول صندوق تأمین اجتماعی هستند. بنابراین قانونگذار هیچ گونه شرطی برای ورود بیمه شدگان اجباری به صندوق تأمین اجتماعی پیش بینی نکرده است. مشمولین بیمه اجباری صندوق تأمین اجتماعی هیچ محدودیتی از نظر سن و یا سلامتی ندارند و از این جهت هیچ گونه نظارتی بر ایشان وجود ندارد. برخلاف بیمه شدگان اختیاری و صاحبان حرف و مشاغل آزاد که قبل از انعقاد قرارداد با سازمان تأمین اجتماعی مورد معاینات سلامتی قرار می گیرند. این معاینات اولیه از ورود بیمهشدگانی که با سوء استفاده از قانون میخواهند در زمره بیمه شدگان اختیاری قرار گرفته و از مزایای بیمه تأمین اجتماعی از جمله درمان استفاده کنند، ممانعت می کند.
ماده ۹۰ قانون تأمین اجتماعی در این خصوص مقرر می دارد: «افراد شاغل‌ در کارگاه‌ها باید قابلیت‌ و استعداد جسمانی‌ متناسب‌ با کارهای‌ مرجوع‌ داشته‌ باشند. بدین‌ منظور کارفرمایان‌ مکلفند قبل‌ از بکار گماردن‌ آنها ترتیب‌ معاینه‌ پزشکی‌ آنها را بدهند. در صورتی‌ که‌ پس‌ از استخدام‌ مشمولین‌ قانون‌ معلوم‌ شود که‌ نامبردگان‌ در حین‌ استخدام‌ قابلیت‌ و استعداد کار مرجوع‌ را نداشته‌ و کارفرما در معاینه‌ پزشکی‌ آنها تعلل‌ کرده‌ است‌ و بالنتیجه‌ بیمه‌ شده‌ دچار حادثه‌ شده‌ و یا بیماریش‌ شدت‌ یابد، [سازمان‌ تأمین‌ اجتماعی] مقررات‌ این‌ قانون‌ را درباره‌ بیمه‌ شده‌ اجرا و هزینه‌های‌ مربوط‌ را از کارفرما طبق‌ ماده‌ ۵۰ این‌ قانون‌ مطالبه‌ و وصول‌ خواهد نمود». دقت در مفاد ماده ۹۰ قانون تأمین اجتماعی الزامات کارفرما در این مقرره را بیشتر روشن خواهد ساخت.

مبحث اول: وجود قابلیت و استعداد جسمانی متناسب با کارهای مرجوع

مطابق ماده ۹۰ قانون تأمین اجتماعی، تنها محدودیتی که درخصوص بیمه شدگان اجباری از سوی مقنن مطرح شده است، این است که می‌باید در بدو ورود به بیمه شدن استعداد و قابلیت جسمی و روحی لازم برای کار ارجاع شده را داشته باشند. البته شرایط مقرر در ماده مذکور را نمیتوان به عنوان شرط پذیرش و یا عدم پذیرش بیمه‌شدگان در صندوق تأمین اجتماعی قلمداد نمود؛ بلکه وجود این شرط دلیلی است بر مطالبه یا عدم امکان مطالبه خسارت از کارفرمای مقصر که سازمان را قادر می سازد نسبت به وصول خسارات وارده از کارفرما اقدام کند.
مطلب دیگر اینکه در صدر ماده ۹۰ چنین آمده است: «افراد شاغل در کارگاهها باید قابلیت و استعداد جسمانی متناسب با کارهای مرجوع داشته باشند…» از ظاهر عبارت قانون چنین به نظر می‌رسد که مقنن صرفاً استعداد و قابلیت جسمانی را مدنظر داشته است و توانایی روحی شاغلین ملاک نیست و چنانچه بیمه‌شده از نظر روحی در شرایطی باشد که توانایی کار مرجوع را نداشته باشد، بکارگیری وی ایرادی ندارد. اما با دقت بیشتر در عبارت مقنن و اینکه کلمه «قابلیت» به صورت مطلق به کار برده شده است، چنین به نظر می‌رسدکه قابلیت روحی واستعداد جسمانی متناسب با کار مرجوعی تواماً مدنظر مقنن بوده است. چراکه:
اولاً: در ادامه ماده ۹۰ عبارت «تشدید بیماری بیمه شده» به صورت مطلق اشاره گردیده است و کلمه «بیماری» اعم است از بیماری روحی و جسمی.
ثانیاً: عبارت «بیمه شده دچار حادثه شده» را به کار برده است که مسلماً هر کدام از انواع ناتوانی‌های جسمی و روحی می‌تواند منجر به وقوع حادثه گردد.
نتیجه اینکه، افراد شاغل در کارگاه ها می‌باید علاوه بر استعداد جسمانی، توانایی روحی لازم را نیز برای انجام کارهای مرجوعی داشته باشند. بنابراین به کارگیری کارگری که از ناراحتی‌های شدید عصبی و روانی رنج می‌برد در محیط های شلوغ و پر سر و صدا، می‌تواند نوعی عدم رعایت ماده ۹۰ قانون تأمین‌اجتماعی از سوی کارفرما تلقی شود. (البته در صورتی که معاینات پزشکی نیز این موضوع را تأیید نماید)

مبحث دوم: تکلیف کارفرما در ترتیب دادن معاینات پزشکی بدو استخدام

قسمت پایانی بخش اول ماده ۹۰ مقرر می‌دارد: «… بدین منظور کارفرمایان مکلفند قبل از به کارگماردن آنها ترتیب معاینه پزشکی آنها را بدهند». ماده مذکور صرفاً به تکلیف کارفرمایان در ترتیب دادن معاینه پزشکی شاغلین در بدو استخدام تصریح دارد و تنها قیدی که در ماده ۹۰ درخصوص نوع معاینه آمده است، این است که معاینات باید بگونه‌ای باشد که در نهایت، توانایی شخص را در کار مرجوعی تأیید نماید، البته با توجه به رشد روزافزون مشاغل و تنوع و تعدد امور تولیدی، صنعتی و… تعیین نوع معاینات پزشکی که با مشاغل مختلف سازگار باشد، ممکن نیست. بنابراین در حال حاضر معاینه پزشکی صرفاً اعلام تناسب کار مرجوعی با استعداد روحی و جسمی شخص است و ظاهراً همین اندازه تأییدیه پزشکی رافع مسئولیت‌های کارفرما (مقرر در ماده ۹۰) می‌باشد. با دقت در مطالب فوق مشخص می‌گردد که ماده ۹۰ در این قسمت دارای کاستی‌هایی به شرح زیر است که به خودی خود اصل امنیت حقوقی شهروندان را مورد خدشه قرار داده و در عدم اجرای صحیح این ماده مؤثر واقع شده است.
اولاً: پیش بینی آیین‌نامه‌ای که به موجب آن مشاغل دسته‌بندی شده و برای هر گروه از مشاغل معاینات خاصی در نظر گرفته شود و پزشکان موظف باشند مطابق آن آیین‌نامه و با توجه به قرار گرفتن شغل مورد نظر در هر یک از گروه‌های شغلی تعیین شده معاینات لازم را انجام دهند، ضروری است. در این صورت اصل اعتماد مشروع که یکی از اجزای مهم اصل امنیت حقوقی است اجرا گردیده است. چرا که شهروندان (بیمه شده، کارفرما و پزشک معالج) هر یک به روشنی از عملکرد خود و نتایج اعمال خویش مطلع می گردند و کارفرما با اطمینان خاطر از اینکه بیمه شده توانایی انجام کار مرجوعی را دارد وی را به کار می گیرد و بیمه شده نیز به جهت علم و اطلاع از میزان توانایی جسمی و روحی خود نسبت به انجام کارهای مرجوعی از سوی کارفرما مبادرت می ورزد.
ثانیاً: در ماده ۹۰ و یا آیین‌نامه اجرایی آن می بایست کارفرمایان مکلف شوند در پرونده پرسنلی مستخدمین علاوه بر تأییدیه پزشکی، کلیه مستنداتی که مبنای تأییدیه پزشک واقع گردیده است را نگهداری نمایند.
ثالثاً: در ماده ۹۰ صرفاً انجام معاینات پزشکی پیش‌بینی گردیده است و نوع تخصص پزشک یا جواز خاصی برای اعمال معاینات آن ماده مشخص نشده است. بنابراین در حال حاضر هر گونه تأییدیه از هر پزشکی جهت اجرای ماده ۹۰ کفایت می کند و سازمان تأمین اجتماعی صرفاً می‌تواند انجام معاینات پزشکی بدو استخدام را در مراکز کلینیکی مورد تأیید وزارت بهداشت به کارفرمایان توصیه نماید. البته در این خصوص نیز مقنن می‌تواند پس از پیش‌بینی آیین‌نامه اجرایی ماده ۹۰، کارفرمایان را مکلف کند معاینات شاغلین بدو استخدام را در مراکز خاصی که دارای شرایط مقرر در آیین نامه می باشند انجام دهند.

مبحث سوم: فقدان ضمانت اجرا در صورت عدم انجام تکلیف مقرر در ماده ۹۰ قانون تأمین اجتماعی

ابتدای بخش دوم ماده ۹۰ مقرر می‌دارد: «در صورتی که پس از استخدام مشمولین قانون معلوم شود کارفرما در معاینه پزشکی آنها تعلل کرده است…». با بررسی این بخش از ماده ۹۰ مطالب زیر استنباط می‌گردد:
اولاً: کارفرمایان می‌توانند بدون اینکه معاینات پزشکی بدو استخدام را به انجام برسانند، نسبت به بکارگیری افراد اقدام کنند و در این خصوص ممنوعیتی در قوانین تأمین اجتماعی و کار پیش‌بینی نشده است. با ملاحظه فصل یازدهم قانون تأمین اجتماعی (تخلفات ـ مقررات کیفری) نیز می‌توان دریافت که هیچگونه ضمانت اجرای کیفری برای این موضوع وجود ندارد. بنابراین تنها در صورتی که در نتیجه عدم انجام معاینات بدو استخدام بیماری بیمه‌شده تشدید یابد و یا منجر به وقوع حادثه شود سازمان خسارات وارده را از کارفرما وصول خواهد کرد که در این زمینه در قسمت‌های بعدی به تفصیل توضیح داده خواهد شد.
ثانیاً: سازمان تأمین‌اجتماعی نمی‌تواند شاغلینی را که در پرونده استخدامی خود فاقد نتایج معاینات بدو استخدام می باشند را از عداد بیمه شدگان خارج دانسته و از اعمال حمایت‌های مقرر در قانون تأمین‌اجتماعی (از جمله حمایت‌های درمانی) خودداری نماید و اعمال حمایت‌های خود را منوط به معاینات بدو استخدام بداند، چرا که اصولاً بیمه شده هیچ گونه تکلیفی در قبال اجرای ماده ۹۰ ندارد و الزام مقرر در ماده ۹۰ صرفاً در رابطه بین کارفرما و سازمان تأمین اجتماعی مؤثر است این مطلب از صراحت قسمت پایانی ماده ۹۰ نیز به خوبی قابل تحصیل است که به هر حال سازمان را مکلف به اجرای مقررات قانون تأمین اجتماعی در حق بیمه‌شده می‌داند.

مبحث چهارم: تعلل کارفرما در معاینات پزشکی بدو استخدام

در صدر بخش دوم ماده ۹۰ چنین آمده است: «در صورتیکه پس از استخدام مشمولین معلوم شود که نامبردگان در حین استخدام، استعداد کار مرجوع را نداشته و کارفرما در معاینه پزشکی آنها تعلل کرده است…»
با نگاهی به عبارت فوق آنچه بدواً جلب توجه می‌کند این است که مقنن در مورد تعلل کارفرما در معاینات پزشکی بدو استخدام از فعل مجهول «معلوم شود» استفاده کرده و با ابهام‌گویی و اجمال، موجبات سردرگمی مجریان قانون را فراهم نموده است. چرا که با دقت در مواد مختلف قانون تأمین اجتماعی منظور قانونگذار از عبارت مذکور روشن نمی‌شود و مشخص نیست چگونه و چه مرجعی صلاحیت تشخیص و تعیین تعلل کارفرما در انجام معاینات پزشکی بدو استخدام را دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-22] [ 11:59:00 ب.ظ ]




نکات لازم که در روش مشاهده باید مورد توجه قرارگیرد :
۱ – مشاهده گر باید سعی کند که حقایق را بیان دارد و برداشتهای شخصی را از این حقایق مجزا سازد .
۲ – یادداشتها باید بصورت جامع و کامل باشد و در کوتاهترین فاصله بعد از مشاهده به مطالعه مطالب بپردازد تا تنلقضی صورت نگیرد .
۳ – مشاهده گر باید تا آنجا که ممکن است اطلا عات وسیعی در مورد مشاهده شونده به کمک وسایلی مانند : فیلم , ضبط و عکس و غیره بدست آورده و مورد مطالعه قرار دهد .
۴ – نکات کم اهمیت و پر اهمیت باید از هم تشخیص داده شود .
برای کمک در ثبت اطلا عات در مشاهده چند روش وجود دارد :
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۱- چک لیست :
شامل فهرستی از سوالات از قبل آماده شده می باشد و پاسخ هر سوال معمولا” بصورت بله و خیر مشخص شده است. در چک لیست مشاهده کننده جنبه های مهم و پر اهمیت را از موارد کم اهمیت مشخص می کند . چون سئوالات و موضوعات مهم که مد نظر مشاهده کننده می باشدمطرح شده است . بنابراین چک لیست صورتی را در جمع آوری اطلا عات ایجاد می نماید .
۲ – مقیاس درجه بندی :
در مشاهده محقق صفات و ویژگیهای افراد را از طریق کمی توصیف می کند , بنا بر این برای توصیف کردن از طبقه بندی های مختلفی استفاده می شود . مانند : خوب , بد , متوسط , عالی , ضعیف , همیشه , غالبا” ,بندرت و غیره .
۳ – کارت امتیاز :
برای ارزیابی جنبه های مختلف استفاده می شود . بدین صورت که برای هر یک از موارد یک بار عددی در نظر می گیریم و نتیجه ارزیابی را در کارت جمع آوری می نماییم و جوابها را از کیفیت به کمیت تبدیل می کنیم . به عنوان مثال : یک ارزیابی در مورد دانشگاه ها صورت می گیرد تمام جوانب از جمله امکانات کتابخانه ای , آزمایشگاهی , اساتید ,دانشجویان و غیره را در نظر می گیریم و برای هر جنبه ای امتیازی خاص در نظر گرفته شده است . از مجموع این امتیاز معلوم می شود که آن موسسه یا سازمان یا شخص در چه وضعیتی از لحاظ امتیاز می باشد .
پس بنابر این برای هر کدام از دانشگاه ها امتیازاتی را در نظر گرفته و نهایتا” نتیجه گیری می کنیم . لازم به ذکر است که کارت امتیاز نیز مشکلی را به همراه دارد و آن این است که بعضی از مسائل کیفی را می توان بیان کرد که امتیازی برای دانشگاه اول به همراه دارد مثلا” افراد با مدرک بالا , وسعت دانشگاه , تعداد دانشجویان و غیره . و در دانشگاه دیگر احتمال اینکه تعداد افراد با مدارک پایینتر و وسعت کمتر و تعداد دانشجوی کمتر وجود داشته باشد . در اینجا امتیاز کمتر به دانشگاه دوم داده می شود . اما آنچه که در عمل مشخص می باشد کارائی دانشگاه دوم بیشتر از دانشگاه اول است که ما با توجه به کارت امتیاز که امتیازات مشخص و ثابتی می باشد دچار مشکل و انحراف می شویم .
جمع آوری اطلا عات از طریق پرسشنامه :
پرسشنامه همانطور که مشخص است مجموعه ای از سئوالات می باشد که شخص بصورت کتبی به آنها پاسخ می دهد . سئوالات و پرسشهایی درباره نظریه و رفتار و طرز فکر افراد مطرح می شود . پس باید مشخص کنیم که از این سئوالات به چه چیزی و چه هدفی می خواهیم برسیم . شاید برای سنجش یک مفهوم و یک مسئله که بصورت پیچیده باشد متکی به چند سئوال شویم , سئوالات باید از دقت زیاد و اعتبار بالایی برخوردار باشد سئوالات نباید طوری باشد که حالت جانبداری به خود بگیرد و جوابها اعمال شود . و یا نقشی در جواب داشته باشیم , بدین صورت که جهت خاصی را به او القا کنیم .
سئوالات نباید طوری باشد که جواب آن مبهم داده شود بلکه باید گویا باشد . تعداد سئوالات باید یصورتی باشد که پاسخگو احساس خستگی ننماید . که رغبت و تمایل به پاسخ دادن داشته باشد . سئوالات باید به صورت کوتاه باشد . سئوالات نباید به صورتی دو جنبه ای مطرح شود یعنی دو سئوال در یک متن آورده نشده باشد . سئوالات پرسشنامه معمولا” به صورت باز یا بسته مطرح می گردد .
سئوالات بسته :
در این مورد محقق از قبل پاسخهای احتمالی را مشخص کرده و پاسخگو فقط باید یکی از موارد بیان شده را علامت بزند . به عنوان مثال : اگر یکی از سئوالات در مورد سطح تحصیلات باشد شخص پاسخگو با توجه به اینکه سطوح مختلف تحصیلات بیان شده به علامت زدن یکی از این موارد می پردازد .
مثلا” : سطح تحصیلات شما چقدر می باشد .
دیپلم : لیسانس : فوق لیسانس: بالاتر :
یکی از محاسنی که می توان در این نوع از سئوالات بیان داریم تسهیل در جواب دادن و سهولت در استخراج و تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده است .
سئوالات باز :
این سئوالات به صورتی می باشد که پاسخی از قبل تعیین شده نداریم و پاسخگو می تواند در مورد این سئوالات به صورت آزاد جواب دهد . پاسخ دهندگان آزادی کامل در جواب دادن دارند و به طرق مختلف جوابهایی را بیان می دارند . بنا بر این نحوه آزادی و اختیار در سئوالات باز باعث می شود که پرسشنامه باز از عمق بیشتری برخوردار باشد . ولی تجزیه و تحلیل اطلا عات از طریق پرسشنامه باز به مراتب مشکلتر از روش قبل ( بسته ) میباشد . آزادی پاسخگو در پاسخ دادن به سئوالات باعث می شود که فرد پاسخگو مطالبی را بیان دارد که مورد علاقه محقق نبوده و یا با توجه به هدف تحقیق این مطالب ارائه شده توسط آزمودنی بی اهمیت باشد . بنابر این بیشتر محققان برای بذست آوردن مطالب از طریق پرسشنامه به سئوالات بسته متکی می شوند , زیرا جوابهای مورد نظر از قبل تعیین شده و مشخص می باشد و محقق به آن نتیجه ای که میخواهد می رسد .
مسئله دیگر که مورد اهمیت می باشد پرسشنامه هایی بانام و بی نام می باشد . به این صورت که اگر مسئله ای حائز اهمیت باشد پاسخگو تمایل زیادی ندارد که در پاسخنامه نام وی بیان شود . پس آزمودنی ها با میل و رغبت به سئوالات پاسخ نمی دهند و هنگامی که پرسشنامه به صورت بی نام باشد پاسخگو با میل و رغبت بیشتر و با اعتماد بیشتر جوابهای بهتری را بیان می دارد.
محاسن پرسشنامه :
۱ - در مقایسه با موارد دیگر پرسشنامه , در اغلب شرایط عملی تر و راحت تر است و محقق می تواند نمونه های بزرگتری را مورد تجزیه و تحلیل قراق دهد .
۲ – از لحاظ نیروی انسانی و مالی مقرون به صرفه می باشد .
۳ – چون هویت اشخاص در پرسشنامه مشخص نیست بنابراین از صداقت بیشتری برخوردار می باشد .
۴ _ پاسخگو از نظر مدت زمان برای جواب دادن به سئوالات تحت فشار نیست و می تواند به هنگام فراغت به سئوالات پاسخ دهد و همچنین تجدید نظر نماید.
۵ _ آموزشهایی که به آزمودنیها برای پاسخ دادن به سئوالات باید داده شود به صورت یکنواخت است . زیرا که همه آزمودنیها تقریبا” در شرایط یکسان میباشد .
معایب پرسشنامه :

بخشی از جامعه یا تعداد افرادی که به عنوان نمونه هستند احتمال دارد بیسواد باشند و نتوانند به سئوالات جواب دهند .
- ممکن است در جریان توزیع پرسشنامه تعدادی از آزمودنیها پرسشنامه ها را برگشت ندهند.
- تجزیه و تحلیل در مورد سئوالاتی که هیچ جوابی به آنها داده نشده دشوار می باشد .
- ممکن است زمان پاسخگویی و برگشت دادن پرسشنامه ها زمان زیادی را به خود اختصاص دهد و این امر ممکن است در تحقیق ما تاخیر ایجاد کند .
- اکثر افراد سعی می کنند که یک تصویر ذهنی اعم از مطلوب و یا نا مطلوب در پرسشنامه منعکس کنند .
نکاتی که محقق در پرسشنامه باید مورد توجه قرار دهد :
۱ - برای نتیجه گیری بهتر باید به آزمودنیها در باره علل تنظیم پرسشنامه و هدف و جز ئیات پرسشنامه توضیحات کامل داده شود .
۲ - برای اینکه افراد تمایل بیشتری برای پاسخ دادن به سئوالات داشته باشند باید سئوالات آسانتر را در اوایل و در آخر پرسشنامه بیان کنند .
۳ - باید بین سئوالات یک رابطه منطقی وجود داشته باشد و از گنجاندن سئوالاتی که باعث جریحه دار شدن احساسات پاسخگو می شود خودداری گردد.
۴ - پرسشنامه باید به صورت ساده بیان شود و از به کار بردن اصطلاحات و کلمات مبهم خودداری شود .
مصاحبه :
در بررسیهای انجام شده مصاحبه متداولترین روش می باشد. مصاحبه در اغلب موارد علی رغم بوجود آوردن مشکلاتی می تواند روش مناسبی برای جمع آوری اطلا عات باشد. اگر این روش طبق اصول و مبانی علمی انجام گیرد می تواند روش جامعی برای کسب اطلا عات باشد. بیشتر محققین علاقه مندند که برای جمع آوری اطلا عات یک رابطه شفاهی و زنده صورت گیرد تا اینکه ارتباط به صورت کتبی باشد. این روش از انعطاف پذیری خاصی برخوردار می باشد. ارتباط نزدیک میان مصاحبه گر و مصاحبه شونده فضای مناسبی می تواند ایجاد کند و در چنین شرایطی است که مصاحبه گر می تواند اطلا عات کامل از مصاحبه شونده بدست آورد.
وکلای دادگستری , روانشناسان می توانند از این روش استفاده کنند. بنابراین مصاحبه عبارتست از نوعی ارتباط شفاهی و مستقیم بین دو یا چند نفر بصورت پرسش و پاسخ که با هدفی مشخص انجام می گیرد این روش مورد نظر برای مصاحبه شونده می باشد. زیرا که افراد بیشتر تمایل به حرف زدن دارند تا اینکه در مورد مسئله مورد بحث به نوشتن بپردازند . در مصاحبه سئوالات باید بصورت باز باشد نه بسته. زیرا که سئوالات باز زمینه را برای صحبت کردن باز می کند و شخص پاسخگو آزادی بیشتر در جواب دادن دارد.
در مصاحبه سه شرط را باید مد نظر قرار داد :
۱ - اطلا عات مورد درخواست باید در دسترس پاسخگو باشد:
یعنی اگر فردی به اطلا عات مورد نظر واقف نباشد نمی تواند به سوالات پاسخ دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:59:00 ب.ظ ]




۰۰۶/۰

 

۰۰۰/۰

 

۰۰۰/۰ns

 

 

 

T*H*I*Va*Vg

 

۱۲۰

 

۰۱/۰

 

۰۰۰۰۸۱۵/۰

 

۰۸۱۵/۰ns

 

 

 

*: معنی دار در سطح ۹۵ درصد **: معنی دار در سطح ۹۹ درصد ns: غیر معنی دار
۴-۳-۱- اثر متقابل
اثر متقابل (دوگانه) همه پارامترهای به کار رفته در آزمایش معنی دار شده است. در زیر نمودارهای مربوط به اثر متقابل همراه با تفسیر آنها آورده شده است.
نمودار۴-۳۶- اثر متقابل دمای هوای خشک کننده و سرعت حرکت محصول (vg)
در نمودار ۴- ۳۶ اثر متقابل دمای هوای خشک کننده و سرعت حرکت محصول نشان داده شده است. در این نمودار، vg1 بیشترین سرعت حرکت محصول، vg3 کمترین سرعت حرکت محصول در داخل مخزن و vg2 میانگین دو سرعت قبلی هستند. همان گونه که در جدول تجزیه واریانس مشاهده گردید، اثر متقابل این دو پارامتر معنی دار شد. از نمودار ۴-۳۶ نیز می توان به وضوح مشاهده کرد که شیب منحنی تغییرات رطوبت محصول نسبت به دمای هوای خشک کننده در سطوح مختلف سرعت حرکت محصول متفاوت است. با کاهش سرعت حرکت محصول درون بستر، اثر کاربرد دمای بالای هوای خشک کننده بیشتر شده است. می توان چنین تفسیر نمود که با کاهش سرعت حرکت محصول درون خشک کن، دانه ها مدت زمان بیشتری در معرض دمای هوای خشک کننده قرار گرفته و لذا شیب نرخ خشک شدن افزایش خواهد یافت.
در نمودار ۴-۳۷، اثر متقابل دمای هوای خشک کننده و ارتفاع نمونه برداری نشان داده شده است. در این نمودار، منحنی H1 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی دانه های بالای مخزن، H2 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی دانه های پایین تر مخزن و به همین ترتیب H6 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی پایین ترین دانه های داخل مخزن هستند. مشاهده می شود، که با افزایش عمق نمونه برداری (نمونه های نزدیک به خروجی از خشک کن) اثر کاربرد دمای هوای خشک کننده بیشتر شده است. البته اختلاف بین رطوبت دانه ها در ارتفاع ۲ و ۳ از بالای مخزن، بیشتر از سایر ارتفاع های نمونه برداری می باشد. چنین می توان برداشت کرد که از ارتفاع ۳ به بالا ( ۲و۱) پتانسیل خشک کردن هوای خشک کننده بسیار کمتر شده است. همچنین از این منحنی ها می توان متوجه شد که با افزایش دمای هوای خشک کننده از ۶۰ به ۷۰ درجه، شیب تغییرات رطوبت محصول نسبت به حالتی که دمای هوای خشک کنده از ۵۰ درجه سلسیوس به ۶۰ درجه سلسیوس حرکت نماید، بیشتر شده است.
نمودار ۴-۳۷- اثر متقابل دمای هوای خشک کننده و ارتفاع نمونه برداری از مخزن خشک کن
نمودار ۴-۳۸- اثر متقابل دمای هوای خشک کننده و نسبت ذرات بی اثر
در نمودار ۴-۳۸، اثر متقابل دمای هوای خشک کننده و نسبت کاربرد ذرات بی اثر آورده شده است.
همان گونه که مشاهده می شود، اثر کاربرد ذرات بی اثر در دماهای بالا بیشتر است. که کاملاً طبیعی است زیرا با افزایش دمای هوای خشک کننده نرخ گرم شدن ذرات بی اثر افزایش یافته و موجب گرم شدن سریعتر دانه ها و در نتیجه افزایش نرخ خشک شدن آن ها خواهد شد.
نمودار ۴- ۳۹- اثر متقابل دمای هوا خشک کننده و سرعت هوای خشک کننده
در نمودار ۴- ۳۹، اثر متقابل دو پارامتر دمای هوای خشک کننده و سرعت هوای خشک کننده آورده شده است. در این نمودار، سه سطح مختلف هوای خشک کننده با v، vو vنشان داده شده است. v1 مساوی ۱ متر بر ثانیه، v2 برابر ۲ متر بر ثانیه و vمساوی ۳ متر بر ثانیه در لوله ورودی مخزن خشک کن می باشد. همان گونه که ملاحظه می شود، اثر کاربرد دماهای هوای خشک کننده بالاتر، در سرعت های بیشتر هوای خشک کننده افزایش می یابد. این امر را چنین می توان توجیه کرد که با افزایش سرعت هوای خشک کننده، حجم هوای عبوری از بستر محصول، افزایش یافته و موجب تهویه سریع تر هوای داخل خشک کن شده بنابراین اثر افزایش دمای هوای خشک کننده بیشتر خواهد بود.
پایان نامه - مقاله
نمودار۴-۴۰- اثر متقابل دو پارامتر سرعت هوای خشک کننده و ارتفاع نمونه برداری
در نمودار ۴-۴۰ اثر متقابل دو پارامتر سرعت هوای خشک کننده و ارتفاع نمونه برداری نشان داده شده است. در این نمودار، منحنی H1 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی دانه های بالای مخزن، H2 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی دانه های پایین تر مخزن و به همین ترتیب H6 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی پایین ترین دانه های داخل مخزن هستند. با کاهش ارتفاع نمونه برداری، اثر کاربرد سرعت هوای خشک کننده بیشتر شده است. این موضوع به این دلیل می تواند باشد که با کاهش ارتفاع نمونه برداری، دانه ها بیشتر در معرض هوای خشک کننده قرار داشته و بنابراین نرخ خشک شدن آنها سریعتر می شود.
نمودار ۴- ۴۱- اثر متقابل نسبت کاربرد ذرات بی اثر و ارتفاع نمونه برداری
در نمودار ۴- ۴۱، اثر متقابل نسبت های مختلف کاربرد ذرات بی اثر و ارتفاع نمونه برداری نشان داده شده است. در این نمودار، منحنی H1 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی دانه های بالای مخزن، H2 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی دانه های پایین تر مخزن و به همین ترتیب H6 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی پایین ترین دانه های داخل مخزن هستند. همان گونه که مشاهده می شود، با کاهش ارتفاع نمونه برداری، اثر کاربرد ذرات بی اثر نیز بیشتر شده است که کاملاً طبیعی است، زیرا با کاهش ارتفاع نمونه برداری، دمای هوای خشک کننده زیادتر شده و در نتیجه موجب سریعتر گرم شدن ذرات بی اثر و نهایتاً خشک شدن زودتر دانه ها می شود.
نمودار ۴- ۴۲- اثر متقابل سرعت حرکت محصول و ارتفاع نمونه برداری
در نمودار ۴- ۴۲، اثر متقابل دو پارامتر سرعت حرکت محصول داخل مخزن خشک کن و ارتفاع نمونه برداری نشان داده شده است. در این نمودار، منحنی H1 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی دانه های بالای مخزن، H2 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی دانه های پایین تر مخزن و به همین ترتیب H6 نشان دهنده تغییرات نسبت رطوبتی پایین ترین دانه های داخل مخزن هستند. همان گونه که ملاحظه می شود، با کاهش ارتفاع نمونه برداری اثر کاربرد سرعت حرکت محصول بیشتر شده است. این موضوع به این دلیل می تواند باشد که در قسمت های پایین مخزن، هوای خشک کننده گرم تر بوده و قرار گرفتن دانه ها در مدت زمان بیشتر در معرض این هوای گرم اثر بیشتری دارد نسبت به حالتی که طی همان مدت زمان در معرض هوای با دمای کمتر(قسمت های بالای مخزن) باشد. بنابراین در سرعت های کمتر محصول در داخل مخزن خشک کن، اختلاف رطوبت در ارتفاع های مختلف مخزن، بیشتر می باشد.
نمودار ۴-۴۳- اثر متقابل سرعت حرکت محصول درون مخزن و نسبت ذرات بی اثر
در نمودار ۴- ۴۳، اثر متقابل سرعت حرکت محصول درون مخزن و نسبت کاربرد ذرات بی اثر نشان داده شده است. در این نمودار، vg1 بیشترین سرعت حرکت محصول، vg3 کمترین سرعت حرکت محصول در داخل مخزن و vg2 میانگین دو سرعت قبلی هستند. همان گونه که مشاهده می شود، شیب منحنی های مختلف با همدیگر متفاوت است. در سرعت های کمتر حرکت محصول درون مخزن خشک کن، اثر کاربرد ذرات بی اثر، بیشتر خواهد بود. این از آن رو است که در سرعت های کمتر حرکت محصول، مدت زمانی که ذرات بی اثر در معرض هوای خشک کننده قرار دارند، بیشتر شده و لذا موجب گرم شدن سریعتر دانه ها و افزایش نرخ خشک شدن خواهند شد.
نمودار۴-۴۴- اثر متقابل دو پارامتر سرعت هوای خشک کننده و سرعت حرکت محصول درون مخزن
در نمودار ۴-۴۴، اثر متقابل پارامترهای سرعت هوای خشک کننده و سرعت حرکت محصول درون مخزن آورده شده است. در این نمودار، vg1 بیشترین سرعت حرکت محصول، vg3 کمترین سرعت حرکت محصول در داخل مخزن و vg2 میانگین دو سرعت قبلی هستند. همان گونه که ملاحظه می شود، با کاهش سرعت حرکت محصول درون مخزن، اثر کاربرد سرعت هوای خشک کننده بیشتر خواهد شد. این شاید از آن رو باشد که با کم شدن سرعت حرکت محصول، مدت زمانی که دانه ها در معرض هوای خشک کننده قرار می گیرند، بیشتر شده و لذا اثر افزایش سرعت هوای خشک کننده بر نرخ خشک شدن دانه ها بیشتر خواهد شد.
نمودار۴-۴۵- اثر متقابل سرعت هوای خشک کننده و نسبت کاربرد ذرات بی اثر
در نمودار ۴-۴۵، اثر متقابل کاربرد ذرات بی اثر و سرعت هوای خشک کننده آورده شده است. در این نمودار، سه سطح مختلف هوای خشک کننده با v، vو vنشان داده شده است. v1 مساوی ۱ متر بر ثانیه، v2 برابر ۲ متر بر ثانیه و vمساوی ۳ متر بر ثانیه در لوله ورودی مخزن خشک کن می باشد. همان گونه که ملاحظه می شود، با افزایش سرعت هوای خشک کننده، تاثیر کاربرد ذرات بی اثر بیشتر می شود. این پدیده را چنین می توان تفسیر نمود که با افزایش سرعت هوای خشک کننده، ضریب همرفتی هوا افزایش داشته و لذا موجب گرم شدن سریعتر ذرات بی اثر شده در نتیجه نرخ خشک شدن بیشتر خواهد شد.
همچنین اثر متقابل سه گانه سه پارامتر دما، سرعت هوای خشک کننده و ارتفاع نمونه گیری معنی دار شده است. احتمالاً باید به این دلیل باشد که اثر متقابل بین دو پارامتر سرعت و دمای هوای خشک کننده در ارتفاع های مختلف مخزن، متفاوت باشد.
۴-۴- تحلیل ابعادی
همان طور که در فصل گذشته بیان گردید، در این تحقیق برای انجام شبیه سازی فرایند خشک شدن دانه های ذرت در خشک کن پیوسته ساخته شده، از روش تحلیل ابعادی استفاده شد. در این راستا، ۶ گروه بی بُعد به ترتیب زیر شناسایی و برای کاربرد در فرمول نهایی خشک کن مورد استفاده قرار گرفتند:
π۱=MR, π۲= Ṁa/ Ṁog , π۳= Ṁi/g , π۴=Te/Tt , π۵=Kave/Ka , π۶=h/H
که π۱ وابسته و مابقی گروه ها مستقل هستند.
در این روابط:
MR=M/M(۴-۱)
M0: رطوبت اولیه دانه ذرت (برمبنای تر)، M: رطوبت دانه ذرت (برمبنای تر)، Ṁa: نرخ جریان جرمی هوای خشک کننده ورودی به خشک کن (کیلوگرم بر ثانیه)، Ṁog: نرخ جریان جرمی دانه خروجی از خشک کن (کیلوگرم بر ثانیه)، Ṁi/g: نسبت نرخ جریان جرمی ذرات بی اثر ورودی به مخزن به دانه ورودی به مخزن
Te: زمان سپری شده از شروع فرایند خشک شدن(ثانیه)، Tt: کل زمان فرایند خشک شدن (ثانیه). Kave: دمای متوسط هوای درون خشک کن (درجه سلسیوس)، Ka: دمای هوای ورودی به خشک کن (درجه سلسیوس)، h: ارتفاع نمونه برداری درون مخزن (متر) از پایین ، H: ارتفاع کل مخزن (متر).
تغییرات π ترم وابسته در برابر هر کدام از π ترم های وابسته در نمودارهای زیر نشان داده شده است.
نمودار۴-۴۶- تغییرات π ترم وابسته در برابر ۲π ، با ثابت نگه داشتن سایر پارامترها
در نمودار ۴-۴۶، بهترین خط عبوری از داده های بدست آمده از آزمایش، بر اساس رگرسیون بدست آمده است. که این معادله نشان دهنده رابطه بین π ترم وابسته (۱π) و ۲π ترم مستقل، در حالی که سایر π ترم ها ثابت بمانند، می باشد. همان گونه که در نمودار بالا نشان داده شده است، بهترین خط، برای اولین متغیر مستقل نسبت به متغیر وابسته (در حالی که سایر متغیرها ثابت باشد،) به صورت زیر است:
که تابع مذکور به شکل لگاریتمی بدست آمد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ب.ظ ]




اطاعت و پذیرش ؛
اشنک ( ۱۹۹۶ ، ص ۱۱ ) برآورده نموده است که بروز رفتار شهروند سازمانی ، معلول رفتار مناسب سرپرست و ناشی از رضایت شغلی فرد می باشد . در حقیقت بین رضایت شغلی و رفتار شهروند سازمانی همبستگی درونی وجود دارد ( بکر[۱۵۴] وبیلینگ[۱۵۵] ، ۱۹۹۴ ، ص ۳ ) .
۲-۱۳-۳-رفتار واپس گرایانه ( مخرب ) : بسیاری از تئوری های رفتاری نشان می دهند افرادی که شغل خود را دوست نداشته باشند ، عکس العمل هایی مانند ترک کار ، غیبت و یا دیر حاضر شدن در سر کار از خود نشان می دهند . برخی صاحب نظران ( میترا ، جنکینز و گوپتا[۱۵۶] ، ۲۰۰۰ ، ص ۳۲ ) تاکید نموده اند غیبت و ترک کار انگیزه های بنیادینی هستند که کارکنان برای فرار از پدیده عدم رضایت شغلی به کار می گیرند . در یک تجزیه و تحلیل کلان ، میترا و سایرین ، دریافتند غیبت و ترک کار ، دارای همبستگی درونی می باشند . افرادی که ترک کار می نمایند دارای سطوح بالایی از غیبت پیش از ترک کار هستند .
دانلود پایان نامه
۲-۱۳-۴-غیبت از کار : غیبت از کار پدیده ای است که اثربخشی و کارایی سازمانی را کاهش و هزینه های نیروی کار را افزایش می دهد . نظریه های غیبت از کار ادعا می کنند که رضایت شغلی در تصمیم کارکنان در غیبت از کار نقش حیاطی ایفا می کند ( استیرز [۱۵۷]و ردز[۱۵۸] ، ۲۰۰۰ ، ص ۱۵ ) .
فارل[۱۵۹] و استام[۱۶۰] ( ۲۰۰۱ ) در تجزیه و تحلیل کلان ۷۲ مورد مطالعه دریافتند که ۲ مورد از مهمترین علل غیبت ، مربوط به سوابق غیبت و خط مشی های کنترل غیبت سازمانی می باشد که دارای میانگین همبستگی به ترتیب ۴۷ /۰ و ۳۰ /۰ – بوده است . نیکسون[۱۶۱] و جونز ( ۱۹۹۶ ، ص ۶ ) یکی دیگر از علل مربوط به غیبت از کار را اصطلاحا” “فرهنگ غیبت ” در سازمان یا گروه کار نامیده اند . به عبارت دیگر ، زمانی که هنجار یک گروه از غیبت حمایت نماید ، سطح غیبت بالاتر می رود و مطالعات چندی ، این ایده را که فرهنگ سازمانی ، اثر تعیین کننده ای بر پدیده غیبت دارد ، تایید نموده اند .
۲-۱۳-۵-ترک کار : بسیاری از نظریه های ترک کار اذعان می دارند که عدم رضایت شغلی به ترک از کار منجر می گردد ( بلودرن[۱۶۲] ، گریفیت[۱۶۳] ، هندومگلینو[۱۶۴] ، ۲۰۰۰ ، ص ۳۰ ) . کارکنانی که شغلشان را دوست ندارند تلاش می کنند شغل جایگزین برای آن بیابند . مطالعات مستدلی وجود دارد که همبستگی میان رضایت شغلی و ترک کار را بیان می کند ( کرامپتون[۱۶۵] و واگنر[۱۶۶] ، ۱۹۹۵ ، ص ۷ ).
مدل های ترک شغلی ، مقوله رضایت شغلی را در فرایند پیچیده ای قرار داده است که به عوامل داخل و خارج از سازمان ممربوط می باشد ( هالین و روزنویک[۱۶۷] ، ۱۹۹۳ ، ص ۱۰ )
شکل شماره۱ مدل ساده شده این پدیده را نشان می دهد :
قابلیت دسترسی به عوامل
عوامل سازمانی
رضایت
تمایل به ترک شغل
جستجوی رفتار جایگزین
ترک کار
عوامل فردی
شکل ۱ : مدل ساده جابجایی کارکنان به عنوان کارکرد رضایت شغلی
همانگونه که در شکل نشان داده شده است ، ویژگی های فردی و سازمانی ، تعیین کننده سطح رضایت شغلی می باشند . اگر سطح رضایت شغلی پایین باشد ، فرد رفتار ترک شغل از خود نشان می دهد و این رفتار ممکن است وی را ودار کند تاشغل جایگزین را جست وجو نماید و اگر این رفتار موفقیت آمیز باشد ، به ترک شغل منجر خواهد گردید ( نیوتن[۱۶۸] ، ۱۹۹۴ ، ص۱۳ ) همچنین در مطالعه دیگری ویتز[۱۶۹] ( ۱۹۹۶ ، ص ۷ ) بیان نموده است که افراد با نگرش مثبت ، تمایل بیشتری به رضایت از زندگی داشته و دیر تر از کار ناراضی می شوند تا افرادی که دارای نگرش منفی در زندگی هستند .
۲-۱۳-۶-فرسودگی شغلی : فرسودگی شغلی ، عکس العمل احساسی نسبت به شغل و بیان کننده عوارض فرسودگی و احساس افسردگی در کار می باشد . طبق نظر ماشلاج[۱۷۰] و جکسون ( ۱۹۹۹ ، ص ۵۲ ) اجزای فرسودگی شغلی عبارتند از :
از هم گسیختگی شخصیت ، شامل احساس دوری از افراد و عدم علاقه نسبت به دیگران ،
اختلالات هیجانی شامل احساس خستگی و فقدان اشتیاق به کار ؛
کاهش میزان دستیابی به موفقیت فردی ، به عبارت دیگر ، احساسی که در آن فرد هیچ نوع ارزشی برای کار خود قائل نیست .
همانگونه که انتظار می رود فرسودگی شغلی با رضایت شغلی دارای رابطه معناداری می باشد و معمولا” کارکنان ناراضی ، سطح بالایی از فرسودگی شغلی را گزارش نموده اند ( بامبرگ[۱۷۱] ، کاتلی [۱۷۲]و شیروم[۱۷۳] ، ۲۰۰۱ ، ص ۱۹ ) .
۲-۱۳-۷-بهداشت جسمانی و رفاه روانی : سلامتی جسمانی و روانی ممکن است نگرش های شغلی کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد . افرادی که شغلشان را دوست ندارند ممکن است پیامدهای بهداشتی نامطلوبی را تجربه نمایند . این عواقب شامل عوارض جسمانی و مشکلات روحی و روانی می باشد . پیش بینی شده است که نارضایتی شغلی نتیجه اش کوتاهی عمر می باشد ( پالمر[۱۷۴] ، ۲۰۰۲ ، ص ۱۶ ) . در صورت صحت این موضوع ، بهسازی رضایت شغلی به عنوان یک اولویت مهم اجتماعی قابل طرح می باشد . محققان میان رضایت شغلی و عوارض فیزیکی یا روانی مانند سردرد و سوء هاضمه ( بگلی[۱۷۵] و زاجکا[۱۷۶] ، ۲۰۰۰ ، ص ۴ ) ، اضطراب ( جکس و گاوانوسکی[۱۷۷] ، ۲۰۰۱ ، ص ۹ ) ، افسردگی ( بلون[۱۷۸] ، بارگینت[۱۷۹] و برنز [۱۸۰]، ۲۰۰۲ ، ص ۷ ) ارتباط معناداری یافته اند .
۲-۱۳-۸-رفتارهای ضد تولیدی : رفتار ضد تولیدی ، برعکس رفتار شهروند سازمانی بوده ، شامل رفتارهای زیان بخش و اقداماتی است که فرد به صورت عمدی و یا غیر عمدی انجام می دهد .این رفتارها عمدتا” شامل پرخاش علیه همکاران ، کارفرما ، خرابکاری و دزدی می باشد . علل این گونه رفتارهای متعدد ، و با عدم رضایت شغلی و عجز از کار مرتبط می باشد . چین[۱۸۱] و اسپکتر[۱۸۲] ( ۲۰۰۰ ، ص ۱۲ ) گزارش کرده اند که رضایت شغلی با درگیری و پرخاش کارکنان با یکدیگر یا خرابکاری و دزدی در کار دارای همبستگی معناداری می باشد . بین احساس خصومت در کار و رضایت شغلی نیز ارتباط وجود دارد . کارکنان ناراضی احتمالا نارضایتی شان را به صورت رفتارهای ضد تولیدی نشان می دهند .
۲-۱۳-۹-رضایت از زندگی : رضایت از زندگی به طور کلی به احساسات فرد در مورد زندگی اش مانند خانواده و تفریحات مربوط می شود که آن را با توجه به میزان احساس رفاه و بهزیستی از سوی مورد سنجش قرار می دهند . گالوپ [۱۸۳]در سال ۱۹۹۵ یک نمونه افکار سنجی در خصوص رضایت از زندگی انجام داده است که نشان می دهد اکثر آمریکایی ها ( ۸۷ درصد ) به طور کلی از زندگی شان راضی اند ( هاجک[۱۸۴] و لئونارد ، ۱۹۹۵ ، ص ۱۱ ) . مطالعات نشان می دهند که رضایت شغلی و رضایت از زندگی به طور متوسط و مثبتی با یکدیگر مرتبطند . لامن[۱۸۵] و سایرین ( ۲۰۰۰ ، ص ۱۷ ) نیز همبستگی مثبت ( ۵۸ /۰ ) میان رضایت شغلی و رضایت از زندگی را گزارش نموده اند.
پیشینه پژوهش :
۲-۱۴-۱- تحقیقات داخلی :
اصغری ، آرزو؛ خدا پناهی، محمدکریم و صالح صدق پور، بهرام (۱۳۷۸) تحقیقی تحت عنوان رابطه توانمندسازی وخودکارآمدی با رضایت شغلی دبیران دبیرستانهای شهر تهران انجام دادند. نمونه آماری شامل ۳۹۰ نفر از دبیران دبیرستانهای شهر تهران است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق ۳،۶،۱۱،۱۸ انتخاب شدند .ابزار پژوهش عبارت بودن از « پرسشنامه مشخصات فردی » «مقیاس توانمندسازی اعضای مدرسه »شرت و راینهارت ، «مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر» و «پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا» که به صورت همزمان توسط گروه نمونه تکمیل گردید. تجزیه وتحلیل آماری با بهره گرفتن از روش آزمون همبستگی پیرسون و تجزیه وتحلیل رگرسیون چند متغیره انجام شد . نتایج پژوهش نشان داد که بین «توانمندسازی »و «رضایت شغلی » رابطه ای یافت نشد ، در حالی که «توانمندسازی » و «خودکارآمدی » به صورت متعامل با «رضایت شغلی »رابطه داشتند . تحلیل نتایج حاکی از رابطه دو سویه بین « توانمند سازی » و «خودکارآمدی » است یعنی خودکارآمدی در معلمان درافزایش توانمندسازی آنها مؤثر است و به همین ترتیب توانمندسازی نیزدر افزایش خودکارآمدی آنها مؤثر است . هم توانمندسازی و هم خودکارآمدی بر « رضایت شغلی » نیز تأثیر دارند به گونه ای که با افزایش « توانمندسازی» و« خود کارآمدی » می توان « رضایت شغلی » را در معلمان افزایش داد.
سرو قد ، سیروس (۱۳۷۸) تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین توانمندسازی ، خودکارآمدی و عملکرد شغلی در کارکنان اداره آموزش وپرورش مرودشت و درود زن انجام دادند . جامعه ی آماری این پژوهش تمامی ۱۳۰نفر (۱۲۳ نفر مرد و ۷ نفر زن ) کارکنان این دو اداره بوده اند . برای جمع آوری داده ها مقیاس توانمندسازی اسپریتزر (۱۹۹۵)، مقیاس خودکارآمدی شرر و آدامز (۱۹۸۲)و مقیاس عملکرد شغلی پاترسون (۱۹۹۰) بر روی آزمودنی ها اجرا شد . تحلیل داده ها نشان داد که بین توانمندسازی با عملکرد شغلی و خودکارآمدی با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد . همچنین بین برخی مؤلفه های این سه متغیر نیز روابط مثبت معنی داری وجود دارد . از میان متغیرهای جمعیت شناختی هیچکدام رابطه و تفاوت معناداری با عملکرد شغلی ندارد.در مجموع می توان گفت که توانمندسازی و خودکارآمدی می توانندپیش بینی کننده های عملکرد شغلی باشند .
افشاری نیا(۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان «رابطه بین جهت گیری ساختار کلاسی و خودکارآمدی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه» نشان داد که بین جهت گیری ساختار کلاسی و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود ندارد. بین خودکارآمدی عمومی و پیشرفت تحصیلی نیز رابطه معنی داری مشاهده نشد ولی نتایج نشان داد که بین خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد. علاوه بر این مقایسه میانگین آزمودنی ها نشان داد که بین دانشجویان مذکر در مقایسه با دانشجویان مونث از خودکارآمدی عمومی بالاتری برخوردار هستند. همچنین بین خودکارآمدی تحصیلی و همچنین پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته های علوم انسانی و فنی مهندسی تفاوت معنی دار مشاهده شد (دلیری ،۱۳۹۲).
یافته های بهرامی و عباسیان فرد (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان «رابطه خودکارآمدی با انگیزه پیشرفت در دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی شهر تهران» نشان داد خودکارآمدی در چهار بعد خودرهبری، خودتنظیمی، خودتهییجی و خوباوری با انگیزه پیشرفت خودکارآمدی رابطه دارد. اما در بعد خودسنجی، خودکارآمدی با انگیزه پیشرفت در این خصوص رابطه ای مشاهده نشد.
کدیور[۱۸۶](۱۳۸۲) در پژوهشی نشان داد که ، خودگردانی و هوش نقش مهمی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی دارند.
یافته های دلیری (۱۳۹۲)درپژوهشی باعنوان «بررسی رابطه معلم - شاگرد با انگیزه پیشرفت وخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان » نشان دادکه بین خودکارآمدی تحصیلی و رابطه معلم - شاگرد رابطه معناداری وجود داشته ولی بین دو متغیر انگیزه پیشرفت ورابطه معلم – شاگرد رابطه معناداری وجود ندارد .
۲-۱۴-۲- تحقیقات خارجی :
باچینسکی وهانسن[۱۸۷] (۲۰۱۰)دریک مطالعۀ موردی کیفی پیامدهای توسعۀ حرفه ای را مطالعه نمودند . نتایج پژوهش آن ها نشان داد که توسعۀ حرفه ای موجب افزایش دانش محتوایی معلمان ، استفاده از روش تدریس پژوهشی در کلاس و بهبود نمرات دانش آموزان در آزمون های استاندارد می شود (پرداختچی و همکاران ،۱۳۹۱).
لینن برینک و پینتریچ[۱۸۸] (۲۰۰۳) با جمع بندی نتایج پژوهش های مختلف در خصوص خودکارآمدی و مؤلفه های درگیری تحصیلی، یک الگوی مفهومی از روابط متقابل بین این متغیرها ارائه داده و عنوان می کنند که خودکارآمدی می تواند به درگیری بیشتر و در نتیجه یادگیری و پیشرفت بهتری منجر شود. ایشان همچنین عنوان می کنند که همبستگی بین خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در بین گروه های مختلف و همین طور برای تمامی سنین و تمامی انواع دانش آموزان مشابه باشد.
در پژوهش های بسیاری نشان داده شده است که درجات بالای خودکارآمدی با پیشرفت تحصیلی و مؤلفه های درگیری تحصیلی دارای رابطه قوی است. به طور کلی پژوهش ها نشان می دهد که باورهای خودکارآمدی تأثیرات مثبتی روی انگیزش دانش آموزان و پیشرفت آنان دارد (پینتریچ[۱۸۹] و دی گروت، ۱۹۹۰؛ پاجارس و میلر[۱۹۰]، ۱۹۹۴؛ زیمرمن [۱۹۱]و همکاران، ۱۹۹۲).
خودکارآمدی بالا با انگیزش درونی بالا، توانایی حفظ انگیزش و رفتارهای معطوف به پیشرفت، پایداری در هنگام رویارویی با مشکلات و حل بهتر مسائل همراه است. خودکارآمدی با پیشرفت تحصیلی در مدارس همبسته است (پاجارس والینت[۱۹۲]، ۱۹۹۷، پاجارس، میلر و جونسن[۱۹۳]، ۱۹۹۹).
آلکساندر، کرر و شونن فوگل[۱۹۴](۱۹۹۵) به این نتیجه رسیدند که دانش آموزان تیز هوش نسبت به دانش آموزان عادی باورهای خودکارآمدی بیشتری داشته و از راهبردهای خودگردانی بیشتر استفاده می کنند.
چامرز، هو و گارسیا[۱۹۵](۲۰۰۱)، گرین، میلر، کراوسون، دوکو آگی[۱۹۶](۲۰۰۴) و شارما و سیلبریسن[۱۹۷](۲۰۰۷) بین پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت معنی داری به دست آوردند.
کارول و همکاران[۱۹۸](۲۰۰۹) با بررسی دانش آموزان دریافتند که خود کارآمدی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت دارد. اما از طرفی پژوهشگرانی مانند روزر، میدگلی و اردان[۱۹۹](۱۹۹۶)، براون، لنت و لارکین[۲۰۰](۱۹۸۹) و ساندرز، دیویس، ویلیامز و ویلیامز[۲۰۱](۲۰۰۴) بین پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت ضعیفی گزارش کرده اند.
باندورا(۱۹۹۷) دریافت که دانش آموزان با خودکارآمدی بالا نسبت به دانش آموزانی که به توانایی های خود تردید دارند در انجام تکالیف آموزشی بیشتر شرکت می کنند و سخت تر کار می کنند(پینتریچ و شانک[۲۰۲]، ۲۰۰۲).
باندورا و همکاران(۱۹۹۶) رابطه مثبت و معناداری بین خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی را نشان دادند.
میان انگیزه ی پیشرفت و خودکارآمدی، رابطه تداخلی و تعاملی وجود دارد. معمولاً دانش آموزان با خودکارآمدی بالا به موفقیت های چشمگیری در موقعیت های تحصیلی دست می یابند(بندورا، ۱۹۸۶).
ارنشتاین[۲۰۳] و همکاران(۱۹۹۳) بیان می کنند که وجود همکاری و رفاقت در کلاس درس موجب شکل گیری هویت فردی مثبت، ایجاد حس اعتماد در شاگردان نسبت به همکلاسان خود و تقویت مهارت های ارتباطی می شود. به سبب ایجاد جو دوستی و رفاقت و همچنین احساس مسئولیت شاگردان در برابر یادگیری خود و دیگران و کمک آنها به یکدیگر در خصوص آموزش مفاهیم درسی، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان قابل توجه است. تحقیق ویتوریا[۲۰۴] و همکاران(۱۹۹۵) نشان داد که روش یادگیری مشارکتی و رابطه معلم- شاگرد به نحو قابل ملاحظه ای موفقیت تحصیلی دانش آموزان(به خصوص دانش آموزان دختر) را افزایش می دهد.
از سوی دیگر، رفتارهای میان فردی معلم. دانش آموز و انتظارات معلم بر خودکارآمدی نیز تاثیر دارد. ورنیل بلاکلین[۲۰۵] (۲۰۰۸) به بررسی تاثیر تعامل معلم بر پیشرفت و خودکارآمدی دانش آموزان پرداخت. یافته ها نشان داد که بهبود معناداری در پیشرفت دانش آموزان، اعتماد و نگرش مثبت به معلم در مقایسه نمره های پیش آزمون و پس آزمون در گروه های آزمایش دیده شد. در تحقیق طولی ترویلود، برسوکس، بویس و سرزین[۲۰۶] (۲۰۰۶) نیز معلوم شد که انتظارات زود هنگام معلمان با ادراک بعدی دانش آموزان از صلاحیت های خود(خودکارآمدی)، به ویژه هنگامی که انتظارات مثبت باشند، رابطه دارد.
۲-۱۵-۱- تحقیقات خارجی :
اتزیون[۲۰۷] ( ۱۹۸۷ ) تحقیقی با عنوان (( فرسودگی شغلی در مدیران زن و مرد )) انجام داد ، نتایج این بررسی نشان داد که مردان و زنان زندگی شغلی را به شکل یکسان درک می کنند و تقریبا” مکانیسم مقابله ای یکسان را به کار می برند ، با این وجود زنانی که از حد متوسط تحصیلات بیشتری داشتند احتمال کمتری داشت که ازدواج کنند و از مردان فرسودگی شغلی بیشتری داشتند ، نتیجه جالب آنکه مردانیکه در شغلشان موفقیت داشتند و رضایتمندی شغلی داشتند این موفقیت مانع موفقیت زندگی خصوصی آنها نمی شد در حالیکه در زنان یک الگوی جبرانی آشکار گردید ، موفقیت و پیشرفت در شغل با نارضایتی و شکست در زندگی همراه بود . کوپر ( ۱۹۸۸ ) در طبقه بندی خود از چندین شغل و ارزیابی میزان استرس آنها به این نتیجه رسید که معلمان همانند پرسنل شاغل در حرفه های خدمات درمانی بالاترین استرس را تجربه می کنند ، طبق تعریف کی رایکو[۲۰۸] ( ۱۹۸۷ ) استرس به عنوان پاسخی به تاثیرات منفی تلقی می شود که زمان بروز آن هنگامی است که فشار غیر قابل کنترل به مدت طولانی ادامه یابد ، و استراتژیهای مقابله ای فرد نتواند آن را برطرف سازد . سطح بالایی از استرس شغلی اغلب منجر به نارضایتی شغلی ، غیبت از کار و ترک شغل ، و در نهایت فرسودگی شغلی می گردد ( فریزن[۲۰۹] و دیوید[۲۱۰] ۱۹۸۸ ) در تحقیقی با عنوان (( چرا معلمان فرسوده می شوند ؟ )) از آنها در زمینه علت و انواع مختلف فرسودگی نظرخواهی کردند .
مشخص گردید که مهمترین عامل فرسودگی ، استرس یا فشارهای کاری می باشد و فرسودگی ناشی از مسخ شخصیت به واسطه میزان رضایت از پایگاه موقعیت کاری قابل پیش بینی بود . از تحقیقات دیگر که برروی فرسودگی شغلی صورت گرفته تحقیق ( اراوایریت[۲۱۱] ، ۱۹۹۱ ) است که برروی مدیران و سرپرستان صورت گرفته است ، در این تحقیق سندرم فرسودگی شغلی و پیشامدهای آن را میان شصت و دو سرپرست در سازمانهای بهداشت عمومی را بررسی کردند .
آزمودنی ها پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاک و خرده مقیاسهای حمایت اجتماعی و تعارض نقش و ابهام نقش را تکمیل کرده اند نتایج این بررسی حاکی از آن است که این سرپرستان سطوح بالاتر از مسخ شخصیت و موفقیت فردی کاهش یافته را تجربه کردند . اما سطح تحلیل عاطفی در حد متوسط بوده علت اولیه فرسودگی شغلی سرپرستان ابهام نقش و سیاستهای سازمانی ناهماهنگ بوده است ، علاوه براین تعارض (( نقش – شخص )) تراکم کاری ادراک شد و انتظارات متعارض سرپرستان در فرسودگی شغلی آنها موثر بوده است . و سرانجام اینکه حمایت اجتماعی به عنوان یک مکانیسم مقابله تاثیر تعارض و نقش ابهام نقش را بر روی فرسودگی شغلی تعدیل و میانجیگری می کرد .
( پن [۲۱۲]و مارگات[۲۱۳] ، ۱۹۸۸ ) مشخص کردند که از آزمودنیها ( ۷۵ نفر از شاغلین بخش خدمات انسانی ) در دامنه پایین متوسط مقیاس فرسودگی و رضایت شغلی به طور معکوس با فرسودگی تجربه همبستگی دارد . ( رانرال[۲۱۴] و مری[۲۱۵] ، ۱۹۸۸ ) در تحقیقی با عنوان (( فرسودگی ، رضایت شغلی و عملکرد شغلی ، به این نتیجه رسیدند که بین سه متغیر فرسودگی شغلی و رضایت شغلی و عملکرد شغل همبستگی ضعیفی وجود دارد ( هایمل[۲۱۶] و دیوید – پی ، ۱۹۹۰ ) تاثیر دو نوع مهارتهای مددکار اجتماعی را روی دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشته مورد سنجش قرار دادند ، نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که انواع مختلف مهارتها تاثیری متمایز بر رضایت شغلی و فرسودگی شغلی بر جا می گذارند . در ضمن یافته های تحقیق این استدلال را که مهارت عملی علت اصلی کاهش فرسودگی است از طریق مقایسه باعوامل دیگر استرس زای شغلی مورد تایید قرار نداد .
جایا راتن و سرینیکا ( ۱۹۹۱ ) در پژوهشی به عنوان (( فرسودگی و رضایت شغلی ، آیا بین این دو ارتباطی وجود دارد ؟ )) پی بردند که ویژگی های شخصیتی ( مهارت ، توانایی ، تعارض ارزشی و تعهد ) عامل اصلی در مواجهه با استرس شغلی می باشند ، علاوه بر این متغیرهای سازمانی همبستگی قوی ای را با فرسودگی و رضایت شغلی نشان دادند .
( آرچز[۲۱۷] جوان ، ۱۹۹۱ ) در پژوهشی نتیجه گیری کرد که وجود منابع مالی بر کاهش فرسودگی شغلی ، تاثیر مثبت داشته است ( دل پاپن[۲۱۸] و جاکوب[۲۱۹] ، ۱۹۹۶ ) به این نتیجه دست یافتند که فرسودگی روانشناختی یک رابطه علی با رضایت شغلی دارد .
پاپاداتو [۲۲۰]و همکاران ( ۱۹۹۴ ) نشان دادند که خصایص شخصیتی درصد بیشتری از تغیر پذیری فرسودگی تجربه شده را نسبت به متغیرهای شغلی و جمعیت شناسی پیش بینی می کند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ب.ظ ]




b93/60

 

 

 

۱۷۰

 

۰ : ۱۰۰

 

ab56/73

 

 

 

۱۰ : ۹۰

 

a?۲۶/۸۱

 

 

 

۲۰ : ۸۰

 

b18/57

 

 

 

۳۰ : ۷۰

 

ab67/72

 

 

 

?میانگین­های دارای حرف مشترک در هر ستون اختلاف معنی­دار ندارند.
به‌طور کلی محتوای نسبی آب برگ معرف خوبی از وضعیت آب گیاه است و در برنامه‌های اصلاحی به عنوان شاخص مناسب و مهمی در انتخاب برای مقاومت به خشکی مد نظر قرار می‌گیرد. بین پتانسیل آب گیاه و محتوای نسبی آب برگ همبستگی مثبت و بالایی وجود دارد و گیاهانی که در پایان دوره تنش بتوانند محتوای نسبی آب برگ بالاتری را حفظ کنند به لحاظ مقاومت به خشکی نیز برتر خواهند بود، محتوای نسبی آب برگ باعث می‌شود که هدایت روزنه‌ای، فتوسنتز و فرآوری ۲CO کاهش پیدا کند (حسن‌پور و همکاران، ۱۳۸۷). کاهش غیر معنی­دار محتوای نسبی آب برگ با افزایش مقدار ازت در تحقیقات جلیلیان و همکاران (۱۳۸۹) و قبادی و همکاران (۱۳۹۰) نیز مشاهده شد. به گزارش آنها کاربرد مقادیر بالای کود ازت بطور غیر مستقیم و با تأثیر بر رشد رویشی و افزایش سطح برگ موجب کاهش محتوای نسبی آب در واحد سطح برگ می‌شود.
پایان نامه
نتایج این پژوهش نشان داد که با افزایش میزان آمونیوم محتوای نسبی آب برگ­ها کاهش می­بابد که البته از لحاظ آماری معنی­دار نمی ­باشد. این یافته­ ها با گزارشات هوپر داگلاس (۱۹۹۶) که بیان نمود افزایش ازت آمونیومی سبب تحریک رشد رویشی و افزایش درصد آب اندامهای رویشی گیاه می­گردد، در تناقض است. محتوای نسبی آب، بیشتر با سطح برگ، وزن خشک برگ، میزان کلروفیل و دیگر شاخص های رشد همبستگی مثبت دارد (کافی و مهدوی دامغانی، ۱۳۸۱). آمونیوم از طریق کاهش میزان سایتوکینین برگ و در نتیجه کاهش تکثیر و انبساط سلولی، از رشد برگها ممانعت کرده (Britto & Kronzucker 2002 Rahayu et al., 2005) که به واسطه این سطح کمتر برگها، بعلاوه کاهش هدایت روزنه­ای مصرف آبی گیاه و محتوای نسبی آب کاهش می­یابد (سوری و همکاران، ۱۳۹۰). اگر محتوای نسبی آب بین ۷۰ الی ۱۰۰ درصد باشد، این پدیده ناشی از کاهش ساده پتانسیل تورژسانس و بسته شدن روزنه ها بوده و قابل برگشت می­باشد. اما در محتوای نسبی آب بین ۳۰ الی ۷۰ درصد که به علت ممانعت نوری می­باشد، با آبگیری دوباره ترمیم می­گردد. در محتوای نسبی آب کمتر از ۳۰ درصد، به غشاء کلروپلاست آسیب می­رسد و غیر قابل برگشت است (کافی و مهدوی دامغانی، ۱۳۸۱).
۴-۱۱- پراکسید هیدروژن
نتایج آزمایش حاکی از عدم اثرات معنی­دار تیمارهای آزمایشی و اثرات متقابل آنها بر میزان پراکسید هیدروژن همیشه بهار بود (جدول۴-۲۱).
جدول۴-۲۱- نتایج تجزیه واریانس تأثیر غلظت ازت، نسبت نیترات به آمونیوم و اثرات متقابل بر میزان پراکسید هیدروژن همیشه بهار

 

 

منابع تغییرات

 

درجه آزادی

 

پراکسید هیدروژن

 

 

 

غلظت ازت

 

۱

 

ns00004/0

 

 

 

نسبت آمونیوم به نیترات

 

۳

 

ns0070/0

 

 

 

غلظت * نسبت

 

۳

 

ns0085/0

 

 

 

خطا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:57:00 ب.ظ ]




۲ـ۲ـ۸٫ مقایسه تصمیم‌گیری فردی و گروهی
تصمیمات انفرادی و گروهی هر کدام نقاط قوتی دارند. هیچ‌کدام به‌تنهایی برای همه موقعیت‌ها مناسب نیستند. اکنون مزایای تصمیمات گروهی را در مقابل تصمیمات انفرادی بررسی می‌کنیم:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲ـ۲ـ۸ـ۱٫ مزیت‌های تصمیم‌گیری گروهی
تصمیمات گروهی اطلاعات کامل‌تری نسبت به تصمیمات انفرادی ارائه می‌دهند. اغلب این قاعده کلی واقعیت پیدا می‌کند که دو فکر بهتر از یک فکر است. گروه می‌تواند تجارب و زوایای دید مختلفی را وارد فرایند تصمیم‌گیری کند که یک فرد به‌تنهایی قادر به خودداری از آن نیست. گروه‌ها گزینه‌های زیادی را ارائه می‌دهند. از آنجایی که گروه‌ها از نظر کمی زیاد و از نظر اطلاعات دارای تنوع هستند، در نتیجه بیشتر از یک می‌توانند گزینه‌های زیادی را شناسایی کنند. کمیت و تنوع اطلاعات با حضور اعضای بیشتر با تخصص‌های گوناگون ممکن است. علاوه بر این، تصمیم‌گیری گروهی امکان پذیرش یک راه‌حل را افزایش می‌دهد. بسیاری از تصمیمات پس از انتخاب نهایی توسط گروه، کارساز نیستند زیراکه افراد آن راه‌حل را قبول نمی‌کنند. با این حال اگر کسانی تحت تأثیر راه‌حل خاصی قرار گیرند و بخواهند در کمک به اجرای تصمیمات مشارکت کنند به احتمال زیاد تصمیمات را قبول داشته و دیگران را برای قبول آن ترغیب می‌کنند. و سرانجام اینکه این فرایند، حقانیت کار را نیز ارتقا می‌دهد. فرایند تصمیم‌گیری گروهی با اید‌ه‌های دموکراتیک همخوانی دارد. بنابراین، تصمیمات اتخاذشده به وسیله گروه‌ها در مقایسه با تصمیمات فردی بیشتر قابل قبول است. این حقیقت که یک نفر تصمیم‌گیرنده قدرت مطلق داشته و با دیگران مشورت نکرده است، این استنباط را [به] وجود می‌آورد که تصمیم‌ مستبدانه و خودسرانه اتخاذ شده است (رابینز و دی‌سنزو، ۱۳۷۹: ۱۴۴).
تصمیمات گروهی بدون ضعف نیستند. این‌گونه تصمیمات چندین عیب دارند:
۲ـ۲ـ۸ـ۲٫ معایب تصمیم‌گیری گروهی
اول اینکه زمان‌بر هستند، و نیز اینکه تشکیل گروه وقت‌گیر است. علاوه بر این، تشریک مساعی در گروه گاهی اوقات اثربخش نیست. نتیجه این می‌شود که تصمیم‌گیری در گروه‌ها در مقایسه با تصمیم‌گیری فرد تقریباً همیشه به زمان بیشتری نیاز دارد. ممکن است شرایطی به وجود بیاید که در آن اقلیت حاکمیت داشته باشد. اعضای گروه هرگز با هم برابر نیستند. ممکن است که رده سازمانی، تجربه، آگاهی از مشکل، تأثیرگذاری بر سایر اعضا، مهارت‌های گفتاری، مثبت بودن و نظایر اینها با هم متفاوت باشند. این نابرابری به یک یا چند عنصر گروه این فرصت را می‌دهد که از امتیازات خود برای تسلط بر افراد دیگر در گروه استفاده کنند. اقلیتی که بر گروهی تسلط پیدا می‌کنند، اغلب تأثیر ناچیزی بر تصمیم نهایی دارند.
مشکل دیگر وجود فشارهایی برای تطبیق دادن است. این فشارها، فشارهای اجتماعی برای انطباق در گروه است که می‌تواند منجر به تفکر گروهی شود. این شکلی از انطباق است که در آن اعضای گروه به منظور و حفظ ظاهر و اکثریت داشتن، از طرح دیدگاه‌های مخالف، اقلیت و یا کم‌اهمیت در گروه اجتناب می‌کنند. تفکر گروهی اهمیت فکر کردن در گروه را تحلیل می‌برد و نهایتاً به کیفیت تصمیم نهایی آسیب می‌رساند. و سرانجام اینکه در این نوع تصمیم‌گیری‌ها مسئولیت مبهم وجود دارد. اعضای گروه در مسئولیت‌ها مشارکت دارند ولی چه کسی مسئولیت عواقب کار را به عهده دارد؟ در تصمیم‌گیری فردی مشخص است که شخص مسئول چه کسی است. در تصمیم‌گیری گروهی مسئولیت هر عضو کم‌رنگ‌تر می‌شود (رابینز و دی‌سنزو، ۱۳۷۹: ۱۴۵).
۲ـ۲ـ۹٫ مشکلات و تنگناهای تصمیم‌گیری
در اینجا به بررسی برخی مشکلات و نواقصی که ممکن است در تصمیم‌گیری اتفاق بیفتد، اشاره می‌شود:

 

    1. عدم تمایل به آینده‌نگری و گرایش به نتایج زودرس:یکی از مشکلات عمده در تصمیم‌گیری، کوتاه‌نگری و عدم توجه به آینده‌های دور است. تصمیم‌گیرندگان گرایش دارند به اخذ تصمیم‌هایی بپردازند که نیازهای زودرس را ارضا نموده، نتایجی قریب‌الوقوع و کاملاً قابل پیش‌بینی دربر داشته باشد. آنان می‌کوشند تا از تردیدها، احتمالات مبهم و مخاطراتی که حاصل دورنگری و تصمیم‌گیری‌های بلندمدت است، حذر کنند و به تصمیم‌هایی دست بزنند که در مورد آینده نزدیک است. پیچیدگی و دشواری تصمیم‌گیری‌های دورنگر عامل دیگری است که تصمیم‌گیرندگان را به آینده‌های زودرس متمایل می‌کند و از توجه به آینده‌های دور بازشان می‌دارد.

 

    1. جزئی‌نگری و یک‌بعدی شدن در تصمیم‌گیری:فقدان دید کلی‌نگر، مشکل دیگری است که در راه تصمیم‌گیری مؤثر، مانع ایجاد می‌کند. در تصمیم‌گیری‌ها عدم توجه به محیط‌های مختلف مؤثر بر موضوع تصمیم، مانند محیط فرهنگی و اجتماعی، محیط سیاسی و قانونی، محیط اقتصادی، محیط فنی و محیط اقلیمی و جغرافیایی موجب می‌شود تا تصمیم‌های حاصل از نقطه‌نظر هر محیطی که بدان توجه نشده باشد، آسیب‌پذیر گردیده و در اجرا دچار مشکل گردد.

 

    1. نارسایی‌های اطلاعاتی در تصمیم‌گیری:غالباً‌ تصمیم‌گیرندگان از جهت اطلاعات و آمار برای تصمیم‌گیری در مضیقه‌اند و از آنجا که ارزش و اعتبار تصمیم‌ها به اندازه ارزش و اعتبار اطلاعات جمع‌ آوری‌شده برای آنهاست، به‌سادگی می‌توان دریافت که فقدان اطلاعات صحیح تا چه حد می‌تواند در فرایند تصمیم‌گیری ایجاد اشکال کند. مهم‌ترین مشکل در این زمینه، عدم وجود یک پایگاه متمرکز و معتبر اطلاعاتی است که تصمیم‌گیرندگان را در اخذ تصمیم‌های صحیح یاری دهد. اغلب اوقات در تصمیم‌گیری‌ها به خاطر سهولت کار، تصمیم‌گیرندگان صرفاً به آمار و اطلاعات گذشته اتکا می‌‌نمایند و گذشته را اساسی معتبر برای تصمیم‌های آینده می‌انگارند. البته در صورتی که شرایط محیطی ثابت می‌ماند، این رویه مشکلی به وجود نمی‌آورد، اما در دنیای متغیر امروز که محیط‌های مؤثر بر تصمیم‌ها دائماً در حال دگرگونی و تحول‌اند و هر لحظه با لحظه پیشین تفاوت‌های بسیار دارد، این شیوه تفکر در تصمیم‌گیری کارساز نمی‌باشد.

 

    1. به دنبال راه‌ حل ‌های ساده رفتن در اتخاذ تصمیم:مشکل دیگر، ساده‌انگاری در دریافت مشکل و پرداختن به جنبه‌های ظاهری قضایا و عوارض مشکل، به جای اصل مشکل است. این ساده‌انگاری است که در پی راه‌ حل‌ هایی ساده و سریع برای حل مسئله برآییم. چنین راه‌ حل‌ هایی به حل اصلی مشکل منجر نمی‌شود و پس از مدتی مشکل از جای دیگری پدیدار می‌گردد و خودنمایی می‌کند. البته شاید برای پاره‌ای مسائل راه‌ حل‌ هایی بنیادین به‌سهولت یافت نشوند، اما این دلیلی بر ساده انگاشتن مسئله و به دنبال راه‌ حل ‌های موقتی و ظاهری رفتن نیست. اگرچه یافتن علت اصلی در مشکلات و راه‌حل‌یابی برای آنها، دشوار و مستلزم برنامه‌ریزی و تلاش بسیار است، اما ظاهرآرایی و روی آوردن به عوارض و جنبه‌های ساده قضایا و ارائه راه‌ حل ‌های موقتی نیز باعث می‌شود از اهداف تصمیم‌گیری مؤثر و درست فاصله گرفته شود.

 

    1. اعمال نظر شخصی در تصمیم‌گیری و اتکای بیش از حد بر تجربیات فردی:در برخی موارد تصمیم‌گیرندگان قبل از آنکه به تصمیم‌گیری بپردازند، در ذهن خود انتخاب مورد نظر را انجام داده، برای تأیید و توجیه نظر خویش به اطلاعاتی رومی‌آورند که در جهت تأیید آن تصمیم می‌باشد و سایر حقایق و شواهدی را که برخلاف تمایل آنها می‌باشد، نادیده می‌انگارند. اتکای بیش از حد بر تجربیات شخصی و خودرأیی تصمیم‌گیرندگان، جنبه دیگری از اعمال نظر شخصی در تصمیم‌گیری است. البته تجربیات تصمیم‌گیرندگان به عنوان یکی از منابع اطلاعاتی می‌تواند در تصمیم‌گیری‌ها نقش مفیدی داشته باشد ولی هر گاه تجربیات شخصی به عنوان تنها راهنما و اساس در تصمیم‌گیری‌ها به کار برده شود، لزوماً نتایج ثمربخشی حاصل نمی‌شود. در این‌گونه تصمیم‌گیری‌ها، نظر شخصی و قضاوت فردی و تعصب بر صحت تجربه‌های به‌دست‌آمده از سوی تصمیم‌گیرنده موجب می‌گردد قضاوت فردی ملاک اصلی تصمیم‌گیری‌ها شده به نظرات و آرای دیگران و اطلاعات و آمار ناموافق توجهی نشود.

 

    1. عدم تمایل به اجرای آزمایشی تصمیم‌ها و فقدان بازخورد فرایند تصمیم‌گیری:تصمیم‌های اتخا‌ذشده اگر به صورت آزمایشی اجرا نشوند، گاهی موجب ضرر و زیان‌هایی می‌گردند که غیرقابل جبران است. در حالی که اگر تصمیم‌ها مدتی به صورت آزمایشی اجرا می‌‌شدند، شاید این امکان وجود می‌داشت که به‌موقع از زیان‌های مذکور جلوگیری به عمل آید. تصمیم‌گیری بر اساس یک‌سلسله پیش‌بینی‌ها و اطلاعات انجام می‌پذیرد و چه‌بسا در عمل، پیش‌بینی‌های مذکور و برآوردهای انجام‌شده صددرصد تحقق نیابند و تصمیم‌ها آن‌طور که انتظار می‌رفت عملی نشود. بنابراین لازم است تصمیم‌های گرفته‌شده مدتی به بوته آزمون نهاده شوند و پس از آنکه اطمینان نسبی حاصل شد که آنها عملاً قابل استفاده‌اند، نسبت به قطعی شدن آنها اعلام نظر نمود. علاوه بر عدم اجرای آزمایشی تصمیم‌ها، در اغلب اوقات تصمیم‌گیرندگان از مکانیسم بازخورد برای اصلاح تصمیم‌های مصوبه استفاده نمی‌نمایند. مکانیسم بازخورد از طریق برگشت اطلاعات در مورد تصمیم در حال اجرا، به تصمیم‌گیرندگان امکان می‌دهد تا نقاط قوت و ضعف تصمیم‌های خود را دریابند و نسبت به اصلاحات لازم، اقدام به‌موقع انجام دهند.

 

    1. عدم تمایل به تصمیم‌گیری:عدم تمایل به تصمیم‌گیری و سپردن این وظیفه به مقامات بالاتر، از زمره مشکلاتی است که باعث می‌شود تصمیم‌گیری در رأس هرم سازمانی انجام گیرد و از غنای آن به نحو چشمگیری کاسته شود. علل بسیاری در ایجاد این مسئله دخالت دارد که از آن جمله می‌توان به عدم وجود فضای حمایتی برای تصمیم‌گیرندگان، رابطه نامتعادل بین اختیارات و مسئولیت‌های تصمیم‌گیرندگان، نبودن ستادهای پشتیبانی تخصصی و اطلاعاتی برای کمک به تصمیم‌گیرندگان، نارسایی‌های فنی و تخصصی و عدم همکاری بین مراجع علمی و فنی با تصمیم‌گیرندگان، اشاره کرد. عوامل یادشده باعث می‌شود کار تصمیم‌گیری مشکل و توأم با مخاطره انجام گیرد و تصمیم‌گیرندگان را بر آن دارد که وظیفه خود را به مقامات بالاتر محول کرده، حتی‌المقدور از اخذ تصمیم پرهیز نمایند.

 

    1. انعطاف‌ناپذیر بودن تصمیم‌ها:عدم وجود انعطاف لازم در تصمیم‌ها، مشکلی است که اجرای آنها را در شرایط متغیر و متحول امروز دشوار می‌سازد. انعطاف‌ناپذیری تصمیم‌ها زاییده تفکر تصمیم‌گیرندگان نسبت به محیط و مجریان است. آنان چنین می‌پندارند که محیط اجرای تصمیم‌ها، محیطی ثابت و بدون تغییر است، بنابراین برای چنین محیطی، به‌طور ثابت و بدون انعطاف می‌توان تصمیم‌گیری کرد. از سوی دیگر روح بی‌اعتمادی به مجریان نیز در اتخاذ تصمیم‌های غیرقابل انعطاف، مؤثر است. تصمیم‌گیرنده با چنین طرز تلقی‌ای از مجریان، می‌کوشد تا کلیه موارد ممکن‌الوقوع در موضوع تصمیم را پیش‌بینی کند و برای آن راه‌حل ارائه دهد، تا مجریان در عمل آزادی و قدرت مانور نداشته باشند و دقیقاً آنچه را که معین شده، اجرا کنند. در نهایت چنین تصمیمی به علت عدم انعطاف و حالت تحجری که دارد، در موارد متعددی که خارج از قدرت پیش‌بینی تصمیم‌گیرنده است، توان پاسخگویی به نیازهای محیط را نخواهد داشت و مجریان نیز به علت عدم انعطاف نمی‌توانند آن را با موارد مختلفی که رخ می‌دهد، مطابقت داده، به نیازها و انتظارات متقاضیان پاسخ دهند.

 

    1. تصمیم‌های صرفاً صوری و ظاهری:در برخی موارد، تصمیم‌هایی گرفته می‌شوند که صرفاً جنبه تبلیغاتی و ظاهری دارند و برای جلب نظر و حمایت افراد طراحی شده‌اند. از آغاز مشخص است که قرار نیست این تصمیم‌ها اجرا گردند و افراد نیز پس از مدتی از این امر مطلع شده، نسبت به تصمیم‌گیرندگان بی‌اعتماد می‌شوند و به سایر تصمیم‌گیرندگان نیز با دیدی منفی برخورد می‌نمایند. همچنین تصمیماتی که در امکانات پیاده کردن آنها اغراق شده و به‌طور واقع‌بینانه‌ای ارزیابی نشده‌اند، مشکل بی‌اعتمادی را تشدید می‌نمایند.

 

    1. عدم آگاهی همه افراد و احساس بی‌نقشی آنان در تصمیم‌گیری:شاید بتوان گفت یکی از اصلی‌ترین تنگناهای تصمیم‌گیری، ناآگاهی عامه افراد و عدم حضور آنها در عرصه تصمیم‌گیری‌ها است. اگر تمام مشکلاتی که قبلاً بدانها اشاره شد، رفع گردند و تصمیم‌گیرندگان شایسته به کمک روش‌های مطلوب و با در اختیار داشتن اطلاعات کافی و مشاوره با متخصصان امر، به تصمیم‌گیری بپردازند، بدون وجود و حضور افراد در تصمیم‌گیری‌ها، مطلوبیت کافی به دست نخواهد آمد. تصمیم‌های اتخاذشده باید بازتاب نیازها، انتظارات و خواسته‌های تمام افراد باشند و راه‌ حل‌ هایی برای مشکلات آنان ارائه دهند. تصمیم‌ها باید از نظرات و خواست‌های افراد نشئت گیرند و به نیازهای آنان پاسخ دهند. علاوه بر مشکل بی‌تفاوتی و بی‌نقشی افراد در تصمیم‌گیری، مسئله عدم آگاهی آنان نیز می‌باشد. ناآگاهی و جهالت مردم باعث می‌شود به نظرات آنان بها داده نشود و در صورت اظهارنظر نیز، مفید فایده واقع نگردد (برگرفته از: الوانی، ۱۳۸۷: ۱۳۷ـ۱۴۶).

 

بخش سوم: آشنایی با حوزه علمیه قم )دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)
در این بخش به‌طور اجمالی، حوزه علمیه قم که در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته‌اند، معرفی می‌شوند.
۲ـ۳ـ۱٫ معاونت آموزش و دانشگاه باقرالعلوم(ع)
دانشگاه باقرالعلوم در سال ۱۳۷۰ با اخذ موافقت اصولی شورای عالی و زیر نظر دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تأسیس گردید. این موسسه با رویکرد تعریف و راه اندازی رشته های علوم انسانی – اسلامی جدید و مورد نیاز جامعه علمی کشور ، با اخذ قطعی از وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری در سال ۱۳۸۴ با عنوان دانشگاه باقرالعلوم(ع) فعالیت آموزشی خود را استمرار بخشید.
دانشگاه باقرالعلوم(ع) با ۳ دانشکده که عبارتنداز: دانشکده علوم سیاسی، اجتماعی و تاریخ دانشکده معارف، فلسفه و کلام اسلامی و دانشکده زبان های خارجی (عربی، انگلیسی،فرانسه و آلمانی) و ۷ گروه علمی مستقل آموزشی در مشهد و ۶ گروه علمی مستقل در اصفهان و دو کتابخانه تخصصی با بیش از ۵۹۰۰۰عنوان کتاب به زبان های فارسی ، عربی و انگلیسی و با بهره مندی از اساتید برجسته (بیش از ۱۲۰نفر) و ۵۵ نفرعضو هیئت علمی تمام وقت و از نیروهای فاضل و توان مند حوزوی و دانشگاهی و حضور سالانه بیش از ۱۲۰۰ طلبه –دانشجو وبا استفاده از روش های آموزشی حوزوی و دانشگاهی به کانون تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز سازمان و نهادهای فعال در عرصه ی فرهنگ تبدیل گردیده است.
۲ـ۳ـ۲٫ معاونت پژوهشی و موسسه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
در سال ۱۳۶۲ بازگشت به منابع اصیل اسلامی و بازشناسی فرهنگ دینی متناسب با شرایط و نیازمندی های زمان ، سبب شد تا نخستین مرکز پژوهشی دفتر با عنوان مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی شکل گیرد. این مرکز در روند تکاملی خود به تدریج توانست با ایجاد چهار دانشکده (فلسفه و کلام ، فقه و حقوق ، علوم اندیشه سیاسی ، تاریخ و سیره اهل بیت (ع)) و سه مرکز پژوهشی (مرکزاحیای آثار اسلامی ، اصطلاح نامه علوم اسلامی و پاسخ گویی به سوالات دینی)فعالیت گسترده ای را در دستور کار قراردهد.
این پژوهشگاه تاکنون با انتشار بیش از ۶۱۰ اثر پژوهشی (۲۷۵ اثر چاپ نشر پژوهشگاه و ۳۳۵ اثر چاپ بوستان کتاب) و کسب ۱۸۰جایزه آثار برگزیده در جشنواره ها و مجامع علمی کشور (۶۳اثر پژوهشگاه و ۱۱۷ اثر نشر بوستان کتاب) در جهت تحقق ماموریت خود پرونده درخشانی را به نمایش گذاشته است.
۲ـ۳ـ۳٫ معاونت فرهنگی و تبلیغی
دفترتبلیغات اسلامی در بدو تاسیس در ماه های پیروزی انقلاب اسلامی در نخستین گام نسبت به جذب و اعزام مبلغ در مناسبت های مختلف همت گمارد. براساس حکم بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) ، ماموریت اصلی دفتر تبلیغات اسلامی آشنا سازی ملت ایران به وظایف دینی و سیاسی اسلامی خود با بهره گیری از مدرسین ، فضلا و طلاب حوزه های علمیه «تولید و ترویج تفکر و فرهنگ دین محور باید متصل به خاستگاه تاریخی آن یعنی حوزه‌های علمیه و روحانیت باشد» می باشد.
نیازهای نرم‌افزاری عرصه‌ی فرهنگ، به سه حوزه زیر توجه دارد:

 

    • تولید و تعمیق ظرفیت محتوایی عرصه‌ی فرهنگ

 

    • ارتقای توان انسانی عرصه‌ی فرهنگ

 

    • پشتیبانی فکری مدیریت عرصه‌ی فرهنگ

 

باید تأکید داشت که اثربخشی آثار و فعالیت‌هایی که در حوزه‌های سه‌گانه فوق ارائه می‌گردد می‌بایست در جبهه‌ی فرهنگی، ظهور و بروز پیدا کند و ضمن تقویت هوشمندی نظام در عرصه‌ی فرهنگی و دفاع و مهاجمه به فرهنگ معارض، سبب تعمیق و گسترش فرهنگ و معارف اسلامی در سطوح ملی و فرا ملی گردد. از این رو در این دیدگاه، حوزه تبلیغ، ترویج و گسترش فرهنگ به عنوان خط مقدم جبهه فرهنگی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است.
۲ـ۳ـ۴٫ موسسه بوستان کتاب
مؤسسه بوستان کتاب در سال ۱۳۶۱ با هدف نشر و رونق‌بخشی به فضای فرهنگ اسلامی ، گسترش علوم و معارف دینی و ارزش های انقلاب اسلامی فعالیت خود را آغاز نمود و ادامه کار خود را در ۱۶ موضوع اصلی و ۶۵ موضوع فرعی، با سه گروه مخاطب: عمومی، تخصصی و کودک ونوجوان، گسترش داد.
برخی از این موضوعات عبارتند از: علوم و تفسیر قرآن، تاریخ، اهل بیت(ع)، فقه، فلسفه و کلام، عقاید، علوم تربیتی، ادبیات، هنر و …. بوستان کتاب از ابتدای فعالیت انتشاراتی خود تا کنون بیش از ۵۹۰۰ عنوان اثر چاپ و منتشر کرده است.
اکنون که بیش از ۳۰ سال از فعالیت آن می گذرد، از جنبه های کمی و کیفی، رشد چشم گیری داشته و در میان ناشران دینی سراسر کشور، جایگاه ارزشمندی پیدا کرده است؛ کسب افتخارات گوناگون و تعداد آثار برگزیده، گویای این مطلب است.
این مؤسسه با داشتن بیش از ۳۵۰اثر برگزیده در جشنواره‏هاى مختلف از جمله ۲۵ عنوان، کتاب برگزیده و تشویقى سال کشورى؛ ۸۹ عنوان، کتاب برگزیده و تشویقى سال حوزه، ۳۹ عنوان، کتاب برگزیده و تقدیرى سال دانشجویى، ۲۳ عنوان، کنگره دین پژوهان، و… ۲۹ نوبت به عنوان ناشر برگزیده به شرح زیر معرفى شده است که این ویژگى در میان تمام ناشران کشور کسب این تعداد کتاب برگزیده و هم‏زمان ناشر سال کشورى، حوزه، دانشجویى و… منحصر به فرد است.
فروشگاه و نمایشگاه دائمى و شماره ۱ مؤسسه با نام «بوستان کتاب»، علاوه بر پخش آثار مؤسسه، با عرضه بیش از ۱۲۰۰۰عنوان کتاب - با همکارى بیش از ۱۷۰ناشر - توانسته در جذب و عرضه روز آمد آثار در حوزه اندیشه اسلامى و انسانى توفیق یابد. فروشگاه شماره ۲ در تهران(۰۲۱۸۸۹۵۶۹۲۲) و فروشگاه شماره ۳در مشهد و فروشگاه شماره ۴ و ۵ در اصفهان و نیز به پخش آثار مؤسسه و سایر ناشران اقدام می کند.
این مؤسسه مدتى است طرح تهیه کتاب‏هاى مورد نیاز مراکز علمى و تحقیقى حوزه، دانشگاه‏ها و سایر دانش پژوهان را اجرا نموده و در این زمینه آماده همکارى با مراکز پژوهشى، ناشران، مؤلفان و… است. مؤسسه همچنین کتاب‏هاى مورد نیاز مراکز علمى و پژوهشى که به هر دلیل در فروشگاه مرکزى ارائه نمى‏گردد در نمایشگاه ویژه در ساختمان مرکزى عرضه کرده که جهت تهیه کتاب‏هاى یاد شده به واحد خرید مراجعه فرمایید. همانند عرضه «کتاب قسطى» در فروشگاه مرکزى (قم)، فروشگاه ۳ (مشهد) و فروشگاه ۴ ( اصفهان) ادامه دارد، حوزه‏هاى علمیه شهرستان‏ها نیز مى‏توانند براى طلاب محترم شهرستان‏ها کتاب‏هاى مورد نیاز را به صورت قسطى تهیه نمایند. لطفاً به اداره‏فروشگاه‏ها در ساختمان مرکزى مؤسسه مراجعه یا تماس بگیرید.(سایت بوستان کتاب)
۲ـ۳ـ۵٫ موسسه فرهنگی فردوس وسف
دهکدۀ وسف یکی از توابع استان قم می باشد که در ۷۰کیلومتری جنوب شرقی استان قم و ۱۰کیلومتری جنوب روستای فردو واقع شده است. این دهکده که مساحت آن به بیش از  ۲۰۰هکتار می باشد منطقه ای ییلاقی و کوهستانی است که در کوههای اطراف خود محصور شده و خاک حاصل خیز، آب مناسب و هوای مطبوع این دهکده را به دهکده­ای سرسبز و پر برکت تبدیل کرده است. این دهکدۀ زیبا با توجه به امکاناتی که در اختیار دارد در صنایع و بخش­های گوناگونی وارد و به فعالیت پرداخت که از آن جمله می توان به سه بخش اصلی: کشاورزی، شیلاتو گردشگری اشاره کرد.دهکدۀ وسف، هر ساله پذیرای مشتاقان بسیاری است که از سرتاسر کشور برای گذراندن اوقات فراغت و به دست آوردن تجربه­ای متفاوت، به این دهکده سفر می کنند.دهکدۀ وسف با فاصله داشتن از شهر و داشتن فضای سبز زیبا، هوایی پاک را به مشتاقان خود هدیه می دهد. افزونبر هوای پاک، آب سالم و گوارای این منطقه که برگرفته از طبیعت است، تازگی و طراوت خاصی دارد.
دهکدۀ وسف پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، تحولات بزرگی را تجربه کرده و تغییرات فراوانی را به خود دیده است. این دهکده بعد از انقلاب اسلامی در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت و از سال ۱۳۷۶به بعد به دستور مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای به دفتر تبلیغات اسلامی واگذار شد.
پس از ورود دفتر تبلیغات اسلامی به دهکدۀ وسف، فعالیت­های دهکده گسترده­تر شد و سعی شد از تمام قابلیت ­های موجود در منطقه به بهترین شکل استفاده شود. پس از مطالعاتی که انجام شد، دهکده شرایط را برای ورود به بخش توریسم و گردشگری مناسب دید و فعالیت­های خود را افزون بر بخش کشاورزی، در بخش گردشگری و نیز شیلات با جدیت آغاز کرد.
از آنجا که دهکدۀ وسف یکی از موسسات وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم است، همه تصمیم گیری های کلان، فعالیت­ها و هدف گذاری­ها که تا به حال انجام شده یا در آینده قرار است انجام شود، زیر نظر مسئولان محترم دفتر تبلیغات اسلامی صورت می­پذیرد.
برنامه­ ریزی­های مؤسسه، به­گونه ای است که در نهایت بتواند تمام هزینه­ های خود را از درآمدهای حاصل از فعالیت­های انجام شده در مؤسسه به دست آورد؛ مؤسسه در پی اجرای طرح­ها ، پژوهش­های بزرگ گوناگونی است که به سرمایه ­گذاری­های سنگین نیاز دارد، اما به طور قطع هنگامی که این پروژه­ ها، اعم از فرهنگی، عمرانی و تفریحی به بهره ­برداری برسد، برای مؤسسه مؤثر و مفید خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:57:00 ب.ظ ]




متاسفانه، اکثر سازمانها بعد از اینکه ERP را شروع می کنند، به فعالیت ارزیابی تکنولوژی می پردازند. تجربه نشان می دهد که ۲۵٪ منافع ERP ممکن است از ابزارهای نرم افزار جدید بدست آید.
۲-۱۲-۸-۱۰ برنامه ریزی پروژه
ایجاد برنامه کلی پروژه وظیفه سیستم پروژه می باشد. این برنامه شامل رهنمودهای کلی می باشد. احتمال بازنگری در این برنامه توسط سیستم و سازمان وجود دارد. برنامه پروژه شامل موارد زیر می باشد:
۲-۱۲-۸-۱۰-۱ ماموریت
شامل حوزه و اهداف پروژه می باشد.
۲-۱۲-۸-۱۰-۲ برنامه عملیاتی
در ارتباط با وظایف خاص، چارچوبهای زمانی و مسئولیت بهبود عملکرد در کسب و کار می باشد.
۲-۱۲-۸-۱۰-۳ برنامه پیاده سازی سیستم
این قسمت از برنامه کلی پروژه بیانگر چگونگی پیاده سازی سیستم جدید می باشد. مانند برنامه ریزی عملیاتی، وظایف، چارچوبهای زمانی و مسئولیتها مشخص می شود. این برنامه بوسیله کارکنان فناوری اطلاعات و عملیات پروژه تعیین می شود.
۲-۱۲-۸-۱۰-۴ برنامه آموزش و تعلیم
همانطوریکه در عامل اول بحث شد، سازمانهای موفق ۱۰۰ درصد نیروی کاری خویش را در زمینه سیستم جدید آموزش می دهند.
۲-۱۲-۹ مدل Yingjie
جیانگ در تحقیقی که در سال ۲۰۰۵ در مورد تجربیات پیاده سازی سیستم های ERP در کشور فنلاند پرداخت با استناد به تجربیات و مطالعات صورت گرفته اقدام به دسته بندی عوامل کلیدی موفقیت در پروژه های پیاده سازی سیستم های ERP به سه دسته کلی راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی پرداخت (جیانگ[۸۷]، ۲۰۰۵).
سطح راهبردی :
حمایت مدیریت ارشد:
جهت موفقیت پروژه های ERP، در سطح تصمیم گیریهای کلان سازمان و در راهبرد تعیین شده، بایستی دغدغه به کار گیری سیستم های ERP موجود باشد. در واقع فرایند تصمیم به پیاده سازی سیستم های ERP جزو تصمیماتی است که از سطوح مدیریت راهبردی به سطوح پایین تر اعلام می شود. موفقیت یک پروژه ERP در وابستگی کامل به انطباق سیستم ERP با اهداف کلان سازمان و نقش سیستم ERP در تحقق این اهداف قرار دارد.
سطح تاکتیکی :
مدیریت پروژه:
پروژه های پیاده سازی ERP با پیچیدگی خاص خود، نیازمند داشتن برنامه زمان بندی دقیق و کنترل قوی بر روی فعالیتهای تعریف شده، تخصیصی منابع و پیگیری مداوم با سایر ذینفعان پروژه می باشد که لازمه پیشبرد مناسب پروژه داشتن یک مدیریت پروژه در سطح عالی دارای توانایی های قوی و مقبولیت مناسب در سطح سازمان می باشد.
مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار:
طراحی سیستم های ERP بر پایه استفاده از فرآیندهای استاندارد و بهترین روش های انجام کار استوار است. سازمانها جهت بهره گیری مناسب از ظرفیت های سیستم های ERP به مطالعه مدل کسب و کار و فرایند های جاری خود می پردازند تا با بهره گرفتن از اطلاعات کسب شده به مهندسی مجدد فرایند های خود جهت تطابق با سیستم ERP مورد نظر خود بپردازند. مهندسی مجدد فرآیندهای سازمان با توجه به سیستم ERP باعث می شود که سازمان در طول پیاده سازی سیستم ERP دارای حداقل نیاز به سفارشی سازی شود و به این ترتیب در زمان و هزینه برآورد شده جهت پیاده سازی سیستم، حداقل انحراف وجود داشته باشد.
استفاده از نرم افزار و سخت افزار مناسب :
یکی از مراحل مهم پیاده سازی سیستم های ERP، انتخاب بسته نرم افزاری مناسب با شرایط سازمان می باشد. میزان تطابق با سیستم های سنتی و بانک اطلاعاتی که بتواند نیازمندیهای خاص سازمان را پوشش دهد از مهمترین نکات در این مرحله است که بایستی با دقت در انتخاب نرم افزار و سخت افزار، سطح قابل قبولی از نیازمندی های اطلاعاتی و عملکردی سازمان پوشش داده شود.
سطح تاکتیکی :
آموزش و یادگیری :
سیستم های ERP به دلیل پیچیدگی ذاتی خود و میزان نفوذ در سطح عملیتی سازمان، نیزمند آموزش می باشند. منطق و ویژگی های سیستم ERP بایستی متناسب با سطح کاربری با افراد درگیر، آموزش داده شوند. فرایند آموزش و یادگیری به دلیل پویا بودن نیازمندی های سازمان و همچنین ارتقاء سیستم های ERP و یا تغییر در کاربران و فرآیندهای سازمان، یک فرایند همیشگی است که بایستی به صورت برنامه ریزی شده و مداوم در سازمان جاری باشد.
مشارکت کارکنان :
سیستم ERP به علت درگیری شدید با کاربران و نیز تغییراتی که برای سازمان تحمیل می کند، چالش های جدیدی برای کاربران ایجاد می کند. مشارکت افراد در مراحل مختلف پیاده سازی و نیز برقراری دوره های آموزشی در کم کردن این گونه مشکلات بسیار مؤثر است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱-۲-۴ مدل مفهومی پژوهش
مدل مفهومی پژوهش، الگویی نظری است که مبتنی بر روابط میان برخی از عواملی است که با اهمیت تشخیص داده شده اند. این چارچوب با بررسی سوابق پژوهش درباره موضوع به گونه ای منطقی جریان می یابد. به طور خلاصه مدل مفهومی، بیانگر پیوند میان متغیرهایی است که در پویایی موقعیت مورد بررسی مؤثر هستند (طاهر پور کلانتری و همکاران، ۱۳۸۹).
و با توجه به مدل مفهومی تحقیق و مطالعات اشاره شده در این فصل متغیرهای مورد نظر و منابع آن به شرح جدول (۲-۷) آورده می شود.
جدول ۲-۷: CSFهای مدل پژوهشی مورد استفاده و منابع آن

 

ردیف CSF های مدل پژوهشی منابع و رفرنس ردیف CSF های مدل پژوهشی منابع و رفرنس
  پوشش کامل عملیات جاری سازمان توسط نرم افزار ERP EI Amranietal. (2007)
Plant &Willcocks(2007)
Pabedinskaite (2010)
Yingjie (2005)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:56:00 ب.ظ ]




جامعه آماری سازمان‌های کوچک و متوسط (کارگزارهای بورس اوراق بهادار تهران) می‌باشد که برای نمونه‌گیری از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده استفاده خواهد گردید..
پایان نامه - مقاله - پروژه
ساختار پایان نامه
فصل اول به مقدمه و تعریف مساله و محدوده پایان نامه اختصاص یافته است.
فصل دوم به ادبیات موضوع تحقیق پرداخته و مفاهیم اولیه و مورد نیاز در حیطه موضوع پایان نامه بیان خواهد شد.
فصل سوم عوامل حیاتی موفقیت در پیاده سازی سیستم های هوش تجاری کشف و مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
فصل چهارم در این فصل مهم‌ترین عوامل حیاتی موفقیت با روش تاپسیس رتبه بندی شده و مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت
فصل پنجم و آخرین فصل به جمع بندی و نتیجه گیری مطالعات انجام شده پرداخته و فرصت‌های مطالعات آینده معرفی خواهد شد.
فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
در فصل اول با موضوع مورد بحث آشنایی پیدا کردیم حال در این فصل مفاهیم و تعاریف اولیه مورد کاربرد در فصول دیگر را با جزییات بیشتری دنبال خواهیم کرد. آن چه که در این فصل اهمیت دارد شناسایی و دسته بندی عوامل حیاتی موفقیت در پیاده‌سازی سیستم‌های هوش تجاری است، اما قبل از آن لازم است برخی از مفاهیم مورد استفاده به وضوح تعریف شده و آشنایی کافی با موضوع مورد بحث ایجاد شود. بنابراین ضروری است تعریفی عمومی از هوش تجاری ارائه شود و سپس به شناسایی سیستم هوش تجاری و مولفه‌های آن بپردازیم. همچنین به این دلیل که حوزه مورد بررسی سازمان‌های کوچک و متوسط هستند، آشنایی با معضلات و ویژگی‌های این سازمان‌ها ضروری به نظر می‌رسد، به همین علت دو بخش از این فصل به این موضوع اختصاص داده شده است. و در آخر آن دسته از عوامل حیاتی موفقیت که توسط دیگر نویسنده‌ها شناسایی شده ارائه خواهد شد.
هوش تجاری
تعارف مختلف هوش تجاری
کلمه هوش تجاری تعاریف متعددی دارد و به احتمال زیاد اولین بار در سال ۱۹۵۸ استفاده شده است[۱۰] . عبارت Business Intelligence(BI) که در فارسی به هوش تجاری ترجمه شده است برای اولین بار توسط هانس پیترلان در سال ۱۹۵۸ در مجله آی‌بی‌ام تعریف شد. از نگاه هانس پیترلان هوش تجاری عبارت است از: توانایی فهم روابط متقابل بین واقعیت‌های موجود به گونه‌ای که اقدام را به سوی هدفی مطلوب هدایت کند. ۳۱ سال بعد یک تحلیلگر به نام هوارد درسنر از گروه گارتنر در سال ۱۹۸۹ عبارت هوش تجاری را به صورت زیر تعریف کرد: واژه‌ای چتری برای تشریح کردن مفاهیم و روش‌های بهبود تصمیم‌گیری کسب‌وکار به واسطه استفاده از سیستم‌های پشتیبان مبتنی بر واقعیت.
در سال ۲۰۰۴ ماهاش اس. ریسینگانی هوشمندی را این‌گونه تعریف می کند: هوش تجاری یک عبارت چترگونه است که در ذیل آن معماری‌ها، ابزارها، پایگاه داده‌ها، ابزارهای تحلیلی، برنامه‌های کاربردی و متدولوژی‌ها باهم ترکیب می‌شوند [۱۱].
استک اُویاک و همکاران در سال ۲۰۰۷ [۱۲] هوش تجاری را فرایند جمع‌ آوری حجم عظیمی داده، تحلیل آن‌ ها و ارائه مجموعه‌ای از گزارشات سطح بالا دانسته که چکیده مفید این داده‌ها در فعالیت‌های کسب‌وکار، مدیریت را قادر به اتخاذ تصمیمات اساسی روزانه می کند.در شکل ۲-۱ زنجیره ارزش هوش تجاری مطابق تعاریف انجام شده ترسیم شده است که در آن می‌توان تطابقی بین تعریف استک اُویاک و همکاران وی یافت.
شکل ۲-۱ : زنجیره ارزش هوش تجاری
مطابق آنچه در شکل فوق مشاهده می‌شود، داده‌ها به اطلاعات تغییر شکل یافته و طی فرایند تحلیل و دسته بندی داده‌ها به اطلاعات تبدیل شده و با کنار هم قرار گرفتن این اطلاعات دانشی ایجاد می‌شود که در نهایت منجر به یک عکس العمل خاص در شرایط ویژه سازمان شده و در نهایت این عمل و تصمیم سازی برای سازمان ایجاد ارزش افزوده می کند.
زِنگ و همکارانش [۱۴] هوش تجاری را اینگونه تعریف می‌نمایند: فرایند دسته‌بندی، طرز عمل و انتشار اطلاعاتی که یک هدف دارد؛ کاهش عدم قطعیت در تصمیمات استراتژیک. کارشناسان هوش تجاری را “اصطلاح مدیریت کسب‌وکار دانسته که برای توصیف برنامه‌های کاربردی و تکنولوژی‌هایی استفاده می‌شود که برای جمع‌ آوری، ایجاد دسترسی به تحلیل داده و اطلاعات مربوط به سازمان بکارگرفته می‌شود، تا به اتخاذ تصمیمات کاری بهتر کمک نماید. ویژگی اصلی ابزار هوش تجاری این است که، توانایی جمع‌ آوری داده از منابع ناهمگون دارد، دارای روش‌های پیشرفته تحلیلی بوده و توانایی پشتیبانی از تقاضای چندین کاربر را دارا می‌باشد. زِنگ و همکارانش فناوری [۱۴] هوش تجاری را بر اساس روش تحویل اطلاعات، گزارش‌گیری، تحلیل آماری، تجزیه تحلیل تک منظوره و تحلیل گزاره‌ای، دسته‌بندی نموده‌اند.
سیستم های هوش تجاری
سیستم‌های هوش تجاری با تصمیم‌سازی، تحلیل اطلاعات و مدیریت دانش و ارتباطات انسان-کامپیوتر مرتبط است. بنابراین با سیستم‌هایی نظیر سیستم‌های مدیریت اطلاعات (MIS)، سیستم‌های پشتیبان تصمیم (DSS)، سیستم‌های اطلاعات اجرایی (EIS )، سیستم‌های مدیریت و مدیریت کارایی کسب و کار، در ارتباط هستند [۱۵]. سیستم‌های مدیریت اطلاعات عموما بر مکانیزه سازی فرآیندهای کسب و کار تمرکز دارند. سیستم‌های پشتیبان تصمیم تکنیک‌هایی برای تحلیل اطلاعات به منظور ارزیابی پتانسیل تصمیمات فراهم می کند. سیستم‌های اطلاعات اجرایی اطلاعات را در قالب یک مجموعه نمایش می‌دهد و برای مدیران اجرایی سطح بالا تدارک دیده شده است. در حالی که هدف هوش تجاری فراهم‌سازی، سازمانی هوشمند است که باید مزیت رقابتی ایجاد کند. در این سیستم‌ها قابلیت‌های سیستم‌های مختلف‌ای که قبلا به صورت مستقل کار می‌کردند را ترکیب می‌نمایند. هوش تجاری بر پشتیبانی از فرآیندهای کاری مختلف، به‌کارگیری رویکرد فرآیندی و تکنیک‌های تحلیلی پیشرفته تمرکز دارد. هوش تجاری توسعه یافته سیستم‌های پشتیبان تصمیم است.و از بسیاری جهات شیبه آن است. سیستم‌های هوش تجاری برنامه‌های رایانه‌ای هستند که تکنیک‌های هوش تجاری را پیاده‌سازی می‌کنند. در واقع سیستم هوش تجاری، یک سیستم اطلاعاتی است که ابزارهای هوش تجاری را برای تولید و تحویل اطلاعات بکار می‌گیرد. همان گونه که در شکل ۲-۲ نیز مشاهده می‌نمایید دانش تولید شده به کمک مولفه‌های هوش تجاری در نهایت توسط انواع سیستم‌های کسب و کار مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند.
شکل ۲-۲ : سیستم های مرتبط با هوش تجاری
همان طور که در شکل مشاهده می‌شود داده‌های مورد نیاز از سیستم های تراکنشی مختلف طی فرایند پردازش بر خط تراکنش استخراج شده و طی فرایند ایی تی ال [۱] در انباره داده ذخیره و مکعب‌های اطلاعات چندبعدی تولید می‌شود که توسط تمامی سیستم‌ها و کاربران قابل استفاده می‌باشد.
سیستم های هوش تجاری از دو دیدگاه تحلیل می‌شوند: تکنیکی و کسب و کار [۱۶] از دید تکنیکی سیستم هوش تجاری مجموعه ای از ابزارهای یکپارچه، فناوری‌ها و محصولات نرم‌افزاری است که برای جمع آوری داده‌های ناهمگون از منابع پراکنده استفاده شده و سپس داده‌ها تحلیل و یکپارچه می‌شوند تا در دسترس قرار گیرند. از دید سازمانی، سیستم‌های هوش تجاری روش خاصی است که مربوط به کار با اطلاعات و دانش، ارتباطات باز و به اشتراک گذاری دانش همراه با رویکرد جامع تحلیلی به فرایندهای سازمان است.
پیچیدگی و تطبیق‌پذیری سیستم‌های هوش تجاری مدرن، بدین معنی است که موفقیت در پیاده سازی این گونه سیستم‌ها نیاز به پایه‌های مستحکم روشمند و تئوری‌های اثبات شده علمی دارد[۱۷]. سیستم‌های هوش تجاری، داده‌های عملیاتی را با ابزارهای تحلیلی ترکیب می کند و اطلاعات پیچیده و رقابتی را به طرح‌ریزان و تصمیم‌سازان ارائه می‌دهند. هدف بهبود در بهنگام‌سازی و کیفیت ورودی‌های فرایند تصمیم‌گیری است. هوش تجاری برای درک قابلیت‌های موجود در سازمان، مورد استفاده قرار می‌گیرد. مانند گرایشات، جهت‌گیری‌های آینده بازار، فناوری‌ها، محیطی که سازمان در آن به رقابت می‌پردازد، فعالیت‌های رقبا و مفاهیم این فعالیت‌ها.
ابزارهای هوش تجاری
هوش تجاری شامل ابزارهای زیر است: ابزارهای گزارش‌گیری، ابزارهای داده‌کاوی، ابزارهای مدیریت دانش همچنین دارای مولفه‌های مختلف است، ابزارهای هوش تجاری، برنامه‌های کاربردی هوش تجاری و سیستم هوش تجاری. بر اساس تعریف رینچمارد و فرانسیس [۱۷] سیستم هوش تجاری این گونه تعریف می‌گردد: مجموعه‌ای از ابزارها، فناوری‌ها و نرم‌افزارهای برنامه‌ریزی است که برای گردآوری، یکپارچه‌سازی، تحلیل و ساخت داده‌های در دسترس، بکارگرفته می‌شود. بسیاری از تعاریف هوش تجاری بر روی قابلیت‌هایی تمرکز دارند که یک سازمان می‌تواند برای دستیابی به کارایی بالاتر و دستیابی به اهداف کسب و کار، دست یابد. هوش تجاری رابطه نزدیکی با مسائل انبار داده‌ها دارد، انباره داده‌ها تکنولوژی کلیدی برای ساخت چنین سیستم‌هایی است که داده‌ها را از منابع مختلف برای اهداف تحلیلی، یکپارچه می‌سازد [۱۸].
این اقدامات می‌تواند در قالب ابزارهای گزارش‌دهی و فناوری‌های داشبورد و حتی کارت‌های امتیاز متوازن، به صورت بسته‌های تصمیم یا گزارش‌های تحلیلی در اختیار مدیران و تصمیم‌گیران سازمان قرار گیرد و مسئولان را نسبت به پیامدهای مثبت و منفی اقدامات احتمالی آینده آگاه نموده و از این طریق بر اخذ تصمیمات بهتر و دقیق‌تر به مدیران کمک کند. شکل ۲-۳ نمایان‌گر ابزارهای هوش تجاری برای سطوح مختلف مدیریتی است.
شکل ۲-۳ : ابزارهای هوش تجاری برای مدیریت
که همان گونه که از شکل فوق پیداست، برای مدیران ارشد از داشبوردهای مدیریتی، برای مدیران میانی از پرس‌وجو و برای مدیران عملیاتی از گزارشات قالب‌بندی شده استفاده خواهد شد.
علت وجودی و مزایای هوش تجاری
هوش تجاری سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا تصمیمات کاری را با آگاهی بیشتری اتخاذ کنند و منبعی برای مزیت‌رقابتی خواهند داشت. این مساله زمانی صادق است که سازمان‌ها قادر به قیاس اطلاعات از طریق شاخص‌ها در محیط خارجی بوده و پیش‌بینی دقیقی درمورد گرایشات آینده یا شرایط اقتصادی بدست آورند. هدف نهایی هوش تجاری بهبود در به هنگام بودن و کیفیت اطلاعات است.
کسب‌وکارهای مختلف پی برده‌اند که در این محیط بسیار رقابتی، با گام‌های سریع و مدام در حال تغییر کلیدی‌ترین کیمت توانایی پاسخ سریع و مناسب به این تغییرات است. هوش تجاری آنان را قادر می‌سازد تا با سرعت و دقت به تغییرات پاسخ دهند.
هوش تجاری فواید زیادی برای سازمان‌هایی که از آن استفاده می‌کنند، به ارمغان می‌آورد. می‌تواند بسیاری از کارهای حدسی در سازمان را حذف نماید، از این رو، ارتباطات بین بخش‌ها درحین هماهنگی فعالیت‌ها افزایش می‌یابد و سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا به تغییرات در شرایط مالی بازار، ترجیحات مشتری و عملیات زنجیره تامین، پاسخ سریع بدهند. به طور کلی هوش تجاری کارایی سازمان به‌کارگیرنده را افزایش می‌دهد. اطلاعات معمولا در درجه اهمیت دوم از منابع سازمان قرار دارند (با ارزش‌ترین جزء در سازمان، افراد آن هستند[۱۹] . بنابراین زمانی که یک سازمان می‌خواهد تصمیماتی را بر اساس اطلاعاتی دقیق و به هنگام اتخاذ کند، می‌تواند کارایی را بهبود بخشد. همچنین اتخاذ تصمیمات را تسریع می کند تا تصمیمات سریع و دقیق با توجه به اطلاعات گرفته شود قبل از اینکه سازمان‌های دیگر بتوانند وارد عمل شوند. همین‌طور تجربیات مشتری را از طریق پاسخ به هنگام و مناسب به مشکلات و الویت‌های مشتری، بهبود می‌بخشد.
کاربران هوش تجاری شامل کلیه افرادی می‌باشند که از خروجی‌های هوش‌تجاری بهره‌مند خواهند شد که شامل:
کاربران عملیاتی
تحلیل‌گران و متخصصان
تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران سازمان
گروه اول کاربرانی هستند که امور عملیاتی و اجرایی سازمان را انجام می‌دهند و در واحدهای وظیفه‌ای مشغول فعالیت می‌باشند. گروه دوم متخصصان و کارشناسانی هستند که داده‌های موجود در سیستم‌های عملیاتی را دریافت کرده و پس از دسته‌بندی، اقدام به تجزیه و تحلیل برروی آن‌ ها می‌نمایند و سپس آن‌ ها را در قالب‌های اختصاصی جهت تصمیم‌گیری در اختیار مدیران ارشد قرار می‌دهند. این گروه از کارکنان می‌خواهند بدانند که در سازمان چه اتفاقی افتاده است؟ عوامل بروز اتفاق چه بوده و چه اتفاقی در حال وقوع است؟ عمده نیازهای این گروه عبارت است از: نظارت بر عملکرد کاربران اجرایی و پرس‌وجوهای موضوعی برای تصمیم‌سازی. گروه سوم را تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران سازمان تشکیل می‌دهند که شامل مدیران ارشد و سیاست‌گذاران سازمان هستند که تصمیمات لازم را در خصوص اداره سازمان اتخاذ می‌نمایند. عمده نیازهای این گروه عبارت است از: دسترسی سریع به شاخص‌های کلیدی عملکرد مجموعه سازمان و ارزیابی آن‌ ها.
سیستم هوش تجاری و مولفه‌های آن
سیستم‌های هوش تجاری پیشنهاداتی را برای مواجهه با نیازهای حاضر سازمان ارائه می کند. وظایف اصلی که سیستم‌های هوش تجاری با آن مواجه می‌شوند شامل اکتشاف هوشمند، یکپارچگی، اجتماع و آنالیز چند بعدی داده‌هایی که از منابع مختلف اطلاعات جمع‌ آوری شده‌اند.
شکل ۲-۴ : کاربران هوش تجاری
همان گونه که در شکل فوق مشاهده می‌شود، سیستم‌های هوش تجاری داده‌ها را از سیستم‌های اطلاعاتی داخلی سازمان ترکیب نموده و سپس با داده‌هایی که از محیط خارجی بدست آورده‌اند (مانند آمارها، صورتحساب مالی و پرتال‌های سرمایه گذاری و پایگاه داده‌های متفرقه)، ترکیب می‌نمایند. چنین سیستم‌هایی اطلاعات بروز، قابل اعتماد و کافی ،موثربر جنبه‌های مختلف فعالیت‌های سازمان، را فراهم می‌سازند. سیستم هوش تجاری بعد از پیاده‌سازی، توانایی دسترسی، به‌کارگیری و اشتراک داده و اطلاعات به طریقی موثر و مرتبط را فراهم می‌سازد به گونه‌ای که کارایی کسب‌وکار افزایش می‌یابد.
سیستم‌های هوش تجاری برای هوشمندسازی اکتشاف، یکپارچه‌سازی، اجتماع و تحلیل چندبعدی داده‌های نشات گرفته از منابع اطلاعاتی مختلف، بکار گرفته شده‌اند [۲۰]. تمامی سیستم‌های هوش تجاری حداقل به چهار مولفه خاص برای ایجاد هوشمندی در کسب‌وکار نیازمند هستند. این مولفه‌ها شامل انباره داده‌ها، ابزارهای استخراج و انتقال داده[۲]، تکنیک‌های فرایند تحلیل برخط و داده کاوی؛ می‌باشد [۲۱] که در شکل ۲-۵ مشاهده می‌نمایید.
انباره داده‌ها
انباره‌داده‌ها مجموعه‌ای از داده‌های کسب‌وکار مرتبط است که سازمان‌دهی و تایید اعتبار شده است، به گونه‌ای که می‌تواند برای پشتیبانی از تصمیم‌گیری‌های کسب‌وکار تحلیل شود. علت محبوبیت انباره‌داده‌ها به دلیل داده‌هایی است که از پایگاه‌داده‌هایی استخراج شده است که پراکنده و گاهی ناهمگون و در برخی مواقع خارج از سازمان هستند. انباره‌داده‌ها موضوع‌گرا هستند.آن‌ ها وابسته به زمان هستند، به این معنی که آن‌ ها به یک نقطه از زمان در سیستم اطلاعاتی نگاه لحظه دارند و قابل به‌روزرسانی نیستند به طوری که یکپارچگی تاریخی در نقطه‌ای که نگاه شده حفظ شود.
انباره‌داده‌ها، برخط نیستند، بدین معنی که آن‌ ها در سیستم‌های مختلفی اقامت دارند که درحال ذخیره‌سازی یک عکس فوری از داده‌ها هستند.انبارداده‌های جدید به طور مدام با داده‌های حیاتی کسب‌وکار به‌روزرسانی می‌شوند تا اطمینان حاصل شود که داده‌ها در دقیقه در دسترس تصمیم‌سازان قرار دارند. حساسیت داده‌ها قبلا توسط سازمانی که از انباره‌داده‌ها استفاده می کند، تعیین شده است.داده‌ها تاریخی هستند، خلاصه‌ای از تراکنش‌های قبلی که زمان تحلیل می‌توانند دانش ارزشمندی را زمان تصمیمات مدیریتی به ارمغان آورند. این تصمیمات بر اساس تاریخچه کسب‌وکار که انباره‌داده نگهداری می‌کند، تهیه شده است.انباره‌داده مولفه اصلی از سیستم‌های هوش تجاری است [۲۲].
یک انباره‌داده که به خوبی پیاده‌سازی شده باشد، به راحتی قابل استفاده است، بازیابی اطلاعات در آن با سرعت انجام می‌گیرد، اطلاعات بیشتری را ذخیره می‌سازد، بهره‌وری را افزایش می‌دهد، باعث اتخاذ تصمیمات بهتری می‌شود، مزیت رقابتی سازمان را افزایش می‌دهد.نتیجه این که نقش اصلی انباره‌داده‌ها فراهم آوردن درکی از مشکلات، فرصت‌ها و عملکرد بر مبنای هوش تجاری که تصمیم‌سازی را سهولت می‌بخشد [۲۳].
ابزارهای استخراج و انتقال داده
فرآیندها و ابزارهای استخراج و انتقال داده در برابر استخراج داده‌ها از یک یا چندین سیستم منبع مسئول هستند، به گونه‌ای که داده‌ها با قالب گوناگون را به داده با قالب استاندارد تبدیل می‌کنند و سپس این داده را در انباره‌داده‌ها بارگذاری می‌کنند.راه‌ حل ‌های استخراج و انتقال داده به سه مرحله مجزا تقسیم می‌شود تا داده‌ها را از منابع مختلف جمع‌ آوری و تبدیل نموده و سپس نتیجه را در انباره‌داده ذخیره کند. این سه مرحله در قسمت بعد شرح داده شده است:
مرحله استخراج: در این مرحله شامل دسترسی به داده منابع مختلف و گاهی ناهمگون. این منابع اغلب بر روی سکوی‌های مختلف بوده و می‌تواند بخشی از سیستم اطلاعاتی مشتریان باشد [۲۴].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:56:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

پلیت شیشه ای-شعله

 

 

 

 

 

بشرشیشه ای -پیپت

 

 

 

 

 

لوله آزمایش-بورت

 

 

 

شکل ۳-۱ دستگاه رفر کتومتر شکل ۳-۲ ترازو دیجیتال ۲۱۰ گرم با دقت ۰۰۰۱ /۰

شکل ۳-۴ دستگاه کروماتوگرافی گازی شکل ۳-۳ آون تحت خلا
شکل ۳-۵ دستگاه اسپکتوفتومتر
۳-۴استخراج روغن :
روغن هسته های آسیاب شده به مدت ۵ ساعت به روش سوکسله استخراج گردید در این روش از پترولیوم اتر با محدوده جوش ۴۰-۶۰ درجه سانتی گراد طبق روش AOCA04/948استفاده شد وپس از تبخیر حلال تحت خلا روغن خالص برای نمونه هسته عناب در سه تکراربدست آمد. هسته بدون روغن تحت خلا خشک و برای انجام آزمایشات نگهداری می شود .
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۵تجزیه شیمیایی هسته عناب :
برای انجام آزمون های شیمیایی ابتدا هسته آسیاب شده در آون با دمای ۱۰۰ درجه سانتی گراد خشک و ضمن تعیین درصد رطوبت بقیه آزمایش ها روی نمونه خشک انجام گردید.
۳-۵-۱اندازه گیری رطوبت و ماده خشک :
اندازه گیری رطوبت و ماده خشک بر اساس روش وزنی و طبق روش رسمی ۱۰/ ۹۲۵ AOCA صورت پذیرفت . سنجش روغن بر اساس روش سوکسله AOCA 04/948انجام شد .
رطوبت%-۱۰۰=% ماده خشک
۳-۵-۲اندازه گیری خاکستر :
برای اندازه گیری خاکستر از روش AOCA 03/923 استفاده شد که بر اساس آن نمونه در کوره الکتریکی ۵۵۰ درجه سانتی گراد تا ایجاد خاکستر سفید رنگ و رسیدن به وزن ثابت حرارت داده شد .
۳-۵-۳اندازه گیری درصد پروتئین :
درصد پروتیین نمونه خشک بر اساس روش کجلدال AOCA13/948 تعیین گردید.
موادشیمیایی لازم برای انجام آزمون اندازه گیری پروتئین هسته عناب عبارتند از :
اسید سولفوریک –کاتالیزور کجلدال – سود ۳۲ درصد – اسید ووریک ۲ درصد – اسیدکلریدریک ۰٫۱ نرمال – معرف برومو کروزو گرین و مخلوط متیل رداست ومراحل انجام آزمایش هضم – تقطیر و تیتراسیون است و ما وزن نمونه هسته عناب را ۱۰۰ گرم در نظر گرفته ایم .
۳-۵-۴اندازه گیری درصد فیبرخام :
درصد فیبر خام نیز بر اساس روش ۱۰-۳۲ AACCیعنی روش هضم در قلیا و سپس اسید و اندازه گیری وزن نهایی باقی مانده محاسبه گردید. اساس اندازه گیری فیبر عبارتست از :
مواد آلی خشکی که پس از جوشانیدن نمونه چربی گرفته شده خشک با اسید سولفوریک و سود سوز آور جوشان باقی می ماند .
۳-۶تعیین میزان و ترکیب اسیدهای چرب :
جهت تعیین میزان و ترکیب اسیدهای چرب ابتدا متیله کردن نمونه های روغن طبق دستورالعمل ISO شماره ۵۵۰۹انجام گردید. سپس متیل استرها توسط روش گاز کروماتوگرافی AOAC با شماره ۲۲/۹۶۳ شناسایی شدند(AOAC,1999).
بدین منظور دستگاه گاز کروماتوگرافی مدل Agilent 7890 مجهز به دتکتور از نوع FID(یونیزاسیون توسط شعله هیدروژن)داده پرداز DS-1000 interface متصل به کامپیوتر و نرم افزار کنترلی chem station مورد استفاده قرار گرفت، ستون مورد استفاده HP.88با ماهیت قطبی از جنس شیشه و به طول ۳۰ متر و قطر داخلی ۳۳/۰ میلی متر، ضخامت فاز ساکن ۲۵/۰ میکرومتر برنامه ریزی دمایی ستون از ۱۰۰ تا ۱۸۰ درجه سانتیگراد، افزایش دمایی با آهنگ ۳۰ سانتی گراد در دقیقه به مدت ۳ دقیقه از ۱۰۰ تا ۱۸۰ درجه افزایش یافته و بعد از ۸ دقیقه ایست در این دما با آهنگ ۱۰ سانتی گراد در دقیقه به ۲۲۰ سانتی گراد می رسد و ۲ دقیقه در این دما می ایستد. جهت تفکیک اسیدهای چرب از استرهای متیلیک آنها که نقطه جوش بسیار پائینی دارند استفاده شد. برای تهیه استرهای متیلیک اسیدهای چرب ۱/۰ گرم روغن را با ۰۵/۰ میلی لیتر محلول متانولی هیدروکسید پتاسیم ۲ نرمال(۶/۵گرم هیدروکسید پتاسیم +۱۰۰ میلی لیتر متانول)در لوله آزمایش مخلوط و سپس به محلول حاصل ۳ میلی لیتر هپتان نرمال اضافه شد. لوله به مدت ۵ دقیقه روی بهم زن برقی قرار گرفت تا گلیسرول آن ته نشین شود و استر متیلی در لایه رویی قرار گیرد. میزان تزریق ۲/۰میکرولیتر و دمای قسمت تزریق ۲۲۰ درجه سانتی گراد تنظیم شد.
۳-۷تعیین اندیس پراکسید :
اندیس پراکسید یک چربی یا روغن عبارت است از میلی اکی والان اکسیژن موجود در یک کیلو گرم چربی یا روغن اساس عمل :مقدار بیش از حد لزوم یدور پتاسیم به نمونه اضافه گردد و ید آزاد شده در اثر وجود پراکسید در روغن را با محلول تیو سولفات سدیم بسنجید.
هدف :تعیین این اندیس جهت داوری درجه فساد روغن ها بکار می رود قبل از خرید دانه های روغنی باید این اندیس مشخص گردد اگر میزان اندیس پراکسید بیش از مقدار مجاز باشد از دانه روغنی مذکور برای خوراکی استفاده نگردد زیرا اندیس پر اکسید میزان اکسیژن ترکیب شده با روغن را که منجر به تولید پراکسید می شود نشان می دهد.
۳-۷-۱معرف ها وحلال ها :
۱-حلال :دوحجم اسید استیک گلاسیال را با یک حجم کلروفرم مخلوط کنید .
۲-یدور پتاسیم اشباع :۴قسمت یدور پتاسیم را در ۳ قسمت آب مقطر حل کنید و در شیشه تیره نگهدارید.
۳-محلول تیو سولفات استاندارد :(۰۲/۰ یا ۰۰۲/۰ نرمال )
۴-معرف نشاسته (۵/۰ گرم درصد )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ب.ظ ]




رویه قضایی نیز تاکنون غالباً در مواردی که در مقررات کیفری از شخص سخن به میان آمده، منظور و مخاطب واقعی آن را اشخاص طبیعی دانسته است. اما در قوانین به مواردی برمی‌خوریم که مجازات اشخاص حقوقی نیز در نظر گرفته شده است[۹۱].
با این همه قانونگذار در همه موارد به صورت یکسان عمل نکرده و در بعضی از موارد ترجیح داده تا مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی را متوجه افراد حقیقی بداند[۹۲]. به نظر می‌رسد قانونگذار ایران سعی کرده است تا در ارتکاب جرم توسط اشخاص حقوقی همواره فاعل مادی را مسئول قلمداد نماید، یعنی کسانی که در تحقق تصمیم خلاف به نحوی مباشرت و شرکت داشته‌اند را مقصر و مشمول تحمل کیفر بداند.
با این توضیحات نتیجه می‌گیریم که نظریه مسئولیت جزایی اشخاص حقوقی در تعدادی از نظام‌های حقوقی مورد پذیرش قرار گرفته است. البته در حقوق ایران، با توجه به توضیحاتی که داده شد نظر قانونگذار صریح و واحد و مشخص نیست و در صورتی که شخصیت حقوقی را واجد مسئولیت جزایی بدانیم، موجب می‌شود که اشخاص حقیقی عضو شخصیت حقوقی یا سهام‌داران آن در انتخاب نمایندگان و مدیران شخص حقوقی دقت کافی مبذول نمایند و آنها را تحت نظارت خود در آورند تا مبادا با نقص قوانینی که تاثیر در اقتصاد دارد، موجبات اخلال در نظم عمومی و اختلال در نظام اقتصادی کشور ایجاد شود. همان‌طور که سود حاصل از یک جرم در یک شرکت یا مؤسسه یا انجمن به تمام عناصر و ارگان‌ها و افراد آن می رسد، کیفر آن نیز باید برای همگی متصور شود و نباید فقط یک یا چند نفر خاص مانند مدیر عامل یا هیأت مدیره آن را متحمل گردند و دیگران از کیفر معاف باشند. در حالی که اگر شخص حقوقی بار مجازات را به دوش بکشد، این امر موجب می‌شود که منتفعین از عمل مجرمانه نیز به تبع انتفاع از جرم کیفر آن را ببینند و همان‌گونه که مسئولیت مدنی در مورد این اشخاص اعمال می‌گردد، پذیرش مسئولیت جزایی نیز مفید خواهد بود. البته این کیفر، پرداخت جریمه و مصادره اموال و انحلال و تعطیلی موقت خواهد بود که اثر بازدارندگی نیز دارد. لذا می‌توان ادعا نمود که ایران در این زمینه سیاست تلفیقی را اتخاذ نموده، بدین صورت که گاه شخص حقوقی را به لحاظ کیفری مسئول دانسته و زمانی اشخاص حقیقی را به واسطه ارتباطی که با مسئولیت شخص حقوقی دارند مسئول شناخته است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
بند سوم- اقسام ضرر به اعتبار تعداد زیان دیدگان و قابلیت تعیین آنها
زیانهایی که در جامعه دیده می شود، بنا به جنس و طبع آن، و شرایط و اوضاع و احوال خاص، گاه متوجه اشخاص معین می شوند و گاه عده یا گروهی را تحت الشعاع خود قرار می دهد. بر این اساس، می توان زیان را به دو گونه زیان شخصی و زیان جمعی تقسیم کرد.
الف- ضرر شخصی
معنای شخص در «ضرر شخصی»[۹۳] وسعت و دامنه گسترده ای دارد، زیرا در اینجا دیگر منظور از شخص یک فرد طبیعی با خصوصیات یاد شده نیست، بلکه دایره شمول افراد آن گسترش می‌یابد. این نوع از زیان (معنوی یا مادی) زمانی محقق می‌گردد که ضرر متوجه شخص یا اشخاص محدود و معینی شود. پس درمی‌یابیم در «ضرر شخصی» زیان تنها در برگیرنده یک شخص خاص نبوده که صرفاً فردی از آن آسیب ببیند، و معنای موسع شخص در این اصطلاح در بر گیرنده جمعیت و افرادی محدود و محصور است که تسلط، احاطه و توزیع عدالت با ابزار قانونی برای این جماعت معمولاً میسر و امکان‌پذیر است.
در این نوع از ضرر که مبنا و مقصود اصلی بحث ما نیست، زیان دیده و شخصی که رأساً در دعوی ذی‌نفع است برای اینکه قادر باشد درخواست مطالبه جبران خسارت نماید، ناگزیر است منطبق با قواعد عمومی طرح دعوا نموده و ادعای خویش را به اثبات برساند[۹۴]. از باب مثال، یک مجتمع‌ساز مبادرت به تخریب ساختمان قدیمی خود می‌کند که به علت عدم رعایت نکات ایمنی منجر به خراب شدن قسمتی از ساختمان مجاور می‌شود که متعلق به یک شرکت تولیدی است و افرادی «محدود و معین» از این عمل زیان می‌بینند. همچنین زمانی که به علت نوسانات برق وسائل الکتریکی ساکنان یک محله سوخته و از کار می‌افتد و در اینجا اداره برق باید جوابگوی جبران این زیان باشد. یا در موردی که یک کارخانه دوچرخه‌سازی اشتغال به تولید دوچرخه دارد و کارخانه دیگر با کپی‌برداری همان دوچرخه را تولید می‌کند؛ یا زمانی که به کادر هیات دوچرخه‌سواری اهانتی می‌شود.
در مورد اول شخص حقیقی به شخص حقوقی آسیب می‌رساند و در مورد دوم برعکس، این شخص حقوقی است که به شخص حقیقی ضرر می‌زند و در حالت بعدی هر دو اشخاص حقوقی هستند که به یکی از اشخاص حقوقی زیان وارد می‌گردد و در مورد آخر نیز زیان از سوی شخص حقیقی به شخصیت حقوقی صورت می‌گیرد. اما در تمام مصادیق فوق از این لحاظ که همه زیان دیدگان افرادی محدود و محصور هستند که از این عمل متضرر می‌گردند و هر چند جمعی از افراد در این حادثه صدمه می‌بینند اما از آن جهت که این افراد قابل احصاء و شناسایی می‌باشند پس این دست از زیان‌ها را باید ضرر شخصی دانست.
ب- ضرر جمعی
نقطه مقابل زیان شخصی، زیان جمعی است که به طور مشروح در فصل بعدی به مفهوم آن پرداخته می شود. برهمین اساس، بحث پیرامون آنرا به محل آن وامی گذاریم.
بند چهارم-شرایط ضرر قابل مطالبه
برای اینکه زیانی قابل جبران باشد، شرایطی را باید داشته باشد، که تعداد آنها محل اختلاف است. اما حداقل وجود سه شرط اول، لازم است.
الف-مسلم باشد
تنها به صرف امکان ورود زیان، نمی توان توقع جبران خسارت را داشت. اما درمورد زیان هایی که به وقوع پیوسته وضع به شکل دیگری است و در صورت اجتماع شرایط عرف پرداخت خسارت را می پذیرد؛ به عنوان مثال، مالک خودروئی مدعی است که یک کامیون در اثر تصادف با ماشین او دو میلیون ریال به وی خسارت وارد نموده و در نهایت دادگاه با اخذ نظریه کارشناس وارد کننده زیان را محکوم به جبران ضرر می نماید. اما برعکس، قبل از حدوث این زیان و با تکیه بر حدث و گمان احتمالی نمی توان چنین ادعائی داشت .
ب- مستقیم باشد
مقصود از بی واسطه بودن ضرر این است که بین فعل زیانبار و ضرر حاصله حادثه دیگری وجود نداشته باشد، به نحوی که بتوان گفت عرفاً ضرر از همان فعل ناشی شده است؛ به عنوان مثال، یک حقوقدان فرانسوی در مثالی گفته، اگر کسی گاو بیماری را به دامداری بفروشد و در اثر سرایت بیماری سایر گاوهای خریدار تلف شود و در نتیجه او نتواند به تعهد خود درباره رساندن شیر به کارخانه ها عمل کند و مزرعه خود را شخم زند و از این راه خسارتی متوجه خریدار شود، همه این ضررها را نمی توان از فروشنده گاو مریض خواست. درواقع، علت منحصر ازبین رفتن گاو مریض خطای فروشنده بوده است و گاه نیز رابطه علیت بین مریض شدن سایر گاوها را نیز می توان پنهان نمودن این بیماری شمرد. ولی نسبت به شخم زدن زمین و انجام نشدن تعهد دامداران در مقابل دیگران (و گاه سرایت بیماری ) ، بی مبالاتی خریدار و چگونگی قراردادها نیز مؤثر بوده است. به هر حال این شرط بیشتر مربوط به احراز رابطه علیت فعل شخص و ایجاد ضرر است تا با رعایت شرایطی زیان قابل مطالبه باشد. البته منظور از ضرر مستقیم این نیست که هیچ کدام از عوامل دیگر در ورود ضرر دخیل نبوده اند، بلکه منظور این است که گاهی علت های موجود در ورود زیان آنچنان در هم گره خورده اند که به سختی می توان زیان را ناشی از عامل منحصری دانست. بنابراین کافی است که بتوان بین فعل انجام شده و زیان وارده رابطه سببی عرفی برقرار نمود . هرچند عوامل دیگری نیز در بروز زیان وجود داشته باشد. قانون مدنی در تصدیق این استدلال بیان می نماید که در صورت اجتماع مباشر و مسبب همیشه مباشر نزدیک ترین علت است، مگر جائی که سبب قوی تر از مباشر باشد .[۹۵]
ج– جبران نشده باشد
طبیعی است که خسارت یک بار قابل تادیه باشد. بنابراین حتی درموردی که چند شخص خسارتی را وارد می کنند، با جبران خسارت ازسوی یکی از عاملان ورود زیان، دیگران در مقابل زیاندیده از تعهد به پرداخت مبرا می گردند[۹۶]. به هرحال، درموردی که قانونگذار چند نفر را به طور تضامنی مسئول جبران خسارت می داند ، گرفتن خسارت از یکی دیگران را از تادیه معاف می کند و در هیچ حالتی زیاندیده حق ندارد ضرری را دوبار بگیرد.[۹۷]
د- قابل پیش بینی باشد
در مسئولیت قراردادی این مبنا به عنوان قاعده ای مورد قبول واقع گردیده و عهدشکنی را زمانی مستحق جبران خسارت دانستند که ضرر ایجاد شده برای وارد کننده زیان قابل پیش بینی و یا اقلاً در نظر عرف قابل تصور باشد. چنانچه نمی توان این داوری را منصفانه دانست که زیانی نامتعارف و دور از انتظار را در اجرای تعهد به حساب قصور یا کاهلی متعهد به حساب آورده و او را ملزم به جبران نمود. پس نه در مسئولیت قراردادی و نه در مسئولیت قهری، در صورت بروز زیانی که تصور و امکان ورود آن نمی رفته را نباید منتسب به متعهد دانسته و او را وادار به جبران خسارت نمود.[۹۸] به عنوان مثال، جنگ روابط اقتصادی، اجتماعی ، سیاسی و حتی فرهنگی را تحت تاثیر قرار می دهد ، و برخی اوقات متعهد را در تحریم ها تشدید و امکان دسترسی به مواد اولیه دشوار و یا محال می گردد . هر چند که پدیده جنگ قابل تصور است . اما در شرایطی ناشی از جنگ در انجام تعهد اختلالی ایجاد می کند که قوه قاهره محسوب می گردد و اجرای تعهد را از قدرت متعهد خارج می سازد؛ مثلاً هرگاه تنگه های بین المللی مسدود یا کشتی مورد اصابت مهاجمین واقع و یا کشوری را در لیست تحریم اقتصادی قرار می دهند، در این موارد بی شک حوادث خارجی تشکیل قوه قاهره ای را می دهد که اجرای تعهد را غیر ممکن می سازد و این عامل چون غیر قابل تصور و پیش بینی بوده مطالبه ضرر را بی اثر می نماید ». [۹۹]
هـ- ویژه باشد
برخی از حقوق دانان، ویژه یا خاص بودن[۱۰۰] زیان را نیز، از شرایط ضرر قابل مطالبه دانسته اند و در بیان مفهوم این شرط گفته‌اند: زیان هنگامی جبران‌پذیر است که متوجه شخص یا اشخاص معینی گردیده باشد. خسارتی که به همه شهروندان یا گروهی از آنان وارد آید «زیان» نیست، بلکه «هزینه عمومی» به شمار می‌رود.
ویژه بودن زیان، به این معنا است که تنها شخص‌یا اشخاص معینی از کاری زیان‌ دیده باشند و نه یک گروه بزرگ یا همه یا اکثریت مردم یک جامعه. پس اگر در پی اقدام دولت یا یکی از نهادهای دولتی، مردم یک شهر یا اکثریت شهروندان زیان‌دیده باشند، چنین زیانی قابل جبران نیست، مگر این که خود دولت یا سازمان یا نهاد زیان‌زننده مربوط بخواهد و بتواند چنین زیان‌هایی را نیز جبران کند. در توجیه مسئول نبودن دولت در چنین مواردی گفته شده، که ظلم یا بی‌عدالتی به‌گونه‌ای یکسان، میان همه شهروندان تقسیم شده است و به اصطلاح مصداق «ظلم بالسویه عدل است» می باشد. البته عام بودن زیان با تکراری بودن آن یکی نیست. اگر زیان وارده به اشخاص معین، چندین بار تکرار شود، از ویژه یا خاص بودن آن نمی‌کاهد و زیان عام نمی‌شود و زیان‌زننده (نهادها و سازمان‌های اداری)، هر بار باید زیان وارده را جبران کنند[۱۰۱].
زیان‌ها یا هزینه های عمومی بیشتر هنگامی است که کشور برای تحقق برنامه‌‌هایی برای آسایش عمومی؛ مانند ساختن بزرگراه‌ها، باغ‌های همگانی، آموزشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و … نیاز به زمین دارد و به سلب مالکیت‌های گسترده دست می‌زند. در این فرض و در بهترین حالت، سازمان مربوط بهای روز زمین را پرداخت می کند و نه بیشتر و چه بسا که مالکان زمین نخواهند زمین را بفروشند. چنین کارهایی، اغلب از اعمال حاکمیت بوده و طبق قانون مسئولیت مدنی، می توان پذیرفت که زیان‌های وارده از این اعمال، قابل جبران نمی باشد[۱۰۲]. اما قلمرو این نظر را نباید چنان گسترش داد، که در هر دو مورد که عمل زیانبار دولت موجب ورود خسارت به عده زیادی از مردم گردد، خسارت را جبران‌ناپذیر بینگاریم. مثلاً اگر به منظور اجرای برنامه‌های عمومی، نظیر احداث سد، دولت اراضی بخشی از یک ناحیه را تملک کند، نباید با تمسک به نظریه مزبور خسارات مالکان پیشین را جبران نا‌پذیر دانست. بر عکس، همان نظریه جبران خسارت را الزامی می‌داند زیرا هر چند عده خسارت‌دیدگان بسیار است، اما از عده کسانی که در جامعه از انجام برنامه عمومی سودمند می‌شوند، به مراتب کمتر است و بر این اساس، نمی‌توان ضرر را جمعی به‌شمار آورد. توسل به تئوری اعمال حاکمیت نیز صرف‌نظر از آنکه اصل نظریه امروز تقریباً متروک مانده است، در این‌گونه موارد امکان‌پذیر نیست، زیرا همان طور که خواهیم دید، قسمت انتهایی ماده ۱۱ قانون مسئولیت مدنی ناظر بر مواردی بسیار استثنایی است و قاعده ای عمومی از آن استنباط نمی‌شود.
به هرحال، در مقام جمع بندی آنچه گذشت، می توان گفت: زیان‌های جمعی که ویژه و قابل جبران نیستند، دارای دو مفهوم هستند: نخست، خساراتی که به جمع نامحدودی وارد آمده و چنان منتشر شده که به دشواری می‌توان زیان‌ را محدود به اشخاصی معین کرد؛ مثلاً‌ چنانچه جنگی درگیرد و دخالت دولت در آن موجب بحران‌های اقتصادی گردد و مردم از افزایش قیمت‌ها و کمبود ارزاق دچار خسران شوند، ضرر چنان فراگیر است که هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند، به طور مستقیم و قاطع از تصمیم دولت زیان ‌دیده است. بر این اساس، هیچ زیان دیده ای نمی‌تواند خود را زیان‌دیده اصلی بداند و از این بابت اقامه دعوی کند. مفهوم دوم، زیانهایی است که به عده زیادی از مردم یک شهر یا ناحیه یا گروه خاصی وارد گردد. به طور مثال، ممکن است در اثر خطای مأمور اداره برق، برق ناحیه یا بخشی از شهر قطع شود و وسایل برقی مردم آن بخش، آسیب‌های فراونی ببیند. در این فرض چگونه می‌توان گفت که چون همگی به تساوی مورد ظلم واقع شده‌اند، عدالت رعایت شده است و نباید دعوای خسارت آنان را شنید؟ در صورت بروز چنین واقعه‌ای، هر یک از ساکنان آن ناحیه، متحمل زیانی مستقیم شده‌اند که به خطای کارمند دولت منسوب شده و بنابراین دولت عهده‌دار جبران آن است. در چنین مواردی، نمی‌توان تساوی همگان در برابر هزینه‌های عمومی را به برابری عمومی در قبال خطاهای اداری دولت تعبیر کرد و سازمان‌ عمومی را از جبران خسارت معاف دانست[۱۰۳]. در نتیجه، از میان این دو مفهوم، مفهوم نخست صحیح تر است.
گفتار دوم- ارتکاب فعل زیانبار
در مسئولیت مدنی باید عملی به وقوع پیوسته و منجر به زیان گردیده باشد، تا بتوان مولد ورود زیان را به جبران خسارت واداشت، اما این فعل نیز باید دارای شرایطی باشد که به شرح ذیل بیان می گردد.[۱۰۴]
بند اول – لزوم نامشروع بودن فعل زیانبار
آنچه مسلم است در هر موردی که عملی باعث زیان به دیگری شود الزاماً توأم با مسئولیت مدنی نخواهد بود، زیرا لازم است اخلاق، افکار عمومی و قانون عملی را که منتهی به ورود زیان شده ناشایسته بداند.[۱۰۵] چنانچه قانونگذار در صدر ماده ۱ قانون مسئولیت مدنی چنین مقرر می دارد: « هر کس بدون مجوز قانونی، عمداً و یا در نتیجه بی احتیاطی …. موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود، مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود می باشد » و می توان از معنای مخالف آن برداشت نمود، در صورتی که عملی همراه با مجوز قانونی باشد مسئولیتی را در پی نخواهد داشت. در تأیید این بیان ماده ۱۵ قانون مسئولیت مدنی بیان داشته است، چنانچه شخصی در مقام دفاع مشروع موجب خسارت بدنی یا مالی فرد متعدی گردد، مسئول خسارت نیست، مشروط بر اینکه خسارت وارده متعارف و متناسب با دفاع باشد.
بند دوم – شرایط توجیه کننده عمل زیانبار
برخی اعمال، به رغم اینکه موجب زیان دیگران است، چون قانون آن را لازم برای اجرای حقی دانسته، مسئولیتی به بار نمی آورد و عرف و جامعه آن را مباح می شمرند. ولی، بعضی اوقات نیز، به جهت سرشت کاری که انجام گردیده یا به دلیل حکم قانون، نمی توان عملی را که در شرایط عادی ممنوع و سبب ایجاد ضمان است نامشروع شمرد یا مشمول تقصیر دانست. در این شرایط و اوضاع و احوال مرتکب مستحق سرزنش نیست و جبران خسارت از او خواسته نمی شود.[۱۰۶]
اوضاع و احوال خارجی و استثنائاتی را که سبب مشروع شدن فعل زیانبار و معافیت از مسئولیت می گردد، نباید با نداشتن تقصیر یکی دانست. زیرا در مورد ضرورت اثبات حادثه خارجی، لازم نیست که ثابت شود شخص تقصیری نداشته است، بلکه باید ثابت گردد که برای انسانی متعارف غیر ممکن بوده است عملی غیر از کار خوانده دعوی انجام دهد.[۱۰۷] چنانکه قانونگذار از دفاع مشروع در مادۀ ۱۵ قانون مسئولیت مدنی بدین مضمون حمایت می کند: کسی که در مقام دفاع مشروع موجب خسارت بدنی و مالی شخص متعدی شود، مسئوول خسارت نیست، مشروط بر اینکه خسارت وارد بر حسب متعارف متناسب با دفاع باشد. در تکمیل آن قانون مجازات اسلامی هم در ماده ۱۶۱ این گونه بیان می دارد:
« هر کس در مقام دفاع از نفس یا عرض و یا ناموس خود یا دیگری در برابر هر گونه تجاوز فعل و یا خطر قریب الوقوع عملی انجام دهد که جرم باشد، در صورت اجتماع در شرایط زیر قابل تعقیب و مجازات نمی باشد:

 

    • دفاع با تجاوز خطر متناسب باشد،

 

    • عمل ارتکابی بیش از حد لازم نباشد،

 

    • توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت عملاً ممکن نباشد و یا مداخله قوای مذکور در رفع تجاوز و خطر مؤثر واقع نشود.

 

    • تبصره: وقتی دفاع از نفس و یا ناموس و یا عرض و یا آزادی تن دیگری جائز است که او ناتوان از دفاع بوده و نیاز به کمک داشته باشد

 

گفتار سوم- احراز رابطه سببیت
در اغلب آثار حقوقی در تعریف سبب گفته شده که، فعلی است که اگر انجام نمی شد خسارتی نیز به بار نمی آمد. لیکن لازم به یادآوری است مسئولیت مدنی زمانی جبران خسارت را برای وارد کننده زیان به دنبال دارد که اجتماع سه عنصر ( ضرر، فعل زیانبار و رابطه سببیت ) یکجا و به اجتماع مهیا باشد، تا قادر بود مسئولیت را به اثبات رساند. تنها به استناد ورود ضرر و یا ارتکاب تقصیر نمی توان آثار مسئولیت مدنی را محقق دانست و لازم است تا رابطه سببیت بین این دو فاکتور ثابت شود. چنانکه مقنن در ماده ۲ قانون مسئولیت مدنی اشعار می دارد: « در مواردی که وارد کننده زیان موجب خسارت مادی یا معنوی زیان دیده باشد، دادگاه پس از رسیدگی و ثبوت ضرر عامل را به جبران خسارت مزبور محکوم می نماید » از معنای مخالفت این ماده چنین استنباط می گردد که اگر وجود رابطه سببیت احراز نگردد، خوانده مسئول جبران خسارت نخواهد بود.
نظر به اینکه اغلب نظام های حقوقی مسئولیت مدنی، اصولاً بر پایه تقصیر استوار گردیده و در مواردی که مصالح جامعه اقتضا کند قانونگذار برای جبران ضرر نامشروع یا خطری که برای دیگران ایجاد شده است، مسئولیت بدون تقصیر را نپذیرفته است. لیکن چون اصل بر تقصیر بنا گردیده هر جا که در نوع مسئولیت تردید شود می توان مبنای مسئولیت مذکور قرار داد و برای تحقق این امر، وجود و اثبات تقصیر فاعل زیان را ضروری دانست. بحث تقصیر در بین اصول کلی مسئولیت مدنی جایگاه ویژه ای دارد، زیرا هم مبنای مسئولیت است و هم مهمترین نقش را در اثبات رابطه سببیت دارد.[۱۰۸]
هرگاه سبب واحد باعث بروز حادثه ای گردد، باز شناختن وارد کنندۀ زیان با مشکل جدی مواجه نیست. دشواری انتساب رابطه سببیت زمانی بروز پیدا می کند که تقصیر، شرط ایجاد مسئولیت نباشد تا با توجه به حوادث بوجود آمده با لحاظ بی احتیاطی یا غفلت طرف قادر بود مسئول جبران خسارت را معین کرد. در این زمان باید محرز گردد که با بیرون کشیدن آن فعل یا ترک فعل آن زیان باز واقع می گردید؟
ارتباط بین رابطه سببیت، فعل زیانبار و ضرر، زمانی کاربرد بیشتری دارد که اسباب متعددی در حدوث ضرر دخیل باشند،[۱۰۹] که در این حالت برای تعیین سبب اصلی با مشکل مواجه می گردیم. در این راستا نظریه پردازان وادار به ارائه راهکارهائی شده اند، که به اختصار اشاراتی به این دیدگاه ها می شود.
بند اول- نظریه برابری اسباب
طبق این نظریه در شرایطی که موجبات ورود زیان همگی به یک مقدار در بروز ضرر دخالت داشته و همۀ عوامل در عرض یکدیگر باشند و نتوان هیچ یک یا تعدادی از عوامل را باعث ورود زیان اعلام کرد و نتوان بین عوامل مؤثر یا غیر مؤثر تمایزی قائل شد، در این حالت چاره ای جز اینکه همه را مسئول جبران خسارت دانست باقی نمی ماند. ماده ۳۳۵ قانون مدنی این نظریه را مبنا قرار داده و چنین بیان می کند:
« در صورت تصادم بین دو کشتی یا دو قطار راه آهن یا دو اتومبیل و امثال آنها مسئولیت متوجه طرفی خواهد بود که تصادم در نتیجه عدم یا مسامحه او حاصل شده باشد و اگر طرفین تقصیر یا مسامحه کرده باشند هر دو مسئول خواهند بود
طبق نظریه فوق در فرضی که ضرر تجزیه ناپذیر باشد چاره ای جز تساوی مسئولیت وجود ندارد. در نتیجه باید گفت هر یک از دو سبب باید نصف خسارت را پرداخت کند.[۱۱۰] این همان راه حلی می باشد که قانون مجازات اسلامی به عنوان قاعده عمومی توزیع مسئولیت میان چند سبب پذیرفته است.[۱۱۱] این نظریه بر مبنای تقصیر استوار است و در مسئولیت بی تقصیر نتیجه مطلوبی ندارد. تعمیم این نظریه به سایر موارد می تواند باعث زحمت مضاعف دادرس گردد، تا در هر دعوا تمام اسباب دور و نزدیک را به میدان فراخواند و گام در راهی بی پایان نهد و از این گذشته عادلانه به نظر نمی رسد که برای همه اسباب ورود ضرر سهمی برابر قائل شد که هریک تاثیر متفاوتی در بروز زیان داشته اند .
پاره ای از حادثه ها گرچه مقدم و زمینه ساز ضرر هستند ولی هیچ رابطه منطقی یا عرفی بین آنها و تحقق ضرر وجود ندارد و در حالی که در مصادیق دیگر نتایج زیانبار چنان ارتباطی بین سبب و ورود زیان به چشم می خورد که به سختی می توان تمایز و یا درجه ای برای شدت دخالت قائل شد ؛ مثلاً اگر شخصی درب خودرو را باز گذارد و دیگری آنرا بسرقت ببرد و در راه تصادف کند و موجب بروز خسارت شود، آیا می توان اسباب تساوی را برای مالک و سارق قائل شد؟ به همین جهت برخی از طرفداران این نظریه درصدد اصلاح و تعدیل آن برآمده و از میان سبب متعدد آنرا که همراه یا تقصیر سنگین تر است سبب شمرد. در فرض فوق تقصیر از ناحیه سارق صورت گرفته و رابطه ای منطقی، نزدیک و سنگین بین بروز خسارت و غفلت مالک مشاهده نمی گردد.[۱۱۲]
بند دوم- نظریه سبب نزدیک یا آخرین سبب
طرفداران این نظریه اسباب دورتر را مؤثر در ایجاد مسئولیت نمی دانند و سبب نزدیک را مستحق جبران زیان تشخیص می دهند، زیرا جانبداران این نظریه بر این باورند که تا قبل از ورود این سبب همه چیز در حالت عادی و طبیعی خود قرار داشته ، و این آخرین سبب بوده که باعث بر هم خوردن توازن و اوضاع و بروز زیان گردیده و از آن جهت که قضاوت درباره تمام علل کاری بس دشوار و طاقت فرسا است و چه بسا در برخی موارد پایان ناپذیر است، پس علت مستقیم و بی واسطه را که در تیر رس و سهل الوصول است ملزم به جبران خسارت می نمائیم.[۱۱۳]
آثار این نظریه بر برخی از مواد قانونی سایه افکنده آنچنان که ماده ۵۲۰ قانون آئین دادرسی مدنی این گونه بیان می کند:
«در خصوص مطالبه خسارت وارده ، خواهان باید این جهت را ثابت نماید که زیان وارده بلاواسطه ناشی از عدم انجام تعهد یا تاخیر آن و یا عدم تسلیم خواسته بوده است در غیر اینصورت دادگاه دعوای مطالبه خسارت را رد خواهد نمود . »
شکی نیست که این نظریه را نمی توان به همه موارد تسری داد و در بسیاری از موارد نزدیک ترین سبب نمی تواند در حکم مؤثرترین اسباب هم باشد و نباید از کنار این واقعیت به سادگی گذشت که گاهی اسباب دورتر می تواند نزدیکترین توجیه برای بروز ضرر باشد؛ به عنوان مثال، اگر شخصی به عمد مکانی را به آتش بکشد و دوستی بی اطلاع و از روی مزاح درب خروجی را به روی فرد قفل کند، منطق و عرف نمی پذیرد که آخرین سبب را مسئول جبران دانست. [۱۱۴]
بند سوم- نظریه سبب متعارف اصلی
براساس این نظریه هرگاه چند عامل در بوجود آمدن ضرر دخالت داشته باشند، همگی در زمره سبب قرار نمی گیرند و تنها عامل یا عواملی را می توان سبب دانست که عرفاً موجب بروز خسارت شده اند. پس طبق این نظریه مناط برای شناخت سبب مسئولیت، عرف است. پس شخصی را می توان مسئول شناخت که عرف و جامعه چنین انتسابی را معقول و منطقی بداند. در اوضاع و احوال استثنائی که سببی بطور اتفاقی باعث بروز زیان میگردد و در شرایطی که در اثر پیش آمدهای غیر عادی نتایجی حادث می گردد، نمی توان اسباب را مسئول دانست؛ به عبارتی مقصر تنها مسئول حوادثی است که در نظر عرف قابل پیش بینی و محتمل باشد ، و هر اندازه درجه قرابت سبب میان عامل وارد کننده ضرر و زیان بیشتر باشد امکان انتساب به شخص وارد کننده ضرر قوی تر می گردد. این اماره در صورتی حاصل می گردد که درجه احتمال حداقل به نقطه ای برسد که عرف به آن اعتنا نموده و آنرا معتبر بداند.
در این نظریه هدف اصلی دستیابی به سبب عرضی حادثه است؛ به عنوان مثال، اگر در تصادف دو خودرو مسافری را که بیماری قلبی داشته و معمولاً این تصادف در شرایط عادی منجر به مرگ نمی شود؛ اتفاقاً شخص که بیمار قبلی بوده فوت کند، راننده در تصادف مسئول فوت شخص مذکور نیست یا اگر ویزای تاجری به موقع صادر نگردد و او از انعقاد قرارداد در کشوری دیگر بازماند، آیا می توان کارکنان صدور ویزا را در بروز این زیان مسئول شناخت . به همین ترتیب است که ماده ۳۵۳ قانون مجازات اسلامی بیان می کند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ب.ظ ]




فصل پنجم
حزب دموکرات قوام:
۵-۱-ریشه های اولیه تشکیل حزب دموکرات:
چنان که گفتیم قوام السطنه پس از بازگشت از سفر مسکو تصمیم به تشکیل یک حزب سیاسی گرفت و این تصمیم را با عده ای از رجال ایرانی از جمله سردار فاخر حکمت در میان گذاشت و از آنها خواهش کرد تا برای ایجاد وحدت نظر مقدمات تشکیل یک حزب سیاسی را فراهم آورند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
سردار فاخر و دوستانش حزب ایران نو را تشکیل دادند. چند روز بعد هیئت مرکزی حزب را نیز انتخاب کردند و لیست اسامی هیئت مرکزی را برای ملاحظه نزد نخست وزیر بودند و ضمناً گفتند که هیئت مرکزی حزب ایران نو جناب اشرف را به عنوان رهبر مخفی حزب تعیین کرده است. قوام السطنه وقتی که لیست اسامی هیئت مرکزی حزب ایران نو را مرور کرد دریافت که این هیئت نمی تواند در کار خود توفیق حاصل نماید. به طوری که بعدها در یکی از مجالس گفت او عقیده داشت که با رجال صاحب عنوانی مثل سردار فاخر حکمت نمی شود به جنگ پاچه ور مالیده هایی مثل پیشه وری، اردشیر آوانسیان و رضا روستا رفت. این بود که فعالیت های مقدماتی حزب ایران نو مورد تأئید او قرار گرفت و شخصاً حزب دموکرات ایران را تشکیل داد و خود را نیز به عنوان رهبر کل حزب معرفی کرد. قوام درباره حزب دموکرات می گوید که «تأسیس حزب دموکرات ایران بزرگترین خدمت به تاریخ این مملکت است و روزی که حب و بغض ها پایان یافت و حقایق آشکار شد. هر انسان با وجدانی ناچار به اعتراف این نکته خواهد گردید.» قوام در ادامه می گوید « با این ترتیب حزب دموکرات ایران تأسیس شد و کم کم به صورت یک قدرت بزرگ اجتماعی درآمد و به یاری این اجتماع قوی که شهرت بین المللی یافت وحدت ملی از نو در سراسر کشور تجدید شد و زمینه برای باز گرفتن آذربایجان فراهم گردید… آذربایجان نجات یافت و ارتش بدون جنگ و خونریزی وارد تبریز شد» (غلامحسین میرزاصالح ۱۳۹۱-ص ۲۱ و ۲۲).
احمد قوام در خاطرات خود درباره ی علل تشکیل حزب دموکرات چنین می نویسد: «توجه اساسی عمال شوروی در ایران، بیش از طبقات دیگر به طبقه ی کارگر ایران معطوف بود. آنان می کوشیدند که با تبلیغ و تحریک و تجهیز کارگران موجبات یک جنبش سریع و یک کودتای کارگری را فراهم کنند. به همین مناسبت با تمام قوا به تقویت شورای متحده ی مرکزی پرداختند و هرجاکه چندنفر کارگر وجود داشت فوراً برای آنان حوزه ای ترتیب میدادند و ایشان را به قبول عضویت حزب توده و شورای متحده ی مرکزی وادار می کردند. مبلغین حزب توده برای دمیدن روح انقلابی به کارگران، به نقاط مختلف کشور اعزام می شدند و عوام الناس را علیه دستگاه دولت بر می انگیختند. رفته رفته تبلیغات عوامل حزب توده و شورای متحده ی مرکزی مؤثر واقع شد و قدرت لیدرهای هر روز سخن از اعتصاب و عصیان به میان می آمد. در اصفهان و مازندران نفوذ و مداخله ی کارگران در امور مختلف قید و حدی نمی شناخت، کارفرمایان از بیم جان و به اجبار، تصمیمات شورای متحده مرکزی را بی چون و چرا گردن می نهادند. در شهر تهران رضا روستا چون سلطانی بی تخت و تاج، و به عبارت دیگر مانند یک نایب حسین کاشی شهرنشین حکمروایی می کرد. دیگر ادامه ی این وضع قابل تحمل نبود. برای آن که توسعه ی نفوذ لیدرهای احزاب کارگری را سد کنم و از اجحافات کارگران نسبت به طبقات مختلف مردم جلوگیری کنم تدابیری به کار بردم و وزارتخانه ی جدیدی به نام وزارت کار تشکیل دادم و بر آن شدیم که به موجب قانون خاصی روابط بین کارگران و کارفرمایان را معین کنم و بدین وسیله از تجاوز و تعدی ممانعت نمایم. به علاوه تصمیم گرفتن در مقابل سلاح دشمن، حربه ی مشابه و مؤثری به کار برم و بازار حزب توده و شورای متحده ی مرکزی را با تأسیس یک دکان بزرگ تر، از رونق بیندازم. از این رو ضرورت تشکیل یک حزب و دسته ی قوی و متشکل ذهن مرا به سختی مشغول داشت.» (همان-ص ۲۲۶، ۲۲۷).
وی در ادامه می گوید «تشکیل حزب دموکرات در آن موقع از لحاظ و جهات دیگر نز بسیار به موقع بود، زیرا در تمام کشور کلیه ی طبقات اعم از مالک و تاجر وکارفرما و مستخدمین دولت و مأمورین انتظامی از عربده جویی ها و گستاخی های خرابکاران و عواملی که مستقیم و غیرمستقیم به وسیله ی حزب توده و یا سایر مراجع روسی تقویت می شدند به ستوه آمده و در جستجوی پناهگاه و مأمنی بودند تا از شر مزاحمت ها و اهانت ها و سخت گیری های سبعانه ی بعضی از افراد حزب توده یا وابستگان به شورای متحده ی مرکزی و سایر اعمال تحت الحمایه ی شوروی رهایی یابند (همان، ص ۲۲۸-۲۲۹).
قوام در بخش های دیگری از خاطرات خود علاوه بر اینکه تأکید می کند برای مقابله با نفوذ عوامل شوروی وحزب توده و فرقه ی دموکرات آذربایجان و حزب کومله کردستان اقدام به تشکیل حزب دموکرات ایران نموده بود، هدف دیگر خود را از تشکیل حزب دموکرات را جلوگیری از راه یافتن عوامل ارتجاع و متنفذین محلی و طفیلی های خون آشام به مجلس پانزدهم می داند.(همان، ص ۲۲۸)
۵-۲-نطق رادیویی قوام درباره تشکیل حزب دموکرات:
به هر روی در شب یکشنبه نهم تیرماه ۱۳۲۵، طی یک پیام رادیویی، احمد قوام، نخست وزیر وقت ایران، تشکیل حزب دموکرات ایران را اعلام نمود. متن پیام به شرح زیر بود: «هموطنان عزیز، به طوری که استحضار دارید اینجانب از بدو زمامداری پیوسته ساعی بودم که با اتکا به مردم و افکار عمومی موجبات اتحاد و اتفاق را میان دولت و ملت از هر حیث فراهم نمایم و برای همین منظور است که واجب نمی دانم گاهی به وسیله ی رادیو مستقیماً با عموم افراد کشور تماس گرفته و آنان را از اوضاع و احوال مملکت و منویات خود مستحضر سازم. بر هیچ یک از هموطنان عزیز پوشیده نیست که غفلت دولت های گذشته و خبط های پی در پی نمایندگان تحمیلی و عمال و عناصر ارتجاع، چه مخاطرات عظیم را از لحاظ سیاست خارجی و داخلی برای ایران تهیه کرده بود و موقعی که اینجانب بر حسب امر اعلیحضرت همایونی قبول مسئولیت نموده و زمام امور را در دست گرفتم، وارث وضع اسفناک و آشفته ای گردیدم که شاید در تاریخ ایران کمتر نظیر داشته است. باید اعتراف کنم که فقط علاقه ی اینجانب به خدمتگزاری، استظهار به اعتماد و حسن نیتی بود که از طرف عموم طبقات کشور در موارد مختلف بحرانی پیوسته به اینجانب ابراز می گردید و همین اطمینان سبب شد که با وصف اوضاع آشفته و یأس آمیز ۵ ماه قبل، به اتکای پشتیبانی عموم آزادی خواهان کشور، حاضر شدم زمام امور را در دست گرفته و قبول مسئولیت نمایم. به طوری که هموطنان عزیز استحضار دارند، شش ماه قبل بر اثر سوءسیاست متصدیان امور و غفلت زمامداران مسئول، با اقامت قوای خارجی در ایران و تحریکات پی در پی علیه آزادی خواهان و خصوصاً برادران آذربایجانی و تیرگی روابط با همسایه شمالی و افکار عمومی دچار چنان یأس و نومیدی شده بود که هر آن انتظار می رفت بر اثر برادرکشی و جنگ داخلی و پیش آمد حوادث غیرمترقبه، موجبات ازدیاد اضطراب و پریشانی ملت ایران فراهم گردد. امشب لازم می دانم با اشاره به گذشته و اقداماتی که به عمل آمده، نظریات خود را نسبت به آینده به استحضار ملت ایران برسانم. البته کیفیت اقداماتی که در این مدت کوتاه به عمل آمده، بر هیچ یک از هموطنان عزیز پوشیده نیست و بدیهی است تخلیه ی کامل ایران از قوای خارجی، برجسته ترین موفقیت ای مدت کوتاه بشمار می رود. زیرا با تخلیه ی ایران از قوای خارجی زمینه مساعد و آزادی عمل برای آغاز اصلاحات مهم و اساسی بدست آمده است. پوشیده نماند که تخلیه ایران از قوای خارجی در نتیجه ی ایجاد حسن تفاهم با اتحاد جماهیر شوروی میسر گردید و بدیهی است که رفع سوءتفاهمات گذشته در نتیجه مسافرت اینجانب به مسکو ومذاکراتی که با ژنرالیسم استالین و سایر رجال مهم شوروی در مسکو نمودم و بعد در تهران با سفیر کبیر اتحاد جماهیر شوروی در ایران انجام دادم و منجر به عقد موافقت نامه گردید.
جبران غفلت های گذشته در استقرار روابط حسنه و صورت آمیز روی پایه صمیمیت و احترام متقابله با اتحاد جماهیر شوروی در کلیه شئون کشور تأثیر نموده و در واقع ختم این مسئله مهم انجام یکی از بزرگترین آرزوهای ملت ایران به شمار می رود. و تعیین است تأثیرات مطلوب آن در زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دو کشور دوست و همسایه در آینده مشهود و محسوس خواهد گردید. در مسائل داخلی مشکل آذربایجان در رأس امور بوده و باعث نهایت مسرت است که مذاکرات مربوط به آن با وصف اشکالات فراوان بالاخره در نتیجه حسن نیت طرفین حسن پایان یافته و این موضوع که مولود خیانت ها و غفلت های گذشته بود، بالاخره به نفع آزادی و وحدت ملی ایران حل و تصفیه گردیده است؛ تقلیل کامل در هزینه ی زندگی مردم، منع کشت تریاک، تصمیم به تقسیم خالصه جات دولتی میان زارعین و تهیه مقدمات اصلاحات بزرگ اجتماعی که در اعلامیه های مختلف اشاره به آنها شده از جمله اقداماتی است که در این مدت کوتاه به عمل آمده است. اگر خلاصه ای از اقدامات این مدت را گوشزد نمود، منظور خودنمایی نبوده است، بلکه می خواهم قسمتی از بیلان این مدت کوتاه را به استحضار ملت ایران و عموم آزادی خواهان که پشتیبان حقیقی من بوده و در تمام این موفقیت ها شریک و سهیم هستند برسانم. با کمال تأسف باید اعتراف نمود که عناصر کهنه پرست با وصف این حقایق روشن و غیرقابل انکار و عملیات مثبتی که به نفع کشور در این مدت کوتاه به عمل آمده، معذلک ساکت ننشسته و برای اینکه مردم مملکت ما را از نتیجه ی زحمات و اقدامات این مدت محروم ساخته و بار دیگر آزادی را از ملت ایران سلب نموده مسلط بر اوضاع شوند به انواع و اقسام دسائس و تحریکات دست زده و موفقیت خود را در ایجاد اختلاف میان آزادی خواهان می دانند.
اینجانب که مسئول حفظ مصالح و منافع ایران بوده و مصمم به تقویت افکار مترقی و اصول دموکراسی در سرتاسر ایران می باشم و به اتکای پشتیبانی عموم آزادی خواهان ایران مسئولیت سنگین زمامداری را عهده دار گردیدم، هیچگاه در مقابل دسائس و تحریکات عمال نالایق و عناصر مشکوک که در نتیجه ی غفلت های پی در پی آنها، مملکت به سوی پرتگاه خطرناک سوق داده شده بود، ساکت ننشسته و اجازه نخواهم داد که این قبیل عناصر بر علیه آزادی ملت ایران به عملیات خصمانه خود ادامه دهند. از طرفی لازم می دانم، عموم آزادی خواهان ایران را مخاطب قرار داده و از آنها درخواست کنم که با حفظ نظم و ترتیب در صفوف آزادی خواهان و دفع هر نوع تحریکات ارتجاعی در میان خود اهتمام نموده، موفقیت را در آینده ی تأمین نمایند و بر اثر همت و مساعی خود ایران آزاد و دموکراتیک را بوجود آورند و برای اینکه در آینده تحت برنامه و نظم معینی بتوانیم موفقیت های بیشتری را بدست آوریم و نظر به اینکه اصول دموکراسی ایجاب می کند که در سایه تشکیلات اجتماعی و برنامه ی مشخص دموکراتیک به سوی اصلاحات پیش برویم، مصمم شدم با پشتیبانی عناصر فعال و آزادیخواه، حزبی را به نام دموکرات ایران تشکیل دهم. برنامه ی حزب دموکرات ایران تنظیم و امشب منتشر می شود تا عموم آزادی خواهان از کیفیت آن استحضار حاصل نمایند و عملیات و فعالیت حزبی بعد از ۱۵ روز دیگر در تمام کشور شروع خواهد شد و در این مدت برای عموم آزادی خواهان فرصت خواهد بود که برنامه ی منتشره را مورد مطالعه قرار دهند و برای پیشرفت اصلاحات تشریک مساعی نمایند. اینجانب تعیین دارم که تشکیل حزب دموکرات ایران موجب خواهد شد که میان عموم آزادی خواهان و احزاب آزادی خواه، اتحاد و یگانگی حقیقی ایجاد شود، تا در سایه ی این اتحاد بتوانیم در آینده به وسیله ی اجرای سریع اصلاحات و انجام اقدامات اساسی رفاه و آسایش ملت ایران را که افتخار خدمتگزاری آن را داریم، تأمین نمائیم. و باید صریحاً گفته شود که بنام حفظ مصالح کشور و تأمین آزادی و آسایش ملت ایران، هر دسیسه و مانعی که در راه پیشرفت برنامه اصلاحات و حصول موفقیت ظاهر شود، با نهایت قدرت دفع خواهم نمود. اما راجع به آینده: ملت ایران حق دارد از کسانی که مسئول اداره کشور می باشد خواستار شود که با اتخاذ تدابیر لازمه و اجرای اصلاحات ضروری رفاه و آسایش مردم در آینده از هر جهت تأمین شود و افکار مترقی و اصلاح طلب در سرتاسر ایران رواج پیدا نماید. اصول کلی سیاست اینجانب در آینده در برنامه ی حزب دموکرات ایران تصریح شده و با مطالعه ی آن، کیفیت و چگونگی اصلاحاتی که موردنظر است درک خواهد شد. ولی لازم می دانم در بعضی مسائل توضیحات بیشتری دهم. سیاست خارجی اینجانب در آینده، مانند گذشته، متکی بر حفظ استقلال و مصالح ایران خواهد بود و بدیهی است اساس آن روی حفظ دوستی و تشیید روابط حسنه با کلیه دول خصوصاً اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیایی کبیر و ممالک متحده آمریکا استوار خواهد گردید. و چون معتقد هستم در روابط بین المللی هر قدر معنی و مفهوم کلمات و جملات بیشتر روشن شود، به نحوی که هرگونه ابهام و سوءتفاهم برطرف گردد، حصول موفقیت در تشیید مناسبات حسنه بیشتر مسر خواهد بود. لازم می دانم، مفهوم حقیقی روابط حسنه را توضیح نمایم. سالهاست که ایران، با هیچ دولتی جنگ نداشته و روی تشریفات ظاهری و پرتکل های جاری با کلیه ی دول دارای روابط حسنه بوده است، ولی در تمام این مدت آنچه تجاوز به حقوق ایران و ایرانیان شده است، متأسفانه به نام حفظ روابط حسنه و احترام به استقلال ایران صورت گرفته است. سیر تکامل ملل و رواج آزادی و افکار مترقی و دموکراتیک در سرتاسر جهان ایجاب می کند که من بعد، حق آزادی و حاکمیت ملت ایران از هر جهت محترم باشد و رعایت گردد. و اجرای معامله اقویا با ضعفا و مداخله در امور داخلی ایران به نام روابط حسنه و احترام به استقلال ایران، برای همیشه ترک گردد. اینجانب مصمم هستم، استقلال و آزادی حقیقی ملت ایران را حفظ نموده و لازمه روابط حسنه را در عدم مداخله هر دولتی در امور داخلی ایران می دانم. ملت ایران که سالهاست به علت مداخله دیگران، عقب مانده و نتوانسته است به ترقیاتی که استعداد ذاتی و موقعیت های جهانی آن اقتضاء می کند نائل گردد، امروز مصمم است که حاکم بر مقدرات خود گردد و سرنوشت خود را آزادانه و بدست خود تعیین نماید. ایران باید بدین وسیله مقام حقیقی خود را در جهان بار دیگر احراز نماید. من یقین دارم که کلیه دول دوست به تمایلات حقیقی ملت ایران توجه نمده و مفهوم حقیقی روابط حسنه و احترام به استقلال ایران را درک خواهند نمود. و به نمایندگان و مأمورین خود در ایران دستور خواهند داد که، علاوه بر احتراز از هرگونه مداخله در امور داخلی ایران، قسمی رفتار نمایند که با اصول دیپلماتیک که میان ملل راقیه معمول است مخالفت نداشته و قلوب و احساسات ایرانیان را جریحه دار نسازند.
اینجانب مادام که مسئول امور کشور می باشم، تنها وسیله ی تحکیم حکومت ملی و تثبیت استقلال ایران را به وسیله ی عدم مداخله ی دیگران در امور داخله ایران می دانم و به همین جهت در حین اینکه خواهان استقرار بهترین مناسبات با کلیه ی دول متحابه، خصوص اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیای کبیر و ممالک متحده آمریکا می باشم، اجرای اصل فوق را در مناسبات خارجی خود حتمی و ضروری خواهم دانست. بر عموم هموطنان عزیز پوشیده نیست که اینجانب با طی کلیه ی مراحل سیاسی و اجتماعی امروز، دیگر هوس مقام و مرجعیت رسمی ندارم، و اگر با این مشکلات، بار سنگین و طاقت فرسای اداره ی امور کشور را بر دوش گرفته ام، فقط به منظور خدمت به آب و خاکی است که در آن پرورش یافته، و خود را به آن مدیون می دانم. باید عناصر کهنه پرست برای همیشه، این نکته را درک نمایند که، با بیداری ملل و افکار که در سرتاسر جهان رواج یافته، عقربه ساعت زمانه دیگر رو به عقب نخواهد رفت و امروز که ملت ایران تشنه ی اصلاحات می باشد و از خدمتگزار دیرین خود انجام سریع اصلاحات را خواستار است، اینجانب به اتکای عموم آزادی خواهان ایران با نهایت جدیت و قدرت، مصمم هستم حق ملت ایران را ادا نموده و مفهوم حقیقی حکومت ملی را رعایت نمایم. مفهوم حقیقی حکومت ملی اینست که مردم حاکم بر مقدرات خود باشند و اقدامات حکومت به منظور تأمین رفاه و آسایش اکثریت مردم صورت گیرد. و افراد و عناصر غیرمسئول نیز در امور دولت مداخله ننمایند. نصیحت من به عموم آزادی خواهان ایران امشب این است که با رعایت ترتیب و نظم، صفوف خود را محکم و متحد سازند و بدانند که عوامل بدخواه و نفع پرست که هویت آنها برای ملت ایران محرز و علم می باشد، با نهایت فعالیت کوشش خواهند نمود، اجرای اصلاحات را به تأخیر انداخته، و میان آزادی خواهان تولید نفاق نمایند، تا در انتخابات آینده که مقدمات آن در شرف تهیه می باشد، ایجاد اختلاف کنند. غافل از اینکه کشور ایران مانند کلیه ی ملل جهان، دیگر رو به ارتجاع نمی رود. و آینده به سمت جوانان مترقی سپرده خواهد شد، که در مکتب رجال، یعنی احزاب وطن پرست تربیت یافته، و خود را سربازان آزادی و خدمتگزاران حقیقی ملت بدانند. امیدوارم در روزگار آینده که مقدرات و سرنوشت ایران، بر اثر فداکاری و همت ما باید تعیین گردد، خواهیم توانست بر اثر شایستگی اعمال خود، رشد سیاسی و اجتماعی ملت ایران را در مقابل دنیا به اثبات برسانیم، تا در مقابل خدا و ملت ایران و تاریخ همیشه سرافراز و سربلند شویم. این جانب که تمام اوقات شبانه روز، خود را وقف مردم و خدمتگزاری به ملت نموده ام، روزی خود را مستحق استراحت خواهم دانست، که در بهبود وضع مردم و تأمین رفاه و آسایش آنها، به وسیله انجام اصلاحات ضروری، موفقیتی حاصل نموده باشم. و تا حصول نتیجه ثابت و قطعی، علی رغم تمام تحریکات و دسائس با اتکای نیروی وسیع آزادی خواهان و خدمت خود ادامه داده، و دقیقه ای از انجام وظیفه غفلت نخواهم نمود.
اینکه دستت میرسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
(روزنامه ی اطلاعات، (۱ تیرماه ، ۱۳۲۵ سال بیست و یکم شماره ی ۶۰۹ )- ص ۱، ۲)
۵-۳-علل تشکیل حزب دموکرات:
پس از بازگشت از مسکو، اولین مرحله ی بازی ای که قوام می خواست با روس ها بکند تشکیل حزب دموکرات ایران بود. زیرا او خوب می دانست که برای مقابله با جمعیتی موجود یک جمعیت مشابهی لازم است و تشخیص داده بود که با سرنیزه نمی توان به جنگ اجتماع رفت. بنابراین برای از هم پاشاندن حزب توده و فرقه ی دموکرات آذربایجان و حزب کومله کردستان لازم بود یک حزب قوی و متشکل در سراسر مملکت به وجود آورد تا در هنگام لزوم بدست مردمی که در این حزب سیاسی اجتماع می کنند آن احزاب را کوبید و برای همیشه قلم قرمز به روی آنها کشید. پروفسور پرواندابراهامیان در کتاب معروف خود «ایران بین دو انقلاب» در مورد تشکیل حزب دموکرات ایران می نویسد: « او ]قوام[ برای ایجاد این سازمان جدید ]حزب دموکرات[ دو دلیل ضمنی و متناقض داشت. از یک سو، می خواست در کنار وزارت کشور از این حزب برای شکست نامزدهای سلطنت طلب و طرفدار انگلیس در انتخابات آینده ]انتخابات مجلس پانزدهم[ استفاده کند و بدین ترتیب مجلس پانزدهم را مملو از افراد موردنظر خود کند. او از این سازمان مدرن برای پیشبرد مبارزه ی قدیمی خود علیه سلطنت استفاده می کرد.
برخی گمان می کنند که او در اندیشه ی ایجاد دولت تک حزبی است. از سوی دیگر، امیدوار بود که از این ابزار برای بسیج اصلاح گران غیرکمونیست، ربودن فرصت های مناسب از دست نیروهای چپ و در نتیجه برقراری توازن در برابر حزب توده استفاده کند. وی با انتخاب این عنوان در نظر داشت حزب را جانشین فرقه ی دموکرات قدیم و رقیب فرقه دموکرات آذربایجان نشان دهد. بنابراین، حزب دموکرات همچون شمیشر دودم، چپ و راست را نشانه رفته بود.» (پرواندابراهامیان ۱۳۸۲، ص ۲۸۵).
ولی از خلال صحبت های قوام می توان اینگونه استنباط کرد که، هدف اصلی قوام از تشکیل حزب دموکرات مقابله با نفوذ اتحاد جماهیر شوروی و نیروهای چپ در ایران بود.
یکی از خصوصیات اخلاقی قوام این بود که وی نسبت به همه کس بدبین بود و همه چیز را با عینک سوءظن می نگریست و به همین جهت بود که در بدو زمامداری خود یک سازمان مخفی تشکیل داده بود که تا روز آخر هم کسی از اسرار این سازمان آگاهی نیافت. وظیفه این سازمان مخفی کسب خبر و خرید اطلاعات بود مخصوصاً در کلیه ی احزاب جمعیت ها این سازمان مخفی اشخاصی را خریده بود که به نفع قوام جاسوسی می کردند… قوام السطنه در یادداشت های خود کلیه ی آنها را در لیست کسانی که از بودجه ی سری حزب دموکرات استفاده کرده اند آورده است. به وسیله ی همین سازمان جاسوسی بود که قوام السطنه پس از بازگشت از مسکو خبری دریافت داشت که حزب توده درصدد ائتلاف با حزب ایران است. پس برای مقابله و خنثی کردن فعالیت های سیاسی و اجتماعی این احزاب قوی به فکر تشکیل حزب دموکرات افتاد و بلافاصله دستور داد که مرامنامه و اساسنامه ی جامعی برای این حزب نوشته شود. (غلامحسین میرزاصالح، ۱۳۹۱، ص ۹-۱۰).
برای تمام افرادی که خطر حزب توده را در بالای سرخود احساس می کردند تشکیل حزب دموکرات مژده ی بزرگی بود و همه دریافتند که تنها به وسیله ی همین حزب می شود ریشه احزاب چپ را که در ایران به مرحله ی خطرناکی رسیده بودند از بیخ برکنند. انتشار نطق قوام به همان اندازه که برای سرمایه داران، ملاکین، افراد متعصب و آنها که نسبت به مرام کمونیسم بغض و کینه فراوانی در دل داشتند، امیدبخش بود؛ به همان اندازه برای پیشه وری و همدستانش ناهنجار می نمود (همان، ۱۳۹۱، ص ۱۰ و ۱۱).
۵-۴-رهبران حزب دموکرات ایران:
کمیته ی مرکزی حزب از دو گروه اشراف شمالی ضد انگلیس و روشنفکران تندرو غیر توده ای تشکیل می شد. اعضای گروه نخست عبارت بودند از قوام، دبیرکل، مظفر فیروز، محمدولی فرمانفرما، ابوالقاسم امینی، و سردارفاخر حکمت، نماینده ی پیشین شیراز. گرچه حکمت از زمین داران بزرگ فارس بود، در مجلس چهاردهم با اشراف ضد دربار شمالی همکاری نزدیکی داشت، زیرا هم رضاشاه او را به بازی گرفته بود و هم اینکه خانواده اش از قدیم با عشایر خمسه ی طرفدار انگلیس مخالف بود. اعضای گروه دوم نیز عبارت بودند از: بهار وزیر فرهنگ؛ محمودمحمود، از دیگر اعضای کهنه کار فرقه ی دموکرات قدیم و نویسنده ی یک اثر افشاگرانه ی معروف درباره ی دسیسه های انگلیس در ایران؛ و حسن ارسنجانی، حقوقدان جوانی که در دهه ی ۱۳۴۰، به عنوان طراح اصلاحات ارضی مشهور شد. ارسنجانی، فرزند یکی از روحانیون رده پائینی بود که از انقلاب مشروطه پشتیبانی کرده بود در دانشگاه تهران تحصیل کرد، به معرفی و ترجمه نامه های ایرانی منتسکیو پرداخت و در سال ۱۳۲۳، روزنامه ی دست چپی مستقل داریا را منتشر کرد که از سوی سلطنت طلبان روزنامه ی جمهوری خواه خطرناک، از سوی انگلیس روزنامه مارکسیستی و «ناسزاگو» و از سوی روس ها روزنامه ی «فاشیست مرموز» خطاب می شد (پرواندابراهامیان ۱۳۸۲، ص ۲۸۵-۲۸۷).
مظفر فیروز در سال ۱۲۸۵ در تهران متولد شد. او فرزند ارشد نصرت الدوله فیروز بود. وی در خردسالی به امر پدر برای تحصیل به انگلستان رفت و در سال ۱۳۰۶ به ایران بازگشت و از سال ۱۳۲۱ وارد مشاغل دولتی شد. وی از سال ۱۳۱۵ که پدرش به قتل رسید، کینه دربار را به دل گرفت. پس از شهریور ۱۳۲۰ وارد معرکه سیاسی شد و به فعالیت پرداختو هدف او براندازی حکومت پهلوی بود. وی در پی شخصیتی می گشت که بتواند در مقابل دربار ایستادگی کند و وضع نوینی ایجاد کند و بدین ترتیب متعاقب شهریور ۱۳۲۰ به فلسطین رفت و با سیدضیاءالدین تماس گرفت و موجبات مراجعت نامبرده را به ایران فراهم نمود.
مظفر فیروز به هیچ یک از قیود اجتماعی و اخلاقی پای بند نبود. مظفر فیروز بی نهایت جسور و در عین حال به حد اعلی بود. تحصیلات او در زبان های انگلیسی و فرانسه کم نظیر و تا سرحد کمال بود. او در ایران فقط از یک اصل پیروی می کرد و آن انتقام گرفتن از شاه و خانواده سلطنتی بود (غلامحسین میرزاصالح، ۱۳۹۱، ص ۱۱۰-۱۱۱).
قوام درباره ی انتخاب مظفر فیروز به عنوان معاون دبیرکل می نویسد: «برای آنکه نگرانی روس ها را دامن نزنم بلادرنگ مظفر فیروز مظفر فیروز را که مورد اعتماد ایشان بود و با ساد چیکف سفیر شوروی مرتباً مراوده و ارتباط داشت، به معاونت رهبر کل حزب انتخاب نمودم و چنین وانمود کردم که اداره امور احزاب را بدست او می سپارم (غلامحسین میرزاصالح ۱۳۹۱، ص ۲۲۹).
محمدولی فرمانفرمائیان (۱۲۷۹-۱۳۶۸) شاهزاده ی قاجار و نوه ی دختری مظفرالدین شاه و سومین پسر عبدالحسین میرزا فرمانفرما و شاهدخت عزت الدوله بود. او از مالکین مهم منطقه ی سراب محسوب می شد. وی در دوره های پنجم، ششم، هفتم، سیزدهم و چهاردهم نماینده ی مجلس بود. وی در کابینه ی قوام وزیر کار بود. وی رهبر فراکسیون آزادی در مجلس چهاردهم بود.
ابوالقاسم امینی، نوه ی دختری مظفرالدین شاه و برادر دکتر علی امینی، متولد ۱۲۸۵ بود. وی در اروپا در رشته اقتصاد و تجارت به تحصیل پرداخت. وی پس از اتمام تحصیلات به ایران بازگشت و در وزارت دارایی مشغول به کار شد. وی پس از تبعید رضاشاه به روزنامه نگاری پرداخت و در سال ۱۳۲۱ امتیاز محله هفتگی امید را بدست آورد. وی در دوره های چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم به عنوان نماینده ی مجلس از حوزه ی انتخابیه رشت به مجلس راه یافت. او در دوره ی دکتر مصدق به کفالت وزارت دربار رسید. وی از بنیانگذاران انجمن مطبوعات ایران بود.
محمدتقی بهار، شاعر، در سال ۱۲۶۵ در مشهد بدنیا آمد. وی در مجلس پنجم در صف مخالفان جمهوری رضاخانی بود. در دوران رضاشاه فعالیت سیاسی چندانی نداشت و فقط مدت کوتاهی، در سال ۱۳۰۸ به اتهام مخالفت پنهام با رضاخان به زندان افتاد. بعد از سقوط رضاشاه، وی مجدداً فعالیت سیاسی خود را از سر گرفت. در سال ۱۳۲۲ کتاب تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران را نوشت. وی در بهمن ۱۳۲۴ در کابینه ی قوام وزیر فرهنگ شد. وی در ۱۳۲۶ به عنوان نماینده ی تهران در مجلس پانزدهم، ریاست فراکسیون حزب دموکرات بود.
۵-۵-برنامه های حزب دموکرات ایران:
حزب دموکرات، در برنامه ی خود خواستار اصلاحات گسترده ی اقتصادی، اجتماعی و اداری بود. این برنامه «تجدیدنظر اساسی در نیروهای امنیتی کشور – مانند ارتش، پلیس و ژاندارمری» را وعده می داد.
در این برنامه، همچنین توزیع زمین های دولتی، اعطای حق رأی به زنان؛ تشکیل انجمن های ایالتی مقرر در قانون اساسی، رفع مشکل بیکاری؛ معمول ساختن دوباره ی انتخابات کدخدایان روستاها، و ساختن مدارس، درمانگاهها و اجرای پروژه های آب رسانی روستایی نیز وعده شده بود. حزب، برای بیان دیدگاه های خود، چهار روزنامه ی مهم تأسیس کرد: دموکرات ایران، رمان روزنامه ی عصر حزب، دیپلمات، ارگان کمیته مرکزی که بیشتر به مسائل بین المللی می پرداخت، و بهرام که ویژه ی دانش آموزان و دانشجویان بود. حزب، همچنین، شعبات استانی، ناحیه ای و محلی، سازمان های زنان، جوانان و سازمان شبه نظامی ایجاد کرد؛ کنگره های دو سالانه ای برای انتخاب کمیته ی مرکزی، دبیرکل ونامزدهای مجلس برگزار می نمود؛ و فراکسیونی منضبط تشکیل داد که اعضای آن سوگند یاد می کردند که به دستورات حزب پای بند باشند و از سیاست های دبیرکل پیروی کنند. البته حزب دموکرات، آگاهانه از جنبش کارگری دوری جست تا باعث دشمنی حزب توده نشود.
در این زمینه، قوام در مصاحبه ای مطبوعاتی گفت که چون حزب نمی خواهد در بین کارگران اختلاف پدید آورد از فعالیت های اتحادیه ای دست خواهد کشید. همچنین، مظفر فیروز اعلام کرد که تا وقتی حزب توده دهقانان را به حزب دموکرات واگذار کند، حزب دموکرات نیز طبقه ی کارگر را به حزب توده واگذار خواهد کرد (پرواندابراهامیان ۱۳۸۲، ص ۲۸۷-۲۸۸).
قوام در خاطرات خود می گوید « همین که شب نهم تیر ماه تشکیل حزب دموکرات به وسیله ی من از رادیو تهران اعلام گردید، چنان شور و شعفی در طبقات مردم به وجود آمد که تا دو سه هفته بعد روزی هزاران درخواست عضویت از طبقات مختلف به حزب دموکرات ایران و اصل می گشت.
شعرا و نویسندگان بدون ریا و مداهنه و از روی صفای قلب قصاید و مقالاتی در تجلیل قوام و تأئید اقدام او در تشکیل حزب دموکرات سرودند و نوشتند. بازرگانان درجه ی اول و متمولین، صدها نامه مستقیماً به عنوان من ارسال داشتند و هر یک پیشنهاد کردند که به قدر توانایی حاضرند از نظر مالی به حزب کمک کنند. سفرای کشورهای خارجی و نمایندگان سیاسی آنها هر کدام جداگانه با من ملاقات کردند و به مناسبت تشکیل حزب دموکرات که تنها نیروی اجتماعی متشکل در مقابل حزب توده به شمار می رفت تهنیت گفتند (غلامحسین میرزاصالح ۱۳۹۱، ص ۲۲۹).
قوام در ادامه می گوید: «حزب دموکرات ایران مقارن تجزیه ی آذربایجان و برای مقابله با حزب توده به وجود آمد. عده ی بسیاری از مردم با صفای باطن و خلوص نیت به عضویت حزب دموکرات درآمدند و الحق این عده با احساسات وطن پرستانه ی خود به مبارزه دولت با دسته های چپ افراطی مساعدت گرانبها و مؤثر کردند، اما عده ی زیاد دیگری نیز به امید تقرب به من و دولت و نیل به مقامات حساس دولتی و راه یافتن به مجلس شورای ملی به سوی حزب دموکرات شتافتند خود را چنان متعصب و علاقمند نشان دادند که در این راه از یاران و همکاران دیرین پیش گرفتند» (همان ۱۳۹۱، ص ۲۸۷).
حزب وعده داده بود که در قوانین مغایر با اصول مترقی، دموکراتیک ومنشور ملل متفق تجدیدنظر خواهد کرد (داریا، ۱۳۲۵، ش ۳۲۴ ص ۴-۱). همچنین حزب دموکرات با اصول مندرج در مرام نامه اش و پذیرش زنان در سازمان زنان خود بر مشارکت سیاسی و حزبی زنان مهر تأئید زد و مخالفت طبقات سنتی و مذهبی را به جان خرید. چنانکه عباس شاهنده در روزنامه ی فرمان چندین بار به مخالفت روحانیون با مرام نامه ی حزب که متضمن آزادی زنان بود، اشاره کرد (خواندنی ها، ۱۳۲۷، ض ۶۲: ۶). حتی پیش از تشکیل سازمان های حزبی توسط کارگزاران آن، اعلام می شد که این حزب، حزبی مبارز در راه آزادی و نبرد با ارتجاع و کهنه پرستی است و ورود و عضویت زنان و افسران واجد شرایط لازم در آن مانعی ندارد.(نجات ایران ۱۳۲۵، ش ۷۰۸:۱).
بنابراین حزب در مدت کوتاهی قدرت زیادی به دست آورد و حتی در میان طبقات متوسط و نیز در شهرستان ها نفوذ یافت. در همان اوایل کار زنان و مردان از هر طبقه که جز دشمنی با حزب توده هیچ تجانس با یکدیگر نداشتند، با شتاب به عضویت آن درآمدند (دموکرات ایران ۱۳۲۵، ش مخصوص، ص ۲). بنابراین حزب در یک ماه ۴ کلوپ با عضویت بیست هزار نفر تشکیل داد و اولین میتینگ آن در ۱۴ مرداد ۱۳۲۵ در روز جشن مشروطیت با حضور چندهزار نفر در میدان سپه انجام شد. در جشن صدمین روز تأسیس حزب، بیش از پنجاه هزار نفر شرکت داشته و رژه ای با شکوه انجام دادند. این حزب تنها حزبی بود که در آذر ۱۳۲۵ طی آگهی هایی اعلام کرد که دیگر اعضای جدید نمی پذیرد (دموکرات ایران ۱۳۲۶ ش مخصوص: ۳ و ۱۳۲۵ ش ۳۷: ۳). بر اساس شواهد موجود، حزب دموکرات در رقابت با حزب توده بر تشکیل سازمانی مختص زنان اصرار داشت، زیرا این امر به یکی از شاخصه های مهم برای مدرن و دموکراتیک جلوه دادن احزاب مبدل شده بود.
اهداف سازمان زنان حزب تلاش برای برقراری تساوی حقوق زن و مرد در قوانین کشور به ویژه دفاع از زنان در برابر حقوق زناشویی ظالمانه، ارتقا سطح فکر و زندگی از طریق آشنا نمودن آنان با وظایف و حقوق خویش و اصلاح امور فرهنگی و بهداشتی و اجتماعی بود. سازمان زنان قصد خود را برای تعلیم زنان داوطلب شهرهای دیگر جهت تشکیل و گسترش شعبات سازمان زنان اعلام نمود (دموکرات ایران ۱۳۲۵ ش ۲:۲).
یکی دیگر از اقدامات قوام، تشکیل «اسکی» بود به طوری که یکی از رهبران این سازمان بعدها اعتراف می کند، حزب دموکرات برای شکست قدرت بیش از حد اتحادیه های کارگری وابسته به حزب توده، اسکی را پدید آورد. وظیفه تشکیل اسکی به خسرو هدایت، رئیس راه آهن و حبیب نفیسی، رئیس کارخانه های دولتی واگذار شده بود.
خسرو هدایت، مهندس تحصیلکرده ی بلژیک، برادر یک نظامی برجسته ی سلطنت طلب، فرزند یک اشرافی لقب دار و خویشاوند نزدیک یکی از نخست وزیران دوران رضاشاه بود. جبیب نفیسی، مهندس تحصیلکرده ی آلمان، فرزند یکی از معلمان خصوصی دربار رضاشاه و نوه ی یکی از پزشکان دربار قارجار بود. اسکی، با کمک مهندسان شاغل در بخش دولتی و کمک مالی وزارت کار، روزنامه ی کارگران ایران را منتشر کرد و در مراکز صنعتی دولتی – به ویژه کارخانه های دخانیات، مراکز مهمات سازی و مؤسسات راه آهن- شعباتی دایر کرد. تشکیل اسکی با انتقاد شدید حزب توده روبرو شد. این حزب با حمله به سازمان جدید به عنوان یک «اتحادیه ی زرد» بوروکرات های دولتی را متهم ساخت که با رشوه، زور و تهدید به اخراج کارگران، بین طبقه ی کارگر، شکاف و دودستگی ایجاد می کنند (همان ۱۳۸۲، ص ۲۹۳-۲۹۴).
سیاست قوام، در ابتدای تشکیل حزب دموکرات، نزدیکی به جناح چپ و جلب اعتماد اتحاد جماهیر شوروی بود. او مظفر فیروز را که مورد اعتماد روس ها بود به معاونت دبیرکل انتخاب نمود. او در اواخر خرداد، شورای عالی اقتصاد را ایجاد نمود و به آن دستور داد تا برای توزیع زمین های سلطنتی، کمک به دهقانان، منع کشت خشخاش، تعیین حداقل دستمزد، اجرای برنامه های پنج ساله و حفاظت از صنایع ملی، برنامه هایی تدوین کند. در اواخر تیرماه، به ارتش دستور داد که دادن اسلحه به عناصر ضد توده ای در گیلان و مازندران را متوقف سازد؛ عباس اسکندری، سیاستمدار طرفدار شوروی را به شهرداری تهران مصوب کرد؛ یکی از سیاستمداران هوادار حزب توده را استاندار اصفهان کرد؛ یک قاضی تندرو را به ریاست دادگاه ویژه محاکمه ی مسئولان دولتی متهم به فساد سیاسی منصوب کرد؛ و مظفر فیروز را به خوزستان فرستاد تا شرکت نفت را به مصالحه با ۰۰۰/۵۰ کارگر اعتصابی آن شرکت وادار کند (همان، ص ۲۸۸).
قوام در مورد انتصاب مظفر فیروز به سمت معاونت رهبرکل حزب دموکرات می گوید: «برای آنکه نگرانی روس ها را دامن نزنم بلادرنگ مظفر فیروز را که مورد اعتماد ایشان بود و با ساد چیکف سفیر شوروی مرتباً مراوده و ارتباط داشت، به معاونت رهبر کل حزب انتخاب نمودم و چنین وانمود کردم که اداره امور احزاب را بدست او می سپارم، ولی از سوی دیگر کفیل وقت وزارت اقتصادملی را که با مظفر فیروز مخالفت اصولی داشت، برای حفظ تعادل به عنوان دبیرکل حزب دموکرات انتخاب کردم.» (همان ۱۳۹۱ – ص ۲۲۹).
مرامنامه و اساسنامه ی حزب دموکرات نیز توسط مظفر فیروز تنظیم و نوشته شد. قوام در این باره می گوید: «مظفر فیروز برای آن که بتواند رل حساس این حزب را در دست بگیرد خودش به تنهایی داوطلب تنظیم این مرامنامه و اساسنامه شد و پس از چند روز مطالعه مرامنامه ای نوشت که بسیار جالب و در عین حال مترقی بود». (غلامحسین میرزاصالح ۱۳۹۱، ص ۱۰).
استقبال زیاد مردم از حزب دموکرات، زعمای حزب توده و فرقه ی دموکرات آذربایجان را سمت ناراحت و نگران ساخت و به روس ها بیدار باش دادند که زیاد هم نباید به فعالیت های قوام السطنه از دریچه ی چشم خوشبینی نگریست، ولی در اینجا بازهم مظفر فیروز نیرنگ ماهرانه ای به کار برد و آن این بود که قبل از وقت به روس ها حالی کرده بود که: «زیاد هم نمی شود به حزب توده و فرقه ی دموکرات آذربایجان اعتماد کرده اجازه بدهید من بدست قوام السلطنه یک حزب تشکیل بدهم تا به وسیله ی این حزب بتوانیم به مقاصد سیاسی خود جامه ی عمل بپوشانیم.» به همین جهت بود که روس ها بعد از تشکیل حزب دموکرات تردید داشتند که آیا وجود این حزب موجبات پیشرفت مقاصد سیاسی آنها را فراهم خواهد ساخت، یا سدی در مقابل آن خواهد بود! زیرا اگر مظفر فیروز در ایران باقی می ماند روی اعتمادی که به او داشتند ممکن بود در آینده بهره هایی از وجود حزب دموکرات بگیرند، ولی روس ها از این وحشت داشتند که مظفر در مقابل آن همه دشمنانی که برای خود ایجاد کرده است و در رأس آنها دربار قرار داشت نتواند ایستادگی کند و از میدان در برود و سرنوشت بدست افرادی بیفتد که مخالف اصول و تئوری های مارکسیسم بودند. به طوری که همه می دانند بالاخره این کابوس حقیقت پیدا کرد و مظفر به عنوان سفیر کبیر به مسکو روانه شد و زمام امور حزب دموکرات بدست عده ای افتاد که درست در جبهه ی مخالف روس ها صف بندی کرده بودند. در رأس این دسته احمد آرامش قرار داشت که بعد از عزیمت مظفر فیروز با سمت دبیرکل حزب کلیه ی امور حزب را زیرنظر گرفت. فعالیت او هنگامی که تصدی وزارت کار و تبلیغات را به عهده داشت باعث از هم پاشیدن شورای متحده گردید (غلامحسین میرزاصالح ۱۳۹۱، ص ۱۱-۱۲).
قوام برای مقابله با عوامل مرثر حزب توده و فرقه ی دموکرات آذربایجان که عموماً افرادی ماجراجو، بی باک و از جان گذشته بودند ناگزیر بود که عده ای عناصر حادثه جو و ماجرا طلب را به حزب دموکرات وارد کند. زیرا افراد صاحب عنوان و کندرو استعداد و انرژی مبارزه با صف ورزیده و جنگ آزموده ی حزب توده و فرقه ی دموکرات را نداشتند. چون این افراد گمنام و حادثه جو پایه گذار حزب دموکرات شده بودند مخالفین قوام از قبیل سیدضیاءالدین طباطبائی، دکتر طاهری و سیدمحمدصادق طباطبایی در عین خوشحالی از تشکیل حزب دموکرات از آن وحشت داشتند که مبادا پس از رهایی از چنگال حزب توده در دست عناصر مخالف حزب توده که در عین حال با مرتجعین و عمال سیاسی دست راستی هم به نظر بغض و کینه نگاه می کردند، گرفتار شود. برای آنها خطر ارسنجانی، فروزش، عمیدی نوری و عباس شاهنده به مراتب بیش از سیدجعفر پیشه وری، غلام یحیی، روستا و اردشیر آوانسیان بود؛ زیرا آنها چون توده ای نبودند و مبارزات نمایانی هم با حزب توده کرده بودند نمی توانستند مورد تکفیر قرار بگیرند و ماسک بیگانه پرستی و کمونیستی بر پیشانی آنها لایتچسبک بود. از طرف دیگری دیپلماسی انگلیس و آمریکا در مقابل حزب توده و فرقه ی دموکرات ممکن بود از این صف مرتجع و کهنه پرست جانبداری کند، ولی مسلماً هیچگاه حاضر نمی شد در مقابل افراد دیگری که برای مملکت خطری نداشتند خود را طرفدار حفظ منافع این گروه قلمداد نماید. بنابراین از همان آغاز تشکیل حزب دموکرات عناصر مرتجعی علیه آنها صف بندی کردند، منتها در آغاز کار به واسطه ی نفوذ و قدرت عجیبی که قوام السطلنه به دست آورده بود جرئت نداشتند مخالفت خود را علنی نمایند، گویی هنوز وطن در خطر نیفتاده بود (غلامحسین میرزاصالح ۱۳۹۱، ص ۱۲ و ۱۳).
نورالدین کیانوری در کتاب خاطرات خود عنوان می کند که قوام، به دستور آمریکائی ها آمد و برای اینکه حزب توده و شوروی ها را فریب دهد، حزب دموکرات ایران را تأسیس کرد و یک جنبه ی دموکراتیک قلابی هم به آن داد (نورالدین کیانوری ۱۳۸۸، ص ۱۳۵). وی همچنین اعتقاد دارد «مظفر فیروز به قوام یاد داد که چگونه حزب درست کند. هدف مظفر این بود که شاید از طریق قوام، شاه سرنگون گردد (نورالدین همان، ص ۱۴۲-۱۴۳).
پس از اعلام تشکیل حزب دموکرات بلافاصله کمیسیون تشکیلات حزب به ریاست موسوی زاده در تهران و ولایات شروع به فعالیت کرد و در ظرف مدت بسیار کوتاهی در کلیه ی شهرهای ایران به استثنای شهرهای آذربایجان و کردستان که زیرنفوذ و سلطه ی مطلق فرقه ی دموکرات و حزب کومله قرار داشتند، تابلوی حزب دموکرات ایران بالا رفت. قوام السلطنه در بخشی که راجع به تشکیل حزب دموکرات بحث کرده نوشته است: «پس از تشکیل حزب دموکرات بزرگ ترین اشکالی که در سر راه من قرار داشت تأمین مخارج حزب بود.» (غلامحسین میرزاصالح ۱۳۹۱، ص ۱۳).
در آن روز هر وقت از شهرهای دور و نزدیک تلگرافاتی به دبیرخانه ی حزب واصل می شد که در آنها مسئولین کمیته های حزبی تقاضای ارسال وجه برای خرید اسباب و اثاثیه ی کلوپ را داشتند. قوام السطنه نه می توانست از کابینه ای که مقرر بود در همان یکی دو هفته به چهار وزیر توده ای وارد آن شود تقاضای کمک کند و از اعتبار مخفی دولت تنخواهی برای این منظور اختصاص بدهد و نه مصلحت می دید که با خارجی ها در این خصوص مذاکره کند و از آنها استعانت جوید. از طرف دیگر سازمان جاسوسی قوام السلطنه روز به روز توسعه پیدا می کرد و این دستگاه نیز احتیاج به پول داشت. ژنرال شوارتسکف رئیس وقت اداره ی ژاندارمری که او هم سهم مختصری در این سازمان مخفی داشت برای پرداخت وجه به مأموریتی که اطلاعات پرارزشی از تشکیلات حزب و فرقه ی دموکرات و حزب کومله در دسترس می گذاشتند نیازمند به پول بود. در این هنگام بود که قوام به فکر تهیه ی اعتبار مخصوصی برای دموکرات و سازمان جاسوس خود افتاد. برای این منظور مبلغی در حدود چهل و چهار میلیون ریال از راه فروش چند پروانه که برای صدور برنج، جو و ورود چای به دست آورد و همچنین مبلغ گزافی از افراد متمکن که انتظار انتخاب شدن از یک حوزه انتخابیه را داشتند دریافت داشت. از این مبلغ حدود دو میلیون و دویست هزار ریال به مخارج علنی حزب اختصاص داده شد که در حدود چهارمیلیون و هشتصدهزار ریال آن تا روز آخر باقی بود و در کابینه ی آقای حکیم الملک این وجه را از بانک شاهنشاهی گرفتند و به جمعیت شیر و خورشید سرخ تحویل دادند. همچنین حدود بیست و یک میلیون و هفتصدهزار ریال از آن مبلغ، مصرف سازمان جاسوس و خرید اطلاعات شد (همان، ص ۱۴-۱۳).
تا روزی که آذربایجان برگشت داده نشده بود هیچ یک از مخالفین جرئت این که درباره ی فروش جوازها انتقادی از کار قوام بکنند نداشتند، ولی به محض آنکه آذربایجان به ایران بازگشت، قضیه ی فروش جوازها از طرف مخالفین قوام پیراهن عثمان شد و برای لجن مال کردن او از این موضوع حداکثر استفاده را بردند و تا آنجای یکه مقدور بود به لجن مالی قوام و دوستان او پرداختند. (غلامحسین میرزاصالح ۱۳۹۱، ص ۱۴). و قوام نیز از همکاران نزدیک خود که در این خصوص مورد تهمت و افترا قرار گرفته بودند اظهار خجلت می کند و در عین حال از مخالفین خود که به این طریق او و همکارانش را لجن مال کردند طلب بخشایش می کند. (همان، ص ۱۵).
چنان چه می دانیم در بدو امر دولت قوام السلطنه نسبت به فرقه ی دموکرات آذربایجان و سایر دسته های چپ سیاست مسالمت آمیزی را در پیش گرفته بود. قوام السلطنه علت این مدارا را چنین شرح می دهد: «… یک علت بزرگ مدارای ما با متجاسرین عدم اطمینان از قوای خود بود که در آن موقع افسران تشویق به فرار می شدند و در تهران از افسران و گروهبانان مراکز سری تشکیل می شد که نقشه ی آنها کمک به متجاسدین بود…» این نوشته نشان می دهد که قوام السلطنه در همان موقع به وسیله ی سازمان جاسوسی خود تا اندازه ای به وجود شبکه ی نظامی حزب توده در ارتش ایران پی برده بود و بر اثر ترس از همین شبکه بود که در بدو امر نسبت به گروه های چپ روی خوش نشان داد. قوام السلطنه در ادامه برای سیاستمداری دولت خود دلیل می آورد که هدف وی آن بود است که بدون برادرکشی و جنگ داخلی قضیه ی آذربایجان فیصله یابد (همان، ص ۱۶ و ۱۵).
قوام در ادامه در مورد سازمان کسب اطلاعات خود می گوید «… قسمت عمده ی موفقیتی را که اینجانب تحت رهبری اعلیحضرت شاهنشاه در تفرقه و قطع ایادی ماجراجویان به دست آورد و توانست از پیشرفت مقاصد خطرناک تجزیه ی طلبان که تمام عوامل توسعه ی هرج و مرج را با وسایل کافی در اختیار داشتند، به موقع جلوگیری می کند، وجود یک سازمان کسب اطلاعات و خبر بود. به علت وجود همین سازمان و بودجه ی سری که از وجوه حزب دموکرات در اختیار این سازمان گذاشته شده بود ما توانستیم به وسایل مختلف افراد مطمئن و مهمی را چه در محل و چه از مرکز محرمانه مأمور کنیم که از تمامی اسرار و نقشه هایی که افراد و دستجات فوق الذکر برای اجرای نظریات شوم خود طرح می کردند اطلاع حاصل کرده و با اطلاع از این نقشه ها، به موقع از اجرای آن جلوگیری نمائیم» (همان ، ص ۱۷ و ۱۶).
۵-۶-حزب دموکرات وانتخابات مجلس پانزدهم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • در این معادلات، و و به ترتیب آنتروپی متغیر تصادفی و می‌باشند. همچنین آنتروپی شرطی نسبت به همه ی اجزای تشکیل دهنده ی متغیر است. در نهایت آنتروپی شرطی نرمال سازی شده ی نسبت به خواهد بود.

 

 

 

نتایج آزمایش ها

در این بخش به ارائه نتایج عملکرد الگوریتم های مورد آزمایش می‌پردازیم. برای این منظور از دو مجموعه داده LFR (به عنوان مجموعه داده مصنوعی) و High school friendship (به عنوان مجموعه داده طبیعی) استفاده شده است. نتایج نیز بر اساس معیار NMI ارزیابی شده اند (۹).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

نتایج آزمایش ها بر روی مجموعه داده های LFR

در آزمایش هایی که بر روی مجموعه داده های LFR انجام شده است، چندین نوع شبکه با پارامترهای مختلف بکار رفته اند.
در نمودار ۱، عملکرد الگوریتم ها به ازای مقادیر مختلف (از ۲ تا ۸ تشکل) برای تعداد تشکل های گره های همپوشان (Om)، اندازه های مختلف شبکه (۱۰۰۰ و ۵۰۰۰ گره) و همچنین مقدار µ (۰.۰۱ و ۰.۰۳) بر حسب معیار NMI (محور عمودی) ارائه شده است. در کل می‌توان گفت که با افزایش مقدار µ که باعث پیچیده تر شدن ساختار شبکه می‌شود، نتایج تولید شده ضعیف تر خواهند بود. از سوی دیگر، با بزرگتر شدن اندازه شبکه از ۱۰۰۰ به ۵۰۰۰ گره، نتایج اندکی بهبود یافته است. همچنین با افزایش Om از ۲ تا ۸ تشکل (محور افقی)، فرایند تشخیص تشکل ها پیچیده تر شده و نتایج افت کرده است.
در نمودار ۲، تاثیر میزان گره های همپوشان (On) و اندازه تشکل ها بر عملکرد الگوریتم ها در حالات مختلف، ارائه شده است. در دو نمودار آبی رنگ، میزان گره های همپوشان ۱۰% و در دو نمودار قرمز رنگ، ۵۰% از تعداد کل گره های شبکه (۵۰۰۰ گره) است. در دو نمودار نقطه ای، اندازه تشکل ها بین ۱۰ و ۵۰ (که با حرف s در کنار تعداد گره ها مشخص شده است،) و در دو نمودار مربعی، بین ۲۰ تا ۱۰۰ گره (b) متغیر است. همانطور که انتظار می‌رود، نتایج با افزایش تعداد گره های همپوشان، به طور قابل ملاحظه ای افت کرده است. افزایش اندازه تشکل ها نیز سبب افت عملکرد الگوریتم ها شده است.
در نمودارهای ۳ و ۴، نتایج همه الگوریتم ها برای دو شبکه LFR با میزان گره های همپوشان ۱۰%، اولی با اندازه تشکل های ۱۰ تا ۵۰ و دومی با ۲۰ تا ۱۰۰ گره آورده شده اند.
در نمودارهای ۵ و ۶، نتایج همه الگوریتم ها برای دو شبکه LFR با میزان گره های همپوشان ۵۰%، اولی با اندازه تشکل های ۱۰ تا ۵۰ و دومی با ۲۰ تا ۱۰۰ گره آورده شده اند.
در ادامه، نتایج حاصل از عملکرد الگوریتم ها بر روی شبکه های LFR با اندازه ها و پارامترهای مختلف، آورده شده است.

نمودار ۱: مقایسه تاثیر اندازه شبکه (N)، تعداد تشکل های گره های همپوشان (Om) و پیچیدگی ساختار (µ) بر روی میزان NMI (محور عمودی) حاصل از عملکرد الگوریتم ها

نمودار ۲: مقایسه تاثیر میزان گره های همپوشان (On)، اندازه تشکل ها و تعداد تشکل های گره های همپوشان (Om) بر روی میزان NMI (محور عمودی) حاصل از عملکرد الگوریتم ها

نمودار ۳: عملکرد الگوریتم ها بر روی شبکه با اندازه ۵۰۰۰ گره، µ=۰.۰۳، میزان گره های همپوشان ۱۰% و اندازه تشکل ها بین ۱۰ تا ۵۰ گره

نمودار ۴: عملکرد الگوریتم ها بر روی شبکه با اندازه ۵۰۰۰ گره، µ=۰.۰۳، میزان گره های همپوشان ۱۰% و اندازه تشکل ها بین ۲۰ تا ۱۰۰ گره

نمودار ۵: عملکرد الگوریتم ها بر روی شبکه با اندازه ۵۰۰۰ گره، µ=۰.۰۳، میزان گره های همپوشان ۵۰% و اندازه تشکل ها بین ۱۰ تا ۵۰ گره

نمودار ۶: عملکرد الگوریتم ها بر روی شبکه با اندازه ۵۰۰۰ گره، µ=۰.۰۳، میزان گره های همپوشان ۵۰% و اندازه تشکل ها بین ۲۰ تا ۱۰۰ گره

نتایج آزمایش ها بر روی مجموعه داده های واقعی

برای مشاهده عملکرد الگوریتم ها بر روی داده های واقعی، از شبکه روابط دوستی میان دانش آموزان یک دبیرستان استفاده شده است. این شبکه شامل ۶۹ دانش آموز می‌باشد که بنابر نتایج نظرسنجی از آنها، در ۶ تشکل قرار گرفته اند. میانگین درجه در این شبکه ۶.۴ می‌باشد. حتی با وجود اینکه هیچ همپوشانی در میان این تشکل ها وجود ندارد، هر یک از الگوریتم ها تعدادی از گره ها را به عنوان همپوشان تشخیص داده است. نتایج حاصل از عملکرد الگوریتم ها در جدول ۲ آمده است (۹).

تصویر ۱۳: شبکه دوستی دانش آموزان دبیرستان و تشکل های آن

جدول ۲: نتایج حاصل از عملکرد الگوریتم های مورد آزمایش بر روی مجموعه داده شبکه دوستی دانش آموزان دبیرستان، به همراه تعداد تشکل های تشخیص داده شده، گره های همپوشان (یا تعداد آنها) و معیار NMI

تحلیل نتایج

با توجه به بررسی های انجام شده و نتایج به دست آمده از آزمایش ها، می‌توان نتیجه گرفت که الگوریتم های SLPA، OSLOM، LFM، COPRA و GCE در مقایسه با سایر الگوریتم ها، در شبکه های بزرگتر عملکرد بهتری داشته اند و الگوریتم های SLPA، LFM، CIS و Game در شبکه های تنک[۹۴]، کارایی بهتری ارائه داده اند. همچنین COPRA، GCE و UEOC در برخی از شبکه ها، دچار تشخیص بیش از حد شده اند که این موضوع می‌تواند باعث کاهش دقت و بازدهی آنها شود.
علاوه بر ارزیابی هایی که به آنها اشاره شد، معیارهای دیگری نیز در انتخاب الگوریتم مناسب تاثیرگذار هستند. یکی از مهم ترین این معیارها، پیچیدگی زمانی الگوریتم است. روشی که بتواند با پیچیدگی زمانی کمتری به نتایج مطلوب برسد برای کاربردهای واقعی گزینه مناسب تری محسوب می‌شود. از آنجا که تحلیل های ارائه شده، تنها بر روی گراف های بدون وزن و بدون جهت ارائه شد، در مواردی که نیاز به تحلیل شبکه های وزن دار یا جهت دار باشد، الگوریتم هایی که امکان پوشش این نوع شبکه ها را نیز داشته باشند، توانایی بهتری خواهند داشت. برای نمونه، الگوریتم های SLPA و CPM امکان تطابق برای کار روی گراف های وزن دار و جهت دار را نیز دارا می‌باشند.

تشخیص تشکل های همپوشان در شبکه های پویا

اگرچه کارهای بسیار زیادی برای تشخیص تشکل ها در شبکه های ایستا انجام پذیرفته است، هنوز کار عمده ای در زمینه شبکه های پویا صورت نگرفته است. برخی از دلایلی که می‌توان برای این مسئله بیان کرد به شرح زیر است:

 

 

  • هنوز زمینه های مطالعاتی زیادی در شبکه های ایستا وجود دارد.

 

 

 

  • با یک فرض ساده، می‌توان یک شبکه پویا را به صورت یک سری از شبکه های ایستا در طول زمان در نظر گرفت.

 

 

 

  • مجموعه داده هایی که مورد پذیرش عمومی بوده بتوان بر روی آنها مطالعه و آزمایش انجام داد، در حوزه شبکه های پویا بسیار کم و یا حتی غیر قابل دسترس است.

 

 

 

  • معیارهای ارزیابی خاص الگوریتم های این نوع شبکه ها تعریف نشده و معمولا از همان معیارهای الگوریتم های شبکه های ایستا استفاده می‌شود.

 

 

البته از سوی دیگر، روز به روز نیاز بیشتری به روش ها و الگوریتم هایی که بتوانند بر روی شبکه های پویا عمل کنند، احساس می‌شود. به عنوان مثال، در شبکه های اجتماعی مجازی و یا شبکه های ارتباطی تلفن همراه و پست الکترونیک، هر لحظه اطلاعات زیادی در مورد روابط کاربران و ویژگی های آنها به سیستم اضافه می‌شود و با توجه به حجم زیاد این داده ها و محدودیت های فنی، نیاز به استفاده از روش هایی که کارایی بهتری داشته باشند بیش از پیش احساس می‌شود.

جمع بندی

شبکه ها را می‌توان بر اساس معیارهای مختلفی طبقه بندی کرد. یکی از این معیارها، تغییر پذیری با زمان می‌باشد که بر طبق آن، می‌توان شبکه را به دو دسته ایستا و پویا تقسیم کرد. ساختار شبکه های پویا در طول زمان تغییر می‌کند.
یکی از موضوعات کاربردی در زمینه تحلیل شبکه ها، تشخیص تشکل ها می‌باشد. هر تشکل توده‌ای متراکم از رئوس است که از طریق یالهای اندکی با تشکل‌های دیگر در ارتباط است. به عنوان مثال، طرفداران یک صفحه هنری در یک شبکه اجتماعی، یک تشکل محسوب می‌شوند. تشکل ها ممکن است اعضای مشترکی با یکدیگر داشته باشند که در این صورت به آنها تشکل های همپوشان می‌گویند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ب.ظ ]




کاهش فعالیت­های روابط عمومی، به دلیل ضریب تأثیر منفی آن بر ارزش ویژه برند.
۵-۵-۲ پیشنهادهایی برای پژوهش­های آتی
دانلود پایان نامه
با توجه به محدودیت­های پیش رو در انجام هر پژوهش، مناسب به نظر می­رسد که پژوهشگر پیشنهادهایی را برای پژوهشگران آینده بر طبق تجربه پژوهشی خود در راستای موضوع ارائه دهد. در پژوهش حاضر نیز موارد زیر برای پژوهش­های آینده پیشنهاد می­گردند :
مطالعه ارزش ویژه برند و تأثیر عناصر آمیخته ترویجی در جامعه نمونه ­ای متشکل از خرده­فروشان.
مطالعه تأثیر ۴Pبازاریابی (به صورت مجزا یا با هم) بر ارزش ویژه برند.
پژوهشی مشابه پژوهش حاضر و در مورد شخصیت برند[۱۴۲] به جای ارزش ویژه برند.
پژوهش در مورد تأثیر عناصر آمیخته ترویجی بر ارزش ویژه برند از طریق سایر مدل­های ارزش ویژه.
پژوهش در سایر جوامع آماری در ایران.
پژوهش در مورد ارزش ویژه برند بیسکویت یا سایر صنایع غذایی ایران، به عنوان برند صادرات.
پژوهش در خصوص تأثیر انواع تبلیغات بر برند(صنایع غذایی، لوازم خانگی، لوازم الکتریکی و…).
پژوهش در زمینه شناسایی و الویت­بندی تکنیک­های تبلیغاتی و استفاده از عناصر ترویجی در افزایش ارزش ویژه برند یا شخصیت برند.
بررسی تأثیر آمیخته ترویجی بر تبلیغات کلامی[۱۴۳].
بررسی تأثیر آمیخته بازاریابی بر تبلیغات کلامی.
۵-۶ محدویت­ها و مشکلات پژوهش
هر پژوهش با توجه به ماهیت خاص خود دارای محدویت­هایی می­باشد که مانع رسیدن به نتایج با سطح اطمینان بالا و با بهره گرفتن از نتایج پژوهش می­گردد. اصولاً بررسی دقیق و همه جانبه هر موضوع، نیازمند صرف زمان کافی و فراهم بودن کلیه شرایط می­باشد که همیشه در دسترس نیست. تجربه نشان داده است که در فعالیت پژوهشی محدویت­هایی وجود دارد که شدت و دامنه آن بسته به ماهیت و زمان پژوهش متفاوت است. برخی از این محدویت­ها ذاتاً مربوط به طرح پژوهش بوده و برخی دیگر ممکن است در جریان پژوهش روی دهد که پژوهش حاضر نیز از این قاعده مستثنی نیست. در ادامه به برخی از این محدویت­ها پرداخته می­ شود.
عدم همکاری مخاطبان پژوهش در پاسخگویی به سؤالات به دلایلی همچون عدم داشتن حوصله و زمان کافی و ناآشنایی با موضوع و محافظه ­کاری.
جهت­­­گیری مخاطبان در پاسخگویی به سؤالات پرسشنامه و عدم اعمال دقت کافی.
ابعاد تشکیل­دهنده ارزش ویژه برند از دیدگاه آکر از نظر اندازه ­گیری مستقل از هم نیستند و از یکدیگر تأثیر می­پذیرند و اندازه ­گیری دقیق تأثیر هر کدام به طور مستقل مقدور نیست.
ابعاد تشکیل­دهنده مدل آکر که در این پژوهش بدان پرداخته شد، به طور قطع تنها عوامل تعیین­کننده ارزش ویژه برند نیستند.
کمی بودن ماهیت روش اندازه ­گیری نظرات مخابرات به دلیل کمی بودن مدل مورد بررسی، باعث شده است که سنجش نظرات مصرف­ کنندگان به صورت کیفی کمتر مورد توجه قرار گیرد.
نکته مهم و قابل توجه در مورد مدل آکر در این پژوهش این است که مدل اصالتاً ۵ بعد را مطرح می­ کند ولی عملاً ۴ بعد مورد سنجش قرار می­گیرد، چرا که اندازه­­گیری بعد پنجم به دلیل گستردگی متغیرها بسیار سخت و غیر قابل بررسی است و در پژوهش­های پیشین اغلب از همین ۴ بعد استفاده شده است.
بی­شک یکی از بزرگترین محدویت­های هر طرح پژوهشی عدم توانایی در تعمیم کلی نتایج به سایر جوامع آماری دانست که این مهم در این پژوهش نیز به چشم می­خورد.
پیوستها
پیوست شماره ۱
پرسشنامه
بسمه تعالی
تاریخ :
با عرض سلام و احترام خدمت شما پاسخگوی گرامی؛
در راستای انجام پژوهشی در مورد صنایع غذایی و محصولات مرتبط با بیسکوییت تحت برند اصفهان فرخنده، پرسشنامه­ای تنظیم شده است که به پیوست تقدیم می­گردد. خواهشمند است با عنایت و حوصله به هر یک از سؤالات، فقط بر مبنای نظر شخصی خودتان پاسخ دهید. بدیهی است پاسخگویی دقیق شما، ما را در انجام این پژوهش بسیار یاری خواهد کرد. در صورت تمایل به دریافت نتایج به دست آمده از این تحقیق، ایمیل خود را در زیر درج نمایید. از اینکه وقت شریف خود را در اختیار ما می­گذارید بسیار سپاسگزاریم.
اعظم رضایی
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی – دانشگاه پیام نور تهران غرب
a_rezaee_b@yahoo.com
نام و نام خانوادگی : ……………………………… شماره تماس : ………………………………. آدرس ایمیل : ……………………………………………..
جنسیت : مرد زن
سن : زیر ۲۵ سال ۲۶ تا ۳۵ سال ۳۶ تا ۴۵ سال بالای ۴۶ سال
تحصیلات : دیپلم و پایین­تر کاردانی کارشناسی کارشناسی ارشد دکتری
میزان مصرف محصولات مرتبط با بیسکوییت : حداقل یک بار در روز حداقل یک بار در هفته حداقل یک بار در ماه

 

ردیف در مورد محصولات با مارک فرخنده به سؤالات زیر پاسخ دهید. کاملاً موافقم موافقم نظری ندارم مخالفم کاملاً مخالفم
۱ تبلیغات شرکت فرخنده در مقایسه با رقبا زیاد است.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ب.ظ ]




چالش‌ها و مشکلات

 

شاید بتوان از چالش‌های اصلی این گروه، به سه مورد اشاره کرد:
۱. نحوه پایان یافتن هر کمپین
۳. بزرگ شدن جمع اصلی تصمیم گیرنده و ضعف الگوی شورای عمومی برای تصمیم گیری سریع
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲. ناتوانی در اولویت‌بندی عملی برای پیگیری مطالبات

 

 

 

ج) زنان اصلاح‌طلب
پیشینه زنان اصلاح‌طلب، به گروه‌های زنان اسلام‌گرایی باز می گردد که از اواخر دهه ۱۳۶۰ به مسائل زنان حساس شدند. «نقطه آغاز انسجام زنان اصلاح طلب را می توان زمانی دانست که ستاد انتخابات خاتمی بخش ویژه ای را به زنان اختصاص داد. در آنجا بود که اولین هسته سیاسی زنان اصلاح طلب با حضور زهرا شجاعی، فخرالسادات محتشمی پور، فریده ماشینی و دیگران شکل گرفته و بعدها با تاسیس حزب مشارکت در آنجا نهادینه شد» (عباسقلی‌زاده، ۱۳۸۶). در واقع، تا زمان حضور اصلاح‌طلبان حکومتی در دولت، اکثر زنان اصلاح‌طلب در مقام‌های دولتی فعالیت داشتند. البته برخی از آنها نیز نماینده مجلس بوده یا در قالب احزاب سیاسی و سازمان‌های غیر دولتی فعالیت می‌کردند. جرقه‌های نخستین فعالیت مستقل آنها از سال ۱۳۸۲ آغاز شد.
اما در حقیقت، پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴، بسیاری از آنها از قدرت دور شدند، و در نتیجه به فعالیت در قالب گروهی مستقل از دولت اقدام نمودند. حتی برخی از آنها در تجمع ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ حضور داشتند، که نشان‌دهنده تغییری جدی در نگرش آنها بود. سرانجام، در سال ۱۳۸۵، پس از انتخابات شوراها، مجمع زنان مدیر در پیوند با زنان فعال سیاسی که عمدتاً در احزاب اصلاح طلب عضویت و فعالیت داشتند، «مجمع زنان اصلاح‌طلب» را بنیان گذاشتند (عباسقلی‌زاده، ۱۳۸۶). برنامه‌های اصلی زنان اصلاح‌طلب تاکنون معطوف به انتخابات شوراهای شهر (دوره سوم) و همچنین مجلس شورای اسلامی (دوره‌های هفتم و هشتم) بوده است. در واقع، توجه به ابزارهای سیاسی از ویژگی‌های بارز این جریان از زنان به شمار می آید.
توجه زنان اصلاح‌طلب به ارائه تفاسیر مترقی از اسلام در خصوص حقوق زنان نیز از جمله دیگر ویژگی‌های آنها به شمار می آید. در واقع، زنان اصلاح‌طلب تلاش می کنند که از طریق ارتباط با مردان سیاست و همچنین مراجع مذهبی، تفاسیری برابری‌خواهانه از اسلام را رواج دهند. همچنین، در این خصوص بر تقویت فقه پویا تاکید دارند. در جدول زیر، مشخصات این گروه از زنان بطور خلاصه آمده است:
جدول شماره ۵: مشخصات ائتلاف زنان اصلاح‌طلب

 

 

سابقه اعضای اولیه

 

جمع اولیه تشکیل دهنده این جریان، عمدتاً زنانی بودند که سال‌های پایانی دهه ۱۳۶۰ به مسائل زنان حساس شدند. برخی از آنها در دوره دولت خاتمی، در دولت حضور داشتند و گروهی دیگر عضو احزاب اصلاح طلب بودند. جمعی از آنها نیز در قالب تشکل‌های غیردولتی نزدیک به اصلاح‌طلبان فعالیت داشتند.
در حال حاضر جمعی از زنان عضو حزب مشارکت، انجمن رزا، جمعیت زنان مسلمان نواندیش، گروه حقوق بشر زنان، جمعی از زنان مدیر، تحت عنوان مجمع زنان اصلاح‌طلب با هم کار می‌کنند.

 

 

 

اهداف و استراتژی

 

هدف مشخص این جریان را می‌توان «ارتقای مشارکت سیاسی زنان» عنوان کرد. در واقع، زنان اصلاح‌طلب معتقدند که با افزایش حضور و مشارکت زنان در موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی، آنها می‌توانند با وضع قوانین و سیاستگذاری‌های لازم در جهت بهبود وضعیت زنان اقدام کنند.
در این خصوص، استراتژی آنها توانمندسازی زنان است تا بتوانند از فرصت‌های مشارکت سیاسی استفاده کنند.
البته، می توان تقویت نواندیشی دینی در حوزه حقوق زنان را نیز جزء استراتژی‌های آنها برشمرد.

 

 

 

روش‌‌ها و ابزار

 

برای نیل به این اهداف، روش اصلی مورد توجه زنان اصلاح‌طلب، استفاده از فرصت‌هایی همچون انتخابات مجلس شورا یا شوراهای شهر و روستا است. البته، این گروه از زنان، از ابزارهای رسانه‌ای، برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای توانمندسازی اعضای خود، و همچنین برگزاری نشست‌های سراسری نیز استفاده می‌کنند.
بعلاوه، زنان اصلاح‌طلب نسبت به سایر مسائل زنان نیز واکنش نشان می‌دهند و در مواقع ضروری با دیگر جریان‌‌های جنبش زنان وارد ائتلاف می شوند.

 

 

 

ساختار سازمانی

 

از آنجایی که اکثر زنان اصلاح‌طلب پیشتر در سازمان‌هایی رسمی حضور داشتند، نحوه سازماندهی درونی آنها نیز به صورت بوروکراتیک و هرمی شکل است. البته، با این وجود، آزادی عمل شخصی برای آنها وجود دارد. اما اکثر گروه‌های آنها از ساختاری سلسله مراتبی تشکیل شده‌اند.

 

 

 

چالش‌ها

 

می‌توان سه چالش عمده برای این جریان بر شمرد:
۱. وجود دو رویکرد متفاوت در مورد تمرکز بر فعالیت‌های مدنی یا سیاسی
۲. وجود اختلاف نظر در مورد تقدم و تاخر حقوق زنان و تفاسیر اسلامی نسبت به یکدیگر
۳. چگونگی تنظیم رابطه با گروه‌های سکولار جنبش زنان

 

 

 

د) زنان چپ‌گرا
ریشه اصلی جمع زنان چپ‌گرا را می‌توان در محافل زنان در اوایل دهه ۱۳۷۰ جستجو کرد. هرچند برخی از این زنان در گروه‌های دیگر بویژه کمپین یک میلیون امضاء پخش شدند، اما بخشی از آنها، بخصوص گروه‌های باقیمانده از جمع هواداران حرکت جهانی زنان در قالب یک گروه کوچک به فعالیت جداگانه خود ادامه دادند. بدنه اصلی این گروه از زنان، یا مربوط به گروه زنان اسفند است، یا برخی از زنانی که شوهران‌شان در سازمان‌های چپ عضو بوده‌اند. برخی از زنان عضو کانون نویسندگان را نیز می‌توان عضو این جریان دانست.
موضوع محوری این گروه از زنان در حال حاضر تمرکز بر مسائل اقتصادی زنان، بویژه فقر زنان استوار است. بعلاوه، توجه به مسئله صلح و اعتراض به خطر جنگ علیه ایران نیز یکی از موضوعات مورد توجه آنان است. جمع زنان چپ‌گرا پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، به تدریج تضعیف شدند و به فعالیت‌های محدود محفلی بازگشتند. البته، در سال ۱۳۸۵ تلاش کردند که با همکاری گروهی از دانشجویان چپ‌گرا مجدداً بدنه خود را احیاء کنند، اما در نهایت تلاش آنها موفقیت آمیز نبود. هرچند به تازگی زمزمه فعالیت مجدد آنها در قالب تشکیل گروه‌های مطالعاتی شنیده می‌شود. البته، با وجود اینکه این گروه از زنان در حال حاضر کمتر فعال بوده و دیده نمی‌شوند، اما از شبکه روابط گسترده‌ای برخوردار است. در جدول زیر، برخی از مشخصات آنها بطور خلاصه ‌آمده است:
جدول شماره ۶: مشخصات جمع زنان چپ‌گرا

 

 

سابقه اعضا

 

اعضای اصلی این جمع، نیروهای باقیمانده محافل زنان چپگرایی هستند که نتوانستند در قالب گروه‌های کاری یا ائتلاف‌ها فعال شوند. بعلاوه، جمعی از زنانی که شوهرانشان عضو سازمان‌های چپ‌گرا بوده اند. چند تن از زنان عضو کانون نویسندگان را نیز می‌توان در این جریان جای داد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:53:00 ب.ظ ]




۲ـ۶ـ۳ـ متغیر وابسته
از آن جا که در این تحقیق قصد بررسی تأثیر اینترنت بر نگرش فرهنگی روحانیون را داریم، بنابراین، «نگرش فرهنگی» به عنوان متغیر وابستۀ این پژوهش محسوب می‌شود که از آن به عنوان Y نام می‌بریم.
دانلود پروژه
۱ـ۲ـ۶ـ۳ ـ تعریف نگرش فرهنگی
با توجه به مطالبی که در فصل دوم در خصوص نگرش، ویژگی‌ها و مشخصات آن توضیح داده شد، در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت: «نگرش عبارت است از قضاوت درونی افراد، نسبت به هر آنچه در محیط پیرامونشان با آن‌ مواجه می‌شوند، که این قضاوت، می‌تواند شکل‌دهندۀ رفتار، عقاید، ارزش‌ها، باورها و علایق و احساسات آن‌ ها باشد».
کلمۀ «قضاوت» در این تعریف، نشان‌دهندۀ عامل ارزش‌یابی در نگرش است و از آن جا که هیچ ارزش‌یابی و قضاوتی بدون شناخت صورت نمی‌گیرد، طبیعاً عنصر شناخت در این تعریف پیش‌فرض نگرش در نظر گرفته شده است. تأکید بر درونی بودن این قضاوت، نشان می‌دهد که این ارزشیابی در درون و ذهن فرد صورت می‌گیرد و لزوماً نیازی نیست که بر اساس شواهد و مدارک و به صورت علنی اعلام گردد. عنصر شناخت یک بار دیگر در مواجهۀ فرد با هر آنچه در محیط پیرامونش وجود دارد، برجسته شده است؛ چرا که نفس عمل مواجهه با چیزی، به معنای کسب شناخت از آن چیز است، ولو این که این شناخت، یک شناخت ظاهری و یا حتی آشنایی با یک واژه باشد. آوردن کلمۀ «هر آنچه» جای هیچ استثنایی را برای موضوع مورد شناخت باقی نگذارده است و بدین ترتیب تأکید می‌کند که نگرش‌ها می‌توانند در خصوص تمام امور و پدیده‌های مادی و معنوی، عینی و انتزاعی و… در درون افراد شکل بگیرند.
قسمت دوم تعریف، در واقع به اجزای سه‌گانۀ نگرش اشاره دارد و بیانگر این نکته است که نگرش‌ها می‌توانند در سطوح مختلف شناختی، عاطفی و رفتاری فرد نمود پیدا نمایند. اما کلمۀ «می‌تواند» نشان می‌دهد که این نمود، حتماً نباید رخ دهد و چه بسا نگرشی به صورت مخفی در درون شخص نگه داشته شود و چه به صورت عمدی و یا سهواً در هیچ یک از حالات او بروز ننماید.
همان طور که اشاره شد، «فرهنگ» نیز کلیّت درهم‌تافته‌ای از تمام چیزهایی است که شکل و محتوای زندگی انسان را سامان داده‌اند، بنابراین آن را نمی‌توان به جنبه‌های مشخصی از زندگی بشر و یا شیوۀ خاصی از زندگی (برای مثال نخبگان جامعه) محدود کرد. اما در این پژوهش برای این که بتوانیم سنجه‌های قابل قبولی برای سنجش مفهوم نگرش فرهنگی فراهم آوریم به طوری که تا حد ممکن تمام جنبه‌های مهم این مفهوم گسترده را پوشش دهد، سعی کرده‌ایم تا آن جا که امکان دارد، تمام ابعاد فرهنگ (شامل ابعاد اجتماعی، عقیدتی، مذهبی، آیینی، صنفی، آموزشی، تربیتی، سیاسی، تفریحی و هنری) را در طراحی پرسش‌ها مدّ نظر قرار دهیم.
۲ـ۲ـ۶ـ۳ ـ تعریف عملیاتی «نگرش فرهنگی» (Y)
ـ فهرست زیر شامل خصوصیاتی است که می‌توان کودکان را به فراگیری آن‌ ها در منزل تشویق کرد. کدام یک از آن‌ ها از نظر شما مهم‌تر از بقیه است؟
۱ـ استقلال ۲ـ پشتکار و سختکوشی ۳ـ احساس مسئولیت ۴ـ قدرت تخیل ۵ـ اراده، پایداری عقیده ۶ـ مدارا و احترام نسبت به سایر مردم ۷ـ حسابگری، پس‌انداز پول و اموال ۸ـ ایمان مذهبی ۹ـ تواضع ۱۰ـ مشارکت در فعالیت‌های گروهی ۱۱ـ آشنایی با مسائل سیاسی ۱۲ـ نوآوری ۱۳ـ گفت و گو و پرسشگری ۱۴ـ مهارت‌های زندگی ۱۵ـ اطاعت‌پذیری ۱۶ـ سایر
ـ کدام یک از موضوعات زیر برای مطالعه مفیدتر می‌دانید؟
۱ـ ادبی ۲ـ تاریخی ۳ـ تربیتی و روان‌شناسی ۴ـ اجتماعی و فرهنگی ۵ـ سیاسی ۶ـ عرفانی ۷ـ علوم غریبه ۸ـ فلسفه ۹ـ مذهبی ۱۰ـ کتاب‌های درسی ۱۱ـ ورزشی ۱۲ـ سایر
ـ بعضی‌ها معتقدند «اگر دین از سیاست جدا باشد، پاک‌تر می‌ماند» نظر شما در این مورد چیست؟ (طیف لیکرت)
ـ در کل، تأثیر هر یک از رسانه‌های زیر را بر وضعیت فرهنگی کشور چگونه ارزیابی می‌کنید؟ (طیف لیکرت)
۱ـ اینترنت ۲ـ رادیو و تلویزیون‌های داخلی ۳ـ رادیو و تلویزیون‌های خارجی
ـ نظر شما در مورد هر یک از رفتارهای اجتماعی زیر (در مورد خودتان) چیست؟ (طیف لیکرت)
۱ـ تعریف لطیفه (جوک) و شوخی با افراد غیر روحانی ۲ـ پوشیدن لباس با رنگ‌های شاد ۳ـ استفاده از ادکلن ۴ـ امانت گرفتن فیلم سینمایی از ویدئو کلوپ ۵ـ استفاده از صوت قرآن به عنوان صدای زنگ موبایل ۶ـ تذکر به زنان بدحجاب ۷ـ انجام ورزش با لباس ورزشی در اماکن عمومی ۸ـ قدم زدن و گفتگو با همسرتان در مکان‌های عمومی مثل خیابان، بازار، پارک و… ۹ـ عکس دسته‌جمعی گرفتن با محارم در مکان‌های گردشی ۱۰ـ خطاب کردن همسرتان با اسم کوچک در بین اقوام نزدیک ۱۱ـ برگزاری مراسم سالگرد ازدواج ۱۲ـ صله رحم از اقوامی که احتمالا به مناسبات دینی پایبند نیستند یا پایبندی کمی دارند ۱۳ـ استفادۀ همسرتان از پوشیه (پوشش صورت) هنگامی که همراه با شما در اماکن عمومی حاضر می‌شود ۱۴ـ حضور با خانواده در نماز جمعه
ـ با کدام یک از نظرات زیر بیش‌تر موافقید. (لطفاً فقط یک گزینه را انتخاب کنید)
۱ـ محتوای آموزشی حوزه، کافی نیست و باید موضوعات جدید را وارد آموزش‌های حوزوی کرد ۲ـ محتوای آموزشی حال حاضر حوزه مناسب است، فقط باید آن‌ ها را به زبان روز درآورد ۳ـ فرم و محتوای آموزشی حوزه‌ها مناسب است و هر گونه دستکاری در آن‌ ها موجب تحریف این آموزش‌ها خواهد شد
ـ ترجیح می‌دهید کدام یک از فعالیت‌های هنری زیر را انجام دهید؟
۱ـ عکاسی ۲ـ خطاطی ۳ـ نقاشی ۴ـ طراحی و گرافیک ۵ـ ترتیل‌خوانی و صوت قرآن ۶ـ تواشیح‌خوانی ۷ـ شعر ۸ـ کلکسیون ۹ـ روضه خوانی و مداحی ۱۰ـ نواختن موسیقی ۱۱ـ فیلم‌سازی ۱۲ـ سایر
ـ اگر شرایط مسافرت را داشته باشید، کدام یک از مناطق زیر در اولویت بازدید شما قرار می‌گیرند؟
۱ـ مشهد ۲ـ مالزی ۳ـ کانادا ۴ـ یزد ۵ـ شهرهای شمالی کشور ۶ـ عربستان (مکه و مدینه) ۷ـ لبنان ۸ـ عراق ۹ـ اصفهان ۱۰ـ مناطق عملیاتی جنگی جنوب ۱۱ـ ترکیه ۱۲ـ کشورهای اروپایی ۱۳ـ کشورهای امریکای لاتین ۱۴ـ چین ۱۵ـ دُبی ۱۶ـ روسیه
ـ مایلم نظر شما را دربارۀ هر یک از موارد زیر که مربوط به روابط زن و مرد می‌شود، بدانم: (طیف لیکرت)
۱ـ الزام در پوشیدن چادر برای زنان در اماکن عمومی ۲ـ ازدواج یک مرد با بیش از یک زن (چند همسری) ۳ـ کار کردن زنان در بیرون از خانه ۴ـ روابط عمومی قوی زنان با مردان ۵ـ ارتباط بین دختران و پسران بدون اطلاع خانواده‌هایشان ۶ـ دوستی‌های قبل از ازدواج بین دختر و پسر (با اطلاع خانواده‌های آنها) ۷ـ ازدواج موقت دختران قبل از ازدواج
ـ هر کس دربارۀ خودش و ارتباطش با جهان، نظری دارد. شما با کدام یک از جملات زیر بیش‌تر موافقید؟
۱ـ من خودم را یک شهروند جهانی می‌دانم ۲ـ من خود را عضو جامعۀ محلی خودم می‌دانم ۳ـ من خود را شهروند جهان اسلام می‌دانم ۴ـ من خود را شهروند ایران می‌دانم ۵ـ من خود را یک فرد مستقل می‌دانم
ـ هنگام صحبت کردن با زنان (غیر از محارم)، شما کدام یک از گزاره‌های زیر را درست می‌دانید؟
۱ـ برای احترام گذاشتن به مخاطب و بدون قصد لذت، می‌توان به چهرۀ او نگاه کرد ۲ـ نگاه کردن به صورت زنان نامحرم را در هر صورت، جایز نمی‌دانم
ـ نظر شما در این مورد چیست که زنان هم بتوانند در امور دینی مانند مردان اجتهاد کنند. (طیف لیکرت)
ـ به عنوان یک روحانی، تا چه میزان، موافق یا مخالف حضور در هر یک از اماکن زیر هستید؟ (طیف لیکرت)
۱ـ پارک ۲ـ سینما ۳ـ تئاتر ۴ـ شهر بازی ۵ـ کنار دریا ۶ـ کنسرت موسیقی ۷ـ تالار عروسی ۸ـ رستوران ۹ـ مجالس و مراکز دینی فرق و مذاهب دیگر ۱۰ـ پاساژ
ـ اگر مدارسی ویژۀ فرزندان روحانیون وجود داشته باشد، تا چه حد صلاح می‌دانید فرزندانتان در این مدارس تحصیل کنند؟
۱ـ خیلی زیاد ۲ـ زیاد ۳ـ بدون نظر ۴ـ مخالف ۵ـ کاملاً مخالف
ـ اگر فقط فرصت مطالعۀ یک روزنامه را داشته باشید، از بین روزنامه‌های زیر کدام یک را انتخاب می‌کنید؟
۱ـ همشهری ۲ـ شرق ۳ـ ایران ۴ـ جام جم ۵ـ اطلاعات ۶ـ اعتماد ۷ـ کیهان ۸ـ رسالت
ـ گذشته از این که معمم هستید یا خیر، میزان موافقت یا مخالفت خود را با هر یک از جمله‌های زیر بیان کنید؟ (طیف لیکرت)
۱ـ یک روحانی بنا به رسالتی که دارد، باید همیشه در اجتماع معمّم ظاهر شود ۲ـ روحانی می‌تواند بنا به مقتضیات و شرایط پیش آمده، به صورت غیر معمم در اجتماع حاضر شود ۳ـ غیر معمم زندگی کردن، هیچ منافاتی با رسالت روحانیت ندارد
ـ اگر فرصت کافی برای تماشای برنامه‌های تلویزیون را داشته باشید، ترجیح می‌دهید کدام یک از برنامه‌های زیر را تماشا کنید؟
۱ـ سریال‌های خانوادگی ۲ـ برنامه‌ها و مسابقات ورزشی ۳ـ فیلم‌ها ۴ـ اخبار ۵ـ برنامه‌های آموزشی مذهبی ۶ـ برنامه‌ها و مراسم‌های آیینی ـ مذهبی ۷ـ برنامه‌های مستند و آموزشی ۸ـ برنامه‌های طنز و کمدی
ـ شما تا چه حد ورود روحانیت به امور سیاسی را مطلوب می‌دانید؟
۱ـ خیلی زیاد ۲ـ زیاد ۳ـ بدون نظر ۴ـ کم ۵ـ خیلی کم
ـ تا چه میزان با نظرات زیر موافق یا مخالف هستید؟ (طیف لیکرت)
۱ـ به کتاب‌های غیرمذهبی، که با عقاید دینی تضاد دارند، نباید اجازۀ چاپ داد ۲ـ به افراد بی‌دین، نباید اجازۀ سخنرانی در اماکن عمومی (در موضوعات علمی، هنری، سیاسی و…) داد ۳ـ افرادی که عقاید دینی را نمی‌پذیرند، مجازند در مراکز تخصصی علمی غیر دینی فعالیت کنند ۴ـ اسلام (شیعه)، باید تنها دینی (مذهبی) باشد که در مدارس دولتی ایران آموزش داده می‌شود ۵ـ ‌دینداری به قلب پاک است، ولو این که آدم، اعمال مذهبی (نماز و روزه و…) را انجام ندهد ۶ـ رفت و آمد با کسانی که عقاید غیرمذهبی دارند، اشکال ندارد ۷ـ مردم همۀ ا دیان دیگر، احتمالاً همان قدر خوب و اخلاقی‌اند که هم مذهبان من
ـ اگر تمام منابع خبری زیر را در اختیار داشته باشید، ترجیح می‌دهید اخبارتان را از کدام منبع دریافت کنید؟
۱ـ اخبار و برنامه‌های تفسیر و تحلیل رادیو و تلویزیون ایران ۲ـ روزنامه و مجله ۳ـ سایت‌های خبری و تحلیلی اینترنت ۴ـ پست الکترونیکی ۵ـ گفتگو با دوستان و همکاران ۶ـ شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی فارسی‌زبان خارجی
ـ مردم، روحانیت را به دو گروه «سنتی» و «مدرن» تقسیم می‌کنند. شما خود را جزو کدام دسته قلمداد می‌کنید؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:53:00 ب.ظ ]




۱- آزادی منفی به معنا و مفهوم رهانیدن انسان از هرگونه قید و بندی است ۲- آزادی مثبت به معنای زیستن به فرمان اندیشه و خرد خویش است . [۸۷] ]و انه لحب الخیرلشدید[
و راستی انسان سخت شیفته خیر است. [۸۸]
پس آزادی مثبت را در کتاب قرآن بصورت غیر مستقیم بیان کرده اند.
آزادی بیان هم همان امربه معروف ونهی از منکر است. در حقوق ،آزادی به دوشکل عمومی وشخصی تقسیم می شود:آزادی های عمومی یاهمان حقوق شهروندی که به آزادی تن ، فکر،اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی تقسیم می شود و آزادی های شخصی مثل حق زندگی –آزادی رفت وآمد و اختیار مسکن مصونیت خانه ومسکن است و….در اسلام همه به آزادی های عمومی توجه شده وهم به آزادی های شخصی اما آزادی که در اسلام مدنظر است نوعی دفاع از حقوق خود بدون آزاررساندن به دیگران است.مبنای دیگر آزادی در قرآن تاکید متواتر برعقل وخردورزی است.اگرخداوند برای انسان آزادی قایل نبودنعوذ بالله این همه به استفاده از عقل و خرد دعوت نمی کرد.بیش از ۳۰۰ آیه در قرآن کریم وجود دارد که مردم رابه تفکر و تعقل دعوت کرده است.در فرهنگ قرآنی بدترین جنبنده هادر نظر خدا کسانی هستند که در زندگی از عقل خود استفاده نمی کنند. [۸۹]
پایان نامه - مقاله
مبنای دیگر آزادی در قرآن تاکید بر عدالت و معرفی آن به عنوان هدف پیامبران است.تساهل وتسامح ودعوت به مجادله احسن نیز از دلایل اعتقادبه آزادی در قرآن به شمار می رود. [۹۰] توصیه به مشورت بامردم به پیامبری که معصوم و مرتبط با وحی الهی است و ارزش انسان های دیگر و حرمت آزادی بیان آنهاست ویادآوری به پیامبر که اگر خلق نیکو نداشتی هرآینه مردم از اطرافت پراکنده می شوند، حاکی از نفی زور و جباریت و اکراه در ایمان آوردن مردم است.
خداوندی که در مساله حساسی مثل توحید به انسان آزادی می دهد با لطبع در مسائل دیگر هزاران بار این آزادی را بیشتر می خواهد. [۹۱]
معنای آزادی در فرهنگ های فارسی (۱-حریت،آزادی ، مخالف بندگی ، رقیت، عبودیت ،۲- آزاد مردی ۳-رهایی خلاص ۴- شادی ، خرمی ۵-استراحت ، آرامش ۶-جدایی ، دوری ۷- شکر، سپاس ، حق شناسی) [۹۲] چنین عنوان شده است.
مخالف کلمه آزادی ، بردگی است. دین مبین اسلام با هر نوع بردگی مخالف بوده است.امامان بزرگوار ما برده های خویش را در راه خدا آزاد می کردند و خداوند برای جبران کسی که روزه نگرفته است کفاره آزاد کردن عبد را قرار داده است و خداوند بندگی را فقط در مقابل خدا درست می داند در مقابل غیر خدا نا صواب وغیر عقلانی می داند.
در نتیجه مراد از آزادی بصورت کلی به این معنا می تواند باشد هیچ کس نباید مانع بروز استعداد های بشر شود، یا اینکه به این معنا که اموری وجود دارد که با جبر نمی توان آن را به بشر تحمیل کرد ویا اینکه بشر موجودی است که باید بالاختیار ودر صحنه تنازع و کشمکش به کمال خود برسد.در مقصود اسلام از آزادی موارد فوق همگی مندرج ومقبول است. لذابا این تعاریف آزادی حقی است برای بشر که البته از مختصات انسان هم هست.
با این معیار ونگاه که آزادی در میان شهروندان و وضع حقوقی تعریف می گردد. از سوی دیگر اصل آزادی خود یک «تکلیف» نیز هست ،براین اساس آزادی به دو قسم فردی (حقوق بشری) واجتماعی (حقوق شهروندی) تقسیم می شود.
آنجا که انسان مکلف است خود را برده وبنده قرار ندهد،آزادی جنبه درونی وفردی دارد وآنجا که دیگران از جمله دولت ، مکلفند نسبت به او ومسیر او قیدوبندی ایجاد نکنند آزادی جنبه بیرونی وعمومی دارد ریشه احترام به این آزادی نیز همان حیثیت ذاتی انسان است. [۹۳]
۳-عدالت وبرابری:
تنها یک جامعه برابر، یک جامعه عادلانه است این مفروضی است که نظریه پردازان سوسیالیست و بالاخص متفکران کومونیست بدان تمسک می جویند. [۹۴]
البته باید افزود که نظر حقوق در خدمت برابری و در نتیجه عدالت به مفهوم برابری را به شکل دیگر در نزد اندیشمندان مدرن هم می توان یافت. [۹۵]
در قرآن مجید آیات بسیاری در باره ی عدالت وبرابری ذکر شده است.[اِنْ الله یامَرْبالْعَدلْ والاحْسانْ] که تعادل بین عدل واحسان رمز سلامتی جامعه است.[لَقَدْ اَرْسَلْنا بالْبَیناتِ وَ اَنْزَلنا مَعْهَم الکِتابِ وَالمیزان لیقوم الناسِ بالْقِسْطْ] [۹۶]
بر قراری عدالت به عنوان هدف بعثت همه انبیاء در این آیه کریمه است ومقام قداست عدالت تا آنجا بالا رفته که پیامبران الهی به خاطر آن مبعوث شده اند. خداوند متعال انفاق و احسان را همردیف انصاف و عدل به کار برده است
عدالت اجتماعی در حقوق شهروندی یکی از بنیادی ترین مسایل است. [۹۷]
عدالت را چنین نیز معنا کرده اند: (مدنی_فقه)ترک کبائر واصرار نورزیدن به صغایر و رعایت مروت است. مروت نیز عبارت است از اتصاف به اموری که پسندیده است به حسب زمان ومکان ونظامات صنفی (ماده ۱۱۳۴ق.م)عکس عدالت فسق است. [۹۸]
عدالت در علم حقوق از اهمیت والایی برخوردار است ، زیرا برای شهادت نیاز به فرد عادل است ،برای قضاوت و رهبری باید فرد عادلی انتخاب گردد وبا این احکام خداوند خواسته تا فرد فاسق در مقام والایی قرار نگیرد که ظلم وستم او همه گیر شود.
در علم حقوق هماهنگی انسان بانظام جهان می گویند.از دیدگاه فلسفی گذشتن هر شئی در موضع مناسب خود را عدالت می گویند. [۹۹]
اصل عدالت از اصول ثابت انسانی نیز هست جون باعقل و وجدان آن را به بداهت پذیر است. [۱۰۰]ونه تنها بر تحقق عدالت در جامعه تاکید شده است بلکه آن را از اهداف بلندپیامبر برداشته است . [۱۰۱]
در آیه ای از قرآن کریم هم آمده است : ای مؤمنان برای تحقق عدالت قیام کنید. [۱۰۲]
در آیه ای دیگر خداوند می فرماید مشیت پروردگار بر اساس صدق و عدل به جریان افتاده است. [۱۰۳]
اصل عدالت از موقعیتی برخوردار است که بشر از دیر زمان به ضرورت و اهمیت آن پی برده وآن را مایه خوشبختی نیک زیستی –آرامش خود دانسته است. آنچه درباره این اصل بسیار مهم است چگونگی تحقق واجراپذیری آن است. عدالت جنبه های مختلفی دارد،چون: عدالت اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی وقضایی. [۱۰۴]
در زمینه عدالت قرآن مردم را به عدالت توصیه می کند وقضات را از ستم کردن برحذر می دارد. [۱۰۵]
خداوند به پیامبرانی که موقعیت قضاوت پیدا کرده اند یاد آور می شود که به عدالت حکم کنند وهمچنین از مردم خواسته تا بر مبنای عدالت رفتار کنند و اموال دیگران را به باطل و ناروا نخورید. [۱۰۶] [ولاتُؤتُواُلسفَهَآءَ اَمْوالکُم التی جَعَلَ اللهُ لَکُمْ قِیماً] اموال خودتان را که خداوند سبب برپایی زندگی شما قرار داده است به دست سفیهان (مدیران نا آشنا)وکسانی که نمی دانند چگونه از آنها بهره برداری کنند ونظام دهند ، ندهید. [۱۰۷] منظور از مدیران نا آشنا محجورین می باشد.
سفارش خدا به عدالت اقتصادی است که در این آیه اموال خود را درست مصرف کنید وحتی در جای دیگری وجود دارد که خواسته است اموال صغیر وسفیه به آنها داده نشود تا وقتی عاقل وبالغ گردند وخودشان بتوانند امور زندگی شان را بدست گیرند تا اموال کسی نابود نشده وسرمایه ای که سالها پشت سر آن است ازبین نرود. حتی در جنگ ها در حالت دشمنی هم سفارش شده است هیچ انسانی حق ندارد به خاطر دشمنی با گروه و دسته ای از عدالت صرف نظر کند وعدالت را زیر پابگذارند. [۱۰۸]
برای برقراری عدالت دوچیز اهمیت دارد:۱-ایمان قلبی وتقوا به فرامین خداوند متعال و اینکه پارا از حد فراتر نگذاشته وپیرو دین باشیم اما این به تنهایی کافی نیست. ۲-داشتن قانون مدون و درست در سطح جامعه هم به برقراری عدالت کمک می کند پس عدالت دارای اهرم درونی و اهرم بیرونی است. برقراری چنین عدالتی مستلزم آزادی فراوان است چون زمانی که ظلم وستم به پا باشد نه آزادی وجود دارد نه عدالتی.
۴-کرامت ذاتی انسان
از نظر اسلام انسان موجود شریف وباکرامتی است که هیچ وقت نباید شرافت وعزت او لطمه بخورد ، چون انسان جانشین و خلیفه خداست. در دین مبین اسلام انسان فارغ از نژاد،رنگ و زبان وجنسیت ودین ارزشمند است. در صدر اسلام سلمان فارسی یکی از نزدیکترین یاران ومشاوران پیامبر بودند. بلال حبشی سیاه پوست اولین موزن اسلام به شمار می رود و زن و مرد دوش به دوش هم در تبلیغ آموزه های اسلامی در غزوات شرکت می جستند در مدینه مسیحیان و یهودیان در کنار مسلمانان زندگی می کردند ودر پناه اسلام بر عقیده خود بودند.صهیب رومی از اصحاب نزدیک پیامبر اسلام بود ودر پیشبرد وبکارگیری فنون جنگی به کمک رزمندگان اسلام می شتافت. [۱۰۹]
قرآن کریم خداوند را به لحاظ آفریدن انسان احسن الخالقین نام نهاده است.
«فَتَبارَکَ اللهُ اَحْسَنُ الخلقین»[۱۱۰]
تعبیر به احسن الخالقین (بهترین آفرینندگان) این سوال را به وجود می آورد که مگر غیر از خدا آفریدگار دیگری وجود دارد؟!
بعضی از مفسران توجیهات گوناگونی را برای آیه ذکر کرده اند،در حالی که نیاز به این توجیهات نیست و کلمه خلق به معنی اندازه گیری وصفت در باره غیر خداوند نیز صادق است ولی البته خلق خدا با خلق غیر او از جهات گوناگون متفاوت است. [۱۱۱]
البته خداوند خالق نا محدود است «الله خالق کل شئی[۱۱۲]»چون انسان قرار است زندگی بعد از مرگ هم داشته باشد.
در اینجاست که انسان ساختمان ویژه ای پیدا می کند که او را از همه جهان متمایز می سازد وبه شایستگی خلافت خدا در زمین داده می شود و قرعه امانتی را که کوه ها و آسمان ها بار آن ها را نتوانستند کشید به نام او می زنند[۱۱۳] در اینجا پا به عالم کبیر می گذارد با جرم صغیر و به راستی شایسته فتبارک الله احسن الخالقین است.
وهنگامی که پروردگار تو به فرشتگان گفت من در روی زمین جانشین و حاکمی قرار خواهم داد[۱۱۴]یعنی انسان به عنوان نماینده خالق خود بر روی زمین است.
خداوند هنگام بیان نقشه خلقت انسان ،خطاب به فرشتگان از او به عنوان خلیفه و جانشین خود یاد می کند [۱۱۵].
وفرشتگان را به سجده و کرنش در برابر اوامر می نماید. [۱۱۶]
آزادی بشر و احترام به حقوق وحیثیت ذاتی انسان و دخالت ندادن عوامل عارفی از قبیل نژاد ، زبان ، رنگ ، ملیت،و. . . .در اعتبار و امتیاز برای انسان ها دقیقا مورد توجه اسلام است. [۱۱۷]
در این دو آیه بحث جانشین انسان و سجده ملائک به انسان است نه از باب پرستش بلکه از باب اطاعت از خداوند.
افزون بر آن آیه شریفه (وَلَقَدْ کَرَمْنابنی ادَمَ وَ حَمَلْنهمْ فِی الْبَرّو اُلْبَحّرِ وَ رَزَقْنهمُ مِنَ الطَّیّباتِ وفَضَّلنهُمْ عَلی کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَََََفْضیِِِِِِلاً….) [۱۱۸] و انسان را کرامت بخشیدیم . . . و آنان را بر بسیاری از مخلوقاتمان برتری بخشیدیم .
نقض آزادی ها یا حقوق و رفتار های مغایر کرامت انسانی گاهی ممکن است از سوی شهروندی عادی صورت گیرد . در این صورت چنین رفتاری تجاوز و تعدی یک شهروند به شهروند دیگر تلقی شده و با دخالت مقامات مربوطه بر اساس قانون ، شخص متجاوز پاسخ جامعه را دریافت خواهد کرد . آنچه که خطرناک بوده و مشروعیت یک حکومت یا عادلانه بودن رفتارهای آن را مخدوش می سازد ، این است که اینگونه رفتارهای ظالمانه توسط صاحب منصبان و مقامات قضایی – امنیتی یا اجرایی ارتکاب یابند . چنین رفتاری نیز از دو حال خارج نیست ، یا ویژگی حکومت است و حفظ حیات خود را تنها با اعمال این شیوه ها ممکن می بیند که در این صورت حکومت استبدادی بوده و ثبات و بقایش با ظلم به شهروندان معنا پیدا می کند و دولت نیز نه تنها چنین رفتارهایی را مورد مجازات قرار نمی دهد بلکه چه بسا جهت تشویق بدان اقدام مقتضی اعمال می دارد و آن به حکم روایت شریفه (الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم ) چنین حکومتی حیات مستمر نخواهد داشت و تجربه این امر در سرنوشت رژیم پهلوی و یا حکومت ظالم صدام حسین در عراق به نظر جهانیان رسید . [۱۱۹]
ب ) نهج البلاغه :
از سال ۴۰۰ هجری سید رضی (قدس ره) با فکری نورانی و با هدفی والا به جمع آوری برخی از آثار علمی (خطبه ها ، نامه ها و . . . ) حضرت امیر المومنین علی (ع) همت گماشت و نهج البلاغه را تدوین کرد .
سخنان حضرت علی (ع) در نهج البلاغه بر حول سه اصل بنا شده است : ۱- خطبه ها و اوامر ۲- نامه ها و رسائل ۳- کلمات حکمت آمیز و مواعظ
این کتاب از جانب خداوند وحی نشده است اما بعد از قرآن بهترین و مفصل ترین کتاب اسلامی است . پندها و حکمت های بسیاری از جانب کسی است که هنگامی که پیامبر خود را شهر علم معرفی کردند ، حضرت علی (ع) را باب و در آن شهر یعنی تنها مدخل ورودی آن شهر .

 

    1. آزادی :

 

اوصیکم عبادالله بتقوی الله و طاعته فانها النجاه عذا والمنجاه ابدا
بندگان خدا ، شما را به ترسیدن از خدا و فرمانبرداری او سفارش می کنم که نجات فردا و مایع رهایی جاویدان است . [۱۲۰]
این مطلب اشاره به آزادی درونی است .
در ترجمه خطبه ۱۵۹ : در وصف کشور داری خویش می فرمایند ((با شما به نیکویی زندگی کردم و به قدر توان از هر سو نگهبانی شما دادم و از بندگی های بردگی و ذلت شما را نجات داده و از حلقه های ستم رهایی بخشیدم )).
علاوه بر آزاد کردن افراد ، امام به آزادی اندیشه و بیان هم اعتقاد فراوان داشتند : با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن می گویند حرف نزنید و گمان نبرید اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید زیرا کسی که شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد عمل کردن به آن برای او دشوار تر خواهد بود . [۱۲۱]
در باره آزادی بیرونی و درونی هم فرموده اند ((لا تکن عبد غیرک لقد جعلک الله حر)) بنده دیگری مباش که خدا ترا آزاد آفریده است . [۱۲۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:52:00 ب.ظ ]




در این مطالعه، تعریف دیردورف و رابین از توانمندی‌های استعداد موردپذیرش قرارگرفته است که استعدادها باید توانمندی‌های اصلی رفتاری، دانشی، مهارتی و توانمندی سبک‌کار را برای دستیابی به اهداف راهبردی سازمان داشته باشند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بخش پنجم
پیشینه پژوهش
۲-۲۳) پیشینه پژوهش
پژوهش‌های انجام‌شده درزمینه‌ی مدیریت استعداد به شرح زیر است:
۲-۲۳-۱) پیشینه پژوهش‌های داخلی
در پژوهشی که توسط بابائیان و یوسفی (۱۳۹۳) انجام گرفت آن‌ ها به بررسی تأثیر به‌کارگیری مدیریت استعداد بر تعهد سازمانی کارکنان ناجا پرداختند. داده‌های موردبررسی در این پژوهش از بین ۱۰۰ نفر از مدیران و کارشناسان دانشگاه علوم انتظامی امین به دست آمد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش مدل‌سازی معادلات ساختاری و نرم‌افزار Amos استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که بین مدیریت استعداد و تعهد سازمانی کارکنان رابطه‌ی معنی‌داری وجود دارد.
در مقاله‌ای که توسط نوع‌پسند اصیل و همکاران (۱۳۹۳) با عنوان بررسی رابطه‌ی بین مدیریت استعداد و عملکرد سازمانی بر روی کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی استان گیلان انجام گرفت نتایج نشان داد که بین فعالیت‌های مربوط به مدیریت استعداد و کیفیت خدمات و نوآوری در ارائه‌ خدمات رابطه‌ی معنادار وجود دارد و همچنین اقدامات لازم در راستای حفظ استعدادها در سازمان بیشترین تأثیر را بر کیفیت خدمات ارائه‌شده دارد و جذب استعدادهای برتر به سازمان بیشترین تأثیر مثبت را برافزایش توان نوآوری در سازمان دارا می‌باشد.
در مقاله‌ای که توسط طالقانی و همکاران (۱۳۹۲) با عنوان بررسی رابطه‌ی مدیریت استعداد بر عملکرد اعضای هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان انجام گرفت نتایج حاکی از آن است که استراتژی مدیریت استعداد، تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد اعضای هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان دارد.
در مقاله‌ای که توسط باقری و تولایی (۱۳۸۹) با عنوان بررسی تأثیر تعهد سازمانی بر عملکرد سازمان‌ها انجام گرفت نتایج حاکی از آن است که تعهد سازمانی کارکنان می‌تواند احساس رضایت، تعلق، وابستگی و دل‌بستگی آن‌ ها به سازمان، عملکرد شغلی مطلوب‌تر، کاهش خروج کارکنان از سازمان، رفتار اجتماعی فعال، عدم غیبت از کار، نوع‌دوستی و کمک به همکاران و کاهش استرس شغلی و نیز موفقیت‌های مالی و افزایش اثربخشی و بهره‌وری سازمان را به همراه داشته باشد.
۲-۲۳-۲) پیشینه پژوهش‌های خارجی
شو یوآن چن[۵۴] در سال ۲۰۱۲ در رساله‌ی دکتری خود به بررسی تأثیر سیستم مدیریت استعداد راهبردی بر توانمندی کارکنان و عملکرد شرکت پرداخت. به‌علاوه اثرات میانجی توانمندی‌های استعداد نیز در این مطالعه موردبررسی قرار گرفت. داده‌های این پژوهش به‌طور متوسط از ۶۲ شرکت بزرگ در کل صنایع تایوان جمع‌ آوری شد. نتایج پژوهش به شرح زیر می‌باشد:

 

    1. این مطالعه از رابطه‌ی مثبت بین سیستم مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد شرکت حمایت می‌کند. نتایج حاکی از آن است که استفاده‌ی زیاد از سیستم مدیریت استعداد راهبردی منجر به عملکرد بهتر شرکت می‌شود.

 

    1. این مطالعه از رابطه‌ی مثبت بین سیستم مدیریت استعداد راهبردی و توانمندی‌های کارکنان شامل توانمندی رفتاری، دانشی، مهارتی و سبک‌کار حمایت می‌کند. نتایج حاکی از آن است که شرکت می‌تواند با سرمایه‌گذاری در سیستم مدیریت استعداد راهبردی در توسعه‌ی توانمندی رفتاری، دانشی، مهارتی و سبک‌کار مؤثر باشد.

 

    1. این مطالعه تا حدی از رابطه‌ی مثبت بین توانمندی‌های کارکنان و عملکرد شرکت پشتیبانی می‌کند. نتایج حاکی از آن است که توانمندی‌های رفتاری، دانشی و سبک‌کار تأثیر مثبت بر عملکرد شرکت دارند. بااین‌حال فرضیه‌ی رابطه‌ی بین توانمندی مهارتی کارکنان و عملکرد شرکت در این پژوهش اثبات نشده است.

 

    1. این مطالعه تا حدی از اثرات میانجی‌گری توانمندی کارکنان بین سیستم مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد شرکت پشتیبانی می‌کند. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای میانجی توانمندی رفتاری و دانشی کارکنان تأثیر معنی‌داری بر ارتباط بین سیستم مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد شرکت دارند درحالی‌که اثرات میانجی توانمندی‌های مهارتی و سبک‌کار تأثیر معنی‌داری در این مطالعه ندارد.

 

در پژوهشی که توسط ورال و همکاران[۵۵] در سال ۲۰۱۲ انجام گرفت آن‌ ها به بررسی رابطه‌ی مدیریت استعداد و تعهد سازمانی از طریق ارزیابی عملکرد کارکنان پرداختند که نمونه‌گیری این بررسی بر روی ۱۲۳ مدیر رده‌ی میانی و ارشد اجرا شد. داده‌های به‌دست‌آمده از پرسشنامه‌ها از طریق نرم‌افزار آماری SPSS تجزیه‌وتحلیل شدند. نتایج تجزیه‌وتحلیل نشان داد که:

 

    1. استفاده از برنامه‌های مدیریت استعداد و مدیریت عملکرد تأثیر مثبتی بر تعهد کارکنان دارد.

 

    1. تفاوت معناداری بین نوع شرکت و تأثیر مدیریت استعداد بر تعهد کارکنان وجود دارد.

 

چادی و رامان[۵۶] در سال ۲۰۱۲ با بررسی شرکت‌های ارائه‌دهنده‌ی خدمات IT دریای در هند دریافتند که مدیریت استعداد و دانش خارجی تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکت‌ها دارد.
جیمز ساندی کهیند[۵۷] در پژوهشی که در سال ۲۰۱۲ انجام داد به این نتیجه دست‌یافت که به‌طورکلی مدیریت استعداد تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی دارد. در این مطالعه از پرسشنامه به‌عنوان روش بررسی و جمع‌ آوری داده‌های اولیه استفاده شد. ضریب همبستگی، توزیع t-student و تجزیه‌وتحلیل توصیفی، روش‌های مورداستفاده برای تجزیه‌وتحلیل داده‌های جمع‌ آوری‌شده بودند.
سوئیم[۵۸] در سال ۲۰۰۹ در رساله‌ی دکتری خود، با پژوهشی به روش آمیخته دریکی از واحدهای یک شرکت خدماتی در آمریکا، به بررسی سیستم مدیریت استعداد و چگونگی بهره‌گیری از این سیستم به‌عنوان اهرمی برای ایجاد تعهد در کارکنان پرداخت. نتایج حاصل از مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته در پژوهش وی علاوه بر تأثیر مدیریت استعداد بر تعهد کارکنان، نشان داد که چگونه بخش مدیریت منابع انسانی و توسعه‌ی سازمانی می‌تواند به حمایت و تقویت سیستم مدیریت استعداد بپردازد.
بنخف[۵۹] (۱۹۹۷) در پژوهش خود به بررسی تعهد سازمانی و عملکرد سازمانی در اهداف فروش و منحنی سود سازمان پرداخت. او به این نتیجه دست‌یافت که تعهد سازمانی به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای با موفقیت‌های مالی سازمان رابطه دارد.
رایت و همکارانش[۶۰] (۲۰۰۳) تعهد سازمانی و فرایندهای منابع انسانی را در بین واحدهای مستقل کسب‌وکار یک شرکت موردبررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافتند که هر دو متغیر (تعهد و فرایندهای منابع انسانی) به‌صورت قابل‌ملاحظه‌ای با معیارهای مختلف عملکرد (کیفیت و بهره‌وری) علاوه بر هزینه‌های عملیاتی و سود ناخالص واحد، مرتبط هستند.
رشید و همکارانش[۶۱] (۲۰۰۳) در پژوهش‌های خود به این نتیجه دست یافتند که نوع فرهنگ شرکت و تعهد سازمانی بر روی عملکرد مالی شرکت (میزان بازگشت دارایی‌ها و سرمایه) تأثیر دارد.
۲-۲۴) توسعه‌ی فرضیه‌های پژوهش
۲-۲۴-۱) مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد سازمانی
همه‌ی سازمان‌ها در تلاش‌اند تا به عملکرد خوبی دست یابند نه‌تنها برای بقا و زنده ماندن بلکه برای دستیابی به مزیت رقابتی؛ بنابراین عملکرد سازمان به‌عنوان یک شاخص و مقیاس برای ارزیابی کیفیت شیوه‌های مدیریت در نتایج سازمانی بکار می‌رود (Tharenou et al., 2007). عملکرد سازمان را می‌توان از طریق داده‌های مالی ثانویه و یا داده‌های منابع انسانی (مانند بهره‌وری کارکنان و میزان گردش مالی) اندازه‌گیری نمود. نقش عملکرد مالی، مدیریت منابع مالی سازمان و اطمینان حاصل شدن از محدودیت‌های مالی است. داده‌های منابع انسانی می‌توانند به سازمان در درک نتیجه‌ی سرمایه‌گذاری در منابع انسانی کمک نمایند (Chen, 2012).
برای درک ارتباط بین سیستم مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد سازمان، دیدگاه مبتنی بر منابع برای بحث بکار برده می‌شود (Barney, 1991). دیدگاه مبتنی بر منابع اشاره می‌کند که استعدادها منابع مهمی هستند که کمیاب و غیرقابل تقلیدند و هیچ جایگزین مستقیمی ندارند؛ درنتیجه سازمان‌ها را قادر می‌سازند به دنبال فرصت‌ها باشند (Barney, 1991; Lado & Wilson, 1994; Richard & Johnson, 2001; Wright & McMahan, 1992). اگر سازمان‌ها استعدادهای خود را به‌عنوان اولین نگرانی قرار دهند و اطمینان داشته باشند که استعدادهای آن‌ ها در فرایند تولید، ارزش‌افزوده ایجاد می‌کنند مدیریت مؤثر این استعدادها، مطمئناً منجر به مزیت رقابتی می‌شود (Huselid, 1995). درنتیجه سیستم مدیریت استعداد راهبردی باید برای افزایش مزیت رقابتی سازمان از طریق شناسایی مخازن استعداد و توسعه‌ی شایستگی‌های استعداد به‌صورت ایده آل کار کند (Richard & Johnson, 2001; Snell & Dean, 1992) به‌علاوه مطالعات اخیر به ارتباط مثبت بین سیستم شرکت و عملکرد شرکت اشاره دارد (Datta, Guthrie & Wright, 2005; Kim, Wright & Su, 2010; Messersmith & Guthrie, 2010) و نشان می‌دهد که سازمان‌ها می‌توانند با بهره گرفتن از سیستم‌های منابع انسانی به موفقیت و نتایج مثبت سازمانی دست یابند. بر اساس بحث فوق، سیستم مدیریت استعداد راهبردی به سازمان در شناسایی مشاغل حیاتی و توسعه‌ی شایستگی‌های موردنیاز استعداد برای موفقیت آینده‌ی سازمان (Boudreau & Ramstad, 2005) کمک خواهد کرد؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود که:
فرضیه ۱: مدیریت استعداد راهبردی بر عملکرد سازمانی تأثیر دارد.
۲-۲۴-۲) مدیریت استعداد راهبردی و توانمندی کارکنان
سازمان‌ها سیستم مدیریت استعداد راهبردی را برای شناسایی شایستگی‌های موردنیاز و توسعه‌ی مسیر مدیریت به‌منظور دستیابی به مزیت رقابتی بکار می‌برند. دیدگاه مبتنی بر منابع (Barney, 1991) پیشنهاد می‌دهد که منابع شرکت محرک ایجاد ارزش و توسعه‌ی مزیت رقابتی هستند (Ireland, Hitt & Sirmon, 2003). به‌علاوه دیدگاه مبتنی بر منابع اشاره می‌کند که منابع باارزش و کمیاب، مبنایی برای ایجاد ارزش فراهم می‌کنند. زمانی که منابع غیرقابل تقلید و غیرقابل‌جایگزینی هستند این دیدگاه ممکن است پایدار باشد (Barney, 1991).
در این مطالعه بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع، سیستم مدیریت استعداد راهبردی توسط سازمان‌هایی با ساختار و اهرم منابع استعداد به‌منظور استفاده از منابع با شایستگی‌های باارزش ازنظر توانمندی‌های استعداد مورداستفاده قرار می‌گیرد. سازمان‌ها ساختار مخازن استعدادشان را از طریق ارزیابی شایستگی‌ها و شناسایی استعدادها کسب می‌کنند. پس از ایجاد مخازن استعداد، سازمان‌ها می‌توانند منابع استعداد خود را از طریق به کار بردن سیستم مدیریت استعداد راهبردی به شکل توانمندی‌های موردنیاز استعداد ادغام نمایند.
علاوه بر این، تئوری رفتار برنامه‌ریزی توسط آزجن[۶۲] (۱۹۸۷،۱۹۹۱) و آزجن و فیش‌بن[۶۳] (۱۹۸۰) ارائه‌شده است و پیشنهاد می‌دهد رفتاری که اتفاق افتاده، وابسته به‌قصد و نیت یک فرد برای شرکت در آن رفتار است (Ajzen & Fishbein, 1980). قصد و نیت به‌نوبه‌ی خود توسط نگرش فرد ایجاد می‌شود (Krueger & Carsrud, 1993). این نگرش‌ها شامل مطلوبیت درک شده از نتایج آغازین، قابل‌قبول بودن نتایج با توجه به هنجارهای اجتماعی از یک گروه مرجع و درک رفتاری که به نتایج موردنظر منجر خواهد شد است. در این راستا، سیستم مدیریت استعداد راهبردی به استعدادها در توسعه‌ی نگرش خود برای دیدن نتایج موردنظر پس از دستیابی به اهداف مثبت کمک خواهد کرد. همچنین سیستم مدیریت استعداد راهبردی می‌تواند مقصود خود را برای دستیابی به اهدافی که منجر به رفتار موردنظر سازمان ازنظر توانمندی‌های استعداد ازجمله رفتاری، دانشی، مهارتی و سبک‌کار می‌شود تقویت کند. درمجموع، سازمان‌ها می‌توانند سیستم مدیریت استعداد راهبردی را برای تبدیل منابع استعداد به توانمندی‌های باارزش استعداد بکار برند؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود:
فرضیه ۲: مدیریت استعداد راهبردی بر توانمندی رفتاری کارکنان تأثیر دارد.
فرضیه ۳مدیریت استعداد راهبردی بر توانمندی دانشی کارکنان تأثیر دارد.
فرضیه ۴مدیریت استعداد راهبردی بر توانمندی مهارتی کارکنان تأثیر دارد.
فرضیه ۵مدیریت استعداد راهبردی بر توانمندی سبک‌کاری کارکنان تأثیر دارد.
۲-۲۴-۳) توانمندی‌ کارکنان و عملکرد سازمانی
بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع، رابطه‌ی مثبت بین مدیریت استعداد راهبردی و عملکرد سازمان و همچنین مدیریت استعداد راهبردی و توانمندی‌های کارکنان درک شد. بااین‌حال مطالعات اخیر نشان می‌دهد که در اختیار داشتن این قبیل منابع، توسعه‌ی مزیت رقابتی و یا ایجاد ارزش را تضمین نمی‌کنند (Barney & Arikan, 2001; Priem & Butler, 2001). برای پی بردن به خلق ارزش، شرکت‌ها باید منابع را جمع‌ آوری، ترکیب و از آن‌ ها بهره‌برداری نمایند (Grant, 1996; Sirmon & Hitt, 2003). به‌علاوه آن‌ ها اشاره می‌کنند که ایجاد ارزش استراتژیک، با ارائه‌ ارزش به مشتریان آغاز می‌شود. زمانی که شرکت ابزار بیشتری را نسبت به رقبا تولید می‌کند آن از یک مزیت رقابتی برخوردار خواهد شد.
بنابراین خلق ارزش زمانی رخ می‌دهد که یک شرکت توانایی ارائه‌ راه‌حل، برای مشتریان رقبای خود را دارا است درحالی‌که حفظ یا بهبود حاشیه‌ی سود بیش از مورد فوق نشان می‌دهد که فرایندهای ایجاد ارزش، درگیر مدیریت منابع است که توسط بافت‌های محیطی در شرکت ایجاد می‌شود (Brush, 2001)؛ زیرا عدم اطمینان محیطی بالا و حفظ یک مزیت رقابتی در طول زمان، دشوار است. تیس[۶۴] (۲۰۰۷) اشاره کرد که مدیریت مؤثر و کارآمد منابع، مقدار ارزش تولیدات شرکت را تعیین و آن را در طول زمان حفظ می‌کند. این اظهارات نشان می‌دهد که داشتن منابع باارزش، کمیاب، غیرقابل تقلید و غیرقابل‌جایگزینی شرط لازم اما ناکافی برای ایجاد ارزش است. درواقع، ارزش تنها زمانی ایجاد می‌شود که منابع موردبررسی، دستکاری‌شده باشد و به‌طور مناسب درزمینه‌ی محیطی شرکت مستقرشده باشد (Lippman & Rumelt, 2003). توانمندی‌های استعداد منابع خاص سازمان هستند و کمک‌های مستقیم به موفقیت سازمان می‌کنند که می‌توانند به‌عنوان منابع باارزش، کمیاب، غیرقابل تقلید و غیرقابل‌جایگزینی عمل نمایند؛ بنابراین توانمندی‌های کارکنان ازجمله رفتاری، دانشی، مهارتی و سبک‌کار در یک سازمان، تصمیمات و نتایج را تقویت می‌کنند و منجر به عملکرد بهتر سازمان می‌شوند؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود:
فرضیه ۶: توانمندی رفتاری کارکنان بر عملکرد سازمانی تأثیر دارد.
فرضیه ۷: توانمندی دانشی کارکنان بر عملکرد سازمانی تأثیر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:52:00 ب.ظ ]




 

۱۵- وجود ارتباط منطقی یا همگرایی بین مفاهیم مختلف ارائه شده در درس مهارتهای زندگی

 

تأیید در حد متوسط

 

۳۵- کفایت زمان جلسات برای ارزیابی بهتر از آموخته های دانش آموزان
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

تأیید در حد کم

 

 

 

د ـ فعالیت های یادگیری

 

۱۶- فراهم شدن فرصت لازم جهت تمرین عملی مهارتهای زندگی از طریق فعالیت های یادگیری

 

تأیید در حد کم

 

۳۶- کفایت زمان جلسات جهت تدریس مفاهیم درس مهارتهای زندگی با کیفیت بهتر

 

تأیید در حد کم

 

 

 

۱۷- تناسب فعالیت های یادگیری انتخاب شده با نیازها و علایق دانش آموزان

 

تأیید در حد متوسط

 

۳۷- کنترل (مدیریت) زمان جلسات توسط معلم

 

تأیید در حد متوسط

 

 

 

۱۸- تناسب فعالیت های یادگیری انتخاب شده با معلومات و تجارب فعلی دانش آموزان

 

تأیید در حد متوسط

 

ش- فضا

 

۳۸- کیفیت مطلوب فضای آموزشی مدرسه برای یادگیری مفاهیم درس مهارتهای زندگی

 

تأیید در حد کم

 

 

 

۱۹- توجه لازم به آمادگی (عقلی، جسمی، اجتماعی و عاطفی) دانش آموزان در انتخاب فعالیت های یادگیری

 

تأیید در حد کم

 

۳۹- کفایت فضای آموزشی مدرسه برای یادگیری مفاهیم درس مهارتهای زندگی

 

تأیید در حد کم

 

 

 

۲۰- فراهم سازی فرصت لازم برای دانش آموزان جهت شرکت جستن در انتخاب فعالیت های یادگیری

 

تأیید در حد متوسط

 

۴۰- مفید واقع شدن فضاهای آموزشی خارج از مدرسه برای یادگیری مفاهیم برنامه درسی مهارتهای زندگی

 

تأیید در حد خیلی زیاد

 

 

 

همان طور که در جدول های (۱-۵ ، ۲-۵ و ۳-۵) مشاهده می شود عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی توسط سه گروه مورد مطالعه به صورت متفاوت ارزیابی شده است. از اینرو با توجه به نوع رویکرد مورد استفاده در برنامه ریزی درسی و نوع پاسخ های هر یک از گروه ها (دانش آموزان، معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت) می توان نتایج حاصل از جداول را در تصمیم گیری های برنامه ریزی درسی مهارتهای زندگی بکار بست.
۱- وضعیت موجود و آسیب های برنامه آموزش مهارتهای زندگی در دورۀ متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان و دانش آموزان با بهره گرفتن از t تک نمونه ای و مجذور خی یک نمونه ای این گونه بدست آمد.
ـ از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت مؤلفه های:
الف) اهداف برنامه درسی مهارتهای زندگی:
با نیازهای دانش آموزان متناسب است.
بر اساس نیازهای جامعه ای که دانش آموزان در آن زندگی می کنند طراحی نشده است.
پاسخگوی نیازهای دانش آموزان در جامعه آینده نخواهد بود.
متناسب با تغییرات اساسی اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی جامعه نیست.
ب) مواد آموزشی مورد استفاده در برنامه آموزش مهارتهای زندگی:
باید با علایق دانش آموزان متناسب باشد یعنی خود آن ها در انتخاب مواد آموزشی شرکت داشته باشند.
یادگیری مفاهیم درس مهارتهای زندگی از طریق مواد آموزشی گروهی(فیلم، پوستر و …) تسهیل میشود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:51:00 ب.ظ ]




علاوه بر موارد عنوان شده در اهمیت تعهد سازمانی می توان گفت کارکنانی که به سازمان متعهد می باشند همواره و در تمامی مراحل زندگی ، حتی پس از بازنشستگی نیز این انگیزه را در خود حفظ کرده و همیشه سعی در ایجاد چهره مناسبی از سازمان خود در جامعه دارند و در مقابل مشکلات سازمان احساس مسئولیت داشته و به موفقیتهای آن نیز افتخار می کنند .
۲-۲-۳-شرایط ایجاد تعهد سازمانی
برای ایجاد تعهد سه مرحله مطرح است :
پایان نامه - مقاله

 

    1. پذیرش[۸۹]: در این مرحله شخص نفوذ دیگران را برای به دست آوردن چیزی مانند حقوق می پذیرد .

 

    1. تعیین هویت کردن یا همانند سازی : در این مرحله شخص نفوذ خود را به منظور ادامه روابط ارضاکننده و خود مطرحی می پذیرد .افراد به خاطر پیوستن به سازمان احساس غرور می کنند.

 

    1. درونی شدن [۹۰]: در این مرحله فرد متوجه می شود که ارزش های سازمان ماهیتاً و ذاتاً پاداش دهنده هستند و با ارزش های شخصی فرد منطبق می باشند .

 

چنانچه ایجاد تعهد را به شیوه بالا قرار دهیم به ما کمک خواهد کرد که بدانیم سازمانهای مختلف چگونه در بین نیروی انسانی خود تعهد ایجاد می کنند . درواقع می توان این سازمانها را بر اساس نوع تعهدی که از طریق آنها نشان داده شده است طبقه بندی کرد .به طور مثال سازمانهای مذهبی از اعضایی تشکیل یافته که ارزش های سازمان در آن درونی شده است .
سازمان های ژاپنی و سازمانهایی که دارای فرهنگ قوی سازمانی هستند ، به وسیله اعضایی که خودشان را با سازمان تعیین هویت می کنند شناخته می شوند .این افراد خودشان را با سازمان تعیین هویت می کنند و شناخته می شوند چرا که این سازمانها خواهان چیزهایی هستند که برای اعضای آنها ارزشمند است . نهایتاٌ زمانی که در بعضی از سازمانها (یا بهتر است گفته شود در اکثر سازمانها ) اعضا دستورات را می پذیرند اما ممکن است تعهد کمی نسبت به سازمان داشته باشند ، بدین معناست که فرد بیش از تبادل کار برای پول و مقام متعهد به سازمان نیست .(خلج ، ۱۳۸۸ ،۱۳۷ )
برای تبیین بهتر موضوع نمودار نمودار هرم سطوح تعهد را در شکل زیر می بینید :
شکل شماره ۲-۱۴ –هرم سطوح تعهد (برگرفته از خلج ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، ۱۳۸۸، ۱۳۸)
۲-۲-۳-۱-پیش شرطهای تعهد سازمانی

 

    1. پیش شرطهای تعهد عاطفی عبارتند از :

 

 

 

    • چالش شغلی

 

    • وضوح نقش

 

    • وضوح اهداف

 

    • مشکل بودن هدف

 

    • پذیرش مدیریت : میزانی که مدیریت پیشنهادات کارکنان را می پذیرد .

 

    • انسجام کارکنان

 

    • تبعیت پذیری سازمان

 

    • بازخور

 

    • مشارکت

 

این متغیرها تحت عنوان متغیرهای تجربه کار میباشند که به دو گروه تقسیم میشوند:

 

    1. متغیرهایی که نیاز کارمند را به احساس آرامش و راحتی از نظر فییکی و روانی تأمین میکند.

 

    1. متغیرهایی که به احساس شایستگی کارمند در نقشی که به او سرده شده کمک میکند.

 

متغیرهایی که در گروه اول قرار گرفتهاند و با تعهد همبستگی دارند عبارتند از:

 

    • تحقیق انتظارات پیش از ورود به سازمان

 

    • برابری و رعایت عدالت در توزیع پاداشها

 

    • وابستگی و قابلیت اعتماد به سازمان

 

    • حمایت سازمانی

 

    • وضوح نقش

 

    • رهایی از تعارض

 

    • سبک رهبری

 

همچنین متغیرهایی که در گروه دوم قرار گرفتهاند شامل:

 

    • تحقق اهداف

 

    • استقلال در کار

 

    • منصفانه بودن پاداش مبتنی بر عملکرد

 

    • چالش شغلی

 

    • قلمرو شغل

 

    • فرصت پیشرفت و ارتقای شغلی

 

    • فراهم بودن فرصت کافی جهت ابراز عقاید و نظرات شخصی

 

    • مشارکت در تصمیم گیری

 

    • اهمیت شخصی برای سازمان (حسن پور ، ۱۳۸۷ ،۹۷-۹۵)

 

۲-۲-۳-۲-پیش شرطهای تعهد مستمر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:51:00 ب.ظ ]




(باکلی و کپل، ۱۹۹۵؛ سیب تورپ، ۱۹۹۴؛ کاسکیو، ۲۰۰۴)
برای سازمان، منافع کوتاه مدت حاصل از یادگیری مهارتهای جدید توسط کارکنان عبارتند از:
پایان نامه - مقاله - پروژه
بهبود عملکرد نیروها
بهره وری بیشتر
جابجایی و انتقال کمتر
غیبت کمتر
و رضایت بیشتر مشتریان[۹]
(لانچ و بلاک، ۲۰۰۰؛ هال و وستگارد، ۱۹۹۵؛ باکلی و کپل، ۱۹۹۰)
منافع بلند مدت حاصل از آموزش و بهسازی متعدد و متنوع هستند؛ از جمله:
-۱ دستیابی به هدفهای سازمانی که به نوبه خود سازمان را قادر می سازد تا بتواند با سایرسازمانها رقابت کند.
-۲ هنگامی که محتوای آموزش ازسطح ایجاد مهارت های ضروری و فوری کارکنان فراتر رفته و به سوی فعالیتهایی که کارمند را قادر به حل مسائل سازمانی می کند، حرکت می نماید، سازمان منفعت بلند مدت دیگری را از آموزش و بهسازی بدست می آورد.
۳- آموزش و بهسازی در یک چشم انداز بلند مدت کارکنان را قادر می سازد تا تغییرات ضروری درسطح سازمان راشناسایی، برنامه ریزی، اجرا، نظارت و کنترل نمایند[۱۰](کاسکیو، ۲۰۰۴، ص ۱۳)
-۴ آموزش و بهسازی، کارکنان را قادر می سازد تا به دانش، مهارتها و نگرشهایی مجهز شوند که برای تفکر استراتژیک و اجرای استراتژی های سازمانی بلند مدت بدان نیاز دارند.
-۵ منفعت دیگر حاصل از اجرای آموزش و بهسازی موثر این است که سازمان را به استخری از استعدادها برای آینده سازمان و ارتقا مجهز می کند[۱۱](راتول و کازاناس، ۱۹۹۴).
-۶ برخی دیگر نیز منفعت بلندمدت دیگری را برای آموزش مطرح کرده اند و آن عبارت است از اینکه نظام آموزش و بهسازی به وسیله ای برای مدیریت تغییرات سریعی که کلیه سازمانها با آن مواجه اند، مبدل گردد.
گلدستین برخی از این تغییرات عمده را که سازمانها در حال حاضر و آینده مواجه اند به شرح زیر فهرست می کند[۱۲] (گلدستین، ۲۰۰۴)
کهنگی و منسوخ شدن مهارت ها
نظام های فناوری پیشرفته
تغییر از اقتصاد مبتنی برصنعت به اقتصاد مبتنی بر خدمات
تأثیر پذیری فزاینده از بازارهای جهانی
۲-۱-۱۰ روش های آموزش
پس از تعیین نیازهای آموزش، آگاه ساختن فرد از آنچه که باید بیاموزد ( فرد را از نیازهای خود آگاه ساختن) و تعیین هدف های آموزش، می توان برنامه را طرح ریزی کرد و به اجرا درآورد. شیوه های متداول آموزش عبارت اند از:
آموزش در حین انجام وظیفه [۱۳]
انواع گوناگونی از آموزش در حین انجام وظیفه وجود دارد. متداول ترین آنها مربیگری یا تحت نظر گرفتن فردی به هنگام انجام دادن کار است و یک سرپرست یا کارگر با تجربه، کارهای کارآموز را تحت نظر می گیرد. در رده های پایین سازمانی، کارآموزان می توانند از طریق کارکردن با یک دستگاه یا با مشاهده کارهایی که سرپرست انجام می دهد، مهارت هایی را کسب نمایند. در سطوح عالی مدیریت هم، به شیوه ای گسترده، از این روش استفاده می شود. اغلب برای آموزش مدیران ارشد برای آینده از عنوان یا پست دستیار استفاده می کنند.
آموزش از راه شاگردی
بسیاری از مدیران به گذشته بر می گردند و همان شیوه آموزشی که در سده های میانی رایج بود به کار می برند. آموزش از طریق شاگردی، یک روش سازمان یافته است که فرد از طریق ترکیبی از آموزش های کلاسیک (کلاس درس) و آموزش در حین انجام وظیفه، مهارت های لازم را فرا می گیرد. آموزش از طریق شاگردی باعث می شود که کارآموز (شاگرد) زیر نظر یک استاد هنرمند کار کند.
روش های سمعی و بصری
در روش های سمعی و بصری؛ فیلم، تلویزیون مداربسته، نوارهای ویدئویی و دیگر دستگاه های الکترونیکی مورد استفاده قرار می گیرند. کاربرد این دستگاه ها یا وسایل بسیار متداول و اثربخش است.
آموزش از راه دور
در زمان کنونی شرکت ها از آموزش از راه دور استفاده می کنند، یعنی مربی یا کسی که آموزش می دهد در یک مرکز قرار می گیرد و کارآموزان به صورت گروهی در نقاط دورافتاده با بهره گرفتن از تلویزیون آموزش می بینند.
با یک چرخش کوچک از آموزش تلویزیونی، برخی از شرکت ها به صورتی موفقیت آمیز از تلفن استفاده می کنند.
آموزش از طریق تشکیل میزگرد از راه دور
تشکیل میزگرد از راه دور به صورت یکی از راه های بسیار متداول درآمده است که بدان وسیله به کارکنانی که، از نظر جغرافیایی، پراکنده اند، یا در نقاطی دور از مربی قرار دارند، آموزش می دهند. آموزش از راه دور را بدین گونه تعریف کرده اند: استفاده از دستگاه های سمعی و بصری برای پیوند دادن یا به هم رسانیدن دو یا چند گروه که در فاصله های دور از هم قرار دارند. استفاده از میزگرد از راه دور برای افراد این امکان را به وجود می آورد که با افراد یا کسان دیگری که در شهر یا کشور دیگری قرار دارند ( به صورت همزمان باچندین گروه در نقاط مختلف) ارتباط برقرار کنند. برای ایجاد این ارتباط از خط تلفن و ماهواره استفاده می شود. سیستم مزبور به افراد و گروه ها اجازه می‌دهد که روابط متقابل حضوری با یکدیگر پیدا کنند.
با توجه به اینکه میزگرد از راه دوره،‌یک نوع رابطه متقابل دیداری یا بصری است، افراد باید پیش از اینکه در جلوی دوربین حاضر شوند، بسیاری از چیزها را در نظر داشته باشند. برای مثال، ازآنجا که آموزش از راه دور انجام می شود، مساله مهم این است که از پیش یک جدول یا برنامه آموزشی تهیه شود، به گونه ای که کارآموزان بتوانند نکات اصلی را پیگیری نمایند و به سلسله مراتب گفته های مربی توجه خاص نمایند.
آموزش شبیه سازی شده
آموزش شبیه سازی شده یکی از روش هایی است که با بهره گرفتن از وسایل شبیه سازی شده (مشابه وسایلی که کارگر در محل کار واقعی با آنها روبه رو می شود) به افراد آموزش می دهند. بنابراین هدف این است که بدون حضور در محل کار واقعی بتوان از مزایای آموزش در حین انجام وظیفه استفاده کردو اغلب، این شیوه آموزش را در مواردی به کار می برند که هزینه آموزش در محل کار بسیار بالا یا اینکه نوع کار خطرآفرین باشد.
آموزش شبیه سازی شده را می توان در یک اتاق جداگانه با دستگاهی به اجرا در آورد و کارآموز با نوع کار واقعی خود روبه رو گردد‌(از این رو گاهی آن را آموزش کارگاهی یا حرفه ای می نامند.) به هرحال، اغلب مستلزم استفاده نمودن از تجهیزات و ماشین آلات شبیه سازی شده است.
آموزش به کمک رایانه
کارآموز می تواند با بهره گرفتن از سیستم های رایانه ای بر میزان دانش یا مهارت خود بیفزاید. اگرچه آموزش به کمک دستگاه های شبیه سازی شده الزاماً به معنی تکیه کردن بر رایانه نیست، ولی تقریباً همیشه آموزش به کمک رایانه ایجاب می کند که کارآموز با بهره گرفتن از دستگاه های شبیه سازی شده در رایانه و نیز با بهره گرفتن از رسانه های گوناگون، مانند نوار ویدیو مهارت یا دانش لازم را (جهت کارکردن بر روی دستگاه های واقعی) بیاموزد.
آموزش از طریق شبکه اینترنت و سی دی رام[۱۴]
آموزش از طریق شبکه اینترنت به واقعیت پیوسته است و گویا هیچ تردیدی نیست که شرکت ها برای اجرای برخی از برنامه های آموزشی خود،‌از این شبکه استفاده می کنند.
در زمان کنونی، بیشتر برنامه های آموزشی که با بهره گرفتن از شبکه اینترنت به اجرا در می آید در زمینه یاددادن استفاده از شبکه، به افراد است.
اینک بسیاری از شرکت ها، شبکه های داخلی متعلق به خود را به وجود آورده اند که آن را شبکه داخلی[۱۵] می نامند و بدین وسیله آموزش با رایانه را راحت تر نموده اند.
در نتیجه سیستم آموزش به وسیله رایانه به سبب داشتن مزایای بسیار ، پررونق شده است.
آموزش با هدف های ویژه
در زمان کنونی، آموزش تنها راه برای آماده کردن کارکنان جهت انجام دادن وظایف نیست. برای هدف های ویژه مدیریت نیروهای ناهمگون نیزانجام می شود. نمونه هایی از این برنامه های آموزشی با هدف های ویژه در زیرارائه می شود:
شیوه های سوادآموزی. در کارگاه ها، بسیاری از کارکنان سواد معمولی ندارند؛ خواندن، نوشتن و چهار عمل اصلی حساب را نمی دانند. این وضع تا حدی منعکس کننده ماهیت در حال تغییر شغل کارگران است. از این رو در زمان کنونی که برکارهای تیمی و بالا بردن کیفیت محصول تاکید می شود، ایجاب می کند که افراد دارای مهارت لازم برای تحلیل داده ها باشند و این کار میسر نمی شود، مگر این که افراد بتوانند مطلبی را بخوانند، بنویسند و چهار عمل اصلی را انجام دهند.
شرکتها و کارفرمایان برای سواد آموزی و آموزش مهارت های اصلی به روش های گوناگون عمل می کنند. یک روش ساده این است که یک سرپرست با دادن تمرین برای نوشتن و صحبت کردن، مهارت های اصلی را به افراد آموزش دهد. پس از تکمیل شدن هر تمرین، سرپرست می تواند نتیجه کار شخصی افراد را ببیند. یک راه این است، موادی را که در کار فرد مورد استفاده قرار می گیرد به صورت ابزارهای آموزشی درآورد. راه دیگر این است که آموزگار، دبیر یا مربی، دانشکده را به کارخانه آورد تا به افراد خواندن، نوشتن و مطالب لازم را یاد بدهند. همچنین می توان از افراد خواست به کلاس های بزرگسالان یا کلاسهای شبانه بروند و آموزش های لازم را ببینند.
آموزش دادن ارزش ها. هدف بسیاری از برنامه های آموزشی کنونی این است که ارزش های مورد نظر شرکت را به افراد آموزش دهند و آنها را متقاعد سازد که این ارزش ها را در زمره ارزش های خود درآورند.
آموزش جهت نشان دادن حساسیت به فرهنگ های گوناگونبا ناهمگون تر شدن نیروی کار، بسیاری از شرکت ها، برنامه هایی را برای آموزش سرپرستان جهت کار با افراد متعلق به فرهنگ های گوناگون به اجرا درآورده اند. مقصود از آموزش برای نشان دادن حساسیت به فرهنگ های گوناگون، روش هایی است که بتوان بدان وسیله سرپرستان و افراد غیر سرپرست را نسبت به فرهنگ های مختلف حساس تر نمود و هدف این است که بین کارکنان شرکت، روابط کاری هماهنگ تری به وجود آورد.
آموزش برای نشان دادن حساسیت به فرهنگ های گوناگون به خودی خود، یک مدینه فاضله نیست و اگر برنامه ای تصوری نادرست به وجود آورد، به اصطلاح این تفنگ پر عقب می زند. نتیجه های بالقوه منفی از این قرار است: این امکان وجود دارد افرادی که دوره آموزش می بینند، پس از پایان دوره احساس ناراحتی کنند، رفتارهای گروهی به صورت کلیشه ای تقویت شود، مردان سفید پوست نسبت به آنها ابراز انزجار نمایند و حتی نسبت به حرکات مدیران یا موضعی که حالت کلیشه ای بخود گرفته است و مبین باورهای مدیر است کارآموزان را وادار به شکایت نماید و آنها موضوع را تحت پیگرد قانونی قرار دهند.
به بیانی بسیار دقیق، شاید درست تر این باشد که بگوییم برنامه های آموزشی در جهت همگون کردن نیروها به اجرا در می آید و نه آموزش جهت همگون کردن فرهنگ ها.
آموزش برای کارهای تیمی و تفویض اختیاربسیاری از شرکت ها در زمان کنونی برای بالا بردن اثربخشی، از تیم های کاری استفاده می کنند و به کارکنان تفویض اختیار می نمایند. استفاده از تیم و تفویض اختیار، بخشی از پدیده ای است که بسیاری از سازمان ها آن را برنامه مشارکت کارکنان می نامند. در اجرای چنین برنامه ای هدف این است که از کارکنان بخواهند در امر برنامه ریزی، سازماندهی و مدیریت عمومی کارها مشارکت کنند و بدین وسیله اثربخشی سازمان افزایش یابد.
برخی از شرکت ها از آموزش های خارج از سازمان استفاده می کنند تا کار در تیم را به افراد بیاموزند. معمولا آموزش های خارج از سازمان ایجاب می کند که یک تیم مدیریت را، به خارج از شرکت و به دامنه کوه ها و صخره ها ببرند. در این آموزش ها سعی می شود تا روح همکاری با تیم تقویت شود و افراد دریابند که باید به یکدیگر اعتماد کنند و برای از میان برداشتن موانع فیزیکی به کمک یکدیگر تکیه نمایند.(گری دسلر، ۱۹۴۲، ۱۷۰-۱۶۰)
۲-۱-۱۱ آموزش و توسعه مدیران
در برنامه آموزشی[۱۶] سعی می شود که عملکرد سازمان در سطح کنونی باقی بماند یا بهتر شود، ولی در اجرای برنامه های مربوط به توسعه مدیران سعی می شود بر مهارتهای آنان، به منظور احراز مشاغل و پست های آینده افزوده شود. مدیران و افراد غیر مدیر از برنامه های مربوط به آموزش و توسعه کارکنان بهره می برند، ولی ترکیب یا نوع تجربیات آنان و آنچه را به دست می آورند فرق می کند. افراد غیر مدیر علاقه زیادی دارند که در رابطه با فنون جدید آموزش ببینند و برای انجام دادن کارهای کنونی خود مهارت هایی را بیاموزند، ولی غالبا مدیران در جهت فعالیت ها و پست های آینده مهارت هایی را می آموزند، به ویژه در زمینه روابط انسانی که برای مشاغل آینده آنان اهمیت زیادی دارد. (استونر، فریمن،گیلبرت، ۱۹۳۵؛ ۶۶۶)
منظور از توسعه مدیریت[۱۷]، اقدامی است که از طریق افزودن به دانش یا مهارت های مدیر و یا تغییر دادن نگرش وی، عملکرد مدیریت را بهبود بخشد. هدف نهایی از اجرای برنامه هایی جهت توسعه دادن مدیریت این است که بتوان عملکرد آینده سازمان را بهبود بخشید(دسلر، ۱۹۴۲، ۱۷۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:50:00 ب.ظ ]




نمازی و همکاران(۱۳۹۰): به بررسی تجربی نقش اجزای سرمایه فکری در ارزیابی عملیات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت و برای آزمون فرضیه های پژوهشی، از روش آماری داده های ترکیبی استفاده کرد. نتایج نشان داد که حتی پس از کنترل اندازه شرکت و ساختار بدهی، سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکت، رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد و کارایی سرمایه انسانی با سود هر سهم نیز رابطه مثبت و معناداری دارد.
دانلود پایان نامه
سینایی وهمکاران(۱۳۹۰): به بررسی ارتباط بین سرمایه فکری وعملکرد شرکت پرداختند، آنها نشان دادند سازمان هایی؛ دارای منابع استراتژیکی (انسانی،ساختاری و ارتباطی)هستند که رقبای آنها فاقد آن منابع اند. بنابراین تفاوت در منابع، نقش مهمّی را در سودآوری شرکت دارد.
رضایی و همکاران(۱۳۸۹): تأثیر سرمایه فکری در ایجاد ارزش افزوده اقتصادی را مورد بررسی و ارزیابی قرار دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که با افزایش سرمایه فکری شرکت ها، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار آنها افزایش می یابد. به عبارتی بین سرمایه فکری و ارزش افزوده اقتصادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
همتی وهمکاران(۱۳۸۹): به بررسی ارتباط بین سرمایه فکری با ارزش بازار و عملکرد مالی، شرکت های غیرمالی پرداختند. آنها با بهره گرفتن از مدل پالیک، ارزش سرمایه فکری شرکت ها را محاسبه کردند و به این نتیجه رسیدند که بین سرمایه فکری با ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت های غیرمالی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
مدهوشی و اصغرنژاد(۱۳۸۸): این تحقیق نیز حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین سرمایه فکری و بازده مالی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران می باشد. تحقیق مذکور به بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد شرکت ها پرداخته است.
سیدعلی حسینی و همکاران (۱۳۹۲): به بررسی بررسی تاثیر عملکرد شرکت و مالکیت نهادی بر سرمایه ‌فکری شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند.یافته‌های بررسی ۷۳ شرکت در بازه زمانی ۱۳۸۱ الی ۱۳۸۹ حاکی از آن است که عملکرد شرکت با سرمایه ‌فکری رابطه مثبت و معناداری دارد ولی بین مالکیت نهادی و سرمایه ‌فکری رابطه معناداری مشاهده نگردید. رابطه مثبت و معنادار عملکرد شرکت با سرمایه ‌فکری بیانگر آن است که بازار نسبت به شرکت‌هایی که عملکرد بهتری دارند واکنش مثبت نشان می‌دهد و این باعث افزایش تفاوت ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت‌ها می‌گردد
۱-۵-۲ پیشینه خارجی تحقیق
توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی(OCED)[46] از سال های ۱۹۸۲ در زمینه سرمایه فکری، مطالعات زیادی انجام شده است. درکشورهای اروپایی نظیر:هلند، نروژ، سوئد، دانمارک، ایرلند وغیره تحقیقات فراوانی صورت گرفته است.
بونتیس وهمکاران[۴۷] (۱۹۹۸): در این سال، ارتباط بین سرمایه گذاری شرکت بر سرمایه فکری و عملکرد تجاری را مطالعه کردند، تحقیق وی ارتباط معناداری را بین سرمایه فکری و عملکرد تجاری شرکت ها نشان داد.نتایج او بر این ایده تاکید دارد که سرمایه گذاری منابع در کسب دانش،سبب افزایش ارزش شرکت می شود.
چن وهمکاران(۲۰۰۴)[۴۸]: بر اساس تحلیل محتوای الگوهای اندازه گیری سرمایه فکری ارائه شده توسط محققان غربی، الگوی اندازه گیری کیفی برای سرمایه فکری با چهار عنصر سرمایه انسانی،سرمایه ساختاری، سرمایه نوآوری، و سرمایه مشتری، طراحی کرده اند. تحقیق تجربی این محققان، نشان می دهد که نه تنها همبستگی مثبت و چشمگیری بین عناصر سرمایه فکری وجود دارد، بلکه بین عناصر و عملکرد کسب وکار شرکت های مورد مطالعه آنها نیز وجود دارد.
نگوگی و همکاران (۲۰۱۲)[۴۹]: به بررسی تأثیر سرمایه فکری بر شرکت های کوچک و متوسط کنیایی پرداخته است. نتیجه حاکی از این بود که سرمایه فکری و مهارت های مدیریت بر رشد شرکت های کوچک و متوسط کنیایی تأثیرگذار است و بین سرمایه فکری و عملکرد این شرکت ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. عبداله و سوفیانا (۲۰۱۲)[۵۰]: به بررسی رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت های مالزی پرداختند. آنها نشان دادند بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها همبستگی مثبتی وجود دارد و در بین اجزای سرمایه فکری، سرمایه انسانی؛ قوی ترین همبستگی را دارد.
سباستین و همکاران (۲۰۰۷)[۵۱]: در تحقیقی به بررسی سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها در کشور استرالیا پرداخته اند. نتایج به دست آمده، حاکی از ارتباط مثبت و معنادار، بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت است.
فلاویو وهمکاران (۲۰۰۶)[۵۲]: در تحقیق خود به بررسی اثراجزای سرمایه فکری شرکت ها بر معیارهای عملکرد مالی شرکت ها در بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ در بین شرکت های بزرگ برزیلی پرداختند. که نتایج
نشان داده است که بین اجزای سرمایه فکری شرکت ها و عملکرد مالی آنها، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
رحیم و روهایا (۲۰۱۱)[۵۳]: این محقق در پژوهش خود،به بررسی گزارشگری سرمایه فکری شرکت های فعّال در صنعت تکنولوژی مالزی پرداخت. آنها اذعان کردند که گزارشگری سرمایه فکری نقش عمده ای در اعتماد سرمایه گذاران دارد. در این حال نتیجه نشان دادکه بین صنعت تکنولوزی و میزان گزازشگری سرمایه فکری رابطه معناداری وجود ندارد.
۱-۶ اهداف تحقیق
هدف کلی این تحقیق، تجزیه وتحلیل رابطه بین نرخ رشد سرمایه فکری بر عملکرد حسابداری، بازار و مالی؛ شرکت های متوسط و بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در واقع این تحقیق، پاسخی به این پرسش کلی است که؛ آیا سرمایه فکری بر روی عملکرد شرکت های مورد مطالعه تاثیرگذار است یا خیر؟ برای اندازه گیری نرخ رشد سرمایه فکری از«مدل پالیک» وعملکرد شرکت ها بر اساس پارامترهایی مانند: سود هر سهم ، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها، بازده سالانه سهام و ارزش افزوده اقتصادی استفاده می شود. بنابراین هدف اصلی این تحقیق:
۱- بررسی نرخ رشد سرمایه فکری با عملکرد مالی شرکت های متوسط و بزرگ
۲- بررسی نرخ رشد سرمایه فکری با عملکرد بازار شرکت های متوسط و بزرگ
۳- بررسی نرخ رشد سرمایه فکری با عملکرد حسابداری شرکت های متوسط و بزرگ
۱-۷ پرسش های تحقیق
آیا نرخ رشد سرمایه فکری با عملکرد مالی؛ شرکت های متوسط و بزرگ، رابطه معناداری دارد؟
آیا نرخ رشد سرمایه فکری با عملکرد بازار؛ شرکت های متوسط و بزرگ، رابطه معناداری دارد؟
آیا نرخ رشد سرمایه فکری باعملکرد حسابداری؛ شرکت های متوسط و بزرگ، رابطه معناداری دارد؟
۱- ۸ فرضیات تحقیق
در این تحقیق؛ بر اساس هدف و مبانی نظری تحقیق، فرضیه ها به شرح زیر بیان شده اند:
فرضیه ۱: نرخ رشد سرمایه فکری با عملکرد مالی ( EPS) شرکت های متوسط و بزرگ، رابطه معنادار دارد.
فرضیه فرعی:
۱٫۱) نرخ رشد سرمایه فکری با بازده دارایی ها(ROA) شرکت های متوسط و بزرگ، رابطه معنادار دارد.
۱٫۲) نرخ رشد سرمایه فکری با بازده حقوق صاحبان سرمایه(ROE) شرکت های متوسط و بزرگ، رابطه
معنادار دارد.
فرضیه ۲: نرخ رشد سرمایه فکری با عملکرد بازار شرکت های متوسط و بزرگ، رابطه معنادار دارد
فرضیه ۳: نرخ رشد سرمایه فکری با عملکرد حسابداری شرکت های متوسط و بزرگ، رابطه معنادار دارد.
۱-۹ روش تحقیق وابزار سنجش
روش آماری در این تحقیق، تحلیل همبستگی[۵۴] از طریق رگرسیون[۵۵] پنل دیتا (حداقل مربعات)[۵۶] وآزمون F وT ، بررسی شدند. به منظور تعیین مدل مناسب (تلفیقی یا تابلویی با اثرات ثابت یا تصادفی) برای آزمون فرضیات از آزمون های چاو و هاسمن استفاده شده است. در انجام این تحقیق نیز ۷۴ شرکت از مجموع شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲، به روش حذف سیستماتیک انتخاب شدند. ضمناً برای تعیین شرکت های متوسط و بزرگ از مشخصه پراکندگی چارکی استفاده گردید؛ به طوری که تا چارک برای شرکت های کوچک و بالای برای شرکت های بزرگ وبین این دوچارکها، برای شرکت های متوسط درنظر گرفته شد.
اطلاعات بدست آمده با بهره گرفتن از روش کتابخانه ای – میدانی گردآوری شده است، به گونه ای که در بخش ادبیات موضوعی تحقیق، اطلاعات با مطالعه مقالات ، کتاب ها و اسناد ومدارک و اینترنت بدست آمده است. این پژوهش به لحاظ ماهیت و روش از نوع پژوهش همبستگی است. در این پژوهش، برای آزمون فرضیات، ابتدا از تحلیل همبستگی به منظور آزمون معناداری رابطه بین متغیرها استفاده شده است. ابزار تحقیق، از صورت های مالی و گزارش های موجود در آرشیو بورس اوراق بهادار تهران، نرم افزار نوین،Codal.ir و com.Rdis استفاده گردید. در ضمن تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با بهره گرفتن از نرم افزارهای؛ Excel وEviews، صورت پذیرفته است.
۱- ۱۰مفاهیم تحقیق
۱-۱۰-۱ سرمایه فکری(IC) سرمایه فکری؛ مجموعه ای از دارایی های مبتنی بر دانش است که به یک سازمان تعلق دارد و به طور چشم گیری در بهبود موقعیت رقابتی، مشارکت دارد(مار و شیوما) . اجزای سرمایه فکری:
۱-۱۰-۱-۱سرمایه انسانی(HC)[57] سرمایه های انسانی، تحت عنوان دانش فردی، مهارت ها و تجارب موجود در کارکنان یک سازمان برای خلق ارزش و حل کردن مسائل کسب وکار، تعریف شده است(آلریچ).
۱-۱۰-۱-۲ سرمایه ساختاری(SC)[58] شامل اقلامی است که پس از خروج کارکنان از شرکت باقی می ماند و شامل همه ی ذخایر دانشی است که به کارکنان مربوط نیست، مانند: پایگاه داده ها، چارت های سازمانی، مقررات، استراتژی روزانه وغیره[۵۹].
۱-۱۰-۱-۳ سرمایه رابطه ای(مشتری) یا اجتماعی (RC)[60] عبارت است از؛ ارزش موجود در سیستم های بازاریابی و ارتباطی که از آن طریق شرکت ها، کسب وکارشان را هدایت می کنند[۶۱].
۱-۱۰-۲ سود هر سهم(EPS)[62] این نسبت بیانگر، سودی است که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی بدست آورده است و هدف سود هر سهم، ارائه شاخصی، برای اندازه گیری منافع هر سهم عادی از عملکرد واحد تجاری طی دوره گزارشگری است.
۱-۱۰-۳ بازده حقوق صاحبان سهام(ROE)[63]
یک نسبت سودآوری است که بیان کننده، سود به نسبت حقوق صاحبان سهام است و در بیشتر موارد هنگام مقایسه دو یا چند شرکت فعّال در صنعت، بکار می رود.
۱-۱۰-۴ بازده دارایی ها(ROA)[64] این نسبت بیانگر، کارایی استفاده از دارایی ها است و میزان سود به ازای هر ریال از وجوه سرمایه گذاری شده در شرکت را نشان می دهد.
۱-۱۰-۵ بازده سالانه سهام ®[65] تغییرات در قیمت سهام ، می تواند به دلیل تقسیم سود یا تعدیل به خاطر تجزیه باشد. بازده کل حاصل از مالکیت سهام؛ از تقسیمات سود و دیگر پرداخت های نقدی و بهره، حاصل می گردد.
۱-۱۰-۶ ارزش افزوده اقتصادی(EVA) ارزش افزوده اقتصادی که در این تحقیق مورد استفاده می باشد ؛ متغیر وابسته ای است که از سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات منهای هزینه سرمایه و منابع مالی بکار گرفته شده حاصل می شود. به عبارتی؛ حاصل ضرب تفاوت نرخ بازده سرمایه گذاری و نرخ میانگین موزون هزینه سرمایه درسرمایه بکار رفته.
۱-۱۰-۷ عدم تقارن اطلاعاتی
یعنی مدیران بیشتر از سرمایه گذاران خارج از شرکت،درباره ی چشم اندازهای آتی آن اطلاعات دراختیار دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:50:00 ب.ظ ]




 

        1. سنگستانی های همدان

       

       

 

پیش از اشاره به خوانین سنگستانی، باید از برادر سوم «ضیاءالملک» (اول) و بهاءالملک (دوم)، یعنی: سرهنگ مرتضی­قلی خان (معزالملک) بین حاج امان­الله خان بهاءالملک (اول) یاد کرد، که در سال‌های ۱۲۹۸-۱۲۹۹ق، همچون دو برادر دیگر، جزو سرهنگان خارج از فوج وزارت جنگ ناصر بوده است. بیش از این، چیزی از مناصب یا املاک او مشخص نگردیده است. اگر اندک قریه یا اشارتی از این موارد در منابع بدست می‌آمد، احراز هویت کامل و شرح حال او آسان می‌گردید. تنها در وقایع شهری همدان (رجب۱۳۳۲ق) از یک مرتضی­خان سرهنگ با احترام یاد شده است.
همچنین، یاد کرده‌اند که فرزندش «عبدالله­خان» معزالملک فغیره‌ای بوده[۱۳]، پس چنین بر می‌آید که حوزه مالکیت شاخه­ بهاءالمکی، روستای فغیره بوده است.
سنگستان، نزدیک و میانه آبشینه و شورین همدان واقع است، که یک مثلث روستایی و در عین حال بزرگ مالکی با آن دو تشکیل می‌کرده و نیز دارای عمارت اربابی با ایوان و بالاخانه با شکوه بوده است، ظاهراً دهکده «سنجاباد» (= سنگ‌آباد) که یاقوت حموی (۶۲۰ ق) در نزدیک همدان یاد کرده، همین سنگستان باید باشد(اذکایی، بی­تا: ۹۶).
۳-۱۱-۱- فضل‌ الله خان میرپنج انتصارالملک
فضل‌الله خان میرپنج انتصارالملک، که از سال ۱۳۱۰ تا حدود ۱۳۲۳ ق، از وی آگاهی داریم به این که جزو رجال همدان بوده و در مراسم عیانی و حکومتی شرکت می‌کرده است. پس از درگذشت وی، برادرش «عنایت‌السلطنه» دختر او را در تهران برای یکی از پسران امیر نظام لتگاهی، به نام محتاج­علی خان اجلال‌الممالک تزویج می‌کند.(۱۳۲۴ق)(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۰۷).
دانلود پایان نامه
۳-۱۱-۲- محمد باقرخان عنایت ‌السلطنه سنگستانی
محمدباقر خان عنایت‌السلطنه سنگستانی، برادر فضل‌الله خان انتصار‌الملک مذکور، که با حسام­الملک امیر افخم شورینی بستگی داشته است. املاک وی در همان سنگستان، اما خدمت دیوانی از نخست در بروجرد نزد عین‌الدوله حمکران خوزستان و لرستان بوده است، عنایت‌السلطنه در تهران خانه‌ای داشته، که در جریان مشروطه‌خواهی (۱۳۲۴-۱۳۲۵ق) مرکز اجتماع‌های همدانی‌های سرشناس مقیم مرکز می‌شود(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۰۷).
در واقع، گفتگوی تشکیل انجمن همدان یا انجمن اکباتان همدانیان ساکن تهران، (مانند انجمن آذربایجانیان تهران) در خانه وی صورت می‌گیرد (۱۱شوال۱۳۲۵ق) و سپس جلسات انجمن اکباتان در همانجا تشکیل می‌شود، چه بسا که خود عنایت‌السلطنه ریاست آن را می‌داشته است. وی، طی سال‌های ۱۳۲۶-۱۳۳۱ق، سه بار به اروپا مسافرت می‌کند و در شعبان ۱۳۳۱ق، مأموریت کردستان می‌یابد، پس از این دیگر اطلاعای از او در دست نیست(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۰۷).

 

        1. مباشران

       

       

 

۳-۱۲-۱- حاجی میرزا نصرالله مباشر
حاجی میرزا نصرالله (مباشر«عاشقلو») پیش ­کار و مباشر املاک بهاءالملک دوم و ضیاءالملک دوم بوده، که در تاریخ شیخیان همدان، سرکرده­ی افراد شرور شهری و روستایی در اغتشاشات ۱۳۱۰ق یاده شده، چنانکه حکومت وقت او را توقیف می‌کند، به چوی فلک می‌بندد و هزار تومان جریمه مقرر می‌دارد، اما خوانین قراگوزلو به توسط ناصرالملک همدانی در تهران و بر اثر اقدامات وی حاجی نصرالله را مرخص می‌سازند. وی رابط میان خوانین قراگوزلو با آخوند ملّا عبدالله بروجردی بوده است (۱۳۱۵ق). خانه‌ای در شورین داشته، و یک بار هم از دست امیرنظام گروسی خلعت یافته است (۱۳ربیع­الثانی ۱۳۱۴ق)، ظاهراً وی پدر فتح‌الله حافظی مباشر اخیر ضیاءالملک فرمند بوده است(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۰۹).
۳-۱۲-۲- محمد خان میرپنج تفریجانی
محمد خان میرپنج تفریجانی، پیش ­کار بهاءالملک دوم، در سال‌های پیش و پس از ۱۳۱۱ق، بوده و میهمانی می‌داده است.
۳-۱۲-۳- مفخم ‌السلطان
مفخم‌السلطان نیز پیش ­کار بهاءالملک‌ها و اعتماد‌الدوله‌ قراگوزلو یاد گردیده، باید همان جعفر خان (خاتمی) مهرمفخم (۲۴اسفند ۱۳۴۶ش) باشد، که یاد شد نظارت بر موقوفات اعتمادیه بهاءالملک را داشته است(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۰۹).

 

        1. خاندان«امیر نظام» لَتگاهی

       

       

 

لتگاه دِهی از بخش چهار بلوک شمالی، و جزو دهستان لالجین همدان است. مرکز عمده مالکیت فئودالی امیر نظام و قرارگاه افواج تحت فرمان وی، که دارای قلعه نظامی و عمارت و باغ اربابی و دیگر متعلقات بوده است. لتگاه امیرنظام، آوازه‌ای کم از شورین امیر افخم نداشته، هرچند امروزه آن اشتهار و آبادانی پیشین را ندارد، آقار قلعه و باغ در آن برجاست(اذکایی، بی­تا: ۱۹۹).
البته، حوزه مالکیت امیرنظام تا بخش معروف کبودرآهنگ همدان نیز گسترش می‌یافته، که به گفته مردم همدان:‌ هزار خروار محصول اربابی همان یک قریه (- کبودرآهنگ) می‌شده است. پیشتر یاد کردیم که یکی از شش دودمان خوانین سته، یعنی همین خاندان امیرنظام لتگاهی، از تیره ازبکلو/ حاجیلو قراگزلو بوده است که شاخه مجذوب­علی شاهی هم از آن تیره‌اند(اذکایی، بی­تا: ۲۰۱). همچنین یاد کردیم؛ که پس از درگذشت سرتیپ مصطفی خان اعتمادالسلطنه (۱۲۹۸ق)، منصب وی به پسرش ساعدالسلطنه رسید که اکنون به ریشه­یابی آن می­پردازیم.
۳-۱۳-۱- امیرتومان عبدالله خان ساعدالسلطنه
امیرتومان عبدالله خان ساعدالسلطنه سردار اکرم حاجی امیرنظام لتگاهی همدانی (ابن مصطفی اعتمادالسلطنه) قراگزلو، که تاریخ تولد او نا مشخص است.
نخستین بار، در یک مأموریت دولتی دو ساله (۱۲۹۴-۱۲۹۶ق) در مرز سرخس یاد گردیده، که گزارش آن را خود به عنوان سفرنامه خراسان نگاشته و اطلاعات بسیاری از ترکمانان دو ایل، تکه، سالور و اوضاع جغرافیایی آن ناحیه در آن گنجانده، یگانه نسخه خطی آن (مورخ ۱۲۹۶ق) برای ناصرالدین شاه قاجار در کتابخانه ملی تهران (ش۵۴۷ف)، فیلم (۱۶۸۰) دانشگاه تهران موجود است(اذکایی، بی­تا:۹۹).
ساعدالسلطنه میرپنج با منصب سرتیپ یکمی ۱۲۹۸ق به حکومت استرآباد مأمور و به سرداری ترمه خلعت ملوکانه تقدیم گردید(اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۵-۶۷: ۱۱۸۷).
۳-۱۳-۲- محتاج­ علی ­خان اجلال­ الممالک
محتاج­علی­ خان اجلال­الممالک (امیر ارفع) ابن عبدالله خان نظام (اول). که بیشتر به امور ملک­داری پرداخته و در سال ۱۳۲۴ (ذیحجه) دختر فضل­الله خان میرپنج انتصارالملک سنگستانی سابق­الذکر را در تهران به همسری می گیرد. عاقد شیخ فضل­الله نوری معروف بوده است(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۱۵).
در سال ۱۳۲۵ق، همراه با برادرش منصور علی سردار اکرم(دوم) به راهنمایی فریدالملک همدانی به فرنگ می­رود که تحصیل کند. وی در سال ۱۳۳۰ق، در همدان بود و در جشن تاجگذاری «احمدشاه» قاجار (۲۴ شعبان ۱۳۳۲) در همدان نیز همراه برادر بزرگتر خود ساعدالسلطنه امیرنظام (دوم) شرکت داشت. سال بعد (رجب ۱۳۳۳ق) چون وی در املاک پدر خود بدون اجازه دخالت کرده و اخاذی نموده بود، به دستور پدر که آن زمان وزیر مالی وی بود، ژاندارم­ها او را گرفته در سنگستان زندانی کردند(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۱۵).
۳-۱۳-۳- منصور علی سردار اکرم دوم
منصور علی(علیقلی) خان سردار اکرم (دوم) ابن حاجی امیرنظام (اول)، زاده ۱۳۱۲ ق- مرده ۱۳۳۲ (ش) که پس از آن که پدرش لقب امیرنظام یافت، لقب پیشین سردار اکرم به او رسید.به سال ۱۳۲۵ق همراه با برادرش محتاج­علی­ خان اجلال­الممالک به راهنمایی فریدالملک همدانی به فرنگ رفت که درس بخواند. وی بعدها دختر وثوق­الدوله معروف را به زنی گرفت و داماد او شد، آن­گاه محمود اسفندیاری، نواده حاج حسن اسفندیاری محتشم­السلطنه معروف خود داماد وی (به دخترش پروین) شده است(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۱۶).

 

    1. خاندان ناصر­الملک بهاری
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:49:00 ب.ظ ]




خطا: عبارت است از یک تغییر ناخواسته در عملکرد سیستم که باعث انحراف رفتار فرایند از مقادیر نامی خود می‏شود.
تشخیص خطا: تلاش در راستای پی بردن به وجود خطا و زمان وقوع آن می­باشد.
۲-۲- دسته­بندی روش­های شناسایی خطا
به­ صورت تاریخی، اولین راهکارها در مواجه با خطا براساس افزونگی سخت­افزاری[۶] استوار بودند [۱۸]. در این روش از هر بخش از سیستم چندین نسخه تهیه می­ شود تا به این ترتیب در صورتی که خرابی یا عیبی رخ دهد، بخش کمکی جایگزین بخش معیوب شود. تقریبا بلافاصله متخصصین متوجه شدند که این روش همواره قابل استفاده نیست. برای مثال تهیه چندین نسخه از بخش کنترل بال در یک هواپیما وزن هواپیما را به شکل قابل ملاحظه­ای افزایش می­دهد. در این حین با آشکار شدن قابلیت ­های سیستم­های کنترلی مبتنی بر میکروکنترلرها، تمایل از افزونگی سخت افزاری به افزونگی نرم­افزاری[۷] تغییر کرد. در افزونگی نرم­افزاری چندین نسخه تحلیلی از سیستم در وضعیت­های مختلف تهیه شده و براساس خروجی­ مدل­ها، تصمیم مناسب اخذ می­ شود. به این ترتیب هر دو مشکل هزینه و محدودیت فضا نیز بر طرف می­شوند. با توجه به اطلاعاتی که از سیستم در اختیار می­باشد، می­توان روش­های شناسایی و کشف خطای نرم­افزاری را به دو خانواده مبتنی بر سیگنال[۸] و مبتنی بر مدل[۹] تقسیم کرد.
پایان نامه
روش‌های مبتنی بر مدل به­ طور کلی به دو دسته کمی و کیفی تقسیم می‌شوند. در مدل­های کمی معمولا براساس قوانین فیزیکی روابط ریاضی بین ورودی‌ها و خروجی‌های سیستم برقرار می‌شود. در مدل‌های کیفی از توابع کیفی برای برقرار کردن این رابظه بین ورودی‌ها و خروجی‌ها استفاده
می‌شود. در روش‌های مبتنی بر داده از داده‌های پیشین فرایند، ویژگی‌هایی به­منظور شناسایی خطا استخراج می‌شود. در این روش‌ها دسترسی به داده‌های کافی از سیستم مورد بررسی ضروری خواهد بود.
بدین ترتیب با فرض در اختیار بودن داده‌ها به میزان کافی، استخراج ویژگی‌ها به دو روش کمی و کیفی امکان‌پذیر خواهد بود. مرجع [۱۹] خلاصه‌ای جامع از کلیه روش‌های ارائه شده در این حوزه دراختیار می‌گذارد و شکل ۲-۱ تقسیم‌بندی روش‌های مختلف تشخیص و جداسازی خطا را نشان می‌دهد.
شکل ۲-۱- روش‌های مختلف تشخیص و جداسازی خطا [۲۰]
۲-۲-۱- روش­های مبتنی بر مدل کمی
روش‌های مبتنی بر مدل کمی، تشخیص خطا با بهره گرفتن از روابط کمی فرایند که توسط قوانین فیزیکی حاکم بر آن و یا توسط روش‌های شناسایی به دست آمده‌، انجام می­ شود. در روش‌های تشخیص و جداسازی مبتنی بر مدل به طور معمول دو گام اصلی وجود دارد. در گام اول یک تفاوت بین مدل واقعی و مدل پیش‌بینی شده حاصل می‌شود. این چنین تفاوتی، باقیمانده[۱۰] نامیده می­ شود و این سیگنال‌های مصنوعی خطاهای بالقوه سیستم را نشان می­ دهند. گام دوم در این روش­ها ارائه یک قاعده تصمیم برای تشخیص خطا می‌باشد. برای آشنایی بیشتر با روش‌های مبتنی بر مدل کمی به مرجع [۲۱] مراجعه شود.
اساس این­گونه روش­های تشخیص خطا پردازش سیگنال مانده می­باشد که در آن از تخمین حالت، تخمین پارامتر و یا فیلترهای تطبیقی استفاده می­ شود. خطای سیستم به طور معمول موجب ایجاد تغییراتی در متغیرهای حالت و یا در پارامترهای مدل می­گردد. از این رو با تخمین متغیرهای حالت غیرقابل اندازﻩگیری به کمک خروجی مشاهده شده و ورودی اندازه ­گیری شده، سیستم با بهره گرفتن از
روش­های تخمین حالت و تخمین پارامتر مانند فیلتر کالمن، رویتگر حالت، روش حداقل مربعات و یا روش تخمین تعادلی ﻣﻲتوان خطا را تشخیص داد.
روش‌های مبتنی بر مدل کمی، نیاز به دانش پیشین از فرایند داشته و مدل­سازی دقیق خطا‌ در این روش­ها الزامی می­باشد. بدین­ترتیب در این روش‌ها اگر خطایی به­ طور مشخص مدل نگردد، هیچ‌گونه تضمینی بر شناسایی آن وجود نخواهد داشت. همچنین اکثر روش­های مبتنی بر مدل بر فرض خطی بودن سیستم استقرار دارند و از این رو به کارگیری آن­ها برای سیستم­های غیرخطی نیازمند خطی­سازی مدل حول نقطه کار می­باشد. برای یک مدل غیرخطی در حالت کلی، تقریب‌های خطی کارآیی مناسبی نخواهد داشت و از این­رو میزان تاثیرگذاری این روش‌ها به مقدار زیادی کاهش خواهد یافت. همچنین در آن‌ ها تشخیص خطای سیستم‌هایی با ابعاد بزرگ نیازمند به‌کارگیری فیلترهایی با اندازه بسیار بزرگ بوده که هزینه محاسباتی و پیچیدگی این روش‌ها را افزایش می‌دهد. اساس کار سیستم تشخیص خطا، تولید و ارزیابی مانده­ها می­باشند. مانده­ها می­بایست برابر صفر باشند و صفر نبودنشان می ­تواند براساس نویز اندازه ­گیری، اغتشاش (عدم قطعیت سیگنالی)، مدل­سازی نادرست (عدم قطعیت سیستمی) و یا وقوع خطا باشد. شکل ۲-۲ ایده­ کلی روش­های مبتنی بر مدل را نمایش می­دهد. در این شکل متغیر z نقش مانده را ایفا می­نماید.
سیستم
مدل
شکل ۲-۲- ساختار کلی روش­های شناسایی خطای مبتنی بر مدل
۲-۲-۲- روش­های مبتنی بر مدل کیفی
مدل‌های کیفی به­ طور معمول براساس یک درک کلی از ویژگی‌های شیمیایی و فیزیکی از سیستم استخراج می‌شوند. همان­طور که در بخش قبلی نیز
اشاره شد، در مدل‌های کمی شناخت از سیستم و مدل سیستم به­ صورت معادلات ریاضی بین ورودی­ ها و خروجی­های سیستم و در مدل‌های کیفی به­ صورت روابط کیفی که به­ صورت محلی و مجزا برای هر واحد سیستم تعریف شده‌اند، بیان می‌گردند.
یکی از روش­های کیفی تشخیص خطا دیاگرام­های نشان دار[۱۱] می­باشد. این گراف­ها بیانی گرافیکی از رابطه درونی بین متغیرهای سیستم در هنگام وقوع یک اغتشاش را ارائه می­ دهند. یک دیاگرام به مدل­سازی کیفی روند تغییرات پارامترهای سیستم می ­پردازد. در این مدل­سازی از تعدادی گره که نمایشگر پارامترهای سیستم هستند و همچنین از یک سری پیکان که رابطه بین این پارامترها را نشان می­ دهند، استفاده ﻣﻲگردد. اگر یک متغیر، متغیر دیگری را تحت تاثیر قرار دهد، یک پیکان بین این دو گره مستقل و وابسته رسم می­ شود و یک علامت (۱ + و ۱- ) برای مشخص کردن نوع رابطه آن­ها به­کار می­رود. از دیگر روش­های تشخیص خطا می­توان به درخت­های خطا اشاره نمود. در واقع درخت­های خطا یک ابزار محاسباتی برای ترکیب منطق به­منظور تحلیل خطاهای سیستم ارائه می­ دهند. تجربه نشان داده است که درخت­های خطای بزرگ و پیچیده اغلب به مقدار زیادی از عملکرد واقعی سیستم­ها فاصله می­گیرند و اکثر درخت‌های خطای ارزشمند نسبتا کوچک هستند و تنها سه یا چهار خطا را در بر می­گیرند [۲۲]. یکی دیگر از انواع روش­های مدل­سازی سیستم، مدل­سازی سلسله مراتبی براساس تفکیک به بخش­های کوچکتر ﻣﻲباشد. ایده­ای که در این نوع تفکیک موجود است، امکان استنباط در مورد رفتار کلی سیستم از روی قواعدی است که رفتار زیرسیستم­های آن را مشخص می­ کنند. هر یک از گره­ها در یک مدل­سازی سلسله مراتبی، متناظر با هدف و فعالیت مورد نظر زیرسیستم مشخص شده است. از این­رو با مقایسه عملکرد زیر سیستم با عملکرد ایده­آل، امکان تشخیص خطا فراهم می­گردد. در پایین­ترین سطح این طبقه ­بندی سلسله مراتبی، زیرسیستم­های شامل حسگرها، کنترل­ کننده‌ها، عملگرها و اجزای کنترلی قرار دارند. ایده­ای که در این روش مطرح می­گردد، آن است که خطای عملکرد سطوح بالا به واسطه خطا در عملکرد یک یا چند از واحدهای سطوح پایین حاصل می­ شود و از این رو به کمک تفکیک سلسله مراتبی می­توان به سرعت زیرسیستمی­که منبع خطا و عملکرد نامناسب سیستم است را مشخص نمود. این روش در واقع یک روش بسیار مفید برای تشخیص خطا در سیستم­های پیچیده­ای می­باشد که شامل زیرسیستم­هایی با توابع مشخص بوده که تاثیر آن­ها در عملکرد کلی سیستم به­ صورت مجزا قابل تشخیص می­باشد.
۲-۲-۳- روش­های مبتنی بر داده
بیشتر کاربردهای روش‌های مبتنی بر مدل کمی مربوط به سیستم‌هایی با تعداد ورودی، خروجی و حالت‌های نسبتا اندک می‌شوند و به­ طور معمول اعمال آن­ها به سیستم‌های با ابعاد بالامشکل می‌باشد؛ چرا که برای دست­یابی به نتایج قابل قبول در این روش‌ها، دسترسی به مدلی دقیق از سیستم ضروری است. اعمال روش‌های مبتنی بر مدل کیفی به سیستم‌های با ابعاد بالا نیز پیچیده می‌باشد؛ چرا که در این روش­ها مدل­سازی خطا از پیچیدگی خاصی برخوردار بوده و نیازمند بهره­ گیری از تخصص مهندسین فرایند ﻣﻲباشد. بر خلاف روش‌های مبتنی بر مدل که در آن­ها اطلاعات پیش از طبقه‌بندی از فرایند به­ صورت کیفی یا کمی مورد نیاز است، در روش‌های مبتنی بر داده وجود مقدار زیادی داده از گذشته فرایند کافی می‌باشد. با پیشرفت رایانه‌ها، جمع‌ آوری و نگهداری مقادیر زیاد داده از وضعیت‌های کاری بدون خطا و همراه با خطای سیستم امکان­ پذیر گردیده است. این داده‌ها بسیار ارزشمند بوده و می‌توانند برای ردیابی و تشخیص خطا بکار روند. روش‌های مبتنی بر داده به دلیل سادگی و هزینه نسبتا پایین پیاده‌سازی بسیار مورد توجه قرار گرفته­اند و بیشتر روش‌های تشخیص خطایی که در صنعت بکار رفته‌اند، بر پایه این روش‌ها می‌باشند. روش‌های کمی و کیفی مختلفی برای استخراج ویژگی از داد­ه­های سیستم وجود دارد. یک روش اساسی که ویژگی‌های کیفی را از اطلاعات گذشته سیستم استخراج می کند، روش تحلیل روند کیفی[۱۲] سیستم می‌باشد. روش‌هایی که به استخراج ویژگی‌های کمی می‌پردازند را می‌توان به دو بخش آماری و غیرآماری تقسیم کرد. این روش‌ها به­ طور معمول مسئله تشخیص خطا را به­ صورت حل یک مسئله باز شناخت الگو فرمول‌بندی می­ کنند. هدف از بازشناخت الگو به­ طور کلی، طبقه‌بندی داده‌ها در یک سری کلاس‌های از پیش تعیین شده (مسئله طبقه‌بندی) یا از پیش تعیین نشده (خوشه‌بندی) می‌باشد. شبکه‌های عصبی یکی از مهمترین روش‌های غیرآماری می‌باشند. شکل ۲-۳ الگوریتم تشخیص خطا در روش­های بر مبنای داده را نشان می­دهد.
Measurments
Action
Signal Processing
Classification
شکل ۲-۳- الگوریتم تشخیص خطا بر مبنای داده
در میان روش‌های مبتنی بر داده، روش آنالیز مولفه­ی اصلی (PCA) کاربرد بسیار زیادی دارد و پژوهش‌های بسیار زیادی در این زمینه صورت گرفته است. روش PCA نخستین بار در سال ۱۹۹۶ مطرح شد. در حقیقت PCA یکی از پرکاربردترین روش­های کاهش بعد است که برای متغیرها، توزیع گوسی[۱۳] در نظر می­گیرد [۲۳]. PCA آماره­هایی همچون T2 و Q را برای نظارت فرایند بکار می­برد. در صورت ظاهر شدن مشکلی در فرایند، کواریانس ساختار فر
آیند تغییر می­ کند و این تغییر می ­تواند آشکار شود.
فصل سوم:
معرفی روش آنالیز مولفه اصلی وشبکه­های عصبی مصنوعی
۳-۱- مقدمه
روش­های مبتنی بر دادﻩها بر اساس دادﻩهای دریافتی از حسگرهای موجود در واحد فرآیندی و با بهره گرفتن از دانش آمار چند متغیره، عادی یا غیرعادی بودن فرایند را مشخص نموده و در صورت غیرعادی بودن وضعیت به تشخیص عیوب سیستم، می­پردازند. در این راستا، بسته به نوع روش بکار گرفته شده برای ارزیابی تغییرات دادﻩها، کارایی سیستم ﻋﻴﺐیابی متفاوت است. به­ طور کلی دو دسته تغییرات برای دادﻩهای فرآیندی وجود دارند. یک دسته از تغییرات، ناشی از وجود نویز در ﺳﻴﺴﺘﻢهای اندازﻩگیری می­باشد و ﺑﻪطور کلی در دادﻩهای هر فرآیندی یافت می­ شود. دﺳﺘﻪی دوم تغییرهای موجود در دادﻩها، ناشی از نویز نبوده و می ­تواند به علت وجود عیب و یا اغتشاش باشد. ﺳﻴﺴﺘﻢهای کنترل مرسوم در واحدهای فرآیندی، در جهت کنترل تغییرات دﺳﺘﻪی دوم، فعال می­شوند. لذا، دﺳﺘﻪی اول تغییرات همیشه در دادﻩها وجود دارند و به همین دلیل نظرﻳﻪ­ی آمار در بیشتر ﺳﻴﺴﺘﻢهای بازبینی، نقش مهمی ایفا می­نماید.
فرض مهم روﺵهای مبتنی بر دادﻩها این است که برای یک وضعیت معین، معیارها و خصوصیات آماری حاصل از پردازش دادﻩهای فرآیندی، منحصربفرد و قابل تکرار می­باشد. بر این اساس می­توان با محاﺳﺑﻪی پارامترها و معیارهای آماری دادﻩهای ﺑﻪ­دست آمده از فرایند و مقاﻳﺴﻪی آن با خصوصیات آماری فرایند در وضعیت عادی فرایند، عادی یا غیرعادی بودن وضعیت فرایند را تعیین نمود. استفاده از روﺵهای مرسوم در آمار یک متغیره مانند نمودارهای شوارت و یا روش متوسط نمائی متحرک[۱۴] ازجمله شیوﻩهای تشخیص عادی یا غیرعادی بودن فرایند، می­باشند. در این روﺵها با بهره گرفتن از دادﻩهای اندازﻩگیری شده برای هر متغیر، آستاﻧﻪای تعریف می­گردد. در صورتی ­که هریک از متغیرهای اندازﻩگیری شده از آستاﻧﻪی مربوطه تجاوز کنند، به­معنای وضعیت غیرعادی درسیستم فرآیندی می­باشد. اشکال عمدﻩی استفاده از این روﺵها، عدم در نظر گرفتن همبستگی بین متغیرها می­باشد. برای رفع این مشکل، از روﺵهای تعمیم یاﻓﺘﻪی نمودار شوارت و یا متوسط نمائی متحرک که بر اساس آمار چند متغیره اصلاح شدﻩاند، می­توان استفاده نمود. ابزار مهمی که برای این منظور بکار برده می­ شود، آمارﻩی هاتلینگ[۱۵] می­باشد. این آماره از طریق تغییر محورهای مختصات فضای مشاهده و مدرج نمودن مجدد محورها، این امکان را ایجاد می­ کند که با بکارگیری یک آستاﻧﻪی عددی[۱۶] تغییرات دادﻩهای موجود در یک فضای مشاهدﻩی چند بعدی را مشخص کند. کارایی این روش، در مواردی که واریانس متغیری نسبت به ﺑﻘﻴﻪ متغیرها کوچک باشد، دچار اشکال می­ شود. این مسئله محققین را ترغیب کرده که از روﺵهای کاهش ابعاد بردار مشاهده، استفاده نمایند. یکی از مهمترین روﺵهای کاهش ابعاد که توسط محققین چه در مراکز دانشگاهی و چه در صنایع مورد استفاده قرار گرفته، تجزﻳﻪی اجزای اصلی (PCA) می­باشد. در بخش بعدی اصول این روش در ﻋﻴﺐ­یابی فرایند به­ طور مختصر بیان می­ شود.
۳-۲- روش آنالیز مولفه­ی اصلی
قبل از استفاده از داده ­های فرایند، برای آموزش سیستم مانیتورینگ مبتنی بر داده، مانند شبکه ­های عصبی و مدل­های آماری، بایستی ۳ عملیات مختلف بر روی آنها انجام داد. داده ­های مذکور از حسگرهای متنوعی که در نقاط متعدد فرایند نصب شده ­اند به واحد ارسال می­گردد. همچنین احتمال دارد برخی از داده ­های ارسالی از حسگرها با آن بخش از فرایند که تحت نظارت سیستم مانیتورینگ قرار داده می­ شود، مرتبط نباشد. از طرف دیگر این امکان وجود دارد که برخی از حسگرها مشکل کالیبراسیون داشته و یا اصولا خراب باشند. لذا برای افزایش کارایی لازم است پیش از بکارگیری مجموعه داده ­ها در طراحی سیستم مانیتورینگ عملیات حذف متغیرهای اضافی، نامرتبط و دارای خطای زیاد بر روی مجموعه متغیرها صورت پذیرد.
عملیات دیگری که بر روی داده ­ها باید صورت گیرد، حذف داده­هایی است که به­ طور ناگهانی از روند بقیه داده ­های یک متغیر خاص فاصله می­گیرند. این­گونه داده ­های پرت ممکن است به علت یک خطای لحظه­ای ایجاد شود. چون داده ­های پرت باعث خطای زیادی در تخمین پارامترهای آماری می­شوند، لازم است پیش از طراحی سیستم مانیتورینگ آنها را حذف نمود. تشخیص این داده ­های پرت می ­تواند به­ صورت شهودی از طریق ترسیم داده ­های هر متغیر و یا از روش­های آماری مانند استفاده از آماره­ی هاتلینگ باشد. ماهیت و مقادیر متغیرهای اندازه ­گیری شده توسط حسگرهای فرایند با یکدیگر متفاوت بوده و این مسئله برای مدل­های آماری که مستقل از مقیاس متغیرها نیستند، مانند روش کاهش بعد PCA ایجاد اشکال می­نماید، در واقع بزرگ بودن مقادیر برخی از متغیرها نسبت به بقیه باعث می­ شود که اهمیت آنها در سیستم مانیتورینگ بدون دلیل منطقی زیاد شده و اثر متغیرهای مهم دیگر که مقادیر آنها کوچک است، حذف شود. به همین دلیل آخرین عملیاتی که حتما باید بر روی متغیرهای اندازه ­گیری صورت گیرد، استاندارد نمودن آنها می­باشد. برای این کار داده ­های هر متغیر از میانگین مربوط کم شده و ب
ر انحراف معیار همان متغیر تقسیم می­ شود. به این ترتیب، کلیه متغیرهای پردازش شده، دارای میانگین صفر و انحراف معیار برابر ۱ خواهند بود. بر این اساس، کلیه داده ­های مورد استفاده در مانیتورینگ فرایند تنسی ایستمن
(TE) مورد پردازش قرار گرفته و استاندارد شده ­اند.
روش PCA، یک روش خطی کاهش ابعاد ﻣﻲباشد. در این روش با بهره گرفتن از ماتریس که شامل مشاهده از متغیر فرایند می­باشد، مجموﻋﻪای از بردارهای بارگذاری[۱۷] ایجاد می­ شود. این بردارها که متعامد بوده و بر حسب میزان واریانس مرتب می­شوند، با حل راﺑﻄﻪی ﺑﻬﻴﻨﻪسازی زیر محاسبه می­شوند.
(۳-۱) max
در این رابطه می­باشد. جواﺏهای راﺑﻄﻪی فوق با بهره گرفتن از روش تجزﻳﻪی مقدار منفرد[۱۸]، ﺑﻪصورت زیر محاسبه می­شوند.
(۳-۲)
در معادﻟﻪی (۳-۲)، عبارت است از یک ماتریس ، حاوی مقادیر منفرد حقیقی نامنفی که ﺑﻪصورت نزولی در طول قطر اصلی ماتریس مرتب شدﻩاند. همچنین، ماتریس یکتای[۱۹] بعدی است که ستوﻥهای آن، بردارهای بارگذاری می­باشند. هر یک از این بردارها قسمتی از واریانس[۲۰] موجود در ماتریس دادﻩهای مشاهده را در بر می­گیرند. میزان این واریانس برای بارگذاری ، برابر مربع مقدار منفرد متناظر در ماتریس یعنی ﻣﻲباشد. کل واریانس ماتریس مشاهده ، برابر مجموع مربعات مقادیر روی قطر اصلی ماتریس ﻣﻲباشد. نیز یک ماتریس یکتای بعدی است. از کل بردارهای بارگذاری، بردار اول که درصد قابل قبول واریانس دادﻩها را در برگرﻓﺘﻪاند، برای تشکیل ماتریس بارگذاری انتخاب ﻣﻲشوند. از تصویر کردن ماتریس دادﻩها بر روی ماتریس بارگذاری، ماتریس امتیاز[۲۱] ﺑﻪصورت زیر محاسبه می­ شود.
(۳-۳)
در معادﻟﻪی (۳-۳)، ، و ﻣﻲباشند. با بهره گرفتن از معادﻟﻪی (۳-۴)، ﻣﻲتوان ماتریس اسکور را در فضای m بعدی، تصویر نمود.
(۳-۴)
اختلاف بین و ، ماتریس باقیمانده[۲۲] نامیده شده و از راﺑﻄﻪی زیر قابل محاسبه است.
(۳-۵)
تغییرات دادﻩهای مشاهده که در فضای بعدی حاصل از بردارهای بارگذاری تا ، وجود دارد، توسط ماتریس باقیمانده پوشش دادﻩ می­ شود. در این فضا، نسبت سیگنال به نویز کوچک می­باشد. بنابراین، از کم کردن ماتریس باقیمانده از ماتریس مشاهده ، ماتریس ﺑﻪدست می ­آید که تغییرات اساسی و عمدﻩی دادﻩهای فضای مشاهده را در بر می­گیرد.
اگر ستون ام ماتریس را با نشان دهیم، خواص زیر را داریم:

 

    1. واریانس، نزولی ﺑﻪصورت مرتب می­ شود.

 

  1. میانگین ﻛﻠﻴﻪی ها برابر صفر می­باشد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:49:00 ب.ظ ]




استراتژی های کسب و کار
استراتژی های کسب و کار
کنترل فناوری اطلاعات
کنترل کسب و کار
مزیت های سیستمی
مزیت های رقابتی
تناسب استراتژی
مهارت ها
زیر ساخت های سازمان
زیر ساخت های سازمان

زیر ساخت های فناوری اطلاعات
زیر ساخت های سازمان
کنترل ساختار
فرایندها
شکل ۲ – ۱۲ : مدل مفهومی تحقیق
با توجه به اینکه نتیجه تحقیق باید نتیجه ای واقعی و قابل اجرا باشد عوامل زیر یرای انتخاب مدل در نظر گرفته شد : استفاده و معروفیت مناسب مدل/ عام بودن مدل/ جامعیت مدل/ ماهیت مدل/ قابلیت اجرا / سادگی مدل قابلیت ادامه کار و گسترش و حفظ همسویی
با توجه به این فاکتورها ،مدل همسویی استراتژیک انتخاب شد. قابلیت های برجسته این مدل به شرح زیر است:

 

    • این مدل جامع و مانع بوده و تقریبا کلیه المان های مدل های دیگر را پوشش می دهد. در موارد جزیی المان هایی که در مدل های دیگر بررسی شده اند چندان مهم نیستند.

 

    • این مدل از معروفترین و شناخته شده ترین مدل های همسویی بوده و پایه ی بسیاری از مدل های دیگر است.(مانند مدل لوفتمن ، مدل چارچوب متحد و مدل چارچوب هماهنگ همسویی استراتژیک).

 

      • این مدل همه منظوره بوده و برای هرنوع صنعت و کسب و کاری قابل اجراست و در نتیجه درباره مورد انتخابی این تحقیق که یک سازمان دولتی است مفید واقع می شود.

    پایان نامه

 

    • با توجه به سابقه ی مدل موارد مطالعه و روش های اجرایی قابل استفاده ای برای مدل وجود دارد.

 

    • مدل به صورتی منظم با المان های همسویی برخورد کرده و دسته بندی قابل درکی از المان ها ایجاد می کند که قابلیت توضیح و تفهیم مدل را به اعضای سازمان بالا می برد.

 

    • مدل قابلیت گسترش داشته و روش هایی را برای ادامه فرایند بررسی و حفظ همسویی پیشنهاد می کند.

 

۲-۶- مروری بر مطالعات گذشته:
مطالعاتی که در رابطه با موضوع مورد تحقیق صورت گرفت، بیانگر آن میباشد که در میان طرحهای پژوهشی و تحقیقات انجام شده مطالعات بسیاری در رابطه با همسویی فناوری اطلاعات ، استراتژی های سازمان و … و همچنین عوامل تاثیر گذار بر آن ها انجام شده است . اما مطالعات جامع کمی در رابطه با همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و سازمان با در نظر گرفتن تمامی ابعاد صورت پذیرفته است. این مطلب خود نشان دهنده و مؤید تازه و بدیع بودن پژوهش فوق میباشد. پژوهشهای کم انجام شده در قالب مقالات و گزارشات به نحوی به یکی از جنبه های موضوع مورد تحقیق و آن هم به طور غیر مستقیم پرداختهاند. محقق نیز در انجام این تحقیق خود را ملزم به بهرهگیری از آنها میداند.
۲-۶-۱- مطالعات داخلی:
افشین علیپور پیجانی و محسن اکبری در سال ۱۳۸۵ در مقاله ی خود به سنجش میزان همسویی استراتژی فناوری اطلاعات و استراتژی کسب و کار در یک سازمان با بهره گرفتن از مدل ارتقا یافته بلوغ همسویی لوفتمن پرداخته اند. بررسی میزان اهمیت عوامل همسویی در سازمان مورد نظر نشان می دهد که عوامل مشارکت ، عوامل مدیریت و سطح اعمال اختیار و عوامل ارتباطات به ترتیب بیشترین میزان اهمیت را در بین عوامل همسویی در سازمان را دارا می باشد. سنجش سطح همسویی در سازمان مورد بررسی نشان میدهد که آن سازمان در سطح دوم بلوغ همسویی استراتژیک یعنی« سطح تعهد » قرار دارد که نشان دهنده ی حضور سازمان در ابتدای فرایند همسویی می باشد. این سطح بلوغ همسویی بیانگر این است که نقش و جایگاه استراتژیک فناوری اطلاعات در سازمان نهادینه نشده ، ولی شناخت فرصت های بالقوه برای همسویی آغاز شده است. در نهایت راهبرد های بلند مدت و کوتاه مدت برای بهبود همسویی در سازمان ارائه شده است.
محمد رضا تقوا و پیمان حاجی زاده در سال ۱۳۸۹ در پژوهش خود بیان کردند که یکی از مهم ترین مدلهای مطرح در بحث همسویی راهبرد فناوری اطلاعات و راهبر کسب و کار ،مدل “لوفتمن” می باشد که عوامل همسویی شناسایی شده در ان ، اساس این تحقیق را تشکیل می دهند.
این مدل دارای پنج سطح ، و هر سطح شامل شش عامل است. به منظور شناسایی میزان اهمیت هریک از عوامل همسویی ، پرسشنامه هایی طراحی گردید . نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که شرکت سایپا یدک در سطح سوم همسویی مدل لوفتمن قرار دارد که بیانگر مرحله ی تمرکز کامل است. در نهایت ، راهکارهایی برای ارتقا به سطح چهارم همسویی ارائه شده است.
سید محمد اعرابی و حسین حقیقت ثابت در سال ۱۳۸۷در مقاله ی خود پس از ذکر ناکامی های سازمانها در بکارگیری موثر فناوری اطلاعات و بیان اهمیت و ضرورت هماهنگی و همسویی میان استراتژی سازمان و استراتژی فناوری اطلاعات، به عنوان یکی از موثرترین راهکارهای حل این مسئله؛ به تبیین الگوی عقلانی برای ارزیابی هماهنگی و همسویی میان این دو پرداخته می شود. در ادامه بر اساس الگوی هماهنگی عقلانی، الگویی با هدف ایجاد و ارزیابی هماهنگی و همسویی میان استراتژی سازمان و یا استراتژی کسب و کار با استراتژی فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی ، مفهوم سازی شده است.
۲-۶-۲-مطالعات خارجی:
سعید جرفی و حسن جرفی در سال ۲۰۱۱در مقاله خود سعی در فهمیدن نقش انعطاف پذیری IT ، قابلیتIT و اثر ارتباطات برای بهبود همسویی استراتژیک در بانک کشاورزی ایران را دارد. اطلاعات این مطالعه از طریق پرسشنامه جمع آوری شده (N=82)
شرکت کنندگان مدیران بانک کشاورزی ایران بوده اند. نتایج نشان داد که انعطاف پذیری IT ، قابلیتIT و تاثیر ارتباطات ، اثر مثبت بر روی همسویی استراتژیک و برنامه ریزی سیستم های اطلاعات استراتژیک (SISP)دارد.
دونگ ، لیو و این[۴۵] در سال ۲۰۰۸ براساس یک مطالعه ی تجربی در مقاله خود خلاصه همسویی استراتژیک و تاثیر آن بر عملکرد کسب و کار را بیان می کنند. این مقاله همچنین استراتژی کسب و کار ، استراتژی سیستم اطلاعاتی و همسویی استراتژیک سیستم اطلاعاتی را اندازه میگیرد و یک مدل مفهومی برای توصیف ارتباط بین این فاکتورها می سازد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نشان می دهد که همسویی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی می تواند یک پیش بینی بهتر را نسبت به عملکرد استراتژی کسب و کار یا استراتژی سیستمهای اطلاعاتی داشته باشد.
لیدا چن[۴۶] در سال ۲۰۱۰در مقاله خود با بهره گرفتن از داده های جمع آوری شده از ۱۳۰کسب و کار و مدیران اجرایی فناوری اطلاعات از۲۲شرکت در چین به بررسی سوالات متعدد در زمینه ی همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار پرداخته است. در این پژوهش ارتباط بین ابعاد بلوغ همسویی و همسویی استراتژیک سیستم اطلاعاتی مورد بررسی بود. نهایتا بلوغ همسویی شرکت ها در چین برای ارائه یک تصویر کلی از همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار بین ۱۱شرکت چینی داخلی و ۱۱شرکت چند ملیتی در چین مورد ارزیابی قرار گرفت که شیوه های مختلف فناوری اطلاعات در هر۲نوع شرکت را ارائه کرد.
اسمادی سمان و جوهانا سلیم[۴۷] در سال ۲۰۱۳ مقاله ای را تحت عنوان بررسی ابعاد همسویی موثر بر عملکرد سازمانی را ارائه کردند که هدف این تحقیق کمک به شکل گیری یک مدل نظری موثر بر ابعاد همسویی که تاثیر بر عملکرد سازمانی دارد می باشد ، این مدل برای فراهم کردن شواهد تجربی که اهمیت طبقه بندی عوامل و ابعاد را در دستیابی به همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار و تاثیر آن بر روی عملکرد دانشگاه ها تایید می کند مهم است.
جوردی ویلاسکا و همکاران در تحقیقی که در سال ۲۰۰۷ تحت عنوان استفاده ازهمسویی فناوری اطلاعات و ارتباطات، به عنوان مولفهای برای موفقیت نوآوری که در کشور اسپانیا و روی ۲۰۳۸ نفر از کارکنان انجام شد نشان دادند که رابطه مثبتی بین استفاده از همسویی فناوری اطلاعات و ارتباطات و بهبود فرآیندهای مرتبط با نوآوری در سازمان برقرار است.
مارتین و میلوی در پژوهش خود در سال ۲۰۰۷ با عنوان افزایش بهره وری شرکتهای کوچک و متوسط از طریق استفادهی بیشتر از فناوری اطلاعات و ارتباطات تاثیر این فناوری بر شرکتهای کوچک و متوسط را از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار دادند. از نظر ایشان، انعطافپذیری به عنوان یک منبع مهم رقابتپذیری در شرکتهای کوچک و متوسط در مقایسه با سازمانهای بزرگ به شمار میرود و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند به طرز چشمگیری باعث افزایش انعطافپذیری در این شرکتها شود.
۲-۷- جمع بندی
در این فصل پیشینه‌ای از اطلاعات نظری موجود در زمینه پژوهش حاضر ارائه شد. ابتدا در بخش اول رشد و تکامل سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمان بررسی شد و در بخش دوم به تعریف همسویی ، فواید ، مشکلات و راه های دستیابی به آن پرداخته شد، در بخش سوم مدل های همسویی بررسی شد. سپس در بخش چهارم مدل مفهومی و چارچوب نظری تحقیق ارائه شد و نهایتا در بخش پنجم برخی از پژوهش های داخلی و خارجی مشابه با موضوع تحقیق ارائه و جایگاه پژوهش خود در میان آن ها تعیین گردید.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
یکی از مهمترین جنبه‌های تحقیق علمی، روش تحقیق می باشد. بدون داشتن تحقیق و متدولوژی صحیح مرتبط، نتایج و تحلیل های مربوطه قابل تعمیم نخواهد بود. پایه هر علمی روش شناخت آن است و اعتبار وارزش قوانین هر علمی به روش شناختی مبتنی است که در آن علم بکار می‌رود. بطور کلی، روش تحقیق مجموعه ای از قواعد، ابزار و راه های معتبر و نظام یافته برای بررسی واقعیت ها، کشف مجهولات و دستیابی به راه‌حل است. روش تحقیق وسیله این امر است که چگونه یک گزاره تحقیق مورد تأیید قرار گرفته و یا رد می شود (خاکی،۱۳۹۲،ص۲۰۱) . در این فصل، روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه آماری و روش نمونه گیری، ابزار جمع آوری اطلاعات، روایی و پایایی ابزار سنجش داده‌ها و روش آماری جهت تحلیل اطلاعات و یافته های تحقیق مورد بحث قرار می گیرد.
۳-۲ - روش انجام تحقیق
مهم‌ترین ویژگی یک مطالعه و بررسی علمی، روش تحقیق آن است و روش تحقیق عبارت است از نحوه گردآوری و تجزیه و تحلیل و پردازش داده‌ها(بازرگان،۱۳۸۱،ص۱۷۹). تحقیق حاضراز نظر هدف، کاربردی[۴۸]، از نظر جنبه ماهیت و گردآوری داده‌ها و اطلاعات و روش تجزیه وتحلیل یک تحقیق توصیفی[۴۹]- پیمایشی[۵۰] می باشد.
تحقیق توصیفی، شامل مجموعه روش‌هایی است که هدف آن توصیف کردن شرایط یا پدیده‌های مورد بررسی است(کاکاوند،۳۹، ص۱۳۸۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:49:00 ب.ظ ]




فهرست جداول
جدول۴-۱٫ جدول توافقی بیماران براساس گروه سنی و نوع گروه آزمایش ۴۸
جدول۴-۲٫ جدول توافقی بیماران براساس جنسیت و نوع گروه آزمایش ۴۹
جدول ۴-۳٫ جدول توافقی بیماران براساس سطح تحصیلات و نوع گروه آزمایش ۵۰
جدول ۴-۴٫ جدول توافقی بیماران براساس عمر فیستول و نوع گروه آزمایش ۵۱
جدول ۴-۵٫ جدول مقایسه میزان درد بیماران قبل و پس از مداخله به تفکیک گروه آزمایش ۵۲
فصل اول
بیان مساله
بیان مساله:
بیماری مزمن کلیه۱ طیفی از فرایند های پاتوفیزیولوژیک مختلف، مرتبط با عملکرد غیر طبیعی کلیه و یک کاهش پیشرونده در میزان فیلتراسیون گلومرولی۲(GFR) است[۱]. لفظ دلسرد کننده بیماری کلیوی مرحله نهایی، بیان کننده مرحله ای از نارسایی است که در آن تجمع مواد سمی ، مایعات و الکترولیت ها که به طور طبیعی توسط کلیه دفع می شوند، باعث ایجاد سندرم اورمیک۳ می شود. این سندرم منجر به مرگ بیمار شده، مگر در حالتی که مواد سمی توسط درمان های جایگزین کلیه، استفاده از دیالیز۴ یا پیوند کلیه۵ ، برداشته شوند[۱].
سالیانه میلیون ها نفر از این بیماری رنج می برند و هزینه های مالی بسیار زیادی در سیستم سلامتی و بهداشت صرف آن می شود. در ایالات متحده بیماری کلیوی یکی از علل اساسی گرفتاری و مرگ و میر می باشد. شیوع نارسایی کلیه ۳۵۰۰ مورد جدید در سال است و شیوع بالای ۱۰۰۰ مورد به ازای یک میلیون جمعیت در کشور های توسعه یافته پیش بینی می شود[۲]. در حال حاضر، شیوع نارسایی مزمن کلیه در سراسرجهان در حال افزایش می باشد.
در سال ۲۰۰۰ تعداد بیماران نارسایی مزمن کلیه تحت درمان در سراسر جهان حدود ۱۱۰۰۰۰۰ نفر بود، در پایان سال ۲۰۰۹ تعداد این بیماران به۲۶۵۴۰۰۰ نفر رسید (که با افز ایش ۷-۶ درصدی، دارای رشد معنی داری بیش تر از جمعیت جهان بوده است) [۳]. تخمین زده می شود که در سال ۲۰۲۰ میلادی تعداد بیماران همودیالیزی به ۳۵۰۰۰۰۰ نفر برسد[۴].
۱٫Chronic renal failure 2.Glomerular filtration

 

    1. Uremic syndrome 4.Dialysis

 

    1. kidney transplant

 

بروزکلی این بیماری ۲۶۰ مورد در هر یک میلیون نفر جمعیت درسال است و هر ساله تقریباً ۶ درصد افزایش می یابد[۱]. در ایران شیوع و بروز آن۲۳۴/۴۹به ازای هر میلیون نفر در سال۱۳۸۰[۵] به ۸۶۳/۳۵۷ به ازای هر میلیون نفر در سال ۱۳۸۶ افزایش یافته است[۶] و طبق گزارش های موجود، شیوع این بیماری در حال افزایش است[۷و۸].
در ایران میزان رشد این بیماری از متوسط رشد جهانی بیشتر است و در حدود ۱۲ % در سال است. برطبق گزارشهای مرکز تحقیقات بیماران کلیوی و پیوند کلیه ایران در سال ۱۳۸۶ ، حدود ۲۹۰۰۰ نفر از بیماران مبتلا به نارسایی مرحله پایانی کلیه ۱ تحت درمان بودند که از این تعداد ۱۴۰۰۰ نفر ۵/۴۸% تحت درمان با همودیالیز۲ قرار داشتند [۹].
با توجه به میزان شیوع و بروز بالای این بیماری کنترل و درمان آن ازاهمیت بسزایی برخوردار است. از روش های مهم کنترل و درمان آن می توان، به همودیالیز، دیالیز صفاقی۳ و پیوند کلیه اشاره نمود. همودیالیز رایج ترین شیوه درمانی در روش های جایگزین دربیماران با نارسایی کلیه است[۷و۸] که در ایران و جهان از آن استفاده می شود[۶]. دسترسی گسترده به دیالیز باعث شده که زندگی صدها نفر از هزاران بیمار دارای بیماری کلیوی مرحله نهایی (ESRD) طولانی گردد[۱]. هدف از دیالیز خارج کردن مواد اضافی بدن و ثبات محیط داخلی بدن است و نیز روشی برای خارج کردن فوری توکسین ها۴ و سمومی است که باعث ضایعات و صدمات دائمی یا مهلک می شوند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در جهان میزان مرگ و میر بیماران ESRD در اروپا و ژاپن در کمترین حد می باشد، و در کشور های در حال توسعه بعلت محدودیت دسترسی به دیالیز این میزان بسیار بالاست. در ایالات متحده میزان مرگ و میر بیماران تحت دیالیز در حدود ۱۸-۲۰ درصد در سال و میزان بقای ۵ ساله تقریبا ۳۰-۳۵ درصد می باشد[۱].
جهت همودیالیز بیماران نارسایی کلیه دسترسی به جریان خون بیمار نیاز است. فیستول۵ ، گرافت۶ و یا کتتری۷ که خون از طریق آن به درون سیستم دیالیز می آید را دسترسی عروقی۸ می نامند [۱]. هارویچ۹، بریسکا۱۰و اپل۱۱ در سال ۱۹۶۶ تکنیک جراحی فیستول بین شریان و ورید را گزارش کردند که امروزه بعنوان بهترین وسیله جهت دستیابی مناسب عروقی برای بیمارانی که احتیاج به همودیالیز مزمن دارند شناخته شده است[۱۰]. فیستول دارای میزان موفقیت طولانی مدت بسیار بالایی در میان تمام گزینه های دسترسی دیالیز است[۱] و فیستول شریانی وریدی (AVF)12 را می توان به عنوان استاندارد طلایی جهت دسترسی عروقی در بیماران دیالیزی به حساب آورد[۱۱].
۱٫End-stage renal disease (ESRD) 2.Hemodialysis 3.Peritoneal Dialysis
۴٫Toxins 5. Fistula 6.Graft 7.Catheters 8.Vascular access
۹٫Hurwich 10.Brescia 11.Appel 12.Arteriovenous fistula (AVF)
فیستول از طریق اتصال شریان به ورید به وجود می آید و باعث می شود ورید نیز خون شریانی داشته باشد، این عمل موجب می شود تا برای دسترسی به جریان خون بتوان از سوزن های بزرگ(بخصوص G 15) استفاده کرد[۱].
ساعات دیالیز برای اکثر بیماران ESRD ، در هر هفته بین ۹-۱۲ ساعت مورد نیاز است که به سه دوره تقریبا مساوی تقسیم می شود[۱] و در هر جلسه جریان خون از طریق دو سوزن ، یکی جهت گرفتن خون و دیگری جهت بازگرداندن مجدد خون به بدن، برقرار می شود[۱۲و۱۳]. بنابراین بیماران با مرحله انتهایی کلیه به طور مکرر با استرس و درد ناشی از۳۰۰ مرتبه کانولاسیون۱ فیستول در سال مواجهند[۱۱و۱۴و۱۵].
درد۲ یک پدیده چند بعدی است که تعریف آن مشکل است، و یک تجربه حسی و فردی است، تجربه دو نفر از درد کاملا شبیه هم نیست[۱۶]. درد تجربه روحی، حسی ناخوشایندی است که با آسیب احتمالی یا حتمی بافت در ارتباط بوده[۱۷] و اغلب با ترس، نگرانی و اضطراب همراه است[۱۸].
انجمن بین المللی درد(IASP)3 در ۱۹۷۹درد را اینگونه تعریف می کند: درد یک احساس ناخوشایند و یک تجربه عاطفی است که با آسیب های بالقوه یا بالفعل بافتی همراه است[۱۹]. درد نه تنها از بیماری اصلی ناشی می شود، بلکه ممکن است از بسیاری از رویه های تشخیصی ودرمانی تهاجمی مشتق شود[۲۰]. روش های تشخیصی درمانی جزء پرتنش ترین حوادث پزشکی شناخته شده اند[۲۱]. قرار دادن کتتر داخل وریدی یکی از رایج ترین پروسیجر های تهاجمی دردناک پرستاری است[۲۲و۲۳]. ترس از سوزن در بیمارممکن است موجب هراس۴، کاهش یا عدم همکاری، تلاش های مکرر جهت رگ گیری، درد اضافی، طولانی شدن زمان کلی روش های درمانی و عدم موفقیت در روند کلی درمان شود[۲۴].
مطالعات نشان داده که ۳/۵% بیماران بزرگسالان دارای ترس شدید و ۲۲ % دچار ترس متوسط از سوزن هستند، درد ناشی از ورود سوزن ها و کاتتر به عروق خونی وقتی مشکل ساز می شود که تکرار شونده بوده و نیاز به استفاده مداوم از آن ها باشد . بیش از یک پنجم بیماران همودیالیزی درد ناشی از وارد نمودن سوز نهای عروقی را غیر قابل تحمل بیان می کنند [۲۵].

 

    1. Cannulation 2.Pain

 

    1. The International Association for Study of Pain

 

۴٫Phobia
هم چنین مطالعات نشان می دهد که ۴۷% بیماران همودیالیزی از سوزن می ترسند و قرار دادن کاتتر های عروقی را شدیدترین بخش استرس حاصل از درمان و بزرگ ترین دغدغه در هنگام انجام همودیالیز بیان می کنند[۲۶].
بیماران اغلب هنگامی که تحت یک روش درمانی با کمترین میزان درد ممکن و یا فاقد درد قرار می گیرند، به کادر پزشکی(پزشکان، پرستاران و…) اعتماد پیدا می کنند؛ بنابراین اگر پروسه های درمانی روتین(مثل واکسن زدن، نصب کاتتر وریدی و…) درد نداشته باشند، مقبولیت بیشتری خواهند داشت[۲۷]. از انجا که درک افراد از درد حالتی پویاست، لذا پرستاران باید به مفهوم آن اشراف کامل داشته باشند. به منظور انتخاب راهکارهای مناسب برای کنترل درد، پرستاران بیمار و خانواده و همچنین دیگر اعضای گروه درمانی بایستی همکاری و تعامل نزدیکی با یکدیگر داشته باشند[۲۸].
بنا به توصیف مک کافری۱ در ۱۹۷۹ ” درد آن چیزی است که فرد بیان می کند و وجود دارد تا هر زمانی که وی حس می نماید". تسکین درد بیمار به عنوان یک حقوق انسانی مطرح است و جزو حقوق انسانی بیماران آورده شده است. پرستاران از نظر قانونی و اخلاقی وظیفه تسکین درد بیمار را برعهده دارند. تسکین موثر درد بیماران نه تنها موجب راحتی جسمی بیماران می شود، بلکه موجب ارتقا کیفیت زندگی، برگشت سریع تر به زندگی روزمره و کاهش مدت اقامت در بیمارستان و همچنین کاهش هزینه های وی می شود[۲۸]. درد یک وضعیت تنش زا است که می تواند برالگوی زندگی و سلامت روانی فرد اثر گذار باشد. با علم به اثرات درد بر زندگی بیماران، پرستار می تواند با دید بهتری به بیمار کمک نماید[۲۸]. درد مفهومی چند بعدی دارد که عوامل روانی، روحی، اجتماعی ، فیزیولوژیک و فرهنگی در آن موثر است، لذا تجربه درد در هر فرد با فرد دیگر متفاوت است. پرستار باید تمامی عوامل موثر بر درد را بشناسد و آن را در بررسی و اقدامات خود در نظر بگیرد[۲۸]. مددجویانی که همواره از درد جسمی رنج می برند توانایی کمتری جهت مشارکت در فعالیت های روزمره زندگی دارند. با بررسی این افراد می توان به سطح ناتوانی انها و میزان تطابق فرد با آن پی برد[۲۸]. توجه به مقدار تاثیری که درد بر فعالیت های بیمار گذاشته است دارای اهمیت می باشد. ممکن است شدت درد بیمار به شکلی باشد که سبب انزوای اجتماعی وی شده باشد[۲۸].
۱٫McCaffery
اقدامات پرستاری در اغلب حیطه های پرستاری به منظور ایجاد راحتی مددجویان صورت می گیرد. بسیاری از تئوری های پرستاری، ایجاد راحتی و آرامش بیمار را نیاز اصلی بیمار و هدف اساسی اقدامات پرستاری ذکر کرده اند. هر فردی دارای زمینه های فیزیولوژیکی، اجتماعی، روحی، روانی و فرهنگی است که روی برداشت وی از درد و یا راحتی تاثیر گذار است[۲۸]. در بین پرسنل مراقبت بهداشتی ، پرستار نقش کلیدی را در کاهش درد ایفا می کند. در دهه های گذشته توجه روزافزونی به نقش پرستاران در کنترل درد شده است و مطالعات مختلف نشان می دهند که جایگاه و نقش پرستاران به منظور کنترل درد در حرفه پرستاری در حال توسعه است. پرستاران به دلیل نقش محوری در ارائه مراقبت به افراد مبتلا به نارسایی مزمن کلیه، می توانند در تسکین درد این بیماران موثر می باشد[۲۹].
در گذشته درد به عنوان یک نشانه و علامت بیماری در نظر گرفته می شد، اما امروزه به درد به عنوان یک بیماری مجزا و جداگانه توجه می شود. درد چیزی فرا تر از یک احساس فیزیکی مرتبط با یک محرک خاص است[۲۸]. تجربه درد یک مسئله چند بعدی و مشتمل بر اجزا جسمی (فیزیکی) ، عاطفی و شناختی است. محرک درد می تواند ماهیت فیزیکی و یا روانی داشته باشد. درد می تواند موجب تحلیل انرژی افراد باشد و بر ارتباطات فردی و تعاملات اجتماعی و درک وی از مفهوم زندگی تاثیر گذار باشد. درد را نمی توان با معیار های عینی سنجید. غالبا فردی که درد میکشد، می تواند محل درد را مشخص کرده و چگونگی آن را توصیف نماید. اثبات اینکه درد بیمار واقعی است جزو مسئولیت های مددجویان نیست و پرستار مسئول است که وجود درد مددجو را باور نماید. [۲۸].گرچه شناخت و مبارزه بادرد و درمان و تسکین آن یکی از مسئولیت های کادر درمانی است اما بسیاری از پرستاران احساس می کنند که درد را فقط می توان کاهش داد و قادر به کنترل و پیشگیری از آن نیستند، در حالی که پیشگیری از درد بر اساس اعتقادات بشر دوستانه و اصول پزشکی و فیزیولوژی به مراتب بهتر از درمان است[۳۰و۳۱و۳۲].
بنابراین یافتن روش هایی مناسب جهت کنترل درد حین وارد نمودن کاتتر یا سوزن به داخل عروق بسیار اهمیت دارد[۳۳]. برای اینکار باید از روش های راحت، سریع الاثر، ارزان و مؤثر در کاهش و تسکین درد استفاده و از عوارض سوء آن جلوگیری نمود[۳۴]. جهت تسکین درد، روش های دارویی و غیردارویی زیادی وجود دارند که در برخی موارد تأثیر این روش ها بر کاهش درد بیماران مورد سوال است[۲۸] .
روش استاندارد برای ایجاد حس بی دردی پوست، شامل تزریق سطح پوست ولایه های زیرین پوست توسط لیدوکائین۱ و پریلوکائین ۲ با بهره گرفتن از سوزن نازک می باشد[۳۵]. با توجه به این که تزریق ماده بی حسی دردناک بوده و یک ریسک جراحت توسط سوزن ایجاد می شود و همچنین باعث ناراحتی، ترس و اضطراب خواهد شد؛ بنابراین استفاده از آن در رگ گیری منطقی به نظر نمی رسد. از این رو بهتر است که یک ترکیب دارویی موضعی که فواید قابل توجهی در ممانعت از پروسه درد دارد، استفاده شود[۲۴و۳۶]. از تکنیک های بی حسی موضعی مؤثر در کاهش درد بیماران استفاده از ژل۳، پماد۴، پچ۵، و اسپری۶ موضعی بی حس کننده می باشد که می تواند درد ناشی از اقدامات پزشکی مثل رگ گیری را کاهش دهد[۳۷]. بی حسی موضعی یکی از روش های رایج جهت غلبه بر درد ناشی از کانولاسیون می باشد[۳۸] و تحقیقات قبلی موثر بودن استفاده از پماد های بی حس کننده موضعی را در کاهش درد ناشی از کانولاسیون فیستول ، در بیماران دیالیزی بیان می کنند [۳۹و۴۰]. از فواید دیگر داروهای موضعی لوکالیزه بودن عمل آن با جذب سیستمیک جزئی، تجویز راحت و قابلیت کاربرد آن توسط خود بیمار می باشد[۴۱].
یکی از داروهای بی حس کننده موضعی پماد املا۷، مخلوط یوتکتیک ترکیبی از لیدوکایین ۵/۲ درصد و پریلوکایین ۵/۲ درصد می باشد، به این مخلوط EMLA اطلاق می گردد [۴۲]. کلمه یونانی یوتکتوس۸ به معنای ماده ای است که آسان ذوب یا حل می شود و یوتکتیک میکسچر۹یعنی مخلوطی که در حرارتی پایین تر از نقطه ذوب مواد متشکله خود ذوب می گردد[۴۲]. داروی فوق مورد تایید انجمن غذا و دارو بوده و با تغییر در دپولاریزاسیون۱۰ غشا سلولی نسبت به یون سدیم هدایت تکانه عصبی را مسدود می نماید[۴۳].
این دارو از پوست سالم نفوذ کرده و بی دردی را در لایه های سطحی پوست در چندین میلی متر فراهم می نماید[۴۴]، جهت تاثیر باید پماد تقریبا ۶۰ دقیقه قبل از انجام پروسیجر در محل مورد نظر مالیده و با پانسمان بسته شود[۴۴و۴۵]. یافته های مطالعات مشابه نشان می دهد که ترکیب فوق در کاهش درد واکسیناسیون[۴۶]، کانولاسیون فیستول در بیماران دیالیزی[۴۷] و رگ گیری با آنژیوکت در زنان تحت عمل سزارین انتخابی [۴۸] موثر بوده است.
۱٫Lidocaine 2.Prilocain 3.Gel
۴٫Ointment 5.Patch 6.Spray
۷٫eutectic mixture of local anesthetic

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:48:00 ب.ظ ]




 

 

عدد ثابت

 

۷۹۱٫

 

۰۹۸٫

 

 

 

۸٫۰۳۶

 

۰۰۱/۰p <

 

 

 

اعتماد

 

۷۵۳٫

 

۰۲۹٫

 

۷۹۸٫

 

۲۶٫۰۴۸

 

۰۰۱/۰p <

 

 

 

آماره آزمون تحلیل واریانس۴۸۹/۶۷۸ سطح معناداری مدل : ۰۰۱/۰p< ضریب همبستگی: ۷۹۸/۰
ضریب تعیین مدل رگرسیونی: ۶۳۷/۰ آماره دوربین واتسون: ۶۲۷/۱

 

 

 

از آنجایی که مقدار آماره دوربین واتسون بدست آمده از جدول ۴-۱۰بین ۵/۱ تا ۵/۲ است، می توان فرض استقلال جملات خطای رگرسیونی را پذیرفت. در نتیجه مدل مذکور از نیکویی برازش مناسب به لحاظ برقراری شرط استقلال جملات خطا برخوردار است.
با توجه به ضریب تعیین بدست آمده (۶۳۷/۰)، با بهره گرفتن از متغیر توضیحی اعتماد می توان تا ۷/۶۳ درصد از تغییرات موجود در متغیر سیستم بانکداری نوین را توجیه نمود. همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس مدل برازش شده را (با توجه به سطح معناداری کمتر از ۰۰۱/۰) در سطح خطای نوع اول ۰۵/۰، معنادار برآورد کرده است.
سطح معناداری آزمون صفر بودن ضریب رگرسیونی متغیر اعتماد در مدل برازش شده کمتر از ۰۰۱/۰ بدست آمده است، در نتیجه فرضیه صفر بودن این ضریب را رد کرده و فرضیه ی مربوط به این سؤال پژوهش، در سطح خطای نوع اول ۰۵/۰، پذیرفته می شود. بدین معنا که اعتماد بر سیستم نوین بانکداری شعب بانک ملی شهر خرم آباد تاثیر معناداری دارد. مثبت بودن ضریب رگرسیونی بدست آمده برای متغیر اعتماد (۷۵۳/۰)، نشان دهنده ی مثبت بودن رابطه اش با متغیر پاسخ سیستم نوین بانکداری است. بدین معنی که هر چه اعتماد در بین مشتریان در سطح بالاتری قرار داشته باشد، استفاده آن ها از سیستم نوین بانکداری افزایش پیدا خواهد کرد. مدل رگرسیونی برازش شده برای بیان این رابطه را می توان بطور خلاصه بصورت زیر نشان داد:
پایان نامه - مقاله - پروژه
خطا + (اعتماد) ۷۵۳/۰ + ۷۹۱/۰= سیستم نوین بانکداری
باید توجه داشت که حضور عدد ثابت با توجه به سطح معناداری کمتر از ۰۰۱/۰ معنادار بوده است.
آیا بین تضمین و سیستم نوین بانکداری شعب بانک ملی شهر خرم آباد رابطه معنی داری وجود دارد؟
جزئیات برازش مدل رگرسیونی بین متغیر پاسخ سیستم بانکداری نوین و متغیر پیش بینی کننده تضمین، در جدول ۴-۱۱ نشان داده شده است.
جدول ۴-۱۱ : نتایج برازش مدل رگرسیونی بین تضمین و سیستم نوین بانکداری

 

 

پارامتر

 

ضریب رگرسیونی

 

خطای برآورد

 

ضریب استاندارد شده

 

آماره آزمونt

 

سطح معناداری

 

 

 

عدد ثابت

 

۷۱۵٫

 

۰۹۰٫

 

 

 

۷٫۹۲۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:48:00 ب.ظ ]




PC47

 

و ورود آنها به مسائل زیست‌محیطی جدّی نیست.

 

تجربه ضعیف قضات در مسائل زیست‌محیطی

 

 

 

PC48

 

شما در نظر بگیرید حدّاکثر مسئولین رده بالای ما در سه قوه کشور بیش از ۱۰ هزار نفر نیستند. ۱۰ هزار نفر تصمیم‌گیرنده. جهت‌گیری ۱۰ هزار نفر تصمیم‌گیرنده در برابر ۷۵ میلیون نفر مردم.

 

اهمیت رویکرد دولتمردان و تأثیرات وسیع آن

 

 

 

PC49

 

بدنه اجرایی دستگاه‌ها را هم نباید جزء دولتمردان محسوب کرد چرا که آنها مجری تصمیمات تصمیم‌گیرندگان هستند و در واقع جزئی از مردم محسوب می‌شوند.

 

ضرورت تفکیک بدنه بوروکراسی از دولتمردان در موضوع اصلاح نگرش‌ها

 

 

 

PC50

 

یک کمیته هست که با مشارکت دفتر رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام ایده کلی محیط زیست را تدوین و جهت درج به عنوان سیاست‌های کلان به مجمع تشخیص پیشنهاد می‌کنند.

 

نقش مجمع تشخیص در تدوین سیاست‌های کلان

 

 

 

PC51

 

ما در این کمیته بعد از یک سال و نیم هنوز نتوانسته‌ایم حرف علمی خود را برای اعضاء به اثبات برسانیم. یک عدّه افرادی هستند که اصلاً درک جامعی از محیط زیست ندارند. ما در این سطح هنوز به تفاهم نرسیده‌ایم.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

عدم درک جامع زیست‌محیطی، مانع پیشرفت در مرحله تدوین

 

 

 

PC52

 

روایات مهمی نیز مؤید اهمیت بجث جهت‌گیری مسئولین داریم. یک روایت اینکه «النّاس علی دین ملوکهم» و روایت مهم دیگر از پیامبر اکرم صلوات‌ا…علیه‌وآله «صنفان من امتی إذا صلحا صلحت امتی و إذا فسدا فسدت امّتی: العلماء و الأمراء»

 

تأیید اهمیت بیشتر اصلاح نگرش دولتمردان نسبت به مردم در منابع دینی

 

 

 

PC53

 

تا زمانی که تشکل‌های مردم نهاد زیست‌محیطی در هر زمینه‌ای وابستگی مالی به دولت دارند طبیعی است که باید دستگاه بالادست خود که به آنها کمک مالی می‌کند را از خود راضی نگه دارد

 

وابستگی مالی NGOs، مانع اعتراض به دولت

 

 

 

PC54

 

و این مخلّ فلسفه شکل‌گیری آنهاست.

 

وابستگی مالی NGOs، نقض فلسفه وجودی‌شان

 

 

 

PC55

 

این تشکل‌ها باید فعال باشند، تجمعات، جلسات و همایش‌ها برگزار کنند، حضور فعال در صحنه سیاسی داشته باشند، رسانه مکتوب و مجازی داشته باشند و … در صورتی که اصلاً اینطور نیست.

 

ضرورت فعال بودن NGOs به ویژه با بهره گرفتن از ابزار رسانه

 

 

 

PC56

 

در برخی موارد نیز بودجه‌ای که سازمان دولتی به آن تشکل مردم‌نهاد می‌دهد به صورت کاملاً صوری است به این شکل‌ که بودجه‌ای که داده را تحت عناوین دیگر بلافاصله از آن تشکل می‌ستاند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:45:00 ب.ظ ]




هستى ما ز پهلوى یار است سایه بى‌شخص خود کجا باشد
بى تو من زندگى نمى‌خواهم گر تو خواهى چنین روا باشد
دل که آیینه جمال تو نیست پاره‌سنگى[۳۱۹] است دل چرا باشد
انتقام از زمانه مى‌گیریم آن ستمگر اگر ز ما باشد
چه ز بیگانه‌ها طمع دارى یار باید که آشنا باشد
خانه در کوى او گرفت فقیر فقر همسایه غنا باشد
من و حسنى که تجلى‌کده جانش باشد چشم خورشید به حیرت نگرانش باشد
آنکه چون موج طپش در رگ جانها فکند پیچ و تابى است که در موى میانش باشد
خوبرویان همه سر بر خط فرمان وى‌اند مرکز دایره حسن دهانش باشد
خط به آن چهره گلرنگ چه خواهد کردن باغ فردوس چه پرواى خزانش باشد
جلوه حسن ترا از دل صد چاک چه غم پرتو ماه کجا فکر کتانش باشد
لاله‌زارى شمرد سینه پرداغ مرا اشک چشمم به نظر آب روانش باشد
نیستم رنجه به دشنامم اگر یاد کند غرض این است که نامم به زبانش باشد
عاقل آن است که دیوانه[۳۲۰] یار است فقیر باخبر اوست که از بى‌خبرانش باشد
در خلوت دل غیر تو را بار نباشد جایى که تویى در خور اغیار نباشد
برخاسته از دامن این دشت غبارى اى منتظران گرد ره یار نباشد
دیوار و درش سخت فریبنده دلهاست اى اهل دل این خانه خمّار نباشد[۳۲۱]
از بتکده تا کعبه چه فرقست بپرسید همسایه دیوار به دیوار نباشد
کارى است رخش دیدن و از کار برفتن[۳۲۲] رحم است بر آنکس که در این کار نباشد
در وصل دلم بود نمکخوار لب دوست در هجر چرا تشنه دیدار نباشد
از کفر سر زلف تو اى دشمن ایمان یک سبحه ندیدیم که زنار نباشد
بسیار به دل مى‌خلدم ناله ناقوس[۳۲۳] این بتکده منزلگه دلدار نباشد
امروز نهان نیست که فرداش توان دید دلدار مرا وعده دیدار نباشد
هر لحظه به رنگ دگر از پرده برایى در جلوه‌گریهاى تو تکرار نباشد
پایان نامه - مقاله - پروژه
از عشق فقیر این همه لذت نتوان برد معشوق اگر شوخ و دل‌آزار نباشد
با من آن بیدادگر در موسم خط یار شد خط او زخم دلم را مرهم زنگار شد
خانمان‌سوز است هر آهى که از دل مى‌کشم زین زمین نخلى که سر بر کرد آتشبار شد
گفتم او را گر بیابم دست در دامن زنم کار چون با دامنش افتاد دست از کار شد
آخر آن نازک کمر از اهل دل الفت برید بر نهال قامتش دل بستن ما[۳۲۴] بار[۳۲۵] شد
دانه‌هاى سبحه یکسر صرف دام شید کرد عاقبت تسبیح زاهد رشته زنار شد
بوالهوس هم رفته رفته با جفایش خو گرفت آخر این انگاره از سوهان زدن هموار شد
لذت قند مکرر مى‌دهد شعر فقیر تا زبانش وقف مدح حیدر کرار شد
پنجه عشقم گریبان مى‌کشد دل به آن برگشته مژگان مى‌کشد
از گل فردوس پیش ما مگو خار راهش دامن جان مى‌کشد
کى تواند شد دل نقاش جمع نقش آن زلف[۳۲۶] پریشان مى‌کشد
روز محشر هم بت مغرور ما دامن از دست شهیدان مى‌کشد
هر که عاشق را نصیحت مى‌کند توتیا در چشم گریان مى‌کشد
بار غم خون جگر آه فراق دل چه‌ها از دست هجران مى‌کشد
گر چنین ناز تودل را خون کند کار چشم ما به طوفان مى‌کشد[۳۲۷]
سبزه خط تو مى‌بالد به خویش کاب[۳۲۸] زان چاه زنخدان مى‌کشد
غنچه در پیش دهانت اى صنم سر ز خجلت در گریبان مى‌کشد
نشئه دارد از مى وحدت فقیر جام عشق شاه مردان مى‌کشد
شمع محفل تا رخ آن شوخ بى‌پروا نشد در هواى سوختن پروانه را پر وا نشد
عارى از طغراى مشکین بود منشور جمال تا به طرف عارضش زلف معنبر وا نشد
عقده‌اى کز عشق در کار دل گرمم فتاد غیر خاکستر شدن مانند اخگر وا نشد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:45:00 ب.ظ ]




۲-۹- حالت پایه در ابررسانایی
باردین و همکاران توانستند نشان دهند نظریه ساده کوپر می تواند در مورد تعداد زیادی الکترون که با یکدیگر برهم کنش انجام می دهند اعمال شود. حالت پایه یک گاز فرمی، شامل الکترونهای بدون برهم کنشی است که درون دریای فرمی قرار دارند. از این حالت می توان برهم انگیختگی های بطور دلخواه کوچکی را بدست آورد. یک حالت برانگیخته را می توان با برداشتن یک الکترون از سطح فرمی و بالا بردن آن به بالای سطح فرمی تشکیل داد. نظریه BCS نشان می دهد که با یک برهم کنش جاذب مناسب بین الکترونها، حالت پایه جدید ابررسانا ایجاد خواهد شد که با یک انرژی متناهی Eg مشخص می شود. حالت پایه BCS در شکل (۲-۶- الف) نشان داده شده است، حالت BCS که شامل مخلوط هایی از اربیتال های تک الکترونی در بالای انرژی فرمی است در شکل (۲-۶- ب) دیده می شود.
شکل ۲-۶- الف- احتمال p برای اینکه با انرژی ε در حالت پایه گاز فرمی بدون برهم کنش اشغال شود. ب- در ناحیه ای که پهنای آن از مرتبه گاف انرژی است، حالت پایه BCS با حالت فرمی تفاوت دارد. هر دو منحنی در صفر مطلق ترسیم شده اند.
پایان نامه - مقاله
مقایسه بین شکل الف و ب نشان می دهد که انرژی جنبشی حالت BCS بالاتر از انرژی حالت فرمی است. ولی انرژی پتانسیل جاذب حالت BCS گرچه در شکل نشان داده نشده است، چنان عمل می کند که انرژی حالت BCS را نسبت به حالت فرمی پایین می آورد. به هر حال جنبه اصلی حالت BCS این است که اربیتال های یک ذره ای بصورت زوج اشغال می شوند، اگر اربیتالی با بردار موج K و اسپین رو به بالا اشغال شود، در اینصورت اربیتال با بردار موج K- و با اسپین رو به پایین نیز اشغال خواهد شد. اگر ↑ Kخالی باشد، در اینصورت↓ K1- نیز خالی خواهد بود. این زوج ها همان زوج های کوپر هستند که اسپین صفر و بسیاری از صفات بوزون ها را دارا هستند.
۲-۱۰-کاربردهای ابررسانایی
اونس نه تنها کاشف ابررسانایی است، بلکه اولین فردی است که در جهت استفاده عملی از ابررساناها اقدام نمود. تلاشهای او در جهت ساخت آهن ربای الکتریکی بدلیل پایین بودن میدان مغناطیسی بحرانی ابررساناها در آن زمان ناموفق ماند. همچنین در سال ۱۹۳۰ با بهره گرفتن از ابررساناها، کلیدهایی طراحی و ساخته شد که با اعمال میدان مغناطیسی مناسب از حالت روشن به خاموش انتقال می یافتند.
پس از کشف ابررسانایی در آلیاژها و بویژه در آلیاژ Nb3Sn در سال ۱۹۵۳، استفاده از ابررساناها چشم انداز بهتری پیدا کرد و ابررساناها با توجه به صفر بودن مقاومت الکتریکی، برای ایجاد میدان های مغناطیسی و انتقال نیرو مورد استفاده قرار گرفتند. کشف پدیده جوزفسون و تونل زنی الکترونهای عادی و ابرالکترونها، دریچه های جدیدی را در جهت استفاده هرچه بیشتر از ابررساناها بازنمود.
آهنرباهای ابررسانا از قوی‌ترین آهنرباهای الکتریکی موجود در جهان هستند. از آنها در قطارهای سریع السیر برقی و دستگاه‌های MRI و NMR و هدایت کردن ذرات در شتاب دهنده‌ها استفاده می‌شود. همچنین می‌توان به عنوان جدا کننده‌های مغناطیسی در جاهایی که ذرات مغناطیسی ضعیف خارج می‌شود مثلا در صنایع رنگ سازی استفاده شود. همچنین از ابررساناها در مدارات دیجیتالی نیز استفاده می‌شود به عنوان مثال در ایستگاه های RF و موبایل در ایستگاههای امواج ماکروویو. از ابررساناها در اتصال جوزفسون برای ساختن بلوک‌های ساختمان اسکوئید استفاده می‌شود که حساسترین اندازه‌گیر امواج مغناطیسی می‌باشد. سری دیگر دستگاه‌های جوزفسون برای ردیابی فوتون و یا به عنوان میکسر استفاده می‌شود. از مقاومت هایی که به ابررسانا تبدیل می‌شوند نیز در ساختن دماسنج و گرما سنج های حساس[۱۲۰] ردیاب فوتونی استفاده می‌شود.
یک کاربرد آرمانی برای ابررساناها، استفاده از آن ها در انتقال قدرت به شهرهاست. اگرچه به خاطر قیمت بالا و نشدنی بودن سرد سازی مایل ها سیم ابررسانا برای رسیدن به دماهای بسیار پایین، این کار تا به حال تنها در اندازه آزمایش باقی مانده است.
محققان امیدوارند که در آینده از ابررسانا در ساختن ترانسفورماتورها، وسایل ذخیره برق، الکتروموتورها، محدود کردن جریان اتصال کوتاه، وسایل شناور مغناطیسی استفاده کنند. اما چون ابررساناها به تغییر و حرکت میدان مغناطیسی حساسند استفاده از آن‌ ها در برق جریان متناوب مثل ترانسفورماتورها بسیار سخت پیشرفت می‌کند ترجیحاً در حیطه کاری جریان مستقیم می‌باشد.
۲-۱۱- فرمالیسم نسبیتی ابررسانایی
باگالیوباف تئوری متعارف باگالیوباف – دی جنیس را برای ابررسانایی انجام داد که فرمول بندی جدیدی از تئوری BCS می باشد.این چارچوب برای تامین نسبیتی تئوری ابررسانایی مناسب می باشد.
اثرات نسبیتی می تواند اثر عمیقی برروی ابررسانایی داشته باشد. واقعیت نسبی بودن برای تعداد زیادی از پدیده های مهم در ابررساناها مناسب است. تئوری BCS ابررسانایی در فرمالیسم اصلی اش به آسانی به قلمرو نسبیتی تعمیم نمی یابد.
در سال ۱۹۹۹ کاپل[۱۲۱] و گراس[۱۲۲] به معرفی یک چارچوب نسبیتی برای تئوری میکروسکوپی ابررسانایی پرداختند و دو معادله نتایج آنها گردید[۷۷]. معادله دیراک – باگالیوباف – دی جنیس که معادله اساسی تئوری میکروسکوپیک ابررساناهاست، تعمیم نسبیتی معادله باگالیوباف – دی جنیس است. در این تئوری پارامتر نظم، جفت های کوپر را توصیف می کند و در واقع عملگرهای میدان را تولید می کند. ترکیب خطی از این عملگرها حالات تک تایی و سه تایی معمول را تشکیل می دهد. جزئ بنیادی در هر توصیفی از ابررسانایی پارامتر مرتبه ابررسانایی یا پارامتر نظم است. در حالت غیر نسبیتی پارامتر نظم ساختار با بررسی های تقارنی کاملا معمول بدست می آید. تئوری BCS معمول با جفت شدگی معمول میان فوتونی، تقارن s-wave را برای پارامتر مرتبه ابررسانای معمول مناسب می شمارد. یک مساله مهم در ابررسانایی، برقرار نمودن تقارت پارامتر مرتبه ابررسانایی در ابررساناهای دما بالاست. جفت شدگی های اسپین تک تایی و سه تایی متناسب با تقارن های نقطه ای پارامتر نظم ابررسانایی متناسب هستند. هامیلتونی دیراک – باگالیوباف – دی جنیس[۱۲۳] معادلات کاملا عمومی را نتیجه می دهد اما در اکثر موارد اندر کنشی که به خاصیت ابررسانایی می انجامد، یک نوع جفت شدگی ها را برمی گزیند که آن هم متوجه یک یا تعداد کمی از پارامترهای نظم مختلف موجود در این هامیلتونی است و در اینصورت نیازی به بررسی هامیلتونی کلی نیست.
۲-۱۲- جفت شدگی های نوع s، p، d، f در ابررساناها
در ابررساناها جفت های کوپر می توانند در یک حالت اسپین کلی = ۰ Stot ، اسپین تک تایی یا Stot = ۱ ، اسپین سه تایی باشند. بخاطر خصوصیات پاد جابجایی الکترونها بعنوان یک فرمیون حالت اسپین تک تایی پاد متقارن با یک تابع موج اربیتالی با پاریته زوج و با اندازه حرکت زاویه ای اربیتالی L = ۰ حالت جفت شدگی s-wave و با اندازه حرکت زاویه ای اربیتالی L = ۲ حالت جفت شدگی d-wave را دارد (شکل ۲-۷)حالت اسپینی سه تایی متقارن همراه با یک تابع موج اربیتالی پاد متقارن و پاریته فرد با اندازه حرکت زاویه ای اربیتالی L = ۰ دارای جفت شدگی p-wave و با اندازه حرکت زاویه ای اربیتالی L = ۳ دارای جفت شدگی f-wave می باشد. ابررسانایی معمول بوسیله جفت های کوپر s-wave مشخص می شوند که بوسیله یک ربایش خالص از برهم کنش الکترون – فونون شکل می گیرند. این برهم کنش با بهره گرفتن از تئوری BCS شرح داده شد.
شکل ۲-۷- جفت شدگی های نوع s، p، d
۲-۱۳- ابررسانایی در گرافن
با وجود اینکه خاصیت ابررسانایی ذاتا در گرافن وجود ندارد، اما با بهره گرفتن از اثر مجاورت با یک الکترود ابررسانا، خاصیت ابررسانایی را بخود می گیرد و به این ترتیب ابررساناهای غیر معمول می توانند انواع پتانسیل های جفت شدگی را به این ماده القا نماید. اثر مجاورت عبارت است از القای خاصیت ابررسانایی به یک ماده غیر ابررسانا در موقعیت تماس دو ماده [۷۸].
اثر مجاورت[۱۲۴] به دلیل پخش[۱۲۵] جفت های کوپر به فلز نرمال است، این اثر همانند پیوندهای p-n در نیمه رساناها یک اثر ترمودینامیکی محسوب می شود، یکی از جدیدترین کاربردهای این اثر در ماده گرافن است.برای القای خاصیت ابررسانایی در گرافن، از الکترودهای ابررسانا استفاده کردند که از لایه هایی به ضخامت ۱۰ نانومتر از تیتانیوم و لایه آلومینیوم به ضخامت ۷۰ نانومتر تشکیل یافته بودند که برای الکترود آلومینیوم بعنوان لایه ابررسانایی که خاصیت ابررسانایی را به گرافن القا نماید، استفاده کردند.
از جدیدترین مطالعات در حوزه گرافن، ظهور انواع پتانسیل های جفت شدگی تقارنی در هامیلتونی نسبیتی ابررسانایی این ماده یعنی فرمالیسم dBG می باشد.
تونل زنی بین گرافن نرمال و گرافن ابررسانای یک اتصال NG/SG را برای اولین بار بیناکر[۱۲۶] مورد مطالعه قرار داد[۷۹]. در اتصالات پایه گرافن، نوع جفت شدگی ابررسانای مطرح شده در اتصال مهم می باشد ساختار شش گوشی گرافن امکان القای خاصیت ابررسانایی تقارن های نوع s ، p ، d را فراهم می کند. بطوریکه دسته بندی کامل تقارن های جفت شدگی امکان پذیر در یک ساختار شش گوشی تا جفت شدگی نوع f توسط مازین [۱۲۷] و جانس[۱۲۸] ارائه گردیده است[۸۰].
ابررسانایی یکی از خواص جالب گرافن است و مطالعات زیادی برروی ابررسانیی گرافن شده است. گرافن ابررسانا دارای خصوصیات متفاوتی از جمله انعکاس آندریف[۱۲۹] ، تونل زنی، اثرجوزفسون و … می باشد و با بهره گرفتن از فرمالیسم نسبیتی ابررسانایی می توان به مطالعه این آثار در پیوندهایی با پایه گرافن پرداخت. لازمه پیوند بین نسبیت و ابررسانایی در این مسائل استفاده از معادله دیراک – باگالیوباف – دی جنیس می باشد.
در ناحیه ابررسانای پیوندهای پایه گرافن در ساختارهای مختلف معادله dBG زیر باید حل شود:
(۲-۲۳)
بطوریکه:
که توابع موج الکترون و حفره و انرژی برانگیختگی نسبت به انرژی فرمی است. پتانسیل جفت شدگی می باشد که در اثر مجاورت الکترود ابررسانا برروی لایه گرافن القا می کند که با توجه به نوع جفت شدگی زوج کوپر در ابررسانا فرم پتانسیل جفت شدگی القا شده در گرافن بصورت های متفاوت می باشد. با توجه به سه مجموعه اندیس شبه اسپین، چاهک و اسپین واقعی برای الکترونهای گرافن، ابررسانایی می تواند تقارن های متفاوتی را نسبت به فضا و زمان در این ماده داشته باشد.
در این تحقیق جفت شدگی نوع d در اتصال پایه گرافن بدون گاف انرژی و تحت کشش[۱۳۰] مورد بررسی قرار می گیرد که در فصل های ۳ و ۴ شرح داده شده است.
تقارن جفت شدگی نوع d اکثرا توسط ابررساناهای دمای بالا ایجاد می شود و به ساختار باند و پتانسیل جفت شدن آنها بستگی دارد. برای ایجاد این نوع جفت شدگی می توان از ابررسانای YBa2Cu3O7 یا V3Si استفاده کرد.

فصل سوم: اتصالات و جریانهای جوزفسون
۳-۱- آثار جوزفسون
جلوه ای از ماهیت کوانتومی ابررسانایی، ابررسانندگی ضعیف است که آثار جوزفسون نیز خوانده می شود. این آثار در سال ۱۹۶۲ پیشگویی شده بود که خیلی زود بصورت تجربی به اثبات رسید. برایان دیوید جوزفسون[۱۳۱] در سال ۱۹۷۳ برای تحقیقاتش درباره خصوصیات عبور ابر جریان از سد تونلی موفق به دریافت جایزه نوبل فیزیک شد و تا اواخر سال ۲۰۰۷ استاد دانشگاه کمبریج بوده است]۵۷[.
در سال ۱۹۶۲ جوزفسون در یک مقاله نظری دو اثر جالب را پیش بینی کرده بود؛ که می توان آنها را در پیوندگاههای تونلی ابر رسانشی مشاهده کرد. پیامد اصلی اثر نخست این بود که پیوندگاه تونلی (منظور تونل زنی الکترون بین دو ابررسانا که با لایه نازک عایق از هم جدا شده اند) باید بتواند یک جریان (ابررسانشی) ولتاژ صفر را برقرار کند. در آن مقاله چنین پیش بینی شده بود که مقدار بحرانی این جریان به روشی بسیار نامعمول به میدان مغناطیسی خارجی بستگی دارد. چنانچه جریان از مقدار بحرانی، که مشخصه هر پیوندگاه خاص است، تجاوز کند پیوندگاه آغاز به تولید امواج الکترومغناطیسی با بسامد بالا می کند که این اثر دوم جوزفسون است .کوتاه زمانی پس از انتشار این مقاله، هر دو اثر بطور تجربی کاملا به تایید رسید]۸۱[. افزون بر آن، به زودی معلوم شد که اثرهای جوزفسون نه تنها در پیوندگاههای تونلی، بلکه در انواع دیگر پیوندگاهها به نام اتصالهای ضعیف نیز دیده می شوند، که بخشهای کوتاهی از مدارهای ابررسانا هستند که در آنها از شارش جریان بحرانی بطور چشمگیری جلوگیری می شود]۸۲[. آثار ابررسانایی ضعیف ریشه در ماهیت کوانتومی حالت ابررسانشی دارند. اساس حالت ابررسانشی بر حالت چگالیده بوز بنا شده است. به این معنا که همه زوجهای الکترون در حالت ابررسانشی، تراز کوانتومی یکسانی را اشغال می کنند و با یک تک تابع موج مشترک توصیف می شوند و متقابلا در قید یکدیگرند، یعنی رفتاری همدوس دارند ]۸[.
جمله «ابررسانندگی ضعیف» به رفتاری اشاره دارد که در آن دو ابر رسانا با یک اتصال ضعیف به یکدیگر وصل شده اند. این اتصال را می توان با پیوند تونلی یا یک گلوگاه کوتاه در مقطع فیلمی نازک ایجاد نمود. بطورکلی، اتصال ضعیف می تواند تنها تماس ضعیفی بین دو ابر رسانا در ناحیه بسیار کوچک یا بصورتهای دیگری باشد که در آنها تماس ابررسانشی بین ابر رساناها بگونه ای ضعیف تشکیل شود.آثار جوزفسون بصورت ایستا (اثر جوزفسون dc) و ناایستا (اثر جوزفسونac) دیده شده اند]۸۱[.
در اثر dc اگر از اتصال ضعیف یا پیوندگاه جوزفسون، جریانی گذر دهیم و چنانچه این جریان به اندازه کافی کوچک باشد، جریان بدون روبروشدن با مقاومت از اتصال ضعیف می گذرد، حتی اگر ماده ی اتصال ضعیف خود ابررسانا نباشد (مثلا می تواند یک لایه عایق در پیوندگاه تونلی باشد). در اینجا مستقیما به مهمترین ویژگی ابررساناها می رسیم: یعنی رفتار همدوس الکترونهای ابرسانشی. بواسطه اتصال ضعیف الکترونهای دوناحیه ابررسانا به یک پیکره کوانتومی واحد تبدیل می شوند. با نفوذ از اتصال ضعیف به ابررسانای دوم، تابع موج الکترونها از ابررسانای اول با تابع موج الکترونهای محلی تداخل می کند. در نتیجه همه الکترونهای ابررسانشی در دو سوی اتصال ضعیف با تابع موج یکسانی توصیف می شوند. حضور اتصال ضعیف نباید توابع موج دو طرف را، در مقایسه با آنچه پیش از ایجاد اتصال بودند ، بطور چشمگیری تغییر دهد. در اثر جوزفسون ac ، اگر جریان dc را در اتصال ضعیف افزایش دهیم تا ولتاژ محدودی در دو سر پیوندگاه ظاهر شود، علاوه بر مولفه dc ولتاژ V، مولفه دیگر ac این ولتاز با بسامد زاویه ای ω نیز پدیدار می شود بطوریکه =۲eVωħ ]۸[.
برای ثبت این اثر که تابش جوزفسون خوانده می شود (یعنی، تابش الکترومغناطیسی گسیل شده از پیوندگاه جوزفسون) آی. کا. یانسون، دی. ام. سوستونف و آی. ام. دمیترنکو [۱۳۲]آزمایش بنیادی موفقیت آمیزی انجام داده اند]۸۱[.
۳-۲- تونل زنی و اثر جوزفسون
در یک پیوند نازک که شامل ابررسانا هست، ممکن است تونل زنی در امتداد پیوند صورت گیرد و از جریان تونلی می توان برای مطالعه خواص فیزیکی ابررسانا استفاده کرد.شکل (۳-۱) چنین پیوندی را نشان می دهد که درآن دوقطعه فلز، به ترتیب در حالتهای ابررسانایی و طبیعی، توسط فیلم عایق نازکی به ضخامت حدود Å ۵۰ به یکدیگر متصل شده اند. مادامیکه جریان الکترونها در امتداد پیوند برقرار می شود، این فیلم به عنوان یک سد پتانسیل عمل می کند. بر طبق قوانین کوانتومی الکترونها می توانند از این سد پتانسیل نازک تونل بزنند.
ب
ب
الف
الف
شکل ۳-۱- تونل زنی در پیوند ابررسانا- فلز معمولی
الف. اصل طرد از تونل زنی (پیکان خط چین) ممانعت می کند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:44:00 ب.ظ ]




در مورد آموزش عالی فلسفه ها و دیدگاه های متعددی وجود دارد که تفاوت این دیدگاه ها در نحوه پاسخ گویی آنها به مجموعه ای از پرسش هاست.آموزش عالی باید در خدمت چه کسانی باشد؟ دانشجویان باید از تجربه دانشگاهی خود چه چیزهایی یاد بگیرند تا پس از پایان تحصیلات شان بتوانند آن ها را انجام دهند؟مدارس عالی و دانشگاه ها چه مسئولیت های دیگری را بر عهده دارند؟پاسخ به این پرسش های اساسی در دیدگاه های مختلف فلسفی زیر بیان شده است.(همان منبع : ۷-۴)
رویکرد آزادمنشانه[۹]
در این رویکرد ،آموزش عالی ساخت ذهنی را که به جستجوی همیشگی حقیقت می انجامد در انسان پرورش می دهد.در اوایل دهه ۱۸۷۰، جان هنری [۱۰]آموزش عالی را جامعه آرمانی فراگیران شامل مدرسان و دانشجویان– که از طریق مباحثات علمی با هم تعامل می کنند– می داند که بر فلسفه،ادبیات و دین متمرکز است.
رویکرد پژوهشی[۱۱]
هدف اولیه آموزش عالی،ایجاد انگیزه و حرکت به منظور رشد و گسترش جدید و پژوهش علمی– که دانش جدید بر آن استوار است– می باشد.آموزش، در بهترین حالت، هدف ثانویه را تشکیل می دهد. دانشگاه ها باید به نخبگان خردمندی اختصاص یابند که توانایی انجام پژوهش علمی را که منجر به پیشرفت دانش می شود، دارند.
رویکرد حرفه ای[۱۲]
این رویکرد از منظر فایده گرایانه به هدف آموزش عالی می نگرد و بر اهمیت رشد مهارت ها و آمادگی های لازم در اشتغال موفق تاکید دارد.تمام مقاطع تحصیلی،از جمله مقطع آموزش عالی،باید موجب رشد توانایی ها مهارت های کل جامعه شوند؛از این رو آموزش فنی و حرفه ای باید در کانون توجه آموزش عالی قرار گیرد.
۴٫رویکرد رشد دانشجویی [۱۳]
اهداف و راهبرد های آموزش عالی،از منظر رشد انسانی، باید با نیازهای دانشجویان که در طی مراحل مشخص رشد فیزیکی،روان شناختی،ذهنی و اخلاقی پرورش می یابند،منطبق باشد.مدافعان اصلی رویکرد رشد دانشجویی بیشتر تحت تاثیر آثار و تحقیقات ژان پیاژه [۱۴] بوده اند. اهمیت نظریه در آموزش عالی،مبتنی بر این اکتشاف است که همه افراد به سطحی از رشد نمی رسند که واجد توانایی های تفکرانتزاعی شوند. نظریه رشد در آموزش عالی،در اواخر دهه۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ پایه گذاری شد.
۵٫رویکرد های افراطی
از دیدگاه اصلاح طلبان افراطی،که در میانه قرن بیستم میلادی وارد عرصه آموزش عالی شدند،تمامی نهادهای آموزشی،از جمله آموزش عالی،چنان نامناسب جهت داده شده اند که باید بر چیده شوند،و بر مبنای این اعتقاد که انسان ها ذاتا خود گردان هستند و هر گونه اقتداری به آنان صدمه می رساند، بازسازی (مفهومی ) شوند. در دهه ۱۹۶۰ ، پال گودمن [۱۵] و کارل راجرز[۱۶] ، هر یک به طور جداگانه،ایجاد اجتماعاتی از فراگیران را که به صورت گروهی در باره موضوعاتی مهم به بحث بپردازند به مثابه بنیانی برای آموزش و پرورش پیشنهاد کردند.
پایان نامه
۶٫رویکرد تعهد اجتماعی[۱۷]
تمرکز این دیدگاه بیشتر بر مسئولیت و وظایف مدارس عالی و دانشگاه ها در خدمت به جامعه است.طرفداران این دیدگاه بر این باورند که دیدگاه تعهد اجتماعی را نیز،همچون دیدگاه حرفه ای،نمی توان به افراد نسبت داد،به عکس این دیدگاه برخاسته از نیازها ی اجتماعی،و توان و استعداد مدارس عالی و دانشگاه ها در فرایند مساعدت در حل معضلات و مسائل اجتماعی است. منتقدان این دیدگاه معتقدند مدارس عالی و دانشگاه ها از آن رو به وجود آمده اند که دانشجویان را تربیت کنند و به انجام پژوهش های علمی همت گمارند. بر همین اساس ارائه خدمات اجتماعی را از وظایف سایر نهاد ها،به ویژه سازمان هایی که برای خدمات اجتماعی تاسیس شده اند،می باشد.
۷٫رویکرد دانشگاه های چند منظوره[۱۸]
دانشگاه های پژوهشی و جامع جدید که در زمینه رشد ذهنی دانشجویان فوق العاده متفاوت، توسعه و توزیع دانش جدید،وخدمت به جامعه فعالیت می کنند، دانشگاه های چند منظوره نامیده می شوند. این دانشگاه ها می کوشند تمامی نیازها و انتظارات را تحقق بخشند. دانشگاه های چندمنظوره به بهترین وجه آرمان های آموزش عمومی را عملی می کنند. این دانشگاه ها ابزار خوبی برای پژوهش های علمی‌آموزش حرفه ای،و خدمت به جامعه اند، و همین پیچیدگی آنهارا به موسساتی مهیج تبدیل کرده است. منتقدان این رویکرد بر این باورند که بسیاری از دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می کوشند تا همه نیازها ی تمامی اقشار را برآورده سازند.(باربارا،۱۳۸۳: ۶۸۲)
۲-۳- تاریخچه و سیر تحول آموزش عالی در ایران

قرن‌هاست که جوامع مختلف و اغلب پیشرفته برای تربیت افراد طراز اول کشور در زمینه‌های مختلف به آموزش عالی توجه داشته اند.درحقیقت آموزش عالی علاوه بر پرورش متخصصان مورد احتیاج صنایع و فنون ‌مختلف، مسئولیت‌های‌ دیگر ‌نیز ‌بر ‌عهده‌ دارد، ‌به‌ طوری ‌که ‌علاوه ‌بر ‌رفع‌ حوایج ‌موجود در جامعه، مسیر ‌‌تکامل‌ انسان را‌ برای ‌آینده‌ مشخص‌می‌سازد(روشن نهاد،۱۳۸۳).
سابقه آموزش عالی درایران به زمان‌های بسیارقدیم باز می‌گردد، به گونه ای که تاریخ نگاران کهنسال ترین دانشگاه جهان را ” جندی شاپور” معرفی می‌کنند . این دانشگاه که دردوران قبل ازاسلام به وجود آمد و شهرت جهانی یافت و به شاهپور اول پادشاه ساسانی،منسوب بوده،ازقرن چهارم تا دهم میلادی تداوم داشته است. به هرصورت،آنچه که مسلم به نظرمی رسد،این است که دانشگاه جندی شاپور درحدود هزار و هفتصد‌سال پیش‌بنا‎گردیدو تا پنج قرن گاهواره علوم پزشکی،فلسفه،نجوم و ریاضیات بود. با ظهوراسلام و توسعه معارف اسلامی،درحدود قرن پنجم هجری،خواجه نظام الملک به ترویج علم و هنر و تأسیس مدارس عالی همت گمارد(روشن نهاد،۱۳۸۳).
در سال ۱۲۶۶ ه . ق میرزا تقی خان امیرکبیر در گوشه ای از ارگ تهران بنای مدرسه ای را به سبک مدارس عالیه اروپا شروع کرد و آن را دارالفنون نامید.ازهنگام تاسیس دانشگاه جندی شاپور تازمان تشکیل دولت صفویه،آموزش عالی سنتی ایران همواره نیازمند حمایت دولت‌ها بوده وبه همین جهت همگام با تحولات سیاسی،دچارفراز ونشیب می‌شده است به طورکلی،مدرسه دارالفنون با بهره گرفتن از عالمان اروپایی، در شناساندن تمدن اروپا و فرهنگ جدید مغرب زمین به ایرانیان،عامل بسیار موثری بود و فارغ التحصیلان دارالفنون، اغلب ازطریق ترجمه و تا لیف کتب درسی به این اقدام دامن می‌زدند و صنف جدیدی بوجود آوردند‌که‌در‌تحول‌فکری‌دو‌نسل‌بعد‌اثر‌گذاشت(روشن نهاد،۱۳۸۳).
هسته اولیه تعلیمات عالیه نوین در ایران با ایجاد مدرسه دارالفنون شکل گرفت.دانشگاه شیراز که در سال ۱۳۳۵ رسمیت یافته بود،در سال ۱۳۴۱ با ارائه طرحی نوین تبدیل به دانشگاه پهلوی شد و از سال ۱۳۴۰ به‌بعد،دولت‌اجازه‌تأسیس‌مدارس‌عالی‌به‌اشخاص‌و‌هیأت‌های‌خصوصی‌را‌هم‌صادر‌کرد.(روشن نهاد،۱۳۸۳).
آموزش عالی ایران بیش از۷۸ سال (از ۱۲۹۷ شمسی تاکنون )سابقه دارد و،نسبت به سایر مقاطع تحصیلی،دستخوش بیشترین تغییرات و تحولات و بازنگری های مستمر شده است.مجلس شورای ملی با تصویب لایحه قانونی تاسیس دانشگاه تهران در ۸/۵/۱۳۱۳ فصل نوینی در توسعه آموزش عالی ایران آغاز کرد.(نوروز زاده ، فتحی واجارگاه ،۱۳۸۷، ص۲۱)
پس از تاسیس دانشگاه تهران ،دانشگاه جنگ (۱۳۱۴) و سپس دانشکده نفت آبادان و موسسه عالی آموزش ارتباطات (۱۳۱۹) به لحاظ ضرورت های فرهنگی،فنی و اقتصادی تاسیس شدند(آقازاده ،۱۳۸۳).در ۱۳۴۴ ،قانون شورای مرکزی دانشگاه ها به تصویب رسید.این شورا به صورت یک نهاد هماهنگ کننده و واسط بین دانشگاه ها و وزارت فرهنگ و آموزش عالی در آمد که به امر سیاست گذاری،برنامه ریزی و تدوین مقررات و نظارت بر اجرای آن می پرداخت(آقا زاده ،۱۳۸۳).با تاسیس وزارت علوم و آموزش عالی در بهمن ۱۳۴۶ و تشکیل هیات امنای دانشگاه ها و حضور تعدادی از شخصیت های فرهنگی،دانشگاهی و اقتصادی،کشور به عنوان عضو فعال آن تا حدودی زمینه مساعدی برای همگرایی میان سیاست گذاری علمی و آموزشی و پژوهشی بر اساس نیازهای اداری ، اجرایی ، اقتصادی ، صنعتی و خدماتی کشور فراهم شد.(همان منبع ، ص ۲۲).
۲-۴- اهم نهادهای سیاست گذار و برنامه ریز در آموزش عالی
به حکم قانون ، نهادها و شوراهای وزارت علوم،تحقیقات و فناوری را در امر سیاست گذاری و برنامه ریزی یاری می دهند که در ذیل به اهم آن ها اشاره می شود:(آقازاده،۱۳۸۳)
الف)سیاست گذاری و برنامه ریزی در آموزش عالی
مجلس شورای اسلامی
هیأت دولت
شورای انقلاب فرهنگی
سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور
شورای عالی علوم ،تحقیقات و فناوری
شورای مرکزی دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی
هیأت امنای دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی
ب)برنامه ریزی و مدیریت در سطح دانشگاه
برنامه ریزی در سطح دانشگاه و دانشکده توسط کمیته ها و شوراهای مختلفی انجام می گیرد،برخی شوراها و کمیته های برنامه ریزی به این قرارند:
شورای دانشگاه
شورای تخصصی دانشگاه
شوراهای تخصصی دانشکده و آموزشکده
گروه های آموزشی (همان منبع، صص۲۵-۲۴)
۲-۵ - نقش آموزش عالی در فرهنگ و تمدن ایران و اسلام
«آموزش عالی » در فرهنگ و تمدن پویای ایران و اسلام از قدمت و غنای شایسته‌ای برخوردار است. این مقوله اگر چه با تعابیر و مشخصات کنونی ، تفاوت هایی دارد، اما به نحو بارزی بر پیشرفت و انتقال علوم در جهان تأثیر گذاشته است. در ایران تأسیس مراکز تعلیمات عالی متمرکز به عهد ساسانیان بر می گردد.(سایت راسخون،۱۳۸۹).
به هر رو مکاتب، مدارس، مساجد به ویژه مساجد جامع_ دارالشفاها، بیت الادویه ها، دارالعلم ها،بیت الحکمه ها و رصد خانه ها به صورت عام و برخی از آنها در شهرهای بزرگ به طور خاص جامع ترین و فراگیرترین مراکز آموزش عالی کهن کشور بوده و هر یک به نحوی کارکرد آموزش عالی را در جامعه اسلامی و ایرانی داشته اند.(همان منبع).
۲-۶- جایگاه آموزش در ایران باستان
به گواهی تاریخ،ایرانیان از دیر باز برای خرد و دانش ارزش بسیار قائل بوده اند تا آنجاکه در ادعیه ای که از آن زمانها به جای مانده است،از خداوند خواسته شده است که به آنها دانش و بینش عطا فرماید(سایت راسخون).
با توسعه تعلیم و تربیت مدارس عمومی در نقاط مسکونی،نزدیک محل کسب،بازار و محل زندگی مردم ساخته شد. در اینگونه مدارس اموزش دینی و اخلاقی (= آشنایی با زمینه های  اعتقادات مذهبی و چگونگی تعالیم زرتشت)؛آموزش اداری و کشوری (= ارتباطات،روابط عمومی،امور مالی و حسابداری.مقیاسات)؛آموزش نظامی (=  شناخت و آشنایی با ابزار های جنگی و کسب مهارت و تسلط در استفاده از آنها)؛ آموزش سیاسی (= دیپلماسی و روش کشور داری )؛ آموزش صنعتی (= دانش و صنعت سفال،فلز،بافندگی،چوب،شیشه و کاغذ)؛آموزش نیرومندی و بهداشت (= سواری،تیر اندازی،شکار چوگان،کشتی و پهلوانی،راهپیمایی،کوه نوردی،دو،شنا و شطرنج) و آموزش هنری (= دانش و مکتب موسیقی ،پیکر نگاری، پیکر تراشی و منبت کاری ) از جمله آموزشهای رایج در ایران بود.با توسعه علوم و دانش که در نتیجه توسعه آموزشگاه ها و مدارس دولتی و عمومی از یک سو و حشر و نشر با یونانیان و بر قراری رابطه با هندوستان از سوی دیگر صورت گرفت، به تدریج مدارس عالی در ایران پدیدار شد. جلوه بارز اینگونه آموزشگاه ها که در آنجا،در سطوح عالیه تدریس و تحقیق می شد، دانشگاه جندی شاپور است که به دستور اردشیر بابکان در قرن سوم میلادی بنیانگذاری شد(سایت راسخون).
در این دانشگاه که طی چندین قرن مرکز دانش جهانی محسوب می شد، طب، دارو سازی و دامپزشکی، فلسفه، هیئت و نجوم،ریاضیات،حکمت،منطق،الهیات و … تدریس می شد و دانشکده طب و نجوم آن در بسط و تحکیم این علوم به کشفیات و پیشرفت های فوق العاده بزرگی نائل شد(همان منبع).
۲-۷- جایگاه آموزش در ایران دوره اسلامی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:44:00 ب.ظ ]




بر اساس آماره بنرجی، دولادو و مستر وجود رابطه بلندمدت در سطح اطمینان ۹۵ درصد، مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه این که بین متغیرهای توضیحی و متغیر وابسته، یک رابطه­ بلندمدت وجود دارد. بر اساس نتایج بردار بلندمدت، ضریب متغیرهای تولید ناخالص داخلی ونزوئلا و نرخ ارز در سطح اطمینان ۹۵ درصد معنادار هستند، اما متغیر نااطمینانی نرخ ارز در سطح اطمینان ۹۵ درصد تاثیر معنی‌داری بر صادرات ندارد.
در بررسی ساختار پویای کوتاه‌مدت صادرات ملاحظه شد که به جز ضریب نرخ ارز، مابقی متغیرها معنادار هستند. همچنین این نتیجه حاصل گردید که نااطمینانی نرخ ارز اثر منفی و معنادار بر صادرات درکوتاه‌مدت دارد. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که در هر دوره ۴۴/۰ از عدم تعادل­های صادرات برطرف می­ شود.
بر اساس آزمون‌های کیوسام و کیوسام کیو به بررسی ثبات ضرایب تخمینی مدل صادرات پرداخته شد، نتایج حاکی از با‌ثبات بودن ضرایب تخمینی در طول زمان است. در نتیجه ضرایب تخمین از ثبات کافی جهت تصیمم گیری و سیاست‌گذاری برخوردار هستند.
۵-۴- نتیجه گیری
کشش ارزش واردات نسبت به نوسانات نرخ واقعی ارز در کوتاه‌مدت و بلندمدت منفی و معنادار می‌باشد، به عبارت دیگر نوسانات نرخ واقعی ارز باعث به وجود آمدن ریسک و نااطمینانی و موجب خروج افراد از چرخه تجارت می‌شود، در نتیجه منجر به کاهش ارزش واردات در کوتاه‌مدت و بلندمدت شده است. همچنین کشش ارزش واردات نسبت به نرخ واقعی ارز در بلندمدت وکوتاه‌مدت معنی دار و منفی می‌باشد که نشان می‌دهد با افزایش نرخ واقعی ارز یعنی گرانتر شدن نرخ بولیوار نسبت به ریال، با ثابت بودن سایر شرایط، قیمت کالاهای وارداتی از کشور ونزوئلا افزایش یافته و به تبع آن تقاضا برای کالای وارداتی کاهش می‌یابد و میزان پرداختی واردکننده افزایش یافته و انگیزه واردات تضعیف می‌شود.کشش ارزش صادرات نسبت به نوسانات نرخ واقعی ارز درکوتاه‌مدت منفی و معنادار می‌باشد، اما در بلندمدت معنادار نیست. به عبارت دیگر نوسانات نرخ واقعی ارز باعث به وجود آمدن ریسک و نااطمینانی و موجب خروج صادرکنندگان از بخش های صادراتی شده که در نتیجه باعث کاهش ارزش صادرات در کوتاه مدت شده است. کشش ارزش صادرات نسبت به نرخ واقعی ارز در بلندمدت معنی دار و مثبت می‌باشدکه نشان می‌دهد با افزایش نرخ واقعی ارز یعنی گرانتر شدن نرخ بولیوار نسبت به ریال، با ثابت بودن سایر شرایط، قیمت کالاهای صادراتی برای کشور ونزوئلا کاهش یافته و به تبع آن تقاضا برای کالای صادراتی افزایش می‌یابد و میزان دریافتی صادرکننده افزایش یافته و انگیزه صادرات تقویت می‌شود.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
اثر تولید ناخالص داخلی ایران بر واردات ایران از ونزوئلا و همچنین اثر تولید ناخالص داخلی ونزوئلا بر صادرات ایران به این کشور در سطح اطمینان ۹۵ درصد معنادار و مثبت می باشد. وجود این رابطه مثبت، بیانگر این واقعیت است که رشد اقتصادی کشورها موجب رشد تجارت می گردد.
۵-۵- پیشنهادات سیاستی
نتایج نشان می‌دهدکه ضریب نرخ ارز واقعی برای مدل صادرات در بلندمدت مثبت و معنادار می‌باشد، بنابراین می‌توان افزایش نرخ واقعی ارز را به عنوان یک سیاست تشویقی برای توسعه صادرات مطرح کرد که برای حمایت از توسعه صادرات، افزایش نرخ ارز اسمی و کاهش تورم داخلی پیشنهاد می‌شود. با در نظر گرفتن بالا بودن ضریب تاثیرپذیری کشش ارزش صادرات و واردات از نرخ ارز، اهمیت آن به عنوان یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر ارزش صادرات و واردات بیش از پیش نمایان می‌گردد. همچنین با توجه به تاثیرپذیری منفی کشش ارزش صادرات و واردات از نوسان نرخ ارز در بلندمدت، باید نوسانات زیاد نرخ ارز کنترل شود، بنابراین برقراری محیط باثبات اقتصادی به عنوان سیاستی تاثیرگذار و از طرفی ارائه اطلاعات شفاف درباره روند تغییرات آینده نرخ ارز می‌تواند درآمد حاصل از صادرات را افزایش دهد. همچنین با اتخاذ سیاست های پولی و مالی از جمله ایجاد و گسترش بازارهای سلف می‌توان ریسک ناشی از نوسان نرخ ارز را کاهش داد.
منابع
منابع فارسی
۱- ابونوری، اسمعیل؛ خانعلی پور، امیر و عباسی، جعفر(۱۳۸۸)، اثر اخبار بر نوسانات نرخ ارز در ایران، مجله پژوهشنامه بازرگانی، شماره۵۰، صفحات ۱۰۱-۱۲۰٫
۲- اخباری، محمد؛ خوشبخت، آمنه(۱۳۸۵)، پویایی های تراز تجاری: بررسی منحنی Jشکل ارتباط تجاری ایران با آلمان، مجله ، شماره ۷۴، صفحات۱۲۳ -۱۶۰٫
۳- احسانی، محمدعلی؛ خانعلی پور، امیر و عباسی، جعفر(۱۳۸۸)، اثر بی ثباتی نرخ ارز بر صادرات غیرنفتی در ایران، مجله اقتصاد کلان، شماره۳۲، صفحات ۱۳- ۳۴٫
۴- اندرس، والتر،(۱۳۸۶)، اقتصاد سنجی سری های زمانی با رویکرد کاربردی، ترجمه مهدی صادقی و سعید شوال پور، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق، چاپ اول.
۵- برانسون، ویلیام اچ.، (۱۳۸۳)، تئوری و سیاست های اقتصاد کلان، ترجمه عباس شاکری، تهران: نشر نی، چاپ هفتم.
۶- پدرام، مهدی؛ شیرین بخش، شمس اله و رحمانی، مریم(۱۳۹۰)، پویایی های منحنی j در تجارت خارجی ایران، فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی، سال نوزدهم، شماره۶۰، صفحات ۵-۱۸٫
۷- پیری، مهدی؛ صبوحی، محمود(۱۳۸۶)، بررسی تاثیر نوسانات نرخ ارز بر قیمت صادراتی محصولات کشاورزی: مطالعه موردی زعفران ایران، ششمین کنفرانس اقتصاد کشاورزی ایران، مشهد، انجمن اقتصاد کشاورزی ایران، دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۵ صفحه.
۸- پهلوانی، مصیب؛ دهمرده، نظر و حسینی، سید مهدی(۱۳۸۶)، تخمین توابع تقاضای صادرات و واردات در اقتصاد ایران با بهره گرفتن از روش همگرایی ARDL، مجله علمی پژوهشی بررسیهای اقتصادی، دوره۴، شماره ۳، صفحات۱۰۱-۱۲۰٫
۹- تشکینی، احمد، (۱۳۸۴) ، اقتصادسنجی کاربردی به کمکMicrofit ، تهران: انتشارات مؤسسه فرهنگی دیباگران، چاپ اول.
۱۰- ترکمانی، جواد؛ طرازکار، محمدحسن(۱۳۸۴)، اثر تغییرات نرخ ارز بر قیمت صادراتی پسته: کاربرد روش خودتوضیح با وقفه های گسترده، فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه، سال سیزدهم، شماره ۴۹، صفحات۸۳-۹۶٫
۱۱- حیدری، حسن؛ زارعی، فاطمه(۱۳۹۱)، بررسی روابط تجاری ایران با مهمترین شرکای تجاری آسیا با تمرکز بر آزمون منحنی جی، فصلنامه مدلسازی اقتصادی، سال ششم، شماره ۲، صفحات ۸۳-۱۰۳٫
۱۲- راسخی، سعید؛ شهرازی، میلاد و عبداللهی، محمدرضا(۱۳۹۱)، اثر نامتقارن نرخ ارز و نوسان آن بر صادرات غیرنفتی ایران، پژوهش های رشد و توسعه اقتصادی، شماره۷، صفحات ۱۴۹-۱۶۸٫
۱۳- رسیدگان، شهره، (۱۳۸۱)، بررسی پدیده منحنی جی در ایران، پایان نامه دوره کارشناسی ارشد، دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران.
۱۴- رفعتی، محمدرضا؛ عسگری، علی و مهرگان، نادر(۱۳۷۲)، ارز از چندنرخی تا تک نرخی، موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، ویرایش دوم.
۱۵- رحمانی، تیمور،(۱۳۸۸)، اقتصاد کلان، تهران: انتشارات برادران، چاپ چهاردهم.
۱۶- سالنامه آمار بازرگانی خارجی جمهوری اسلامی ایران، سالهای مختلف، صادرات، واردات، موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی و گمرک جمهوری اسلامی ایران.
۱۷- صمدی، علی حسین(۱۳۸۲)، نوسان پذیری نرخ واقعی ارز و عرضه صادرات محصولات کشاورزی: مطالعه موردی ایران(۱۳۶۰-۷۸)، فصلنامه بانک و کشاورزی، شماره ۱، صفحات ۱۶۱-۱۷۶٫
۱۸- عسگری، منصور(۱۳۸۷)، اثر نوسانات نرخ واقعی ارز بر عملکرد صادرات صنایع منتخب ایران، فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، شماره ۴۸، صفحات ۱۰۳-۱۳۱٫
۱۹-کازرونی، علیرضا؛ مجیری، هادی(۱۳۸۹)، بررسی اثر کاهش ارزش پول ملی بر تراز تجاری ایران با شش شریک منتخب تجاری(روش خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی)، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، سال پانزدهم، شماره ۴۵، صفحات ۷۷-۱۰۲٫
۲۰-کازرونی، علیرضا؛ دولتی، مهناز(۱۳۸۶)، اثر نااطمینانی نرخ واقعی ارز بر سرمایه گذاری بخش خصوصی(مطالعه موردی ایران)، مجله پژوهشنامه بازرگانی، شماره ۴۵، صفحات۲۸۳-۳۰۶٫
۲۱- گجراتی، دامودار، (۱۳۷۸)، مبانی اقتصادسنجی، جلد دوم، ترجمه حمید ابریشمی، تهران: دانشگاه تهران.
۲۲- مانی، محمدعلی، زیرک، محمد(۱۳۸۳)، تاثیر شرایط عدم اطمینان حاصل از نوسانات نرخ ارز در صادرات غیرنفتی، مجله پیک نور، سال سوم، شماره۴، صفحات ۱۶-۲۷٫
۲۳- محمدی، حسین؛ آریابد، آیدا(۱۳۹۱)، بررسی اثر تعدیل نرخ ارز بر روند تجاری ایران و کره جنوبی(منحنیj شکل)، مجله پژوهش های اقتصادی ایران، سال هفدهم، شماره ۵۲، صفحات ۱۶۹-۱۸۲٫
۲۴- نوفرستی، محمد، (۱۳۷۸)، ریشه واحد و همجمعی در اقتصادسنجی، تهران: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول.
۲۵- وولدریج، جفری.ام.، (۱۳۹۰)، اقتصادسنجی مقدماتی: یک روش جدید"مبانی تحلیل رگرسیون با داده های سری زمانی”، جلد دوم، ترجمه علیرضا عرفانی، سمنان: دانشگاه سمنان، چاپ دوم.
منابع لاتین
۱-Baek, J. ( 2013), Does the exchange rate matter to bilateral trade between Korea and Japan? Evidence from commodity trade data, Economic Modelling, 30: 856-862.
۲-Bahmani-Oskooee, M., Goswamil, G. Talukdar, B. K. (2005), Exchange rate sensitivity of the Canadian bilateral inpayments and outpayments, Economic Modelling, 22(4): 745-757.
۳-Bahmani-Oskooee, M. , Nasir, A. B. M. (2004), ARDL Approach to Test the Productivity Bias Hypothesis, Review of Development Economics, 8(3): 483-488.
۴-Bahmani-oskooee, M., Goswami, G. G. (2003), A disaggregated approach to test the J-curve phenomenon: Japan versus her major trading partners, Journal of Economics and Finance, 27(1): 102–۱۱۳٫
۵-Cote, A. (1994), Exchange rate volatility and trade: a survey, Bank of Canada Working Paper, 94-95
۶-Halicioglu, F. ( 2008), The bilateral J-curve: Turkey versus her 13 trading partners, Journal of Asian Economics, 19(3): 236-243.
۷-Hsing, Yu. (2009), Test of the J-Curve for Six Selected New Eu Countries, International Journal of Economic Policy in Emerging Economies, 2(1): 76-85.
۸-Nishimura, Yu., Hirayama, K. ( 2013), Does exchange rate volatility deter Japan-China trade? Evidence from pre- and post-exchange rate reform in China, Japan and the World Economy, Japan and the World Economy, 25–۲۶:۹۰-۱۰۱
۹-Pilbeam, k. (2006), International Finance, Palgrave Macmillan Press, Third Edition.
۱۰-Rahman, S. Serletise, A. (2009), The effects of exchange rate uncertainty on exports, journal of Macroeconomics, 31(3): 500-507.
۱۱-Samanta, S. (1998), Exchang rate uncertainty and foreign Trade for a Developing Country: An Empirical Analysis, Indian Economic journal, 45(3): 51-65.
۱۲-Serenis, D., Tsounis, N. (2013), Exchange Rate Volatility and Foreign Trade: The case for Cyprus and Croatia, Procedia Economics and Finance, 5: 677-685.
۱۳-Wang, Ch.Hs., Lin, Ch.Hu. A, Yang, Ch.H. (۲۰۱۲), Short-run and long-run effects of exchange rate change on trade balance: Evidence from China and its trading partners, Japan and the World Economy, 24(4): 266-273.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ب.ظ ]




 

۰

 

 

۰

 

+۰٫۵

 

EOI

 

 

 

-۰٫۵

 

۰

 

۰

 

۰

 

INF

 

 

 

۰

 

۰

 

۰

 

۰

 

EXB

 

 

 

برای شروع یک ماتریس حالت اولیه در نظر گرفته می‌شود. فرض کنید گره USK روشن شود . در مرحله بعد تأثیر روشن شدن این گره بر روی مابقی گره‌ها بررسی می‌شود و بعد از تأثیر دادن حالت ورودی یک حالت خروجی به دست می‌آید. همان‌طور که مشخص است رابطه مثبت گره خاموش را روشن می‌کند، در مقابل رابطه منفی گره روشن را خاموش می کند.
پایان نامه - مقاله
می‌توان این حالت خروجی را ورودی حالت بعدی در نظر گرفت و یک مرحله دیگر تحلیل را ادامه داد. درنهایت این سلسله تحلیل‌ها آن‌قدر ادامه می‌یابد تا یا به یک حالت ثبات برسد یا اینکه به محدوده تعداد دفعات اجرا برسد.
در مرحله بعد و در مرحله چهارم . در اینجا به مرحله‌ای رسیده‌ایم که و گفته می‌شود که به یک حلقه محدود رسیده‌ایم. بدین معنی که اگر به سیستم حالت جدیدی وارد نشود تا بی‌نهایت در این حلقه می‌چرخد.
اما در محاسبات سنگین نمی‌توان از روش‌های دستی برای محاسبه مراحل استفاده کرد. برای محاسبه هر مرحله می‌توان بردار حالت را در ماتریس مجاورت ضرب نمود و پس از به دست آوردن نتیجه، اعداد را به نزدیک‌ترین مقدار قابل‌قبول گرد کرد. برای مثال بردار را اگر در ماتریس مجاورت نقشه مفهومی فازی بالا ضرب نماییم مقدار به دست خواهد آمد. در اینجا ۰٫۵+ به معنای این است که مقدارINF به میزان کمی در جهت موافق تغییر قبلی، تغییر خواهد کرد.
مانند روش قبل این حالت خروجی می‌تواند حالت ورودی برای مرحله بعد باشد. در مرحله بعد نتیجه به‌دست‌آمده برابر است با . مقدار ۰٫۲۵- را با توجه به تابع مورداستفاده می‌توان به مقادیری همچون ۰٫۵- یا ۰ گرد نمود یا همان مقدار را در محاسبات قرار داد. در اینجا این مقدار به ۰٫۵- گرد می‌شود . درنهایت پس از گذراندن چند مرحله این نتیجه به دست می‌آید که . پس درنهایت به یک حلقه محدود رسیده‌ایم.
در محاسبات جدیدتر سعی بر آن شده است که با دخالت یک مقدار ثابت کاهشی، میزان تأثیری از یک تغییر که در کل شبکه می‌چرخد در طی زمان کاهش یابد تا نتیجه نهایی سریع‌تر حاصل گردد.
در تحلیل نقشه مفهومی فازی مربوط به این پایان‌نامه با همین روش سعی بر این شده تأثیر تغییر تک‌تک متغیرها بر روی یکدیگر به دست آید. در کل ۲۵ عامل‌ وجود داشته که تغییرات تک‌تک آن‌ ها طی ۱۰۰ دوره زمانی محاسبه‌شده است که درنتیجه حدود ۳۳,۵۵۴,۴۳۲ سطر داده به وجود آمد.
در جدول زیر تنها تغییر تک متغیرها بر روی متغیر هدف که SNT است آورده شده است:
جدول ۴- ۴ تأثیر تک متغیرها بر روی متغیر هدف (SNT) طی ۱۰۰ دوره

 

 

۰٫۷۱

 

UCM

 

۰٫۹۹

 

NFC

 

۰٫۹۷

 

ORG

 

۰٫۹۹

 

WLK

 

۰٫۹۷

 

UIF

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ب.ظ ]




۵-۳٫ پیشنهادات حاصل از نتایج پژوهش

 

    1. هر گونه تلاشی در جهت درک رفتار هزینه­ها، باید با توجه به تصمیماتی که مدیران هنگام نوسانات سطح فعالیت در ارتباط با منابع و هزینه­ها اتخاذ می­ کنند و همچنین با توجه به انگیزه­ های مدیران در اتخاذ این تصمیمات، انجام شود. زیرا، بسته به انگیزه این تصمیمات، برخی می توانند باعث ایجاد و برخی باعث کاهش چسبندگی هزینه­ها شوند.

 

      1. به مدیران شرکت­ها توصیه می­ شود که برای پیش ­بینی رفتار هزینه­ها در مقابل نوسانات فروش، جهت برنامه­ ریزی در مورد منابع و هزینه­ های آتی، ویژگی چسبندگی هزینه­ها را مدنظر قرار دهند، تا بتوانند پیش ­بینی دقیق­تری داشته باشند.

    دانلود پروژه

 

    1. حسابرسان با توجه به تأثیر این عوامل می­توانند میزان صحیح هزینه­ها و تغییرات آن­ها را با توجه به میزان و تغییرات درآمد فروش معین کنند و تحریف­های احتمالی را که در مورد میزان هزینه­ها در صورت­های مالی مورد حسابرسی وجود دارد، کشف کنند.

 

    1. سایر افراد مانند تحلیلگران مالی نیز جهت بررسی عملکرد شرکت، به اطلاعات دقیقی در خصوص هزینه­ها و رفتار آنها نیاز دارند. توجه به نتایج این پژوهش می ­تواند آن­ها را در تحلیل دقیق­تر و تصمیم ­گیری صحیح یاری دهد.

 

۵-۴٫ پیشنهادات برای تحقیقات آتی
یافته های این تحقیق می تواند رهنمودی برای محدوده­های جدید تحقیقاتی باشد؛ از جمله:

 

    1. بررسی میزان تأثیر انگیزه­ های مدیریت سود بر چسبندگی هزینه­ها با توجه به میزان خوش­بینی مدیران نسبت به فروش آتی.

 

    1. بررسی تأثیر تمایل مدیران برای رسیدن به سود پیش ­بینی شده تحلیلگران مالی به عنوان یکی دیگر از اهداف سود.

 

    1. بررسی تأثیر انگیزه­ های مدیریت سود بر چسبندگی هزینه­ها با توجه به ویژگی­های خاص شرکت­ها از جمله اندازه شرکت.

 

    1. با توجه به این که این تحقیق در سطح کل شرکت‌های بورسی بوده پیشنهاد می‌شود در سطح صنایع مختلف این بررسی به انجام برسد.

 

فهرست منابع و مأخذ
الف) منابع داخلی:

 

    1. ابراهیمی، شهلا و ابراهیمی مهرداد (۱۳۹۱). مدیریت سود، انگیزه­ ها و راهکارها، فصلنامه مطالعات حسابداری و حسابرسی، شماره۱، ۱۴۹- ۱۲۴٫

 

    1. ابراهیمی کردلر، علی و ذاکری، حامد (۱۳۸۸)، بررسی مدیریت سود با بهره گرفتن از فروش دارایی­ ها. نشریه­ی تحقیقات حسابداری، شماره­ سوم، ص­ص ۱۳۵-۱۲۳٫

 

    1. ایزدی­نیا، ناصر، ربیعی، حامد و حمیدیان، نرگس (۱۳۹۲). بررسی رابطه­ بین اهرم مالی و مدیریت سود واقعی شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. پیشرفت­های حسابداری دانشگاه شیراز. صص ۳۳- ۵۴٫

 

    1. بهارمقدم، مهدی و حسنی­فرد، حبیبه (۱۳۸۹). بررسی رابطه­ بین رویدادهای مالی واقعی و مدیریت سود در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. بررسی­های حسابداری و حسابرسی، شماره ۶ : ۴۳-۱۲٫

 

    1. پرتوی، ناصر و آبشیرینی، الهام (۱۳۹۲). بررسی رابطه­ بین مدیریت واقعی سود و مدیریت حسابداری سود از دیدگاه هموارسازی سود. تحقیقات حسابداری و حسابرسی. شماره ۱۷، ۱۴۴- ۱۵۸٫

 

    1. پورحیدری، امید و همتی، داود. (۱۳۸۳). بررسی اثر قراردادهای بدهی، هزینه های سیاسی، طرح های پاداش و مالکیت بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. بررسی های حسابداری و حسابرسی، سال یازدهم، شماره ۳۶ ، صص ۴۷-۶۳٫

 

    1. پوررضا، محمدرضا (۱۳۸۰). بررسی مدل چند متغیره جهت پیش بینی بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه امام صادق.

 

    1. ثقفی، علی و پوریانسب، امیر (۱۳۸۹). نظریه­ مدیریت سود. فصلنامه تحقیقات حسابداری و حسابرسی، شماره ۶، ص ۱۶۲٫

 

    1. خالقی مقدم، حمید و کرمی، فاروق (۱۳۸۷). پیش ­بینی سود با استفاده ار مدل مبتنی بر تغییرپذیری و چسبندگی هزینه. مطالعات حسابداری، ش۲۳، صص۱۹- ۴۱٫

 

    1. دستگیر، محسن (۱۳۸۱). حسابداری ساختگی و رسوایی­های مالی شرکت­های آمریکایی. حسابدار، شماره ۱۵۰، صفحات ۱۶-۲۰٫

 

    1. رخشانی، محمدحسین (۱۳۸۴). ابزارهای مدیریت سود در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار. ماهنامه بورس، شماره ۴۸، صص ۵۶-۵۱٫

 

    1. ریاحی بلکویی، احمد( ۱۳۸۱ ). تئوری های حسابداری،(ترجمه علی پارسائیان)، انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی، چاپ اول.

 

    1. زنجیردار، مجید، غفاری آشتیانی، پیمان و مداحی، زهرا (۱۳۹۲). بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار چسبندگی هزینه. فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت، شماره ۲۰، صص ۷۹- ۹۱٫

 

    1. سپاسی، سحر، فتحی، زهرا و شیبه، سکینه (۱۳۹۲). آزمون تجربی چسبندگی هزینه­ها: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران. پژوهش­های تجربی حسابداری، شماره ۱۲، صص ۱۶۳-۱۷۷٫

 

    1. سجادی، سید حسین، حاجی­زاده، سعید و نیک­کار، جواد (۱۳۹۳). تأثیر چسبندگی هزینه بر تقارن زمانی سود با تأکید بر ارتباط میان چسبندگی هزینه و محافظه ­کاری شرطی. مجله دانش حسابداری، شماره ۱۶، ص۸۱ – ۹۹٫

 

    1. قائمی، محمدحسین و نعمت­الهی، معصومه (۱۳۸۵). بررسی رفتار هزینه توزیع و فروش و عمومی و اداری و بهای تمام شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصل­نامه­ی مطالعات حسابداری، ۱۶: ۸۹-۷۱٫

 

    1. قائمی، محمدحسین و نعمت­الهی، معصومه (۱۳۸۶). رفتار و ساختار هزینه­ های عملیاتی و هزینه­ مالی در شرکت­های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصل­نامه­ی مطالعات حسابداری، ۳۰: ۲۹-۱۶٫

 

    1. کردستانی، غلامرضا و مرتضوی، سید مرتضی (۱۳۹۱). شناسایی عوامل تعیین کننده چسبندگی هزینه های شرکتها. پژوهش­های حسابداری مالی، شماره ۱۳، ۱۳- ۳۲٫

 

    1. کردستانی، غلامرضا و مرتضوی، سید مرتضی (۱۳۹۱). بررسی تأثیر تصمیمات سنجیده مدیران بر چسبندگی هزینه­ها. بررسی­های حسابداری و حسابرسی، دوره ۱۹، شماره ۶۷، ۹۰-۷۳٫

 

    1. مرادزاده­­فر، مهدی و عدیلی، مجتبی (۱۳۸۹). بررسی رابطه­ بین دستکاری فعالیت­های واقعی و هزینه­ حقوق صاحبان سهام در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه عملی-پژوهشی بورس اوراق بهادار، شماره ۷، ۵۴-۳۵٫

 

    1. ملانظری، مهناز و کریمی زند ، ساناز (۱۳۸۶). بررسی ارتباط بین هموارسازی سود با نوع صنعت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بررسی­های حسابداری و حسابرسی، شماره ۴۷،۱۰۰- ۸۳٫

 

    1. نمازی، محمد (۱۳۷۸). بررسی سیستم هزینه­یابی بر مبنای فعالیت در حسابداری مدیریت و ملاحظات رفتاری آن، فصلنامه بررسی­های حسابداری و حسابرسی، شماره ۲۶ و ۲۷: ۷۱- ۱۰۶٫

 

    1. نمازی، محمد (۱۳۸۴). بررسی کاربردهای تئوری نمایندگی در حسابداری مدیریت. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز ؛ پیاپی ۴۳، شماره ۲، ۱۴۷- ۱۶۴٫

 

    1. نمازی، محمد و دوانی­پور، ایرج (۱۳۸۹). بررسی تجربی رفتار چسبندگی هزینه­ها در بورس اوراق بهادار تهران. بررسی­های حسابداری و حسابرسی ؛ ۶۲: ۱۰۲-۸۵٫

 

    1. نمازی، محمد، غفاری، محمدجواد و فریدونی، مرضیه (۱۳۹۱). تحلیل بنیادی رفتار چسبنده­ی هزینه­ها و بهای تمام شده با تأکید بر دامنه­ تغییرات در بورس اوراق بهادار تهران. پیشرفت­های حسابداری دانشگاه شیراز؛ پیاپی ۳/ ۶۳، ۱۵۱- ۱۷۷٫

 

    1. نوروش، ایرج و صادقیان آژیری، قادر (۱۳۷۸). تحقیقی پیرامون محتوای اطلاعاتی اعداد حسابداری در گزارشگری درون­سازمانی، فصلنامه بررسی­های حسابداری و حسابرسی، شماره ۲۶ و ۲۷: ۱۳۴- ۱۴۴٫

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]




دستکاری رویدادهای مالی واقعی (با هدف افزایش سود دوره جاری) ممکن است موجب کاهش ارزش شرکت گردد؛ زیرا چنین فعالیت‌هایی می‌ تواند روی جریان‌های نقدی دوره‌های آتی تاثیر منفی بگذارد. به عنوان مثال، کاهش قیمت فروش محصولات به منظور افزایش حجم فروش موجب می‌شود مشتریان انتظار چنین کاهش‌هایی را در دوره‌های آتی نیز داشته باشند که ممکن است به کاهش حاشیه سود فروش در دوره‌های آتی منجر گردد. تولید اضافی نیز موجب افزایش موجودی کالا و هزینه‌های نگهداری می‌گردد (گراهام و همکاران،[۷۵] ۲۰۰۵).
مدیریت سود از طریق رویددادهای مالی واقعی و مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی دارای برخی تفاوت های اساسی می باشند. یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های این دو روش این است که کشف مدیریت سود از طریق رویدادهای مالی واقعی توسط ذی‌نفعان، مراجع قانونی و حسابرسان مشکل‌تر و در نتیجه احتمال مطرح شدن آن در دادگاه‌های حقوقی نیز بسیار کمتر خواهد بود. دلیل این امر، این است که مدیریت سود از طریق رویدادهای مالی واقعی بسیار غیر‌شفاف‌تر از مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی می‌باشد و در حالی‌که دستکاری اقلام تعهدی به احتمال زیاد توسط حسابرسان و بازرسان شناسایی می‌شود که این موضوع انگیزه مدیران را برای دستکاری رویدادهای مالی واقعی افزایش می‌دهد (کریشنان،[۷۶] ۲۰۰۳؛ میزیک و جاکوبسن،[۷۷] ۲۰۰۷؛ یو،[۷۸] ۲۰۰۸).
پایان نامه - مقاله - پروژه
از دیگر تفاوت های مهم دو روش مذکور در این است که مدیریت سود از طریق رویدادهای مالی واقعی بر خلاف مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی عمدتا در طول سال مالی اتفاق می‌افتد. زمانی‌که مدیر پیش‌بینی می‌کند که به سود مورد نظر نخواهد رسید و در استفاده از دستکاری اقلام تعهدی نیز با محدودیت‌هایی مواجه می‌باشد اقدام به دستکاری رویدادهای مالی واقعی می کند. برای رسیدن به یک هدف سود مشخص، مدیران می‌توانند تا پایان سال مالی منتظر بمانند و از اقلام تعهدی اختیاری به منظور مدیریت سود استفاده نمایند. اما خطر این روش در این است که ممکن است میزانی که باید دستکاری شود بزرگتر از اقلام تعهدی اختیاری موجود باشد. در نتیجه ممکن است سود مورد نظر(هدف) در پایان سال مالی با بهره گرفتن از این روش بدست نیاید. بنابراین مدیران این خطر را با دستکاری رویدادهای مالی واقعی در طول سال مالی کاهش می‌دهند (یو، ۲۰۰۸).
۲-۲-۸- مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی[۷۹]
طی پژوهش‌های انجام یافته توسط محققین، اقلام تعهدی نقش مهمی در مدیریت سود دارند. اقلام تعهدی(معوقات) معرف تفاوت بین سود حسابداری و جریان نقد عملیاتی می‌باشد. با توجه به اینکه دستکاری جریان نقد حاصل از عملیات کاری دشوار است اکثر مدیران از طریق دستکاری اقلام تعهدی دست به مدیریت سود می‌زنند. اقلام تعهدی از دو جزء اقلام تعهدی اختیاری و اقلام تعهدی غیر اختیاری تشکیل شده است. مدیریت سود می‌تواند به روش‌های مختلفی انجام پذیرد. اما با توجه به اینکه مدیران شرکت‌ها به راحتی می‌توانند اقلام تعهدی اختیاری را دستکاری کنند، لذا اقلام مذکور می‌تواند به عنوان معیاری از مدیریت سود از اهمیت خاصی برخوردار باشد.
۲-۲-۸-۱- فرضیه مبتنی بر ارائه اطلاعات گمراه کننده
تصمیم گیرندگانی که نمی تواند به صورت مستقیم، بررویدادهای مورد مشاهده تکیه نمایند،از اطلاعات حسابداری استفاده می کنند و اصولا اطلاعات حسابداری چیزی جز"جانشین یا عضو علی البدل” برای پدیده های واقعی نیست.دستکاری در اطلاعات حسابداری برای تصمیم گیرندگان این فرصت را به وجود می آورد تا نوع پیامی را مخابره نمایند که به پنداشت های مردم درباره عملکرد مدیریت شکل دهد واین کار از طریق مقررات گمراه کننده،پیچیده و دلبخواه میسر می گردد. فرضیه مبتنی بر ارائه اطلاعات گمراه کننده که به وسیله روساین[۸۰] ارائه شد موید این است “که این مسئله یک امر تصادفی نیست بلکه بر عکس،نتیجه مقررات گزارشگری انعطاف پذیر و مبتکرانه است که به وسیله تدوین کنندگان استانداردها ارائه می شود.یعنی همان کسانی که در تسخیر اجرا کنندگان آگاه به مقررات و کسانی دیگر هستند که درگیر فرایند گزارشگری مالی می باشند". مقصود از” در تسخیر “دیگران بودن،فرآیندی است که در آن هدف اصلی مقررات که حمایت از استفاده کنندگان است،معکوس می گردد و به نفع تمامی کسانی تمام می شود که مجری مقررات هستند (ریاحی بلکویی،۱۳۸۱).
۲-۲-۸-۲- فرضیه های تحقیقات اثباتی
به نظر نیکومرام و بنی مهد (۱۳۸۸)، غالباً سه فرضیه اصلی در متون حسابداری و مباحث تئوری اثباتی حسابداری برای توضیح و پیش بینی اینکه چرا یک سازمان با یک رویه حسابداری مخالف است و یا از آن حمایت می کند وجود دارد. این سه فرضیه عبارتند از؛
۲-۲-۸-۲- الف- فرضیه پاداش مدیریت
این فرضیه پیش بینی می کند که اگر به مدیر برحسب یکی از معیارهای عملکرد نظیر سود حسابداری، پاداش داده شود، در آن صورت مدیر در تلاش خواهد بود تا از آن گروه از روش های حسابداری استفاده کند که سود را افزایش دهد تا در نتیجه، پاداش او افزایش یابد. اگر مبالغ پرداختی به مدیر بر اساس ارقام حسابداری(مانند سود، فروش، دارایی ها) محاسبه شود، هرگونه تغییر در روش های حسابداری که شرکت از آنها استفاده می کند، ممکن است بر مبالغ پاداش مدیر تاثیرگذار باشد. این تغییر ممکن است به واسطه انتشار استاندارد جدیدی رخ دهد. مثلا استاندارد جدید در مورد چگونگی برخورد با هزینه های تحقیق و توسعه در آمریکا شرکت ها را ملزم می کند که هزینه های مزبور را تماما از سود دوره کم کنند. با این کار سود کاهش می یابد و پاداش پرداختی به مدیران نیز ممکن است تغییر کند. بنابر این مدیران در تلاش خواهند بود تا از رویه های حسابداری استفاده کنند که موجب افزایش پاداش آنها شوند.
واتس و زیمرمن بیان داشته‌اند که مدیران انگیزه‌هایی دارند تا زمانی‌که طرح پاداش وجود دارد، سود‌های آتی را به دوره جاری منتقل کنند. همچنین آنها از قضاوت‌های حسابداری برای افزایش پاداش خود (مبتنی بر سود) استفاده می‌کنند (واتس و زیمرمن،[۸۱] ۱۹۹۰).
همچنین نتایج برخی از تحقیقات نشان می‌دهد که استفاده از اقلام تعهدی اختیاری برای دستکاری سود در شرکت‌هایی بیشتر به چشم می‌خورد که پاداش مدیران آنها وابسته به قیمت سهام شرکت است (برگاسترسر و فیلیپون،[۸۲] ۲۰۰۶).
مدیرانی که در آستانه بازنشستگی قرار دارند، تمایل کمی خواهند داشت که مخارج تحقیق و توسعه را بر اساس استاندارد حسابداری به حساب هزینه ببرند. اگرچه به هزینه بردن مخارج تحقیق و توسعه در سال اول منجر به افزایش سود در سال های آتی خواهد شد، اما چون مدیران در آستانه بازنشستگی قرار دارند، تمایلی به کاهش سود و در نتیجه کاهش پاداش خود ندارند زیرا در سال های آتی دیگر در شرکت حضور ندارند تا در سود آن سال ها شریک باشند.
۲-۲-۸-۲- ب- فرضیه بدهی
این فرضیه پیش بینی می کند که نسبت بالای بدهی به سرمایه در شرکت ها به احتمال زیاد موجب خواهد شد تا مدیران از روش های حسابداری برای افزایش سود استفاده کنند. نسبت بالای بدهی به سرمایه منجر می شود که شرکت در قراردادهای بدهی خود با الزامات و شرط هایی از جانب وام دهنده روبرو شود. الزامات مزبور، احتمال نقض قرارداد و وقوع هزینه های ناشی از نکول بدهی را افزایش می دهد. مدیران به واسطه انتخاب روش های حسابداری افزاینده سود، در تلاش هستند تا از الزامات قراردادهای بدهی و هزینه های نکول بکاهند.
از این رو اگر شرکتی با وام دهندگان برای دریافت وام وارد مذاکره شوند و اگر این مذاکره منجر به تنظیم قرار دادهای بدهی مبتنی بر ارقام حسابداری گردد (مثلا در قرارداد، وام گیرنده ملزم به داشتن حد معینی از نسبت بدهی به سرمایه یا نسبت بدهی به دارایی گردد) ، در آن صورت مدیران این انگیزه را دارند تا از روش های حسابداری استفاده نمایند که اثرات بالقوه الزامات قراردادهای بدهی را کم کند؛ مانند استفاده از روش های حسابداری که سود و دارایی ها را افزایش دهد.
۲-۲-۸-۲- ج- فرضیه هزینه سیاسی
بر اساس فرضیه هزینه سیاسی، شرکت های بزرگ به احتمال زیاد در مقایسه با شرکت های کوچک از رویه های حسابداری استفاده می کنند که سود را کمتر نشان دهند. اندازه و بزرگی شرکت شاخصی برای توجه و مدنظر بودن سیاسی است. بر اساس این فرضیه، فرض بر این است که اگر اشخاص طرف قرارداد شرکت ها بدانند که سود حسابداری نشان دهنده تملک انحصاری مالک نسبت به سود است، در آن صورت ممکن است این آگاهی برای شرکت گران تمام شود. از این رو اگر مدیران شرکت ها ببینند که در کانون توجه سیاسی قرار دارد، این انگیزه را دارند تا از روش های حسابداری اقتباس کنندکه سود را کمتر نشان دهند. آنها با اینگونه اعمال و رفتار سعی دارند تا احتمال انجام اقدامات سیاسی علیه شرکت را کاهش دهند و به موجب آن هزینه های مورد انتظار سیاسی کاهش یابد. هزینه هایی که از سوی اتحادیه های کارگری به منظور افزایش دستمزد در پی افزایش سود از شرکت ها درخواست می شود از جمله هزینه های سیاسی است (پورحیدری و همتی،۱۳۸۳).
درآفریقای جنوبی نیز شرکت ها با هزینه های سیاسی بالایی روبرو بودند. تحقیقات انجام شده در این کشور نشان می دهد که درصد بالایی از شرکت های بزرگ صورت ارزش افزوده را منتشر می کنند. در واقع مدیران شرکت های بزرگ، صورت ارزش افزوده را به عنوان ابزاری برای کاهش هزینه های سیاسی تحمیل شده توسط کارکنان، اتحادیه های کارگری و دولت تهیه و منتشر می کنند تا به این وسیله نشان دهند که چه میزان از بازده کل شرکت به عنوان دستمزد به کارکنان، بهره به اعتباردهندگان و مالیات به دولت پرداخت می شود (نیکو مرام و بنی مهد،۱۳۸۸).
۲-۲-۹- مدل‌های اندازه‌گیری اقلام تعهدی
در این بخش برخی از مدل‌های مطرح شده توسط محققین برای تفکیک اقلام تعهدی اختیاری از کل اقلام تعهدی و اندازه‌گیری مدیریت سود توسط این اقلام تشریح می‌گردد؛
۲-۲-۹-۱- مدل اسلون
اسلون[۸۳] (۱۹۹۶) اقلام تعهدی را به صورت زیر تعریف کرد:
Accruals = ∆CA - ∆CL - DEP
Accruals = (∆AR + ∆INV + ∆OCA) – (∆AP + ∆OCL) – DEP
∆CA: تغییر در دارایی‌های جاری غیر نقدی
∆CL: تغییر در بدهی‌های جاری به جز بدهی‌های کوتاه مدت و مالیات پرداختنی
DEP: استهلاک دارایی‌های مشهود و نامشهود
∆AR: تغییر در حساب‌های دریافتنی
∆INV: تغییر در موجودی کالا
∆OCA: تغییر در سایر دارایی‌های جاری
∆AP: تغییر در حساب‌های پرداختنی
∆OCL: تغییر در سایر بدهی‌های جاری
۲-۲-۹-۲- مدل دی‌آنجلو
دی آنجلو[۸۴] (۱۹۸۶)، مدل خود را به صورت زیر بیان کرده است.در این مدل فرض بر این است که اقلام تعهدی غیر اختیاری در هر دوره مالی، برابر است با جمع کل اقلام تعهدی سال قبل.به منظور به دست آوردن اقلام تعهدی اختیاری، اقلام تعهدی غیر اختیاری از کل اقلام تعهدی کسر می گردد. مدل دی آنجلو می تواند به عنوان یک مدل خاص از مدل هیلی تصور شود،که در آن، دوره پیش بینی برای اقلام تعهدی غیر اختیاری، به مشاهدات سال قبل محدود شده است.

که در آن:
: کل اقلام تعهدی
: اقلام تعهدی غیر اختیاری
: اقلام تعهدی اختیاری
: اقلام تعهدی دوره قبل (Total Accruals)
: کل دارایی‌های دو دوره قبل
۲-۲-۹-۳- مدل هیلی[۸۵]
همانطور که در مدل دی‌آنجلو ملاحظه شد، بخش غیر اختیاری اقلام تعهدی را به مشاهدات دوره‌ی قبل محدود می‌سازد در حالیکه هیلی این محدودیت را مرتفع ساخته است. مدل دی‌آنجلو فرض می‌کند که بخش غیر اختیاری اقلام تعهدی از یک گام تصادفی پیروی می‌کند در حالیکه هیلی فرض می‌کند که بخش غیر اختیاری اقلام تعهدی از یک فرایند میانگین معکوس تبعیت می‌کند. هیلی (۱۹۸۵)، مدل خود را به صورت زیر بیان نمود:

که در آن:
: کل اقلام تعهدی
: اقلام تعهدی غیر اختیاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]




۲-۹-۱-سرمایه Capital
هر واحد تجاری به منظور تولید یا ارائه خدمات نیازمند پول و سرمایه است تا بتواند دارایی های مورد نیاز را خریداری و هزینه ی عملیات را بپردازد. وجوه لازم برای تامین و راه اندازی یک شرکت از محل عرضه و فروش سهام و یا وام های بلند مدت از جمله وام های بانکی تامین می شود که جزء منابع تامین مالی شرکت به شمار می روند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
شرکت با بهره گرفتن از این سرمایه، اقلام دارایی را تهیه می کنند که مصارف سرمایه تلقی می شوند، این اقلام در سمت راست و منابع تامین مالی در سمت چپ ترازنامه می آیند. به بیان دقیق تر ترازنامه یک شرکت نشان دهنده ی منابع و مصارف سرمایه است و به عنوان مبنایی جهت تعیین میزان سرمایه به کار می رود و بیشتر شبیه به یک حساب پس انداز می باشد. طبق تعریف استیوارت، سرمایه برابر با کلیه وجوه نقدی است که در طول عمر مفید یک واحد تجاری صرف نظر از منایع تامین مالی آن، نام حساب یا اهداف تجاری به درون شرکت وارد شده است.
مهم نیست که سرمایه از طریق بدهی و یا حقوق صاحبان سهام تامین شود، بلکه سوال اصلی این است آیا مدیریت از این وجوه به نحو احسن استفاده می نماید ؟ به عبارت دیگر استفاده بهینه از وجوهی که در حساب سرمایه شرکت دخیره می شود به موفقیت مدیریت شرکت در زمینه کسب عایدات ناشی از سرمایه و نرخ تنزیل عایدات، بستگی دارد. از تعریف استیوارت مشخص می شود که تعریف وی از سرمایه با تعریف حسابداری منطبق نیست بلکه از آن به سرمایه اقتصادی تعبیر می شود.
استیوارت با تعدیلاتی که پیشنهاد می کند، سرمایه اقتصادی را مطرح می سازد که با تعریف حسابداران منطبق نیست. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
۲-۹-۲-سود خالص عملیاتی پس از مالیات NOPAT
این سود پارامتر مهمی است که بازده قابل دستیابی تمامی سرمایه گذاران در واحد تجاری را نمایش می دهد. شایان ذکر است که NOPAT معیاری جهت اندازه گیری سود ناشی از عملیات بوده و استفاده و عدم استفاده از وام تاثیری در آن ندارد. در واقع آنچه اهمیت دارد مولد بودن سرمایه ای است که به کار رفته است و نه روش تامین مالی آن. به عبارت دیگر استیوارت به تفکیک سود عملیاتی و نرخ بازده شرکت از یک طرف و قدرت تامین مالی و هزینه سرمایه شرکت می پردازد. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
۲-۹-۳-نرخ بازده کل سرمایه Rate of Return on Total Capital
این نرخ از تقسیم سود عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) بر سرمایه (Capital) محاسبه می شود :
و از آن به نرخ بازده خالص دارایی ها (RONA) نیز تعبیر می شود.
اگر بازده وام دهندگان برابر با هزینه بهره و بازده سهام داران برابر با مجموع سود تقسیمی و افزایش قیمت سهام باشد این نرخ، بازده کل سرمایه را مشخص می کند و نه بازده حقوق صاحبان سهام را، زیرا همان گونه که گفته شد NOPAT در محاسبه نرخ بازده سرمایه با تغییر در ترکیب بدهی و سهام شرکت همچنان ثابت می ماند در حالی نرخ بازده صاحبان سهام تحت تاثیر روش تامین مالی و ساختار سرمایه می باشد و به این ترتیب اگر بازده شرکت بیش از بهره وام باشد، و هر چه نسبت بدهی بیشتر باشد نرخ حقوق صاحبان سهام افزایش می یابد و بالعکس اگر نرخ بازده سرمایه شرکت کمتر از نرخ بهره وام باشد، هر چه بدهی بیشتر شود، نرخ بازده صاحبان سهام کاهش می یابد. بنابراین نرخ بازده سرمایه به دلیل حذف کامل تاثیر ساختار مالی در مقایسه با نرخ بازده صاحبان سهام معیار مناسب تری برای بررسی وضعیت عملیاتی شرکت می باشد.
این نرخ میزان سودمندی به کار گرفته شده را صرف نظر از رئوس تامین آن، اندازه گیری می کند و از ثبت های حسابداری تعهداتی و نیز محافظه کاری های افراطی صورت های مالی که باعث بد جلوه دادن عملیات می گردد، آزاد است. به منظور قضاوت درباره عملیات شرکت، بایستی این نرخ را با متوسط نرخ هزینه سرمایه مقایسه کرد. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
برای محاسبه نرخ بازده کل سرمایه از دو روش مالی و عملیاتی می توان استفاده کرد.
۲-۹-۳-۱-روش مالی محاسبه نرخ بازده
برای محاسبه Capital و NOPAT، کلیه بدهی های بهره دار به سهام عادی اضافه می گردد و صرفه جویی های مالیاتی نیز به سود حسابداری اضافه می شود.
همچنین معادل های حقوق صاحبان سهام به سهام عادی اضافه و افزایش در معادل های حقوق صاحبان سهام به خالص سود عملیاتی پس از مالیات اضافه می گردد تا Capital و NOPAT، تعدیل شوند. این رویکرد به رویکرد مالی معروف است. در این رویکرد از سمت چپ ترازنامه استفاده می شود که در جدول ۲-۱ مشاهده می شود.
معادل های حقوق صاحبان سهام(Equity Equivalence) یکسری ارزش هایی هستند که در شرکت وجود دارد ولی در ترازنامه و سود و زیان منعکس نمی گردد. برای محاسبه بازده سرمایه بایستی به سود واقعی و سرمایه واقعی برسیم.
جدول (۲-۱)- رویکرد مالی در محاسبه سرمایه و NOPAT

 

سرمایه خالص سود عملیاتی پس از مالیات (NOPAT)
= سهام عادی = سود ویژه سهام داران عادی
+ معادل های حقوق صاحبان سهام + افزایش در معادل های حقوق صاحبان سهام
= حقوق صاحبان سهام تعدیل شده = سود خالص عملیاتی
+ سرمایه سهام ممتاز + سود سهام ممتاز
+ منافع اقلیت + دخیره منافع اقلیت
+ بدهی + هزینه بهره پرداختی پس از صرفه جویی مالیاتی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ب.ظ ]




نظریه طرحواره
پردازش توزیع موازی
فراحافظه:تفکر درباره حافظه
کاربرد در تدریس:گسترش حافظه دانش آموزان
طبقه بندی اطلاعات:مفاهیم
صفحات مفهوم
انواع مفاهیم
پیش الگوی مفاهیم
روابط بین مفاهیم:الگوهای شبکه ای حافظه
کاربرد در تدریس:بهبود تدریس مفاهیم
سازماندهی مطالع شخصی به منظور بهبود حافظه
خلاصه
منابع پیشنهادی
پاسخ تمرین ها
نگاه کلی
همه ما چیزهایی درباره حافظه می دانیم.برخی از تجارب را حتی اگر سالها قبل کسب شده باشند،می توانیم به سادگی به یاد آوریم.برخی از مطالب مانند اسامی و تاریخ رویدادها،که دانش آموزان به اجبار در شب امتحان به ذهن خود تحمیل می کند،ظرف چند ساعت فراموش می شوند.دانش آموزان سعی می کنند مطالب زیادی را به خاطر بسپارند،از جمله اسامی آشنایان جدید،شماره تلفن فرد مورد علاقه خویش،بیست کلمه جدید انگلیسی برای امتحان فردا یا فرمول شیمیایی نیتروگلیسرین.
پایان نامه - مقاله - پروژه
ما هم،مانند معلم ها معتقدیم که دانش باید،حتی سالها پس از آنکه دانش آموزان فارغ التحصیل شدند،برای آنها مفید باشد.تجارب آموزشی هر قدر هم که جالب باشد،اگر در حافظه نماند یا به نحوی به کار نیاید،چندان فایده ای ندارد و ممکن است اصلاً به درد نخورد.معلمان موفق طوری تدریس می کنند که احتمال یادآوری اطلاعات مهم را، حتی مدت ها پس از فراغت از تحصیل رسمی،برای دانش آموز فراهم می آورند.این معلمان چیزی بیش از تغییری موقت در دانش فعلی دانش آموزان انتظار دارند.
یکی از ابعاد کارآمدی معلم رشد درک او از حافظه انسان است.
حافظه
تفکر تنها شامل درک رویدادهای کنونی محیط نیست.تجارب قبلی ما،که از حافظه گرفته می شود،نیز بر نحوه تفسیر ما از وقایع مؤثر است.
پژوهشگران حافظه در مطالعات خویش طیف وسیعی از فعالیت های یادگیری را بررسی کرده اند.برخی از محققان برای مطالعه حافظه بر ساده ترین حالت آن،یعنی یادگیری های فوق الاده ساده تمرکز داشته اند.این دانشمندان آنچه را حافظه طوطی وار حافظه مربوط به کلمات منفرد،تصاویر ساده و هجاها نامیده می شود مطالعه کرده اند.بقیه بیشتر بر سطوح بالاتر حافظه و یادگیری تأکید و نحوه حفظ و نگهداری مفاهیم،اصول و نوشتارها را برای مطالعه انتخاب کرده اند.آنها بر نوعی از حافظه تمرکز داشته اند که اطلاعاتی که در آن جمع آوری و به یاد آورده می شود مشابه تجارب روزانه اکثریت مردم است.این دو روش،همان گونه که خواهیم دید،به نظریه های متفاوتی در زمینه حافظه انجامیده و روش های کاربردی مختلفی را برای معلمان به ارمغان آورده است.
شناخت حافظه به شما کمک می کند تا در انتخاب روش تدریس خود،تصمیمی بگیرید که به بهبود حافظه دانش آموزان منجر شود.به منظور آنکه نظریه های معاصر حافظه را بهتر درک کنید،ما ابتدا چند نظریه را که از آثار اولیه پیشتاز بزرگ تحقیقات تجربی در زمینه حافظه،هرمن ابینگهاوس(۱۹۰۹ - ۱۸۵۰)،اقتباس شده است بررسی خواهیم کرد.این نظریه ها،یعنی نظریه زوال و نظریه تداخل را ابینگهاوس،با بهره گرفتن از روش یادگیری طوطی وار،تدوین و آزمایش کرده است.
حافظه یکی از اولین مسائلی است که مورد توجه روان شناسی بوده است (ابینگهاوس،۱۹۱۳).اولین نظریه روان شناسی حافظه،نظریه زوال است.نظریه زوال ساده،صریح و مبتنی بر معرفت عامه بود:محفوظات انسان با گذشت زمان از بین می رود.در این نظریه حافظه همچون عکسی در نظر گرفته شده است که در آفتاب رها شود.در ابتدا تصویر واضح و روشن است،ولی با گذشت زمان(با قرار گرفتن در معرض آفتاب و باران) به تدریج از بین می رود به نحوی که دیگر قابل تشخیص نیست.این نظریه را می توان به وسیله دو پیش بینی آن آزمایش کرد.اول آنکه هرچه زمان بیشتری از یادگیری مطالب بگذرد،یادآوری سخت تر خواهد شد.دوم آنکه هرچه سرعت عرضه مطالب آموختنی بیشتر باشد،موجب تقویت حافظه می شود،زیرا وقت کمتری برای فراموشی وجود خواهد داشت(یعنی اگر برای عرضه اطلاعات خاصی یک ساعت وقت لازم باشد،شما پنجاه و نه دقیقه فرصت دارید تا بخش اول آن را فراموش کنید،ولی اگر همین اطلاعات در ده دقیقه عرضه شود،شما فقط نه دقیقه فرصت خواهید داشت که قسمت اول آن را از یاد ببرید).
نظریه زوال که نظریه ای ساده و مبتنی بر معرفت عامه بود در تحقیقاتی که در دهه ۱۹۲۰ و اوایل ۱۹۳۰ انجام گرفت نادرست تشخیص داده شد.برای مثال،جنکینز و دالنباخ در تحقیق خود در سال ۱۹۲۴،از دو آزمودنی خواستند تا در دو موقعیت جداگانه فهرست هایی متشکل از ده هجای بی معنا را فرا گیرند.بعد از اینکه افراد اولین فهرست را یاد گرفتند با گذشت یک،دو،چهار و هشت ساعت آنها را آزمایش کردند.یکی از افراد در روز و دیگری در شب در آزمایش شرکت کرد.فردی که در روز در آزمایش شرکت کرد در فاصله بین زمان یادگیری فهرست و زمان آزمایش بیدار بود و فعالیت های روزمره و عادی خود را ادامه داد.فردی که در شب در آزمایش شرکت جست در فاصله بین زمان یادگیری و آزمایش خوابید.پس از تکمیل این مرحله از آزمایش دو فرد مزبور برای یادگیری فهرست دوم جای خود را از نظر زمانی با یکدیگر عوض کردند.
اگر نظریه زوال درست باشد،نباید بین فردی که بیدار مانده بود و فردی که پس از یادگیری خوابیده بود از نظر فراموشی هیچ گونه تفاوتی وجود داشته باشد.زیرا بر اساس نظریه زوال تنها عامل حاکم بر فراموشی،گذشت زمان است.نظریه دیگر این بود که اطلاعات ورودی جدید ممکن است با آنچه از قبل یاد گرفته شده است تداخل کند.اگر این نظریه درست باشد،فردی که در طول آزمایش بیدار مانده بود،به طور حتم،مطالب بیشتری را فراموش می کرد،زیرا در دوره بیداری امکان تعارض بیشتری برای او وجود داشته است.نتایج هر دو مرحله از مطالعه به طور آشکار نظریه تداخل را تأیید کرد.فردی که در هر دو مرحله از آزمایش خوابیده بود از هر ده هجای بی معنا شش هجا را به یاد آورد،در حالی که فردی که بیدا مانده بود فقط یک هجا از ده هجا را به یاد داشت.
بنابراین،نظریه زوال نمی تواند جوابگوی پدیده های قابل مشاهده در تحقیقات مربوط به حافظه باشد.نظریه ای که نتواند آنچه را در آزمایش ها رخ می دهد توضیح دهد متروک می شود و دانشمندان باید در پی طراحی نظریه های جدیدتری باشند که بتواند آنچه را مشاهده شده است تفسیر کند.در این مورد نظریه زوال کنار گذاشته شد و نظریه دیگری که می توانست نتایج آزمایش را بهتر تفسیر کند،یعنی نظریه تداخل،جای آن را گرفت.
نظریه تداخل
پدیده تداخل یک یادگیری با یادگیری دیگر را تداخل می گویند.نظریه تداخل از زمان تنظیم اولیه آن به وسیله جنکینز و دالنباخ(۱۹۲۴)،در اختیار ماست.محققان هنوز نظریه تداخل را برای توضیح دلیل فراموشی سریع مطالبی چون فهرست کلمات و اسامی معتبر می دانند و بنابراین در کار معلمان درس تأثیرات ضمنی مستقیم داشته است.البته،به نظر می رسد این نظریه در زمینه یادگیری معنادار کاربرد کمتری داشته باشد.
به طور مشخص،بر اساس نظریه تداخل،علت اینکه انسان با گذشت زمان دچار فراموشی می شود این است که اطلاعات جدید و متضاد وارد حافظه می شود و با یادگیری های قبلی او تداخل می کند.گذشت زمان عامل مهمی نیست و به جای آن میزان اطلاعاتی که فرد در یک فاصله زمانی خاص در حافظه خویش پردازش می کند عامل مهم فراموشی است.
برای مثال،بر اساس نظریه تداخل،تفسیر فراموشی در مورد یکی از تجارب روزانه به شرح زیر چنین است:فرض کنید شما در یک دوره تحصیلی،درس ادبیات فارسی و درس تاریخ ایران هر دو را انتخاب کرده اید و اتفاقاً استادان شما اولین آزمون هر دو درس را در یک روز برگزار خواهند کرد.ب روش معمول،شما بیشتر شب امتحان درس می خوانید.ابتدا چند ساعت ادبیات و سپس تاریخ را مطالعه می کنید.خیلی خسته به خواب می روید و تا چند دقیقه قبل از امتحان ادبیات می خوابید.به سرعت خود را به کلاس می رسانید و حداکثر تلاش خود را انجام می دهید تا امتحان را با موفقیت بگذرانید.در امتحان ادبیات با چند مورد فراموشی رو به رو می شوید و برخی اسامی و تاریخ ها را از ادرس تاریخ با اطلاعات مربوط به درس ادبیات مخلوط می کنید.
این مورد نوع تداخل پس گستر یا بازگشت به عقب را نشان می دهد،یعنی یادگیری بعدی با یادآوری یادگیری قبلی تداخل می کند:
تداخل پس گستر
یادگیری تکلیف # ۱ یادگیری تکلیف # ۲ یادآوری تکلیف #۱
یادگیری تکلیف #۲.یادگیری تکلیف # ۱ را تضعیف می کند.
مطالعات مربوط به تداخل پس گستر نشان می دهد کسانی که در فاصله یادگیری مطالب (یادگیری تکلیف ۱) تا یادآوری آن(یادآوری تکلیف ۱)،مطالب جدیدی را برای یادگیری(تکلیف ۲)،دریافت کرده اند،مطالب اولیه را کمتر از کسانی به یاد می آورند که در این فاصله مطلب جدیدی نیاموخته اند(نک.چچایل،۱۹۸۷).تقریباً،برخلاف مطالعاتی که در مثال ما آمد،همه مطالعات مربوط به تداخل در آزمایشگاه انجام گرفته است،ودر آنها فهرستی از هجاهای بی معنا(مانند paz,nic,xom) اسامی حفظ کردنی را همراهی کرده است.این روش که به آثار ابینگهاوس(ابینگهاوس،۱۹۱۳)، بر می گردد،بدین منظور به کار می رود که احتمال تأثیر دانش قبلی فرد آزمودنی را در یادگیری بعدی او تقلیل دهد.
نوع دیگر تداخل،تداخل پیش گستر است که در زندگی روزمره ما زمانی اتفاق می افتد که اطلاعات قبلی ما با یادگیری کنونی ما تداخل کند.
تداخل پیش گستر
یادگیری تکلیف # ۱ یادگیری تکلیف # ۲ یادآوری تکلیف #۲
یادگیری تکلیف #۱یادآوری تکلیف # ۲ را تضعیف می کند.
در هر دو نوع تداخل،مشابهت تکالیف یادگیری در میزان بروز تداخل تأثیر می گذارد(چچایل،۱۹۸۷؛دمپستر،۱۹۸۵).به طور کلی هرچه تکالیف یادگیری شبیه تر باشند،احتمال تداخل بیشتر است.اگر شما مواظب باشید که ابتدا فهرستی از اعداد را حفظ کنید و سپس دومین فهرست اعداد را به خاطر بسپارید،احتمال تداخل بیشتر از زمانی خواهد بود که ابتدا فهرستی از اسامی و سپس فهرستی از اعداد را به خاطر بسپارید.
تلاش زیادی برای توضیح تداخل پیش گستر انجام گرفته است(نک.چچایل،۱۹۸۷؛ دورنیک،۱۹۸۳؛ویکنز،مودی و ویدولید،۱۹۸۵)تا به این سؤال پاسخ داده شود که چرا یادگیری های قبلی با آموخته های جدید تداخل می کند،ولی هیچ یک از این توضیحات به طور کامل با یاقته های تجربی مطابقت ندارد.با وجود این،نظریه تداخل پیش گستر هنوز به حیات خود ادامه می دهد،اما پیش بینی های آن به طور کامل مورد تأیید محققان نیست (برای ملاحظه تلاشهای جدید برای توضیح پدیده تداخل پیش گستر،بر اساس دیدگاه های معاصر،نک.چچایل،۱۹۸۷).در حالی که نظریه تداخل برای فهم حافظه طوطی وار معتبر به نظر می رسد،ولی قابلیت خود را برای کاربرد در سطوح بالاتر یادگیری نشان نداده است.به همین دلیل،دیدگاه های نظری دیگری ضرورت یافته است که بتواند چگونگی یادآوری و یا فراموشی مفاهیم،اصول،قواعد و سایر سطوح بالای یادگیری را توضیح دهد.ما پس از آنکه راه های معنادار تر کردن موادی را که معمولاً به روش طوطی وار فرا می گیریم مرور کردیم،این نظریه ها را بررسی خواهیم کرد.
یادیاری:معنادار کردن مواد بی معنا
برای اینکه یادگیری جدید مفید و مؤثر باشد،باید به نحو مناسبی با اطلاعات موجود در حافظه دراز مدت ارتباط یابد.متأسفانه همه مطالب در زمان یادگیری برای دانش آموزان بامعنا نیست.مثلاً اغلب،از دانش آموزان خارجی خواسته می شود که تعداد زیادی از لغات را حفظ کنند،از دانش آموزان کلاسهای دوم و سوم خواسته می شود که واقعیات ریاضی را(مانند ۱۸ = ۹ + ۹ ، ۶۳ = ۹ * ۷) فرا گیرند،از نوآوران مبتدی شیمی خواسته می شود که جدول تناوبی عناصر شیمیایی را بیاموزند.این گونه مطالب باید به خوبی آموخته شوند،ولی اغلب بسیار دشوار است که بتوان آنها را برای دانش آموزان با معنا کرد.
یکی از راه های ایجاد رابطه بین مطالب «کم معنا» و مطالب «بامعنا» استفاده از یادیارها یا روش های کمک به حافظه است.یادیارها عبارت اند از قافیه ها،کلمات، تصاویر و هر مطلب آشنایی که به همراه اطلاعات جدید آورده می شود تا آن را قابل حفظ سازد(کارنی،لوین و موریسون،۱۹۸۸؛هیگبی و کونای هیرا،۱۹۸۵).برای یادآوری قواعد صرف و نحو یا املا از نظم شعری به منزله یادیار استفاده می شود و یا نوآموز موسیقی برای یادآوری کلیدهای موسیقی از شعر کمک می گیرد.معلمان معمولاً از یادیارها در تدریس خود استفاده می کنند(کارنی و دیگران،۱۹۸۸؛هیگبی و کونای هیرا،۱۹۸۵) و دانش آموزان نیز،بر اساس گزارش خودشان،اغلب برای یادگیری اطلاعات جدید از یادیارها بهره می گیرند(کیل پاتریک،۱۹۸۵).
در مؤثر ترین نوع یادیار از تصاویر ذهنی استفاده می شود(لوین،۱۹۸۵).توصیه به دانش آموزان که از تصاویر ذهنی استفاده کنند،ابزار یادیار نیرومندی را در اختیار ایشان می گذارد.همان گونه که آزارلو و بگ(۱۹۸۸) مشاهده کرده اند تصویر ممکن است یادآوری بسیاری از انواع مطالب را به نحو معناداری افزایش دهد.دانش آموزان می توانند چند روش نسبتاً ساده از روش های یادیاری به وسیله تصاویر ذهنی را بیاموزند و در یادآوری بسیاری از اطلاعات مورد استفاده قرار دهند(گلوور،تیم، دیلاف و روجرز،۱۹۸۷؛پرسلی،۱۹۸۵).چهار نوع از این روشها عبارت اند از:روش پیوند،روش تخصیص جایگاه،روش چنگک یا قلاب و روش کلید واژه.
روش پیوند:روش پیوند به خصوص برای یادگیری فهرستی از اقلام مناسب است.در این روش یادگیرنده برای هریک از اقلامی که باید به خاطر بسپارد یک تصویر ذهنی در نظر می گیرد.آنگاه،تصور می شود که هریک از این تصاویر با تصویر بعدی فهرست در تعامل است.به این ترتیب،تصاویر به طور تخیلی با یکدیگر پیوند می خورند.در یک مثال ساده،اگر شما بخواهید به خاطر بسپارسید که اقلام مرغ،پنیر، سیب و سپ را از فروشگا مواد غذایی بخرید،ممکن است در ذهن خود سلسله حوادثی را تصور کنید که طی آن یک مرغ قطعه ای پنیر را برمی دارد و آن را خرد می کند و روی سیب قرار می دهد و آنگاه سیب را در کاسه سوپ می اندازد.این تصاویر که پیوند متقابل دارند احتمال یادآوری یک تصویر را از روی تصویر دیگر افزایش می دهند.یکی از مزایای بزرگ این روش سادگی آن است.در این روش ضرورت یادگیری یک طرح خارجی و یا مطالب دیگر وجود ندارد.
روش تخصیص جایگاه:تاریخ روش تخصیص جایگاه به یونان باستان برمی گردد.به نظر بوور(۱۹۷۰) سیسرو۱ ریشه این روش را به شاعر یونانی،سیمونیدس۲ نسبت می دهد.شاعر یونان باستان شعری را در جمع میهمانان در یک ضیافت بزرگ خوانده بود.او بعد از قرائت شعر به خارج سالن فراخوانده شد و بلافاصله سقف سالن بزرگ فروریخت و هرکس که در داخل سالن بود کشته شد.اجساد چنان متلاشی شده بود که تشخیص آنها حتی برای اقوامشان ممکن نبود.سیمونیدس پا پیش نهاد و موفق شد با بهره گرفتن از آنچه از جای نشستن افراد در آن سالن بزرگ به یاد می آورد نام تک تک آنها را مشخص سازد.این داستان محققان حافظه را به روش خاصی برای حفظ و یادسپاری هدایت کرد:قرار دادن تصاویر ذهنی اشیا در کنار یکدیگر به نحوی که مجموعه آنها ترکیبی آشنا تشکیل و یادآوری را ممکن سازد.
کاربرد جدید روش تخصیص جایگاه به این صورت است که ابتدا یادگیرنده درباره مجموعه ای بین ده تا بیست نقطه که به خوبی با آنها آشناست فکر می کند(مانند نقاط مهم موجود در مسیری که هر روز طی می کند،اتاقهای خانه مسکونی،یا جاهای مختلف در محوطه دانشگاه)و آن گاه هریک از اقلامی را که باید به یاد بسپارد در یکی از جایگاههای فوق قرار می دهد.معمولاً به یاد گیرندگان توصیه می شود که تصور کنند خودشان در حالقدم زدن و بازدید از هریک از این جایگاهها هستند.در طول این «قدم زدن»،فرد هریک از اقلام فهرست مورد یادگیری را در حالی که در یکی جایگاهها قرار گرفته است در نظر خویش مجسم می کند.برای یادآوری اقلام،از یادگیرنده خواسته می شود که در طول مسیر یک بار دیگر حرکت کند و به هریک از جایگاهها نگاه کند تا اقلام نهاده شده در هر یک از آنها را به یاد آورد.معمولاً،این روش به یاد گیرنده کمک می کند که هم اقلام را به یاد بیاورد و هم آنها را در نظم مناسبی قرار دهد،زیرا حرکت در طول مسیر به فرد کمک می کند که اقلام را در ترتیب صحیحی به خاطر بسپارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ب.ظ ]




تلفیق تدوین و ارائه لایحه بودجه وزارت نیرو.
نظارت دقیق مستمر و موثر بر اجرای برنامه .
تهیه و تدوین گزارش عملکرد برنامه.
تدوین سیاستهای تشویقی و حمایت از بخش خصوصی و سرمایهگذاری غیر دولتی و خارجی.
برنامه ریزی جهت اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و خصوصی سازی صنعت.
مطالعات و بررسی ظرفیتهای داخلی صنعت آب و برق.
تدوین سیاستهای توسعه کار آفرینی در وزارت نیرو.
انجام امور مربوط به دبیرخانه مجامع عمومی شرکتها ی تابعه.
نظارت بر قرار دادهای مرتبط با صنعت آب و برق.
مطالعات و بررسی اقتصاد کلان صنعت آب و برق.
مطالعات و بررسی بازار بین اللملی مرتبط با وزارت نیرو.
تنظیم سیاستها و روابط اقتصاد خارجی وزارت نیرو.
تدوین سیاستهای تشویقی و حمایت از صادر کنندگان مرتبط با صنعت آب و برق.
تدوین سیاستهای راهبری بازار آب و برق.
تنظیم مقررات مربوط به بازار آب و برق.
تدوین استقرار سیاستهای توسعه رقابت در بازارهای آب و برق.
مطالعات و آینده نگری همه جانبه شرایط محیطی و جهانی صنعت آب و برق.
تدوین برنامه دور برد و راهبردی وزارت نیرو.
تلفیق برنامه های کوتاه مدت و میان مدت بخشهای مختلف صنعت آب و برق.
تلفیق تدوین و ارائه لایحه بودجه وزارت نیرو.
نظارت دقیق مستمر و موثر بر اجرای برنامه.
تهیه و تدوین گزارش عملکرد برنامه.
تدوین سیاستهای تشویقی و حمایت از بخش خصوصی و سرمایه گذاری غیر دولتی و خارجی.
برنامه ریزی جهت اجرای اصل۴۴ قانون اساسی و خصوصی سازی صنعت.
مطالعات و بررسی ظرفیتهای داخلی صنعت آب و برق.
تدوین سیاستهای توسعه کار آفرینی در وزارت نیرو.
انجام امور مربوط به دبیرخانه مجامع عمومی شرکتهای تابعه.
نظارت بر قرار دادهای مرتبط با صنعت آب و برق.
مطالعات و بررسی اقتصاد کلان صنعت آب و برق.
مطالعات و بررسی بازار بین المللی مرتبط با وزارت نیرو.
تنظیم سیاستها و روابط اقتصاد خارجی وزارت نیرو.
تدوین سیاستهای تشویقی و حمایتی از صادرکنندگان مرتبط با صنعت آب و برق.
تدوین سیاستهای راهبری بازار آب وبرق.
تنظیم مقررات مربوط به بازار آب و برق.
تدوین و استقرار سیاستهای توسعه رقابت در بازارهای آب و برق.
وظایف حاکمیتی بخش انرژی
سیاستگذاری و برنامه ریزی در زمینه صیانت و بهره برداری بهینه از منابع انرژی کشور.
برنامه ریزی کلان انرژی کشور به منظور حصول اطمینان از تامین و عرصه انرژی مورد نیاز بخشهای گوناگون.
سیاستگذاری و برنامه ریزی برای شناسایی و در اخیتار گرفتن انرژی های دست نیافته (انرژی های نو) و حمایت و ترویج کاربرد آن.
پایان نامه - مقاله
نظارت بر نحوه استفاده از انواع انرژی به منظور رعایت رفاه مردم و حفظ منابع انرژی کشور.
تعیین الگوی مصرف انواع انرژی با رعایت مصالح کشور و حفظ حقوق مردم .
سیاستگذاری و برنامه ریزی به منظور مدیریت مصرف انرژی.
تدوین استانداردها و مقررات لازم برای تولید مصرف و تبدیل انرژی در کلیه بخشهای اقتصادی و اجتماعی.
حمایت از توسعه تحیقیقات کاربردی فن آوری و منابع انسانی در بخش انرژی.
تولید آمار و اطلاعات پایه بخش انرژی و تسهیل دسترسی به آنها.
برنامه ریزی برای اصلاح ساختار مصرف انرژی و اعطای تسهیلات مالی و فنی لازم در بخش انرژی .
حذف انحصار ایجاد و توسعه رقابت و حمایت از بخش غیر دولتی برای مشارکت در فعالیتهای بخش انرژی با هدف افزایش کارائی و حفظ حقوق مردم.
تهیه تدوین و پیشنهاد قوانین مرتبط با بخش انرژی.
تعیین نرخ انواع انرژی.
کاهش شفاف سازی و هدفمند کردن یارانه.
ارزیابی رضایت مشترکین و سیاستهای بهبود آن.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]




(این مقاله، متن خطابه‌ای است که ژیلبر لازار در بیست و پنجمین کنگره خاورشناسان که در تابستان سال ۱۳۳۹ در مسکو تشکیل شد؛ ایراد کردند.)
اَشکال مختلف زبان فارسی در سده دهم و یازدهم میلادی؛ قلمرو زبان فارسی در سده دهم و یازدهم میلادی؛ بهترین روش مطالعه مشخصات لهجه‌ها.

 

    • لاهوتی، حسن. “ترجمه جملات ساده و سبک سخن". مترجم. س۹. ش۳۲ـ۳۳. بهارـ زمستان ۱۳۷۹،ص؟.*

 

    • ــــــ . “ترجمه جملات مجهول انگلیسی به فارسی و حرف اضافه by در این جملات". مترجم. س۵. ش۱۹. پاییز ۱۳۷۴، ص۳۰ـ۴۰.

 

تبدیل جمله مجهول انگلیسی به معلوم فارسی؛ قراردادن معادل مناسب در برابر حرف اضافه by؛ تغییر فعل واژگانی به متضاد آن.

 

    • لباف خانیکی، مجید. “ساختمان فعل در گویش روستای خانیک"، در هم‌اندیشی گویش‌شناسی ایرانی (۱۳۸۰)، چکیده مقالات نخستین هم‌اندیشی گویش‌شناسی ایران. [بی‌‌جا: بی‌نا]، ۱۳۸۰، ص۳۲.*

 

    • ــــــ . “صرف فعل در گویش روستای خانیک". خراسان‌پژوهی. س۲. ش۱. پیاپی ۳. بهارـ تابستان ۱۳۷۸، ص۸۹ـ۱۰۰.

 

صرف افعال مرکب؛ شناوربودن شناسه فعل در طول جمله؛ شباهت‌های صرفی گویش خانیک با گویش‌های دیگر فارسی.

 

    • لسانی، حسین. “بحثی درباره زبان دری". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تهران. س۲۱. ش۴. پیاپی ۸۸ . زمستان ۱۳۵۳، ص۱۳۵ـ۱۴۶.

 

منشاء فارسی دری؛ چکیده‌ای از مباحث استادان و محققان و نوشته‌های کهن.

 

    • ــــــ . “تکواژه‌شناسی زبان روسی و مقایسه آن با تکواژه‌شناسی زبان فارسی". پژوهش زبان‌های خارجی. نشریه دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه تهران. پیاپی ۱۳. پاییزـ زمستان ۱۳۸۱، ص۱۱۹ـ۱۲۹.

 

تک‌واژه؛ پیشوند؛ پسوند؛ میان‌وند؛ پایان‌وند؛ پی‌واژه.

 

    • ــــــ . “مقایسه پیوندهای KOTOPIЙ, ЧTO, ЧOбbI در زبان روسی با معادل آنها در زبان فارسی". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد. س۳۴. ش۳ـ۴. پیاپی ۱۳۴ـ۱۳۵. پاییزـ زمستان ۱۳۸۰ (تاریخ انتشار: ۱۳۸۱)، ص۹۱۷ـ۹۲۸.

 

سه معادل برای پیوند “که” در زبان روسی؛ وجه تمایز این سه پیوند در زبان روسی؛ بررسی طرز بیان این سه پیوند در زبان فارسی.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    • لطفی، احمدرضا. “تکامل زبان میانی و پیش‌بینی‌های دستور همگانی". زبان و ادب. س۱. ش۲. ۱۳۷۶، ص ۶۴ـ۸۳ .

 

تحقیقات زایشی در یادگیری زبان دوم: تئوری و عمل؛ تحقیق حاضر: پارامتر حذف فاعل.

 

    • لطفی‌ پورساعدی، کاظم [پورساعدی/ ساعدی]. “بررسی زبان مؤدبانه در فارسی کنونی از نظر جامعه‌شناسی زبان". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد. س۱۶. ش۲. پیاپی ۶۲. تابستان ۱۳۶۲، ص۲۷۱ـ۲۹۱.

 

۱ـ علت رفتارمؤدبانه ۲ـ مطالعه زبان در رابطه با رفتارمؤدبانه ۳ـ نمودهای صوری زبان مؤدبانه ۴ـ شرایط کاربرد و معناشناسی در زبان.

 

    • ــــــ . “زبان شناسی و دستور زبان آموزشی". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز. س۳۱. ش۴. پیاپی ۱۳۰. زمستان ۱۳۶۲، ص۱۰۳ـ۱۳۸.

 

۱ـ زبان‌شناسی و زبان ۲ـ نگاهی اجمالی به مطالعات زبان‌شناسی ۳ـ نظری اجمالی به مطالعات انجام یافته در دستور زبان فارسی ۴ـ پیشنهادهایی در مورد اصول صحیح‌تر نگارش دستور زبان.

 

    • ــــــ . “سببیت در زبان فارسی امروز، یک بررسی زایا ـ گشتاری". نشریه ادبیات و علوم انسانی تبریز. س۲۹. پیاپی ۱۲۳. پاییز ۲۵۳۶=۱۳۵۶، ص۳۸۱ـ۴۰۶.

 

۱ـ مقدمه ۲ـ‌جمله سببی ۳ـ‌تکواژ سببی در زبان‌فارسی و تظاهر صوری آن ۴ـ ساختمان ژرفایی جملات سببی در زبان فارسی ۵ـ گشتارهای سببی.

 

    • لکوک، پیر. “گویش ابوزید آباد"، در جلسات سخنرانی و بحث درباره زبان فارسی (تهران، آبان‌ماه ۱۳۵۱)، سخنرانی‌های سومین دوره جلسات سخنرانی و بحث درباره زبان فارسی. تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳، ص۲۱۵ـ۲۳۶.

 

دستگاه واج‌شناسی؛ نکات دستوری درباره اسم، صفت و فعل.

 

    • لنگرودی، امیر. “اسم ذات و اسم معنی در زبان فارسی". ادبستان. ش۴۳. تیر ۱۳۷۲، ص ۱۱۸ـ۱۱۹.

 

جستجوی تأثیر و عدم تأثیر اسماء ذات و معنی در مباحث مختلف دستوری؛ ذکر بیست و نه پیشوند و پسوند و ارتباط با اسم ذات و معنی.

 

    • لوایی، محمدعلی. توانایی زبان فارسی: “توانایی زبان فارسی". تهران: [بی‌نا]، ۱۳۲۶، ص ۱ـ۲۹.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]




  • وقتی نمرات خام دو فرم یک آزمون همتراز می شوند باید توزیع فروانی شرطی نمره آزمون اولی در یک سطح توانایی معین برابر با توزیع فراوانی شرطی نمره انتقال یافته درآن سطح توانایی باشد.

 

  • نمرات خام دو آزمون فاقد پایایی صرفا زمانی می توانند همتراز شوندکه دو آزمون کاملا با هم موازی باشند.

 

  • نمرات خام دو آزمون کاملا پایا که ویژگی یکسانی را اندازه می نمایند به راحتی قابل همتراز شدن هستند.

 

  • نمرات خام آزمون هایی که سطوح دشواری متفاوتی دارند قابل همتراز شدن نیستند.

 

در مجموع با توجه به مباحث مطرح شده چنین می توان گفت که: همتراز سازی نسخه های متعدد یک آزمون در صورت تحقیق برخی شرایط امکان پذیر می باشد. این شرایط عبارتند از:
۱- تقارن ۲- تغییر ناپذیری و ۳- برابری.
رویتر وکمپ (۲۰۰۳)ویژگی های همتراز سازی را شامل موارد زیر می دانند؛
۱) توانایی یکسان[۴۷]
این ویژگی به عنوان ویژگی اصلی و ضروری همترازسازی به شمار می آید و بدین معنی است که فرم های جایگزین تست باید یک چیز (توانایی، پیشرفت یا قدرت) را اندازه گیری کنند (کمپ، ۲۰۰۳).
۲) برابری[۴۸]
برای هر گروه فرضی از اشخاص یا آزمودنی ها با توانایی یکسان، توزیع فراوانی شرطی نمرات تبدیل شده در یکی از فرم ها (تست y) ، با توزیع فروانی شرطی نمرات تبدیل نشده در فرم دیگر (تست X) برابر خواهد (رویتروکمپ، ۲۰۰۱). این ویژگی فقط زمانی برقرار است که فرم x و y کاملاً مشابه باشند، ولی همانطور که قبلاً اشاره شد در عمل ساخت چنین فرم هایی غیر ممکن است. برای رفع این مشکل موریس در ۱۹۸۲ ویژگی برابری ضعیف را ارائه کرد. طبق این ویژگی در یک گروه آزمودنی با یک نمره حقیقی مشخص انتظار می رود میانگین نمرات تبدیل شده فرم x به فرم y، با میانگین نمرات آنها روی فرم y برابر باشد. به طور مثال، اگر آزمودنی هایی با نمره حقیقی معین روی فرم y نمره ۳۰ را کسب می نمایند انتظار می رود میانگین نمره تبدیل شده آنان از فرم x به فرم y نیز ۳۰ باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳) تغییر ناپذیری جامعه[۴۹]
تبدیل مقیاس ها یکسان است بدون توجه به نمونه یا گروهی از اشخاص که از جامعه بیرون می آیند. به عبارت دیگر رابطه همترازسازی مستقل از گروه آزمودنی هاست. نتایج مطالعات انجام شده حاکی از آن است که روش های معادل سازی نمرات حقیقی دارای ویژگی تغییر ناپذیری گروه هست ولی تحقق این ویژگی برای روش های معادل سازی وقتی که نمرات مشاهده شده جانشین نمرات حقیقی می شوند، قطعی نیست.
۴- تقارن[۵۰]
یعنی تبدیل نمرات وارونه پذیر است، معادله تبدیل نمرات از فرم x به فرم y همانند معادله تبدیل نمرات از فرم x به y است (رویتر و کمپ، ۲۰۰۳). با توجه به این ویژگی وقتی دو فرم آزمون معادل باشند. مثلاً اگر نمره خام x از فرم X معادل نمره y در فرم Y باشند، نمره y در فرم Y نیز معادل نمره x در فرم X خواهد بود. وجه تمایز این ویژگی با رگرسیون نیز در همین جا است چون رگرسیون Y روی X با رگرسیون X روی Y متفاوت است.
وجود همه ویژگی ها و شرایط ذکر شده همترازسازی تقریباً نا ممکن است، در بیشتر مواقع یک یا دو تا از شرایط بالا در همترازسازی مورد توجه قرار می گیرند. دو ویژگی تقارن و تغییر ناپذیری جامعه بیشتر از بقیه در نظر گرفته می شوند. (رویتروکمپ، ۲۰۰۳ و پترسن، کولن و هوور، ۱۹۸۹).
طرح های جمع آوری داده ها برای همترازسازی
یکی از جنبه های مهم برای همترازسازی گردآوری داده هاست که باید به گونه ای انجام شود که اولاً از هر گونه تورش مبرا باشد و ثانیاً از نظر وقت، نیرو و هزینه مصرفی تا حد ممکن دقیق باشند. برای گردآوری داده ها مدل های مختلفی توسط انگاف (۱۹۷۱) تشریح شده است که از میان آنها به ۵ روش که موارد استفاده بیشتری دارند اشاره می کنیم. در انتخاب هر یک از این روش ها باید عملیات آماری واجرایی مورد توجه قرار گیرد.
۱) طرح تک گروهی[۵۱]
در طرح تک گروهی دو فرم از یک آزمون که قرار است معادل شوند، بر روی گروه واحدی از پاسخگویان اجرا می شود. با یک تغییر در این طرح، طرح گروه های معادل پدید می آید. در طرح گروه های معادل هر یک از دو فرم بر روی گروه مجزایی از پاسخگویان اجرا می شود. فرض است که این گروه ها به طور تصادفی انتخاب و معادل شده اند.
۲) طرح یک گروهی با موازنه[۵۲]
در این طرح آزمودنی ها به طور تصادفی به دو نیم گروه تقسیم می شوند و روی هر دو نیم گروه فرمهای X و Y به صورت چرخشی اجرا می شود. یعنی نیم گروه نخست ابتدا فرم X را می گیرند سپس فرم Y را دریافت می کنند در حالی که نیم گروه دوم، ابتدا فرم Y و سپس فرم X را دریافت می کنند (رویتروکمپ، ۲۰۰۳).
مهم نیست که دو نیم گروه نمونه مورد نظر دقیقاً با یکدیگر مطابقت نماید، مزیت عمده مدل این است که میزان دقت آن تا حد زیادی افزایش می یابد و خطاهای نمونه برداری[۵۳] که به طور کلی منبع عمده عدم دقت در همترازسازی است به طور کامل از بین می رود. بدین ترتیب اثر آشنایی با سوالات در طرح قبلی تا حدودی کنترل می شود. البته این طرح نیز از لحاظ زمان اجرا طولانی است و انگیزه امتحان شونده در تست دوم از بین می رود. چنانچه نتایج همترازسازی حاصل از داده های فرم دوم اجرا مشابه نتایج همترازسازی حاصل از داده های فرم یکم اجرا باشند، مشخص می گردد که اثر اجرای فرم Y بعد از فرم X مانند اجرای فرم X بعد از Y است ولی اگر نتایج متفاوت باشند، داده های فرم دوم (که می تواند فرم X و Y باشد) بی اهمیت تلقی می شود، زیرا ترتیب اجرا در فرم دوم موثر بوده است(کولن و برنان، ۱۹۹۵).
۳) طرح گروه های تصادفی[۵۴]
در این طرح نیز هر دو فرم X و Y تست روی همه افراد که به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده اند اجرا می شود، به دلیل تقسیم تصادفی افراد به زیر گروه فرض بر آن است که زیر گروه ها یکسان هستند و تفاوت حاصل از نمرات دو گروه را می توان به اختلاف سطح دشواری فرم ها نسبت داد زیرا توانایی گروه ها یکسان بوده است. شرط گروه های کاملاً تصادفی باید به دقت رعایت شود تا هیچ گونه تورش نظامداری نتواند نتایج را تحت تاثیر قرار دهد. به همین خاطر در توزیع فرم ها از روش مارپیچ[۵۵] استفاده می شود. یعنی فرم ها به صورت یک در میان بین آزمودنی هایی که به صورت تصادفی در محل برگزاری آزمون مستقر هستند توزیع می شود. در این طرح هر آزمودنی فقط به یک فرم پاسخ می دهد و مشکل مدت زمان اجرا از بین می رود (کولن وبرنان، ۱۹۹۵). همچنین در این طرح مشکل تست آشنایی و اثر خستگی از بین می رود (کمپ، ۲۰۰۳).
۴) طرح گروه های تصادفی با سوالات مشترک [۵۶]
در این طرح به همه افراد یک تست V که به طور عملی با تست های X و Y یکسان است ارائه می شود، به این آزمون مشترک تست لنگر نیز می گویند، فرم X و تست V روی نمونه ای از اشخاص اجرا می شوند، و فرم Y به همرا ه تست V روی نمونه دیگری از اشخاص اجرا میشوند (در اینجا گروه ها به طور تصادفی انتخاب می شوند) تست V مانند فرمهای X و Y تحت تاثیر یادگیری، خستگی و تمرین قرار می گیرد. با بهره گرفتن از این طرح می توان تفاوت های بین گروه ها را کنترل کرد. به عقده لرد وقتی گروه های تصادفی هستند اگر تست لنگر همان توانایی را که دو فرم X و Y اندازه گیری می کنند را نسنجد باز هم می تواند اطلاعات مفیدی به دست دهد و واریانس خطای همترازسازی را کاهش دهد.
۵) طرح گروه های غیر همسان باسوالات مشترک[۵۷]
در این طرح نیز داده ها همانند طرح قبلی جمع آوری می شوند ولی گروه ها، تصادفی نیستند بلکه غیر همسان یا نابرابرند. این گروه ها توسط آزمونگر تقسیم نشده اند. در طرح های قبلی، فرم های مختلف آزمون به طور همزمان اجرا می شد، ولی به دلیل برخی ملاحظات مثل حفظ ایمنی سوالات و جلوگیری از افشاء شدن آنها اجرای همزمان فرم ها امکان پذیر نیست. در این طرح در فرم X و Y یک مجموعه سوال مشترک دارند و هر یک از فرم ها روی گروهی از آزمودنی ها در زمان های مختلف اجرا می شود. سوالات مشترک این طرح می توانند درونی یا بیرونی باشند.
در این طرح، همسانی گروه های آزمودنی مورد توجه قرار نمی گیرد، بنابراین بین میانگین ها و سایر ویژگی های توزیع نمرات حال از دو فرم آزمون، از ترکیب تفاوت های گروه های آزمودنی و تفاوت فرم های تست حاصل می شود. وظیفه اصلی همتراسازی با بهره گرفتن از این طرح، جدا کردن تفاوت های گروه ها از تفاوت های فرم هاست (کولن وبرنان، ۱۹۹۵).
این طرح بیشتر از سایر طرح ها در همترازسازی استفاده می شود و مهمترین علت استفاده از آن این است که در هر بار اجرای آزمون فقط یک فرم آزمون اجرا می شود و این امر به اجرای آزمون در شرایط عملی و واقعی کاملاً منطبق است. هم چنین بعد از اجرای هر آزمون می توان سوالات غیر مشترک را منتشر نمود (کولن و برنان، ۱۹۵۵).

 

طرح گروه های تصادفی
طرح تک گروهی

 

فرم Y
فرم X
نمونه
فرم Y
فرم X
نمونه

 

*
P1
*
*
P

 

*

P2

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:39:00 ب.ظ ]




بیشتر آنها کمتر از ۱ ساعت از زمان اینترنتی خود را به شبکه‌های اجتماعی اختصاص می‏دهند و بیشتر به فیس‏بوک مراجعه می‏کنند و در شب از شبکه‏های اجتماعی استفاده می‏کنند. افراد از قابلیت‏های شبکه‏های اجتماعی مانند یوتیوب، فلیکر و ویکی‏پدیا استفاده کرده‌اند.
پوری، احسان، «بررسی نقش و تأثیر فیس‏بوک بر شکل‏گیری شبکه‏های اجتماعی از دیدگاه متخصصان و کارشناسان امور رسانه»، پایان‏ نامه کارشناسی ارشد، رشته علوم ارتباطات، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی، ۱۳۸۹٫
محقق در این پژوهش ابتدا به شناخت و توصیف شبکه‏های اجتماعی مجازی به عنوان یک کانال جدید ارتباطی، معرفی کاربردهای آن و توصیف مدل ارتباطی کاربران پرداخته است. هدف اصلی این تحقیق توصیف وسعت تأثیرگذاری ساختار این شبکه‏ها بر هنجارهای رفتاری کاربران آن در فضای واقعی، نقش و موقعیت رهبران فکری، گروه‏های نخستین و ثانویه در بستر شبکه‏های اجتماعی مجازی بررسی شده است.
پژوهش به صورت اسنادی و کتابخانه‏ای انجام شده و از نظرات متخصصان علم ارتباطات و فناوری اطلاعات بهره جسته است. دیدگاه کاربران شبکه‏ اجتماعی فیس‏بوک نیز توسط نظرسنجی از آنها درباره سوالات پژوهش ارائه شده است. سوالات این پژوهش عبارتند از:
مزایا و معایب شبکه‏های اجتماعی چیست؟
استقبال‏کنندگان از شبکه‏های اجتماعی مجازی چه کسانی هستند؟
جایگاه رهبران فکری و گروه‏های نخستین و ثانویه در این شبکه‏ها چگونه است؟
کاربرد شبکه‏های اجتماعی مجازی در حرکت‏های مردمی و تأثیر آن بر افکارعمومی از چه مدل ارتباطی پیروی می‏کند؟
آیا شبکه‏های اجتماعی مجازی نابودکننده اجتماعات انسانی در فضای فیزیکی هستند؟
قوانلوقاجار، مصطفی، «بررسی کارکردهای شبکه‏های اجتماعی با مطالعه موردی فیس‏بوک»، پایان‏ نامه کارشناسی ارشد، رشته علوم ارتباطات، دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات، ۱۳۸۹٫
در این تحقیق، محقق به بررسی کارکردهای شبکه‏های اجتماعی و با تاکید بر فیس‏بوک پرداخته است. محقق برای پاسخ به پرسش‏های تحقیق، از روش پیمایش استفاده کرده است. برهمین اساس از میان ۶۲۳۷ دانشجوی دانشگاه علوم تحقیقات، از ۹۷۰ نفر سوال شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
نتایج تحقیق نشان می‏دهد که میزان سرمایه اجتماعی موجود در شبکه‏ اجتماعی فیس‏بوک کمی بیش از حد متوسط است. این تحقیق نشان می‏دهد که نزدیک به ۴۸ درصد دانشجویان یک دقیقه تا نیم ساعت از وقت خود را در فیس‏بوک می‏گذرانند. همچنین نتایج نشان می‏دهد که اکثریت پاسخگویان (۷۹ درصد) از نام واقعی خود در فیس‏بوک استفاده می‏کنند
نیری، هومن، «شبکه‏های اجتماعی اینترنتی و مشارکت سیاسی»، پایان‏ نامه کارشناسی ارشد، رشته علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ۱۳۸۹٫
در این پژوهش تأثیرگذاری شبکه‏های اجتماعی اینترنتی بر مشارکت سیاسی کاربرانشان در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. سوال اصلی تحقیق این است که شبکه‏های اجتماعی اینترنتی چه تأثیری بر کمیت و کیفیت مشارکت سیاسی دانشجویان در انتخابات ریاست جمهوری دهم داشته است؟
محقق با فرض اینکه شبکه‏های اجتماعی اینترنتی موجب افزایش مشارکت سیاسی دانشجویان، بویژه مشارکت سیاسی غیرمتعارف آنان (به عنوان مثال شرکت در تجمعات اعتراضی و یا سازماندهی تجمعات اعتراضی) شده است، تحقیق خود را انجام داده است. در این پژوهش که به روش پیمایش انجام شده، داده‏ها از طریق پرسشنامه و با جامعه آماری ۳۸۰ نفر از دانشجویان دانشگاه تهران گردآوری شده است.
نتایج تحقیق نشان می‏دهد که شبکه‏های اجتماعی بیشتر در جهت افزایش مشارکت سیاسی غیرمتعارف دانشجویان تأثیرگذار بوده‏اند و به افزایش مشارکت آنان در کنش‏های مشارکت‏جویانه غیرمتعارف (اعتراضات به نتایج انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری) یاری رسانده‏اند. در چارچوب نظری تحقیق نیز از «فرضیه تقویت» و «فرضیه بسیج» استفاده شده است.
فصل سوم روش شناسی پژوهش
مقدمه
هدف پژوهش علمی کشف واقعیات و برقرار کردن رابطه میان آنها و تبیین شرایط و رویدادها می‏باشد. این تبیین باید به نحوی صورت گیرد که به یک رشته تصمیمات منطقی منجر شود تا در صورت امکان بتوان براساس آن به پیش‏بینی پرداخت. (حافظ‏نیا، ۱۳۷۶، ۱۲)
در هر تحقیق و پژوهش علمی، مشخص کردن هدف یا اهداف تحقیق قدم اول محقق در آغاز راه است. هدفهای تحقیق هر چه روشن تر باشد کار در مراحل بعدی یعنی انتخاب روش تحقیق، ابزار گردآوری اطلاعات و… راحت‌تر به پیش می‌رود.
در این فصل به بیان روش تحقیق، تکنیک یا ابزار تحقیق، جامعه آماری، روش نمونه گیری، تعیین حجم نمونه و روش سنجش پایایی و در نهایت به روش تجزیه و تحلیل داده‌ها خواهیم پرداخت.
۳-۱ روش تحقیق:
هر پژوهشی مستلزم داشتن روش، استفاده از اندیشه و سرانجام حرکت و جستجو می‌باشد. در یک تحقیق درست پژوهشگر بهتر است موضوع، روش، مخاطب و شرایط و ابزار تحقیق خود را معین نماید. روش پژوهش بستگی به موضوع، اهداف پژوهش، فرضیه و امکانات اجرایی آن دارد.
روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی است. تحقیق پیمایشی بهترین روش موجود برای آن دسته از پژوهندگان اجتماعی است که علاقمند به جمع‏‏آوری داده‏های اصلی از جمعیت‏های بسیار بزرگی هستند که نمی‏توانند بطور مستقیم آنها را مشاهده کنند. روش پیمایش غالباً با تعیین افرادی که نماینده گروه مورد بررسی هستند (نمونه) و طرح سوالاتی که باید از آنها پرسیده شود آغاز می‏گردد. در این روش محقق هیچ تغییری در جمعیت نمونه ایجاد نمی‏کند، بلکه به دنبال فهم تغییری است که به طور طبیعی رخ داده است و این تغییر با کنترل متغیرها و به دست آوردن همبستگی‏ها و روابط و تفاوت‏های آماری به دست می‏آید. از این رو این مطالعات بر نگرش‏ها، عقاید، پاره‏ای از اطلاعات درباره شرایط زندگی و مقولاتی که افراد را معین و متمایز می‏سازد، متمرکزند. محقق پیمایش با بررسی تغییرات متغیر برحسب موردها و جستجوی ویژگی‏های دیگری که به طور منظم با آن پیوند دارد در پی شناخت علل پدیده‏ها بر می‏آید. بدین ترتیب هدف تحقیق پیمایش آن است که با مقایسه دقیق ویژگی‏های مختلف موردها به استنباط علّی[۶۲] نایل آید. (دواس، ۱۳۸۸، ۱۵)
۳-۲ جامعه آماری:
جمعیت یا جامعه آماری یا جمعیت مورد مطالعه[۶۳] عبارت است از مجموعه عنصرهایی که نمونه از آن انتخاب می‏شود (ببی، ۱۳۸۴، ۴۱۷) یا به عبارتی همه اعضای واقعی یا فرضی که علاقمند هستیم یافته‏های پژوهش خود را به آنها تعمیم دهیم. (دلاور، ۱۳۷۴، ۱۱۲)
در این بررسی روزنامه نگاران عضو در شبکه اجتماعی فیس بوک با مشخصه (تحصیلات مرتبط با روزنامه نگاری) جمعیت آماری محسوب می‏شوند. با توجه به اینکه هیچگونه آماردقیقی از تعداد روزنامه نگاران تهرانی در سال جاری موجود نبود و آخرین آمار مربوط به ۲ سال پیش بود و همچنین عدم وجود آمار از تعداد روزنامه نگاران عضو فیس بوک ، لیست روزنامه های در حال انتشار تهران از معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد اخذ گردید ، ودر کلیه روزنامه ها ی در حال انتشار پرسشنامه در میان تحریریه روزنامه پخش گردید تا روزنامه نگاران عضو فیس بوک پرسشنامه را تکمیل نمایند .
۳-۳ حجم نمونه:
به دلیل اینکه آمار دقیقی از روزنامه نگاران عضو در شبکه اجتماعی فیس بوک در دست نبود برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران که جامعه آماری نامشخص را محاسبه می کند استفاده شده است که تعداد جامعه نمونه ۳۸۴ نفر محاسبه شده است.
۳-۴ روش نمونه‏گیری:
نمونه‏گیری[۶۴] یعنی انتخاب تعدادی از افراد، حوادث و اشیاء از یک جامعه تعریف شده به عنوان نماینده آن جامعه. به عبارت دیگر نمونه‏گیری عبارت است از انتخاب درصدی از یک جامعه به عنوان نماینده آن جامعه. در بسیاری از تحقیقات، محقق مایل است نمونه تحقیقی را به گونه‏ای انتخاب کند که مطمئن باشد زیرگروه‏ها با همان نسبتی که در جامعه وجود دارند به عنوان نماینده جامعه در نمونه حضور داشته باشند. (دیانی، ۱۳۸۲، ۹۳) در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است.
۳-۵ ابزار گردآوری اطلاعات:
در این بررسی از تکنیک پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. پرسشنامه وسیله ای است که محقق بوسیله آن اطلاعات مورد نیاز را با طرح سؤال به صورتی کتبی از پاسخگو دریافت می کند. پرسشنامه تدوین شده دارای ۱۹ سؤال است که اکثر آنها دارای طیف لیکرت بوده و با بهره گرفتن از نظرات صاحبنظران امر به ویژه اساتید محترم راهنما و مشاور طراحی شده است. شایان ذکر است که پرسشنامه این پژوهش از نوع منظم[۶۵] و بسته است که منجر به سهولت استخراج نتایج و تسهیل در پاسخگویی می شود.
در این پرسشنامه علاوه بر ویژگی های فردی متغیرهای اصلی پژوهش نیز مورد سنجش قرار گرفته است.
۳-۶ روایی تحقیق:
منظور از روایی یا اعتبار یک مقیاس یا یک ابزار اندازه‏گیری، پاسخ به این سوال است که ابزار اندازه‏گیری چه چیزی را می‏سنجد و تا چه اندازه از لحاظ سنجش موضوع موفق بوده و کارایی دارد. به عبارتی، روایی به معنای میزان انطباق بین تعریف مفهومی متغیر با تعریف عملیاتی آن است. (صفری شالی، ۱۳۸۸، ۷۸)
پژوهشگر به منظور بررسی روایی پرسشنامه، اینکه آیا سؤالات مطرح شده اهداف مورد نظر را پوشش می دهد و مانعی از نگارش و ابهامات در جملات ندارد، آن را در اختیار اساتید راهنما، مشاور و اساتید صاحب نظر دیگر قرار داد. آن‌ ها پس از بررسی دقیق شایستگی سنجش ویژگی مورد نظر را تأیید نموده اند.
۳-۷ پایایی تحقیق:
اعتماد یا پایایی مسئله‌ای کمی و تکنیکی است و بیشتر ناظر به این سوال است که ابزار اندازه‌گیری با چه دقت و صحتی پدیده یا صفت مورد نظر را اندازه‌گیری می‌کند.
در تحقیقات اجتماعی محقق به کمک یک سری از روش‌ها حدود اعتماد یا پایایی ابزارهای اندازه‌گیری را مشخص می‌کند. مهمترین این روشها عبارتند از: روش بازآمایی، روش موازی یا آزمون همتا، روش آلفای کرونباخ و …. اگر چه بسیاری از این روش‌ها قابل محاسبه در نرم افزار spss می‌باشند اما به دلیل اینکه استفاده از آلفای کرونباخ از عمومیت بیشتری برخوردار است. اصولا این روش برای محاسبه انسجام درونی ابزار اندازه گیری یا مقیاس‌ها بکار می‌رود. زمانی که مقیاس‌ها از نوع لیکرت وجود داشته باشد و محقق بخواهد از طریق گویه‌های مختلف مفهوم پیچیده را اندازه‌گیری کند، برای انسجام درونی می‌تواند از آماره آلفای کرونباخ استفاده کند. (بابایی، ۱۳۸۴، ۷۱)
پرسشنامه تدوین شده بر روی یک نمونه کوچک ۲۵ نفری از جامعه مورد نظر به صورت تصادفی و آزمایشی داده شد و در محاسبات انجام شده برای آلفا، ضریبی معادل ۸۰۷۷/۰ بدست آمده است که نشانگر اعتبار مناسب پرسشنامه می‌باشد.
۳-۸ روش تجزیه و تحلیل داده‏ها:
تجزیه و تحلیل به عنوان فرآیندی از روش علمی، یکی از پایه‏های اساسی هر روش تحقیق است. به‏طورکلی، تجزیه و تحلیل عبارت است از روشی که از طریق آن کل فرایند پژوهش، از انتخاب مسأله تا دسترسی به یک نتیجه هدایت می‏شود. (دلاور، ۱۳۷۷، ۱۸۶)
روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش به وسیله نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مجموع داده های جمع آوری شده نخست از پرسشنامه به فایل های ویرایش داده های آماری انتقال داده شد، سپس بر اساس کدهای مورد نظر جداول توزیع فراوانی هر یک از متغیرها به ترتیب سؤالات پرسشنامه در دو مقوله الف: جداول توزیع فراوانی، درصد و استخراج نمودارهای صوری داده ها تنظیم گردید. ب: در سطح استنباطی جهت بررسی رابطه بین متغیرها و بررسی فرضیه ها از آزمون خی دو ( کای اسکویر ) و همچنین از ضریب همبستگی کرامر و اسپیرمن استفاده شده است.
۳-۹ متغیرها:
متغیر به ویژگی‏هایی اطلاق می‏شود که می‏توان آنها را مشاهده یا اندازه‏گیری کرد و دو یا چند ارزش را جایگزین آن قرار داد. (دلاور، ۱۳۷۴، ۷)
در این تحقیق با توجه به تعاریف ارائه شده و فرض‌های تحقیق متغیرهای تحقیق عباتند از:
متغیر مستقل: ۱- میزان اعتماد افراد به نهادها ۲- میزان مشارکت اجتماعی افراد ۳- بی طرفی رسانه‌های دولتی ۴- سن ۵- جنسیت ۶- تحصیلات
متغیر وابسته: ۱- میزان استفاده افراد از شبکه های اجتماعی ۲- استفاده از شبکه های اجتماعی برای ارتباط با مخاطبان و یا فروش بیشتر
فصلچهارمتجزیهوتحلیلداده ها
۴-۱ بخش اول: تجزیه و تحلیل توصیفی:
جداول یک بعدی:
جدول شماره ۱ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنسیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:39:00 ب.ظ ]




شکل (۱۸-۵)
شکل (۱۹-۵)
شکل (۲۰-۵)
شکل (۲۱-۵)
شکل (۲۲-۵)
شکل (۲۳-۵)
شکل (۲۴-۵)
۲-۵- اثرات استفاده از سیستمهای خنک کن هوای ورودی توربین گازی بر عملکرد ترمودینامیکی آن تحت شرایط غیر بار پایه ، با درجه حرارت ۲۹۰ درجه سانتیگراد خروجی توربین .
همان طور که در قبلاً به آن اشاره شد، در بار پایه ، دمای ورودی توربین (خروجی محفظه احتراق) حدود۹۰۰˚C می باشد که تحت این شرایط، دمای خروجی توربین در دمای حدود ۴۹۵ تا ۵۱۲ درجه سانتی گراد کنترل می گردد. از طرف دیگر ، کنترل توان توربینهای گازی با تنظیم دمای خروجی توربینهای گازی که به نوعی به تنظیم گاورنر سوخت ارتباط پیدا می کند ، صورت می گیرد . لذا در مواقعی که نیاز به برق تولیدی نیروگاه کاهش پیدا می کند ، با تنظیم دما ی خروجی توربین روی دماهای پایین ، می توان میزان تولیدی توان نیروگاه را کنترل نمود . با مطالعاتی که روی لاگ شیت های اخیر نیروگاه صورت گرفته است ، بندرت می توان شرایط بار پایه را در عملکرد آنها پیدا نمود . از این رو ، در این پروژه در مطالعات خود و جهت حصول اطمینان از عملکرد برنامه شبیه سازی توسعه داده شده ، در حالت زیر را مورد ارزیابی قرار خواهد داد تا بتواند در شرایط غیر بار پایه ، رفتار توربینهای کازی را در حالتهای استفاده و عدم استفاده از سیستم های خنک کن هوای ورودی پیش بینی نماید.

 

    • دمای خروجی توربین برابر T4=290˚C

 

بنابراین در بخشهای آتی فرض خواهد شد که دمای خروجی توربین (استک) در دمای T4=290˚C ثابت و کنترل گردد.
دانلود پایان نامه
از آنجا که دور توربینهای مولد برق برای تولید برق با فرکانس ثابت ، همواره ودر۳۰۰۰ RPM نگه داشته می شود ، لذا انتظار می رود که دبی حجمی عبوری از مجموعه ، در شرایط غیر پایه باشد. از اینرو، عملکرد سیستمهای تبخیری و سیستمهای کویلی در میزان خنک کردن هوای ورودی به کمپرسور ، هیچگاه تحت تأثیر شرایط دمایی محصولات احتراق خروجی از توربین قرار نخواهد گرفت . اما از آنجا که توان تولیدی نیروگاه ، شدیداً وابسته به دمای محصولات احتراق می باشد، از اینرو، تأثیر استفاده از سیستمهای مختلف خنک کن هوای ورودی به کمپرسور روی توان ، راندمان ، مصرف سوخت و دمای محفظه احتراق قابل توجه خواهد بود. در بخشهای آتی ، تأثیر استفاده از سیستمهای مختلف خنک کن ، روی پارامترهای ذکر شده طی اشکالی نمایش داده شده است . توضیحات و نتیجه گیریهای مربوط به اشکال بخشهای آینده ، مشابه توضیحات و نتیجه گیریهای ارائه شده درفصل قبلی است . اما مقایسه نتایج این بخشها بایکدیگر ، حاکی از آن است که با فاصله گرفتن از شرایط بار پایه ، درصد افزایش توان و نیز راندمان نیروگاه در شرایط آب وهوایی یکسان ، افزایش پیدا می کند. اگر طبق توضیحات ارائه شده در گزارش بخشهای قبلی با این گزارش ، بتوانیم میزان تغییرات توان تولیدی نیروگاه را در قبل و بعد از خنک کردن هوای ورودی ، فقط به افزایش دبی جرمی مرتبط بدانیم، نتیجه خواهیم گرفت که میزان افزایش مگاوات در تمامی شرایط پایه و غیر پایه در قبل از خنک کردن هوای ورودی به کمپرسور به شدت کاهش پیدا می کند، انتظار می روددرصد افزایش توان نسبت به توان قبل از خنک کردن هوای ورودی (با فاصله گرفتن از شراط پایه) بشدت افزایش یابد. این نتیجه گیری را در تمامی شرایط غیر پایه می توانیم مشاهده کنیم.
مطالعه منحــنی های راندمان در قبل از خنک کردن هــوای ورودی در شرایط غیر پایـه نشان می دهد که تحت این شرایط ، راندمان نیروگاه از راندمان شرایط مشابه در بار پایه ، به شدت فاصله گرفته و کاهش پیدا می کند. مراجعه به لاگ شیتهای نیروگاه نیز نشان می دهد که در غالب اوقات ، بهره برداری از نیروگاه در شرایط غیر پایه است . لذا به نظر می رسد که علیرغم امکان تولید بیشتر در نیروگاه و فروش آن به شبکه برق کشور و تأمین بخشی از نیازهای کشور به برق، ویا حداقل تأمین برق مورد نیاز پالایشگاه از خود نیروگاه داخل سایت، از نیروگاه در راندمان پایین بهره برداری شده و پالایشگاه برای تأمین برق مورد نیاز خود، غالبا به برق شبکه متکی است.
در این بخش ، بدون ارائه توضیحاتی دیگر در خصوص منحنی ها ، منحنی های مشخصه توربین در شرایط مختلف آب وهوایی و در شرایط غیر بار پایه ارائه می گردد.
شکل (۲۵-۵)
شکل (۲۶-۵)
شکل (۲۷-۵)
شکل (۲۸-۵)
شکل (۲۹-۵)
شکل (۳۰-۵)
شکل (۳۱-۵)
شکل (۳۲-۵)
شکل (۳۳-۵)
شکل (۳۴-۵)
شکل (۳۵-۵)
شکل (۳۶-۵)
شکل (۳۷-۵)
شکل (۳۸-۵)
شکل (۳۹-۵)
شکل (۴۰-۵)
شکل (۴۱-۵)
شکل (۴۲-۵)
شکل (۴۳-۵)
شکل (۴۴-۵)
شکل (۴۵-۵)
شکل (۴۶-۵)
فصل ششم
۱-۶- روش های تعیین میزان انرژی قابل بازیافت از دود خروجی توربین گازی
دراین بخش نحوۂ تعیین میزان انرژی قابل بازیافت ازدود خروجی توربین گازی ازدوروش مختلف به اختصار معرفی وسپس مقدار این انرژی برای نیروگاه به تفکیک از هردو روش محاسبه می گردد. بدیهی است که چنانچه دقت محاسبات رعایت گردد، هردوروش بایستی به یک نتیجه منجرگردد.
الف - روش اول
درروش اول اطلاعاتی مشتمل برانرژی حاصل از سوخت مصرفی درهرلحظه وانرژی الکتریکی تولیدی درآن لحظه،دمای دود خروجی از توربین گازوحداقل دمای خروجی از بویلربازیاب مورد نیاز می باشد. سایرمواردنظیرراندمان ژنراتورونرخ اتلاف حرارتی اشی از خنک شدن دود خروجی از توربین گازنیز جهت تکمیل اطلاعات مورد استفاده قرار می گیرد.
شکل ذیل نمایی شماتیک از توربین گاز ودیگ بازیاب وموقعیت مکانی قرارگیری اندازه گیرها درمحدودۂ آن را نمایش می دهد.
شکل (۱-۶)- شماتیک قرارگیری توربین گاز ودیگ بازتاب وموقعیت اندازه گیرهای دبی هوا،برق وسوخت
انرژی موجوددر دود خروجی از توربین گاز را می توان با موازنه انرژی ازطریق اندازه گیری ومحاسبه ورودیها شامل میزان سوخت وخروجیها اعم از انرژی برق تولیدی وتلفات تعیین نمود. تلفات عمده را می توان در دو مورد تلفات ژنراتور وتلفات ناشی از خنک شدن دود خروجی از توربین گاز بررسی کرد . پس از محاسبه کل انرژی موجود دردودخروجی ازبویلربازیاب می توان میزا ن حرارت قابل استفاده درمجموعه CHP را از طریق موازنه انرژی در دیگ بازیاب محاسبه نمود .
ب - روش دوم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:38:00 ب.ظ ]




۹۳۱/۰

 

 

 

تحقیقات گذشته نشان داده است که از بین نشاسته های اصلاح شده، نشاسته هیدروکسی پروپیله دارای بیشترین حساسیت در شرایط اسیدی است، به طوری که هیدرولیز نسبی در این شرایط برای آن روی می دهد (سوی و همکاران، ۲۰۰۵؛ سینگ و همکاران، ۲۰۰۷). از دیگر دلایلی که ممکن شرایط هضم بیشتر (اگر چه بسیار کم) را برای نشاسته هیدروکسی پروپیله با توجه به میزان پائین تر RDS آن نسبت به نشاسته فسفریله ممکن سازد، ویسکوزیته پائین تر آن نسبت به دو نشاسته دیگر می باشد که در بحث بعدی به آن پرداخته خواهد شد. برعکس نشاسته هیدروکسی پروپیله، نشاسته فسفریله دارای کمترین حساسیت (بر اساس شیب نمودار تغییرات غلظت گلوکز در برابر زمان) و کمترین میزان رهایش گلوکز در این شرایط هضمی بود. بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که این نشاسته دارای مقاومت آنزیمی و برشی بالاتری نسبت به نشاسته های طبیعی می باشد (سوی و همکاران، ۲۰۰۵؛ سینگ و همکاران، ۲۰۰۷).
پایان نامه
همانطور که مشاهده می شود میزان رهایش گلوکز در شرایط هضم در روده شبیه سازی شده به شدت افزایش یافت، که دلیل این مسئله وجود آنزیم های تجزیه کننده نشاسته شامل آمیلوگلوکوزیداز، اینورتاز و پانکراتین بود. بر اساس نتایج بدست آمده حدود ۸۵-۸۲، ۸۳-۷۴ و ۸۱-۷۷ درصد از رهایش گلوکز به ترتیب برای نشاسته های طبیعی، فسفریله و هیدروکسی پروپیله در ۱۵ دقیقه اول هضم در روده صورت گرفت و تقریباً پس از آن هضم نشاسته ها متوقف شده و به تبع آن رهایش گلوکز متوقف شد. دارتوئیس و همکاران (۲۰۱۰) بیان کردند که حدود ۷۰ درصد ژل نشاسته ذرت مومی در ۱۰ دقیقه اول هضم در روده صورت می گیرد. نتایج مشابهی توسط بوردولوی و همکاران (۲۰۱۲) در بررسی نحوه هضم نشاسته های موجود در سیب زمینی در شرایط هضم روده ای بدست آمد. در تمام غلظت ها و حجم های مورد آزمایش، میزان رهایش گلوکز از نشاسته طبیعی بیشتر از نشاسته فسفریله شده و نشاسته فسفریله بیشتر از نشاسته هیدروکسی پروپیله بود، به طوری که بیشترین مقدار رهایش گلوکز برای نمونه نشاسته طبیعی در حجم ۱۵ میلی لیتر و غلظت ۱۲ درصد (۲۷/۹ میلی گرم بر ۱۰۰ میلی لیتر) و کمترینِ این مقدار برای نشاسته هیدروکسی پروپیله در حجم ۵/۷ و غلظت ۸ درصد (۱۷/۵ میلی گرم بر ۱۰۰ میلی لیتر) بدست آمد. البته پر واضح است که وجود شاخه حجیم هیدروکسی پروپیل بر سر بسیاری از شاخه ها هنوز به عنوان یک مانع فیزیکی وجود دارد و به همین سبب این نشاسته حتی در شرایط هضم در روده نیز مانند آنچه در روش هضم انگلیست و همکاران (۱۹۹۲) مشاهده شد، دارای کمترین میزان رهایش گلوکز بود (۰۵/۰p<). بر اساس نتایج بدست آمده، افزایش ۵/۱ برابری (از ۸ به ۱۲ درصد) غلظت نشاسته ها نسبت به افزایش حجم ۲ برابری (از ۵/۷ به ۱۵ میلی لیتر) اثر بیشتری بر میزان رهایش گلوکز نمونه های نشاسته داشت. دلیل این مساله را می توان به استفاده بیشتر از یک میزان آنزیم موجود و درگیر در شرایط هضم برای نشاسته غلیظ تر نسبت به نشاسته پر حجم تر دانست. همانطور که نتایج جدول ۴-۶ نشان می دهد، مدل نمایی دو جزئی[۷۹] برازش بسیار خوبی را با داده های بدست آمده از رهایش گلوکز در شرایط روده شبیه سازی شده برای نمونه های نشاسته نشان داد (۹۹۱/۰-۹۳۸/۰).
جدول ۴-۶٫ معادله بهترین برازش بدست آمده از مدل خطی بر داده های رهایش گلوکز بدست آمده از هضم نشاسته های مختلف در شرایط روده شبیه سازی شده (SIC)

 

 

نمونه

 

۵/۷ میلی لیتر

 

 

 

۱۵ میلی لیتر

 

 

 

معادله

 

R2

 

 

 

معادله

 

R2

 

 

 

طبیعی ۸٪

 

۴٫۹۹exp(0.01x)-0.04exp(-3.87x)

 

۹۹۱/۰

 

 

 

۶٫۵۲exp(0.02x)-0.04exp(-4.17x)

 

۹۷۸/۰

 

 

 

طبیعی ۱۲٪

 

۷٫۲۲exp(0.03x)-0.05exp(-4.20x)

 

۹۸۹/۰

 

 

 

۹٫۴۸exp(-0.03x)-0.33exp(-2.34x)

 

۹۸۳/۰

 

 

 

فسفریله ۸ ٪

 

۴٫۴۶exp(0.001x)-2.74exp(-0.08x)

 

۹۸۹/۰

 

 

 

۵٫۸۱exp(0.003x)-3.61exp(0.09x)

 

۹۸۴/۰

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:38:00 ب.ظ ]




در نهان خانه جانم گل یاد تو در خشید
نمای سوم : تصویر حالت بی قرار و رویایی عاشق است توصیف مکان و یاد آوری واکنش معقول معشوق دور اندیش است : «ساعتی بر لب آن جوی نشستم»
نمای چهارم : نمای حسرت بار و اندوه زدهِی است که با فعل «رفت» شروع میِشود.
«رفت در ظلمت غم آن شب و شبِهای دگر هم»
نمای پنجم : واگشتی هنرمندانه به مصرع اول شعر است و در یک مصرع، مصرع آخر با حزنی دلچسب به ظهور میِرسد.
«بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم» (همان: ۲۴۴).
هم چنین شعر کوچه، یکی از بارزترین و مشهورترین نمونه شعر رمانتیک مشیری است که از صبغه عاشقانه برخوردار است تمام داستان از زبان من و تو روایت میِشود که خود بیانگر ماهیت رمانتیک آن است.
شاعر در این شعر از وزن عروضی فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) که معمولا برای بیان حالات عاشقانه، فراق، غم و اندوه به کار برده میِشود، بهره گرفته است.
دانلود پایان نامه
«در ابتدای شعر، شاعر با آوردن “بی تو” مفهوم فراق و دوری را بیان میِکند و در کنار آن، از یک ترکیب وصفی (مهتاب شبی) استفاده میِکند که متضمن حس عاشقانه و در عین حال گریزی به طبیعت است که از شاخصهِهای مهم شعر رمانتیک به شمار میِآرود.
شاعر در این شعر از عنصر شب بهره فراوان برده است. شب، محملی برای عشق و وصل و در عین حال نماد هجران میِباشد. حتی بیماران در شب درد بیشتری حس میِکنند و دیوانه هم در شب با نگاه کردن به ماه دیوانهِتر میِشود و اهل تفکر در شب به ظرایف و دقایقی دست میِیابند که در روز رسیدن به آن سختِتر است شاعر با آفریدن فضای شب تصویری رمانتیک از خاطرات وصلش ساخته است، زیرا شب سمبل زمانی روییدن عشق است. شاعر از هجاهای کشیده برای نشان دادن امتداد زمانی فراق و دوری نیز استفاده فراوان کرده است.
یکی دیگر از عواملی که شعر مشیری را در چهارچوب شعر رمانتیک قرار میِدهد نوع نگرش مشیری به طبیعت است. وی انسان را فرزند طبیعت میِداند به همین دلیل میِگوید:
«هر جا که چهار تا درخت و یک چشمه آب میِبینیم مثل بچهِای که به طرف مادرش میِرود، میِرویم و لب آب میِنشینیم. اینِها همه کشش ما به سوی طبیعت است و باید این طبیعت را عزیز بداریم »
(صاحب اختیاری، ۱۳۸۱: ۶۸).
۲-۴-گفتار چهارم: جریانِهای ادبی هند در قرن نوزدهم و بیستم
۲-۴-۱ جریانِهای ادبی هند در قرن نوزدهم و بیستم:
«سنت وابسته به ادبیات باستانی هند ساخته و پرداخته از کالبد ادبیات سانسکریت و زادگاهش ادبیات” پراکریت پالی"(Prakryt palli (است. این سنت ریشه‌های تفکرات مذهبی، فلسفی و علمی‌ هندی را در برمی‌گیرد.
ادبیات"سانسکریت"با زبانِهای"پراکریت” امروزه در سر تا سر بسیاری از قسمتِهای هند رایج و متداول است. تعداد زیادی از این زبانِها که در میانشان بنگالی، ماراتی، گجراتی و هند و نیز وجود دارد، در ادبیات قرون وسطی نیز نفوذ پیدا کرده است. ادبیات‌ در«ایندو-آریان»در قرن نوزدهم در زیر نفوذ انگلیسیِها توسعه‌ یافت و اکنون مهر و نشانه مدرن را بر خود دارد.
ادبیات “دروایدی” ( Dravidi)هند جنوبی مقوله بزرگِتر دیگری را تشکیل می‌دهد. این گونه ادبیات اگرچه با زبان های سانسکریت‌ ارتباط ندارند. سخت متأثر از ادبیات سانسکریت هم از جهت‌ زبان و هم از جهت بن مایه و موضوع است.سایر اشکال با نفوذ بر کالبد ادبیات هندی، قصه‌های عامیانه‌ یا مردمی است که از سنتِهای شفاهی هندی و ادبیات آن، مایه‌ می‌گیرند و در قرن نوزدهم به زبان انگلیسی نوشته شده‌اند ادبیات کلاسیک را در هند نباید ادبیات یک دوره ویژه و یا نوعی خاص به شمار آورد، بلکه باید آن را ادبیاتی سانسکریتی، با زبان روحانی و مذهبی برهمایی، در مراحل گونه‌گون‌ پنداشت.
سانسکریت یکی از زبانِهای هند و اروپایی است که بین‌ سالهای ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ پیش از میلاد به وسیله مهاجران غربی‌ که خود را آریایی(سانسکریت آریا) می‌خواندند، وارد شد. نزدیکِترین خویشاوند آن ایرانی قدیم است. از لحاظ جغرافیایی‌ سانسکریت لهجه‌ای شمالی غربی است که به وسیله عرف و رسم مذهبی و تعلیم و تربیت عالمانه هزاره پیش از میلاد در تمام شبه قاره هند گسترش‌ یافت. ازلحاظ جامعه‌شناسی سانسکریت معیاری برای‌ سخنرانی یا وعظ عالمانه فرقه‌های مذهبی برهمایی در هند است.و اما ادبیات مدرن هند از جریانِهای اجتماعی، سیاسی، تاریخی، اقتصادی و ذهنی و روشنفکری آن که نیروی جنبش و جهت به نمو و پیشرفت این سرزمین می‌بخشد، برکنار نمی‌ماند. سیر تکاملی ادبیات هند نمایانگر تغییراتی است که در تماس با غرب حاصل آمده است.چند رویداد، ادبیات هند و آریایی در اوایل قرن نوزدهم را که‌ به حالت سکون درآمده بود برانگیخت و به حرکت درآورد. از میان این رویدادها باید از تأسیس کالج “فورت ویلیام ) (F. William در کلکته، ابداع چاپ و تصمیم دولت بنگال در ( ۱۸۳۵م.) مبنی بر تدریس زبان انگلیسی در مدارس نام برد.
کالج “فورت ویلیام” برای آن که کارکنان غیر نظامی انگلیسی‌ را با تاریخ، حقوق و آداب و رسوم هند آشنا کند، تأسیس شد. چون وظایف اجرایی و اداری ایجاب می‌کرد که کارکنان‌ غیر نظامی با لهجه‌های محاوره‌ای
هند آشنایی پیدا کنند، بخشی‌ از برنامه تحصیلی کالج به این موضوع تخصیص داده شد. این‌ شناسایی رسمی و اداری از نظر مالی بر عامل و عنصر پیشرفت در میان‌ هندیان تحصیل کرده تأثیر نهاد و در نتیجه افکار غرب در این‌ سرزمین راه یافت. نیروی جنبش اضافی با ماشین چاپ پدید آمد.
به هر حال معارفه با تعلیم و تربیت انگلیسی بود که دانش‌ اروپایی را در دسترس هندیان قرار داد و در نتیجه اشکال ادبی‌ جدید، چون: رمان، داستان کوتاه، مقاله، مقاله روزنامه‌ای، بیوگرافی، انتقاد ادبی، درام و نمایشنامه پدید آمدند و نویسندگان جوان هندی مشتاقانه در این راه گام نهادند.حتی‌ پس از استقلال هند در(۱۹۴۷م.)،زبان انگلیسی نقش مهمی در زندگی هندیان ایفا کرد.پیش از رنسانس( قرن ۱۹) شعر ترکیب اصلی در کار ادبی‌ هند به شمار می‌آمد و مقالات زیادی دربارهِی شعر و شاعری‌ به نگارش درآمد. جنبشِهای نو از سنت فاصله گرفتند. شاعران‌ برای الگوها و قالبِهای شعری خود به ادبیات بیگانه به ویژه‌ ادبیات انگلیسی چشم دوختند. از واردات این گونه ادبیات‌ “شعر سپید” یا شعر بی‌قافیه غربی بود.
نوع ادبی نثر، از خصوصیات برجسته عصر نو بود. در حالی که‌ شعر کاملا آزاد از پای بندهای سنت نبود، نثر بی‌درنگ خود را به‌ تأثیرات نو که بیشتر زبان محاوره‌ای داشت تا ادبی، تسلیم کرد. موضوعِهای غیر روحانی و موردپسند عامه جانشین موضوع های هند مذهبی و رمزی و درونی گشت. توجه نویسندگان به جای تفکر بر کار خدایان و قهرمانان اسطوره‌ای یا رفتار کلیشه‌ایی آنِها بر آدمی و آزمایشِهای زمینی متمرکز شد. رمان‌نویس با آثار اروپایی‌ به عنوان نمونه‌ها و قالبِها، موضوعِهای خود را دربارهِی واقعیتِهای‌ زندگی روزانه و مسایلی که فرد را در جامعه سردرگم می‌کند، برگزید. موضوع و مبحث مطلوب او بهسازی و بازساخت‌ جامعه بود. توجه ویژه نویسنده بر سرنوشت آدمیانی که در بحث‌ و جدلِهای فرقه‌های گونه‌گون مذهبی گرفتار آمده بودند، معطوف شد. رمانِها ی “تاریخی” و “رمزوراز” مقبولیتی همگانی‌ یافت. نویسندگان که در جنبش و نهضت ملت‌گرایی در حال‌ تولد گرفتار آمده بودند، برای گرفتن الهام به گذشته هند نظر دوختند و اعمال درخشان روزگار گذشته را بیانی بیدار شده برای‌ ملت‌گرایی دانستند. در سال (۱۹۲۰م.) داستان کوتاه در هند بر رمان تفوق داشت و از محبوبیت بیشتری برخوردار بود. این‌ شکل ادبی که ساخته شده بود تا تجربه و یا حال مجردی را بیان‌ کند، به وضوح یکی از واردات اروپایی بود و ارتباطی با قصه ی عامیانهِی بومی نداشت و به روشِهای گوناگون ارائه می‌شد. برخی از نویسندگان به شرح حوادث می‌پرداختند. و برخی دیگر چون “پرم چاند Permchand)شخصیت‌پردازی را مدنظر قرار داد. “پرم چاند” نخستین کسی بود که برای بازیگران نمایشنامه‌های خود، بیشتر نمایندگانی از طبقات اجتماعی برگزید تا از روشنفکران. آثار او وضع بد و ناگوار روستایی بدبخت و عجز و محرومیت زن را که قادر نبود با ادبار و مصیبت مبارزه کند، به تصویر می‌کشد. دیگر نویسندگان که فرضیه‌های اجتماعی را تجربه می‌کردند، کلام خود را به شخصیتِهای نمونه‌ای که می‌خواستند وضع بد و ناگوار خود را بهبود بخشند، اختصاص می‌دادند.به چند دلیل داستان کوتاه در این
دوره از رمان برتری داشت. برای نمونه نوشتن رمان وقت بیشتری می‌طلبید و در هند که‌ نویسنده به ندرت برای امرار معاش دست به قلم می‌برد، عوامل‌ قابل توجهی به شمار می‌آید.دوره ی میان جنگ جهانی اول و دوم، دو نهضت یا جنبش عمده‌ در ادبیات هندی پدید آمد که جنبش نخستین “چایاواد ” ،(رمانتیسم) با طغیان و شورش ضد شکل‌گرایی و جدل‌گرایی‌ مشخص می‌شود و بیشتر به شعر و شاعری می‌پردازد. جنبش دوم “پراگاتیوادا"، (پیشرفت‌گرایی) بود که به عنوان‌ واکنشی علیه رمانتیسم “چاپاوادا “توسعه یافت و تحت تأثیر مارکسیسم خود را با واقعیتِهای زندگی روزانه و وضع بد و ناگوار و منکوب شدهِی اجزای جامعه بستگی می‌دهد.پس از جنگ جهانی دورهِی “نایی کاویتا"، (شعر نو) به‌ “آجنیا"، (آیگیا ۱۹۱۱م.) تعلق دارد که “پرایو گاوادا” (آزمایش‌گرایی) را به تصویر می‌کشد. آن گاه رمان‌نویسان توجه‌ خود را بر زندگی، عرف همگان و احساسات عمومی نواحی‌ ویژه ی خود معطوف داشتند.
بسط و نمو ادبیات بنگالی در قرن ۱۹ در حقیقت یک‌ رنسانس ادبی بود که در تماس سرزمین هند اشاعه یافت. “رام موهان روی"(R.Mohan Roy ) (1772-1833م.) مصلح اجتماعی و پیشرو نثر بنگالی یکی از نویسندگان این دوره بود که تمام عناصر اولیه ی شعر بنگالی را در آثار خود به کار گرفت.
در جامعهِی ادب دوست کلکته تغییراتی تحت تأثیر آموزش و پرورش انگلیسی در دانشگاه کلکته پدید آمده بود و خوانندگان آثار ادبی از خواندن فرمِهای سنتی و ادبی هندی روی‌ برتافتند و توجه خود را به سوی آثار اروپایی معطوف داشتند. “بانکیم چاندرا چاترجی” (۱۸۳۳-۱۸۹۴م.) بزرگ ترین‌ رمان‌نویسی بود که از آموزش و پرورش انگلیسی تأثیر گرفت و با دلبستگی به آثار"سر والتر اسکات” و دیگر نویسندگان معروف‌ انگلیسی به نوشتن پرداخت و در نتیجه ادبیاتی نو پدید آمد.
آخرین و بزرگِترین نماینده ی این مکتب رابیندرانات تاگور ) ۱۸۶۱-۱۹۴۱م.) بود. تاگور بی‌شک، شاعر، داستان‌پرداز، نقاش، موسیقیدان و درام‌نویسی پرکار بود که زبان خود را دوست می‌داشت و آن را از اسارت رهانید و از برای خود معیاری در نوشتن ارائه داد. از این رو هوش، لطافت طبع، بذله‌گویی، خشم، بصیرت و همدردی باعث شد که تمام مردم بنگال او را عزیز و گرامی بدارند». (نور احمر،۱۳۷۶:۱۲۵ -۱۲۰).
۲-۴-۲٫ تاگور و رمانتیسم
«دوران جدید زبان هندی از نیمه ی دوم قرن ۱۸ میلادی شروع میِشود. انواع ادبی سنتی، و شعر دینی به طرز عجیبی دامه دارد، ولی موضوع و قالب آنِها به تدریج تغییر پیدا می کند. معمولا لالولعل (lallu lal) (آغاز قرن ۱۹ میلادی) را بنیانِگذار زبان هندی جدید میِدانند. وی یک برهمن گجراتی بود که نثری روان و گیرا، از متون مختلف سانسکریت تقلید میِکرد.
ازسال ۱۹۲۰م. به بعد نوعی گرایش رمانتیک نو، خودنمایی کرده که “جای شانکار- پراساد”
(JayshankarPrasad) (1889-1937م.) شاعر فیلسوف و نویسندهِی نمایشنامهِهای تاریخی نمایندهِی اثر” سوریا کانت – تریپاتهی ” معروف به نیوالا (۱۸۸۹) نماینده ی عکس العملی در مسیر احساس های جدیدتر و آزادانهِتر به معنای جهان وطنی است که تاگور به آن معتقد بود» (رنو،۱۳۸۰: ۱۴۹).
در این دوره گرایشِهای نو با ظهور رمانتیسم انگلیسی، که نویسندگان به شکلِهای مختلف تحت تأثیر آن قرار میِگیرند، خودنمایی میِکند. لیکن نامی که از همان نخست بر نامِهای دیگر برتری یافته و هنوز هم شناختهِِترین نام درنویسندگان هندوستان محسوب میِشود، تاگور است. رابیندرانات تاکهور که به تلفظ انگلیسی تاگور شده است. تاگور جوان تحصیلات خودرا در انگلستان انجام داد و در مراجعت به بنگال شروع به مقاله نویسی در مجلات ادبی کرد. یکی از نخستین کارهای مهم او تقلید از غزلیات قدیمی” براج نولی"، با نام مستعار بود.تاگور ادعا میِکرد که ابیات تازهِای از این غزلیات را پیدا کرده است. شهرت وی از زمانی آغاز شد که گروهی از نویسندگان انگلیسی او را به نام شاعری بزرگ معرفی کردند. و به دنبال آن در سال(۱۹۱۳ م.)، تاگور موفق به دریافت جایزهِی نوبل گردید، وی چند بار دیگر نیز به اروپا مراجعت کرد و از ژاپن و ایالات متحد امریکا نیز دیدن کرد. مدتی نیز به طور فعال وارد سیاست شد. لیکن کار بسیار مهم او، صرف نظر از آثار ادبیش، بنیان گذاشتن نوعی دانشگاه ویشوا بهاراتی در شانتی نیکتان (اقامتگاه صلح) در سال (۱۹۲۱ م.) بود. تاگور با الهام_ گری از صومعهِهای باستان، تعلیم و تربیتی التقاطی بنیان نهادکه در پیوستگی با طبیعت بر اساس انسان دوستی استواری، مستقر شده و ارزشِهای شرقی وغربی، به طور هماهنگ، درآن بهم آمیختهِاند. افزون بر آن، تمام فعالیت ادبی او، که بسیار قابل ملاحظه است، بر این بودکه این حرف “کپلنیگ” انگلیسی را که میِگفت شرق و غرب هرگز به هم نخواهندرسید، تکذیب کند. تاگور، برعکس عقیده دارد که این بهم رسیدن ممکن است و به دست آوردن آن را، در عرصهِی فرهنگی در چارچوب طرز تفکری عاری از تعلق به دینی خاص، که بهرهِمند از قوای طبیعت و سنن هندی باشد توصیه میِکند از این لحاظ وی برای خود رسالتی قائل بود که تا آخر به آن وفادار ماند.
«آثار اصلی وی غزلیاتی است که موضوع و لحن آنها برحسب زمانِهای مختلف تغییرمیِکند. اشعار تغزلی محض:"زورق زرین"، “زیبایی خانه"، اشعار عاشقانه: “باغبان". اشعار متمایل به وحدت وجود: “گیتانجالی” که، بیشتر از همهِی آثار تاگور در غرب معروف است و تا اندازهِای از ادبیات باستانی هند الهام گرفته است. تاگور در نمایشنامهِهایش نشان میِدهد که نجات، در پیوستن به طبیعت است و دربیرون افکندن خود به خارج از جهان» (همان: ۱۵۰-۱۵۲).
ادبیات بنگالی غنیِترین ادبیات نوین هندوستان و شاید هم مهمِترین آنهاست. بدون تردید این ادبیات شامل بیشترین تعداد ترجمه از آثار غربی است. آثار تاگور به خصوص توجه فراوان به خودجلب کرده و موجب شناخته نشدن آثار نویسندگان دیگر شده است. بنابر آنِچه شهرت دارد زبان بنگالی به خصوص خوش آهنگ
است و برای بیان مطالب شاعرانه، قادر به استفاده ازظریفِترین نغمه پردازیِهاست.
۳-۱٫ گفتار اول: شرح حال وتحلیل اشعار فریدون مشیری
۳-۱-۱٫زندگی نامه مشیری
فریدون مشیری در سی‌ام شهریور ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد. جد پدری ‌او به واسطه مأموریت اداری به همدان منتقل شده بود و از سرداران نادر شاه بود. پدرش ابراهیم مشیری افشار فرزند محمود در همدان متولد شد و در ایام جوانی به تهران آمد و از سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول خدمت گردید. او نیز از علاقه‌مندان به شعر بود و در خانوده او همیشه زمزمه اشعار حافظ و سعدی و فردوسی به گوش می‌رسید. مشیری سالِهای اول و دوم تحصیلات ابتدایی را در تهران بود و سپس به علت مأموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به تهران بازگشت و سه سال اول دبیرستان را در دارالفنون گذراند و آن گاه به دبیرستان ادیب رفت.
به گفته خودش: در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگی‌هایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با این که در همه دوران کودکی خود به دلیل اینکه شاهد وضع پدرم بودم و از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی مشکلات خانوادگی و بیماری مادرم و مسایل دیگر سبب شد که من در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شوم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت. در همین زمینه شعری هم دارم با عنوان عمر ویران. مادرش اعظم السلطنه ملقب به خورشید به شعر و ادبیات علاقه‌مند بوده و گاهی شعر میِگفته، و پدر مادرش، میرزا جواد خان مؤتمن‌الممالک نیز شعر می‌گفته و نجم تخلص می‌کرده و دیوان شعری دارد که چاپ نشده است.
مشیری همزمان با تحصیل در سال آخر دبیرستان، در اداره پست و تلگراف مشغول به کار شد، و در همان سال مادرش در سن ۳۹ سالگی درگذشت که اثری عمیق در او بر جا گذاشت. سپس در آموزشگاه فنی وزارت پست مشغول تحصیل گردید. روزها به کار می‌پرداخت و شب ها به تحصیل ادامه می‌داد. از همان زمان به مطبوعات روی آورد و در روزنامه‌ها و مجلات کارهایی از قبیل خبرنگاری و نویسندگی را به عهده گرفت. بعدها در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد. اما کار اداری از یک سو و کارهای مطبوعاتی از سوی دیگر، در ادامه تحصیلش مشکلاتی ایجاد می‌کرد.
مشیری اما کار در مطبوعات را رها نکرد. از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله"روشنفکر” بود. این صفحات که بعدها به نام “هفت تار چنگ” نامیده شد، به تمام زمینه‌های ادبی و فرهنگی از جمله نقد کتاب، فیلم، تئاتر، نقاشی و شعر می‌پرداخت. بسیاری از شاعران مشهور معاصر، اولین بار با چاپ شعرهایشان در این صفحات معرفی شدند. مشیری در سال‌های پس از آن نیز تنظیم صفحه شعر و ادبی مجله سپید و سیاه و زن روز را بر عهده داشت.
فریدون مشیری در سال ۱۳۳۳ ازدواج کرد. همسر او اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. فرزندان فریدون مشیری، بهار ( متولد ۱۳۳۴ه.ش) و بابک (متولد ۱۳۳۸ه.ش) هر دو در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشکده معماری دانشگاه ملی ایران تحصیل کرده‌اند.مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. سروده‌های نوجوانی او تحت تاثیر شاهنامه‌خوانی‌های پدرش شکل گرفته بود.
فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ شمسی به آلمان و امریکا سفر کرد، و مراسم شعرخوانی او در شهرهای کلن، لیمبورگ و فرانکفورت و همچنین در بیشتر ایالت های امریکا از جمله در دانشگاه‌های برکلی و نیوجرسی به طور بی‌سابقه‌ای مورد توجه دوستداران ادبیات ایران قرار گرفت. در سال۱۳۷۸ شمسی طی سفری به سوئد در مراسم شعرخوانی در چندین شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتبرگ شرکت کرد.
این شاعر گرانقدر در روز سوم آبان ۱۳۷۹ زندگی را بدرود گفت و دوستداران شعر و ادب را اندوهگین کرد.
(شاکری یکتا، ۱۳۸۷: ۱۱ – ۹)
۳-۱-۲٫ معرفی و تحلیل اشعار مشیری
زمانی که فریدون مشیری جوان، غم نامهِهای سودازدگی و عاشقیِهایش را در انزوا میِسرود و سالِهای گریز ناپذیر طغیان غریزهِهای بلوغ را پشت سر میِنهاد، شاید هرگز فکر نمیِکرد در ژرفای جانش تصویرهای کلامی شفافی نهفته است که روزی روزگاری نسل پس از او؛ به شادمانی یا اندوه، زمزمه میِکند. یا بر کاغذی به خط خوش نقش میِزند و تحریر میِکند و یا در آهنگی بهِکار میِرود. شاید فریدون مشیری این انتظار را هم نداشت که شعر کوچهِهای تغزلیش زبانزد خاص و عام خواهد شد و برایش شهرت و اعتبار به دنبال خواهد آورد. در ذهن و زبان مردم کوچه و بازار ردّپایی از شوریدگیِها و عشقِهای زودگذر جوانی از یادرفته را جایگزین تندخوییِهای اجتماعی، زبان دریدگیِهای سیاسی و پناهگاه امنی برای گریز ازدانستنیِهای بیهوده سازد.
دورهِی شاعری فریدون مشیری را میِتوان بر اساس توالی تاریخی آنها به صورت زیر تقسیم بندی کرد:
۱-شعرهای دورهِِی کودکی و نوجوانی از ۸ – ۹ سالگی تا ۱۸ سالگی.
۲-شعرهای جوانی از ۱۹ سالگی تا ۲۵ سالگی.
۳-شعرهای دوره ی میانی شامل آثار منتشر شده در"ابر و کوچه"، ” بهار را باور کن”
۴-شعرهای دورهِی کمال او یعنی آثار منتشر شده در"از خاموشی"، “آه باران"، ” از دیار آشتی"، “با پنج سخن سرا"،"آواز آن پرنده ی غمگین"، “تا صبح تابناک اهورایی". این تقسیم بندی را باید نسبی تلقی کرد، چرا که ذهن و زبان شاعرانه، امری نیست که نادیده انگاشته شود. اما از نظر محتوا و مضمون، شعر مشیری به صورت زیر قابل بررسی است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ب.ظ ]




ایشان در ادامه تاکید مینمایند که مجرد رضایت قلبی طرفین کفـایت نمیکند و معاطاتی که در غالب معاملات جریان دارد، در عقد نکاح کفایت نمی‌ کند، از این نظر می توان استفاده نمود که ازدواج سفید رضایت قلبی طرفین کفایت نمی کند. عبارتی که نقل شد یا مشابه آن در بسیاری از منابع فقهی مشاهده می شود(شهید ثانی:۱۴۱۰، ج۵، ۱۰۸).
بعضی از فقها در مورد ضرورت لفظی بودن ایجاب و قبول عقد نکاح تا بدانجا پیش رفته اند که نکاح بدون صیغه را سفاح (زنا) خوانده اند. مانند شیخ انصاری که نوشته است: «أنّ الفروج لا تباح بالإباحه و لا بالمعاطاه، و بذلک یمتاز النکاح عن السفاح لأنّ فیه التراضی أیضا غالبا؛ همانا فروج با اباحه و با معاطات حلال نمی شود و فرق نکاح و سفاح نیز در صیغه است، زیرا در سفاح نیز غالباً تراضی است»(انصاری:۱۳۷۷، ۷۸).
این مطلب از فقیه بزرگی چون شیخ انصاری قدری عجیب به نظر می رسد، زیرا میان نکاح معاطاتی و سفاح با تراضی تفاوت بسیاری وجود دارد. در ازدواج سفید، تراضی در زوجیت است و این تراضی قلبی به طریقی اعلام می شود؛ در حالی که در سفاح، تراضی بر زوجیت نیست و طرفین قصدشان زنا است. در این صورت چگونه می توان این دو را با یکدیگر مقایسه کرد. مرحوم خویی در نقد سخن شیخ انصاری بیان داشته: تفاوت میان نکاح و سفاح در لفظ نیست، زیرا گاهی با لفظ، رابطه دو جنس مخالف سفاح هست و گاهی بدون لفظ، رابطه آن دو نکاح است. از نظر ایشان تفاوت میان نکاح و سفاح، یک امر اعتباری است. یعنی این که مرد، زن را زوجه اعتبار نماید و در مقابل، زن نیز مرد را زوج اعتبار کند. همچنین سخن شیخ تنها در فعل خاص (مواقعه) صدق می کند و بر سایر تماس ها زنا صدق نمی کند (خویی:۱۳۷۷، ج۳، ۱۲۹).
از نظر فقهای معاصر نیز ازدواج سفید اعتباری ندارد و آنان نوعاً ایجاب و قبول لفظ را لازم شمرده اند. آیت الله بهجت در پاسخ سؤالی در مورد نـکاح معـاطات اظهار داشـته اند: «معاطات در مورد نکاح نیست» (مجموعه آرای فقهی در امور حقوقی:۱۳۸۲، ج۱، ۶۹).
از نظر فقهی، برای اثبات بطلان نکاح بدون صیغه(ازدواج سفید)، دلایلی اقامه شده است که در این قسمت به بررسی آنها می پردازیم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۶-۱-۱- آیات
بعضی از فقها کوشیده اند آیه ۲۱ سوره نساء را با توجه به تفسیر روایی آن بر مورد بحث تطبیق دهند و از آن بی اعتباری نکاح معاطاتی را نتیجه بگیرند. ابتدا آیات مورد بررسی قرار میگیرد.
ـ «وَ إنْ أرَدَتُمُ استِبدَالَ زَوجٍ مَکانَ زَوجٍ وَ آتَیتُم إحداهُنَ قِنطاراً فَلا تأخُذوا مِنه شَیئا أتأخُذونَه بُهتاناً و إثماً مُبیناً و کَیفَ تأخُذُونه و قَد أفْضَی‏ بَعضُکُم إلى‏ بَعضٍ و أخَذن مِنکُم میثاقاً غَلیظاً؛ و اگر تصمیم گرفتید که همسر دیگری به جای همسر خود انتخاب کنید و مال فراوانی (به عنوان مهر) به او پرداخته‏اید، چیزی از آن را نگیرید؛ آیا برای باز پس گرفتن مهر زنان، متوسل به تهمت و گناه آشکار می‏شوید؟ و چگونه آن را باز پس می‏گیرید، در حالی که شما با یکدیگر تماس و آمیزش کامل داشته‏اید و (از این گذشته) آنها پیمان محکمی (هنگام ازدواج) از شما گرفته‏اند؟» (نساء/ ۲۱).
پیش از اسلام رسم بر این بود که اگر مردی قصد ازدواج مجدد را داشت، برای فرار از پرداخت مهر، همسر خود را به اعمال منافی عفت متهم می کرد و بر همسر خود سخت می گرفتند تا ززن مهر خود را ببخشد و طلاق بگیرد. شان نزول این آیه در بطلان اعمال ناپسد دوران جاهلیت است. این اقدام جاهلین خود کارشکنی در ازدواج بود. در ازدواج سفید به لحظ نبود صیغه عقد، و امکان بر هم خوردن ازدواج سفید از سوی مرد یا زن، با توجه به شان نزول آیه در کارشکنی ازدواج، ازدواج سفید با دقت در این آیه نهی شده است(تفسر نمونه، ج۱، ۳۸۶).
در بعضی روایات، کلمات «میثاق غلیظ» به عهد خداوند از زوج مبنی بر «امساک به معروف یا تسریح به احسان» در ارتباط میان مرد با همسرش تفسیر گردیده اسـت که به این بحث بی ارتباط است. مطابق روایت دیگر، این کلمات بر الفاظ عقد نکاح منطبق شده است. برید بن معاویه عجلی» می گوید: از امام باقر (ع) راجع به تفسیر عبارت «و أخذن منکم میثاقاً غلیظاً» پرسیدم امام فرمود: «المیثاق هی الکلمه الّتی عقد بها النّکاح؛ میثاق همان کلمه ای است که با آن نکاح واقع می شود»(کلینی:۱۳۶۵، ج۵، ۵۶۱).
برید بن معاویه عجلی از اصحاب اجماع و از بزرگان به شمار می آید و به همین دلیل، روایتی که او نقل کرده است، معتبر می باشد. آیت الله خویی از کسانی است که روایت برید را دلیل بر لزوم صیغه در عقد نکاح دانسته و می نویسد: این روایت بر اعتبار لفظ و نیز عدم کفایت رضایت قلبی، بلکه بر عدم کفایت تلفظ به غیر الفاظ معین دلالت واضحی دارد (خویی:۱۳۷۷، ج۳، ۱۲۹).
مرحوم نراقی ترجیح داده است روایت فوق را مؤیّد لزوم صیغه بنامد (نراقی:۱۴۱۵، ج۱۶، ۸۴).
البته ارزش اثباتی آن کمتر است. ولی گروهی دیگر از فقها در دلالت روایت فوق بر مورد بحث اشکال کرده و اظهار داشته اند: آیه فوق نافی اعتبار نکاح معاطاتی نیست. زیرا آیه با توجه به تفسیر ذکر شده، مـورد متعارف و شایع را بیان می نماید. به تعبیر دیگر آیه حداکثر درستی نکاح با صیغه را اثبات می نماید و این مستلزم بی اعتباری نکاح بدون صیغه نمی باشد. بدین ترتیب روایت برید دلالتی بر موضوع بحث ندارد(مکارم شیرازی:۱۳۸۲، ج۱، ۸۹).
۲-۶-۱-۲-روایات
جمعی از فقها برای ضرورت لفظی بودن ایجاب و قبول در عقد نکاح به روایاتی استناد کرده اند که مورد توجه قرار می گیرند.
-«خالد بن الحجاج» نقل می کند که به امام صادق (ع) گفتم: مردی می آید و می گوید: این پارچه را بخر و به تو چنین و چنان سود می دهم. امام فرمود: آیا اینطور نیست که اگر خواست ترک می کند و اگر خواست می گیرد؟ گفتم: آری، چنین است. امام فرمود: «لا بأس به إنّما یحلّ الْکلام و یحرّم الکلام؛ مانعی ندارد، همانا این کلام است که حلال می¬کند و این کلام است که حرام مینماید»(طوسی:۱۴۰۷، ج۷، ۵۰).
نحوه استدلال به روایت فوق آن است که امام در این روایت کلام را محلِّل و محرِّم نامیده است و با توجه به کلمه «انّما»، در روایت حصر معلوم می شود. در نتیجه فقط کلام است که محرّم است و غیر آن اثری ندارد. از سوی دیگر اگر چه صدر روایت ناظر به باب بیع است، ولی ذیل آن قاعده کلی به دست می دهد. بنابراین مفاد آن مبین یک قاعده کلی است و در تمامی عقود و ایقاعات از جمله عقد نکاح جریان می یابد. در نتیجه معاطات در عقود و از جمله عقد نکاح فاقد اثر است(مراغی حسینی:۱۴۱۷، ج۲، ۸۸).
بر استدلال های فوق، علاوه بر ضعف سند روایت به دلیل مجهول بودن «ابن حجاج»، اشکال های متعددی وارد شده است(مکارم شیرازی:۱۳۸۲، ج۱، ۱۵۵).
نخست آنکه مقصود امام از عبارت ذکر شده اجمال دارد. شیخ انصاری در مورد آن چهار احتمال ذکر نموده است که تنها بر اساس یک احتمال، سخن امام نافی اثر معاطات در عقود است و این است که مراد از کلام در سخن امام، لفظ دالّ بر تحلیل و تحریم باشد؛ به این معنا که تحریم شیء و تحلیل آن تنها با نطق صورت می گیرد و با قصد مجرّد از کلام یا با قصدی که افعال بر آن دلالت نماید محقق نمی گردد. ایشان در تضعیف این احتمال می نویسد: اگر این احتمال در مورد سخن امام صحیح باشد، تخصیص اکثر لازم می آید. زیرا در بسیاری از عقود، معاطات پذیرفته شده است. افزون بر آن اگر این احتمال صحیح باشد، ارتباط میان سئوال راوی و پاسخ امام از بین می رود (انصاری:۱۳۷۷، ج۳، ۶۳).
با توجه به توضیحات فوق از این حدیث نمی توان بطلان نکاح معاطاتی را نتیجه گرفت و شاید به همین دلیل بسیاری از فقهاء در مقام استدلال بر بطلان نکاح معاطاتی، به روایت فوق استناد نکرده اند.
- ابان بن تغلب می گوید: از امام صادق (ع) پرسیدیم، اگر خواستم زنی را به نکاح موقت در آورم چه بگویم؟ امام در پاسخ فرمود: «تقول أتزوجک متعه على کتاب الله و سنه نبیه…فإذا قالت نعم فقد رضیت و هی امرأتک و أنت أولى الناس بها؛ بگو تو را به نکاح موقت در آوردم بر کتاب خدا و سنّت پیامبر او…، اگر گفت بله، پس رضایت داد و او همسر تو است و تو سزاورترین مردم بر او هستی»(حر عاملی:۱۴۱۰، ج۹، ۴۳).
نحوه استدلال بر روایت فوق در مورد بحث این است که راوی از چگونگی ایجاد رابطه زوجیت پرسید و امام به او فرمود بگو: «اتزوّجک». این روایت مفید آن است که در عقد نکاح لفظ لازم است. این روایت اگر چه راجع به نکاح منقطع است، ولی از آن لزوم لفظی بودن عقد نکاح دایم نیز معلوم می شود. زیرا اگر در نکاح موقت لفظ لازم است، در نکاح دایم به طریق أولی لازم است(خویی:۱۳۷۷، ج۳، ۱۲۹).
دلالت روایت فوق نیز بر مورد بحث تمام نیست. زیرا اولویت ادعا شده تمام نیست و بین نکاح موقت و دایم تفاوت¬هایی وجود دارد که ممکن است در حکم ذکر شده دخالت داشته باشد. از جمله این تفاوت ها این است که در عقد منقطع، ذکر مهر ضروری است و بدون آن عقد باطل است، در حالی که در نکاح دایم چنین نیست افزون بر آن ممکن است پاسخ امام مبنی بر اینکه می فرماید: «اتزوّجک» به خاطر آن باشد که راوی پرسیده بود. چه بگویم «کیف أقول لها» یعنی راوی از لفظ پرسید و امام نیز پاسخ را روی الفاظ برد مگر اینکه ادعا شود، راوی از آن رو از نحوه تلفظ سئوال کرد که اصل مسأله لفظی بودن ایجاب و قبول مسلّم بوده است. روایات دیگری در جوامع روایی وجود دارد که تماماً از همین باب است و ناظر به الفاظ عقد نکاح و نحوه تلفظ به آن است(حر عاملی:۱۴۱۰، ج۹، ۲۶۱).
به نظر می رسد، از این روایات ممکن است بر ضرورت لفظی بودن ایجاب و قبول استدلال شود و گفته شود که چون اصل ضرورت لفظی بودن ایجاب و قبول مسلم و مفروغٌ عنه بوده است، از این رو نحوه تلفظ بیان شده است. ولی دلیل قابل اعتمادی بر این ادعا وجود ندارد و بعید نیست که این سئوال و جواب ها ناظر به مورد غالب و شایع در زمان صدور احادیث باشد. شاید به همین دلیل بسیاری از فقهاء با وجود اینکه قایل به بی اعتباری ازدواج سفید شده اند، ولی برای مدعای خود به روایات تمسّک نکرده اند.
۲-۶-۱-۳- اصول عملیه
در بعضی منابع برای اثبات بی اعتباری نکاح معاطاتی، به اصول علمی استناد شده که ذیلاً بیان می شود:
الف- «اصل استصحاب»؛ مرحوم نراقی می نویسد: «تجب فِی النِکاح الصیغَه لأصالَه عَدَم تَرتّب آثار الزوجیّه بِدونَها» در نکاح صیغه لازم می باشد؛ زیرا اصل آن است که بدون صیغه آثار زوجیت مترتب نمی شود. یعنی وقتی در ترتب آثار زوجیت پس از ایجاب و قبول غیرلفظی تردید شود، مقتضای اصل استصحاب، عدم ترتب اثر زوجیت بر آن است(نراقی:۱۴۱۵، ج۱۶، ۸۴).
ب- «اصل احتیاط»؛ ممکن است گفته شود، نکاح بر خلاف سایر عقود است و از اهمیت خاصی برخوردار است. صاحب وسائل الشیعه بابی را به «وجوب احتیاط در نکاح» اختصاص داده که دلالت آنها بر لزوم احتیاط در نکاح روشن است. اهمیت مسأله ازدواج ایجاب می نماید که عقد نکاح به گونه ای جاری شود که در درستی آن اطمینان باشد در حالی که در صحت نکاح معاطاتی اطمینانی وجود ندارد. در ارزیابی تمسک به اصول عملی یاد شده برای اثبات بی اعتباری نکاح معاطاتی باید اشاره شود که کاربرد اصول عملی برای موارد شک و فقدان دلیل است. حال اگر دلالت «اوفوا بالعقود» بر نکاح معاطاتی تمام باشد، با وجود این دلیل اجتهادی، دیگر تمسک به اصول عملی وجهی ندارد(مکارم شیرازی:۱۳۸۲، ج۱، ۱۲۲).
عقد معاطاتی اعم از بیع و نکاح عرفاً عقد است و مطابق آیات، وفای به عقد نیز لازم است. مگر این که دلیل قابل قبولی اقامه گردد که عقد خاصی را استثناء نموده باشد. کسانی که به اصول عملی در مورد بحث استنـاد می نمایند، تلویحاً به فقدان دلیل بر بی اعتباری نکاح معاطاتی اعتراف می نمایند. با همین منطق، تمسک به «أصاله الفساد فی المعاملات»، برای اثبات بی اعتباری نکاح معاطاتی نیز وجهی ندارد(نراقی:۱۴۱۵، ج۱۶، ۸۴).
۲-۶-۱-۴- اجماع و سیره مسلمین
جمع قابل توجهی از فقهاء برای لزوم لفظی بودن ایجاب و قبول در عقد نکاح، به اجماع تمسک کرده اند. شیخ انصاری با اشاره به اجماع علمای اسلام بر ضرورت لفظی بودن عقد نکاح بیان داشته است: «أجمع علماء الإسلام- کما صرّح به غیر واحد- على اعتبار أصل الصیغه فی عقد النکاح؛ علمای اسلام اجماع دارند- همانطور که جمعی به آن تصریح کرده اند- بر اینکه در عقد نکاح صیغه لازم است.» (انصاری:۱۳۷۷، ۷۸).
صاحب ریاض هم ادعای اجماع کرده است(طباطبایی:۱۴۱۹،ج۱۱، ۱۰).
صاحب حدائق مدعی است که لزوم لفظی بودن عقد نکاح اجماعی علمای خاصه و عامه است (بحرانی:۱۴۰۵، ج۳۳، ۱۵۷).
از نظر جمعی از فقهاء مهم ترین و قابل اعتمادترین دلیل بر بی اعتباری نکاح معاطاتی و لزوم لفظی بودن عقد، اجماع فقها و سیره مسلمین است. بعضی فقهای معاصر با اشاره به این مسأله اظهار داشته اند: «به نظر می رسد عمده دلیل همان تسلّم بین المسلمین من الامامیه و العامه است که همه اعتبار لفظ را مفروغ عنه گرفته اند و سراغ شرایط صیغه رفته اند». فقیه دیگری در بیان اهمیت این اجماع و ارزش آن تأکید می کند: «این اجماع را نباید دست کم گرفت؛ چون مدرک مهم دیگری که مجمعین به آن استناد کرده باشند در دست نیست»(مکارم شیرازی :۱۳۸۲، ج۱، ۸۹).
یعنی اجماع در این مسأله مدرکی نیست، زیرا مدرک قابل اعتمادی در این مورد وجود ندارد. بنابراین از نظر ایشان اجماع ادعا شده در این مسأله تعبدی است. لذا این سؤال مطرح می شود که آیا اجماع و سیره ای که بر بطلان نکاح معاطاتی مورد استناد قرار گرفت به درجه ای از قوت است که بتواند با ادله لزوم وفای به عقد و عهد مقابله نماید؟ اموری که به آن اشاره می شود اعتبار اجماع و سیره ادعا شده با تردید مواجه می سازد:
الف- بعید نیست اجماع در این مسأله مدرکی باشد؛ زیرا این احتمال وجود دارد که این توافق فقهی به اعتماد روایاتی باشد که نقل شده است. همانطور که بعضی فقها به این موضوع تصریح نموده اند: «عدم قیام دلیل على هذا الحکم و عدم حجیّه مثل هذه الإجماعات»(مکارم شیرازی:۱۳۸۲، ج۱، ۱۲۳).
ب- فقهاء در مورد مفهوم معاطات اتفاق نظر ندارند. حال آیا اجماع بر ضرورت لفظ در عقد نکاح و بی اعتباری معاطات در حالی که اجماع کنندگان تلقی یکسانی از آن ندارند و آن از تلقّی ها به قدر متیقّنی نیز نمی توان دست یافت، می تواند کاشف از قول معصوم بوده و حجت باشد؟ آیا اینگونه نیست که جمعی از فقهای که لفظ را ضروری دانسته اند، به این جهت بوده است که اساساً معاطات را عقد نمی دانسته اند؟ روشن است که با این احتمالات نسبتاً قوی، این چنین اجماعی قابل اعتماد نیست.
ج- بعید نیست سیره مسلمین در اجرای عقد نکاح به الفاظ مخصوص، تنها برای غایت احتیاط باشد. بلکه ظاهراً همین طور است، در این صورت چه دلیلی وجود دارد که اگر کسی بدون رعایت احتیاط، عقد نکاح را با ایجاب و قبول کتبی محقق نموده است را باطل بدانیم؟
د- ممکن است اعتماد به لفظ در اعلام اراده و بی اعتنایی به وسایلی مثل کتابت، به این دلیل باشد که در صدر اسلام، رایج ترین و در عین حال صریح ترین وسیله اعلام اراده، الفاظ بوده اند، در این صورت دلیلی ندارد که با رواج کتابت و اعتماد به آن در عقود مهم، ایجاب و قبول مکتوب در نکاح باطل باشد. در نهایت رعایت احتیاط در نکاح، شرعاً مطلوب است، ولی نباید از نظر دور داشت که سخت گیری و افراط در احتیاط و زیاد کردن تشریفات آن نیز شرعاً مذموم است. بنای شرع مقدس اسلام، بر آسان کردن نکاح و سخت کردن شرایط طلاق است و به همین دلیل با وجود اینکه در طلاق، حضور شهود ضروری است، در نکاح غیرضروری می باشد( سیدی بنابی: ۱۳۹۰، ۱۰۸).
۲-۶-۲-دیدگاه حقوقدانان
از ﻧﻈﺮﻗﺎﻧﻮن ﻣﺪﻧﻲ، ﻣﻌﺎﻃﺎت درﻋﻘﻮد ﺻﺤﻴﺢ اﺳﺖ و ﻻزمﻧﻴﺴﺖ اﻳﺠﺎب و ﻗﺒﻮل ﻟﻔﻈﻲ ﺑﺎﺷﺪ. در ﻣﺎده۱۹۳ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺪﻧﻲ ﺑﻴﺎن ﻣﻲدارد: اﻧﺸﺎی ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ ﻋﻤﻠﻲ ﻛﻪ ﻣﺒﻴﻦ ﻗﺼﺪ و رﺿﺎ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﺜﻞ ﻗﺒﺾ و اﻗﺒﺎض ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻲﮔﺮدد ﻣﮕﺮ در ﻣﻮاردی ﻛﻪ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺘﺜﻨﺎ ﻛﺮده ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻄﺎﺑﻖ اﻳﻦ ﻣﺎده، ﺑﻪ ﻏﻴﺮاز ﻣﻮارد اﺳﺘﺜﻨﺎﻳﻲ، اﻧﺸﺎی ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ از ﻃﺮﻳﻖ ﻓﻌﻞ و ﻧﻪ ﻟﻔﻆ ﻧﻴﺰ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ. ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻗﺴﻤﺖ اﺧﻴﺮ ﻣﺎده ﻓﻮق«ﻣﮕﺮ در ﻣﻮاردی ﻛﻪ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺘﺜﻨﺎﻛﺮده ﺑﺎﺷﺪ» ﻣﻌﺎﻃﺎت ﺻﺤﻴﺢ اﺳﺖ. ازﺟﻤﻠﻪ ﻣﻮارد اﺳﺘﺜﻨﺎء ﺷﺪه ﻋﻘﺪ وﻗﻒ اﺳﺖ، ﻣﺼﺪاق دﻳﮕﺮ اﻳﻦ ﺑﺨﺶ ﻋﻘﺪ ﻧﻜﺎح اﺳﺖ. اﻟﺒﺘﻪ ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺪﻧﻲ در ﺑﺎب ﻧﻜﺎح، ﻣﻴﺎن ﺣﺎﻟﺖ اﺧﺘﻴﺎر و اﺿﻄﺮار ﻓﺮق ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ. در ﻣﺎده۱۰۶۲ق.م. وﻗﻮع ﻧﻜﺎح را ﻣﻨﻮط ﺑﻪ اﻟﻔﺎظ ﺻﺮﻳﺢ ﻣﻲداﻧﺪ: «ﻧﻜﺎح واﻗﻊ ﻣﻲﺷﻮد ﺑﻪ اﻳﺠﺎب و ﻗﺒﻮل ﺑﻪ اﻟﻔﺎﻇﻲ ﻛﻪ ﺻﺮﻳﺤﺎً دﻻﻟﺖ ﺑﺮ ﻗﺼﺪ ازدواج ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ». از آﻧﺠﺎ ﻛﻪ در ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺣﻘﻮﻗﻲ اﺳﻼم و ﻧﻈﺎم ﻣﺪﻧﻲ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ، ﻧﻜﺎح ﻗﺮاردادی ﻋﺎدی و ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﻧﻴﺴﺖ و از اﻫﻤﻴﺖ وﻳﮋه‌ای ﺑﺮﺧﻮردار ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ، ﻟﺬا ﻗﺎﻧﻮﻧﮕﺬار ﺻﺮف ﺑﻴﺎن ﺻﺮﻳﺢ اراده ﻃﺮﻓﻴﻦ و ﻳﺎ اﻧﺠﺎم اﻋﻤﺎﻟﻲ ازﺳﻮی آﻧﺎن ﻛﻪ ﺑﻴﺎن ﻛﻨﻨﺪه ﻗﺼﺪ و ﺗﺮاﺿﻲ آﻧﺎن ﺑﺎﺷﺪ را در اﻧﻌﻘﺎد ﻗﺮارداد ﻛﺎﻓﻲ ﻧﺪاﻧﺴﺘﻪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺮوی از ﻓﻘﻪ امامیه در اﻧﻌﻘﺎد ﭘﻴﻤﺎن ازدواج ﻋﻼوه ﺑﺮاﻋﻼم ﺗﻮاﻓﻖ ﻃﺮﻓﻴﻦ، اﻋﻤﺎل اﻳﺠﺎب و ﻗﺒﻮل ﺑﺎ اﻇﻬﺎر اﻟﻔﺎﻇﻲ ﻛﻪ ﺻﺮﻳﺤﺎً ﻗﺼﺪ و اراده ﻃﺮﻓﻴﻦ ﺑﺮ ازدواج را آﺷﻜﺎر و ﻣﺒﻴﻦ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻻزم داﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻣﺎده ﻓﻮق زوﺟﻴﻦ ﻧﺎﮔﺰﻳﺮﻧﺪ ﻛﻪ راﺑﻄﻪ زوﺟﻴﺖ و ﭘﻴﻤﺎن ازدواج ﺧﻮد را ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ اﻳﺠﺎب وﻗﺒﻮل ﻟﻔﻈﻲ اﻳﺠﺎد وﻣﻨﻌﻘﺪ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ﻣﺴﺘﻨﺎد از ماده ﻓﻮق، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺪﻧﻲ ﺑﺮای اﻳﺠﺎب و ﻗﺒﻮل ﺻﻴﻐﻪ ﺧﺎص و ﻳﺎ ﻟﻐﺖ و ﻟﻔﻆ وﻳﮋه‌ای را ﻣﻠﺤﻮظ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﻠﻜﻪ ﻫﺮ ﻟﻐﺖ (زﺑﺎن) و ﻫﺮ ﻧﻮع ﺻﻴﻐﻪای را ﻛﻪ دﻻﻟﺖ ﺻﺮﻳﺢ ﺑﺮ ﻗﺼﺪ ازدواج داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﺎﻓﻲ داﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ(محقق داماد:۱۳۹۰، ۱۶۵).
فصل سوم: بررسی تطبیقی نکاح معاطاتی و ازدواج سفید
۳-۱-نکاح معاطاتی در قانون مدنی
نکاح معاطاتی در فقه و حقوق به معانی مختلفی آمده است. یکی از معانی رایج آن عدم اجرای صیغه ایجاب و قبول است. امام خمینی در تعریف نکاح معاطاتی می فرمایند:« َلو تَقاول الزُوجانَ وَ قَصدَا الازدواج ثُم اِنشاتهً المراه بِذها بِها الی بَیتُ المَرء بِجهیزتها مِثلا و قَبلَ المرء ذلِکَ بِتَمکینِها فِی البیتَ لذلِکَ تَحققت الزُوجیهَ المُعاطاتِیه؛ اگر زن و مرد باهم گفتگو کردند و قصد ازدواج کردند و زن با رفتنش به خانه مرد، مثلاًبه همراه جهیزیه، زوجیت را ایجاد کند و مرد نیز زوجیت را با تمکین زن در خانه‌اش قبول کرد در اینصورت ازدواج معاطاتی صورت می گیرد»(خمینی(ره): ۱۳۷۹، ۱۸۰).
برخی در تعریف نکاح معاطاتی می نویسد:« نکاح معاطاتی یعنی نکاحی که صرفاً به اعلام توافق و تراضی طرفین بسنده می شود و فاقد ایجاب و قبول لفظی باشد»(محقق داماد:۱۳۸۵، ۱۶۶).
با توجه به تعریف نکاح و معاطات که قبلاً ذکر گردید می توان بیان کرد که نکاح معاطاتی عبارتست از: نکاحی که به منظور تشکیل خانواده و با رضایت باطنی طرفین به داشتن حق تمتع جنسی، بین زن و مرد بسته می شود و ممکن است در بردارنده وضعیت حقوقی خاصی از قبیل پرداخت نفقه، مهریه ازطرف مرد و همچنین ارث بردن از یکدیگر باشد. همان طور که بیان شد، از نظر قانون مدنی، معاطات در عقود صحیح است و لازم نیست ایجاب و قبول لفظی باشد. در ماده ۱۹۳قانون مدنی بیان می دارد: انشای معامله ممکن است به وسیله عملی که مبین قصد و رضا باشد، مثل قبض و اقباض حاصل می گردد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد. مطابق این ماده، به غیر از موارد استثنایی، انشای معامله از طریق فعل و نه لفظ نیز ممکن است. مطابق قسمت اخیر ماده فوق «مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد» معاطات صحیح است. ازجمله موارد استثناء شده عقد وقف است، مصداق دیگر این بخش عقد نکاح است. البته قانون مدنی در باب نکاح، میان حالت اختیار و اضطرار فرق گذاشته است. در ماده ۱۰۶۲ق.م. وقوع نکاح را منوط به الفاظ صریح می داند: «نکاح واقع می شود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نمایند».
۳-۲-قصد زوجیت و تشکیل خانواده در نکاح معاطاتی
واژه «زوج» به معناى جفت در مقابل طاق و تک است. به این معنا زوجیت نوعى رابطه میان دو چیز است، به گونه اى که وجود یکى بدون دیگری، یا نقص در یکى به معناى اختلال در کارکرد اصلى و مورد انتظار است. برخى اعضاى بدن جفت هستند و اگر در هر یک از اعضاى این جفت به هر دلیلى کاستى و نقصى پدید آید، کارکرد اصلى که از یک جفت مثلاً پا انتظار می رود، مختل مى گردد. یکى از مصادیق زوجیت نیز همسرى میان زن و مرد است. ازدواج پیوندى و قراردادى است که میان یک مرد و زن منعقد و برقرار مى گردد که از زوجیت حاصل، کارکرد معلوم و هدف خاصى مورد انتظار است. قرآن یکى از کارکردهاى ازدواج را تولید نسل مى داند که ادامه حیات بشرى را تضمین مى کند. کارکرد مهمتر و ویژه، ایجاد آرامش، مودت و دوستی، یکى شدن و اتحاد، رحمت و مهربانى است. آیه ۲۱ سوره روم می فرماید« وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ و از نشانه‏ هاى او اینکه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در این [نعمت] براى مردمى که مى‏ اندیشند قطعا نشانه‏ هایى است».
از منظر قرآن یک زوج باید موجب روشنى چشم هم باشند. طبق فرمایش آیه۷۴ سوره فرقان« وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا؛ و کسانى‏ اند که مى‏ گویند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پیشواى پرهیزگاران گردان».
نقصها و معایب یکدیگر را برطرف کنند و موجب کمال و زیبایى یکدیگر باشند، در این خصوص آیه۱۱۷سوره بقره می فرماید« بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ؛ [او] پدید آورنده آسمانها و زمین [است] و چون به کارى اراده فرماید فقط مى‏ گوید [موجود] باش پس [فورا موجود] مى‌شود».
مسئله اطفاى شهوت و … تنها جنبه مقدمیت داشته و یا فواید دیگرى غیر از غرض اصلى بر آنها مترتب مى شود و غرض اصلی نکاح و ازدواج همانا تولید مثل و تربیت اولاد است (طباطبایی:۱۴۱۹،ج۲، ۲۸۵).
نوع بشر در همه اعصار، نکاح و ازدواج را مدح کرده و آن را سنت حسنه دانسته و زنا را نکوهش نموده و آن را عملى شنیع معرفى کرده اند، رجحان و استحباب نکاح اختصاص به مسلمین ندارد؛ زیرا هر قوم و ملتی دارای نکاح و سفاح هستند که اولی نزدشان ممدوح است بر خلاف دومی که برایشان مذموم است. اگر ساختارگرایانه بنگریم، آنچه به خانواده قوام میدهد، نکاح است نه سفاح و اخدان(طباطبایی:۱۴۱۹،ج۱۱، ۱۱۳).
بعضی از محققان ضمن بیان معنای ازدواج برای نکاح، حقوق ثابت معین برای هر کدام از زوجین، از جمله تمتع را از لوازم تزویج دانسته اند و معتقدند ازدواج نمونه بارز یک مدینه فاضله است وگرنه تمتع مجرد که برخی از ظاهربینان معنای نکاح دانسته اند و نیز مجامعت در بیشتر حیوانات نیز هست(مصطفوی: ۱۴۰۲، ج۴، ۸۰).
و از قرآن، آیه ۲۹سوره احزاب دلیل بر این اصل است؛ زیرا این آیه دلالت بر تحقق نکاح دارد بدون اینکه لمس واقع شده باشد. البته انعقاد پیوند زناشویی و تعهد برای زندگی مشترک و شریک بودن در همه شادیها و غمها و تلاش کردن برای تکامل یکدیگر، هدف آرمانی زوجین است و خداوند از آن به «لتسکنوا الیها»(روم/۲۱). تعبیر فرموده است و این مطلب منافاتی ندارد با اینکه هدف از ازدواج اطفای شهوت باشد و قصد تشکیل خانواده به منظور داشتن فرزند وجود نداشته باشد، بلکه صحیح است که بگوییم مقصود از ازدواج، استمتاع زوجین است که دو رکن این ازدواج زوجین می باشند(نجفی: ۱۴۲۲، ۲۰۳).
بنابراین، آنچه مهم است، شرعی بودن عقد و قصد زوجیت شرعی است. بعضى از حقوقدانان نیز این تعریف از نکاح را که رابطه ای بین زن و مرد براى تشکیل خانواده است، مشهور دانسته و گفته اند که این تعریف می تواند تعریف نکاح دائم که در قوانین کشورهاى دیگر شناخته شده است، قرار گیرد، ولى ازآنجا که شامل نکاح منقطعه که یکى از اقسام نکاح در حقوق مدنى ایران است، نمی شود، از تعریف مشهور چشم پوشی کرده، گفته اند: «نکاح عبارت از رابطه حقوقى است که به وسیله عقد بین مرد و زن حاصل می گردد و به آنها حق می دهد که تمتع جنسى از یکدیگر ببرند(امامی: ۱۳۹۳، ۲۶۸).
اما بعضی از فقیهان انشای زوجیت و وجود رابطه خاص بین زوج و زوجه و نیز مهریه را دلیل بر نکاح دانسته که با زنا که بدون انشاء و علاقه ذکر شده است، فرق دارد، هرچند نکاح معاطاتی را به دلیل اجماع نمی پذیرند( اراکی:۱۴۱۹، ۳۵۱).
یکی از معاصران مینویسد: «نکاح معاطاتى زنا نیست. معاطات این است که بالفعل قصد زوجیت کند یا موقّته (براى مدّت معین)، و یا دائمه، در حالى که زانى و زانیه قصد زوجیت نمى کنند بلکه در مقابل پولى، قصد عمل نامشروع دارند. پس اینکه در نکاح لفظ معتبر است، به جهت اجماعى است که ادّعا شده و به جهت احتیاطى است که در نکاح است، نه از این جهت که نکاح معاطاتى زناست»(مکارم شیرازی:۱۳۸۲، ج۱، ۷۵).
بلکه تفاوت نکاح معاطاتی با سفاح به جهت قصد زوجیت است که در نکاح معاطاتی موجود است(جزائری: ۱۴۱۶، ج۲، ۱۷۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ب.ظ ]




مدل صنعت

 

 

 

 

 

مدل جریان‌های نقدی

 

 

 

 

 

مدل یون و میلر

 

 

 

کیفیت اقلام تعهدی
برای این‌که سود گزارش‌شده بتواند در ارزیابی عملکرد و توان سودآوری یک شرکت به استفاده‏کنندگان کمک کند و سرمایه‏گذاران با اتکا به اطلاعات سود، بازده مورد انتظار خود را برآورد کنند، ارائه اطلاعات باید به نحوی باشد که ارزیابی عملکرد گذشته را ممکن سازد و در سنجش توان سودآوری و پیش‏بینی فعالیت‏های آتی موثر باشد. بنابراین علاوه بر این‌که رقم سود گزارش‌شده برای سرمایه‏گذاران مهم است و بر تصمیم‏های آن‌ ها تأثیر دارد، ویژگی‏های کیفی سود نیز به عنوان یکی از ابعاد اطلاعات سود مورد توجه خاص سرمایه‏گذاران است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
به گفته شان[۳۷]و همکاران (۲۰۰۱)، اقلام تعهدی بیانگر تفاوت بین سود حسابداری و وجوه نقد مربوط به آن است که شامل تغییرات در موجودی کالا، حساب‏های دریافتنی و حساب‏های پرداختنی است. در صورتی که اقلام تعهدی مثبت و بزرگ باشد، بیانگر این نکته است که سود حسابداری از جریان نقدی عملیاتی بیشتر است البته باید توجه داشت که این تفاوت به دلیل به‌کارگیری اصول حسابداری مرتبط با زمان و نحوه شناخت درآمدها و هزینه‏ ها (اصل شناخت درآمد و اصل تطابق) است (فلاح نژاد، ۱۳۸۸٫ ص ۲۰).
شان و همکاران (۲۰۰۱) معتقدند از آن جایی که اصول پذیرفته‌شده حسابداری در مورد زمان شناسایی و مبلغ درآمدها و هزینه‏ ها به مدیران شرکت‏ها آزادی عمل نسبی داده است. بنابراین وقتی مدیران سود حسابداری را به مبلغی بیش از وجوه نقد حاصل شناسایی می‏کنند، اقلام تعهدی ایجاد می‏شود. مثلاً اگر مدیریت، درآمد فروش را زودتر شناسایی کند، حساب‏های دریافتنی به عنوان یکی از اقلام تعهدی افزایش خواهد یافت یا در صورتی که مدیریت، بدهی ناشی از هزینه‏ های تضمین کالا را کمتر شناسایی کند، بدهی‏های جاری به عنوان یکی از اقلام تعهدی، به مبلغ کمتر گزارش خواهد شد و چون سرمایه‏گذاران به رقم سود بیشتر توجه می‏کنند با وجود موارد فوق گمراه خواهند شد (همان منبع. ص ۲۰).
شان و همکاران (۲۰۰۱) بیان کردند که سرمایه‏گذاران با توجه به سودهای گزارش‌شده سعی دارند سودهای آتی و جریان‏های نقدی آتی را برآوردکنند. از این رو، سود خالص باید توان کمک به سرمایه‏گذاران را داشته باشد. علت نیاز به توجه در خصوص کیفیت اقلام تعهدی در این است که اجزا تشکیل‌دهنده اقلام تعهدی دارای بار اطلاعاتی هستند. برای مثال، تغییرات مثبت (افزایشی) در موجودی کالا احتمالاً بیانگر وجود مشکل در فروش یا تولید بیش از اندازه است. به طور مشابه افزایش در حساب‏های پرداختنی احتمالاً بیانگر وجود مشکل در پرداخت وجوه به تامین‏کنندگان کالا و خدمات است که ممکن است در اثر ناکافی بودن درآمد فروش یا مشکلات اعتباری ایجاد شود، بنابراین اجزا اقلام تعهدی می‏تواند به عنوان شاخص تعیین بهبود یا زوال عملکرد شرکت باشد (همان منبع. ص ۲۰).
لذا شان و همکاران (۲۰۰۱) نتیجه‌گیری کردند که توجه به کیفیت اقلام تعهدی، در شناسایی دست‌کاری سود سودمند خواهد بود، برای مثال توجه به تغییرات حساب‏های دریافتنی باعث آشکار شدن نکات مهمی در مورد تعجیل یا تاخیر در شناسایی درآمد فروش به عنوان یکی از ابزارهای دست‌کاری سود توسط مدیریت خواهد شد. افزایش سود که همراه با اقلام تعهدی بالا باشد بیانگر کیفیت پایین سود است و منجر به بازده آتی پایین خواهد شد (همان منبع. ص ۲۱).
در نهایت شان و همکاران (۲۰۰۱) بیان کردند که کیفیت اقلام تعهدی سود بر بازده سهام شرکت تأثیردارد. بنابراین با توجه به اینکه سرمایه‏گذاران به دنبال کسب بازده هستند، باید در برآورد بازده مورد انتظار خود به کیفیت اقلام تعهدی سود توجه کنند و بازده مورد انتظار خود را با توجه به کیفیت اقلام تعهدی تعدیل کنند. از دیدگاه شرکت سرمایه‏پذیر نیز کیفیت اقلام تعهدی با هزینه سرمایه سهام عادی مرتبط است. شرکت‏هایی که به دنبال کاهش هزینه سرمایه خود هستند باید سعی کنند کیفیت اقلام تعهدی خود را در سطح مطلوبی نگه دارند. مدیران چنین شرکت‏هایی باید از دست‌کاری سود و کم‏نمایی و بیش‏نمایی اقلام تعهدی اجتناب کنند (همان منبع. ص ۲۱).

کیفیت اقلام تعهدی به عنوان یک عامل خطرپذیری
فرانسیس و همکاران[۳۸] (۲۰۰۵) با بررسی اثر کیفیت اقلام تعهدی بر هزینه سرمایه نتیجه‏گیری کردند که “خطر اطلاعاتی (که براساس کیفیت اقلام تعهدی کمّی می‏شود) یک عامل خطرپذیری قیمت‎گذاری شده است” (ص ۲۹۶) و این‌که “کیفیت اقلام تعهدی نقش اقتصادی و آماری بااهمیتی در تعیین هزینه سرمایه (حقوق صاحبان سهام) بازی می‏کند” (ص ۳۱۵). فرانسیس و همکاران پایه استنباط خود را ضرایب به دست آمده از رگرسیون‏های سری زمانی بازده‏های اضافی سهام نسبت به بازده پرتفوی‌های شاخص کیفیت اقلام تعهدی، بازار، اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار قرار دادند. اما، کور و همکاران (۲۰۰۸) به این نتیجه رسیدند که رگرسیون‏های فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵) ارتباط همزمان بین بازده اضافی و بازده عوامل را بررسی می‏کنند و نه آزمون این فرضیه که شاخص کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری قیمت‏گذاری شده است، بنابراین شواهدی دال بر این‌که شاخص کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری قیمت‏گذاری شده است و بازار کیفیت اقلام تعهدی را در قیمت سهام وارد می‌کند، ارائه نمی‌دهند (کور و همکاران ۲۰۰۸، ص ۲).
این که آیا خطرپذیری اطلاعاتی با تنوع بخشی قابل حذف است، یک سوال باز در ادبیات مالی است. نظریه سنتی قیمت‏گذاری دارایی‏ها (به عنوان مثال فاما،۱۹۹۱) این دیدگاه را دارد که خطرپذیری اطلاعاتی با تنوع بخشی حذف می‌شود و نباید بر بازده مورد انتظار اثر بگذارد. اخیراً نیز ایزلی و اُهارا[۳۹] (۲۰۰۴) مدلی را توسعه دادند که در آن شرکت‏هایی که اطلاعات کمتری منتشر می‌کنند خطرپذیری اطلاعاتی بزرگ‏تر و بازده مورد انتظار بیشتری دارند. آن‌ ها معتقدند که سرمایه‏گذاران بی‏اطلاع، از یک طرف قادر به تنظیم وزن پرتفوی‌های خود همانند سرمایه‏گذاران آگاه نیستند و از طرف دیگر نیز خطرپذیری اطلاعاتی را نمی‏توانند از طریق تنوع‏بخشی[۴۰] کاهش دهند. اما لمبرت[۴۱] و همکاران (۲۰۰۷ ص ص ۳۹۷-۳۹۶) استدلال می‏کنند زمانی که تعداد معامله‏گران در مدل ایزلی و اُهارا (۲۰۰۴) زیاد می‏شود، اثر اطلاعاتی، با تنوع بخشی حذف می‏شود. اگر ادعا لمبرت و همکاران درست باشد، مدل ایزلی و اُهارا (۲۰۰۴) هیچ حمایتی از این فرضیه که خطرپذیری اطلاعاتی یا کیفیت حسابداری قیمت‏گذاری شده است، فراهم نمی‏کند (کور و همکاران. ۲۰۰۸، ص ۳).
علاوه بر این، حتی اگر خطرپذیری اطلاعاتی با تنوع‏بخشی قابل حذف نباشد، هنوز هم قابل‌بحث است که آیا باید آن را به عنوان عامل خطرپذیری اضافی در مدل‏های قیمت‏گذاری دارایی‏ها گنجاند یا خیر. لمبرت و همکاران (۲۰۰۷) به مطالعه چگونگی تأثیر اطلاعات حسابداری بر هزینه سرمایه در یک اقتصاد با دارایی‏های متعدد پرداختند. آن‌ ها مدلی سازگار باCAPM توسعه دادند که نشان می‌دهد اطلاعات حسابداری بر ارزیابی صورت گرفته توسط سرمایه‏گذاران از طریق کواریانس جریان‏های نقدی شرکت با جریان‏های نقدی بازار و از این رو بر بتای شرکت اثر می‏گذارد. در نتیجه، این مدل نشان می‏دهد که خطرپذیری اطلاعاتی بر بتای شرکت اثر می‏گذارد و به خوبی مشخص شده است که بتا به طور کامل تغییرات مقطعی در بازده‏های مورد انتظار را تبیین می‌کند. به روش مشابه هاگز[۴۲] و همکاران (۲۰۰۷) به مطالعه خطرپذیری اطلاعاتی در زمینه یک مدل قیمت‏گذاری دارایی‏های چند عاملی پرداختند و مدلی را توسعه دادند که نشان می‏دهد نشانه‏های اطلاعاتی[۴۳] یا با تنوع بخشی قابل حذف هستند و یا توسط صرف خطرپذیری عوامل موجود قابل‌جذب هستند (همان منبع، ص ۳).
فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵) نشان دادند که ضریب پرتفوی شاخص کیفیت اقلام تعهدی در رگرسیون‏های سری زمانی مربوط به تک‌تک شرکت‌ها که بازده را به طور همزمان با شاخص کیفیت اقلام تعهدی و عوامل فاما و فرنچ (۱۹۹۳) (بازار، اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار) مرتبط می‏کند، معنی‏دار و مثبت است. به طور خاص، آن‌ ها دریافتند که بازده با شاخص کیفیت اقلام تعهدی همبستگی مثبت دارد و شاخص کیفیت اقلام تعهدی برای شرکت‏هایی با کیفیت حسابداری پایین، بیشتر محاسبه شده است (همان منبع، ص ۳).
اما کور و همکاران (۲۰۰۸) نشان دادند این‌که متوسط ضریب شاخص کیفیت اقلام تعهدی در رگرسیون‏های انجام‌شده توسط فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵) مثبت و از لحاظ آماری با اهمیت بوده است به این معنا نیست که شاخص کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری قیمت‏گذاری شده است. همچنین بیان نمودند، ضریب مثبت به طور متوسط نشان‌دهنده این است که شرکت‏ها در رگرسیون‏های سری زمانی مذکور رابطه مثبتی با شاخص کیفیت اقلام تعهدی داشته‏اند. ضریب مثبت در رگرسیون همزمان بازده‏های سهام نسبت به پرتفوی بازار، دال بر این نیست که عامل بازار قیمت‏گذاری شده است. اما به سادگی تأیید می‏کند که متوسط بتا در یک نمونه تصادفی از شرکت‏ها، مثبت و نزدیک به یک است (همان منبع، ص ۳).
از طرفی نیز ماشرووالا و ماشرووالا (۲۰۱۱) برای روشن کردن این بحث که آیا شاخص کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری قیمت‏گذاری شده است، تاثیرات فصلی را بر معیار تعدیل‌شده کیفیت اقلام تعهدی دیچو و دچو (۲۰۰۲) را مورد آزمون قراردادند، یافته‌های آن‌ ها نشان داد که شاخص کیفیت اقلام تعهدی تنها در ژانویه رابطه مثبتی با بازده‏های غیرعادی آتی سهام دارد. در مقابل در ماه‏های غیرژانویه، شاخص کیفیت اقلام تعهدی همبستگی منفی با بازده آتی سهام دارد به طوری که معمولا صرف کیفیت اقلام تعهدی سالانه‏ای وجود ندارد. بنابراین به نظر می‏رسد که هرگونه صرف کیفیت اقلام تعهدی کاملاً مربوط به ماه ژانویه است. علاوه بر این در حدود نیمی از صرف ژانویه در طول پنج روز اول معاملاتی ژانویه رخ می‏دهد. صرف ژانویه شاخص کیفیت اقلام تعهدی در طول زمان و دوره‎های نمونه مختلف پایدار است و برای هر دو گروه شرکت‏های کوچک و بزرگ رخ می‏دهد و نمی‏توان آن را به وسیله اثرات دیگر ژانویه که در مطالعات پیشین مستند شده، توضیح داد (ماشرووالا و ماشرووالا ۲۰۱۱، ص ۱۳۷۴).
آن‌ ها همچنین بیان می‌کنند که یافته‏های آن‌ ها نشان می‏دهد که صرف کیفیت اقلام تعهدی یک خطا در قیمت‏گذاری پیرامون تغییر سال است تا این‌که منعکس کننده خطرپذیری نظام‏مند اطلاعات باشد. با توجه به مفاهیم سنتی خطرپذیری در ادبیات موجود، درک این که چرا چنین خطرپذیری تنها محدود به ژانویه است، چرا نیمی از آن در طول اولین هفته معاملاتی درژانویه رخ می‏دهد، چرا صرف خطرپذیری ژانویه در طول بقیه سال معکوس می‏شود و چرا صرف خطرپذیری بواسطه فروش زیان مالیاتی افزایش می‌یابد، دشوار است. بنابراین اگرچه ماشرووالا و ماشرووالا (۲۰۱۱) معتقدند که یافته‏های تحقیق آن‌ ها به هیچ وجه به معنی شواهد قطعی بر ضد تفسیر خطرپذیری از شاخص کیفیت اقلام تعهدی نیست، اما بیان می‌کنند هیچ توضیحی از خطرپذیری برای توضیح ماهیت چنین خطرپذیری و شواهدی وجود ندارد (همان منبع ص ۱۳۷۵). درمجموع یافته‏های پژوهش ماشرووالا و ماشرووالا (۲۰۱۱)، توصیف کیفیت اقلام تعهدی را بر مبنای مفهوم خطرپذیری دشوار می‏کند. زیرا تمرکز صرف شاخص کیفیت اقلام تعهدی در ژانویه باعث ایجاد شک و تردید جدی نسبت به این دیدگاه می‏شود که شاخص کیفیت اقلام تعهدی منعکس‌کننده خطرپذیری است. زیرا هیچ دلیل نظری (تئوریک) برای خطرپذیری نظام‌مند وجود ندارد که تنها در ژانویه نمود پیدا کند.

نقش اولین ماه سال (ژانویه) در آزمون عوامل خطرپذیری
انگیزه اصلی برای بررسی نقش ژانویه در قیمت‌گذاری شاخص کیفیت اقلام تعهدی این است که به لحاظ تاریخی، ژانویه نقش حیاتی در پی ریزی این تردید دارد که آیا ویژگی‏های خاص یک شرکت از قبیل اندازه، بتا و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، عوامل خطرپذیری قیمت‌گذاری شده هستند. بررسی این که آیا ژانویه نقش مشابهی در قیمت‌گذاری شاخص کیفیت اقلام تعهدی بازی می‏کند، می‏تواند چراغی برای روشن کردن این موضوع باشد که آیا شاخص کیفیت اقلام تعهدی نماینده‌ای[۴۴] برای خطرپذیری اطلاعاتی نظام‏مند[۴۵] است (ماشرووالا و ماشرووالا، ۲۰۱۱٫ ص ۱۳۵۳).
گرچه هم اندازه و هم نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار دارای صرف بازده غیرعادی سالانه هستند، این صرف سالانه به شدت (اما نه به طور کامل) در ماه ژانویه متمرکز است. کیم (۱۹۸۳) و بلوم و استمبو[۴۶] (۱۹۸۳) نشان دادند که بیش از نیمی از صرف سالانه اندازه در ژانویه متمرکز است، حال آن که بیشتر از نیمی از صرف اندازه ژانویه در طول اولین هفته معاملاتی ژانویه رخ داده است. به طور مشابه برای اثر نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، دیویس[۴۷] (۱۹۹۴) دریافت که صرف سالانه بازده در دوره ۱۹۶۳-۱۹۴۰ به طور کامل مربوط به ژانویه بوده است. برای دوره ۱۹۹۵-۱۹۶۳، لوران[۴۸] (۱۹۹۷) دریافت که برای تمامی پنج طبقه اندازه (به استثنای کوچک‌ترین ۲ طبقه اندازه) که در حدود ۹۴ درصد مجموع سرمایه بازار را نمایندگی می‏کند، صرف نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار به طور کامل در ژانویه رخ داده است (همان منبع ص ۱۳۵۳).
در کمال تعجب، حتی مدل‏های نظری خطرپذیری نظیر CAPM، APT و مدل قیمت‌گذاری دارایی‌ها با اطلاعات ناقص مرتون[۴۹] (۱۹۸۷) به نظر می‏رسد بازده را تنها در ژانویه توصیف می‏کند. تینیک و وست[۵۰] (۱۹۸۴)، نشان دادند که سهام با بتای CAPM بالا، تنها در ژانویه بازده‏های بالاتری کسب می‏کنند درحالی‌که گولتکین و گولتکین[۵۱] (۱۹۸۷) نشان دادند زمانی که بازده‏های ژانویه کنار گذاشته می‏شود، هیچ رابطه معنی‏داری بین بازده مورد انتظار و عوامل خطرپذیری پیش‏بینی شده توسط مدل APT وجود ندارد. به طور مشابه، دوران و همکاران (۲۰۱۰) دریافتند تنها در ژانویه نوسانات (بی‏ثباتی) خاص شرکت[۵۲] (معیاری برای خطرپذیری خاص شرکت[۵۳]) رابطه مثبتی با بازده آتی سهام دارد (همان منبع ص ۱۳۵۳).
گرچه دلیل این که چرا صرف‏های بازده مربوط به این ویژگی‏های شرکت تا حد زیادی و گاهی به طور کامل در ماه ژانویه متمرکز شده، همچنان مورد بحث است. محققان بارها چنین الگوی بازده سالانه‌ای را مشاهده کرده‎اند که به دلایل زیر با تعریف خطرپذیری تناقض دارد ( رول[۵۴] ۱۹۸۳، تینیک و وست ۱۹۸۴، لوران ۱۹۹۷). نخست، مدل‎های فعلی قیمت‎گذاری دارایی‎ها هیچ نقش ویژه‎ای برای ماه ژانویه پیش‎بینی نمی‎کنند، چه رسد به توضیح این که چرا خطرپذیری تنها در ژانویه باید قیمت‎گذاری شده باشد. این امکان وجود دارد که خطرپذیری در طول سال به عنوان مثال با توجه به نوسانات فصلی در ساختار کلان اقتصاد متفاوت باشد (اُگدن[۵۵] ۲۰۰۳). اما، چنین متفاوت بودن خطرپذیری در طول زمان لزوماً دلالت بر نقش منحصر به فردی برای ژانویه ندارد. حتی اگر به نوعی ژانویه از دیدگاه فصلی پرخطرترین فصل سال باشد، باز هم سخت است که توضیح دهیم چرا خطرپذیری فصلی تنها در ژانویه وجود دارد و همچنین دلیل این امر که چرا بیش‌ترین صرف در طول پنج روز اول معاملاتی ژانویه متمرکز است (همان منبع. ص ۱۳۵۴).
دوم، شواهد تجربی اندکی برای توضیح اثر ژانویه با توجه به تعریف خطرپذیری وجود دارد. ریترو چوپرا[۵۶] (۱۹۸۹) و کرامر[۵۷] (۱۹۹۴) ، تغییرات فصلی در بتاهای CAPM و خطرپذیری عادی را به عنوان توضیحی برای اثر ژانویه شرکت‏های کوچک رد کردند. با این حال، کرامر (۱۹۹۴) استدلال کرد که یک مدل APT چند عاملی (بر اساس عوامل اقتصادی کلان) به همراه خطرپذیری فصلی و پاداش خطرپذیری می‏تواند اثر ژانویه شرکت‏های کوچک را توضیح دهد. اما با این وجود وی توضیح نداد که چرا ژانویه چنین نقش منحصر به فردی را نسبت به بقیه ماه‏های سال بازی می‏کند و یا چرا خطرپذیری فصلی منحصراً خودش را در ژانویه (با توجه به بتا و نوسانات خاص شرکت) نشان می‏دهد. مطالعات متعددی نیز “فرضیه اطلاعات” را آزمون کردند. اولین بار توسط روزف و کینی[۵۸] (۱۹۷۶) برای اثر ژانویه توضیحی بر پایه خطرپذیری احتمالی مطرح شد. با توجه به این فرضیه، از آنجا که پایان سال مالی اکثریت شرکت‏ها دسامبر است، اثر ژانویه منعکس‌کننده عدم قطعیت بیشتر (و در نتیجه خطرپذیری نظام‏مند بزرگ‌تر) این شرکت‏ها پیرامون تغییر سال است. عدم اطمینان زیاد این شرکت‏ها ناشی از این حقیقت است که آن‌ ها انتظار انتشار اطلاعات مالی جدید مهمی را در ژانویه دارند. بنابراین این شرکت‏ها بازده بالاتری با توجه به پذیرش خطرپذیری بیشتر در ژانویه کسب می‏کنند. اما در کل، شواهد در تناقض با این فرضیه هستند (همان منبع ص ۱۳۵۴).
سوم، بخش بزرگی از ادبیات مالی نشان می‏دهد که اثر ژانویه (حداقل بخشی از آن) ناشی از فروش زیان مالیاتی پایان سال توسط سرمایه‏گذاران انفرادی و یا روش «ارائه کالا در ویترین[۵۹]» مورد استفاده توسط مدیران مالی موسسات نهادی، با اثر ژانویه ناشی از خطا در قیمت‌گذاری خطرپذیری سازگار است (همان منبع ص ۱۳۵۴).
ماشرووالا و ماشرووالا (۲۰۱۱) معتقدند که اثر ژانویه نقش مهمی در قیمت‌گذاری شاخص کیفیت اقلام تعهدی بازی می‏کند؛ به طوری که شاخص کیفیت اقلام تعهدی تنها در ژانویه بازده‏های بالاتری را پیش‌بینی می‏کند و این صرف به طور کامل در طول بقیه سال معکوس می‏شود. آن‌ ها بر این باورند که با وجود این واقعیت که اثر ژانویه حداقل تا حدی منعکس‌کننده قیمت‌گذاری اشتباه به دلیل فروش زیان مالیاتی است، پذیرش این دیدگاه که شاخص کیفیت اقلام تعهدی پروکسی برای خطرپذیری اطلاعاتی نظام‏مند است، دشوار است (همان منبع ص ۱۳۵۴).

فروش زیان مالیاتی[۶۰] و اثر ژانویه
شایع‏ترین توضیح که برای اثر ژانویه مورد بررسی قرار گرفته است، فروش زیان مالیاتی در پایان سال توسط سرمایه‏گذاران انفرادی است. شواهد این استدلال به شرح زیر است. با تحقق زیان‏های سرمایه‏ای پیش از پایان سال، سرمایه‏گذاران انفرادی می‏توانند بدهی مالیاتی خودشان را از طریق تهاتر زیان‏های تحقق‌یافته با سود سرمایه تحقق‌یافته خودشان یا درآمد ناخالص تعدیل‌شده خودشان کاهش دهند. علاوه بر این، چون نرخ مالیات سود سرمایه کوتاه مدت، بیشتر از نرخ سود سرمایه بلندمدت (به جز دوره ۱۹۹۰ – ۱۹۸۸) است، بنابراین سرمایه‏گذاران می‏توانند زیان‏های سرمایه‏ای را برای حفظ درآمد مشمول مالیات به واسطه تحقق یافتن زیان‏ها افزایش دهند. از سوی دیگر، سرمایه‏گذاران انگیزه کمی برای تحقق سودهای سرمایه‏ای دارند، چون به تعویق انداختن سودها بار مالیاتی آن‌ ها را کاهش می‏دهد. به ویژه با تعویق انداختن سودهای سرمایه‏ای کوتاه مدت، وقتی که سرانجام سودها تحقق می‏یابند، باعث می‏شود مالیات بر اساس نرخ مالیاتی پایین‏تر سودهای سرمایه‏ای بلندمدت تعیین شود. بنابراین، با توجه به مزایای مالیاتی زیان‏های سرمایه‏ای، سرمایه‏گذاران مشمول مالیات سهام زیان‏ده خود را در پایان سال می‏فروشند و دوباره آن‌ ها را در ژانویه خریداری می‏کنند. در صورت عدم وجود آربیتراژ منطقی مناسب، فشار بر قیمت سهام ناشی از چنین فروش زیان مالیاتی منجر به بازده غیرعادی مثبت در ژانویه برای این سهام زیان‏ده می‏شود (همان منبع. ص ۱۳۵۵).
شواهد قابل‌ملاحظه‌ای مطابق با فروش زیان مالیاتی وجود دارد که نشان می‏دهد حداقل تا حدودی محرک صرف ژانویه شرکت‏های کوچک است. اما به نظر نمی‏رسد که فروش زیان مالیاتی به طور کامل صرف را توضیح دهد. به عنوان مثال، در کشورهایی که مالیات سود سرمایه وجود ندارد (نظیر ژاپن) و یا کشورهایی که سال مالیاتی آن‌ ها پایان دسامبر نیست (نظیر بریتانیا و استرالیا) نیز اثر ژانویه وجود دارد (همان منبع ص ۱۳۵۵).

شاخص کیفیت اقلام تعهدی دیچو و دچو (۲۰۰۲) و فروش زیان مالیاتی
بر اساس شواهدی که نشان می‏دهد فروش زیان مالیاتی مسبب اثر ژانویه است، ماشرووالا و ماشرووالا (۲۰۱۱) فرضیه پژوهش خود را بر این اساس قرار دادند که ژانویه نقش مهمی در قیمت‌گذاری شاخص کیفیت اقلام تعهدی بازی می‏کند که احتمالاً به خاطر این است که شاخص کیفیت اقلام تعهدی معیاری (پروکسی) برای فروش زیان مالیاتی است. رول (۱۹۸۳) و کنستانتینیدیس[۶۱] (۱۹۸۴) استدلال کردند که شرکت‏های دارای بازده سهام یا نوسانات عملیاتی بیشتر، از نظر آماری احتمال بیشتری دارد که نامزد فروش زیان مالیاتی باشند. براور و چنگ[۶۲] (۱۹۹۰) و بریکلی[۶۳] و همکاران (۱۹۹۱) گزارش کردند که شرکت‏هایی با واریانس بازده بیشتر در واقع فروش زیان مالیاتی بیشتری نشان می‏دهند. رول (۱۹۸۳) دریافت که اثر ژانویه شرکت‏های کوچک تا حدودی به علت فروش زیان مالیاتی است و در خصوص شرکت‏هایی با نوسان (بی‌ثباتی) زیاد نظیر شرکت‏های کوچک نیز صادق است و به احتمال زیاد این شرکت‏ها نیز نامزد فروش زیان مالیاتی هستند (همان منبع ص ۱۳۵۵).
استدلال‏های فوق حاکی از این است که شاخص کیفیت اقلام تعهدی نظیر معیار اندازه شرکت ممکن است نماینده‏ای (پروکسی) برای فروش زیان مالیاتی باشد، زیرا شاخص کیفیت اقلام تعهدی ارتباط بسیار زیادی با نوسانات بازده سهام (کیم و کی ۲۰۱۰) و همان طور با نوسانات عملیاتی و فراوانی زیان‏های عملیاتی (دیچو و دچو ۲۰۰۲، فرانسیس و همکاران ۲۰۰۵) دارد. علاوه بر این، شرکت‏های دارای شاخص کیفیت اقلام تعهدی زیاد، از سلامت مالی و کنترل‏های داخلی ضعیف‏تری برخوردار بوده و احتمال نقض اصول پذیرفته‌شده حسابداری[۶۴] و سودهای منفی غیرمنتظره و یا شوک‏های جریان‏های نقدی منفی در این قبیل شرکت‌ها بیشتر است (به عنوان مثال، دویل و همکاران ۲۰۰۷، اگنوا ۲۰۰۸، کیم وکی ۲۰۱۰). در برابر تمام این دلایل، در هر سال مشخص از لحاظ آماری احتمال بیشتری وجود دارد که شرکت‏هایی با شاخص کیفیت اقلام تعهدی زیاد دچار زیان سهام و در نتیجه زیان‏های سرمایه با اهداف مالیاتی شوند (همان منبع ص ۱۳۵۵).
با توجه به انتخاب شاخص کیفیت اقلام تعهدی به عنوان پروکسی فروش زیان مالیاتی، ماشرووالا و ماشرووالا (۲۰۱۱) دریافتند که (۱) قیمت‏گذاری شاخص کیفیت اقلام تعهدی اثر قوی و مستقل در ژانویه نشان می‌دهد؛ (۲) صرف شاخص کیفیت اقلام تعهدی تنها در ژانویه مشاهده گردید؛ (۳) اندازه صرف شاخص کیفیت اقلام تعهدی ژانویه یقیناً متفاوت از سایر پروکسی‏های فروش زیان مالیاتی است. در نهایت آن‌ ها نتیجه گرفتند که صرف شاخص کیفیت اقلام تعهدی در ژانویه (حداقل تا حدی) به علت قیمت‌گذاری اشتباه منتسب به فروش زیان مالیاتی در پایان سال است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ب.ظ ]




تحقیق فوق بر اساس ماهیت داده ها، تحقیقی کمی بشمار می رود. به لحاظ نظری، اینگونه تحقیقات ریشه در مکتب اثبات گرایی دارد و صاحبنظران این روش علاقه مند به تبدیل اطلاعات تحقیق بصورت نمادهای ریاضی به منظور استفاده از قابلیت تحلیل های آماری و ریاضی برای توصیف و تحلیل پدیده های اجتماعی می باشند. در مجموع، روش اثباتی مدعی است که با روش تجربی سروکار دارد و شناخت حوادث و رویدادها و وضعیت های مختلف بر اساس مشاهده استوار است. شناخت علمی، از طریق همبستگی مباحث نظری با مشاهده بدست می آید. یعنی در علم، نظریه و مشاهده، ذاتا˝ جدایی ناپذیرند. در هر صورت، هرگونه ابزاری که برای حصول به دقت نظر در علم مورد استفاده قرار گیرد، از نظر اثبات گرایان می تواند بکار گرفته شود (کرم پور، صفری، ۱۳۹۰).
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    • تحقیق بر اساس شیوه گردآوری اطلاعات:

 

تحقیق فوق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. هدف تحقیق همبستگی عبارت است، از درک الگوهای پیچیده رفتاری از طریق مطالعه همبستگی بین این الگوها و متغیرهایی که فرض می‌شود بین آنها رابطه وجود دارد. این روش علی‌الخصوص در شرایطی مفید است که هدف آن کشف رابطه متغیرهایی باشد که در مورد آنها تحقیقاتی انجام نشده است (دلاور، ۱۳۸۱).
۳-۳٫ متغیرهای تحقیق
در این تحقیق متغیر بازاریابی رابطه‌مند متغیر مستقل و متغیر ارزش چرخه عمر مشتری وابسته است. همچنین متغیر بازاریابی رابطه‌مند از مؤلفه های اعتماد، تعهد، ارتباطات، شایستگی، و مدیریت تعارض و متغیر ارزش چرخه عمر مشتری شامل مؤلفه های میزان استفاده از خدمات، وفاداری، تبلیغات شفاهی، و تمایل به مراجعه مجدد است.
۳-۴٫ روش و ابزار گردآوری اطلاعات
در تحقیق فوق از هر دو نوع روش گردآوری اطلاعات به ترتیب زیر استفاده خواهد شد :
۱) مطالعات کتابخانه‌ای:
در این قسمت جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق موضوع، از منابع کتابخانه‌ای، مقالات، کتاب های مورد نیاز و نیز از شبکه جهانی اطلاعات استفاده می شود.
۲) تحقیقات میدانی:
همچنین در این تحقیق به منظور جمع‌ آوری داده‌ها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل از پرسشنامه های زیر استفاده خواهد شد:
الف) پرسشنامه بازاریابی رابطه‌مند که این پرسشنامه دبوسی و واه (۲۰۰۵) تهیه و پایایی و روایی آن مورد تائید قرار گرفت.
ب) پرسشنامه ارزش چرخه عمر مشتری واو و لی (۲۰۱۱) که متشکل از چهار مؤلفه بصورت جدول ۳-۱ است.
پرسشنامه های مذکور شامل ۲ بخش عمده می‌باشند :
۱) نامه همراه : در این قسمت هدف از گردآوری داده‌ها به وسیله ی پرسشنامه و ضرورت همکاری پاسخ دهنده در عرضه داده‌های مورد نیاز، بیان شده است. برای این منظور بر با ارزش بودن داده‌های حاصل از پرسشنامه تأکید گردیده تا پاسخ دهنده به طور مناسب پاسخ سوالها را عرضه کند.
۲) سوال‌های (گویه‌ها) پرسشنامه : این بخش از پرسشنامه شامل ۲ قسمت است :
الف) سوالات عمومی : در سوالات عمومی سعی شده است که اطلاعات کلی و جمعیت شناختی در رابطه با پاسخ دهندگان جمع‌ آوری گردد.
ب) سوالات تخصصی: اطلاعات مربوط به گویه های در نظر گرفته شده برای هر متغیر در جدول ۳-۱ نشان داده شده است (همچنین ضمیمه اول). در طراحی این قسمت سعی گردیده است که سئوالات پرسشنامه تا حد ممکن قابل فهم باشد. لازم به ذکر است این سوالات با استفاده و الهام از پرسشنامه های استاندارد استخراج و طراحی گردیده است. در جدول ۳-۱ متغیرهای تحقیق، شاخص های مربوطه و سوالات مربوط به هر یک آورده شده است:
جدول ۳-۱) متغیرهای تحقیق، مؤلفه ها و منابع

 

متغیر مؤلفه تعداد سوال سوالات منبع
بازاریابی رابطه‌مند
(RM)
اعتماد ۲ ۱ و ۲ دبوسی و واه (۲۰۰۵)
تعهد ۲ ۳ و ۴
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:36:00 ب.ظ ]




اهرم مالی

 

۰/۱۰۸

 

۰/۰۲۴

 

۰/۴۲۵

 

۴/۵۰۷

 

۰/۰۰۰

 

۱/۰۰۰

 

۱/۰۰۰

 

 

 

اندازه شرکت

 

-۰/۰۲۳

 

۰/۰۰۹

 

-۰/۲۳۰

 

-۲/۴۴۰

 

۰/۰۱۷

 

۱/۰۰۰

 

۱/۰۰۰

 

 

 

 

 

a/ Dependent Variable: محافظه.کاری۱

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یافته‏های جدول ضرایب مدل‏های رگرسیونی ( Coefficients) برازش شده نشان می‏دهد سطح معنی‏داری ضریب رگرسیونی اهرم مالی (۱۰۸/۰) و اندازه شرکت (۰۲۳/۰-) کمتر از ۵ درصد است (۰۵/۰> sig)، یعنی تاثیر معناداری بر متغیر وابسته محافظه کاری شرکت‏ها در سطح ۵ درصد دارند. در مورد دیگر متغیرها چون سطح معناداری ضرایب رگرسیونی آنها بزرگتر از ۵ درصد می‏باشد از مدل کنار گذاشته شده اند.
با توجه به اینکه در آزمون ضرایب ما به دنبال سهم نسبی هر متغیر مستقل ، در پیش‏بینی متغیر وابسته هستیم بنابراین به منظور تفسیر ضرایب از مقادیر ضرایب استاندارد شده (Beta) استفاده می‏کنیم. بررسی نتایج ضرایب رگرسیونی استاندارد شده (Beta) متغیرها نشان می‏دهد در مدل اول زمانی که متغیر اهرم مالی وارد مدل شده است، محافظه کاری شرکت‏ها به میزان ۴۲۷/۰ انحراف استاندارد تحت تاثیر اهرم مالی تغییر می‏کند. یعنی به ازای افزایش یک انحراف استاندارد در اهرم مالی شرکت‏ها، محافظه‏کاری شرکت‏ها به میزان ۴۲۷/۰ انحراف استاندارد افزایش یا تغییر مثبت خواهد یافت. در مدل دوم که متغیر اندازه شرکت وارد مدل شده است، مقدار تغییر در ضریب بتا اهرم مالی ایجاد شد بطوریکه ضریب آن مقدارکاهش پیدا کرد که این نشان می‏دهد ضریب (شیب خط) یک متغیر با اضافه شدن سایر متغیرهای مستقل تغییر می‏کند یعنی نقش یک متغیر در مدل رگرسیون به سایر متغیرهای مستقل موجود در مدل بستگی دارد. که این موضوع را می‏توان به خوبی در مدل دوم مشاهده نمود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بررسی ضرایب متغیرها در مدل دوم نشان می‏دهد اندازه شرکت با ضریب بتای ۲۳/۰- باعث کاهش محافظه کاری شرکتها می‏شود. همچنین اهرم مالی نیز در مدل دارای تاثیر مثبت بر محافظه کاری به اندازه ۴۲۵/۰ می‏باشد. بطور کلی بررسی ضرایب رگرسیونی متغیرهای باقیمانده در مدل نشان می‏دهد که به ازای افزایش یک انحراف استاندارد در متغیرهای اهرم مالی و اندازه شرکت به ترتیب ۴۲۵/۰ انحراف استاندارد افزایش و ۲۳/۰- انحراف استاندارد کاهش در محافظه کاری شرکت‏ها می‏شوند. همچنین معنی‏دار بودن ضریب رگرسیونی دیگر متغیرهای تحقیق چون بیشتر از ۵ درصد بوده لذا وارد معادله نگریده است. به عبارتی، این متغیرها نتوانسته‏اند قدرت پیش‏بینی را به طور معنی‏داری بالا ببرند.
در نهایت با توجه به جدول ضرایب می‏توان معادله مدل رگرسیون را با بهره گرفتن از متغیرهای باقی مانده در مدل که sig ان کمتر از ۵ درصد است به صورت ذیل تدوین نمود این نتایج نشان می‏دهد به ازای یک واحد تغییر یا افزایش در متغیرهای اهرم مالی و اندازه شرکت به ترتیب ۱۰۸/۰ و ۰۲۳/۰- واحد در محافظه‏کاری شرکت‏ها قابل پیش‏بینی می‏باشد.
(اندازه شرکت) ۰۲۳/۰- + (اهرم مالی) ۱۰۸/۰ + ۰۲۱/۰ y= = محافظه کاری
بر اساس یافته‏های این تابع اگر تأثیر متغیرهای اهرم مالی و اندازه شرکت را ثابت نگه داریم (ساعی، ۱۳۸۱)، متوسط محافظه‏کاری معادل ۰۲۱/۰ است. از طرفی برای اینکه مشخص شود سهم هر یک از متغیرها در تبین متغیر وابسته به چه میزان می‏باشد، جهت تفسیر بهتر مدل از معادله رگرسیون استاندارد (بدون نوشتن a (عرض از مبدأ)) استفاده می‏شود. این ضرایب همان ضرایب بتا است که نسبت موثر بودن و اهمیت هر یک از متغیرهای مستقل را نشان می‏دهد (مولوی، ۱۳۸۶).
(اندازه شرکت) ۲۳/۰- + (اهرم مالی) ۰/۴۲۵ y= = محافظه کاری
تابع (مدل) رگرسیونی استاندارد بیانگر آن است که متغیر اهرم مالی سهم بیشتری در تبیین محافظه‏کاری شرکت‏ها دارد.
۴-۳-۲ ) فرضیه اصلی دوم: بین برخی ویژگی‏های حسابرس (کیفیت حسابرسی، اندازه حسابرسی ، دوره تصدی حسابرس، نوع اظهارنظر حسابرس) با محافظه کاری حسابداری (روش دوم) رابطه معنی داری وجود دارد.

 

 

Model Summaryb

 

 

 

Model

 

R

 

R Square

 

Adjusted R Square

 

Std. Error of the Estimate

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:36:00 ب.ظ ]




۹) در برابر این گویه که« از پیشنهادات جدید استقبال می کند.» ،۱۸.۱درصد کاملا موافق ،‌۴۶.۱درصد موافق و ۲۱.۳ درصد تا حدودی موافق این گزینه و ۹.۸ درصدمخالف و ۴.۷درصد کاملا مخالف هستند.
۱۰) در برابر این گویه که« برای بالا بردن توانایی شغلی ما آموزش‏های لازم را فراهم می‏سازد ،۱۸.۱درصد کاملا موافق ،۴۱.۱درصد موافق و ۱۸.۸ درصد تا حدودی موافق این گزینه هستند و ۱۴.۵مخالف و ۷.۶درصد کاملا مخالف هستند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱۱) در برابر این گویه که« فرصت‏های خوبی را برای ترقی و پیشرفت کارکنان فراهم می‏سازد ،۱۶.۴درصد کاملا موافق ،‌۳۸.۱درصد موافق و ۲۰.۲ درصد تا حدودی موافق این گزینه هستند و ۱۹.۱مخالف و ۶.۳درصد کاملا مخالف هستند.
۱۲) در برابر این گویه که« افراد را برحسب لیاقت و شایستگی آنان مورد تشویق قرار می‏دهد.» ،۱۷.۹درصد کاملا موافق ،۳۳.۸درصد موافق و ۲۰.۱ درصد تا حدودی موافق این گزینه هستند و ۱۸.۸ درصد مخالف و ۹.۴درصد کاملا مخالف هستند.
۱۳) در برابر این گویه که« در حل مشکلات کارکنان تلاش می‏کند ،۱۹.۴درصد کاملا موافق ،۳۹.۷درصد موافق و ۲۲.۳ درصد تا حدودی موافق این گزینه هستند و ۱۲.۷درصد مخالف و ۵.۸درصد کاملا مخالف هستند.
۱۴) در برابر این گویه که« در تقسیم کار انصاف و عدالت را رعایت نمی‏کند.» ،۷درصد کاملا موافق ،۱۶.۳درصد موافق و ۱۳.۱ درصد تا حدودی موافق این گزینه هستند و ۵۲.۶ درصد مخالف و ۱۱.۱درصد کاملا مخالف هستند.
۱۵) در برابر این گویه که« برای صحبت در مورد مسایل شغلی ، دسترسی به او آسان است.» ،۳۲.۱درصد کاملا موافق ،۵۳.۱درصد موافق و ۹.۲ درصد تا حدودی موافق این گزینه هستند و ۴.۲ درصد مخالف و ۱.۳درصد کاملا مخالف هستند.
۱۶) در برابر این گویه که« او با زیر دستان خود بیشتر دوست است تا رئیس ،۱۷.۳درصد کاملا موافق ،۳۶.۸درصد موافق و ۲۱.۳ درصد تا حدودی موافق و ۱۷.۹ درصد مخالف و ۶.۷درصد کاملا مخالف اند .
(جدول۴-۱-۱۱): نگرش کارکنان مورد مطالعه دراین تحقیق نسبت به عدالت توزیعی

 

ت) عدالت توزیعی: کاملاً‏موافق موافق تا حدودی مخالف کاملاً‏مخالف کل
فراوانی درصد معتبر فراوانی درصد معتبر فراوانی درصد معتبر فراوانی درصد معتبر فراوانی درصد معتبر فراوانی درصد
۱ـ درآمد من برای تأمین مخارج معمولی زندگی کافی است. ۵ ۳.۶ ۳۲ ۲۱.۲ ۴۰ ۲۵.۷ ۴۴ ۲۸.۳ ۳۲ ۲۱.۲ ۱۵۳ ۱۰۰
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:35:00 ب.ظ ]




مبحث پنجم:ارتداد، بدعت گذاری و سحر
ماده ۱ – ۲۲۵: مسلمانی که بطور صریح اظهار و اعلان کند که از دین اسلام خارج شده و کفر را اختیار نموده، مرتدّ است.
ماده۲ – ۲۲۵: در تحقّق ارتداد قصد جدی شرط است.بنابراین هرگاه متّهم به ارتداد ادعا نماید که اظهارات وی از روی اکراه یا غفلت یا سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات و یا نقل قول از دیگری بوده است یا اصل مقصود او چیز دیگری بوده، مرتدّ محسوب نمی شود و ادعای او مسموع است.[۱۵۷]
پایان نامه - مقاله - پروژه
ماده ۳ – ۲۲۵: مرتدّ بر دو نوع است:فطری و ملی.
ماده ۴ – ۲۲۵ : مرتدّ فطری کسی است که حداقل یکی از والدین او در حال انعقاد نطفه مسلمان بوده و بعد از بلوغش اظهار اسلام کرده و سپس از اسلام خارج شود.
ماده ۵ – ۲۲۵مرتدّ ملی کسی است که والدین وی در حال انعقاد نطفه غیر مسلمان بوده و بعد از بلوغش به اسلام گرویده و سپس از اسلام خارج و به کفر برگردد.
ماده ۶ – ۲۲۵ : هرگاه کسی که حداقل یکی از والدین او در حال انعقاد نطفه مسلمان بوده و بعد از بلوغ بدون آن که تظاهر به اسلام نماید، اختیار کفر کند در حکم مرتدّ ملی است.
ماده ۷ – ۲۲۵حد مرتدّ فطری قتل است.
ماده ۸ – ۲۲۵ : حد مرتدّ ملی قتل است؛ اما بعد از قطعیت حکم تا سه روز ارشاد و توصیه به توبه می شود و چنان که توبه ننماید، کشته می شود.
ماده ۹ – ۲۲۵ : هرگاه احتمال توبه مرتدّ ملی داده شود، فرصت مناسب به وی داده می شود.
ماده ۱۰ – ۲۲۵ : حد زنی که مرتدّ شده، اعم از فطری و ملی حبس دایم است و ضمن حبس طبق نظر دادگاه تضییقاتی بر وی اعمال و نیز ارشاد و توصیه به توبه می شود و چنانچه توبه نماید، بلافاصله آزاد می گردد.
تبصره – کیفیت تضییقات بر اساس آیین نامه تعیین می شود.
ماده ۱۱ – ۲۲۵ : هر کس ادعای نبوّت کند، محکوم به قتل است و هر مسلمانی که بدعتی را در دین اختراع کرده و فرقه ای را بر اساس آن ایجاد کند که بر خلاف ضروریات دین مبیّن اسلام باشد، در حکم مرتدّ است.[۱۵۸]
ماده ۱۲ – ۲۵ : مسلمانی که با سحر و جادو سروکار داشته و آن را در جامعه به عنوان حرفه یا فرقه ای ترویج نماید، محکوم به قتل است.
ماده ۱۳ – ۲۲۵ : توبه مجرم قبل از اجرای حد در موضوع دو ماده مذکور چنانچه از نظر دادگاه احراز شود، موجب سقوط حد است.
ماده ۱۴ – ۲۲۵ : معاونت بر جرایم این فصل چنانچه در قانون مجازات دیگری برای آن مقرّر نشده باشد، مستوجب تعزیر تا ۷۴ ضربه شلّاق به تناسب جرم و مجرم می باشد.
حکم«ارتداد» از نظر حقوقی قتل است.یک نکته اساسی در تعریف اینگونه مجازات ها این است که هیچکس نمی تواند مانع از اجرای آنها شود.[۱۵۹]
ب: ارتداد و رویه قضایی
اگر چه در حقوق کیفری ایران و در قانون مجازات اسلامی جرمی به نام ارتداد وجود ندارد، ولی فقدان نص قانونی در این مورد مجوز عدم رسیدگی به دعوای ارتداد نخواهد بود، بلکه طبق اصل ۱۶۷ قانون اساسی و همچنین نظریه مشورتی اداره کل حقوقی و تدوین قوه قضائیه قاضی در مواجهه با اتهام ارتداد مکلف است با رجوع به منابع فقهی به صدور رأی اقدام کند.
در سال های اخیر متهم شدن هاشم آقاجری پژوهشگر اسلامی به ارتداد و سپس محکومیت او به اعدام یکی از پُر سر و صداترین پرونده های قضائی در جمهوری اسلامی ایران بوده است.وی در تاریخ ۲۹/۳/۸۱ در تالار معلم همدان در گرامیداشت سالروز دکتر شریعتی پیرامون پروژه پروتستانیزم اسلامی دکتر شریعتی به ایراد سخن پرداخت.ضرورت تغییر دین اسلام در پرتو پروتستانیزم اسلامی مهمترین هدفی بود که سخنران حاضر دنبال می کرد.وی در لابه لای سخنرانی به کرات احکام نورانی اسلام از قبیل اجرای مراسم خطبه عقد نکاح و ازدواج شرعی، انکار تقلید که هم از مسلمات فقه و از ضروریات دین اسلام محسوب می شود را مورد تمسخر و استهزاء قرار می دهد.متهم در سخنرانی خود ارزش انسانی را در سایه امانیسم می داند که با خدا و دین کاری ندارد وی در ادامه رابطه انسان و خدا را یک رابطه تعارض آمیز معرفی می کند.از دیدگاه وی روحانیت قشری متحجر و واپس گرا است که به نوعی باید از جامعه پیشرفته امروز دور بماند.او از طرفداران سرسخت مکتب سکولاریسم است که خواستار جدایی روحانیت از قدرت و منصب های سیاسی است.آقاجری با انکار مقام الهی و لاهوتی ائمه با بیانی آلوده به تمسخر و استهزاء بیانات اغراق آمیز در مورد ائمه را رد می کند و مقام قدسیه انبیاء را مورد انکار قرار می دهد و در ادامه بیاناتش وی مرجعیت شیعه را زیر سؤال برده و تقلید انبوه مردم از مراجع تقلید را امری نکوهیده معرفی می کند.[۱۶۰] و با تشبیه مقلدان به میمون، اصل تقلید که از ضروریات دین اسلام است را به باد تمسخر می گیرد.با شکایت رئیس حوزه قضائی استان همدان به عنوان مدعی العموم، پرونده این شخص در شعبه ۴ دادگاه عمومی همدان مورد رسیدگی قرار می گیرد.دادگاه پس از انجام تحقیقات اخذ توضیح و آخرین دفاع متهم مبادرت به صدور رأی می نماید.رأی صادره بدین شرح است:
ستایش پروردگاری را سزد که به انسان حیات بخشید و به نام او کرامت عطا فرمود و او را خلیفه خویش بر روی زمین قرار داد.دادگاه با توجه به انجام و تکمیل مقدماتی و برگزاری جلسات رسیدگی متعدد و اخذ آخرین دفاع، ختم رسیدگی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال به شرح ذیل مبادرت به صدور و انشای رأی می نماید.در خصوص اتهام آقای سید هاشم آقاجری فرزند سید جابر شغل مدرس دانشگاه تربیت مدرس ۴۵ ساله اهل آبادان ساکن تهران متأهل عضو مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دایر بر ۱ – اهانت به دین اسلام و تشبیه آن به مسیحیت منسوخ و ارتجاعی خواندن آن، سیاه و عتیقه دانستن آموزه های دین اسلام و ضرورت تغییر دین مبین اسلام با پروتستانیزم اسلامی و انکار ضروریات اسلام و استهزاء و مسخره نمودن احکام نورانی اسلام از قبیل اجرای مراسم خطبه عقد نکاح و ازدواج شرعی و انکار تقلید از مجتهدان عادل و تعبیر از آن به میمون که از مسلمات فقه همه مذاهب اسلامی است در نتیجه انکار اصل دین.۲ – اهانت به ائمه(ع) و انکار مقام قدسی آنان ۳ – اهانت به ساحت علمای اسلام و مرجعیت شیعه و انبوه مقلدان مراجع نظام ۴ – اخلال در نظم و آرامش شهروندان همدانی بلکه ایجاد تشنج در سراسر کشور اسلامی.
بدین توضیح متهم در تاریخ ۲۹/۳/۸۱ به دعوت شورای هماهنگی گروه های جبهه دوم خرداد شاخه همدان به این شهر آمده و در خانه معلم همدان به مناسبت سالگرد مرحوم دکتر شریعتی، مطالب ایراد کرده که در آن به مقدسات دینی و اسلامی به شرح عناوین فوق اهانت صریح نموده است.[۱۶۱] که در پی آن شکایت عدیده به دادگستری استان همدان واصل شده است از جمله شکایت مدعی العموم با شکایت از نامبرده پرونده تشکیل و به این شعبه ارجاع و به کلاسه ۷۰۲-۸۱ ثبت و مورد رسیدگی قرار گرفت.در تاریخ ۸/۴/۸۱ با اعلام شکایت رئیس حوزه قضائی استان همدان به عنوان مدعی العموم دادگاه مبادرت به احضار متهم در تاریخ (…) /۴/۸۱ را نمود که مشار الیه ضمن عدم توجه به احضاریه ابلاغ شده و عدم حضور در دادگاه اقدام به ارسال نامه به ریاست قوه قضائیه نموده و خواستار احاله پرونده مطروحه از حوزه قضائی همدان به دادگستری تهران شد که مورد موافقت واقع نشده در تاریخ ۱۵/۴/۸۱ این دادگاه مجدداً متهم را احضار که نامبرده این بار نیز از حضور در دادگاه امتناع نمود و بر همین اساس دادگاه به منظور جلوگیری از عدم دستیابی به متهم در تاریخ ۱۶/۴/۸۱ قرار عدم خروج وی را به استناد ماده ۱۳۳ قانون آئین دادرسی کیفری از کشور به مدت ۶ ماه صادر نمود و در همان تاریخ مبادرت به اعطای نیابت قضایی به دادگستری تهران جهت جلب ایشان را نموده است، النهایه در تاریخ ۲۲/۴/۸۱ متهم در این دادگاه حاضر به شرحی که ذکر خواهد گردید ضمن معرفی وکیل خود آقای صالح نیکبخت از وکلای پایه یک دادگستری تهران دفاعیات خود را اعلام نموده در اثنای جلسات رسیدگی و بار ها از سوی متهم و وکیل ایشان نسبت به صلاحیت دادگاه اعتراض و با سیاسی قلمداد نمودن موضوعات اتهامی تقاضای هیأت منصفه را در دادگاه نمود که دادگاه صرف نظر از اینکه این خواسته محمل قانونی نداشته باشد و با توجه به اینکه اصولاً موارد اتهامی موصوف عموماً حول محور توهین به مقدسات دینی می باشد و فاقد جنبه سیاسی است و صرف ادعای سیاسی بودن جرم، در عنوان و دایره جرایم سیاسی قرار نمی گیرد و از طرفی متهم و وکیل وی برای عدم صلاحیت دادگاه دلیلی ارائه نداده و این ادعا خلاف مقررات قانونی بوده و بر اساس اصول مسلم قوانین متهم باید در دادگاهی محاکمه شود که در حوزه قضائی آن مرتکب جرم گردیده است.[۱۶۲]
مضافاً اینکه خود متهم در جلسه رسیدگی مورخ ۹/۴/۸۱ به منظور سیاسی نمودن موضوع اتهام خود تصریح نموده که این سخنرانی در باب مسائل فکری و نظری ایراد شده مع الوصف دادگاه ایراد متهم و وکیل ایشان را در خصوص صلاحیت دادگاه وارد ندانسته و مستنداً به بند ۲ ماده ۱۸۸ قانون آئین دادرسی کیفری و با عنایت به اینکه موارد اتهامی از موضوعات مرتبط با مذهب و مقدسات دینی و اعتقادات مردم مسلمان بوده و علنی بودن جلسه دادگاه موجب تحریک عواطف مذهبی می گردیده لذا به تشخیص دادگاه رسیدگی به اتهامات متهم غیر علنی اعلام گردیده دادگاه به منظور رفع هر گونه شبهه و بنا به درخواست متهم و وکیل ایشان در جلسه ای با حضور ایشان نوار فیلم ویدئویی سخنرانی متهم در خانه معلم را مورد بازبینی قرار داد و پس از آن که متهم سخنرانی ارائه شده را منتسب به خود دانست و برای دادگاه محرز گردید که عباراتی که موجب اتهامات مزبور به متهم شده توسط متهم ایراد شده است، لذا با توجه به وجود قرائن و اماراتی که دلالت بر توجه به اتهامات معنونه به متهم می نمود و نیز نوع و میزان مجازات قانونی، دادگاه ضمن فک قرار وثیقه مورخه ۲۳/۴/۸۱ مستنداً به بند های الف و ج ماده ۳۲ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری قرار بازداشت متهم موصوف را در تاریخ ۱۷/۵/۸۱ صادر و اعلام که ضمن موافقت معاون قضایی با قرار صادره و در پی اعتراض متهم و وکیل ایشان به این قرار پرونده جهت رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه تجدید نظر استان همدان ارجاع که قرار بازداشت موقت متهم عیناً تأیید و بدین ترتیب متهم از تاریخ ۱۷/۵/۸۱ تاکنون به دلیل صدور و تمدید قرار بازداشت موقت در ندامتگاه مرکزی همدان به سر می برد که از توجّه به اوضاع و احوال قضیه و مندرجات پرونده و آنچه که به شرح زیر در ادعا نامه مدعی العموم آمده در خصوص عنوان اول از اتهامات انتسابی به متهم با عنایت به تهاجم وی در طول چند سال با یک سناریوی حساب شده در سخنرانی های خود در شهر های مختلف کشور[۱۶۳] که به دعوت احزاب سیاسی بعمل آمده با پروژه فتح سنگر به سنگر در باور های دینی مردم مسلمان شروع و ابتدا با قرائت مختلف از دین و با ایجاد تردید و شبه افکنی و سپس طرح تغییر دین، شالوده شکنی و ویران سازی آن برای ارائه دین جدید و متفاوت با اسلام یعنی همان دینی که به گفته ایشان که از مارکس هم مارکسیست تر شده و دین را افیون ملت ها و دولت می داند مؤید این مطلب اظهارات وی در سال ۷۹ در دانشگاه شهید بهشتی تهران است که پس از نقل سخن مارکس در مورد افیون بودن دین برای توده ها ضمن حقیقت دانستن موضوع، اظهار می دارد به این که مارکس می گوید دین افیون توده هاست تنها بخشی از حقیقت است.متهم کل حقیقت افیون بودن و محرز بودن دین برای دولت ها و ملت ها و مدعی شده که متولیان امر دین، آن را برای غلبه به منافع دولت ها به آن تزریق می کنند و باید از چنین محزری اجتناب نمود.متهم با این اظهارات، بزرگترین سند تاریخی بیداری ملل جهان یعنی انقلاب بیدادگر اسلامی را که به اعتراف دوست و دشمن و همه اندیشمندان با انگیزه های دینی و به رهبری یک فقید جامع الشرایط و مرجع تقلید آغاز و به پیروزی رسیده است را نادیده گرفته و سعی دارد در یک شبیه سازی و با الهام از سخنان مارکس در داستان رنسانس و تقابلش با مذهب کلیسا در اروپا خرافی بودن دین را به اسلام ناب انقلابی سنجاق نماید.در ادعا نامه آمده است:باید از متهم پرسید که چه تناسبی میان احکام خشک ضد عقل کلیسای کاتولیک قرون وسطی و مقابله آن با احکام نورانی، زنده و زندگی ساز اسلام وجود دارد؟بنابراین انکار ضروریات دین امر واصفی در بیان متهم است.در متن سخنرانی متهم آمده است بسیاری از چیز هایی که نهاد رسمی و سنتی دین، متولیان رسمی دین به اسم اسلام مطرح می کنند این اسلام ذاتی نیست.[۱۶۴]سپس در توضیح اسلام تاریخی می گوید آن چه که روحانیون، علما و مردمان قرون گذشته اندیشیده اند و تجربه کرده اند، اینها همه جمع شده و امروز صرفاً به این دلیل که مربوط به گذشته است مقدس شده و لباس دین به تن کرده… و تا این متولیان دین تغییر پیدا نکنند، اسلام و تشیع در دست یک جامعه منحط قرار می گیرد و به جای این که عامل ترقی باشد عامل انحطاط می شود و اسلام تاریخی حاصل استنباط های علمای گذشته است و ربطی به اسلام ندارد.اینها فهم آنها از اسلام بوده و فهم آنها برای ما حجت نیست.متهم در بخش دیگری از سخنان خود، در توجیه اهانت خود به اجرای مراسم خطبه عقد و نکاح شرعی می گوید منظور من از مقعدی، حلقی است بدیعی است که در هیچ فرهنگ لغتی این لفظ به معنی حلقی نیست حتی در فرهنگ عامیانه زشت بودن و قبیح دانستن این جمله بر کسی پوشیده نیست.معلوم نیست در حمله به طولانی بودن خطبه عقد، متهم چه هدفی را دنبال می کند و کجای خطبه عقد طولانی است؟ایجاب و قبول عقد که روی هم رفته یک سطر نمی شود لابد مقصود روی مقوله خطبه است که عاقد با اشاره به آیه «وَ اِنکَحوا اِلّا یا می مِنکُم…» و حدیث شریف النکاح سنتی… می کند و این صراحت در تمسخر به آیات و احادیث نبوی دارد و کسی هم نگفته واجب است بلکه مستحب می باشد و حتی تمسخر به خود عقد و نکاح است که بعنوان مشروعیت نسب، در تمام ادیان و ملل جهان به رسمیت شناخته شده است و یکی از طرق نکاح شرعی عقد است و در تمام مکاتب حقوقی جهان پذیرفته شده زیرا هر قوم و ملتی عقد نکاح دارد و در دین اسلام نیز رابطه زن و مرد اجنبی بر اساس عقد نکاح است و مدار حلال زادگی نسل است.اسلام بستگی به آن دارد که توسط متهم مورد استهزاء واقع شده که این اهانت نتیجه ای جز انکار عقد و نکاح ندارد که از ضروریات دین است.[۱۶۵]
متهم در قبال این اظهارات، دفاعیات غیر موجهی اظهار نموده از جمله اینکه منظور از تغییر دین حقیقت اسلام نبوده بلکه فهمی از اسلام بود که نیازمند نقادی است و منظور از دین تاریک و عتیقه آموزه های دینی بوده و منظور این گفته که دین افیون ملت ها و دولت هاست، دین دولتی است یعنی اگر دین و دولت مدعیان قدرت باشند و هر گونه منافع آنها ایجاد کند عمل می نمایند، منظور از اسلام تاریخی، تاریخچه اسلام است نه حقیقت اسلام و در مورد اهانت به مراجع دینی و مردم اظهار داشته اصطلاح روحانی با احکام اسلامی همخوانی ندارد و منظور از زیر سؤال بودن تقلید، مقدار تقلید در حوزه تفکر است.مضافاً اینکه بین علمای شیعه در طول تاریخ تقلید بوده و… سایر دفاعیات غیر موجه متهم و وکیل وی که در پرونده مضبوط است.لذا با توجه به آنچه که ذکر گردید و ده ها تعبیر دیگر که در سخنان متهم آمده است که اولاً کاشف از عدم اعتقاد گوینده آن به ضروریات دین اسلام است ثانیاً کاشف از حقد و کینه توزی عمیق گوینده آن به انقلاب اسلامی است ثالثاً ترویج این قبیل آموزه ها توسط متهم مصداق اسم ترویج فرهنگ بی دینی و سست کردن پایه های اعتقاد مردم است.و عمل وی در این عنوان منطبق با صدر ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی است و دادگاه متهم را به مجازات شرعی و قانونی اعدام محکوم می نماید.در خصوص اتهام دیگر متهم دایر بر اهانت به ائمه اطهار(ع) و انکار مقام قدسی ایشان، دادگاه به اهانت به عباراتی از سخنرانی متهم نظیر:البته این طبقه روحانیون ابتدا امام معصوم را لاهوتی می کرد تا بعد خودش بعنوان نائبان آن امام معصوم لاهوتی بشود و این جملات: ائمه وقتی متولد می شوند از شکم مادر می آیند و با دست می آیند روی زمین و پاهایشان روی هواست و یا اینکه امامان دو چشم در جلویشان دارند و دو چشم پشت سر دارند و چهار چشمی هستند.[۱۶۶]
علی هذا مجرمیت متهم در این خصوص یعنی تحقیر و اهانت به مقام شامخ ائمه طاهرین(ع) و انکار مقام قدسی و الهی ایشان محرز است که دادگاه با استناد به ذیل ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی وی را با احتساب ایام بازداشت قبلی به تحمل پنج سال حبس تعزیری در زندان شهرستان گناباد واقع در استان خراسان محکوم می نماید.در خصوص اتهام دیگر متهم دایر بر اهانت به ساحت علمای اسلام و مرجعیت شیعه مردم مسلمان و انبوه مقلدان مراجع تقلید و تشبیه نمودن ایشان به میمون مدعی العموم چنین ادعا داشته که با توجه به اینکه متهم در تمام موارد عبارت روحانیت و اجتهاد را بصورت کلی و عمومی بیان نموده و هیچگونه قید یا تخصیصی در آن مشاهده نمی شود.با توجه به سوت زدن، کف زدن عده ای از حضار جلسه خانه معلم به دنبال این مطالب توسط متهم محرز است که عبارات مزبور صریح در توهین، افترا و هتک حرمت می باشند.لذا دادگاه اتهام مزبور را هم به متهم محرز دانسته و به استناد ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی متهم را در این خصوص با احتساب ایام بازداشت قبلی به تحمل یک سال حبس تعزیری در زندان شهرستان طبس و تحمل ۷۴ ضربه شلاق تعزیری محکوم می نماید.اما در خصوص اتهام دیگر متهم دایر بر بر هم زدن نظم و آرامش شهروندان همدانی بلکه ایجاد تشنج در سرتاسر کشور اسلامی ایران با عنایت به شکایات عدیده و طومار های مطولی اتهام مزبور را به وی محرز دانسته و مستنداً به ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی حکم به محکومیت متهم به تحمل دو سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی در زندان شهرستان زابل صادر و اعلام می نماید.همچنین دادگاه متهم را به عنوان تمیم مجازات بزه ردیف دوم به استناد ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی بعد از تحمل و اتمام محکومیت حبس، به مدت ۱ سال از تدریس در کلیه دانشگاه ها و مراکز آموزشی محروم می نماید.[۱۶۷]
رأی صادره حضوری و به استناد بند الف ماده ۲۳۳ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ظزف بیست روز بعد از ابلاغ قابل اعتراض در دیوان عالی کشور می باشد.
رئیس شعبه چهارم محاکم عمومی همدان- رمضانی
اگر چه دیوان عالی کشور با استناد به فتوای آیت الله خامنه ای بعنوان فقیه حاکم مبنی بر اینکه حقایق مربوطه به پرونده آقاجری فاقد اتهامات مربوط به کفر گوی است حکم ارتداد را لغو کرد اما صدور حکم ارتداد در مورد هاشم آقاجری واکنش های متفاوتی را از سوی علما، روحانیون و صاحبنظران در پی داشت.نگاهی صرف حقوقی و نه سیاسی به سیر وقایع در این پرونده نشان می دهد تا چه حد برداشت فقها و حقوقدانان از ارتداد دستخوش تضاد و اختلاف شده است در حالی که برخی از قضات و فقها کوچکترین انتقاد از روحانیت یا دین را به ارتداد تعبیر می کنند.فقهای دیگر حکم ارتداد را در مورد تغییر عقیده جاری نمی دانند.گروهی از علما که در صدر آنها آیت الله مصباح یزدی است با حمایت از حکم صادره علیه هاشم آقاجری می گوید اعلان ارتداد بزرگترین عامل برای گمراه دین و اعلان جنگ با دین است و چنین تلاشی که سبب گمراهی و بی دینی مردم می شود بالاترین خیانت است و باید به سختی مجازات شود.در مقابل گروه دیگری از فقها از جمله آیت الله منتظری معتقد است که صرف تغییر عقیده که بر اساس تحقیق باشد موجب ارتداد نیست.گرایش حضرت آیت الله خامنه ای در مورد پرونده آقاجری به عدم ثبوت ارتداد است.مبنایی که ایشان در اردیبهشت سال ۸۲ حکم داد که اتهام آقاجری از مصادیق ارتداد نیست.[۱۶۸]
نقد و بررسی حکم ارتداد آقاجری:۱ – قاضی دادگاه در دادنامه بدوی نخستین اتهام را انکار اصل دین بیان کرده است که این موضوع یکی از اسباب و موجبات ارتداد است.اما ماده قانونی که قاضی برای تعیین مجازات به آن استناد کرده است ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی است.در هر حال از لحاظ شرعی آقاجری را نمی توان مرتد دانست.از دیدگاه فقهای امامیه موجبات ارتداد ۳ قسم است:الف: انکار اسلام، ب:انکار ضروری دین، ج:دشنام به انبیاء (ع).این نکته لازم به ذکر است که انکار ضروری دین فی نفسه سبب مستقلی برای ارتداد نیست بلکه اگر سر از انکار نبوت و رسالت در بیاورد موجب کفر است.با مطالعه متن سخنرانی متهم هیچ یک اسباب ارتداد که بیان شد استنباط نمی شود و از الفاظ و عباراتی که متهم بیان می کند اثری از انکار اسلام دیده نمی شود.اگر چه مدعی العموم ادعا می کند که متهم منکر ضروری دین است ولی در کلام متهم ردپایی از انکار و جحود دیده نمی شود.توهین و استهزاء هم دلیل بر انکار نیست.از دیگر اتهامات آقاجری که مدعی العموم ادعای آن را طی کند انکار اصل تقلید و انکار اصل عقد است که از مسلمات و ضروریات دین اسلام است.متهم در لایحه دفاعیه ای که تقدیم دادگاه کرده اعلام می کند وی تقلید کورکورانه و به نوعی سر سپردگی را محکوم می کند و اشاره بنده به تشریفات گرایی و سخت گیری ها و وسواس هایی است که از سوی گروهی به منظور تبدیل کردن خواندن عقد نکاح به یک شغل و حرفه ویژه به کار رفته است.در مورد دشنام به انبیاء با بررسی کامل سخنرانی متهم این جرم هم محرز نیست.وی در دفاع از سخن مارکس که دین را افیون ملت ها می داند با استناد به سخن پیامبر اکرم(ص) که می فرماید:«اَلمِلکُ یَبقی مَعَ الکُفر وَ لا یَبقی مَعَ الظُلم.» حکومت دینی دروغین که دین را ابزاری برای دنیای حکومت در آن تبدیل می کند فاقد مشروعیت می داند.[۱۶۹]
از مجموع مطالب گفته شده چنین نتیجه گیری می شود که جرم ارتداد محرز نیست و بیان صریح متهم در ادای الفاظ و عبارات موجب بوجود آمدن این سوء تعبیر ها شده است که خود متهم نیز در پایان لایحه دفاعیه خود این موضوع را متذکر شده است.در هر صورت انتساب اتهام ارتداد به متهم مشکوک است و در این مورد با تمسک به قاعده دُرءِ جرم ارتداد منتفی است.در مورد اتهام دوم مبنی بر اهانت به ائمه و انکار مقام قدسی و الهی آنان با مطالعه سخنرانی متهم معلوم می شود که هیچ توهینی علیه ائمه صورت نگرفته است.حقیقت این است که سخنان آقاجری در مورد ائمه مضمون همان چیزی است که دکتر شریعتی در مورد ائمه بیان می کند که امامان و پیامبران را نباید موجودات فرا انسانی نگاه کنیم، یک موجودات غیر بشری و غیر انسانی که اصلاً همه چیز آنها با ما فرق می کند.علاوه بر این یکی از عناصر سه گانه برای احراز جرم، عنصر معنوی است یعنی متهم در ارتکاب جرم قاصر و عامر باشد.اما متهم در لایحه دفاعیه به صراحت اعلام می کند که قصد اهانت نداشته است و شرایط و وضعیت و سابقه او نیز دلالت بر این دارد که او از معتقدین پیامبر(ص) و ائمه اطهار است لذا این اتهام نیز غیر وارد است.سومین اتهام هاشم آقاجری دایر بر اهانت به ساحت علمای شیعه و مقلدین و مراجع نظام است که با مطالعه سخنرانی متهم هیچ توهین متوجه مراجع نظام و مقلدین در متن سخنرانی موصوف به نظر نمی رسد و ذکر کلمه میمون در بین دهها جمله با این عبارت مشخص که مگر مردم میمونند که از او تقلید کنند مثالی برای تقریب اذهان شنوندگان در القای مفهوم یاد شده بوده و دلالتی بر قصد سخنران در توهین به شخص یا اشخاص ندارد.مضاف بر این، دادگاه برای این اتهام غیر وارده به ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی استناد کرده است در صورتی که این ماده ناظر بر افترا است نه توهین.[۱۷۰]
در مورد اتهام اخلال در نظم و آرامش شهروندان همدانی بلکه ایجاد تشنج در سراسر کشور اسلامی قاضی محترم دادگاه بدوی با استناد به ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی متهم را به دو سال حبس محکوم کرده است در حالی که این ماده صراحتاً ناظر به نشر اکاذیب است نه اخلال در نظم.ثانیاً اخلال در نظم و آرامش جامعه موضوع ماده ۶۱۸ قانون مجازات اسلامی است که مقرر داشته هر کس با هیاهو و جنجال با حرکات غیر متعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال در نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز دارد به حبس از ۳ ماه تا یک سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد که سخنرانی متهم از مصادیق حکم مقرر در این ماده نیست و در تعیین این مجازات نیز حکم قانون رعایت نشده است.
پرونده دوم:اظهار اسلام بعد از بلوغ شرط لازم برای صدق ارتداد فطری
تاریخ رسیدگی:۵/۷/۷۳
شماره دادنامه:۲۲۲/۲
مرجع رسیدگی:شعبه ۲ دیوان عالی کشور
فرجام خواسته:دادنامه شماره ۱۷۶۶/۹/۷۲ صادره از شعبه ۷ دادگاه کیفری یک ساری
خلاصه جریان پرونده: به شرحی است که دادنامه های شماره ۸۱۲/۲۶۱۲/۶۵ و۱۲۱۲۱۵۴/۳/۶۷ و۷۳۱/۲۵۱۲/۹/۶۸ شعبه دوازدهم و شماره ۲۸۸ شعبه چهارم آمده و در وقت شور قرائت خواهد شد.اجمال ماجرا بدین قرار آقای الف فرزند ۵۰ ساله در سن ۱۹ سالگی دین مسیحیت را پذیرفته و در سال ۱۳۷۳ به اتهام ارتداد مورد تعقیب قرار گرفته است.
پس از صدور کیفر خواست پرونده به دادگاه کیفری یک ساری جهت رسیدگی ارجاع و دادگاه با تشریفات قانونی به موضوع رسیدگی و طبق رأی صادره به شرح متن دادنامه به شماره ۳۲۷۳۲۸ نامبرده را به اعدام محکوم و جهت تأیید دیوان عالی کشورارسال نموده است.و دادگاه پس از امعان نظر با استدلال به اینکه زمان ارتداد قبل از انقلاب اسلامی ایران بوده و عفو عمومی حضرت امام به تاریخ ۱۱/۲/۵۸ را شامل حال محکوم علیه دانسته و با عنایت به مفاد مسئله ۱۰ کتاب الارث تحریر الوسیله ج ۲ ص ۳۶۶ موضوع را از مصادیق شبه مصداقیه دانسته از رأی خود استناد به ماده ۸ قانون تجدید نظر اخیر التصویب عدول و پرونده را جهت نقض دادنامه به دیوان عالی کشور ارسال نموده است.هیأت شعبه دیوان تشکیل گردیده پس از قرائت آقای… و عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای… دادیار دیوان عالی کشور اجمالاً مبنی بر ابرام دادنامه شماره ۷۳۶۶/۹/۷۲ فرجام خواسته مشاوره نموده و چنین رأی می دهد:بسمه تعالی قطع نظر از استدلال قاضی محترم در رابطه با جهت عدول از رأی خویش همان گونه که در صورت جلسه محاکمه آمده است آقای الف فرزند… متهم به ارتداد در ۱۹ سالگی به دین مسیح گردیده است.متهم گر چه از طرف پدر و مادر مسلمان بوده و چون بعد از بلوغ و در سن ۱۹ سالگی به دین مسیح علیه السلام آمده است مورد منطبق با فتوای حضرت امام(ره) در ارتداد فطری ۳ شرط لازم الرعایه است: اول- انعقاد نطفه مرتد از احد ابوین مسلمان، دوم - اظهار اسلام پس از بلوغ، سوم- خروج از اسلام و با توجه به اینکه شرایط دوم و سوم محقق نبوده یعنی بعد از بلوغ اسلام را نپذیرفته تا خروج از اسلام محقق شود و معنای ارتداد خروج از اسلام است.بنا به مراتب و مستنداً به بند الف ماده ۶ قانون تجدید نظر دادگاه های کیفری یک و دو رأی صادره نقض و پرونده بلا ارجاع اعلام می گردد و مقرر می شود چنانچه متهم بازداشت باشد سریعاً آزاد شود.[۱۷۱]
پرونده سوم:عدم تحقق ارتداد صرف علاقه به مسیح با قبولی نبوت پیامبر اکرم(ص)
کلاسه پرونده:۴۰۱۵۴۱۵۹
تاریخ رسیدگی:۳۰/۱۰/۶۴
شماره دادنامه:۴۲۶
مرجع رسیدگی:شعبه ۱۳۱ دادگاه کیفری یک تهران
موضوع اتهام: ارتداد
خلاصه پرونده:بنا به حکایات مندرجات پرونده ، اداره حفاظت و اطلاعات لشکر اعلام داشته که متهم دو سال است که از دین اسلام خارج و پیرو مسیحیت گردیده و پرسنل را تبلیغ و تشویق به قبول مسیحیت می نماید ولی متهم اظهار داشته که در جبهه زخمی شدم به نحوی که مرا جزء شهدا اعلام کردند در خواب حضرت مسیح را دیدم و به من شفا داد من هم علاقه خاصی نسبت به آن حضرت پیدا کردم و به ظهور اسلام و نبوت حضرت محمد(ص) و ائمه اطهار و سایر دستورات اسلام اعتقاد دارم و تبلیغ هم نکرده ام بلکه اشخاص از من سؤال می کردند من هم در خصوص خوابی که دیده بودم و مطالعاتم برای آنها تعریف می کردم.
پرونده در دادستانی انقلاب اسلامی ارتش تشکیل با صدور کیفر خواست به این شعبه ارسال گردیده نظر به اینکه در متن پرونده دادیار محترم… استدلال به جنبه سیاسی موضوع نموده و مورد فبول دادستان محترم قرار گرفته بود لذا پرونده به دادگاه محترم انقلاب اسلامی ارتش فرستاده شد تا در خصوص اتهام سیاسی و جنبه ضد انقلابی موضوع رسیدگی و اظهار نظر نماید که در جلسه مورخه ۱۸/۸/۶۴ شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ارتش جنبه سیاسی و جنبه ضد انقلابی قضیه را رد نموده ولی دادستان محترم پرونده را به گمان حصول اختلاف صلاحیت به دیوان عالی کشور ارسال داشته است.
نتیجتاً شعبه دیوان عالی کشور به صلاحیت این شعبه رفع اختلاف نموده و پرونده را جهت رسیدگی به این دادگاه ارسال داشته اند که با تعیین وقت رسیدگی و استماع اظهارات نماینده محترم دادستان و مدافعات متهم و بررسی محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می نماید.[۱۷۲]
رأی دادگاه: در این پرونده گروهبان یکم(م) به اتهام ارتداد از دین مبین اسلام و قبول دین مسیحیت مورد تعقیب واقع گردیده است.نظر به اینکه متهم اظهار داشته است من علاقه فراوانی به حضرت مسیح پیدا کرده ام زیرا در حمله رمضان شدیداً مجروح شدم که همه می گفتند شهید شده ام و حضرت مسیح را در خواب دیدم و شفا یافتم و تبلیغ هم نکرده ام، لذا اظهار علاقه فراوان متهم نسبت به حضرت مسیح با قبول نبوت حضرت محمد(ص) و ائمه اطهار ارتداد محسوب نبوده و دلیل کافی به انجام تبلیغات ضد اسلام و به نفع مسیحیت مشهود نیست.بنابراین حکم برائت متهم صادر و اعلام می گردد.در این پرونده قاضی صرف علاقه به حضرت مسیح با وجود قبولی نبوت پیامبر اکرم(ص) را برای احراز ارتداد کافی ندانسته زیرا عنصر لازم و ضروری برای تحقق ارتداد انکار پیامبری آن حضرت است که در این پرونده متهم ادعای مسلمانی می کند و هیچ دلیلی برای انکار و خروج از دین اسلام وجود ندارد.با توجه به آنچه گفته شد مشخص می شود که :
۱ – اگر چه در قانون مجازات اسلامی ارتداد بعنوان یک عمل مجرمانه تلقی نشده است اما قاضی با استناد به اصل ۱۶۷ قانون اساسی و نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه موظف است به اتهام رسیدگی کند و بر اساس منابع معتبر فقهی مبادرت به صدور رأی نماید.
۲ – اساس و مبنای حکم قضات در مورد دعوای ارتداد منابع فقهی معتبر است که از میان متون فقهی فقها، منابع فقهی فقهای معاصر بیشتر مورد استناد قرار گرفته است.[۱۷۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:35:00 ب.ظ ]




محلول اشباع کربنات لیتیوم
رنگ هماتوکسیلین
رنگ ائوزین
روش تهیه اسید الکل
اسید کلریدریک نرمال ۱ میلی لیتر
الکل اتیلیک ۷۰ درصد ۹۹ میلی لیتر
روش تهیه محلول اشباع کربنات لیتیوم
کربنات لیتیوم : ۲ گرم
آب مقطر ۲۰۰ میلی لیتر
روش تهیه محلول رنگی ائوزین
آب مقطر : ۱۰۰ میلی لیتر
ائوزین : ۱ گرم
تیمول: یک قطعه کوچک
روش تهیه رنگ هماتوکسیلین
هماتوکسیلین : ۱گرم
الکل اتیلیک مطلق: ۲۰-۱۰ میلی لیتر
آلوم آلومینیوم ۲۰ گرم
آب مقطر ۲۰۰ میلی لیتر
اسید مرکوریک ۵/۰ گرم
هماتوکسیلین در الکل و آلوم آلومیویم در آب مقطر در مجاورت کمی حرارت حل شده دو محلول فوق با هم مخلوط شده و به سرعت جوش آورده شدند در همان موقع اسید مرکوریک به آن اضافه شده و با قرار دادن در آب سریعا خنک گردید
۲-۱۶-۲ مراحل مختلف رنگ آمیزی
پارافین زدایی
پارافین موجود در اطراف بافت ها مانع از نفوذ رنگ به داخل برش های بافتی می شود بنابراین برای زدودن پارافین لام ها در سه ظرف گزیلول در هر یک به مدت ۴ دقیقه قرار داده شدند
دانلود پایان نامه
آبدهی
در این مرحله با بهره گرفتن از الکل اتیلیک با درجات صعودی ۷۰و۸۰و ۹۰ و الکل مطلق عمل آبدهی صورت گرفت لام ها در هر ظرف به مدت ۳ دقیقه قرار داده شدند
۳-۱۶-۳رنگ آمیزی در هماتوکسیلین
لام ها به مدت ۱۵ دقیقه در رنگ هماتوکسیلین قرار گرفتند این لام ها پس از خارج شدن از ظرف حاوی هماتوکسیلین به مدت ۵-۳ دقیقه در آب جاری شستشو داده شدند
زدودن رنگ اضافی
به منظور زدودن رنگ اضافی و ایجاد تمایز لام ها در اسید الکل به مدت ۳ ثانیه فرو برده شدند سپس نمونه ها به مدت ۵-۳ دقیقه در آب جاری شستشو داده شدند .
قرار دادن در کربنات لیتیوم
برای تثبیت رنگ هسته لام ها به مدت ۳ دقیقه در ظرف حاوی کربنات لیتیوم قرار گرفتند سپس نمونه ها در آب جاری شسته شدند .
رنگ آمیزی در ائوزین
نمونه ها در ظرف حاوی ائوزین به مدت ۱۰-۵ دقیقه قرار داده شده و سپس به مدت ۳-۲ دقیقه در آب جاری شستشو داده شدند .
آب گیری
در این مرحله به منظور آبگیری سبد حاوی لام ها در ظرف محتوای الکل اتیلیک با درجات صعودی (۷۰و ۸۰و ۹۰ درصد والکل مطلق) در هر کدام به مدت ۳ دقیقه قرار داده شدند .
شفاف نمودن به وسیله گزیلول
لام ها در سه ظرف گزیلول ودر هر کدام به مدت ۳ دقیقه قرار داده شدند .
چسب زدن لام ها
در مرحله آخر لام های رنگ آمیزی شده از سبد خارج شده و پس از تمیز کردن اطراف نمونه یک قطره چسب آنتلان روی لام قرار داده و یک لامل را با زاویه ۴۵ درجه به آرامی روی لام گذاشته تا هوای بین لام و لامل خارج گردد سپس با یک پنس روی لامل اندکی فشار داده تا هوای بین لام و لامل کاملا خارج شود پس از خشک شدن لام نمونه ها آماده مطالعه شدند
۲-۱۶-۴رنگ آمیزی وان گیسن (Van Geison) :
معرف ها :
محلول ویگرت – هماتوکسین :
محلول الف :
هماتوکسیلین ۱ گرم
الکل مطلق ۱۰۰ سانتی مترمکعب
محلول ب :
محلول مائی کلرورفریک ۲۹ % ۴ میلی لیتر
آب مقطر ۹۵ میلی لیتر
اسید کلریدریک ۱ میلی لیتر
محلول کار :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]




 

 

فوق دیپلم

 

۶۴

 

۲/۲۱٪

 

 

 

لیسانس

 

۱۱۱

 

۸/۳۶٪

 

 

 

فوق لیسانس و بالاتر

 

۱۲

 

۴٪

 

 

 

جمع کل

 

۳۰۲

 

۱۰۰%

 

 

 

نمودار۴-۲: نمودار فراوانی افراد نمونه برحسب میزان تحصیلات
در جدول و نمودار ۴-۲ مشاهده می شود که ۱۱۵ نفر از کارکنان برابر ۱/۳۸ درصداز افراد نمونه، زیر دیپلم و دیپلم ، ۶۴ نفر برابر ۲/۲۱ درصد فوق دیپلم ،۱۱۱ نفر برابر ۸/۳۶ درصد لیسانس و ۱۲ نفر برابر ۴ درصد فوق لیسانس و بالاتر بوده اند. بنابراین میزان تحصیلات اکثریت افراد نمونه زیر دیپلم و دیپلم می باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۵ بررسی فرضیه ها:
در این فصل برای آزمون فرضیه ها از بررسی های توصیفی برای توصیف و از بررسی های استنباطی برای ثابت یا رد شدن فرضیه ها و آزمون های همبستگی و آزمون فریدمن با بهره گیری از نرم افزار آماری spss استفاده شده است. و در پایان برای تعیین پایایی پرسشنامه ازآلفای کرونباخ استفاده کردیم.
از ۳۰۲ نفر از پاسخگویان ۱۰۹ نفر جزء فرماندهان و مدیران در فرماندهی انتظامی استان مازندران و ۱۹۳ نفرجزءکارکنان ناجا در فرماندهی انتظامی استان مازندران می باشند.
۴-۵-۱ فرضیه اصلی : آموزش های ضمن خدمت درکارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران دارای اثربخشی می باشد.
H0 : آموزش های ضمن خدمت درکارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران دارای اثربخشی نمی باشد. H0=/=0
H1 : آموزش های ضمن خدمت درکارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران دارای اثربخشی می باشد. H1=0
جدول شماره۳-۴ :نتایج تجزیه و تحلیل آماری مربوط به فرضیه ی اصلی
جدول۴-۳ تأثیر گذاری آموزش های ضمن خدمت در کارکنان :

 

 

مؤلفه های مربوط به فرضیه اصلی

 

ضریب همبستگی پیرسون

 

سطح معناداری sig

 

تعداد نمونه

 

رابطه معنی دار

 

 

 

اثربخشی آموزش های ضمن خدمت

 

۸۹۶/.

 

۰۰۰/۰

 

۳۰۲

 

رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]




 

    1. از جوده اقناع برخوردار باشد.

 

    1. از جوده تخییل بهره‏مند باشد.

 

۵٫٫ قدرت بر جهاد داشته باشد.

 

    1. از سلامت بدنى بهره‏مند باشد

 

البته معلم ثانى بین شرایط و ویژگی‏هاى رئیس اول تمایز قائل شده است؛ به این معنا که شرایط را در ثبوت رئیس اول لازم می‏داند و ویژگی‏ها را در تحقق خارجى و اثبات آن ضرورى می‏شمرد. برخى از محققان، بین شرایط و ویژگیها، تفکیک قائل نشده، به زحمت افتاده‏اند و توجه نکرده‏اند که این خصال، دلایل ثبوتى نیستند و ممکن است در آثار مختلف فارابى، کم یا زیاد بشوند؛ همان‏طور که بین دو کتاب «تحصیل السعاده» و «آراء اهل المدینه الفاضله» تفاوت وجود دارد.
نوع دوم رهبرى: ریاست تابعه مماثل
در زمان فقدان رئیس اول، فارابى این سؤال را مطرح می‏کند که تکلیف شریعت و آیین او چه می‏شود؟ به نظر می‏رسد در این‏جا او بیش‏تر از منظر کلام شیعى به تبیین رهبرى مماثل می‏پردازد و با ویژگی‏هایى که براى آن ارائه می‏دهد، فلسفه امامت را در تشیع به نمایش می‏گذارد؛ زیرا او بر این باور است که این نوع از رهبرى از شرط حکمت و اتصال به منبع فیض الهى برخوردار است و در تمام وظایف و اختیارات، مانند رئیس اول عمل می‏کنند و متولّى امور دین و شریعت است که اگر نیاز به وضع قانون و تکمیل یا تغییر باشد، بر اساس مصلحت و مقتضاى زمان خویش عمل می‏کند. او می‏نویسد. «تغییر شریعت، نه به این معنا است که رئیس اول اشتباه کرده است، بلکه خود او هم اگر در این زمان می‏بود، همین تغییرات را اعمال می‏کرد. بنابراین، رفتار سیاسى در توالى ریاست مماثل، که هم چون ملک واحد در زمان واحد هستند، به این صورت است». در «السیاسه المدنیه» در تحلیل موقعیت رهبران مماثل آمده است: «این‏گونه از رهبران اگر در زمان واحدى در یکى از نظام‏هاى سیاسى سه گانه (مدینه فاضله، امت فاضله و معموره فاضله) اجتماع کنند، همه آن‏ها همانند یک پادشاه هستند: «تکون کملک واحد»؛ زیرا رفتار و کردار و اهداف و اراده آنها یکى است و اگر به صورت متوالى، در زمان‏هاى مختلف هم باشند، باز نفوس آن‏ها «کنفس واحده» است و دومى بر اساس سیره اولى عمل می‏کند[۲۸]. همان‏طور که رئیس اول می‏تواند شریعتى را که خودش زمانى بر اساس مصلحت آورده بود، در صورت مصلحت مهم‏تر در زمان دیگر تغییر دهد، جانشین او هم می‏تواند شریعت او را با همین ملاک مصلحت تغییر دهد: «فاذا خلفه [الرئیس الاول] بعد وفاته من هو مثله فى جمیع الاحوال کان الذى یخلفه هو الذى یقدر ما لم‏یقدره الاول». از سوى دیگر، جانشین مماثل می‏تواند مواردى را که رئیس اول ناقص گذاشته است، تکمیل و تقدیر کند. بنابراین، جانشین مماثل، در شرایط شش‏گانه و اوصاف شانزده‏گانه و وظایف و کارویژه‏ها و «حاکمیت و مشروعیت الهى، همانند رئیس اول است». در «تحصیل السعاده» بر اساس مبانى فکرى شیعه، با اشاره به مقام «امام» می‏گوید: «معناى امام در لغت عرب، بر کسى اطلاق می‏شود که پذیرش همگانى داشته باشد؛ و حکومتش بالفعل موجود باشد؛ اما وى با همان مایه‏هاى تفکر شیعى، در ادامه، امام را مماثل با رئیس اول که در نظر او همان نبى مکرم اسلام است، همانند می‏بیند: «فالملک او الامام هو بماهیته و بصناعته ملک و امام سواء وجد من یقبل منه اولم یجد، اطیع او لم یطع… لایزیل امامه الامام…»؛ یعنى امام به واسطه امامتش اصالت و حقانیت دارد، خواه مقبول عامه باشد یا نباشد، مطاع باشد یا نباشد، کسانى او را یارى کنند یا نکنند، به واسطه عدم مقبولیت و اطاعت و یاور، امامت او زایل نمی‏گردد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
نوع سوم رهبرى: ریاست سنت (ولایت فقیه)
ضرورت ادامه حیات سیاسى، اجتماعى و حفظ آیین و شریعت، بعد از رئیس اول و رئیس مماثل، اقتضا می‏کند که نظام سیاسى، بدون رهبرى رها نشود. و چون در عصر غیبت رئیس اول و امام، شرایط رهبرى به مراتب دشوارتر می‏شود، «رئیس المدینه الفاضله لیس یمکن ان یکون اى انسان اتفق»؛ یعنى هر کسى نمی‏تواند متولى این مسؤولیت شود[۲۹]. لذا معلم ثانى با جامع‏نگرى و واقع بینى مبتنى بر تفکر شیعى خود، «رئیس سنت» را پیشنهاد می‏کند و با شرایط و ویژگی‏هایى که براى آن بیان می‏کند، این نوع رهبرى را به فقیهان اختصاص می‏دهد. او در تعریف رهبرى سنت می‏گوید: «نوعى از رهبرى است که در زمان فقدان رئیس اول و رئیس مماثل، با تدبیر، رهبرى یکى از سه نظام سیاسى را بر عهده می‏گیرد و سیره و سنت و شریعت گذشته را تثبیت و تحکیم می‏کند و بر اساس آن، نیازهاى زمان خویش را استنباط و جامعه را به سوى سعادت، هدایت و ارشاد می‏کند». او در کتاب «الملّه» تصریح می‏کند که اگر بعد از ائمه ابرار، یعنى کسانى که رهبران حقیقى هستند، جانشین مماثلى نباشد، همه سنت‏هاى رئیس اول، بدون کم و کاست و تغییرى حفظ می‏شود و در اختیار رهبرى غیر مماثل گذاشته می‏شود تا به آن‏ها عمل کند و در امورى که تکلیف آن توسط رئیس اول مشخص نشده، وى به اصول مقدّره رئیس اول مراجعه و از طریق آن، احکام امور مستحدثه و غیر مصرحه را استنباط می‏کند. در این صورت، رئیس سنت، به صناعت فقه نیازمند می‏شود و این صناعت است که انسان را قادر می‏سازد که به وسیله آن، همه امور و احکام وضع نشده توسط واضع شریعت را استخراج واستنباط کند و تکلیف امت را روشن سازد؛ چنین کسى که متولى این امور است، باید «فقیه» باشد. اختلاف تعبیرهایى که در آثار فارابى وجود دارد، سبب اختلاف و تشویش برخى از محققان شده و به دلیل عدم توجه به منظومه فکرى وى، مرتکب خطا شده‏اند. در «آراء اهل المدینه الفاضله» و «السیاسه المدنیه» چون رئیس اول، اعم از رئیس مماثل فرض شده، رئیس سنت در مرتبه دوم قرار گرفته است و در «الملّه» و «فصول المدنی»، در مرتبه سوم، بعد از جانشین مماثل آمده است. ویژگی‏هایى هم که براى رئیس سنت مطرح شده است، با هم تفاوت‏هایى دارند که بر این اساس، برخى از محققان، مصداق «ملک السنه» را امامان شیعه دانسته‏اند و برخى، مصداقش را فقیهان بعد از امامان علیهم‏ السلام تلقى کرده‏اند.به نظر می‏رسد با توجه به اختلاف‏هایى که در آثار مختلف وجود دارد، در جمع و توفیق آراى مختلف می‏توان چنین گفت که رئیس سنت، اگر مماثل باشد، مراد از آن، «امام» است و اگر غیر مماثل باشد، مقصود از آن، فقیه جامع الشرائط است.
نوع چهارم رهبرى: رؤساى سنت
در صورتى که انسان واجد شرایط ریاست سنت یافت نشود، فارابى در «آراء اهل المدینه الفاضله» پیشنهاد ریاست دو نفرى را مطرح می‏کند. او چون روى شرط ترجیحى حکمت، اصرار دارد، می‏گوید: اگر یک نفر از اعضاى رهبرى، حکیم باشد و نفر دوم، شرایط پنج‏گانه دیگر را داشته باشد، به شرط همکارى و سازگارى آن‏ها، رهبرى سیاسى را در یکى از سه نظام سیاسى (مدینه، امت و معموره) بر عهده می‏گیرند. چون این نوع از رهبرى ادامه ریاست سنت است، لذا تمام شرایط (حکمت، فقاهت، دین شناسى، زمان شناسى، هدایت‏گرى و قدرت بر جهاد) باید در آن دو موجود باشد.البته جاى این سؤال وجود دارد که آیا نبودن شرایط در یک نفر، منجر به جدایى حوزه‏هاى دین و فقاهت از حکمت و سیاست نخواهد شد؟ که در بحث فلسفه سیاسى به آن پرداخته شده است. فارابى در «فصول المدنی» بر خلاف «آراء اهل المدینه الفاضله» رؤساى سنت را بعد از رؤساى افاضل آورده است و رئیس سنت را در مرتبه پنجم قرار داده است و تعداد اعضاى رؤساى سنت رابه تعداد شرایط، افزایش داده است[۳۰].
نوع پنجم رهبرى: رؤساى افاضل
این نوع رهبرى، عبارت است از شورایى مرکب از شش نفر کارشناس فقیه که در صورت فقدان رؤساى سنت، رهبرى و اداره جامعه را به دست می‏گیرند. چون این شورا جانشین رؤساى سنت است، بالطبع همه شرایط آن‏ها را دارد. بنابراین، شرایط شش‏گانه رؤساى سنت، در این‏جا نیز ضرورى می‏نماید. و هر کدام از اعضاى شورا باید دست کم یک شرط را داشته باشد. اگربعضى از آن‏ها بیش از یک شرط داشته باشند، به همان تعداد، اعضاى شوراى رهبرى تقلیل خواهد یافت و ممکن است تا سه نفر هم برسد؛ اما کم‏تر از آن نخواهد بود. در «فصول المدنی» فارابى با توجه به سؤالى که درباره رؤساى سنت مطرح شد که تعدد رهبرى ممکن است به جدایى حوزه‏هاى دین، فقاهت، حکمت و سیاست منجر شود، آن‏ها را مقید به هماهنگى و سازگارى کرده است. «و کانوا متلائمین». بنابراین قید، اگر واجدان شرایط رهبرى با یکدیگر همسو و سازگار نباشند و امکان جایگزینى و یا سازش آن‏ها هم نباشد، این مرحله از رهبرى، منتفى خواهد شد.

۲٫نهادهای حکومتی

فارابی از پنج نهاد مهم در نظام سیاسی مدنظرش یاد می برد:
۱٫نهاد «افاضل»؛ بخش فضایل و علوم

 

    1. نهاد «ذوواالالسنه»؛ بخش فرهنگ

 

    1. نهاد «مقدرون»؛ بخش کارگزاران

 

۴٫نهاد «مالیون»؛ بخش اقتصاد

 

    1. نهاد «مجاهدون»؛ بخش جنگ و دفاع

 

 

۳٫گروه های مخالف

فارابی دو نوع گروه مخالف در نظامی سیاسی را شرح می دهد:

اول)گروه های ده گانه نوابت:

گروه های نوابت به این دلیل که متصف به ارزش‏ها و فضایل مشترک نیستند، در ردیف مدینه‏هاى مضاده ذکر شده‏اند. در تعریف آن‏ها در کتاب «السیاسه المدنیه» می‏گوید: «النوابت فى المدن منزلتهم فیها منزله الشیلم فى الحنطه او الشوک النابت فیما بین الزرع او سائر الحشایش غیر النافعه و الضاره بالزرع او الغرس»؛ یعنى نوابت گروه‏هاى خودسر و خودرو در مدینه فاضله هستند که در حکم علف‏هاى هرزه مزارع گندم و یا در حکم خارهایى که در بین زراعت رشد می‏کنند و یا در حکم گیاهان غیر سودمند و زیان آور به زراعت یا درخت هستند. این گروه‏ها در میان اهل مدینه فاضله، بدون سازماندهى انسجام پراکنده هستند و به علف‏ها و انگل‏هایى می‏مانند که سبب مزاحمت دیگر شهروندان هستند و هیچ‏گاه نمی‏توانند به‏طور مستقل حکومت تشکیل دهند و صاحب مدینه مستقلى گردند. ارزش و پایگاه اجتماعى این گروه‏ها به قدرى سست و بى پایه است که فارابى آن‏ها را لایق این که جزء ساختار مدینه فاضله تلقى شوند، نمی‏داند و تصریح می‏کند که «لیس ینبغى ان یجعلوا اجزاء المدینه الفاضله»؛ یعنى سزاوار نیست که نوابت، جزء ساختار مدینه فاضله باشند؛ اما علی‏رغم عدم لیاقتشان، در مدینه فاضله حضور دارند و با فعالیت‏هاى مختلف براى کسب قدرت و سلطه و ریاست و ثروت و کرامت مبارزه می‏کنند. این گروه ها عبارت اند از[۳۱]:

 

    1. گروه مقتنصان: گروهى از نوابت هستند که به افعال و اعمالى که موجب سعادت حقیقى است، تمسک می‏کنند؛ اما قصد و غرضشان از آن کارها و اعمال، رسیدن بدان سعادت نیست، بلکه از انجام آن اعمال و رفتار چیز دیگرى را می‏طلبند؛ یعنى امورى را که می‏توان از راه تظاهر به فضیلت بدان‏ها رسید؛ مانند تحصیل کرامت و ریاست، ثروت و سلطه و غلبه. این گونه افراد و گروه‏ها را مقتنص و شکارگر می‏نامند.

 

    1. گروه محرّفه: گروهى از نوابت هستند که به هدف‏هاى مدینه‏هاى جاهله گرایش دارند و امیال و اغراض جاهلانه را تعقیب می‏کنند؛ اما چون شریعت و سنت قوانین مردم مدینه، مانع آنان است، به ناچار تکیه بر کلمات و الفاظ شارع و واضع سنت می‏کنند و کلمات قانون‏گذار را در سنت‏ها و توصیه‏هایش، موافق با خواست‏ها و امیال خود، تأویل و تفسیر می‏کنند و حتى از راه تأویل، خواست‏ها و امیال خود را موجه جلوه می‏دهند. این‏گونه افراد و گروه‏ها در فلسفه سیاسى فارابى، با عنوان «محرفه» معرفى شده‏اند.

 

    1. گروه مارقه: گروهى از نوابت هستند که قصد تحریف و تأویل ندارند؛ اما به واسطه قصور فهم خود و نارسایى آنان به هدف و قصد قانون‏گذار و واضع سنت، و نقصان و کوتاهى علمشان به سخنان شارع، سنت‏ها و مسائل مربوط به قوانین و سنت‏هاى مدینه را بدین جهات، وارونه می‏فهمند؛ یعنى بر خلاف هدف و قصد شارع برداشت می‏کنند. بنابراین، کارها و اعمال آنان خارج از خواست ریاست مدینه فاضله خواهد بود و آن‏ها در گمراهى به سر می‏برند در حالى که خود نمی‏دانند. این‏گونه افراد را «مارقه» می‏نامند.

 

۴٫گروه مسترشدین: گروهى از نوابت هستند که در قوه متخیله خود، مسائل راحاضر می‏کنند و تقریبا معرفت خیالى نسبى بدان‏ها دارند؛ اما بدان چه از این اصول می‏دانند، نمی‏گروند و در حقیقت، قانع نمی‏شوند و بدین وسیله، با بیانات خود، اقدام به بطلان آن‏ها می‏کنند. البته رفتار و اعمال این گروه، براى دشمنى و عناد با مدینه فاضله نیست، بلکه اینان طالب حقند و می‏خواهند راهنمایى شوند. فارابى معتقد است کسانى که در این وضعیت قرار می‏گیرند،باید در مقام تربیت و راهنمایى آنان برآمد و به طبقه بالاتر از متخیلات موجودشان، هدایت کرد و آن‏هارا به امورى که با آن، گفتارهاى ایشان قابل ابطال نباشد، ارشاد کرد که اگر قانع شدند، مطلوب حاصل است و رهایشان باید کرد و اگر قانع نشدند و دوباره به موارد شک و ایراد و عنادى که ممکن است بیابند، رجوع کردند و انتقاد را از سر گرفتند، باز هم به وسیله امور تخیلى بالاتر باید با آنان بحث و مجادله کرد، و همین‏طور تا آن گاه که به وسیله امورى از این نوع، نهایتاً در مراتب بالاتر، قانع شوند و هرگاه چنین پیش آید که مطلقا به وسیله این‏گونه امورى که فراخور آنان است و از متخیلات و تمثیلات است، قانع نشوند، باید به وسیله طرح حقایق و طرح مسائل دیگر عقلى، با آنان وارد بحث شد تا حقایق بدان‏ها تفهیم شود که قهرا در این‏جا استقرار رأى و عقیده یابند.

 

    1. گروه جاهله: گروهى هستند که همه ذهنیات و متخیلات خود را مرتباً باطل می‏کنند و هرچه از این امور و بالاتر از آن، در برابر آنان قرار دهند، باز در صدد ابطال آن بر می‏آیند و حتى در مرتبه‏اى که مسائل عقلى و خود حقایق مطرح است، براى خودنمایى و افتخار به این که غالب شده‏اند و یا براى این که چیز دیگرى را که مطلوب آنان است، نیکو و درست بنمایانند، از امورى که منظور و مطلوب جاهلیت است، سخن می‏گویند. این افراد، با تمام نیروى خود، سعى در باطل نشان دادن آن‏ها می‏کنند و دوست ندارند به چیزى که مؤید و مثبت حق و سعادت است، گوش فرا دهند و بشنوند و نیز دوست ندارند به گفتارى که حق و سعادت را به خوبى و درستى می‏نماید و در نفوس آدمیان منقوش و مرتسم می‏سازد، گوش فرا دهند، بلکه سعى می‏کنند این گونه گفتارها را از نوع گفتارهاى فریب دهنده تلقى کنند؛ زیرا گمان می‏کنند که موجب سقوط سعات آنان می‏شود. بسیارى از این گونه افراد، سعى می‏کنند زمانى که به سوى اهداف و اغراض جاهلیت متمایل شدند، خود را در ظاهر، معذور جلوه دهند.

 

    1. گروه قاصرین: گروهى هستند که سعادت و مبادى و اصول آن را به نوعى در تخیل خود مجسم می‏کنند؛ اما در شأن نیروى ذهنى آنان نیست که بتوانند حقیقت آن را تصور کنند و یا نیروى فهم آنان در حدى نیست که بتوانند به‏طور کامل و کافى دریابند. بنابراین، صور خیالى را که از سعادت دارند، مورد نقض و جرح و ابطال و عناد و شک و تردید قرار می‏دهند و هر اندازه در مقام راهنمایى و بحث، امور محاکى و متخیلاتى که نزدیک به حقایق است، مطرح شود، باز هم باطل می‏دانند و از طرفى امکان ندارد که رأسا مسائل منطقى و حقیقى براى آنان مطرح گردد؛ زیرا نیروى ذهنى آنان استعداد درک استدل‏هاى حقیقى را ندارد و چه بسا اتفاق می‏افتد که اکثر اینان بسیارى از متخیلات خود را که درباره حقایق دارند، باطل می‏دانند، نه براى این که مورد شک و عناد و تردیدند و نمی‏توانند نمودار حق و حقیقت باشند، بلکه بدین سبب که فهم آنان وافى نیست و تخیل آنان ناقص است.

 

    1. گروه گمراهان: این گروه چون امکان آن را ندراند که بتوانند به اندازه کافى از اصول و مبادى حقیقت، تصورات و تخیلات برخوردار باشند و یا این که در مواردى که امکان عناد و شک و تردید است، به موارد آن‏ها واقف شوند و یا نیروى درک آنان به اندازه‏اى نیست که حقایق را درک کنند، لاجرم دیگران را دروغ‏گو می‏دانند و گمان می‏کنند که آنان دروغ می‏گویند تا بتوانند مردم را فریب داده و خود، مکرم و محترم باشند و یا در نیل به هدف خود، توفیق یابند و بر مردم دیگر، چیره شوند. یا گمان می‏برند که آنان فریب خورده‏اند و هدف آنان باطل نشان دادن حقایق است و از این راه، مقام و موقعیت آنان را که حقایق را دریافته‏اند، پست نشان می‏دهند. همین اندیشه‏ها بسیارى از آنان را بر آن می‏دارد که گمان برند همه مردم در مدعاى خود، که حقایق را دریافته‏اند، دروغ‏گو هستند و فریب خورده‏اند. این نوع تفکر، بسیارى از آنان را حیران و سرگردان می‏کند و برخى از آنان را بر آن می‏دارد که گمان کنند هیچ یک از مدرکات و معارف انسانى حقیقت ندارد و هرکس که گمان می‏برد چیزى را دریافته است و به امرى معرفت حاصل کرده است، دروغگو است، در حالى که خود در آن چه می‏گویند، نه یقین دارند و نه به آن چه می‏گویند، واثقند. این‏گونه افراد، به نظر عقلا و فلاسفه، نادان و گمراهند.

 

    1. گروه نسبى گرایان: گروهى از نوابت بر این تصورند که حق عبارت است از امرى که براى هر فردى از افراد حاصل شده و بدان معرفت پیدا می‏کند و در هر زمان، همان اندیشه‏اى که حاصل می‏شود، حق است و حقیقت، همان است که هر فردى، آن را در می‏یابد.

 

    1. گروه شکاکان: این گروه از نوابت، همواره در تکاپو هستند و نفس خویش را به زحمت می‏اندازند و می‏کوشند که این توهم را در خود بپرورانند که هر چه تاکنون گمان برده‏اند و بدان معرفت یافته‏اند، نادرست بوده است و اگر چه در جهان «وجود حقیقی» وجود دارد، اما تاکنون شناخته نشده است. براى برخى دیگر از آنان، صورتى و شبحى خیالى، بسیار دور از حقایق، در نیروى خیالشان در می‏آید، درست همانند خواب‏هاى شوریده و یا شبحى که از دور دیده می‏شود، بر این اساس که ممکن است حقایقى در عالم باشد و در نفس آنان چنان نموده می‏شود که ممکن است مدعیان درک حقایق، راست بگویند و ادراک کرده باشند ویا این که ممکن است بعضى از آن مدعیان، حقیقتى را درک کرده باشند و آن گاه، خود احساس می‏کند که این امر را از دست داده است و نتوانسته است به درک آن توفیق یابد. یا از این جهت که محتاج به زمان طولانى و رنج و مشقت است و وى فرصت کافى نداشته است و یا قدرت تحمل زحمت در این راه را نداشته است. و یا فکر می‏کند که اشتغال به لذات و امور دیگر، او را به خود مشغول داشته است و آن‏طور اعتیاد یافته است که ترکش بر او دشوار است. و یا این‏طور می‏اندیشد که اگر همه اسباب درک حقایق هم براى او فراهم شود، براى او درکش ناممکن است. در پى این‏گونه اندیشه‏ها تأسف و حسرتى براى او حاصل می‏شود، به دلیل بدگمانی‏اى که دارد که دیگران به حقیقت رسیده باشند. سپس از روى حسد به این که ممکن است دیگران دریافته باشند و او بازمانده باشد، سعى می‏کند با گفتارهاى تعریض آمیز بگوید: آنان که مدعى درک حقایقند، فریب خورده و جاهلند و خود را هم هنوز نشناخته‏اند و دروغ‏گو هستند، یا این که این ادعاهاى دروغ براى آن است که به کرامت و احترام و ثروت و خواست‏هاى دیگر نایل شوند. البته بسیارى از این‏گونه افراد نادانى خود را احساس کرده و رنج بسیار می‏برند و همواره در دنیا از ناراحتى و غم و اندوه رنج می‏برند و راهى به جایى ندارند، راهى که موجب شود از نادانى در آیند و عالِم به حقایق شوند تا لذت ادراک آن را دریابند. و بدین وسیله، یأس بدان‏ها دست می‏دهد و به سوى اهداف و اغراض جاهلیت روى می‏آورند و خود را به آن‏ها سرگرم می‏کنند تا توجه به هزل و لهو و لعب، براى آنان راحتى ایجاد کند و تمام خوشى زندگى خود را در آن‏ها جستجو می‏کنند تا آن گاه که مرگشان فرا رسد و از رنج و دردى که گرفتار آن هستند، راحت شوند.

 

    1. گروه پندارگرایان: گروهى هستند که به علت جهل و نادانى خود، در وضعیت بحرانى و سرگردانى به سر می‏برند و در صدد یافتن راهى هستند که خود را نجات دهند. لذا نفس خود را وادار می‏کنند که توهم کند که هدف‏هاى نهایى زندگى، همان است که آنان برگزیده‏اند و سعادت واقعى، همان است که آنان انتخاب کرده‏اند و دیگران همه، فریب خورده‏اند و در اعتقاداتشان در اشتباهند. اینان کوشش می‏کنند که هدف‏هاى جاهلیت را نیکو نشان دهند و آن چه به عنوان سعادت پذیرفته‏اند، خوب نشان دهند و چنین وانمود کنند که بعد از بحث‏هاى بسیار و جستجوهاى فراوان در اعتقادات و اقوال دیگران، این حقایق را برگزیده‏اند و می‏گویند: اعتقادات دیگران را بدین سبب رها کرده‏اند که پس از تحقیق و تفحص، دریافته‏اند که بى حاصل است. بنابراین، آن چه را ما برگزیده‏ایم، از روى بصیرت است و بر این باوریم که هدف‏هاى زندگى و سعادت، همین‏ها است، نه آن چه دیگران می‏گویند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]




مطابق نقل جمعى از مفسران از ابن عباس، عده‏اى از مردم مکه ظاهرا مسلمان شده بودند، ولى در واقع در صف منافقان قرار داشتند، به همین دلیل حاضر به مهاجرت به مدینه نشدند، و عملا هوادار و پشتیبان بت پرستان بودند، اما سرانجام مجبور شدند از مکه خارج شوند (و تا نزدیکى مدینه بیایند و شاید هم به خاطر موقعیت ویژه‏اى که داشتند براى هدف جاسوسى این عمل را انجام دادند) و خوشحال بودند که مسلمانان آنها را از خود مى‏دانند و ورود به مدینه طبعا براى آنها مشکلى ایجاد نخواهد کرد.مسلمانان از جریان آگاه شدند، ولى بزودى درباره چگونگى برخورد با این جمع در میان مسلمین اختلاف افتاد، عده‏اى معتقد بودند که باید این عده را طرد کرد، زیرا در واقع پشتیبان دشمنان اسلامند، ولى بعضى از افراد ظاهر بین و ساده دل با این طرح مخالفت کردند و گفتند: عجبا! ما چگونه با کسانى که گواهى به توحید و نبوت پیامبر ص داده ‏اند بجنگیم؟ و تنها به جرم اینکه هجرت ننمودند خون آنها را حلال بشمریم؟ آیه فوق نازل شد و دسته دوم را در برابر این اشتباه ملامت و سپس راهنمایى کرد (مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج‏۴، ۴۹)
الف - ۲ – ۲- ۵ ) سوره نساء- آیه ۹۰ : إِلاَّ الَّذینَ یَصِلُونَ إِلى قَوْم بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاقٌ أَوْ جاؤُکُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ یُقاتِلُوکُمْ أَوْ یُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَیْکُمْ فَلَقاتَلُوکُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقاتِلُوکُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبیلاً.
مگر آنها که با همپیمانان شما، پیمان بسته‏اند؛ یا آنها که به سوى شما مى‏آیند، و از پیکار با شما، یا پیکار با قوم خود ناتوان شده‏اند؛ (نه سر جنگ با شما دارند، و نه توانایى مبارزه با قوم خود.) و اگر خداوند بخواهد، آنان را بر شما مسلطّ مى‏کند تا با شما پیکار کنند. پس اگر از شما کناره‏گیرى کرده و با شما پیکار ننمودند، (بلکه) پیشنهاد صلح کردند، خداوند به شما اجازه نمى‏دهد که متعرّض آنان شوید.
از روایات مختلفى که در شان نزول آیه وارد شده و مفسران در تفاسیر گوناگون آورده‏اند چنین استفاده مى‏شود که دو قبیله در میان قبائل عرب به نام” بنى ضمره” و” اشجع” وجود داشتند که قبیله اول با مسلمانان پیمان ترک تعرض بسته بودند و طایفه اشجع با بنى ضمره نیز هم پیمان بودند.بعضى از مسلمانان از قدرت طایفه بنى ضمره و پیمان شکنى آنها بیمناک بودند، لذا به پیغمبر اکرم ص پیشنهاد کردند که پیش از آنکه آنها حمله را آغاز کنند مسلمانان به آنها حمله‏ور شوند، پیغمبر صلی الله علیه وٱله وسلم فرمود:کلا فانهم ابر العرب بالوالدین و اوصلهم للرحم و اوفاهم بالعهد:” نه، هرگز چنین کارى نکنید، زیرا آنها در میان تمام طوائف عرب نسبت به پدر و مادر خود نیکوکارترند، و از همه نسبت به اقوام و بستگان مهربانتر، و به عهد و پیمان خود از همه پایبندترند.( مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج‏۴، ۵۴)
الف - ۲ – ۲ – ۶ ) سوره مائده- آیات ۱۰۱و۱۰۲ : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حینَ یُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَکُمْ عَفَا اللّهُ عَنْها وَ اللّهُ غَفُورٌ حَلیمٌ(۱۰۲) قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها کافِرینَ
اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از چیزهایى نپرسید که اگر براى شما آشکار گردد، شما را ناراحت مى‏کند! و اگر به هنگام نزول قرآن، از آنها سؤال کنید، براى شما آشکار مى‏شود؛ خداوند آنها را بخشیده (و نادیده گرفته) است. و خداوند، آمرزنده و بردبار است‏.(۱۰۱) جمعى از پیشینیان از آنها سؤال کردند و سپس به مخالفت با آن برخاستند، (ممکن است شما هم چنان سرنوشتى پیدا کنید).( ۱۰۲)
در تفسیر مجمع البیان از على بن ابى طالب علیه السلام نقل شده است که” روزى پیامبر ص خطبه‏اى خواند و دستور خدا را درباره حج بیان کرد شخصى بنام عکاشه- و بروایتى سراقه- گفت آیا این دستور براى هر سال است، و همه سال باید حج بجا بیاوریم؟پیامبر ص به سؤال او پاسخ نگفت، ولى او لجاجت کرد، و دو بار، و یا سه بار، سؤال خود را تکرار نمود، پیامبر ص فرمود: واى بر تو چرا اینهمه اصرار مى‏کنى اگر در جواب تو بگویم بلى، حج در همه سال بر همه شما واجب مى‏شود و اگر در همه سال واجب باشد توانایى انجام آن را نخواهید داشت و اگر با آن مخالفت کنید گناهکار خواهید بود، بنا بر این ما دام که چیزى به شما نگفته‏ام روى آن اصرار نورزید زیرا (یکى از) امورى که باعث هلاکت (بعضى از) اقوام گذشته شد این بود که لجاجت و پر حرفى مى‏کردند و از پیامبرشان زیاد سؤال مى‏نمودند، بنا بر این هنگامى که به شما دستورى مى‏دهم به اندازه توانایى خود آن را انجام دهید (اذا امرتکم من شى‏ء فاتوا منه ما استطعتم) و هنگامى که شما را از چیزى نهى مى‏کنم خوددارى کنید” آیات فوق نازل شد و آنها را از این کار باز داشت .اشتباه نشود منظور از این شان نزول- همانطور که در تفسیر آیه خواهیم گفت- این نیست که راه سؤال و پرسش و فراگیرى مطالب را بروى مردم ببندد زیراقرآن در آیات خود صریحا دستور مى‏دهد که مردم آنچه را نمى‏دانند از اهل اطلاع بپرسند” فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ” بلکه منظور سؤالهاى نابجا و بهانه‏گیریها و لجاجتهایى است که غالبا سبب مشوب شدن اذهان مردم، و موجب مزاحمت گوینده، و پراکندگى رشته سخن و برنامه او مى‏گردد.
سؤالات بیجا!
شک نیست که سؤال کردن کلید فهم حقائق است، و به همین دلیل کسانى که کمتر مى‏پرسند کمتر مى‏دانند، و در آیات و روایات اسلامى نیز به مسلمانان دستور اکید داده شده است که هر چه را نمى‏دانند بپرسند، ولى از آنجا که هر قانونى معمولا استثنایى دارد، این اصل اساسى تعلیم و تربیت نیز استثنایى دارد و آن اینکه گاهى پاره‏اى از مسائل پنهان بودنش براى حفظ نظام اجتماع و تامین مصالح افراد بهتر است در اینگونه موارد جستجوها و پرسشهاى پى در پى، براى پرده برداشتن، از روى واقعیت، نه تنها فضیلتى نیست بلکه مذموم و ناپسند نیز مى‏باشد، مثلا غالب پزشکان صلاح این مى‏دانند که بیماریهاى سخت و وحشتناک را از شخص بیمار مکتوم دارند، گاهى تنها اطرافیان را در جریان مى‏گذارند، با این قید که از بیمار پنهان دارند، زیرا تجربه نشان داده، بیشتر مردم اگر از عمق بیمارى خود آگاه شوند گرفتار وحشتى مى‏گردند که اگر کشنده نباشد لا اقل بهبودى را به تاخیر مى‏اندازد.در اینگونه موارد بیمار هرگز نباید در برابر طبیب دلسوز خود به سؤال و اصرار بپردازد. زیرا اصرارهاى مکرر او گاهى چنان میدان را بر طبیب تنگ‏ مى‏کند که براى آسودگى خود و رسیدگى به سایر بیماران جز این نمى‏بیند که حقیقت را براى این” بیمار لجوج” آشکار سازد اگر چه او از این رهگذر زیانهایى ببیند.همچنین مردم در همکاریهاى خود نیاز به خوش‏بینى دارند و براى حفظ این سرمایه بزرگ صلاح این است که از تمام جزئیات حال یکدیگر با خبر نباشند، زیرا بالآخره هر کس نقطه ضعفى دارد، و فاش شدن تمام نقطه‏هاى ضعف، همکارى‏هاى افراد را مواجه با اشکال مى‏کند، مثلا ممکن است یک فرد با شخصیت و مؤثر تصادفا در یک خانواده پست و پائین متولد شده باشد، اکنون اگر سابقه او فاش شود، ممکن است آثار وجودى او در جامعه متزلزل گردد در این گونه موارد به هیچوجه نباید افراد، اصرارى داشته باشند و به جستجو برخیزند. یا اینکه بسیارى از نقشه‏ها و طرحهاى مبارزات اجتماعى باید تا هنگام عمل مکتوم باشد و اصرار در افشاى آنها ضربه‏اى بر موفقیت و پیروزى اجتماع است.اینها و امثال آن مواردى است که سؤال کردن در آن صحیح نیست و رهبران تا در فشار زیاد قرار نگیرند، نباید آنها را پاسخ گویند.قرآن در آیه فوق به این موضوع اشاره کرده، صریحا مى‏گوید:” اى کسانى که ایمان آورده‏اید از امورى که افشاى آنها باعث ناراحتى و دردسر شما مى‏شود پرسش نکنید” (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ).ولى از آنجا که سؤالات پى در پى از ناحیه افراد و پاسخ نگفتن به آنها ممکن است موجب شک و تردید براى دیگران گردد و مفاسد بیشترى به بار آورد اضافه مى‏کند” اگر در اینگونه موارد زیاد اصرار کنید بوسیله آیات قرآن بر شما افشاء مى‏شود” و به زحمت خواهید افتاد (وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِینَ یُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَکُمْ‏).اینکه افشا کردن اینها را به زمان نزول قرآن اختصاص مى‏دهد به خاطر آن است که سؤالات مربوط به مسائلى بوده که مى‏بایست از طریق وحى روشن گردد.سپس اضافه مى‏کند:” تصور نکنید اگر خداوند از بیان پاره‏اى از مسائل سکوت کرده است از آن غفلت داشته بلکه مى‏خواسته است شما را در توسعه قرار دهد و آنها را بخشوده است، و خداوند بخشنده حلیم است” (عَفَا اللَّهُ عَنْها وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ).در حدیثى از على علیه السلام مى‏خوانیم:ان اللَّه افترض علیکم فرائض فلا تضیعوها و حد لکم حدودا فلا تعتدوها و نهى عن اشیاء فلا تنتهکوها و سکت لکم عن اشیاء و لم یدعها نسیانا فلا تتکلفوها” خداوند واجباتى براى شما قرار داده آنها را ضایع مى‏کنید، و حدود و مرزهایى تعیین کرده از آنها تجاوز ننمائید و از امورى نهى کرده در برابر آنها پرده‏درى نکنید، و از امورى ساکت شده و صلاح در کتمان آن دیده و هیچ گاه این کتمان از روى نسیان نبوده، در برابر اینگونه امور، اصرارى در افشاء نداشته باشید".
سؤال:ممکن است گفته شود اگر افشاى این امور بر خلاف مصلحت مردم است چرا با اصرار افشا مى‏شود؟پاسخ:دلیل آن همان است که در بالا اشاره کردیم که گاهى اگر رهبر در مقابل‏ سؤالات پى در پى و مصرانه سکوت کند، مفاسد دیگرى ببار مى‏آورد، سوءظن‏هایى بر مى‏انگیزد و باعث مشوب شدن اذهان مردم مى‏شود، همانطور که اگر طبیب در برابر سؤالات پى در پى مریض، سکوت اختیار کند گاهى ممکن است بیمار را، در اصل تشخیص بیمارى بوسیله طبیب، به تردید اندازد، و تصور کند که اصولا بیمارى او ناشناخته مانده و دستورات او را به کار نبندد، در اینجا طبیب چاره‏اى جز از افشاى بیمارى ندارد، اگر چه بیمار از این رهگذر دردسرهایى پیدا کند.در آیه بعد براى تاکید این مطلب مى‏گوید: بعضى از اقوام پیشین، این گونه سؤالات را داشتند و به دنبال پاسخ آنها به مخالفت و عصیان برخاستند (قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها کافِرِینَ).در اینکه این اشاره کلى درباره اقوام پیشین مربوط به کدامیک از آنها است میان مفسران بحث است:بعضى احتمال داده ‏اند مربوط به درخواست مائده آسمانى از مسیح ع وسیله شاگردان بوده که بعد از تحقق یافتن آن بعضى به مخالفت برخاستند، و بعضى احتمال داده ‏اند مربوط به تقاضاى معجزه از حضرت صالح ع بوده است، ولى ظاهرا تمام این احتمالات اشتباه است، زیرا آیه درباره سؤال به معنى” پرسش” و کشف مجهول سخن مى‏گوید، نه سؤال به معنى” تقاضا” و درخواست چیزى گویا استعمال کلمه” سؤال” در هر دو معنى باعث چنین اشتباهى شده است.ولى ممکن است مراد، جمعیت بنى اسرائیل بوده باشد که چون مامور به ذبح گاوى براى تحقیق درباره جنایتى شدند (که شرح آن در جلد اول صفحه ۲۰۹ گذشت) موسى را سؤال‏پیچ کرده و از جزئیات گاو که هرگز دستور خاصى در مورد آن نداشتند پى در پى پرسش کردند، به همین جهت کار را بر خود آن چنان سخت کردند که بدست آوردن چنان گاوى آن قدر مشکل و پر هزینه شد که نزدیک بود از آن صرفنظر کنند. در معنى جمله أَصْبَحُوا بِها کافِرِینَ دو احتمال وجود دارد نخست اینکه مراد از” کفر"، عصیان و مخالفت بوده باشد همانطور که در بالا اشاره کردیم، و دیگر اینکه کفر به معنى معروف آن بوده باشد، زیرا گاهى شنیدن پاسخهاى ناراحت کننده که بر ذهن شنونده سنگین آید، سبب مى‏شود که به انکار اصل موضوع و صلاحیت گوینده بپاخیزد مثل اینکه گاهى شنیدن یک پاسخ ناراحت کننده از ناحیه طبیب، سبب مى‏شود که بیمار عکس العمل از خود نشان دهد و صلاحیت او را انکار کند و این تشخیص را فى المثل ناشى از پیرى و خرفت شدن پزشک معرفى کند! در پایان این بحث تکرار نکته‏اى را که در آغاز گفتیم لازم مى‏دانیم که آیه‏هاى فوق به هیچوجه راه سؤالات منطقى و آموزنده و سازنده را به روى مردم نمى‏بندد، بلکه منحصرا مربوط به سؤالات نابجا و جستجو از امورى است که نه تنها مورد نیاز نیست بلکه مکتوم ماندن آن بهتر و حتى گاهى لازم است. (مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج‏۵، ۹۶تا۱۰۲)
الف - ۲ – ۲ – ۷ ) سوره مائده - آیات۹۰و۹۱ : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الأَنْصابُ وَ الأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(۹۰) إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلاهِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ(۹۱)
اى کسانى که ایمان آورده‏اید! شراب و قمار و بتها و ازلام [= نوعى بخت‏آزمایى ]، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دورى کنید تا رستگار شوید! (۹۰)شیطان مى‏خواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهى اکید،) خوددارى خواهید کرد؟! (۹۱)
از” مسند احمد” و” سنن ابى داود” و” نسایى” و” ترمذى” چنین نقل شده است که عمر (که طبق تصریح تفسیر فى ظلال جلد سوم صفحه ۳۳ علاقه شدید به نوشیدن شراب داشت) دعا مى‏کرد، و مى‏گفت: خدایا بیان روشنى در مورد خمر براى ما بفرما، هنگامى که آیه سوره بقره (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ …) (بقره- ۲۱۹) نازل شد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آیه را براى او قرائت کرد ولى او باز به دعاى خود ادامه مى‏داد، و مى‏گفت: خدایا بیان روشنترى در این زمینه بفرما، تا اینکه آیه سوره نساء (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکارى‏) (نساء ۴۳) نازل شد، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آن را نیز بر او خواند، باز به دعاى خود ادامه مى‏داد!، تا اینکه سوره مائده (آیه مورد بحث) که صراحت فوق العاده‏اى در این موضوع دارد، نازل گردید، هنگامى که پیامبر ص آیه را بر او خواند، گفت:انتهینا انتهینا!” از نوشیدن شراب خوددارى مى‏کنیم، خوددارى مى‏کنیم"! ، شرابخوارى و میگسارى در زمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت و به صورت یک بلاى عمومى در آمده بود، تا آنجا که بعضى از مورخان مى‏گویند عشق عرب جاهلى در سه چیز خلاصه مى‏شد: شعر و شراب و جنگ!، و نیز از روایات استفاده مى‏شود که حتى بعد از تحریم شراب مساله ممنوعیت آن براى بعضى از مسلمانان فوق العاده سنگین و مشکل بود، تا آنجا که مى‏گفتند:ما حرم علینا شى‏ء اشد من الخمر:” هیچ حکمى بر ما سنگینتر از تحریم شراب نبود” روشن است که اگر اسلام مى‏خواست بدون رعایت اصول روانى و اجتماعى با این بلاى بزرگ عمومى به مبارزه برخیزد ممکن نبود، و لذا از روش تحریم تدریجى و آماده ساختن افکار و اذهان براى ریشه کن کردن میگسارى که به صورت یک عادت ثانوى در رگ و پوست آنها نفوذ کرده بود، استفاده کرد، به این ترتیب که نخست در بعضى از سوره‏ها اشاراتى به این امر نمود، مثلا در آیات ۶۷ سوره نحل،۲۱۹ سوره بقره، ۴۳ سوره نساء.آشنایى مسلمانان به احکام اسلام و آمادگى فکرى آنها براى ریشه‏کن ساختن این مفسده بزرگ اجتماعى که در اعماق وجود آنها نفوذ کرده بود، سبب شد که دستور نهایى با صراحت کامل و بیان قاطع که حتى بهانه‏جویان نیز نتوانند به آن ایراد گیرند نازل گردید، که همین آیه مورد بحث بوده باشد.در پایان این آیه به عنوان یک استفهام تقریرى، مى‏گوید:” آیا شما خود دارى خواهید کرد؟” (فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ).یعنى پس از اینهمه تاکید باز جاى بهانه‏جویى یا شک و تردید در مورد ترک این دو گناه بزرگ باقى مانده است؟! و لذا مى‏بینیم که حتى” عمر” که تعبیرات آیات گذشته را بخاطر علاقه‏اى که (طبق تصریح مفسران عامه) به شراب داشت وافى نمى‏دانست پس از نزول این آیه، گفت که این تعبیر کافى و قانع کننده است. (مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج‏۵،۷۰تا۷۳)
الف- ۲ – ۲ - ۸ ) سوره توبه- آیه ۳۸یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ما لَکُمْ إِذا قیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فی سَبیلِ اللّهِ اثّاقَلْتُمْ إِلَى الاَْرْضِ أَ رَضیتُمْ بِالْحَیاهِ الدُّنْیا مِنَ الاْخِرَهِ فَما مَتاعُ الْحَیاهِ الدُّنْیا فِی الاْخِرَهِ إِلاّ قَلیلٌ إِلاّ تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذاباً أَلیماً وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لا تَضُرُّوهُ شَیْئاً وَ اللّهُ عَلى کُلِّ شَیْء قَدیرٌ
اى کسانى که ایمان آورده‏اید! چرا هنگامى که به شما گفته مى‏شود: «به سوى جهاد در راه خدا حرکت کنید!» بر زمین سنگینى مى‏کنید (و سستى به خرج مى‏دهید)؟! آیا به زندگى دنیا به جاى آخرت راضى شده‏اید؟! با اینکه متاع زندگى دنیا، در برابر آخرت، جز اندکى نیست‏.
این آیه اشاره به جنگ تبوک دارد که برخى از شرکت در آن سستى نشان مى‏دادند. عوامل و بهانه‏هاى سستى، فاصله‏ى زیاد مدینه تا تبوک (حدود ۶۰۰ کیلومتر)، گرمى هوا، فصل برداشتِ محصول و تبلیغات منافقان نسبت به عظمت و قدرت سپاه روم بود. (قرائتی،۱۳۸۳،ج‏۳ ،۴۲۰)
الف - ۲ – ۲ - ۹) سوره توبه - آیه ۴۹ : وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ ائْذَنْ لى وَ لا تَفْتِنِّی أَلا فِى الْفِتْنَهِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَهٌ بِالْکافِرینَ.
بعضى از آنها مى‏گویند: «به ما اجازه ده (تا در جهاد شرکت نکنیم)، و ما را به گناه نیفکن»! آگاه باشید آنها (هم اکنون) در گناه سقوط کرده‏اند؛ و جهنم، کافران را احاطه کرده است‏.
یکى از بزرگان قبیله‏ى بنى‏سلمه که از منافقان بود، از رسول خدا اجازه خواست تا به جنگ تبوک نرود و بهانه‏اش این بود که اگر چشمم به زنان رومى بیفتد، فریفته شده، به گناه مى‏افتم. حضرت اجازه داد. این آیه نازل شد و او را به خاطر عدم شرکت در جبهه، گناهکار و در فتنه افتاده دانست. پیامبر صلى الله علیه و آله او را از ریاست قبیله برکنار و بُشربن‏براء را که سخاوتمند و خوش اخلاق بود، به جاى او نصب کرد.( قرائتی،ج‏۳، ۴۳۳)
الف - ۲ – ۲ - ۱۰ ) سوره توبه - آیات ۵۸و۵۹ : وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ یُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ یَسْخَطُونَ(۵۸)وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللّهُ سَیُؤْتینَا اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنّا إِلَى اللّهِ راغِبُونَ(۵۹)
و در میان آنها کسانى هستند که در (تقسیم) غنایم به تو خرده میگیرند؛ اگر از آن (غنایم، سهمى) به آنها داده شود، راضى مى‏شوند؛ و اگر داده نشود، خشم مى‏گیرند (؛خواه حقّ آنها باشد یا نه)! (۵۸)(در حالى که) اگر به آنچه خدا و پیامبرش به آنان داده راضى باشند، و بگویند: «خداوند براى ما کافى است! و بزودى خدا و رسولش، از فضل خود به ما مى‏بخشند؛ ما تنها رضاى او را مى‏طلبیم.» (براى آنها بهتر است)! (۵۹)
در تفسیر” در المنثور” از” صحیح بخارى” و” نسایى” و از گروهى دیگر چنین نقل شده که پیامبر ص مشغول تقسیم اموالى (از غنائم یا مانند آن) بود که یکى از طائفه” بنى تمیم” به نام” ذو الخویصره” فرا رسید صدا زد:اى رسول خدا! عدالت کن! پیامبر فرمود: واى بر تو اگر من عدالت نکنم چه کسى عدالت خواهد کرد؟!"،” عمر” صدا زد اى رسول خدا به من اجازه بده تا گردنش را بزنم پیامبر ص فرمود: او را به حال خود واگذار! او یارانى دارد که نماز و روزه خود را در برابر نماز و روزه آنها کوچک مى‏شمرید ولى با اینحال آنها از دین فرار مى‏کنند همانگونه که تیر از کمان!.در این هنگام آیات فوق نازل شد و به اینگونه افراد اندرز داد. (مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج‏۷، ۴۵۴)
الف - ۲ – ۲ - ۱۱ ) سوره توبه - آیات ۷۵و۷۶و۷۷و۷۸ : وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصّالِحینَ(۷۵)فَلَمّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ(۷۶)فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فی قُلُوبِهِمْ إِلى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ (۷۷)أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ وَ أَنَّ اللّهَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ(۷۸)
بعضى از آنها با خدا پیمان بسته بودند که: «اگر خداوند ما را از فضل خود روزى دهد، قطعاً صدقه خواهیم داد؛ و از صالحان (و شاکران) خواهیم بود!» (۷۵)امّا هنگامى که خدا از فضل خود به آنها بخشید، بخل ورزیدند و سرپیچى کردند و روى برتافتند! (۷۶)این عمل، (روح) نفاق را، تا روزى که خدا را ملاقات کنند، در دلهایشان برقرار ساخت. این بخاطر آن است که از پیمان الهى تخلّف جستند؛ و بخاطر آن است که دروغ مى‏گفتند. (۷۷)آیا نمى‏دانستند که خداوند، اسرار و سخنان درگوشى آنها را مى‏داند؛ و خداوند داناى همه غیبها (و امور پنهانى) است؟! (۷۸)
در میان مفسران معروف است که این آیات در باره یکى از انصار به نام” ثعلبه بن حاطب” نازل شده است، او که مرد فقیرى بود و مرتب به مسجد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مى‏آمد اصرار داشت که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم دعا کند تا خداوند مال فراوانى به او بدهد!، پیغمبر به او فرمود:"قلیل تؤدى شکره خیر من کثیر لا تطیقه‏"” مقدار کمى که حقش را بتوانى ادا کنى، بهتر از مقدار زیادى است که توانایى اداء حقش را نداشته باشى” آیا بهتر نیست که توبه پیامبر خدا تاسى‏جویى و به زندگى ساده‏اى بسازى، ولى ثعلبه دست‏بردار نبود، و سرانجام به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم عرض کرد به خدایى که ترا به حق فرستاده سوگند یاد مى‏کنم، اگر خداوند ثروتى به من عنایت کند تمام حقوق آن را مى‏پردازم، پیامبر ص براى او دعا کرد.چیزى نگذشت که طبق روایتى پسر عموى ثروتمندى داشت از دنیا رفت و ثروت سرشارى به او رسید، و طبق روایت دیگرى گوسفندى خرید و بزودى زاد ولد کرد، آن چنان که نگاهدارى آنها در مدینه ممکن نبود، ناچار به آبادیهاى اطراف مدینه روى آورد و آن چنان مشغول و سر گرم زندگى مادى شد که در جماعت و حتى نماز جمعه نیز شرکت نمى‏کرد.پس از مدتى پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مامور جمع‏آورى زکات را نزد او فرستاد، تا زکات اموال او را بگیرد، ولى این مرد کم ظرفیت و تازه به نوا رسیده و بخیل، از پرداخت حق الهى خوددارى کرد، نه تنها خوددارى کرد، بلکه به اصل تشریع این حکم نیز اعتراض نمود و گفت: این حکم برادر” جزیه” است یعنى ما مسلمان شده‏ایم که از پرداخت جزیه معاف باشیم و با پرداخت زکات، چه فرقى میان ما و غیر مسلمانان باقى مى‏ماند؟! در حالى که او نه مفهوم” جزیه” را فهمیده بود، و نه مفهوم زکات را، و یا فهمیده بود اما دنیا پرستى اجازه‏ بیان حقیقت و اظهار حق به او نمیداد، بهر حال هنگامى که پیامبر ص سخن او را شنید فرمود: یا ویح ثعلبه! یا ویح ثعلبه!” واى بر ثعلبه اى واى بر ثعلبه"! و در این هنگام آیات فوق نازل شد.شان نزولهاى دیگرى نیز براى آیات فوق نقل شده که کم و بیش با داستان ثعلبه مشابه است، و از مجموع شان نزولهاى فوق، و مضمون آیات، چنین استفاده مى‏شود که شخص یا اشخاص مزبور در آغاز در صف منافقان نبودند، ولى به خاطر همین گونه اعمال به آنها پیوستند. (مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج‏۸، ۴۸و ۴۹)
الف - ۲ – ۲ - ۱۲ ) سوره نساء- آیه۷۷ : أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ قیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ فَلَمّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَریقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النّاسَ کَخَشْیَهِ اللّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَهً وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى أَجَل قَریب قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ وَ الاْخِرَهُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى وَ لا تُظْلَمُونَ فَتیلاً.
آیا ندیدى کسانى را که (در مکّه) به آنها گفته شد: «فعلا)ً دست از جهاد بدارید! و نماز را برپا کنید! و زکات بپردازید!» (امّا آنها از این دستور، ناراحت بودند)، ولى هنگامى که (در مدینه) فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعى از آنان، از مردم مى‏ترسیدند، همان گونه که از خدا مى‏ترسند، بلکه بیشتر! و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتى؟! چرا این فرمان را تا زمان نزدیکى تأخیر نینداختى؟!» به آنها بگو: «سرمایه زندگى دنیا، ناچیز است!و سراى آخرت، براى کسى که پرهیزگار باشد، بهتر است! و به اندازه رشته شکافِ هسته خرمایى، به شما ستم نخواهد شد.
مسلمانان صدر اسلام در دوران سخت مکّه، از پیامبر اسلام اجازه‏ى جنگ با مشرکان را مى‏خواستند و مى‏گفتند: پیش از اسلام عزیز بودیم، اینک به خاطر اسلام گرفتار فشاریم، بگذار بجنگیم تا عزّت خود را به دست آوریم. پیامبر صلى الله علیه و آله که آن هنگام مأمور به جنگ نبود، اجازه نمى‏داد، ولى پس از هجرت که فرمان جهاد آمد، جمعى از همان جهاد طلبان، دست به اعتراض و بهانه جویى زدند و کفّار مکّه را بزرگ شمرده و از آنان به شدّت مى‏ترسیدند.«خَشْیَهِ» به ترسى گفته مى‏شود که برخاسته از عظمت و بزرگ دانستن طرف مقابل باشد.امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ»، «کفّوا السنتکم» است، گویا شعارهاى توخالى مى‏دادند که آیه نازل شد، دست بردارید.امام باقر علیه السلام یکى از نمونه‏ها را صلح امام حسن علیه السلام معرّفى فرمودند که آن صلح از آنچه خورشید بر آن مى‏تابد براى امّت اسلام بهتر بود. باید احساسات زودرس و شعارهاى توخالى را کنترل کرد. «کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ». همیشه و همه جا شمشیر کارساز نیست. در شرایط بحرانى و عدم آمادگى، نباید بهانه به دشمن قوى پنجه داد. «کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ».از رسول خدا و فرمان خدا جلو نیفتید و در امور دینى، اظهار سلیقه‏ى شخصى نکنید. «کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ».خودسازى، مقدّم بر جامعه‏سازى است، آنکه اهل نماز و زکات نباشد، اهل اخلاص و ایثار نخواهد بود. «أَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ» آنان که زود داغ مى‏شوند، زود هم سرد مى‏شوند. آرى هر داغى، سرد مى‏شود، ولى هیچ پخته‏اى خام نمى‏شود. کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ‏ … فَلَمَّا کُتِبَ‏ … لِمَ کَتَبْتَ‏انقلابى بودن مهم نیست، انقلابى ماندن مهم است. گاهى از شعار تا عمل فاصله زیاد است. فَلَمَّا کُتِبَ‏ … إِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ‏. سرچشمه اعتراض به‏فرمان جهاد، ترس است. یَخْشَوْنَ‏ … لِمَ کَتَبْتَ‏.عامل مهم ترک جبهه و جهاد، دلبستگى‏هاى دنیوى است. «لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى‏ أَجَلٍ».به فرمان‏هاى خدا و زمان صدور آنها اعتراض نکنید. در برابر امر الهى، محاسبات زمانى و مکانى خود را کنار بگذارید. «لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى‏ أَجَلٍ قَرِیبٍ». اعتراض به فرمان خدا، نشانه‏ى بى‏تقوایى است. لِمَ کَتَبْتَ‏ … خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى‏.اگر چشم اندازتان را وسیعتر از این جهان مادّى قرار دهید، به متاع اندک دنیا دلبسته نمى‏شوید. «وَ الْآخِرَهُ خَیْرٌ»(قرائتی،۱۳۸۳،ج‏۲، ۱۰۹تا۱۱۱)۶۴
الف -۲ - ۳ ) منافقاناین افراد به ظاهر مسلمان اند و برای آلوده کردن فضای عمومی جامعه و تضعیف حکومت اسلامی با اعتراضات و انتقادات خودسعی در القای شبهه و اختلاف دارند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
الف ۲- ۳ - ۱ ) سوره اعراف - آیه ۱۶۳ : وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَهِ الَّتی‏ کانَتْ حاضِرَهَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتیهِمْ حیتانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَ یَوْمَ لا یَسْبِتُونَ لا تَأْتیهِمْ کَذلِکَ نَبْلُوهُمْ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ.
و از آنها درباره (سرگذشت) شهرى که در ساحل دریا بود بپرس! زمانى که آنها در روزهاى شنبه، تجاوز (و نافرمانى) خدا مى‏کردند؛ همان هنگام که ماهیانشان، روز شنبه (که روز تعطیل و استراحت و عبادت بود، بر سطح آب،) آشکار مى‏شدند؛ امّا در غیر روز شنبه، به سراغ آنها نمى‏آمدند؛ این چنین آنها را به چیزى آزمایش کردیم که نافرمانى مى‏کردند.
…امت دیگرى بوده که این امت را موعظه مى‏کرده‏اند، پس تقدیر آیه چنین است:” اذ قالت امه منهم لامه اخرى کانت تعظهم آن زمان که امتى از ایشان به امت دیگرى که ایشان را موعظه مى‏کرد گفتند …” و جمله” لامه اخرى کانت تعظهم” براى اختصار حذف شده است. و ظاهر اینکه گفتند:” چرا موعظه مى‏کنید مردمى را که خدا هلاکشان خواهد کرد” این است که ایشان اهل تقوا بوده‏اند، و از مخالفت امر خدا پروا داشته‏اند جز اینکه دیگران را که اهل فسق بودند نهى از منکر نمى‏کردند، چون اگر خود این امت نیز اهل فسق و تعدى بودند آن قوم دیگر ایشان را نیز موعظه مى‏کردند و در پاسخ اعتراض و ملامتشان نمى‏گفتند:” مَعْذِرَهً إِلى‏ رَبِّکُمْ تا نزد پروردگار شما معذور باشیم” و نیز از گفتار عده‏اى که سکوت کردند بر مى‏آید که اهل فسق و فجور مساله تجاوز و عصیان را به حدى رسانده بودند که علنا مرتکب فسق مى‏شدند، و دیگر نهى از منکر در ایشان اثر نمى‏کرده، چیزى که هست آن امت دیگر که سکوت نکرده و هم چنان نهى از منکر مى‏کردند مایوس از موعظه نبودند و هنوز امیدوار بودند بلکه در اثر پافشارى بر موعظه و نهى از منکر دست از گناه بردارند، و لا اقل چند نفرى از ایشان، تا اندازه‏اى به راه بیایند.علاوه بر این، غرضشان از اصرار بر موعظه این بوده که در نزد خداى سبحان معذور باشند، و بدین وسیله مخالفت با فسق، و انزجار خود را از طغیان و تمرد اعلام داشته باشند. و لذا در پاسخ امت ساکت که به ایشان مى‏گفتند:” چرا موعظه مى‏کنید” اظهار داشتند:” مَعْذِرَهً إِلى‏ رَبِّکُمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ تا هم نزد پروردگارتان معذور باشیم و هم شاید ایشان از گناه دست بردارند". در اینکه گفتند:” نزد پروردگارتان” و نگفتند” نزد پروردگارمان” اشاره است به اینکه نهى از منکر به ما اختصاص ندارد، شما هم که سکوت کرده‏اید مسئولید، و باید این سکوت را شکسته و این قوم را نصیحت کنید، براى اینکه اعتذار به سوى پروردگار بخاطر مقام ربوبیتیش بر هر کسى واجب است، و همه مربوبین این پروردگار باید ذمه خود را از تکالیفی که به ایشان شده و وظائفى که به آنان محول گشته فارغ سازند، همانطور که ما مربوب این رب هستیم شما نیز هستید، پس آنچه که بر ما واجب است بر شما نیز واجب است.سکوت در برابر فسق و فساد و عدم قطع رابطه با ستمگران، شرکت در فسق و ظلم و موجب اشتراک با ظالمین در عذاب مى‏باشد:” فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ” مقصود از فراموشى تذکرها بى‏تاثیر شدن آن در دل‏هاى ایشان است، هر چند به یاد آن تذکرها بوده باشند، زیرا اخذ الهى مسبب از بى‏اعتنایى به اوامر او و اعراض از تذکرهاى انبیاى او است، و گر نه اگر مقصود فراموشى باشد عقوبت معنا نداشت چون فراموشى بحسب طبع خودش مانع از فعلیت تکلیف و حلول عقوبت است. توضیح اینکه، انسان وقتى به وسایل و وسایط مختلفى که خداوند در اختیارش گذاشته متذکر و متوجه به تکالیفى الهى شود (و حتما مى‏شود) امتثال آن تکالیف یا موافق طبع و میل درونى او است و یا نیست، و در صورتى که موافق طبع او نباشد یا بخاطر خدا از میل نفسانى خود چشم پوشیده و آن تکالیف را انجام مى‏دهد، و یا به حدود الهى و تکالیف او وقعى ننهاده و بخاطر میل نفسانى خود خدا را معصیت مى‏کند، چیزى که هست بار اول از این نافرمانى خود در دل احساس شرمسارى و ناراحتى مى‏کند، و در هر بار دیگرى که نافرمانى را تکرار کند آن احساس ضعیف‏تر شده و بى‏اعتنایى به امر پروردگار در نظرش آسان‏تر مى‏شود، هم چنان که اثر تذکرهاى انبیاء علیهم السلام هم در دلش کمتر مى‏گردد، و خلاصه در هر تکرارى امکان معصیت در نظرش قوى‏تر و اثر تذکرات ضعیف‏تر شده تا آنجا که بطور کلى تذکرات در دلش بى‏اثر و وجود و عدمش یکسان مى‏شود، در آیه مورد بحث که فرمود:” فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ …” مقصود از نسیان همین بى‏اثر شدن تذکرات است.در خود آیه دلالت هست بر اینکه نجات یافتگان از ایشان تنها همان اشخاصى بوده‏اند که نهى از منکر مى‏کردند، و خداوند ما بقى ایشان یعنى مرتکبین صید ماهى در روز شنبه و آن کسانى را که سکوت کرده بودند و تازه به دسته اول اعتراض مى‏کردند که چرا ایشان را موعظه مى‏کنید، همه را به عذاب خود هلاک کرده است. نیز آیه دلالت مى‏کند که خداوند اعتراض کنندگان را بخاطر سکوتشان و ترک نکردن مراوده با ایشان شریک ظلم و فسق متجاوزین شناخته است.نیز آیه شریفه دلالت مى‏کند بر یک سنت عمومى الهى- نه اینکه این روش تنها اختصاص به بنى اسرائیل داشته باشد- و آن سنت این است که جلوگیرى نکردن از ستم ستمگران و موعظه نکردن ایشان در صورت امکان، و قطع نکردن رابطه با ایشان در صورت عدم امکان موعظه، شرکت در ظلم است، و عذابى که از طرف پروردگار در کمین ستمگران است. در کمین شرکاى ایشان نیز هست. (طباطبایی،۱۳۷۴، ج‏۸،۳۸۴تا۳۸۶)
الف ۲- ۳ - ۲سوره بقره - آیه ۲۶ : إِنَّ اللّهَ لایَسْتَحْیی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَهً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللّهُ بِهذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثیراً وَ یَهْدی بِهِ کَثیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقین.
خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکى مانند) پشه، و حتى کمتر از آن، مثال بزند شرم نمى‏کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‏اند، مى‏دانند که آن، حقیقتى است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‏اند، (این موضوع را بهانه کرده) مى‏گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آرى،) خدا جمع زیادى را با آن گمراه، و گروه بسیارى را هدایت مى‏کند؛ ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى‏سازد!
جمعى از مفسران از ابن عباس در شان نزول نخستین آیه فوق چنین نقل کرده‏اند: هنگامى که خداوند در آیات گذشته پیرامون منافقین، دو مثال براى آنها بیان کرد (مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً …- و- أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ …)منافقین گفتند خداوند برتر و بالاتر از این است که چنین مثالهایى بزند، و از این راه در وحى بودن قرآن اظهار تردید کردند، در این موقع آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت.بعضى دیگر گفته‏اند: هنگامى که در آیات قرآن، مثلهایى به” ذباب” (مگس) و” عنکبوت” نازل گردید، جمعى از مشرکان این موضوع را بهانه قرار داده زبان به انتقاد گشودند و مسخره کردند که این چگونه وحى آسمانى است که سخن از” عنکبوت” و” مگس” مى‏گوید؟ آیه فوق نازل شد و با تعبیراتى زنده به آنها جواب داد.( مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج‏۱، ۱۴۵)
الف ۲- ۳ - ۳ ) سوره بقره - آیات۲۳۸ و۲۳۹ : حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلّهِ قانِتینَ (۲۳۸)فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُکْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللّهَ کَما عَلَّمَکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ (۲۳۹)
در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [= نماز ظهر] کوشا باشید! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخیزید! (۲۳۸)و اگر (به خاطر جنگ، یا خطر دیگرى) بترسید، (نماز را) در حال پیاده یا سواره انجام دهید! اما هنگامى که امنیت خود را بازیافتید، خدا را یاد کنید! [= نماز را به صورت معمولى بخوانید!] همان‏گونه که خداوند، چیزهایى را که نمى‏دانستید، به شما تعلیم داد. (۲۳۹)
جمعى از منافقان گرمى هوا را بهانه براى ایجاد تفرقه در صفوف مسلمین قرار داده بودند و در نماز جماعت شرکت نمى‏کردند و به دنبال آنها بعضى از مؤمنین نیز از شرکت در جماعت خوددارى کرده بودند و جماعت مسلمین کاهش یافت، پیغمبر اکرم ص از این جهت ناراحت بود حتى آنها را تهدید به مجازات شدید کرد، لذا در حدیثى از” زید بن ثابت” نقل شده که پیامبر ص در گرماى فوق العاده نیمروز تابستان نماز (ظهر) را با جماعت مى‏گذارد و این نماز براى اصحاب و یاران سخت‏ترین نماز بود، به طورى که گاه پشت سر پیامبر ص یک صف یا دو صف بیشتر نبود، در اینجا فرمود: من تصمیم گرفته‏ام خانه کسانى را که در نماز ما شرکت نمى‏کنند بسوزانم، آیه فوق نازل شد و اهمیت نماز ظهر را (با جماعت) تاکید کرد.این تشدید نشان مى‏دهد که مساله عدم شرکت، تنها به خاطر گرمى هوا نبود، بلکه گروهى مى‏خواستند با این بهانه به تضعیف اسلام و پیامبر ص و ایجاد شکاف در صفوف مسلمین بپردازند که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با این لحن شدید در مقابل آنها موضع گیرى فرمود.( مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج‏۲، ۲۰۵)
الف ۲- ۳ - ۴ ) سوره توبه - آیه ۶۱:وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْر لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ رَحْمَهٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ
از آنها کسانى هستند که پیامبر را آزار مى‏دهند و مى‏گویند: «او آدم خوش‏باورى است!» بگو: «خوش‏باور بودن او به نفع شماست! (ولى بدانید) او به خدا ایمان دارد؛ و (تنها) مؤمنان را تصدیق مى‏کند؛ و رحمت است براى کسانى از شما که ایمان آورده‏اند!» و آنها که رسول خدا را آزار مى‏دهند، عذاب دردناکى دارند!
مقصود از «مِنْهُمُ»؛ یا گروه منافقان است، یا برخى افراد سست ایمان که از روى ترس در جبهه شرکت نکردند و پس از جنگ، عذر و بهانه مى‏آوردند.به فرموده‏ى روایات، به دلیل تماس‏هاى دائمى پیامبر صلى الله علیه و آله با على علیه السلام، عدّه‏اى از منافقان آن حضرت را ساده‏لوح و زودباور معرّفى مى‏کردند. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «مَن آذانى فى عترتى فعلیه لعنه اللَّه» کسى‏که اهل‏بیت مرا اذیّت کند، لعنت خدا بر او باد. در مورد حضرت فاطمه علیها السلام نیز فرمود: «مَن آذاها فقد آذانى» هرکس فاطمه را اذیّت کند، مرا اذیّت نموده است.
گروهى دائماً پیامبراکرم صلى الله علیه و آله را اذیّت مى‏کردند. «یُؤْذُونَ» (فعل مضارع، رمز استمرار است).همه‏ى اصحاب پیامبر، عادل نبودند و برخى پیامبر را مى‏آزردند. «یُؤْذُونَ».رهبرى امّت، ملازم آزار دیدن از خودى و بیگانه است. «یُؤْذُونَ النَّبِیَّ».آزار پیامبر، کفر است. تقابل‏ «الَّذِینَ یُؤْذُونَ» با «الَّذِینَ آمَنُوا».منافقان حتّى علیه پیامبر نیز تبلیغات وجوسازى مى‏کردند. «یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ». به همه مردم اجازه‏ى سخن بدهید تا نگویند حاضر به شنیدن حرف ما نیستید، هرچند به ساده‏لوحى متّهم شوید. «یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ» گاهى به‏خاطر مصلحتِ امّت باید از بعضى شنیده‏ها تغافل کرد. «أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ» گاهى آثار تربیتى و اجتماعى یا سیاسىِ سکوت، بیش از برخورد و اعلام موضع است. «أُذُنٌ»از صفات یک رهبر آگاه، سعه‏ى صدر، گوش دادن به حرف همه‏ى گروه ها، برخورد محبّت‏آمیز با آنان، عیب‏پوشى و بازگذاشتن راه عذر و توبه‏ى مردم است. «قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ»با روى باز و از روى خیرخواهى، شنواىِ سخن مردم باشید. «أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ»سکوت در برابر شنیده‏ها، همیشه نشانه‏ى رضایت نیست. «أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ»(قرائتی،۱۳۸۳،ج‏۳،۴۵۱و۴۵۲)
الف ۲- ۳ - ۵ ) سوره توبه – آیات۶۴ و۶۵و۶۶ : یَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ سُورَهٌ تُنَبِّئُهُمْ بِما فی قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِؤُا إِنَّ اللّهَ مُخْرِجٌ ما تَحْذَرُونَ (۶۴)وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَیَقُولُنَّ إِنَّما کُنّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَ بِاللّهِ وَ آیاتِهِ وَرَسُولِهِ کُنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُنَ(۶۵) لاتَعْتَذِرُوا قَدْ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إیمانِکُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَه مِنْکُمْ نُعَذِّبْ طائِفَهً بِأَنَّهُمْ کانُوا مُجْرِمینَ(۶۶)
منافقان از آن بیم دارند که سوره‏اى بر ضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: «استهزا کنید! خداوند، آنچه را از آن بیم دارید، آشکار مى‏سازد.(۶۴)و اگر از آنها بپرسى(: «چرا این اعمال خلاف را انجام دادید؟!»)، مى‏گویند: «ما بازى و شوخى مى‏کردیم!» بگو:« آیا خدا و آیات او و پیامبرش را مسخره مى‏کردید؟!» (۶۵)(بگو:) عذر خواهى نکنید (که بیهوده است؛ چرا که) شما پس از ایمان آوردن، کافر شدید! اگر گروهى از شما را (بخاطر توبه) مورد عفو قرار دهیم، گروه دیگرى را عذاب خواهیم کرد؛ زیرا مجرم بودند! (۶۶)
در شأن نزول آیه گفته‏اند: گروهى از منافقان، تصمیم گرفتند شتر پیامبر را در بازگشت از جنگ تبوک در گردنه‏اى رَم دهند تا پیامبر صلى الله علیه و آله کشته شود. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم از تصمیم آنان از طریق وحى با خبر شد. در حالى که عمّار و حُذیفه از جلو و پشت سر حضرت مراقب بودند، به گردنه رسیدند و منافقان حمله کردند. پیامبر آنان را شناخت و نامشان را به حُذیفه گفت. او پرسید: چرا فرمان قتلشان را نمى‏دهى؟ فرمود: نمى‏خواهم بگویند که محمّد صلى الله علیه و آله چون به قدرت رسید، مسلمانان را کشت.در جریان همین جنگ منافقان در غیاب پیامبر، از روى استهزا مى‏گفتند: او مى‏خواهد کاخهاى شام را تسخیر کند!آیه بعد نازل شد و آنان را تهدید به رسوایى کرد.یکى از آنان گفته بود: اگر توطئه فاش شد، چه کنیم؟ دیگرى گفت: مى‏گوییم مزاح و شوخى بود.در واقع عذرى بدتر از گناه آوردند. شوخى با مقدّسات دینى جایز نیست. «أَ بِاللَّهِ وَ آیاتِهِ وَ رَسُولِهِ کُنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُنَ»درباره‏ى اینکه کدام گروه از منافقان عفو مى‏شوند اقوالى است:
الف: آنان که توبه کنند.ب: آنان که در حاشیه و کنار استهزاکنندگان بوده‏اند. ولى از سردمداران آنان پذیرفته‏نمى‏شود.ج: آنان که عفوشان به مصلحت نظام و حکومت است.د: آنان که تنها مدّت کوتاهى منحرف شدند، در مقابل آنان که جرمشان ریشه‏دار و سابقه‏دار و همچنان استمرار دارد. «کانُوا مُجْرِمِینَ»عذر دروغگویان ومسخره‏کنندگان در همه جا پذیرفته نیست. لا تَعْتَذِرُوا …ارتداد، سبب نپذیرفتن هر عذرى است. «قَدْ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمانِکُمْ». به ایمان امروز خود مغرور نشویم، چون خطرِ سوء عاقبت و مرتد شدن وجود دارد. «قَدْ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمانِکُمْ».توهین و استهزا به خدا و پیامبر و آیات الهى، کفر است. «تَسْتَهْزِؤُنَ‏، کَفَرْتُمْ».منافق، در حقیقت کافر است. «کَفَرْتُمْ»هنگام تهدیدِ مخالفان و منافقان توطئه‏گر، همه‏ى راه ها را نبندیم. «نَعْفُ».بعضى از منافقان قابل عفوند، البتّه اگر توبه کنند. «نَعْفُ عَنْ طائِفَهٍ» (نفاق نیز داراى مراتبى است).دلیل کیفرِ منافقان، کفر و جرم سابقه‏دار آنان است. نُعَذِّبْ‏ … کانُوا مُجْرِمِین‏(قرائتی،۱۳۸۳،ج‏۳، ۴۵۴تا۴۵۷)
الف ۲- ۳ - ۶ ) سوره توبه - آیه۷۴ : یَحْلِفُونَ بِاللّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا کَلِمَهَ الْکُفْرِ وَ کَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ یَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلاّ أَنْ أَغْناهُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ یَتُوبُوا یَکُ خَیْراً لَهُمْ وَ إِنْ یَتَوَلَّوْا یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ عَذاباً أَلیماً فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ وَ ما لَهُمْ فِی الاَْرْضِ مِنْ وَلِىّ وَ لا نَصِیر
به خدا سوگند مى‏خورند که (در غیاب پیامبر، سخنان نادرست) نگفته‏اند؛ در حالى که قطعاً سخنان کفرآمیز گفته‏اند؛ و پس از اسلام‏آوردنشان، کافر شده‏اند؛ و تصمیم (به کار خطرناکى) گرفتند، که به آن نرسیدند. آنها فقط از این انتقام مى‏گیرند که خداوند و رسولش، آنان را به فضل (و کرم) خود، بى‏نیاز ساختند! (با این حال،) اگر توبه کنند، براى آنها بهتر است؛ و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت، به مجازات دردناکى کیفر خواهد داد؛ و در سراسر زمین، نه ولىّ و حامى دارند، و نه یاورى‏.
آیه، شامل همه‏ى توطئه‏هایى مى‏شود که منافقان بر ضدّ پیامبر و اسلام داشتند، ولى اغلب تفاسیر شیعه و سنّى به توطئه‏ى «لیله العقبه» اشاره کرده‏اند که منافقان براى کشتن پیامبر در گردنه‏اى کمین کردند تا شترِ پیامبر را رَم دهند، امّا توطئه‏ى آنها کشف شد و به مقصود خود نرسیدند. «هَمُّوا بِما لَمْ یَنالُوا»نقل شده است که هنگام سخنرانى پیامبر صلى الله علیه و آله در تبوک، منافقى به نام حلّاس گفت: اگرپیامبر راست بگوید، ما از الاغ بدتریم. یکى از اصحاب (عامربن قیس) این جسارت را به پیامبر خبر داد. رسول خدا صلى الله علیه و آله احضارش کرد. او انکار مى‏کرد و عامر مى‏گفت که دروغ مى‏گوید و او چنین گفته است. به دستور پیامبر، هر دو نزدیک منبر سوگند یاد کردند، امّا با نزول این آیه، منافق رسوا شد. دروغگویى وسوگند دروغ، از نشانه‏هاى منافق است. «یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ».منافقان ناسپاسند، آنان در سایه‏ى اسلام به جایى رسیده‏اند، امّا دست از عیب‏جویى و بدگویى بر نمى‏دارند. وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ‏ .راه توبه حتّى براى آنان که نقشه قتل پیامبر را کشیدند، باز است. «فَإِنْ یَتُوبُوا»(قرائتی،پیشین،ج‏۳،۴۶۷و۴۶۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]




چنانچه یک سازمان یا تولید کننده یا ارائه دهنده خدمت به انتظارات و توقعات مصرف کننده خود اشراف داشته باشد می تواند با بهره گرفتن از پرسنل کارآمد و دانش فنی موجود خود نظریات مشتری را به نحو احسن تامین و رضایت او را فراهم آورد . در این جا ذکر دو نکته حائز اهمیت است . اول اینکه مشخصات و ویژگیهای محصول می باید با جنبه های مختلف توقعات مشتری تناسب داشته و طراحی بر اساس آن صورت پذیرد . دوم اینکه در مورد برخی خدمات یا کالاهای تخصصی، اطلاع رسانی و آگاهی دادن به مصرف کننده بسیار حائز اهمیت است زیرا برخی از باورهای اشتباه و غیر مبتنی بر اصول علم و مهندسی و تکنولوژی در برخی موارد در مشتریان وجود دارد که در این حالت چنانچه بخواهیم به این باورهای نادرست پاسخ دهیم باید کیفیت فنی کالا را فدا کنیم و یا در مواردی، نداشتن اطلاعات کافی از محصول و الگوی مصرف صحیح و یا شرایط مطلوب استفاده از کالا، سبب عدم کارائی فرآورده شده و نارضایتی مشتری را به دنبال دارد.
۲-۱۷) ارائه خدمت بر اساس طراحی
در این مرحله فعالیت های انجام گرفته در دو مرحله قبل باید به منصه ظهور برسد و تولید کالا یا خدمت بر اساس مشخصه های طراحی شده صورت پذیرد . در برخی موارد، علیرغم توفیق در دو مرحله قبل، بنا به دلایلی از قبیل کمبود امکانات و یا عدم توجه کافی به مشخصات تعریف شده در طرح و یا عدم توانایی های لازم در اجرای طرح (چه از نظر تجهیزات و چه از نظر نفرات) توفیقی در تولید یا ارائه خدمت حاصل نمی شود، لذا انتظارات مشتری برآورده نشده و رضایت او جلب نمی شود .
این عدم هماهنگی ها گهگاه در مرحله تحویل کالا نیز بروز می کند . فرایند تحویل کالا بخش مهمی از فرایند رضایت مشتری است . تحویل به موقع، به اندازه، در محل مورد نظر مشتری و نیز تحویل با حفظ کیفیت کالا از مهم ترین شاخص های این مرحله است . چنانچه سازمانی بخواهد فرایند رضایت مشتری محقق شود ملزم به تهیه و تدارک همه ملزومات آن می باشد و تامین منابع مالی، پرسنلی، تجهیزات و سیستم ها و روش های مناسب را می بایست در دستور کار خود لحاظ کند .
۲-۱۸)مدیریت انتظارات مشتری
چنانچه بخواهیم انتظارات مشتری را برآورده کنیم باید ابتدا این انتظار را هدف مند، چارچوب دارو شاخص پذیر کنیم و هم چنین باید با اطلاع رسانی و آگاهی درست بتوانیم باورهای درست و واقعی در مشتری ایجاد کنیم . این فرایند، مدیریت انتظارات مشتری نام دارد . در واقع تولید کنندگان، پل های ارتباطی گوناگون از چاپ کاتالوگ گرفته تا تبلیغات رادیو و تلویزیون با مشتریان خود در ارتباط قرار می گیرند . حال مهم این است که بدانیم این ارتباط و پیام های ارسالی در شکل گیری سطح توقعات مصرف کننده موثر است . عرضه کنندگان همواره باید چنان باشند که مشتری در احساس ذوق زدگی قرار داشته باشد .
متاسفانه برخی تصور می کنند که تبلیغات به مفهوم بزرگ نمایی و گزافه سرایی است . در این چنین تبلیغاتی به جای پرداختن به شاخص ها و امتیازات قابل رقابت کالا و تبلیغ در مورد آنها، همه ابعاد مختلف کالا یا خدمت بزرگ نمایی می شود و به این ترتیب سطح توقعات مصرف کننده، ناخواسته ارتقا پیدا می کند. اما از آنجا که آن کالا یا خدمت قادر به پاسخ گوئی به این سطح توقع نیست، نارضایتی بوجود می آید . بنابراین کنترل سطح توقعات مشتریان بالقوه و بالفعل از اهم امور در برنامه ریزی های ارتباطی و تبلیغی است . البته در مواقعی به دلیل مقابله با رقیب یا رقبا لازم است که سطح توقع مشتری و طبعاً سطح کیفیت کالا یا خدمت بالا برده شود .
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱۹) رضایت سنجی مشتری
یکی از ارکان مهم سیستم استاندارد های ISO 9001/2000 بحث اندازه گیری و تحلیل (Measuring & Monitoring) است. در هر سازمان پس از تولید و عرضه کالا یا ارائه خدمت و در واقع پس از گذر از چهار مرحله قبل باید با تمهیدات گوناگون و با بهره گرفتن از ابزار و روش ها و سیستم های مختلف و با طرح ریزی برنامه های نظر سنجی و اجرای آن، میزان رضایت مشتری از ابعاد مختلف بدست آمده و مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد . در واقع شریان حیاتی چرخه رضایت مشتری در همین قسمت است . چرا که خروجی های این تجزیه و تحلیل است که سازمان را در رفع عیوب و نواقص کار خود وپیشرفت در جهت بهبود مستمر و نیل به اهداف کلان خود و وفادار نگهداشتن مصرف کنندگان و جذب مشتریان جدید رهنمون می سازد . مدیریت شکایات مشتریان واضح است که در هر شرایطی حتی در حالت ایده آل نیز یک سازمان یا عرضه کننده نمی تواند بدون ناراضی بوده و همه مشتریان از عملکرد آن راضی باشند . نکته مهم در اینجا این است که غالباً مشتری ناراضی، شکایت خود را به سازمان انتقال نمی دهد بلکه با منتقل کردن احساس و نارضایتی خود به اطرافیان، تبلیغات منفی صورت داده و جو ذهنی جامعه را نسبت به آن سازمان یا عرضه کننده، مسموم و منحرف می کند . از طرف دیگر توجه به این نکته حائز اهمیت است که از دید کلان، مشتری ناراضی، کسی است که بدون دریافت هزینه، مشکلات و ضعف های سازمان را برایش بازگو می کند و بازتاب این اطلاعات می تواند و باید سازمان را به سمت و سوی بهبود مستمر هدایت کند . چنانچه خواسته باشیم از این مهم، حداکثر بهره برداری را برده و در عین حال مشتری خود را از دست ندهیم باید با ایجاد یک سیستم مدیریت شکایت مشتری و با جلب رضایت مشتری شاکی، او را به یک مشتری وفادار تبدیل کنیم
در سال های اخیر توجه ویژه ای به موضوع عملکرد بازار شرکت ها در مباحث بازاریابی شده است. بررسی ادبیات موضوع نشان می دهد که:
۱) کشین[۲۵] در سال ۲۰۰۶ با بررسی ۱۵۷ شرکت تولیدی کوچک در ترکیه به رابطه مثبت بین استراتژی های نوآوری و بازارگرایی با عملکرد بازرگانی این شرکت ها تأکید نمود (Halit Keskin,2006,p.29).
۲) لی و تسی[۲۶] در سال ۲۰۰۵ ضمن مطالعهی عملکرد شرکت های خدماتی در تایوان دریافتند که استراتژی های بازارمحوری و یادگیری محوری با عملکرد بازرگانی رابطه مستقیم دارند (Lee Tien-Shang,Tsai Hsin-Ju,2005,p.13).
۳) رهی و همکارانش[۲۷] در سال ۲۰۱۰ ضمن بررسی شرکت های کرهی جنوبی به رابطه مستقیم بین نوآوری و عملکرد بازرگانی تأکید نموده اند (Rhee Jaehoon,Park b aekyung,Lee c DoHyung,2010,p.18)
۴) گرینستین[۲۸] در سال ۲۰۰۸ با روش متا آنالیز به رابطه مثبت بین بازارمحوری و نوآوری تاکید نمود(Grinstein Amir,2008,p.23)
۵) لایو و ویو[۲۹] در سال ۲۰۱۰ ضمن بررسی بازار اقتصادی تایوان به رابطه مثبت بین یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی تأکید نموده اند (Liao Shu-Hsien,Wub Chi-chuan,2010,p.16)
۶) لین و همکارانش[۳۰] در سال ۲۰۰۸ با بررسی ۳۳۳ شرکت خلاق و نوآور در تایوان به رابطه مثبت بین بازارمحوری و یادگیری محوری اشاره نموده اند (Lin Chien-Huang,Peng Ching-Huai,KaoDanny T,2008.p.56)
در ادامه مهم ترین یافته های صاحب نظران در قالب جدول ۱ آورده شده است.
جدول (۱): تاثیر استراتژی بازارمحوری، یادگیری محوری و نوآوری در عملکرد بازار شرکت ها

 

متغیر مستقل متغیر وابسته محل تحقیق نوع رابطه محقق / محققین
نوآوری عملکرد بازرگانی دان وبرداستریت مثبت هالت و دیگران
بازارگرایی عملکرد بازرگانی شرکت های تولیدی کوچک در ترکیه مثبت کسکین
نوآوری عملکرد بازرگانی شرکت های تولیدی کوچک در ترکیه مثبت کسکین
بازارگرایی عملکرد بازرگانی کارخانجات و شرکت های خدماتی در تایوان معنی دار لی و تسای
نوآوری عملکرد بازرگانی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:32:00 ب.ظ ]




این پژوهش از نوع پژوهش های علی – مقایسه ای می باشد . نمونه پژوهش حاضر مشتمل بر ۲۰۰ نفر از دانشجویان دختر و پسر بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند .
برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی (فرم کوتاه ۳۶ سئوالی (۳۶-sf) و مقیاس خود کار آمدی نو جوانان با مقیاس پنج درجه (خیلی بد تا خیلی خوب ) استفاده شد داده های حاصل از پرسشنامه پژوهش با استفاده ازآزمون تحلیل واریانس چند متغیری (Manova) و نرم افزار SPSS و به کمک روش های آماری مورد تحلیل قرار گرفت .
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
شواهد نتایج حاصل از این مقایسه کیفیت زندگی و خود کار آمدی، هیجانی اجتماعی و تحصیلی نشان می دهد که به طور کلی افرادی که رضایت بالا تری از زندگی دارند از سبک های مقابله ای موثرتر و مناسب تر استفاده می کنند، عواطف و احساسات مثبت عمیق تری را تجربه می کنند و از سلامت عمومی بالاتری برخوردارند ، عدم رضایت از زندگی با وضعیت سلامتی ضعیف تر، علائم افسردگی ، مشکلات شخصی ، رفتارهای نا مناسب بهداشتی و وضعیت ضعیف اجتماعی همبسته است .
واژه های کلیدی : کیفیت زندگی، خود کار آمدی هیجانی، اجتماعی، تحصیلی

فصل یکم

 

کلیات پژوهش

۱-۱-مقدمه
توجه به"منایع انسانی"پدیده­ای است که در دو دهه اخیر توسعه فراوان یافته است.بگونه­ای که پارادایمها و چارچوب­های فکری جدید و دگرگونی­های عمیقی که در حوزه و عرصه منابع انسانی پدید آمده، راه را برای بهره­ گیری بیشتر از توان و تخصص افراد و سازمان­ها هموار کرده است(ابوالقاسمی، ۱۳۸۳). سازمان­های عصر حاضر با نگاه راهبردی به منابع انسانی آن را به عنوان دارایی هوشمند و ارزشمند در نظر دارند و بیش از پیش به ارتقاء"کیفیت زندگی۱” افراد توجه دارند. بهبود کیفیت­زندگی کاری افراد،مستلزم اهتمام مدیریت سازمان به تدوین سیاست­های حمایت­گرایانه از منابع انسانی است.بر این اساس؛ استفاده مطلوب از منابع انسانی متکی به تدوین استراتژی­ های منابع انسانی و اقداماتی است که برای صیانت جسم، روح و حفظ کرامت انسانی افرادضروری است.در این راستا؛اقداماتی که شامل امکانات رفاهی، درمانی، امنیت­شغلی، طراحی­شغلی، اهمیت شغلی، توسعه و پیشرفت شغلی، آموزش و بهسازی و مواردی از این قبیل می باشد، مجموعاً تحت عنوان کیفیت­زندگی در نظر گرفته می شود. کیفیت زندگی که به عنوان یکی از رویکرد های بهبود عملکرد و از جمله عناصر مهم و کلیدی«فرهنگ­تعالی»به شمار می­رود، رویکردی است که موجب همسویی افرادو سازمان می­ شود( ویلکرسون، وندنبرگ، ۲۰۰۰؛ ابوالقاسمی، ۱۳۸۳).
به عبارت دیگر؛کیفیت زندگی،بعنوان موضوع سلامتی انسان از بدو پیدایش بشر و در طی قرون متمادی مطرح بوده است و هر جا سخنی از آن به میان آمده عمدتاً بعد جسمانی آن در نظر بوده است و کمتر به ابعاد سلامت روانی آن اشاره شده است. سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۰ ضمن تاکید به مسئولان کشورها در راستای تامین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی جامعه همواره به این مطلب اشاره دارد که هیچ یک از این سه بعد به دیگری برتری ندارد(قنبری، ۱۳۸۵).اصطلاح کیفیت زندگی به طور معمول به حوزه های متعددی در زندگی فرد، ورای سنجش ساده نشانه­ها یا آسیب­شناسی عضوی اشاره می­ کند. این حوزه ها شامل زمینه­هایی از شادکامی فردی، ایفای نقش و وضعیت سلامتی است. حوزه اول؛ مواردی مثل ارتباط های رضایت­بخش حمایت­کننده، کارایی شبکه اجتماعی و رهایی از نا امیدی را شامل می­ شود.در حوزه دوم؛ مواردی مثل سازگاری شغلی، انجام تعهدات در خانواده و اوقات فراغت را در بر می گیرد. حوزه سوم؛ وضعیت سلامتی است که بر اساس محدودیت­های ایجاد شده در عملکرد فیزیکی و روانی مورد بررسی قرار می­گیرد.کیفیت زندگی ارتباط گسترده­ای با موارد احساسی فرد و بهداشت روانی دارد، به بیان حالات درمان افراد و بیان تغییرات و توانایی­های افراد و حالات رضایتمندی افراد از عملکرد های چندگانه تاثیرات زندگی می پردازد(کات، هریسون[۱]، ۱۹۹۳؛ نقل از قنبری، ۱۳۸۵).گاهی اوقات کیفیت زندگی معادل رضایت از زندگی افراد تعریف می شود و شامل طیف وسیعی از رضایت افراد از کلیه مسائل زندگی خود می باشد(فلس و پری[۲]، ۱۹۹۶؛ نقل از قنبری، ۱۳۸۵).بررسی رضایت افراد از زندگی خود و کیفیت زندگی می تواند فاکتورهای سودمندی درباره مولفه های زندگی ارائه دهد(ارای، ۱۹۹۶).
دراین راستا؛در هر نظام تعلیم و تربیت میزان عملکرد تحصیلی دانشجویان و عوامل مرتبط با آن یکی از شاخص­ های موفقیت در فعالیت­های علمی است. ارزشیابی مداوم و مستمر عملکرد تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان در طول تحصیل و بررسی عوامل مرتبط با آن یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بهبود کیفیت نظام آموزشی می باشد. توجه به این امر چیزی است که در تمام دنیا در رأس برنامه های توسعه آموزشی مدنظر قرار می گیرد (لیندمن و دوک[۳]، ۲۰۰۱). همچنین از جمله مهمترین نگرانی های معلمان، استادان، مسئولان آموزش و خانواده ها، پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از افت تحصیلی دانش ­آموزان و دانشجویان است (لوگان، ترجمه رضوی شجاع، ۱۳۷۴). در ایران، این امر از مهمترین مشکلات کنونی نظام آموزشی است و هرساله ده ها میلیارد ریال از بودجه کشور را هدر می­دهد و نیروهای بالقوه و سرمایه های جامعه (نیروی انسانی) بی ثمر می مانند. بنابراین، توجه به عوامل مرتبط با تحصیل دانش ­آموزان، از اهمیت ویژه­ای برخوردار است.
از جمله عوامل روانشناختی مهم که باید در دانش ­آموزان و نوجوانان مورد توجه قرار گیرد، خودکارآمدی است. نوجوانان و جوانان به دلیل دوره خاص رشد خود ناچارند با رویدادهای انتقالی بسیاری از نظر زیست شناختی، تحصیلی و اجتماعی روبرو شوند.آنان می­بایست راه حل­هایی برای حل مشکلات و مقابله با آنها بیابند. موفقیت آنان در چالش­های بیشمار این دوره رشد، با خودکارآمدی آنان ارتباط دارد. دانش آموزان نوجوانی که باور ضعیفی به کارآمدی خود دارند، منفعلانه تحت تأثیر این فشارها قرار می گیرند (ریچاردسون[۴]، ۱۹۹۹). نتایج پژوهشی حاکی است که بالا رفتن سطح خودکارآمدی باعث افزایش انگیزش تحصیلی می­ شود (گلاور و برونتینگ[۵]، ترجمه علینقی خرازی، ۱۳۸۳).
با توجه به موارد گفته شده پژوهش حاضر درصدد آن است که به این سؤال اساسی پاسخ دهد که آیا بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد؟
۱-۲-بیان مسئله
یکی از اهداف و وظایف مهم آموزش و پرورش ایجاد زمینه برای رشد همه جانبه فرد و تربیت انسانهای سالم، کارآمد و مسئول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است. از آنجایی که دانش آموزان به عنوان رکن اساسی نظام آموزشی کشور، در دستیابی به اهداف نظام آموزشی نقش و جایگاه ویژه ای دارند، توجه به این قشر از جامعه از لحاظ آموزشی و تربیتی، باروری و شکوفایی هر چه بیشتر نظام آموزشی و تربیتی جامعه را موجب می گردد. از طرف دیگر ارزشیابی مداوم و مستمر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در طول تحصیل و بررسی عوامل مرتبط با آن یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بهبود کیفیت نظام آموزشی به ویژه در نظام آموزش و پرورش می باشد. توجه به این امر چیزی است که در تمام دنیا در رأس برنامه های توسعه آموزشی مدنظر قرار می گیرد (لیندمن و دوک[۶]، ۲۰۰۱). یکی از اهداف مهم نظام های تعلیم و تربیت مدرن، پرورش افرادی است که قادر باشند بر مسائل و مشکلاتشان در زندگی روزمره و در محیط اجتماعی به آسانی غلبه کنند (سلکوک، کالیسکان وارول[۷]، ۲۰۰۷). لذا آنچه در فرایند یادگیری از اهمیت اساسی برخوردار است فراهم آوردن شرایط یادگیرنده و موقعیت یادگیری به گونه ­ای است که بهترین دستاوردها حاصل آید. یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر شرایط یادگیرنده خودکارآمدی[۸] است. خودکارآمدی از متغیرهای کلیدی در نظریه­ شناختی اجتماعی بندورا[۹] است. مبنای نظری خودکارآمدی در رشته­ها و محیط­های گوناگونی آزمایش شده و از پشتوانه­های فزاینده نظری و تجربی برخوردار است (مادوکس و استانلی[۱۰]، ۲۰۰۲). خودکارآمدی احساسی پایدار و روشن از لیاقت و قابلیت فرد برای کنارآمدن مؤثر با بسیاری از موقعیت­های تنش زا است (شوارتزر و شولز[۱۱]، ۲۰۰۰). خودکارآمدی به احساس عزت نفس و ارزش خود، احساس کفایت و کارآیی در برخورد با زندگی اطلاق می­ شود (بندورا، ۲۰۰۴). خودکارآمدی اطمینان به توانایی خود در کنترل افکار، احساسات و فعالیت­ها است و بنابراین روی پیامد اعمال مؤثر است. انتظارات خودکارآمدی بر عملکرد واقعی افراد، هیجانات، انتخاب رفتار و سرانجام میزان تلاش و کوشش که صرف یک فعالیت می­ شود مؤثر است (بروان و اینوی، ۱۹۷۸؛ به نقل از سیدآبادی، ۱۳۸۴). برک[۱۲](۲۰۰۰) معتقد است خودکارآمدی فرد، نقش حساسی در بازداری یا پایداری رفتار او در موقعیت­های گوناگون ایفا می­ کند. پارجاس[۱۳](۱۹۹۶) بر این باور است که خودکارآمدی در بهبود مسائل بالینی مانند بیهوده ترسی، افسردگی، مهارتهای اجتماعی و ابراز وجود نقش حیاتی دارد. ول[۱۴] (۲۰۰۴) گزارش کرده است که اگر دانش آموزان باور داشته باشند که با تلاش قابل قبولی می­توانند یاد بگیرند تلاش بیشتری کرده و در مواجه با مشکلات پافشاری بیشتری می­ کنند. همچنین خود را بر مشکل متمرکز کرده و احساس آرامش و خوشبختی بیشتری می­ کنند و از راهبردهای مؤثرتری بهره می­گیرند.
بنابراین خودکارآمدی یکی از مهم­ترین مؤلفه­ های کسب موفقیت و سازش یافتگی است و در حیطه روانشناسی مثبت جای می­گیرد. کیم و پارک[۱۵] (۱۹۹۹؛ به نقل از مرتضوی، ۱۳۸۳) در پژوهشی نشان دادند که خودکارآمدی با رضایت از زندگی رابطۀ مستقیم دارد. به بیان دیگر کسانی که خود را خودکارآمدتر می­پندارند، علاوه بر کسب موفقیت بیشتر از نظر عملکرد احساس رضایت بیشتری نیز می­ کنند. تایلر، لیتی­تا و دو[۱۶] (۲۰۱۰) در مطالعه­ ای دریافتند دانش آموزانی که خودکارآمدی بالاتری دارند، اهداف چالش انگیز و بالاتری اتخاذ می­ کنند و نسبت به آنها به طور پایدارتری متعهدند. اما دانش آموزانی که خودکارآمدی پایین­تری دارند به آسانی به وسیله موانع یا شکستها دلسرد می­شوند. هیمن[۱۷] (۲۰۰۵)، بیدرمن، مونتاکسم و مایک[۱۸] (۲۰۰۶)، لی و هینشاو[۱۹] (۲۰۰۶)، نیجمی[۲۰] و همکاران (۲۰۰۸) هر کدام در پژوهشهای جداگانه نشان داده اند که مداخله های شناختی- رفتاری بر باورهای خودکارآمدی تحصیلی تأثیر دارد و باعث افزایش آن می شود.
نظام­های آموزشی به شیوه ­های مختلفی می­توانند میزان خودکارآمدی دانش آموزان را افزایش دهند. یکی از این عوامل کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی[۲۱] موضوع سلامتی انسان از بدو تولد پیدایش بشر و در طی قرون متمادی مطرح بوده است و هر جا سخنی از آن به میان آمده عمدتاً بعد جسمانی آن در نظر بوده است و کمتر به ابعاد سلامت روانی آن اشاره شده است.
سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۰ ضمن تایید به مسئولان کشورها در راستای تامین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی جامعه همواره به این مطلب تاکید دارد که هیچ یک از این سه بعد به دیگری برتری ندارد(قنبری، ۱۳۸۵).
اصطلاح کیفیت زندگی به طور معمول به حوزه های متعددی در زندگی فرد ورای سنجش ساده نشانه ها یا آسیب شناسی عضوی اشاره می کند. این حوزه ها شامل زمینه هایی از شادکامی فردی، ایفای نقش و وضعیت سلامتی است. حوزه اول مواردی مثل ارتباطات رضایت بخش حمایت کننده، کارایی شبکه اجتماعی و رهایی از نا امیدی را شامل می شود. در حوزه دوم مواردی مثل سازگاری شغلی، انجام تعهدات در خانواده و اوقات فراغت را در بر می گیرد(کات، هریسون[۲۲]، ۱۹۹۳). حوزه سوم وضعیت سلامتی است که بر اساس محدودیت های ایجاد شده در عملکرد فیزیکی و روانی مورد بررسی قرار می گیرد. کیفیت زندگی ارنباط گسترده ای با موارد احساسی فرد و بهداشت روانی دارد، به بیان حالات درمان افراد و بیان تغییرات و توانایی های افراد و حالات رضایتمندی افراد از عملکرد های چندگانه تاثیرات زندگی می پردازد( نقل از رفیعی، ۱۳۸۲).
کیفیت زندگی عملاً عبارتی است که تعریف آن مشکل است. به صورت کلی کیفیت زندگی برای افراد مختلف در موقعیت های مختلف تعابیر متفاوتی دارد ولی اصولاً به رضایت افراد از زندگی خود بر می گردد(ارای[۲۳]، ۲۰۰۰).
کیفیت زندگی بستگی به تفسیر هیجانی دارد که فرد به رخدادها و حقایق می دهد. کیفیت زندگی به طور خیلی قوی به ذهنیت فرد بستگی دارد. در زمینه خاصی مثل سلامت جسمانی، تغییر پذیری بزرگی میان افراد راجع به ظرفیت روبرو شدن با بیماریهای جسمانی و انتظاراتشان در مورد سلامتی وجود دارد. مفهوم فردی، یک اثر تعیین کننده در ارزیابی فرد در مورد وضعیت سلامتی اش دارد. بنابراین دو فرد با وضعیت کارکرد یا شرایط بهداشتی یکسان می توانند کیفیت های متفاوتی از زندگی بواسطه این جنبه های ذهنی داشته باشند(مارکوس پی تی فراز، مارک، مری گوچی، و استوسگوی[۲۴]، ۲۰۰۳).
۱-۳-اهمیت و ضرورت پژوهش
دانش آموزان و دانشجویان بزرگترین سرمایه های انسانی هر جامعه به حساب می آیند زیرا می توانند با درهم آمیختن نیروی جوانی، علم و مهارت آموخته شده، چرخ های پیشرفت و توسعه را به حرکت درآورند. در تمام کشورها سالیانه سهم زیادی از درآمد ملی صرف آموزش و پرورش می شود اما بخش زیادی از هزینه ها به هدر می رود. یکی از مواردی که همواره مورد توجه اساتید دانشگاه ها، معلمان و اولیا دانش آموزان و دانشجویان است خودکارآمدی یادگیرندگان می باشد. لازمه تحول در آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی توجه به جنبه های مهم برنامه ریزی است که در پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان موثر می باشد و متأسفانه در نظام آموزشی نادیده گرفته می شود.
دیگر اینکه برخی از مدارس و دانشگاههای ما به صورتی عمل می کنند که فارغ التحصیلان آنها صرفاً محفوظاتی دارند که در زندگی واقعی آنها چندان کاربردی ندارد (تنهایی رشونلو و حجازی، ۱۳۸۸). در عصر انفجار اطلاعات پرورش افراد خودکارآمد، خلاق و افرادی که خود بتوانند به صورت مستقل به یادگیری بپردازند بسیار مهم تر از انتقال حجم عظیمی از اطلاعات است. بنابراین پژوهش در صورتی که منجر به اصلاح و بهبود در فرایند آموزش و پرورش گردد از ضرورت های ملموس و عینی نظام آموزشی کشور ماست. متأسفانه امروزه شاهد آن هستیم که تعداد زیادی از دانش آموزان و دانشجویان بدون هیچ دلیل فیزیولوژیکی و یا ناتوانی ذهنی از سطح مطلوب پیشرفت تحصیلی برخوردار نیستند و علاقه زیادی برای کسب علم و ارتقاء سطح علمی خود نشان نمی دهند که این­ امر با توجه به صرف هزینه های سنگین در خصوص تربیت آنها، ضربه سنگینی را بر اقتصاد کشور و سلامت جامعه وارد خواهد کرد. به نظر می رسد توجه به عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان و تدارک شیوه های کارآمد برای ارتقاء آن، یکی از وظایف مهم دست اندرکاران سیستم آموزش و پرورش می باشد(عطاری و همکاران، ۱۳۸۱). از طرف دیگر رضایت از زندگی مفهومی پایدار است که احساس و نظر کلی مردم یک جامعه نسبت به جهانی که در آن زندگی می کنند را منعکس می کنند. اندرز و وایتی نشان دادند رضایت فرد از کل زندگی بازتاب رضایت وی در زمینه های گوناگون همچون درآمد، مسکن، شغل، فعالیت های روزمره و عملکرد خانوادگی آنهاست ( یوسف نژاد، ۱۳۸۶). بنابراین از آنجایی که بخش قابل توجهی از جمعیت کشورمان را دانش آموزان و دانشجویان تشکیل می­ دهند و آنها از حساس­ترین قشرهای جامعه­اند که در آینده همه چرخ­های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و اداری آن را عهده خواهند گرفت، ضرورت دارد که آنها از قدرت ابراز وجود، خودکارآمدی اجتماعی، هیجانی، عمومی و تحصیلی و سلامت روانی بالاتری برخوردار باشند تا بتوانند از پس چالش­های جدی زندگی و به ویژه از پس تکالیف تحصیلی خود برآیند. ضعف در ابراز وجود و خودکارآمدی و آمار بالای اضطراب و افسردگی از یک طرف (هامپتون و ماسون[۲۵]، ۲۰۰۳) و مشکلات تحصیلی دانش آموزان از طرف دیگر، انجام این پژوهش را در موقعیت فعلی توجیه می­نماید. همچنین استفاده از نتایج این پژوهش در محیط­های درمانی و مشاوره­ای و فراهم سازی زمینه­ای برای پژوهشات بعدی از دلایل انجام این پژوهش می باشد.
۱-۴-اهداف پژوهش
هدف اصلی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه کیفیت زندگی و خودکارآمدی هیجانی، اجتماعی و تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر درسال تحصیلی ۹۴-۹۳ است.
اهداف فرعی:
مقایسه کیفیت زندگی دانشجویان دختر و پسر .
مقایسه خودکارآمدی اجتماعی دانشجویان دختر و پسر .
مقایسه خودکارآمدی هیجانی دانشجویان دختر و پسر .
مقایسه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دختر و پسر
۱-۵-فرضیه ها ی پژوهش
بین کیفیت زندگی دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد.
بین خودکارآمدی اجتماعی دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد.
بین خودکارآمدی هیجانی دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد.
بین خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد.
۱-۶-تعاریف نظری
خودکارآمدی: خودکارآمدی یک درک رفتاری است که احتمال التزام به یک برنامه کاری و رفتارهای ارتقاء سلامت را افزایش می­دهد (پندر، مورداف و پارسونس[۲۶]، ۲۰۰۲). منظور از خودکارآمدی در این پژوهش، خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و هیجانی است که در زیر تعریف نظری و عملیاتی آنها آمده است:
۱- خودکارآمدی تحصیلی: خودکارآمدی ادراکی است که فرد تصور می­ کند، می ­تواند به طور موفقیت آمیزی رفتارهای تحصیلی لازم را برای ایجاد یک پیامد مطلوب و خوشایند انجام دهد (ساپ[۲۷]، ۱۹۹۹). منظور از خودکارآمدی تحصیلی میزان نمره­ای است که هر آزمودنی از خرده مقیاس خودکارآمدی تحصیلی موریس (۲۰۰۱) کسب می­ کند. مقیاس اندازه ­گیری این متغیر فاصله­ای است.
۲- خودکارآمدی اجتماعی: خودکارآمدی اجتماعی به معنای ادراک فرد از توانمندی خود در دستیابی به معیارها و ارتباط­های اجتماعی است (اهرنبرگ، کاکس و کوپمن[۲۸]، ۱۹۹۱) و بر جنبه­ های شناختی و باورهای فرد در مورد احساس اثر بخش بودن تأکید دارد (بندورا، باربارانلی، کاپرارا و پاستورلی[۲۹]، ۱۹۹۹). منظور از خودکارآمدی اجتماعی میزان نمره­ای است که هر آزمودنی از خرده مقیاس خودکارآمدی اجتماعی موریس (۲۰۰۱) کسب می­ کند. مقیاس اندازه ­گیری این متغیر فاصله­ای است.
۳- خودکارآمدی هیجانی: خودکارآمدی هیجانی یکی از منابع اطلاعاتی درباره خودکارآمدی می­باشد. خلق و خو، استرس و حالت­های هیجانی شخص نسبت به شرایط و وقایع، همگی بر چگونگی حس خودکارآمدی تأثیر می­گذارند (بندورا، ۱۹۷۷) منظور از خودکارآمدی هیجانی میزان نمره­ای است که هر آزمودنی از خرده مقیاس خودکارآمدی هیجانی موریس (۲۰۰۱) کسب می­ کند. مقیاس اندازه ­گیری این متغیر فاصله­ای است.
۴-کیفیت زندگی
شامل ادراک فرد از موقعیت یا وضعیت خود در زندگی است که با توجه به زمینه فرهنگی، اقتصادی و نظام ارزش ها و جایی که فرد در آن زندگی می کند، اهداف، انتظارات، استاندارها و علایقش نیز متفاوت می باشد(سازمان جهانی بهداشت، ۱۹۹۹). در بیشتر مقالات، کلماتی مانند بهزیستی، رفاه و زندگی مطلوب مترادف با کیفیت زندگی می آید. اما نکته مهم، این است که اندازه گیری کیفیت زندگی به خصوص کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و لحاظ کردن شرایط زندگی، دیدگاه ها و اهداف و علایق، در برنامه ریزی های ارتقاء سلامت، باعث کاهش هزینه های خدمات و بهداشت در جامعه می شود(پسندیده، ۱۳۸۶).
۱-۷-تعاریف عملیاتی
خود کار آمدی تحصیلیدر این پژوهش منظور از خود کار آمدی تحصیلی نمره ای است که هر آزمودنی از آزمون خود کار آمدی تحصیلی (موریس ، ۲۰۰۱) آورده است .
خود کار آمدی اجتماعیدر این پژوهش منظور از خود کار آمدی اجتماعی نمره ای است که هر آزمودنی از آزمون خود کار آمدی اجتماعی (موریس ، ۲۰۰۱) آورده است .
خود کارآ مدی هیجانیدر این پژوهش منظور از خود کار آمدی هیجانی نمره ای است که هر آزمودنی از آزمون خود کار آمدی هیجانی (موریس ، ۲۰۰۱) آورده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:32:00 ب.ظ ]




ب- واریز هزینه داوری و ارائه مدارک و مستندات:

به استناد بند ۴ ماده ۲۶ اساسنامه سازمان بورس و اوراق بهادار و مصوبه شورای عالی بورس و اوراق بهادار به تاریخ ۲۱/۱۲/۱۳۸۵، نرخ هزینه داوری به شرح ذیل توسط خواهان پرداخت و فیش واریزی ارسال می گردد: تا ده میلیون ریال مبلغ مورد اختلاف (خواسته) یک میلیون ریال و نسبت به مازاد ده میلیون ریال ۵/۱ درصد از مبلغ خواسته و نیز به استناد ماده ۱۶و بند الف ماده ۳۸ قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب ۱۷/۲/۸۷ مجلس شورای اسلامی ۳% از هزینه داوری تعیینی، مالیات و عوارض، ظرف ده روز به حساب بانکی مربوط واریز و فیش آن ضمیمه پرونده می گردد. لازم به ذکر است مبلغ و مهلت و نتیجه عدم پرداخت هزینه در اخطاری که از دبیرخانه هیأت داوری ابلاغ می گردد درج شده و در صورت عدم پرداخت این هزینه در مهلت مقرر، قرار رد دعوا از سوی دبیر هیأت داوری که مسئول دبیرخانه هیات نیز است، صادر می شود. در این صورت خواهان دعوا می تواند ظرف ده روز پس از ابلاغ قرار، نزد هیأت داوری اعتراض نماید. در صورت تایید قرار، پرونده مختومه می شود. خواهان باید برای اثبات ادعای خویش مدارک و مستندات خود را جهت درج در پرونده به دبیرخانه هیأت ارائه دهد. ارائه اصول کلیه مدارک استنادی در جلسه اول رسیدگی ضرورت دارد. از سویی دیگر طرح دعوا در هیات داوری ممکن است توسط اشخاصی به جز اصیل صورت گیرد. جهت احراز هویت خواهان، وی بایستی مدارک هویتی داشته و یا اگر درخواست رسیدگی را وکیل/نماینده قانونی ارائه نموده اند، نامه نمایندگی یا وکالتنامه معتبر ضمیمه درخواست رسیدگی گردد. لازم به یادآوری است که کلیه مقررات وکالت در دادگاهها در این مرجع نیز مجری بوده و وکلای محترم دادگستری و کارآموزان بایستی متناسب با خواسته اقدام به الصاق تمبر مالیاتی بر وکالت نامه نمایند.
پایان نامه - مقاله - پروژه

ج- گواهی عدم سازش از کانون مربوطه:

به استناد ماده ۳۶ قانون بازار اوراق بهادار مصوب آذرماه ۱۳۸۴ رسیدگی پرونده ها در هیأت منوط به عدم سازش طرفین اختلاف در کانون مربوطه می‌باشد. کانون مربوط پس از برگزاری جلسه جهت حل و فصل قضیه اختلافی و عدم حصول نتیجه اقدام به صدور گواهی عدم سازش نموده که این گواهی یکی از مقدمات طرح پرونده در هیأت داوری قلمداد می‌شود. نکته شایان ذکر این که دعاوی مربوط به عرضه اولیه موضوع ماده ۴۳ قانون بازار اوراق بهادار و دعاوی عدم پرداخت سود توسط ناشران موضوع ماده ۱۵ قانون توسعه ابزار ها و نهادهای مالی نیاز به گذراندن فرایند سازش نداشته و دعاوی مربوط مستقیماً در هیات طرح خواهد شد.
گفتار سوم- نقد مقررات حل و فصل اختلافات ناشی از معاملات بورسی در هیأت داوری
بر اساس ماده ۳۶ قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذر ۱۳۸۴ “اختلافات بین “کارگزاران،” “بازارگردانان،” “کارگزار/ معامله‌گران،” “مشاوران سرمایه‌گذاری،” “ناشران،” سرمایه‌گذاران، و سایر اشخاص ذی‌ربط ناشی از فعالیت حرفه‌ای آن‌ ها، در صورت عدم ‌سازش در “کانون"‌ها توسط “هیئت‌ ‌داوری” رسیدگی می‌شود. برای طرح دعوا در هیأت داوری خواهان ناگزیر است ابتدا به مرجعی مراجعه کند که صرفاً ماهیت میانجیگری و سازشی دارد.
در راستای اجرای ماده ۳۶ قانون بازار و بند ۵ ماده ۷ اساسنامه کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار، دستورالعمل کمیته سازش کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار توسط کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار پیشنهاد و در تاریخ ۱۰/۱۰/۱۳۸۷ به تصویب هیأت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار رسید. براساس ماده ۲ دستورالعمل مذکور “به منظور ایجاد سازش در اختلافات ناشی از فعالیت حرفه‌ای کارگزاران، کارگزار/معامله‌گران، بازارگردانان که بین آنها با یکدیگر یا با سایر اشخاص به وجود می آید کمیته‌ای تحت عنوان “کمیته سازش” در کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار (که از این پس کانون نامیده می‌شود) تشکیل گردید. مطابق مصوبات هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار، اختلافات تشکل های خود انتظام از جمله بورس‌ها، بازارهای خارج از بورس ، شرکت سپرده گذاری مرکزی و کانون ها و یا آن دسته از فعالان بازار اوراق بهادار نیز که فاقد کانون مربوطه می‌باشند، در کمیته سازش کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار مطرح و حل وفصل می‌شود. بنابراین راه ورود به فرایند رسیدگی به اکثر اختلافات در بازار سرمایه و صدور آرای قطعی و لازم الاجرا و احقاق حقوق سرمایه گذاران ، نهادهای مالی و تشکل‌های خود انتظام، تشکیل پرونده درکمیته سازش کانون کارگزاران می‌باشد.
کمیته سازش متشکل از سه عضو شامل نماینده‌ای از بورس ذیربط بر حسب موضوع اختلاف به انتخاب هیأت مدیره آن بورس، نماینده‌ای از کانون به انتخاب کانون و نماینده‌ای از سازمان به انتخاب هیأت مدیره می‌باشد. بورس ذیربط، کانون و سازمان علاوه بر نماینده اصلی خود، هر یک عضو علی‌البدل تعیین و معرفی می‌نمایند تا در صورت غیبت عضو اصلی مربوط در جلسات کمیته سازش شرکت نمایند. شرایط اعضای علی‌البدل همانند اعضای اصلی است. بر اساس ماده ۱۵ دستورالعمل، عدم اجرای مفاد سازش از سوی هر یک از طرفین به منزله‌ی عدم سازش بوده و به درخواست هر یک از طرفین گواهی عدم سازش صادر می‌گردد. عدم حضور خوانده پس از سه بار دعوت به جلسه کمیته سازش و انقضای مهلت حداکثر دو ماه، در حکم عدم سازش تلقی می‌شود. در این صورت کمیته سازش با ذکر دلایل و ابلاغ مستندات و صدور گواهی عدم سازش، گواهی مزبور را به هیأت داوری ارسال می کند.
در صورت سازش در کمیته سازش کانون کارگزاران اختلاف حل و فصل و گواهی سازش بین طرفین دعوا صادر می شود و به امضای طرفین می‌رسد در غیر اینصورت با صدور گوهی عدم سازش پرونده به هیأت داوری ارسال خواهد شد. براساس ماده ۳۷ قانون بازار “هیئت‌ ‌داوری” متشکل از سه عضو می‌باشد که یک عضو توسط رییس قوه قضاییه از بین قضات باتجربه و دو عضو از بین صاحب‌نظران در زمینه‌های اقتصادی و مالی به پیشنهاد “سازمان” و تأیید “شورا” به اختلافات رسیدگی می‌نمایند. رییس قوه قضاییه و “سازمان” با تأیید “شورا” علاوه بر نماینده اصلی خود، هریک عضو علی‌البدلی تعیین و معرفی می‌نمایند تا در صورت غیبت عضو اصلی مربوط در “هیئت‌داوری” شرکت نمایند. شرایط عضو علی‌البدل همانند عضو اصلی می‌باشد براساس تبصره یک ماده مذکور ریاست “هیئت‌ ‌داوری” با نماینده قوه قضائیه خواهد بود. مدت مأموریت اعضای اصلی و علی‌البدل دوسال می‌باشد و انتخاب مجدد آنان حداکثر برای دو دوره دیگر بلامانع است ."هیئت‌ ‌داوری” دارای دبیرخانه‌ای ‌است که در محل “سازمان” تشکیل می‌گردد . بودجه “هیئت داوری” در قالب بودجه “سازمان” منظور و پرداخت می‌شود . آرای صادر شده از سوی “هیئت‌‌ داوری” قطعی و لازم‌الاجراست و اجرای آن به ‌عهده‌ اداره‌ها و دوایر اجرای ثبت اسناد و املاک می‌باشد.
براساس ماده ۵ قانون “توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید در راستای تسهیل اجرای سیاست‌های کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی” هرگونه اختلاف ناشی از سرمایه‌گذاری در صندوقهای موضوع مادۀ (۲) و فعالیت آنها و نیز اختلاف بین ارکان صندوق در هیئت داوری موضوع قانون “بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران” رسیدگی می‌شود. “در صورتی که اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار یا بازار خارج از بورس و یا اوراق بهادار مبتنی بر کالا که در بورس کالا پذیرفته می‌شود متضمن سود مصوب، سررسید شده یا تضمین شده باشد، باید به موقع و در چهارچوب مقررات توزیع و پرداخت شود. در صورت خودداری ناشران و شکایت صاحبان اوراق بهادار یا سازمان، موضوع در هیئت داوری قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران طرح و آراء صادره در این‌خصوص از طریق اجرای احکام دادگاه‌ها قابل اجرا است. آراء صادره درخصوص جریمه‌ها لازم‌الاجرا بوده و از طریق دوائر اجرای ثبت و اجرای احکام دادگاهها قابل وصول است.
رسیدگی به اختلافات حرفه‌ای بین فعالان بازار از صلاحیت محاکم عمومی که با وجود اینکه مرجع تظلمات عمومی هستند، در قانون منتزع شده است. در عمل نیز دادگاه‌های عمومی با صدور قرار عدم صلاحیت از رسیدگی خودداری نموده‌اند که این امر نیز در دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفته است. با توجه به ماده ۳۶ قانون بازار اوراق بهادار، منشأ اعتبار صلاحیت هیأت داوری قانون است و متمایز از داوری اختیاری موضوع آئین دادرسی مدنی است که منشأ اعتبار آن تراضی طرفین است. با این وصف طرفین نمی‌توانند به تراضی، صلاحیت هیأت را در رسیدگی به دعاوی مربوطه سلب نموده و محاکم را به عنوان مرجع فصل خصومت تعیین نمایند اما این امر مانع از آن نیست که طرفین به جای طرح دعوا در مرجع صالح بر اساس موافقتنامه داوری، رسیدگی به دعوا را به داوری ثالث بسپارند.
صلاحیت هیات داوری، یک صلاحیت حقوقی است و تنها به موارد حقوقی (اختلافات) رسیدگی می‌کند و در صورت اثبات ادعا حکم به جبران خسارت صادر می‌شود. لذا هیات داوری صلاحیت صدور حکم کیفری یا انضباطی ندارد. از منظر دیگری هیأت داوری موضوع قانون بازار اوراق بهادار دارای یک صلاحیت اختصاصی است. منظور از صلاحیت اختصاصی هیأت داوری این است که رسیدگی به اختلافات حرفه‌ای فعالان بازار صرفاً در صلاحیت هیات بوده و وجه اشتراکی با دیگر مراجع ندارد. این امر به دو اعتبار تقسیم می گردد: الف) به اعتبار موضوع. ب) به اعتبار اشخاص. به اعتبار موضوع، از این جهت که به کلیه اختلافات «ناشی از فعالیت حرفه‌ای» رسیدگی می‌کند بر خلاف هیأت داوری قانون سابق که فقط به اختلافات «ناشی از معاملات» رسیدگی می‌کرد. به اعتبار اشخاص، از این جهت که کلیه فعالان بازار که تحت شمول قانون بازار اوراق بهادار و قانون توسعه ابزار ها و نهادهای مالی هستند باید برای حل اختلافات ناشی از فعالیت حرفه‌ای خود به این هیأت مراجعه نمایند.
برخلاف هیات داوری در قانون سابق که فقط به اختلافات بین کارگزاران با یکدیگر یا با سرمایه‌گذاران رسیدگی می‌نمود. هیأت داوری مزبور دارای صلاحیت اشتراکی نیز هست؛ بدین معنا که هیأت در یک مورد با هیأت مدیره بورس در عرضه اولیه صلاحیت اشتراکی دارد، و آن در مورد خسارات وارده به فعالان ناشی از قصور یا تخلف ناشران در عرضه اولیه می‌باشد. این امر در تبصره ۱ ماده ۴۳ قانون بازار طرح شده است که بر این اساس در مورد خسارات ناشی از قصور یا تخلف ناشران در عرضه اولیه که به هر یک از فعالان وارد شده باشد، قانونگذار دو مرجع را مشخص کرده که زیاندیده مخیر است دعوای خود را در هیأت مدیره بورس یا هیأت داوری طرح نماید بدیهی است با توجه به تبصره ۵ ماده ۳۷، اگر خواهان، هیأت داوری را انتخاب کند با رأی قطعی و لازم الاجرا مواجه خواهد بود ولی اگر در هیأت مدیره بورس طرح دعوا نماید رای قطعی نمی‌باشد و امکان تجدید نظر خواهی وجود دارد.
هیأت داوری بازار سرمایه “صلاحیت مبتنی بر بازار” نیز دارد. بدین معنا که هیأت داوری هم صلاحیت ملی و کشوری دارد و هم صلاحیت رسیدگی به دعاوی له یا علیه اتباع خارجی که در چارچوب قانون بازار و آیین نامه‌ها و دستورالعمل های مربوطه اقدام به فعالیت حرفه‌ای در بازار می‌کنند از آنجا که هیات داوری ماهیتاً «داوری» اختیاری یا سازمانی محسوب نشده بلکه یک مرجع شبه قضایی با صلاحیت قانونی و ذاتی خاص به شمار می‌رود، لذا برخی از اصحاب دعاوی مطروحه در این مرجع یا وکلای آنان، به تصور این که این مرجع داوری اختیاری می‌باشد، ایراد عدم صلاحیت هیأت به استناد اصل ۱۳۹ قانون اساسی را مطرح می‌کنند. مطابق این اصل"صلح دعاوی راجع به اموال عمومی و دولتی یا ارجاع آن به داوری در هر مورد، موکول به تصویب هیات وزیران است و باید به اطلاع مجلس برسد..” از آنجا که داوری مندرج در قانون آئین دادرسی مدنی امری اختیاری بوده و داوری مقرر در ماده ۳۶ قانون بازار اوراق بهادار تکلیف قانونی است و رسیدگی به اختلافات اشخاص ذیربط ناشی از فعالیت حرفه‌ای آنها در صورت عدم سازش الزاماً توسط هیأت داوری صورت می‌گیرد، لذا این مرجع صلاحیت رسیدگی به دعاوی علیه شرکت‌ های دولتی را نیز بر عهده دارد.
نتیجه‌گیری
تفاوت عمده بین معاملات بورس با سایر معاملات اقتضا می‌کند تا اصول خاصی بر این حوزه حاکم باشد؛ اصول و قواعد خاصی که در این پژوهش مورد تبیین و تحلیل قرارگرفت عبارتند از اصل تشریفاتی بودن معاملات، اصل شفافیت( عدالت در دسترسی به اطلاعات)، اصل رقابت منصفانه، اصل نظارت که نتیجه‌گیری هر اصل به شرح ذیل می‌باشد.
در خصوص اصل تشریفاتی بودن معاملات در حوزه بازار سرمایه، با تحلیل بند (ب) ماده ۹۹ قانون برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی پنجم توسعه‌ی جمهوری اسلامی ایران، مصوب دیماه ۱۳۸۹مجلس شورای اسلامی که مقرر می‌دارد: «معاملات اوراق بهادار ثبت‌شده در سازمان فقط در بورس‌ها و بازارهای خارج از بورس دارای مجوز و با رعایت مقررات معاملاتی هر یک از آنها حسب‌مورد امکان‌پذیر بوده و معامله‌ی اوراق بهادار مذکور بدون رعایت ترتیبات فوق فاقد اعتبار است» به این نتیجه رسیدیم که عدم اعتبار در این ماده به معنای بطلان و عدم تحقق معامله است. همچنین قسمت اخیر بند دو ماده یک آیین نامه معاملات در شرکت بورس اوراق بهادار تهران مصوب ۲۵/۱۰/۱۳۸۵ شورای عالی بورس اوراق بهادار که می‌گوید «هر معامله زمانی قطعیت می‌یابد که به تآیید بورس برسد.» کاملاً مشهود است که معاملات بورسی تشریفاتی هستند و صرف اراده خریدار و فروشنده منجر به تشکیل عقد نمی‌گردد و عدم رعایت این تشریفات طبق قاعده موجب بطلان معامله است. از اصول دیگری که جای بحث داشت اصل رقابت منصفانه و اصل شقافیت بازار(عدالت در دسترسی به اطلاعات) در معاملات بورس است که در واقع شفافیت بازار سرمایه منجر به رقابت منصفانه و سالم در معاملات بورس می‌گردد. لازمه‌ی رقابت در یک بازار داشتن اطلاعات کافی در حوزه آن بازار است. به همین دلیل است که الزام به ارائه اطلاعات همیشه یکی از سر فصل‌های اصلی مقررات راجع به اوراق بهادار بوده است. شیوه‌ی انجام معاملات و نظام قیمت‌گذاری موضوع معامله اعم از اوراق بهادر در بازار بورس اوراق، کالا و مواد اولیه در بازار بورس کالا و انرژی مثل برق در بازار بورس انرژی بر اساس حراج و چانه زنی و قاعده “عرضه و تقاضای” بازار تعیین می‌گردد و این امر می‌تواند مبنای اصل رقابتی بودن بازار سرمایه قرار بگیرد.
درتأیید اصل رقابت در معاملات بورسی ماده‌ی ۹ آیین نامه معاملات در شرکت بورس اوراق بهادار تهران (مصوب۰۲/۱۱/۱۳۸۵) شورای عالی بورس و اوراق بهادار می‌گوید: «معاملات بورس باید در شرایط رقابتی و همواره به صورت حراج انجام شود. در صورتی که انجام معامله‌ای به صورت حراج ممکن نباشد، این معاملات با مصوبه‌ی شورای بورس خارج از جلسه‌ی رسمی معاملات قابل انجام است». همچنین رقابتی بودن معاملات و داد و ستد اوراق بهادار به بالاترین پیشنهاد، که به عنوان یک اصل و قاعده در ماده ۳ آیین نامه فوق الذکر تأکید شده، مانع از آن نیست که مدیریت بورس از هرگونه تقلب در رقابت ساختگی جلوگیری نماید. از سویی دیگر برای ایجاد رقابت سالم و منصفانه در بورس‌های کالایی بر اساس ماده ۱۸ قانون “توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید در راستای تسهیل اجرای سیاست‌های کلی‌اصل چهل و چهارم قانون اساسی مصوب ۲۵/۰۹/۱۳۸۸ مجلس شورای اسلامی‌، دولت مکلف شد کالای پذیرفته شده در بورس را از نظام قیمت‌گذاری خارج نماید تا قیمت گذاری بر اساس رقابت صورت گیرد. از طرفی امکان دسترسی به اطلاعات، شفافیت بازار را بالا می‌برد، در این صورت امکان رقابت منصفانه در یک بازار بیشتر است بر همین اساس به نظر می رسد اصل شفافیت بازار از اصول حاکم بر معاملات است. در واقع آنچه را که در قواعد عمومی قراردادها در ارتباط با موضوع معامله یا مبیع باید رعایت شود خصوصاً در عین کلی که باید جنس، وصف و مقدار موضوع معامله به طور شفاف و دقیق بیان گردد در معاملات بورس افشای اطلاعات ومشخصه های سهام و ارائه صورت های مالی و حسابرسی در تعیین قیمت و ارزش گذاری سهام که مبتنی بر نظام عرضه و تقاضا و چانه زنی است بسیار اهمیت می‌یابد. در همین راستا بر اساس ماده ۳۱ قانون بازار “بورس مکلف است فهرست، تعداد و قیمت اوراق بهادار معامله‌شده در روزهای معامله را طبق ضوابط مصوب “سازمان” تهیه و به ‌اطلاع عموم برساند. این فهرست در حکم سند رسمی است، و در سوابق بورس نگاه‌داری خواهد شد". در اجرای ماده مذکور؛ “دستورالعمل انتشار اطلاعات معاملات توسط بورس اوراق بهادار تهران (شرکت سهامی عام) در تاریخ ۰۶/۰۴/۱۳۸۸ به تصویب هیأت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار رسید و مبنای انتشار و افشاء اطلاعات در بازار سرمایه قرار گرفت.
به عنوان قاعده‌ای کلی برای اصل نظارت بر معاملات بازار سرمایه باید کلیت قانون بازار اشاره کرد که نظارت بر بازار سرمایه را از وظایف ذاتی سازمان بورس دانسته است. بر همین اساس رسالتی که مجلس شورای اسلامی بر دوش سازمان بورس و اوراق بهادار جهت نظارت بر بازار سرمایه نهاده است بطور خاص در ماده ۱۲۲ دستورالعمل اجرایی نحوه‌ی‌ انجام معاملات در بورس اوراق بهادار تهران در بخش معاملات عنوان شده است براساس ماده مزبور؛ “بورس مکلف است بر محاسبات شاخص‌های تعریف شده در سامانه معاملات، محاسبه قیمت‌های پایانی و تنظیمات سامانه معاملات بصورت مستمر نظارت نماید و در صورت لزوم موارد را از مدیریت سامانه معاملات پیگیری نماید.” به همین دلیل اصل نظارت از اصول پذیرفته شده در حوزه معاملات بورس می باشد. اینکه چه شرایط و ضوابطی برای تحقق یا انعقاد معاملات در بورس وجود دارد باید گفت معاملات اوراق بهادار در یکی از بازارهای بورس انجام خواهد شد ساعت و روزهای انجام معامله انواع اوراق بهادار در بورس، به استثناى روزهاى تعطیل رسمی توسط هیئت‌مدیره"بورس” تعیین و اعلام می‌شود. تغییرات ساعت و روزهای انجام معامله حداقل ۱۵ روز قبل از انجام بایستی به اطلاع عموم برسد. انجام معاملات از طریق کارگزاران انجام می‌شود. از آن‌جا که دادوستد اوراق بهادار با بهره گرفتن از سیستم رایانه‌ای و براساس کد خریدار و فروشنده انجام می‌شود، لازم است همه خریداران و فروشندگان دارای کد منحصر به خود باشند تا کارگزار بتواند براساس آن به خرید و فروش اوراق بهادار بپردازد.
در خصوص اصل لزوم حل و فصل اختلافات از طریق هیآت داوری، در قانون تأسیس بورس اوراق بهادار مصوب ۱۳۴۵ صرفاً اختلافات ناشی از معاملات بازار سرمایه توسط هیأت داوری بورس حل و فصل می‌گردید؛ اما براساس ماده ۳۶ قانون بازار اوراق بهادار مصوب ۱/۹/۱۳۸۴ مجلس شورای اسلامی اختلافات ناشی از فعالیت های حرفه‌ای بازار سرمایه در هیآت داوری سازمان بورس حل و فصل می‌شود، این ماده مقرر می‌دارد: «اختلافات بین کارگزاران، بازارگردانان، کارگزار/معامله گران، مشاوران سرمایه گذاری، ناشران، سرمایه گذاران و سایر اشخاص ذی‌ربط ناشی از فعالیت حرفه‌ای آن ها، در صورت عدم سازش در کانون ها توسط هیأت داوری رسیدگی می‌شود.» مطابق این ماده، رسیدگی به کلیه اختلافات فعالان بازار سرمایه منوط به حرفه‌ای بودن منشاء، در صلاحیت هیأت داوری قرار دارد و صلاحیت عام دادگاه‌ها در این خصوص تخصیص خورده و دادگاه‌ها دیگر در خصوص دعاوی حقوقی فعالان بازار سرمایه که ناشی از فعالیت حرفه‌ای آنان است، صلاحیت رسیدگی ندارند. لذا در هیأت داوری موضوع قانون سال ۸۴ کلیه اختلافات حرفه‌ای بازار سرمایه قابل طرح در هیآت داوری است و صلاحیت آن اجباری است. منشأ اعتبار صلاحیت هیأت داوری قانون است و متمایز از داوری اختیاری موضوع آئین دادرسی مدنی است که منشأ اعتبار آن تراضی طرفین است. با این وصف طرفین نمی‌توانند به تراضی، صلاحیت هیأت را در رسیدگی به دعاوی مربوطه سلب نموده و محاکم را به عنوان مرجع فصل خصومت تعیین نمایند.
پیشنهاد
آنچه پس از مطالعات فراوان و نگارش این نوشتار در جهت بهبود وضعیت مقررات بازار سرمایه به نظر می‌رسد عبارت است از:

 

    1. در زمینه‌ی اصل شفافیت بازار بورس و شفافیت معاملات همانطور که اشاره شد ناشران اوراق بهادار باید براساس دستورالعمل افشای اطلاعات شرکت‌های ثبت شده نزد سازمان و بر اساس زمانبندی‌هایی که این دستورالعمل تدوین کرده است اطلاعاتی که تأثیر مثبت و منفی در ارزش‌گذاری سهام آن شرکت می‌گذارد، افشاء نمایند، ولی متأسفانه این دستورالعمل جامعیت لازم را برای افشاء اطلاعات ندارد و همیشه بازار سرمایه دستخوش تغییراتی بر اساس شایعات بی اساس بازار می‌باشد همچنین تعریف مشخصی از شایعه یا مرجع تعیین تکلیف برای این شفاف سازی وجود ندارد و رفع شایعات در بازار بورس در قوانین و مقررات مسکوت مانده است لذا سازمان بورس می‌تواند این اختیار را برای هیأت مدیره‌ی بورس مربوطه در نظر گیرد که با اطلاع به ناشر در مورد شایعه مورد نظر توضیح دهد.

 

    1. در خصوص لزوم اصل نظارت بر بازار بورس عنصر قانونی آن در قوانین و مقررات بازار سرمایه تصریح شده است؛ ولی نظارت دقیق و مستمر زمانی مؤثر و مفید خواهد بود که با متخلفین متناسب با تخلف یا جرم ارتکابی برخورد مناسب شود، برای مثال عدم توجه به پیام‌ها و دستورات ناظر بازار؛ براساس دستورالعمل انضباطی کارگزاران مصوب ۱۳/۹/۱۳۸۹ هیأت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار؛ موجب تذکر کتبی به کارگزار بدون درج در پرونده خواهد بود، که باتوجه به فلسه‌ی مجازات‌ها و اصل تناسب کیفر با تخلف ارتکابی به نظر می‌رسد این نوع مجازات‌ها بازدارنده نخواهد بود لذا پیشنهاد می‌شود هیأت مدیره سازمان به عنوان نهاد قانونگذاری نسبت به این امر اهتمام ورزیده و نسبت به تخلفات کاگزاری‌ها که در واقع نماینده و وکیل سفارش دهنده هستند سختگیری بیشتری به خرج دهند تا اعتماد عمومی نسبت به سلامت و امنیت بازار سرمایه بیشتر شود.

 

    1. با تحلیل بند (ب) ماده ۹۹ قانون برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی پنجم توسعه‌ی جمهوری اسلامی ایران، مصوب دیماه ۱۳۸۹مجلس

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ب.ظ ]




۲-۶-۱ تعریف رضایت شغلی از دیدگاه های گوناگون:
محققان رضایت شغلی را از دیدگاه های گوناگون تعریف و توجیه نموده اند. گروهی معتقدند رضایت شغلی به شدت با عوامل روانی ارتباط دارد و به عبارتی دیگر این عده رضایت شغلی را در درجه اول از دیدگاه های روانی و خصوصیات فردی توجیه می نمایند.
فیشر و هانا (۱۹۳۹) رضایت شغلی را عامل روانی قلمداد می نمایند و آن را نوعی سازگاری عاطفی یا شغل و شرایط اشتغال می انگارند. یعنی اگر شغل مورد نظر رضایت و لذت مطلوب را به فرد ندهد در این حالت فرد شروع به مذمت شغل می نماید و درصدد تغییرات آن بر می آید. به نظر هاپاک (۱۳۹۵) رضایت شغلی مفهومی پیچیده و چند بعدی است و با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی شود، بلکه ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می گردد که فرد شاغل در لحظه معین از زمان از شغلش احساس رضایت کند و به خود بگوید از شغلش راضی است و از آن لذت می برد و فرد با تأکیدی که بر عوامل مختلف از قبیل میزان درآمد، ارزش اجتماعی شغل، شرایط محیط کار و فرآورده اشتغال در زمان های متفاوت دارد به طریق گوناگون احساس رضایت از شغلش می نماید. (عباس زادگان، ۱۳۷۰)
گینزبرگ و همکارانش (۱۹۵۱) که رضایت شغلی را از دیدگاه های گوناگون مورد توجه قرار
دادهاند به دو نوع رضایت شغلی اشاره می کنند:
رضایت درونی که از دو منبع حاصل می گردد؛ اول احساس لذتی که انسان صرفاً از اشتغال به کار و فعالیت عایدش می شود. دوم لذتی که بر اثر مشاهده پیشرفت و یا انجام برخی مسئولیت های اجتماعی و به ظهور رساندن توانایی ها و رغبت های فردی به انسان دست می دهد.
رضایت بیرونی که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و در هر لحظه در حال تغییر و تحول است.
عوامل درونی که خصوصیات و حالات فردی را شامل می گردند در مقایسه با عوامل بیرونی که شرایط کار و اشتغال را در بر می گیرد از ثبات بیشتری برخوردار است. لذا رضایت درونی پایدارتر از رضایت بیرونی است و رضایت کلی از شغل نتیجه مقابل بین رضایت درونی و بیرونی است.
با توجه به تمام تعاریف رضایت شغلی را به صورت زیرجمع بندی می کنیم:
مجموع تمام جنبه های مثبت و منفی که به حقوق فرد، شرایط فیزیکی و روحی محیط کار، اقتدار و اختیار شغلی و توانایی به کار بردن این قدرت، سطح موفقیت ثبت شده توسط فرد، پاداشهایی که به خاطر موفقیت به او داده می شود، جایگاه اجتماعی که فرد در ارتباط با شغلش بدست می آورد و همچنین روابط فرد نسبت به همکاران و مدیران و سرپرستاران وی مربوط می شود. برآورده شدن هر یک از عوامل فوق به تنهایی می تواند باعث رضایت شغلی شود. رضایت شغلی تنها در صورتی به وجود می آید که تمام عناصر در جای خود برآورده شود (عبدی، ۱۳۷۳).
۲-۷ نظریه های رضایت شغلی
در این قسمت به طور مختصر به ارائه نظریه های مهم خشنودی شغلی به شرح زیر می پردازیم:
۲-۷-۱ نظریه سلسله مراتب نیازها مازلو:
بیشتر روانشناسان سازمانی بر این باورند که سلسله مراتب نیازهای مازلو (۱۹۵۴) در بررسی خشنودی شغلی، کاربردپذیر می باشد.
این نظریه، پنج نوع از نیازهای انسانی را به ترتیب اهمیت و از پایین به بالا مشخص می نماید. که عبارت هستند از:
نیازهای فیزیولوژیک یا جسمی (مثل، نیاز به غذا، آب، هوا و…)، نیازهای ایمنی یا امنیت (مثل، نیاز به امنیت اقتصادی، شغلی و …)، نیازهای اجتماعی یا محبت و تعلق گروهی(مثل، نیاز به مهربانی، عشق، پذیرش و …) نیازهای احترام و حرمت (مثل، نیاز به پیشرفت، شناسایی، تأیید و احساس ارزشمندی و …) و نیازهای خودشکافی و تحقق خود (مثل، نیاز به الفعل سازی حداکثر استعدادهای بلقوه و …).
به طور کلی، مازلو استدلال مینمود که اولویت نیاز بالاتر، به عنوان تابعی از میزان کامروائی (ارضاء) نیازی که در سلسه مراتب نیازها در زیر آن قرار دارد، افزایش پیدا می نماید، از این رو، خشنودی شغلی، باید با توجه به این نکته تعیین شود که شغل فرد، چگونه پاسخگوی نیازهایی است که برای او
دانلود پایان نامه
جنبهی غالب دارد و هنوز ارضاء نشده اند.
بسیاری از اندیشمندان با این امر که امروزه اکثر مردم، نیازهای سطح پایین سلسله مراتب مذکور را نسبتاً ارضا نموده و در محیط کار، در پی ارضای نیازهای سطوح بالاتر سلسله مراتب خود هستند، نظریه مازلو را تأیید نموده اند. به این جهت، اگر بخواهیم رفتار کار- بر انگیخته و بارور داشته باشیم، باید
محیط های کار را طوری تغییر دهیم که به نیازهای سطح بالاتر سلسله مراتب مذکور نیز، فرصتی برای ارضاء و کامروایی فرد برای خود شکوفایی، او را خلاق وتر، بارورتر، کمتر تدافعی و تواناتر در تعامل با دیگران می سازد. (کورمن،۱۹۷۷؛ ترجمه: شکرکن،۱۳۷۰)
۲-۷-۲ نظریه دو عاملی انگیزشی- بهداشتی هرزبرگ:
هرزبرگ و همکاران(۱۹۵۹) پس از بررسی های فراوان، اظهار داشتند که خشنودی شغلی از مجموعه عللی کاملاً متفاوت از ناخشنودی شغلی، نشأت می گیرد. وی معتقد است که انسان، دو دسته نیاز متفاوت دارد که اساساً مستقل از یکدیگرند و به روش های متفاوتی رفتار را تحت تأثیر قرار می دهند که عبارت هستند از:
الف- عوامل بهداشتی:
هرزبرگ می گوید که وقتی افراد از شغل خود احساس ناخشنودی می نمایند، ناخشنودی آنها به زمینه ها یا محیط مربوط می شود که در آن کار می کنند. یا به عبارت دیگر، ناخشنودی آنها به شرایطی مربوط می شود که تحت آن شرایط، کار انجام می گیرد و از جمله عوامل بهداشتی، عبارت هستند از: خط مشی های سازمانی، نحوه اداره و مدیریت سازمان، چگونگی سرپرستی، شرایط فیزیکی کار، روابط متقابل اجتماعی کارکنان با یکدیگر، سطح حقوق و درآمد، ایمنی و امنیت شغلی، مقام و منزلت سازمانی و….
هرزبرگ، معتقد است که کارکرد اصلی عوامل مذکور، ممانعت از ناخشنودی شغلی است، یعنی عدم ارضاء این نیازها، منجر به ناخشنودی می شود و ارضاء آنها، ناخشنودی و کم کاری را مرتفع می نمایند ولی در زمینه ایجاد انگیزش در فرد و بارورتر کردن عملکرد، چندان کاری انجام نمی دهند، در هر حال، وی ارضاء این عوامل را برای تأمین، حفظ بهداشت و سلامت کارکنان و تدام فعالیت سازمان، لازم می دانست. (از کمپ،۱۹۹۰؛ ترجمه: عبدی، ۱۳۷۳).
ب- عوامل انگیزشی
هرزبرگ می گوید که وقتی افراد از شغل خود، احساس خشنودی می نمایند، این خشنودی به فعالیتها، محتوای شغل یا ماهیت کار مربوط می شود، به نحوی که ارضاء این نیازها، موجب تأثیر مثبت در میزان خشنودی شغلی و انگیزش کارکنان برای عملکرد بهتر می شود از جمله عوامل انگیزشی، عبارت هستند از: احساس کسب موفقیت، رشد و پیشرفت شغلی، بازشناسی یا قدر دانی از افراد و کار آنها، کار تلاش برانگیز یا چالشی برانگیز یا چالشی، مسئولیت فزاینده، استقلال کاری، ارتقاء شغلی و… (همان منبع).
هرزبرگ، معتقد است که خشنودی شغلی، اساساً تابعی از کامروایی(ارضاء) نیازهای بالاتر، از قبیل نیازهای احترام و خودشکوفایی است، بنابراین می توان گفت که ارضای عوامل انگیزشی، فرصتی برای رشد و کمال فرو به وجود می آورد و غالباً توانایی او را برای عملکرد. بهتر، افزایش می دهد و به همین علت، هرزبرگ، مدیران را به اتخاذ روش پر مایه سازی یا غنی سازی مشاغل یا طراحی مجدّد مشاغل برای افزایش مسئولیت، تلاش، پیشرفت و پیش بینی فرصتهایی برای ارتقاء فردی کارکنان و ارضای انگیزنده ها در محیط کار تشویق می نماید. (کورمن، ۱۹۷۷؛ ترجمه: شکرکن،۱۳۷۰).
پژوهشهای گسترده ای در رابطه با این نظریه به عمل آمده است که نتایج آمیخته با ابهام است، عمده انتقادات مربوط به روش شناسی و شیوه جمع آوری داده های تحقیق اصلی هرزبرگ بوده است به نحوی که در پژوهش های وی، اولاً بر نمونه ی محدودی از مشاغل(مدیران و متخصص ها)تأکید شده و ثانیاً سازوکارهای دفاعی شخصیت و خطاهای اسنادی در گزارشهای توصیفی آزمودنیهای تحقیق او، کنترل نشده است. به عنوان مثال، پژوهشهایی که نظریه دو عاملی را با کارگران یدی و یا کارمندان جزء، به کار بسته اند، این نظریه را چندان تأیید نکرده اند.
کورمن (۱۹۷۷) اظهار می دارد که نظریه دو عاملی هرزبرگ، تصویری ساده از ساز و کاری است که سبب خشنودی یا نا خشنودی می شود، زیرا خشنودی می تواند در محتوای شغل، در زمینه شغل و یا در هر دو، باشد، ضمناً برخی از ابعاد شغل، به ویژه “پیشرفت"، ” مسئولیت” و “بازشناسی"، هم برای خشنودی از بعضی دیگر از ابعاد شغلی، مانند “شرایط کار"، “خط مشی ها"، ” ایمنی” و… مهمتر هستند. با وجود
همه ی این موارد، تأثیر شگرف نظریه مذکور در تطّور فکر و آزمایش در انگیزش کار و محیط های کاری و سازمانهای واقعی (حتی برای منتقدان) قابل انکار نمی باشد زیرا وی این فکر را که پول، حلّال همه مشکلات است را از ذهن مدیران خارج ساخته و راهبردهای غنی سازی شغل را به آنها پیشنهاد نمود (بهینا، ۱۳۷۸).
۲-۷-۳ نظریه کامروائی نیازی:
این نظریه می گوید، خشنودی شغلی، تابعی از درجه کامروائی (ارضاء) نیازهای شخصی فرد در موقعیت شغلی است. به این ترتیب که:
الف: اگر شخص، آنچه را که می خواهد، به دست بیاورد، خشنود خواهد شد.
ب: هر قدر شخص چیزی را بیشتر بخواهد، وقتی آن را به دست بیاورد، خشنودتر خواهد شد و هنگامی که آن را به دست نیاورد، ناخشنودتر خواهد شد.
دو نوع نظریه عمده، این چارچوب را مورد استفاده قرار می دهند که عبارت هستند از: الگوی کاهشی یا تفاضلی و دیگری الگوی ضربی (وروم، ۱۹۶۴)، که در هر دو الگو فرض می کنند که خشنودی شغلی، تابعی مستقیم ار درجه ای است که محیط با ساختار نیازهای فرد، همخوانی دارد.
وروم (۱۹۶۴) در الگوی کاهشی، عنوان می نماید که خشنودی شغلی، تابع معکوسی است از تفاضل یا تفاوت میان همه نیازهای یک شخص و درجه ای که محیط، کامروایی آن نیازها را فراهم می کند. به نحوی که هر چه مجموع تفاوت های فوق، بیشتر باشد، خشنودی، کمتر است و هر چه مجموع
تفاوت های مذکور، کمتر باشد، خشنودی، بیشتر است. (همان منبع)
در الگوی ضربی، نمره نیزهای شخص را در درجه ای که شغل، از عهده کامروایی نیازهای مذکور بر می آید، ضر ب نمایند و سپس این حاصلضرب ها را برای همه نیازها، محاسبه و جمع می نمایند، و در نهایت این مجموع، بیانگر میزان خشنودی شغلی او خواهد بود.
پروژه های شافر(۱۹۵۳)، کوهلن(۱۹۶۳) و وروم(۱۹۶۴) کاربرد هر دو الگوی کاهشی و ضربی را در برآورد خشنودی شغلی مورد تأیید قرار دادند ولی پژوهشهای اشلتزر (۱۹۶۶)، توسی(۱۹۷۰) و نیلی(۱۹۷۳) تأییدی مبنی بر کامل بودن این الگوها برای تبیین خشنودی شغلی نیافته اند. (کورمن، ۱۹۷۷؛ ترجمه: شکرکن،۱۳۷۰).
۲-۷-۴ نظریه گروه مرجع:
این نظریه، با نظریه کامروایی نیازها، مشابه است با این تفاوت که این نظریه در تبیین خشنودی شغلی، به عنوان نقطه عطف خود، بر نیازها، خواست ها و علایق فرد، تأکید نمی نماید، بلکه دیدگاه، عقاید و ارزش های گروهی یرا مورد نظر قرار می دهد که فرد، برای هدایت، ارشاد و ارزشیابی پدیده ها و تعریف واقعیت اجتماعی، به آن می نگرد و چنین گروههایی به گروه “گروه مرجع” فرد، معروف هستند، زیرا این گروه ها تا اندازه زیادی، دید و نگرش فرد را از دنیا و چگونگی ارزشیابی وی را از پدیده های گوناگون محیطی، تعیین می نماید. بر اساس این نظریه می توان پیش بینی نمود که اگر شغلی، علایق، خواست ها و شرایط گروه مرجع شخص آن را دوست خواهد داشت و اگر چنین نباشد، به آن علاقه نخواهد داشت. (کورمن،۱۹۷۷؛ ترجمه: شکرکن،۱۳۷۰).
۲-۷-۵ نظریه انتظارات:
این نظریه معتقد است که انتظارات هر فرد، در تعیین میزان خشنودی شغلی وی، مؤثر هستند و ناخشنودی، معلول ناکامی در رسیدن به انتظارات است، بنابراین اگر انتظارات فرد از شغلش، خیلی زیاد باشد، در این حالت، خشنودی شغلی، معمولاً دیرتر و مشکل تر، حاصل می گردد، زیرا چنین فردی، به مراتب دیرتر از فردی که انتظارات کمتری از شغلش دارد، به احراز خشنودی شغلی نائل می شود.
۲-۷-۶ نظریه برابری:
این نظریه، توسط آدامز (۱۹۶۵) عنوان گردید و پیش بینی می نماید که افراد از کاری خشنود هستند که احساس کنند با آنها به طور منفصانه ای رفتار می شود. وی نابرابری را چنین تعریف می نماید که، هر گاه شخص درک نماید که نسبت دروندادهای او به بازده هایش، در مقایسه با نسبت دروندادهای دیگری که وضعیت و کاری مشابه او دارد (یا با آنچه که خودش در مشاغل مشابه و در مواقع دیگر دریافت می نموده) به بازده های او، نابرابر است، برایش احساس نابرابری پدید می آید و اگر احساس نماید که حالت برابر وجود دارد، یعنی وجود دارد، یعنی تفاوت اندکی بین نسبت های مورد مقایسه باشد، از موقعیت جاری خود، احساس خشنودی و راحتی می نماید.
وی اظهار می دارد که دروندادها، چیزهایی هستند که فرد، ممکن است در کار خود سرمایه گذاری نماید (مثلاً کوشش، تحصیلات، وقت، استعداد، هوش، تجربه، تبحر و …) و بازده ها، چیزهایی هستند که ممکن است عاید وی گردد (مثلاً حقوق، ترفیع، پاداش، قدردانی و …)، این نظریه اظهار می دارد که
نسبت های نابرابر، منجر به حالات انگیزشی منفی (مثلاً تنش و …) می گردند که شخص تلاش در کاهش آنها دارد و روشی که برای کاهش آنها، انتخاب می نماید، ممکن است شخصی به شخص دیگر و یا برای یک شخص خاص، در طی زمان، متفاوت باشد، ولی می تواند مشتمل بر هر یک یا ترکیبی از روش های زیر باشد:
تحریف شناختی دروندادها یا بازده های خود یا دیگری.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ب.ظ ]




نمونه گیری خوشه ای برخی از مواقع در تحقیقات آموزشی به کار می رود در این نوع تحقیقات از کلاس به عنوان واحد نمونه گیری استفاده می شود.
جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان و مدیران شعبه۱سازمان تامین اجتماعی تهران که تعداد آنها ۱۲۰ نفر بود و ازبین آنها تعداد ۳۹ نفر به طور تصادفی برای نمونه تحقیق انتخاب شده اند .
مقاله - پروژه
.
هچنین برای تعیین حجم نمونه ازکوکران محدود درسطح خطای ۰۵% استفاده شد. در این پژوهش هوش سازمانی به عنوان متغیر مستقل و عملکرد سازمانی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد.
۳-۶ ) روایی و پایایی پرسشنامه :
۳-۶-۱ ) پایایی پرسشنامه :
ابزار سنجشی معتبر است که دارای ویژگی های سازگاری و باز پدیدآوری باشد. یعنی بتوان آن را در موارد متعدد بکار برد و در همه موارد نتیجه یکسانی تولید نماید جهت محاسبه پایایی، روش های متفاوتی وجود دارد از جمله : روش اجرای دوباره ( بازآزمایی ) ، روش موازی یا همتا، روش تصنیف یا دو نیمه کردن و ضریب آلفای کرونباخ.
مطالعات تئوری و تجربی نشان داده است که از بین روش های فوق ، روش آلفای کرونباخ از قدرت و دقت بیشتری برخوردار است . لذا در این تحقیق نیز به منظور تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است و نمونه های به دست آمده از این پرسشنامه ها به کمک نرم افزار spss میزان ضریب اعتماد به روش آلفای کرونباخ برای متغیر ها محاسبه شد .که این مقدار برای متغیر هوش سازمانی۸۴۰۷۱/۰و برای متغیر عملکرد ۸۴۵/۰ محاسبه شده است.
.

۳-۶-۲)روایی پرسش نامه :
اصطلاحی است که به هدفی که پرسشنامه برای تحقق بخشیدن به آن درست شده است اشاره می کند. آزمونی دارای روایی است که برای اندازه گیری آنچه مورد نظر است ، کافی و مناسب باشد .
برای تعیین روایی پرسشنامه روش های متعددی وجود دارد از چمله این روش ها اعتبار محتوا و اعتبار عاملی و روایی صوری است.
روایی محتوای پرسشنامه :
اعتبار محتوا نوعی اعتبار است که معمولا برای بررسی اجزای تشکیل دهنده یک ابزار اندازه گیری به کار برده می‌شود. به عنوان مثال برای یک آزمون پیشرفت تحصیلی باید اعتبار محتوای آن را مورد نظر قرار داد. اعتبار محتوای یک ابزار اندازه گیری به سوال های تشکیل دهنده آن بستگی دارد. اگر سوال های ابزار معرف وپژگی ها و مهارت های ویژه ای باشد که محقق قصد اندازه گیری آن‌ ها را داشته باشد، آزمون دارای اعتبار محتوا است. برای اطمینان از اعتبار محتوا، باید در موقع ساختن ابزار (مانند طراحی پرسشنامه) چنان عمل کرد که سوال های تشکیل دهنده ابزار معرف قسمت های محتوای انتخاب شده باشد. بنابراین اعتبار محتوا ویژگی ساختاری ابزار است که همزمان با تدوین آزمون در آن تنیده می‌شود. اعتبار محتوای یک آزمون معمولا توسط افرادی متخصص در موضوع مورد مطالعه تعیین می‌شود. از این رو اعتبار محتوا به قضاوت داوران بستگی دارد
اصطلاحی است که به هدفی که پرسشنامه برای تحقق بخشیدن به آن درست شده است اشاره می کند. آزمونی دارای روایی است که برای اندازه گیری آنچه مورد نظر است ، کافی و مناسب باشد .
.روایی صوری:
روایی صوری به این مطلب اشاره می‌کند که سؤال های آزمون تا چه حد در ظاهر شبیه به موضوعی هستند که برای اندازه‌گیری آن تهیه شده اند. در واقع روایی صوری نمی‌تواند نوعی روایی باشد، بلکه تنها یک ویژگی آزمون است که در پاره‌ای مواقع وجود آن مفید به نظر می‌رسد. روایی صوری یک شکل از اشکال روایی محتواست که معمولاً به صورت عددی بیان نمی‌شوند.گردآوری چنین شواهدی اساساً و ضرورتاً مبتنی بر داوری است و چنین داوری‌هایی باید برای هر هدفی به طور جداگانه انجام پذیرد. گردآوری این شواهد شامل بازبینی دقیق و موشکافانه است تا تعیین شود آیا محتوا و هدف‌هایی که آزمون اندازه‌گیری می‌کند، هدف آن مطالبی است که حیطه ی محتوا را تشکیل می دهند یا خیر. در این پژوهش روایی صوری پرسشنامه پررسی گردیده است.
۳-۷) روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات :
پس از آن که داده ها گردآوری شد ، باید آنها را پردازش و تفسیر نمود تجزیه و تحلیل داده ها
دو دسته پردازش اصلی به طور عمده در تحقیقات مختلف بر روی داده ها انجام می شود. برای اینکار از آمار  توصیفی و آمار استنباطی استفاده می گردد.
در آمار توصیفی که معمولا به توصیف داده ها می پردازد از شاخص های تمایل مرکزی و شاخص های پراکندگی برای بیان داده های جمع آوری شده استفاده می شود. برای نمایش و نشان دادن نتایج کار معمولا از جداول توزیع فراوانی - بر اساس تعداد موارد مطلق و نسبی ، درصد - و نیز نمودار های مختلف هیستوگرام ، ستونی یا دایره ای استفاده می شود. همچنین در این زمینه استفاده از شاخص های پراکندگی مانند واریانس، انحراف معیار ، انحراف استاندارد و… نیز قابل ذکر است..
در آمار استنباطی به آزمون فرضیه های مورد بررسی در تحقیق پرداخته می شود. آزمون ها ی مختلفی همچون کای اسکوئر، تی- دانشجوئی، رگرسیون، آنالیز واریانس و… در این زمینه مورد استفاده قرار میگیرد.
به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات داده های بدست آمده ازپرسشنامه های جمع آوری شده ازروشهای آماری توصیفی واستنباطی استفاده شد و برای آزمون فرضیه ها ازآزمون همبستگی پیرسون و به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها نیزاز نرم‌افزار آماریspss استفاده شد.به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روش های آماری توصیفی مانند میانگین٬ انحراف استاندارد است . از طرفی با توجه به اینکه هدف محقق از انجام این پژوهش تعیین رابطه بین متغیرهای مورد بررسی است این تحقیق از نوع همبستگی و همچنین از آنجا که به توصیف وضع موجود می پردازد از نوع تحقیقات توصیفی بوده است که در بازه زمانی بهمن ماه تا شهریور ۱۳۹۴-۱۳۹۳ انجام شده است.
۳-۸)فرضیات آماری :
Bottom of Form
در آزمون فرضیه‌ها یا آزمون معناداری، پژوهشگر، فرضیه صفر را رد یا قبول می‌کند. یعنی اینکه اگر H0 پذیرفته شود، فرض می‌شود که H1 رد شده است و اگر H0 رد شود H1 پذیرفته شود. برای تعیین معناداری آماری یک مطالعه پژوهشی، پژوهشگر باید سطح احتمالی یا سطح معناداری آن‌را تعیین کند؛ تا فرضیه صفر در مقابل آن آزموده شود. اگر نتایج مطالعه احتمالی، کمتر از این سطح را نشان دهد، پژوهشگر می‌تواند فرضیه صفر را رد کند. هرگاه اثبات نتیجه پژوهش احتمال بالایی داشته باشد، پژوهشگر باید فرضیه صفر را تأیید کند؛ در حقیقت، از آنجا که فرضیه صفر، عموما بیان نمی‌شود، قبول یا رد، در فرضیه “پژوهش” به‌کار بسته می‌شود، نه در فرضیه صفر (راجر دی. ویمر و جوزف آر. دومینیک؛ پیشین، ص۴۵۸٫)
۳-۹ ) جمع بندی و خلاصه فصل سوم :
در این فصل به بررسی روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش پرداخته شد در ابتدا روش جمع آوری داده مورد بررسی قرار گرفت سپس به پایایی و روایی پرسشنامه های مورد استفاده پرداخته شد برای بررسی پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر بالای ۰٫۷ نشان دهنده پایایی مناسب پرسش نامه ها است همچنین در تعیین روایی از روایی صوری استفاده شد که نتایج حاکی از روایی مناسب پرسشنامه هاست سپس به جامعه آماری تحقیق ، نحوه برآورد حجم نمونه و نحوه نمونه گیری پرداخته شد و در انتها روش های آماری آزمون فرضیه ها مورد بررسی قرار گرفته است در پژوهش حاضر برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد و برای تنظیم ادبیات تحقیق از منابع کتابخانه ای استفاده شده است .
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل دادهها
۴-۱) مقدمه:
دو دسته پردازش اصلی به طور عمده در تحقیقات مختلف بر روی داده ها انجام می شود. برای اینکار از آمار  توصیفی و آمار استنباطی استفاده می گردد.
در آمار توصیفی که معمولا به توصیف داده ها می پردازد از شاخص های تمایل مرکزی و شاخص های پراکندگی برای بیان داده های جمع آوری شده استفاده می شود. برای نمایش و نشان دادن نتایج کار معمولا از جداول توزیع فراوانی - بر اساس تعداد موارد مطلق و نسبی ، درصد - و نیز نمودار های مختلف هیستوگرام ، ستونی یا دایره ای استفاده می شود. همچنین در این زمینه استفاده از شاخص های پراکندگی مانند واریانس، انحراف معیار ، انحراف استاندارد و… نیز قابل ذکر است.
در آمار استنباطی به آزمون فرضیه های مورد بررسی در تحقیق پرداخته می شود. آزمون ها ی مختلفی همچون کای اسکوئر، تی- دانشجوئی، رگرسیون، آنالیز واریانس و… در این زمینه مورد استفاده قرار میگیرد.
به منظور تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده ابتدا آمار توصیفی متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق شامل جنسیت , میزان تحصیلات و سپس آمار تحلیلی مطرح می گردد.داده های مورد نظر با بهره گرفتن از ابزار پرسشنامه و از طریق نمونه۳۹ تایی گردآوری شده مبنای تجزیه وتحلیل گرفته و براین اساس به سوالات تحقیق پاسخ داده شده است.برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است .برای تجزیه وتحلیل یافته ها از نرم افزار spssنسخه ۱۶استفاده شده است.
۴-۲)امار توصیفی:
در این بخش ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه آماری تشریح میشود ویژگیهایی که در این بخش مورد تحلیل قرار می گیرند عبارت است از وضعیت افراد پاسخ دهنده از نظر جنس و تحصیلات.
ویژگیهای افراد پاسخ دهنده ازنظر جنسیت
سیمای پاسخگویان: از بین۳۹ نمونه انتخاب شده۵۶ درصد جمعیت نمونه را زنان و۴۴ درصد آن را مردان تشکیل می دهند.

 

جدول ( ۴ – ۱ ) وضعیت افراد پاسخ دهنده از نظر جنسیت
  جنسیت فراوانی درصد درصد معتبر
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ب.ظ ]




ر.ک: کاسه سه، آنتونیو، حقوق کیفری بین المللی، ترجمه حسین پیران، اردشیر امیرارجمند، زهرا موسوی، انتشارات جنگل ۱۳۸۷ ص ۳۷۹ ↑
- این رای متعاقبا در مرحله تمییز ملغی گردید ↑
- ر.ک: کاسه سه، پیشین ص ۳۸۰ ↑
Paper on some policy issues, supra note, P. 2. ↑
:-Reaffirming the purposes and principles of the charter of U.N and in particular that all states shall refrain from the threat or use of force against the territorial integrity or political independence of any state or in any other manner inconsistent with the purpose of the U.N ↑
China and the international criminal court, Department of Treaty and Law (MFA) 28 October 2003
www.fmprc.gov.cn/eng/wjb/zzjg/tyfls/tyfl/2626/2627/t15473.htm. ↑
- Dempsey, Jack T, “Reasonable Doubt: The case against the proposed international criminal court” Cato policy Analysis No. 311, 1998 P.6 ↑
www.icc-cpi.int/library/organs/otp/complementarity.pdf On 1 March 2006 at 3 ↑
- Aut dedere aut judicare ↑
- www.icc-cpi.int/library/organs/otp/complementarity.pdf ↑
- آلمان ( Act to introduce the code of crims against international law; 26 June 2002 )، انگلیس ( United Kingdom ICC Act 2001 ) ، استرالیا ( International criminal court act 2002 )، هلند ( international crimes act 20 June 2002 )، آفریقای جنوبی ( Implementation of of the Rome Statute of the ICC 2002 ) از جمله این کشورها هستند. ↑
- همچون دانمارک که در مواد ۱/۷ ، ۵ و ۶ قانون جنایات بین المللی خود نقض عرف های جنگ را جنایت بر شمرده و یا ماده ۱/۲۱۱ قانون جزای فرانسه که با توسیع موضوع جنایت به « گروه هایی که با ضوابط ناعادلانه شکل می گیرند» محدودیت های اساسنامه رم را لغو و تبعاً در حوزه ای فراتر از اساسنامه رم حرکت نموده است. ↑
- البته برخی نویسندگان این وضعیت را مصداق عدم تمایل ، و نه عدم توانایی، دولت به تعقیب برشمرده اند مراجعه کنید به :
Robinson , ‘The Rome statute and its impact on National Law’ , in Cassese at 1861. ↑
- برای ملاحظه نحوه عملکرد دولتها در قبال اساسنامه به تفکیک ، به نشانی زیر مراجعه نمایید:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
http://en.wikipedia.org/wiki/States_Parties_to_the_Rome_Statute_of_the_International_Criminal_Court ↑
- OTP- Election of the prosecutor, Statement by Mr. Moreno Ocampo, Press release, 2 May 2003 release/5htmlwww.icc-cpi.int/press/press ↑
- positive complementarity ↑
- .Paper on some policy issues , supra note 18 P.5 ↑
- . Report on prosecutorial Strategy, , P.5 ↑
- . Building a future on peace and justice, address by Mr. Luis Moreno Ocampo, at Nuremberg, 25 June 2007 (www.icc-cpi.int/otp/otp_events/LMO_20070624.html) ↑
- . Kleffner , complementary views on complementarity, 2006, P.82 ↑
- برای ملاحظه تاثیرات اساسنامه دیوان بین المللی کیفری بر حقوق داخلی نگاه کنید به:
KEVIN JON HELLER, THE SHADOW SIDE OF COMPLEMENTARITY: THE EFFECT OF ARTICLE 17 OF THE ROME STATUTE ON NATIONAL DUE PROCESS, Criminal Law Forum (2006) at 255 ↑
- در آوریل ۲۰۰۳ آقای برونو کاتالا Bruno Cathala مدیر خدمات عمومی دیوان بین المللی کیفری به پیشنهاد دفتر دادستان دیوان گروهی را تشکیل داد که همگی از برجسته ترین متخصصین این حوزه در جهان بودند تا درباره بعد اجرایی صلاحیت تکمیلی مشورتی حرفه ای به دفتر دادستان دیوان عرضه نمایند این گروه در اتاریخ ۲۸ مه ۲۰۰۳ و پس از آن در ۳۱ اکتبر ۲۰۰۳ مقر دیوان گرد هم آمدند و پس از ۶ ماه مذاکره الکترونیکی در خصوص موضوع به جمع بند ی و تهیه پیش نویس گزارش اقدام نمودند . آقای darryl robinson به عنوان هماهنگ کننده گروه انتخاب گردید و تهیه پیش نویس را به عهده گرفت . نماینده دیوان نیز آقای morten ( مشاور حقوقی دادستان دیوان ) نیز در این امر به گروه کمک نمود.
برای مطالعه سند ر.ک. :
ICC-01/04-01/07-1008-AnxA 30-3-2009 1/37 CB T ↑
- monitoring ↑
- “When the Prosecutor has deferred an investigation in accordance with paragraph 2, the
Prosecutor may request that the State concerned periodically inform the Prosecutor of the progress
of its investigations and any subsequent prosecutions. States Parties shall respond to such requests
without undue delay." ↑
- Pending a ruling by the Pre-Trial Chamber, or at any time when the Prosecutor has deferred
an investigation under this article, the Prosecutor may, on an exceptional basis, seek authority from
the Pre-Trial Chamber to pursue necessary investigative steps for the purpose of preserving
evidence where there is a unique opportunity to obtain important evidence or there is a significant
risk that such evidence may not be subsequently available. ↑
- jurisdiction ↑
- آشوری، محمد، پیشین، جلد ۲، ص ۵۷ ↑
- خالقی، علی، آیین دادرسی کیفری، انتشارات شهر دانش، ۱۳۸۸ ص ۲۶۷ ↑
- ر.ک: آشوری، پیشین، ص۸۸ ↑
- خالقی، پیشین ↑
- Genocide ↑
- Crimes against humanity ↑
- War crimes ↑
- The crime of aggression ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ب.ظ ]




۲-۲-۱۳) فعالیت های زنجیره تامین

بیمون بر این باور است که زنجیره تامین عبارت است از فرایند یکپارچه شده در جایی که یک تعداد از هویت های مختلف مانند تامین کننده ها، تولید کننده ها، پخش کننده ها باهم همکاری دارند و تلاش می کنند تا اولا مواد اولیه مناسب بدست آورند، ثانیا مواد خام را به محصول نهایی تبدیل نمایند، و ثالثا محصول نهایی را توسط واسطه ها توزیع نمایند.
در حالت کلی فعالیت های مربوط به زنجیره تامین شامل :
منبع یابی
طراحی و ساخت
حمل و نقل
فروش محصولات
سرویس و خدمات پس از فروش در طول عمر استفاده از محصول توسط مشتری ها می باشد.
محصولات زیادی ممکن است در یک زمان کوتاهی تولید و فروخته شود اما ممکن است طول مدت استفاده از محصول توسط مشتری به بیست یا سی سال برسد. در طول این مدت بایستی سرویس و خدمات مورد نیاز ارائه شود. بنابراین خدمات پشتیبانی از محصولات از اهمیت زیادی برخوردار است. در جریان پخش محصولات مسائل مالی و اطلاعات و دانش از اهمیت زیادی برخوردارند. فرایند زنجیره تامین یک محصول جدید نیاز به هماهنگی بین افراد متخصص در زمینه های مختلف مانند بازاریابی ، طراحی با ساخت و تولید، کنترل کیفیت و مدیریت زنجیزه تامین دارد. نکته قابل ذکر این است که اصطلاح مدیریت زنجیره تامین (SCM) به معنای مدیریت زنجیره عرضه دربرگیرنده سازمان، تامین کننده و مشتریان است و این مفهومی است معادل زنجیره ارزش گسترده می باشد(احمدی، ۱۳۸۴).
پایان نامه
۲-۲-۱۳-۱) زنجیره تأمین پروژه
زنجیره تأمین پروژه مفهوم جدیدی است که در اثر تخصصی شدن کارها و رواج برون سپاری ظهور کرده است و شامل یک پیمانکار اصلی (متصدی اجرای پروژه ) و زنجیره ای از تأمین کنندگان می شود؛ به عبارت دیگر می توانیم زنجیره تأمین پروژه را ترکیبی از زنجیره تأمین و مجموعه فعالیت های پروژه بدانیم. هندفیلد و نیکولاس (٢٠٠٠)، نیز زنجیره تأمین پروژه های صنعتی را شامل همه فعالیت های مرتبط با جریان و تبدیل کالاها و تجهیزات، از مرحله ماده خام و استخراج به حالت نهایی برای مصرف پروژه و نیز جریان های اطلاعاتی مرتبط با آن ها می دانند. آنان سه مؤلفه برای زنجیره تأمین پروژه مشخص می کنند: نقش اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی در زنجیره تأمین پروژه ها، نقش لجستیک در زنجیره تأمین پروژه ها و نقش رابطه و مدیریت روابط در زنجیره تأمین پروژه ها. در چنین زنجیره ای، شبکه بالادستی معمولا شبکه ای به نام تأمین کنندگان را برای مؤسسه یا سازمان و شبکه پایین دستی شبکه ای از مجریان پروژه و کارفرما (مشتری) را تشکیل می دهد(Folan & Browne, 2005).
۲-۲-۱۳-۲) زنجیره تأمین شرکت گاز
پروژه های بخش گاز نیازمند مواد، تجهیزات، تسهیلات و تأمین کنندگانی از سازمان های دیگر هستند و عملکرد یک پروژه تحت تأثیر فعالیت های سایر سازمان هایی قرار می گیرد که یک زنجیره تأمین را تشکیل می دهند. با توجه به توسعه و گسترش پروژه های مختلف و متنوع، به ویژه در خطوط انتقال شرکت های گاز استانی، طبق قوانین دولت این شرکت ها نباید وارد امور اجرایی شوند و باید با تأمین کنندگان و پیمانکاران برای انجام امور اجرایی قرارداد ببندند و مناقصه کنند. درنتیجه بعد جدیدی از همکاری میان شرکت های متعدد با شرکت های مسئول در بخش گاز ایجاد شده است. با توسعه روابط با تأمین کنندگان مختلف و پیمانکاران و تغییرات مکرر در قوانین و مقررات دولت، زمینه بروز ریسک های مختلف فراهم می شود که گاه با اثرگذاری آن ها بر یکدیگر، شدت پیامدها و اثرات آن بر سازمان افزایش می یابد. در پروژه های شرکت های گاز استانی نیز عواملی چون کارفرما، تأمین کننده، پیمانکار اصلی و جزئی دخیل هستند تا پروژه را به هدف نهایی آن که تحویل به موقع پروژه با کیفیت مورد نظر است، برسانند. در این پروژه ها، شرکت های گاز استانی در نقش کارفرما پروژه را تعریف می کنند و بهره بردار نهایی و استفاده کننده پروژه هستند. کارفرما برای اجرای طرح، آن را در اختیار پیمانکار اصلی پروژه قرار می دهد تا پروژه را به صورت عملیاتی شروع کند. انتخاب پیمانکار از طریق انجام مناقصه صورت می گیرد. پیمانکار اصلی نیز به نوبه خود با مشخص کردن پیمانکار فرعی، پروژه را عملیاتی می کند(شفیع زاده، ۱۳۸۹).

۲-۲-۱۴) انتخاب تامین کننده در زنجیره تامین

انتخاب تامین کننده موضوع مهمی در زنجیره تامین محسوب می شود. بگونه ای که تولید کنندگان۶٠ درصد از زمان خود را صرف تامین مواد اولیه ، اجزا و قطعات می کنند. بعلاوه اینکه ٧٠درصد از هزینه های تولیدی مربوط به خرید کالا و خدمات می شود. بنابراین انتخاب و تعیین مناسب ترین تامین کننده موضوع مهمی در زنجیره تامین محسوب می شود. ارائه مطلوب محصولات با توجه به معیارهایی مانند، هزینه، کیفیت، عملکرد، تحویل، انعطاف پذیری و نوآوری به توانایی سازمان در اداره جریان مواد، اطلاعات و درون و بیرون سازمان وابسته است. این جریان به عنوان زنجیره تامین شناخته می شود. مدیریت موثر زنجیره تامین از عوامل اصلی بقای سازمان می باشد و به طور کلی مدیریت زنجیره تامین بر افزایش انطباق پذیری و انعطاف پذیری شرکتها تاکید دارد و از سوی دیگر دارای قابلیت واکنش و پاسخ سریع و اثر بخش به تغییرات بازار است. موفقیت و شکست زنجیره عرضه در بازار در نهایت توسط مشتری یا مصرف کننده نهایی تعیین می شود. رساندن کالای درست، در قیمت و زمان مناسب به مصرف کننده، نه تنها مهمترین عامل برای موفقیت رقابتی است، بلکه نقش کلیدی در بقای یک سازمان تولیدی دارد. انتخاب تامین کننده می تواند یک مسئله تصمیم گیری با محدودیت هایی از قبیل هزینه، کیفیت ،ریسک باشد(رزمی، اکبری جوکار، و کرباسیان، ۱۳۹۱).
۲-۲-۱۴-۱) مشارکت در زنجیره های تأمین
از طریق مشارکت و همکاری گروهی، سازمانهائی که هرکدام به تنهائی توان رقابت ندارند می توانند مزیتهای رقابتی و توانمندیهای اساسی خود را ترکیب کرده و با همکاری در قالب زنجیره تأمین به تولید و ارائه خدمات بهتر جهت دوام و بقاء در بازار بپردازند. بعلاوه در این حالت سازمانها از تجارب یکدیگر استفاده نموده و کارایی و قدرت مانور آنها در برابر تهدیدات محیطی افزایش می یابد. از اینرو بطورکلی می توان گفت مشارکت شرکتها و سازمانها در زنجیره های تأمین به دو دلیل عمده صورت می گیرد:
١. نیاز به استفاده از مزیتهای رقابتی دیگر شرکاء
٢. نیاز به کارائی از طریق تسهیم منابع با دیگر شرکاء (Holmberg, 2000).
بسیاری از شرکتهای مشهور جهانی به منظور توانائی جوابگوئی به رقابتهای موجود در بازار به استفاده از فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات در زنجیره های تامین خود پرداخته اند. تامین هرچه بیشتر نظر مشتری و اجابت خواسته های شخصی او موجب بروز فرصتهای تجاری خلق الساعه ای میگردد که به منظور جوابگوئی سریع به اینگونه فرصتهای درحال تغییر، دسترسی به اطلاعات دقیق در زمان کوتاه و همکاری میان شرکاء زنجیره های تامین ضروری است. مشارکت زنجیره تامین به شیوه های مختلفی تعریف شده است که اصول در دو گروه مفهومی قرار می گیرند؛ متمرکز بر فرایند و متمرکز بر روابط. مشارکت زنجیره تامین به عنوان یک فرایند تجاری در نظر گرفته می شود که بوسیله آن دو یا چند شریک زنجیره تامین با همدیگر برای دستیابی به اهداف مشترک فعالیت می کنند. همچنین مشارکت زنجیره تامین به عنوان شکلی از مشارکت بلندمدت و نزدیک تعریف شده است، که اعضای شبکه با همدیگر کار می کنند و برای دستیابی به اهداف متقابل، اطلاعات، منابع و ریسک را به اشتراک می گذارند. مرور ادبیات اهمیت فعالیتهای برنامه ریزی، ادغام فرآیندهای بین وظیفه ای، هماهنگی زنجیره تامین، هدف گذاری زنجیره تامین و ایجاد پارامترهای تسهیم اطلاعات را آشکار می نماید. با ترکیب تمرکز بر روابط و فرایند، مشارکت زنجیره تامین به عنوان فرایند مشارکت بین دو یا چند شرکت مستقل که به موازات یکدیگر برای برنامه ریزی و اجرای عملیات زنجیره تامین و به منظور دستیابی به اهداف مشترک و مزایای متقابل فعالیت می کنند، تعریف شده است. مشارکت زنجیره تامین شامل تسهیم اطلاعات، تناسب هدف، همزمانی تصمیم، تسهیم منابع و مشوق های هم ترازسازی میان شرکای مستقل زنجیره تامین می باشد(Yu-jun, 2010).
۲-۲-۱۴-۲) شاخص های پاسخگویی زنجیره تامین
پاسخگویی زنجیره تامین امروزه بحث مهمی در مدیریت زنجیره تامین است. برای رضایت مندی مشتری و درک بهتر بازار، شرکت ها در تلاش هستند که از طریق شاخص های مختلف زنجیره تامین به بهترین عملکرد دست پیدا کنند، که این شاخص ها عبارتند از: پیش بینی دقیق تقاضا، موجودی و زنجیره تامین پاسخگو. پاسخگویی زنجیره تامین به زمانی که شرکت ها محصولات را تولید و به مشتری نهایی تحویل می دهند مربوط می شود. در تعریف دیگری پاسخگویی به عنوان توانایی زنجیره تامین به پاسخ سریع به تغییرات در تقاضا تعریف شده است که هم از لحاظ حجم و هم از لحاظ ترکیب محصول ت قابل سنجش هستند. از آنجایی که این تعریف کیفی است، لذا ما نیاز به پیدا کردن شاخص های کمی برای زنجیره تامین داریم. یک شاخص مهم برای سنجش پاسخگویی، زمان تاخیر است، یعنی مدت زمانی که محصول نهایی به مشتری می رسد. از طرف دیگر برای پاسخ به دامنه وسیعی از تقاضا، ظرفیت باید افزایش پیدا کند که این امر منجر به افزایش هزینه ها می‌گردد(van Hoek, 2005).

۲-۲-۱۵) نگرشهای سنجش عملکرد زنجیره عرضه

 

 

    1. نگرش فرایند محور سنجش عملکرد زنجیره عرضه

 

در رویکرد فرایندی، باید زنجیره عرضه را ترکیبی از فرایندهای مختلف دانست کـه در راستای حفظ و ارتقای سـهم بـازار محـصولات و خـدمات آن بکـار گرفتـه می شـوند. بـه طوری که هر فرایند ترکیبی از فعالیت های مختلف بوده و به وسیله چند شاخص قابل اندازه گیری و سنجش خواهند بود. رافای، معتقد است که در یک زنجیـره تولیـدمحور، ایـن فعالیت ها در قالب مجموعه ای از روابط بده - بستان تبلور یافته و از ایـن رو می‌تـوان فراینـد کلی تولید یا ارائه خدمت در زنجیره عرضه را به چنـدین رده متـوالی تقـسیم نمـود. در هـر یک از رده های این فرایند، تعدادی عرضه کننـده و نیـز عـده ای خریـدار یافـت می شـوند. بنابراین زنجیره عرضه ترکیبی از فرایندهای مختلف است که موسسات و مراکز مختلـف و متعدد را از خرید تا توزیع به یکدیگر گره می زند. مفـاهیم مـورد نظـر ایـن صـاحب نظران را می توان در نموداری ترسیمی از تجزیه شبکه روابط مورد اشاره در زنجیره عرضـه ( مطـابق شکل زیر) ارائه داد. هر رابطه مـشتمل بـر فعالیـت هـایی اسـت کـه بـرای تبـدیل ورودی بـه خروجی انجام خواهند گرفت(هوگوس، ۱۳۸۷).

شکل ۲-۸: فرایند محور سنجش عملکرد زنجیره عرضه (هوگوس، ۱۳۸۷)
نتیجه منطقی تحلیل فوق این است که علاوه بر اینکه سازماندهی درونی و مدیریت هـر یک از مراکز و تسهیلات زنجیره عرضه بسیار با اهمیت است، ارزیابی رفتار آن ها در خارج نیز در ارتباط با مشتریان و سایر ذینفعان و مراکز فعال در زنجیره اهمیت بـه سـزایی خواهـد داشت.

 

    1. روش مصداقی در سنجش عملکرد زنجیره عرضه

 

روش مصداقی[۴۸] تسری استراتژی ها در شاخص های متناسب با هر رده ( Echelon ) روش هایی نظیر BSC در صدد بوده اند تا تعیین شاخصهای ارزیابی عملکرد را در تقارن با استراتژی های سازمان به انجـام رسـانند. لـیکن در روش مـصداقی حاضـر عـلاوه بـر اینکـه دیدگاه ها و حوزه های تسری استراتژی بسیار وسیع تـر در نظـر گرفتـه شـده، فراینـد تـسری استراتژی نیز سهولت و وضوح بیشتری داشته و نیز تمامی مراکز موجود در زنجیره به عنوان گروه های ذینفع، در انتخاب شاخص های ارزیابی عملکرد دخالت و تاثیر مستقیم دارنـد. در روش مصداقی، استراتژی های اصلی و پذیرفته شده زنجیره عرضه بر مبنای متدولوژی چنـد مرحله ای زیر در سطوح چهارگانـه مـدل پیـشنهادی تجزیـه و بطـور دقیـق بـه یـک سـری شاخص های راهبردی در هر یک از رده های زنجیره عرضه ختم می گـردد. روش مـصداقی بر این نکته تاکید دارد که باید دید چه عواملی توفق دستیابی به اهداف راهبردی زنجیره را ســهولت بخــشیده (عوامــل کلیــدی ) و چگونــه مــی تــوان ایــن موفقیــت را ســنجش نمــود(هوگوس، ۱۳۸۷).

شکل ۲-۹ : روش مصداقی در سنجش عملکرد زنجیره عرضه (هوگوس، ۱۳۸۷)

۲-۲-۱۶) ابعاد ساختاری، محرک ها و محدودیت های زنجیره تامین

ارتباط هر جزئی از زنجیره تامین با آن، بطور چشمگیری زنجیره و فعالیت های آن را تحت تاثیر قرار می دهد. این ارتباط در قالب چهار صورت زیر قابل تبیین می باشد؛

 

    • ارتباطات فرآیندهای تجاری مدیریتی: کار مدیریت فرآیندهای بین اجزای زنجیره را به عهده دارد و اصولاً به عهده اجزای اصلی زنجیره است.

 

    • ارتباطات فرآیندهای تجاری نظارتی: تنها بر چگونگی فرآیندها نظارت می کند و به مدیریت فرایند کاری ندارد.

 

    • ارتباطات فرآیندهای تجاری خودمختار: در این روش، اجزاء اصلی زنجیره به دیگر اجزا آنقدر اطمینان دارند که نیازی به مدیریت و نظارت نمی بینند.

 

    • ارتباطات فرآیندهای تجاری با عناصر غیرعضو: برای تعیین عملکرد زنجیره و کسب اطلاعات لازم مفید خواهد بود(Lin & Zhou, 2011).

 

۲-۲-۱۶-۱) محرک های اصلی در زنجیره تامین
تعیین هدف اولین گام موثر در مدل سازی زنجیره تامین می باشد و برای تحقق این امر، ابتدا می باید محرک های اصلی زنجیره شناخته شوند. این محرکها شامل موارد زیرند؛

 

    1. چگونگی سرویس دهی به مشتری: هدف نهایی یک شرکت سود است و برای رسیدن به آن مهمترین عامل رضایت مشتری است ، زیرا او است که سود را برای یک شرکت به ارمغان می آورد. برای بالابردن رضایت مشتری دو نکته حائز اهمیت است: یکی دسترسـی به محصول ، بدین معنی که مشتری بـاید بتواند محصول مورد نیاز خود را عینا و به میزان سفارش داده تحویل بگیرد. دیگری مدت زمان پاسخگویی و رساندن محصول به مشتری است، یعنی مشتری باید بتواند به محصول خود در کمترین زمان ممکن و زمان مقرر، دست یابد که البته برای دو عامل فوق معیارهایی نیز وجود دارد.

 

    1. ارزش مالی: ارزش مـالی به صورت نسبت درآمـد به کل هزینه تعریف می شود. یک شرکـت و زنـجیره تامین می تواند با کاهش هزینه های خود و افزایش سهم خود در بازار به ارزش مالی بیشتری دست یابد.

 

    1. تبادلات اطلاعات و دانش: یکی دیگر از مسائلی که بسیار حائز اهمیت است تبادل اطلاعات در زنجیره است. به طوری که از این طریق بسیاری از اجزای زنجیره بهم متصل شده و می توانند فعالیتهایشان را هماهنگ کنند. اگر زنجیره ای بتواند یک ارتباط اطلاعاتی خوب بین اجزای خود به وجود بیاورد به طوریکه اطلاعات به طور مستقیم و بلافاصله به قسمت های مختلف زنجیره برسد، گامی اساسی در راه رسیدن به موفقیت برداشته است. دو نکته در تبادل اطلاعات مهم است، یکی ارتباط مستقیم و بدون فاصله و دیگری تبادلات دانش و تکنولوژیکی که می تواند هزینه ها را تا حد زیادی کاهش دهد.

 

    1. عوامل ریسک: اگر زنجیره تامین به درستی طراحی و عناصر تشکیل دهنده آن بطور صحیح کنار هم چیده شوند، ریسک آن کاهش می یابد. اما اگر سیستم دقیق ایجاد نشود، به علت تعداد زیاد عناصر، منبعی از ریسکهای بالا و شکست های سنگین خواهد بود. بطور کلی دو نوع ریسک در زنجیره وجود دارد که عبارتند از: ١-ریسک نقص کیفی و ٢-ریسک اطلاعات اشتباه (Ninlawan, Seksan, Tossapol & Pilada, 2010).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ب.ظ ]




بحث‌های پیشین در باره ی مطلق موسیقی اعم از موسیقی آوازی و سازی – بود زیرا در مسأله ی موسیقی فرقی نیست که با لرزش تارهای صوتی حنجره آدمی تولید شود یا با دمیدن در برخی آلات موسیقی و نواختن در برخی دیگر. ولی برای اکمال بحث، شایسته است. کاوش فقهی خود را در بخش آلات موسیقی به طور دقیق تر ادامه دهیم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
حرمت به کارگیری ادوات موسیقی به خاطر روایت و اجماع می‌باشد. که در ذیل به آن پرداخته می‌شود.
۲-۱-۳-۱- روایات
۱- روایت صدوق از فضل بن شاذان از نامه‌ی امام رضا (ع) به مأمون که در بخشی از آن آمده است: «الیمان هو اداء الأمانه و اجتناب جمیع الکبائر و هو… واجتناب الکبائر و هی … و الاشتغال بالملاهی و الاصرار علی الذنوب …» (حرعاملی، ۱۳۸۵، ج ۱۵، صص ۳۲۹-۲۳۰، ح ۳۳).
درباره ی این روایات ملاحظاتی چند است؛ از جمله در آن، لفظ «اشتغال»، به کار رفته است و دلالت برکثرت و مداومت می‌کند؛ یعنی بازی با آلات لهو را حرفه خود قرار دادن. دیگر آن که در این روایات، لهو مد نظر باشد؛ بنابراین اگر این ابزار، کاربرد انحصاری خود را در لهویت از دست بدهد، شامل مدلول روایت نخواهد شد. ملاحظه ی دیگر آن که قرینه ی حالیه قایم است بر این که مقصود حضرت، نوازندگان درباری است که به سرگرمی‌های مبتذل طاغوتی مشغول بوده‌اند.
۲ - امام صادق (ع) از پدران گرامی‌اش روایت می‌کنند:
نهی رسول الله (ص): «عن العب بالنرد و الشطرنج و الکوبه والعرطبه و هی طنبور و العود»؛ رسول خدا (ص) نهی کرد از، «بازی با نرد و شطرنج و ورق و سه تار و نی»(همان، ج ۷، ح ۶، ص ۳۲۵).
۳- امام صادق (ع) می‌فرمایند: «آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیه‌ی شیطان است»(همان. باب ۱۰۰، ح ۵ و ۶).
۴- پیامبر اکرم (ص) نیز میفرمایند: «شما را از مزمار و کوبات (آلات موسیقی) نهی می‌کنم. »(همان).
۵- موثقه سکونی از رسول خدا (ص): «أنهاکم عن الزقن و المزمار وعن الکوبات و الکبرات»؛ «من شما را از ساز و رقص باز می‌دارم»(همان، ح ۶، ص ۳۱۳).
سیاق این روایت حاکی است که نهی پیامبر (ص) می‌تواند نهی ارشادی باشد و ظاهر حال نشان می‌دهد که کاربرد شایع این آلات در آهنگ‌های فاسد و مبتذل بوده است.
۶- روایت تحف العقول از امام صادق (ع) درباره ی وجوه معایش عباد که در بخشی از آن درباره صناعات محرمه است:
«وذلک أنما حرم الله الصناعه التی حرام هی کل‌ها التی یجیء منها الفساد و محضاً نظیر البرابط و المزامیر و الشطرنج وکل ملهو به و الصلبان و الأصنام …»؛ امام صادق می فرمایند: در مورد خداوند ابزاری را که جز فساد بهره ای از آن‌ ها نمی‌شود حرام کرده است. مانند: ابزار لهو، شطرنج، و هر آن چه لهو به آن انجام می‌گیرد و صلیب و بت …» (حرانی،۱۳۶۳، ۳۳۵).
این عبارت یک ضابطه ی کلی را در اختیار قرار می‌دهد و آن این که آن دسته از صناعات که در آن‌ ها فساد محض است و هیچ کاربرد صحیح و مشروعی ندارد، حرام می‌باشد و موارد مذکور، مصادیق شایع آن در زمان صدور روایت بوده است. بدیهی است که اگر در گذر زمان، برخی از این آلات، کاربردهای صحیح و عقلایی یافته و دیگر به آن آلات مختصه اطلاق نشود، نمی‌توان حکم به حرمت بیع و شراء آن‌ ها نمود.
۷- دسته دیگر از روایات که درآن از آلات غناء به عنوان «معازف» نیز یاد شده است. در احادیث آمده است « و یحرم استعمال المعازف و آلات الطرب»؛ «استعمال آلات موسیقی و آلات طرب حرام شده است»(حرعاملی،۱۳۸۵،، ج ۱۲).
۸- چند دسته دیگر روایات نیز وجود دارد؛ از قبیل آن چه به عذاب نوازنده تهدید می‌کند و آن چه خبر از تعزیر مالی نوازنده می‌دهد.
خلاصه سخن درباره‌ی این روایات آن که بیشتر آن‌ ها اشکالات سندی غیر قابل اغماض داشته و روات آن، مجاهیل وغیر ثقات اند و درباره‌ی روایات صحیحه هم باید گفت که مقصود آن‌ ها همان استعمالات لهوی و فاسد است، نه این که آلات وادوات، ذاتاً حرام باشد.
۲-۱-۳-۲- اجماع
واما بررسی دلیل اجماع که تنی چند از فقیهان از جمله؛
اولاً: ً این اجماع مدرکی است و مستند آن، نصوص وارده دراین باب می‌باشد.
ثانیاً: اجماع فقیهان برحرمت آلات لهوی است و زمانی برآلات موسیقی منطبق است که آلات لهو فساد محض باشد و هیچ غرض صحیح و منفعت محلله ای برای آن متصور نباشد. چنین ادعایی دست کم در زمان کنونی گزاف است.
خلاصه ی سخن آن که قدر متیقن از دلیل اجماع و روایات این باب، استفاده از آلات موسیقی در اجرای آهنگ‌های لهوی و در راستای مقاصد غیر عقلایی است، ولی اگر در جهت اهداف تربیتی و آموزشی و تهییج احساسات حماسی، مذهبی و عرفانی حتی برای ایجاد آرامش روانی و رفع خستگی و ملال به کار رود، وجهی برای حرمت آن نیست و استعمال این آلات به حکم اولی شرع حلال می‌باشد.
۲-۲- بخش دوم: ادله اجتماعی واخلاقی (تأثیرات سوء موسیقی)
۲-۲-۱- تأثیر شگفت آور موسیقی
موسیقی تأثیری فوق العاده و شگفت آوری بر روح آدمی دارد و همین امر توجه بیش تر اقوام وملل را به سوی خود جلب کرده است. درباره‌ی صدای داوودی و تأثیر حیرت آور آن که؛ نغمه خوش و دل پذیری عنایت شده بود به گونه ای که پرندگان هنگام نغمه سرایی وی در محراب عبادت او جمع می‌شدند و حیوانات نیز به مجرد شنیدن صدای وی به او نزدیک می‌شدند و از شدت تأثیر جاذبه‌ی صدای خوش او حضور مردم را فراموش می‌کردند.
استفاده از موسیقی در صدر اسلام در قالب قرائت قرآن آغاز شد. برخی امامان به قدری زیبا و محزون قرآن را تلاوت می‌کردند که شنوندگان سخت تحت تأثیر قرار می‌گرفتند به طوری که در کوچه میخ کوب شده و دقایقی غرق شنیدن می‌شدند. چنان چه امام سجاد (ع) خوش آوازترین مردم در تلاوت قرآن بود.
۲-۲-۲- تفاوت میان موسیقی روحانی و غیر روحانی در ارزش
عده ای معتقدند، موسیقی‌هایی که موجب تأثرات و هیجانات روحانی می‌گردد، را باید از آن نوع موسیقی‌هایی که موجب تهییج شهوات و خودخواهی و انتقام جویی و سلطه گری و یا پوچ گرایی و بد بینی می‌باشند، تفکیک نمود؛ زیرا نوع اول موجب تلطیف و تقویت و اشتیاق نفس به عالم ملکوت می‌گردد و این امر مطلوب همه ی وارستگان و تکامل یافتگان می‌باشد. که سماع عرفانی از این نوع است.
در این مورد می‌توان گفت: عمده جذابیت و لذت موسیقی و انبساط آوردن آن، معلول سلب هوشیاری به واقعیت‌های درون ذات و برون ذات و هم چنین سلب اختیار به معنای «سلطه و نظارت شخصیت به دو قطب مثبت و منفی کار یا هر موقعیتی است که شخصیت آدمی در درون آن قرار می‌گیرد و باید با روشنایی و احساس بایستگی یا شایستگی» آن موقعیت را برگزار نماید، در حالی که موسیقی‌ها حتی روحانی‌ترین آن‌ ها با دو حقیقت مزبور (هشیاری واختیار) سازگار نیست و این اصل را همه ی ما می دانیم که هیچ حرکت ناهشیارانه و چیزی نمی تواند تکاملی باشد. اگر چه با نظر به عوامل گوناگون دارای لذت و جذابیت بوده باشد.
جنبه‌ی تحذیری موسیقی را نیز می‌توان در نظر گرفت، لذا اگر در حال جذبه موسیقی ذکر «الله اکبر» را بر زبان جاری بیاوریم، هیجان و تأثر از موسیقی، مانع آن خواهد بود که ما معنای آن ذکر مقدس را بطور معیّن و مستقیم درک کنیم و با همه قوای مغزی وروانی متوجه آن باشیم (جعفری، ۱۳۸۰ ش، صص ۵۶-۵۷).
موسیقی گرچه ممکن است صدای زیبا داشته باشد ولی این تأثیر آنی بوده ما در این جا به تآثیرات منفی موسیقی می‌پردازیم:
۲-۲-۳- فطرت و حرمت موسیقی
موسیقی و حکمت‌ها و علت‌های حرمت موسیقی به ویژگی‌های فطرت انسان از نظر قرآن نیز توجه شود برای روشن شدن رابطه بین فطرت و حرمت موسیقی باید علاوه برنظرداشتنِ مفهوم نیز توجه شود.
از نگاه قرآن انسان موجودى است که از یک‏ سو دارای فطرتى الهى و از سوى دیگر، طبیعتى مادى دارد، فطرت او را به سمت معارف بلند، معنویات، و خیرات دعوت مى‏کند و طبیعت او را به حضیض مادیّت، شهوات و شرور فرا می‌خواند. حیات انسان صحنه مبارزه دایم بین طبیعت و فطرت اوست. اگر طبیعت انسان بر فطرت غلبه کرد و او مسیر طبیعت را پى گرفت، از نگاه قرآن این انسان، انسانى است وارونه و منحرف و اگر فطرتش غالب شد و طبیعتش در مسیر فطرت قرار گرفت، در این صورت این انسان، انسانى است که در مسیر هدایت قرار گرفته و در طریق حق قدم برداشته است.
نتیجه این که بین فطرت انسانی و طبیعت مادی (شهوات حیوانی) فرق وجود دارد؛ و این نکته قابل اثبات نیست که فطرت انسانی با گرایشی که به معارف و معنویات دارد، تمایلی به تمام انواع موسیقی حتی نوع لهوی آن داشته باشد، گر چه تمایل غرایز و شهوات حیوانی سرکش بدان قابل انکار نیست.
۲-۲-۴- تأثیرات موسیقی حرام
در باره تأثیرات منفى و زیان بار موسیقی‌های حرام توجه به مطالب زیرلازم است:
۲-۲-۴-۱- تأثیرات موسیقى بر عقل
شأن و ویژگى عقل آن است که «معتدل» و «متین» باشد. یعنى با حفظِ استوارى و پختگى‏اش بتواند از چاشنى‏هاى لذت و سرور، نشاط و تلاش بهره‏مند باشد؛ اما در این میان، موسیقى آن چنان یکه‏تاز میدان لذّت و نشاط، خیال و تحریک و احساس می‌شود که آدمى دچار حالتِ «طَرب» مى‏شود. «طَرب» تأثیرى است فوق‏العاده! با محوریت موسیقى. این «تأثیر فوق‏العاده» باعثِ کاهش یا سلبِ جدّیّت عقل مى‏شود. و این پیش آمد، باعث مى‏شود که عقل از محاسبات جدّى، دقیق و واقع‏بینانه به دور بیفتد. جوانى که موسیقى‏گرا و «طَرب‏خواه» است: براى زدودنِ افسردگى‏اش، دُکمه ضبط صوت را حرکت مى‏دهد تا یکى دیگر برایش بخواند و بنوازد تا او «خوش» باشد! اما جوانِ معقول، آن گاه که در خود افسردگى مشاهده کند سعى در شناختِ عوامل پژمردگى مى‏کند تا با یافتِ آن علت‏ها، عوامل خوشىِ ماندگار یا معقول را در خود فراهم سازد. جوانِ موسیقى‏گرا، براى تحریک و برانگیختن احساس، به درمان‏هاى مجازى و آنى روى مى‏آورد. این چنین کسى که خواسته‏اش را در «موسیقى» مى‏بیند هیچ وقت به خودش، به عقلش و به اراده‏اش این زحمت را نمى‏دهد تا ببیند و بفهمد که کجاى زندگى را اشتباه محاسبه کرده و چه سنگى مقابل راهش است. آیا دوستِ ناباب او را به افسردگى کشانده؟ یا سستى در انجامِ وظایفِ دینى و الهى او را به افسردگى کشانیده؟ پس، «موسیقى، عقل را به خواب مى‏برد!» یک شعار و شعر نیست. یک قانون است. یک حقیقت است و براى فهم حقایق باید چشم گشود نه این که چشم‌ها را بست. موسیقى عقل را به خواب مى‏برد؛ یعنى باعثِ اشتغالِ آدمى به امورى مى‏شود که کم‏کم باعثِ غفلت از خود، نیازها، علل و درمان‏ها مى‏شود. شما دردى دارید که درمانش تنها با اراده و تغییر شرایط ممکن است. ولى وقتى مى‏بینى نوار موسیقى آن را حلّ کرده، دیگر آن را درمانِ دردت مى‏بینى و دیگر هیچ! این جاست که آن درد هم چنان عمق و شدّت پیدا مى‏کند و شما بیشتر به نوار رو مى‏آورید و این روند تا آن جا ادامه مى‏یابد که از آهنگ‌های معمولى به تند و غربى و شرقى‏ رو مى‏کنى.
به راستى چگونه ما مى‏خواهیم با موسیقى، دین را بشناسیم و بفهمیم؟ و با آن زندگى کنیم؟ جان کلام این که: «موسیقى، عقل را به خواب مى‏برد». یعنى: او را از محاسبات، واقعیّات و اقداماتِ متناسب، باز مى‏دارد و «مشغولیت» به موسیقى عاملِ غفلت است؛ و قرآن کریم از «مشغول‏شدن‏هاى این چنینى» به «لَهْو» تعبیر مى‏کند. لهو چیست؟ این واژه ای، از واژگانِ فرهنگِ قرآن و از زبانِ عرب مى‏باشد و فرهنگ ‏نویسان درباره‏اش این چنین توضیح داده ‏اند: «لهو، آن است که چیزى آن چنان انسان را به خودش جذب و مشغول نماید که باعثِ غفلت و بازماندن از کارهاى مهم‏تر شود». اینک ببینید که چگونه قرآن کریم، ضمن آنکه ما را از موسیقى باز مى‏دارد، چگونه علّتِ مذمّت را هم بیان مى‏فرماید: «و من الناسِ من یشْتَرى لَهو الحدیث لِیُضِلّ عنْ سبیل الله»(لقمان (۳۱)، آیه ۵). «عده‏اى از مردم از آن چه لهو است استقبال کرده و نسبت به آن گرایش دارند اینان ندانسته خود و دیگران را به بى‏راهه، گمراهى و اشتباه مى‏اندازند؛ این نوعى بازى گرفتنِ دین است. و بدانید که سرنوشتى عذاب‏آور و خوارکننده در انتظارشان است. آن گاه حضرت امام صادق‏علیه السلام فرمودند: «غنا مصداقى است از آن چه موجب مشغولیت و بازماندن از یاد خدا مى‏شود»(حر عاملی، ۱۳۸۵، ج ۱۲، صص ۲۲۶ -۲۲۸).
موسیقى با تأثیراتى که در اَبعادِ شادى ‏آفرینى، خیال‏آفرینى و تحریک‏آفرینى دارد، آن چنان به تقویت احساس مى‏پردازد که عقل را - هر چند به طور موقت - ضعیف مى‏کند. کار عقل این است که تناسبات را کشف کرده و هر چیز بى‏تناسب را کنار بزند؛ اما در این وضعیّت که آدمى دل سپرده‏ى احساسات و اثراتِ ناشى از موسیقى گردد، جنبه‌های احساسى بودن چندان قوى مى‏گردد که به سختى مى‏تواند در دریاىِ احساسات وارد شد، امّا خیس از آب نگردد. این جاست که آدمى وقتى مى‏خواهد چیزى را ارزیابى کند، چون آلوده به شناخت‌های احساسى موسیقیایى شده، در این ارزیابى موفق نخواهد بود. شاید بتوان با مثالى این حالت را ملموس‏تر نمود. بسیار مشاهده کرده‏ایم که راننده‏اى جوان سوار بر اتومبیل شده و با سرعتِ زیاد مشغولِ راندن ماشین است. وقتى دقّت بیشترى مى‏کنیم درمى‏یابیم او به مفهوم دقیق کلمه مشغولِ «دل سپردن» به نوار موسیقى است. آن هم آهنگى با ریتم هیجان‏آفرین و تحریک‏زا. هر آن گاه که نوار ترانه و موسیقى‏اش، تندتر مى‏گردد او بر تندى سرعتش مى‏افزاید، امّا در این موقعیت او در رانندگی‌اش مطابقِ استانداردهاى رانندگى و ضوابط عقلى نمى‏راند. او را مى‏بینى که تابعِ همان احساسِ موقعِ شنیدن آهنگ است. و این احساس، باعث شده تا از تشخیص انسان در حالِ تعادل فاصله بگیرد. او دیگر فقط یک چیز را خوب تشخیص مى‏دهد: «همگام با تند شدنِ آهنگ به تند شدنِ سرعت» بپردازد. و این که شما در اطراف همین مثال تفکّر و توجّه بیشترى بنمایید تا ابعادى دیگر برایتان روشن شود. وقتى عقل ملاکِ تشخیص (تصوّر و عمل) باشد، کردار نیز بسیار متین و حساب شده خواهد بود. مگر نه این که سبُکى و سستى در عقل، موجب سبکى و سستى در عمل نیز مى‏گردد؟ پس وقتى مى‏بینید که شخصى با شنیدن آهنگ به رفتارهاى سبک دست مى‏زند، معلوم مى‏شود که عقلش دچارِ خفّت و سبکى گردیده و این احساس است که بر وى حکم مى‏راند. بر اساسِ نظریه ی کارشناسى «فارابى»؛ کامل‌ترین نوع موسیقى، آن است که نشاط آور، خیال‏آفرین و هیجان‏ساز باشد (‏برکشلى، ۱۳۷۶، ص‏۲۰۵). در هنگام تحلیل و استدلال، آن چه بیشتر محور گفت و گوها قرار می‌گیرد نشاط آوری موسیقی است اما درباره‌ی خیال پردازی و هیجان سازی موسیقی سخنی به میان آورده نمی‌شود در حالی که این دو پیامد نابهنجار موجب تضعیف عقل انسان است و آثار زیانبار دارد.
در قرآن کریم، توصیه شده که «واجْتَنِبُوا قُولَ الزّور»؛ «اى مردم از گفتارِ باطل ظاهرپسند بپرهیزید»(حج (۲۲)، آیه ۳۰ ). حضرت امام صادق‏علیه السلام پس از آن که این آیه را تلاوت فرمودند، بیان داشتند: «یکى از مصادیقِ گفتارِ بى‏واقعیت ولى حق‏نما، همین «غنا» است»(حر عاملی،۱۳۸۵، ج ۱۲، ص ۲۲۷). در این روایت و آیه خوب دقت کنید. چه این که نه «خیال» را ماندگارى است؛ نه «احساساتِ برانگیخته از موسیقى»؛ و نه «لذّت‏هاى زودفرجامش»، فرصتِ پاییدن و ماندن دارد. چکیده و نتیجه ی گفتار اوّل: (تأثیرات موسیقى بر عقل) از مجموع گفتار پیشین به این نتایج رسیدیم:
۱- قانون زیربنایى و غیر قابل انکار آن است که؛ «عقل هر آن چیزى را تقویت کند که عقل را تقویت مى‏کند».
۲- کار عقل آن است که «عِقال» باشد. یعنى: «قلعه» براى حفظِ جسم و روحِ آدمى و «پایبند» براى بستن پاى هوى و هوس و تمایلات و شهوات.
۳- از این رو چنان چه چیزى (مثلِ موسیقى) نه در استحکامِ آن قلعه نقش داشته و نه در تقویتِ آن بند پاى هوى و شیطان و شیطنت‌ها تأثیرى به سزا؛ دیگر نمى‏توان آن را «عقلایى» دانست. موسیقى درحاکمیتش یکه تاز است که در تشخیصِ خوب یا بد چیزى «طبقِ ملاک‏هاى خود رفتار مى‏کند. یعنى هر قدر، احساس لذّت و خیال و انفعالات جسمانى بیشتر باشد، پس بهتر است. امّا کار عقل این است که تناسبات را کشف کرده و اعتدال در هر چیز مخصوصاً ابعاد فوق را شناخته و اِعمال گرداند.
۲-۲-۴-۱-۱- نظریه ی افلاطون در مورد تأثیر موسیقی بر عقل
افلاطون مى‏گوید: «وقتى ریتمِ موسیقى تغییر مى‏کند، اساس قوانین جامعه نیز با آن متحوّل مى‏شود». چرا؟ چون این دیگر عقل نیست که حاکمیت دارد.؛ بلکه موسیقى و طَرَب برخاسته از آن، عقل را به حاشیه مى‏راند و عقل نیز اساسِ جامعه است. و این عقل است که دین را مى‏شناسد و ما را نسبت به آن ترغیب مى‏کند»(برکشلى، ۱۳۷۶، ص‏۲۰۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ب.ظ ]




فراوانی

 

درصد فراوانی

 

 

 

مدیر میانی (سرپرست)

 

۳

 

۶/۱%

 

 

 

کارشناس ارشد

 

۱۳

 

۱/۷%

 

 

 

کارشناس

 

۴۸

 

۴/۲۶%

 

 

 

کارمند

 

۱۱۸

 

۸/۶۴%

 

 

 

مجموع

 

۱۸۲

 

۱۰۰%

 

 

 

همان‌طور که در جدول (۴-۶) ملاحظه می‌گردد کارمندان با تعداد ۱۱۸ نفر بیشترین تعداد فراوانی را در بین گروه‌های پاسخ‌دهنده داشته و بعدازآن کارشناسان، کارشناسان ارشد و مدیران میانی به ترتیب هرکدام با تعداد فراوانی ۴۸، ۱۳ و ۳ در رده‌های بعدی قرار دارند.
نمودار (۴-۶): توزیع فراوانی نمونه ازنظر پست سازمانی
۴-۳) تجزیه‌وتحلیل استنباطی داده‌ها
در این بخش با توجه به اطلاعات حاصل از پرسشنامه و همچنین با بهره گرفتن از نرم­افزار WarpPLS4 به بررسی فرضیه ­های تحقیق پرداخته می‌شود.
۴-۳-۱) تحلیل و تفسیر مدل معادلات ساختاری
مدل‌های مرسوم در مدل‌سازی معادلات ساختاری درواقع متشکل از دو بخش هستند. مدل اندازه‌گیری[۸۰] که چگونگی توضیح و تبیین متغیرهای پنهان توسط متغیرهای آشکار (سؤالات) مربوطه را بررسی می کند و مدل ساختاری[۸۱] که نشان می‌دهد چگونه متغیرهای پنهان در پیوند با یکدیگر قرار گرفته‌اند. درواقع یک مدل اندازه‌گیری روابط بین شاخص‌های (متغیرهای مشاهده‌شده) یک سازه (متغیر پنهان) و آن سازه را مشخص می‌سازد درحالی‌که یک مدل ساختاری نشان‌دهنده‌ی روابط میان چندسازه است.
در مدل اندازه‌گیری وزن‌ها و بارهای متغیرهای مکنون و در مدل ساختاری ضرایب مسیر بین متغیرهای مکنون بررسی می‌شوند.
۴-۳-۱-۱) تحلیل مدل اندازه‌گیری
در این مرحله، تعیین می‌شود که آیا مفاهیم نظری به‌درستی توسط متغیرهای مشاهده‌شده اندازه‌گیری شده‌اند یا خیر. بدین منظور روایی و پایایی آن‌ ها بررسی می‌گردد. در یک مدل PLS، پایایی هر یک از شاخص­ های[۸۲] متغیرهای مکنون (سازه‌ها)[۸۳]، سازگاری درونی[۸۴] (پایایی سازه[۸۵]) و همچنین روایی همگرا[۸۶] مورد تجزیه‌وتحلیل قرار می‌گیرد.

 

 

  • پایایی شاخص‌های متغیرهای مکنون

 

 

در مدل PLS پایایی هر یک از شاخص‌های متغیرهای مکنون توسط سنجش بارهای عاملی هر شاخص مشخص می‌شود. بارهای عاملی از طریق محاسبه‌ی مقدار همبستگی شاخص‌های یک سازه با آن سازه محاسبه می‌شوند و اگر این مقدار برابر و یا بیشتر از مقدار ۵/۰ شود مؤید این مطلب است که واریانس بین سازه و شاخص‌های آن، از واریانس خطای اندازه‌گیری آن سازه بیشتر بوده و پایایی در مورد آن مدل اندازه‌گیری، قابل‌قبول است (Rivard & Huff, 1988). در جدول زیر میزان بارهای عاملی برای شاخص‌های متغیرهای مکنون تحقیق قابل‌مشاهده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول (۴-۷): میزان بارهای عاملی متغیرهای مکنون

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ب.ظ ]




استاد ادوار حیات را سه مقطع می داند و دلیل را از قرآن استخراج می کند: (قُلِ اللَّـهُ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یَجْمَعُکُمْ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَهِ لَا رَ‌یْبَ فِیهِ)[۳۴۹]؛ خداوند شما را نخست در حیات دنیا زنده کرده، آنگاه از حیات دنیوی می میراند و وارد حیات برزخی می کند و سرانجام در قیامت شما را بدون شک گرد می آورد که منظور آیه همان سه دوره بودن حیات است.
بعد می فرماید که قرآن کریم در آیه ای خاطرنشان می سازد که اسوه و مقتدای شما پیامبر اکرم (ص) است که دربارۀ روز واپسین بیش از همه تدبّر می کند. (لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَ‌سُولِ اللَّـهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کَانَ یَرْ‌جُو اللَّـهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ‌ وَذَکَرَ‌ اللَّـهَ کَثِیرً‌ا)[۳۵۰]. بنابراین اگر انسان دنیاپرست باشد و دربارۀ قیامت و آخرت نیندیشد از نظر قرآن عاقل و خردمند محسوب نمی شود و همانند خردورزان محشور نخواهد شد. قرآن یک نمونه از این دیوانگان را رباخواران دانسته، می فرماید: (الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّ‌بَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ)[۳۵۱].
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۳-۱-۲-۱- اثبات معاد:
آیت الله جوادی آملی برای اثبات معاد، براهینی را ارائه دادند که برخی از آن ها به شرح ذیل است:
۱- برهان توحیدایشان می فرماید: قرآن در برخی از آیات برای اثبات معاد به توحید الهی تکیه می کند (اللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَهِ لَا رَ‌یْبَ فِیهِ ۗ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ حَدِیثًا)[۳۵۲] بعد اشاره می کنند که در این آیه وحدانیت خدا دلیل بر معاد است، آنگونه که وجود خدا دلیل بر وحدانیت اوست.
آیۀ مزبور دلالت دارد که شما بالضروره و بدون شک در روز قیامت جمع می شوید. بنابراین وقوع قیامت ضروری و حتمی است. این همان سخنی است که به گونۀ دیگر گفته شده (وإِنَّ السَّاعَهَ لَآتِیَهٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا) یعنی تعبیر دیگری است که از آنچه در منطق ان را (بالضروره) گویند و جهت قضیۀ مزبور (بالامکان) نیست بلکه (بالضروره) است؛ نظیر اینکه می گوییم: (الأربعه زوج بالضروره). اصطلاحات منطقی در قرآن به کار نرفته ولی مفاد آن ها به کار گرفته شده است[۳۵۳].
پیامبر اکرم (ص) مأمور می شود به پروردگارش سوگند یاد کند که قیامت حتماً فرا می رسد و شما آن را خواهید دید (وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُ‌وا لَا تَأْتِینَا السَّاعَهُ ۖ قُلْ بَلَىٰ وَرَ‌بِّی لَتَأْتِیَنَّکُمْ)[۳۵۴] و در آیۀ دیگر می فرماید: (زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَن لَّن یُبْعَثُوا قُلْ بَلَی وَرَبِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ)[۳۵۵] کافران گمان کردند که هرگز پس از مرگ برانگیخته نمی شوند. ای پیامبر! به آنان بگو به پروردگارم سوگند که البته برانگیخته می شوید و سپس به نتیجه کردار خود آگاه می گردید و این کار برای خدا بسیار آسان است. بنابراین خداوند هم سوگند یاد کرد (لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ)[۳۵۶] و هم به پیامبر می فرماید که برای آنان سوگند یاد کن. آیت الله جوادی آملی می فرماید: قرآن کریم به صدق سخن حق تعالی در مورد معاد اشاره دارد که او راستگوترین گزارشگر و خبردهنده است و سخن او نیز راست است؛ زیرا کافران سوگند یاد می کردند که خدا مردگان را زنده نمی کند (وَأَقْسَمُوا بِاللَّـهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ ۙ لَا یَبْعَثُ اللَّـهُ مَن یَمُوتُ)[۳۵۷].
۲- برهان صدقاستاد و مفسر قرآن کریم می فرماید: معاد را می توان هم با برهان عقلی و هم برهان نقلی ثابت کرد. در مقام کنونی حدّ وسط برهان،ضرورت صدق گفتار خداوند است؛ در آیۀ شریفه (لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَهِ)[۳۵۸] خداوند سوگند یاد کرده و هم به پیامبر می فرماید که برای آنان سوگند یاد کن و در آیۀ دیگر می فرماید: (وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِ‌ی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ۖ وَعْدَ اللَّـهِ حَقًّا ۚ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ قِیلًا)[۳۵۹]، آنان را که به خدا گرویدند و کار شایسته انجام دادند به زودی به بهشتی درآوریم که زیر درختانش نهرها جاری است، تا منزلگاه ابدی آنان باشد.
وعده خدا حق است و کیست که در گفتار راستگوتر از خداست؟ بنابراین، در امر بهشت و معاد و جهان آخرت حق تعالی اصدق الصّادقین است.
استاد جوادی آملی می فرماید: بر این پایه می توانیم چنین استدلال کنیم که حق تعالی در امر معاد و جهان آخرت راستگوترین راستگویان است و هرچه راستگوترین راستگویان خبر داد یقیناً واقع می شود. در نتیجه معاد و دوزخ و بهشت یقیناً واقع می شود. پس از صدق (مخبر) پی به صدق خبر (گزارش و مفاد آن یعنی معاد) خواهیم برد.
ایشان می فرماید: علامه طباطبایی در تفسیر المیزان فرمودند سوگندهای قرآنی اگر از خدا و رسول باشد غیر از سوگند دیگران است که در دادگاه یاد می کند، دیگران وقتی دلیل و بیّنه ندارند سوگند یاد می کنند ولی سوگندهای خدا و پیامبر به خود دلیل، بیّنه و شاهد است[۳۶۰].
۳- برهان حکمتبرهان حکمت، یعنی برهانی که حدّ وسط آن حکمت خداست که استاد آیت الله جوادی آملی با اشاره به آیات، این برهان را اثبات کردند که به طور مختصر به یک مورد آن اشاره می کنیم. ایشان فرمودند: در آیاتی اینگونه مطرح شده است (أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْ‌جَعُونَ)[۳۶۱] آیا میپندارید ما شما را بیهوده آفریده ایم و به سوی ما بازگشت نخواهید کرد؟ هرگز چنین نیست و از خداوند کار بیهوده و عبث سر نخواهد زد؛ زیرا جهان بینی توحیدی ثابت می کندکه خداوند متعال حکیم و بی نیاز است.
توضیح اینکه: از یک سو حق تعالی غنی محض است و آفرینش او برای رسیدن به هدف نیست تا از این راه به هستی خود غنا بخشد و به کمال برسد و نیز نیافرید تا بر بندگان جودی کند و خود به هدفی برسد. درنتیجه در آفرینش جهان جز خود ذات خدا هدف نیست؛ زیرا او هم ذاتاً اول و هم ذاتاً آخر است؛ چنان که ذاتاً هم ظاهر و هم باطن است: (هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ‌ وَالظَّاهِرُ‌ وَالْبَاطِنُ)[۳۶۲].
از سوی دیگر، کار آفرینش و فعل خدا هم بی هدف نیست؛ او حکیم است و از حکیم کار بیهوده سر نمی زند؛ (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ)[۳۶۳] من جن و انس را جز برای پرستش نیافریدم یعنی کمال آنان در پرتو عبادت شکوفا می شود و اگر طغیان پیشه کنند به درگاه خداوند کافر گردند زیانی متوجه ذات خدا نمی شود، بلکه متوجه خود آن ها می شود (إِن تَکْفُرُ‌وا أَنتُمْ وَمَن فِی الْأَرْ‌ضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللَّـهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ)[۳۶۴].
بنابراین جهان آفرینش که عنوان (مخلوق خدا بودن) همراه آن است و از مبدئی حکیم پدید آمده قطعاً هدفی دارد که بدون رسیدن به آن، ناقص خواهد بود و آن هدف صحنۀ قیامت است که ویژگی های فراوان کمال و ثبات و… را دارد و صحنۀ دنیا چنین نیست؛ زیرا همگان مشاهده می کنند که سرتاسر دنیا نقص و کمبود است و نمی تواند مطلوب حقیقی و هدف واقعی مطلوب باشد و فقط در قیامت است که همۀ جهان از ذرّه تا کهکشان و مادی تا مجرد، همه به کمال خویش می رسد و ذرّه ای باطل وجود ندارد[۳۶۵].
۴- برهان فطرتآیت الله جوادی آملی می فرماید: اساساً همۀ انواع موجودات از جمله انسان دارای خواسته و غرایز و امیال فطری و نفسانی هستند و براساس آن حرکت تکوینی دارند، انسان در این میان هدف و خواسته ای دارد، که با تلاش و کوشش هرچه تمام تر به سوی آن گام بر می دارد و آن عبارت است از عشق به (جهان جاوید) و (حیات همیشگی)، وجود این نعمت نشان می دهد که خداوند برتر از آن است که کار لغوی انجام دهد در واقع حکمت خداوند جایی برای لغو کاری و بیهوده گری و باطل و بی هدفی وجود ندارد.
در مرحلۀ اثبات معاد، وجود مبدأ حکیم قبلاً مبرهن و ثابت است از این رو به سهولت می توان تصدیق کرد که حتماً جهان جاوید و عالم ابدی وجود دارد که انسان آن را می طلبد، قرآن در کمال فصاحت اندیشۀ جاودانه بودن و همیشگی زیستن را به تصویر کشیده است؛ انسان به خطا زمانی (زراندوزی) خویش را زمینه جاودانگی و خود را در پناه آن همیشگی می شمارد.
قرآن در این زمینه می فرماید: (وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِیدَ هَـٰذِهِ أَبَدًا)[۳۶۶] او روزی که به جان خویش ستمکار بود مغرورانه به باغ وارد شد و گفت؛ گمان ندارم هرگز این باغ و دارایی من نابود شود. اری او باغ را مایۀ سرمدیّت خود می پنداشت؛ چنانکه برخی مال و سرمایه را مایۀ سرمدی می دانند (الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ - یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ)[۳۶۷] کسی که مالی اندوخت و همواره در حال شمارش آن است، می پندارد که مال و دارایی به وی عمر ابدی خواهد داد.
آیت الله جوادی می فرماید: برخی از مفسران چون علامه طباطبایی برای فطری بودن معاد با بهره گرفتن از روایات معصومین (علیهم السلام) از این آیه بهره جسته اند: (فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَ‌تَ اللَّـهِ الَّتِی فَطَرَ‌ النَّاسَ عَلَیْهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ)[۳۶۸] ؛ بعد علامه به تفسیر این آیه پرداخته و می گوید: هیچ انسانی هدفی جز هدایت ندارد؛ آن سان که همۀ موجودات به سوی سعادت خود و آن هدفی که ایدهآل آنهاست هدایت فطری شدهاند و به غایت و هدف خود میرسند.
انسان نیز مانند سایر موجودات به طور فطری مفطور است به سوی کمال نواقص و رفع حوایج که همان حیات جاودانه است. برخی دیگر از مفسران آیۀ آغازین سوره قیامت را دلیل دیگر بر قیامت دانسته اند: (لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَهِ - وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَهِ - أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَهُ)[۳۶۹] یعنی درون جان انسان شأنی وجود دارد که در برابر زشتی ها، به سرزنش می ایستد و داوری می کند. این وجود بیدار در برابر همۀ کژی ها روزی را می جوید که روز دادودادگری است و هر کس به پاداش و کیفر کردارش می رسد. آیۀ فوق دلیل بر برهان فطرت قرار می گیرد.
۳-۳-۱-۲-۲- خلقت کنونی بهشت و جهنم:
استاد با توجه به این سؤال که بهشتی که برخی اوصاف و ویژگی های آن بیان شد آیا اکنون آفریده شده یا نه، یا در آینده آفریده می شود، یا وعده ای است که معلوم نیست وفا شود؟
جواب این سؤالات را ابتدا از دیدگاه علم کلام پاسخ می دهند و سپس از قرآن و روایات استدلال می آورند که به شرح ذیل است:
ایشان می فرمایند: که این پرسش از دیرباز ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده، محدث بزرگوار شیخ صدوق می گوید: اعتقاد ما دربارۀ بهشت و دوزخ این است که این دو آفریده شده است و پیامبر اکرم(ص) هنگام معراج وارد بهشت شد و دوزخ را نیز مشاهده فرمود؛ اما بهشتی که آدم در آن قرار داشت باغی از باغ های دنیا بود و خورشید در آن طلوع و غروب داشت و بهشت جاویدان «خلد» نبود وگرنه از آن هیچ گاه بیرون نمی آمد[۳۷۰].
شیخ مفید می گوید: بهشت و دوزخ آفریده شده است. اخبار در این باره موجود است و اجماع و اتفاق نیز مؤید مطلب است، ولی بیشتر معتزله و خوارج و گروهی از زیدیه به این قول مخالفند و می گویند آفرینش کنونی آن ممکن است؛ لیکن دلیل بر آن نیست[۳۷۱].
آیت الله جوادی آملی خلقت بهشت و جهنم را از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار می دهد و می فرماید: (وَلَقَدْ رَ‌آهُ نَزْلَهً أُخْرَ‌ىٰ - عِندَ سِدْرَ‌هِ الْمُنتَهَىٰ - عِندَهَا جَنَّهُ الْمَأْوَىٰ)[۳۷۲] و پیامبر بار دیگر نیز جبرئیل را مشاهده کرد، در نزد( سدره المنتهی)، که(سدره المنتهی) بهشتی است که جایگاه تقواپیشگان است. پیامبر فرمود: دگربار در (سدره المتنهی) حامل وحی را دیدم، همان جا که زیر آن شیعیان در بهشت گفتگو می کنند[۳۷۳].وقتی شبانه مرا به آسمان بردند و به(سدره المنتهی )رسیدم…،چون فرشتگان مرا دیدند خوش آمد گفتند. آن گاه لرزش نسیم( سدره المنتهی) را شنیدم و حرکت درهای بهشتی را که از شدت شادمانی در اهتزاز بود میشنیدم[۳۷۴].
در آیۀ دیگر آمده است: (هَـٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِ‌مُونَ - یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ)[۳۷۵] این همان دوزخی است که بدکاران آن را تکذیب می کردند. اکنون کافران در میان آن و در حمیم سوزان میگردند.
هروی می گوید: به امام رضا (ع) عرض کردم از بهشت و دوزخ به من خبر دهید که آیا این دو امروز آفریده شده است؟ زیرا گروهی می گویند این دو هنوز آفریده نشده و در آینده آفریده می شود. فرمود: آنان از ما نیستند و ما از آنان نیستیم. کسی که انکار آفرینش بهشت و جهنم را کند، پیامبر (ص) ما را تکذیب کرده و از ولایت ما چیزی نپذیرفته است زیرا خداوند فرمود: (هَـٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِ‌مُونَ)… استاد حکیم بعد از ذکر آیات فراوان که دلیل بر وجود بهشت و جهنم هست اشاره کردند که: از برخی آیات استفاده می شود که احاطه مزبور، یعنی احاطه دوزخ بر کافر در قیامت است؛ (یَوْمَ یَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْ‌جُلِهِمْ وَیَقُولُ ذُوقُوا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ)[۳۷۶] بنابراین آیۀ دلالت ندارد که دوزخ اکنون موجود و مخلوق است، لیکن در آیۀ سورۀ توبه به طور مطلق و بدون اینکه ذکر قیامت همراه با آن باشد جریان احاطه دوزخ نسبت به کافران مطرح شده؛ زیرا در آن چنین آمده است (وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکَافِرِ‌ینَ)[۳۷۷] و این دو آیه چون از سنخ مثبتان است، مجالی برای تقیید یکی به وسیلۀ دیگری نیست؛ چون هیچ تعاندی بین مطلق و مقیّد وجود ندارد تا یکی مقیّد دیگری شود[۳۷۸].
آیت الله جوادی آملی می فرماید:آری صاحبان علم الیقین در همین دنیا جهنم را می بینندواگر دوزخ نبود وآفریده نشده بود،فرایند ایمان و یقین (حارثه بن مالک بن نعمان انصاری) را که می گفت :گویی هم اکنون اهل بهشت را می بینم که به دیدار یکدیگر می روند .این بنده ای است که خدا دلش را به نور ایمان منور ساخته است.پیامبر فرمود:بینا شده ای،بر همین حال استوار باش واین حالت خوش را از دست مده.
امام صادق (ع)می فر ماید:به سه چیز گوش شنوا عطا شده است بهشت،جهنم،حورالعین هنگامی که بنده خدا نماز گزارد و گوید: (اللهم اعتقنی من النارو ادخلنی الجنه وزوجنی من حور العین)آتش گوید:پروردگارا بنده ات خواستگاررهایی از من است .او را آزادکن ،بهشت گوید:پروردگارا بنده ات خواستار سکونت در من است در من جایش ده؛حور العین گویند:پروردگارا بنده ات خواستگار من است مراتزویج در آور..) [۳۷۹].
۳-۳-۱-۲-۳- حکمت لذت های جسمانی در بهشت:
استاد جوادی آملی ابتدا سؤالی که در بین دیگران هست را مطرح می کند که: چرا خداوند متعال در قرآن مجید به بهشتیان نوید به خوردنی ها، آشامیدنی ها، پوشیدنی ها، زیورآلات… داده است، با اینکه بهره گیری از آن ها در بهشت وجهی ندارد؛ زیرا انسان برای ابد در آنجا زنده است و نیازی به تولید نسل و آب و غذا و… ندارد.
بنابراین حکمت اینگونه نویدها چیست؟ ایشان پاسخ علامه بزرگوار طباطبایی (ره)را بدین مضمون بیان می کنند که: اگر انسان تنها روح بود البته منزلتی که از آیۀ (فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ) بر می آید که بهترین جا بود و نیازی به سایر نعمت های یاد شده نبود، لیکن انسان حقیقتی است مرکب از روح و جسم و همین حقیقت از دنیا به سرای حقیقت می رود و همین حقیقت یا سعادتمند است یا شقی، یا ثواب میبرد یا عقاب خواهید دید.
بنابراین در قیامت افزون بر نعمت های معنوی و روحانی، لذت های جسمانی را به مقتضای طبع مرکب خود می طلبد؛ چنان که از ناحیۀ عقاب نیز پاره ای از عذاب ها، قلب را آتش می زند: (نَارُ‌ اللَّـهِ الْمُوقَدَهُ - الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَهِ)[۳۸۰] و پاره ای پوست بدن را می سوزاند: (کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَ‌هَا لِیَذُوقُوا الْعَذَابَ)[۳۸۱] ؛ هرچه پوستشان بریان گردد، پوست های دیگری بر جایش نهیم تا عذاب را بچشند. این حقیقت هم در برزخ جلوه می کند. (اَلْقَبًرْ رُوًضَه مِنً رِیاضِ الْجُنُّهِ اَوً حْفْرُه‌ٌ مِنً حْفَرِ النّیِرانِ)[۳۸۲]؛ قبر یا باغی از باغ های بهشت است یا گودالی از گودال های جهنم و هم در قیامت کبرا که جلوه گاه اتم و اکمل است[۳۸۳].
استاد حکیم اشاره دارند که نعمت های بهشت فراتر از تصور است. ایشان استفاده می کنند به آیه ای و میفرماید: در قرآن آمده است در بهشت نعمت هایی است که هیچ کس از ماهیت آنها خبر دار نیست و در هیچ تصوری نمی گنجد؛ مانند: (فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّ‌هِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ)[۳۸۴] هیچ کس نمی داند چه چیز از آنچه روشنی بخش دیدگان است به پاداش آنچه انجام می دهند برای آنان پنهان شده است.
امام صادق (ع) می فرماید: کار نیکی وجود ندارد جز اینکه پاداش آن در قرآن معین شده است، جز نماز شب. حق تعالی ثوابی برای نماز شب معین نکرده است، زیرا قدر و منزلت آن بسیار زیاد است[۳۸۵]. (فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ)[۳۸۶].
۳-۳-۱-۲-۴- راز آفرینش دوزخ:
آیت الله جوادی آملی با سوالی اینگونه وارد بحث می شود که چرا خداوند دوزخ را آفرید؟ این همه شکنجه و عذاب برای چه؟ آیا بهتر نبود از اول آنان را نیافریند؛ تا به عذاب گرفتار نیایند؟ و جهنم را انباشته از جن و انس نکند؟ (وَلَقَدْ ذَرَ‌أْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرً‌ا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ)[۳۸۷]
ایشان درپاسخ به موضوع فوق می فرماید:وجوهی را می توان در نقد این نقل ارائه کرد که برخی از آن ها را استاد علامه طباطبایی در تفسیر قیّم المیزان بیان فرموده است: اولاً هدف از آفرینش مخلوق ها، اعم از جن و انس، آتش و عذاب و جهنم نبوده، بلکه (رحمت) است؛ چنان که فرمود (إِلَّا مَن رَّ‌حِمَ رَ‌بُّکَ ۚ وَلِذَٰلِکَ خَلَقَهُمْ)[۳۸۸] ؛ مگر آن که پروردگارت رحمت کند و برای همین (رحمت) خلق را آفریده است.
ثانیاً هدف و غرض اصلی از آفرینش، چنان که اشاره شد رحمت است، لیکن در پیمودن راه کمال تا رسیدن به آن هدف أعلا و اصلی، اختلاف پیش می آید؛ زیرا انسان در سراچه تزاحم گام بر می دارد و چه بسا در پیمودن این راه به هدف دیگری که اصلی نیست؛ برسد و از هدف اصلی باز ماند.
هدف دوم و طبعی، آن است که زیانکاران و شقاوتمندان را با اینکه آنان را برای بهشت آفریده به دوزخ ببرد. بنابراین، هدف اول ذاتی و اصلی و هدف دوم طبعی و عرضی است. از جمله آیاتی که حمل بر این نوع هدف(غیر اصلی) می شود آیۀ (لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ)[۳۸۹]
استاد سپس پاسخ می دهد: آنچه در هندسه نظام کلی در منطقه ماده و طبیعت مطرح است وجود ضایعات طبعی و اشقیای عرضی است، اما تعیین شخص ضایع و فرد شقی به سوء اختیار، خود ضایع و شقی است، نظیر ضرورت عرض در قلمرو طبیعت، اما تعیین مرض و ابتلای به بیماری براثر بدرفتاری خود شخص است[۳۹۰].
آیت الله جوادی آملی در مورد سؤال کسانی که می پندارند خداوند روزی، اصل جهنم را از بین می برد؛ زیرا سوخت و ساز آن پایان می پذیرد و افسرده می شود، با استنادبه قرآن بیان داشته اند : (کُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِیرً‌ا)[۳۹۱] ؛ هروقت بخواهد افسرده و بی فروغ شود ما آن را می افروزیم و نمی گذاریم خاموش گردد و با خاموش شدن دوزخ جریان عذاب منقطع می شود.
لیکن پاسخ در همین آیه و آیاتی مانند آن نهفته است؛ و آن این که آتش جهنم از درختی است که از نوع ماده دنیا نیست تا با سوختن فانی شود، بلکه در آتش می روید، نشو و نما می کند و آبیاری می شود (إِنَّهَا شَجَرَ‌هٌ تَخْرُ‌جُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ)[۳۹۲] ؛ درختی است نسوز که از قعر آتش سوزان می روید. از طرفی در آیات دیگر خود دوزخیان، ذاتشان آتش زنۀ جهنم است (النَّارَ‌ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَ‌هُ)[۳۹۳] آنان ماده آتشزای دوزخ هستند و چون روح، مجرد است واز بین رفتنی نیست، بلکه همواره ثابت است، باید دانست دوام و جاودانگی دوزخ تنها مخصوص انسان نیست، بلکه جن هم مکلف است و چه بسا بسیاری از آنان در دوزخ برای ابد گرفتار آیند، شیطان یکی از آنان است و چون شیطان با آن معصیت بزرگ، همیشه در جهنم خواهد بود، آتش نیز همیشه جاودان خواهد بود؛ زیرا اندیشه شیطنت هیچگاه از او جدا نمی شود.
۳-۳-۱-۳- وحی و نبوّت در قرآن
زمین تفتیده انسانیت تنها با باران زلال و صافی وحی به اهتزاز در آمده ، برجسته و کامل می شود «وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَهً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ » [۳۹۴]
و خزان بشریت تنها با نسیم عطر انگیز وحی بهاران می شود ، اما حقیقت وحی چیست ؟ منشاء پیدایش آن کدام است ؟ اینها مباحثی است که جز دست عقل ناب و در نهایت ، جز خود وحی نمی تواند آن را بیابد و تبیین کند ، معرفت به وحی ، ایمان به آن و جا دادنش در خانه جان ، همه میدانهای فردی و اجتماعی انسان را گلشن خوبیها و گلستان زیبایی ها می کند.
منکران وحی با تبر انکار، رابطه زمین انسانیت و اآسمان معنویت و دیانت را قطع، و انسان را موجود زمینی مبدل کرده اند؛ اما قدر دانان وحی، همواره بر احیای این ارتباط، اشک شوق می ریزند و در انقطاع آن اشک حسرت، و این علی ابن ابی طالب (ع) است که در کنار بدن مطهر رسول گرامی (ص) نگران و گریان میفرماید: (یا رسول ا… ! لقد انقطع بموتک مالم ینقطع بموت غیرک )[۳۹۵]؛ با رحلت رسول گرامی (ص) حقیقتی منقطع شد که با مرگ احدی از انبیاء و سفرای الهی قطع نشده است و آن، همان حقیقت وحی است.
شناخت وحی در عصر ما ، بویژه در چهار چوب نظام و تفکر دینی که حکومت را در بدنه خود دارد، ضرورتی مضاعف دارد و چالش هایی که در راه تبیین و ایمان به آن وجود دارد ، از دوران گذشته متفاوت تر و پیچیده تر است.
۳-۳-۱-۳-۱- قرآن و کیفیت وحی الهی:
آیت الله جوادی آملی می فرماید: در اینکه ذات اقدس اله قرآن را بر رسول گرامی اش وحی نموده، بحثی نیست، چه اینکه خود فرمود (وَکَذَٰلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ قُرْ‌آنًا عَرَ‌بِیًّا لِّتُنذِرَ‌ أُمَّ الْقُرَ‌ىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا)[۳۹۶] سخن در کیفیت وحی الهی است. اگر وحی اقسامی دارد، وحی قرآنی از کدام قسم است؟
خدای سبحان در آخر سوره (شوری) می فرماید: (وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ‌ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَ‌اءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْ‌سِلَ رَ‌سُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ)[۳۹۷] یعنی هیچ گاه بشری نمی تواند از کلام و تکلّم الهی بهره مند گردد، مگر به یکی از این سه راه: یا وحی بلاواسطه، یا من وراء حجاب، و یا از راه ارسال پیک.
مقصود از بی واسطه بودن مرحلۀ لفظی و مفهومی دریافت وحی، این نیست که اصلاً واسطه ای در میان متکلّم و مخاطب نباشد، بلکه مقصود آن است که وسایط موجود مورد توجه قرار نمی گیرد، زیرا وساطت هرگز از عالم گرفته نمی شود.
در مسئلۀ قبض روح متوفی نیز اگر خدای سبحان، جان انسان کامل را مستقیماً و بدون واسطه قبض می کند (اللَّـهُ یَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا)[۳۹۸] آنجا که فرشتۀ مرگ دیگر واسطه نیست، محتضر به جایی رسیده است که وسایط را پیموده و لذا واسطه بین خداوند متوفی و خود را که متوفی است نمی نگرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ب.ظ ]




۱-۱-۲-فرضیه ­ها

 

    1. احتمالا بعضی از روش های اصلاح در مقابل پوسیدگی مقاومت چند سازه را بهبود می دهند.

 

    1. روش های اصلاح شیمیایی در یک سطح خاص مقاومت پوسیدگی را بطور کامل بهبود می بخشند.

 

    1. فرض بر این است مقاومت به پوسیدگی فرآورده چندسازه اصلاح شده، حتی بعد از در معرض قرارگیری با پیش­تیمارهایی نظیر در معرض قرارگیری با UV و … بدون تغییر می ماند.

 

۱-۱-۳-اهمیت تحقیق
با توجه به کاربردهای چندسازه الیاف چوب پلاستیک(صنایع مختلف به خصوص ساختمانی و طراحی سازه­ها جهت کاربردهای بیرونی از جمله دیوار کوب­ها، سطوح خارجی ایوان­ها، کف پوش­ها) و مستعد بودن الیاف طبیعی لیگنوسلولزی مورد استفاده در چندسازه­ها به جذب آب و هجوم عوامل مخرب نظیر قارچ­ها و تاثیر زیاد پوسیدگی قارچی بر خواص فیزیکی و مکانیکی، بررسی دوام این محصولات در برابر عوامل مخرب بیولوژیکی اهمیت ویژه­ای یافته است (موریس و کوپر[۱۰]، ۱۹۹۸). تاکنون اصلاحات زیادی در روش ساخت این محصولات انجام شده ولی با این وجود تحقیقات انجام شده روی مقاومت به پوسیدگی این فرآورده ­ها حاکی از آن است که این مواد کاملاً در برابر تخریب و پوسیدگی مصون نمی­باشند (کاظمی و جلیلوند، ۱۳۸۵).

۱-۲-کلیات

۱-۲-۱- چند سازه چوب پلاستیک
به طورکلی اصطلاح WPC به دو گروه متفاوت از چندسازه­ها اطلاق می­ شود. در گروه اول مونومر در داخل چوب با روش­های متداول اشباع چوب تزریق شده و پلی­مریزاسیون مونومر با بهره گرفتن از روش­های مختلف به انجام می­رسد. ماده حاصل دارای ظاهری مثل چوب، دانسیته و ثبات ابعادی بیشتر بوده و خواص مکانیکی آن از چوب بهتر است.

شکل۱- چوب پلی­مر
در گروه دوم اختلاط مذاب پلیمرهای گرمانرم و الیاف طبیعی ار جمله چوب در یک سیستم اختلاط انجام می­ شود. ماده­ حاصل بیشتر شبیه پلاستیک بوده ودرگروه پلاستیک­های تقویت­شده قرارمی­گیرد (تجویدی،۱۳۸۴).

شکل ۲- چوب پلاستیک کامپوزیت
کامپوزیت­هایی که در آنها فاز زمینه با ماتریس توسط الیاف گوناگون تقویت شده باشند، مهمترین دسته از این محصولات را تشکیل می­ دهند. و به کامپوزیت­های لیفی[۱۱] معروفند. چنانچه بجای الیاف از پودر (معمولا معدنی) استفاده شود، این مواد را کامپوزیت­های ذره­ای یا پودری[۱۲] می­نامند.
گاهی ماتریس الیاف را فاز پیوسته[۱۳] و فاز تقویت­کننده را فاز ناپیوسته[۱۴] گویند. ممکن است هر دو فاز الیاف و پودر با هم در ماتریس وجود داشته باشند. بهبود خواص ماتریس در کامپوزیت­های لیفی معمولاً خیلی بیشتر از کامپوزیت­های ذره­ای صورت می­گیرد (طبری، ۱۳۸۲).
درهنگام تولید چند­سازه چوب پلاستیک مشکلاتی نظیر عدم سازگاری بین پرکننده آبدوست و ماده زمینه(پلاستیک) آب­گریز و دشواری توزیع یکنواخت این پرکننده­ها در پلاستیک به وجود می ­آید، که جهت برطرف کردن این مشکلات از سازگار­کننده­ های مختلفی استفاده می­ شود. در حال حاضر در بیشتر تحقیقات از مالئیک انیدرید پیوند شده با پلی­پروپیلن و پلی­اتیلن (MAPP و MAPE) به عنوان ماده سازگار­کننده در ساخت WPC استفاده می­گردد. این سازگار­کننده­ها نیز دارای درجه بندی­های مختلفی هستند که ویژگی­های متفاوتی دارند و می­توانند ویژگی­های نهایی چوب پلاستیک تولید شده را تحت تأثیر قرار دهند (پورحمزه، ۱۳۸۵).
در حال حاضر در ساخت WPC عمدتاً از آرد چوب و دیگر مواد لیگنوسلولزی به عنوان پرکننده استفاده می­ شود. گونه­ های چوبی مورد استفاده بسته به فراوانی و قابلیت دسترسی به آنها متفاوت می­باشد. علاوه بر گونه­ های جنگلی مورد استفاده، ضایعات مواد لیگنوسلولزی از جمله ضایعات گیاهان نیز مورد استفاده قرار می­گیرند (صفارزاده، ۱۳۸۹).
با توجه به کاربردهای چندسازه الیاف چوب پلاستیک(صنایع مختلف به خصوص ساختمانی و طراحی سازه­­ها جهت کاربردهای بیرونی از جمله دیوار کوب­ها، سطوح خارجی ایوان­ها، کف پوش­ها) و مستعد بودن الیاف طبیعی لیگنوسلولزی مورد ­استفاده در چندسازه­ها به جذب آب و هجوم عوامل مخرب نظیر قارچ­ها و تاثیر زیاد پوسیدگی قارچی بر خواص فیزیکی و مکانیکی، بررسی دوام این محصولات در برابر عوامل مخرب بیولوژیکی اهمیت ویژه ای یافته است (موریس و کوپر[۱۵]، ۱۹۹۸). تاکنون اصلاحات زیادی در روش ساخت این محصولات انجام شده ولی با این وجود تحقیقات انجام شده روی مقاومت به پوسیدگی این فرآورده ­ها حاکی از آن است که این مواد کاملاً در برابر تخریب و پوسیدگی مصون نمی­باشند (کاظمی و جلیلوند، ۱۳۸۵).

۱-۲-۲-پلاستیک­ها
پلاستیک یک بسپار آلی با وزن مولکولی بالا بوده و در حالت نهایی جامد است و در برخی نقاط توسط جریان می­توان آنرا به شکل معینی درآورد (فیروزمنش و همکاران، ۱۳۸۷).
پلاستیک مستعد تغییر شکل دادن در اثر اعمال نیرو و حفظ شکل جدید پس از قطع نیروی بکار رفته است، یعنی ماده­ای است که تحت تاثیر تنش، در آن تغییر شکل برگشت پذیر ایجاد می­ شود. یکی­از معیارهای عمده مواد پلاستیک این است که می­توان شکل­های پیچیده­ای به آنها داد. پلاستیک­ها به دو گروه پلاستیک­های گرما سخت و گرمانرم تقسیم می­شوند. مواد گرما سخت، بسته به ساختارشان هنگامی­که بالاتر از دمای بحرانی گرم شوند، بسیار سخت شده و با سردکردن مجدد نرم خواهند شد. زیرا معمولاً در این حالت تشکیل پیوندهای بین زنجیری می­ دهند. ازطرف دیگر چنانچه یک بسپار گرمانرم تا بالاتر از دمای بحرانی گرم شود، نرم شده و پس از شکل­گرفتن و خنک شدن سخت می­ شود. اگر چنین بسپاری مجداداً گرم شود، دومرتبه نرم می­ شود و چنانچه لازم باشد می­توان باز هم شکل آنرا تغییر داد، و با خنک کردن شکل جدید کاملاً پایدار می­ماند. یعنی تغییر شکل در اثر اعمال گرما بارها قابل تکرار است (صفارزاده، ۱۳۸۹)
۱-۲-۳-پلی­اتیلن
پلی­اتیلن بیشترین حجم پلاستیک تولید شده درجهان را داراست و دمای ذوب نسبتا پایینی دارد (عموما بین ۱۰۶ تا ۱۳۰ درجه سلسیوس می­باشد، بستگی به دانسیته و شاخه های پلی­اتیلن دارد). همچنین در یک دامنه وسیع ویسکوزیته و دمای ذوب تولید می­ شود. این ماده در حالت مذاب خوب با پرکننده­ها مخلوط می شود. و دمای ذوب پایین آن امکان استفاده از الیاف لیگنوسلولزی را به عنوان پرکننده، بدون نگرانی از تخریب حرارتی را می­دهد. پلی­اتیلن یک پلی­مر نیمه متبلور است. این بدین معنی است که این پلی­مر در دمای اتاق دارای یک قسمت پلی­مری ویک قسمت آمورف است. قسمت آمورف که در دمای اتاق یک لاستیک است و در دمای مشخصی شیشه می­ شود که به آن نقطه شیشه ­ای شدن می­گویند. که این نقطه از (۱۳۰-) تا(۲۰-) متغیر است. بنابراین پلاستیک در دمای مشخصی شکل­پذیر است. پلی­اتیلن نسبتاً نرم است. که این باعث افزایش قابلیت میخ و پیچ­خوری و همچنین راحتی در برش کاری فرآورده حاصل از این پلی­مر می­ شود. جذب­آب پلی­اتیلن نزدیک صفر است (عموما زیر ۰۲/۰ بعد از ۲۴ ساعت غوطه وری در آب). این پلی­مر نسبت به مواد شیمیایی از جمله اسیدهای قوی مثل سولفوریک اسید، هیدروکلریک اسید و نتیریک اسید بسیار مقاوم است. تنها اسید نیتریک دود کننده می ­تواند مقداری لکه روی پلی­اتیلن ایجاد کند. همچنین مقاومت نسبتاً بالایی به اکسیداسیون نسبت به دیگر پلی اولفین­ها (پلی­پروپیلن) نشان می­دهد. از این­رو به­مقدار کمتری آنتی­اکسیدان در فرایند تولید و کاربرد در خارج ساختمان نیاز دارد. پلی­اتیلن بسیار انعطاف پذیر است، و خیلی محکم نیست. این انعطاف پذیری زیاد اجازه استفاده از پلی­اتیلن را به عنوان نرده­های ساختمان بدون استفاده از پر کننده را نمی­دهد. در مقایسه با چوب، پلی­اتیلن ضریب انقباض و انبساط حرارتی بیشتری را نشان می­دهد. پلی­اتیلن به فرم­های مختلفی ساخته می­ شود. انواع اصلی آن عبارتند از :
پایان نامه - مقاله - پروژه
پلی­اتیلن با دانسیته بالا[۱۶]
پلی­اتیلن با وزن مولکولی بالا[۱۷]
پلی­اتیلن با وزن مولکولی فوق العاده بالا[۱۸]
پلی­اتیلن با دانسیته کم[۱۹]
پلی‏اتیلن با دانسیته کم خطی[۲۰]
پلی‏اتیلن با دانسیته خیلی کم[۲۱]
پلی‏اتیلن که در چوب پلاستیک به کار می‏رود عموماً متعلق به پلی­اتیلن سنگین است. و تنها در یک مورد استفاده از پلی‏اتیلن سبک گزارش شده است. پلی‏اتیلن سنگین در مقایسه با پلی‏اتیلن سبک سفت­تر است. پرکردن پلی­اتیلن با ذرات چوب باعث افزایش مقاومت خمشی آن می‏شود. و با بهره گرفتن از عوامل جفت کننده پیوند عرضی بیشتر می­ شود (عشقی­ستوده، ۱۳۸۹).

شکل ۳- پلی­اتیلن
۱-۲-۴-پلی­اتیلن با دانسیته‏کم
با افزایش زنجیره­های پلی­اتیلن، وهمچنین با افزایش قسمت‏های اشباع نشده در پلی­اتیلن دانسیته کاهش می‏یابد. حساسیت پلی­اتیلن به اکسیداسیون با کاهش دانسیته افزایش می­یابد. پلی­اتیلن سبک در مقایسه با پلی­اتیلن سنگین حساستر به اکسیداسیون است، و بصورت نسبتاً یکنواختی اکسید می­ شود. پلی­اتیلن سبک آمورف­تر است و همکشیدگی کمتری نسبت به پلی­اتیلن سنگین نشان می­دهد. ‏مناطق آمورف نسبت به مناطق کریستالیته سریعتر تخریب می­شوند. پلی­اتیلن سبک بوسیله ناخن به­راحتی خراشیده می­ شود. در حالیکه پلی‏اتیلن سنگین به سختی خراشیده می­ شود. و خراشیده شدن پلی‏پروپیلن نیز سخت است.
۱-۲-۵-پلی­اتیلن با دانسیته متوسط
این پلی‏اتیلن مخلوطی از پلی‏اتیلن سبک و سنگین می‏باشد و هیچ گزارشی مبتنی براستفاده از این نوع پلی‏اتیلن در چوب پلاستیک ارائه نشده است.

۱-۲-۶-پلی­اتیلن با دانسیته بالا
این ماده کریستالیته­تر و سنگین وسفت‏تر از پلی­اتیلن سبک می­باشد. .اما تمایل به پیچ­خوردگی دارد و انقباض بیشتری را نشان می­دهد. مقاومت کششی آن ۲ یا ۳ برابر پلی­اتیلن سبک است. و مقاومت فشاری خوبی نیز دارد. ،در حالیکه پلی­اتیلن سبک در فشار نمی‏شکند. هردو آنها مقاومت به ضربه خوبی نیز دارد.
پلی­اتیلن سنگین کریستالیته­تر از پلی­اتیلن سبک می­باشد. و مقاومت، دانسیته، انقباض، مقاومت خزش، مقاومت‏سایش و سختی آن بیشتر از پلی اتیلن سبک است. درجه کریستالیته و خصوصیات منطقه کریستالیته بستگی به سرعت خیس شدن محصول دارد. همچنین به تنش حاصل از حساسیت محصول به اکسید شدن و انبساط و انباض حرارتی بستگی دارد. نفوذ گاز در پلی­اتیلن سنگین بطور معنی داری کمتر از پلی‏اتیلن سبک است. پلی‏اتیلن کریستالیته نسبت به آمورف نسبت به اکسید‏شدن حساستر است. و در هنگام ذوب کریستالیته شدن آن­دو یکسان است. بطورکلی با افزایش پلی­اتیلن مقاومت به سایش و مقاومت شیمیایی و سختی و استحکام افزایش یافته و کاهش نفوذ آب و گاز و انبساط حرارتی و مقاومت به ضربه کاهش یافته است. مهمترین پارامتر‏ها برای تخته‏ها ضریب اصطحکاک در سطح است. که ضریب اصطحکاک برای پلی­اتیلن بسیار متغیر است.
۱-۲-۷-پلی­پروپیلن
سهم کمی از بازار چوب پلاستیک مربوط به تولیدات ساخته شده از پلی‏پروپیلن است. پلی‏پروپیلن نسبت به پلی­اتیلن روشنتر، محکم­تر و سفت­تر است. پلی­پروپیلن باعث بهبود مقاومت خمشی، کاهش ساییدگی و کاهش لغزندگی آنها می­ شود. اگرچه شکننده­تر از پلی­اتیلن بویژه در دماهای پایینتر است، ولی خیلی سفت است و کار با میخ و پیچ با آن مشکل است. و همچنین برش­کاری و کار با اره آن از از پلی­اتیلن سخت‏تر است. برخلاف پلی­اتیلن که یکنواخت است، پلی­پروپیلن دارای ساختمانی شاخه‏داراست. این‏نوع ساختمان خصوصیات پلی­پروپیلن از جمله سریعتر اکسیده شدن آن را در مقایسه با پلی­اتیلن تعیین می‏کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ب.ظ ]




اما در پژوهش حاضر، اثر غیر مستقیم شیوه های فرزندپروری سهل گیر از طریق مشکلات رفتاری بر آمادگی اعتیاد معنی دار نبود (فرضیه ۲۴). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد که شیوه فرزند پروری سهل گیر نقش خود را در آمادگی اعتیاد نه از طریق مشکلات رفتاری بلکه از طریق متغیرهای دیگری می گذارد (مثل راهبرد مقابله اجتنابی). همان طور که قبلاً نیز ذکر شد به نظر می رسد که والدین در شیوه فرزند پروری سهل گیر بیشتر در دسته دموکراتیک قرار داشته و از طریق حمایت بالایی که ارائه می دهند موجب ایجاد محیطی ایمن برای کودکان شده در نتیجه کمتر دچار مشکلات رفتاری شده و همچنین کمتر با دوستان منحرف ارتباط داشته و آمادگی کمتری برای اعتیاد دارند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
اثر شیوه های فرزندپروری بر مشکلات رفتاری از طریق راهبردهای مقابله
با توجه به یافته های پژوهش حاضر، شیوه فرزندپروری مستبد به طور غیرمستقیم موجب افزایش مشکلات رفتاری از طریق راهبرد مقابله هیجان مدار و اجتنابی می شود (فرضیه ۲۶ و ۲۷). بدین ترتیب که وقتی والدین از شیوه فرزندپروری مستبد استفاده می نمایند موجب افزایش استفاده نوجوان از راهبرد مقابله هیجان مدار و اجتنابی شده و در نتیجه مشکلات رفتاری در وی افزایش می یابد. همچنین با توجه به یافته های پژوهش فعلی، شیوه فرزندپروری مقتدر نیز به طور غیر مستقیم از طریق راهبرد مقابله مسئله مدار بر مشکلات رفتاری تأثیر دارد (فرضیه ۳۰). به این ترتیب که وقتی والدین از شیوه فرزندپروری مقتدر استفاده می نمایند، نوجوان از راهبرد مقابله مسئله مدار استفاده نموده و در نتیجه مشکلات رفتاری در وی کمتر است. همچنین، شیوه فرزندپروری سهل گیر از طریق راهبرد مقابله اجتنابی بر مشکلات رفتاری اثر غیر مستقیم دارد (فرضیه ۲۸)، بدین ترتیب که هر چه والدین از شیوه فرزند پروری سهل گیر استفاده نمایند، نوجوان از راهبرد مقابله اجتنابی استفاده نموده و در نتیجه مشکلات رفتاری در وی بیشتر است. بر طبق مدل بوم شناختی برونفر برنر، خانواده نقش مهمی را در اجتماعی کردن عواطف نوجوانان و مهارت های تنظیم عاطفه آنها دارد. در همین رابطه، راتر نیز (۱۹۹۰، به نقل ازلاندبرگ، ۱۹۹۸) مطرح می کند، کودکانی که در محیط پرتعارض زندگی می کنند محیط هایی که بیانگری عاطفی کم است و والدین از شیوه های فرزندپروری نامناسبی استفاده می کنند، الگوی مناسبی از رفتارهای مثبت، بیانگری عاطفی یا مهارت های تنظیم عاطفه مثبت وجود ندارد (الگوی یادگیری اجتماعی) که عکس آن برای شیوه فرزندپروری مقتدر صادق است. همچنین، یک جنبه مهم تنظیم عاطفه که در پیشرفت انطباق روان شناختی کودک بسیار با اهمیت است، راهبردهای مقابله می باشد و استفاده از راهبردهای مقابله کارآمد، تاب آوری و انطباق با شرایط استرس زا را تسهیل می نماید. نوجوانانی که از راهبرد مقابله مسئله مدار در پاسخ به استرسورهای بین فردی استفاده می کنند دارای بروندادهای عاطفی و رفتاری مثبت تری هستند در حالی که نوجوانانی که از راهبردهای مقابله هیجان مدار مثل تخلیله هیجانی و رفتارهای پرخاشگرانه استفاده می نمایند مشکلات رفتاری بیشتری دارند زیرا کودکانی که در خانواده های با مشخصه های تعارض بالا، بیانگری و ارتباط پایین (که از ویژگی های شیوه فرزندپروری مستبدانه بالعکس مقتدر و سهل گیر است) رشد می یابند، بافت خانواده پراسترس است در نتیجه این کودکان از انطباق روان شناختی پایینی تری برخوردارند (هالپرن، ۲۰۰۴) که یکی از نتایج آن می تواند رشد مشکلات رفتاری در نوجوان باشد.
اما شیوه فرزندپروری سهل گیرانه به طور غیرمستقیم موجب افزایش مشکلات رفتاری از طریق راهبرد مقابله هیجان مدار نمی شود (فرضیه ۲۹). با توجه به اینکه در پژوهش حاضر از یک طرف، شیوه فرزندپروری سهل گیر بر راهبرد مقابله هیجان مدار تأثیر نداشته و از طرف دیگر این شیوه فرزندپروری بر مشکلات رفتاری نیز تأثیر نداشته است، بنابراین این شیوه به طور غیرمستقیم از طریق راهبر مقابله هیجان مدار و اجتنابی بر مشکلات رفتاری تأثیر ندارد. یکی از دلایل عدم تأثیر می تواند ویژگی های والدین سهل گیر که شامل حمایت و گرمی بالاست، باشد زیرا محیط خانواده، محیطی پرتعارض نبوده در نتیجه فرزندان از انطباق بهتر و اعتماد به نفس بالاتری برخوردارند. همان طور که قبلاً نیز ذکر شد، به نظر می رسد که در مطالعه حاضر، ویژگی های مثبت این شیوه فرزند پروری نسبت به ویژگی های منفی آن بارزتر باشند.
پژوهشی که به بررسی اثر شیوه های فرزندپروری بر مشکلات رفتاری از طریق راهبرد های مقابله با بهره گرفتن از روش معادلات ساختاری پرداخته باشد، یافت نشد تا بتوان نتایج پژوهش حاضر را با آن مقایسه کرد.
اثر راهبردهای مقابله بر آمادگی اعتیاد از طریق مشکلات رفتاری
با توجه به یافته های پژوهش حاضر، راهبرد های مقابله مسئله مدار، هیجان مدار و اجتنابی به طور غیرمستقیم از طریق مشکلات رفتاری بر آمادگی اعتیاد نیز تأثیر دارند (فرضیه ۳۱، ۳۲، و ۳۳). یعنی وقتی نوجوان از راهبرد مقابله اجتنابی و هیجان مدار استفاده می نماید، مشکلات رفتاری در وی بیشتر بوده و آمادگی بیشتری برای مصرف مواد دارد، و در مقابل، وقتی از راهبرد مقابله مسئله مدار بیشتر استفاده می نماید، مشکلات رفتاری در وی کمتر بوده و آمادگی کمتری برای مصرف مواد دارد. در تبیین این یافته می توان مطرح کرد که استفاده از راهبرد مقابله کارآمد، تاب آوری و انطباق با شرایط استرس زا را افزایش د
اده و موجب انطباق روان شناختی مطلوب تری در فرد می شود زیرا که مقابله های کارآمد همچون مسئله مدار با عواطف مثبت مرتبط است. این نوع راهبرد مقابله مستلزم عمل بیشتر در محیط و در نتیجه احساس کارآمدی بیشتر است. همچنین، یکی دیگر از عوامل ارتباط بین راهبرد مقابله کارآمد و سلامت روان می تواند این باشد که انطباق کارآمد علاوه بر ایجاد احساس کارآمدی و کاهش عواطف منفی، تعدیل کننده درک و واکنش نسبت به استرسورهای محیطی است. به عبارت دیگر مقابله کارآمد منجر به ادراک و واکنش کارآمدتر و انطباقی تر شده که در واقع موید نقش ضربه گیر روانی مقابله کارآمد در برابر استرس است (محمدی و دادخواه، ۲۰۱۰). پس این راهبرد منجر به سلامت روان شده و در نتیجه فرد آمادگی کمتری برای مصرف مواد دارد، در حالیکه مقابله ناکارآمد عکس آن عمل می کند. بدین ترتیب که افرادی که از راهبرد مقابله ناکارآمد استفاده می کنند، نه تنها سطح استرس کاهش نمییابد بلکه مشکل به همان ترتیب باقی میماند. در نتیجه، فرد استرس را غیرقابل کنترل درک کرده، وقایع منفی زندگی افزایش یافته (پوسکار، رن، و برناردو[۳۱۴]، ۲۰۰۸) و این میتواند به عنوان یک محرک برای بروز مشکلات رفتاری در نوجوان باشد. مشکلات رفتاری نیز همچون خشم به نوبه خود مشکلاتی را به همراه داشته از جمله اینکه فرد وقایع منفی زیادی را تجربه کرده، در تحمل ناکامی مشکل دارد. این مشکلات می تواند رفتارهای پرخطر را در دوره های بعدی رشد پیشبینی کند (فری، هیرسچتاین، گازو[۳۱۵]، ۲۰۰۰) که شامل رفتار جنایی، شکست تحصیلی، مشکل در روابط بین فردی بوده (کانگر، نپل، کیم و اسکراملا[۳۱۶]، ۲۰۰۳) و هر کدام از این نتایج حاصله، میتوانند به عنوان عامل خطرساز شروع مصرف مواد باشند. پژوهشی که به بررسی اثر راهبردهای مقابله بر آمادگی اعتیاد از طریق مشکلات رفتاری با بهره گرفتن از روش مدل معادلات ساختاری پرداخته باشد، یافت نشد، اما نتایج بررسی حاضر با یافته های به دست آمده توسط هامدان- منسور و همکاران (۲۰۰۷)؛ کاپلان و مییرویتز (۲۰۰۲)؛ گری (۲۰۰۸) و ویلز و هیرکای[۳۱۷] (۱۹۹۶) که روابط دو متغیری را سنجیده اند، همخوانی دارد.
اثر شیوه های فرزندپروری بر آمادگی اعتیاد از طریق راهبردهای مقابله
شیوه فرزندپروری مقتدر بر روی آمادگی اعتیاد از طریق راهبرد مقابله مسئله مدار تأثیر منفی دارد (فرضیه ۳۴). بدین ترتیب که وقتی والدین از شیوه مقتدر استفاده نمایند، کودک بیشتر از راهبرد مقابله مسئله مدار استفاده کرده در نتیجه کمتر مستعد مصرف مواد است. شیوه فرزندپروری مستبد نیز به طور غیر مستقیم از طریق راهبردهای مقابله هیجان مدار و اجتنابی بر آمادگی اعتیاد تأثیر مثبتی دارد (فرضیه ۳۵ و ۳۶). به این ترتیب که وقتی والدین از شیوه فرزندپروری مستبد استفاده نمایند، نوجوان بیشتر از راهبرد مقابله منفعل شامل راهبردهای مقابله اجتنابی و هیجان مدار استفاده نموده و در نتیجه آمادگی بیشتری برای مصرف مواد دارد. همچنین شیوه فرزندپروری سهل گیر نیز به طور غیر مستقیم از طریق راهبرد مقابله اجتنابی بر آمادگی اعتیاد تأثیر داشته (فرضیه ۳۷) اما از طریق راهبرد مقابله هیجان مدار بر آمادگی اعتیاد تأثیر نداشت (فرضیه ۳۸). به این ترتیب که هر چه والدین وقتی از شیوه فرزندپروری سهل گیر استفاده نمایند، نوجوان از راهبرد مقابله اجتنابی استفاده نموده و در نتیجه آمادگی بیشتری برای مصرف مواد دارد. اما این شیوه فرزندپروری تأثیری بر روی آمادگی اعتیاد از طریق راهبرد مقابله هیجان مدار ندارد. در زمینه تأثیر شیوه های فرزندپروری بر آمادگی اعتیاد از طریق راهبرد های مقابله با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری پژوهشی یافت نشد تا با پژوهش حاضر مقایسه شود.
همان طور که مطرح شد خانواده نقش مهمی در مهارت های تنظیم عاطفه دارد و یک جنبه مهم تنظیم عاطفه در پیشرفت انطباق روان شناختی کودک، راهبردهای مقابله است. در واقع راهبردهای مقابله کارآمد (در مقابل راهبرد مقابله ناکارآمد) به دلیل تأثیری که در احساس کارآمدی، تفکر و عملکرد فرد می گذارد منجر به سلامت روان می شود. در نتیجه استفاده از این راهبرد باعث می شود که فرد کمتر مستعد مصرف مواد باشد. در مقابل، در شیوه های فرزند پروری نامناسب مانند مستبد و سهل گیر، این شرایط مطلوب برقرار نیست و فرد از مهارت های تنظیم عاطفه و از آن جمله راهبرد های مقابله کارآمد برخوردار نبوده، و ممکن است جهت کاهش عواطف ناشی از این شرایط به جای حل مشکل، به مصرف مواد جهت گریز از آن پناه ببرد، به ویژه که در این دوران از رشد، نوجوانان بیشتر تحت تأثیر همسالان و دوستان خود قرار گرفته و بیشتر از هر دورانی استرس را تجربه می نمایند.
در شیوه فرزند پروری سهل گیر به دلیل اینکه حمایت زیادی را برای فرزندان ایجاد نموده، به کوچکترین درخواست فرزند خود پاسخ مثبتی داده و هر چیزی که طلب کنند به سرعت فراهم می شود، باعث می شوند که علی رغم رشد اعتماد به نفس در فرزندان خود، ورزیدگی لازم را برای برای رویارویی با مشکلات پیدا نکنند زیرا کمتر مزه تلخی ها و محرومیت ها را چشیده اند در نتیجه بهترین راه را برای گزیز از مشکلات، پناه بردن به مصرف مواد مخدر می دانند (پازانی، ۱۳۸۳).
اثر شیوه های فرزندپرو
ری بر آمادگی اعتیاد از طریق نوجویی و مشکلات رفتاری

شیوه های فرزندپروری مقتدر و مستبد بر آمادگی اعتیاد از طریق نوجویی و مشکلات رفتاری تأثیر دارد (فرضیه ۴۰ و ۴۱). اما شیوه فرزندپروری سهل گیر بر آمادگی اعتیاد از طریق نوجویی و مشکلات رفتاری تأثیر ندارد (فرضیه ۴۲). بدین ترتیب که وقتی والدین از شیوه فرزندپروری مقتدر استفاده نمایند بر نوجویی اثر منفی داشته و در نتیجه فرد کمتر به مشکلات رفتاری پرداخته و کمتر مستعد مصرف مواد است اما در صورتی که والدین از شیوه فرزندپروری مستبد استفاده نمایند نوجویی در فرد افزایش یافته در نتیجه فرد بیشتر به مشکلات رفتاری مبتلا و بیشتر مستعد مصرف مواد است. والدین مقتدر با کنترل مثبت و حمایت کافی که به کودک ارائه می دهند موجب هدایت مناسب صفات بازداری زدایی کودک همچون نوجویی می شوند در نتیجه کودک از شخصیت پخته ای برخوردار بوده و خودگردانی در وی رشد یافته، کمتر تحت تأثیر همسالان منحرف قرار گرفته و کمتر به مشکلات رفتاری می پردازد که به تبع آن احتمال کمتری وجود دارد که مستعد مصرف مواد باشد. اما والدین با شیوه فرزندپروری مستبد به دلیل اعمال کنترل بیش از حد و عدم حمایت، اثرات مخربی بر ساختار شخصیتی فرزندان خود می گذارند زیرا موجب ایجاد احساس حقارت، بی کفایتی، ناتوانی در برقراری ارتباط عاطفی و اجتماعی، ناسازگاری و پرخاشگری می شوند (پازانی، ۱۳۸۳). این کودکان هیچ گونه تفاهمی با والدین خود ندارند بنابراین رفتارهای نادرست خود را از والدین پنهان کرده و مادامی که کنترل نباشد قوانین را زیر پا می گذارند و سرکشی را پیشه خود می سازند. نتیجه آن می تواند ایجاد مشکلات رفتاری و در نتیجه تجربه وقایع منفی و استرس بیشتر و تجربه عواطف منفی بیشتر باشد و نتیجه این عاطفه منفی می تواند فرد را آماده و مستعد مصرف مواد نماید. در مورد شیوه فرزند پروری سهل گیر همچنان که مطرح شد، به نظر می رسد که ویژگی مثبت این شیوه (حمایت بالا) بارزتر از ویژگی منفی آن (کنترل پایین) بوده و کفه ترازو به نفع ویژگی های مثبت آن سنگینی می کند.
درباره این یافته که شیوه های فرزندپروری از طریق نوجویی و مشکلات رفتاری بر آمادگی اعتیاد تأثیر می گذارند، پژوهشی با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری یافت نشد تا با پژوهش حاضر مقایسه شود.
اثر شیوه های فرزند پروری بر آمادگی اعتیاد از طریق راهبردهای مقابله و مشکلات رفتاری
شیوه فرزندپروری مقتدر از طریق راهبرد مقابله مسئله مدار و مشکلات رفتاری بر آمادگی اعتیاد تأثیر میگذراد (فرضیه ۴۳). بدین ترتیب که استفاده والدین از شیوه مقتدر باعث می شود که کودکان بیشتر از راهبرد مقابله مسئله مدار استفاده نموده و کمتر مستعد مشکلات رفتاری و در نتیجه آمادگی کمتری برای مصرف مواد داشته باشند. این افراد به جهت رابطه مطلوب با والدین خود، از مهارت تنظیم عاطفه که یکی از جنبه های مهم آن، مقابله موثر است برخوردارند بنابراین مقابله موثر منجر به سلامت روانی و بروندادهای مثبت شده در نتیجه کمتر مستعد مصرف مواد هستند. همچنین، شیوه فرزندپروری مستبد از طریق راهبرد مقابله اجتنابی، هیجان مدار و مشکلات رفتاری بر آمادگی اعتیاد تأثیر دارد (فرضیه ۴۴ و ۴۵). بدین ترتیب که استفاده والدین از شیوه مستبد موجب استفاده بیشتر کودکان از راهبردهای مقابله اجتنابی و هیجان مدار شده در نتیجه فرد بیشتر به مشکلات رفتاری پرداخته و مستعد مصرف مواد است. در واقع، والدین با شیوه فرزند پروری نامناسب قادر به ایجاد محیطی امن و مناسب برای رشد مطلوب فرزندان شان نیستند، در نتیجه کودکان احساسات منفی متفاوتی همچون حقارت، بی کفایتی، ترس و انزوا، پرخاشگری یا ناسازگاری کرده، در شرایط استرس زا به ویژه در سن نوجوانی که میزان استرس افزایش قابل توجهی می یابد، دارای عملکرد مناسبی نبوده و به جای متمرکز شدن بر مسئله بر هیجانات خود متمرکز شده یا از مشکل اجتناب کرده که نتیجه آن افزایش استرس، احساس درماندگی و تجربه عواطف منفی است و همان طور که مطرح شد یکی از گزینه ها برای کاهش این عواطف می تواند مصرف مواد باشد.
شیوه فرزندپروری سهل گیر از طریق راهبرد مقابله اجتنابی و مشکلات رفتاری بر آمادگی اعتیاد تأثیر دارد (فرضیه ۴۷) اما از طریق راهبرد مقابله هیجان مدار و مشکلات رفتاری تأثیری بر آمادگی اعتیاد ندارد (فرضیه ۴۶). والدین با شیوه فرزندپروری سهل گیر، کودکان خود را متوقع و در عین حال وابسته تربیت می نمایند، کودکان آزادانه احساسات و تکانه هایشان را ابراز می کنند، نیازهایشان به سرعت فراهم می شو، و به کوچکترین درخواست آن ها پاسخ مثبت داده می شود، در نتیجه چنین کودکان محرومیت چندانی را تجربه نکرده و با تلخی ها و محرومیت ها روبه رو نشده اند، بنابراین این کودکان، افراد ناپخته ای هستند که هنگام مواجهه با ناملایمات تمایل به واپس روی دارند، زیرا ورزیدگی لازم برای مقابله با مشکلات رندگی را نداشته و ممکن است بهترین راه گریز از مشکلات را پناه بردن به مصرف مواد در نظر بگیرند (پازانی، ۱۳۸۳).
درباره این یافته پژوهش حاضر که شیوه های فرزندپروری از طریق راهبردهای مقابله و مشکلات رفتاری بر آمادگی اعتیاد تأثیر می گذارند، پژوهشی با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری یافت نشد تا با پژوهش حاضر مقایسه شود.
جمع بندی. با توجه به اینکه اعتیاد یک رفتار چند عاملی بوده و تحت تأثیر عوامل بیشمار فردی/شخصیتی، بین فردی/خانوادگی، اجتماعی/فرهنگی/اقتصاد
ی/سیاسی قرار دارد و از آنجایی که برنامه های پیشگیری از مصرف مواد بر این فرض استوار هستند که نتایج مثبت مداخلات پیشگیرانه، ناشی از تغییراتی هستند که در متغیرهای واسطه ای و میانجی ایجاد می شود، پس انجام تحقیقاتی در قالب مدل ضروری به نظر می رسد تا روابط بین این متغیرها را مشخص نماید. در پژوهش حاضر، با توجه به اینکه از یک طرف، فرد با ویژگی های شخصیتی معینی پا به عرصه وجود می گذارد و از طرف دیگر، اولین و دیرپاترین محیطی که فرد با آن تعامل دارد، محیط خانوادگی و به ویژه والدین است، سعی بر آن بود تا مدلی آزمون شود که تأثیر مهمترین عامل محیطی یعنی خانواده بر یکی از برجسته ترین ویژگی های فردی در ارتباط با اعتیاد یعنی نوجویی و بروندادهای این ویژگی های فردی و محیطی همچون راهبرد های مقابله و مشکلات رفتاری بر آمادگی اعتیاد را مطرح می کند تا از این طریق، گامی در جهت شناخت عوامل خطرزا و محافظت کننده برداشته شود.
به طور کلی، در مدل حاضر،بر اساس ضرایب استاندار، از میان متغیرهای اثر گذار بر آمادگی اعتیاد، راهبرد مقابله هیجان مدار بیشترین تأثیر را داشته است. پس از آن، راهبرد مقابله مسئله مدار، راهبرد مقابله اجتنابی و مشکلات رفتاری به ترتیب بیشترین تأثیر را بر آمادگی اعتیاد داشتند. نوجویی و فرزند پروری مقتدر به ترتیب بیشترین تأثیر را بر مشکلات رفتاری داشتند. همچنین، شیوه فرزندپروری سهل گیر بر راهبرد مقابله اجتنابی بیشترین تأثیر را داشته و سپس فرزند پروری مقتدر بر راهبرد مقابله مسئله مدار، شیوه فرزند پروری مستبد بر راهبرد مقابله اجتنابی و شیوه فرزند پروری مستبد بر راهبرد مقابله هیجان مدار به ترتیب بیشترین تأثیر را داشتند و در انتها، باید ذکر کرد که شیوه فرزند پروری مقتدر، فرزند پروری مستبد و سهل گیر به ترتیب بیشترین تأثیر را بر نوجویی داشتند.
با توجه به اینکه از نه فرضیه رد شده، هشت فرضیه مربوط به شیوه فرزندپروری سهل گیر است، باید متذکر شد که همان طور که پیش از این چندین بار اشاره شد، ممکن است رد شدن فرضیه ها به ماهیت سازه فرزندپروری سهل گیر آن گونه که بامریند آن را مفهوم سازی و اندازه گیری کرده است، مربوط باشد. به این معنی که این شیوه فرزند پروری یک شیوه واحد نباشد (جان بزرگی و همکاران، ۱۳۸۷). در همین راستا، در شیوه فرزند پروری سهل گیر را به دو دسته دموکراتیک و غیر رهنمودی تقسیم بندی کرده اند (جان بزرگی، ۱۳۸۷) .مکوابی و مارتین (۱۹۸۳) نیز فرزند پروری سهل گیر را به دو دسته نقسیم کردند: فرزند پروری لوس کننده و فرزند پروری بی تفاوت یا طردکننده. از سوی دیگر، همان گونه که پیش از این ذکر شد بامریند () بر اساس تفاوت والدین در دو بعد کنترل و پاسخدهی سه سبک فرزندپروری را پیشنهاد داد. اگر کنترل را یک طیف در نظر بگیریم که در یک سر طیف کنترل شدید (که در فرزندپروری مستبدانه مشاهده می شود) و در سوی دیگر طیف کنترل ضعیف (که در فرزندپروری سهل گیرانه مشاهده می شود) وجود داشته باشد، انتظار می رود ماده هایی که برای سنجش چنین شیوه ای نوشته می شوند کنترل ضعیف را ارزیابی کنند، اما با نگاهی به ماده های خرده مقیاس فرزندپروری سهل گیر مشاهده می شود که برخی از این ماده ها به نحوی نوشته شده اند که بیشتر کنترل مناسب را می سنجند تا کنترل ضعیف را. علاوه بر این، یک فرض دیگر را نیز می توان به عنوان علت ناهمسانی نتایج این پژوهش با یافته های قبلی مطرح کرد: ممکن است روش های سهل گیرانه در گفتمان نوجوانان شرکت کننده در این پژوهش نه به معنی غفلت و نادیده گرفتن فرزندان یا کنترل ضعیف که به معنی عدم استفاده والدینشان از روش های مستبدانه و بیش از حد سخت گیرانه سنتی جامعه ایرانی باشد. البته برای پی بردن به درستی یا نادرستی این تبین ها به پژوهش های مستقل نیاز است.
محدودیت ها ی پژوهش
در اجرای پژوهش حاضر محدودیت های معینی وجود داشته است که در این قسمت مورد بحث قرار می گیرند:
در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. لذا با توجه به این که پرسشنامه جنبه خود سنجی دارد و دانش آموزان با تمایل خود به پرسشنامه ها پاسخ می دهند، ممکن است در پاسخ هایشان حالت سوگیری وجود داشته باشد.
با توجه به اینکه پژوهش حاضر در دانش آموزان دبیرستانی سال سوم شهر مشهد انجام گرفته است، لذا در تعمیم نتایج به دانش آموزان مقاطع دیگر و دیگر نقاط باید جانب احتیاط را رعایت کرد.
در صورتی که یک مدل علّی درست باشد، با داده ها برازش دارد، اما برازش مدل با داده ها لزوماً دلالت بر این ندارد که آن مدل، یک مدل درست است. هنوز ممکن است مدل دیگری وجود داشته باشد که با داده ها به همان اندازه و به همان خوبی برازش داشته باشد.
پیشنهادهای پژوهش
پیشنهادها در دو بخش نظری و کاربردی مطرح می شوند:
الف) پیشنهادهای نظری
پیشنهاد می شود که پژوهش حاضر را در گروه های سنی دیگر بالاخص مقاطع سنی پایین تر بررسی نمایند، تا گامی موثر در جهت پیشگیری اولیه از مصرف مواد باشد.
پیشنهاد می شود متغیرهای فعلی یا متغیرهای دیگر را در در جمعیت دخترها و پسرها به صورت جداگانه بررسی نمایند تا عوامل مرتبط با جنسیت نیز در زمینه پیشگیری از اعتیاد در نظر گرفته شوند.
پیشنهاد می شود متغیرهای فعلی یا متغیرهای دیگر را در ارتباط با آمادگی اعتیاد فعال و منفعل به صورت جداگانه بررسی نمایند.
پیشنهاد می شود که با توجه به پیشینه پژوهشی زیاد در زمنیه متغیرهایی همچون تأ
ثیر شخصیت والدین بر شیوه های فرزندپروری آنها و خود گردانی، این متغیرها نیز در ارتباط با آمادگی اعتیاد بررسی شوند.
با توجه به یافته های ناهمخوان شیوه فرزند پروری سهل گیر با پژوهش های دیگر، توصیه می شود مفهوم سازی و سنجش این نوع شیوه فرزندپروری مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
با توجه به پیشینه پژوهشی که نقش بسیاری از صفات شخصیتی همچون بازداری زدایی که شامل نوجویی، هیجان خواهی، تکانشگری، اضطرار و عدم وظیفه شناسی را بر مشکلات رفتاری برونی سازی و رفتارهای پرخطر همچون مصرف مواد به صورت طولی بررسی کرده اند، پیشنهاد می شود که این بررسی در جامعه حاضر نیز صورت بپذیرد.
پیشنهاد می شود مدل های دیگری مورد آزمون قرار گیرند که در آن نقش سایر متغیرهای مرتبط با آمادگی اعتیاد به ویژه متغیرهای اجتماعی مانند تأثیر گروه همسال، وضعیت اقتصادی خانواده، گروه های قومیتی مختلف نیز لحاظ شده باشد.
پیشنهادهای کاربردی
از آن جا که یافته های این پژوهش مطرح می کند که زمینه سازی اعتیاد بسیار زود و از اوان کودکی آغاز می شود بنابراین توصیه می شود که مسئولین پیش از آن که به پیشگیری ثانویه (درمان اعتیاد) و پیشگیری ثالث (کاهش عوارض اعتیاد) توجه داشته باشند، بر پیشگیری اولیه تأکید نمایند. به این معنی که با آموزش ها و مداخله های وسیع در سطح جامعه به ویژه گروه های در معرض خطر، عوامل خطرساز اعتیاد را کاهش و عوامل محافظت کننده را تقویت نمایند. برای مثال:

تدارک کارگاههای آموزشی در زمینه شیوه های فرزند پروری و مسایل مرتبط با آن برای دختران و پسران در شرف ازدواج.
گنجاندن آموزش شیوه های مقابله کارآمد با مسایل زندگی در برنامه های آموزشی مدارس.
فراهم آوردن امکانات اجتماعی برای مدیریت میل به نوجویی نوجوانان و سوق دادن آنان به فعالیت های هیجان انگیز در چهار چوب های بهنجار.
شناسایی کودکان مستعد یا مبتلا به مشکلات رفتاری برونی سازی در مراکز پیش دبستانی و دبستان و انجام مداخله های روان شناختی برای کاهش این مشکلات که گامی است در جهت کاهش رشد مسیر رفتارهای پرخطر و در نتیجه پیشگیری از شروع مصرف مواد.
برگزاری کارگاه های آموزشی مطلوب همچون مهارت های زندگی با تأکید بر مشکلات خطرزای اعتیاد برای نوجوان دارای بدتنظیمی روان شناختی که قادر به استفاده از منابع خود برای کنترل عاطفه و رفتارشان نیستند.
شناسایی نوجوانان دارای نوجویی بالا و آموزش روش های خود- کنترلی به آنها.
منابع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ب.ظ ]




volume
Residual
Volume
Functional
Residual
Capasity
شکل (۱۲) حجم ها و ظرفیتهای ریوی، حجم ها نمی توانند تقسیم شوند . ظرفیتها محتوی یک یا بیشتر حجم هستند.
تقسیم بندی به صورت حجم ها و ظرفیت هاست. حجم ها که بخش اولیه هستند ، نمی توانند تقسیم شوند. ظرفیت ها شامل ۲ یا بیشتر حجم هستند و بنابراین می توانند تقسیم شوند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
Total lung capacity (TLC) : حجم هوای موجود در ریه ها ، در پایان یک دم عمیق است و هنگامی که حداکثر نیروی عضلانی دمی در تعادل با نیروهای الاستیک ریه و دیواره قفسه سینه، قرار می گیرد، بدست می آید.
Vital capacity (VC): حداکثر حجم هوایی که بعد از یک دم عمیق بازدم می شود . ظرفیت حیاتی با یک مانور دم عمیق و یک مانور با فشار نزدیک به ماکزیمم (FVC) اندازه گیری می شود.
Residual volume (RV): حجم هوای باقیمانده در ریه ها پس از یک بازدم عمیق است. که بوسیله تعادل نیروهایی که متمایل به کاهش حجم ریه هستند ( حداکثر نیروی عضلانی بازدمی و الاستیک ریه ) در مقابل نیرویی که متمایل به افزایش حجم ریه است ( الاستیک خروجی قفسه سینه ) معین می شود.
Tidal volume (TV) : حجم هوایی است که در جریان هر تنفس عادی جابه جا می شود.
Functional Residual capacity (FRC): حجم هوای ریه ها در پایان یک بازدم آهسته و ملایم است.
Inspiratory capacity (IC) : حداکثر حجم هوایی است که می تواند ازFRC استنشاق شود که مجموعه IRV وTV است .
Expiratory Reserve volume (ERV): حداکثر حجم هوایی است که می تواند از FRC بازدم شود و شایعترین حجم کاهش یافته ریوی در افرادی است که چاقی بیمار گونه دارند. حجم های ریوی قابل جابجا شدن که می توانند از راه دهان دم یا بازدم شوند به وسیله یک اسپیرومتری اندازه گیری می شوند که عبارتند از:
۱- ظرفیت حیاتی (VC) 2- حجم جاری (TV) 3- ظرفیت دمی (IC) 4- حجم ذخیره بازدمی (ERV) .
حجم ها و ظرفیت هایی که محتوی حجم باقیمانده (RV) هستند مانند TLC و FRC توسط اسپیرومتری قابل اندازه گیری نیستند.
اسپیرومتری :
اسپیرومتری شامل مانورهای ظرفیت حیاتی آرام و با فشار است و شایعترین و مفید ترین تست عملکرد ریوی است. کاربرد بالینی آن بسیار گسترده است و ارزان ترین و در دسترس ترین تست جهت استفاده در مطب ها، کلینیک ها و بیمارستانهاست.
۳ شاخص اولیه اسپیرومتری در یک تست با فشار عبارتند از :
FVC ، حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول  و نسبت به آنها  ، تعداد دیگری اندکس های اسپیرومتری وجود دارد اما کاربرد بالینی آنها هنوز مشخص نیست.
اسپیروگرام تیپیک حجم – زمان و جریان – حجم دریک شخص سالم در شکل (۱۳) نشان داده شده است. کیفیت تست، به رسیدن به دم عمیق، پوشش نزدیک به حداکثر در خلال چند ثانیه اول بازدم و یک بازدم کامل بستگی دارد.
بازدم کامل بوسیله کفه (Plateau) در منحنی حجم – زمان نشان داده میشود.
حداقل زمان بازدم ۶ ثانیه ، توصیه می شود. در افرادی که انسداد جریان هوایی دارند یا در افراد سالم مسنی که جریان هوا در حجم های کم ریوی، کاهش یافته است ( به علت
کاهش نرمال وابسته به سن در بازگشت ریه) این کفه به ندرت ایجاد می شود.
۷
۶
۵
۴
۳
۲
۱
Volume
(L)
Flow
FEV1
FVC
volume
Time (sec)
۰ ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶
شکل (۱۳) : اسپیروگرامی یا کیفیت قابل قبول در یک مرد ۵۴ ساله سالم.
در نمودار جریان – حجم، مارکرهای کیفیت خوب شامل یک شروع بسیار سریع همراه با یک افزایش سریع در جریان بازدمی ، (peak flow) کاملاً معین شده، فقدان سرفه یا وقفه در بخش ابتدایی اسپیروگرام همراه با بازدم بیش از ۶ ثانیه می باشد. دم کوتاه در انتهای بازدم و افزایش مداوم در حجم، حتی پس از ۲ ثانیه بازدم ( در نمودار حجم- زمان) بیانگر تغییرات وابسته به سن است.
به علت اینکه جریان بازدمی در این افراد حقیقتاً به ندرت به کفه می رسد ، ظرفیت حیاتی (VC) افزایش می یابد و  با افزایش زمان بازدمی ، کاهش می یابد . در صورتی که زمان بازدمی حداقل ۱۰ ثانیه طول بکشد اثر زمان بازدمی برای نسبت و  به حداقل می رسد.
درجریان مانور کامل هنگامی که حداکثر بازدم با فشار انجام می شود، حتی در افراد سالم ممکن است سنکوپ ایجاد شود. شواهد امروزی مطرح می کند در صورتی که بیماران اجازه دهند پس از ۳ ثانیه کوشش تنفسی شان کم شود و بدون هیچ زور سختی به بازدم ادامه دهند، کیفیت اسپیروگرام تغییری نمی کند.
کلینیسین هایی که از PFT در طبابتشان استفاده می کنند باید توانایی شناخت تست های با کیفیت خوب را، همچون الگوهای اسپیرومتری در بیماریهای مختلف داشته باشند. اسپیروگرام باید بوسیله بررسی چشمی هر دو منحنی جریان – حجم و حجم - زمان از نظر کیفیت آنالیز شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:26:00 ب.ظ ]




آیا سطح تحصیل علوم دینی در میزان روحیه مدارای افراد تاثیر دارد؟
آیا تفاوتی در سطح مداراگری افرادی که در جوامع پلورالیسم پرورش یافته اند با افرادی که در جوامع متعصب رشد یافته اند وجود دارد؟
۱-۶- محدودیت های پژوهش
در انجام این تحقیق موانع و مشکلات فراوانی وجود داشت که مرحله جمع آوری داده ها را با چند ماه تاخیر مواجه ساخت مهمترین مسئله عدم همکاری مسئولین مدرسه بین المللی امام خمینی (ره) بود به گونه ای که بعد از ۳ ماه پیگیری و عدم دریافت جواب مثبت، با توجه شرایط پیشرو، مجبور شدیم برای انجام مصاحبه با دانشجویان این موسسه از راه های غیر سازمانی استفاده کنیم که این روش مشکلات و نگرانیهای فراوانی را بهمراه داشت.از جمله صرف چند روز وقت برای یافتن یک مشارکت کننده قابل قبول.
دانلود پایان نامه
دیگر مشکل پیش روی این تحقیق مسئله تنوع فرهنگ ها و زبان ها خصوصا در دانشجویان مدرسه عالی المهدی (ع) بود.برداشت های اشتباه از سوالات توسط برخی از دانشجویان موجب میشد بعضا یک سوال چندین بار همراه با مثال، توضیح و حاشیه پرسیده شود تا برای دانشجویان واضح گردد، که با توجه به این مشکل و حساسیتهای موجود چه از طرف دانشجویان و چه از سوی مسئولین محترم این مدرسه، مصاحبه با دانشجویانی که ماه های اولیه حضور ایشان در ایران و این مدرسه است میسر نشد.
فصل دوم:
مروی بر ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱- ادبیات موضوع
موضوع روحیه مدارای دینی در جوامع همزمان با اوج گرفتن جزمی نگری در تمامی شاخه های معرفت در کلیسای قرن پانزدهم در اروپا مطرح گردید و در طی چند قرن این موضوع و مولفه های تشکیل دهند یا نقض کننده آن، از زوایای مختلف توسط اندیشمندان مورد بحث قرار گرفت، باید اشاره نمود که مفهوم کلی این اصطلاح در طول سالیان تغییر ماهوی یافته و بکلی دگرگون شده است. در این بخش خلاصه ای از نظریات ارائه شده در رابطه با روحیه مدارای دینی که چهارچوب مفهومی کار از آن برداشت شده است ارائه میگردد.
۲-۱-۱ جان لاک[۱۹]
جان در دوره ای از تاریخ اروپا زندگی می کرد (قرن ۱۷) که با گسترش اندیشه های مذهب پروتستان شکاف بین پیروان دین مسیحیت در حال گسترش بود و مذهب پروتستان[۲۰] با رواج اعتقاد به این باور که انسانها بدون نیاز به کشیش میتوانند با خداوند ارتباط برقرار کنند زمینه سست شدن اندیشه وجود یک مذهب واحد مطلق را به وجود آورده بود.
لاک مقاله‌ای درباره بردباری را که پس از جنگ‌های مذهبی اروپا نوشت و در آن سه محور اصلی را که از اندیشه پروتستان برداشت کرده بود عنوان نمود و در آن موضوع بردباری مذهبی ارائه داد که عبارت بودند از:
۱) قضاوت دنیوی (در مورد قضاوت در سیستم قضایی دولت به طور خاص و قضاوت شخصی انسان‌ها به طور کلی) قادر نیست به طور دقیق حقیقت ادعاها را در دیدگاه‌های مذهبی رقیب یکدیگرارزیابی کند؛
۲) حتی اگر قضاوت دنیوی می‌توانست این کار را انجام دهد، اجبار جامعه به یک “دین راستین” اثر مطلوبی نمی‌داشت، زیرا عقاید نمی‌توانند با خشونت تحمیل شوند؛
۳) وادار کردن جامعه به یکنواختی دینی منجر به ناهنجاری‌های اجتماعی [۲۱]بیشتری نسبت به تنوع دینی خواهد شد (Alistair 1998, 125).
لاک بر اعتقاد پروتستان اصرار می ورزید که از لحاظ مذهبی تنها ایمان قلبی در نزد خداوند پذیرفتنی است و چنین ایمانی را نیز نمی توان به زور تحمیل کرد. لاک همچنین استدلال می کند که سرکوب، سیاست موثری نیست، زیرا اجبار ممکن است بتواند به ظاهر فرد را وادارد، اما نمی تواند موجب گسترش عقیده ای در روح او گردد، تنها نتیجه اعمال قدرت گسترش نفاق، تظاهر و ریاکاری است. بنابراین سیاست سرکوب گرانه در زمینه عقاید از نظر اخلاقی زیانبار است و به طریق اولی موجب هدایت کسی به راه راست نمی گردد. کلیسا میتواند براساس معیارهای که خود بر می گزیند، اعضا و مومنان خود را مشخص و دیگران را اخراج کند ، ولی نمی تواند آنانی را که به اصول عقاید آن اعتقاد ندارند را مجازات نماید .از سوی دیگر دولت نمی تواند هیچ نوع عقیده ای را تبلیغ ویا سرکوب کند، البته برای دولت این حق را قائل می گردد که در امور اخلاقی مردم دخالت نماید، لیکن لاک بر این باور است که موضوع عقیده به مذهب با موضوع اخلاق عمومی متفاوت است، بدین معنا اخلاق و دین از یک جهت اساسی از یکدیگر متمایز هستند (بشرویه ۱۳۷۷، ۴۹).
۲-۱-۲ جان استوارت میل[۲۲]
میل از تساهل دفاع می کرد زیرا بر این عقیده بود که آزادی و فردیت متکثر دارای بالاترین ارزشهای اخلاقی می دانست، ارزشهایی که به اندیشه مجال بیشتری می دهند و انسانهای عالی تری پدید می آورند.
از محدودیت هایی که بوسیله قرارداد های نانوشته اجتماعی (سنت و فرهنگ)، اعتقادات عامه به وجود آمده بود و آزادی افراد را مورد تحدید قرار می داد ناخشنود بود و احساس میکرد انسانها از قوانین نانوشته بیشتر آزار می بینند و تحقیر می شوند تا قوانین رسمی که به دست حکومت اعمال می گردد بنابراین تلاش نمود که مدارا را وارد حوزه اخلاقیات، رفتار و اعمال شخصی افراد و متن ساختارهای جامعه نماید (موحد ۱۳۷۷، ۶۹).
به عقیده او آزادی انسان، تکثر و گوناگونی در فضای سرکوبگر نمیتواند شکوفا شود از نظر میل عرصه های مناسب آزادی انسان عبارت بود از:
۱) آزادی اندیشه[۲۳]، بیان و قلم
۲) آزادی ذوق، سلیقه و حرفه (برنامه ریزی برای زندگی خویش متناسب با علایق خویش)
۳) آزادی انجمن ها و اجتماعات
به نظر میل آزادی و دمکراسی امکان تعالی بشر را فراهم می سازد . آزادی اندیشه، بحث و عمل شرایط لازم را برای تکامل، استقلال ذهن و قوه ی قضاوت مستقل پدید می آورند و برای شکل گیری خرد یا عقلانتیت انسانی اهمیت حیاتی دارند. پرورش قوای منطقی نیز به نوبه ی خود برانگیزننده ی آزادی و حافظ آن است (هلد ۱۳۶۹، ۱۶۹).
در قرن بیستم آرای لاک و میل با دقت و وسعت نظر بیشتر ، در غرب به معتقدات همگانی پیوست و دیگر نوبت فیلسوفان دین و متکلمان جدید بود که با طرح پلورالیسم دینی[۲۴] مدارا را ابعاد تازه ای بخشند.
۲-۱-۳ آیزا برلین[۲۵]
با توجه به فلسفه لیبرالیسم و مدارا گری، برلین مدارا را اصلی حیاتی برای همزیستی بشر و تامین آزادی میداند وجود حقوق طبیعی مبتنی بر سرشت روانی، ذهنی و جسمی آدمی و تغییر یا تحدید زندگی بشر به برخی از شیوه ها به بستن راه های دستیابی انسان به خواسته ها، اهداف و آرزوهای انسان می انجامد. محدود کردن آدمی از برخی اصول بنیادینش برابر است با سلب انسانیت از او. درست است که آزادی نباید یگانه خیر او به شمار آید و همواره بر ارزشهای دیگر چیره شود لکن انسان باید آزاد باشد تا ارزشهای حقیقی انسان را بپذیرد و در تعقیب آنها بکوشد.
لازمه دستیابی به تکثر و آزادی مفهوم محوری مداراست به طوریکه چکیده اخلاق سیاسی برلین در این جمله آمده است( بیایید با شهامت به نادانی و شبهه ها و عدم یقین خود اذعان کنیم ، دست کم می توانیم بکوشیم به نیازهای دیگران پی ببریم تا با گوش سپردن به یکایک آنها با دقت و همدلی و درک ایشان، زندگی و احتیاجاتشان به خود امکان دهیم انسانها را چنانکه به راستی هستند بشناسیم.بیایید بکوشیم آنچه را که میخواهند به آنها بدهیم و تا جایی که ممکن است آزادشان بگذاریم.))
۲-۱-۴ یورگن هابرماس[۲۶]
هابرماس، مدارا را در پیوند با اختلافات مذهبی، مظهر بردباری در مقابل دیگر مذاهب و جز اصلی فرهنگ سیاسی میداند که وجود عناصر نفی کننده اعتقادات دیگران وجود آن را در جامعه ضروری مینماید و تعاملات مثبتی که حاصل از بیتفاوتی ارزش باشد را جز فضیلت مدارا بر نمی شمارد.
هابرماس عنوان میدارد که تعاریفی که از مدارای دینی صورت پذیرفته تبیین کننده نقش راهگشای این مفهوم در شکلدهی و ایجاد دمکراسی های مبتنی بر پشتیبانی دولت های قانونی است، از سوی دیگر توجیهات فلسفی مدارای دینی در قرن هفدهم و هجدهم مبنی بر لزوم سکولار شدن [۲۷]دولت، باز گو کننده رابطه دیگری بین مدارای دیگر و دولت است.
هابرماس در عین تبیین و دفاع از مدارای دینی، بر لزوم مشخص نمودن چهارچوب مدارا و شرایط آن تاکید دارد و بیان میکند که:(وقتی که مرزبندیها براساس اتوریته[۲۸] یعنی به نحو یکجانبه صورت گرفته باشد، مدارا دچار نقیصه طرد و رد خودسرانه است. تثبیت مرزها وقتی برای همه قانع کننده است که از مشارکت کنندگان در مدارا پذیرش متقابل چشم انداز ها را طلب می کند. اگر قرار است مدارا از اتهام عدم مدارا تبرئه گردد باید قواعد رفتار توام با مدارا خود باید بتواند بر مبنای اصولی که از هر جهت روشن و مقبول است پذیرفته شود یعنی این پارادوکس حل خود تنها در یک دولت قانونی دمکراتیک میتواند بیابد.) (هابرماس۱۳۸۱، ۷۸).
هابرماس دین و دینداری را مانع و مزاحم حوزه عمومی و کنش ارتباطی نمی داند، بلکه رقابت و گفت و گوی آزاد را موجب تقویت سنت دینی ای میداند که می خواهد از طریق اقناع عقلانی عمل نماید. او بیان می دارد:( مدارای دینی به معنای بی تفاوتی نسبت به مقدمات هویت شخصی و جمعی نیست. اما لازمه ی مدارای دینی آن است که مراجع حکومتی نیز به اندازه شهروندان خویشن داری کنند و از شیوه های خشونت آمیز برای حفظ و گسترش نگرش دینی، هرچند که آن نگرش محترم و مقدس باشد، استفاده نکنند. تعالیم ادیان بزرگ جهانی در صورتی به حیات خود ادامه می دهند که همچنان از نیروی غیر خشن، گفتمان های نافذ، انگارههای پرقدرت، تبیین های متقاعد کنند و براهین کلامی بهره جویند، اما این نیرو صرفا از طریق ارتباط و مفاهمه ای سالم و خالی از قهر ،گسترش می یابند.تعالیم قدسی[۲۹] می توانند بر نسل های آینده تاثیری وجودی بگذارند. به شرط آنکه این تعالیم بتوانند اذهان انسانهایی را که هم حساس و هم آسیب پذیر هستند، از درون شکل دهند، یعنی نه از طریق تلفیق و تمکین، بلکه از طریق اقناع عقلایی انسانهایی که در مناسبات آزاد خویش، همان طور که میتوانند بگویند آری، مختارانه میتوانند نه بگویند (باقی ۱۳۸۳، ۱۱۹ -۱۲۰).
هابرماس یکی از پیش شرط های اساسی مدارا را ایجاد فضای باز برای گفتگو میداند، فضایی که در آن دیدگاه های رقیب بتوانند به بحث و چالش درآیند. تنها در صورت وجود جهانبینیهای رقیب است که مدارا بر پذیرش داعیه های اعتبار منافی یکدیگر دلالت دارد وی اعتقاد دارد از راه تفاهم، ارتباط و آزاد شدن پتانسیل عقل فرایند اصلی تاریخ جهان تشکیل می شود و به عقلانی شدن (زیست جهان[۳۰]) می انجامد و سلامت جامعه در گرو گسترش توانایی تفاهم است.) و از این طریق مفهوم حوزه عمومی[۳۱]هابرماس شکل می یابد، حوزه عمومی جایی است که رها از هرگونه زور و آزادانه افراد جامعه میتوانند تبادل نظر کنند و از این طریق بکوشند به تفاهم دست یابند و حقیقت را جستجو کنند، زیرا حقیقت را امری بین الاذهانی[۳۲]نه محصول یک ذهن میداند (باقی ۱۳۸۳، ۱۱۹). صحت و حقیقی بودن دو امر متفاوت است، قضیه معتبر و صحیح متعلق به حوزه عمل یک جانبه است اما حقیقت مبتنی بر اجماع است. هابرماس راه حل عقلانتیت کنش عقلانی هدفمند[۳۳] را که یکی از بزرگترین معضلات جامعه نوین از دید وبر و مارکس بود در عقلانیت کنش ارتباطی می دید.عقلانیت کنش ارتباطی یعنی برداشتن محدویت های و موانع در راه کنش ارتباطی آزاد و بدون اجبار یعنی رسیدن به کنش ارتباطی تحریف نشده. هابرماس عقلانیت کنش ارتباطی را در بخش هنجار ها باعث تقلیل خشک اندیشی و سرکوبگری هنجارها میداند که این مسئله خود باعث افزایش انعطافپذیری و بازاندیشی فردی میانجامد. عقلانی سازی مورد نظر وی به نظام هنجاری کمتر تحریف شده می انجامد.نقطه پایان فرایند تکاملی نظریه عقلانی سازی هابرماس جامعه عقلانی است به معنی اینکه ارتباط تحریف نشده در آن وجود دارد و هر کس نظر خود را بیان میکند و به دفاع از این نظر میپردازد. در جریان این نوع ارتباط، توافق غیر تحمیلی به وجود میآید.
۲-۱-۵ فرانسیس فوکویاما[۳۴]
گروههایی بسیاری هستند که هنگام مواجه با بیگانگان دارای انسجام هستندکه در صورت تردید، دشمنی و یا تنفر غیر منتطقی بروز میکنند، بر مبنای هنجارهای مشترک ،اهداف مشترکی دارند. بنابراین دارای سرمایه اجتماعیاند. اما برای جوامع بزرگتر که آنها درونشان جای می گیرند، این قبیل گروه ها عوامل خارجی منفی به شمار می آیند بنابراین سرمایه اجتماعی می تواند کارکرد منفی داشته باشد.
۲-۱-۶ میخائیل باختین[۳۵]
در نظر باختین مسئله شناخت مستلزم نوعی گفت و گو و در واقع نوعی مداراست.
میخائیل میخائیلویچ باختین (۱۸۹۵-۱۹۷۵)، فیلسوف و متخصّص روسی ادبیات بود که آثار تأثیرگذاری در حوزه نقد و نظریه ادبی و بلاغی نوشته. آثار او، که به موضوعات متنوّعی می‌پردازند، الهام‌بخش گروهی از اندیشمندان ـ از آن‌جمله مارکسیست‌های جدید، ساختارگرایان، پسا-ساختارگرایان و نشانه‌شناس‌ها ـ بوده‌است.
نگاه بیرونی یکی از کلید واژه های مهم میخائیل باختین در نظر او در حوزه فرهنگ است.مفهوم مدارا در نزد باختین در لابلای نظریاتش درباره ی (گفتگو) و آنچه که برای شناختی دیگری نیاز است نهفته است و لازمه گفتگو را مدارا با تفاوتها و برقراری ارتباط بین فضاهای مختلف می داند. فرهنگ تنها به چشم فرهنگی دیگر و بیگانه خود را به ظهور میگذارد. یک مفهوم در ارتباط با سایر مفاهیم میتواند معنایی را از خود صادر نماید. آنها مشغول نوعی گفت و گو می شوند که از انسداد و تک جنبه ای بودن معنایی خاص و فرهنگی خاص فرایشان میبرد. سوالات نوینی که برای فرهنگ بیگانه طرح می کنیم، سوالاتی که برای خودش پیش نیامده بود، به دنبال پاسخی برای پرسش های خود در آن هستیم و فرهنگ بیگانه با بروز جنبه های نو و زوایای معنایی جدید خود خود، به ما پاسخ می دهد. چنین برخورد گفت و گویی به ادغام یا ترکیب منتهی نمی شود. هر یک وحدت و تمامیت خود را حفظ می نمایند و در ضمن یکدیگر را غنی می سازند (خانیکی ۱۳۸۳، ۱۰۷-۱۰۸). شناخت واقعی نه با نفی خود و همدلی رمانتیک و نه با نفی دیگری و نگاه آزمایشگاهی به دست می آید، هر شناختی از دیگری مستلزم گفت و گو با دیگری است. نمیتوان از موضعی ناکجایی و از بالا به شناختی دیگری دست یافت ، شناخت دیگری مستلزم وجود رابطه ای میان شناسنده و شناساست که رابطهای گفت و گویی است. آزادی طرفین در پرسش از یکدیگر در یک گفتگو ملاک تضمین اصیل بودن آن است. باختین به خوبی نشان داد که محل تولید و تولد و ادامه حیات یک فکر آنجاست که آکاهی های مختلف با هم تماس می گیرند و یک ایده تنها زمانی آغاز به حیات می کند و توسعه می یابد که معبرهای بیان خویش را می یابد، به تولید اندیشه های دیگر می انجامد که با دیگر ایدههای رابطه گفتگویی برقرار کند. بدین ترتیب هم میتواند تولد و هم ادامه حیات یک اندیشه در جمع ممکن می باشد و حالتی (بینافردی و بینا ذهنی) دارد. در جهان تک منطقی نمیتواند اندیشه ای را رد و یا اثبات کرد. یعنی یک فرهنگ تنها در برابر فرهنگی دیگر و بیگانه هویت خود را تعیین می کند و بدون فرهنگ و تمدنی دیگر، اندیشیدن به خود و هویت محال است.
۲-۲ چهارچوب مفهومی
چهارچوب مفهومی عبارت است از مجموعه مفاهیم به هم مرتبطی که بر مفاهیم و موضوعات عمده مورد مطالعه تمرکز دارد و آنها را در قالب یک نظام منسجم و مرتبط معنایی به یکدیگر پیوند می دهد.
در حالی که چهارچوب نظری با گزینش یک نظریه و یا تلفیق چند نظریه و ارائه فرضیات مبتنی بر آن جهت آزمون و بررسی آن از مهمترین ابعاد روش شناسی کمی در جامعه شناسی اثبات گرا میباشد، چهارچوب مفهومی، خاص مطالعات تفسیری وکیفی است که مفاهیم اساسی مورد مطالعه را به گونه ای مرتبط مطرح و تشریح می کند، چهارچوب مفهومی عبارت است از تبیین و ایجاد ارتباط منطقی و اتصال مفاهیم اساس بین ایده ها و عناصر نظری عمده ای که بنیان تحقیق مورد نظر را پیبندی می کنند.به علاوه ادبیات نظری، مطالعات پیشین و تجربیات شخصی محقق نیز در چهارچوب مفهومی دارای اهمیت بسزایی است. چهارچوب مفهومی طرح تحقیق کیفی باید با چهار بعد تحقیق شامل اهداف، سوالات، روش شناسی و اعتبار آن ارتباط منطقی و درستی برقرار سازد. در تحقیق حاظر از رویکرد تفسیرگرایی برای تدوین چهارچوب مفهومی استفاده شده است. عنوان رویکرد تفسیری در برگیرنده شماری از نظریات جامعه شناختی خاص است که مشهورترین آنها عبارت اند از پدیدار شناسی، روش شناسی قومی ،تاویل گرایی، کنش متقابل نمادین و سازه گرایی که هر کدام برتوضیح جنبه هایی از تعاملات اجتماعی و مکانیسم های تولید وبازتولید آن می پردازند. این رویکردها بر سطح خرد زندگی اجتماعی تاکید دارندو جوامع را محصول پیامدهای اجتماعات خرد می بینند. با بررسی این تعاملات و نحوه شکل گیری آنها میتوان به درک و فهم چگونگی ایجاد نظم اجتماعی و ساختارهای بزرگ دست یافت. این رویکرد مانند سایر پارادایم علوم اجتماعی شامل اثبات گرایی، انتقادی، فمنیستی و پست مدرن دارای اصول پارادایمی خاص خود است. این اصول دربرگیرنده سه مجموعه سوالات هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی هستند.هر یک از این سوالات به ترتیب به بحث ماهیت انسان و واقعیت اجتماعی، ماهیت علم و دانش، و نیز ماهیت روش و داده ها می پردازد.
هستی شناختی پارادایم تفسیری، برساختی مبتنی بر نسبی گرایی است، بدین معنا که واقعیات را در اشکال گوناگون سازه های روانی غیر قابل لمس مبتنی بر امور اجتماعی و تجربی ماهیتا محلی، خاص و وابسته به شکل و محتوای افراد یا گروه های که آن را میآفرینند قابل درک و بررسی هستند. سازه ها کما بیش به هیچ وجه مطلق نیستند، بلکه صرفا کمابیش آگاهانه و خلاقانه هستند.
از آن رو که در تحقیق های کیفی نظریه آزمایی نیست، بلکه نظرسازی است. با این وجود نظریه در تحقیق کیفی به شیوه های خاصی کاربرد دارد که عبارتند از:
ایجاد حساسیت نظری_مفهومی: به این معنا که نظریه میتواند دهن محقق را باز کند ، اما هدف دنبال کردن آن نظریه و تایید یا رد آن نیست. برای مثال محققی میخواهد به مطالعه تفسیری رفتار فرزند آوری در بین زنان بپردازد، در این صورت وی لازم است بر ادبیات نظری و دیدگاه های مرتبط اشراف داشته و با بهره گرفتن از آنها ذهن خود را سامان دهد. با این حال، وی درصدد آزمون این نظریه نیست، بلکه صرفاً میخواهد با ابعاد، مفاهیم و ایده های عمده آشنا شود. بدون چنین کاری، وی نمیتواند اصلا مسئله مورد مطالعه را بشناسد و از چند و چون آن اطلاع یابد.
کاربرد نظریهها در رهیافتهای تفسیری به طور کلی عبارت اند از : ۱. آشنایی کلی با بحث مورد تحقیق و نکات و مفاهیم که می توانند مورد توجه واقع گردند.۲. آشنایی با سطح کارهای انجام شده جهت جلوگیری از بررسی هایی که قبلا صورت پذیرفته۳. نظریه ها میتوانند راهنمای عمومی محقق در مورد شیوه کلی تحقیق باشند.
در نهایت باید گفت روش نظریه زمینه ای خود را ملزم به استفاده از نظریهها نمیداند و استفاده خود را از نظریه های را بدون قید اجبار برای محقق فقط در قالب ادبیات فنی موضوع محدود می سازد.
چهارچوبی که در خصوص مفهوم مدارا مورد اتفاق اشخاصی است که در این موضوع ورود یافته اند عبارتند از:
الف) وجود اختلاف دیدگاه و عقیده: اصولاً مدارا در موقعیتی قابلیت بررسی مییابد که اختلاف عقیده و نظر میان افراد وجود داشته باشد. بنابراین همزیستی مسالمت آمیزی که میان پیروان یک عقیده و نظر وجود دارد را نمیتوان به وجود روحیه مدارا مرتبط دانست.
ب) وجود احساس ناخشنودی و نارضایتی: چنانچه یک اختلاف نظر یا عقیده در انسان ذهن او را برانگیزد و او را به چالش بکشاند، این موضوع قابلیت بررسی در میزان روحیه مدارا را پیدا میکند ولی صرف وجود اختلاف نظر و عقیده در تعریف مدارا و تساهل قرار نمی گیرد.
ج) آگاهی و قصد: تعامل مثبتی که از روی جهل و یا فقدان انگیزه صورت می پذیرد از حوزه مورد بررسی موضوع مدارا گری خارج است و نمی توان به آن استناد نمود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:26:00 ب.ظ ]




به نظر می رسد که این تبیین را نیز بتوان مطرح کرد که تاثیر عامل یادگیری بر طرح ریزی مسیر شغلی و تصمیم گیری بیش از شخصیت است چنان چه تجارب و یادگیری یک باور معیوب باشد بر انتخاب مسیرشغلی موثر است پس فرآیندهای شناختی هم بر انتخاب و تصمیم گیری افراد موثر هستند. خوش بینی یک عامل شناختی است که می تواند منجر به امیدواری به پیامد کاریابی و استفاده از راهبرد نمایندگی های استخدام خصوصی شود (شارف،۲۰۰۶، به نقل از سمیعی،۱۳۹۰).
شیوه ی حل مساله موضوعی است که می تواند بر راهبرد مراجعه به نمایندگی های استخدام خصوصی موثر باشد. فرد با اتکا به استعداد و دانش خود دست به انتخاب و تصمیم گیری بین راهبردهای مختلف می زند و پس از کسب اطلاعات در پی آن است تا شکاف بین وضعیت بیکاری و کاریابی را پر کند و با تحلیل به انتخاب راهبرد مناسب می رسد (پترسون، سامپسون و ریردون، ۲۰۰۳، به نقل از سمیعی،۱۳۹۰).
به نظر می رسد که ابعاد انطباق پذیری مسیر شغلی بتواند بیش از شخصیت بر راهبرد نمایندگی های استخدام خصوصی موثر باشد. مثلا کنجکاوی مسیر شغلی که به معنی جستجو برای اطلاعاتی است که در راستای هدف فرد هستند می تواند عاملی تبیین کننده باشد چنان چه این کنجکاوی در فرد وجود نداشته باشد، فرد در پی اطلاعاتی که او را به کاریابی می رساند نخواهد رفت و این عدم کنجکاوی منجر به عدم آگاهی از راهبرد نمایندگی های استخدام خصوصی می شود. یا کنترل در مسیر شغلی منجر می شود تا فرد خود را مسئول ساختن مسیرشغلی خود بداند و فعالیت هایی را انجام دهد که او را به هدفش می رساند پس کنترل باعث می گردد تا فرد خود را مسئول بداند تا شیوه ای برای کاریابی پیدا کند و در این راستا به فعالیت هایی دست بزند که او را به کاریابی برساند پس او از راهبرد مراجعه به نمایندگی های استخدام خصوصی آگاه می شود و از آن برای کاریابی استفاده می نماید.
پایان نامه - مقاله - پروژه
انطباق پذیری مسیرشغلی مفهوم دیگری است که می توان برای تبیین به کار گرفت. فرد با یادگیری انطباق با محیط های جدید، خود را با محیط ها و شرایط مختلف وفق می دهند تا بتوانند کاری پیدا کنند. اگر انطباق پذیری فرد کم باشد ممکن است اصلا نتواند از یک راهبرد مثل نمایندگی های استخدام خصوصی استفاده نماید. همچنین دغدغه یک عامل است که فرد را به سمت کاریابی و استفاده از راهبرد نمایندگی های استخدام خصوصی می برد.
۵-۲-۳ فرضیه‌ی سوم
بین ابعاد نه گانه شخصیت اینوگرام و استفاده از راهبردگفتگو با دوستان و خانواده در زمینه کاریابی، رابطه وجود دارد. نتیجهی تحلیل رگرسیون نشان داد که بین ابعاد نه گانه شخصیت اینوگرام و استفاده از راهبردگفتگو با دوستان و خانواده در زمینه کاریابی، رابطه وجود ندارد(جدول۴-۹ و۴-۱۰) بنابراین فرضیه ی سوم رد می شود. پژوهشی که نشان دهد بین این راهبرد کاریابی با شخصیت و سایر صفات و ویژگی های فردی همبستگی یا رابطه ای وجود دارد یا ندارد، توسط محقق یافت نشد. اکنون این سوال مطرح است که چرا این فرضیه رد شد؟
دلیل رد فرضیه ی حاضر می تواند ناشی از عوامل زیادی باشد مثلا خانواده، اجتماع فرد، روابط اجتماعی، وضعیت مالی و میزان درآمد، وضعیت اجتماعی و شغل افراد خانواده، دوستان خانوادگی و اطرافیان می توانند از طریق روابط دوستی یا از طریق فردی آشنا در یک سازمان وارد یک سازمان شوند. والدین و اطرافیان فرد، جایگاه و شغل آن ها و شرایط و موقعیتشان بر روابط، دوستان و دسترسی آن ها به افراد مختلف موثر است که این افراد می توانند بر ورود فرد به سازمان موثر باشند. میزان تحصیلات و وضعیت مالی والدین و خانواده می تواند عاملی تسهیل کننده در ورود فرد به یک شغل باشد و هم می تواند بر آگاهی و اطلاعات آن ها تاثیر بگذارد.
همچنین به نظر می رسد که برخی از باورها و افکار فرد در مورد کاریابی می تواند بر انتخاب راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده موثر باشند. مثلا این باور که با گفتگو با دوستان و خانواده می توان کاری مناسب یافت، می تواند بیش از شخصیت بر انتخاب راهبرد موثر باشد. حتی نگرش فرد نسبت به بازار کار و افکار و باورهای اطرافیان فرد نسبت به استفاده از گفتگو با دوستان و خانواده و بازار کار می تواند موثر باشد.
تبیین دیگر این است که علت عدم رابطه ناشی از این عامل است که سازه ی افراد از راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده با سازه ای که پرسشنامه می سنجیده متفاوت بوده است.
به نظر می رسد که عدم ارتباط را می توان به این عامل نسبت داد که این راهبرد با این تقسیم بندی از تیپ های شخصیت معنادار نبوده است و اگر نظریه ی دیگری به کار گرفته می شد ارتباط وجود داشت مثلا رابطه بین رغبت های اجتماعی با گفتگو با دوستان و خانواده بررسی می شد یا رابطه بین شخصیت برون گرا یا احساسی و راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده بررسی می گردید. شاید گرایش افراد به ایده و افراد که در نظریه ی تریسی و راندز مطرح گردیده است و یا عامل سطح پرستیژ شغلی که فرد در جستجوی آن است در مورد راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده بیش از شخصیت بتواند رابطه داشته باشد.
عواملی چون خودپنداره و خودکارآمدی نیز با تصور فرد در مورد خودش و توانایی انجام یک کار یا استفاده از یک راهبرد و قابلیت او بتواند بر استفاده از این راهبرد بیش از شخصیت موثر باشند.
مفاهیم فضای اجتماعی و محدودیت که توسط گاتفردسون مطرح شده اند می تواند این تصور را ایجاد نماید که اگر یک راهبرد مورد قبول و متناسب با جامعه و فرد باشد، فرد از آن استفاده خواهد کرد و عامل محدودیت باعث می شود تا فرد از بین راهبردهای مختلف راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده را استفاده نماید. همچنین دوستان و خانواده خود بخشی از فضای اجتماعی هستند که می توانند بر شغلی که فرد انتخاب می نماید نیز موثر باشند.
ویژگی ها و صفات فردی که در این پژوهش سنجیده نشده است همچون درون گرایی و برون گرایی، اهل ریسک و تجربه پذیر بودن یا خودشیفتگی، جستجوگری، اجتماعی یا متهور بودن می توانند مرتبط باشند، مقیاس های سبک رهبری[۱۲۲]که فرد علاقمند به هدایت شدن توسط دیگران باشد یا هدایت کردن دیگران و مقیاس محیط یادگیری[۱۲۳] که فرد علاقه به محیط های علمی، آموزشی و جستجوگری دارد یا محیط های عملی[۱۲۴](حق شناس و همکاران،۱۳۸۹).
پیشینه حاکی از این است که مردان بیشتر از منابع غیر رسمی، دوستان و اقوام جهت کاریابی استفاده می نمایند(هافمن و تورس،۲۰۰۱) همچنین عزت نفس باعث استفاده از منابع غیر رسمی مثل گفتگو با دوستان و خانواده می شود (اسکواب،۱۹۸۷) شاید ویژگی ها و توانایی جسمی فرد، میزان صمیمیت او با دوستان، خانواده و اساتید و گاه داشتن سوابق منفی نیز بتواند بر استفاده از راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده موثر باشد.
عاملی که به نظر می رسد نقش بیشتری نسبت به شخصیت داشته باشد بلوغ مسیر شغلی است به این صورت که فرد در اکتشاف راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده را کشف نکرده تا بتواند برای آن طرح ریزی نماید (زونکر،۲۰۰۶).
به نظر می رسد که این تبیین را نیز بتوان مطرح کرد که تاثیر عامل یادگیری بر طرح ریزی مسیر شغلی و تصمیم گیری بیش از شخصیت است چنان چه تجارب و یادگیری یک باور معیوب باشد بر انتخاب مسیرشغلی موثر است پس فرآیندهای شناختی هم بر انتخاب و تصمیم گیری افراد موثر هستند. خوش بینی یک عامل شناختی است که می تواند منجر به امیدواری به پیامد کاریابی و استفاده از راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده شود (شارف،۲۰۰۶، به نقل از سمیعی،۱۳۹۰).
شیوه ی حل مساله موضوعی است که می تواند بر راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده موثر باشد. فرد با اتکا به استعداد و دانش خود دست به انتخاب و تصمیم گیری بین راهبردهای مختلف می زند و پس از کسب اطلاعات در پی آن است تا شکاف بین وضعیت بیکاری و کاریابی را پر کند و با تحلیل به انتخاب راهبرد مناسب می رسد (پترسون، سامپسون و ریردون، ۲۰۰۳، به نقل از سمیعی،۱۳۹۰).
به نظر می رسد که ابعاد انطباق پذیری مسیر شغلی بتواند بیش از شخصیت بر راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده موثر باشد. مثلا کنجکاوی مسیر شغلی که به معنی جستجو برای اطلاعاتی است که در راستای هدف فرد هستند می تواند عاملی تبیین کننده باشد چنان چه این کنجکاوی در فرد وجود نداشته باشد، فرد در پی اطلاعاتی که او را به کاریابی می رساند نخواهد رفت و این عدم کنجکاوی منجر به عدم استفاده از راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده می شود. یا کنترل در مسیر شغلی منجر می شود تا فرد خود را مسئول ساختن مسیرشغلی خود بداند و فعالیت هایی را انجام دهد که او را به هدفش می رساند پس کنترل باعث می گردد تا فرد خود را مسئول بداند تا شیوه ای برای کاریابی پیدا کند و در این راستا به فعالیت هایی دست بزند که او را به کاریابی برساند بنابراین از گفتگو با دوستان و خانواده استفاده می نماید تا کاری پیدا کند.
انطباق پذیری مسیرشغلی مفهوم دیگری است که می توان برای تبیین به کار گرفت. فرد با یادگیری انطباق با محیط های جدید، خود را با محیط ها و شرایط مختلف وفق می دهند تا بتوانند کاری پیدا کنند. اگر انطباق پذیری فرد کم باشد ممکن است اصلا نتواند از یک راهبرد مثل گفتگو با دوستان و خانواده استفاده نماید. همچنین دغدغه یک عامل است که فرد را به سمت کاریابی و استفاده از راهبرد گفتگو با دوستان و خانواده می برد.
۵-۲-۴ فرضیه‌ی چهارم
بین ابعاد نه گانه شخصیت اینوگرام و استفاده از راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها، رابطه وجود دارد. نتیجهی تحلیل رگرسیون نشان داد که بین ابعاد نه گانه شخصیت اینوگرام و استفاده از راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها،رابطه وجود ندارد(جدول۴-۱۲ و۴-۱۳) پس این فرضیه رد می شود. پژوهشی مبنی بر وجود یا عدم وجود رابطه بین این راهبرد کاریابی با شخصیت و سایر صفات و ویژگی های فردی توسط محقق یافت نشد. چه دلایلی می تواند برای رد این فرضیه وجود داشته باشد؟
عدم معناداری می تواند ناشی از عوامل زیادی باشد مثلا شاید ناشی از امکانات محیط است. ممکن است اینترنت در محیط زندگی فرد در دسترس نباشند یا این که در محیط و منطقه ای که فرد زندگی می کند آگاهی در مورد این راهبرد وجود ندارد یا استفاده از آن ناشی از الگوگیری از دیگران یا توصیه ی آن ها باشد یا این که امکانات فرد به اندازه ای نباشد که بتواند از اینترنت استفاده نماید مثلا فرد توانایی مالی، مهارت و سواد لازم جهت این کار را نداشته باشد.
تبیین دیگر جهت این عدم معناداری می تواند تاثیر خانواده باشد مثلا خانواده ای که از اینترنت استفاده نمی کنند و فرد هم این کار را یاد نمی گیرد و باعث می شوند تا فرد هم از این راهبرد آگاهی نداشته باشد یا سطح تحصیلات خانواده پایین است یا فرد آموزشی در زمینه ی استفاده از اینترنت ندارد یا سطح آگاهی و مطالعه ی خانواده پایین است. گاه استفاده از اینترنت و یادگیری کامپیوتر یک ارزش است. پس شاید تربیت خانوادگی بیش از شخصیت بر راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها موثر باشد. شاید این مطلب را هم بتوان عنوان کرد که علت معنادار نبودن این فرضیه ناشی از آن باشد که نقش بررسی وب سایت سازمان ها، در رسانه مورد تبلیغ قرار نگرفته است. بنابراین این راهبرد متاثر از تبلیغات و آگاهی فرد می گردد نه شخصیت او.
همچنین به نظر می رسد که برخی از باورها و افکار فرد در مورد کاریابی می تواند بر انتخاب راهبرد موثر باشند. مثلا این باور که با بررسی وب سایت سازمان ها نمی تواند کاری پیدا کند، می تواند بیش از شخصیت بر انتخاب راهبرد موثر باشد. حتی نگرش فرد نسبت به بازار کار و افکار و باورهای اطرافیان فرد نسبت به استفاده از وب سایت سازمان ها و بازار کار می تواند موثر باشد.
تبیین دیگر این است که علت عدم رابطه ناشی از این عامل است که سازه ی افراد از راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها با سازه ای که پرسشنامه می سنجیده متفاوت بوده است.
به نظر می رسد که عدم ارتباط را می توان به این عامل نسبت داد که این راهبرد با این تقسیم بندی از تیپ های شخصیت معنادار نبوده است و اگر نظریه ی دیگری به کار گرفته می شد ارتباط وجود داشت مثلا رابطه بین رغبت های جستجوگرانه با آگهی استخدامی بررسی می شد یا رابطه بین شخصیت عقلانی یا حسی و راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها بررسی می گردید. شاید گرایش افراد به ایده یا داده و افراد یا اشیا که در نظریه ی تریسی و راندز مطرح گردیده است و یا عامل سطح پرستیژ شغلی که فرد در جستجوی آن است در مورد راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها بیش از شخصیت بتواند رابطه داشته باشد.
عواملی چون خودپنداره و خودکارآمدی نیز با تصور فرد در مورد خودش و توانایی انجام یک کار یا استفاده از یک راهبرد و قابلیت او بتواند بر استفاده از این راهبرد بیش از شخصیت موثر باشند.
مفاهیم فضای اجتماعی و محدودیت که توسط گاتفردسون مطرح شده اند می تواند این تصور را ایجاد نماید که اگر یک راهبرد مورد قبول و متناسب با جامعه و فرد باشد، فرد از آن استفاده خواهد کرد و عامل محدودیت باعث می شود تا فرد از بین راهبردهای مختلف راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها را استفاده نماید.
عاملی که به نظر می رسد نقش بیشتری نسبت به شخصیت داشته باشد بلوغ مسیر شغلی است به این صورت که فرد در اکتشاف راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها را کشف نکرده تا بتواند برای آن طرح ریزی نماید (زونکر،۲۰۰۶).
به نظر می رسد که این تبیین را نیز بتوان مطرح کرد که تاثیر عامل یادگیری بر طرح ریزی مسیر شغلی و تصمیم گیری بیش از شخصیت است چنان چه تجارب و یادگیری یک باور معیوب باشد بر انتخاب مسیرشغلی موثر است پس فرآیندهای شناختی هم بر انتخاب و تصمیم گیری افراد موثر هستند. خوش بینی یک عامل شناختی است که می تواند منجر به امیدواری به پیامد کاریابی و استفاده از راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها شود (شارف،۲۰۰۶، به نقل از سمیعی،۱۳۹۰).
شیوه ی حل مساله موضوعی است که می تواند بر بررسی وب سایت سازمان ها موثر باشد. فرد با اتکا به استعداد و دانش خود دست به انتخاب و تصمیم گیری بین راهبردهای مختلف می زند و پس از کسب اطلاعات در پی آن است تا شکاف بین وضعیت بیکاری و کاریابی را پر کند و با تحلیل به انتخاب راهبرد مناسب می رسد (پترسون، سامپسون و ریردون، ۲۰۰۳، به نقل از سمیعی،۱۳۹۰).
به نظر می رسد که ابعاد انطباق پذیری مسیر شغلی بتواند بیش از شخصیت بر راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها موثر باشد. مثلا کنجکاوی مسیر شغلی که به معنی جستجو برای اطلاعاتی است که در راستای هدف فرد هستند می تواند عاملی تبیین کننده باشد چنان چه این کنجکاوی در فرد وجود نداشته باشد، فرد در پی اطلاعاتی که او را به کاریابی می رساند نخواهد رفت و این عدم کنجکاوی منجر به عدم آگاهی از راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها می شود. یا کنترل در مسیر شغلی منجر می شود تا فرد خود را مسئول ساختن مسیرشغلی خود بداند و فعالیت هایی را انجام دهد که او را به هدفش می رساند پس کنترل باعث می گردد تا فرد خود را مسئول بداند تا شیوه ای برای کاریابی پیدا کند و در این راستا به فعالیت هایی دست بزند که او را به کاریابی برساند پس او از راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها آگاه می شود و از آن برای کاریابی استفاده می نماید.
انطباق پذیری مسیرشغلی مفهوم دیگری است که می توان برای تبیین به کار گرفت. فرد با یادگیری انطباق با محیط های جدید، خود را با محیط ها و شرایط مختلف وفق می دهند تا بتوانند کاری پیدا کنند. اگر انطباق پذیری فرد کم باشد ممکن است اصلا نتواند از یک راهبرد مثل بررسی وب سایت سازمان ها استفاده نماید. همچنین دغدغه یک عامل است که فرد را به سمت کاریابی و استفاده از راهبرد بررسی وب سایت سازمان ها می برد.
دوستان و اطرافیان نیز می توانند در استفاده از این راهبرد موثر باشند چنان چه آن ها از این راهبرد استفاده کرده و نتایج مثبتی کسب کرده اند باعث توصیه ی آن به دیگران و استفاده ی مجدد می شود. همچنین آگاهی فرد در مورد سازمان هایی که مرتبط با رشته ی او هستند نیز می تواند بیش از شخصیت رابطه داشته باشد.
۵-۲-۵ فرضیه‌ی پنجم
بین ابعاد نه گانه شخصیت اینوگرام و استفاده از راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی، رابطه وجود دارد. نتیجهی تحلیل رگرسیون نشان داد که بین ابعاد نه گانه شخصیت اینوگرام و استفاده از راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی، رابطه وجود ندارد(جدول۴-۱۵ و۴-۱۶) این فرضیه نیز رد می شود. پژوهشی مبنی بر وجود یا عدم وجود رابطه بین این راهبرد کاریابی با شخصیت و سایر صفات و ویژگی های فردی توسط محقق یافت نشد. اکنون این سوال مطرح است که چرا این فرضیه رد شد؟
رد این فرضیه می تواند ناشی از عوامل زیادی باشد مثلا شاید ناشی از امکانات محیط است. ممکن است مراکز کاریابی در محیط زندگی فرد در دسترس نباشند یا این که در محیط و منطقه ای که فرد زندگی می کند آگاهی در مورد این راهبرد وجود ندارد و بنابراین کسی از این راهبرد استفاده نکرده است تا بتواند آن را به فرد پیشنهاد دهد یا افرادی که آن را استفاده نموده اند، با دیدن آثار مثبت آن، این راهبرد را مورد استفاده قرار دهند. شاید هم مراکز کاریابی در محل زندگی فرد وجود دارد ولی چون دیگران از آن استفاده نکرده اند، فرد با آن آشنا نباشد یا استفاده از آن ناشی از الگوگیری از دیگران یا توصیه ی آن ها باشد یا این که امکانات فرد به اندازه ای نباشد که بتواند مراجعه به مراکز کاریابی را به کار ببرد مثلا فرد توانایی مالی لازم را ندارد یا استفاده از مراجعه به مراکز کاریابی در بین افراد جا نیفتاده باشد یا افراد در مورد کارکرد آن شک دارند یا حتی گاهی عملکرد نادرست برخی از این مراکز بر استفاده از آن موثر هستند. گاه این مراکز هزینه ی زیادی را به فرد تحمیل می کنند که این عامل بر استفاده از آن تاثیر می گذارد.
تبیین دیگر جهت این عدم معناداری می تواند تاثیر خانواده باشد مثلا خانواده ای که کمتر از این مراکز و کارکرد آن آگاه هستند و فرد را به سمت آگاهی از کارکرد آن ها سوق نمی دهند باعث می شوند تا فرد هم از این راهبرد آگاهی نداشته باشد و هم این که اصلا به سمت مطالعه برای آگاهی از این راهبرد نرود پس شاید تربیت خانوادگی بیش از شخصیت بر راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی موثر باشد. شاید این مطلب را هم بتوان عنوان کرد که علت معنادار نبودن این رابطه ناشی از آن باشد که نقش مراکز کاریابی، در رسانه مورد تبلیغ قرار نگرفته است. بنابراین این راهبرد متاثر از تبلیغات و آگاهی فرد می گردد نه شخصیت او.
همچنین به نظر می رسد که برخی از باورها و افکار فرد در مورد کاریابی می تواند بر انتخاب راهبرد موثر باشند. مثلا این باور که با مراجعه به مراکز کاریابی نمی تواند کاری پیدا کند، می تواند بیش از شخصیت بر انتخاب راهبرد موثر باشد. حتی نگرش فرد نسبت به بازار کار و افکار و باورهای اطرافیان فرد نسبت به استفاده از مراجعه به مراکز کاریابی و بازار کار می تواند موثر باشد.
تبیین دیگر این است که علت عدم رابطه ناشی از این عامل است که سازه ی افراد از راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی با سازه ای که پرسشنامه می سنجیده متفاوت بوده است.
به نظر می رسد که عدم ارتباط را می توان به این عامل نسبت داد که این راهبرد با این تقسیم بندی از تیپ های شخصیت معنادار نبوده است و اگر نظریه ی دیگری به کار گرفته می شد ارتباط وجود داشت مثلا رابطه بین رغبت های جستجوگرانه، قراردادی و… با مراجعه به مراکز کاریابی بررسی می شد یا رابطه بین شخصیت عقلانی یا باساختار و راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی بررسی می گردید. شاید گرایش افراد به ایده یا داده و افراد یا اشیا که در نظریه ی تریسی و راندز مطرح گردیده است و یا عامل سطح پرستیژ شغلی که فرد در جستجوی آن است در مورد راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی بیش از شخصیت بتواند رابطه داشته باشد.
عواملی چون خودپنداره و خودکارآمدی نیز با تصور فرد در مورد خودش و توانایی انجام یک کار یا استفاده از یک راهبرد و قابلیت او بتواند بر استفاده از این راهبرد بیش از شخصیت موثر باشند.
مفاهیم فضای اجتماعی و محدودیت که توسط گاتفردسون مطرح شده اند می تواند این تصور را ایجاد نماید که اگر یک راهبرد مورد قبول و متناسب با جامعه و فرد باشد، فرد از آن استفاده خواهد کرد و عامل محدودیت باعث می شود تا فرد از بین راهبردهای مختلف راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی را استفاده نماید.
عاملی که به نظر می رسد نقش بیشتری نسبت به شخصیت داشته باشد بلوغ مسیر شغلی است به این صورت که فرد در اکتشاف راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی را کشف نکرده تا بتواند برای آن طرح ریزی نماید (زونکر،۲۰۰۶).
به نظر می رسد که این تبیین را نیز بتوان مطرح کرد که تاثیر عامل یادگیری بر طرح ریزی مسیر شغلی و تصمیم گیری بیش از شخصیت است چنان چه تجارب و یادگیری یک باور معیوب باشد بر انتخاب مسیرشغلی موثر است پس فرآیندهای شناختی هم بر انتخاب و تصمیم گیری افراد موثر هستند. خوش بینی یک عامل شناختی است که می تواند منجر به امیدواری به پیامد کاریابی و استفاده از راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی شود (شارف،۲۰۰۶، به نقل از سمیعی،۱۳۹۰).
شیوه ی حل مساله موضوعی است که می تواند بر مراجعه به مراکز کاریابی موثر باشد. فرد با اتکا به استعداد و دانش خود دست به انتخاب و تصمیم گیری بین راهبردهای مختلف می زند و پس از کسب اطلاعات در پی آن است تا شکاف بین وضعیت بیکاری و کاریابی را پر کند و با تحلیل به انتخاب راهبرد مناسب می رسد (پترسون، سامپسون و ریردون، ۲۰۰۳، به نقل از سمیعی،۱۳۹۰).
به نظر می رسد که ابعاد انطباق پذیری مسیر شغلی بتواند بیش از شخصیت بر راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی موثر باشد. مثلا کنجکاوی مسیر شغلی که به معنی جستجو برای اطلاعاتی است که در راستای هدف فرد هستند می تواند عاملی تبیین کننده باشد چنان چه این کنجکاوی در فرد وجود نداشته باشد، فرد در پی اطلاعاتی که او را به کاریابی می رساند نخواهد رفت و این عدم کنجکاوی منجر به عدم آگاهی از راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی می شود. یا کنترل در مسیر شغلی منجر می شود تا فرد خود را مسئول ساختن مسیرشغلی خود بداند و فعالیت هایی را انجام دهد که او را به هدفش می رساند پس کنترل باعث می گردد تا فرد خود را مسئول بداند تا شیوه ای برای کاریابی پیدا کند و در این راستا به فعالیت هایی دست بزند که او را به کاریابی برساند پس او از راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی آگاه می شود و از آن برای کاریابی استفاده می نماید.
انطباق پذیری مسیرشغلی مفهوم دیگری است که می توان برای تبیین به کار گرفت. افراد با یادگیری انطباق با محیط های جدید، خود را با محیط ها و شرایط مختلف وفق می دهند تا بتوانند کاری پیدا کنند. اگر انطباق پذیری فرد کم باشد ممکن است اصلا نتواند از یک راهبرد مثل مراجعه به مراکز کاریابی استفاده نماید. همچنین دغدغه یک عامل است که فرد را به سمت کاریابی و استفاده از راهبرد مراجعه به مراکز کاریابی می برد.
۵-۲-۶ فرضیه‌ی ششم
بین ابعاد نه گانه شخصیت اینوگرام و استفاده از راهبرد ارسال درخواست مستقیم برای کار در سازمان مورد علاقه، رابطه وجود دارد. نتیجهی تحلیل رگرسیون نشان داد که بین ابعاد نه گانه شخصیت اینوگرام و استفاده از راهبرد ارسال درخواست مستقیم برای کار در سازمان مورد علاقه، رابطه وجود ندارد(جدول۴-۱۸و۴-۱۹) فرضیه ششم نیز رد می شود. پژوهشی مبنی بر وجود یا عدم وجود رابطه بین این راهبرد کاریابی با شخصیت و سایر صفات و ویژگی های فردی توسط محقق یافت نشد.دلایل رد این فرضیه چیست؟
دلایل احتمالی رد این فرضیه می تواند ناشی از عوامل زیادی باشد مثلا شاید ناشی از این باشد که سازمانی که فرد علاقه مند به کار در آن است وجود ندارد یا در دسترس فرد نیست یا فرد از وجود این سازمان آگاهی ندارد. موقعیت جغرافیایی محل زندگی می تواند در دسترسی فرد به این سازمان ها و آگاهی از نحوه ی کار آن ها موثر باشد. یا این که در محیط و منطقه ای که فرد زندگی می کند آگاهی در مورد این راهبرد وجود ندارد و بنابراین کسی از این راهبرد استفاده نکرده است تا بتواند آن را به فرد پیشنهاد دهد یا افرادی که آن را استفاده نموده اند، با دیدن آثار مثبت آن، این راهبرد را مورد استفاده قرار دهند و الگو بگیرند. استفاده از ارسال درخواست مستقیم برای کار در سازمان مورد علاقه در بین افراد جا نیفتاده باشد یا فرد توانایی لازم را برای تنظیم درخواست یا رزومه ندارد یا اطلاعات کافی و مهارت لازم در مورد نحوه ی نوشتن رزومه ندارد یا حتی چون تجربه ی زیادی ندارد نتواند به خوبی رزومه بنویسد چون فعالیت زیادی انجام نداده است.
شاید این مطلب را هم بتوان عنوان کرد که علت معنادار نبودن این فرضیه ناشی از آن باشد که نقش ارسال درخواست مستقیم به سازمان مورد علاقه، در رسانه مورد تبلیغ قرار نگرفته است. بنابراین این راهبرد متاثر از تبلیغات و آگاهی فرد می گردد نه شخصیت او.
شاید خانواده نیز بر این رابطه تاثیر بیشتری نسبت به شخصیت داشته باشند. خانواده ای که کمتر در مورد رشته و علایق فرزند خود آگاه است نمی تواند سازمان هایی که مورد علاقه ی او هستند را به فرزندشان معرفی کنند یا حتی خانواده، دوستان و اطرافیان از وجود چنین سازمان هایی بی اطلاع هستند و از آن آگاهی ندارند. شاید خانواده، دوستان و اطرافیان مهارت هایی جهت نوشتن رزومه به فرد آموزش نداده اند یا فرد را تشویق نکرده اند تا تجارب مختلفی را کسب کند تا برای او به عنوان سابقه یا رزومه در نظر گرفته شود. گاه نیز مدرسه و معلمان در این امر کوتاهی می کنند. شاید هم خانواده وضعیت فرهنگی و درآمد مناسبی برای این ندارد که فرد را آماده ی کسب تجارب مختلف کند. گاه استفاده از این راهبرد بیش از این که ناشی از شخصیت باشد به دلیل آگاهی هایی است که دوستان، اطرافیان و خانواده به فرد می دهد. گاهی هم اطلاعات عمومی و پیگیری های فرد کم است.
همچنین به نظر می رسد که برخی از باورها و افکار فرد در مورد کاریابی می تواند بر انتخاب راهبرد موثر باشند. مثلا این باور که با ارسال درخواست مستقیم برای کار در سازمان مورد علاقه نمی تواند کاری پیدا کند، می تواند بیش از شخصیت بر انتخاب راهبرد موثر باشد. حتی نگرش فرد نسبت به بازار کار و افکار و باورهای اطرافیان فرد نسبت به استفاده از ارسال درخواست مستقیم برای کار در سازمان مورد علاقه و بازار کار می تواند موثر باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:25:00 ب.ظ ]




۲-۱- تعریف بازی
هرگونه فعالیت جسمی و ذهنی که بصورت اختیاری و خودخواسته توسط کودکان انجام می گیرد بازی نامیده می شود(لندرث، ۲۰۰۰؛ نقل ازآرین، ۱۳۸۹ )
به هنگام بازی کودکان نیروی فکری و بدنی خودرا بکار می گیرند و بازی را بخشی از زندگی عادی خویش به حساب می آورندوازآن لذت می برند. بازی کودکان فقط تفریح نیست بلکه باید آن را جدی ترین کار کودکان قلمداد کرد زیرا فعالیتی قابل ارزشیابی است. بازی تلاش و فعالیت لذت بخش و خوشایند و مفرحی استکه برای رشد همه جانبه کودک ضروری است. کودکان خردسال نمی توانند افکار و عقاید خود را به راحتی باکلام بیان کنند بنابراین معمولا ازطریق بازی خود را ابراز می کنند (پارسا، ۱۳۷۹).
دانلود پایان نامه
۲-۲- اهمیت بازی
بازی یک روش طبیعی یادگیری است. کودک از راه بازی تجربه و آزمایش میکند، نتیجه می گیرد و می آموزد بازی قدرت ابداع و ابتکار و تمرکزرادرکودک می پروراند و اورا درکشف رابطه میان اشیاء وآنچه پیرامون اوست یاری می دهد. کودک در بازیهای انفرادی و یک نفره (زیر۳ سالگی) با اشیاء رنگ ها و صداها آشنا می شود و در بازی با وسیله های ماشینی با طرز کار و نیرویی که سبب حرکت آنها می شود آشنا می شود. دربازی جورچین ( پازل ) به رابطه جزئی و کلی پی می برد و درآب بازی اجسام شناور و غیرشناور را کشف میکند. دربازیهای گروهی مقررات و معیارهای اجتماعی مانند حس همکاری و رعایت نوبت را می آموزد. کودک ازطریق بازی احساسات خود را بیان می کند، استعدادهایش شکوفا می گردد و ترسهایش ظاهر می شود. بازی سبب رشد شخصیت کودک می شود. ازطریق بازی می توان به نکات مثبت و منفی شخصیت کودکان پی برد و همچنین مشکلاتشان راشناخت و سپس درجهت درمان و اصلاح مشکلات رفتاری آنها اقدام کرد (لندرث، ۲۰۰۰؛ نقل از آرین، ۱۳۸۹)
۲-۳- معنا وکارکردهای بازی
کودکان را باید از چشم انداز رشد و تحول بررسی و درک کرد. نباید آن ها را بزرگسالانی کم سال با مینیاتوری از یک بزرگسال در نظر گرفت. دنیای آنها جهانی از واقعیات عینی و ملموس است و آنان معمولاً تجربه ­های خود را در خلال بازی ابراز می­ کنند. درمانگران که قصد دارند بیان گری کودکان را تسهیل کنند و به دنیای عاطفی آنان راه بیابند باید به جای توجه به دنیای واقعی و بیان کلامی کودکان، به دنیای بیان مفاهیم در کودکان دست بیابند. بر خلاف بزرگسالان که ابزار ارتباطی آنها طبعاً بیان کلامی است، ابزار طبیعی ارتباط در کودکان بازی و فعالیت است (اکسلاین، ۱۹۹۹ )
سازمان ملل متحد با اعلام بازی به عنوان حقی عام و لاینفک در دوران کودکی، بر اهمیت کلی بازی در رشد طبیعی و یکپارچگی وجود کودکان تأکید کرده است. بازی تنها فعالیت محوری دوران کودکی است که کودکان در تمام مکان­ها و تمان زمان­ها، به آن می­پردازند. کودکان نیازی ندارند تا بازی کردن را بیاموزند. همچنین نباید آنها را به بازی کردن مجبور ساخت. بازی عملی خودانگیخته، لذتبخش، خودخواسته و بی­نیاز به هدف است. برخی از برگسالان، برای پذیرفتنی کردن بازی کودکان، آن را به صورت (کار) تعریف کرده ­اند. بسیاری از بزرگسالان، در اعمال فشارشان به کودکان برای موفق و پیروز شدن آنها و تسریع فرایند بزرگ شدن آنها، نمی ­توانند تحمل کنند که (کودکان وقت خود را با بازی هدر دهند) مبنای نگرش آنان چنین است که کودکان باید کاری را انجام دهند و به پایان برسانند یا آنکه در جهت هدفی که برای بزرگسالان پذیرفتنی است، تلاش کنند. جای تأسف است که نویسندگان بسیاری بازی را (کار کودکان) تعریف کرده ­اند. این امر گویی تلاش برای مشروع ساختن بازی است و توجیه اینکه بازی تنها در صورتی دارای اهمیت است که به نوعی با آنچه بزرگسالان مهم تلقی­اش می­ کنند مشابهت داشته باشد. درست همان گونه که کودکی به خودی خود ارزشمند است و صرفاً آماده برای بزرگ شدن نیست، بازی هم به خودی خود دارای ارزش است و به نوعی اهمیتی که برای آن قائل می­شوند بستگی ندارد. کار دارای هدفی مشخص است و در جهت انجام یا تکمیل یک تکلیف معین بر مبنای مقتضیات محیط بلافصل صورت می­گیرد؛ حال آنکه بازی به خودی خود کامل است، به پاداش بیرونی بستگی ندارد، و دنیای بیرون در آن در جهت درونسازی[۱۰] با مفاهیم موجود در ذهن کودک به کار گرفته می شود، مانند زمانی که او قاشق را به جای اتومبیل در بازی خود به کار می برد(اسکلاین، ۱۹۹۹ ).
۲-۴- تاریخچه و تحولات بازی درمانی
از مدت­ها پیش مشخص شده که بازی جایگاه پراهمیتی رد زندگی کودکان دارد. روسو[۱۱] در قرن هجدهم چنین نوشت که برای کسب اطلاعاتی درباره کودکان و درک آنها لازم است به مشاهده بازی آنان بپردازیم. شایان توجه است که با گذشت بیش از ۲۴۰ سال از این گفته، ما همچنان با چنین مفهومی از کودکان مبارزه می­کنیم. با وجود اینکه دیدگاه روسو درباره بازی و بازی­های کودکان نه با نگرش درمانی به بازی، بلکه با توجه به اهداف تربیتی مطرح شده بود، اما در نوشته­ های او می­توان درک ظریف و هوشمندانه­ای از دنیای کودکان را مشاهده کرد (کودکی را محترم بشمارید و شتاب نکنید تا آن را خوب یا بد بنامید. پیش از آنکه به جای طبیعت، مسئولیت او را عهده دار شوید، به طبیعت فرصت لازم را بدهید و مبادا در روند آن اختلالی ایجاد کنید. کودکی زمان خفتن استدلال است(. فروبل در کتاب خود، آموزش انسان[۱۲] برجنبه­های نمادین بازی تأکید کرد. او متذکر شد که بازی کودک، صرف نظر از نوع آن؛ به یقین هدفی هشیار و ناهشیار دارد و در نتیجه، برای یافتن معانی مستتر در بازی باید در آن کاوش کرد (بازی نهایت رشد در کودکی است، زیرا به تنهایی ابزار آزادانه چیزهایی است که در روح کودک می گذرد. بازی کودکان صرفاً تفریح و سرگرمی پیش پا افتاده نیست. بلکه سرشار از معنا و مفهوم است) نخستین مورد منتظر شده درباره توصیف کاربرد درمانی بازی و اتخاذ رویکردی روانشناختی به کار با کودکان، گزارش زیگموند فروید درباره مورد کلاسیک (هانس کوچک[۱۳])، پسر بچه پنج ساله­ای مبتلا به فوبی. فروید هانس را تنها یک بار به مدتی کوتاه ملاقات کرد و پس از آن درمان را با بهره گرفتن از یادداشت­هایی که پدر هانس درباره بازی او تهیه می­کرد، از طریق توصیه به انجام اقدامات لازم از سوی پدر، ادامه داد. (هانس کوچک) نخستین مورد ثبت شده­ای است که در آن، مشکل کودک را برخاسته از علت­های هیجانی دانسته ­اند. امروزه نقش عوامل هیجانی آنچنان پذیرفته شده است که به دشواری می­توان دریافت که این مفهوم که در زمینه اختلال روانی در کودکان، جدید تلقی می­شد، در زمان خود تا چه حد اهمیت داشته است اشاره کرده است که در ابتدای قرن بیستم نظر متخصصان بر این بود که اختلالات کودکی نتیجه نقایصی در آموزش و پرورش کودک است(اکسلاین، ۱۹۹۹، ).
۲-۵- رویکرد های نظری بازی درمانی
آنا فروید[۱۴] و ملانی کلاین[۱۵] بنیان گذار نظریه و روش شناسی بازی درمانی کودکان بودند. اگرچه آنها بازی را جایگزین تداعی آزاد کردند، اما کلاین بر معنای نمادین بازی و فروید بر تاثیر بازی در ارتقای رابطه کودک با درمانگر تاکید داشت. در روانکاوی سنتی، معمولا رفتار کلامی و غیرکلامی کودکان در طول بازی را به عنوان انگیزه های ناخودآگاهی که افشا می شود، به حساب می آورند در حالی که درمانگران با رویکرد ارتباط – شی، آن را نشانه میزان دلبستگی کودکان به پرستار اصلی خود می دانند. یک روانکاو قدیمی دیگر به نام لوی[۱۶] نیز از بازی برای احیای مجدد ضربه های روانی وارد آمده به کودکان و بررسی دقیق آنها استفاده می کرد. تقریبا در همان دوران آلفرد آدلر روان شناسی فردی را ابداع کرد. وی در درمانش بر اتحاد با کودکان، آموزش راه های مناسب جبران کمبود های شخصی و خانوادگی به کودکان و تعلیم شیوه های تربیتی مناسب تر به والدین تاکید داشت. تحلیل گران کودک، معنای خواب ها و رویاهای روزانه کودکان و تخیلات آنها را تفسیر می کنند. همچنین فعالیت های آنان در حین بازی انتقال و ضربه های روانی قدیمی را نیز تفسیر می کنند. هدف آنها افزایش میزان خودشناسی کودک و قوه کنترل هشیارانه رفتار در اوست. تحولات بعدی درمان کودکان محصول مکتب راجرز بود. درمانگران مراجع محور نیز گاهی از بازی برای کمک به کودکان استفاده می کنند تا آنها بتوانند در احساسات و مشکلات خود به جستجو بپردازند(فیرس و همکاران، ۲۰۰۲؛ ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۲).
۲-۵-۱- بازی درمانی کلاسیک
در بازی درمانی کلاسیک که در یک اتاق بازی با ابعاد معمولی اجرا می شود و در آن انواع اسباب بازی ها و وسایل هنری وجود دارد، درمانگر سعی می کند رابطه گرم و صمیمانه ای با کودک برقرار کند. وی کودک را همانگونه که هست می پذیرد و به او اجازه می دهد ابتکار عمل را به دست گیرد و سعی نمی کند وی را تغییر دهد یا مداخله خاصی انجام دهد و به بازی های کودک خط بدهد. درمانگر جوی توام با احساس امنیت و سهل گیری ایجاد می کند تا کودک خیلی راحت خودش را ابراز نماید. وی احساسات کودک را می پذیرد و آن را به گونه ای منعکس می کند تا خود شناسی کودک افزایش یابد. درمانگر به جای کمک به کودکان در حل مسایل به آنها اجازه می دهد مسایل خود را به روش خویش حل کنند. وی فقط محدوده ها را مشخص می کند و به آنها کمک می کند مسئولیت پذیر باشند. در بازی درمانی کلاسیک اعتقاد بر این است که این نحوه رفتار درمانگر، گرایش طبیعی کودک به کمال را افزایش می دهد. در این نوع بازی درمانی بیشتر بر رابطه و تقویت گرایش طبیعی کودکان تاکید می شود تا بر هدف های درمانبخش، اما هدف های کلی بازی درمانی کلاسیک عبارتند از:
تقویت عزت نفس کودکان
مسئولیت پذیری
خود پذیری
احساس اقتدار و خودفرمانی
-مقبولیت اجتماعی(فیرس، و همکاران، ۲۰۰۲؛ ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۲).
۲-۵-۲- بازی درمانی ساخت دار
بازی درمانی ساخت دار، باعث صرفه جویی در وقت می شود، زیرا از صرف وقت به طور پراکنده و مدت طولانی برای فعالیت هایی که خاصیت درمانی ندارند، جلوگیری می کند. در نتیجه هیچ فعالیت بیهوده و بی برنامه­ای ایجاد نمی شود. درمانگر تنها از فرم های مشخص بازی استفاده می کند. او در بازی نمایشی یک اتفاق، موقعیت یا تضادی را دوباره ایجاد می کند زیرا او معتقد است آن حادثه در حال حاضر موجب تسهیل بیماری کودک و یا ابقای آن می شود. در این شیوه درمانی بیمار تشویق می گردد که آنچه را اتفاق افتاده نشان دهد نه اینکه تنها درمورد آن صحبت کند، منابع اطلاعاتی در این مورد ابتدا پیشینه فرد است (که توسط والدین خود بیمار یا دیگران گزارش شده باشد) و سپس بازی آزاد کودک تغییرات به وجود آمده در کودک براساس بازی ساخت دار قبلی و گزارش مادر درمورد رفتار کودک پس از درمان، درمانگر فرم های بازی را که بی ارتباط با مشکل کودک باشد، تنها به خاطر ترس از ناتمام ماندن بازی به کار نمی برد. درمانگر بازی ساخت دار را آن زمان شروع می کند که رابطه درمانی به گونه ایی پیشرفت کرده باشد که نه اضطرابی وجود داشته باشد و نه تخلیه هیجانی موجب قطع درمان شود. به همین دلیل کودک باید به اندازه کافی احساس امنیت را در ارتباط با درمانگر رشد داده باشد تا بازی ساختدار موجب تسریع اضطراب پیش از حد نشود. سه متغیری که درمانگر برای معرفی بازی ساخت دار باید به آنها توجه کند عبارتند از:
ظرفیت منسجم کودک در روبرو شدن با عواطف و احساسات خارجی از قبیل اضطراب، خشم و تشنجات گوناگون، هرچه ظرفیت کودک منسجم تر باشد، به او آزادی عمل بیشتری در استفاده از بازی ساخت دار می دهند.
دوم طبیعت بازی کودک است. بعضی از اشکال بازی مانند بازی رقابت بین فرزندان، کلا کمتر تهدید کننده هستند، درحالی که بازی تفاوت بین پسر و دختر تهدید برانگیز می باشند. تفاوت های فردی کودکان آنها را نسبت به بعضی از کارهای نمایشی نسبت به بقیه حساس تر می کند.
سومین متغیری که باید ارزیابی گردد، ظرفیت اطرافیان بیمار است که به طور واقع بینانه ای قادر به درک تغیر رفتار بیمار پس از درمان باشند. به خانواده بیمار اطلاع داده می شود که احتمال افزایش پرخاشگری کودک به عنوان نتیجه درمان وجود دارد و به آنها گفته می شود که همان محدودیت های معمول را در خانه ادامه دهند. در این رابطه وظیفه درمانگر این است که درمان را سریعتر نماید، تا فشار زیادی بر روی والدین برای کنترل کودک وارد نشود. درمانگر باید بداند که چه وقت، کجا و به چه مقدار از بازی درمانی ساخت دار استفاده کند. بنابراین چنانچه از این ابزار درست استفاده گردد اثر درمانی دارد و اگر نادرست شود مضر خواهد بود (لندرث و همکاران، ۲۰۰۲).
۲-۵-۳- بازی درمانی روان تحلیل گری
فروید ظاهراً یکی از نخستین درمانگرانی بود که بر بازی به عنوان عاملی ضروری در روان تحلیلگری تأکید کرد و هنگامی­کهدرمان، وسایل بازی را در اختیار کودکان قرار داد تا بتوانند خود را ابزار کنند. اگر چه کار او پیش از کارهای آنافروید و ملانی کلاین[۱۷] صورت رفت، او رویکرد درمانی خاصی را تدوین نکرد. اگرچه، وی دشواری اعمال روش­های مناسب بزرگسالان را در مورد کودکان متذکر شد، گویا همان مشکلی که در حال حاضر با آن مواجهیم، در آن هنگام نیز مطرح بوده است؛ یعنی تلاش برای به کار بستن روش­های درمان بزرگسالان در مورد کودکان و پی بردن به اینکه تحلیل کودک، امری مجزا و متمایز از تحلیل­روانی بزرگسالان است. تحلیلگران دریافتند که کودکان نمی ­توانند همانند بزرگسالان، اضطراب­های خود را به زبان بیاورند. همچنین، به نظر می­رسید که کودکان، برخلاف بزرگسالان، حتی اندک تمایلی به بررسی گذشته خویش یا گفتگو درباره مراحل رشد خود نداشتند و در بسیاری از موارد از پرداختن به تداعی آزاد امتناع می­کردند. در نتیجه، بیشتر درمانگرانی که در اوایل قرن بیستم با کودکان کار می­کردند، به تماس­های درمانی غیر مستقیم از طریق گردآوری مشاهداتی درباره کودک اقدام می­کردند. در ۱۹۱۹، ملانی کلاین به کارگیری بازی را به عنوان وسیله­ای برای تحلیل کودکان کمتر از ۶ سال آغاز کرد. به نظر او بازی کودک، همانند تداعی آزاد بزرگسالان، برخاسته از انگیزه­ های اوست. در تحلیل، به جای تداعی آزاد که در حوزه کلام انجام می­گرفت، از بازی استفاده می­شد. در نتیجه، از طریق بازی درمانی می­شد به صورت مستقیم به روان ناهشیار کودک دسترسی یافت. او گزارش داد که در سایه تفاسیر خود، مطالب دیگری را از بازی کودکان دریافت. در همین دوره، آنافروید به کاربردن اسباب بازی را برای ترغیب کودک به همراهی کردن با درمانگر آغاز کرد. آنا فروید، برخلاف کلاین، بر ایجاد ارتباط هیجانی میانی کودک و درمانگر، پیش از تفسیر انگیزش ناهشیاری که در پس نقاشی­ها و بازی­های کودک وجود دارد، تأکید می­کردو هم کلاین و هم فروید بر اهمیت رازگشایی از گذشته و قدرتمند ساختن (من[۱۸]) پای می­فشردند. همچنین، هر دو معتقد بودند که بازی وسیله­ای است که از طریق آن، کودکان احساسات و اندیشه­ های خود را آزادانه­تر از هر موقعیت دیگری بیان می کنند. ملانی کلاین (۱۹۱۹) از بازی به عنوان وسیله­ای برای ترغیب کودکان به ابزار خیالبافی­ها، اضطراب­ها، و ساز و کارهای تدافعی آن ها بهره گرفت که بعد، خود به تفسیر آنها می­پرداخت. یکی از تفاوت­های عمده میان ملاتی کلاین و آنا فروید، اتکای زیادی کلاین به تفسیر معانی نیمه هشیار و ناهشیار بازی کودکان بود. او در هر عمل بازی، معنایی نمادین، به ویژه جنسی، مشاهده می­کرد. به اعتقاد او، وظیفه اصلی درمان کاوش در ناهشیار بود و تحلیل انتقال[۱۹] در رابطه میان کودک و درمانگر می­توانست چنین ماری را به خوبی امکان پذیر سازد. کلاین تأکید داشت که خواست­ها و اضطراب­های موجود در رابطه میان درمانگر و کودک را باید به زمان سر منشأ آن ها- یعنی نوزادی و طفولیت – و به رابطه کودک با نخستین افراد موضوع عشق[۲۰] والدین، به ویژه مادر- باز گرداند. تجربه مجدد هیجان­ها و خیالبافی­های اولیه و درک آنها و رسیدن به بینشی از طریق تفسیرهای درمانگر، باعث بر طرف شدن اضطراب­های کودک می­­شود. اسباب بازی­ها و موادی که کلاین به کار می­برد عمدتاً ساده، کوچک، فاقد ساختار و غیر مکانیکی بودند: عروسک­های چوبی کوچک به شکل مرد و زن، حیوانات مختلف، اتومبیل، خانه، توپ، تیله، کاغذ، قیچی، گل، رنگ، چسب و مداد. او وسایل بازی هر کودک را در کشوری قفل شده­ای نگه می­­داشت که این کار نشان دهنده ارتباط صمیمی و خصوصی میان درمانگر و کودک بود. کلاین اجازه نمی­داد کودکان به صورت فیزیکی به او حمله کنند، اما امکاناتی فراهم می­­کرد تا کودکان، خیالپردازی­های پرخاشگرانه خود را به راه­های مختلفی، از جمله پرخاشگری کلامی، به او برون­ریزی کنند. او اظهار داشت که معمولاً می­توانست انگیزه­ های عمیق­تر کودکان را به موقع تفسیر کند تا مانع از آن شود که مهار اوضاع از دستش خارج شود. آنا فروید اصولاً از بازی کودکان به عنوان وسیله­ای برای تسهیل دلبستگی هیجانی مثبت کودکان به درمانگر استفاده می­کرد تا از آن طریق به دنیای درونی کودک راه بیابد. یکی از هدف­های عمده او تأثیر گذاشتن بر کودک برای دوست داشتن وی بود. او کمترین تفسیر مستقیم ممکن از بازی را انجام می­داد و هشدار می­داد که نباید تمامی آنچه را که در حین بازی روی می­دهد به صورت نمادین نگریست. وی معتقد بود که بعضی از بازی­ها ارزش هیجانی ناچیزی دارند، زیرا صرفاً تکرار هشیارانه تجربیات اخیر کودک هستند. به اعتقاد او، کودکان به یوروز انتقال[۲۱] دچار نمی­شوند. او تفسیرهای مستقیم خود را از بازی کودکان تا زمانی که اطلاعات گسترده­ای از مشاهده بازی کودک و نیز مصاحبه با والدین او به دست می­آورد برای خود آنان مطرح نمی­کرد (لندرث، ۱۹۳۷؛ نقل از داورپناه، ۱۳۹۰).
۲-۵-۴- بازی درمانی رهایشی
دومین تحول عمده در شکل­ گیری بازی درمانی در دهه ۱۹۳۰ روی داد که دیوید لوی[۲۲]بازی درمانی رهایشی[۲۳] را پدید آورد. این روش رویکردی ساختارمند در بازی درمانی بود و در مورد کودکانی به کار می­رفت که تجربه تنش­زای ویژه­ای را پشت سر گذاشته بودند. لوی به ضرورت تفسیر معتقد نبود و مبنای رویکرد خود را بر اعتقاد به تأثیر بازی در تخلیه هیجانی[۲۴] گذاشت. در این رویکرد، نقش اصلی درمانگر آن است که صحنه ­ها را تغییر دهد و به وسیله اسباب بازی­های گزینش شده، به بازآفرینی تجربه­ای بپردازد که زمینه­ ساز اضطراب کودک بوده است. کودک امکان می­یابد که آزادانه به بازی بپردازد تا با اتاق بازی و درمانگر آشنا شود و آن­گاه هر زمان که درمانگر مناسب بداند، برای نشان دادن موقعیت اضطراب برانگیز، وسایل بازی مختلف را به کار گیرد. آفرینش مجدد رویداد آسیب­زا به کودک کمک می­ کند تا درد و تنشی را که این رویداد در او پدید آورده، از خود خارج سازد. در سایر مواقع، به کودک اجازه داده می­ شود که خودش بازی آزاد خود را انتخاب کند. در این فرایند (به قالب بازی درآوردن)[۲۵] یا آفرینش مجدد تجربه موردنظر، کودک کنترل بازی را در دست دارد و در نتیجه، به جای نقش منفعل کسی که (عملی بر او نجام می­ شود)[۲۶] نقش فعال (عامل)[۲۷] را اختیار می­ کند. درمانگر در حین بازی کودک احساسات کلامی و غیر کلامی ای را که او ابراز می­ کند، به صورت انعکاسی[۲۸] بیان می­ کند. در درمان رهایشی، سه نوع فعالیت در اتاق بازی پیش می ­آید:

 

    1. رهاسازی رفتار خشم آلود از طریق پرت کردن اشیا یا ترکاندن بادکنک یا رهاسازی لذت کودکانه مکیدن شیر از شیشه؛

 

    1. رهاسازی احساسات در شرایطی معین، مانند نشان دادن احساس حسادت به خواهر با برادر از طریق قرار دادن یک عروسک نوزاد زیر سینه عروسک مادر؛

 

    1. رهاسازی احساسات از طریق آفرینش مجدد تجربه تنش زای ویژه­ای در زندگی کودک، در بازی(لندرث، ۱۹۳۷؛ نقل از داورپناه، ۱۳۹۰).

 

۲-۵-۵- بازی درمانی غیر رهنمودی
کارل راجرز[۲۹] درمان غیر رهنمودی[۳۰] را مطرح ساخت که بعدها درمان مراجع محوری[۳۱] راجرز خوانده شد و امروزه درمان فردمحور[۳۲] نامیده می­ شود. پژوهش کارل راجرز، در بازی درمانی، اصول درمان غیر رهنمودی (مراجع محوری)، یعنی باور به تمایلات طبیعی فرد به رشد و قابلیت فرد در هدایت خویش، را با موفقیت در مورد کودکان اعمال کند. در بازی درمانی غیر رهنمودی تلاشی برای مهار یا تغییر کودک صورت نمی­گیرد. اساس این رویکرد، این نظریه است که رفتار کودک در همه حال، بر نیاز او به خود شکوفایی[۳۳] مبتنی است. هدف­های بازی درمانی غیر رهنمودی این است که کودک به خودآگاهی[۳۴] و هدایت خود[۳۵] دست یابد. درمانگردر اتاق بازی که اسباب بازی­های بسیار متنوعی دارد با کودک ملاقات می­ کند و کودک آزاد است تا هر طور که مایل است بازی کند یا آنکه ساکت بماند. درمانگر فعالانه افکار و احساسات کودک را به وی منعکس می­سازد، زیرا اعتقاد بر آن است که بیان احساسات کودک و شناسایی و پذیرش آنها باعث می­ شود که کودک بتواند احساسات خود را بپذیرد و از آن پس می ­تواند با آنها مواجه شود. اکسلاین مفهوم بازی درمانی را این گونه خلاصه کرد: (تجربه بازی بدان سبب درمانی است که باعث پیدایش ارتباطی ایمن[۳۶] بین کودک و بزرگسال می­ شود، به گونه ­ای که کودک، آزادی و امکان بیان خویش را به شیوه خود پیدا می­ کند، یعنی کاملاً به همان حالتی که در آن لحظه هست، به همان شیوه خاص خود و در زمان خود) بعدها این رویکرد، بازی درمانی مراجع محوری[۳۷] و بازی درمانی کودک محور[۳۸] خوانده شد (لندرث، ۱۹۳۷؛ نقل از داورپناه، ۱۳۹۰).
۲-۶- بازی در فرایند درمان
بازی فعالیتی داوطلبانه و برخاسته از انگیزه­ های درونی است که در آن، تعیین چگونگی کاربرد هر شیء به اختیار خود فرد است. در آن هیچ هدف بیرونی وجود ندارد. خود فرایند بازی لذت­بخش است و نتیجه نهایی آن، ارزش چندانی ندارد. بازی مستلزم بازنمایی خود جسمی، ذهنی و عاطفی کودک به شیوه­ای خلاقانه است که ممکن است با تعامل اجتماعی هم همراه باشد. بنابراین، زمانی که کودک مشغول بازی است می­توان گفت که کل روح و جسم کودک در بازی حضور دارد. اصطلاح بازی درمانی متضمن فعالیت­هایی است که می­توان آنها را بازی تلقی کرد. هرگاه کودکی مشغول کتاب خواندن باشد، نمی­گوییم که (او دارد بازی می کند). همسو با این تعریف از بازی، بازی درمانی این گونه تعریف می شود: ارتباطی پویا و بین شخصی میان یک کودک (یا فردی در هر سن) و درمانگری که در روش­های بازی درمانی آموزش دیده است و وسایل بازی گزینش شده­ای را فراهم می­آورد و برای کودک (یا فردی در هر سن)، ایجاد ارتباطی ایمن را سهولت می­بخشد تا بتواند به وسیله بازی- یعنی طبیعی­ترین وسیله ارتباطی کودک- خود (احساسات، افکار، تجربه­ها و رفتارها) را ابزار کند و به کاوش در آن بپردازد تا به رشد و تحول بهینه نائل شود. بیشتر بزرگسالان قادرند احساسات، ناکامی­ها، اضطراب و مشکلات شخصی خود را در قالب نوعی بیان کلامی ابزار کنند. بازی برای کودک همانند سخن گفتن برای بزرگسال است. بازی وسیله­ای برای ابزار احساسات، کاوش در روابط و تکامل شخصی است. اگر به کودکان فرصت داده شود، آنها احساسات و نیازهایشان را به شیوه یا به صورت فرایند ترجمانی[۳۹] که مشابه شیوه ابزار بزرگسالان است در قالب بازی ابزار می­ کنند. ساز و کار ابراز گری و ابزارهای ارتباطی کودکان با بزرگسالان متفاوت است، اما آنچه ابزار می شود (ترس، رضایت، خشم، شادی، ناکامی، رنجش) با ابزار بزرگسالان شباهت دارد. بر اساس این دیدگاه، کودکان اسباب بازی­ها را همانند واژه ­ها به کار می­برند و بازی زبان آنهاست. محدود کردن درمان به ابزار گری های کلامی چیزی نیست جز انکار موجودیت تصویری­ترین شکل بیان- یعنی فعالیت(اکسلاین، ۱۹۹۹).
معمولاً کودکان در تلاش برای بیان احساس خود یا تأثیری که تجربه­ای بر آنها باقی گذاشته، با دشواری زیادی مواجهند؛ اما در صورتی که امکان بیابند، در حضور یک فرد بزرگسال مهربان و حساس و همدل و از طریق اسباب بازی و وسایلی که بر می­گزینند، اینکه با آنها چه می­ کنند، و ماجرایی که در بازی به اجرای آن می­پردازند، احساس خود را بیان خواهند کرد. بازی کودکان برای آنها معنادار و ارزشمند است. زیرا آنها از طریق بازی، خود را به حیطه­هایی وارد می­سازند که با کلمات نمی ­توانند چندان به راحتی در آنها گام نهند. کودکان قادرند از اسباب بازی­های استفاده کنند برای بیان آنچه نمی ­توانند به زبان بیاورند، انجام آنچه برایشان ناراحت کننده است و ظاهر ساختن احساساتی که بیان آنها در کلام، به توبیخ­شان منجر می­ شود. بازی، زبان نمادین کودک برای ابزار خویش است و می ­تواند این موارد را آشکار سازد: الف) آنچه بر کودک رفته ب) واکنش­های او به آنچه برایش پیش آمده؛ ج) احساسات او درباره آنچه برایش پیش آمده؛ د) آرزوها، خواست­ها یا نیازهای کودک؛ و هـ) تصویری که کودک از خود در ذهن خویش دارد. در بازی درمانی، درمانگر در پی آن است که این پیام­ها را از بازی کودک دریافت دارد. بازی نمایان گر تلاش کودک برای سامان یخشیدن به تجربه ­های خود، یعنی به دنیای خویش، است. کودک در خلال فرایند بازی احساس می­ کند که کنترل امور را در دست دارد، حتی اگر در عالم واقع، شرایطی خلاف آن بر کودک حاکم باشد. درک رفتار بازی کودکان، سرنخ­هایی در اختیار درمانگر قرار می­دهد تا با جامعیت بیشتری به دنیای هیجانی کودک راه بیابد. از آنجا که جهان کودک دنیایی از عمل و فعالیت است. بازی درمانی به درمانگر امکان می­دهد تا به دنیای کودک راه پیدا کند. انتخاب انواع مختلفی از اسباب بازی­های مناسب از سوی درمانگر موجب سهولت ابزارگری­های احساسی متنوعی در کودکان می­­شود. به این ترتیب، کودکان محدود نمی­شوند تا تنها به تشریح کلامی آنچه روی داده است بپردازند؛ بلکه در لحظه بازی، تجربه ­های پیشین دو احساسات مرتبط با آنها را بار دیگر از سر می­گذرانند. در نتیجه، درمانگر به جای آنکه به تکرار موقعیت­های روی داده بپردازد، امکان می­یابد تا به دنیای هیجانی کودکان وارد شود و آن را احساس کند. از آنجا که کودکان تمامی وجود خود را در بازی وارد می­سازند، آنها گفته­ها و احساسات خود را حین بازی، چنان در می­یابند که خاص، عینی و حال[۴۰] هستند. در نتیجه، درمانگر می ­تواند به عوض آنکه به موقعیت­هایی بپردازد که پیشتر برای آنها پیش­آمده بود. به فعالیت­ها، گفته­ها، احساسات و هیجان های آنها در حال حاضر توجه کند. اگر کودک به علت رفتار پرخاشگرانه به درمانگر ارجاع داده شده باشد، درمانگر این امکان را دارد تا علاوه بر مشاهده مستقیم پرخاشگری، مثلاً با مشاهده ضربه زدن کودک به عروسک بادی یا هدف گرفته شدن خود با اسلحه­ای که تیرهای بادکشی دارد، از طریق فرآیندهای درمانی مناسبی که با هدف تعیین محدودیت اعمال می­شوند، خویشتن داری[۴۱] را نیز به کودک بیاموزد. اگر وسایل بازی در اختیار نباشد، درمانگر صرفاً می ­تواند درباره رفتار پرخاشگرانه­ای که کودک در روز یا هفته قبل از خود ظاهر ساخته است با کودک صحبت کند. در بازی درمانی، صرف نظر از علت ارجاع کودک، درمانگر این امکان را دارد تا در همان لحظه­ای که کودک به بازی مشغول است، مشکل او را حس کند و آن را به درستی دریابد. این فرایند را روندی می­داند که کودک طی آن، احساسات خود را به قالب بازی در می­آورد، به گونه ­ای که آنها را به سطح می­آورد، به خارج از وجود خود منتقل می سازد و با آنها رو در رو می شود ( اکسلاین، ۱۹۹۹).
۲-۷- پرخاشگری
یکی از آسیب‌های اجتماعی، پرخاشگری است که در جامعه رو به افزایش است. به همین جهت، پرخاشگری یک مسئله اجتماعی و یکی از موضوعات اساسی بهداشت روانی به‌شمار می‌آید. آمارها حاکی از شیوع و گسترش روزافزون پرخاشگری در جوامع انسانی حکایت دارد. ازاین‌رو، جرایم پرخاشگرانه از‌جمله قتل، تجاوز جنسی، ایراد ضرب و جرح و ایذاء دیگران، سرقت‌های توأم با پرخاشگری مانند سرقت مسلحانه، زورگیری و کیف‌قاپی از شایع‌ترین موارد پرخاشگری است که مورد توجه محققان قرار گرفتند. روان‌شناسان به کمک تحقیقات خود، سعی کرده‌اند پرخاشگری را بفهمند، علت‌های آن را بیابند و راه‌های کاهش اثر آن را معلوم کنند. هرچند بارها اصطلاح پرخاشگری را شنیده‌‌‌‌ایم، اما هنگام تعریف دقیق و تحلیل آن، اصطلاحی مبهم و کلی به نظر می‌رسد (درتاج و همکاران، ۱۳۸۸). اگر‌چه ساختار خشم مشترکاتی با پرخاشگری و خصومت دارد، اما این اصطلاحات با هم مترادف نیستند. دلو‌کیو و الیوری عنوان می‌کنند که خصومت به نگرش پرخاشگرانه اطلاق می‌شود که فرد را به سوی رفتار پر‌خاشگرانه هدایت می‌کند. در‌حالی‌که پر‌خاشگری به رفتار قابل مشاهده و به قصد آسیب رساندن اطلاق می‌شود. خشم یک حالت هیجانی یا احساس درونی ناشی از بر‌انگیختگی فیزیو‌لوژیکی است (نویدی، ۱۳۸۷).
بنا‌براین، برای جدا کردن این سه مفهوم، می‌توان خشم را به‌عنوان یک هیجان، خصومت را به‌عنوان یک نگرش، پر‌خاشگری را به‌عنوان رفتار در نظر گرفت. خشم به‌عنوان یک حالت هیجانی توصیف می‌شود که شالوده خصومت و پر‌خاشگری را تشکیل می‌دهد. از واژه «پر‌خاشگری» در پژو‌هش‌های گو‌ناگون، به معانی متفاوت استفاده شده است. پژو‌هشگران معانی متفاوت به آن نسبت داده‌اند. بنا‌براین، تعریفی از پر‌خاشگری وجود ندارد که همگان روی آن توافق‌نظر داشته باشند؛ زیرا تعاریف پر‌خاشگری مبتنی بر دید‌گاه‌هایی است که این مؤلفان دارند ولی در یکی از تعریف‌هایی که بین روان‌شناسان متداول‌تر است، گفته می‌شود که پر‌خاشگری عبارت از: هر‌گونه آسیب رساندن عمدی به دیگران، خود یا اشیاست (فرانزوی، ۲۰۰۲؛ نقل از فیروز بخت، ۱۳۸۱).
الگو در روان‌شناسی دارای کاربرد‌های متعددی است که تماماً بیانگر شکل ساده‌شده‌ای از یک فرمول یا فرایند روان‌شناختی است. نظام نظری ساده‌‌شده‌ای که روابط بین دو یا چند متغیر را به‌صورت تابع و شرط، مورد توجه قرار داده و با انتزاعاتی که صورت می‌دهد، در مجموع شرایطی را برای درک بهتری از واقعیت فراهم می‌آورد (فرانکفورد و دیگران، ۲۰۰۲؛ نقل از لاریجانی، ۱۳۸۱).
۲-۸- میزان وسن شیوع پرخاشگری
پرخاشگری در حقیقت یکی از نمودهای رشد اجتماعی است؛ در پایان یک سالگی، حدود ۴۶ درصد رفتارهای اولیه همسالان را رفتارهای پرخاشگرانه و متعارض تشکیل می‌دهد. پرخاشگری یکی از ملاک‌های رشد اجتماعی است که در کودک به اشکال مختلف از قبیل خراب کردن، برداشتن اسباب بازی کودکان دیگر، جیغ و فریاد زدن، گریه کردن، زد و خورد کردن و ناسازگاری و اختلاف ظاهر می‌شود. سال‌های اولیه کودکی و سنین قبل از مدرسه، مملو از پرخاشجویی بوده و در آن بیش از سال‌های قبل و بعد رفتارهای خصمانه مشاهده می‌شود. در این ایام بیش­تر پرخاشگری‌ها از نوع وسیله‌ای است، در حالی که، پس از طی دوره پیش دبستانی به نوع خصمانه مبدل می‌شود و با رفتارهای ناپسندی هم چون یاوه گویی و تمسخر همراه می‌گردد. زمانی که کودکان دریابند کودک دیگری قصد آسیب رساندن به آن‌ ها را دارد، احتمالا برای تلافی به جای مضروب ساختن و خراب نمودن اسباب بازی‌های وی، خود او را مستقیماً مورد حمله قرار می‌دهند. به موازات رشد سنی کودک، نحوه بروز حالت پرخاشگری از حالت علنی و آشکار به صورت رمزی درمی آید. او سعی می‌کند با درونی ساختن خشم خویش، از برخوردهای آسیب رساننده جسمانی و لحظه‌ای کاسته و به تدریج با واکنش‌های غیر مستقیم، فرد مقابل را مورد شکنجه روانی قرار دهد. در سال‌های اولیه کودکی ظهور خشم سریع بوده و به زودی از بین می‌رود، اما در سنین بالاتر، کودک فرا می‌گیرد که رنجش و غم خویش را در درون، محبوس ساخته و آن را در مدت مدیدی با انجام اعمال منفی گرایانه به ظهور برساند(ابوالمعالی، ۱۳۸۹).
۲-۹- نظریه­ های پرخاشگری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:25:00 ب.ظ ]




مقدار عدد به دست آمده در معیار لاوسون برای سوخت دوتریم تریتیم ازسال ۱۹۶۹ تا سال ۲۰۰۰ حدود ۵۰۰ هزار برابر افزایش یافته است. سوخت‌های جدید مورد نظر هنوز نیاز به یک تا دو مرتبه افزایش در بزرگی دارند. بررسی‌های نظری نشان داده‌اند که این کار شدنی است [۳۰].
پایان نامه - مقاله - پروژه
خواص دوتریوم
دوتریوم همان عنصر هیدروژن است که علاوه بر یک پروتون یک نوترون نیز درون هسته آن وجود دارد. اگرمولکول آب توسط دوتریوم تشکیل شود به آن آب سنگین[۲۸] (  ) می‌گویند. در هر لیتر از آب دریا (۳۵) گرم دوتریوم وجود دارد. دوتریوم یکی از پایه‌های لازم برای همجوشی هسته‌ای است. در آب در کنار هر ۷۰۰۰ اتم هیدروژن ۱ اتم دوتریوم موجود است که جدا کردن آن با توجه به نزدیکی خواص آب سنگین و آب سبک بسیار سخت است. این دوتریوم­ها باید تغلیظ و انبار شوند تا ابتدا به آب سنگین ۱۵٪ و سپس به آب ۹۹٪ تبدیل شود، جدا سازی آب سنگین از آب سبک بسیار سنگین ، پیچیده و سخت است. به دلیل آنکه گرمای تبخیر آب سنگین بشتر از آب معمولی می‌باشد، از آن در نیروگاه­های اتمی جهت خنک کردن راکتورها استفاده می­ کنند.
دوتریوم را می توان به آسانی از آب استخراج کرد. هیدروژن موجود در زمین شامل دوتریوم به نسبت جرمی ۱:۵۰۰۰ است. یک تریلی پر از دوتریوم انرژی معادل ۲ میلیون تن زغال سنگ یا ۱.۳میلیون تن نفت (۱۰میلیون بشکه)، یا ۳۰ تن اکسید اورانیوم، آزاد خواهد کرد.
دوتریوم در واکنش‌های همجوشی زیر با آهنگ واکنش[۲۹] مساوی شرکت می­ کنند:
(۲-۱)
(۲-۲)
محیطى که به این درجه از گرما برسد، نمی‌تواند در یک جداره مادى بگنجد.
خواص هلیوم ۳
هلیوم ۳ یکی از ایزوتوپ‌های غیر پرتوزای عنصر گازی هلیوم است که دارای ۲ پروتون و یک نوترون است. از این ماده به عنوان سوخت در تحقیقات مربوط به راکتورهای هسته‌ای، استفاده می‌شود. در زمین به ندرت یافت می‌شود و عموما در لایه‌های فوقانی سنگی کره ماه که طی بیش از میلیاردها سال توسط بادهای خورشیدی ایجاد شده است، به فراوانی موجود است. هلیون هسته اتم هلیوم ۳ حاوی دو پروتون و تنها یک نوترون می‌باشد. این در حالی است که هلیوم معمولی حاوی دو نوترون می‌باشد. وجود فرضی آن اولین بار در ۱۹۳۴ پیشنهاد شد [۳۱].
بخاطر جرم اتمی پایین‌ترش نسبت به هلیوم۴ دارای خصوصیات فیزیکی متفاوتی نسبت به آن است. به سبب تعامل ضعیف ناشی از پیوندهای دو قطبی-دو قطبی بین اتم‌های هلیوم، خواص فیزیکی ماکروسکوپی آن عمدتا توسط نقطه صفر انرژی آن (انرژی جنبشی حداقل) تعیین می‌شود. همچنین خواص میکروسکوپی هلیوم ۳ سبب می‌شود که نقطه صفر انرژی آن بالاتر از هلیوم ۴ باشد. این نشان می‌دهد که هلیوم۳ می‌تواند بر تعامل دو قطبی-دو قطبی با انرژی حرارتی کمتری نسبت به هلیوم-۴، غلبه کند.
هلیوم ۳ می‌تواند توسط یکی از دو واکنش زیر در واکنش‌های همجوشی شرکت کند:
۲D + ۳He →   ۴He +  ۱p + 18.3 MeV(2-3)
۳He + ۳He → ۴He   + ۲ ۱p+ 12.86 MeV(2-4)
که هدف در این مطالعه استفاده از دوتریوم و هلیوم ۳ می‌باشد. سرعت‌های واکنش با دما متغیر است اما سرعت واکنش D-3He هرگز بالاتر از ۵۶/۳ برابر سرعت واکنش D-D نمی‌باشد. شکل ۲-۱ بیانگر حالت مقایسه‌ای بین انواع سوخت‌هاست.
شکل۲-۱- واکنش پذیری انواع سوخت‌ها [۳۲]
سرعت واکنش همجوشی به سرعت با دما افزایش می‌یابد تا اینکه به بیشینه مقداری رسیده و سپس به تدریج افت می‌کند. در مقایسه‌ای کلی جدول ۲-۱ را خواهیم داشت.
سوخت‌های پیشرفته، همجوشی سوخت‌های نسل دوم و سوم هستند که مقادیر بسیار کم یا اصلا هیچ نوترونی تابش نمی‌کنند و چرخه‌های سوخت نسل اول در آنها وجود ندارد. تعداد نوترون‌های تولید شده در واکنش‌های شامل هلیوم ۳ بسیار کم است (در مورد واکنش ۳He-3He عملا صفر و در مورد D-3He حدود ۰۱/۰ تا ۰۵/۰ همجوشی D-T و کمتر از ۰۲/۰ همجوشی D-D است.
محصول نسل سوم واکنش‌های همجوشی فقط ذرات باردار است و هر گونه واکنش جانبی نسبتا بی اهمیت است. در شرایط مناسب، فقط ۱/۰ درصد از انرژی حاصل از واکنش p-11B، توسط نوترون‌های تولید شده از واکنش‌های جانبی حمل می‌شود [۲].
استفاده از سوخت‌های جدید نسبت به D-T با مسایل بیشتری مواجه است. به عنوان مثال در مورد D-3He باید:
دمای احتراق دست کم حدود ۶ برابر افزایش یابد.
مقدار neτe حداقل حدود ۸ برابر
حاصل ضرب nτT حداقل در حدود ۵۰ برابر افزایش می‌یابد.
جدول۲-۱- نسل‌های مختلف سوخت‌های همجوشی [۲۶, ۳۳-۳۷]

 

n/MeV بهره انرژی محصولات واکنش‌ها
سوخت‌های همجوشی نسل اول
۰.۳۰۶ ۳.۲۶۸ MeV ۳۲He + ۱۰n H + H (D-D)
۰ ۴.۰۳۲ MeV H + ۱۱p H + H (D-D)
۰.۰۵۷ ۱۷.۵۷۱ MeV He + ۱۰n H + H (D-T)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ب.ظ ]




۲۲-سلمانیان;آروین وهمکاری رضامسافری وارائه مدل مناسب .پایان نامه کارشناسی ارشد سازمان مدیریت صنعتی ۱۳۸۲
۲۳-شخص نیایی;مجید.ارزیابی عملکرد محیط زیست به بهره گیری از روش کارت امتیازی متوازن پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران(دانشگده فنی مهندسی گروه مهندسی صنایع)۱۳۸۵
۲۴-شکوه فر ;محسن.سنجش عملکرد سازمانهای تولیدبا رویکرد کارت امتیازی متوازن به همراه مطالعه موردی پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علم وصنعت.تابستان ۱۳۸۱
۲۵-طبرسی غلامعلی;طراحی وتعیین الگوی ارزیابی عملکرد مدیران شامل شرکتهای تابعه سازمان صنایع ومعادن بنیاد مستضعفان وجانبازان.رساله دکتری مدیریت دانشگاه تربیت مدرس ۱۳۷۷
۲۶-عبداللهی ;جواد.پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع متناسب سازی وارزیابی عملکرد کارت امتیازی متوازن در شرکت همکاران سیستم دانشگاه شهید بهشتی دانشگده حسابداری ومدیریت ۱۳۸۶
۲۷-فضل اللهی.سمیرا.اندازه گیری عملکرد وعارضه یابی سیستم لجستیک با بهره گرفتن از کارت امتیازی متوازن مطالعه موردی شرکت های خودرو ساز سومین کنفرانس مدیریت عملکرد۱۳۸۶
۲۸-کاپلان;رابرت;نورتون;دیوید.سازمانهای استراتژی محور مترجم پرویز بختیاری انتشارات سازمان مدیریت صنعتی ۱۳۸۶
۲۹- کریستوفر;مارتین ودیگران مدیریت توزیع علمی وعملی ترجمه احمد اخوی موسسه مطالعات وپژوهشهای بازرگانی ۱۳۸۰)
۳۰-محمدی زنجیرانی ;داریوش;روش مصداق سنجش عملکرد مدیریت زنجیره عرضه ابزاری برای طراحی وتشکیل زنجیره های عرضه برتردر صنایع ایران سومین کنفرانس مدیریت عملکرد۱۳۸۶
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳۱-مختاریان ابراهیم ارزیابی متوازن ابزار پیشبرد استراتژی حسابدار۱۵۴٫۳۶-۴۱٫۱۳۸۲٫۱۳
۳۲-موسوی علی;ارزیابی عملکردوپیاده سازی برنامه ریزی استراتژیک در سازمان با بهره گرفتن از روش ارزیابی متوازن .مطالعه موردی شرکت فن اندیش.پایان نامه کارشناسی ارشد.تربیت مدرس زمستان ۱۳۸۵
۳۳-نجاتی اجی بیشه;مهران وجمالی.رضا.ارائه مدلی برای اندازه گیری عملکرد مدیریت زنجیره تامین در صنایع ایران با رویکرد کارت امتیازی متوازنwww.civilica.com
۳۴-نئون;پل ار.ارزیابی متوازن گام به گام مترجمان:پرویزبختیاری ودیگران.سازمان مدیریت صنعتی۱۳۸۶
۳۵-نورستی;محمد.آمار در اقتصاد وبازرگانی انتشارات موسسه خدمات فرهنگی رضا۱۳۸۱
۳۶-دعایی;حبیب الله.۱۳۸۶مدیریت منابع انسانی نگرش کاربردی چاپ ششم مشهد انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد
۳۷-دفتر ارزیابی عملکرد وبهبود مدیریت(۱۳۷۹)تبیین مفهوم جایگاه قانونی وساختار ارزیابی عملکرد مدیریت سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور.
۳۸-دفتر ارزیابی عملکرد وبهبود مدیریت (۱۳۸۰)آیین نامه ارزیابی عملکرد دستگاه های اجرایی کشور.سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور
۳۹-رحیمی.غفور(۱۳۸۵)ارزیابی عملکرد وبهبود مستمر سازمان مجله تدبیر شماره۱۷۳
۴۰-سعادت ;اسفندیار(۱۳۸۷)مدیریت منابع انسانی .نتشارات سمت چاپ سوم تهران
۴۱-سه کاران;اوما (۱۳۸۶)دانشگاه روش تحقیق در مدیریت تهران چاپ ششم انتشارات موسسه عالی آموزش پژوهش مدیریت برنامه ریزی تهران
۴۲-سهرابی;روح الله.خان محمدی .هادی.(۱۳۸۷).سومین کنفرانس ملی مدیریت عملکرد.
۴۳-طبرسی;غلامرضا۱۳۷۸٫بررسی وتبیین نقش اقتضاعات استراتژی در انتخاب الگوی ارزیابی عملکرد سازمانهای دولتی.مجموعه مقالات دومین جشنواره شهید رجایی ارزیابی عملکرد دستگاه های اجرایی کشور.تهران سازمان امور اداری واستخدامی کشور
۴۴-عالم تبریز;اکبر ورجبی.ایمان وحاجی بابا وعلی .علی ۱۳۸۸;سرمایه فکری(اندازه.افشا.مدیریت)جلد اول چاپ اول انتشارات مرکز آموزش وتحقیقات صنعتی ایران.
۴۵- Avkiran, Necmi K, (2011), “Association of DEA super-efficiency estimates with financial ratios: Investigating the case for Chinese banks” Omega 39, PP. 323–۳۳۴
۴۶- Bhagwat.R and M. K. Sharma(2007)performance Measurement of supply chain A Balanced score card Approach.computer &Industrial Engineering.Ariclcle in Press. Management:
۴۷- Chandra, P. (2001). Financial Management Accounting. Fourth Edition, New york: McGraw Hill
۴۸- Charnes, A., w.w. Cooper, and E. Rhodes, 1978, “measuring the efficiency of decision making units", European Journal of Operational Research 2,pp. 429-444
۴۹- Chen,Tser-yieeh,and Chen,Chin-Bein (2008) , “ Firm operation performance and analysis with data envelopment analysis and balanced score card” International Jornal of production performance management,vol,57,no7,pp.523-539
۵۰- Grigoroudis, E., Orfanoudaki, E., & Zopounidis, C. (2012). Strategic performance measurement in a healthcare organization: A multiple criteria approach based on balanced score. Omega, 40, 104–۱۱۹٫
۵۱- Halkos, George E and Salamouris, Dimitrios S ,(2004)” Efficiency measurement of the Greek commercial banks with the use of financial ratios: a data envelopment analysis approach” Management Accounting Research 15,PP 201-224
۵۲-Iranzadeh S, Barghi A.The balanced scorecard approach to performance evaluation. Ind Manag2009);4(8):PP.11-6HTTP://MARKET.ing articles:ir
۵۳- Joo, S. J. and Nixon, d. and Stoeberl, P. A., (2011)“Benchmarking with data envelopment analysis: a return on asset perspective”, Benchmarking: An International Journal, Vol. 18 No. 4, PP. 529-542.
۵۴- Kaplan, RS & Norton, DP”The Balanced Scorecard – measures that drive performance“, Harvard Business Review, vol, 59 no 3,pp. 71-80( 1992)
۵۵- Kaplan,R.S. &Norton,D.P.(1992),"The Balanced Scorecard- measures that drive performance",Harvard Business Review,January- February
۵۶- Kaplan,R.S. &Norton,D.P.(1996),"Translating strategy into Action- The Balanced Scorecard", Harvard Business Sched press,Boston,Mass,USA
۵۷- Kaplan. R. S and A.A. Atkinson(2007) Advanced Management Accounting.Third Edition.Prentice –Hall of India Private Limited New Delhi-1110001,PP.367-441.
۵۸- Min Hokey and Joo Seong Jong and Kim, Joungman (2008) “Evaluating the financial performances of Korean luxury hotels using data envelopment analysis” International Journal of quality & reliability management ,vol 25,no4,pp349-365
۵۹- Neely Andy ,Gregory mike and Platts ken (1995).. “ Performance measurement system design: A literature review and research agenda”. International journal of operation & production management. Vol 15.No 4. pp 80- 115.
۶۰- Niven, Paul R ."Balanced Scorecard Step-By-Step For Government And Nonprofit Agencies"(2003) john wiley & sons, Inc.
۶۱- Sherman, H. and Ladino, G. (1995), “Managing bank productivity using data envelopment analysis”, Interfaces, Vol. 25 No. 2, pp. 60-73
۶۲- Yinsheny, k,(2000), “ Efficiency Measuring DEA model for production system whith independence subsystems” Journal of operation Research,Vol.43,No.2 pp. 219-238
Abstract
Measurement is a necessary condition of management. Thing is not measured, cannot be managed. Investment and management on intangible assets in intangible assets and shaping organizations of customer-focused and responsive is led to the production of cheaper service and higher levels of satisfaction of the target population. Nowadays, success of organization cannot measure by tools of performance measurement in era of traditional economy and industry. Performance measurement is process of measuring and comparing amount and how to achievement of favorable situation with specified standards and attitudes in scope and certain area covered with specific indicators and revised aim of its continuous improvement. Mellat bank in Guilan province (Iran), in order to achieve higher goals and achieve a superior position requires the establishment of a model for assessing their performance because as well as it operate their strategies and assess performance of its portfolio to ensure the reduction in the path deviation and establish balance to achieve its desired results. Therefore this study examines the role of performance measurement in Mellat Bank of Guilan Province using Balanced Score Card (BSC). Firstly, this study by comparison of systems performance measurement and balanced scorecard model selection answer to question that which of performance measurement models to assess the Mellat Bank performance in Guilan province should be selected and developed? This study in terms of objective is applied and in terms of method and implementation, this study is descriptive- survey. Finally, in terms of data collection method is field study. A questionnaire is used as research tool. Employees of Mellat bank in Guilan province including 750 employees is considered as statistical population. Sampling method in this study is simple random. Descriptive and inferential analysis of data has performed using SPSS software. T-test is used to examine the hypotheses and Friedman test is used to prioritize the indicators. Results of hypotheses test show that all the hypotheses of research have been confirmed.
Keywords: Performance measurement, Balanced Score Card (Indicators of BSC), Tangible Assets and Intangible Assets

Islamic Azad University
Rasht Branch
Faculty of Management- Accounting
Department of Business Management
Presented in partial fulfillment of the requirements for (M.A) degree

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ب.ظ ]




بطورکلی، از لحاظ تقسیمات شهرداری، منطقه هشت در وضع موجود، از سمت شمال و شمال شرقی به منطقه ۴، از جنوب به منطقه ۱۳ و از سمت غرب به منطقه ۷ محدود می‌شود و وسعت آن معادل ۱۳۳۹ هکتار می­باشد
در سال ۱۳۶۵ منطقه دارای جمعیتی معادل ۳۴۶۴۷۳ نفر بود که در سال ۱۳۷۵ جمعیت منطقه به ۳۳۶۴۷۴نفر رسید و در حال حاضر براساس نتایج رسمی سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۳۷۸۷۲۵ نفر می­باشد. طرح جامع جدید تهران سقف جمعیتی این منطقه را در افق طرح ۴۱۰۰۰۰نفر برآورد نموده ­است.
۳-۲-۳-پیشینه کلی تحولات منطقه
هسته مرکزی منطقه (نارمک) که اولین تجربه شهرسازی مدرن ایرانی­است و عملیات ساختمانی کوی کالاد که در سال ۱۳۲۹ بوسیله بانک ساختمانی طرح­ریزی اولیه گردیده‏، درحدود سال ۱۳۳۸ شروع و در سال ۱۳۴۵ به پایان رسید. نارمک را می­بایست جزو اولین شهرک­های طراحی شده با ساختار منظم شبکه معابر شمالی – جنوبی و دارای سلسله مراتب دانست. اولین قسمت­ هایی که در نارمک شکل گرفت، ایستگاه دفتر و میدان نبوت (هفت حوض) بود.
به موازات توسعه نارمک، رشد برنامه­ ریزی نشده در قسمت شمال­شرقی تهران در امتداد راه دروازه شمیران به سوهانک و در اطراف کارخانه مجیدیه به ایجاد محله مسکونی مجیدیه انجامید. درگذر زمان هسته­های دیگری نیز در سمت شمال­شرق در ادامه رشد بافت بیرون حصار ناصری دروازه شمیران به نام محله­های نظام­آباد و وحیدیه با دسترسی از محور دماوند شکل گرفتند.
در حدود سال ۱۳۴۸ در مرحله سوم گسترش منطقه، بین چهارراه سرسبز و بالای ۴۶ متری تا فرجام ساخت و سازهایی به صورت پراکنده ایجاد شد.
در اواخر دهه ۱۳۳۰ اراضی شرق مسیل تهرانپارس (جاجرود) به صورت شبکه شطرنجی تفکیک و جهت سکونت واگذار شد که در سال ۱۳۵۰ این محله نیز وارد محدوده خدماتی شهر گردید. در اولین طرح جامع تهران محور رسالت جهت دسترسی به اراضی شرق از طریق جاده قدیم شمیران پیشنهاد شد که با احداث آن محلات مجیدیه، نارمک و تهران پارس به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شدند. در آن طرح (در سال ۱۳۴۹) تهران به ده منطقه تقسیم شد‏، که محدوده منطقه هشت کنونی در منطقه ۶ ( تهرانپارس) قرار گرفته بود. در سال ۱۳۵۹ با ایجاد ۲۲ منطقه در شهر تهران، منطقه ۴ از آن جدا گردید. همزمان با تفکیک اراضی و توسعه ­های شهری، در نارمک، تهرانپارس و مجیدیه و اراضی مجاور آنها، در قسمت عمده­ای از اراضی جنوب شرق محدوده (در اطراف جاده دماوند) کاربری­های صنعتی مستقر شدند.
۳-۳-‌ شاخص های اجتماعی – اقتصادی و … معرف منطقه
شاخص ­ها و ویژگی­های اصلی معرف منطقه
-تراکم ناخالص جمعیتی برابر با ۲۸۳ نفر در هکتار
-میانگین تعداد طبقات ۳ طبقه
۳-۳-۱-: جایگاه منطقه در سازمان فضایی طرح جامع (محورها، مراکز و پهنه­ها)
در سازمان فضایی طرح جامع تهران که در چارچوب ایده شبکه­ ای و برمبنای محورها، مراکز، پهنه­ها تهیه و پیشنهاد شده، جایگاه منطقه هشت در این سازمان فضایی را می­توان به موارد زیر تعریف کرد:
محورهای شمالی - جنوبی
محور طبیعی، عملکردی – حرکتی در امتداد رود دره دارآباد – بی­بی شهربانو که به عنوان یکی از محورهای شمالی – جنوبی شهر تهران محسوب می­ شود، از غرب منطقه عبور کرده و از محل تقاطع خیابان رسالت آغاز شده و از خیابان­های سبلان و شهید مدنی می­گذرد و با عبور از خیابان شهید فتاحی­منش، جاده دماوند را قطع می­ کند.
محورهای شرقی - غربی
محور فرهنگی انقلاب ارتباط مناطق شهری کرج (غرب) و دماوند(شرق) را با مرکز شهر برقرار می­ کند. بخش مرکزی این محور به عنوان مهمترین محور در بین سه محور شرقی – غربی سه گانه کلان شهر تهران محور فرهنگی شهر را تشکیل می­دهد و دو حد غربی و شرقی آن به دروازه­های تهران متصل می­ شود. این محور از جنوب منطقه هشت عبور می­ کند.
در منطقه، سه مرکز منطقه­ای میدان نبوت(هفت حوض)، حجربن­عدی(فلکه اول تهران پارس) و حدفاصل ۱۶متری اول و دوم در خیابان رسالت بعنوان مراکز با عملکرد منطقه­ای در سطح منطقه هشت معرفی شده­است. که تجهیز آنها از نظر تکمیل طرح سازمان فضائی منطقه ضرورت دارد.
۳-۴-الگوی توسعه و سازمان فضایی منطقه
ارکان الگوی توسعه این منطقه از تجهیز مراکز (کانون­ها) و محورها و کریدورها و ارتباط بین آنها با پهنه­های موجود شکل گرفته­است.
محور خدماتی گلستان – شهید مدنی در شرق بزرگراه امام علی(ع) درحد فاصل میدان رسالت تا چهارراه نظام­آباد، رسالت، دماوند، شهید آیت، جانبازان، شهید ثانی، خط ۲ مترو، بزرگراه­های تهرانپارس و صیاد شیرازی (پالایش و تکمیل)
مرکز خدماتی محله نارمک در میدان نبوت( هفت­حوض) (پالایش، تجهیز و توسعه)
مرکز خدماتی محله تهرانپارس در مرکز حجربن­عدی (فلکه اول تهرانپارس) (تجهیز و توسعه)
مرکز خدماتی محله مجیدیه (ایجاد)
پهنه ایستگاه مترو دردشت واقع در تقاطع رسالت و ۴۵ متری تهرانپارس (تجهیز و توسعه)
پهنه صنایع واقع در شرق منطقه ۸ و در لبه جاده دماوند و محور رسالت (پالایش، تجهیز و توسعه)
مراکز خدماتی محلات و نواحی (تجهیز، توسعه و ایجاد)
به علت پر بودن بافت منطقه، در استخوان­بندی سازمانی فضائی منطقه تغییر عمده­ای نمی­تواند ایجاد شود و تنها اصلاح برخی از مشکلات عمده عناصر استخوان­بندی منطقه را می­توان در دستور کار قرار داد و همچنین درکلیت استخوان­بندی منطقه با طرح جامع تهران تطابق کامل دارد.
جهت تشکیل محورهای شرقی - غربی که فقدان آنها در تمام نقاط شهر کاملاً محسوس است، پیشنهاد شده­است که خیابان شهید ثانی با عبور از بافت فرسوده وحیدیه به امتداد محور شهید مطهری در منطقه ۷ متصل گردد.
منطقه براساس سازمان فضایی طرح جامع و استخوانبندی و سازمان فضایی موجود منطقه از عناصر اصلی زیر تشکیل می­ شود:
فضاهای عمومی، عرصه ­های سبز و باز و مراکز شهری در محورهای شمالی – جنوبی و شرقی – غربی
عناصر و پهنه­های اصلی منطقه شامل، حوزه ­های سکونت، فعالیت و فراغت، محورهای عمل
۳-۵- مبانی و اصول پهنه بندی
پهنه­ بندی وضعیت موجود با بهره گرفتن از تحلیل­های چند لایه­ای انجام ­شده و اصول آن فراهم نمودن سازو کار کنترل و هدایت ساخت و ساز در چارچوب نقشه طرح تفصیلی شهر، به منظور سامان دادن به نحوه استفاده از اراضی و ارتقاء کیفیت و کارایی محیط شهری است. پهنه­های اصلی شامل؛ مسکونی، فعالیت، مختلط و حفاظت می­باشد. روش تعیین این پهنه­ها استفاده از اطلاعات میدانی برداشت شده و اطلاعات (فعالیت) ممیزی مرحله چهارم می­باشد. هر محدوده که حداقل ۵۰ درصد اراضی خود را به نوع خاصی از کاربری مرتبط با پهنه­های تعریف اختصاص داده باشد، یک زیرپهنه را بوجود آورده و از تجمیع آنها پهنه­ بندی وضع موجود تعیین شده­است. برمبنای اصول فوق در منطقه هشت پهنه حفاظت وجود ندارد.
پهنه مسکونی عام(R1): این پهنه مشتمل بر بخش­هایی از منطقه است که وجه غالب آن سکونت است و خدمات موجود در آن در سطح منطقه و پایین­تر است. این پهنه در منطقه هشت مشتمل بر پهنه مسکونی، متوسط و زیاد می­باشد.
پهنه مسکونی ویژه (R2): بافت مسکونی ارزشمند روستایی، بافت مسکونی ارزشمند تاریخی، بافت مسکونی ارزشمند معاصر، باغ مسکونی، مسکونی ویژه مرکزی و مسکونی ویژه. در این منطقه، محله نارمک به عنوان بافت مسکونی ارزشمند معاصر طبقه ­بندی شده­است.
پهنه محورهای شهری(R26): حفظ، تقویت و انسجام محله­های قدیمی و جدید و پایداری سکونت در آنها بهمراه تجهیز و دسترسی محله­ها به خدمات محله­ای و ناحیه­ای در قالب مراکز مستقل و یا مشترک از سیاست­های این پهنه می­باشد
پهنه فعالیت(S): این پهنه مشتمل بر محدوده­های است که وجه غالب آن کار و فعالیت است. تفکیک این پهنه به منظور جداسازی پهنه­های کار وفعالیت در سطح منطقه و ساماندهی آن به منظور ارتقاء کیفیت محیط شهری است
فعالیت تجاری و خدمات(S1) (با غلبه تجاری): شامل بازار و محور کار فعالیت تجاری و خدماتی
مراکز و گستره­های فعالیت خدماتی، تجاری و اداری (S2)( با غلبه سبز و باز): شامل گستره­ها و مراکز خدمات شهری با تجاری و اداری (انتفاعی)، گستره­های فعالیت اداری (غیرانتفاعی) با خدماتی و تجاری
صنعتی – کارگاهی(S3): شامل صنایع کارخانه­ای، گستره­ و محور صنایع کارگاهی و صنایع خدماتی
پهنه مختلط(M)این پهنه از استقرار توام کارکردهای سکونت و فعالیت شکل می­گیرد و به عنوان حایل و گذر میان پهنه­های سکونت و فعالیت قلمداد می­گردد.
فعالیت با مسکونی(M1): شامل، مختلط تجاری و خدمات با مسکونی، مختلط صنایع خدماتی و کارگاهی با مسکونی
گردشگری با مسکونی(M2): شامل، مختلط ویژه
۳-۶- کاربری‌ها و پهنه­ بندی استفاده از اراضی
بررسی کاربری­های موجود، با پهنه­های اختصاص یافته به هر کاربری نشان می­دهد، از سطح کل ۱۳۳۹ هکتار سطح نسبتاً وسیعی به کاربری مسکونی (حدود ۶۷۱ هکتار) اختصاص دارد که در پهنه­ بندی پیشنهادی این سطح به ۸۷۵ هکتار است. تفاوت عددی فوق صرفاً ناشی از محاسبه سطح شبکه معابر در داخل پهنه مسکونی می­باشد.
سطح­های پهنه فعالیت و مختلط با ۴۶۳.۹ هکتار (به انظمام شبکه معابر) است که ۱۶۱ هکتار از آن به کاربری­های فعالیت و خدمات و ۳۰۲ هکتار آن به پهنه مختلط اختصاص دارد
۳-۷-ساختار سلسله مراتب خدمات (مراکز و محورهای خدماتی)
در طرح جامع مراکز منطقه­ای که برای منطقه هشت معرفی شده ­اند، عبارتنداز، سه مرکز فرامنطقه­ای (میدان نبوت، فلکه اول تهران پارس، تقاطع رسالت با خیابان­های اثنی­عشری و همایی) که بهمراه چهارراه نظام آباد به عنوان مرکز جدید فرا منطقه­ای در طرح تفصیلی جدید پیشنهاد شده­است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۸- طرح‌های موضعی

عرصه ارزشمند تاریخی: ساماندهی بافت باارزش نارمک و میدان نبوت(هفت حوض)
عرصه ­های مستعد توسعه: میدان رسالت، کریدور خیابان رسالت، ساماندهی امتداد محور شهری انقلاب (خیابان دماوند)، ساماندهی پهنه صنعتی شمال شرق تهران، ساماندهی محور شهری دارآباد – بی­بی شهربانو (بزرگراه امام علی(ع))، مجتمع ایستگاهی پایانه مترو، ساماندهی میدان قدوسی
طرح­های موضعی منطقه

عرصه ­های بافت فرسوده: بازسازی بافت­های فرسوده وحیدیه و مجیدیه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ب.ظ ]




آماره t

 

وضعیت فرضیه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وجود ملاحظات زیست محیطی در ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری

 

۵۸۰۰/۰-

 

۰۰۰/۰

 

۱۳۶/۴-

 

ملاحظات زیست محیطی در ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری وجود ندارد.

 

 

 

 

 

وجود ملاحظات تاریخی در ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری (شاخص هفتم)
نتایج آزمون میانگین اهمیت برای «وجود ملاحظات تاریخی در ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری» در جدول ۴-۲۴ نشان داده شده است. بر اساس نتایج، از آنجا که عدد معناداری برای این شاخص کمتر از ۵ درصد (عدد معناداری = ۰۱۵/۰) است، فرضیه H0 در سطح اطمینان ۵/۹۹% رد می شود. رد فرضیه H0 به این معنی است که درصد وجود شاخص « ملاحظات تاریخی در ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری» به عنوان یک ظرفیت سازمانی در حد متوسط نیست. با توجه به اینکه مقدار t محاسبه شده برای این شاخص کوچکتر از ۹۶/۱- است، بنابراین درصد وجود این شاخص به عنوان یک ظرفیت سازمانی کمتر از ۳ است و این بدان معنی است که ظرفیت سازمانی برای «ملاحظات تاریخی در ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری» وجود ندارد. (رد شاخص هفتم).
پایان نامه - مقاله
جدول ۴-۲۴: نتایج آزمون One-Sample Test جهت بررسی وضعیت شاخص وجود ملاحظات تاریخی در ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری (شاخص هفتم)

 

 

شاخص

 

اختلاف میانگین

 

عدد معناداری

 

آماره t

 

وضعیت فرضیه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وجود ملاحظات تاریخی در ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری

 

۳۷۲۵/۰-

 

۰۱۵/۰

 

۵۱۶/۲-

 

ملاحظات تاریخی در ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری وجود ندارد.

 

 

 

 

 

شاخص های ۸تا ۱۰ مربوط به سازماندهی تحقق کیفیت بصری شهر بوده و به بررسی مولفه های نظام تقسیم کار و روابط معطوف به هدف میپردازد.
هدفمندی فرایندهای سازمانی شهرداری برای تحقق مدیریت بصری (شاخص هشتم):
نتایج آزمون میانگین اهمیت برای «هدفمندی فرایندهای سازمانی شهرداری برای تحقق مدیریت بصری» در جدول ۴-۲۵ نشان داده شده است. بر اساس نتایج، از آنجا که عدد معناداری برای این شاخص کمتر از ۵ درصد (عدد معناداری = ۰۲۳/۰) است، فرضیه H0 در سطح اطمینان ۵/۹۹% رد می شود. رد فرضیه H0 به این معنی است که درصد وجود شاخص «هدفمندی فرایندهای سازمانی شهرداری برای تحقق مدیریت بصری» به عنوان یک ظرفیت سازمانی در حد متوسط نیست. با توجه به اینکه مقدار t محاسبه شده برای این شاخص کوچکتر از ۹۶/۱- است، بنابراین درصد وجود این شاخص به عنوان یک ظرفیت سازمانی کمتر از ۳ است و این بدان معنی است که ظرفیت سازمانی برای «هدفمندی فرایندهای سازمانی شهرداری برای تحقق مدیریت بصری» وجود ندارد. (رد شاخص هشتم).
جدول ۴-۲۵: نتایج آزمون One-Sample Test جهت بررسی وضعیت هدفمندی فرایندهای سازمانی شهرداری برای تحقق مدیریت بصری (شاخص هشتم)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ب.ظ ]




نوستالژی در اشعار
منوچهر آتشی
فصل چهارم
نوستالژی در اشعار منوچهر آتشی
خاطرات گذشته بخشی از زندگی هر فردی است. گاهی این خاطرات چنان در روح و ذهن انسان تأثیر میگذارند که فرد در عین زندگی در حال، در گذشتۀ خود نیز سیر میکند و به بازگویی این خاطرات میپردازد، خاطراتی که هویّت فردی و اجتماعی فرد به شمار میروند. در اشعار و آثار ادبی گاهی چنان رنگ این خاطرات نوستالژیک خودنمایی میکند که میتوان از طریق آن به نکات مهمّی از تاریخ، فرهنگ، آداب و رسوم، مسائل اجتماعی، سیاسی و… در دوران خاصّی پی برد و گام مهمی در روانشناسی شعر و شناخت ذهن و زبان شاعر یا نویسندۀ این آثار برداشت.
زندگی یک شاعر و نویسنده یکی از عوامل بیرونی است که در آثار او تأثیر خود را آگاهانه یا ناخودآگاه بر جای میگذارد و تا حدود زیادی بر بسیاری از کارهای وی پرتو میافکند. اگرچه امروزه در برخی نظریههای ادبی، مسألۀ «مرگ نویسنده» مطرح میشود و به طور کامل او را از اثر جدا میکنند تا به طور مستقل به خود متن بپردازند؛ امّا واقعیّت این است که متن و جهان خارج با یکدیگر روابط ارگانیک و مستقیم دارند» (ابو مجبوب، ۱۳۸۷: ۱۹). از طرف دیگر، زبان رابطهای مستقیم با اندیشه و فکر آدمی دارد، «سخن، تظاهر بیرونی و محسوس اندیشه است. … روند اندیشیدن، درونی است و سخن گفتن معادل بیرونی آن است» (شمیسا، ۱۳۵۷: ۴۸). در شعر معاصر به دلیل اوضاع سیاسی و اجتماعی و تغییر زندگی انسان‌ها، حسّ نوستالژیک و یادآوری گذشته ها نمود خاصّی دارد (نورایی و دیگران،۱۳۹۲: ۲۹۷) و منوچهر آتشی یکی از شعرای معاصر است که به دلیل شرایط خاصّ زندگی شخصی و شرایط سیاسی و اجتماعی مسلّط بر دورۀ وی، نوستالژی در اشعارش انعکاس ویژهای دارد که با تأمّل در آن میتوان به شناخت روشنتری از اشعار وی دست یافت.
۴-۱- نوستالژی مهاجرت و غم غربت
آتشی از جمله شاعرانی است که غم غربت در اشعار او موج میزند و روستا و طبیعت، دو موتیف از محورهای اصلی شعر اوست (موسوی و دیگران، ۱۳۹۱: ۱۴۷). دلتنگی آتشی برای زادگاهش و یادکرد او از روستای کودکیاش جایگاه ویژهای در شعر او دارد. غم غربت در ذهن و زبان آتشی از دورۀ مهاجرت خانوادهاش از روستا به شهر و اقامت او در بوشهر، شیراز و تهران و نیز سفر وی به کشورهای غربی به ویژه آمریکا شکل گرفته است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
آتشی به رغم اقامت طولانی در تهران، بوشهر و شیراز، باز هم شاعری بومی با نگاهی رمانتیک باقی ماند (دستغیب، ۱۳۸۶: ۱۶۰). غربت او در شهر و زندگی شهری و عشق او به روستای کودکیاش با تمام آداب و رسوم و مردمان آن، حاکی از غم غربت اوست. کاربرد واژگان خاصّی که تداعیگر علاقۀ او به زادگاه خود و احساس غربت و دلتنگی او در شهر و فرهنگ شهری است؛ حاکی از تأثیر این حس نوستالژیک شاعر بر شعر وی است و شعر او را در زمرۀ شعرهای اقلیمی (شعر جنوب) درآورده است.
اوّلین مبنای هویّتی در شعر آتشی، وطن (ایران) و سپس جنوب، به عنوان زادگاه شاعر است (عالی عباس آباد، ۱۳۸۹: ۱۹۳).
شعر «سیر حسرت»، یکی از اشعار زیبای آتشی است که در آن به خاطرۀ کودکی و روستای زادگاهش دل میسپرد.
امّا مرا شتاب حکایتهاست/ غوغای کودکی، شده در من راست/ هر تپّه پردهدار جهانی رنگ/ هر سنگ حایلی به بهشتی راز/ وانک! خوشا به حال دلم آنک/ از دور طرح دهکدهها پیداست/ آبشخور پرندۀ چشمانم/ در پای آن حصار گلآذین است/ هان! اسب پیر خاطره، بشکن سم/ بشکن که بار وسوسه سنگین است… (آتشی، ۱۳۹۰: ج۱: ۴۵).
وی در شعر «من از جنوب»، غم غربت خود در شهر را بیان کرده است:
من از جنوب چشمۀ عطش/ من از جنوب ماسه، مار/ من از جنوب جنگل دکل، من از جنوب باغ ساکت خلیج/ من از جنوب جنگل بزرگ آفتاب آمدم/ من از جنوب تشنۀ زی شمال آب آمدم/ کنون بیا مرا ببین پدر!/ بیا مرا ببین کنار جنگل بلند آب/ چگونه تشنه ماندهام… (همان،۲۷۴).
در شعرهای «اندیشه است نه تردید» و «همین جا» نیز غم غربت انعکاس یافته است:
… اندیشه است/ نه تردید/ اینکه به بازگشتم وامیدارد/ اندیشۀ آواز سردادن/ در آفاقی که هوایی دیگر دارد/ که هجاهایی زخمی/ پژواکهای دیگر پس میگیرند… (همان،۶۲۲- ۶۲۱).
خوشا غریب وطن باشم و بخوانم غمناک/ فراز همین شاخه های سوخته/ کدام قناری گل در گلو ندای این پرندۀ سرگردان را/ پاسخ خواهد داد/ به جنگلی از کندههای کبریتی؟… خوشا غریب وطن باشم و بخوانم راز/ بر همین شور زار و بس (همان،۶۲۴- ۶۲۳).
وی زادگاه خود را «ابتدای جهان» میداند:
روزگاری/ انتهای جادّهای که به فراز میبردم/ ابتدای جهان بود/ بزغالهای سبکخیز/ برّهای سفید و سیاه که زنگوله بر علف میکشید و سر به زیر میدوید/ اسبی خمیده بر قصیل دیرمان/ … زنی جوان به جامۀ رنگین/ جوانی با شانههای پهن برهنه/ که به گندمزار برشته شناور بود/ جهان، ابتدایی چنان خرم و شیرین داشت… (همان،۶۳۰).
در شعر «به سمت سایههای بنفش» غربت و بیزاری خود از شهر را فریاد میزند و در آرزوی زادگاه سادۀ روستایی خود است:
میدانها و چراغانیتان، ارزانیتان!/ مرا به کوچه-باغ خودم بگذارید تا/ در راستای لادن و نیلوفر سفر کنم/ … میدانها و چراغانیتان، ارزانیتان!/ مرا به کورهراه خودم بگذارید:/ در راستای گندم و گل – اسب/ و چرخش شلیتۀ رنگین روستا/ بر اهتزاز شبدر و بابونه/ از مرتعی به مرتع دیگر…/ نه ارگ و ارغنونتان را میخواهم/ نه تارتان و نه تنبورتان/ مرا دوباره نیلبکی سبز از دو ساقۀ گندم بس/ تا بر فراز تپۀ «تلخانی» بنشینیم/ و غربت عتیقم را/ آن قدر نیلبک بزنم تا پرندهها/ در گیسوان سوختهام آشیانه گذارند… (همان،۷۴۱-۷۴۰).
مسائل سیاسی- اجتماعی، مشکلات فردی، ویژگیهای روحی شاعر و تأثیر صنعت و تمدّن جدید بر روابط انسان‌ها و جامعه موجب طرح غم غربت در شعر معاصر بوده است (عالی عباس آباد، ۱۳۷۸، ب: ۱۶۰).
در شعر «دلتنگی»، به زیبایی حسّ دلتنگی برای سادگی روستا و حسّ غربت خود در تمدّن شهری را میسراید:
بیا به لحظه های خاکی خودمان برگردیم/ به جرعۀ گس چای صبح در انتهای گردنۀ کابوس/ … بیا به لحظه های کوهی خودمان برگردیم/ به ناشتایی نان گرم در آغوز بز کوهی/ در سایهسار درّههای کبود که شعله های آتش یاغیها مشبّکشان کرده بود/ [حال آدم بهم میخورد آخر/ از نیمههای ساندویچ و تهماندۀ غذا که/ عق میزنند آخر شب، رستورانهای دنیا/ در سطلها- در غیبت نگاه گرسنۀ آفریقا/ از لاشههای چلاندۀ «ایدز»/ لای زبالهها]/ هنوز که هنوز است دلم میخواهد/ سپیدهدم از صدای گنجشکان برخیزم/ و از فراز پرچین ترا ببینم، در کوچۀ روستا/ دامن کشان نورافشان/ پشت غبار نازک بزغالهها… (آتشی،۱۳۹۰: ۱۲۷۳- ۱۲۷۲).
آتشی در شعر «چاه، و وهم تلسکوپها»، زادگاه خود را روستایی بیابانی میداند که در زیر نخلهای آن به آواز فاخته و عندلیبان گوش میداده، روستایی که در آن با معشوق خود نرد عشق میبازد؛ همان دختر زیبای چاهکوتاه که برای همیشه در قلب آتشی زنده است. اظهار غربت و اندوه آتشی به دلیل از بین رفتن سنّت ها و فرهنگ روستایی است، لذا به نکوهش شهر و مظاهر مدنیّت و ستایش روستا به عنوان زادگاه خود میپردازد.
آتشی در بخشی از شعر «جادۀ بازارگان» از دفتر خلیج و خرز، خود را در جهان «مهمانی غریب» میداند که سرگردان است:
… و من که میهمان غریب جهانم میپرسم/ هان چیست، چیستند اینها/ این خانهها که در کمرکش جنگل/ مثل کبوتران چاهی در پروازند؟/ در خانه های در پرواز/ انسان چگونه آرام است؟/ انسان چگونه آرام است؟/ انسان چگونه آنجا فریاد میزند؟/ فریاد را که میشنود؟… (همان،۱۰۹۱).
غم غربت، یکی از اصلیترین تمهای شعر آتشی خصوصاً در دفترهای «آهنگ دیگر» و «بازگشت به درون سنگ» است (عالی عباسآباد، ۱۳۷۸، ب: ۱۶۱). در شعرهای «سیر حسرت»، «گلگونسوار»، «غربت»، «من کولی»، «بر جادههای اطلس»، «در رگ اسب و دل من، «چکامۀ بازگشت سوگمندانه»، «آسانسور»، «تولّد در سرچشمهها»، «به سمت سایههای بنفش»، «میخواهم دهل بکوبم»، «جادۀ بازارگان»، «بازگشت»، «چاه، و وهم تلسکوپ» و «از پای سنگ صبور » و «با این شکسته» میتوان غم غربت او را دید.
۴-۲- یاد کودکی
نوستالژی کودکی، یکی از مبانی هویّتی در شعرهای آتشی است و شاعر در هفتاد سالگی خود، همچنان از کودکی یاد میکند. وی در مقدمۀ گزینۀ اشعار در مورد کودکی و فلسفۀ کودک ماندن شاعر مینویسد:
«تاریخ انسان، تاریخ بی عدالتیهاست… شعر، تاریخ روح انسان است و از فصل حیوان- انسان مبدأ میگیرد و انسان را از حیوان دور میکند. انسان، تنها در دوران صباوت خویش و در برابر طبیعت قهار، ستم بر خود روا نمیداشته است؛ دورانی که نمیتوانسته و فرصت نمییافته بر مال و نیروی کار همنوعان خود چنگ اندازد؛ دورانی کوتاه و به ناگزیر، گذران. دورانی که مثل رؤیایی شیرین و مثل خاطرهای دلپذیر در ته زندگی آدمیان باقی مانده است. و بعدها گهگاه یادش آمده و به سوی احیای دوران کودکی برش انگیخته است… کودکان، برترین شاعران جهانند. نجات جهان در بازگشت به کودکی است، به دوران صباوت انسان. بازگشتی حالا معقولانه البته» (آتشی، ۱۳۶۵: ۱۴- ۱۳).
وی در شعر مناجات، در آرزوی تکرار «لحظه های باز نیافتنی کودکی» است؛ لحظههایی که میتوانند انسان را به پاکی و صفای کودکی و به طبیعت بکر و شادمانیهای گذشته ببرند.
تکرار کن، غرور شادمانم را بر اسب بادپای چوبین…/ تکرار کن، لحظه های بازنیافتنی را/ خوابگردی کوکانه را در نخستین غروبهای بهار دشت/ تا ساقه های شاداب/ زیر پای سنگین چشمهایم خم شوند/ تا رویش علفها را/ با کف پاهای عریان احساس کنم/ تا تپش قلب کوچک پروانه را بر سینۀ گرم غنچه بشنوم/ تا چشمانداز احساسهای گوارا را/ با درنگی بیتابانه بر تجربه های دردناک/ حصار رضایت کشم/ تا زندگی را بپذیرم/ تا به مرگ نیندیشم… (آتشی،۱۳۹۰: ۸۵-۸۴).
بازگشت به خاطرات شاد کودکی، مرهمی برای زخمهای شاعر و راهی برای فراز از مشکلات و غمها و نارضایتی او از اوضاع جامعه است. مدنیّت بیمعنای زمانه با چرخهای غول‌آسای خود بر روی فرهنگ غنی، طبیعت بکر روستا، شادیهای کودکی، انسانیّت و صفای مردمان اصیل، گذر کرده و همه چیز را نابود کرده است. همین امر سبب دلتنگی شاعر و حسرت او برای بازگشت به گذشته و دوران کودکی است؛ بنابراین در شعر «به سمت سایههای بنفش» میگوید:
میدانها و چراغانیتان، ارزانیتان!/ مرا به کوچه- باغ خودم بگذارید تا/ در راستای لادن و نیلوفر سفر کنم/ زیر چراغ سیبی باییستم/ بیتی بخوانم از غزل آدم/ - در لحظۀ مقدّر پایانی-/ آنگاه یک خوشه یاس تر بردارم/ بر بینی هوا بتکانم و رد بشوم…/میدانها و چراغانیتان/ طاق و رواق مدرسه/ و حجرههای پر از دود فلسفه ارزانیتان/ به من خیال کودکیام را بر گردانید… (همان،۷۴۱-۷۴۰).
آتشی در شعر «دلتنگی»، تنگ شدن دلش برای کودکی و خاطرات کودکی را فریاد میزند و در جستجوی آن است:
بیا به لحظه های خاکی خودمان برگردیم/ به جرعۀ گس چای صبح در انتهای گردنه کابوس/ هنوز که هنوز است در عرض جنگل فلز و نفت/ طول فرارهای کودکیم را میجویم… (همان،۱۲۷۲).
آتشی در شعر «غزلهای مکالمه»، خاطرات کودکی خود را بسیار زیبا توصیف کرده است:
[غروب آن روز مرداد کودکی هم، که پریهای فایز را/ دیدم که دست در دست، دایره میرقصیدند/ و ما که برّهها را به خانه میبردیم از صحرا/ هرگز نمیرسیدیم به آنها/ آن روز هم به هر کس گفتم، خندید… (همان،۱۲۸۸).
در شعر «امروزیان پیروز» با اظهار ملامت از مظاهر تمدّن جدید، به خاطرات خوش دنیای شیرین کودکی باز میگردد و حتّی ترس تاریکیهای آن دوران را با چراغانیهای امروز شهر معامله نمیکند.
[یادت میآید چه شبان سرشاری داشتیم/ که لبپر میزد راز از آنها/ به سمت چشم و ذهن خالی ما؟/ چه تاریکیهای زیبایی داشتیم/ مالامال حیات پنهان/ با آن چراغهای کوچک/ که پیش پایمان را ایمن میکرد فقط/ و تولههای جن که وول میخوردند به سوکها/ و از سر و کول هم بالا میرفتند/ یادت میآید چه ترسهای زیبایی داشتیم/ چه سوت و کور است این دنیا!/ چه خانه های زشتی میسازند/ -امروزیان پیروز-/ … (همان،۱۳۲۲- ۱۳۲۱).
ریشۀ تمام نوستالژیهای آتشی، نوستالژی بازگشت به انسانیّت اصیل، طبیعت بکر، صفا، صمیمیّت، سادگی، مردانگی و غیرت انسانی و آداب و رسوم ایرانی است که در دنیای ظاهراً متمدّن امروزی پایمال ظواهر شدهاند، لذا شاعر به «پیالۀ شیر خام» روستای کودکیاش پناه میبرد:
هرگز، چه سبز باشد چه ماوراء سبز/ عبور نمیکنم/ زیرا الان به درختی میاندیشم که در آبادی کودکیام جا گذاشتهام/ درختی که هنوز گنجشکان را پناه میدهد/ و زنی زیبا- از امروز- در سایهاش/ بز بورش را میدوشد/ تا پیالهای شیرخام به من ببخشد/ آمیخته با عسل لبخند/ پس من دنده عقب خواهم رفت… (همان،۱۳۶۶).
دنده عقب شاعر، نشان بدویگرایی و کهنهگرایی او نیست، بلکه او پایبندی انسان‌ها به اصل انسانی خود را فریاد میزند. او خواستار جامعهای پر از فرهنگ انسانی است، نه دنیایی که در آن ارزشهای انسانی زیر چرخهای یک ظاهر فریبنده به نام تمدّن و صنعت له شود.
شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه از مایه های اساسی غم و اندوه آتشی و دلیل بازگشت نوستالژیک وی به کودکی است:
برای این بازیهای ترسناک/ پاهای کوچک ما/در سالهای بسیار دور کودکی جا مانده/ - و سوی تلهای که چکاوی را گیر انداخته چون باد میدوند/ برای این جنگهای بیافتخار و تفریح هم/ انگشتهای اشارۀ ما/ بر ماشۀ تفنگهای چوبی هفتاد سال پیش خشکیده/ و اسبهایمان- از چوب سبز نخل-/ در شیب تپّههای نزدیک ده/ قصیل تازه میچرد… (همان،۱۸۷۴).
آتشی در هفتاد سالگی، همچنان خود را کودکی میداند که «هفتاد و دو سالگیش را به صحرا میبرد/ و واژه‌هایش را نزدیک مرتع بزغالهها میچراند…/ و سر بالایی «الله اکبر» را/ [میپیماند]… (همان،۱۸۹۹) و از قهر و آشتی‌های کودکی، رفتن به دبستان گلستان و از کوچههای کودکی خود سخن میگوید. آتشی همچنین در شعرهای «بازگشت به درون سنگ»، «بازگشت»، «انسان و جادهها»، «فصل مه ۱» و «سیر حسرت» بازگشتی نوستالژیکی به دوران کودکی خود دارد.
۴-۳- نوستالژی جوانی از دست رفته:
جوانی، با تمام خاطرات تلخ و شیرینش یکی از مهمترین و زیباترین دوران زندگی انسانهاست که گذر آن برای اغلب افراد با اندوه و حسرت خاصّی همراه است. آتشی نیز در برخی از اشعار خود همچون «با یاد سالهای دور جوانی»، «از پای سنگ صبور»، «فاتح گلگشتهای پیری»، «شروه» و «فصل مه ۱» صمیمانه از دوران جوانی خود یاد میکند:
کجا شد آن همه پروازها/ کجا شد آن همه پر بر حصار ماه کشیدن/ ستاره بازیها/ شهابوار، افق تا افق شیار زدن/ دلیر و چالاک، به کاروان چابک مرغابیان یورش بردن/ چو شعله، بال بلند برّنده را/ به دود تیرۀ فوج عظیم سار زدن/ کجا شد آن همه سودایت ای پرندۀ پیر/ عقاب بودی/ -امیرزادۀ رؤیایت را، عقاب بودی ای پادشاه کوه اورنگ/ و رشک هرچه بلند است،- با غرور تو مصاف داشت… (همان،۱۶۲- ۱۶۱).
مگو، مگو که همین دیروز بود. (در کافۀ نادری یا فیروز)/ کز در درآمدی/ - با چشمان بزرگ سبز- آبی-/ بر شانههایم خم شدی و… فنجان قهوهام را توفانی کردی… / مگو که همین دیروز بود/ که از «گل رضائیه» بیرون زدیم/ تا شب درون «دکه سوم- سلمان-/ پشت قطار بطریها، یکدیگر را/ -کجکوله و مورّب و مشکوک-/ تماشا کنیم…/ مگو که همین دیروز بود/ سی سال پیش بود/- بیش- یا شاید چل سال و- اندکی هم-/ کز با مداد، از دکهای به دکۀ دیگر پرتاب میشدیم/ تا …. با مداد دیگر/ و با مداد دیگر که مثل سایههای آخر شب وا میرفتیم/ که مثل سایههای پسینگاه دشت پراکنده میشدیم… (همان،۸۴۸- ۸۴۶).
۴-۴- یاد معشوق
پس از درد غربت شاعر در دنیای صنعتی، و ستیز صنعت و مدرنیته با سنّت ها و ارزشهای انسانی، عشق و یاد معشوق بن مایۀ غم سرودههای آتشی را تشکیل میدهد به نحوی که میتوان گفت بیشترین بنمایه‌های شعر آتشی در زمینۀ عشق و دوری از معشوق است (ریحانی و قصابان شیروان، ۱۳۹۱: ۱۰۴).
عشق در شعرهای آتشی جایگاه خاصّی دارد و او صادقانه احساسات روحی خود از عشق را بیان میکند. عشق او همواره قرین حسرت بوده است و حجم قابل توجّهی از افسوس‌های شعر وی را به خود اختصاص داده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ب.ظ ]




در سال ۱۹۷۲ کنفرانس سازمان ملل متحد در زمینه محیط زیست انسان منتهی به اعلامیه استکهلم گردید و این کنفرانس نقطه عطفی در تاریخ نگرش رسمی به منابع طبیعی و سیستم بهره برداری از زمین میباشد.
اعلامیههای بعدی نهایتاً به تشکیل کنفرانس محیط زیست و توسعه و یا اجلاس زمین در سال ۱۹۹۲ در ریودوژانیرو برزیل منجر گردید. در این اجلاس سه متن عمده به تصویب رسید :
- دستور کار ۲۱
- بیانیه ریو پیرامون محیط زیست و توسعه
- اصول عمده مدیریت پایدار جنگل‌های کره زمین
واژه توسعه پایدار اولین بار به طور رسمی توسط برانت لند در سال ۱۹۸۷ در گزارش آینده مشترک ما مطرح شد. توسعه پایدار فرایندی است که همراه با آن مردم یک کشور نیازهای خود را تأمین میکنند و سطح زندگی خود را ارتقاء میبخشند بدون آنکه منابع متعلق به نسلهای آینده را مصرف کنند.
اصول و ارکان توسعه پایدار در چند اصل اساسی میتواند متمرکز باشد که این اصول را می‌توان موضوعات پنج‌گانه توسعه پایدار نامید. این اصول شامل پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری بوم شناختی، توسعه مکانی پایدار و تداوم فرهنگی می‌باشد.
اولین گردهمایی زیست محیطی در اروپا در سال ۱۹۵۷ برگزار شد و در قطع‌نامه آن به این موارد در مورد شهرها توجه شد: در مناطق شهری حفاظت و توسعه کیفیت محیط در اولویت قرار گیرد همچنین با گسترش حفاظت از سلامتی انسان به استفاده بهینه و منطقی از منابع پرداخته شود (بحرینی ؛ ۱۳۸۵ ).
توسعه پایدار شهری به عنوان زیرمجموعه توسعه پایدار به دنبال ساختن یک شهر نسبتاً ایدهآل که در آن همه شهروندان معاصر از یک زندگی خوب برخوردار شوند بدون اینکه نسلهای آینده در تأمین نیاز خود دچار مشکل شوند. در این راستا توسعه پایدار شهری به مقولاتی چون الگوی پایدار سکونتگاه ها، الگوی پایدار حمل و نقل، جلوگیری از آلودگی محیط، حفظ گونه‌های زیستی، الگوی مناسب کاربری زمین، جلوگیری از نشر زیاد گازهای گلخانهای و حفظ لایه ازن و نظیر آن جهت دستیابی به توسعه همه جانبه اقتصادی، بومشناختی و اجتماعی میپردازد (ویلر و بیتلی ، ۱۳۸۴).
پروفسور استفن ویلر[۱۸] عضو کمیسیون حملونقل شهر برکلی ویژگیهای زیر را برای شهر پایدار توصیف مینماید (Williams et al , 2000):
پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول۲-۲: اصول و معیارهای شهر پایدار از دیدگاه ویلر

 

معیارها اصول شهر پایدار
توسعه سیستم پارک‌ها
تغییر مفهوم زمین
استفاده کارآمدتر از کاربری اراضی
کاربری مختلط
دستیابی به حمل و نقل عمومی
کاهش تقاضا برای جابجایی
اتومبیل کمتر، دسترسی بهتر
بازیافت
آلوده کننده هزینه‌اش را بپردازد
استفاده کارآمدتر از منابع و آلودگی کمتر
طراحی خانه‌ها و واحدهای همسایگی
ارتقاء فضاهای عمومی شهر
ارتقاء کیفیت مسکن و ارتقاء فضاهای شهری
پارک‌ها احیا و باز زنده سازی سیستم‌های طبیعی
مبارزه با بی خانمانی
مبارزه با تبعیض نژادی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:22:00 ب.ظ ]




بعضی پژوهش ها نشان داده اند سابقه رفتارهای پرخاشگرانه و سادیستی، عصبیت و کج خلقی در نوباوگی از جمله پیش بینی های مصرف مواد در بزرگسالی هستند (میلر و رلنیک،۲۰۰۹). همین نکات یکی از موارد بسیار مهم درفرایند درمان را نشان می دهند. هر بیمار نیازها و مشکلات انحصاری دارد که برای موفقیت درمان باید مدنظر قرار گیرد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
باید از درمان های عمومی و یکدست شده به سوی درمان های منحصر به فرد و منطبق با نیازهای فردی حرکت کرد (جارویس[۱۳۶]، ۲۰۰۹) دیدین بیمار به صورت یک تشخیص یا یک تعریف عملیاتی یا این رویکرد منافات دارد. گروه های خودیاری با ارائه کردن خدمات فردی و گروهی این نکته را مورد توجه قرار داده اند. برای نمونه گروه های دوازده قدمی با داشتن جلسات گروهی عمومی، جلسات اختصاصی تر قدم های دوازده گانه و تزارنامه نویسی و نیز ارتباط انفرادی با فردی موسوم به راهنما که سالها ادامه پیدا می کند این نکات را در برنامه ی خود گنجانده اند.
برخی گروه ها به ایجاد بینش به عنوان یک ضرورت مهم در فرایند درمان اشاره کرده اند. این لحظه های تحول یا نجات در درمان اعتیاد کمیاب ولی بسیار مهم هستند. ظاهراً باید نوعی بیداری معنوی، حس متعالی و تغییر جهان بینی صورت بگیرد. البته با توجه به زمان و هزینه بیشتر درمانها در عمل رواندرمانی اعتیاد، بر استفاده از تکنیکهای رفتاری- شناختی متمرکز است که در مراحل اولیه فرایند درمان کاملاً هم مؤثر هستند. اما باید توجه داشت درمان اعتیاد مستلزم تغییر فراگیر سبک زندگی است و تغییرات موقت و سطحی نمی توانند موفقیت پایدار ایجاد کنند.
عوامل متعددی باعث بازگشت و عدم تغییر سبک زندگی بیمارگون دربیماران می شود و پیگیری های کوتاه مدت نمی توانند ارزیابی دقیقی ارئه دهند و همانطور که اشاره شد درمانهای مختلف در بلند مدت موفقیت بین ۵ تا ۱۰ درصد داشته اند.
۱۵-۲ مداخلات چند جانبه
همانطور که اشاره شد درمانهای غیر دارویی مختلفی برا ی درمان اعتیاد مورد استفاده قرار گرفته اند اما همانگونه که رواندرمانی التقاطی و یکپارچه در حوزه های دیگر روانشناسی مورد استفاده قرارگرفتند. برای درمان اعتیاد نیز تمایلی مبنی بر بهره گیری از رویکردهای چندگانه شکل گرفت. برای مثال گروه های خودیاری و دوازده قدمی که عمدتاً توسط افراد غیر متخصص و با وابستگی به مواد شکل گرفته بودند سعی کردند از تکنیک های رفتاری، شناختی، روانپویشی، معنوی، انسان گرایانه و بینشی به صورت گروهی و فردی استفاده کنند. در این زمینه روش های درمانی مختلف دیگری به صورت مداخلات چند جانبه مطرح شدند که رویکردهای فشرده و عمدتاً رفتاری داشته و به مشکلات خانوادگی افراد نیز توجه داشتند.
ازجمله این روشها رویکردی است که با نام ماتریکس درامریکا شهرت پیدا کرده است. روش درمانی ماتریکس یک شیوه جدیدی از این گونه درمانهای غیردارویی است که به طور همزمان از چندین مداخله استفاده می کند.
این روش در سال ۱۹۹۸ و در اثر تقاضاهای فراوان برا ی درمان سوء مصرف داروهای محرک به وجود آمد. در این روش از تکنیکهای جلوگیری از عود و بررسی دلایل لغزش، آموزشهای ضروری به بیمار و خانواده او، تشکیل گروه های درمانی، خانواده درمانی، آموزش خودیاری، برنامه های ایجاد روحیه و تقویت مثبت و بالا بردن احساس ارزش فردی استفاده می شود. این روش از طرف مؤسسه مصرف داروی امریکا در فهرست درمان های غیر دارویی قرار گرفته است و از سوی مراجع درمانی یک درمان مفید و معتبر به شمار می آید. مطالعات انجام شده در مورد روش ماتریکس در زمینه هایی مانند جلوگیری از عود انجام شده است (مارلات و گوردون، ۲۰۱۰).
در یک بررسی پایلوت بر روی مصرف کنندگان کوکایین روش ماتریکس با برنامه درمانی بیمارستانی مقایسه شد و نتایج به دست آمده مؤثر بودن روش ماتریکس را نشان دادند (راوسون[۱۳۷]،۲۰۱۱).
تحقیقات نشان داده اند که انجام این روش بر نشانه های روانی مصرف کنندگان انواع روانگردان و الکل مؤثر است (راوسون، ۱۹۹۵، شاپ تاو[۱۳۸]، ۱۹۹۹). مطالعاتی که به مقایسه انجام روش ماتریکس در مصرف کنندگان مت امفتامین ها و کوکایین پرداخته اند نیز اثر گذاری این شیوه را نشان داده اند ) هوبر[۱۳۹]، ۲۰۱۰). همچنین بکارگیری روش ماتریکس باعث بهبود وضعیت درمانی معتادانی شد که با نالترکسون درمان می شدند (راوسون و مک کان، ۲۰۱۱).
هزینه های درمانی و محدودیت مراکز در ارائه درمانهای بلند مدت از جمله مشکلاتی بوده است که با انجام برخی تمهیدات در روش ماتریکس راهکارهایی برای آن پیدا شده است. یک مورد بهره گیری از درمانهای گروهی است. در روش ارائه شده از سوی مؤسسه ماتریکس ۳۶ جلسه گروهی باز در نظر گرفته شده که افراد در زمان های مختلف میتوانند به آن ملحق بشوند. این جلسات ضمن تأمین نیازهای درمانی، هزینه ی کمتر و مخاطب بیشتری را پوشش می دهند. جلسات عمیق تری می توانند به صورت جلسات بسته با اعضای ثابت و در گروه های منسجم برگزار شوند که می توانند بسیاری از نیازهای درمان اعتیاد را پوشش بدهند.
معرفی گروه های خودیاری و کمک به افراد برای شرکت در جلسات این گروه ها که خدمات رایگان و بلند مدت ارائه می دهند از دیگر روشهاست و در بسته ی درمان ماتریکس نیز مورد توجه قرار گرفته است. گروه های دوازده گامی که برنامه ها ی فردی و گروهی منسجمی را ارائه می کنند در همه جا در دسترس هستند و از جمله مواردی که در یک درمان جامع باید وجود داشته باشد کمک به افراد برای برقراری پیوند با این مراکز است. مورد دیگر آموزشهای خانواده است که بستر بیماری است و ارتباط مهمی در شکل گیری، مراجعه برای درمان و ادامه دادن درمان دارد. به طور کلی خانواده اطلاعات محدودی از بیماری دارند و ارتباط مهمی در شکل گیری، مراجعه برای درمان و ادامه دادن درمان دارد. به طور کلی خانواده ها اطلاعات محدودی از بیماری و درمان آن دارند و حتی عود بیماری نقش مهمی ایفا می کنند.
آموزش خانواده و پیگیری مناسب از این طریق می تواند به رفع بخشی از اسیب ها کمک کند. برنامه درمانی ارائه شده از طرف مؤسسه ماتریکس جلساتی را به همین منظور در نظر گرفته است. این برنامه ها با توجه به نقاط قوت درمانهای مختلف شکل گرفته اند و تلاش می شود در فرایند درمان مجموعه ای ازعوامل در نظر گرفته شوند.
۱۶-۲ اصول یک درمان موفق برای اعتیاد
یکی از موضوعات مهمی که که در درمان اعتیاد اهمیت اساسی دارد، وجود بیماری های روانی زمینه ساز آن و اختلالات روانی متعاقب ترک اعتیاد میباشد. چرا که میتواند به عنوان عوامل شکست درمان محسوب میشود. مطالعات بسیاری بر شیوع اختلالات روانپزشکی همچون اضطراب و افسردگی در بیماران وابسته به مواد تاکید کرده اند (طباطبایی چهر و دیگران، ۱۳۹۱). این یافته ها بیانگر این نکته هستند که اختلالات روانی به خصوص افسردگی میتواند حین مصرف مواد یا ترک آن رخ دهد. چرا که داده ها نشان میدهد که بیش از ۳۷% سوء مصرف کنندگان الکل و ۵۳% سوء مصرف کنندگان دارو حداقل دارای یک نوع بیماری روانی جدی هستند از سوی دیگر افسردگی و سایر بیماری های روانی نیز خطر ابتلا به اعتیاد را افزایش میدهند.
و انتشار اصول و راهنمایی درمان مداخلات چندجانبه (راوسون، ۲۰۰۸) با تلاشهای بسیاری برای بومی واختصاصی کردن این درمان همراه بوده است، زیرا مصرف کنندگان مواد به گروه های اجتماعی و فرهنگی مختلف و گاهی بسیار متفاوتی متعلق هستند و این یکی از نکاتی است که در روان درمانی اعتیاد باید کاملاً مورد توجه درمانگران باشد یعنی بحث تفاوتهای فردی. برای مثال تلاش شد نسخه ای از ماتریکس برای مصرف کنندگان بومی امریکا تهیه شود (انستیتو ماتریکس، ۲۰۰۹) و یا نسخه هایی برای مصرف کنندگان همجنس گرا و دگر جنس گرا ی مت آمفتامین ها تهیه شد (ریبک[۱۴۰] و شاپ تاو، ۲۰۰۷).
نکته مهم این است که در رویکرد ماتریکس تلاش شده به کمک اصول مورد استفاده در روان درمانی اعتیاد روشی مؤثر برای مشکلات درمان اعتیاد ارائه شود. در واقع در یک رویکرد درمانی مناسب لازم است اصول درمان موفق ارائه شود و موارد مهم و مورد نیاز رد فرایند درمان اعتیاد مورد توجه قرار گیرد.
۱-۱۶-۲ مهمترین اصول یک روان درمانی موفق در اعتیاد رامی توان به این شرح نام برد:
به اندازه ی کافی ادامه داشته باشد. درمان اعتیاد زمان بر است و در زمره ی درمانهای بلند مدت بیشتراز ۵۰ جلسه قرار می گیرد. جلسات درمانی ابتدایی لازم است فشرده تر و حمایتی باشند.
ارتباط درمانی و یا اتصال درمانی بیمار و درمانگر اهمیت بالایی دارد. اصولاً اعتیاد نوعی بیماری ارتباط بین فردی نیز بشمار می رود و بسیاری از معتادان برای رفع استرس و برقراری ارتباط به مصرف ماده روی می آورند. ایجاد دلبستگی ایمن می تواند در بافت گروهی و یا فردی مورد توجه قرار بگیرد. بهر حال در معتادان احساس طرد اجتماعی[۱۴۱] یاد است و در فرایند درمان باید به آن دقت کرد و به ایجاد رابطه اجتماعی [۱۴۲] و حمایت اجتماعی [۱۴۳] کمک کرد.
- در بلند مدت رابطه درمانی تعیین کننده است.
- محوریت درمان باید مشکلات و خواسته ها و نیازهای بیمار باشد و نه مواد. شعار درمان می تواند این باشد که تلاش می شود با در نظر گرفتن و توجه به مشکلات، مسأله حل کن بیمار نباشیم و بیمار تشویق شود مشکلات را بدون مواد تجربه و حل و فصل کند.
- رویکرد انگیزشی، حمایتی، انسان گرایانه بهتر از رویکرد مواجهه و عقلانی- عاطفی است.
- بهتر است از مفهوم ترازوی تصمیم گیری استفاده شود؛ مواد شر مطلق نیست اما سودش به ضررش نمی ارزد.
- از انواع تکنیک های پایه ی رفتاری- شناختی برای مدیریت وسوسه، لغزش و مشکلات جاری بیمار بهره گیری کرد. قراردادهای درمان اهمیت دارند.
- رفتارها، مصرف مواد و دارو و فرایند درمان رصد بشود. آزمایش های ادرار در این مورد اهمیت دارند.
- لازم است برای اصلاح سبک زندگی معتاد اقدام شود. درمان اعتیاد تغییر فراگیر سبک زندگی است. بیماران نیاز به فعال سازی رفتاری دارند. ناتوانی در این زمینه مشکلات افسردگی و اضطرابی را برای بیمار به دنبال خواهد آورد.
- معتادان و خانواده ی آنان بسیار نیازمند آموزش هستند و آسیب پذیری آنها فقدان آموزش هایی است که گاهی بسیار ابتدایی هستند. درمان اعتیاد با آموزشهای زیاد و اده همراه است.
- مشاوره پایه برای خانواده ضروری است؛ نگرانی ها، هماهنگی، قرار دادها، مصاحبه ی انگیزشی و مواردی که لزوماً ساختارهای دینامیک در خانواده را در بر نمی گیرد.
- معتادان بیشتر از هر گروه دیگر جسمانی سازی[۱۴۴] می کنند. کلینیک درمان اعتیاد برا ی مقابله با سبک شیمیایی حل مسأله بیماران باید آموزش ببیند و بیمار را از گرفتاری مسیرهای نادرست مصرف داروهای مختلف نجات دهد.
- وابستگی به مواد یک اختلال روانپزشکی است که با اختلالات مختلفی نیز ممکن است همراه باشد. هیجانات، رفتارها ونیازهای خاص این بیماران در فرایند درمان باید مورد توجه بوده و کادر درمان مشکلات درمانی را بشناسد و بتوانند آنها را مدیریت کنند.
۱۷-۲ تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
- در مطالعه ابرات، مک کانو لینگ (۲۰۰۷) برنامه درمانی با رویکرد مداخلات رفتاری شناختی مورد استفاده قرار گرفت. برنامه درمانی برای افراد وابسته به دارو و الکل در طول ۱۶ هفته اجرا شد. روش اجرا مطالعه موردی بود و نتایج اثربخشی معنادار مداخلات چند جانبه را نشان داد.
- در پژوهشی که هابر[۱۴۵]، (۱۹۹۷) انجام دادند تأثیرات انجام درمان با الگوی شناختی - رفتاری بر وضعیت زیست شیمی مغز و تغییرات ان مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به تغییرات شیمی مغز درحین مصرف مواد و اهمیتی که بازگشت شیمی مغز به حالت عادی در پیشگیری از عود دارد، مشخص شد درمان با الگوی ماتریکس توانست روند تغییرات و بازگشت مغز به وضعیت بهنجارتر را تسریع بخشد.
- در یک مجموعه پژوهش در بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸ که توسط مرکز درمان سوء مصرف مواد امریکا انجام گرفت ۹۸۷ نفر بیمار در ۸ مرکز درمانی به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند.
یک گروه مداخلات چند جانبه دریافت کردند و گروه دیگر در هر مرکز روش درمان معمول) دارو و جلسات محدود مشاوره فردی) را دریافت کردند ۵۵% از بیماران زن و ۴۵% مرد بودند. میانگین تحصیلات ۲/۱۲سال، ۸/۳۲ سال، شاغل بودن ۶۹% و متأهل ها ۱۶% بودند. نتایج در مرکز حاکی از تفاوت معنادار در اثربخشی درمان با مداخلات چندجانبه بود اثر بخشی ها یکسان گزارش شد. باقی ماندن در درمان به طور میانگین برای مداخلات چند جانبه ۹/۴۰% و برای درمان معمولی ۲-۳۴% بدست آمد.
- در پژوهش لستر[۱۴۶] ۲۰۰۸ رابطه باورهای غیرمنطقی، افسردگی و افکار خودکشی بر دانشجویان ۲۰۱ نفر مورد بررسی قرار گرفت و معلوم شد باورهای غیرمنطقی با افسردگی ارتباط دارند.
-ونگ[۱۴۷] و هگینگز در مطالعه خود در سال ۲۰۰۹ اثربخشی استفاده از مدیریت مشروط را در فرایند درمان بررسی کردند. این پژوهش بر بیماران وابسته به کوکایین انجام شد. بیماران در طی دریافت خدمات درمان سرپایی در طول ۲۴ هفته برای شرکت در جلسات و طی کردن مراحل درمان مطابق با یک جدول امتیازی تقویت کردند. نتایج حاصل اثربخشی روش مدیریت مشروط را بر افزایش معنی دار پرهیز از مصرف نشان داد. این نتایج در یک پیگیری یک ساله تکرار شدند.
- در پژوهشی کلارک و همکاران در سال ۲۰۰۹ رابطه مصرف مواد و افسردگی در داشن آموزان دبیرستانی ۵۷۲ نفر بررسی شد. نتیجه پژوهش نشان دهنده ی وجود ارتباط معنادار بین مصرف مواد وافسردگی بود.
-در پژوهشی که هوبر[۱۴۸]، لینگ، شاپ تاو، گولاتی، برتن و راوسون در سال ۲۰۱۲ بر روی بیماران وابسته به آمفتامین انجام دادند استفاده از حمایتهای اجتماعی در افزایش کارایی درمان مورد بررسی قرار گرفت. اموزشها به قصد کمک برای ایجاد روابط و فعالیتهای جدید انجام می گرفتند. گروه درمانی با برنامه ریزی انجام می شد که ساختار گروه منعطف تر و کمتر دارای ساختار و موضوعات مشخص جلسات رفتاری- شناختی باشد. افراد حاضر در جلسات برای رسیدن به تغییرات پایدار در سبک زندگی به همدیگر کمک کرده و همدیگر را تشویق می کردند. جلسات و حمایتها بر پایه نیاز شرکت کنندگان انجام می شد. برنامه پیشگیری از عود بر پایه تشویق و کمک به افرادی که لغزش پیدا می کردند استوار بود. نتایج پژوهش در مقایسه با روش های سنتی درمان اثر بخش مشابهی را نشان داد. فنون شناختی، باورهای مرتبط با مواد و افکار خودآیندی را که در کشش ها و هوس ها نقش دارند، مورد توجه قرار می دهند. فنون رفتاری بر اعمال و رفتاری تمرکز دارند که از نظر علّی با فرایندهای شناختی در تعامل هستند (بک[۱۴۹]، رایت، ۲۰۰۹). در درمان شناختی - رفتاری، درمانگر به درما نجو کمک میکند تا، از تجارب خودش برای ارزیابی درستی یا نادرستی باورها و عقایدش استفاده کند.
یکی از مهمترین مدلهای شناختی - رفتاری پیشگیری از عود که قابلیت اجرای گروهی دارد، مدل آموزش مهارت های مقابله ای مارلات است (مارلات، ۲۰۰۹؛ به نقل از کویستیمد، رینولدز[۱۵۰]، دراموند، داویس و تاریر، گوردن، ۲۰۰۹) مفهوم موقعیتهای پر خطر را بیان کرد که شامل دو دسته ی عمده هستند. دسته ی اول، تعیین کننده های درون فردی مرتبط با عود مثل مسائل روانشناختی، جسمانی و محیطی میباشد.
اثر بخشی استفاده از مدیریت مشروط در پژوهش دیگری توسط راوسون[۱۵۱] و هوبر در سال ۲۰۱۲ با درمان رفتاری- شناختی مقایسه شد. آزمودنی ها در برنامه ام. ام. تی[۱۵۲] قرار داشتند و مطابق با یک برنامه اقتصاد ژتونی در صورت انجام وظایف درمانی و رفتاری تقویت می شدند. نتایج تحقیق اثر بخشی بهتر برنامه ی درمان مدیریت مشروط را نسبت به درمان رفتاری- شناختی بدون مدیریت مشروط نشان داد.
- اثر بخشی روش ماتریکس بر درمان وابستگی به مواد محرک در پژوهشی مورد بررسی قرار گرفت (شاپ[۱۵۳] تاو، راوسون، مک کان و ابرت، ۲۰۰۹) ماده مورد مصرف کوکایین و کراک بود. درمان طبق الگوی ماتریکس میزان عود را کاهش داد.
-در پژوهشی که توسط راوسون، شاپ تاو، اوبرت، مک کان، هاسن[۱۵۴]، مرینلی، برتن و لینگ، ۱۹۹۹) انجام شد از الگوی درمان فشرده سرپایی برای درمان وابستگی به کوکایین استفاده شد .برنامه درمان شامل جلسات انفرادی، اموزشهای گروهی به خانواده، آموزش گروهی مهارتهای اولیه و تکمیلی پیشگیری از عود، آزمایش ادرار، برنامه های دوازده قدم، تحلیلی و بررسی عود و تشکیل گروههایی برای ایجاد حمایت اجتماعی بود. شواهد به دست آمده نشان داد روش مداخله چند جانبه اثر بخش معناداری بر این درمان دارد.
۱۸-۲ پژوهش های انجام گرفته در ایران
خورشیدزاده (۱۳۹۰) به بررسی میزان اثر بخشی و عوارض درمان با کلوفن وکلونیدین در سم زدایی موادافیونی پرداختند. دراین مطالعه دو سرکور ۶۶ بیمار سرپایی با تشخیص وابستگی به مواد افیونی براساس دی. اس. ام به طور تصادفی با کلوفن (۳۴نفر) به مدت ۱۴ روز دریافت کردند. نتایج از این قرار بود که هر دو دارو اثر بخشی مشابهی را در مورد نشانه های فیزیکی وروانی نشانگان ترک نشان دادند. تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر مقیاس های افسردگی واضطراب دیده نشد. نیمرخ عوارض جانبی در دو گروه کم و بیش که به طور معنی داری در گروه باک لوفن بیشتر دیده شد « سرخوشی » و « تهوع » مشابه بود، به جز موارد و درنهایت با کلوفن را می توان ازجهات مختلف معادل کلونیدین درسم زدایی مواد افیونی در نظر گرفت.
یعقوبی (۱۳۸۶) در پژوهشی به ارزیابی قابلیت اجرا وپیامدهای روش سم زدایی سریع پرداختند۴۱ بیمار وابسته به مواد افیونی ۳۷ مرد و۴۱ زن با سن متوسط ۱/۲۹ سال(۱۷ تا ۴۱ سال) که طی مدت یکسال به طور متوالی به مرکزآموزشی – درمانی روانپزشکی ایران مراجعه نموده و بستری شده بودند به کمک دو داروی اصلی نالوکسون زیر جلدی ۱۱ نفر و نالترکسون خوراکی ۳۰ نفر مورد سم زدایی قرار گرفتند و درنهایت با تجویز۵۰ میلی گرم نالترکسون خوراکی مطالعه خاتمه یافته تلقی می شد. یافته ها، زمان لازم برای انجام این سم زدایی کمتر از ۷۲ ساعت بود. به جز دو مورد، کلیه بیماران طرح تا پایان ادامه دادند(۹۵%)، از عوارض جدی طول کوتا ه درمان، اثر بخشی قابل، « عوارض اندک » تنها در ۲ نفر از بیماران دلیریوم مشاهده شد (۵%). نتایج قابل توجه، هزینه کمتر و امکان ارائه درمان به گروه بیشتری از بیماران از مزایای این روش سم زدایی به شمار میرود .
حسین پور (۱۳۸۹) در پژوهشی به مطالعه نقش تشخیص ی کیفیت زندگی و امیدواری در معتادان گمنام و معتادان تحت درمان نهگدارنده با متادون پرداختند. در این مطالعه علی مقایسه ای، تعداد ۱۰۰ نقر مرد و داوطلب ۵۰ نفراعضای انجمن معتادان گمنام، ۵۰ نفر گروه درمان نگهداری متادون، در دامنه سنی ۴۰-۲۰ با حداقل ۶ ماه دوره پرهیز از مواد، از شهرستان شاهرود، مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس امیدواری اسنایدر وهمکاران را تکمیل کردند. یافته ها : نتایج نشان داد که میانگین نمرات اعضای انجمن معتادان گمنام در مولفه تفکر عاملی، زیر مولفه امیدواری، روابط بین فردی و سلامت فیزیکی بطور معناداری بالا تر از میانگین افراد تحت درمان متادون است.
نتیجه: بنطر می رسد که شرکت فعال معتادان در انجمن معتادان گمنام باعث کیفیت زندگی بهتر و تقویت اراده افراد برای رسیدن به اهداف درمقایسه با درمان نگهدارنده متادون می شود. به ویژه روابط بین فردی این افراد تقویت شده، به زندگی جسمانی و روانی خوداهمیت داده و همچنین تحت تاثیر شرکت در انجمن سیر زندگی خودرا هدفمند دنبال می کنند.
امینی (۱۳۷۹) درمطالعه ای به بررسی تاثیر داروی متادون برکاهش رفتارهای پرخطر پرداختند .این مطالعه بر روی ۹۳ نفر از مراجعین به مرکز درمان سوء مصرف مواد دانشگاه که درحال درمان نگهدارنده بودند صورت گرفت .جهت انجام این مطالعه از پرسشنامه مپ استفاده گردید نتایج از این قرار بود که اعتیاد می تواند باعث رفتارهای پرخطر گردد و سنین جوانی، نوع ماده مصرف، تحصیلات پایین و عدم اطلاعات کافی از عوامل تاثیر گذار در بروز رفتارهای پرخطر می باشد .درمان معتادان به روش نگه دارنده با متادون نقش کاملاً واضحی برکاهش بروز رفتارهای پرخطر دارد. لذا توسعه مراکز متادون درمانی وتشویق معتادان به درمان مزبور توصیه می گردد.
دباغی (۱۳۸۶) درمطالعه خود به بررسی اثر بخشی درمان نگه دارنده با متادون، درمان با شیوه کنگره ۶۰ و درمان شناختی رفتاری بر تغییر وضعیت روانی معتادان به کراک پرداختند .دراین پژوهش از بین داوطلبین درمان به مراکز درمان جمعیت آفتاب و مرکز بازپروری سازمان رفاه اجتماعی و آموزش شهروندی شهرداری، ۶۰ نفر انتخاب شدند و در چهار گروه درمان شناختی رفتاری ۱۸ نفر درمان متادون ۱۵نفر درمان به شیوه کنگره۰ ۶، (۱۲) نفر وگروه کنترل (۱۵) نفر کاربندی شدند. مقایسه نمرات آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، با پرسشنامه ویژگی های بنیادی شخصیت نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر متغیر های هیپوکندریا، افسردگی، مشکلات بین فردی، اضطراب انحراف و درمان نگهدارنده با متادون، بر متغیر های هیپوکندری، انکار و اختلال تفکر و درمان باشیوه کنگره ۶۰ بر متغیرهای افکار، مشکلات بین فردی و بیگانگی اثر بخش بوده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:22:00 ب.ظ ]




 

۷/۰

 

۲/۰

 

۵/۲

 

۲۱۱/۰

 

۷۸۲/۱

 

 

 

۷/۰

 

۶/۰

 

۲۵/۰

 

۱۷۴/۰

 

۹۱۲/۱

 

 

 

۷/۰

 

۶/۰

 

۵/۲

 

۱۸۷/۰

 

۸۹۱/۱

 

 

 

با مشاهده شکل­ها و جداول­ می­توان نتیجه گیری نمود که مزیت کنترل کننده فازی پیشنهاد شده نسبت به کنترل کننده مقاوم تناسبی-انتگرالی-مشتقی آن است که در کنترل موقعیت سیستم، درصد فراجهش آن صفر است و زمان نشست آن کم تر می­باشد و در کنترل نوسان بار علاوه بر آنکه تعداد نوسانات کمتری دارد زمان نشست آن نیز کمتر می­باشد از طرفی دیگر بیشینه زاویه نوسان بار در کنترل کننده فازی پیشنهادی بیشتر از کنترل کننده مقاوم تناسبی-انتگرالی-مشتقی می­باشد که از این جهت کنترل کننده مقاوم تناسبی-انتگرالی-مشتقی نسبت به کنترل کننده فازی پیشنهادی برتری دارد.
۴-۳-۲- مقایسه کنترل کننده جبران­ساز موازی توزیع یافته با کنترل کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی بر اساس الگوریتم ژنتیک
شکل (۴-۱۵): کنترل کننده PID براساس الگوریتم ژنتیک، کنترل موقعیت سر جرثقیل به ازای بهره های کنترلی متفاوت و مسافت۵/۰ و جرم بار ۱ کیلو گرم و طول کابل ۵/۰
شکل (۴-۱۶): کنترل کننده جبران­ساز موازی توزیع یافته، کنترل موقعیت سرجرثقیل به ازای مسافت ۵/۰و جرم بار ۱ کیلوگرم و طول کابل ۵/۰ متر
 شکل (۴-۱۷): کنترل کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی بر اساس الگوریتم ژنتیک، زاویه بار با سر جرثقیل به ازای بهره­های کنترلی متفاوت و مسافت ۵/۰
شکل (۴-۱۸): کنترل­ کننده جبران­ساز موازی توزیع یافته، زاویه بار با سرجرثقیل به ازای مسافت ۵/۰و جرم بار ۱ و طول کابل ۵/ ۰ متر
با مشاهده شکل­ها می­توان نتیجه ­گیری نمود، زمان نشست در کنترل موقیعت سر جرثقیل با بهره گرفتن از کنترل کننده فازی پیشنهادی تقریباٌ برابر است با وقتی که از کنترل کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی بر اساس الگوریتم ژنتیک استفاده می­ شود. درصد فراجهش صفر در کنترل موقعیت، تعداد نوسانات و زمان نشست کمتر در کنترل نوسان بار را می­توان از مزایای کنترل کننده فازی پیشنهادی نسبت به کنترل کننده کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی بر اساس الگوریتم ژنتیک نام برد. و مزیت کنترل کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی بر اساس الگوریتم ژنتیک نسبت به کنترل کننده فازی پیشنهادی کمتر بودن حداکثر زاویه نوسان بار در آن می­باشد.
۴-۳-۳- مقایسه کنترل کننده جبران­ساز موازی توزیع یافته با کنترل کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی با تنظیم کننده فازی
شکل (۴-۱۹): کنترل کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی با تنظیم کننده فازی، کنترل موقعیت سر جرثقیل به ازای جرم بار ۵/۰ و طول کابل ۷۵/۰ و مسافت ۵/۰
شکل (۴-۲۰): کنترل­ کننده جبران­ساز موازی توزیع یافته، کنترل موقعیت سرجرثقیل به ازای جرم بار ۵/۰ و طول کابل ۷۵/۰ و مسافت ۵/۰
شکل (۴-۲۱): کنترل­ کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی با تنظیم کننده فازی، کنترل زاویه بار با سر جرثقیل به ازای جرم بار ۵/۰ و طول کابل ۷۵/۰ و مسافت ۵/۰
شکل (۴-۲۲): کنترل­ کننده جبران­ساز موازی توزیع یافته، کنترل زاویه بار به ازای جرم بار ۵/۰ و طول کابل ۷۵/۰ و مسافت ۵/ متر
شکل (۴-۲۳): کنترل­ کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی با تنظیم­کننده فازی، کنترل موقعیت سرجرثقیل به ازای جرم بار ۱ و طول کابل ۲۵/۰ و مسافت ۵/۰
شکل (۴-۲۴): کنترل کننده جبران­ساز موازی توزیع یافته، کنترل موقعیت سر جرثقیل به ازای جرم بار ۱ و طول کابل ۲۵/۰ و مسافت ۵/۰
شکل (۴-۲۵): کنترل­ کننده تناسبی-انتگرالی- مشتقی با تنظیم­کننده فازی، کنترل زاویه بار با سرجرثقیل به ازای جرم بار ۱ و طول کابل ۲۵/۰ و مسافت ۵/۰
شکل (۴-۲۶): کنترل کننده جبران­ساز موازی توزیع یافته، کنترل زاویه بار با سر جرثقیل به ازای جرم بار ۱ و طول کابل ۲۵/۰ و مسافت ۵/۰
جدول۴-۵): کارآیی کنترل کننده فازی تناسبی- انتگرالی-مشتقی برای موقعیت سرجرثقیل ۵/۰ متر
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

طول کابل (متر)

 

جرم بار(کیلوگرم)

 

موقعیت سر جرثقیل (متر)

 

زاویه نوسان بار( رادیان)

 

 

 

درصد فراجهش

 

زمان نشست (ثانیه)

 

حداکثر زاویه (رادیان)

 

زمان نشست (ثانیه)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ب.ظ ]




کانتیلون (یکی از اولین نویسندگانی که واژه کارآفرینی را به شکل رسمی مطرح کرد) خاطر نشان می کند که فاکتور اصلی برای متمایز ساختن کارآفرینان از غیر کارآفرینان، نااطمینانی و ریسک پذیرفته شده از طرف آنها است (اینتراگو و همکاران[۱۳۶]،۲۰۰۰).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
کیل استرم و لافونت استدلال می کند که تحت مفروضات منطق اقتصادی در حالت متعادل، افرادی که ریسک گریزی کمتری دارند کارآفرین می شوند؛ در حالی که افرادی که ریسک گریز هستند به شکل یک کارمند ساده خواهند بود.رفتار کارآفرینانه ریسک پذیر توسط شیوه ای که کارآفرینان با شناخت به ریسک نزدیک می شوند می تواند شرح داده شود (آنتونسیک[۱۳۷]،۲۰۰۳).
توانایی تحمل ریسک به عنوان یک چالش اصلی است که کارآفرینان با آن مواجه هستند. درمر[۱۳۸] سه جزء ریسک را شناسایی کرده است:
مفهومی
اداری
محیطی
درمر ریسک مفهومی را تنظیم ناقص یک بحث یا مشکل مانند استفاده از مدل های غلط، ساختن مفروضات غلط در مورد یک بحث و انتخاب معیار تصمیم غلط تعریف کرده است.تخمین بیش از اندازه بازار یا نرخ رشد مثال معمولی از ریسک مفهومی برای کارآفرینان است.
عنصر دوم ریسک اداری است که به عنوان ریسکی تعریف شده که حتی یک برنامه مفهوم سازی شده خوب یا یک برنامه ممکن است به شکل مناسب اجرا نشود.برای مثال قصور در مدیریت و اداره وجه نقد ممکن است به عنوان ریسک اداری برای کارآفرینان ذکر شود.
عنصر آخر ریسک محیطی است. در این نوع ریسک بیان می شود که محیط به شکل غیر قابل پیش بینی تغییر می کند، حتی بعد از اقداماتی که به خوبی درک شده و به کار گرفته شده است. فاکتورهای خارجی مانند تغییر شرایط تقاضا، رقابت و تغییر تکنولوژی اغلب جزء فاکتورهایی هستند که بقای شرکت را تهدید می کنند.
کارآفرینان امروزه به مکانیسم هایی که برای کاهش ریسک کسب و کار طراحی شده متوسل
می شوند. مانند ائتلاف استراتژیک، سرمایه گذاری مشترک و توافقات رسمی (مک کارتی[۱۳۹]،۲۰۰۰).
با توجه به تغییرات سریع امروز و بازارهای کاملاً نامطمئن، شرکت های کارآفرین باید
ریسک هایی را بپذیرند؛ در واقع بدون ریسک پذیری چشم انداز برای رشد کسب و کار افول می یابد (لی و تسای[۱۴۰]،۲۰۰۵).
پیشتازی[۱۴۱]
محققان اقتصاد از زمان شومپیتر بر اهمیت پیش قدمی و پیشتازی در فرایند کار آفرینی تأکید
کرده اند. پنروس[۱۴۲] استدلال می کند که مدیران کارآفرین در رشد شرکت ها اهمیت زیادی دارند، زیرا
آن ها دیدگاه و بینش ضروری برای گسترش و بهره برداری از فرصت فراهم می کند. لیبرمن[۱۴۳] و مونتگومری[۱۴۴] (۱۹۸۸) بر اهمیت امتیاز اولین حرکت کننده، به عنوان بهترین استراتژی برای
سرمایه گذاری تأکید می کنند. پیش قدمی با پیش بینی و دنبال کردن فرصت های با کار آفرینی ارتباط دارد. این ویژگی کار آفرینی، پیشتازی نامیده می شود.
میلر و فریسن استدلال می کنند که پیشتازی تصمیمات یک شرکت، با پاسخگویی به این سؤال تعیین می شود: «آیا شرکت محیط خود را با معرفی محصولات، تکنولوژی یا تکنیک های اداری شکل می دهد یا این که فقط واکنش نشان می دهد؟» اگرچه پیش بینی تقاضای آینده جزء مهمی از کارآفرینی است، ایده اول بودن در بازار چیزی است که به سختی تعبیر می شود. ونکاتارامن پیشتازی را فرآیندهایی می داند که ناظر بر پیش بینی نیازهای آینده همراه با جستجوی موقعیت های جدید است که ممکن است مرتبط با خطوط عملیات موجود و معرفی محصولات و مارک های جدید پیشاپیش رقابت باشد. بنابراین، یک شرکت پیشتاز به جای اینکه پیرو باشد، رهبر است، زیرا برای دستیابی به فرصت ها آینده نگری دارد حتی اگر همیشه برای انجام کارها اول نباشد.
مفهوم پیشتازی اغلب توجه کمتری از سوی محققان کار آفرینی دریافت کرده است. دو خصیصه مهم پیشتازی شامل:
رفتار رقابتی جسورانه مرتبط با شرکت های رقیب (سرآمد رقبا شدن)
تعقیب فرصت های کسب و کار مناسب
به تلاش های شرکت برای به دست آوردن فرصت های جدید پیشتازی گفته می شود. روند نظارتی سازمان های پیشتاز شامل شناسایی نیازهای آینده مشتریان موجود و پیش بینی تغییرات در تقاضا است که ممکن است منتج به فرصت های سرمایه گذاری جدید شود. پیشتازی نه تنها مشتمل بر شناسایی تغییرات است بلکه تمایل به عمل روی بینش هایی که پیشاپیش رقابت وجود دارد نیز هست. مدیران استراتژیک که پیشتازانه عمل می کنند، چشمانشان را بر روی آینده و دستیابی به امکانات جدید برای رشد و توسعه باز می کنند.بسیاری از شرکت های پیشتاز به دنبال روش هایی نه تنها برای آینده گرایی بلکه تغییر دادن ماهیت رقابت در صنعتشان هستند.
پیشتازی برای ایجاد مزیت رقابتی مؤثر است، زیرا رقبا را در موقعیتی قرار می دهد تا به
پیشگامی های مؤثرش پاسخ دهند. مزایایی که نصیب شرکت های پیشتاز می شود شامل وارد شدن به بازارهای جدید، هویت مارک، بکارگیری تکنیک های اداری یا اتخاذ تکنیک های عملیاتی جدید در صنعت است.
همانطور که بیان شد شرکت های پیشتاز یا اولین حرکت کننده[۱۴۵] می توانند موقعیت رقابتی خود را ارتقا دهند. دو شیوه ای که شرکت ها برای پیشتازانه عمل کردن استفاده می کنند شامل:
معرفی محصولات جدید یا قابلیت های فنی پیشاپیش رقبا
جستجوی مستمر محصولات یا ارائه خدمات جدید، است (دس و لامپکین،۲۰۰۵).
دس ولامپکین (۲۰۰۱) پیشتازی را دیدگاه رو به جلو برای فرصت یابی[۱۴۶] تعریف کردند که در برگیرنده معرفی محصولات یا خدمات جدید پیشاپیش رقبا و پیش بینی تقاضای آینده برای تغییر و شکل دادن به محیط است (کریزر و همکاران،۲۰۰۲).
دو امتیاز مهمی که پیشتازی ایجاد می کند: افزایش دریافت علامت های بازار توسط شرکت و آگاهی از نیازهای آشکار و پنهان مشتریان است. شرکت های پیشتاز با به دست آوردن تجربه و یادگیری در طی زمان حق انحصاری به دست می آورند، تمایل به هماهنگی بیشتر با تغییرات و روندها در بازار دارند، و این ها باعث ایجاد فرصت هایی برای شرکت می شود تا نیازهای آشکار و پنهان را جلوتر از رقبا برآورده سازند.با پیش بینی و آمادگی برای تغییر، شرکت های پیشتاز موقعیت بهتری برای به دست آوردن سهم بازار و مشتری دارند و وقتی تغییر سریع اتفاق می افتد منابع را می توانند جلوتر از رقبا تغییر دهند. با انجام این کار شرکت های پیشتاز یک گام جلوتر از پاسخگویی رقبا هستند.
پیشتازی در شرکت ها با تغییر آگاهانه مشخص می شود؛ یعنی فعالیت روی اطلاعات برای ایجاد تغییر نه فقط پیش بینی آن.
شرکت پیشتاز محیط را به طور مستمر کنکاش کرده و برای برطرف کردن نیازهای مشتریان تلاش می کند به جای آن که نیرو های خارجی سرنوشتش را هدایت کنند. در واقع پیشتازی، قابلیت پاسخگویی شرکت را متعادل و تمایل به رویارویی با شرایط جدید را ایجاد می کند.(هیوز و مورگان، ۲۰۰۶)
رقابت جسورانه[۱۴۷]
اندیشمندان مختلفی مانند دویچ[۱۴۸] و والرند[۱۴۹] تحقیقات گوناگونی در زمینه رقابت و موقعیت های رقابتی انجام داده اند و می توان گفت به طور کلی از دو نوع رقابت سخن به میان آورده اند:
رقابت مستقیم: رقابت با دیگران
رقابت غیر مستقیم: رقابت با یک معیار
در جهان کنونی، تقریباً هیچکس را از فشارهای رقابت جویی با دیگران گریزی نیست و به ناچار سعی می کند نسبت به برآوردن تقاضاها و الزامات زندگی جدید اقدام نماید.
بسیاری از دانشمندان مثل مک میلان[۱۵۰] و پورتر[۱۵۱] استدلال می کنند که موضع جسورانه و رقابتی برای بقا و موفقیت شرکت لازم است. بنابراین رقابت جسورانه پنجمین بعد کارآفرینی است که مورد توجه قرار می گیرد. رقابت جسورانه به تمایل یک شرکت در به چالش کشیدن مستقیم رقبایش برای دستیابی به داده های جدید یا بهبود موقعیت اطلاق می شود. شکل های رقابت جسورانه که قابل دسترس برای شرکت های جدید است شامل اتخاذ تاکتیک های غیر معمول برای به چالش کشیدن رهبران صنعت، تحلیل و هدفگیری ضعف های رقبا و تمرکز روی محصولات با ارزش افزوده بالا است (وو و کوپر[۱۵۲]،۱۹۸۱).
شرکت ها با یک گرایش جسورانه تمایل به نبرد با رقبا دارند. آن ها ممکن است قیمت ها را کاهش دهند و سودآوری را فدای دستیابی به سهم بازار کنند یا پیشتازانه برای به دست آوردن ظرفیت بیشتر تولید هزینه کنند (آولنتیس و سالون، ۲۰۰۷).
رقابت جسورانه به عنوان مسیر رشد و توسعه شرکت، ممکن است دربرگیرنده جسارت برای متعادل کردن نتایج ابعاد دیگر کارآفرینی مانند نوآوری و پیشتازی باشد.
مدیران استراتژیک می توانند از رقابت جسورانه برای مبارزه با روندهای صنعتی که تهدید کننده بقا یا موقعیت بازارشان است استفاده کنند. دو روشی که شرکت ها با رقابت جسورانه موقعیت رقابتی خود را ارتقا می دهند شامل:
ورود به بازارها با کاهش دادن شدید قیمت ها
کپی برداری از رویه ها یا تکنیک های رقبای موفق
شیوه دیگری که شرکت ها برای غلبه بر رقیب استفاده می کنند مشتمل بر از پیش اعلام کردن ساخت محصولات یا تکنولوژی های جدید است. این نوع علامت دهی تنها با هدف جذب مشتریان بالقوه نیست، بلکه برای دیدن چگونگی واکنش رقبا و یا عدم تشویق آن ها در ایجاد پیش قدمی های مشابه است. در بعضی مواقع این اعلانات فقط برای ترساندن رقبا است.
رقابت جسورانه همیشه منجر به مزیت رقابتی نمی شود. شهرت بعضی رقبا یا مدیران اجرایی ارشد با جسوریت بیش از اندازه صدمه می بیند. رقابت جسورانه نوعی استراتژی است که بیشتر برای تعدیل استفاده می شود. شرکت هایی که جسورانه موقعیت رقابتی ایجاد می کنند و توانمندانه از
فرصت ها برای دستیابی به سود استفاده می کنند، در دوره طولانی توانایی بیشتری برای پایدار ساختن مزیت رقابتی خود دارند. البته اگر هدفشان به جای تلفات سنگین وارد کردن به رقبا، پیشی گرفتن از آن ها باشد (دس و لامپکین،۲۰۰۵).
شرکت هایی که خیلی جسور هستند رقبا را به عنوان دشمنانی می بینند که باید آن ها را شکست داد. تهاجمی بودن و جسارت از طریق بسیج منابع برای آغاز حمله مستقیم به رقبا با هدف ضعیف کردن قدرت رقابتیشان می توان اجرا شود یا اینکه امتیازات را از طریق تاکتیک های حمله مستمر به دست آورند. در مقابل پیشتازی رقابت جسورانه ارزیابی مداوم رقبا را فراتر از ارزیابی محیط در نظر می گیرد، یعنی به دنبال فرصت ها برای بهره برداری از نقاط قوت خود و ضعف رقبا و گرفتن امتیاز است.
شرکت های جسور عمدتاً خود در فعالیت ها پیش قدم می شوند و سپس به رقبا پاسخ می دهند، در معرفی محصولات جدید، تکنیک های اداری، تکنولوژی های عملیاتی و… پیشرو هستند، خیلی رقابتی هستند و موضع «پیش تر بودن از رقبا»[۱۵۳] را اتخاذ می کنند. در مقابل شرکت های منفعل، عمدتا به اقداماتی که رقبا در آن پیش قدم شدند پاسخ می دهند، به ندرت در معرفی محصولات جدید،
تکنیک های اداری، تکنولوژی های عملیاتی و … پیش قدم می شوند و موضع «زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنند»[۱۵۴] را ترجیح می دهند (سیوین و کاوین[۱۵۵]،۱۹۹۰).
توسعه و تغییرات جدیدی که در بازار در حال رخ دادن است، شرکت ها را برای توسعه بیشتر گرایشات فرهنگ رقابتی مؤثر مجبور می کند (کیا و همکاران[۱۵۶]،۲۰۰۵).
توفیق گرایی[۱۵۷]
از آن جا که هدف اصلی مالکان کسب و کار کارآفرین موفقیت و دستیابی به ترکیبات جدید است، توفیق گرایی مورد بررسی قرار می گیرد. مکللند[۱۵۸] بیان می کند: افرادی که نیاز به توفیق و موفقیت داند، با انجام وظایف غیر معمول (غیر روتین) و گرفتن مسئولیت، عملکرد بهتری از خود نشان
می دهند. آنها به دنبال بازخور هستند، خودشان را با دیگران مقایسه می کنند، برای خود اهداف چالشی تعیین می کنند و دائماً برای بهبود عملکرد تلاش می کنند.از نظر مک کله لند کارآفرینان در رابطه با نیاز به توفیق طلبی، دارای چند مشخصه هستند که عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ب.ظ ]




سپاس و درود بی‌پایان یگانه هستی‌بخش را که داناترین و مهربان‌ترین آفریدگاران است. پروردگاری که شرف انسانیت و گوهر اندیشیدن را سرمایه وجود آدمی نمود و او را اشرف آفریدگان خویش ساخت.
بی تردید مجال این توفیق را نمی‌یافتم اگر که فروغ یادش روشنگر راه و ذره‌ای از پرتو لطفش این بنده را همراه نبود. و این همه را چگونه سپاس گویم که ذره‌ذره وجودم وامدار خوان رحمت چنین خداوندگاری است.
و با سپاس و تشکر صمیمانه از:
استاد گرانقدر؛ جناب آقای دکتر میرمسعود سجادی که با قبول راهنمایی پایان نامه بنده را رهین منت خویش ساختند و از آغاز تا انجام کار از راهنمایی‌های ارزنده و دقت نظر ایشان بهره‌مند گردیدم.
اساتید ارجمند؛ جناب آقای دکتر ایمان سوری نژاد و جناب آقای مهندس سعید مسندانی که لطف خویش را نسبت به حقیر با قبول مشاورت پایان‌نامه به نهایت رساندند و با رایزنی و توجهات مدبرانه خود مرا در انجام این مقصود یاری فرمودند.
دوست و خواهر دلسوز و مهربانم؛ سرکار خانم دکتر مهرنوش دریا که در تمامی مراحل کار صبورانه و دلسوزانه سختی‌ها را به جان خریده، از هیچگونه تلاشی نسبت به حقیر کوتاهی نکرده و همواره در کنارم استوار و محکم ایستاده و خم به ابرو نیاوردند. باشد تا بتوانم ذره‌ای از لطف و مهربانی ایشان را جبران نمایم.
تقدیم
ماحصل آموخته هایم را تقدیم می‌کنم به آنان که مهر آسمانی‌شان آرام بخش آلام زمینی‌ام است.
به استوارترین تکیه‌گاهم، دستان پرمهر پدرم
به سبزترین نگاه زندگی‌ام، چشمان سبز مادرم
که هرچه آموختم در مکتب عشق شما آموختم و هرچه بکوشم قطر‌ه‌ای از دریای بی‌کران مهربانیتان را سپاس نتوانم بگویم.
امروز هستی‌ام به امید شماست و فردا کلید باغ بهشتم رضای شما.
ره آوردی گران سنگ‌تر از این ارزان نداشتم تا به خاک پایتان نثار کنم، باشد تا حاصل تلاشم نسیم‌گونه غبار خستگیتان را بزداید.
بوسه بر دستان پرمهرتان
چکیده
مطالعه حاضر با هدف استفاده از کرم پرتار Perinereis nuntia در جیره غذایی مولدین میگوی سفید غربی Litopenaeus vannamei و بررسی زمان تخم‌ریزی و هماوری مولدین، رشد، بازماندگی و مقاومت پست‌لارو ۱۵ روزه در برابر استرس‌های محیطی شوری، دما و فرمالین در مرکز آموزش و بازسازی ذخایر آبزیان کلاهی در استان هرمزگان انجام شد. ۱۸ مولد ماده و ۱۸ مولد نر در سه تیمار غذایی با سه تکرار به‌صورت تیمار یک شامل اسکوئید+ ملالیس+ جگر گاو، تیمار دو شامل اسکوئید+ ملالیس+ جگر گاو+ ۸% کرم پرتار و تیمار سه شامل اسکوئید+ ملالیس+ جگر گاو+ ۱۲% کرم پرتار قرار گرفتند. غذادهی روزانه در چهار نوبت در ساعات ۶، ۱۲، ۱۸ و ۲۴ تا زمان رسیدگی جنسی مولدین و تخم‌ریزی انجام شد. تعداد روز لازم برای رسیدن به رسیدگی جنسی، تعداد و درصد مولدین تخم‌ریزی کرده، تعداد تخم تولیدی، تعداد لارو تولیدی و شاخص‌های رشد لاروها (طول کل و وزن تر) محاسبه شد. جهت بررسی مقاومت لاروها در برابر استرس‌های شوری (۱۰،۲۰، ۴۰ و ۵۰ قسمت در هزار)، دما (۱۰،۲۰، ۴۰ و ۵۰ درجه سانتی گراد) و فرمالین (۱۰۰ قسمت در میلیون)، لاروها به مدت ۳۰ دقیقه در معرض استرس قرار گرفتند و پس از انتقال به آب تازه، میزان بازماندگی تیمارهای مختلف محاسبه گردید. بر‌اساس نتایج، به‌طور میانگین در تیمار سه پس از گذشت ۹ روز از غذادهی، ۱۲ عدد از مولدین ماده به مرحله چهار رسیدگی جنسی رسیدند. در تیمار دو، ۹ عدد از مولدین ماده به طور میانگین ۱۳ روز پس از شروع غذادهی آماده جفت‌گیری شدند. همچنین در تیمار یک به‌طور میانگین با گذشت ۱۸ روز از غذادهی، ۴ عدد از مولدین ماده مراحل رسیدگی جنسی را پشت‌سر گذاشتند و این تیمارها از لحاظ زمان تخم‌ریزی اختلاف معنی‌دار آماری داشتند (۰۵/۰>P ). بیشترین و کمترین میانگین تعداد تخم به‌ترتیب متعلق به تیمار سه (۱۲۳۶۲۲ عدد تخم) و تیمار یک (۷۸۳۵۰ عدد تخم) بود و اختلاف معنی‌داری بین تیمارها مشاهده شد (۰۵/۰>P ). همچنین در مراحل لاروی ناپلیوس و پست‌لاروی، تیمار سه بیشترین تعداد و بعد از آن تیمار دو و همچنین تیمار یک کمترین تعداد لارو تولیدی را داشتند و همه تیمارها نسبت به یکدیگر دارای اختلاف معنی‌داری بودند (۰۵/۰>P ). در بررسی شاخص‌های رشد لاروها، بیشترین و کمترین میانگین طولی و وزنی به‌ترتیب متعلق به تیمار سه و تیمار یک بوده و تیمارهای دو و سه نسبت به تیمار یک دارای اختلاف معنی‌داری بودند (۰۵/۰>P ). در مقاومت به استرس‌های محیطی در آزمایشات استرس شوری، دما و فرمالین، بیشترین بازماندگی به تیمار سه و کمترین بازماندگی به تیمار یک اختصاص داشت. با‌‌توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش می‌توان گفت که رشد گنادها، رسیدگی جنسی، سرعت تخم‌ریزی، کیفیت تخم‌ها و لاروهای تولیدی و مقاومت لاروها در برابر استرس‌های محیطی در مولدین میگوی سفید غربی که با ۱۲% کرم پرتار در جیره تغذیه شده بودند نسبت به مولدین تغذیه شده با ۸% از این کرم و مولدین شاهد افزایش می‌یابد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
کلمات کلیدیمیگوی سفید غربی Litopenaeus vannamei، کرم پرتار Perinereis nuntia، جیره غذایی، رشد، استرس‌های محیطی

 

صفحه فهرست مطالب
۱ فصل اول
۱ مقدمه و کلیات
۱ ۱-۱ مقدمه
۵ ۱-۱-۱ اهداف و فرضیات
۵ ۱-۱-۲ جنبه نوآوری تحقیق
۶
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]




  • تست ورزش، نوار عضله، نوار عصب، نوار مغز، آنژیوگرافی چشم

 

  • شکستگی ها، گچ گیری، ختنه، بخیه، کرایوتراپی، اکسیزیوم، لیپوم، تخیه کیست و لیزر درمانی

 

    • رفع عصوب انکساری چشم با حداقل ۴ دیوپتر برای هر چشم

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

  • انتقال شهری پزشکی زمینی با آمبولانس

 

  • انتقال بین شهری پزشکی زمینی با آمبولانس

 

*بخش ب :پیشینه تحقیق
مقدمه:
بازار بیمه علی الخصوص بیمه های اشخاص در کشورهای صنعتی دارای رشد سریعی بوده است. اما با وجود این پیشرفت، تحقیقات چندانی در مورد بیمه های اشخاص صورت نپذیرفته است. در کشور ما نیز به علت تنگناهای پژوهشی ، به جز مقاله های محدود، تحقیق جامعی ارائه نشده است و مقاله های ارائه شده نیز در خصوص بعضی از شاخه های بیمه اشخاص ، آن هم به صورت نظری است. با این حال در اینجا به بررسی تعدادی از این مقالات ارائه شده در سایر کشورها و همچنین در ایران می پردازیم:
۱- تحقیقات (خارجی):
۱-۱ در مقاله ای با عنوان (مدل اقتصاد سنجی بیمه عمر در اقتصاد آمریکا) که توسط کامینز در سال ۱۹۷۳ مطرح شده است، آثار متغییرهای کلان اقتصادی را بر صنعت بیمه عمر آمریکا مطالعه کرد و به نتیجه رسید که بیمه عمر با تولید ناخالص داخلی ارتباط دارد.
۲-۱ در مقاله ای با عنوان (عوامل موثر بر تقاضای بیمه های زندگی ) که توسط لوییس ۱۹۸۹ انجام گرفته است، به رابطه بین درآمد و بیمه عمر پرداخته است و این نتیجه رسیده است که درآمد با بیمه عمر رابطه مستقیم دارد. هرچه درآمد افراد افزایش یابد استقبال و تقاضا نسبت به بیمه های عمر نیز افزایش می یابد و بالعکس.
۳-۱ در مقاله ای با عنوان رابطه تورم بر تقاضای بیمه های زندگی که توسط فورچون و بابل انجام شده است، نشان داده اند که تورم بر تقاضای بیمه های زندگی اثر منفی دارد و به عبارت دیگر ارزش بیمه زندگی را کاهش می دهد.
۴-۱ در مقاله ای با عنوان عوامل موثر بر تقاضای بیمه های زندگی که توسط براون و کیم در سال ۱۹۹۸ با بهره گرفتن از مدل کار نظری لوییس صورت گرفته است، که در این زمینه درآمد ، بارتکفل، تورم مورد انتظار و
سطح تحصیلی را عوامل موثر بر تقاضای بیمه های زندگی دانسته که به از برآورد تقاضای بیمه های زندگی بصورت لگاریتمی ، به این نتیجه دست یافتند که رابطه تقاضا برای بیمه های زندگی با درآمد ، بار تکفل مثبت و با تورم مورد انتظار منفی می باشد.
۵-۱ در مقاله ای با عنوان رابطه بین توسعه اقتصادی و ساختار بازار بیمه زندگی در ۵۵ کشور در حال توسعه توسط اوترویل در سال ۱۹۸۶ مورد پژوهش قرار گرفته شده است، او به این نتیجه رسید که رابطه حق بیمه دریافتی و تولید ناخالص داخلی مثبت و دارای کشش درآمدی بزرگتر از واحد است.
۶-۱ در مقاله ای با عنوان عوامل موثر بر تقاضای بیمه های اشخاص که توسط لین و گریس در سال ۲۰۰۵ انجام شده است، نشان می دهد تقاضای بیمه عمر به شدت با آسیب پذیری مالی در ارتباط است و کشش تقاضای بیمه های عمر با افزایش عمر کاهش می یابد.
۷-۱ هامند و هوستون و مولندر در سال ۱۹۷۷ به روش تجربی نشان داده اند که بار تکفل برای بیمه های زندگی رابطه مثبت دارد.
۸-۱ خاجوریا، دینکسون و بینستوک و نیز تروت و تروت در سال ۱۹۹۰ بصورت تجربی نشان داده اند که تقاضای بیمه های زندگی با درآمد رابطه مثبت دارد.
۲-تحقیقات (داخلی):
۱-۲ مقاله ای تحت عنوان بررسی تأثیر متغییرهای کلان اقتصادی بر تقاضای بیمه های اشخاص که توسط احسان جلالی تهیه شده است. در این پژوهش کل عملکرد صنعت بیمه ایران در رشته های بیمه های اشخاص بررسی شده است. لذا از تکنیک نمونه گیری استفاده نشده است. این تحقیق با بهره گرفتن از اعمال تکنیک های اقتصاد سنجی صورت پذیرفته است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که تقاضای بیمه های اشخاص با درآمد سرانه، نرخ بیکاری و سرانه خسارتهای پرداختی بیمه گر رابطه مستقیم و با شاخص قیمت مصرف کننده رابطه معکوس دارد.
۲-۲ پایان نامه ای تحت عنوان بررسی تبلیغات بر بیمه های زندگی در ایران که توسط حجت اله گودرزی انجام گرفته است،اثر تأثیر تبلیغات بر بیمه های زندگی را مورد مطالعه قرار داده است و با سرلوحه قرار دادن این اصل که بیمه را باید فروخت استفاده از شیوه های تبلیغاتی مناسب و بکار گرفتن کانال های مفید را برای ارتقا فرهنگ بیمه مناسب دانسته است.
۳-۲مقاله ای تحت عنوان عوامل موثر بر تقاضای بیمه های زندگی در صنعت بیمه که توسط ابراهیم کاردگر انجام گرفته است، با بهره گرفتن از الگوی لوییس به برآورد و بررسی آثار متغییرهایی از جمله درآمد سرپرست خانواده، مرگ او و….. پرداخته است. نتایج حاصل از این الگو نشان می دهد که تقاضای بیمه های زندگی با تورم مورد انتظار رابطه منفی داشته و با خالص درآمد سرانه و نرخ با سوادی رابطه مستقیم دارد.
۴-۲ مقاله ای تحت عنوان نقش بیمه های عمر در افزایش رفاه و عدالت اجتماعی که توسط مجید دهنوی ارائه شده است اهمیت و نقش انکار ناپدیر بیمه های زندگی را در افزایش رفاه اجتماعی مورد بررسی قرار داده است و تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی، عوامل ساختاری و عوامل اقتصادی را بررسی کرده است.
۵-۲ مقاله ای تحت عنوان رابطه بین بیمه زندگی و رشد اقتصادی که توسط فیروزه عزیزی و فاطمه پاسبان ارائه شده است، رابطه بین بیمه زندگی و رشد اقتصادی به روش OLS انجام گرفته است. نتیجه تحقیق نشان داد حق بیمه سرانه زندگی و تولید ناخالص داخلی سرانه رابطه مثبت وجود دارد.
۶-۲ پایان نامه ای تحت عنوان بررسی تأثیر فقر و توزیع درآمد در اقتصاد ایران (با تأکید بر بیمه های اشخاص) که توسط پریسا مسعودی انجام گرفته است،تأثیر فقر و توزیع درآمد آن را بر بیمه اشخاص بیان کرده و آن دو را عوامل موثر بر بیمه های اشخاص دانسته است.
۷-۲ در مقاله ای تحت عنوان عوامل موثر بر خرید بیمه عمر که توسط بیژن باصری انجام گرفته است، با نمونه گیری تصادفی و براساس الگوی دو مرحله ای همکن نشان می دهد احتمال خرید بیمه های عمر در بین زنان بیشتر از مردان است.
۸-۲ پایان نامه ای تحت عنوان بررسی عوامل موثر بازار بیمه های اشخاص که توسط حمید فتحی زاده انجام گرفته است، به دنبال بررسی تشخیص عوامل موثر بر بازار بیمه های اشخاص می باشد. روش گردآوری اطلاعات با بهره گرفتن از پرسش نامه بوده است و نتایج بدست آمده نشان دهنده اثبات کلیه فرضیات پژوهش می باشد.
۹-۲ پایان نامه ای تحت عنوان بررسی تأثیر تورم بر تقاضای بیمه عمر در ایران طی سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۵ توسط تانیا توفیقی انجام گرفته شده است، که به بررسی و تأثیر تورم بر تقاضای بیمه های عمر و با بهره گرفتن از مدلهای مختلف پرداخته است. نتایج آن رابطه منفی بین تورم و تقاضا را نشان داده است.
۱۰-۲ مقاله ای تحت عنوان عوامل موثر بر رشد بیمه های زندگی که توسط فرهاد خرمی انجام شده است، با بهره گرفتن از روش رگرسیون نشان داده است که در کشورهای در حال توسعه تقاضا برای بیمه های زندگی با درآمد واقعی قابل مصرف شخصی، امید به زندگی در بدو تولد، گسترش بازارهای سرمایه رابطه مستقیم و با میزان حق بیمه های زندگی ، نرخ تورم انتظاری و ساختار انحصاری بازار بیمه های زندگی رابطه معکوس دارد.
*بخش ج : معرفی شرکت سهامی بیمه ایران
۱- تاریخچه شرکت بیمه ایران:
تا سال ۱۳۱۴ هجری شمسی، در ایران شرکت بیمه داخلی و یا نیمه داخلی وجود نداشت و بازار بیمه کشور، کاملاً در اختیار نمایندگی های بیمه های خارجی بود. این نمایندگی ها، بیمه های مورد نظر خود را با نرخ ها و شرایطی که خود صلاح می دانستند، به مردم عرضه و عواید حاصله را از کشور خارج می کردند. بدیهی است این نمایندگی ها برای خود وظیفه و رسالتی در جهت توسعه و تعمیم امر بیمه، آن چنان که مرتبط با مصالح عمومی و کمک به توسعه اقتصاد کشور باشد، احساس نمی کردند و فقط جهات تجاری و سوددهی مورد نظرشان بود. در همین راستا، آن ها از عدم وجود یک مؤسسه بیمه ای داخلی حداکثر استفاده را می بردند و
تأسیس یک مؤسسه بیمه داخلی به هیچ وجه خوشایند آن ها نبود و لذا در رابطه با تأسیس چنین شرکتی، هرگونه مخالفت ممکن را ابراز و در جهت جلوگیری از شکل گیری آن در صورت امکان مانع ایجاد می کردند.
اقدام برای تأسیس بیمه ایران با سرمایه دولت از اواخر سال ۱۳۱۳ هجری شمسی و با پیش بینی بودجه ای در قانون بودجه ۱۳۱۴ کل کشور آغاز شد که در ادامه به شرح آن پرداخته می شود.
۲- مجوز قانونی تأسیس شرکت سهای بیمه ایران:
دکتر آقایان (یکی از اعضای اولین هیئت مدیره بیمه ایران و در حقیقت یکی از بانیان تأسیس آن) در خاطرات خود درباره تأسیس بیمه ایران که در نشریه بیمه ایران منتشر شده به مناسبت بیستمین سال فعالیت شرکت سال۱۳۳۴ درج گردیده اظهار می دارد: “سال ۱۳۱۰ در فکر تأسیس یک شرکت داخلی بودم ولی سرمایه آن را نداشتم تا این که داور به وزارت مالیه منصوب شد و از آنجائی که نامبرده از دوستان اینجانب بود، فکر خود را با او در میان گذاشتم. داور با قبول این پیشنهاد، تشکیل یک شرکت بیمه داخلی را با سرمایه دولت در برنامه خود قرار داد ودر نهایت بحث مجوز قانونی تأسیس شرکت بیمه و تأمین سرمایه اولیه را در لایحه قانونی بودجه کل کشور در سال ۱۳۱۴ گنجانید که به تصویب رسید.
در فهرست ضمیمه قانون بودجه کل کشور در سال ۱۳۱۴ (مصوب ۱۲/۱۲/۱۳۱۳)، در بخش هزینه ها (باب اعتبارات وزارت مالیه)، مبلغ ۱٫۵۰۰٫۰۰۰ ریال برای سرمایه شرکت و در بخش عایدات در قسمت «سهام و منافع دولتی»، درآمدی معادل ۴۰۰٫۰۰۰ ریال به عنوان عایدات شرکت بیمه پیش بینی شد. بدیهی است که مبلغ ۱٫۵۰۰٫۰۰۰ ریال برای تأسیس شرکت بسنده نبود. با وجود این، همت و تلاش مسئولان و کارکنان شرکت تازه تأسیس موجب شد شرکت همراه با اجرای برنامه توسعه وتعمیم بیمه گری در سراسر کشور، هر ساله منافعی نیز عاید دولت کند.”
۳- صاحبان سهام و موسسان شرکت:
بیمه ایران با سرمایه دولت تأسیس شد اما به لحاظ رعایت ارکان شرکت و برای رعایت مسئله تعدد سهامداران که تشکیل شرکت و انعقاد مجمع عمومی و سایر مراحل به آن بستگی داشت، در آغاز، علاوه بر نام وزارت مالیه (دارایی) اسامی سه نفر از معاونان و صاحب منصبان آن وزارتخانه نیز به عنوان سهامداران در شرکت نامه و مدارک تأسیس شرکت قید شد.
۴- انعقاد قرارداد بیمه اتکایی:
پیش بینی بیمه اتکایی برای عملیات بیمه گری، از اصول اولیه حرفه بیمه گری است که هر شرکت بیمه باید رعایت کند. قبل از شروع فعالیت های بیمه گری، متصدیان این شرکت تازه تأسیس بایستی درصدد تهیه پوشش اتکایی بودند، زیرا در غیر اینصورت فعالیت آن ها بسیار محدود می شد.دکتر آقایان در خاطراتش (نشریه مخصوص بیستمین سال فعالیت شرکت ، ۱۳۳۴) در این زمینه توضیحات مفصلی ارائه داده که خلاصه ای از آن آورده شده است : وی بلافاصله پس از تأسیس و ثبت شرکت برای تهیه پوشش اتکایی عازم اروپا می شود و با توجه به آشنایی قبلی که با برخی از شرکت های بیمه خارجی داشته به چند شرکت بیمه در آلمان، فرانسه، بلژیک و سوئیس از جمله شرکت بیمه آلیانس اند اشتوتگارد که از بیمه گران معروف آن زمان بوده مراجعه می کند ولی جواب منفی می شنود. بعداً بر اساس سندی که به دست می آورد، معلوم می شود مؤسسه بین المللی سندیکای بیمه گران مستقر در لندن قطعنامه ای صادر کرده و اعضای خود را از هرگونه معامله بیمه مستقیم و غیر مستقیم با هر شرکت بیمه داخلی در ایران منع کرده است. اقدام سندیکای مذکور عمق مخالفت بیمه گران خارجی را با هر گونه ابتکار عمل ایرانیان در تأسیس شرکت بیمه داخلی مستقل روشن می سازد. دکتر آقایان در ادامه خاطرات خود توضیح می دهد که در نهایت موفق می شود قرارداد اتکایی در رشته بیمه های آتش سوزی و حمل و نقل را از طریق یکی از دلالان بیمه در لندن که سال ها با مؤسسه لویدز همکاری داشته، منعقد کند ولی در خصوص بیمه های عمر و حوادث در آن سفر موفق به انعقاد قرارداد بیمه اتکایی نمی شود و بنابراین برای شروع کار شرکت به ایران باز می گردد. وی اضافه می کند که پس از گذشت چند ماه از
شروع فعالیت بیمه ایران، با مسافرت مدیر کل شرکت بیمه یونیون سوئیس (که آن هم شرکت نسبتاً جدیدی بوده) به تهران، قرارداد بیمه اتکایی در رشته بیمه های عمر و حوادث را نیز با آن شرکت منعقد می کند.
۵- استخدام نیروی متخصص:
با توجه به رویه اداری معمول در آن زمان که مؤسسات و سازمان ها و شرکت های دولتی عموماً دارای مستشار خارجی بودند و یا به دلیل اینکه دکتر آقایان فرد متخصص قابل توجهی در داخل کشور نمی شناخت و یا احیاناً به کارگیری افرادی را که با نمایندگی های بیمه های خارجی کار می کرده اند آن هم در سطح بالا و مدیریت فنی ارشد شرکت به صلاح نمی دانست، او در سفر خود به اروپا علاوه بر تلاش برای انعقاد قرارداد اتکایی، در صدد استخدام متخصص و کارشناس نیز برآمد دکتر آقایان در ادامه خاطرات خود می نویسد: که با توسل به شرکت های بیمه در آلمان و تحقیق از آنها شخصی به نام دکتر لوپن که متخصصرد رشته های مختلف بیمه ای بوده و همچنین در دعاوی بیمه ای حکمیت نیز می کرده برای استخدام در نظر گرفته می شود ولی نامبرده در روز که قرار به طرف ایران حرکت کند بر اثر سکته فوت می کند. به هر تقدیر دکتر آقایان در این سفر شخصی به نامه دکتر نابهولز اهل سوئیس را استخدام می کند و به تهران می آورد. این شخص تا سال ۱۳۱۹ در خدمت شرکت سهامی بیمه ایران بود. علاوه بر استخدام دکتر نابهولز، سوکیاس کارپیطان نیز در ایران برای استخدام در نظر گرفته می شود.
۶- تهیه مکان برای دفتر کار شرکت:
شرکت سهامی بیمه ایران در آغاز تأسیس دارای ساختمان ملکی نبود، زیرا املاک تملیکی به عنوان بخشی از سرمایه، ظاهراً هیچکدام قابلیت استفاده به عنوان دفتر کار شرکت را نداشتند و همان طور که گفته شد در شروع کار وجه نقدی نیز در اختیار شرکت نبود که ملکی را خریداری کند و یا حتی مکان نسبتاً آبرومندتری را اجاره کند. لذا مسئولان شرکت دو اطاق در زیرزمین ساختمانی واقع در خیابان لاله زار متعلق به شخصی به نام حاج مهدی سلامت را برای دفتر کار شرکت اجاره کردند. قسمت اصلی ساختمان در اختیار بانک کشاورزی بود و بر اساس نوشته های عبدالصمد شمس این ساختمان چند سال بعد تخریب و به سینمایی به نام سینما خورشید تبدیل گردید.
۷- شروع رسمی فعالیت بیمه گری و اولین بیمه نامه صادره توسط شرکت:
بر اساس سوابق موجود، شرکت سهامی بیمه ایران رسماً‌ در تاریخ ۱۴/۰۸/۱۳۱۴ گشایش یافت و پس از نطق داور (وزیر مالیه)، اولین بیمه نام آتش سوزی به نام مشارالیه و برای ساختمان مسکونی اش صادر شد.
پس از افتتاح رسمی، فعالیت های کاری و عمومی شرکت از تاریخ ۱۵/۰۸/۱۳۱۴ آغاز شد و این روز به نام سالروز تأسیس بیمه ایران و سپس به عنوان روز بیمه در تاریخ فعالیت های اقتصادی و بیمه ای کشور به ثبت رسید. رشته دیگری که در همان سال ۱۳۱۴ فعالیت بیمه ای آن آغاز شد، بیمه باربری بود و اولین بیمه نامه در این رشته در ۰۴/۰۹/۱۳۱۴ صادر شد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]




۴-۵-۳- شاخص Rand
همانطور که گفته شد شاخص Rand نرخ تصمیمات صحیح اتخاذ شده در خوشه‏بندی را محاسبه می‏کند. مقدار محاسبه شده برای این شاخص عددی بین صفر و یک است. هر چه این مقدار بزرگتر باشد خوشه‏بندی مناسب‏تری را در اختیار خواهیم داشت. ما این معیار را برای هر یک از خوشه‏بندی‏های نهایی تولید شده، محاسبه نموده و الگوریتم پیشنهادی را با ۴ الگوریتم دیگر در نمودار‏های مختلف مقایسه خواهیم نمود. هر یک از شکل‏های ۴-۱۰ تا ۴-۱۳ ارزیابی شاخص Rand را به ترتیب برای مجموعه‏های داده‏ای iris، glass، vehicle و segment به ازاء ۵ الگوریتم نشان می‏دهند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شکل ۴-۱۰ ارزیابی شاخص Rand برای مجموعه داده‏ای iris در دو حالت با تعداد خوشه‏های ۳ و ۴
شکل ۴-۱۱ ارزیابی شاخص Rand برای مجموعه داده‏ای glass در سه حالت با تعداد خوشه‏های ۴، ۶ و ۸
شکل ۴-۱۲ ارزیابی شاخص Rand برای مجموعه داده‏ای vehicle در دو حالت با تعداد خوشه‏های ۴ و ۸

شکل ۴-۱۳ ارزیابی شاخص Rand برای مجموعه داده‏ای segment در دو حالت با تعداد خوشه‏های ۴ و ۸
ارزیابی شاخص Rand برای ۴ مجموعه داده‏ای و به ازاء هر یک از ۵ الگوریتم خوشه‏بندی توافقی نشان می‏دهد که الگوریتم COHD در افزایش مقدار این شاخص مؤفق‏تر عمل نموده است. البته مانند معیار دقت، الگوریتم COHD در خوشه‏بندی مجموعه داده‏ای glass با تعداد ۶ و ۸ خوشه نتوانسته است مقدار بیشتری را برای شاخص Rand نسبت به ۴ الگوریتم دیگر کسب نماید. علت آن نیز همان مسئله‏ای است که در بخش ۴-۵-۱ برای معیار دقت مطرح گردید.
۴-۵-۴- متوسط اطلاعات دوجانبه نرمال سازی شده (ANMI)
همانطور که گفته شد معیار NMI میزان به اشتراک گذاری اطلاعات بین دو خوشه‏بندی (دو توزیع آماری) را محاسبه می‏نماید. ANMI نیز میانگین NMIهای محاسبه شده بین خوشه‏بندی نهایی و هر یک از خوشه‏بندی‏های اولیه می‏باشد. مقدار محاسبه شده برای این معیار عددی بین صفر و یک است. مقدار بیشتر برای معیار ANMI بیانگر این است که خوشه‏بندی نهایی توافق بیشتری با اجتماع خوشه‏بندی‏ها دارد. ما این معیار را برای هر یک از خوشه‏بندی‏های نهایی تولید شده، محاسبه نموده و الگوریتم پیشنهادی را با ۴ الگوریتم دیگر در نمودار‏های مختلف مقایسه خواهیم نمود. هر یک از شکل‏های ۴-۱۴ تا ۴-۱۷ ارزیابی معیار ANMI را به ترتیب برای مجموعه‏های داده‏ای iris، glass، vehicle و segment به ازاء ۵ الگوریتم نشان می‏دهند.
شکل ۴-۱۴ ارزیابی معیار ANMI برای مجموعه داده‏ای iris در دو حالت با تعداد خوشه‏های ۳ و ۴
شکل ۴-۱۵ ارزیابی معیار ANMI برای مجموعه داده‏ای glass در سه حالت با تعداد خوشه‏های ۴، ۶ و ۸
شکل ۴-۱۶ ارزیابی معیار ANMI برای مجموعه داده‏ای vehicle در دو حالت با تعداد خوشه‏های ۴ و ۸

شکل ۴-۱۷ ارزیابی معیار ANMI برای مجموعه داده‏ای segment در دو حالت با تعداد خوشه‏های ۴ و ۸
ارزیابی معیار ANMI نشان می‏دهد که الگوریتم COHD خوشه‏بندی‏های نهایی را اغلب به گونه‏ای تولید می‏کند که توافق بیشتری را با خوشه‏بندی‏های اولیه، نسبت به ۴ الگوریتم دیگر، دارا می‏باشند.
۴-۶- خلاصه فصل
در این فصل نتایج ارزیابی معیار‏هایی نظیر دقت، DB، Rand و متوسط اطلاعات دوجانبه‏ نرمال سازی شده (ANMI) برای ۴ مجموعه داده‏ای و به ازاء ۵ الگوریتم خوشه‏بندی توافقی ارائه گردید. مجموعه‏های داده‏ای به طور تصادفی به زیر مجموعه‏هایی از صفات خاصه تقسیم شدند تا با خوشه‏بندی هر یک، اجتماع اولیه‏ی خوشه‏بندی‏ها تولید گردد. ارزیابی‏ها بر روی خوشه‏بندی‏هایی با تعداد خوشه‏های برابر انجام شد و تأثیر تعداد خوشه‏ها بر روی نتایج نیز با در نظر گرفتن تعداد خوشه‏ی مختلف در اجتماع خوشه‏بندی‏ها نشان داده شد.
هیچ یک از معیارهای ارزیابی خوشه‏بندی نمی‏توانند با قطعیت برتری یک الگوریتم خوشه‏بندی را نشان دهند. از طرف دیگر انتخاب الگوریتم خوشه‏بندی مناسب برای یک کاربرد مشخص یکی از مسائل چالش برانگیز خوشه‏بندی می‏باشد. از اینرو، نمی‏توان الگوریتمی را به عنوان الگوریتم برتر در تمامی کاربردها مطرح نمود. با این حال نتایجی که ما در آزمایشات بدست آوردیم بیانگر آن است که الگوریتم خوشه‏بندی(COHD) که در این پایان نامه پیشنهاد شده است اغلب از کارآیی بالاتری نسبت ۴ الگوریتم IVC، CSPA، HGPA و MCLA برخوردار است.
فصل پنجم
نتیجه‏گیری و کارهای آینده
۵-۱- مقدمه
در این فصل ابتدا به بحث و نتیجه‏گیری در رابطه با فرایند پیشنهادی در این پایان نامه جهت انجام خوشه‏بندی توافقی بر روی داده‏های توزیع شده ناهمگن می‏پردازیم. سپس پیشنهادهایی را جهت انجام کارهای آینده در راستای کار تحقیقاتی انجام گرفته، ارائه خواهیم نمود.
۵-۲- نتیجه‏گیری
خوشه‏بندی توافقی به مسئله ترکیب چند خوشه‏بندی می‏پردازد، به گونه‏ای که یک خوشه‏بندی واحد با کیفیت بالاتر بدست آید. در این پایان نامه، ابتدا کارهای اخیر انجام شده در زمینه‏ی خوشه‏بندی توافقی مورد بررسی قرار گرفت و تا حد امکان ویژگی‏ها، مزایا و معایب هر یک از روش‏های ذکر شده ارائه گردید. یکی از روش‏های خوشه‏بندی توافقی، خوشه‏بندی رأی محور است. در این نوع خوشه‏بندی، جهت قرار دادن یک شئ داده در یکی از خوشه‏های خوشه‏بندی نهایی، بین اجتماع خوشه‏بندی‏ها رأی گیری انجام می‏شود. به این صورت که سعی می‏گردد شئ داده در خوشه‏ای قرار گیرد که اکثریت خوشه‏بندی‏های اولیه با آن مؤافقند.
اغلب روش‏های خوشه‏بندی توافقی رأی محور، برای هر یک از خوشه‏بندی‏های اولیه، رأی مساوی با دیگر خوشه‏بندی‏ها در نظر می‏گیرند. به عبارت دیگر، خوشه‏بندی‏های اولیه به یک اندازه بر روی تولید خوشه‏بندی نهایی تأثیرگذار خواهند بود. این مسئله هنگامی که خوشه‏بندی‏های اولیه از تنوع کیفیت متفاوتی برخوردار باشند (خوشه‏بندی‏هایی با کیفیت پایین در اجتماع خوشه‏بندی‏ها وجود داشته باشد)، می‏تواند سبب کاهش کیفیت خوشه‏بندی نهایی تولید شده گردد. زیرا در این حالت خوشه‏بندی‏هایی با کیفیت پایین نیز به اندازه‏ی خوشه‏بندی‏هایی با کیفیت مناسب در نتیجه‏ی نهایی تأثیرگذار می‏باشند.
وجود تنوع کیفیت در خوشه‏بندی‏های اولیه، به ویژه زمانی که داده‏ها به صورت ناهمگن توزیع شده باشند، نمود بیشتری پیدا می‏کند. در حالتی که خوشه‏بندی‏ها بر روی زیر مجموعه‏هایی از صفات خاصه‏ی مجموعه داده‏ای ایجاد شده باشند، به دلیل عدم وجود تمامی ویژگی‏های یک شئ داده در زمان خوشه‏بندی، می‏توان این انتظار را داشت که خوشه‏بندی‏های ایجاد شده از خطای بالاتری برخوردار باشند. از اینرو، روش‏هایی که اجازه تأثیرگذاری برابر را به خوشه‏بندی‏های اولیه می‏دهند، خوشه‏بندی‏هایی تولید می‏کنند که اغلب از کیفیت مناسبی برخوردار نمی‏باشند.
ما در این پایان نامه فرآیندی را جهت انجام خوشه‏بندی توافقی بر روی داده‏های توزیع شده ناهمگن ارائه نمودیم. روش پیشنهادی یک روش رأی محور می‏باشد که خوشه‏بندی توافقی را به صورت وزنی انجام می‏دهد. فرایند پیشنهادی از سه مرحله‏ی ۱) تشخیص نظیر به نظیر بودن خوشه‏ها در خوشه‏بندی‏های مختلف، ۲) وزن ‏دادن به خوشه‏بندی‏ها و ۳) خوشه‏بندی توافقی بر روی داده های توزیع شده ناهمگن تشکیل می‏شود. این سه مرحله را در ادامه بررسی خواهیم نمود.
تشخیص نظیر به نظیر بودن خوشه‏ها در خوشه‏بندی‏های مختلف: تشخیص نظیر به نظیر خوشه‏ها به این مسئله می‏پردازد که خوشه‏ای مشخص در یک خوشه‏بندی که دارای یک برچسب و یا یک شماره است متناظر با کدام خوشه در یک خوشه‏بندی دیگر می‏باشد. بسیاری از روش‏های خوشه‏بندی توافقی مانند روش‏های شباهت دو‏به‏دو و مدل ترکیبی نیازی به حل این مسئله ندارند. اما روش‏های رأی محور از آنجا که رأی گیری را بر اساس برچسب خوشه‏ها انجام می‏دهند، باید به حل این مسئله بپردازند. با این حال برخی از روش‏های رأی محور نیز، مانند روش IVC، خوشه‏بندی توافقی را بدون در نظر گرفتن این مسئله انجام می‏دهند. روش‏های موجود جهت تشخیص نظیر به نظیر بودن خوشه ها، در حالتی که تعداد خوشه‏ها در خوشه‏بندی‏ها متفاوت باشد، قادر به تشخیص خوشه‏های متناظر نمی‏باشند.
ما در این پایان نامه روشی را جهت تشخیص دوسویه بودن خوشه‏ها را ارائه نمودیم که این مسئله را به صورت یک مرحله‏ی پیش‏ پردازش، قبل از انجام خوشه‏بندی توافقی و با برچسب گذاری مجدد خوشه‏ها، می‏تواند حل نماید. الگوریتم پیشنهادی جهت این مسئله، در شرایطی که تعداد داده‏ها و یا تعداد خوشه‏ها در خوشه‏بندی‏های اولیه متفاوت باشد نیز می‏تواند خوشه‏های نظیر به نظیر را در خوشه‏بندی‏های اولیه بیابد.
وزن‏ دادن به خوشه‏بندی‏ها: همانطور که اشاره گردید وجود خوشه‏بندی‏هایی با کیفیت پایین در خوشه‏بندی‏های اولیه می‏تواند سبب کاهش خوشه‏بندی نهایی تولید شده بوسیله‏ی الگوریتم‏های خوشه‏بندی توافقی گردد. از طرف دیگر در این حالت روش‏های رأی محوری که رأی گیری را به طور یکسان بین خوشه‏بندی‏های اولیه انجام می‏دهند، می‏توانند خوشه‏بندی‏هایی تولید کنند که از کیفیت پایین‏تری برخوردارند. از اینرو، ما در این پایان نامه روشی را جهت وزن‏دار نمودن خوشه‏بندی‏ها ارائه نمودیم.
در روش پیشنهادی ما با بهره گرفتن از یکی از معیار‏های داخلی ارزیابی خوشه‏بندی، خوشه‏بندی‏های اولیه را وزن‏دار می‏نماییم. معیار استفاده شده جهت انجام این کار، شاخص Davies-Bouldin می‏باشد. این شاخص برای خوشه‏بندی‏هایی با خوشه‏های فشرده‏تر و تفکیک شدگی بیشتر بین خوشه‏ها، مقدار کوچکتری را تولید می‏کند. در اغلب مواقع می‏توان انتظار داشت که خوشه‏بندی‏هایی که از تفکیک شدگی مناسب بین خوشه‏ها برخوردارند و همچنین دارای خوشه‏های فشرده‏تری هستند، از کیفیت مناسبی نیز برخوردار باشند.
خوشه‏بندی توافقی بر روی داده های توزیع شده ناهمگن: پس از تشخیص دو سویی بین خوشه‏ها و وزن‏دار نمودن خوشه‏بندی‏ها، ما الگوریتمی جهت ترکیب خوشه‏بندی ارائه نمودیم که خوشه‏بندی توافقی را با توجه به وزن اختصاص داده شده به خوشه‏بندی‏ها انجام می‏دهد. الگوریتم پیشنهادی خوشه‏بندی را به صورت رأی محور انجام می‏دهد، اما خوشه‏بندی‏ای در نتیجه‏ی نهایی تأثیرگذارتر است که از وزن بالاتری نسبت به سایر خوشه‏بندی‏ها برخودار باشد.
ما در این پایان نامه فرایند پیشنهادی را بر روی داده‏هایی که به صورت ناهمگن توزیع شده بودند، آزمایش نمودیم. سپس نتایج بدست آمده در این آزمایشات را با ۴ الگوریتم دیگر شامل الگوریتم‏های IVC، CSPA، HGPA و MCLA بر اساس ۴ معیار شامل معیار دقت، شاخص DB، شاخص Rand و معیار ANMI مورد مقایسه قرار دادیم. نتایج مقایسه‏های انجام شده نشان‏دهنده این است که خوشه‏بندی‏های تولید شده توسط فرایند پیشنهادی اغلب از کیفیت بالاتری نسبت به ۴ روش دیگر برخوردار می‏باشند.
۵-۳- کارهای آینده
تحقیق فرآیندی مستمر و بی‏انتها است. تحقیقات انجام گرفته در این پایان نامه و الگوریتم‏های پیشنهادی به طور قطع کامل و بی نقص نمی‏باشند. از اینرو، در ادامه به ارائه‏ پیشنهاداتی در راستای تحقیقات و پژوهش‏های انجام گرفته در این پایان نامه خواهیم پرداخت.
بررسی معیارهای دیگر جهت وزن‏دادن به خوشه‏ها: جهت وزن‏دار نمودن خوشه‏ها ما از شاخص DB استفاده نموده‏ایم. در اغلب مواقع خوشه‏بندی‏هایی با مقدار DB کمتر، از کیفیت مناسب‏تری نیز برخوردارند، اما این مسئله همیشه صادق نمی‏باشد. از اینرو، می‏توان روش‏های دیگری را جهت وزن‏دار نمودن خوشه‏بندی‏ها مورد بررسی قرار داد تا بتوان به وزن‏های اختصاص داده شده به خوشه‏بندی‏ها اعتماد بیشتری نمود. الگوریتم خوشه‏بندی توافقی وزنی که در این پایان نامه معرفی گردید، به گونه‏ای است که جهت ترکیب خوشه‏بندی‏ها روش وزن‏دار نمودن خوشه‏بندی‏ها برای آن تفاوتی نخواهد داشت. بنابراین تغییر روش وزن‏دار نمودن خوشه‏ها، تغییری در الگوریتم بوجود نمی‏آورد.آو
تعیین تعداد مناسب خوشه‏ها در خوشه­بندی توافقی به صورت متفاوت و متحرک: تعیین تعداد مناسب خوشه‏ها یکی از مسائل مطرح در خوشه‏بندی می‏باشد. در الگوریتم پیشنهادی جهت ترکیب خوشه‏بندی‏ها، باید از ابتدا تعداد خوشه‏ها در خوشه‏بندی نهایی مشخص گردد که این مسئله به نوعی محدودیت تلقی می‏شود. یکی از کارهایی دیگری که در این راستا می‏توان انجام داد، رفع این محدودیت از الگوریتم پیشنهادی است، به گونه‏ای تعداد مناسب خوشه‏ها به صورت متفاوت و متحرک در حین خوشه‏بندی توسط الگوریتمی تشخیص داده شود.
خوشه‏بندی توافقی در محیط توزیع شده: در محیط واقعی به طور معمول داده‏ها به صورت توزیع شده در منابع مختلف ذخیره‎سازی و یا محاسباتی قرار دارند. در این پایان‏ نامه آزمایشات بر روی داده‏های توزیع شده ناهمگن صورت پذیرفته است. اما فرض شده است که جهت ترکیب خوشه‏بندی‏ها، نتایج خوشه‏بندی بر روی یک منبع محاسباتی قرار دارد. در حقیقت الگوریتم پیشنهادی خوشه‏بندی را به صورت متمرکز انجام می‏دهد. جهت نزدیک‏تر نمودن روش پیشنهادی به محیط واقعی می‏توان مدلی ارائه نمود که به جای متمرکز در نظر گرفتن نتایج خوشه‏بندی، آنها را توزیع شده در نظر گرفت. در این حالت علاوه بر کاهش بار ذخیره‎سازی نسبت به حالت متمرکز می‏توان برخی از محاسبات الگوریتم را مانند یافتن نماینده‏ی هر خوشه، که در مجموعه‏های داده‏ای بسیار بزرگ می‏تواند چالش برانگیز باشد، نیز به صورت توزیع شده انجام داد.
مراجع

 

[۱] Agarwal, P. K., Har-Peled, S., & Yu, H. 2013. Embeddings of surfaces, curves, and moving points in Euclidean space. SIAM Journal on Computing, 42(2), 442-458.
[۲] Alam, S., Dobbie, G., Koh, Y. S., & Riddle, P. 2013, April, Clustering heterogeneous web usage data using hierarchical particle swarm optimization, In Swarm Intelligence (SIS), 2013 IEEE Symposium on (pp. 147-154). IEEE.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ب.ظ ]




۵nF

 

۶۰۰nH

 

۰.۹ cm

 

۱ cm

 

Outer branch
۱st Stage

 

Series

 

۵

 

 

 

شکل (۲-۲۴) : پارامتر آنتن ۴ شاخه ای بارگزاری شده با ۵ المان LC سری
شکل (۲-۲۵) : شبکه تطبیق برای آنتن ۴ شاخه ای بارگزاری شده با ۵ المان LC سری
دانلود پایان نامه
شکل (۲-۲۶) : پترن تشعشعی برای آنتن ۴ شاخه ای بارگزاری شده با ۵ المان LC سری
تا اینجا با چند نمونه از آنتن های درختی سه بعدی آشنا شدیم. استفاده اصلی این ساختارها جهت کوچک کردن ابعاد آنتن های دوقطبی و یا تک قطبی می باشد. در ادامه این فصل با ساختارهای فرکتالی سه بعدی هیلبرت[۲۲] آشنا می شویم.
۲-۵- آنتن های سه بعدی هیلبرت
در این بخش با یکی دیگر از آنتن های فرکتالی سه بعدی آشنا می شویم. ویژگی اصلی این آنتن ها وجود گین قابل قبول برای باندهای مختلف می باشد. پهنای باند امپدانسی برای این ساختارها به اندازه ای می باشد که می توان از آن ها جهت پوشش سیستم های DCS و PCS و UMTS استفاده نمود. در این بخش با دو نمونه از ساختارهای سه بعدی هیلبرت آشنا می شویم. که ضمن بررسی خواص آنها با نتایج حاصل از شبیه سازی و اندازه گیری این ساختارها نیز آشنا می شویم.
۲-۵-۱ ساختارهای هیلبرت سه بعدی معمولی[۲۳]
اولین ساختار هیلبرتی که مورد بررسی قرار می دهیم، ساختار هیلبرت معمولی می باشد. نمای کلی این آنتن ها در تکرارهای اول، دوم و سوم در شکل (۲-۲۷) نشان داده شده است. این آنتن ها دارای ضخامت mm 2/0 و عرض mm 10 و mm 5 و mm5/2 به ترتیب برای تکرارهای اول، دوم و سوم می باشند. از طرفی دیگر اندازه طول هر المان آنتن سه بعدی هیلبرت در شکل (۲-۲۷)، یعنی پارامترهای L, L2, L3، برابر با mm10 و mm20 و mm40 می باشد و عرض هر المان نیز ، برابر با mm5/2 و mm 5 و mm10 می باشد. این آنتن ها در ارتفاع mm3 از صفحه زمینی با ابعاد mm70 mm 70 قرار گرفته اند.
تغذیه این آنتن ها نیز از طریق یک کابل هم محور در فاصله mm5/2 از ابتدای بازوهای آزاد برای تکرار اول و دوم و در فاصله mm 5/1 برای تکرار سوم، فراهم می شود. همان طور که در شکل (۲-۲۷) نشان داده شده است، آنتن فرکتالی سه بعدی هیلبرت در تکرار سوم در دو حالت مورد بررسی قرار گرفته است. در حالت اول آنتن در فضای آزاد قرار دارد و در حالت دوم آنتن در داخل یک استوانه دی الکتریک قرار گرفته است. در ادامه نتایج حاصل از شبیه سازی این دو آنتن مورد بررسی قرار می گیرد.
۲-۵-۱-۱ آنتن هیلبرت سه بعدی معمولی در فضای آزاد
شکل (۲-۲۸) نتایج حاصل از شبیه سازی پارامتر ، را برای این آنتن را در تکرارهای مختلف نشان می دهد.
شکل (۲-۲۷) : آنتن هیلبرت سه بعدی معمولی در سه تکرار اول
شکل (۲-۲۸) : پارامتر برای آنتن هیلبرت سه بعدی معمولی در سه تکرار اول
براساس آنچه در شکل (۲-۲۸) مشاهده می­کنید، تعداد فرکانس­های رزنانس برای آنتن هیلبرت معمولی با افزایش درجات تکرار افزایش می­یابد. نکته قابل توجه در این شکل این است که فرکانس­های رزنانس در این آنتن همانند آنتن سرپینسکی، متناوب لگاریتمی نمی­باشند. شکل (۲-۲۹) نیز پترن تشعشعی را برای این آنتن در فرکانس GHz 5 در تکرارهای مختلف نشان می دهد. در این حالت گین آنتن برای تکرارهای اول، دوم، و سوم به ترتیب برابر با و و می باشد. همان طور که در شکل (۲-۲۹) مشاهده می کنید، آنتن هیلبرت معمولی دارای پترن نامتقارن می باشد که این ویژگی به دلیل خاصیت نامتقادن ساختار آنتن هیلبرت می باشد. نکته دوم اینکه، با توجه به شکل (۲-۲۸) این آنتن دارای تلفات بازگشتی زیادی در اغلب باندهای رزنانسی می باشد. یک راه حل ساده برای رفع این مشکل استفاده از آنتن هیلبرت سه بعدی معمولی در داخل استوانه دی الکتریک، می باشد، که در ادامه مورد بررسی قرار می گیرند.
شکل (۲-۲۹) : پترن تشعشعی برای آنتن هیلبرت معمولی در فرکانس GHz5، برای تکرار اول (a) و برای تکرار دوم (b) و برای تکرار سوم ©
۲-۵-۱-۲ آنتن هیلبرت سه بعدی معمولی در داخل استوانه دی الکتریک
همان طور که اشاره شد، هدف از استفاده آنتن هیلبرت معمولی در داخل استوانه دی الکتریک، کاهش تلفات بازگشتی می باشد. در این بخش نتایج حاصل از بررسی آنتن هیلبرت معمولی در تکرار سوم را، که در داخل یک استوانه ای از دی الکتریک قرار دارد مورد بررسی قرار می دهیم. ضرایب دی الکتریک برای ماده داخل استوانه دو مقدار ۰۷/۱ و ۲۵/۲ انتخاب شده است. شکل (۲-۳۰) نتایج حاصل از شبیه سازی این آنتن ها را نشان می دهد. همان طور که در این شکل مشاهده می کنید، هنگامی که استوانه دارای ضریب دی الکتریک ۰۷/۱ می باشد، عملکرد آنتن در فرکانس های پایین مانند حالت فضای آزاد می باشد. این درحالی است که برای استوانه دارای ضریب دی الکتریک ۲۵/۲، آنتن باند فرکانسی بالای خود را در فضای آزاد از دست خواهد داد و به جای آن در فرکانس های پایین دارای دو باند می گردد.
شکل (۲-۳۰) : پارامتر برای آنتن هیلبرت سه بعدی معمولی در تکرار سوم در فضای آزاد و محیط دی الکتریک
۲-۵-۲ آنتن هیلبرت سه بعدی معکوس
یکی دیگر از ساختارهای هیلبرت سه بعدی، آنتن های هیلبرت معکوس می باشند، که نمای کلی آنها در شکل (۲-۳۱) نشان داده شده است. در این ساختارها بدلیل تقارن آنتن و قرار گرفتن محل تغذیه در مرکز، پترن تشعشعی این آنتن ها در مقایسه با آنتن های هیلبرت معمولی دارای کیفیت بهتری می باشد. نتایج حاصل از شبیه سازی این آنتن ها برای سه تکرار اول در شکل (۲-۳۲) نشان داده شده است. شکل (۲-۳۳) نیز پترن تشعشعی برای این آنتن در سه تکرار اول نشان می دهد. با توجه به این نتایج، گین بدست آمده برای این آنتن در سه تکرار اول به ترتیب برابر با و می باشد. که مقادیر بدست آمده بهبود گین این آنتن را در مقایسه با آنتن هیلبرت معمولی نشان می دهد.
همانگونه که در این بخش مشاهده کردید، با چند نمونه از آنتن های فرکتالی سه بعدی هیلبرت آشنا شدیم. نتایج بدست آمده در این بخش نشان می دهد که از این آنتن ها می توان برای کاربردهای چند بانده که نیاز به گین بیشتری می باشد استفاده نمود. مطمئناً به منظور افزایش پهنای باند امپدانسی و کاهش ابعاد این آنتن ها، نیاز به تغییرات بیشتری در این ساختارها می باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد می توان به مراجع ۲۹ و ۳۰ رجو ع کرد.
شکل (۲-۳۱) : آنتن هیلبرت سه بعدی معکوس در سه تکرار اول
شکل (۲-۳۲) : پارامتر برای آنتن هیلبرت سه بعدی معکوس در سه تکرار اول
شکل (۲-۳۳) : پترن تشعشعی برای آنتن هیلبرت معکوس در فرکانس GHz5، برای تکرار اول (a)، تکرار دوم (b) و تکرار سوم ©
فصل سوم
آنتن های مایکرو استریپ
۳-۱ مقدمه
در این فصل با آنتن های مایکرواستریپ ویژگی، عملکرد و میدان تشعشعی در این آنتن ها آشنا می شویم.
در ادامه روش های تغذیه آنتن مایکرو استریپ اشاره خواهیم کرد و سپس روش های کاهش ابعاد آنتن مایکرواستریپ را به طور جامع مورد بررسی قرار می گیرد.
۳-۲ تعریف آنتن های مایکرو استریپ
یک آنتن مایکرواستریپ، همان طور که در شکل(۳-۱) نشان داده شده است، شامل یک عایق است که در یک طرف آن، صفحه زمین و در طرف دیگر آن، صفحه تشعشعی قرارگرفته است که این صفحه تشعشع کننده هادی، شکل­های مختلفی می ­تواند داشته باشد ولی معمولا شکل­هایی مورد استفاده قرار می­گیرند که بتوان به راحتی مورد تحلیل قرار داد.
جنس هادی، معمولا مس و طلا انتخاب می­ شود و جنس لایه عایق معمولا به گونه ­ای باید باشد که میدان­های پراکندگی و تشعشع کننده از لبه­های آنتن بیشتر باشد، بنابراین ثابت دی­الکتریک باید تا حد امکان کم باشد[۱]-[۳] .
وقتی فرکانس سیگنال به فرکانس تشدید نزدیک می­ شود، دامنه جریان­های سطحی که روی هادی جریان پیدا می­ کنند اهمیت می­یابند و تشدید هنگامی اتفاق می­افتد که اندازه هادی به اندازه نصف طول موج برسد. رزوناتورهای مایکرواستریپ را می­توان به دو دسته اصلی طبقه بندی کرد که بستگی به نسبت طول به عرض آنتن­ها دارد.
رزوناتورهایی که هادی آنها باریک است دی پل مایکرواستریپ و رزوناتورهایی که پهن هستند پچ­های مایکرواستریپ نامیده می­شوند. توزیع جریان طولی هر دو نوع آنتن برای مدار اصلی زیاد است، بنابراین پترن و گین آنها مشابه می­باشد ولی مشخصات دیگر آنها می تواند با هم تفاوت داشته باشد (از قبیل امپدانس ورودی، لوب­های جانبی و پلاریزاسیون).
وقتی فرکانس سیگنال نزدیک فرکانس تشدید باشد، رزوناتور مایکرواستریپ، یک بیم گسترده در جهت لبه جانبی[۲۴] نسبت به صفحه آنتن تشعشع می­ کند. قسمت عمده سیگنال ورودی در تشعشع شرکت می­ کند و بنابراین رزوناتور بصورت یک آنتن عمل می­ کند.
از آنجایی که بعد اصلی پچ باید به اندازه نصف طول موج باشد، بنابراین دایرکتیویته آن بسیار پایین است. مثلا یک دی­پل نصف طول موج، بطور معمول بین dB5 تا dB6 گین دارد و محدوده پهنای بیم dB3 آن از ۷۰ تا ۹۰ درجه می­باشد.
در بسیاری از کاربردهای مایکروویو نیاز به آنتن­هایی با دایرکتیویته بالا می­باشد که در نتیجه، بیم آنتن باید باریک باشد. در این­گونه موارد، یک پچ تنها مناسب نمی ­باشد بلکه باید از یک تعداد المان های تشعشع کننده مشخصی که به صورت آرایه پریودیک قرارگرفته­اند استفاده کرد و در این صورت دایرکتیویته افزایش خواهد یافت.
ولی در برخی کاربردهای دیگر از قبیل موبایل و مخابرات شخصی، نیاز به بیم وسیعی می­باشد که در این­گونه موارد یک پچ تنها مناسب می­باشد.
شکل (۳-۱) : ساختار آنتن مایکرواستریپ
۳-۳ ویژگی های آنتن های مایکرو استریپ
یک آنتن مایکرواستریپ از یک پچ فلزی تشعشع کننده یا آرایه ای از پچ­ها بر روی یک وجه سطح صاف و مسطح دی الکتریک نازک و غیرهادی با صفحه زمین در وجه دیگر تشکیل شده است.
پچ فلزی اغلب از ورقه بسیار نازک مسی و یا ورقه نازک مسی روکشدار با روکشی مقاوم در مقابل خوردگی مانند طلا، قلع و یا نیکل ساخته می­ شود. پچ در اشکال مختلف هندسی می ­تواند طراحی شود ولی عمدتاً به شکل مستطیلی و یا دایروی می باشد.
اصولاً زیر لایه دی الکتریک اساساً به منظور فراهم آوردن فضای مناسب و به عنوان نگهدارنده مکانیکی ما بین پچ و صفحه زمین به کار گرفته می شود. موادی با ثابت دی الکتریک بالا به عنوان زیر لایه برای گذاشتن پچ و کاهش اندازه آنتن به کار گرفته می­ شود.
خصوصاً برای کاربردهای آرایه ای بزرگ زیر لایه بایستی کمترین اتلاف جاگذاری با تانژانت تلفات کمتر از ۰۰۵/۰ را داشته باشد.
عموماً مواد به کار گرفته شده بعنوان زیر لایه بر حسب ثابت دی الکتریک خود به سه دسته تقسیم می شود:

 

 

  • مواد با ثابت دی الکتریک rε در محدوده ۲ > rε > 1. موادی مانند هوا، فوم پلی­استرین یا دی الکتریک لانه زنبوری[۲۵] در این دسته قرار می­گیرند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ب.ظ ]




بی­لوند و موریل

 

۱۹۶۰

 

رشد سکونتگاه­ها و حمل و نقل

 

ضمن اینکه برای زمان و چشم­اندازهای تاریخی اهمیت قائل است، درباره انتشار سکونتگاه از نخستین نطفه مهاجرت نواحی مستعمراتی تحقیق می­ کند و تغییرات شرایط اقتصادی و اجتماعی، تکنولوژیک، فضایی و جغرافیایی و عناصر نامعلوم از رفتارها را در تحلیل سکونتگاه­ها در نظر می­گیرد.
دانلود پایان نامه

 

 

 

توسعه فضایی (نگرش سیستمی به نظام­های منطقه­ای)

 

هیلهورست

 

۱۹۷۰

 

راهبرد توسعه فضایی

 

با ایجاد تفکر سیستمی در برنامه­ ریزی توسعه منطقه­ای، شیوه نوینی در برنامه­ ریزی تعادل فضایی ارائه کرد، ۴ راهبرد توسعه فضایی انسجام متمرکز و پراکنده و گسترش متمرکز و پراکنده را در از بین بردن دوگانگی­های درون منطقه­ای، میان منطقه­ای و بخشی را مطرح کرد.

 

 

 

الگوی تور و وزنه

 

-

 

 

 

شهرهای متوسط تقویت شده و توقف امکانات و جمعیت

 

سکونتگاه دارای نقش برتر همچون وزنه­ای که به یکی از گره­گاه­های تور بیاویزیم و شیب تند به وجود آمده، موجب برهم خوردن تعادل سطح تور می­ شود، شیب تند حاصل سرریز منابع انسانی و طبیعی و اقتصادی و امکانات است که رفع پدیده نخست­شهری را با متوقف ساختن جریان سرریز امکانات و جمعیت ایجاد چند شهر متوسط تقویت شده توصیه می­ کند.

 

 

 

منبع: پاپلی­یزدی و ابراهیمی، ۱۳۹۰: ۲۰۲- ۲۰۱، کیوانلو، ۱۳۹۲: ۳۴، سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۶۲: ۶، امکچی، ۱۳۸۴: ۶، هیلهورست، ۱۳۷۰: ۷۰
۲-۲-۳- نظریه توسعه متوازن
این نظریه در سال ۱۹۴۰ شکل گرفت. نظریه توسعه­متوازن بر این عقیده است که با عناصر تولید جریان بین منطقه­ای، سطح توسعه­اقتصادی منطقه­ای به توازن متمایل خواهد بود، در نتیجه نیروی تولیدی و سرمایه ­گذاری باید به هر منطقه به شکلی متعادل تخصیص یابد و توسعه متوازن اقتصاد منطقه­ای می ­تواند تحقق یابد. اقتصاددان امریکایی، ویلیامسون، “نظریه U وارونه” را بر اساس تحلیل آماری مبتنی بر تغییر تفاوت­های درآمد منطقه­ای در برخی کشورهای توسعه­یافته، مطرح کرد. این نظریه، تأثیرگذارترین دیدگاه پیرامون نظریه توسعه متوازن می­باشد. این نظریه اشاره می­ کند که شکاف بین توسعه اقتصادی منطقه­ای در جریان چرخه توسعه­اقتصادی تقلیل خواهد یافت. در مراحل اولیه توسعه­اقتصادی، نظریه توسعه­متوازن، برای کشورهای در­حال­توسعه، مناسب­تر و از نظر عملی مهم­تر بوده است (۸۹۱:Jiang bin, 2013).
۲-۲-۳-۱- توسعه متوازن در برنامه ریزی فضایی
اصطلاح توسعه متوازن سابقه­ای طولانی در زمینه برنامه­ ریزی فضایی دارد. ممکن است توسعه­ متوازن به ابعاد گوناگون متعددی از توسعه سرزمینی مناطق و نواحی مربوط باشد، که هر کدام ارتباطی متفاوت را با توازن شامل می­شوند. چهار مورد در این قسمت تشریح می­ شود:
یکی از این معانی، به توزیع فعالیت­های اقتصادی و دسترسی به آن در یک منطقه، کشور یا سرزمینی فرا ملی مربوط می­باشد. در این مفهوم، ممکن است توسعه متوازن در مقابل توسعه نابرابر مطرح شده باشد، جایی­که ثروت و فرصت­های اقتصادی در مناطقی ویژه یا بخش­هایی از مناطق متمرکز شده ­اند، در حالی­که ممکن است دیگر بخش­ها از رشد آهسته یا رکود رنج ببرند. اغلب راه­حل پیشنهادی برای این وضعیت، توزیع فرصت­های توسعه در یک سرزمین به شکلی گسترده­تر می­باشد.
معنای دوم با توازن بین فعالیت­ها درون یک سرزمین مرتبط می­باشد. این مفهوم می ­تواند به توازن بین توسعه و تأمین زیرساخت­ها، یا بین ارتقای توسعه اقتصادی و تأمین مسکن و خدمات اشاره داشته باشد. در سال­های اخیر، این برداشت از توسعه متوازن اغلب در مفهوم توسعه­پایدار ادغام شده است.
معنای سوم با ساختار فضایی متوازن مرتبط می­باشد، که به قابلیت دسترسی سرمایه ­های فضایی مانند زیرساخت­های حمل و نقل، در همه مناطق اشاره دارد. این مفهوم همچنین به توازن در ساختار سکونت اشاره دارد، مانند شهرهایی که بیشتر مکمل همدیگر هستند تا رقیب.
معنای چهارم به توازن در زمان مربوط می­باشد، و با این عقیده هم­راستا است که توسعه باید مرحله به مرحله رخ دهد در نتیجه ارائه فعالیت­ها در توسعه به شیوه­ای هماهنگ به جریان می­افتد (قیصری ملکشاه، ۱۳۹۲: ۲۲).
۲-۲-۳-۲- توسعه متوازن منطقه‌ای
در ارتقای توسعه متوازن، دولت­ها باید شرایطی یکسان را برای همه ایجاد و حفظ کنند که اجازه می­دهد مردم قابلیت ­های خود را به طور کامل ارتقا دهند­. گزارش تخصصی دولت و چشم انداز اتحادیه اروپا، ترکیب با ارزشی از مسیرهای توسعه آینده را ارائه می­دهد که در برابر ارزیابی چالش­های فعلی تنظیم شده است. این گزارش، توجه­ها را به سوی لزوم “دستیابی به توسعه­ای متوازن­تر توسط کاهش نابرابری­های موجود، جلوگیری از نابرابری­های منطقه­ای، و با منسجم­تر کردن سیاست­های بخشی با اثرات فضایی و سیاست منطقه­ای” جلب می­ کند(Federal Ministry of Transport, Building and Urban Affairs, 2007: 6)
توسعه متوازن­تر و پایدار، که به­ طور ضمنی در مفهوم انسجام منطقه­ای وجود دارد، استفاده پایدار و متعادل­تری از سرمایه را، توسط کسب منافع اقتصادی از تراکم کمتر و کاهش فشار بر هزینه­ها، همراه با منافعی هم برای محیط و و هم کیفیت زندگی، ارائه خواهد داد (قیصری ملکشاه، ۱۳۹۲: ۲۳).
۲-۲-۳-۳- سیاست‌های توسعه متوازن منطقه‌ای
به­ طور خاص، لازم است تا دولت­ها، سیاست­هایی را اتخاذ کنند که فرصت­ها را برای مردم، نواحی و مناطق افزایش می­ دهند تا شرایطشان را بهبود ببخشند از جمله این سیاست­ها عبارتند از: سرمایه گذاری در آموزش، برقراری ارتباط بین نواحی و مناطق، ارتقای مدیریت شهری، تمرکززدایی و حصول اطمینان از حکمروایی خوب، توانمندسازی فقرا، معرفی شبکه های امنیت اجتماعی.
۲-۲-۳-۴- اهداف ارتقای توسعه متوازن منطقه‌ای
ارتقای توسعه متوازن منطقه­ای باید بر اساس اهداف زیر باشد:
- ارتقای جنبه های توازن اقتصادی، اجتماعی و فضایی توسعه؛
- کاهش تفاوت ها در سطح توسعه اقتصادی و شرایط زندگی بین مناطق، تأکید بر رویکرد یکپارچه نسبت به توسعه مناطق روستایی؛
- جلوگیری از ظهور مناطق جدید با مشکلات عمده برای توسعه؛
- حفاظت از سکونتگاه­ها در سراسر منطقه بر اساس مفهوم توسعه چند مرکزی.
- ارتقای توسعه محصولات سازگار با محیط، و حفاظت از منابع طبیعی، میراث ملی و فرهنگی و دیگر کالاهای رایج .(ESCAP, 2001:73)
عدالت اقتصادی
عدالت سیاسی
عدالت اجتماعی
توسعه فرهنگی
توسعه اقتصادی
توسعه سیاسی
توسعه اجتماعی
عدالت اکوسیستم انسانی
عدالت اکوسیستم طبیعی
توسعه سرزمینی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ب.ظ ]